https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/12/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2023-12-06 04:51:242023-12-06 05:26:44قدم اصلی تحوّل زندگی
648نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
خدایا زبانم قفل شده و بدنم بی حس چقدر زیبایی چقدر قشنگی میتونیم از همین حالم بگم
دوست داشتم الان تنها بودم و تا میتونستم گریه میکردم
سلام به استاد و خانم شایسته و دوستان سایت عباسمنش دات کام
خدایا شکرت خدایا شکرت که این فایل دیدم چند روزی بود داشتم صبح و ظهر و شب سایت نگاه میکردم و منتظر بودم استاد فایل جدید بزاره ببینم مثل کسی که پشت در خونه وایساده و منتظر هست در براش باز بشه
خدایا شکرت
استاد چقدر شما من هستید چقدر شبیه هم هستیم یعنی داشتی در مورد خانواده ات صحبت میکردی
یا در مورد روابط صحبت میکردی همون جایی که گفتی داغون نیستم اما خوب نبودم دقیقا من همونم
و یه زنگ که نه یه انفجار توی مغز من ایجاد شد که محمد تو که تا میای با یکی حرف میزنی به نیم ساعت نمیکشه طرف در مقابلت جبهه میگیره یا اینکه حرفات به جای جالب نمیرسه
الان که اومدی شهری که تنها تر هستی و ارتباطاتت باید قوی تر باشه و روزانه با 10 نفر سرکار دارم چقدر این کتاب نیازت هست
وای خدای من چقدر به این صحبت هات نیاز داشتم
استاد باورتون نمیشه عاشق کفش های شما شدم
داشتید میگفتید شیطان کار خودشو میکنه و آدم فراموش میکنه دستاوردهاش و نتیجه ایمانش رو و خیلی سریع تسلیم میشه و میگه خب الان دیگه نمیتونم بیشتر از این بخوام یا اینکه نمیشه بالاتر از اینجا برم و ایمانش فراموش میکنه
بازم یه زنگ که نه یه انفجار توی مغزم بود
گفتم محمد چند وقته از کارهات از دستاوردهات از چیزهایی که میخواستی و بدست اوردی ننوشتی
اصلا از اون موقعی که اومدی تهران زندگی قبلیت مرور کردی
تو فراموش کردی
و همش این زمزمه و این نجوا اومده بود محمد نگاه زندگی توی تهران سخته ببین نمیشه
اینجا تنهایی تازه افرادی مدت زمان بیشتر مونده بودن تهران سابقه زندگی دارند نتونستند و برگشتند به شهرشون
تو… تو میخوای بری بالا ببین چقدر عمرت میگذره چقدر باید زحمت بکشی
وقتی استاد اونجا گفتی توی زمان کوتاه اون همه خونه خریدم وقتی گفتی اون همه مسافرت رفتم خدایاااااا
قلب من یه تپش افتاد قلب من باز شد
گفتم محمد نگاه کن این هم نشانه از خدا
تو تا همین جا با چی اومدی ایمان به خودت و خدا
دستور العمل داشتی و انجامش دادی
چند ماه گذشته یه نگاهی بکن از کجا اومدی و الان کجایی
جزو خواسته هات بود که فکر میکردی خیلی سخته برات و یک عالمه ترس داشتی بیای تهران
یک عالمه سد داشتی و اومدی تهران
چی تو رو اورد چی این همه خواسته هات رسوند
استاد وقتی گفتید این مانترا باید بشه برام ُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ واقعا من بهش نیاز دارم
خدا کند همیشه یادم باشد
به اضافه اینکه خداوند دل ما را رام و آرام کند
و ذکر اینکه خدا هست خدا هست خدا هست خدا هست خدا هست خدا هست خدا هست
واقعا ما یادمون میره و نمیدنم این چه چیزی هست و چه ویزگی هست که در لحظه و ثانیه ما یادمون میره و فراموش میکنیم خدا همین جاست و کنارمونه
و مهم نیست چه اتفاقی داره میافته اون بیرون و چه چیزی هست توی دنیا
یا اینکه نگران اون بیرون باشی … تو فقط قدم بردار و برو و حس کن خدا با تو هست
هیچ مهم نیست اون بیرون چی در مورد تو میگن هیچ مهم نیست چی برای تو تصمیم میگرند
هیچ مهم نیست چی درباره ات فکر میکنند
چقدر ما فکر میکردیم زرنگ هستیم فکر دیگران را بدونیم و بخوانیم
الان میفهمم اصلا مهم نیست
مهم فقط خداوند هستش که الان چطور داره میبینتت
خدای من الان هست بزنم زیر گریه باور کنید اگر الان دور اطرافم کسی نبود و میتونستم تنها باشم میرفتم تا ساعت ها گریه میکردم
ما مدام به این فکر میکردیم که بقیه در مورد ما چه فکری میکنن شاید ساعت ها ذهن خودمون مشغول میکنیم به همین موضوع در صورتی که مهم نیست اونها چه فکری میکنند مهم این هست الان تو چی از خدا میخوای و خدا کجای زندگیت هست
خدا توی همین آیه جواب داده آیا به من ایمان دارید اگر ایمان دارید در هر ثانیه و هر لحظه زندگی تان من کنارتون هستم آیا حس میکنید آیا من را باور میکنید آیا ایمان میاورید چقدر زیبا گفته
آیا باور میکنید خدا همین جاست و خود شما هستید
خدای من بهتر از این نمیشد راهنمایی کرد
ایمان بیاورید در هر لحظه و هر ثانیه خدا همین جاست و جز تو نیست و اون هم جز تو نیست
خودمم نمیدونم چجوری این متن نوشتم و همین الان هم مبهوط موندم فقط میتونم بگم سپاسگزارم و ممنونم
سلام به استاد عزیز خانوم شایسته و همه دوستان توی این سایت بی نظیر
بازم خدارا شکر میکنم که در مدار شنیدن این اگاهی ها هستم و تونستم این فایل رو ببینم و باورم در مورد خالق بودنم قویتر بشه
من هم یه دهه شصتی هستم و تا قبل از شنایی با شما مثل شما هیچ هدفی یا انگیزه ای برای حرکت و زندگی نداشتم تمام هدف این بود که یه شغل داشته باشم که بیمه باشه .یه خونه و یه ماشین ساده در حد حرکت کردن داشته باشم و مثل همه افرادی که کار خونه میرن و سی سال کار میکنن تا بازنشست بشن من هم باید همین راه رو ادامه بدم و هیچ راه دیگه ای نیست .
تا اینکه دو سال پیش دعوت شدم به یک شرکت بازاریابی به شکل دیگه ولی اصلش هرمی بود خب توی اون شرکت اولین باری بود که من حرفهایی از هدف و انگیزه داشتن برای اهداف میشنیدم و یه جرقه هایی تو ذهنم زده میشد که من میتون اون زندگی که میخام رو بسازم و اسم شما استاد عزیز توی اون گفتگو ها اومد که بهترین استادی هستید که میتونه این مسیر رو بهمون یاد بده .
برای شرکت یه اتفاقاتی افتاد که دیگه ادامه ندادم اما هدایت شدم به سایت شما و ارام ارام این باور قویتر شده من واقعا خالق زندگی خودم هستم میتونم هر چیزی رو که میخام خلقش کنم .
اینقدر این باور قوی شد که حتی از بیمه و حقوق و مزایا زدم و از کارخونه اومدم بیرون و باز مهمتر از همه روی کاری تمرکز کردم و تمام وقتم رو روی کاری میزارم که اصلا توی منطقه ما کسی اون رو به عنوان شغل اصلی نداره و اینقدر این باور قوی شده که توی روستا زندگی میکنم و همه افراد منو میشناسند و افرادی که بیشتر نزدیک به هم هستیم ازم سوال میکنن که این کار فایده ای داره درامدی داره یعنی اینقدر برای مردم سخته باور کردن اینکه میشه از کار تزیینات چوبی درامد داشته باشی.ومن فقط این جمله رو باور کردم (من خالق زندگی خودم هستم )که قید حقوق و بیمه رو زدم و کاری رو انجام میدم که صد درصد مطمئنم که همه مردم روستا همچین کاری رو انجام نمیدن اون هم به عنوان شغل اصلی و هیچ شغل دیگه ای هم در کنارش نیست و خداراشکر تو این 9 ماه گذشته اصلا حساب بانکی کم نشده و برای رفع مخارج اولیه زندگی به کسی رو نزدم و خداوند برام رسونده و تونستم از صفر شروع کنم .
تنها باوری که منو حل داد به این مسیر همین باور بود و شما را میدیدم که از کجا به اینهمه ثروت رسیدید .
به خودم گفتم پس هر ارزویی رویا نیست و قابل دسترسیه و باید باورهام رو همجهت کنم تا بهش برسم
خداراشکر که هر روز میتونم روی باورهام کار کنم و انگیزه داشته باشم برای حرکت کردن و گسترش جهان هستی
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان در سایت بی نظیرمون خدارو هزاران بار سپاسگزارم که به یکی از پخته ترین کاملترین و بی نظیرترین سخنان درست و واقعی و یکی از گواهی های دیگر خداوند بر درست بودن مسیری که در پیش گرفتم هدایت شدم خدایا بی نهایت سپاس خدایی را سپاسکزارم که انسان را اینگونه آفریدکه خالق زندگی خویش باشد و خداگونه شود و خدارا آنگونه بپرستد که شایسته اوست وقتی که به جایی برسی که با خدا اینگونه ساده و بی ریا اما جدی و با ایمان ارتباط برقرار کنی و اینگونه با باور محکم از نتایج خلق شده خودت بگویی و بشوی بلندگوی واقعی نه فیک بلندگوی راستی صداقت عزت نفس ایمان حرکت مسلم است که تحسین همگان رو برمی انگیزی وقتی خودت عامل ترین فرد به قوانین ی باشی که از صفر تا صد امتحانش کرده ای و همواره درحال ادامه دادنش باشی معلومه که اشک امثال منو درمیاری که درست زدی به هدف استاد و درست پرداختی به اصل و چقدر عالیه زندگی در عالمی که اراده و فکر و احساس و عمل و رفتار و تحربه باهم آمیخته و تو میشی پروردگار زندگی خودت چقدررر عالیه اونقدر از شنیدن این فایل تاثیر پختگی و کامل شدن آکاهی رو دریافت کردم که مطمئن شدم که بهترین جایی که میتوانم باشم همینجاست خدایا شکرت که این قوانین رو و این اصل اساسی خالق بودن خودمون رو دارم دوباره از نو یادآوری میکنم و در همین زندگی دنیایی که مزرعه ابدی من هست همین مسبر رو هربار آگاهانه تر و تکاملی تر طی میکنم خودم را بیشتر میشناسم و ازشعار بیشتر فاصله میگیرم تا قدم به قدم عمل کنم به قانون و عمل کردن معیار باورکردنم باشد نه فقط صرفا یک حال عالی زودگذر که سرخوشم کند و بعد از اولین چالش یا گذشت مدتی کم کم به عادت جامعه کم و بیش برگردم تا زمانیکه آلارمها دوباره بصدا دربیان چقدر خوبه که خداوند قوانینش تغییر ناپذیره و قسمت اصلی کارکردن مال خودماست و افزودن بینهایت و هدایتهای بینظیر و باورنکردنی قسمت اوست چقدر عالیه زندگی با این دید و بخدا انگار که جهان دوتا جهانه یکی جهانی بدون توجه به خالق بودن خودمون توجه به نکات مثبت و حال خوب و سپاسگزار بودن دایمی خودمون و توحیدی تر زندگی کردن و جهانی که نا آگاهانه چشمت از، صبح تا شب به مردم و رسانه و اطراف باشه و شور و شوق و انکیزه ای هم نباشه و تفاوتش تفاوت بین بهشت و جهنمه به خدااا زندگی بدون آگاهی از قوانین ش بدون خواسته داشتن بدون اینکه بدونی خودتی خالق همه ی صفرتاصد ش و خدایی که تو رو خلق کرده تضمین ش کرده تفاوتش بین خوشبختی و بدبختیه تفاوت بین زندگی در بیعزت نفسی و قربانی شدن و زندگی درکمال ارزشمندیه و دریافت احترام و نعمت و ثروت خدایا شکرت که مارو همواره هدایت میکنی بی نظیرترین مسیر رو که زندکی مون رو درتمام جنبه های اون رشد بده بهمون نشون دادی و چی بهتر از این خدایا شکرت برای آگاهیهای این فایل بینظیر استاد عزیزم و بچه های بینظیر سایت سلامت و پرنعمت باشید
ومن چقدر نیاز داشتم به این فایل وبهم امید دادی انگیزه دادی ذهنم روشنای توش افتاد خیلی بینظیری استاد عاشقانه ممنونتم
این روزا خیلی درگیر مسائل مالی هستم
و خیلی وقتا نا امید و افسرده میشم
چون فراموش میکنم که خودم هستم خالق خودمم زندگی خودم رو رقم میزنم
و میتونم با احساسم بفهمم که در چه مسیری قرار گرفتم
استاد من نتیجه های عالی گرفتم تو این چند ساله اما هی فراموش میکنم نا امید میشم بعضی وقتا
اصلا انگار نه انگار که واقعا من اون همه نتایج که گرفتم یه روزی فقط ارزو داشتم که داشته باشمون اما الان برام عادی شدن کاملا
واقعا من خیلی زود فراموش میکنیم موفقیت هام رو خیلی زیاد فراموش کارم .
اون همه از ادمی که تنها راهی که از زندگی مانده بود برام خودکشی بود فقط به همین فکر میکردم
اما ارام ارام هدایت شدم تا رسیدم به مدار شما از اون به بعد شروع شد موفقیت های من و چقدر من در مقایسه با ادمی که تنها راهش خودکشی بود تغیر کردم
من از سال 96 به بعد
یاد گرفتم که خودم خالق زندگیم هستم
دیگه دنبال اون همه تحقیر مقصر دونستن خانواده ویا خداوند که چرا همچین خانوادی از لحاظ مالی فقیر به من داده و ….
چقدر من تغیر کردم ارام شدم و دیگه تمرکزم رو گذاشتم رو خودم خیلی خیلی ارامشم بیشتر شد .
چون دیگه کسی رو مقصر نمیدونستم
میگفتم عادل اگه شرایطت بده باید خودتو تغیر بدی همین فقط همین
و این دیگه خودش کل داستان بود که ارام بگیرم و در این مسیر زندگی که خودم خالق هستم قدم بردارم
بعد ماشین خریدم .
صاحب کسب و کار خودم شدم .
در مورد شغل دومم کلی نتایج گرفتم کلی تجربه کسب کردم
و ازدواج کردم خونه گرفتم
زمین خریدم
مشتری های خوبی وارد زندگیم شدن
دوره عزت نفس رو خریدم
قانون سلامتی رو گرفتم
تا قدم 5. از 12قدم رو گرفتم
کلی فایل های دانلودی رو دارم
کلی نکته برداری کردم
.امسال هم که در کارم موفق نبودم .شریک داشتم 2نفر یکیشون کاملا ازش جدا شدم یکی دیگری رو با اطمینان بهش گفتم و دیگه اون شریکی بودیم نیستیم تا بهار زنبورات پیش منه و من هم هیچ خرج شریکی نمیدم بهار بیا ببر و کلا کاری با هم نداریم .
خلاصه قدرت تصمیم گیریم
نه گفتن
انجام دوره قانون سلامتی با وجود
مهمونم میاد خودم سر سفره نمیرم
یا میرم مهمونی همون جور .
این در حالی هست که من یک ادم بسیار ضعیف و اعتماد بنفس پاین .و بی نهایت خجالتی بودم
خلاصه تغیراتی زیادی داشتم و خدارو شکر الان هم بهش اشاره کردم و یاد اوری شد برام که واقعا نباید بی انصاف باشم خداوند این همه بهم لطف کرده و نتایج عالی گرفتم در مقایسه با گذشتم
پس میشود از این به بعد بهتر و سریع تر میشود
چون الان من با این قانون ساده که خودم خالق زندگی خودم هستم با فرکانسهام .
نتیجه های قبلی رو گرفتم
اما این روند ادامه دار نشد و ثابت ماند بخاطر همین بعضی وقت بخاطر باورهام ترس هام شرک هام .نا امید و افسرگی میاد سراغم
سلام به دوستان جان و هم قدم های من در این مسیر زیبای خالق زندگی بودن
سلام به خودم که اهل کم آوردن و جا زدن نیست تو کَـتم نمیره که کم بیارم و بازم ادامه میدم تا جایی که تمام ذهن و باورهامو رو اینقدر شخم بزنم تا بشم شاگردی کاردرست برای استاد که الگو شده در تمام جنبه ها. خوب زندگی کنم خوب خلق کردن یاد بگیرم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کنم با خلق های زیبا و باشکوهم.
