دلیل نتایج پایدار - صفحه 29

717 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه ربیعی گفته:
    مدت عضویت: 1419 روز

    بنام خداوند بخشنده ومهربان

    سلام به استاد عزیزتر ازجان وسلام به مریم جان مهربونم

    وسلام به دوستان گلم

    استاد اول ازهمه میخوام بگم که چقدرررررر عاشقت هستم خیلیییییی زیاد واینکه الان خیلیییی حالم خوبه فرکانسم خیلی بالاست که دارم این کامنتو مینویسم

    داشتم قران میخوندم گفتم بیام کامنت بذارم،وااای استاد چی بگم از کجای قران بگم همش به توحید به یکتاپرستی تاکیید میکنه میگه راه من راه مستقیمه از من پیروی کنید شرک نورزید وابراهیم رو الگو قرار بدین که حنیف بود ومشرک نبودو جای دیگه در مورد اعراض گفته که توجه نکن اعراض کن ازچیزی که دوسش نداری یاازچیزی که احساستو بد میکنه وااای خدای من وقتی این ایه ها رو میخونم کیف میکنم اصلا غرق ایه ها و معنیش میشم وهمینجور که قران روی پامه باخودم در مورد قوانین حرف میزنم وحرف میزنم وغرق این اگاهی ها میشم…استاد چقدررررررشما خوب قران وقوانین رو درک کردین یعنی هرچقدررررررر تحسینتون کنم باز کمه

    یه مورد هم اینه که خدا کسی ومجبور نمیکنه که کدوم راهو بره واین اخرت عدالته درمورد روزه گفته اگه روزه بگیرید برای شما بهتره لعلکم تتقون که تقوا پیشه کنید به قول استاد کنترل ذهن داشته باشید،گفته اگه خون خوک ومردارو…نخورید برای شما بهتر است اگه شرایط خاصی داشتید یامجبور بودیدخدا غفور ورحیم است ووو خیلی چیزای دیگه

    هست که اخر ایه ها به لعلکم تتقون لعلکم تتذکرون لعلکم تفلحون لعلکم تومنون به این کلمه ها ختم میشه.. برام جالب بود که جوابشوداده برای چی این کارو باید انجام بدیم یاانجام ندیم خیلی ساده وواضح توضیح داده

    چقدرررر ما دنبال حاشیه ها بودیم وهستیم واصل رو فراموش کردیم..من هرچی قران میخونم به توحید میرسم میگه فلا تخشوهم فخشونی از انها حساب نبر ازمن حساب ببر،از من اطاعت کن

    استاد به خیلی اگاهی های دیگه رسیدم که اینجا نمیشه همشو گفت ،اینقدر این قران عمیقه مدرسه ای که هرچقدر درساشو بخونی نه تموم میشه نه تکراری میشه بلکه روز به روز هرچقدر پیش بری به اگاهی هات افزوده میشه وچیزای جدیدی رو درک میکنی واین درک کردن خدا وقران وقوانین بستگی به سطح مدار ماهست هرچقدر مدارمون بالاتر میره درکمون هم بالاتر میره

    این توحید همه چیززززززه همه چیز وقتی ایمانمونو نشون بدیم وحرکت کنیم که نتیجش احساس خوبه نعمت ها وثروت ها به صورت طبیعی وارد زندگیمون میشه این یک قانون است وغیرازاین نیست

    استاد من بیست سال پیش یعنی 11سالم بود یه چیزی و ازخدا خواستم خواستنی که میگم باتمام وجود بود واحساس خوب اون موقع قوانین رو نمیدونستم فقط یادمه میگفتم خدایا افرین فلان چیزو میخوام بهم بده وخیلی رااااحت بهم داد خیلی راحت بدون تقلا بدون زجر،الان که یادم اومد گفتم قوانین همیشه ثابته ازهمون روزی که این جهان وخلق کرد قانونش ثابت بود وتاابد ثابت خواهد ماند خداهم توی قران فرموده که هیچ تغییری توی سنت الهی پیدا نمیکنید

    این فایل درمورد نتایج پایدار هست ولی دوس داشتم به چند نکته اشاره کنم

    استاد حال خوب همه چیزه شما یادمون دادی که چجوری به حال خوب برسیم واین پایه واساس همه چیزه که نتایج رو رقم میزنه،من نتایجم ملموسه خداروشکر دارم تصاعدی میرم به سمت بالا وواقعا جهان منو جایی اورد که راحت میتونم رو باورام کار کنم خیلی از ادما رو اززندگیم حذف کرد چه دوست اشنا همکار اقوام هرکسی هم مدارم نیست رو حذف کرد،جالبه وقتی رو خودمون کارمیکنیم جهان هم کمک میکنه شرایط موقعیت ادما میان که هم جهت هستن با مدارمون

    یه بار رفتم خونه مادربزرگم که خودشو وعمم باهم زندگی میکنن فرکانسشون خیلی پایینه ومن همیشه سعی میکنم نرم اونجا ولی به اسرار پدرم رفتم گفتم چیکار کنم استاد باورتون میشه خواهرم اونجا بود که بامن هم مداره ووقتی رسیدم شروع کردیم به حرف زدن درمورد قوانین واین چیزا…اصلا ازوقتی رفتم خونشون نفهمیدم چطور گذشت یااصلا مادربزرگ وعمم درمورد چی حرف میزدن اصلا یادم نمیاد چون منو خواهرم فقط درمورد نتایجمونواحساس خوب وقوانین حرف میزدیم تموم که شد خداحافظی کردم ورفتم بعدش گفتم خدااااای من اینقدرررررررر دقیق عمل میکنی دمت گرم واااااقعا،خیلی دقیقه این جهان خیلی

    برای اینکه نتایج پایدار بمونه توهررررشرایطی که باشیم باید این فایلا روگوش بدیم کامنت بخونیم و ورودی مناسب بدیم چون همه چیز توجه به هرچی توجه میکنیم همونو وارد زندگیمون میکنیم من قبلا مهمون میومد یامن میرفتم خیلی جدی ورودی هامو کنترل نمیکردم ولی الان هرجااااا برم دفتروخودکار وهندزفری همرامه چقدر موردتمسخردیگران قرارمیگیرم ولی مهم نیست واقعا،تنهاچیزی که مهمه زندگی خودمونه…من خونواده شوهرم هروقت میبینن دارم شکرگزاری مینویسم میگن فاطمه دعا مینویسی،یه بارقهوه درست کردم ودفترم وبند وبساطام واوردم که مراقبه کنم واینا پدرشوهرم گفت فال قهوه میگیری(ههه) گفتم مهم نیست هرچی میخوان بگن وقتی خودم میدونم این کارها چه نتایجی رو رقم میزنه دیگه کافیه

    و واقعا ارزش داره خیلییییی ارزش داره که روباورامون کارکنیم علاوه براینکه ازمسیر لذت میبریم وعشق وحال میکنیم اخرش به خواسته هامون هم میرسیم،دیگه لذت بخش ترو زیباتر وقشنگتر ازاین مگه داریم

    خدایا شکرررررررت بخاطر همه چیز شکرررت واسه وجود استاد نازنین ومریم جان تو زندگیمون واسه این مسیر واسه حال خوبمون واسه اینکه بهشت هم دراین دنیا داریم تجربه میکنیم

    شککررررررررررررت

    عاشق همتونم

    درپناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    مهدی نامجوفر گفته:
    مدت عضویت: 1368 روز

