https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/05/abasmanesh6.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-05-01 07:23:142024-12-27 05:23:37روزشمارِ تحول زندگیِ من | فصل 6
170نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام خدمت استاد مهربانم و مریم جان عزیز و دوستان خوبم
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت شروع فصل جدید از روز شمار تحول زندگی من خدایا شکرت
در این جا می خواهم از تغییرات که در جریان عمل به آگاهی های استاد برایم افتاده را بنویسم
قبل از این که با استاد آشنا بشوم یک شخص خییلی ضعیف ترسو و مشرک بودم و دیگران را در زندگی خودم بزرگ کرده بودم و عوامل بیرونی را عامل شکست هایم می دانستم همیشه پدرم را مقصر می دانستم و عمو ها عمه ها و همه فک فامیل را مقصر می دانستم الی خودم و یک شخصی بودم که نیاز به توجه زیاد می خواستم
حالا که من به صورت جدی روی خودم کار کردم همان پدر که مقصر می دانستم تمام مسولیت های مغازه را به من داد و همان عموی که مقصر می دانستم حالا تجربیات خود را با من شریک می کند کار که قبلاً اصلا یک چیز ناممکن در ذهنم بود همان پسر عموی که همیشه با من بد رفتاری می کرد حالا رفتارش تغییر کرده حالا یک فضا زیبا برای کنترل ذهن دارم حالا خییلی راحت می توانم روی خودم کارکنم و در فضا نهایت زیبا هستم و قطعا باور دارم که به زیبا تر از این هم هدایت می شوم
و هزاران نتایج عالی گرفتم این در حالی بوده که من فقط به یک سری از چیزی های که استاد گفته عمل کردم و خییلی خای کار دارم که یک شخصیت موحد برسم خدا را شکر که خداوند همیشه در زمان درست هدایتم می کند خدایا شکرت
من فقط مسول زندگی خودم هستم نه بقیه
خدا یا هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت تمام نعمت های که به من دادی خدایا شکرت
استاد سپاسگزارم که دستی شدید از دستان آن معبود یکتا
من سهیلا به همراه خواهر نازنینم سمیه جان
روزی نیست که در مورد این آگاهیها وقوانین وحرفهای استاد نازنینم صحبت نکنیم ودر مورد نتایجمون ما هر دو در استان اصفهانیم اما سمیه جان در خود اصفهان دقیقا با فاصله ی 7یا 8 دقیقه پیاده تا نقش جهان که رفتنش به اونجا داستان داره که همش بر میگرده به کار کردن در همین زمینه ومن که با فاصله ی نیم ساعت با ماشین تا اصفهان
خیلی برامون جالب وبسیارعجیب که هر دو هم زمان وارد این مسیر شدیم هر دو عطشمان به یک اندازه وحتی چالشهامون در یک زمان وشاید مشابه به هم
وتغیراتمون همانند هم ونمیدانید نمیدانید چقدر ما تغییر کردیم
هر دو شاید از عزت نفس پایین برخوردار بودیم البته من بیشتر
وچقدر تونستیم با استفاده از فایلهای رایگان استاد نتایج عالی گرفته وبا خرید دوره ی 12 قدم ورق زندگیمون برگشت
ایشون کار وکاسبی به راه انداخته ومن هم در یک آموزشگاه نقاشی مشغول آموزش هستم
رابطه ام با استادم یعنی استاد نقاشیم عالیه وامروز باهم برای گردش به پارک رفتیم ولحظه های زیبایی را در کنار هم بودیم وبچه هامون را بردیم وکلی با هم بازی کردند
من واستادم که ایشون هم خانم هستند کلی در مورد کارمون صحبت کردیم ومن چقدر در زمینه ی آموزش دادن به کودکان توانمند شدم
کاری که حتی در مخیله ی من هم نمیتونستم تصور کنم وهمیشه قبلا احساس کوچک وناتوان بودن داشتم اما الان به جایی رسیدم که استادم با من مشورت میکنه در کارهاش ومن دیوانه میشم از ذوق وخوشحالی استاد من خیلی عوض شدم خیلی احساس لیاقتم را تقویت کردم البته خیلی نیاز به بهتر شدن دارم ولی عاشق این سیر تکامل هستم که چقدر مسیر را زیباتر میکنه برامون
من یک تضاد دیگر برام پیش اومده بود که تبدیل شده بود برام به یک سری الگوهای تکرار شونده واین مسئله مربوط به روابط بود هم با بعضی افراد وخصوصا همسرم ومن درمورد دیگران این قضیه را بهبود دادم اما با همسرم نه
چون نمیخواستم بپذیرم که باید تغییر کنم
چند روز پیش که برای مهمانی به خانه خواهری جونم یعنی سمیه رفته بودیم جاتون خالی بعد شام بچه ها توی خونه مشغول بازی بودن وما دوتا به همراه همسرهامون برای پیاده روی به نقش جهان رفتیم وانها با هم وما دوتا خواهرهم با هم مسیرمان را جدا ومشغول صحبت شدیم واز آنجایی که ما 99 درصد صحبتهامون جنسشون تغییر کرده اون هم در مورد قوانین
به خواهرم گفتم مدتهاس که این الگوها برام تکرار میشه ووقتی با هم صحبت کردیم به این نتیجه رسیدم که من باید تغییر کنم وگرنه از همین کانال اونقدر چک ولقد باید بخورم تا خودم را تغییر بدم با حس خوب بهش قول دادم که بپذیرم که باید یه حرکت درست وحسابی بزنم
واز فردای اون روز شروع کردم به آنالیز کردن رفتارهام ودیدم خدای من از هم لحظه که ازعان کردم که بابا این منم که باید یه تغییرات ولو جزئی توی طرز فکرم ایجاد کنم
به خداوندی خدا انگار یک باری از روی شانه هام برداشتع شدوالان فقط یک هفته وشاید کمتر از اون شب گذشته ولی چقدر رابطه ی من وهمسرم عالی شده ویک ذوق وصف ناپذیری توی وجودم هست ومیبینم که چقدر با تغییر دیدگاه میشه خیلی مسائل را حل کرد وانگار فکر میکنی همه تغییر کردن اما در واقع این تو هستی که تغییر کردی
خدایا شکرت بابت مهربانیهات بابت بنده نوازیهات
بابت استاد گلم وهمراهانعالی وبی نظیر سپاس از همه ی شما
داشتم به این فکر میکردم که تو شرایطی که تضادها و نجواها میاد اگه این آگاهی ها و این مسیر نبود چی میشد؟ حداقل برای من میدونم که اتفاقهای بد و شرایطسختر و غیر قابل تصور میشد
و به همین خاطر باید روزی هزار بار خداروشکر کنیم
خدایا عاشقتم به خاطر این مسیر که هر زمان که آدم به تنگ میاد میاد اینجا نفسی تازه میکنه و تجدید قوایی میکنه و باز میره
خدایا شکرت که هر روز قلب مارو به نور آگاهی روشن میکنی
یکی از دلایلی که ما باید احساس لیاقت کنیم همین مسیره همین آگاهیهاست چون قطعا ما لیاقت داشتیم که الان اینجا توی این مسیر قرار گرفتیم
خدایا شکرت سپاسگزارم بابت این خونه امنی که داریم و میام راحت و بدونه ترس مینویسیم
استاد جانم این روزها دارم روی قدمهای دوازده قدم کار میکنم البته تازگیها فهمیدم که چقدر کمال گرا هستم چون قدمهارو خیلی دیر و کم کم کار میکنم و دلیلش اینه که میخام لیزری تمرکز کنم و میگم نه الان وقتش نیست بزار یه فرصتی که تنها باشم و شرایط اینجور باشه و همین باعث شده دیر به دیر و کم کم روی قدمها کار کنم
استاد جانم وقتی یه اتفاقی میفته ما میفهمیم که چقد رشد کردیم یا چقدر کار داریم یا پاشنه آشیل هامون کجاست . من الان توی تضادی قرار گرفتم که قبلاً وقتی توی همچین شرایطی قرار میگرفتم خیلی حالم بدتر میشد و خیلی بیشتر اذیت میشدم و دست به کارای خطرناک هم میزدم ولی الان خیلی بهتر شدم هر چند خیییلی جای کار دارم و ملی پاشنه آشیل دارم ولی دارم میبینم و متوجه میشم که چقد بهتر شدم و خداروشکر میکنم بابتش و همین میتونه یه پله باشه برای جلوتر رفتن
خدایا شکرت چقدر بهم دلگرمی میده اینکه حس میکنم کنارمی و وجودت رو حس میکنم و دلم قرص میشه که هستی و مواظبمی
خدایا شکرت به خاطر تمام نعمتها و فراوانی هایی که بهم میدی
خدایا ظاهرن که اوضاع نامناسبی دارم و اگه قبلا بود کلی حالم بد میشد ولی خودت میدونی که چقد دلگرمم به تو
ای کسی که صدای منو میشنوی و نامه های منو میخونی و جوابمو میدی خودم رو به تو میسپارم و میدونم کسی که تنها امیدش توایی هرگز خارو ذلیل نمیشه
خدا رو هزاران بار شکر میکنم که ب این راه هدایت شدم هروز که از خواب بلند میشم فایلها رو گوش میدم و آروم میشم و باانگیزه و لذت بیشتر به کارهام رسیدگی میکنم فعلا دارم فایلهای رایگان و گوش میدم خیلی نتایج خوبی داشته برام و دراولین فرصت میخام 12 قدم و بخرم از وقتی وارد این جمع شدم حالم بسیار خوبه نمیتونم وصفش کنم
خداروشکررررررر هزاران بار که بهترین بنده هاش و سرراهم قرار داده و من هروز بابت آشنایی بااستادعزیزم وانسانهای خوبی چون شما خداوند رو شاکرم ان شاالله روزی میام و مینویسم که تمام آرزوهام تبدیل شدند به خاطره
دوستان عزیز بعداظهرروز گذشته قصدکردم که حوالی عصرباهمسرعزیزم وپسرگلم ارمین بیایم کرمان پیش دیگر پسرگلم امیرمحمد که سرباز میباشد وهمچنین برای بازدید یک ملک
بهشون گفتم که کاراتون راانجام بدین ساعت 8 به بعد بریم کرمان
ارمین گفت میشه من نیام ؟
گفتم براچی؟
گفت تازه ازبندرعباس آمدم وکارعقب افتاده دارم ( ارمین دانشجوی فیزیک دانشگاه امیرکبیر میباشد که فعلا پیش ما هست)
گفتم نه بهتراست که بیایی آنجا هم خونه خودمون هست وتوراحت میتونی بری اطاقت هرکاری داری انجام بدی
مقاومت داشت
همسرم گفت بذارازادباشه اگه دوست داشت بیاد
امامن به طورعجیبی اصرارداشتم بیاد
درنتیجه برای لحظاتی کنترل ذهنم روازدست دادم وبین من وهمسرم بعدازمدتها بگو مگو رخ داد آن هم با باتندی البته بیشترازجانب من
اصلا خودم هم تعجب کرده بودم چرادارم این حرفهای بی ربط رومیرنم
انگارنجواها فرصت پیداکرده بودند تا به نوعی ازمن انتقام بگیرن
اماخوشبختانه خیلی سریع درعرض چنددقیقه افسارذهنم رودردست گرفتم وموقع نهارسعی کردم فضاروتلطیف کنم وبدون اشاره به صحبتهای چنددقیقه پیشم بحث جدیدی روباارمین جان بازکردم
ارمین ساعت 6رفت باشگاه وهمسرعزیم هم بعداز تعطیل شدن موسسه آمدن خونه ومن همان موقع ازخداطلب بخشش کردم بخاطر رفتارناشایستم درچندساعت قبل
گفتم من خودم رومیبخشم چونکه خدامنوبخشید
دلم آرام شد وهمه چیزوسپردم به خدای خوبم
لازم به یادآوری است من اززمانی که دراین مسیرالهی هستم هرزمان که بههردلیل کنترل ذهنم روازدست میدم هرچندکوتاه وحسم بدمیشه خداوند وجهان خیلی سریع به طورعجیبی پس گردنی میزنه که حواست باشه داری ازمسیرخارج میشی ها
خلاصه ارمین هم قرارشد بیادبعدازآماده شدن سه نفری ازخونه باماشین خوشکلم حرکت کردیم هنگام خروج از یکی به اخرین میدان شهر به سمت کرمان درحال حرکت بودیم البته باسرعت تفریبابالا دقیقا در ابتدای دایره میدان یک مرتبه یک موتوری بدون چراغ بادوراکب مثل عجل جلوما سبز شدند
بازم یادصحبتی ازاستادافتادم که فایلی همین چندروز پیش ازشون گوش کردم که می گفتند
خداهمیشه مواظب مون هست چقدربرامون اتفاق افتاده هنگام رانندگی با اختلاف یک سانت یایک لحظه جلو عقب شدن ازیه اتفاق ناگوار جلوگیری کرده خداست که داره همه چی رو مدیریت میکنه
به شرط اینکه اگربه او توکل کنیم وفقط روخودش حساب کنیم وفقط از اوکمک بخواهیم
خدایابی نهایت شکرت که این حادثه روازمن دورکردی
خدایاشکرت که اینقدرزمانبندی ات دقیق بود که اجازه ندادی تامن باموتورسیکلت وراکبین ان برخوردکنم
خدایاشکرت که بازهم به من یاداوری کردی که حواسم باشه حق ندارم حتی یرای دقایقی کوتاه کنترل ذهنم روازدست بدم وحسمو بدکنم
اتفاقا دیروز عصر وقتی رانندگی میکردم به استاد گوش میدادم و میگفت رفتارمون با خدا اینجوریه که وقتی میریم پارکینگ و جا برای پارک کردن نیست از خدا میخواهیم که خدایا یه جاپارک برام پیدا کن و به محض پیدا شدن جا میگیم خدایا نمیخواد نمیخواد خودم پیداش کردم
میخواهم بگم از وقتی رو باورهای توحیدی کار کرده ام هزاران بار میلیمتری از کنار ماشینها رد شده ام در کسری از ثانیه از بدترین تصادفات سالم در اومده ام ولی چه راحت از کنار این اتفاقات که ممکن بوده زندگیمو نابود کنه گذشته ام و آنطور که باید اعتبارش را بخدا نداده ام
ولی همش کار خدا بوده ما در هر لحظه در حال ارتکاب خطا و اشتباهایم و فقط خداست که بینهایت بخشنده است
سلام به استاد عزیز و مریم جون این زوج خوشبخت که الگوی عالی برای من هستند
موضوع آشنایی من با استاد که هدایت و گذراندن قانون تکامل است
من با استادان قانون جذب آشنا بودم و برای من انگار هراستادی ، فایلهاش رو گوش میکردم ،حکم گذراندن کلاس اول ،کلاس دوم ،کلاس سوم و….. رو داشت
یعنی من هر فایلی رو و یا هر استادی که گوش میکردم طبق درک من بود و نتیجه ی خوبی میگرفتم و هی فرکانس من بالاتر میرفت و به مرحله ی بعد هدایت میشدم انگار کلاس اولم را پشت سر گذاشتم و به کلاس دوم با یه معلم جدید شروع میکردم ،درسها رو میگرفتم و بعد کلاس سوم و ….
من توی فرکانس استاد عباسمنش نبودم
فایل ها برام می اومد از استاد عباسمنش
ولی اصلا نه فایل صوتی و نه تصویری به هیچ عنوان باز نمیشد،چون در مدار استاد عباسمنش نبودم ،
البته استاد عباسمنش میگه هرکسی که بامن باشه فرکانس بالایی داره ،ولی من فرکانسم بالا نبود به خاطر همین فایلها رو نادیده میگرفتم
میدونستم که استادی ،هست به نام استاد عباسمنش ،ولی نمی دونستم چه صدایی داره ،فقط یه ویدیو باز نشده که تصویر داره ،ولی صدا ندارد ،چون من اصلا تو فرکانس نبودم که بخواهم فایل هارو باز کنم
تا اینکه یک فایل صوتی برام اومد 8 دقیقه
بازش کردم
گوش کردم
چنان توی قلب و روح من رفت که روزی هزار بار گوش میکردم
گریه میکردم
و از خدا خواسته بودم کسی که داره این فایل رو میگه بهم معرفی کنه
فایل فقط روی خدا حساااااااااااااااااااااب باز کن
فایل فقط روی خدا حساااااااااااااااااااااب باز کن
من توی خونه ،توی پارک ساعت ها این فایل رو گوش میکردم گریه میکردم
تا اینکه یک روز بعداز ظهر همسرم که توی مسیر قانون هست باهم روی تخت خوابیده بودیم
همسرم دنبال یک فایل در موبایلش بود
همین جوری داشت فایل ها رو پشت سرهم میزد و یک صدای دو سه ثانیه ای هم می اومد و ،میرفت فایل بعدی
تا اینکه یک فایل رو زد به مدت 3 ثانیه و رفت فایل بعدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! جرقه تو ذهنم خورد ،صدا همون صدایی بود که توی فایل فقط روی خدا حساب باز کن ،بود ،
به همسرم گفتم بزن فایل قبلی ،و زد ،گفتم این صدای چه کسی هست ؟
گفت استاد عباسمنش !!!!!!!!!!!!!!!!!!
گفتم نه ه ه ه ه ه ه !!!!!!!!!
گفتم فایل ها برام می اومد ولی من باز نمیکردم ،چون در مدار استاد نبودم
و این بود آشنایی ی ی ی من با استاد بود
توی اینترنت اسم استاد را نوشتم و سایت استاد را زدم و همین جوری هی قانون تکامل را داشتم طی میکردم
اون موقع توی کانال تلگرام یه عالمه فایل رایگان بود
فایل ها رو دانلود میکردم میرفتم پارک ،روی یک سکویی مینشستم و فقط گوش میکردم
و شروع کردم به دانلود زندگی در بهشت
هرشب با خانواده ام ،زندگس در بهشت را میدیدیم
مثل استاد ندیدم که اینقدر توحیدی باشه
من استادان قانون جذب زیادی داشتم
ولی استاد توحیدی توحیدی که میگه فقط خدا و باورهای شما داره کارها رو انجام میده
استاد ازتون سپاس گذارم
منو با قرآن آشنا کردین
من همیشه صفحه ی 20 قرآن میرسیدم میبوسیدم و می گذاشتم کنار چون اصلا نمیفهمیدم قرآن داره چی میگه
و باز هم هدایت شدم و فایل های برام اومد که قرآن را برام ترجمه میکرد نه تفسیر
ترجمه قرآن را یاد گرفتم ،ترجمه ای که کاملا توحیدی بود
و کاملا آن چیزی بود که توی قرآن بود
من فهمیدم که با ما چه کردند
من فهمیدم که چه چیزهای در مورد خدا بهمون گفتند و اشتباه گفتند
من فهمیدم نقش پیامبران فقط معلم دینی ما هستند و همه ما را به سوی خدا دعوت میکنند و حتی خود پیامبران هم دست و نگاهشان به در گاه خداوند هست
من فهمیدم چه چیزهایی حرام است و چه چیزهایی اصلا حرام نیست ،و توی گوش ما خونده بودن حرام است
من فهمیدم حجاب چه جایگاهی داره
من طبق گفته ی استاد که گفت برین قرآن را بخوانید ،قران را شروع کردم ،3 سال طول کشید تا ترجمه قرآن تمام شد ،3 سالی که هر فایل قرآن یک ساعت و نیم بود و من 3 تا فایل یک ساعت و نیم در یک روز گوش کردم ،گوش کردم و گوش کردم
خدا نگفته نماز را بخوانید ولی
آلان نماز میخونم ولی به فارسی که بفهمم چی میگم
همه چی رو از خدا میخوام نه از بنده ی خدا
اگر اگر مکان زیارتی میروم فقط برای خود شخص است نه در خواست حاجت ،حاجت هایم را از خدا می خواهم
اینها را خدا برام خواسته ،اون موقعی که توی قانون نبودم ،اون موقع هم خدا منو هدایت میکرد و همیشه زندگیام زبان زد خاص و عام بوده ولی من متوجه نبودم که همه نگاه خداهست
قربونت بشم خدا دوست دارم
که هر لحظه داری مارو هدایت میکنی
فایل های استاد را خریداری کردیم و الان هم در قدم 7 جلسه ی 5 هستیم
همه چی عالی
همه چی مرتب
آدم های اضافی حذف ،می تونم با جرات بگم دیگه هیچکس دور بر ما نیست به غیر مادر پدر خودم ،
مهاجرت کردیم ازیک شهر به شهر دیگه خونه زندگی رو فروختیم ،همسری شغل چندین ساله اش رو ول کرد و مهاجرت کردیم الان 3ساله که مهاجرت کردیم
و چقدر پیشرفت کردیم
من به چیزی که علاقه داشتم رفتم و آلام 3 ساله که دارم آموزش کار مورد علاقه ام را میبینیم و مدرک مورد نیازم را گرفتم و باز هم دارم آموزش میبینیم و مدرک هایم را هم میگیرم چون میخواهیم بیشتر با کار مورد علاقه ام آشنا بشم
دخترم از موقعی که آمدیم زبان انگلیسی اش را آغاز کرد و الان عالی حرف میزنه عالی گیتار میزنه
نزدیک 3 سال است به طور هدایتی خونه سه خواب در جای خوب گیرمان آمد که اصلا باورمون نمیشد
و خیلی خیلی نتیجه های دیگه
تلویزیون حذف
ماهواره حذف
استاد میهمان هرشب خانه ما هستند و زندگی در بهشت ،سفر به دور آمریکا و و فایل تصویری دوازده قدم ،فایل روانشناسی ثروت
و فایل های سایت را میبینیم
استاد شدی پنج نفر اول زندگی ما ،با شما بیشتر از هر کسی در ارتباط هستیم
پیشنهاد من به خدا اینه که مهاجرت آمریکا را داشته باشیم و همسایه شدن با استاد ولی باز هم هر چی خدا برامون بخواد شاید بهترش رو بخواد،من دستان خدا را باز میگذارم و میدانم برام بهترین رو میخواد
امشب به طور اتفاقی به این صفحه رسیدم و کامنت شما تنها کامنتی بود که تا آخر خوندم واقعا سرشار از نگاه پاک به خداوند بود و راستش باز هم چقدر به جایگاه استاد عباسمنش عزیز غبطه خوردم که چقدر توحید رو در زندگی من و شما و امثال ما جا انداختند و خوشا به سعادتشون ، من هم توحید و یکتا پرستی رو با قانون جذب فهمیدم هر چند که به دلیل مذهب سنی بودنم فکر میکردم موحد ترم ولی در اصل یک توحید سطحی و کلامی بود که ارزشی نداشت و من بعد از آشنایی با این مفاهیم سعی کردم عمل کنم به این دانسته ها و نهادینه کردن اونها در زندگی روزانه ام. شاد و سلامت و سربلند باشید و موفق در پناه الله
دیروز اماده شدیم بریم پارک و شام برداشتیم رفتم ماشین رو استارت کنم استارت نخورد مامان رو صدا زدم اونم نتونست روشن کنه
تو دلم گفتم خدایا خودت ماشین رو استارت بزن و دستاتو برامون بفرست تو توانا و قادری و هرکاری از دستت برمیاد
بعد چند دقیقه کل محل اومدن کمک. هی میگفتن کمک لازمه…تقریبا 5 نفری جمع شدن و تقریبا از هیچکدوم کمک نخواستیم و خودشون میومدن و میگفتن چی شده استارت نمیخوره؟
من اونجا فقط داشتم به کارای خدا نگا میکردم و تایید میکردم این کار کارِ خداست
چطور شد اینهمه آدم اومدن کمک ماشین ما…من فقط از خدا خواستم و گفتم خدایا خودت روشنش کن
10 دیقه بعد اون درخواست، یه پسر 15 ساله ماشین رو یجور ساده حلش کرد که اگه من بودم میگفتم این باید 10 روز بره تعمیرگاه تا درست بشه
اینم یه نشانه بود که اگه از خدا درخواست کنی حل میشه مهم نیس درخواستت چی باشه
من از خدا خواستم درست بشه و بریم پارک
و خدام با دستای قشنگش ساده و راحت حل کرد
بعدِ درست شدن ماشین من از دستان خداوند تشکر کردم از همه ادمایی که اونجا اومدن و کمک کردن یادم اومد (الهام اومد) که اینها فقط دستان خدا هستن ازشون سپاسگزار باش و بدون که خدا حل کرد
سپاسگزاری کردم و بعد از خدا تشکر کردم
رفتیم پارک و عجب فضای قشنگی داشت. من تقریبا 1 ماه بود به این تجربه قشنگ هدایت نمیشدم حتی به یه بستنی خوردن ساده. چرا؟
چون کانون توجه ام رو ناخواسته ها بود
چند روز پیش خدا گفت توجهت رو خواسته ها باشه و سپاسگزار باش
و این نتیجه توجه به خواسته ها بود
خدا منو هدایت کرد به این فضای قشنگ
پراز درخت
پراز شادی
اسمون پرستاره
شور و شوق آدمایی که شام اورده بودن پارک بخورن
صدای بچه ها بازی کردنشون
هوای خنک پارک
دریاچه پارک
قایق های دریاچه که آدما پارو میزدن و میرفتن و میومدن
بوفه پارک ک همه میرفتن یچیزی واسه خوردن میخریدن
این ثروتی که اون ادمه خلق میکرد از بوفه اش
بازی هاکی
سرسره
دستشویی و ابخوری قشنگ پارک که شهردار عزیزمون درستش کرده بود
این همه زیبایی دیدم خدایا شکرت
تو پارک عزت نفسم اومد پایین حس کردم زیبا نیستم. باز از خدا هدایت خواستم..خدایا من حس بی ارزشی دارم حس میکنم زیبا نیستم میخوام باعزت نفس راه برم
خدا گفت این جمله هارو تکرار کن؛
من زیباترین دختر اینجام من لایق بهترین هام
ارزش من خیلی بالاست
و بعدش خیلی راحت تر قدم زدم تو پارک
خدایا شکرت بخاطر این ایمان و توکل
خدایا شکرت بخاطر حال خوبم که از تمرکز روی خواسته ها بوجود اومد
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
سلام و درود و سپاس بر استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی
خداوند را بابت فرصت زندگی کردن و داشتن روزی جدید و بودن در این سایت الهی شاکر و سپاسگزارم
روز 162
خدایا سپاسگزارت هستم که امروز را نیز به من فرصت زیستن عنایت فرمودی
خدایا سپاسگزارت هستم که مرا هدایت فرمودی به این سایت الهی و آگاهیهای فوقالعادهای که مرا در مسیر دریافت آن قرار دادی
خدایا سپاسگزارت هستم که امروز نیز این فایل زیبا را قسمت وروزی من فرمودی
خدایا شکرت که امروز یادگرفتم اگر میخواهم از هدایت تو و کلامت در قرآن بهرهمند گردم باید ذهنم را از هرگونه پیشفرضها و آموختههایی که قبلاً تحت عنوان دین و مذهب فراگرفتهام خالی کرده و بسراغ قرآن بیایم و خودت وعده فرمودی که این قرآن را سهل و آسان قرار دادی و من اگر تعصبات دینی و مذهبیام را کنار بگذارم هدایتم خواهی نمود به مسیر کسانی که به آنها نعمت عطا فرمودی
به نام خدای مهربونم خدای خوبم که هواسش به منه خدایا دستمو بگیر و امروز دستاتتو برام بفرست
خدایا از هر خیری که از تو به من برسه من فقیرم من نیازمندم
سلام به استاد عزیزو مهربانم و سلام به مریم قشنگم ممنونم استادم بابت این روز شمار که هر زمان میخوای میای تحولات و تجربیات خوب زندگیتو مینویسی خیلی عالیه خدارو شکر
خدایا برای این روز عالی و خوب شکرت
خدایا برای شنیدن خبرهای خوبه امروزم شکرت
خدایا برای دیدن انسانهای خوب و اتفاقات خوبه امروزم شکرت
خدایا برای رزق و روزی امروزم که به من عطا میکنی شکرت
من یاد گرفتم از شما استاد خوبم که هر کاری رو میخوام انجام بدم از خدا میپرسم و کمک میخوام و میگم خدایا تو به من بگو من چکار کنم تو راه درست رو به من نشان بده و از کار اشتباه دورم کن و چقدر آروم میشی خیالت راحته نگران نیستی
این یعنی ایمان و توکل به خدای بزرگ و قدرتمند و هنوز جا داره روی خودم و بهبود ایمان و توکلم کار کنم و بهتر و بهتر بشم اینقدر باید بیایم بنویسیم تا برنامه نویس بهتری برای زندگیمون بشیم
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم چه جمله قشنگیه
پر از آرامشه خدایا شکرت که به وسیله این استاد آگاه و مهربان قدرت و عظمتتو شناختم و زندگیم روان شده و بهتر هممیشه به شرطه اینکه ادامه بدم و در این مسیر الهی بمانم خدایا کمکم کن
استادم در پناه خداوند مهربان باشین
خدایا من در برابر قدرت و بزرگیت هیچم و تسلیمم امروز همه رو به تو میسپارم
به نام خداوند مهربان و بخشنده
سلام خدمت استاد مهربانم و مریم جان عزیز و دوستان خوبم
خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت شروع فصل جدید از روز شمار تحول زندگی من خدایا شکرت
در این جا می خواهم از تغییرات که در جریان عمل به آگاهی های استاد برایم افتاده را بنویسم
قبل از این که با استاد آشنا بشوم یک شخص خییلی ضعیف ترسو و مشرک بودم و دیگران را در زندگی خودم بزرگ کرده بودم و عوامل بیرونی را عامل شکست هایم می دانستم همیشه پدرم را مقصر می دانستم و عمو ها عمه ها و همه فک فامیل را مقصر می دانستم الی خودم و یک شخصی بودم که نیاز به توجه زیاد می خواستم
حالا که من به صورت جدی روی خودم کار کردم همان پدر که مقصر می دانستم تمام مسولیت های مغازه را به من داد و همان عموی که مقصر می دانستم حالا تجربیات خود را با من شریک می کند کار که قبلاً اصلا یک چیز ناممکن در ذهنم بود همان پسر عموی که همیشه با من بد رفتاری می کرد حالا رفتارش تغییر کرده حالا یک فضا زیبا برای کنترل ذهن دارم حالا خییلی راحت می توانم روی خودم کارکنم و در فضا نهایت زیبا هستم و قطعا باور دارم که به زیبا تر از این هم هدایت می شوم
و هزاران نتایج عالی گرفتم این در حالی بوده که من فقط به یک سری از چیزی های که استاد گفته عمل کردم و خییلی خای کار دارم که یک شخصیت موحد برسم خدا را شکر که خداوند همیشه در زمان درست هدایتم می کند خدایا شکرت
من فقط مسول زندگی خودم هستم نه بقیه
خدا یا هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت تمام نعمت های که به من دادی خدایا شکرت
سلام ودرود براستاد بی نظیرم خانم مریم عزیزم وهمفرکانسیهای دوست داشتنی خودم
خدا را هزاران مرتبه شکر بابت این مسیر زیبا
استاد سپاسگزارم که دستی شدید از دستان آن معبود یکتا
من سهیلا به همراه خواهر نازنینم سمیه جان
روزی نیست که در مورد این آگاهیها وقوانین وحرفهای استاد نازنینم صحبت نکنیم ودر مورد نتایجمون ما هر دو در استان اصفهانیم اما سمیه جان در خود اصفهان دقیقا با فاصله ی 7یا 8 دقیقه پیاده تا نقش جهان که رفتنش به اونجا داستان داره که همش بر میگرده به کار کردن در همین زمینه ومن که با فاصله ی نیم ساعت با ماشین تا اصفهان
خیلی برامون جالب وبسیارعجیب که هر دو هم زمان وارد این مسیر شدیم هر دو عطشمان به یک اندازه وحتی چالشهامون در یک زمان وشاید مشابه به هم
وتغیراتمون همانند هم ونمیدانید نمیدانید چقدر ما تغییر کردیم
هر دو شاید از عزت نفس پایین برخوردار بودیم البته من بیشتر
وچقدر تونستیم با استفاده از فایلهای رایگان استاد نتایج عالی گرفته وبا خرید دوره ی 12 قدم ورق زندگیمون برگشت
ایشون کار وکاسبی به راه انداخته ومن هم در یک آموزشگاه نقاشی مشغول آموزش هستم
رابطه ام با استادم یعنی استاد نقاشیم عالیه وامروز باهم برای گردش به پارک رفتیم ولحظه های زیبایی را در کنار هم بودیم وبچه هامون را بردیم وکلی با هم بازی کردند
من واستادم که ایشون هم خانم هستند کلی در مورد کارمون صحبت کردیم ومن چقدر در زمینه ی آموزش دادن به کودکان توانمند شدم
کاری که حتی در مخیله ی من هم نمیتونستم تصور کنم وهمیشه قبلا احساس کوچک وناتوان بودن داشتم اما الان به جایی رسیدم که استادم با من مشورت میکنه در کارهاش ومن دیوانه میشم از ذوق وخوشحالی استاد من خیلی عوض شدم خیلی احساس لیاقتم را تقویت کردم البته خیلی نیاز به بهتر شدن دارم ولی عاشق این سیر تکامل هستم که چقدر مسیر را زیباتر میکنه برامون
من یک تضاد دیگر برام پیش اومده بود که تبدیل شده بود برام به یک سری الگوهای تکرار شونده واین مسئله مربوط به روابط بود هم با بعضی افراد وخصوصا همسرم ومن درمورد دیگران این قضیه را بهبود دادم اما با همسرم نه
چون نمیخواستم بپذیرم که باید تغییر کنم
چند روز پیش که برای مهمانی به خانه خواهری جونم یعنی سمیه رفته بودیم جاتون خالی بعد شام بچه ها توی خونه مشغول بازی بودن وما دوتا به همراه همسرهامون برای پیاده روی به نقش جهان رفتیم وانها با هم وما دوتا خواهرهم با هم مسیرمان را جدا ومشغول صحبت شدیم واز آنجایی که ما 99 درصد صحبتهامون جنسشون تغییر کرده اون هم در مورد قوانین
به خواهرم گفتم مدتهاس که این الگوها برام تکرار میشه ووقتی با هم صحبت کردیم به این نتیجه رسیدم که من باید تغییر کنم وگرنه از همین کانال اونقدر چک ولقد باید بخورم تا خودم را تغییر بدم با حس خوب بهش قول دادم که بپذیرم که باید یه حرکت درست وحسابی بزنم
واز فردای اون روز شروع کردم به آنالیز کردن رفتارهام ودیدم خدای من از هم لحظه که ازعان کردم که بابا این منم که باید یه تغییرات ولو جزئی توی طرز فکرم ایجاد کنم
به خداوندی خدا انگار یک باری از روی شانه هام برداشتع شدوالان فقط یک هفته وشاید کمتر از اون شب گذشته ولی چقدر رابطه ی من وهمسرم عالی شده ویک ذوق وصف ناپذیری توی وجودم هست ومیبینم که چقدر با تغییر دیدگاه میشه خیلی مسائل را حل کرد وانگار فکر میکنی همه تغییر کردن اما در واقع این تو هستی که تغییر کردی
خدایا شکرت بابت مهربانیهات بابت بنده نوازیهات
بابت استاد گلم وهمراهانعالی وبی نظیر سپاس از همه ی شما
سلام به روی ماه همگی
سلام به روز شمار تحول زندگی من
داشتم به این فکر میکردم که تو شرایطی که تضادها و نجواها میاد اگه این آگاهی ها و این مسیر نبود چی میشد؟ حداقل برای من میدونم که اتفاقهای بد و شرایطسختر و غیر قابل تصور میشد
و به همین خاطر باید روزی هزار بار خداروشکر کنیم
خدایا عاشقتم به خاطر این مسیر که هر زمان که آدم به تنگ میاد میاد اینجا نفسی تازه میکنه و تجدید قوایی میکنه و باز میره
خدایا شکرت که هر روز قلب مارو به نور آگاهی روشن میکنی
یکی از دلایلی که ما باید احساس لیاقت کنیم همین مسیره همین آگاهیهاست چون قطعا ما لیاقت داشتیم که الان اینجا توی این مسیر قرار گرفتیم
خدایا شکرت سپاسگزارم بابت این خونه امنی که داریم و میام راحت و بدونه ترس مینویسیم
استاد جانم این روزها دارم روی قدمهای دوازده قدم کار میکنم البته تازگیها فهمیدم که چقدر کمال گرا هستم چون قدمهارو خیلی دیر و کم کم کار میکنم و دلیلش اینه که میخام لیزری تمرکز کنم و میگم نه الان وقتش نیست بزار یه فرصتی که تنها باشم و شرایط اینجور باشه و همین باعث شده دیر به دیر و کم کم روی قدمها کار کنم
استاد جانم وقتی یه اتفاقی میفته ما میفهمیم که چقد رشد کردیم یا چقدر کار داریم یا پاشنه آشیل هامون کجاست . من الان توی تضادی قرار گرفتم که قبلاً وقتی توی همچین شرایطی قرار میگرفتم خیلی حالم بدتر میشد و خیلی بیشتر اذیت میشدم و دست به کارای خطرناک هم میزدم ولی الان خیلی بهتر شدم هر چند خیییلی جای کار دارم و ملی پاشنه آشیل دارم ولی دارم میبینم و متوجه میشم که چقد بهتر شدم و خداروشکر میکنم بابتش و همین میتونه یه پله باشه برای جلوتر رفتن
خدایا شکرت چقدر بهم دلگرمی میده اینکه حس میکنم کنارمی و وجودت رو حس میکنم و دلم قرص میشه که هستی و مواظبمی
خدایا شکرت به خاطر تمام نعمتها و فراوانی هایی که بهم میدی
خدایا ظاهرن که اوضاع نامناسبی دارم و اگه قبلا بود کلی حالم بد میشد ولی خودت میدونی که چقد دلگرمم به تو
ای کسی که صدای منو میشنوی و نامه های منو میخونی و جوابمو میدی خودم رو به تو میسپارم و میدونم کسی که تنها امیدش توایی هرگز خارو ذلیل نمیشه
ای تکیه گاه کسی که تکیه گاهی ندارد
ای مونس کسیکه مونسی ندارد
ای رفیق کسی که رفیقی ندارد
ای پناه کسی که پناهی ندارد
ای همراه کسی که همراهی ندارد
ای طبیب کسیکه طبیبی ندارد
در پناه خدای مهربان باشید عزیزانم
به نام خدایی که تنها هوادارم اوست وچه خوشبختم ازاین بابت
سلام وخسته نباشید خدمت بهترین استاد دنیا
استاد تواین کامنت اومدم فقط از نعمت های الله مهربانم وقدرتمند بنویسم
خدایا شکرت به خاطر اینکه میتونم بنویسم
به خاطر فرصتی که دارم برای زندگی کردن
به خاطر چشمام که میبینم
به خاطر گوشام که میشنوم
به خاطر آسمون بالای سرم
به خاطر گلهای زیبایی که امروز دیدم
به خاطر روابط عاشقانه ای که امروز دیدم
به خاطر اینکه 7جز از قرآنم حفظم ومسلط
به خاطر اینکه میتونم تلاش کنم وزندگیپو به بهترین
شکل بسازم
به خاطر ایمانم
به خاطر دوستان خوبم که نبودن والان
هستن
به خاطر همه چی
خدایاعاشقتم
وباور دارم توجز خوشی وخوبی برام نمیخوای
خدایا من دردرگاه تو ناتوانم، هرلحظه هدایتم کن وبه من بگو کار درست وقلط رو من عقلم نمیرسه من نمیتونم تشخیص بدم
توبگو چیکار کنم
من تسلیمم من عاجزم از هرکاری بدون یاری تو
سلام ب استاد عزیز و دوست داشتنی
خدا رو هزاران بار شکر میکنم که ب این راه هدایت شدم هروز که از خواب بلند میشم فایلها رو گوش میدم و آروم میشم و باانگیزه و لذت بیشتر به کارهام رسیدگی میکنم فعلا دارم فایلهای رایگان و گوش میدم خیلی نتایج خوبی داشته برام و دراولین فرصت میخام 12 قدم و بخرم از وقتی وارد این جمع شدم حالم بسیار خوبه نمیتونم وصفش کنم
استادعزیز ماندگار باشین و موفقققققق
دوستون دارم
درود به استاد عزیزم و بانو شایسته و خانم خسروی راد
خیلی خیلی به جمع یک درصدی موفق که از مسیر لذت میبرن خوش اومدید
باید خدمتتون عرض کنم که این سایت علاوه بر تمام مزایای خوبش
ی ویژگی خیلی خاص داره
اونم اینه که هر روز بیشتر بهش دچار میشید چون واقعا پیشرفت توی این سایت احساس میکنید. من که خدا رو تو این سایت پیدا کردم.
خدایا شکرت
خدایا شکرت
خدایا شکرت
همهی ارزوهامون اینجا به خاطره تبدیل میشه ولی به قول استاد
به شرط ایمان. به شرط توکل به شرط اینکه فقط خدارو باور کنیم
منم 12 قدم رو خریدم
عالیه
عالیه
عالیه
به امید روزی که بیاید از موفقیتهای بیشترتون برامون بنویسید
سلام آقای کهن زاده و استاد عزیزم
خداروشکررررررر هزاران بار که بهترین بنده هاش و سرراهم قرار داده و من هروز بابت آشنایی بااستادعزیزم وانسانهای خوبی چون شما خداوند رو شاکرم ان شاالله روزی میام و مینویسم که تمام آرزوهام تبدیل شدند به خاطره
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خداوند بخشنده مهربان
باسلام وعرض ارادت خدمت اساتید گرانقدروشمادوستان عزیزم درسایت توحیدی وصمیمی عباسمنش
دوستان عزیز بعداظهرروز گذشته قصدکردم که حوالی عصرباهمسرعزیزم وپسرگلم ارمین بیایم کرمان پیش دیگر پسرگلم امیرمحمد که سرباز میباشد وهمچنین برای بازدید یک ملک
بهشون گفتم که کاراتون راانجام بدین ساعت 8 به بعد بریم کرمان
ارمین گفت میشه من نیام ؟
گفتم براچی؟
گفت تازه ازبندرعباس آمدم وکارعقب افتاده دارم ( ارمین دانشجوی فیزیک دانشگاه امیرکبیر میباشد که فعلا پیش ما هست)
گفتم نه بهتراست که بیایی آنجا هم خونه خودمون هست وتوراحت میتونی بری اطاقت هرکاری داری انجام بدی
مقاومت داشت
همسرم گفت بذارازادباشه اگه دوست داشت بیاد
امامن به طورعجیبی اصرارداشتم بیاد
درنتیجه برای لحظاتی کنترل ذهنم روازدست دادم وبین من وهمسرم بعدازمدتها بگو مگو رخ داد آن هم با باتندی البته بیشترازجانب من
اصلا خودم هم تعجب کرده بودم چرادارم این حرفهای بی ربط رومیرنم
انگارنجواها فرصت پیداکرده بودند تا به نوعی ازمن انتقام بگیرن
اماخوشبختانه خیلی سریع درعرض چنددقیقه افسارذهنم رودردست گرفتم وموقع نهارسعی کردم فضاروتلطیف کنم وبدون اشاره به صحبتهای چنددقیقه پیشم بحث جدیدی روباارمین جان بازکردم
ارمین ساعت 6رفت باشگاه وهمسرعزیم هم بعداز تعطیل شدن موسسه آمدن خونه ومن همان موقع ازخداطلب بخشش کردم بخاطر رفتارناشایستم درچندساعت قبل
گفتم من خودم رومیبخشم چونکه خدامنوبخشید
دلم آرام شد وهمه چیزوسپردم به خدای خوبم
لازم به یادآوری است من اززمانی که دراین مسیرالهی هستم هرزمان که بههردلیل کنترل ذهنم روازدست میدم هرچندکوتاه وحسم بدمیشه خداوند وجهان خیلی سریع به طورعجیبی پس گردنی میزنه که حواست باشه داری ازمسیرخارج میشی ها
خلاصه ارمین هم قرارشد بیادبعدازآماده شدن سه نفری ازخونه باماشین خوشکلم حرکت کردیم هنگام خروج از یکی به اخرین میدان شهر به سمت کرمان درحال حرکت بودیم البته باسرعت تفریبابالا دقیقا در ابتدای دایره میدان یک مرتبه یک موتوری بدون چراغ بادوراکب مثل عجل جلوما سبز شدند
درکسری ازثانیه ترمزکردم وتلاش کردم مسیرم رومنحرف کنم تا باآنها برخوردنکنم
همسرم فریادزد خدایا کمک کن
مواظب باش زدی بهشون !!!!!
خودم هم یک لحظه گفتم تمومه زدم
اماخدای مهربانم حی حاظربود
الله اکبربه بزرگی خدا
همان لحظه یادصحبتهای استادافتادم
که بارها ازایشان شنیده ایم که میگن
هیچ برگی بدون ازن خدا ازدرخت نمی افته زمین
بازم یادصحبتی ازاستادافتادم که فایلی همین چندروز پیش ازشون گوش کردم که می گفتند
خداهمیشه مواظب مون هست چقدربرامون اتفاق افتاده هنگام رانندگی با اختلاف یک سانت یایک لحظه جلو عقب شدن ازیه اتفاق ناگوار جلوگیری کرده خداست که داره همه چی رو مدیریت میکنه
به شرط اینکه اگربه او توکل کنیم وفقط روخودش حساب کنیم وفقط از اوکمک بخواهیم
خدایابی نهایت شکرت که این حادثه روازمن دورکردی
خدایاشکرت که اینقدرزمانبندی ات دقیق بود که اجازه ندادی تامن باموتورسیکلت وراکبین ان برخوردکنم
خدایاشکرت که بازهم به من یاداوری کردی که حواسم باشه حق ندارم حتی یرای دقایقی کوتاه کنترل ذهنم روازدست بدم وحسمو بدکنم
خدایاشکرت که تورادارم
خدایاشکرت که همیشه حافظ ونگهدارمون هستی.
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
سلام آقای ابراهیمی وقت بخیر
اتفاقا دیروز عصر وقتی رانندگی میکردم به استاد گوش میدادم و میگفت رفتارمون با خدا اینجوریه که وقتی میریم پارکینگ و جا برای پارک کردن نیست از خدا میخواهیم که خدایا یه جاپارک برام پیدا کن و به محض پیدا شدن جا میگیم خدایا نمیخواد نمیخواد خودم پیداش کردم
میخواهم بگم از وقتی رو باورهای توحیدی کار کرده ام هزاران بار میلیمتری از کنار ماشینها رد شده ام در کسری از ثانیه از بدترین تصادفات سالم در اومده ام ولی چه راحت از کنار این اتفاقات که ممکن بوده زندگیمو نابود کنه گذشته ام و آنطور که باید اعتبارش را بخدا نداده ام
ولی همش کار خدا بوده ما در هر لحظه در حال ارتکاب خطا و اشتباهایم و فقط خداست که بینهایت بخشنده است
الهی شکرت بخاطر رحمانیت و غفور و بخشندگی ات
سپاسگزارم که این کامنت زیبا را نوشتی
بنام خداوند وهاب
باسلام خدمت شمادوست همفرکانس جناب نیکزاد عزیز
خداوند رابی نهایت سپاسگزارم که دراین جمع توحیدی وصمیمی حضوردارم وبیشتراوقاتم رادراین جمع الهی وصمیمی سپری میکنم
بسیارتابسیارخرسندم که کامنت اینجانب موردتوجه وعنایت حضرتعالی قرارگرفت
امیدوارم که خداوند رحمان به همه مالیاقت بندگی اش راعطاکند ومارا جزبندگان مخلصش قراردهد
امین یارب العالمین
به رسم ادب برخودواجب دانستم که تشکرکنم ازابراز لطف ومحبت جنابعالی هرچند باتاخیر چندروزه
ازدرگاه ایزدمنان بهترینها رابراتون آرزو دارم.
بنام خداوند عشق و زیبایی ها و تمام فراوانی ها
سلام به استاد عزیز و مریم جون این زوج خوشبخت که الگوی عالی برای من هستند
موضوع آشنایی من با استاد که هدایت و گذراندن قانون تکامل است
من با استادان قانون جذب آشنا بودم و برای من انگار هراستادی ، فایلهاش رو گوش میکردم ،حکم گذراندن کلاس اول ،کلاس دوم ،کلاس سوم و….. رو داشت
یعنی من هر فایلی رو و یا هر استادی که گوش میکردم طبق درک من بود و نتیجه ی خوبی میگرفتم و هی فرکانس من بالاتر میرفت و به مرحله ی بعد هدایت میشدم انگار کلاس اولم را پشت سر گذاشتم و به کلاس دوم با یه معلم جدید شروع میکردم ،درسها رو میگرفتم و بعد کلاس سوم و ….
من توی فرکانس استاد عباسمنش نبودم
فایل ها برام می اومد از استاد عباسمنش
ولی اصلا نه فایل صوتی و نه تصویری به هیچ عنوان باز نمیشد،چون در مدار استاد عباسمنش نبودم ،
البته استاد عباسمنش میگه هرکسی که بامن باشه فرکانس بالایی داره ،ولی من فرکانسم بالا نبود به خاطر همین فایلها رو نادیده میگرفتم
میدونستم که استادی ،هست به نام استاد عباسمنش ،ولی نمی دونستم چه صدایی داره ،فقط یه ویدیو باز نشده که تصویر داره ،ولی صدا ندارد ،چون من اصلا تو فرکانس نبودم که بخواهم فایل هارو باز کنم
تا اینکه یک فایل صوتی برام اومد 8 دقیقه
بازش کردم
گوش کردم
چنان توی قلب و روح من رفت که روزی هزار بار گوش میکردم
گریه میکردم
و از خدا خواسته بودم کسی که داره این فایل رو میگه بهم معرفی کنه
فایل فقط روی خدا حساااااااااااااااااااااب باز کن
فایل فقط روی خدا حساااااااااااااااااااااب باز کن
من توی خونه ،توی پارک ساعت ها این فایل رو گوش میکردم گریه میکردم
تا اینکه یک روز بعداز ظهر همسرم که توی مسیر قانون هست باهم روی تخت خوابیده بودیم
همسرم دنبال یک فایل در موبایلش بود
همین جوری داشت فایل ها رو پشت سرهم میزد و یک صدای دو سه ثانیه ای هم می اومد و ،میرفت فایل بعدی
تا اینکه یک فایل رو زد به مدت 3 ثانیه و رفت فایل بعدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!! جرقه تو ذهنم خورد ،صدا همون صدایی بود که توی فایل فقط روی خدا حساب باز کن ،بود ،
به همسرم گفتم بزن فایل قبلی ،و زد ،گفتم این صدای چه کسی هست ؟
گفت استاد عباسمنش !!!!!!!!!!!!!!!!!!
گفتم نه ه ه ه ه ه ه !!!!!!!!!
گفتم فایل ها برام می اومد ولی من باز نمیکردم ،چون در مدار استاد نبودم
و این بود آشنایی ی ی ی من با استاد بود
توی اینترنت اسم استاد را نوشتم و سایت استاد را زدم و همین جوری هی قانون تکامل را داشتم طی میکردم
اون موقع توی کانال تلگرام یه عالمه فایل رایگان بود
فایل ها رو دانلود میکردم میرفتم پارک ،روی یک سکویی مینشستم و فقط گوش میکردم
و شروع کردم به دانلود زندگی در بهشت
هرشب با خانواده ام ،زندگس در بهشت را میدیدیم
مثل استاد ندیدم که اینقدر توحیدی باشه
من استادان قانون جذب زیادی داشتم
ولی استاد توحیدی توحیدی که میگه فقط خدا و باورهای شما داره کارها رو انجام میده
استاد ازتون سپاس گذارم
منو با قرآن آشنا کردین
من همیشه صفحه ی 20 قرآن میرسیدم میبوسیدم و می گذاشتم کنار چون اصلا نمیفهمیدم قرآن داره چی میگه
و باز هم هدایت شدم و فایل های برام اومد که قرآن را برام ترجمه میکرد نه تفسیر
ترجمه قرآن را یاد گرفتم ،ترجمه ای که کاملا توحیدی بود
و کاملا آن چیزی بود که توی قرآن بود
من فهمیدم که با ما چه کردند
من فهمیدم که چه چیزهای در مورد خدا بهمون گفتند و اشتباه گفتند
من فهمیدم نقش پیامبران فقط معلم دینی ما هستند و همه ما را به سوی خدا دعوت میکنند و حتی خود پیامبران هم دست و نگاهشان به در گاه خداوند هست
من فهمیدم چه چیزهایی حرام است و چه چیزهایی اصلا حرام نیست ،و توی گوش ما خونده بودن حرام است
من فهمیدم حجاب چه جایگاهی داره
من طبق گفته ی استاد که گفت برین قرآن را بخوانید ،قران را شروع کردم ،3 سال طول کشید تا ترجمه قرآن تمام شد ،3 سالی که هر فایل قرآن یک ساعت و نیم بود و من 3 تا فایل یک ساعت و نیم در یک روز گوش کردم ،گوش کردم و گوش کردم
خدا نگفته نماز را بخوانید ولی
آلان نماز میخونم ولی به فارسی که بفهمم چی میگم
همه چی رو از خدا میخوام نه از بنده ی خدا
اگر اگر مکان زیارتی میروم فقط برای خود شخص است نه در خواست حاجت ،حاجت هایم را از خدا می خواهم
اینها را خدا برام خواسته ،اون موقعی که توی قانون نبودم ،اون موقع هم خدا منو هدایت میکرد و همیشه زندگیام زبان زد خاص و عام بوده ولی من متوجه نبودم که همه نگاه خداهست
قربونت بشم خدا دوست دارم
که هر لحظه داری مارو هدایت میکنی
فایل های استاد را خریداری کردیم و الان هم در قدم 7 جلسه ی 5 هستیم
همه چی عالی
همه چی مرتب
آدم های اضافی حذف ،می تونم با جرات بگم دیگه هیچکس دور بر ما نیست به غیر مادر پدر خودم ،
مهاجرت کردیم ازیک شهر به شهر دیگه خونه زندگی رو فروختیم ،همسری شغل چندین ساله اش رو ول کرد و مهاجرت کردیم الان 3ساله که مهاجرت کردیم
و چقدر پیشرفت کردیم
من به چیزی که علاقه داشتم رفتم و آلام 3 ساله که دارم آموزش کار مورد علاقه ام را میبینیم و مدرک مورد نیازم را گرفتم و باز هم دارم آموزش میبینیم و مدرک هایم را هم میگیرم چون میخواهیم بیشتر با کار مورد علاقه ام آشنا بشم
دخترم از موقعی که آمدیم زبان انگلیسی اش را آغاز کرد و الان عالی حرف میزنه عالی گیتار میزنه
نزدیک 3 سال است به طور هدایتی خونه سه خواب در جای خوب گیرمان آمد که اصلا باورمون نمیشد
و خیلی خیلی نتیجه های دیگه
تلویزیون حذف
ماهواره حذف
استاد میهمان هرشب خانه ما هستند و زندگی در بهشت ،سفر به دور آمریکا و و فایل تصویری دوازده قدم ،فایل روانشناسی ثروت
و فایل های سایت را میبینیم
استاد شدی پنج نفر اول زندگی ما ،با شما بیشتر از هر کسی در ارتباط هستیم
پیشنهاد من به خدا اینه که مهاجرت آمریکا را داشته باشیم و همسایه شدن با استاد ولی باز هم هر چی خدا برامون بخواد شاید بهترش رو بخواد،من دستان خدا را باز میگذارم و میدانم برام بهترین رو میخواد
خدایا ازت سپاس گذارم من همیشه اشک توی چشمانم جاری میشه ،میگم خدا چقدر غریبی ،چقدر غریبی خدا
من عاشقانه دوست دارم و بهت افتخار میکنم که تو خدای منی و مالک منی
خدایا هرآنچه که دارم از اوست و توبهم دادی
خدایا تنها تورا عبادت میکنیم و تنها از تو ،تنها ازتو،تنها از تو کمک میخواهیم ما را به را ه راست هدایت فرما
خدایا شکرت دوستان خوب در سایت دارم
و خدایا شکرت معلم دینی ،پیامبر حال حاضر، استاد عباسمنش را داریم
خدایا شکرت به خاطر مریم جون الگو عالی دوست دارم
استاد و مریم جان به امید دیدار
خدایا شکرت
سلام و ادب
امشب به طور اتفاقی به این صفحه رسیدم و کامنت شما تنها کامنتی بود که تا آخر خوندم واقعا سرشار از نگاه پاک به خداوند بود و راستش باز هم چقدر به جایگاه استاد عباسمنش عزیز غبطه خوردم که چقدر توحید رو در زندگی من و شما و امثال ما جا انداختند و خوشا به سعادتشون ، من هم توحید و یکتا پرستی رو با قانون جذب فهمیدم هر چند که به دلیل مذهب سنی بودنم فکر میکردم موحد ترم ولی در اصل یک توحید سطحی و کلامی بود که ارزشی نداشت و من بعد از آشنایی با این مفاهیم سعی کردم عمل کنم به این دانسته ها و نهادینه کردن اونها در زندگی روزانه ام. شاد و سلامت و سربلند باشید و موفق در پناه الله
سلام عزیزم دوست نازنینم
واقعا استاد عباسمنش توحیدی ترین آدمی بوده که تا حالا دیدم
خدا حفظش کنه
و انشالله همه ی ما روزی توحیدی توحیدی شویم
️️استاد مارا با قرآن و خدا آشنا کرد ،وخودش هم توحیدی است
و نتایجی که استاد دیده من توی هیچ استاد قانون جذب ندیدم
استاد زندگی اش را برای ما رو کرده و همه چی خالص و پاک
و مطمئن هستم کسانی که توی سایت هستند خالص و پاک مثل شما هستند
سپاس از شما
سلام به بروبچ سایت دوست داشتنی عباسمنش
استاد دوستون دارم
مریم جان دوست دارم
امروز روز 60 ام روزشمار تحول زندگیم هست
دیروز اماده شدیم بریم پارک و شام برداشتیم رفتم ماشین رو استارت کنم استارت نخورد مامان رو صدا زدم اونم نتونست روشن کنه
تو دلم گفتم خدایا خودت ماشین رو استارت بزن و دستاتو برامون بفرست تو توانا و قادری و هرکاری از دستت برمیاد
بعد چند دقیقه کل محل اومدن کمک. هی میگفتن کمک لازمه…تقریبا 5 نفری جمع شدن و تقریبا از هیچکدوم کمک نخواستیم و خودشون میومدن و میگفتن چی شده استارت نمیخوره؟
من اونجا فقط داشتم به کارای خدا نگا میکردم و تایید میکردم این کار کارِ خداست
چطور شد اینهمه آدم اومدن کمک ماشین ما…من فقط از خدا خواستم و گفتم خدایا خودت روشنش کن
10 دیقه بعد اون درخواست، یه پسر 15 ساله ماشین رو یجور ساده حلش کرد که اگه من بودم میگفتم این باید 10 روز بره تعمیرگاه تا درست بشه
اینم یه نشانه بود که اگه از خدا درخواست کنی حل میشه مهم نیس درخواستت چی باشه
من از خدا خواستم درست بشه و بریم پارک
و خدام با دستای قشنگش ساده و راحت حل کرد
بعدِ درست شدن ماشین من از دستان خداوند تشکر کردم از همه ادمایی که اونجا اومدن و کمک کردن یادم اومد (الهام اومد) که اینها فقط دستان خدا هستن ازشون سپاسگزار باش و بدون که خدا حل کرد
سپاسگزاری کردم و بعد از خدا تشکر کردم
رفتیم پارک و عجب فضای قشنگی داشت. من تقریبا 1 ماه بود به این تجربه قشنگ هدایت نمیشدم حتی به یه بستنی خوردن ساده. چرا؟
چون کانون توجه ام رو ناخواسته ها بود
چند روز پیش خدا گفت توجهت رو خواسته ها باشه و سپاسگزار باش
و این نتیجه توجه به خواسته ها بود
خدا منو هدایت کرد به این فضای قشنگ
پراز درخت
پراز شادی
اسمون پرستاره
شور و شوق آدمایی که شام اورده بودن پارک بخورن
صدای بچه ها بازی کردنشون
هوای خنک پارک
دریاچه پارک
قایق های دریاچه که آدما پارو میزدن و میرفتن و میومدن
بوفه پارک ک همه میرفتن یچیزی واسه خوردن میخریدن
این ثروتی که اون ادمه خلق میکرد از بوفه اش
بازی هاکی
سرسره
دستشویی و ابخوری قشنگ پارک که شهردار عزیزمون درستش کرده بود
این همه زیبایی دیدم خدایا شکرت
تو پارک عزت نفسم اومد پایین حس کردم زیبا نیستم. باز از خدا هدایت خواستم..خدایا من حس بی ارزشی دارم حس میکنم زیبا نیستم میخوام باعزت نفس راه برم
خدا گفت این جمله هارو تکرار کن؛
من زیباترین دختر اینجام من لایق بهترین هام
ارزش من خیلی بالاست
و بعدش خیلی راحت تر قدم زدم تو پارک
خدایا شکرت بخاطر این ایمان و توکل
خدایا شکرت بخاطر حال خوبم که از تمرکز روی خواسته ها بوجود اومد
خدایا شکرت که هر مسئله ای داشته باشم حلش میکنی
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
به نام خداوند هدایتگر مهربان
خدایا من هرآنچه که دارم از آن توست و از تو به من رسیده است
سلام و درود و سپاس بر استاد عباسمنش عزیز و سرکار خانم شایسته گرامی
خداوند را بابت فرصت زندگی کردن و داشتن روزی جدید و بودن در این سایت الهی شاکر و سپاسگزارم
روز 162
خدایا سپاسگزارت هستم که امروز را نیز به من فرصت زیستن عنایت فرمودی
خدایا سپاسگزارت هستم که مرا هدایت فرمودی به این سایت الهی و آگاهیهای فوقالعادهای که مرا در مسیر دریافت آن قرار دادی
خدایا سپاسگزارت هستم که امروز نیز این فایل زیبا را قسمت وروزی من فرمودی
خدایا شکرت که امروز یادگرفتم اگر میخواهم از هدایت تو و کلامت در قرآن بهرهمند گردم باید ذهنم را از هرگونه پیشفرضها و آموختههایی که قبلاً تحت عنوان دین و مذهب فراگرفتهام خالی کرده و بسراغ قرآن بیایم و خودت وعده فرمودی که این قرآن را سهل و آسان قرار دادی و من اگر تعصبات دینی و مذهبیام را کنار بگذارم هدایتم خواهی نمود به مسیر کسانی که به آنها نعمت عطا فرمودی
به نام خدای مهربونم خدای خوبم که هواسش به منه خدایا دستمو بگیر و امروز دستاتتو برام بفرست
خدایا از هر خیری که از تو به من برسه من فقیرم من نیازمندم
سلام به استاد عزیزو مهربانم و سلام به مریم قشنگم ممنونم استادم بابت این روز شمار که هر زمان میخوای میای تحولات و تجربیات خوب زندگیتو مینویسی خیلی عالیه خدارو شکر
خدایا برای این روز عالی و خوب شکرت
خدایا برای شنیدن خبرهای خوبه امروزم شکرت
خدایا برای دیدن انسانهای خوب و اتفاقات خوبه امروزم شکرت
خدایا برای رزق و روزی امروزم که به من عطا میکنی شکرت
من یاد گرفتم از شما استاد خوبم که هر کاری رو میخوام انجام بدم از خدا میپرسم و کمک میخوام و میگم خدایا تو به من بگو من چکار کنم تو راه درست رو به من نشان بده و از کار اشتباه دورم کن و چقدر آروم میشی خیالت راحته نگران نیستی
این یعنی ایمان و توکل به خدای بزرگ و قدرتمند و هنوز جا داره روی خودم و بهبود ایمان و توکلم کار کنم و بهتر و بهتر بشم اینقدر باید بیایم بنویسیم تا برنامه نویس بهتری برای زندگیمون بشیم
خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم چه جمله قشنگیه
پر از آرامشه خدایا شکرت که به وسیله این استاد آگاه و مهربان قدرت و عظمتتو شناختم و زندگیم روان شده و بهتر هممیشه به شرطه اینکه ادامه بدم و در این مسیر الهی بمانم خدایا کمکم کن
استادم در پناه خداوند مهربان باشین
خدایا من در برابر قدرت و بزرگیت هیچم و تسلیمم امروز همه رو به تو میسپارم