استاد من تا الان فکر کنم این فایل 31 دقیقه ایی رو بیشتر از سه ساعته دارم گوش میکنم، جرعه جرعه…جمله به جمله نوشتم. و هرجایی میرسید میگفتم چه جالب استاد جان از کجا میدونستین باید درمورد این چیزا صحبت کنین. اصلا از کجا فهمیدین توی “روزشمار تحول زندگی من” توی فایل روز چهاردهم “ما خالق شرایط خودمان هستیم.” برام چنان جرقه هایی از دیروز به ذهنم خورده که نیاز داشت بازم برام جا بیفته. و امروز این فایل منو راضی کرد…باور کنید به مرحله ایی رسیدم که اصلا میگم من اصلا این فایل ها رو قبلا چطوری شنیدم. انگاری الان تازه بیدار شدم الان تازه میفهمم. الان اصلا یکجوریه….خدایا چی بگم چطور بگم.میخواستم تمام جملاتی که از این فایل ارزشمند تو دفترم نوشتم رو به عنوان کامنت بنویسم و سکوت کنم اما نشد اینقدر این فایل برام همزمانی داشت که فقط خیلی خودخواهانه میخوام بگم این فایل رو برای من ضبط کردین. اصلا مخاطبش من بودم. من دلم میخواست فایل جدید ببینیم دلم براتون تنگ شده بود. من نیاز داشتم ببینمتون. اصلا این فایل رو من خلقش کردم. چون یک روزی که باور کردم “من میتونم خالق باشم، من میتونم خلق کنم” تحول زندگی من شروع شد. اصلا چرا یادم رفته بود من وقتی از مشهد مهاجرت کردم با همین فکر و باور قدم گذاشتم برای خلق زندگی دلخواهم. اینقدر ایمان داشتم که بدون هیچی و دست خالی اومدیم با همسرم. اینقدر ایمان اینقدر جسارت…چرا یادم رفته من همونی هستم که این جمله رو با قلبم نه با عقلم با تمام قلب و روحم بهش ایمان دارم و یک روزی حرکت کردم.حالا چی شده عقل واسه من دنبال چی میگرده میخواد منو تجزیه و تحلیل کنه چی شد چی نشد….نه بابا عقل جان تو عدد این حرف ها نیستی، بهش گفتم بشین کنار وقتی روی باورهام کار میکنم وقتی دارم گوش میدم فقط سکوت کن و فقط بنویس خط به خط کلمه به کلمه.عقل جان تو خیلی کوچیکی و باید یاد بگیری که فقط گوش بدی. پس این روزا من شدم کپی کننده حرف هاتون. جمله به جمله مینویسم و نمیذارم ذهنم جوری که میخواد فایل ها رو بشنوه جوری که مینویسه و بهش گفتم بشنوه و درک کنه.همونجوری که هست نه جوری که میخواد. نه برداشت های بعضا نصفه نیمه و غلط غولوط. فقط همونی که هست نه کم نه زیاد.خدایی تا الان هم خوب همکاری کرده. اما الان دلم خواست بیام هرچی میاد تو ذهنم بنویسم از این همه همزمانی. بیام بگم و به خودم یادآوری کنم
ایــنـــا یعنی خلق کردن، اینا یعنی در مسیر درست بودن، اینا یعنی همه آدم ها جمع شدن تا تو به خواسته هات برسی، اینا یعنی درست داری پیش میری،جهتت درسته فرمون بچسب نه به چپ نه ب راست فقط همین فرمون رو برو جلو… اینا یعنی با قوانین خدا داری هماهنگ تر میشی، اینا یعنی هدایت های خدا همیشه هست، نشونه ها و همزمانی ها میگه که جهان من در حال تغییرهای بزرگتری هست نمیدونم چطور و چی اما حس میکنم اتفاقات قشنگ و مهیجی در انتظار منه.
_ اولین چیزی که به ذهنم زد،که این فایل برای منــه، عنوان فایل بود قبل دانلود کردنش. قدم اصلی تحّول زندگی و اونم همزمانی اش با اینکه من سفر روحانی رو برای خودم شروع کردم و دارم فصل اول روزشمار تحول زندگی من رو باهاش پیش میرم.
_ دومین مورد هم همون ثانیه های اول فایل بود که استاد جان گفتن از یک سفر 2، 3 روزه برگشتیم. آخه ما هم، همین اول هفته بود که تازه از یک سفر کوتاه به رامسر و گشتی در تنکابن (شهسوار)تازه به خونه برگشتیم.
_سومین مورد سوال قشنگی که استاد گفتن: چه عاملی باعث شد که بیشترین تغییرات توی زندگی ما اتفاق بیفته؟ توی همین سفر به واسطه بودن و دیدن برخی از دوستان که توی همین سایت هم حضور دارند و باهم بیشتر آشنا شدیم این سوال بود که چی باعث تغییرات تو زندگی من یا دوستان بوده؟ کدوم عامل مهمه غیر از عزت نفس و یا اینکه یک روزی همه ی ماهایی که اینجا هستیم خواستیم تغییر کنیم. اما یک چیز مشترکی یک چیز مهمتری….واووو و استاد جان جواب داد و اون باور مهم به خالق زندگی خودمون بودن هست.این باور چقدر ساده است اما تکان دهنده که منو یک روزی به حرکت واداشت تا از جایی که بودم حرکت کنم به سمت خلق کردن زندگی خودم.
_چهارمین مورد که اصلا من یک تجدیدنظر باید به خواسته هام بکنم ببینیم واقعا خواسته دارم یا نه…چقدر خواسته هام برام واضح و شفافه.و اونجایی که استاد جان از خواسته هایی مثل یک خونه و ماشین گفتن یک خونه ایی باشه حالا که مستاجر نباشیم یک ماشینی که بریم باهاش سفر و تو گرما و سرما اذیت نشیم. در همین حد بود. چون ندیده بودن. چون اطرافشون کسی به چیزهای بزرگتر نرسیده بود و خواسته ایی در وجودشون شکل نگرفته بود.
بقول استاد جان: به همین دلیل چیزی به نام آرزو، خواسته یا اینجور صحبت ها اون زمان تو وجود من شکل نگرفته بود
(جالبه روز شمار تحول زندگی من روز پانزدهم فایل “به رویاهایت باور داشته باش قسمت1” هست که هنوز ندیدم و ردپای امروز تعهدم مونده.) اینا آیا همزمانی نیست/اینا آیا اتفاقاقی برام ردیف میشه. من ایمان دارم که هیچ اتفاقی اتفاقی نیست. اینا طبق هدایت و قانونمندی خداست. ببین فهیمه تو خالقی.تو یکسری خواسته تو وجودت شکل گرفته یادت رفته یا واضح نیست برو اونا رو پیدا کن و بنویس و بنویس…بارها بنویس تا بدونی دقیقا چی میخوای…
_پنجمین مورد که انگار همزمان با اتفاق های اخیر برای من با اطرافیانم بود. اونجایی که استاد جان گفتن آشنا شدن با مفهوم فرکانس.
من همین دیشب بود که از همسرم پرسیدم حسینم تو از فرکانس چی یادته، چطور تعریف میکنی برام بگو…و چند روز قبلش یک دوست خیلی قدیمی اومده عکس های تلگرام منو همسرم رو دیده و براش جالب بود و با کلی سوال و جواب. اینکه قصد برگشت نداری مشهد؟دوری سخت نیست؟ و …؟ و البته قبلا با کلی گویی های من بنده خدا مواجه شده بود و بیشتر متوجه شدم مشتاق هست. چون ارجاعش دادم به قانون سلامتی و سایت و رفت باز یک روز دیگه باز اومد سوال کرد.و من بازم از فایل های سایت مثال زدم و اینکه اصلا رژیم نیست و با پک تغذیه که مشاوره های ورزشی و دکتر تغذیه میده فرق داره.گفتم برو فایل های معرفی رو ببین.خلاصه این دوست ما خیلی مصمم و مشتاق بازم سوال پرسید. و من این بار توی ویس براش توضیحات مختصری دادم که اصلا اون فکرای رژیم رو بزار کنار و اینکه بخواد هربار پول بده هم نداریم و هربار هم جلسه تکمیلی میاد نیازی به هزینه مجدد نیست. و ربطی نداره پک جدا برای خودش و همسرش بخره. خلاصه وسط این ویس ها از مهاجرت و اینکه چی شد اومدی دوباره به یک شکل دیگه پرسید و اینکه چطوره راضی هستی و … نمیدونم کجا یک کلمه فرکانس انگار تو حرف هام بوده و این دوست دقیق ما چون اومده تو سایت و از مقاله ها یا فایل هایی که برخورد کرده بازهم کلمه “فرکانس” رو بهش برخورد کرده بود. دوباره کنجکاوی مقدسش گل کرده بود از فرکانس ازم پرسید: فهیمه این چیه؟ منظورت چیه؟استادت منظورش چیه؟ این فرکانس رو برام توضیح بده.خلاصه که از اونجایی که میتونم بگم تا حد خیلی خوبی به تمام سایت مسلط هستم لینک فایل “مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن” رو براش فرستادم. اما تو ذهن خودم بود اگر براش توضیح میدادم هم بد نبود برای خودمم مرور میشد. خلاصه فقط مقاله اون فایل رو برای خودم بعد خوندم. تو ذهنم این فکر زد یک بخش بالاتر یادگیری اینه که بتونی چیزی رو که فهمیدی رو برای کسی توضیح بدی. از خودم سوال کردم فهیمه آیا تو در این حد این مفاهیم رو یاد گرفتی که برای خودت حتی توضیح بدی یا جوری توضیح بدی که کسی متوجه بشه!!! آیا سطح یادگیری ات بالاتر رفته؟1… خلاصه که من چون نمیخواستم وارد توضیح دادن اضافی بشم برای دوستام با همون ویس های نصفه نیمه بسنده کردم. اما برای خودم درس داشت. که من واقعا هیچی نمیدونم و شاید نتونم اینقدر خوب توضیح بدم، چون اینقدر خوب مسلط نیستم شاید….حالا گفتن کلمه مفهوم فرکانس تو این فایل هم برام این همه رو مرور کرد و همون روز دوستم رو تحسین کردم برای دقتش و سوال خوبی که پرسید. چون اینجوری از بیس یکسری اطلاعات رو یواش یواش بدست میاره حالا تا ببینیم کی به مدار دریافت دوره قانون سلامتی میرسه. اصلا چنان جنس دوستام و سوال هاشون فرق کرده که اصلا دنیام عوض شده.
واقعا ما موجوداتی فرکانسی هستیم.
واقعا ما انسان ها داریم خودمون شرایط خودمون رو خلق میکنیم. حالا آگاهانه یا ناآگاهانه
واقعا ما قدرت خلق کنندگی داریم و خالقی داریم اجابت کننده در همه حال…
چقدر این آیه 186 بقره قشنگه، چقدر اینه نکته و درس داره، چقدر لازمه این آیه و کلام خدا رو بارها به یاد بیاریم:
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم; دعاى دعاکننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند).
_ششمین مورد دیگه از چیزایی که انگار این فایل برای من بود. گفتن کلمه “مانترا” از زبان استاد بود. نمیدونم من نشنیده بودم تا حالا یا استاد از این واژه زیاد تو ادبیات حرف زدن شون استفاده نمیکنن.حالا چی شد؟ امروز صبح که از باشگاه کلاس یوگا برمیگشتم. در مسیر برگشت با استاد کلاس که خونشون با ما هم مسیره و قبل اینکه استادم باشه خیاط و دوست من شد و کاملا هدایتی با ایشون آشنا شدم.. صبح داشتیم تو کوچه دم در خونه حرف میزدیم و ایشون حرف از مانتراها میزدن. من ته ذهنم میگفتم اون موسیقی که من درکش نکنم رو من تاثیری نمیذاره هرچقدر فرکانس بالا و خفن و …. باشه من چیزهایی که میفهمم و انتخاب میکنم ازشون تاثیر میگیرم. قدرت درون منه نه عامل بیرونی وحال مــن با مانترا و بی مانترا عالیه چون من از درون و از مسیر تغییر باورها حالمو خوب میکنم.(اینا رو وقتی ایشون داشت حرف میزد من تو ذهنم به خودم میگفتم چون داشت بنظرم شرک آلود میشد حرف هاش و البته باورهای محدودکننده داشت اون دیدگاهش.من از استاد عزیزم یاد گرفتم “هر حرفی رو باور نکنم. حرفی که محدودت میکنه مال تو نیست اون میشه باورمحدودکننده برای تـو.” مثلا داشتم حواس خودمو پرت میکردم ولی از طرفی داستان مانترا برام جالب شده بود)
بعد استاد بیان بگن این بـــاور رو به عنوان مانترا یا ذکر هر لحظه تکرار کنید: “من خالق زندگی خودم هستم” “من دارم اتفاقات رو رقم می زنم.”….وای خدای من تو چطور با من حرف میزنی. من چطور میتونم دیونه این همه ات نشوم.
_ و یک چندتا چیز ریز دیگه که باعث شد اینجوری کامنت بنویسم و بگم این من بودم که این فایل رو خلق کردم چــون من باور کردم که خالق زندگی و شرایط خودم هستم. من اصلا دارم خلق میکنم استادجانم اونور دنیا چطور برامون و کی فایل ضبط کنن که من لازم دارم. من خالقم مثل همه ی شما عزیزانم که خالق هستید. و هر کدوم از ما به نوعی خالق دنیا و تجربیات خودمون هستیم. ما جمعی هستیم که با استاد توحیدی مون با استاد قشنگ مون که هدایتی عمل کردن رو بهمون یاد میده و هدایتی فایل ضبط میکنه(که قطعا این فایل هم هدایتی بوده) فایل هایی که لازم داریم رو پاسخ هایی که لازم داریم رو داریم خلق میکنیم. تک تک ما خالق این دنیای زیبا خودمون هستیم.
چقدر دیدگاه خالق بودن خوبه…استاد منو با این فایل ترکوندین و قشنگ با مغز استخوان خالق بودن رو دارم درک میکنم.
مــا خالــق زندگی خودمون هستیم.
مــن قدرت خلق کنندگی دارم مثل خالقم که منو آفریده. خالق منو شاد آفرید آزاد آزاد آفرید…من ارزشمندم که چنین قدرتی رو که فقط خودش داره به منم داده خدایا سپاسگزارم برای این نعمت برای این قدرتی که من دادی که زندگی من در دستان خودم هست.
قدم تحول زندگی من از جایی شروع شد که به این باور رسیدم و ایمان آوردم من خالق زندگی و شرایط خودم هستم. من تنها من نه هیچ کس و هیچ چیزی…
دقیقا این احساسی که میفرمایید شما خالق این فایل بودید را من هم داشتم.
یادمه به استاد توی قدم 8 یا 9 بود گفتم استاد انگار این سخنان شما در این لحظه برای من واقعا گفته شده است. یعنی هر جلسه 1 روز قبلش من داشتم به موضوع اون جلسه فکر میکردم و بعد هدایت میشدم به جلسه بعدی.
انگار 4 سال قبل استاد برای الان من حرف زده.
یا همین فایل. همین فایل یا همین کامنت شما را من خلق کردم.دقیقا در زمانی که یه نیاز هست باورهام و دیدگاهم نسبت به مسائل و اتفاقات اصلاح شود.
من همیشه اینطور میگفتم که: استاد انگار شما برای من این حرف ها را در این فایل زدید.
ولی این نگاه شما خیلی زیباتر هست، استاد من این فایل شما را خلق کردم. این خواسته ی ما بودا و رب العالمین از زبان استاد به ما گفته است.
خداروشکر میکنم به خاطر این هدایت ها. خدارو شکر میکنم به خاطر این حجم عظیم از دوستانم که اینقدر عالی و زیبا نتیجه گرفته اند.
خداروشکر میکنم که نتیجه حرکت ها چقدر زیباست.
درس دیگه ای که از کامنت شما گرفتم. آیا اینقدر خوب قوانین را درک کرده ام که بتوانم باری خودم توضیح بدهم؟ یا هنوز برای خودم هم نمیتونم توضیح بدهم؟!
خیلی عالی بود این سوال.
چه سوال خوبی برای الان من. خداروشکر. سوال درست را هم خداوند به من گفت از زبان شما.
بینهایت ازتون سپاسگزارم فهیمه خانم.
بی نهایت از استاد خودمون سپاسگزارم که این سایت و این فرصت را فراهم کردند که اینقدر خوب مایه هدایت ما باشه.