    میدونیئ مشکل اساسی من چیه

    ایمان به خدا ندارم

    من درد خودم رو میدونم

    من روی همه حساب می کنم جز خددا

    همش حرف میزنم توو حرف می گم خدایا من توکلم فقط به توست دستم رو بگیر

    نمی خوام خودم رو تخریب کنم

    نه من دردم رو فهمیدم

    من تعهد ندارم

    تعهدی که بابا حداقل 10 روز می تونی هر روز صبح و شب موقع خوابت نعمت هاتو بنویسی و شکرش کنی

    همیشه مرغ همسایه برای ما غاز بوده

    ماشین استاد برای ما غول بود

    ماشین زیر پامون اخ اخ بود

    خوته استاد برای همه ما بهشت بوده

    خونه خودمون قوطی کبریت اخ اخ

    لباس استادد برای ما ابریشم خالص بودد و زیباترین لباس

    لباس تنم این چیه اخ خدایا اینم شد رنگ لباس

    رابطه عاطفی استاد شده برامون فاطمه زهرا خفن ترین رابطه دنیا

    رابطه ما با خواهرمون هند جگر خوار بودده

    صورت استادمون قرص ماه بوده

    صورت خودمون آسفالت تهران قم

    بز و گوسفند استادمون شده زیباترین باغ وحش اهلی که می تونه ی آدم تجربه کنه

    اما سگ خودمون پرنده ای که داریم مرغ و خروس های روستاموت شده مزاحم آسایش و آزادیمون

    خدای استادمون شده خدا

    خدای ما شده شمر این هم شد خدا

    رفتار استاددمون با خودش و آدم های اطرافشون قبله عالم و رفتار ددرست و به به چه چه

    رفتار آدمهای اطرافمون احترام و عشق پدر مادرمون دوستامون شده عادی وظیفه شون هست

    دریای کگه استاد میره شده قلب بهشت

    دریای که ما میریم شده زباله دان اه اه

    پول استادمون شده بغیر الخساب

    پول حساب بانکی ما شدده مایع زجر و بدبختی ترس از دست دادنش

    راه رفتن استادمون شده الگو

    زیبای مدل راه رفتن خودمون شده راه رفتن کلاغه

    میدونی فرقت چی داداش من

    هیچ فرقی بین نعمت این آدم با نعمت های که تو داری نیست شاید تعداش بیشتر باشه اما در اصل هیچ تفاوتی نیست

    تنها فرق و تفاوت داداش جون برمی گرده به نگاه تو

    مرغ پرست همسایه

    هر وقت صیح که از خواب بیدار شدی گفتی از عمق قلبت

    خدایاشکرت که امروز زنده هستم

    خدایاشکرت ی سقف بالا یرم هست

    خدایاشکرت رختخوابی هست برای خوابیدن به جای چمن پارک

    خدایاشکرت به خاطر مامانم ئ

    خدایاشکرت به خاطر بابام

    خدایاشکرت به خاطر جسم سالمی که دارم راه میرم محتاج بنده ات نیستنم

    خدایاشکرت به خاطر چراغی که روشن کردده خانه ام را

    خدایاشکرت به خاطر شغلی که دارم حتی کوچولو اما پول حلال در میارم

    خدایاشکرت به خاطر بچه ام من بچه دارم

    خدایاشکرت به خاطر همسرم پارتنرم

    خدایاشکرت به خاطر دیدن این همه نعمت

    خدایاشکرت به خاطر دوستانم که شاید حضوری نیستن پیشم اما قلبشون دریاست کم و زیاد توحیدی هستن دارم یاد می گیرم ازشون

    خدایاشکرت یه جای هست خودم رو رشد بدم ول نمی گردم تو دنیای مجازآباد

    و….. اره داداش مهددی فرق تو این هست که استادت از دیددن خونه اش توی بند عباس لذت برد از خونه اش توی کرج 60 متریش لذت برد هر روز می گفت عاشقتم

    اره داداش هر روز بات خودش و خداش حرف می زد

    اره داداش تعهد داد کنترل کنه

    تعهد داد پای قولش وایسه چون خدداش گفته چه کسی خوش قول تر متعهد تر از خدا برای بندده اش

    اره داداش خدای متعهخد بنده متعهد رو روی سرش میزاره نه روی شونه هاش

    رضا عطار روشن و و شاید علی خوش دل و دیگر دوستانی که با عشق میان از نعمت هاشون حرف میرنن جوری که ذهن تو میگه بابا مگه میشه چنان از آب پرتقالی که داره میخوره چنان از ی درخت پرتقال تعریف می کنه که من تو تجسمش رفتم وسط یباغ بهشتی پر از پرتقال

    تره داداش مهددی اگر تونستی از کوچیکنرین نعمت هات لذت بربری اگر تونستی کوچیک ترین لذتت رو بارها یاد کنی و بیای با عشق بنوبسی حقت میشه سعادت

    داداش جون خوددت رو بزار جای خدا

    اگر بچه داشتی و برای بچه ات لباس خریدی و بعد از دو روز گفت اه اه این چیه براش مادر بودی غذای املت گذاشتی با عشق جلوش بعد بیاد بگه وای بوی عطر قرمه سبزی همسایه دیوانم کرد اه مامان صبح نیمرو خوردیم

    الله وکیلی خرید می کنی برای این بچه خدداوکیلی غذا درست می کنی با عشق برای این بچه

    به الله قسم من این کارو نمی کرددم

    پس مهدی داداش ببین زندگیت پر از عشق و نعمته به الله ولی هر روز مثل بچه پرو ها که از خواب بیدار می شن میرن داد میزنن بابا خدا لعننت کته من رو اوردی به این دنیا بیا خرج منو بده نباش دل بابت میشکنه

    اما آنقدر مهربان هست که از خونه اش بیرونت نکرده

    ببین خدات چقدر فضلش اعظیم پسر با تمام ناملایمتی با تمام بی مهریت با تمام ناشکریت سرش داد زدی اما هواتو داشت آبروت رو نریخت دست رو گرفت گفت اشکال مداره راه توبه بهت داد که برگردی پیشش

    مشکلت داداش توحیده توحید

    عباس منش اگر اینجاست به خاطر تو نیست به خاطر تو.حیده به خاطر یگانه پرستیش به خاطر ذوق کرددن کفش پارش بود که شد استاد عباس منتشی که هیچ جا تبلیغ نکرد تو ازش یاد گرفتی

    داداش مهدی کجا تبلیغ کردی برای کارت

    هیچ کجا خیچ کجا

    فقط گفتی اگر به اون این مشتری دادی برای من تبلیغ بشو

    شد یا نشد به الله شد

    گفتی من بلد نیستم آموزش بدم

    گفتی مگه به استاددم نگفتی تو برو من جواب ها رو بهت می گم

    رفتی هیچی نمی دونستی یادت هست چشمات و میبستی کلاه سرت رو میاوردی جلو چشمات تو دلت گفتی خدا یا بگو چه کار کنم بهت گفت یا نگفت

    به الله قسم گفت

    گفتی بی کسم آدم خوب بیار سمتم برای استادم کردی

    آدمهای خوب آورد یا نه

    به بزرگیش آورد

    گفتی پولی ندارم برم به استادم گفتی ت.و برو پول بهت میدم فراوان

    با جیب خالی رفتی بهت داد یا نداد

    به الله قسم داد

    گفتی خستم از فلان و بمان کمکم کن رهاشون کنم

    رها شدی یا نه

    به الله قسم رها شدم

    گفتی تخصص ندارم پول دربیارم کمکم کن

    تخصص بهت داد یا نه

    به بزرگیش قسم داد

    بی معرفتی نکن

    خدایا من و ببخش

    دستم رو بگیر مثل همیشه من بچگی می کنم تو بزرگی کن

    من نادانم تو عاقل و دانای عالمی

    من ضعیفم و فراموش کار تو قدرتمندی و توانا و تو هستی قدرتمند تو هستی آگاه تو ببخش

    خدایا شکرت به خاطر حالی که دارم سبکم کردی

    خدایاشکرت به خاطر اینجا این بچه ها این استاد شکرت که بیدارم می کنی

    خدایاشکرت که چک توی گوشم رو تو میزنی

    خدایاشکرت که می خوام بندگیت رو بکنم من بنده محتاجنم محتاجتم ای فرمانروای جهانیان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محمد مردان نژاد گفته:
    مدت عضویت: 1151 روز

    به نام حق به نام خدای رحمان رحیم به نام خدای هدایت گر و مهربان که بی دلیل منو هدایت نکرده به این جا و صد در صد داره ساخت ساز های بزرگی برای من میکنه

    اره این کامنتو این رد پارو با دلم دارم مینویسم نه این که قبلیا رو همینجوری الکی نوشته باشم ن یه حسی منو الان اورد این جا من این فایلو ظهر دیدم ولی الان با خودم داشتم فکر میکردم داشتم صحبت میکردم گفتم من لیاقتم این وضعیت نا مناسبم نیس من خیلی لیاقتم زیاده رک میگم این باورمه الان این باورمه چون حرفی که استاد تو این فایل زد رفت تو مخم چون به یسریا گفت به همین زودی خوشی زد زیر دلتون

    گفت من این ادم هارو دیدم خیلی احساس لیاقت کردم چون استاد ادامه داد استادنزد زیر همه چی نزد زیر قولش

    من خیلی جاها احساس لیاقت نکردم چون باور های اشتباهی داشتم نمیدونستم خوشی خوشی زیاد میاره فکر میکردم بعد هر خوشی یه ناخوشیه

    ولی این باور رو تغیر دادم نمیدونستم خدا موافق گسترشه خدا عاشق پیشرفت منخ ولی فهمیدم و باور کردم که خدا به هر کس که چیزی رو بخواد کمک میکنه که زود تر به خواستش برسه ها اولا و ها اولا

    خب الان هم فهمیدم که لیاقت هر کس که جا نزنه و همیشه به روند و اصول و قانون پایبند باشه لیاقتش خوشبختیه خوش بختی تا اخر عمر من ورزش کارم میدونم اگر تمرین نکنم گردش خون تو عظله میاد پایین و عظله ها هر روز کوچک تر و ضعیف تر میشن میدونم سلول های چربی تشنه قندن و به محز شکوندن رژیم شروع به زیاد شدن میکنن

    پس این غضیه رو خوب درک کردم که همیشه باید کنترل ذهن کنم

    من 24 سالمه هفت ساله که نان استاپ دارم کار میکنم روزی دوازده ساعت تغیرات زیادی کردم و دستاورد های زیادی هم داشتم ولی خیلی کمه خیلی اصلا از وضعیت مالیم راضی نیستم چون به شدت خودم رو لایق بهترین وضعیت مالی میدونم چون پشت کار دارم و به کیفیت خودم و کارم اگاهم اینو نگفتم که تمرکز کنم رو نکات منفی اصلا هم حالم رو بد نمیکنه چون دارم رد پا میزارم که یک سال دیگ بیام و تغیراتم رو ببینم من پنج ماهه که به طور جدی دارم فایل های دانلودی استاد رو دنبال میکنم و تغیرات بنیادی زیادی ایجاد کردم مثل با دسته چک کار نکردن خب من برج یازده پارسال بود که با دیدن فایل های نتیجه دوستان اقای عطار روشن در اون فایل تعهد دادم که از دسته چک استفاده نکنم خب کلی بدهی داشتم از طرفی بدهی هارو پرداخت کردم و از طرفی هر روز محصولاتم کم تر شد چون چکی جنس می اوردم و الان که چک نمیکشم فعلا نتونستم نقدی محصول بخرم

    ولی مشرک نیستم و بجای حساب کردن روی دسته چک رو الله حساب کردم اون هم مشتری هایی رو وارد زندگیم کرده تا نقدینگی زیادی داره دستم رو میگیره

    و این باور بنیادی رو ایجاد کردم که من نمیتونم هیچ انسانی رو خوشبخت کنم و من فقط میتونم با خوشبخت شدن خودم کمک کنم جهان جای بهتری برای زندگی کردن باشه کسی که بخواد خوشبخت بشه جهان کمکش میکنه چه من کاری براش بکنم چه نکنم و بر عکس کسی هم نمیتونم بد بخت کنم

    ….

    خب این باور باعث شد که من تصمیم گرفتم که از شرکای خودم جدا بشم و کسب کارم رو شخصی کنم این جوری هم زور نمیزنم که اون هارو خوشبخت کنم چون فکر میکردم شراکت من با اون ها باعث خوشبختی اون ها میشه که دقیقا داشت نتیجه عکس میداد و مشرک نمیشم چون فکر میکردم فقط اون ها هستند که میتونن کار منو انجام بدن و مورد اعتماد هستن در صورتی که جهان پر از ادم های مورد اعتماد که با کم ترین هزینه حاضرند کار منو انجام بدن و نیازی به شراکت نیست

    خب من احساس میکنم طی این چند ماه من با تجربه هایی که کسب کردم چکو لگد هایی که خوردم در این چند سال و با اموزش های استاد قسمتی از تکاملم رو طی کردم هفت ساله که زحمت کشیدم ولی فکر میکنم در زمان نا مناسب در مکان نامناسب و با اشخاص نا مناسب بخاطر همین نتیجه خیلی چشم گیر نبوده چون ترمز هایی دارم که باید بر طرف کنم دادم یواش یواش تغیر میکنم ولی میدونم که نتایج هم داره بهتر و بهتر میشه و بزودی به قول استاد بوم بوم

    مثل چرخ دنده هتیی که باد سر جاشون قرار بگیره و خیلی روان بچرخه زندگی من همون انشالله همونجوری میشه باید جهاد راه بندازم تعهدی غیر قابل مذاکره به قول خانم شایسته بدم و حالا که اومدم تو این مسیر خدارو شکر در اینجا دارم بالا ترین استاندارد هارو میبینم بهترین کیفیت زندگی رو دارم در زندگی استاد میبینم و ناب ترین اموزش هارو دارم به لطف خدا میبینم اره احساس میکنم در مسیر درستی قرار دارم اره با باور های جدید و درست قراره کار کنم قرار سنت الهی که تغیری در اون نیست رو اجرا کنم اره خدارو شکر دارم حسش میکنم تکاملم رو اصولی که تو کارم ایجاد شده اصلا تو زندگیم که احساس میکنم دارم برای پرواز اماده میشم که در اون ارتفاع برام مشگلی ایجاد نشه اره اگر من با چکی کار کردن و با حرج در کسب و کار با تبلیغ و .. وضعیت خوبی به دست میاوردم هرگز نمیومدم به فکر تغیر بیفتم و در اینجا روی خودم کار کنم و چیزی هم از استاندارد و کیفیت بالای زندگی نصیبم نمیشد پس اون تضاد های مالی باعث شد من بیام اینجا تا اصول رو اجرا کنم در کارم تا قید شراکت رو برای همیشه در کارم بزنم قید چک رو برای همیشه در کارم بزنم قید اینکه یه پولی بدم تا برام تبلیغ کنند و اصل رو ول کنم بچسبم به فرع