بینهایت خدارو شکر و سپاس.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
وای که چقدر سپاسگزارم که اینجا هستین. بعد این نقطه آبی رنگ دلچسب و خوندنش رفتم پروفایلتون و بیشتر باهاتون آشنا بشم و از هدایت های خدا بیشتر برای خودم باورسازی کنم.واوووو شما یکی از اون افرادی بودید که در سالی که استاد معرفی کارگاه ثروت2 رو در تهران برگزار کردند حضور داشتید و یکجورایی در مسیر تکاملی تون به واسطه یکی از دستان خدا که اینبار اون دست خدا برای شما مادرتون بود یک گریزی به استاد و اینجور آگاهی ها داشتید. و باز هم قانون تکامل و باز هم قانون مدارها و باز هم احساس نیاز و درخواست وقتی از طرف ما کامل نباشه میری یکم دورهاتو میزنی باز میای برمیگردی پیش همین استادِ جان.خیلی داستان هدایت و اون داستان اتفاق تکان دهنده برام جالب بود از بغل گوش تون یک شافت 5 کیلویی رد میشه و شما هیچ کارتون نمیشه در صورتی که احتمال مردن هم بود. من حقیقتا نتونستم اون صحنه و اون چیزی که گفتید رو تصور کنم و مجسم کنم اما حس تون رو اون اشک هایی که داشت شما رو لطیف میکرد. اشک هایی که داشت زنگار رو از روی قلب تون پاک میکرد تا به خدا و توحیدی عمل کردن نزدیک بشید رو درک کردم و بهتونتبریک میگم که نشونه رو گرفتید. بهتون افتخار میکنم که اینجایید. و همون اول بسم الله که اسم شما و پاسخ تون رو در زیر کامنتم دیدم گفتم دمش گرم 5 ستاره طلایی رو تکمیل کرده. این یعنی خیلی خوب داره تلاش میکنه. تلاش ذهنی.
من خودم خیلی به ستاره های طلایی ام توجه کردم هی رفته بالا هی اومده پایین. هی رفته بالا هی اومده پایین. و برای خودم اینو توی ذهنم ساختم گاهی سفت میگیرم گاهی شل. گاهی سفت میگیرم گاهی شل. یکم از مسیر خارج میشم ولی خیلی سریع به مسیر برمیگردم. اما اینا یعنی اتلاف انرژی یا شاید هم مدل درس گرفتن منه. مدل تکامل منه نمیدونم نمیخوام خودمو قضاوت کنم یا سرزنش. میخوام بگم وقتی توی سایت بچه هایی رو میبینم که برای مدت زیادی 5 ستاره هستن و یا 5 ستاره شون همیشه روشنه و کم کم نمیشه خیلی برام جای تحسین داره. میگم ای یعنی میشود این یعنی مداومت. این یعنی تلاش ذهنی مستمر…خلاصه که 5 ستاره طلایی ام آرزو است و در مسیر بهبود های دائمی خواهم رسید. واقعا علیرضا جان 5 ستاره بودنت و تلاش های ذهینیت رو بارها تحسین میکنم. درکهای قشنگت رو تحسین میکنم.
و سپاسگزارم که برام از وجود ارزشمندت ردپا گذاشتی و باعث شدی بیشتر باورم به هدایت قوی بشه. سپاسگزارم از اینکه حست و افکار خودتو صادقانه در مورد کامنتم نوشتی. عجب حسی هست این حس…حس اینکه استاد دقیقا برای تو فقط برای خاص تو فایل ضبط کرده. این یعنی در مسیر درست بودن. این یعنی همه ما به یک منبع متصل ایم و اون خوب میدونه چطور و کی هدایت کنه افرادی که سرسپرده ی هدایت های او هستند.
راستی تمام دوره هایی که دارید و من ندارمم خواسته ی منه، اما دیگه عجله نمیکنم و میذارم خدا خودش در وقت مناسبش منو به آگاهی بی انتهاش وصل کنه و از زبان استاد قشنگ مون بشنوم.ولی راستش من خودمو همین الان شاگرد دوره احساس لیاقت میدونم نمیدونم چطوری اما بیرون کلاس ردپای هرکدوم از شما رو که میبینم کلی ذوق میکنم مثل بچه ایی که بیرون از یک کلاس ازتوی پنجره داره کلاس رو میبنه.
سپاسگزارم برای تمام وجود و حضورتون
براتون از الله یکتا بهبود های دائمی درونی وبیرونی خواهانم.
چقدر من باید تلاش میکردم بتونم دوستی پیدا کنم اینطور نکات مثبت را موشکافانه بکشه بیرون و بهت بگه؟
باید وایسم و براتون دست بزنم و تحسینتون کنم. آفرین. خیلی عالیه. دمتون گرم. چقدر خوب دیدگاهتان مثبت هست و اینقدر عالی نکات مثبت را میبینید. تا الان نشده بود بخواهم دوباره پاسخ بدهم ولی اینقدر کلام شما شیوا و صریح و زیباست که من در طول خوندن پاسختون به کامنت من تماما لبخند و احساس شوق و ذوق روی لبانم بود.
خدارو بینهایت شکر بخاطر وجود شما در این سایت الهی.
امیدوارم ا ل همیشه با همسر عزیزتون شاد باشید.
یه نکته ای بگم، من شاید اون اوایل یعنی پارسال که هدایت شدم به این سایت تا یه مدتی بدنبال ستاره بودم با اینکه قوانین حاکم بر اون رو نمیدونستم. اما از اون زمان به بعد من دیگه رها شدم از ستاره های طلایی و تمرکز من فقط در بهبود شخصیت خودم بوده و هست.
به لطف رب العالمین به غیر از دوره 12 قدم و دوره شیوه حل مسائل که از آخر سال 1401 خریدم، بقیه این دوره های بینظیر را از تیر ماه امسال خریداری کردم. و فقط خواستم و شد.
توجهتون را به مقاله ای عالی در مورد خواسته ها جلب میکنم که لینکش را واستون میذارم.
abasmanesh.com
با خوندن این مقاله بینظیر که کاملا هدایتی به این قسمت از سایت هدایت شدم، تمام قد خواسته خرید دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها در وجودم شکل گرفت، من درخواست کردم و رها شدم از خواسته و در کمتر از یک هفته خداوند مرا بهش رسوند.
یا دوره عزت نفس و دوره احساس لیاقت، دوره هایی است که من با برخورد با یک تضاد بسیار بزرگتر از شخصیتم در ابتدای امسال برخوردم، بعد از بررسی های کم و زیاد در وجودم فهمیدم پاشنه ی بزرگ آشیل من، عزت نفس و عدم احساس لیاقت است که دوباره رب العالمین هدایتم کرد هر دو دوره عالی را تهیه کردم.
الان خواسته ام این است. بتونم از لحاظ مالی اون شرایطی که میخواهم را ایجاد کنم، حرکت بزرگی که میخواهم را بزنم، تا تیک ها بخوره تو ذهنم و بعد حرکت های بزرگتر و بهتر بیشتر.
توکل بخدای یکتا. خدایی که در درون ماست، خدایی که نزدیک است و ما را هدایت میکند. قطعا هدایت میکند.
بینهایت سپاسگزارتونم فهیمه خانم. من یه دوست خوبی از مشهد دارم که ایشان هم علاقه بسیار زیادی دارند به این مباحث و کم کم دارند روی خودشون کار میکنند. البته که باید تکاملشون را طی کنند.
آهان یه نکته خیلی جالب بهتون بگم فهیمه خانم.
من نتایجی که از دوره هایی که خودم خریدم را نمیتونم مقایسه کنم با دوره هایی که مادرم خریده است. واقعا نتایجم از وقتی شروع کردم خودم خریدن کاملا متفاوت است.
من بعد از یکسال و نیم تقریبا میتونم به جرات بگم و گواهی بدهم، استاد واقعا در فایلهای هدیه و فایلهای دانلودی به هیچ عنوان کم نگذاشتند و واقعا این فایلها بینظیر هستند.
بازهم بینهایت ازتون سپاسگزارم فهیمه خانم.
ان شاءالله بتوانم همیشه کامنت های عالی شما را بخونم و اون احساس عالی که در نوشتار شما جاری بود را با چشم دلم درک کنم و سپاسگزار رب العالمین شوم بخاطر این قوانین ثابت و بدون تغییر.
خداروشکر. بینهایت خداروشکر و سپاس.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد عزیزوتمام دوستان درسایت.خداراشاکر وسپاسگذارم که با کارکردن روی خودم وباورهام؛باتکرارفراوانی نعمت دردنیا؛بادیدن ثروتهای دیگران ودعای خیروفراوانی براشون؛باتجسم کارگاه بزرگ وماشین موردعلاقه ام باتعهددادن درموردافزایش درآمد تونستم مشتریهای خوبی وتعدادبالاسفارش بگیرم وخداراشکرمیکنم که نشونه کارکردن روی خودم وباورهام رادارم میبینم؛خداراشکرمیکنم که هروقت میرم بیرون چراغ برام سبزه؛جای پارک حتی جاهای خیلی شلوغ برای من راحت گیرمیاد!ایناهمش نشونه اینه که باورهام داره جواب میده وخدارابابتش شاکرم.خدای مهربونم ازت میخوام که مثل همیشه کمکم کنی؛مثل همیشه بهم الهام کنی وکمک کنی متوجه پیام والهامات خودت بشم.خداجونم میخوام کمک کنی بهترببینمت؛بهترحست کنم وبهتردرک کنم خودتاوقوانین جهانا.خداجونم سفارش ومشتری راتومسیرم گذاشتی؛خودت میدونی شرایط مالی نقد برای خریدپارچه ندارم ودسته چک ندارم ولی اطمینان دارم کمکم میکنی تاپارچه راتهیه کنم.اطمینان دارم مثل همیشه مناهدابت میکنی به مسیری که پارچه راتهیه کنم نمیدونم چطوری ولی اطمینان دارم که اینکارابرام میکنی چون من لایق درآمدبالاهستم من لایق زندگی درآرامش وآسایش عالی هستم.اطمینان دارم کمکم میکنی چون من لایق زندگی درخونه بزرگ و3خواب هستم چون لایق داشتن کارگاه بزرگ باحداقل50نفرنیروودرآمدبالاهستم.اطمینان دارم کمکم میکنی چون خداجون خودت بیشترازمن دوست داری ثروتمندبشم ووسیله ای باشم برای گسترش جهان.خدای خوبم خودت آگاهی که بزرگترین آرزوی من اینه که عاشقانه عاشق توباشم که بتونم خوب درکت کنم!بتونم خوب تووجودخودم حست کنم.یه سوال ازدوستان دارم اینه که مثلامن میخوام کارگاه بزرگ دوست دارم یه مغازه پخش لوازم ایمنی وساختمانی بزرگ هم داشته باشم کنارکارگاهم البته چندسال قبل داشتم ولی بعدبرشکیتگی جمع کردم الان که میخوام دوباره شروع کنم به پخش لوازم ایمنی فکرمیکنم هرموقع وقتش بشه خداوندخودش مناهدایت میکنه وهمه چیزاخودش جورمیکنه الان فقط بایدروی خودم وباورهام کارکنم به موقع خداهدایت میکنه.نمیدونم این دیدگاه درسته یابایدمن کنارکارگاه شروع کنم به رفتن تواین کارالبته الانم کارگاهم مرتبط بازدن مغازه هست کارم تولیدلباس کاره:ذهنم میگه تمرکزت روی کارگاهت وگسترش کارگاهت باشه وروی باورهات وخودت کارکن تاخدابه وقتش هدایتت میکنه؟ازدوستان عزیزاگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
سلام دوست عزیزم، براتون آرزوی توفیق روز افزون دارم، من خودمم مدتها توی چجوری گیر کرده بودم و ذهنم مدام منو تو مسیر یادگیری موضوعات مرتبط با کار درگیر کرده بود و این باعث شده بود تمرکزم روی خودم و مسیر اصلی توحیدیم کم بشه، بنابر این رها کردم و شروع کردم تمرکزی روی خودم کار کردم و گذاشتم به وقتش خداوند راهو نشون بده، حضرت موسی هم به فرعون همینو میگه، ربنا الذی اعطی کل شی خلقه ثم هدی، یعنی خدای من کسیه که ویژگی میده به اشیا، یعنی قابلیت در اونها ایجاد میکنه، سپس هدایت میکنه، امیدوارم با آرامش در مسیر رودخانه الهی بدون دست و پا زدن سوار قایق هدایت خیلی طبیعی به اهدافتون برسید
سپاسگزارم از شما که روزی تصمیم گرفتی قرآن رو بخونید و آگاهیهایی که دریافت کردید رو با ما به اشتراک بزارید.
قبل از شروع صحبتهام سپاسگزاری میکنم از استاد شایسته عزیز که حرفه ای فیلم رو گرفته و تدوین کرده و بارگزاری کرده.
چه محیط زیبایی داریم ،چقدر استاد زیباتر شده،چقدر قانون سلامتی اثر زیبایی بر استاد گذاشته
خدایا شکرررررررت
از همه اعضای خانواده سپاسگزارم به خاطر کامنت های فوق العاده زیباشون که من میخونم و یاد میگیرم
دیشب من و همسرم دوره کشف قوانین زندگی رو شروع کردیم و چه همزمانی زیبایی ،این لطف خداست که ما رو تایید میکنه تا ما ثابت قدم تر بشیم.
در جلسه اول این ذکر یعنی این من و فقط تنها من هستم (100درصد)که خالق زندگی خودم هستم رو به ما یاد دادین و تمرینات 30 روزه اول
سپاسگزارم اسناد شایسته عزیز که به زیبایی درس استاد رو تبدیل به کاربرد کردید و در قالب تمرینات گفتید.
استاد عزیزم از دهه 60 گفتید و حال وهوای اون وقتها و نه که دهه شصت نگم همین دو سال پیش که فکر میکردم یک انسان مذهبی هستم و همیشه این باگ منهای توحید رو احساس میکردم ولی من هم با توجه به درک نکردن کنترل ورودیها در موج سخنان بودم و فکر میکردم برگی هستم در باد که اون باد برام تصمیم میگیره چکار کنم و من یا حالت مظلومیت یا احساس قربانی شدن یا خواست خدا رو به خودم میگرفتم و کلا تو ذهنم مسئله پاک میشد ولی گشایشی ایجاد نمیشد.
من هم خیلی کتاب خوندم خیلی بیشتر از 500 تا ،ممکن بود تا حدی حالم خوب میشد ولی مدتش خیلی کوتاه بود و دوباره با نزدیک شدن به مذهب و خوندن قرآن نمیتونستم هضم کنم و کلا میگفتم اینا رو مثلا غربیها نوشتن با دیدگاه لا مذهبی و برای ما نیست.از اون طرف میرفتم قرآن میخوندم و درک نکرده فکر میکردم خدا ما رو به وجود آورده تا عذاب کنه یا هر طرف دلش میخواست ببره .
از طرفی من یک انسانی بودم که در نهاد و فطرتم خداجویی و خدا خواهی بود و از طرف دیگر عملکرد بعضی از مذهبیها رو میدیدم و کلا قاطی کرده بودم که اصلا واقعیت چیه.
قبلا هم گفتم بحث آگاهی رو دوست داشتم و بروز بودم و قبلا شاید 10 سال پیش یه فایل شما رو کمی گوش داده بودم و در فرکانستون نبودم و دیگه دنبالتون نکردم.
اما دو سال پیش که شدید تر احساس گم گشته کردم ،خدای را هزاران میلیارد بار شکر که با فایلهای شما وارد جهانی شدم که احساس کردم ما خودمه ،احساس کردم دارم به خود واقعیم نزدیک میشم و اتفاقا دیشب داشتم به همسرم میگفتم که انگار 10 تن بار روی دوش من بود و م کنار گزاشتم و احساس سبکی و آرامش دارم
خدایا هزاران میلیارد بار شکرررررررررت
من قانون جذب رو از ابتدا گوش کردم و دوست داشتم اما میگفتم پس نقش خدا چیه،بخدا هنوز که هنوزه بعد دوسال و خورده ای که با شما هستم بعضی مواقع میترسم که خدا رو گم کنم
متاسفانه خدایی ساخته بودم ضعیف و……
خدا رو شکر استاد جان با شما اصل رو فهمیدم و الان هم در حالت ثابت نگه داشتن احساس خوبم هستم که الان البته تلاشم روز بروز کمتر میشه و برام احساس خوب داره عادی تر میشه.
از همه لحاظ پیشرفت داشتم حتی در زمینه هایی که عالی بودم فوق العاده شدم و هر روز بهتر از دیروز میشم
استاد جان اون آیه آذا سئلک آدم رو دیوونه میکنه،مگه میشه مگه داریم چرا ما این همه قرآن خوندیم و آیه لیزلقونک بابصارهم رو همه جا زدیم و دیدیم و ترسیدیم ولی این آیه به این مهمی رو فراموش کردیم
بله استاد جان همه چیز خداست و ما هم اوییم،اصلا ما از خودمون چی داریم که بگیم هستیم ،ما با وجود او هستیم و او از رگ گردن به ما نزدیکتره و اجابت میکنه هر دعایی رو فقط وفقط باوررررررر ،باید باور کنیم ما خالقیت
خدایا تو از همان روز اول گردنبند خلیفه اللهی رو به گردنمون انداختی و وارد بهشت کردی،از همون روز اول جهان رو به تسخیر ما در آوردی و همه چیز رو به سجده ما و از همون اول ما رو لایق بهترینها کردی ولی خدایا ما خودمون خودمون رو نشناختیم
لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
خدای من در رحمتت همیشه بازه ،من به درگاهت باز میگردم و استغفار میکنم از هر شرکت که ورزیدم و ازت تقاضای توحیییییید دارم
خدای من شکرگزارم که منو وارد این سایت در کنار بچه های توحیدی در کنار اساتید توحیدی کردی و داریم رشد میکنیم
خدای من من و همه بچه ها رو به خودت نزدیکتر کن و به راه راست هدایتمون کن ،راهی کسانی که نعمت بهشون دادی ،نه راه غضب شدگان و گمراهان
خدایا هزاران میلیارد بار شکررررررررررت
استاد عزیزم صمیمانه و از ته قلبم ازت سپاسگزارم که در راه راستی و هدایت میکنی به راه راست
استاد شایسته عزیز صمیمانه بابت همه خوبیهات سپاسگزارم
وقت شما بخیر،امیدوارم حالتون عالی باشه،احسنت بر شما با این کامنت زیبایتان که حالمان را بسیار عالی نمود.
خط به خط نوشتهات را با عشق خواندم و لذت بردم و در انتها چقدر زیبا برای همه ی مان دعا کردی و چه دعای قشنگی !!! دست مریزاد؛ در پایان از خدا مهربان برای شما و همسر محترمتان شادی سلامتی خوشبختی ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم.
انشاالله روز به روز بر مدارهایتان افزون گردد و آرزوهایتان را زندگی کنید خدانگهدار
یا مقلب القلوب و الابصار،یا مدبر اللیل والانهار،یا محول الحول و الاحوال،حول حالنا الی احسن الحال
انشاالله خداوند بزرگ و مهربان شما وهمسر عزیزتان را به بهترین احوال برساند و همچنین در بحث آموزش و بیزینس تان به بهترین مکانها و افراد و مشتریان هدایت بشید
قبل از اینکه برداشتم از این فایل رو بنویسم خواستم بگم که چقدر با دیدن شما احساس خوبی در من شکل میگیره. هر روز صبح به عشق اینکه شما فایل جدید آپلود کردید با شوق و ذوق وارد سایت میشم و امروز هم که با لباس های بسیار زیبا و اندامی فوق العاده این ویدئوی زیبا و پر از آگاهی ناب رو تهیه کردید.
استاد من هم که دارم به زندگی خودم نگاه میکنم میبینم که من هیچ ربطی به چندسال پیشم ندارم
من هم در گذشته مثل خیلی های دیگه خودم رو و زندگیم رو قربانی شرایط و دیگران میدونستم و به نظر من بزرگترین و قدرتمندترین باوری که میتونه انسان رو به نابودی بکشونه احساس قربانی بودنه!
ولی داستان از اونجایی شروع میشه که به نقطه ای میرسی که جوری خداوند رو صدا میزنی و جوری تسلیمش میشی که تمام عرش صدای تورو میشنوند! داستان آشنایی تک تک اعضای سایت به شکل معجزه واری پس از تسلیم بودن در برابر پروردگاره.
وقتی انسان به این باور میرسه که خودش خالق زندگی خودشه چنان قدرت و انرژی میگیره که از پس هر چالش و تضادی بر میاد!
استاد زندگی خودم رو که نگاه میکنم میبینم که دقیقا من هم راهی رو دارم میرم که شما قبلاً رفتید.
اول از همه دچار ناامیدی و افسردگی
خودمو قربانی شرایط دونستن
هر روز در فضای مجازی بودن و دیدن و شنیدن چیزهایی که نباید دید و شنید
دنبال نازیبایی ها بودن توجه کردن به فقر و فلاکت و بدبختی
بیشتر شدن افسردگی و دارو خوردن!
و در نهایت تسلیم شدن و شروع معجزه ها…
یادم میاد زمانی که تصمیم گرفتم از شهر کوچیکم مهاجرت کنم هیچ ایده ای نداشتم که قراره چه کاری انجام بدم اصلا کاری برای انجام دادن بلد نبودم. اون زمان تازه با شما آشنا شده بودم و فایل های شما رو از طریق کانال های تلگرام بطور ناقص گوش میدادم، در من شعله ی امیدی روشن شده بود شعله ای بسیار بسیار کوچیک و وظیفه من این بود که نذارم این شعله خاموش بشه!
با تمام ترس هام و نجواهای ویرانگر ذهن قدم برداشتم و حرکت کردم و خداوند هدایتم کرد.
اون زمان من اصلا با قانون هیچ آشنایی نداشتم فقط به طور معجزه واری چندماهی با شما آشنا شده بودم و بعضی وقتا فایل هاتون رو در تلگرام گوش میدادم.
یادمه تو یکی از این فایل ها شما میگفتید کوهستان سرد تر میشه زمستان سخت تر میشه اگر شما تغییر نکنید!
وقتی آدم تسلیم میشه و با تمام وجودش خداوند رو صدا میزنه از همون لحظه خداوند پاسخ میده و معجزه ها شروع میشه!
ایده ها، راه کارها، آدم ها، شرایط، زمانبندی ها، تضادها، چالش ها و… وارد زندگیت میکنه و زندگیت هر روز نسبت به دیروز زیباتر میشه.
یکی از قدرتمندترین باورهایی که باید مثل نفس کشیدن برای ما حیاتی باشه باور اینکه ما خالق شرایط خودمون هستیم. اما تمام جامعه و اطرافیان ما بر خلاف این موضوع باور دارند و باور دارند که برگی هستند در آب که هرجایی آب با خودش میبره!
با افتخار میخوام بگم چهار ساله من حتی 10 دقیقه تلویزیون ندیدم!
چهار ساله فقط آدم های خوب وارد زندگی من میشه!
چهار ساله فقط اتفاقات خوب برام رخ داده و اگر هم ناخواسته بوده«الخیر فی ما وقع» بوده!
چهار ساله من حتی یک سرماخوردگی ساده نگرفتم!
چهار ساله من با خودم در صلح هستم و چیزهایی وارد زندگی من شده که فقط مثل یک معجزه میمونه.
دوستان ما خالق شرایط زندگی خودمون هستیم و اگر زندگیت خوب نیست خودت باعث و بانی این شرایط نادلخواه هستی پس روی باورهای کار کن و زندگیت رو بساز اونجوری که دوست داری…
سلام به استاد عزیزم و مریم نازنین و هم خانواده ای های دوست داشتنی،
وقتی که این فایل رو گوش دادم به این فکر کردم که من تا حالا چقــــــــــــدر این جمله ی “من خالق زندگیم هستم” رو تکرار کردم ولی هنوز بهش اون باور لازم رو ندارم.خیلی از همین هم زمانی ها که گفتین برای منم اتفاق افتاده که توی اون لحظات ایمانم به شدت قوی تر میشه و انگشت به دهن میمونم، اما مسئله همینه که شما هم اشاره کردین که انسان فراموش میکنه و برای همین باید این مثال ها رو مدام برای خودش تکرار کنه.
تو خالق زندگیت هستی، با افکارت
حواست باشه که چه احساسی داری!
وقتی میخوای ببینی که در مسیر درست، در مسیر خداوند هستی یا نه، ببین چه احساسی داری؟ اگه احساس آرامش داری، حالت خوبه، یعنی داری به چیزی توجه می کنی که بهت احساس بهتری میده و همون چیزیه که بیشتر وارد زندگیت میشه. اگر حالت بده یعنی داری به چیزی توجه می کنی که نمیخوای وارد زندگیت بشه، دوسش نداری و اونجا میتونی بفهمی که در مسیر ناخواسته هات قرار گرفتی، و جهان مثل یک آینه ست که داره بازتاب میده فرکانس های تو رو.
.
.
.
“از یه جای به بعد، این باور که من خالق زندگی خودم هستم، بزرگ ترین باوری بود که تاثیرات بی نظیری تو زندگیم ایجاد کرد. این شروع همه چیز بود. که من خالق زندگیم هستم، اگر یه اتفاق به ظاهر بد می افتاد میگفتم اشکال نداره، اگه من بتونم احساسم رو کنترل کنم، افکارمو کنترل کنم، به این اتفاق به شکلی نگاه کنم که به من احساس بهتری بده، حتی اگه به ظاهر منفی باشه، نتیجه تغییر میکنه. چون من دارم خلقش میکنم!
منی که یه کارگر بودم توی کشتی سازی، و اصلاً هیچ ایده ای نداشتم در مورد اینکه زندگی چه جوری میخواد باشه، اون زمانی که باااااااااور کردم خودم می تونم زندگیمو خلق کنم و فهمیدم با کانون توجهم این کارو می کنم و فهمیدم از روی احساساتم از روی حال درونیم از روی آرامشم می فهمم که در مسیر درست هستم یا نه، اون زمان همه چیز شروع کرد به تغییر کردن وزندگی در تمام ابعادش برای کسی که کارگر بود تویه زمان کاملاً معقول اینجوری زندگیش عوض شد، اینجوری شرایطش تغییر کرد در تمام ابعاد. اون نکته ای که تونست همه ی این اتفاقات رو رقم بزنه این باور بود که: تو داری خودت زندگیت رو خلق می کنی، خودت و تنها خودت…نه هیچ کس دیگه ای. خداوند این قدرت رو به تو داده.
این موضوع خیلی مهمه و خیلی فراره که من خالق اتفاقات زندگی خودم هستم!
هر لحظه این مانترا، این ذکر رو داشته باشیم که “من خالق زندگی خودم هستم” من دارم اتفاقات رو رقم می زنم، من می توانم با تغییر افکارم با تغییر احساساتم با تغییر نگرشم با تغییر کانون توجهم اون چیزی رو که دوست دارم تو زندگیم رقم بزنم، آدم فراموش میکنه ولی اگر همیشه به خودش هر روز صبح که از خواب بلند میشه به خودش یادآوری کنه خیلی خیلی بهش کمک میکنه که توی مسیر درست قرار بگیره. سعی میکنم این دیدگاه خالق بودن و این دیدگاهی که تمام اتفاقات رو خودمون رقم میزنیم رو بیشتر و بیشتر هم به خودم بگم هم به شما بگم و مطمئنم که هر کدومتون توی هر قسمتی از مسیر زندگیتون هستید یه جایی، این صحبت ها، اگر آماده ش باشید، کلیک میکنه و بعد باور می کنید و بعد عمل می کنید و بعد نتیجه می گیرید، نتایج اول یه ذره کوچیکه، هم زمانی ها اتفاق میوفته و بعد بیشتر باور می کنید و بعد بیشتر و بهتر عمل می کنید و بعد چند سال می بینید که زندگی شما هیچ ربطی به گذشته تون نداره”
استاد جان سپاس بی نهایت برای اینکه افکار و صحبت هایی که با مریم جان دارین رو با ما هم به اشتراک میذارین و به ما هم یادآوری می کنین، خیلی دوستون دارم (قلب های زیاد)
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرامی و سرکار خانم شایسته عزیز
چه عاملی باعث شد بیشترین تغییرات در زندگی ما صورت گیرد
تحسین میکنم شما دو بزرگوار عزیز و دوستداشتنی را ، دو زوج توحیدی، دو نفری که لحظه لحظه زندگیشون پر است از درس و آگاهی و پراست از تفکر و تعقل در مورد قوانین جهان هستی و استفاده از این قوانین در راستای خلق یک زندگی زیباتر، راحتتر ، با کیفیتتر ، روان و سادهتر و کارآمدتر
استاد در شروع دوره بینظیر کشف قوانین زندگی میفرمایند که :
رفتار و عملکرد ما نشان دهندهی آنچه است که به آن باور داریم
وقتی که من چیزی را باور دارم و باور میکنم که جواب میدهد به آن عمل میکنم ، مثلاً من باور کردهام که اگر هرروز صبح سر کار بروم در آخر ماه به من حقوق میدهند
چرا سرکار میروم چون باور کردهام که اگر بروم در آخر نتیجه میدهد
و اگر من با همان باوری که هرروز سرکار میروم ، باور کنم که تمام اتفاقات زندگیام نتیجه باورهای من است زندگی من با کارکردن روی باورهایم ، زیرورو میشود و در تمام ابعاد تغییر خواهد کرد
مهمترین مساله این است که من باور کنم تمام اتفاقات زندگیام بدون استثنا ، حاصل افکار و باورها و کانون توجه من است
من میخواهم زندگیام را تغییر بدهم چون بارها از استاد شنیده ام که همه چیز باوره
و باورهای من است که اتفاقات زندگی من را رقم میزند و وقتی که باورهای من تغییر کند نتایج زندگی من هم تغییر خواهد کرد
حالا که این موضوع را فهمیدم چطور میتوانم این باورهایی که استاد میفرمایند را تغییر بدهم تا نتایج زندگی ام تغییر کند
مسلم است که خود تغییر باورها هم نیاز به یک پیش زمینه ای دارد و یک ابزاری میخواهد !!!
چه ابزاری ؟ ابزاری به نام باور
من باید ابتدا باور کنم که تمام اتفاقات من حاصل باورهای من است؟!!!!