    من به لطف خدا هدایت شدم به دوره دوازده قدم و دارم چکاپ میدم در جلسه اول قدم اول دوره عزت نفس هم میخوام تمومش کنم و دوباره با تمرکز بیشتر به کار ببندمش و همینطور دوره دوازده قدم رو احساس میکنم در مسیر درستی هستم و باید تکامل طی کنم و همیشه حواسم به ذهنم باشه همیشه به این مسیر پایبند باشم چون تغیری در سنت الهی نیست

    شکر

    قرار ما سال دیگه همین موقع تا از نتایج این مسیر درست خبر های خوش براتون بیارم خدارو شکرمن الان در دل طوفانم طوفان تضاد ولی با حال خوب اینجا دارم کنترل ذهن میکنم و این لحظه به قول استاد همون لحظه طلایی هستش که داری واکنش میدی به مسائل و خدارو شکر من دارم واکنش خوبی میدم باید همیشه در این مسیر بمونم

    شکرت خدا

    استاد خیلی این فایل برام به موقع بود من در ابتدای راه هستم و خدارو شکر که من رو اگاه کردید که با گرفتن یه سری نتایج نباید راه رو فراموش کنم باید قوانین رو همیشه در زندگیم اجرا کنم تا همیشه با گرفتن نتایج خوب برم جلو چون ثابتی وجود نداره یا جلو یا عقب

    خدارو شکر ممنون استاد عزیز بابت این ارطبات هر روزت با ما که در سایت فایل جدید میزاری خانم شایسته سپاس گذارم که دوربینو یک ساعت نگه داشتی سپاس گذارم بابت متون زیبا که در هر فایل قرار میدی شما خیلی ذهن مرتبی داری و خیلی خوب حرف های استاد رو با ذهنت پردازش میکنی و همیشه برای من قابل تحسین هستید ممنونتونم

    مرسی از همه بچه ها بابت حضور گرمشون

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مریم شمسا گفته:
    مدت عضویت: 1997 روز

    به نام خدای یکتای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته زیبایم

    و تمام دوستان گلم

    وَبَشِّرِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّٰلِحَٰتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّٰتٍۢ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَٰرُ ۖ کُلَّمَا رُزِقُوا۟ مِنْهَا مِن ثَمَرَهٍۢ رِّزْقًۭا ۙ قَالُوا۟ هَٰذَا ٱلَّذِى رُزِقْنَا مِن قَبْلُ ۖ وَأُتُوا۟ بِهِۦ مُتَشَٰبِهًۭا ۖ وَلَهُمْ فِیهَآ أَزْوَٰجٌۭ مُّطَهَّرَهٌۭ ۖ وَهُمْ فِیهَا خَٰلِدُونَ﴿٢5﴾

    به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود. (ولی اینها چقدر از آنها بهتر و عالیتر است.)» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه (از نظر خوبی و زیبایی) یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

    الْبَقَرَه : ٢5 آیه ▼

    کار درست و شایسته جواب درست و در خور شایسته داره

    و کار نادرست و ناشایسته جواب نادرست و ناشایسته داره

    مگر به غیر این هست

    هرکسی در این جهان نتایج افکار و اعمال خودشو میبینه حالا چه خوب باشه و چه بد

    و جهانی که ما در آن هستیم یک سیستم برنامه ریزی شده فوق فووق هوشمند هست و براش فرقی نمیکنه که تو در چه جایگاهی هستی شاهی یا گدا عارفی یا جاهل باشی … خوب بخوایی یا بد بخوایی براش فرقی نداره و جواب درخواستتان بهت میده

    ====

    من از 5 سال پیش با مسائل موفقیت در شرکت بازاریابی آشنا شدم اونجا اولین بار با دو تا استاد موفقیت آشنا شدم که یکی از این اساتید استاد عباسمنش بودند ولی در سایت فعالیت نداشتم

    از همون اول که با شکرگزاری و کمی از قوانین جهان که آشنا شدم با عشق و علاقه شروع کردم به مطالعه و شکرگزاری صبح و شب شکرگزاری می نوشتم به محض بیدار شدن از خواب و قبل از خواب می نوشتم از اتفاقات خوب روزم و فایلهای رایگان استاد و دیگر اساتید از تلگرام که دریافت کرده بودم گوش میدادم

    خداروشکر حالم عالی شده بود پر انرژی و مثبت پر از آرامش همه بهم میگفتن چقدر تو به ما آرامش میدی

    و خداروشکر من که درآمدم صفر بود سر یه شغل عالی رفتم که کلا محل کار من یک واحد کامل با تمام امکانات بود و همکاران عالی خداروشکر کنار این شغل خیلی راحت وارد آموزش و پرورش شدم و تدریسم در مدارس شروع کردم یعنی به صورت باورنکردنی اتفاقات عالی، برام می افتاد در این بین وارد رابطه عالی شدم که در آن تجربه های بسیار عالی داشتم و از خیلی لحاظ افکاری ما هم عقیده بودیم

    دوستانم خیلی عالی بودند و باهم رابطه عالی داشتیم…

    و شاگردانم هم به طور عجیب با من همراه شده بودن با اینکه سال اول تدریسم بود تاثیر خوبی روی انها گذاشتم و هنوزم با تعدادی از آنها در ارتباطم

    من شکرگزاری انجام می‌دادم و فایل های استاد گوش میکردم ولی بعد مدتی کم رنگ و کم رنگ شد و در مدرسه همکارام که در فاز روزمرگی بودند و باورهای کمبود و ترس و … داشتند باعث شد ناخودآگاه روی منم تاثیر بزارند

    ذهنم همش بهم میگفت این حرفا رو تو که داری مثلا داری رو خودت کار میکنی تاثیری نداره

    تو داری فایل استاد گوش میدی مگه میشه رو تو تاثیر بزارن و با این حرفا خودم قانع میکردم و به حرفهای اونها گوش میکردم و گاهی با اونها همراه میشدم …

    ولی خودم می دونستم دارم بیراهه میرم و گاهی میرسیدم خونه فایل گوش میکردم و شکرگزاری می نوشتم

    ولی دو پادشاه در یک مملکت…

    حکایت ترمز و گاز برام بوجود اومده بود تا جاییکه رابطه ام کلا با دوستام و رابطه عاطفی ام بهم خورد

    و واقعا بهم سخت گذشت ولی در همین شرایط،سخت بازم با فایلهای استاد خودم آروم میکردم ولی احساس بد باز دوباره برمیگشت و من تنها به قران و فایلها پناه می اوردم و از خدا میخواستم که از طریق اونها آرومم کنه و چند ماهی هست که کلا تنها هستم یهو در اسفند ماه به خودم‌اومدم گفتم واقعا چرا باید این مسائل پیش بیاد واقعا چراا

    به خودم و رفتارم و عمل به آموزه هام که نگاه کردم دیدم خیلی وقته من از مدار در اومدم و خودم دارم گول میزنم که دارم مثلا رو خودم کار میکنم ….