اگر این را باور کردم آنوقت باور سازی در من میشود یک کار شیرین و لذتبخش و حیاتی که حاضر نیستم با هیچ کار دیگرب عوض کنم
چه موقع میفهمم که این را باور کردهام؟
هرموقع آنقدراحساس آرامش درونی داشتم که بخودم بگویم که درسته شرایط و وضعیت کنونیام خوب و دلخواهم نیست ولی من خالق شرایط فعلی ام هستم و با تغییر باورهایم میتوانم این شرایط را با شرایط دلخواهم عوض کنم اونوقت مشخص است که من باور کرده ام که همه چیز دست خودم هست و من هستم که خالق صددرصد اتفاقات زندگی ام هستم
پس اگر میخواهم باورهایم را بصورت بنیادین تغییر بدهم باید به نقش تغییر باورها، به قوانین جهان هستی ومهمتر قانون فرکانس ایمان آورده و آنرا وحی منزل بدانم ، آنگاه این ایمان و تعهد در من ایجاد میشود و باعث میشود که من دیگر کوچکترین تردیدی د راین خصوص نداشته باشم چون ایمان دارم اگر باورهایم تغییر کند نتیجه هم خودش را نشان خواهد داد
و در نتیجه من قبل از اینکه بخواهم روی باورهایم کار کنم ، باید خود این موضوع که همه چیز به باورها و فرکانس و کانون توجه من بستگی دارد را باور کنم
باید مصداقها را در زندگی خودم و دیگران پیدا کنم و برای خودم منطقی کنم که همه چیز باور است و من خالق صددرصد زندگیام هستم
تمرین متعهدانه کدنویسی در دوره کشف قوانین زندگی و اینکه هر روز صبح به خودم یادآوری کنم که:
این من هستم که با افکار و کانون توجهم اتفاقات زندگیام را خلق میکنم و بگویم که امروز برای من که خالق اتفاقات هستم یک فرصت جدید داده شده برای اینکه اتفاقات دلخواهم را خلق کنم
کمک بزرگی در منطقی کردن این باور خواهد داشت
برای نوشتن این کامنت، از قسمتهایی از کامنت آقای محمدی در پاسخهای عقل کل و همچنین مقاله فوقالعادهای از سرکار خانم شایسته عزیز کمک گرفتهام
خدایا زبانم قفل شده و بدنم بی حس چقدر زیبایی چقدر قشنگی میتونیم از همین حالم بگم
دوست داشتم الان تنها بودم و تا میتونستم گریه میکردم
سلام به استاد و خانم شایسته و دوستان سایت عباسمنش دات کام
خدایا شکرت خدایا شکرت که این فایل دیدم چند روزی بود داشتم صبح و ظهر و شب سایت نگاه میکردم و منتظر بودم استاد فایل جدید بزاره ببینم مثل کسی که پشت در خونه وایساده و منتظر هست در براش باز بشه
خدایا شکرت
استاد چقدر شما من هستید چقدر شبیه هم هستیم یعنی داشتی در مورد خانواده ات صحبت میکردی
یا در مورد روابط صحبت میکردی همون جایی که گفتی داغون نیستم اما خوب نبودم دقیقا من همونم
و یه زنگ که نه یه انفجار توی مغز من ایجاد شد که محمد تو که تا میای با یکی حرف میزنی به نیم ساعت نمیکشه طرف در مقابلت جبهه میگیره یا اینکه حرفات به جای جالب نمیرسه
الان که اومدی شهری که تنها تر هستی و ارتباطاتت باید قوی تر باشه و روزانه با 10 نفر سرکار دارم چقدر این کتاب نیازت هست
وای خدای من چقدر به این صحبت هات نیاز داشتم
استاد باورتون نمیشه عاشق کفش های شما شدم
داشتید میگفتید شیطان کار خودشو میکنه و آدم فراموش میکنه دستاوردهاش و نتیجه ایمانش رو و خیلی سریع تسلیم میشه و میگه خب الان دیگه نمیتونم بیشتر از این بخوام یا اینکه نمیشه بالاتر از اینجا برم و ایمانش فراموش میکنه
بازم یه زنگ که نه یه انفجار توی مغزم بود
گفتم محمد چند وقته از کارهات از دستاوردهات از چیزهایی که میخواستی و بدست اوردی ننوشتی
اصلا از اون موقعی که اومدی تهران زندگی قبلیت مرور کردی
تو فراموش کردی
و همش این زمزمه و این نجوا اومده بود محمد نگاه زندگی توی تهران سخته ببین نمیشه
اینجا تنهایی تازه افرادی مدت زمان بیشتر مونده بودن تهران سابقه زندگی دارند نتونستند و برگشتند به شهرشون
تو… تو میخوای بری بالا ببین چقدر عمرت میگذره چقدر باید زحمت بکشی
وقتی استاد اونجا گفتی توی زمان کوتاه اون همه خونه خریدم وقتی گفتی اون همه مسافرت رفتم خدایاااااا
قلب من یه تپش افتاد قلب من باز شد
گفتم محمد نگاه کن این هم نشانه از خدا
تو تا همین جا با چی اومدی ایمان به خودت و خدا
دستور العمل داشتی و انجامش دادی
چند ماه گذشته یه نگاهی بکن از کجا اومدی و الان کجایی
جزو خواسته هات بود که فکر میکردی خیلی سخته برات و یک عالمه ترس داشتی بیای تهران
یک عالمه سد داشتی و اومدی تهران
چی تو رو اورد چی این همه خواسته هات رسوند
استاد وقتی گفتید این مانترا باید بشه برام ُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ واقعا من بهش نیاز دارم
خدا کند همیشه یادم باشد
به اضافه اینکه خداوند دل ما را رام و آرام کند
و ذکر اینکه خدا هست خدا هست خدا هست خدا هست خدا هست خدا هست خدا هست
واقعا ما یادمون میره و نمیدنم این چه چیزی هست و چه ویزگی هست که در لحظه و ثانیه ما یادمون میره و فراموش میکنیم خدا همین جاست و کنارمونه
و مهم نیست چه اتفاقی داره میافته اون بیرون و چه چیزی هست توی دنیا
یا اینکه نگران اون بیرون باشی … تو فقط قدم بردار و برو و حس کن خدا با تو هست
هیچ مهم نیست اون بیرون چی در مورد تو میگن هیچ مهم نیست چی برای تو تصمیم میگرند
هیچ مهم نیست چی درباره ات فکر میکنند
چقدر ما فکر میکردیم زرنگ هستیم فکر دیگران را بدونیم و بخوانیم
الان میفهمم اصلا مهم نیست
مهم فقط خداوند هستش که الان چطور داره میبینتت
خدای من الان هست بزنم زیر گریه باور کنید اگر الان دور اطرافم کسی نبود و میتونستم تنها باشم میرفتم تا ساعت ها گریه میکردم
ما مدام به این فکر میکردیم که بقیه در مورد ما چه فکری میکنن شاید ساعت ها ذهن خودمون مشغول میکنیم به همین موضوع در صورتی که مهم نیست اونها چه فکری میکنند مهم این هست الان تو چی از خدا میخوای و خدا کجای زندگیت هست
خدا توی همین آیه جواب داده آیا به من ایمان دارید اگر ایمان دارید در هر ثانیه و هر لحظه زندگی تان من کنارتون هستم آیا حس میکنید آیا من را باور میکنید آیا ایمان میاورید چقدر زیبا گفته
آیا باور میکنید خدا همین جاست و خود شما هستید
خدای من بهتر از این نمیشد راهنمایی کرد
ایمان بیاورید در هر لحظه و هر ثانیه خدا همین جاست و جز تو نیست و اون هم جز تو نیست
خودمم نمیدونم چجوری این متن نوشتم و همین الان هم مبهوط موندم فقط میتونم بگم سپاسگزارم و ممنونم
سلام به استاد عزیز خانوم شایسته و همه دوستان توی این سایت بی نظیر
بازم خدارا شکر میکنم که در مدار شنیدن این اگاهی ها هستم و تونستم این فایل رو ببینم و باورم در مورد خالق بودنم قویتر بشه
من هم یه دهه شصتی هستم و تا قبل از شنایی با شما مثل شما هیچ هدفی یا انگیزه ای برای حرکت و زندگی نداشتم تمام هدف این بود که یه شغل داشته باشم که بیمه باشه .یه خونه و یه ماشین ساده در حد حرکت کردن داشته باشم و مثل همه افرادی که کار خونه میرن و سی سال کار میکنن تا بازنشست بشن من هم باید همین راه رو ادامه بدم و هیچ راه دیگه ای نیست .
تا اینکه دو سال پیش دعوت شدم به یک شرکت بازاریابی به شکل دیگه ولی اصلش هرمی بود خب توی اون شرکت اولین باری بود که من حرفهایی از هدف و انگیزه داشتن برای اهداف میشنیدم و یه جرقه هایی تو ذهنم زده میشد که من میتون اون زندگی که میخام رو بسازم و اسم شما استاد عزیز توی اون گفتگو ها اومد که بهترین استادی هستید که میتونه این مسیر رو بهمون یاد بده .
برای شرکت یه اتفاقاتی افتاد که دیگه ادامه ندادم اما هدایت شدم به سایت شما و ارام ارام این باور قویتر شده من واقعا خالق زندگی خودم هستم میتونم هر چیزی رو که میخام خلقش کنم .
اینقدر این باور قوی شد که حتی از بیمه و حقوق و مزایا زدم و از کارخونه اومدم بیرون و باز مهمتر از همه روی کاری تمرکز کردم و تمام وقتم رو روی کاری میزارم که اصلا توی منطقه ما کسی اون رو به عنوان شغل اصلی نداره و اینقدر این باور قوی شده که توی روستا زندگی میکنم و همه افراد منو میشناسند و افرادی که بیشتر نزدیک به هم هستیم ازم سوال میکنن که این کار فایده ای داره درامدی داره یعنی اینقدر برای مردم سخته باور کردن اینکه میشه از کار تزیینات چوبی درامد داشته باشی.ومن فقط این جمله رو باور کردم (من خالق زندگی خودم هستم )که قید حقوق و بیمه رو زدم و کاری رو انجام میدم که صد درصد مطمئنم که همه مردم روستا همچین کاری رو انجام نمیدن اون هم به عنوان شغل اصلی و هیچ شغل دیگه ای هم در کنارش نیست و خداراشکر تو این 9 ماه گذشته اصلا حساب بانکی کم نشده و برای رفع مخارج اولیه زندگی به کسی رو نزدم و خداوند برام رسونده و تونستم از صفر شروع کنم .
تنها باوری که منو حل داد به این مسیر همین باور بود و شما را میدیدم که از کجا به اینهمه ثروت رسیدید .
به خودم گفتم پس هر ارزویی رویا نیست و قابل دسترسیه و باید باورهام رو همجهت کنم تا بهش برسم
خداراشکر که هر روز میتونم روی باورهام کار کنم و انگیزه داشته باشم برای حرکت کردن و گسترش جهان هستی
در پناه الله یکتا شادو ثروتمند باشید
سلام به استاد عزیزم و همه دوستان در سایت بی نظیرمون خدارو هزاران بار سپاسگزارم که به یکی از پخته ترین کاملترین و بی نظیرترین سخنان درست و واقعی و یکی از گواهی های دیگر خداوند بر درست بودن مسیری که در پیش گرفتم هدایت شدم خدایا بی نهایت سپاس خدایی را سپاسکزارم که انسان را اینگونه آفریدکه خالق زندگی خویش باشد و خداگونه شود و خدارا آنگونه بپرستد که شایسته اوست وقتی که به جایی برسی که با خدا اینگونه ساده و بی ریا اما جدی و با ایمان ارتباط برقرار کنی و اینگونه با باور محکم از نتایج خلق شده خودت بگویی و بشوی بلندگوی واقعی نه فیک بلندگوی راستی صداقت عزت نفس ایمان حرکت مسلم است که تحسین همگان رو برمی انگیزی وقتی خودت عامل ترین فرد به قوانین ی باشی که از صفر تا صد امتحانش کرده ای و همواره درحال ادامه دادنش باشی معلومه که اشک امثال منو درمیاری که درست زدی به هدف استاد و درست پرداختی به اصل و چقدر عالیه زندگی در عالمی که اراده و فکر و احساس و عمل و رفتار و تحربه باهم آمیخته و تو میشی پروردگار زندگی خودت چقدررر عالیه اونقدر از شنیدن این فایل تاثیر پختگی و کامل شدن آکاهی رو دریافت کردم که مطمئن شدم که بهترین جایی که میتوانم باشم همینجاست خدایا شکرت که این قوانین رو و این اصل اساسی خالق بودن خودمون رو دارم دوباره از نو یادآوری میکنم و در همین زندگی دنیایی که مزرعه ابدی من هست همین مسبر رو هربار آگاهانه تر و تکاملی تر طی میکنم خودم را بیشتر میشناسم و ازشعار بیشتر فاصله میگیرم تا قدم به قدم عمل کنم به قانون و عمل کردن معیار باورکردنم باشد نه فقط صرفا یک حال عالی زودگذر که سرخوشم کند و بعد از اولین چالش یا گذشت مدتی کم کم به عادت جامعه کم و بیش برگردم تا زمانیکه آلارمها دوباره بصدا دربیان چقدر خوبه که خداوند قوانینش تغییر ناپذیره و قسمت اصلی کارکردن مال خودماست و افزودن بینهایت و هدایتهای بینظیر و باورنکردنی قسمت اوست چقدر عالیه زندگی با این دید و بخدا انگار که جهان دوتا جهانه یکی جهانی بدون توجه به خالق بودن خودمون توجه به نکات مثبت و حال خوب و سپاسگزار بودن دایمی خودمون و توحیدی تر زندگی کردن و جهانی که نا آگاهانه چشمت از، صبح تا شب به مردم و رسانه و اطراف باشه و شور و شوق و انکیزه ای هم نباشه و تفاوتش تفاوت بین بهشت و جهنمه به خدااا زندگی بدون آگاهی از قوانین ش بدون خواسته داشتن بدون اینکه بدونی خودتی خالق همه ی صفرتاصد ش و خدایی که تو رو خلق کرده تضمین ش کرده تفاوتش بین خوشبختی و بدبختیه تفاوت بین زندگی در بیعزت نفسی و قربانی شدن و زندگی درکمال ارزشمندیه و دریافت احترام و نعمت و ثروت خدایا شکرت که مارو همواره هدایت میکنی بی نظیرترین مسیر رو که زندکی مون رو درتمام جنبه های اون رشد بده بهمون نشون دادی و چی بهتر از این خدایا شکرت برای آگاهیهای این فایل بینظیر استاد عزیزم و بچه های بینظیر سایت سلامت و پرنعمت باشید
سلام به استاد عزیزم واقعا بینظیری استاد
چقدر زیبا مسیرزندگیتو توضیح دادی .
ومن چقدر نیاز داشتم به این فایل وبهم امید دادی انگیزه دادی ذهنم روشنای توش افتاد خیلی بینظیری استاد عاشقانه ممنونتم
این روزا خیلی درگیر مسائل مالی هستم
و خیلی وقتا نا امید و افسرده میشم
چون فراموش میکنم که خودم هستم خالق خودمم زندگی خودم رو رقم میزنم
و میتونم با احساسم بفهمم که در چه مسیری قرار گرفتم
استاد من نتیجه های عالی گرفتم تو این چند ساله اما هی فراموش میکنم نا امید میشم بعضی وقتا
اصلا انگار نه انگار که واقعا من اون همه نتایج که گرفتم یه روزی فقط ارزو داشتم که داشته باشمون اما الان برام عادی شدن کاملا
واقعا من خیلی زود فراموش میکنیم موفقیت هام رو خیلی زیاد فراموش کارم .
اون همه از ادمی که تنها راهی که از زندگی مانده بود برام خودکشی بود فقط به همین فکر میکردم
اما ارام ارام هدایت شدم تا رسیدم به مدار شما از اون به بعد شروع شد موفقیت های من و چقدر من در مقایسه با ادمی که تنها راهش خودکشی بود تغیر کردم
من از سال 96 به بعد
یاد گرفتم که خودم خالق زندگیم هستم
دیگه دنبال اون همه تحقیر مقصر دونستن خانواده ویا خداوند که چرا همچین خانوادی از لحاظ مالی فقیر به من داده و ….
چقدر من تغیر کردم ارام شدم و دیگه تمرکزم رو گذاشتم رو خودم خیلی خیلی ارامشم بیشتر شد .
چون دیگه کسی رو مقصر نمیدونستم
میگفتم عادل اگه شرایطت بده باید خودتو تغیر بدی همین فقط همین
و این دیگه خودش کل داستان بود که ارام بگیرم و در این مسیر زندگی که خودم خالق هستم قدم بردارم
بعد ماشین خریدم .
صاحب کسب و کار خودم شدم .
در مورد شغل دومم کلی نتایج گرفتم کلی تجربه کسب کردم
و ازدواج کردم خونه گرفتم
زمین خریدم
مشتری های خوبی وارد زندگیم شدن
دوره عزت نفس رو خریدم
قانون سلامتی رو گرفتم
تا قدم 5. از 12قدم رو گرفتم
کلی فایل های دانلودی رو دارم
کلی نکته برداری کردم
.امسال هم که در کارم موفق نبودم .شریک داشتم 2نفر یکیشون کاملا ازش جدا شدم یکی دیگری رو با اطمینان بهش گفتم و دیگه اون شریکی بودیم نیستیم تا بهار زنبورات پیش منه و من هم هیچ خرج شریکی نمیدم بهار بیا ببر و کلا کاری با هم نداریم .
خلاصه قدرت تصمیم گیریم
نه گفتن
انجام دوره قانون سلامتی با وجود
مهمونم میاد خودم سر سفره نمیرم
یا میرم مهمونی همون جور .
این در حالی هست که من یک ادم بسیار ضعیف و اعتماد بنفس پاین .و بی نهایت خجالتی بودم
خلاصه تغیراتی زیادی داشتم و خدارو شکر الان هم بهش اشاره کردم و یاد اوری شد برام که واقعا نباید بی انصاف باشم خداوند این همه بهم لطف کرده و نتایج عالی گرفتم در مقایسه با گذشتم
پس میشود از این به بعد بهتر و سریع تر میشود
چون الان من با این قانون ساده که خودم خالق زندگی خودم هستم با فرکانسهام .
نتیجه های قبلی رو گرفتم
اما این روند ادامه دار نشد و ثابت ماند بخاطر همین بعضی وقت بخاطر باورهام ترس هام شرک هام .نا امید و افسرگی میاد سراغم
استاد این فایل خیلی عالی بود ممنونم ازت
بنام تنها فرمانروای آسمان ها و زمین
سلام به استاد گرانقدر و ارزشمندم
سلام به مریم شایسته، بانوی خودساخته و شکوهمندم
سلام به دوستان جان و هم قدم های من در این مسیر زیبای خالق زندگی بودن
سلام به خودم که اهل کم آوردن و جا زدن نیست تو کَـتم نمیره که کم بیارم و بازم ادامه میدم تا جایی که تمام ذهن و باورهامو رو اینقدر شخم بزنم تا بشم شاگردی کاردرست برای استاد که الگو شده در تمام جنبه ها. خوب زندگی کنم خوب خلق کردن یاد بگیرم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کنم با خلق های زیبا و باشکوهم.