    و در این مدت احساس گناه در خودم و بقیه بوجود آوردم … احساس ترس از آینده و حسرت گذشته و ناامیدی و عزت نفس پایین و عدم احساس لیاقت در من بوجود اومد خیلی با خودم جنگیدم که بفهمونم تو مسئول تمام این اتفاقات هستی و نه هیچ کس دیگه …. خیلی رو این مسئله کار کردم و بالاخره با گوش کردن مکرر فایلهای استاد و نوشتن تونستم این بپذیرم و از فروردین تصمیم جدی گرفتم که هرچی به ذهنم اجازه دادم هر کاری خواسته انجام بده بسه …

    و شروع کردم با جدیت روی دوره ها و فایلهای استاد کار کردن و خداروشکر در این مدت خیلی از کارهایی که عقب انداخته بودم انجام دادم و امتحانات فوقم که امروز و فردا میکردم حتی به خاطر شرایط روحیم میخواستم انصراف بدم، ولی مسولیتش قبول کردم و به راحتترین شکل نشستم خوندم و امتحان دادم و خداروشکر نمرات عالی گرفتم

    خداروشکر در این مدت خبر استخدام رسمی شدنم بهم دادند و کلی خوشحال شوم

    دیدگاهم بعد این چالش به دوره های استاد و سایت کلا تغییر کرده احساس میکنم نسبت به قبل که فقط فایلها رو می شنیدم الان به اندازه تغییرم انها رو درک میکنم

    احساس آرامش آرامش وسبکی دارم و خیلی از مسائل دیگه ناراحتم نمیکنه

    خداروشکر بزرگترین هدیه ای که خدا در این مدت بهم داد دوره کشف قوانین زندگی بود که به طور خیلی عالی پولش برام جور کرد

    خداروشکر تماس هایی از دوستانم داشتم که از آنها بی خبر بودم و منو مورد لطف قرار دادن

    خداروشکر هر وقت برای خرید که رفتم تخفیف های عالی و خوبی بهم دادند

    امسال روز تولدم برای خودم کیک تولد گرفتم و جشن گرفتیم

    بعد چند روز یکی از دوستانم با کیک و شیرینی اومد خونمون و منو سورپرایز کرد

    خداروشکر قوانین جهان جدی گرفتم و باور کردم که این جهان دارای قانون بی نقصی هست و طبق قانون عمل کنم نتایج عالی دریافت میکنم

    خداروشکر انجام هر کاری برام لذت بخش شده

    خداروشکر رابطه ام با خداوند خیلی بهتر و صمیمی تر شده شبها قبل خواب باهاش صحبت میکنم و صبح بهش صبخیر میگم و هر وقت ازش سوالی دارم میرم سراغ قرآن و جوابم بهم واضح میگه

    خداروشکر با خودم بیشتر در صلح هستم و درتنهایی خودم با عشق و لذت کارهایی که دوست دارم انجام میدم

    خداروشکر نعمات خداوند برام رنگ لعاب پیدا کرده و پر رنگتر شده و شکرش سریع به جا میارم

    خداروشکر روی شنیده ها و گفته هایم بیشتر دقت میکنم و باورهای درست برای خودم یادآوری میکنم

    و.

    ..

    خداروشکر در این مدت مواهب بسیاری برآم رقم خورده و میخوره …

    استاد شما حق داری من شاگرد سینوسی برات بودم بالا و پایین داشتم ولی یه چیز همیشه تو ذهنم بود و اون این بود که دوباره شروع کن به قول استاد از هرجا شروع کنی و در هر شرایطی که باشی نتایج برات رقم میخوره و نشانه ها خودشونو نشون میدن

    پس برگردد و شروع کن

    استاد خدا رو سپاسگزارم و افتخار میکنم که دانشجوی شما هستم ، بازم از نتایج عالی ام براتون می نویسم.

    از شما و خانم شایسته زیبایم بی نهایت سپاسگزارم که راه سعادت به ما با روی باز و دلی مهربان و پر از عشق نشان می دهید.

    دلتون پر از آرامش الهی

    دوستون دارم ;)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    سجاد طبسی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 2832 روز

    به نام رب فضل و رحمت

    سلام به بهترین جمع زندگی

    یادمه چندسال پیش بود که این جمله ناخودآگاه اومد به ذهنم

    ما با یه اتفاق منفی کوچک نابود نمیشیم و همینطور با یه اتفاق کوچک مثبت هم پیشرفت نمیکنیم

    اما ریشه اون چیزی داره باعث میشه که ما اون نکات کوچک رو انجام بدیم مهمه چونکه از یه ریشه سرچشمه میگیره که اون کارها و رفتارهارو در وجود ما رقم میزنه

    من خودم بارها شده که ناخودآگاه بعد از مدتی به نتیجه رسیدن یه خواسته یا هدف ظرف ذهنم زود پر شده و منو متوقف میکرده اما واقعا سکون در زندگی رو دوست ندارم بلکه دوست دارم همیشه بعداز هر موفقیت یا رسیدن به خواسته ای خودمو تشنه نگه دارم تا همیشه باانگیزه و پر انرژی و هدفمند در حال حرکت باشم

    خود من در یکی از ابعاد زندگیم که نسبت به یسری چیزهای دیگه خیلی پیشرفته تر و قدرتمندترم در زمینه سلامتی هست چونکه خیلی میرم به عمقش و خیلی اوقات اهرم های رنج و لذت در وجودم هست مثلا وقتی میخوام یه تغذیه ناسالم استفاده کنم یکی از تصویرهای وحشتناکی که میاد جلو چشمهام میگم ببین سجاد خیلی از اونایی که هم سن تو هستند یا حتی کوچکتر اما بخاطر تغذیه نامناسب به خودشون دادن باعث شده چقدر چهره های شکسته و کیفیت پایین دارند یا یه عالمه عوارض های جسمانی سرشون اومده که الان زندگی براشون طبق دلخواه نیست

    یا وقتی که یاد عمل های جراحی معمولی،سنگین،خطرناک و…میفتم میگم خدای من واقعا بیش از اون چیزی که من بتونم فکر کنم ورودی سالم بی نهایت ارزش داره

    ذهنی هم مثل همین ورودی های جسمی ست

    من چونکه از همون سالها قبل همیشه سعی بر استفاده تغذیه سالم داشتم و دارم اکثریت منو مسخره میکردن و باهام مخالفت میکردن یا خیلی حرفهای چرت و پرت میزدن اما من کاری که دوست داشتم انجام میدادم و انجام میدم و همیشه میگم من اصلا برام مهم نیست شما چگونه زندگی میکنید و چطور در مورد من فکر میکنید

    نکته ای که چند وقت پیش از بان یکی از اقوام شنیدم این بنده خدا بدلیل یه عالمه از باورهای مخربی که داره سالها کارهای مختلف انجام داد تا بیماری هاش خوب بشند و سلامت بشه اما یه عالمه باورهای درب و داغون داره دیگه در نهایت به مسیری که الان مثل همین دوره سلامتی رو نتونسته پیدا کنه البته هممون خوب میدونیم بخاطر باورهای نامناسبش هست که خودش اجازه هدایت شدنش به همچین مسیرهایی رو نمیده همین چندوفت پیشه به من میگفت ببین من دیگه به این نتیجه رسیدم که آدم هرچقدر بفکر سلامتی و تغذیه سالم باشه برعکس روزگار اوضاع بدتر میشه اصلا هر چی دلت خواست بخور فقط فکر بد نکن

    من همون موقع فقط سکوت کردم و به خودم گفتم خدایا الان من خیلی بیشتر از قبل موضوع هدایت شدن به مسیر دلخواه رو درک میکنم

    یعنی حتی اگه اون تغذیه های ناسالم جسم ما رو تخریب نکنند اما همینکه ما داریم به خورد بدن خودمون میدیم به این معناست که ما. داریم به جهان هستی این پیام اعلام میکنیم که من لیاقت چیزهای ارزشمند رو ندارم و میگیم هر ورودی بی ارزشی اومد خوش اومد

    بعد همین الگوی ذهنی و رفتاری در بقیه مسائل دیگر زندگیمون اجرا میشه

    اینکه ما بعد از کسب هر موفقیتی زود متوقف میشیم و ظرفمون پر میشه به این معناست که ما هنوز ظرف مون کوچکه مهمتر از خیلی چیزهای دیگه ست و یکی از کارهای اولویت زندگی مون باید کار کردن برا بزرگتر کردن ظرف باورهامون باشه چونکه این موضوع پشتوانه اش احساس لیاقته

    عدم ترس داشته

    ایمان داشتنه

    فکر بزرگ داشتنه

    باور به عظمت خداونده

    تفاوت بین قانع شدن و جاه طلب بودنه

    بقول معروف با جنبه بودنه

    و هممون باید رو این مورد درونی مون کار کنیم چونکه خیلی مهمه

    اون قسمت از اهرم رنج و لذت که میگه ما برا خودمون بنویسیم اگر من با همین کارها و رفتارهام ادامه بدم 10سال آینده چقدر زندگی وحشتناک خواهد بود

    اگر من از همین الان با تعهد در مسیر درست حرکت کنم 10سال آینده میتونه چقدر رویایی و موفقیت آمیز باشه همین تمرین بظاهر ساده و کم اهمیت معجزه ها و تحولاتی عظیم در زندگیمون ایجاد میکنه

    من یه نکته دیگه در مورد کار تخصصی خودم بگم تا چند وقت پیش از یه جایی متوجه شدم که من وقتی یه تکنیک یا نکات جدید و خوب یاد میگیرم ناخودآگاه چندروز متوقف میشم

    و هر کار میکنم انگار تو اون تله گیر کردم و نمیتونم بیام بیرون

    تا اینکه چندماه قبل نشستم بهش فکر کردم به خودم گفتم مگه تو نمیخوای به اون نتایج دلخواه تخصصی و مهارتی برسی و حتی بزرگتر پس همیشه هواست باشه ظرف ذهنیت رو بزرگتر کنی

    ما آدمها باید مدام مدارها و فرکانس هامون رو تغییر بدیم چگونه ؟

    یه جور دیگه نگاه کنیم و اون دیدگاه دلخواه قشنگ و رویایی که بهمون احساس لذت میده رو بهش فکر کنیم و به خودمون بگیم من باید به این حد حتی بزرگتر برسم

    پس من نباید تو اون برکه ها گیر کنم

    اما بزرگ کردن ظرف ذهنی تعهد،باور متفاوت،عشق،ایمان،توکل نیاز داره

    اما هم ارزش داره هم لذتبخش

    عاشق روی زیبای همتونم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    شهلایی گفته:
    مدت عضویت: 897 روز

    سلام بر استاد عزیز و گرامی

    چیزهای زیادی با بودن با شما یاد گرفتم..که خیلی در زندگی برام لازم بودن ..هر چند در جریانات و اتفاقات و پستی و بلندیهای زندگی ودر معاشرتهای اجباری با افراد، برخی آموزه های شما فراموشم میشود.. و به خوبی احساس میکنم از کجا ضربه میخورم و پاشنه آشیل من کجاست..؟؟؟

    این فایل شما یکی از بهترین و کاربردی ترین فایلی بود که گوش کردم …هر چند پیشنهادم این بود که برا گفتن این حرفای زندگی بخش ، در حال رانندگی مناسب نبود و بهتر بود در وقت مناسب و در جای مناسب و با آرامش به این مسئله می پرداختین..

    الان با شنیدن این حرفای شما به خوبی میفهمم پاشنه آشیل اصلی من و خیلیا این مسئله است که بنا به دلایل مختلف قوانین زندگی رو که موجود هستن به طور دائم ادامه نمیدیم..و در کشاکش اتفاقات شغلی و زندگی و گاهی به خاطر غلبه هوی و هوس این قوانین هستی بخش را فراموششان می کنیم و برای همین نتایجی که باید در اثر مداومت بر راه درست بگیریم نمیگیریم. و بر میگردیم به همان عادتها و رفتارهای قبلی و نتایجمان هم مثل قبل دریافت می کنیم..

    استاد عزیز اونجای حرفتون برام بسیار تاثیر گزار بود که گفتین از سال 85 بر راهی که انتخاب کرده ای پایدار مانده ای و سعی کردی از اونا ذره ای و روزی تخطی نکنی و این نتایج عالی زندگی شما نتیجه سالها استقامت در راه صحیح می باشد..

    به نظر من با توجه به آموزهای شما و تجربه خودم ، قوانین اصلی زندگی در این دنیا خیلی کم است اما تطبیق آنها بر جزییات و مصداقها و اتفاقات گوناگون سخت و بسیار مشکل که با استقامت در این راه و ملزم کردن خود در عمل به قوانین، موجب عادت شدن روشهای درست و آسان شدن آنها می شود..

    زندگی من یکی با استفاده از آموزه هایتان خیلی تغییر کرده…در آرامشم ، در ارتباط با خانواده و همکاران و فامیل و دیگران و در سلامتی بدنم و در احساسات عالی در وجودم که هست…اما به نظر خودم از وضع موجودم از لحاظ مالی و شغلی و …چندان راضی نیستم و شرایط چندان مطلوب و آن طور که میخام ندارم که ریشه همه این مسائل را یه چیز میدونم و آن ادامه ندادن آموزه ها و تخطی از آنها و گاهی فراموشی آنها در جریانات زندگی می باشد..

    استاد عزیز هر بار که فایلی میگذارید و با شوق میخام دانلودش کنم و بارها گوش کنم یقین دارم این فایل جدیدتانم مطالب ناب و پرداخت شما به نقاط حساس و ترمزهای رسیدن به موفقیتهای گوناگون است.. که قطعا مفید هستن بدون استثنا و دقیق انگشت میزارید روی نیازها و نقاط لازم و مسائل لازم که این نشانه تسلط شما بر کارتان و نشانه الهامات غیبی و دلی مسایل و موضوع فایلها برای شماست…

    مسیر انسان سازی و تهذیب نفس انسانها و منزه ساختن آنها از رفتارها و عادات نادرست

    ، مسیری از جنس کار انبیا الهی است مسیری مقدس که سعادت و شقاوت اجتماع در آینده و سالهای آتی به این موضوع مهم بستگی دارد..کارتان بسیار پرارزش و دارای اجر معنوی و بسیار آینده خوبی برای اصلاح اجتماع و کشورم دارد.

    من خیلی دوست دارم پاشنه آشیلامو بدانم و اصلاح کنم…خیلی در موضوع فایل که اشاره کردین ، مشکل دارم و دوست دارم نتایج عالی بگیرم و روز به روز این نتایج عالی بیشتر و بهتر شود..و زندگیم بهتر و بهتر شود تا در حسرت و حسادت زندگی دیگران نباشم..