استاد من تا الان فکر کنم این فایل 31 دقیقه ایی رو بیشتر از سه ساعته دارم گوش میکنم، جرعه جرعه…جمله به جمله نوشتم. و هرجایی میرسید میگفتم چه جالب استاد جان از کجا میدونستین باید درمورد این چیزا صحبت کنین. اصلا از کجا فهمیدین توی “روزشمار تحول زندگی من” توی فایل روز چهاردهم “ما خالق شرایط خودمان هستیم.” برام چنان جرقه هایی از دیروز به ذهنم خورده که نیاز داشت بازم برام جا بیفته. و امروز این فایل منو راضی کرد…باور کنید به مرحله ایی رسیدم که اصلا میگم من اصلا این فایل ها رو قبلا چطوری شنیدم. انگاری الان تازه بیدار شدم الان تازه میفهمم. الان اصلا یکجوریه….خدایا چی بگم چطور بگم.میخواستم تمام جملاتی که از این فایل ارزشمند تو دفترم نوشتم رو به عنوان کامنت بنویسم و سکوت کنم اما نشد اینقدر این فایل برام همزمانی داشت که فقط خیلی خودخواهانه میخوام بگم این فایل رو برای من ضبط کردین. اصلا مخاطبش من بودم. من دلم میخواست فایل جدید ببینیم دلم براتون تنگ شده بود. من نیاز داشتم ببینمتون. اصلا این فایل رو من خلقش کردم. چون یک روزی که باور کردم “من میتونم خالق باشم، من میتونم خلق کنم” تحول زندگی من شروع شد. اصلا چرا یادم رفته بود من وقتی از مشهد مهاجرت کردم با همین فکر و باور قدم گذاشتم برای خلق زندگی دلخواهم. اینقدر ایمان داشتم که بدون هیچی و دست خالی اومدیم با همسرم. اینقدر ایمان اینقدر جسارت…چرا یادم رفته من همونی هستم که این جمله رو با قلبم نه با عقلم با تمام قلب و روحم بهش ایمان دارم و یک روزی حرکت کردم.حالا چی شده عقل واسه من دنبال چی میگرده میخواد منو تجزیه و تحلیل کنه چی شد چی نشد….نه بابا عقل جان تو عدد این حرف ها نیستی، بهش گفتم بشین کنار وقتی روی باورهام کار میکنم وقتی دارم گوش میدم فقط سکوت کن و فقط بنویس خط به خط کلمه به کلمه.عقل جان تو خیلی کوچیکی و باید یاد بگیری که فقط گوش بدی. پس این روزا من شدم کپی کننده حرف هاتون. جمله به جمله مینویسم و نمیذارم ذهنم جوری که میخواد فایل ها رو بشنوه جوری که مینویسه و بهش گفتم بشنوه و درک کنه.همونجوری که هست نه جوری که میخواد. نه برداشت های بعضا نصفه نیمه و غلط غولوط. فقط همونی که هست نه کم نه زیاد.خدایی تا الان هم خوب همکاری کرده. اما الان دلم خواست بیام هرچی میاد تو ذهنم بنویسم از این همه همزمانی. بیام بگم و به خودم یادآوری کنم
ایــنـــا یعنی خلق کردن، اینا یعنی در مسیر درست بودن، اینا یعنی همه آدم ها جمع شدن تا تو به خواسته هات برسی، اینا یعنی درست داری پیش میری،جهتت درسته فرمون بچسب نه به چپ نه ب راست فقط همین فرمون رو برو جلو… اینا یعنی با قوانین خدا داری هماهنگ تر میشی، اینا یعنی هدایت های خدا همیشه هست، نشونه ها و همزمانی ها میگه که جهان من در حال تغییرهای بزرگتری هست نمیدونم چطور و چی اما حس میکنم اتفاقات قشنگ و مهیجی در انتظار منه.
_ اولین چیزی که به ذهنم زد،که این فایل برای منــه، عنوان فایل بود قبل دانلود کردنش. قدم اصلی تحّول زندگی و اونم همزمانی اش با اینکه من سفر روحانی رو برای خودم شروع کردم و دارم فصل اول روزشمار تحول زندگی من رو باهاش پیش میرم.
_ دومین مورد هم همون ثانیه های اول فایل بود که استاد جان گفتن از یک سفر 2، 3 روزه برگشتیم. آخه ما هم، همین اول هفته بود که تازه از یک سفر کوتاه به رامسر و گشتی در تنکابن (شهسوار)تازه به خونه برگشتیم.
_سومین مورد سوال قشنگی که استاد گفتن: چه عاملی باعث شد که بیشترین تغییرات توی زندگی ما اتفاق بیفته؟ توی همین سفر به واسطه بودن و دیدن برخی از دوستان که توی همین سایت هم حضور دارند و باهم بیشتر آشنا شدیم این سوال بود که چی باعث تغییرات تو زندگی من یا دوستان بوده؟ کدوم عامل مهمه غیر از عزت نفس و یا اینکه یک روزی همه ی ماهایی که اینجا هستیم خواستیم تغییر کنیم. اما یک چیز مشترکی یک چیز مهمتری….واووو و استاد جان جواب داد و اون باور مهم به خالق زندگی خودمون بودن هست.این باور چقدر ساده است اما تکان دهنده که منو یک روزی به حرکت واداشت تا از جایی که بودم حرکت کنم به سمت خلق کردن زندگی خودم.
_چهارمین مورد که اصلا من یک تجدیدنظر باید به خواسته هام بکنم ببینیم واقعا خواسته دارم یا نه…چقدر خواسته هام برام واضح و شفافه.و اونجایی که استاد جان از خواسته هایی مثل یک خونه و ماشین گفتن یک خونه ایی باشه حالا که مستاجر نباشیم یک ماشینی که بریم باهاش سفر و تو گرما و سرما اذیت نشیم. در همین حد بود. چون ندیده بودن. چون اطرافشون کسی به چیزهای بزرگتر نرسیده بود و خواسته ایی در وجودشون شکل نگرفته بود.
بقول استاد جان: به همین دلیل چیزی به نام آرزو، خواسته یا اینجور صحبت ها اون زمان تو وجود من شکل نگرفته بود
(جالبه روز شمار تحول زندگی من روز پانزدهم فایل “به رویاهایت باور داشته باش قسمت1” هست که هنوز ندیدم و ردپای امروز تعهدم مونده.) اینا آیا همزمانی نیست/اینا آیا اتفاقاقی برام ردیف میشه. من ایمان دارم که هیچ اتفاقی اتفاقی نیست. اینا طبق هدایت و قانونمندی خداست. ببین فهیمه تو خالقی.تو یکسری خواسته تو وجودت شکل گرفته یادت رفته یا واضح نیست برو اونا رو پیدا کن و بنویس و بنویس…بارها بنویس تا بدونی دقیقا چی میخوای…
_پنجمین مورد که انگار همزمان با اتفاق های اخیر برای من با اطرافیانم بود. اونجایی که استاد جان گفتن آشنا شدن با مفهوم فرکانس.
من همین دیشب بود که از همسرم پرسیدم حسینم تو از فرکانس چی یادته، چطور تعریف میکنی برام بگو…و چند روز قبلش یک دوست خیلی قدیمی اومده عکس های تلگرام منو همسرم رو دیده و براش جالب بود و با کلی سوال و جواب. اینکه قصد برگشت نداری مشهد؟دوری سخت نیست؟ و …؟ و البته قبلا با کلی گویی های من بنده خدا مواجه شده بود و بیشتر متوجه شدم مشتاق هست. چون ارجاعش دادم به قانون سلامتی و سایت و رفت باز یک روز دیگه باز اومد سوال کرد.و من بازم از فایل های سایت مثال زدم و اینکه اصلا رژیم نیست و با پک تغذیه که مشاوره های ورزشی و دکتر تغذیه میده فرق داره.گفتم برو فایل های معرفی رو ببین.خلاصه این دوست ما خیلی مصمم و مشتاق بازم سوال پرسید. و من این بار توی ویس براش توضیحات مختصری دادم که اصلا اون فکرای رژیم رو بزار کنار و اینکه بخواد هربار پول بده هم نداریم و هربار هم جلسه تکمیلی میاد نیازی به هزینه مجدد نیست. و ربطی نداره پک جدا برای خودش و همسرش بخره. خلاصه وسط این ویس ها از مهاجرت و اینکه چی شد اومدی دوباره به یک شکل دیگه پرسید و اینکه چطوره راضی هستی و … نمیدونم کجا یک کلمه فرکانس انگار تو حرف هام بوده و این دوست دقیق ما چون اومده تو سایت و از مقاله ها یا فایل هایی که برخورد کرده بازهم کلمه “فرکانس” رو بهش برخورد کرده بود. دوباره کنجکاوی مقدسش گل کرده بود از فرکانس ازم پرسید: فهیمه این چیه؟ منظورت چیه؟استادت منظورش چیه؟ این فرکانس رو برام توضیح بده.خلاصه که از اونجایی که میتونم بگم تا حد خیلی خوبی به تمام سایت مسلط هستم لینک فایل “مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن” رو براش فرستادم. اما تو ذهن خودم بود اگر براش توضیح میدادم هم بد نبود برای خودمم مرور میشد. خلاصه فقط مقاله اون فایل رو برای خودم بعد خوندم. تو ذهنم این فکر زد یک بخش بالاتر یادگیری اینه که بتونی چیزی رو که فهمیدی رو برای کسی توضیح بدی. از خودم سوال کردم فهیمه آیا تو در این حد این مفاهیم رو یاد گرفتی که برای خودت حتی توضیح بدی یا جوری توضیح بدی که کسی متوجه بشه!!! آیا سطح یادگیری ات بالاتر رفته؟1… خلاصه که من چون نمیخواستم وارد توضیح دادن اضافی بشم برای دوستام با همون ویس های نصفه نیمه بسنده کردم. اما برای خودم درس داشت. که من واقعا هیچی نمیدونم و شاید نتونم اینقدر خوب توضیح بدم، چون اینقدر خوب مسلط نیستم شاید….حالا گفتن کلمه مفهوم فرکانس تو این فایل هم برام این همه رو مرور کرد و همون روز دوستم رو تحسین کردم برای دقتش و سوال خوبی که پرسید. چون اینجوری از بیس یکسری اطلاعات رو یواش یواش بدست میاره حالا تا ببینیم کی به مدار دریافت دوره قانون سلامتی میرسه. اصلا چنان جنس دوستام و سوال هاشون فرق کرده که اصلا دنیام عوض شده.
واقعا ما موجوداتی فرکانسی هستیم.
واقعا ما انسان ها داریم خودمون شرایط خودمون رو خلق میکنیم. حالا آگاهانه یا ناآگاهانه
واقعا ما قدرت خلق کنندگی داریم و خالقی داریم اجابت کننده در همه حال…
چقدر این آیه 186 بقره قشنگه، چقدر اینه نکته و درس داره، چقدر لازمه این آیه و کلام خدا رو بارها به یاد بیاریم:
وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی وَ لْیُؤْمِنُوا بی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ
و هنگامى که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم; دعاى دعاکننده را، به هنگامى که مرا مى خواند، پاسخ مى گویم. پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند).
_ششمین مورد دیگه از چیزایی که انگار این فایل برای من بود. گفتن کلمه “مانترا” از زبان استاد بود. نمیدونم من نشنیده بودم تا حالا یا استاد از این واژه زیاد تو ادبیات حرف زدن شون استفاده نمیکنن.حالا چی شد؟ امروز صبح که از باشگاه کلاس یوگا برمیگشتم. در مسیر برگشت با استاد کلاس که خونشون با ما هم مسیره و قبل اینکه استادم باشه خیاط و دوست من شد و کاملا هدایتی با ایشون آشنا شدم.. صبح داشتیم تو کوچه دم در خونه حرف میزدیم و ایشون حرف از مانتراها میزدن. من ته ذهنم میگفتم اون موسیقی که من درکش نکنم رو من تاثیری نمیذاره هرچقدر فرکانس بالا و خفن و …. باشه من چیزهایی که میفهمم و انتخاب میکنم ازشون تاثیر میگیرم. قدرت درون منه نه عامل بیرونی وحال مــن با مانترا و بی مانترا عالیه چون من از درون و از مسیر تغییر باورها حالمو خوب میکنم.(اینا رو وقتی ایشون داشت حرف میزد من تو ذهنم به خودم میگفتم چون داشت بنظرم شرک آلود میشد حرف هاش و البته باورهای محدودکننده داشت اون دیدگاهش.من از استاد عزیزم یاد گرفتم “هر حرفی رو باور نکنم. حرفی که محدودت میکنه مال تو نیست اون میشه باورمحدودکننده برای تـو.” مثلا داشتم حواس خودمو پرت میکردم ولی از طرفی داستان مانترا برام جالب شده بود)
بعد استاد بیان بگن این بـــاور رو به عنوان مانترا یا ذکر هر لحظه تکرار کنید: “من خالق زندگی خودم هستم” “من دارم اتفاقات رو رقم می زنم.”….وای خدای من تو چطور با من حرف میزنی. من چطور میتونم دیونه این همه ات نشوم.
_ و یک چندتا چیز ریز دیگه که باعث شد اینجوری کامنت بنویسم و بگم این من بودم که این فایل رو خلق کردم چــون من باور کردم که خالق زندگی و شرایط خودم هستم. من اصلا دارم خلق میکنم استادجانم اونور دنیا چطور برامون و کی فایل ضبط کنن که من لازم دارم. من خالقم مثل همه ی شما عزیزانم که خالق هستید. و هر کدوم از ما به نوعی خالق دنیا و تجربیات خودمون هستیم. ما جمعی هستیم که با استاد توحیدی مون با استاد قشنگ مون که هدایتی عمل کردن رو بهمون یاد میده و هدایتی فایل ضبط میکنه(که قطعا این فایل هم هدایتی بوده) فایل هایی که لازم داریم رو پاسخ هایی که لازم داریم رو داریم خلق میکنیم. تک تک ما خالق این دنیای زیبا خودمون هستیم.
چقدر دیدگاه خالق بودن خوبه…استاد منو با این فایل ترکوندین و قشنگ با مغز استخوان خالق بودن رو دارم درک میکنم.
مــا خالــق زندگی خودمون هستیم.
مــن قدرت خلق کنندگی دارم مثل خالقم که منو آفریده. خالق منو شاد آفرید آزاد آزاد آفرید…من ارزشمندم که چنین قدرتی رو که فقط خودش داره به منم داده خدایا سپاسگزارم برای این نعمت برای این قدرتی که من دادی که زندگی من در دستان خودم هست.
قدم تحول زندگی من از جایی شروع شد که به این باور رسیدم و ایمان آوردم من خالق زندگی و شرایط خودم هستم. من تنها من نه هیچ کس و هیچ چیزی…
سلام فهیمه خانم.
خداروشکر میکنم. بینهایت خداروشکر میکنم.
دقیقا این احساسی که میفرمایید شما خالق این فایل بودید را من هم داشتم.
یادمه به استاد توی قدم 8 یا 9 بود گفتم استاد انگار این سخنان شما در این لحظه برای من واقعا گفته شده است. یعنی هر جلسه 1 روز قبلش من داشتم به موضوع اون جلسه فکر میکردم و بعد هدایت میشدم به جلسه بعدی.
انگار 4 سال قبل استاد برای الان من حرف زده.
یا همین فایل. همین فایل یا همین کامنت شما را من خلق کردم.دقیقا در زمانی که یه نیاز هست باورهام و دیدگاهم نسبت به مسائل و اتفاقات اصلاح شود.
من همیشه اینطور میگفتم که: استاد انگار شما برای من این حرف ها را در این فایل زدید.
ولی این نگاه شما خیلی زیباتر هست، استاد من این فایل شما را خلق کردم. این خواسته ی ما بودا و رب العالمین از زبان استاد به ما گفته است.
خداروشکر میکنم به خاطر این هدایت ها. خدارو شکر میکنم به خاطر این حجم عظیم از دوستانم که اینقدر عالی و زیبا نتیجه گرفته اند.
خداروشکر میکنم که نتیجه حرکت ها چقدر زیباست.
درس دیگه ای که از کامنت شما گرفتم. آیا اینقدر خوب قوانین را درک کرده ام که بتوانم باری خودم توضیح بدهم؟ یا هنوز برای خودم هم نمیتونم توضیح بدهم؟!
خیلی عالی بود این سوال.
چه سوال خوبی برای الان من. خداروشکر. سوال درست را هم خداوند به من گفت از زبان شما.
بینهایت ازتون سپاسگزارم فهیمه خانم.
بی نهایت از استاد خودمون سپاسگزارم که این سایت و این فرصت را فراهم کردند که اینقدر خوب مایه هدایت ما باشه.
بینهایت خدارو شکر و سپاس.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام دوست ارزشمندم
سلام آقا علیرضاطاهرزاده اصفهانی عزیز
وای که چقدر سپاسگزارم که اینجا هستین. بعد این نقطه آبی رنگ دلچسب و خوندنش رفتم پروفایلتون و بیشتر باهاتون آشنا بشم و از هدایت های خدا بیشتر برای خودم باورسازی کنم.واوووو شما یکی از اون افرادی بودید که در سالی که استاد معرفی کارگاه ثروت2 رو در تهران برگزار کردند حضور داشتید و یکجورایی در مسیر تکاملی تون به واسطه یکی از دستان خدا که اینبار اون دست خدا برای شما مادرتون بود یک گریزی به استاد و اینجور آگاهی ها داشتید. و باز هم قانون تکامل و باز هم قانون مدارها و باز هم احساس نیاز و درخواست وقتی از طرف ما کامل نباشه میری یکم دورهاتو میزنی باز میای برمیگردی پیش همین استادِ جان.خیلی داستان هدایت و اون داستان اتفاق تکان دهنده برام جالب بود از بغل گوش تون یک شافت 5 کیلویی رد میشه و شما هیچ کارتون نمیشه در صورتی که احتمال مردن هم بود. من حقیقتا نتونستم اون صحنه و اون چیزی که گفتید رو تصور کنم و مجسم کنم اما حس تون رو اون اشک هایی که داشت شما رو لطیف میکرد. اشک هایی که داشت زنگار رو از روی قلب تون پاک میکرد تا به خدا و توحیدی عمل کردن نزدیک بشید رو درک کردم و بهتونتبریک میگم که نشونه رو گرفتید. بهتون افتخار میکنم که اینجایید. و همون اول بسم الله که اسم شما و پاسخ تون رو در زیر کامنتم دیدم گفتم دمش گرم 5 ستاره طلایی رو تکمیل کرده. این یعنی خیلی خوب داره تلاش میکنه. تلاش ذهنی.
من خودم خیلی به ستاره های طلایی ام توجه کردم هی رفته بالا هی اومده پایین. هی رفته بالا هی اومده پایین. و برای خودم اینو توی ذهنم ساختم گاهی سفت میگیرم گاهی شل. گاهی سفت میگیرم گاهی شل. یکم از مسیر خارج میشم ولی خیلی سریع به مسیر برمیگردم. اما اینا یعنی اتلاف انرژی یا شاید هم مدل درس گرفتن منه. مدل تکامل منه نمیدونم نمیخوام خودمو قضاوت کنم یا سرزنش. میخوام بگم وقتی توی سایت بچه هایی رو میبینم که برای مدت زیادی 5 ستاره هستن و یا 5 ستاره شون همیشه روشنه و کم کم نمیشه خیلی برام جای تحسین داره. میگم ای یعنی میشود این یعنی مداومت. این یعنی تلاش ذهنی مستمر…خلاصه که 5 ستاره طلایی ام آرزو است و در مسیر بهبود های دائمی خواهم رسید. واقعا علیرضا جان 5 ستاره بودنت و تلاش های ذهینیت رو بارها تحسین میکنم. درکهای قشنگت رو تحسین میکنم.
و سپاسگزارم که برام از وجود ارزشمندت ردپا گذاشتی و باعث شدی بیشتر باورم به هدایت قوی بشه. سپاسگزارم از اینکه حست و افکار خودتو صادقانه در مورد کامنتم نوشتی. عجب حسی هست این حس…حس اینکه استاد دقیقا برای تو فقط برای خاص تو فایل ضبط کرده. این یعنی در مسیر درست بودن. این یعنی همه ما به یک منبع متصل ایم و اون خوب میدونه چطور و کی هدایت کنه افرادی که سرسپرده ی هدایت های او هستند.
راستی تمام دوره هایی که دارید و من ندارمم خواسته ی منه، اما دیگه عجله نمیکنم و میذارم خدا خودش در وقت مناسبش منو به آگاهی بی انتهاش وصل کنه و از زبان استاد قشنگ مون بشنوم.ولی راستش من خودمو همین الان شاگرد دوره احساس لیاقت میدونم نمیدونم چطوری اما بیرون کلاس ردپای هرکدوم از شما رو که میبینم کلی ذوق میکنم مثل بچه ایی که بیرون از یک کلاس ازتوی پنجره داره کلاس رو میبنه.
سپاسگزارم برای تمام وجود و حضورتون
براتون از الله یکتا بهبود های دائمی درونی وبیرونی خواهانم.
ارادتمند شما فهیمه پژوهنده
خانم پژوهنده بازهم سپاسگزار رب العالمین شدم.
چقدر من باید تلاش میکردم بتونم دوستی پیدا کنم اینطور نکات مثبت را موشکافانه بکشه بیرون و بهت بگه؟
باید وایسم و براتون دست بزنم و تحسینتون کنم. آفرین. خیلی عالیه. دمتون گرم. چقدر خوب دیدگاهتان مثبت هست و اینقدر عالی نکات مثبت را میبینید. تا الان نشده بود بخواهم دوباره پاسخ بدهم ولی اینقدر کلام شما شیوا و صریح و زیباست که من در طول خوندن پاسختون به کامنت من تماما لبخند و احساس شوق و ذوق روی لبانم بود.
خدارو بینهایت شکر بخاطر وجود شما در این سایت الهی.
امیدوارم ا ل همیشه با همسر عزیزتون شاد باشید.
یه نکته ای بگم، من شاید اون اوایل یعنی پارسال که هدایت شدم به این سایت تا یه مدتی بدنبال ستاره بودم با اینکه قوانین حاکم بر اون رو نمیدونستم. اما از اون زمان به بعد من دیگه رها شدم از ستاره های طلایی و تمرکز من فقط در بهبود شخصیت خودم بوده و هست.
به لطف رب العالمین به غیر از دوره 12 قدم و دوره شیوه حل مسائل که از آخر سال 1401 خریدم، بقیه این دوره های بینظیر را از تیر ماه امسال خریداری کردم. و فقط خواستم و شد.
توجهتون را به مقاله ای عالی در مورد خواسته ها جلب میکنم که لینکش را واستون میذارم.
abasmanesh.com
با خوندن این مقاله بینظیر که کاملا هدایتی به این قسمت از سایت هدایت شدم، تمام قد خواسته خرید دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها در وجودم شکل گرفت، من درخواست کردم و رها شدم از خواسته و در کمتر از یک هفته خداوند مرا بهش رسوند.
یا دوره عزت نفس و دوره احساس لیاقت، دوره هایی است که من با برخورد با یک تضاد بسیار بزرگتر از شخصیتم در ابتدای امسال برخوردم، بعد از بررسی های کم و زیاد در وجودم فهمیدم پاشنه ی بزرگ آشیل من، عزت نفس و عدم احساس لیاقت است که دوباره رب العالمین هدایتم کرد هر دو دوره عالی را تهیه کردم.
الان خواسته ام این است. بتونم از لحاظ مالی اون شرایطی که میخواهم را ایجاد کنم، حرکت بزرگی که میخواهم را بزنم، تا تیک ها بخوره تو ذهنم و بعد حرکت های بزرگتر و بهتر بیشتر.
توکل بخدای یکتا. خدایی که در درون ماست، خدایی که نزدیک است و ما را هدایت میکند. قطعا هدایت میکند.
بینهایت سپاسگزارتونم فهیمه خانم. من یه دوست خوبی از مشهد دارم که ایشان هم علاقه بسیار زیادی دارند به این مباحث و کم کم دارند روی خودشون کار میکنند. البته که باید تکاملشون را طی کنند.
آهان یه نکته خیلی جالب بهتون بگم فهیمه خانم.
من نتایجی که از دوره هایی که خودم خریدم را نمیتونم مقایسه کنم با دوره هایی که مادرم خریده است. واقعا نتایجم از وقتی شروع کردم خودم خریدن کاملا متفاوت است.
من بعد از یکسال و نیم تقریبا میتونم به جرات بگم و گواهی بدهم، استاد واقعا در فایلهای هدیه و فایلهای دانلودی به هیچ عنوان کم نگذاشتند و واقعا این فایلها بینظیر هستند.
بازهم بینهایت ازتون سپاسگزارم فهیمه خانم.
ان شاءالله بتوانم همیشه کامنت های عالی شما را بخونم و اون احساس عالی که در نوشتار شما جاری بود را با چشم دلم درک کنم و سپاسگزار رب العالمین شوم بخاطر این قوانین ثابت و بدون تغییر.
خداروشکر. بینهایت خداروشکر و سپاس.
ان شاءالله هرکجا هستید در پناه رب العالمین شاد، سالم، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید.
سلام به استاد عزیزوتمام دوستان درسایت.خداراشاکر وسپاسگذارم که با کارکردن روی خودم وباورهام؛باتکرارفراوانی نعمت دردنیا؛بادیدن ثروتهای دیگران ودعای خیروفراوانی براشون؛باتجسم کارگاه بزرگ وماشین موردعلاقه ام باتعهددادن درموردافزایش درآمد تونستم مشتریهای خوبی وتعدادبالاسفارش بگیرم وخداراشکرمیکنم که نشونه کارکردن روی خودم وباورهام رادارم میبینم؛خداراشکرمیکنم که هروقت میرم بیرون چراغ برام سبزه؛جای پارک حتی جاهای خیلی شلوغ برای من راحت گیرمیاد!ایناهمش نشونه اینه که باورهام داره جواب میده وخدارابابتش شاکرم.خدای مهربونم ازت میخوام که مثل همیشه کمکم کنی؛مثل همیشه بهم الهام کنی وکمک کنی متوجه پیام والهامات خودت بشم.خداجونم میخوام کمک کنی بهترببینمت؛بهترحست کنم وبهتردرک کنم خودتاوقوانین جهانا.خداجونم سفارش ومشتری راتومسیرم گذاشتی؛خودت میدونی شرایط مالی نقد برای خریدپارچه ندارم ودسته چک ندارم ولی اطمینان دارم کمکم میکنی تاپارچه راتهیه کنم.اطمینان دارم مثل همیشه مناهدابت میکنی به مسیری که پارچه راتهیه کنم نمیدونم چطوری ولی اطمینان دارم که اینکارابرام میکنی چون من لایق درآمدبالاهستم من لایق زندگی درآرامش وآسایش عالی هستم.اطمینان دارم کمکم میکنی چون من لایق زندگی درخونه بزرگ و3خواب هستم چون لایق داشتن کارگاه بزرگ باحداقل50نفرنیروودرآمدبالاهستم.اطمینان دارم کمکم میکنی چون خداجون خودت بیشترازمن دوست داری ثروتمندبشم ووسیله ای باشم برای گسترش جهان.خدای خوبم خودت آگاهی که بزرگترین آرزوی من اینه که عاشقانه عاشق توباشم که بتونم خوب درکت کنم!بتونم خوب تووجودخودم حست کنم.یه سوال ازدوستان دارم اینه که مثلامن میخوام کارگاه بزرگ دوست دارم یه مغازه پخش لوازم ایمنی وساختمانی بزرگ هم داشته باشم کنارکارگاهم البته چندسال قبل داشتم ولی بعدبرشکیتگی جمع کردم الان که میخوام دوباره شروع کنم به پخش لوازم ایمنی فکرمیکنم هرموقع وقتش بشه خداوندخودش مناهدایت میکنه وهمه چیزاخودش جورمیکنه الان فقط بایدروی خودم وباورهام کارکنم به موقع خداهدایت میکنه.نمیدونم این دیدگاه درسته یابایدمن کنارکارگاه شروع کنم به رفتن تواین کارالبته الانم کارگاهم مرتبط بازدن مغازه هست کارم تولیدلباس کاره:ذهنم میگه تمرکزت روی کارگاهت وگسترش کارگاهت باشه وروی باورهات وخودت کارکن تاخدابه وقتش هدایتت میکنه؟ازدوستان عزیزاگه کسی میتونه کمک کنه ممنون میشم
سلام دوست عزیزم، براتون آرزوی توفیق روز افزون دارم، من خودمم مدتها توی چجوری گیر کرده بودم و ذهنم مدام منو تو مسیر یادگیری موضوعات مرتبط با کار درگیر کرده بود و این باعث شده بود تمرکزم روی خودم و مسیر اصلی توحیدیم کم بشه، بنابر این رها کردم و شروع کردم تمرکزی روی خودم کار کردم و گذاشتم به وقتش خداوند راهو نشون بده، حضرت موسی هم به فرعون همینو میگه، ربنا الذی اعطی کل شی خلقه ثم هدی، یعنی خدای من کسیه که ویژگی میده به اشیا، یعنی قابلیت در اونها ایجاد میکنه، سپس هدایت میکنه، امیدوارم با آرامش در مسیر رودخانه الهی بدون دست و پا زدن سوار قایق هدایت خیلی طبیعی به اهدافتون برسید
سلام خدمت شما استاد عزیزم
سپاسگزارم از شما که روزی تصمیم گرفتی قرآن رو بخونید و آگاهیهایی که دریافت کردید رو با ما به اشتراک بزارید.
قبل از شروع صحبتهام سپاسگزاری میکنم از استاد شایسته عزیز که حرفه ای فیلم رو گرفته و تدوین کرده و بارگزاری کرده.
چه محیط زیبایی داریم ،چقدر استاد زیباتر شده،چقدر قانون سلامتی اثر زیبایی بر استاد گذاشته
خدایا شکرررررررت
از همه اعضای خانواده سپاسگزارم به خاطر کامنت های فوق العاده زیباشون که من میخونم و یاد میگیرم
دیشب من و همسرم دوره کشف قوانین زندگی رو شروع کردیم و چه همزمانی زیبایی ،این لطف خداست که ما رو تایید میکنه تا ما ثابت قدم تر بشیم.
در جلسه اول این ذکر یعنی این من و فقط تنها من هستم (100درصد)که خالق زندگی خودم هستم رو به ما یاد دادین و تمرینات 30 روزه اول
سپاسگزارم اسناد شایسته عزیز که به زیبایی درس استاد رو تبدیل به کاربرد کردید و در قالب تمرینات گفتید.
استاد عزیزم از دهه 60 گفتید و حال وهوای اون وقتها و نه که دهه شصت نگم همین دو سال پیش که فکر میکردم یک انسان مذهبی هستم و همیشه این باگ منهای توحید رو احساس میکردم ولی من هم با توجه به درک نکردن کنترل ورودیها در موج سخنان بودم و فکر میکردم برگی هستم در باد که اون باد برام تصمیم میگیره چکار کنم و من یا حالت مظلومیت یا احساس قربانی شدن یا خواست خدا رو به خودم میگرفتم و کلا تو ذهنم مسئله پاک میشد ولی گشایشی ایجاد نمیشد.
من هم خیلی کتاب خوندم خیلی بیشتر از 500 تا ،ممکن بود تا حدی حالم خوب میشد ولی مدتش خیلی کوتاه بود و دوباره با نزدیک شدن به مذهب و خوندن قرآن نمیتونستم هضم کنم و کلا میگفتم اینا رو مثلا غربیها نوشتن با دیدگاه لا مذهبی و برای ما نیست.از اون طرف میرفتم قرآن میخوندم و درک نکرده فکر میکردم خدا ما رو به وجود آورده تا عذاب کنه یا هر طرف دلش میخواست ببره .
از طرفی من یک انسانی بودم که در نهاد و فطرتم خداجویی و خدا خواهی بود و از طرف دیگر عملکرد بعضی از مذهبیها رو میدیدم و کلا قاطی کرده بودم که اصلا واقعیت چیه.
قبلا هم گفتم بحث آگاهی رو دوست داشتم و بروز بودم و قبلا شاید 10 سال پیش یه فایل شما رو کمی گوش داده بودم و در فرکانستون نبودم و دیگه دنبالتون نکردم.
اما دو سال پیش که شدید تر احساس گم گشته کردم ،خدای را هزاران میلیارد بار شکر که با فایلهای شما وارد جهانی شدم که احساس کردم ما خودمه ،احساس کردم دارم به خود واقعیم نزدیک میشم و اتفاقا دیشب داشتم به همسرم میگفتم که انگار 10 تن بار روی دوش من بود و م کنار گزاشتم و احساس سبکی و آرامش دارم
خدایا هزاران میلیارد بار شکرررررررررت
من قانون جذب رو از ابتدا گوش کردم و دوست داشتم اما میگفتم پس نقش خدا چیه،بخدا هنوز که هنوزه بعد دوسال و خورده ای که با شما هستم بعضی مواقع میترسم که خدا رو گم کنم
متاسفانه خدایی ساخته بودم ضعیف و……
خدا رو شکر استاد جان با شما اصل رو فهمیدم و الان هم در حالت ثابت نگه داشتن احساس خوبم هستم که الان البته تلاشم روز بروز کمتر میشه و برام احساس خوب داره عادی تر میشه.
از همه لحاظ پیشرفت داشتم حتی در زمینه هایی که عالی بودم فوق العاده شدم و هر روز بهتر از دیروز میشم
استاد جان اون آیه آذا سئلک آدم رو دیوونه میکنه،مگه میشه مگه داریم چرا ما این همه قرآن خوندیم و آیه لیزلقونک بابصارهم رو همه جا زدیم و دیدیم و ترسیدیم ولی این آیه به این مهمی رو فراموش کردیم
بله استاد جان همه چیز خداست و ما هم اوییم،اصلا ما از خودمون چی داریم که بگیم هستیم ،ما با وجود او هستیم و او از رگ گردن به ما نزدیکتره و اجابت میکنه هر دعایی رو فقط وفقط باوررررررر ،باید باور کنیم ما خالقیت
خدایا تو از همان روز اول گردنبند خلیفه اللهی رو به گردنمون انداختی و وارد بهشت کردی،از همون روز اول جهان رو به تسخیر ما در آوردی و همه چیز رو به سجده ما و از همون اول ما رو لایق بهترینها کردی ولی خدایا ما خودمون خودمون رو نشناختیم
لااله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین
خدای من در رحمتت همیشه بازه ،من به درگاهت باز میگردم و استغفار میکنم از هر شرکت که ورزیدم و ازت تقاضای توحیییییید دارم
خدای من شکرگزارم که منو وارد این سایت در کنار بچه های توحیدی در کنار اساتید توحیدی کردی و داریم رشد میکنیم
خدای من من و همه بچه ها رو به خودت نزدیکتر کن و به راه راست هدایتمون کن ،راهی کسانی که نعمت بهشون دادی ،نه راه غضب شدگان و گمراهان
خدایا هزاران میلیارد بار شکررررررررررت
استاد عزیزم صمیمانه و از ته قلبم ازت سپاسگزارم که در راه راستی و هدایت میکنی به راه راست
استاد شایسته عزیز صمیمانه بابت همه خوبیهات سپاسگزارم
خدا قوتتون بده
اهل خانواده سپاسگزارم که هدایتم میکنید
خدایا شکررررررررررررررررررررت
سلام برآقا ابراهیم عزیز
وقت شما بخیر،امیدوارم حالتون عالی باشه،احسنت بر شما با این کامنت زیبایتان که حالمان را بسیار عالی نمود.
خط به خط نوشتهات را با عشق خواندم و لذت بردم و در انتها چقدر زیبا برای همه ی مان دعا کردی و چه دعای قشنگی !!! دست مریزاد؛ در پایان از خدا مهربان برای شما و همسر محترمتان شادی سلامتی خوشبختی ثروت و سعادت در دنیا و آخرت خواستارم.
انشاالله روز به روز بر مدارهایتان افزون گردد و آرزوهایتان را زندگی کنید خدانگهدار
سلام بر آقا مجید خوش قلب خوش تیپ و زیبایم
بسیار بسیار ممنونم از کامنت پر از محبتت
یا مقلب القلوب و الابصار،یا مدبر اللیل والانهار،یا محول الحول و الاحوال،حول حالنا الی احسن الحال
انشاالله خداوند بزرگ و مهربان شما وهمسر عزیزتان را به بهترین احوال برساند و همچنین در بحث آموزش و بیزینس تان به بهترین مکانها و افراد و مشتریان هدایت بشید
الله یارتان
سپاسگزارم
سلام به استاد نازنینم و مریم خانوم مهربونم
قبل از اینکه برداشتم از این فایل رو بنویسم خواستم بگم که چقدر با دیدن شما احساس خوبی در من شکل میگیره. هر روز صبح به عشق اینکه شما فایل جدید آپلود کردید با شوق و ذوق وارد سایت میشم و امروز هم که با لباس های بسیار زیبا و اندامی فوق العاده این ویدئوی زیبا و پر از آگاهی ناب رو تهیه کردید.
استاد من هم که دارم به زندگی خودم نگاه میکنم میبینم که من هیچ ربطی به چندسال پیشم ندارم
من هم در گذشته مثل خیلی های دیگه خودم رو و زندگیم رو قربانی شرایط و دیگران میدونستم و به نظر من بزرگترین و قدرتمندترین باوری که میتونه انسان رو به نابودی بکشونه احساس قربانی بودنه!
ولی داستان از اونجایی شروع میشه که به نقطه ای میرسی که جوری خداوند رو صدا میزنی و جوری تسلیمش میشی که تمام عرش صدای تورو میشنوند! داستان آشنایی تک تک اعضای سایت به شکل معجزه واری پس از تسلیم بودن در برابر پروردگاره.
وقتی انسان به این باور میرسه که خودش خالق زندگی خودشه چنان قدرت و انرژی میگیره که از پس هر چالش و تضادی بر میاد!
استاد زندگی خودم رو که نگاه میکنم میبینم که دقیقا من هم راهی رو دارم میرم که شما قبلاً رفتید.
اول از همه دچار ناامیدی و افسردگی
خودمو قربانی شرایط دونستن
هر روز در فضای مجازی بودن و دیدن و شنیدن چیزهایی که نباید دید و شنید
دنبال نازیبایی ها بودن توجه کردن به فقر و فلاکت و بدبختی
بیشتر شدن افسردگی و دارو خوردن!
و در نهایت تسلیم شدن و شروع معجزه ها…
یادم میاد زمانی که تصمیم گرفتم از شهر کوچیکم مهاجرت کنم هیچ ایده ای نداشتم که قراره چه کاری انجام بدم اصلا کاری برای انجام دادن بلد نبودم. اون زمان تازه با شما آشنا شده بودم و فایل های شما رو از طریق کانال های تلگرام بطور ناقص گوش میدادم، در من شعله ی امیدی روشن شده بود شعله ای بسیار بسیار کوچیک و وظیفه من این بود که نذارم این شعله خاموش بشه!
با تمام ترس هام و نجواهای ویرانگر ذهن قدم برداشتم و حرکت کردم و خداوند هدایتم کرد.
اون زمان من اصلا با قانون هیچ آشنایی نداشتم فقط به طور معجزه واری چندماهی با شما آشنا شده بودم و بعضی وقتا فایل هاتون رو در تلگرام گوش میدادم.
یادمه تو یکی از این فایل ها شما میگفتید کوهستان سرد تر میشه زمستان سخت تر میشه اگر شما تغییر نکنید!
وقتی آدم تسلیم میشه و با تمام وجودش خداوند رو صدا میزنه از همون لحظه خداوند پاسخ میده و معجزه ها شروع میشه!
ایده ها، راه کارها، آدم ها، شرایط، زمانبندی ها، تضادها، چالش ها و… وارد زندگیت میکنه و زندگیت هر روز نسبت به دیروز زیباتر میشه.
یکی از قدرتمندترین باورهایی که باید مثل نفس کشیدن برای ما حیاتی باشه باور اینکه ما خالق شرایط خودمون هستیم. اما تمام جامعه و اطرافیان ما بر خلاف این موضوع باور دارند و باور دارند که برگی هستند در آب که هرجایی آب با خودش میبره!
با افتخار میخوام بگم چهار ساله من حتی 10 دقیقه تلویزیون ندیدم!
چهار ساله فقط آدم های خوب وارد زندگی من میشه!
چهار ساله فقط اتفاقات خوب برام رخ داده و اگر هم ناخواسته بوده«الخیر فی ما وقع» بوده!
چهار ساله من حتی یک سرماخوردگی ساده نگرفتم!
چهار ساله من با خودم در صلح هستم و چیزهایی وارد زندگی من شده که فقط مثل یک معجزه میمونه.
دوستان ما خالق شرایط زندگی خودمون هستیم و اگر زندگیت خوب نیست خودت باعث و بانی این شرایط نادلخواه هستی پس روی باورهای کار کن و زندگیت رو بساز اونجوری که دوست داری…
به نام خدایی که ما را خالق زندگی مون قرار داد
سلام به استاد عزیزم و مریم نازنین و هم خانواده ای های دوست داشتنی،
وقتی که این فایل رو گوش دادم به این فکر کردم که من تا حالا چقــــــــــــدر این جمله ی “من خالق زندگیم هستم” رو تکرار کردم ولی هنوز بهش اون باور لازم رو ندارم.خیلی از همین هم زمانی ها که گفتین برای منم اتفاق افتاده که توی اون لحظات ایمانم به شدت قوی تر میشه و انگشت به دهن میمونم، اما مسئله همینه که شما هم اشاره کردین که انسان فراموش میکنه و برای همین باید این مثال ها رو مدام برای خودش تکرار کنه.
تو خالق زندگیت هستی، با افکارت
حواست باشه که چه احساسی داری!
وقتی میخوای ببینی که در مسیر درست، در مسیر خداوند هستی یا نه، ببین چه احساسی داری؟ اگه احساس آرامش داری، حالت خوبه، یعنی داری به چیزی توجه می کنی که بهت احساس بهتری میده و همون چیزیه که بیشتر وارد زندگیت میشه. اگر حالت بده یعنی داری به چیزی توجه می کنی که نمیخوای وارد زندگیت بشه، دوسش نداری و اونجا میتونی بفهمی که در مسیر ناخواسته هات قرار گرفتی، و جهان مثل یک آینه ست که داره بازتاب میده فرکانس های تو رو.
.
.
.
“از یه جای به بعد، این باور که من خالق زندگی خودم هستم، بزرگ ترین باوری بود که تاثیرات بی نظیری تو زندگیم ایجاد کرد. این شروع همه چیز بود. که من خالق زندگیم هستم، اگر یه اتفاق به ظاهر بد می افتاد میگفتم اشکال نداره، اگه من بتونم احساسم رو کنترل کنم، افکارمو کنترل کنم، به این اتفاق به شکلی نگاه کنم که به من احساس بهتری بده، حتی اگه به ظاهر منفی باشه، نتیجه تغییر میکنه. چون من دارم خلقش میکنم!
منی که یه کارگر بودم توی کشتی سازی، و اصلاً هیچ ایده ای نداشتم در مورد اینکه زندگی چه جوری میخواد باشه، اون زمانی که باااااااااور کردم خودم می تونم زندگیمو خلق کنم و فهمیدم با کانون توجهم این کارو می کنم و فهمیدم از روی احساساتم از روی حال درونیم از روی آرامشم می فهمم که در مسیر درست هستم یا نه، اون زمان همه چیز شروع کرد به تغییر کردن وزندگی در تمام ابعادش برای کسی که کارگر بود تویه زمان کاملاً معقول اینجوری زندگیش عوض شد، اینجوری شرایطش تغییر کرد در تمام ابعاد. اون نکته ای که تونست همه ی این اتفاقات رو رقم بزنه این باور بود که: تو داری خودت زندگیت رو خلق می کنی، خودت و تنها خودت…نه هیچ کس دیگه ای. خداوند این قدرت رو به تو داده.
این موضوع خیلی مهمه و خیلی فراره که من خالق اتفاقات زندگی خودم هستم!
هر لحظه این مانترا، این ذکر رو داشته باشیم که “من خالق زندگی خودم هستم” من دارم اتفاقات رو رقم می زنم، من می توانم با تغییر افکارم با تغییر احساساتم با تغییر نگرشم با تغییر کانون توجهم اون چیزی رو که دوست دارم تو زندگیم رقم بزنم، آدم فراموش میکنه ولی اگر همیشه به خودش هر روز صبح که از خواب بلند میشه به خودش یادآوری کنه خیلی خیلی بهش کمک میکنه که توی مسیر درست قرار بگیره. سعی میکنم این دیدگاه خالق بودن و این دیدگاهی که تمام اتفاقات رو خودمون رقم میزنیم رو بیشتر و بیشتر هم به خودم بگم هم به شما بگم و مطمئنم که هر کدومتون توی هر قسمتی از مسیر زندگیتون هستید یه جایی، این صحبت ها، اگر آماده ش باشید، کلیک میکنه و بعد باور می کنید و بعد عمل می کنید و بعد نتیجه می گیرید، نتایج اول یه ذره کوچیکه، هم زمانی ها اتفاق میوفته و بعد بیشتر باور می کنید و بعد بیشتر و بهتر عمل می کنید و بعد چند سال می بینید که زندگی شما هیچ ربطی به گذشته تون نداره”
استاد جان سپاس بی نهایت برای اینکه افکار و صحبت هایی که با مریم جان دارین رو با ما هم به اشتراک میذارین و به ما هم یادآوری می کنین، خیلی دوستون دارم (قلب های زیاد)
بنام خداوند هدایتگر مهربان
سلام و درود بر استاد عباسمنش گرامی و سرکار خانم شایسته عزیز
چه عاملی باعث شد بیشترین تغییرات در زندگی ما صورت گیرد
تحسین میکنم شما دو بزرگوار عزیز و دوستداشتنی را ، دو زوج توحیدی، دو نفری که لحظه لحظه زندگیشون پر است از درس و آگاهی و پراست از تفکر و تعقل در مورد قوانین جهان هستی و استفاده از این قوانین در راستای خلق یک زندگی زیباتر، راحتتر ، با کیفیتتر ، روان و سادهتر و کارآمدتر
استاد در شروع دوره بینظیر کشف قوانین زندگی میفرمایند که :
رفتار و عملکرد ما نشان دهندهی آنچه است که به آن باور داریم
وقتی که من چیزی را باور دارم و باور میکنم که جواب میدهد به آن عمل میکنم ، مثلاً من باور کردهام که اگر هرروز صبح سر کار بروم در آخر ماه به من حقوق میدهند
چرا سرکار میروم چون باور کردهام که اگر بروم در آخر نتیجه میدهد
و اگر من با همان باوری که هرروز سرکار میروم ، باور کنم که تمام اتفاقات زندگیام نتیجه باورهای من است زندگی من با کارکردن روی باورهایم ، زیرورو میشود و در تمام ابعاد تغییر خواهد کرد
مهمترین مساله این است که من باور کنم تمام اتفاقات زندگیام بدون استثنا ، حاصل افکار و باورها و کانون توجه من است
من میخواهم زندگیام را تغییر بدهم چون بارها از استاد شنیده ام که همه چیز باوره
و باورهای من است که اتفاقات زندگی من را رقم میزند و وقتی که باورهای من تغییر کند نتایج زندگی من هم تغییر خواهد کرد
حالا که این موضوع را فهمیدم چطور میتوانم این باورهایی که استاد میفرمایند را تغییر بدهم تا نتایج زندگی ام تغییر کند
مسلم است که خود تغییر باورها هم نیاز به یک پیش زمینه ای دارد و یک ابزاری میخواهد !!!
چه ابزاری ؟ ابزاری به نام باور
من باید ابتدا باور کنم که تمام اتفاقات من حاصل باورهای من است؟!!!!
اگر این را باور کردم آنوقت باور سازی در من میشود یک کار شیرین و لذتبخش و حیاتی که حاضر نیستم با هیچ کار دیگرب عوض کنم
چه موقع میفهمم که این را باور کردهام؟
هرموقع آنقدراحساس آرامش درونی داشتم که بخودم بگویم که درسته شرایط و وضعیت کنونیام خوب و دلخواهم نیست ولی من خالق شرایط فعلی ام هستم و با تغییر باورهایم میتوانم این شرایط را با شرایط دلخواهم عوض کنم اونوقت مشخص است که من باور کرده ام که همه چیز دست خودم هست و من هستم که خالق صددرصد اتفاقات زندگی ام هستم
پس اگر میخواهم باورهایم را بصورت بنیادین تغییر بدهم باید به نقش تغییر باورها، به قوانین جهان هستی ومهمتر قانون فرکانس ایمان آورده و آنرا وحی منزل بدانم ، آنگاه این ایمان و تعهد در من ایجاد میشود و باعث میشود که من دیگر کوچکترین تردیدی د راین خصوص نداشته باشم چون ایمان دارم اگر باورهایم تغییر کند نتیجه هم خودش را نشان خواهد داد
و در نتیجه من قبل از اینکه بخواهم روی باورهایم کار کنم ، باید خود این موضوع که همه چیز به باورها و فرکانس و کانون توجه من بستگی دارد را باور کنم
باید مصداقها را در زندگی خودم و دیگران پیدا کنم و برای خودم منطقی کنم که همه چیز باور است و من خالق صددرصد زندگیام هستم
تمرین متعهدانه کدنویسی در دوره کشف قوانین زندگی و اینکه هر روز صبح به خودم یادآوری کنم که:
این من هستم که با افکار و کانون توجهم اتفاقات زندگیام را خلق میکنم و بگویم که امروز برای من که خالق اتفاقات هستم یک فرصت جدید داده شده برای اینکه اتفاقات دلخواهم را خلق کنم
کمک بزرگی در منطقی کردن این باور خواهد داشت
برای نوشتن این کامنت، از قسمتهایی از کامنت آقای محمدی در پاسخهای عقل کل و همچنین مقاله فوقالعادهای از سرکار خانم شایسته عزیز کمک گرفتهام