    استاد عزیز دوست دارم ازتون فایلهای موثر و با محتوای بیشتری ببینم و بشنوم…دوست دارم در مورد همینکه چکار کنیم بر مسیر درست استقامت داشته باشیم راهنماییهای بیشتری کنید…دوست دارم سریال سفر به دور آمریکا ادامه دهید و عوامل موفقیت آنها و زیباییهای این کشور رو بیشتر نشان دهید ، دوست دارم سریال زندگی در بهشت را ادامه دهید قطعا زیباییهای زندگی تموم شدنی نیست و همه ما بدانیم میتوان زیباییها را دید و زیبا زندگی کرد..و علیرغم مشکلات و سختیها بر نقاط مثبت و اتفاقات مثبت متمرکز بود تا اتفاقات مثبتی برا خودمون و کشورمون اتفاق بیفتد…

    استاد عزیز دوست دارم روشتون رو …مسیرتون را …افکارتون را…زندگیتون را …میپسندم و نتایج خوبی از حرفاتون گرفته ام و برخی از شاه بیت حرفاتون همیشه تو گوشم هست و سعی میکنم در زندگیم مد نظر قرار دهم مثل اون فرمایشتون را که در سخنرانیهای مختلف فرمودین که اگه برا خودمون پیوسته پروژه درست نکنیم و دنبال هدفی نباشیم جهان خودکار برامون پروژه درست میکنه و پروژه های جهانم چندان جالب نیستن و به عینه نتایج عمل کردن به این حرف و عمل نکردنشو دیده ام..برا همین سعی میکنم همیشه در شبانه روز دنبال هدفی باشم و برای رسیدن به اون تلاش کنم و با یقین میدونم اگه دنبال پروژه و هدفی نباشم جهان خود برا من پروژه درست خواهد کرد..و پروژه های جهان هم شاید چندان جالب نباشن…

    استاد عزیز از دور ارادتم رو بهتون اعلام و بر مسیرتون ایمان دارم و نتایج اونا رو به خوبی لمس کرده و میفهمم ..خواهشا باز در اتفاقات گوناگون زندگی و راههای استقامت در این راه و پیدا کردن راه درست در مصادیق مختلف زندگی بیشتر راهنماییمون بفرمایید..

    با تشکر خالصانه و فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    علی بردبار گفته:
    مدت عضویت: 1857 روز

    سلااام، عاشقتونم

    دیروز تا حالا دارم فکر میکنم به چراهای حرکت سینوسی در نتایج. این کامنت دومی است که اینجا می‌ذارم. این رد پا رو میذارم، شاید سبب خیر بشه، یک اتفاق بهتر برای همه اعضای وبسایت. نمی‌دونم چه جوری.

    دلیل های حرکت یویویی خودم رو مینویسم، شاید تونستم براشون راه حل عملی پیدا کنم.شاید هم استاد و دیگر رفقا راهنماییم کردن.

    1) احساس تنهایی: به هرحال، عباسمنشی شدن، دور و بر آدم رو کمی خلوت می‌کنه!

    2)تضاد اولویتها: بعضی وقتها ما کمی هم به بهتر کردن زندگی اطرافیانمان گوشه چشم داریم و هدفمان از شرکت در دوره ها، تا حدودی همین مورد است. توی کامنتهای عقل کل، مواردی را میتوانید ببینید که زن و شوهر بعد از شروع آموزشها، با همدیگر زاویه پیدا کرده اند.

    3) سایه عادتهای بد گذشته: دقت کردم، دیدم دودره بازی بدجوری از محل کار قبلیم توی رگ و پوستم رسوخ کرده! بالاخره 20 سال توی آن محیط بوده ام! میدانید این همه سال دزدیدن از کار ، آدم را دزد بار می‌آورد! حتی از دوره عباسمنش هم نتایج خودت رو سوخت می‌کنی…طبق عادت. جبر محیط در این مسله بی تاثیر نبود.

    اینا به ذهنم رسید. خدا شاهده نمی‌خوام پشت دلایل قایم بشوم، بلکه خود افشاگری‌های استاد، منو هم آنقدر باوجود کرده که ایرادات خودم رو جار بزنم و بعد درستشون کنم.

    از یکی از کامنت های بچه ها هم بدم آمد، بی رو دربایستی! دوست ما بعد از شمردن نتایج عالی و بسیار قابل تحسینشان،گفته بودند که هر کی از فعالیتهاش نتایج خوبی نمیگیره، نباید اسم عباسمنشی رو روش گذاشت! خب دوست عزیز، اگه حسین عباسمنش هم اینجور فکر میکرد که….

    از این حرفها تو این وبسایت نداشتیم.

    بگذریم.

    همه تون رو دوست دارم

    خوشبخت و خوش شانس و پولدار باشین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    هایده عبدپناه گفته:
    مدت عضویت: 1052 روز

    بنام تنها قدرت مطلق جهان هستی

    سلام خدمت استادان عزیز وبزرگوارم

    چه آگاهی های بی نظیری و چه سوالات خوبی واسه افرادیکه مثل من یه مدت از اون مسیر آسفالت و روان خارج شده بودن و رفتن تو مسیر سنگلاخی و خاکی و دوباره برگشتن تو مسیر درست و هموار

    من هنوز کامنت دوستان رو نخوندم از نتایج خودمو این مسیر می‌خوام بگم

    استاد من یکسال و نیم پیش که باهاتون آشناشدم همون اوایل نتایج فوق العاده گرفتم که تا مدتها ادامه داشت یعنی اون شوق و اشتیاق و میل به تغییر درون من انقد زیاد بود که میخواستم کل این آگاهیارو ببلعم

    ولی بعدیه مدت کم کم نتایجم کم رنگ و کم رنگ شدن خودم به وضوح میدیدم و نمی‌خواستم که این دگرگونیارو ببینم و تغییر کنم یا شاید نمی‌دونستم چه تغییری انجام بدم ولی داشتم خودمو گول میزدم تا اینکه اون نتایج تقریبا میشه گفت به کل از بین رفتن و من برگشتم به همون شرایط سابق نه از سلامتی نه از آرامش نه از پول بانکی و نه از روابط عاطفی عالی خبری بود ….

    با وجود اینکه این فایلاتون همیشه تو گوشم بود ولی انگار من هرچی بیشتر می‌شنیدم فایلاتونوهر روز دورتر و دورتر میشدم و بلد نبودم چطور دوباره برگردم به مسیر چکار کنم چقد رو خودم کار کنم و کدوم ویژگیمو اصلاح یا تقویت کنم و کدومارو حذف و اضافه کنم

    دقیقا خورده بودم به همون اوضاع بد کشور البته اینم بگم دلیل اینکه من برگشتم به گذشته ام اوضاع داخلی کشور نبود و سعی میکردم که اصلا در موردش نه بحث کنم نه توجه با وجود اینکه من تو قلب همون اعتراضات بودم (سنندج) ولی تقریبا من توجه خاصی بهش نداشتم و هیچ پست و استوری نذاشتم و به قول خانم شایسته فرمودندیکی از دوستان رو تخت فشار گذاشتن که تو چرا هیچ اقدامی نمیکنی و حتما تو از اونایی باید به داد ملتت رسید من بیشتر از این انتقادات رو داشتم ولی خداروشکر از این بابت قوی بودم هیچ اعتنایی نکردم قبل از شروع اون اوضاع چندباری به طرق مختلف از استاد شنیدم که به این موضوعات توجه نکنین و دلایلشونم گفتن من انصافا این مورد رو خوب عمل کردم با وجود اینکه هنوز به یکسال آشنایم با شما نگذشته بود ، چون ذهنیت مردم جامعه خودمو خوب بررسی کرده بودم و خیلی با قوانین جور بود …. خلاصه بگذریم منم تو این اوضاع شرایطم و نتایج به شدت بد شد من نمیدونستم که اون اوایل کدوم یک ویژگی و‌رفتارام تغییر کرد چه چیزی تو درون من عوض شد که اون نتایج اومد من اصلا دنبال عوامل بیرونی نبودم میدونستم فقط خودم هستم یه چیزی درون من اشتباهه و اونم بعد چندماه پیداش کردم کمبود عزت نفس و عدم احساس لیاقت و اینکه نتونستم درست اونجوری که باید تسلیم باشم و کنترل ذهن داشته باشم( خانم شایسته درست گفتن وقتی یه فکر میاد افکار مشابه خودشم میاره حالا اشکال نداره یه بار دوبار از مسیر خارج شدی به ناخواسته توجه کردی کنترل احساسات تو از دست دادی خوراک ذهنت نامناسب بود عیب نداره طوری نمیشه که … دریغ از اینکه این ویژگی رفتاری داره ادامه پیدا می‌کنه و مثل یه میوه گندیده اس که اگه به موقع برش نداری همه رو ضایع می‌کنه و فاسد. میشه)

    و مهمتر از همه متعهد باشم ،،، استاد چند روز پیش با یکی از دوستان که یکسال پیش تو پیج اینستاتون باهاشون آشنا شدم گفتن از دوره 12 قدم شما استفاده کردن و این خرفشون واقعا بهم تلنگر زد گفتن من با خودم عهد بستم تو این دوره هرچه استاد گفتن من انجام بدم حتی بگن برو خودتو بنداز پایین من این کارو انجام میدم من متعهدم به گفته هاشون،،، همین که این جمله رو ازشون شنیدم با خودم گفتم اوکی یافتم خودشه من باید مثل همون اوایل متعد باشم به تمام گفته های استاد تو هر دوره ای یا هر فایلی هرچی گفتن مثل وحی منزل بدونم که انگار فقط واسه من گفتن و تماما انجامش بدم ان شاءالله

    البته ناگفته نماند اینکه اون مدت نتایج من برگشت خیلی هم بد نبود چون اگه برنمیگشت من الان انقد رشد نکرده بودم و آگاهیام بیشتر نشده بود و مهمتر از همه اینکه پاشنه های آشیلم رو نمی‌فهمیدم

    مورد بعدی تو قانون سلامتی با وجود اینکه من بهش نیاز دارم واقعا ولی یه ترمز پیدا کردم و اونم اینکه ،،،، استاد من تو زندگیم حسرت خیلی چیزا رو دلم مونده درست مثل گذشته شما خب الان که خودم به نسبت اوضاع مالیم بهتر شده می‌خوام تموم اون چیزایی رو که سالها آرزوشو داشتم بخورم و تجربه کنم ولی پول کافی نداشتم و همیشه حیرت به دل میموندم، تجربه کنم ،،، تجربه کنم و بعد ازش بگذرم به قول خودتون تنها راه گذر از هر چیزی رسیدن و تجربه کردنشه من تا به این خواسته هام نرسم چطور میتونم این دوره رو استفاده کنم وقتی همیشه یه گوشه از ذهنم احساس خلأ و کمبود اون خوراکی و غذا رو داره شاید خنده دار به نظر بیاد ولی این مشکل منه و تا این مسئله برطرف نشه نمیتونم موفق باشم تو خرید این دوره و نتیجه مطلوب بگیرم آخه من عاشق شیرینیجاتم اصلا بوی شیرینی مدهوشم می‌کنه (استیکره خنده) …. با وجود اینکه از نظر سلامتی واقعا میگم بهش نیازمندم ولی تو ذهن من جای اهرم رنج و لذت برعکسه باید اونارو تجربه کنم به خودم زمان بدم تا جای این اهرم تو ذهنم درست جا بگیره دقیقا مثل زمانیکه با قوانین زندگی آشنا شدم تشنه این آگاهیا بودم می‌خوام الآنم تشنه این قانون سلامتی بشم و بعد بخرمش فقط در این صورته که میتونم متعهد باشم و کنترل کنم خودمو و بخوام تغییر کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    Fatima گفته:
    مدت عضویت: 811 روز

    به نام خدا

    ردپای 73

    سلام استاد و دوستان خوبم

    تا حالا به هزینه هایی که به خاطر ترس هامون مجبور به پرداخت میشیم توجه کردین؟

    این روزا به واسطه روبرو شدن با ترس و چالش های گذشته درسی گرفتم که خیلی ارزشمنده

    شخصیت های قدرتمند کمتر هزینه پرداخت میکنن!

    وقتی شخصیت یه فرد ضعیف و درمانده به عهده میگیری لاجرم مجبور به پرداخت هزینه ای ،به شکل صرف زمان بیشتر برای کارهایی که به خاطر ترس ،دست کشیدی

    پرداخت دوباره هزینه کلاس ها مثلا برای بار چندم شروع زبان یا ورزش

    پرداخت دوباره هزینه رژیم برای نداشتن استمرار قبلی

    پرداخت هزینه ،شنیدن حرف بقیه

    پرداخت بها در قالب حسرت زندگی بقیه خوردن !مقایسه کردن

    لاجرم شخصیت بازنده تو مسیری قرار میگیره که داره مدام هزینه های مختلف پرداخت میکنه!

    و این بسیار تلخه واس همین زندگی شبیه یه سیکل معیوبه ،تلاش نرسیدن به خاطر شخصیت ساخته نشده و باورهای اشتباه، شکست ،افسردگی،حسرت ،درماندگی

    به خاطر شخصیت ساخته نشدم چقدر بها پرداخت کردم؟چقدر به خودم مشقت تحمیل کردم؟وقتی اهرم رنج و لذت بسازی ،خودت بیمه میکنی از خسارات احتمالی

    قبل شروع مسیر جدید از خودم میپرسم،دلت میخواد وارد سیکل معیوب بشی؟

    بدویی برسی متوقف بشی برگردی به آدم قبل و دوباره روز از نو

    پس حالا که جوابت نه !چه کارهایی باید بکنم؟چه کارهایی نباید بکنم؟

    چه باوری باید بسازم؟چه باوری داشتم که وارد سیکل شدم

    چی منو از موفقیت میترسونه؟چه باورایی؟

    تو چندتا کار جدید که دارم انجام میدم ،مدام به خودم تکامل یادآوری میکنم ،بیشترین ضربه ای که خوردم از همینه که ،الکی عجله میکنم و مدام میخوام تاکید کنم به خدا من آدمم:)آخه چقدر عجولی دختر

    راستی امروز رفتم تو دل یکی از ترس هام ،9ماه ازش فرار کردم اما بالاخره انجام دادم و راستش مجبور شدم هزینه الکی پرداخت کنم ،بعد یادم افتاد که من کجاها به خاطر ترس ،مجبور به پرداخت بها به شکل پول زمان انرژی سلامتی حرف و… شدم

    و گوشزد خوبی شد که اگه شخصیت قوی نسازی ااز این به بعد زندگیت هم قراره همین شکلی بمونه

    از استاد عزیز خیلی سپاسگزارم، بهم یاد دادید با ترس ها روبرو بشم ،اشغال هارو زیر مبل نزنم ،بها بپردازم،قربانی کنم،تکامل طی کنم،و به غیب ایمان داشته باشم

    خداروشکر

    اجرتون با خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    فاطمه پورهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 1489 روز

    سلام خدا جونم خوبی ، منم خوبم.

    استاد من از بچه‌های قانون سلامتی هستم ، و هم از بچه‌های دوازده قدم ، استاد هر موقع مستمر و پیوسته کار کردم، زندگیم بهتر و بهتر شده ، ولی هر وقت از تلاش ذهنی صرف نظر کردم ،نه نتیجه ای گرفتم و نه به راحتی زندگیم نرم بود.

    خیییییلی سفت میشد، خیییییلی زمخت میشد.

    خدایا شکرت که قانون رو بلدم و هر جای زندگیم به مشکل بر خورد کنم می فهمم که کجای کارم مشکل دارم

    استاد خدا رو شکر خیییییلی نتایج ریز و درشتی تو زندگی م، کسب کردم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: