مروری بر آموزش‌های استاد عباس‌منش در سال 87 | قسمت 1 - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

355 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شهرزاد ممبینی گفته:
    مدت عضویت: 1802 روز

    سلام استاد سلام مریم بانو سلام بچه های سایت. استاد چقدر خوب بود این فایل. هم اونی که از زندگی گذشتتون بود و حالا هم گذشته کاریتون. چقدر انگیزشی بود. نشون دادین که ایمان محکم و پشتکار و ممارست نتیجش واقعا چی میشه. شما همه جوره میدرخشین. خداروشکر میکنم که به اینجا هدایت شدم. و تمام تلاشمو میکنم که بهتر بشم. تشکر میکنم و آرزوی همیشگیم براتون طول عمره.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مريم جامی گفته:
    مدت عضویت: 2396 روز

    سلام استاد جانم و دوستان جانانم

    جدا فایل بینظیری بود و کلی باورهای قدرتمند کننده در ذهنم ایجاد کرد،قانون تکامل رو میتونستی حتی در تن صدای استاد درک کنی و برام یه موردی خیلی جالب بود،اینکه رشد استاد رو در دو بخش میدیدم،بخش اول از ۲ اردیبهشت ۸۷ تا ۸ ماه بعدش که سالن ۶۰۰ نفری در تهران رو برای کارشون انتخاب کرده بودن و توی چند ماه این همه جلو اومده بودن وبخش دوم از سال۸۹تا الان که ۱۰ سال میگذره و جایگاه فوق العاده ی امروز رو دارن،

    یادمه در یکی از لایوهاشون استاد گفتن انتخاب اون سالن ۶۰۰ نفری بعد از چند ماه از شروع کار تصمیمی خلاف قانون تکامل بوده ودر واقع سنگ سنگین بوده و باعث رنجو عذاب فراوانی براشون شده و بعد خدارو شکر قانون رو بهتر درک کردن و تکامل رو با عشق پذیرفتن و این به من می آموزه که در الگو برداریهام فک نکنم هر کاری وهر انتخابی انسانهای موفق انجام میدن درسته،چون حتی موفق ترین انسانها در حال تجربه و یادگیری هستن ولی امتیاز بسیار بزرگی که من در شاگردی استاد عباس منش دارم اینه که استادم به شدت شجاع و صادق هستند و گفتن این نکته ی صادقانه توی اون لایو از زبان استادم باعث شد منم فک نکنم به بلند کردن سنگای سنگین و بدونم قانون تکامل باید کار خودشو در رهایی آرامش و شادی من انجام بده نه در رنجو فشارو عذابو بیزاری و به قول اسکاول شین رنج برای پیشرفت آدمی ضروری نیست ،رنج زاییده ی تخلف از قوانین الهی ست

    دوستون دارم،عالی باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    محمد مهوری گفته:
    مدت عضویت: 1748 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان.

    استاد من عشق میکنم وقتی این فایل رو میبینم.

    در اول فایل دقت و تمرکز شما رو روی دوره هاتون رو بهش اشاره میکنید.

    که شما میگید من هر روز سعی میکنم که بهتر و بهتر بشه.

    خیلی فوق العاده س این نکته.

    مث بچه ها فکر کردن

    واقعا چقدددددر این طرز فکر خوبه و سادس.

    چند بار بخوری زمین بلند میشی؟؟ 😥😥😥😥

    بااید عاشق رسیدن به هدفم باشم.

    استاد باااور کن این بار که این فایل رو دیدم فههههمیدم که شما چیییی گفتی تو این سمینار

    به خدا قسم اشک پشت چشمم جمع شده.

    تصمیم تصمیم

    جمله طلایی این فایل

    (((((زندگی شما رو شرایط نمیسازه ، تصمیمهای شما میسازه.))))))

    نکته نکته نکته: یک خط کتاب بخونید و بنویسید و بهش عمل کنید.

    نکته نکته نکته::

    دیوانه از نظر انیشتین کسیه که هرروز یک کار تکراری رو انجام میدد و میخواد نتیجه تغییر کنه.

    کاری که من سالها کردم.

    هرروز یه کار تکراری رو انجام دادم و نتیجه بسیار بسیار واضحه.

    // باید تمرین انجام شود.

    قربون اون کلمات استاد.

    چقدددددر لذت بردم از این کلمات این فایل.

    خیلی لذت بردم.

    نکته مهم دیگه این فایل اینه که:

    هرروز استانداردهات رو ببر بالا.

    هرروز توان خودت رو بسنج

    سوال بپرس از خودت

    تواناییهات چقدره ؟؟

    در وجود خودت چقدر توان احساس میکنی؟؟

    سگ اگه دنبالت کرد، حال ندارم و نمیتونم و نفس ندارم و اینا مزه س

    سگ پارت میکنه

    باید بری

    // ترس::

    تنها عامل بسیار سرسخت برای شکست.

    و شیطان در این مورد بسیار ماهره.

    تنها راه شکستن ترس حمله به ترسته.

    من خودم بارها تنهایی رفتم قبرستون.

    بار اول و دوم و سوم میترسیدم

    ولی بارهای بعد ، وقتی با خدای خودم رفیقتر شدم، میرفتم ، باهاش صحبت میکردم و بعضی وقتا میدیدم که یه ساعت گذشته و من همینجوری اونجام و اصلا حواسم نبود کجا هستم.

    ولی خیلی لذت بخشه وقتی به ترسها حمله میکنی 👏👏👏👏

    استاد من عاشق سخنرانی و مشاوره هستم.

    و همین الآن تصمیم گرفتم که هدفم رو که واقعا همین الآن تصمیم گرفتم بنویسمش.

    خدایا شکرت.

    خدایا شکرت

    من بااید نترسم که آقا چه اتفاقی می افته

    باااااید حرکت کنم

    باید برم در دل ترسهام.

    آخ آخ آخ استاد نمیدونه با سلولهام چیکار کردی

    عاشق خدایی هستم که امشب در تاریخ 1400/1/17 به صورت خییلی اتفاقی من رو آورد روی این فایل.

    زدم روی دانلودها و یه لحظه این فایل چشمک زد.

    حالا که گوشش دادم دلیل این هدایت رو فهمیدم.

    من هدایت شدم تا کار برام آسانتر بشه.

    من هدایت شدم تا قدمهام رو استوارتر بردارم.

    استاد عزیزم، خیلی دوست دارم عزیزم.

    بچه ها من نصیحت بلد نیستم به خدا

    وای بیایم که با هم تصمیم بگیریم که به علاقه هامون غذا بدیم. نه به آشغالای ذهنمون ، نه به ترسهامون

    اول و اول هم به خودم دارم میگم.

    عاشقتونم. دوستون دارم

    in god wi trust

    ما به خداوند اعتماد داریم.

    با هم بیایم دعا کنیم

    خدامونو صدا کنیم

    که آسمون بباره

    فراوونی بیاره

    به خدای مهربون و عزیزم میسپارم شما عشقهای نازنین رو

    😘😘😘😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مهدی شیخ گفته:
    مدت عضویت: 2629 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان عزیزم

    اولین چیزی که واقعا برام جالب اومد این بود که استاد با آرامشی که الان ازشون سراغ دارم حرف میزنه و این آرامش از ایمانی که مسیری که دارن میرن سرچشمه میگیره.

    فایل های جدید استاد دقیقا از جنس فایلهای گذشته ایشون هستند که خودشون هم ازطریق همین باورها به جایگاه الانشون رسیدن. این موضوع اینو نشون میده که چقدر نتیجه این مسیر شفاف و معلوم است.

    نکات این جلسه:

    باید عاشق هدفت باشی: کسایی که عاشق هدفشون نباشن به هدفشون نمیرسن

    باید تمام فکر و ذکرت مربوط به هدفت باشه(با چسبیدن اشتباه نگیرید- فرکانسی که یدهید نباید منفی باشه)

    ——-

    زندگی ما را شرایط نمیسازد بلکه این تصمیمات ما هستند که زندگی ما را میسازند(اینجاست که مهم میشه بدونیم ذهنمون برای چه چیزی برنامه ریزی شده فقر یا ثروت چون در نهایت هر تصمیمی ما را به سمت چیزی که برنامه ریزی شده میبره) ما در لحظه به لحظه ی زندگی خودمان تصمیم میگیریم

    ——-

    استاد میگه وقتی کتابی میخونید درموردش فکر کنین و استفاده کنین

    بنظرم فایلهای استاد هم همینطوره – اگر میخواییم نتیجه بگیریم باید باید بهشون فکر کنیم و الگو پیدا کنیم تا برای ذهنمون منطقی بشه و ازشون در زندگی استفاده کنیم

    ——

    برای اینکه متفاوت نتیجه بگیریم باید متفاوت فکرکنیم و متفاوت عمل کنید(کلا بنظرم تمامی فایلهای استاد ریشه در همین جمله داره- افکار متفاوت باعث ایجاد باورهای متفاوت و باورهای متفاوت باعث شکل گرفتن تصمیمات متفاوت و در نتیجه باعث ایجاد رفتارها و اعمال متفاوت میشود- نهایتا نتایج متفاوت شکل میگیرند)

    ——

    ترس بزرگترین دام در سر راه موفقیت هست:لحظه ای که انسان میخواهد قدم بردارد ترس و تردید سراغ انسان میاید

    راه مقابله به ترست رفتن تو دل ترسه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    زلیخا عادلی گفته:
    مدت عضویت: 1438 روز

    سلام استاد عزیز

    خیلی جالبه من دقیقا تو همین سال(تازگیا متوجه شدم همسن شما هستم) به یک الهام الهی عمل کردم و جسورانه تا ندای قلبم رو شنیدم تصمیم گرفتم که اجراش کنم.

    من 6 سال تو یه اتاق کوچیک تو‌خونه ی مادر شوهرم بودم با دو تا بچه ی کوچیک خیلی شرایط برام سخت بود و همسرم شغل خاصی نداشت، خودم معلم حق التدریس بودم با ساعات کاری زیاد و حقوق خیلی کم

    من مشهد بزرگ شدم اما بعد از ازدواجم اومدم تو یه استان دیگه و به شهر خیلی کوچیک مهاجرت کردم

    بعد از 6 سال برای رسیدن به یک زندگی مستقل تصمیم گرفتم مستاجر باشم و هر چند درآمد ناچیزی هم دارم برای پرداخت اجاره ،به جاش میتونم یه خونه ی بهتر پیدا کنم و طعم یه زندگی مستقل بچشم.

    چند ماهی تو یه خونه ی نه چندان جالب مستاجر شدیم. به چند تا تضاد برخورد کردم؛ یکی اینکه هر وقت در حیاط باز میشد خانم صاحبخونه سرک میکشید و همسرم از این کار بدش می اومد و می اومد داخل یکسره در حال غر زدن بود.

    دوم اینکه همسرم بابت اجاره دادن حسابی سختش بود و همش غر میزد

    سوم اینکه اصلا اهل اینکه با من همراهی کنه و دنبال خونه بگرده نبود.

    این تضادها باعث شد این خواسته در وجودم ایجاد بشه که من یه خونه می‌خوام برای خودم

    یه روزی توهمین خونه، واضح از قلبم ندایی اومد که برو سازمان زندگی کن.

    سازمان یک روستای خیلی کوچیک با فاصله ی یک کیلومتری از شهر هست که بعد از انقلاب تمام افراد اون روستا ساکن شهر شده بودن و خالی از سکنه بود. اما فقط پدرشوهرم وسط چندین هکتار مزرعه یک دامداری کوچیک و یه خونه ی خیلی کوچیک برای خودش ساخته بود . روزها می اومد دامداری و شبها برمیگشت خونه ای که داخل شهر داشت .

    حالا سازمان نه برق داره نه گاز دارهفقط آب داره

    شاید باورتون نشه اما من همونجا و همون لحظه تصمیم گرفت بدون گاز و برق با دو تا بچه ی 5 ساله و 3 ساله زندگی کنم اما فقط برای خودم باشه

    خلاصه تا همسرم خونه اومد پیشنهاد دادم و ایشون خیلی تعجب کرد و گفت نمیتونی زندگی کنی اما من گفتم میتونم. بعد به مادر و پدرشون گفتیم یه زمین یه گوشه بهمون بدین ما میخوایم زندگی کنیم. اولش تعجب کردن و مخالفت اما من اصرار کردم که میتونم زندگی کنم و 300 متر زمین معامله شد بدون پرداخت حتی هزارتومن و خودش ماجرای جالبی داره

    با عشق و لذت یه خونه ی 40 متری بلوکی با دستای خودمون تو گرمای شرجی تیر و مرداد ساختیم.

    پنجره ها رو پایین گذاشتیم چون برق نداشیم یه نسیمی شاید بوزه یکم خنک بشیم(هر چند این منطقه اینقدر شرجی بالایی داره بادش هم داغه)

    خیلی شبها تو این روستا که هیچ دیواری هم دورم نبود با دو تا بچه ها تنهای تنها بودم ( فقط دو تا فانوس داشتیم)اما هیچوقت ترس از تاریکی و تنهایی رو احساس نمی‌کردم

    من با قانون جذب هیچ آشنایی نداشتم ولی همیشه احساس میکردم وقتی خدا رو دارم ترس یعنی چی

    توی گرمای تابستون که تیر و مرداد وحشتناک گرمی داره(من تو استان گلستانم) ایده ای که برای فرار از گرما به ذهنم رسید این بود که هر روز ظهر بریم جنگل تا گرمای روز تموم بشه

    و ما هر روز جنگل بودیم و هر غذایی که قرار بود درست کنیم با پیک نیک و یا آتیش تو جنگل درست میکردم تا روز بگذره، بچه ها هم همیشه در حال آب بازی بودن

    یخچال خونمون یه آکاسیو فیبری بود که یخ می‌گرفتیم تا دو سه روز اگر شرایط مالی داشتیم میشد یه مرغ هم توش گذاشت و کم کم بخوریم.

    من در تمام مدتی که برق نداشتم سعی میکردم احساسم خوب نگه دارم و بگم؛ چقدر این سکوت شب زیباست و چقدر خوبه آرامشی که دارم و شبها بدون سروصدای تلویزیون و با آرامش میخوابم

    خوشبختانه خیلی معحزه آسا ترانس برق بعد از 11 ماه شامل این روستای دو خونه ای ما شد و بعد از سه سال گاز اومد.

    الان چندین نفر که پدراشون خونه هاشون رها کرده بودن بچه هاشون اومدن تو این روستا ساکن شدن و دیگه مستاجر نیستن

    چند تا از مزارع به واسطه ی اومدن برق تبدیل به باغ شدن ، این روستای کوچیک چند تا خونه ی ویلایی لوکس داره و تبدیل به یه روستای کم جمعیت و خاص شده و خداروشکر میکنم با الهام الهی که نترسیدم و حرکت کردم باعث رشد یک منطقه کوچیک شدم.

    در حال حاضر خودم باز هم با هدایت های الهی یه اقامتگاه بوم‌گردی بسیار زیبا و چوبی دارم که کلی نترسیدن و توجه کردن به الهاماتم باعث ایجادش شده و زمینم با وجود اینکه هم معامله کردم و هم هیچ پول نقدی پرداخت نکردم به لطف الله یکتا به 1000 متر رسیده.

    اینروزها روانشناسی ثروت 1 دارم گوش میدم و قبل از شنیدن این فایل داشتم سپاسگذاری میکردم و خودم تحسین میکنم که من وقتی ازدواج کردم وارد یه زندگی با فقر مطلق شدم

    اما الان درآمدم به ماهی 125 میلیون در ماه گذشته رسوندم و تمرکزم بر روی پیش رفتن تکاملی و نترسیدن و توکل و حرکت بیشتر برای ساخت ثروت، که معنوی ترین کار جهان هست گذاشتم

    با توجه به اینکه من در طی این سالها معجزات زیادی تو زندگیم خلق کردم و باز هم میتونم با تقویت باورهای فراوانی و درس‌هایی که از شما استاد عزیز میگیرم نتایج بی نظیری خلق کنم.

    در پناه الله یکتا شاد، سلامت و ثروتمند باشید ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      زهرا کرمی گفته:
      مدت عضویت: 2773 روز

      سلام زلیخا عزیز

      الان که دارم این کامنت می نویسم اذان میگه با خواندن کامنتت تنم یخ کرد با تمام وجود به این همه قدرت و شکوه تحسین می کنم و خدا را صد هزار مرتبه شکر می کنم

      آفرین بر شما

      چقدر هدایت خوب فهمیدی و هدایت شدی دوست عزیز با تمام وجود از خداوند برات ثروت فراوان از خزانه اش می خواهم

      هر چقدر تحسینت کنم باز هم کم گفتم

      نوش جونت درآمد بالات خداوند بهترین ها را برات به ارمغان بیاره موفق باشی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    مهناز ذوالفقاری گفته:
    مدت عضویت: 1859 روز

    به نام الله🌼🌼🌼

    سلام استاد عزیز🙂

    از ابتدای دیدن این فایل من سرشار شدم از ذوق زدگی برای شما👏🏻👏🏻👏🏻🤗🤗🤗

    برای هر حرکتتون من ذوق میکردم،برای هر جملتون ،برای تکیه دادن هاتون به میز،برای انگشترهاتون☺️☺️☺️

    خیلی خوب بودین استاد خیلی خوب😊😊😊

    استاد واقعا میشد متوجه شد چرا تا این اندازه عاشقانه کامنت ها رو وقت میزارین و‌‌مطالعه میکنید…یکی از دلایلش این میتونه باشه که خودتون با تمام وجودتون در این مسیر قدم گذاشتین و‌بر دل تمامی موانع و ترس ها پا گذاشتید و‌ خودتون رو در پله بالاتر دیدین و دست خودتون رو گرفتید و یک پا رو در پله بعدی گذاشتید ،در حالی که پای دیگه هنوز همون پله ای بود که تعدادی تشویقتون میکردن …دوست داشتن ها ،محبت ها و‌ رویداد های زیبا میتونست مانع بالا رفتن پای بعدی بشه اما دیدیم که نشد ،دیدیم که از میان تمامی جریانات زیبا در همون قدم خودتون رو دو دستی گرفتید و بالاتر کشیدید و باز هم دست های قوی ترتون بود و چشم هایی که با محبت بهتون در پلکان بالاتر می نگریست که حسین جان نمون بالاتر رو نگاه کن از اول هم قرارمون به رفتن ها بود …و دستانی که قفل میشدند در دستان خود …🌸🌸🌸👏🏻👏🏻👏🏻🌹🌹🌹

    استاد عزیز در حال حاضر شما در حال تماشای هر کدام از ما هستید که داریم با توکل به خدای مهربان و الگو‌برداری از شیوه نگریستن شما به زندگی و قوانین تغییرناپذیر خداوندی قدم در قدم هایی میزاریم که شما جاپاش رو برامون از سال ها پیش حک کردین با ایمانتون و عملگراییتون🌿🌼🌿🌼🌿🌼💐💐💐

    خداوند وهاب ما را به راه راست هدایت فرما…

    راه کسانی که به آنها نعمت داده ای…🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    استاد عزیز تمامی دیدن این فایل ها به ما کمک میکنه تا مسیر درست رو ببینیم و تشخیص برامون مشکل نباشه و متوجه باشیم که در هر مداری که هستیم عمل، نشانه درست قدم برداشتن هامون هست و فراموش نکنیم قوانین را،درک مون رو از قوانین به یاد بیاریم و هرگز سیراب نشیم از شنیدن ها و دیدن ها و ارزشگذاری بر دنبال کردن هر روزه قوانین.

    سپاسگزارم استاد عزیز و خانوم شایسته عزیز❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    زهرا ابراهیمی گفته:
    مدت عضویت: 2127 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد با عزت نفسم و دوستان عزیز

    چقدر برایم جالب و خوشایند بود که فایلی رو دیدم که برای ۱۲ سال قبل بود و برای اوایل شروع به کار استاد عباس منش

    استاد واقعا تحسینتون می کنم بعد از دیدن این فایل

    حس کردم اومدی تا بگی ببین زهرا دیگه همه ی بهونه ها رو بذار کنار و حرکت کن . ببین من عباس منش دیگه باید چه جوری برات بگم و چه جوری دستت رو بگیرم و قدم به قدم جلو ببرمت تا شروع کنی .

    ببین دیگه برات از گذشته ام فایل گذاشتم از اولین قدم هام که خودت رو با الان من مقایسه نکنی و فکر نکنی قدم خیلی بزرگیه شاید نتونی و دلسرد نشی. خسته نشی الان که نتایج کوچولو است و خیلی بزرگ نیست اگر ادامه بدی حتما بزرگ میشن . تو هم مثل من عباس منش می تونی.

    استاد چقدر تحسینت می کنم برای اعتماد به نفسی که داشتی و فقط با ۷_۸ ماه از شروع به عملی کردن خواسته جرات برگزاری همایش رو داشتی

    و از همون اول داری تکامل رو خیلی خوب طی می کنی و عنوان می کنی به شرکت کنندگان که می خوای مرتب کارها رو با کیفیت تر کنی.

    چقدر تحسین می کنم که گذشته ات رو انکار نمی کنی بلکه با افتخار نشون میدی تا هم به خودت و هم به ما بگی که گذشته ات جزئی از روند تکامل بوده و همون جوری که بودی و هستی خودت رو دوست داری و ما هم باید این جوری باشیم.

    تحسین می کنم برای شجاعتت و برای پا گذاشتن روی ترس هات و قدم برداشتنت.

    این فایل چقدر خوب به من نشون داد قدم اول برای حرکت توی مسیر رشدی که مدنظرمون هست چقدر مهمه و چقدر نتیجه ی بزرگی به دنبال داره . اگر فقط نترسیم و انجام بدیم بدون توجه به ذهن استدلال گر و فقط به قدرت الهام خداوند و به قدرت هدایت قلبمون ایمان داشته باشیم و حرکت کنیم نتایج قطعا رضایت بخشه.

    چقدر خوب کردی این فایل رو گذاشتی تا به من و امثال من که الانت رو می بینیم و فاصله ی تکاملی ات با الان ما خیلی زیاده با دیدن این فایل به خودمون یادآور بشیم که اگر همین جوری قدم به قدم و آروم و پیوسته حرکت کنیم از یه جایی به بعد نتایج بزرگ و بزرگتر میشه.

    چقدر این حرف جالب بود که باید بتونیم توی لحظه و هر لحظه تصمیم بگیریم و اگر تصمیم نمی گیریم این هم خودش یک تصمیم است خیلی این تیکه رو دوست داشتم جمله اش یه جوری بود که آدم رو قلقلک می داد برای حرکت کردن و برای تصمیم گرفتن و پیش رفتن.

    چقدر خوب تونستی ایده ات رو برای شروع سخنرانی در کلاس دانشگاه عملی کنی و چقدر خوب تونستی روی ترس هات پا بذاری و بعد از اولین جلسه به خودت یادآور بشی که ببین اگر به ترسم توجه می کردم الان این تجربه رو نداشتم و قانون رو با خودت یادآور شدی.

    شاید با قدرت و تمام توان قدم برنمی داریم برای اینکه می خواهیم بدون نقص ترین کار رو در حیطه ی توانایی هامون داشته باشیم ولی این فایل به من گفت که عباس منش با اینکه این همه قدرت در کلام و توانایی و تسلطی که الان روی قانون رو داره نداشت ولی به اندازه ای که نتیجه گرفته بود رو آورد و به اشتراک گذاشت و به همون اندازه قدم برداشت و از همون اول نخواست قدم خیلی بی عیبی رو برداره . و رفته رفته قدرتش رو قانون و تسلطش روی مطالب چقدر عالی و عالی تر شده و همین طور داره ادامه می ده .

    واقعیتش استاد خیلی از خودم خجالت کشیدم و گفتم من که قدرت سخنوری و قدرت عملم توی حیطه ی خودم خیلی بهتر از اون موقع عباس منش است واقعا خجالت داره که تردید کنم و انجام ندم استاد، یه جورایی توقع ام از خودم رفت بالاتر. دیگه انگار یه تلنگری به من خورد که با این همه توانایی چرا قدرت عملم ضعیفه و هی دست دست می کنم.

    چقدر خوبه که اگر یه نکته یاد بگیریم همون رو توی زندگیمون عملی کنیم و نتیجه اش رو مقایسه کنیم و بعد بریم سراغ نکته ی بعدی. این جوری کلید پیشرفت و ترقی توی مشتمونه.

    خیلی خوشحالم که با اشتراک گذاری این فایل دیگه حجت رو بر من تمام کردی و همین جا به خودم قول می دم تا قدم هام رو محکم و با قدرت بردارم و از همین جا خودم رو فقط با خودم مقایسه کنم و با ترس هام رو به رو بشم و با رد شدن ازشون رشد کنم و بزرگ بشم .

    خدایا شکرت برای روزی معنوی ای که امروز نصیبم کردی که قطعا روزی مادی هم به همراه خواهد داشت.

    با آرزوی توفیق روز افزون برای دوستان و خودم. و سپاس از استاد و مریم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    دل آرا گفته:
    مدت عضویت: 2049 روز

    سلام استاد عزیزم

    واقعا وقتی این فایل رو دیدم انگار یه پازلی کنار هم چیده شد … من اولین بار تعریف شما رو از استاد بقوسیان شنیدم . سر یه کلاسی ازشون پرسیدن که بهترین شاگرد شما کی بود ؟ ایشون گفتن آقای عباسمنش چون خیلی عملگرا بود و هر چی رو سر کلاس میگفتیم که مثلا فلان پلاگین رو نصب کنید ، ایشون همونجا سر کلاس زنگ میزدن دفترشون و به پرسنلشون میگفتن که آقا این پلاگین رو نصب کنید و و و و … اونروز اون حرف باعث شد که من بخوام شما رو بیشتر بشناسم … امروز که این فایل رو داشتم می دیدم ، وقتی به اون قسمت کتابخوانی رسید که گفتین من هر نکته مهمی رو از کتاب مینویسم و بهش عمل میکنم ، یه دینگ دوباره تو ذهنم زد که آرررره این عملگرایی عجب قدرت عظیمی داره و الان بعد چند سال و دیدن کلی از فایل هاتون و شناختنتون ، میتونم به جرات بگم که واقعا صفت عملگرایی در شما یکی از مهمترین عوامل موفقیتتون بوده و همینطور روحیه شجاع و قدرتمندتون .

    اینکه شما هر ایده ای که دارید رو با شجاعت و ایمان کامل بهش عمل می کنید ، برای من حکم یه درس بزرگ را داره . مولانا میگه : اگر در خانه کس هست ، یک حرف بس است !

    ذهن انسان همیشه دنبال یه فرمول خاص برای موفقیت میگرده ولی شما ثابت کردید که با همین قدم های کوچیک و ساده ولی مداوم میشه تکامل رو طی کرد و به هدف رسید. احساس خوب و ایمان و توکل مثل توشه راهمون میمونه . موفقیت همین فرمول سادست.

    شما برای هر کسی میتونید یه Role Model عالی باشید اگه باورتون داشته باشه و به گفته هاتون مثل وحی منزل عمل کنه . موفقیت در همه جنبه های زندگی به راحتی خوردن یه لیوان آب میمونه ، فقط کافیه عطش لازمشو داشته باشیم .

    از خداوند براتون طلب شادی و سعادت می کنم استاد . هر روز موفق تر از دیروز باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    راضيه ديوباد گفته:
    مدت عضویت: 1821 روز

    به خداى مهربان

    سلام به همه ى دوستان عزیزم

    سلام به استاد بزرگ مرد سید حسین عباسمنش

    وسلام به خانم شایسته ى مهربان

    امروز ۴ /٨/ ٩٩ میخام از یکى از معجزهاى خدا که براى ما اتفاق افتاد بگم و از تمرین ستاره قطبى که تا چند دقیقه قبل از این خبر بهش باور نداشتم و میگفتم چرا براى همه شده ولى براى من خیلى معمولى اتفاق میفته و حقیقت نا امید شده بودم و نجواها میگفتن این براى تو کار ساز نیست و عصبی بودم و در حال خوندن کامنت هاى همین جلسه بودم ولى با ناامیدى و داشتم میگفتم خدایا پس چجورى میشه که همه این همه نتیجه گرفتن از این تمرین این همه معجزه میبینن ولى من نه ، من که تمریناتم رو با حال خوب انجام دادم پس چرا براى من اتفاق نمى افته که

    یکدفعه بالاى صفحه گوشى ام پیام اومد که خاله ناهید شفا پیدا کرده و دستگاه رو از روش برداشتن و رو به بهبوده ( دقیقا همین جملاتى که من توى تمرین امروزم نوشتم ) در صورتى که دکترا جوابش کرده بودن و چند روز تو کما بود، زدم زیر گریه ، گریه از خوشحالى اینکه خاله شفا پیدا کرده و معجزه شده و گریه به خاطر اینکه خدا چقدر زود جوابمو داد گفت ببین براى تو هم میشه فقط صبر داشته باش و توکل. این چند روز همه

    میگفتن دیگه تمامه ولى من میگفتم خدا بزرگه .

    امروز صبح توى دفترم یکى از چیزایی که از خدا میخاستم این بود که فقط خبراى خوب بشنوم خبر بهبودى و سلامتى خاله ناهید و خبرهاى خوب دیگه والان از صبح تا حالا دو مورد برام اتفاق افتاده و کلى خوشحال و امیدوار ، امید به اینکه میشود

    خاستم اینو اینجا هم براى خودم هم بقیه دوستاى که شاید مثله من کمى عجول هستن که چرا براى ما نمیشه اینو بنویسم و یک ردپا از خودم اول براى خودم بگذارم

    خیلى خوشحالم ممنون از شما استاد عزیز که نمیدونم واقعا چه واژه اى براى شما استفاده کنم که لایق بزرگى شما باشه فقط واقعا سپاسگذارم از اینکه این آگاهى هاى ناب رو در اختیار ما میزارید و مارو روز به روز آگاه تر میکنید 🙏🏻🙏🏻🙏🏻

    و اینکه این اولین محصول که من تهیه کردم و فقط یک هفتس که شروع کردم راستش تا قبل از تمرین جلسه ٣ که باید تعهد میدادیم و حتما جواب سوال رو در قسمت همون جلسه مینوشتیم من هیچ

    وقت ( من ٣ یا ۴ ماهى میشه که عضو سایت شدم )شهامت نوشتن در قسمت دیدگاه رو نداشتم ولى الان به لطف استاد عزیزم الان راحت دارم این کارو انجام میدم بینهایت سپاسگذارم 🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    آتوسا رضائی‌پور گفته:
    مدت عضویت: 1442 روز

    استاد استاد استاااااد!!!

    سلام

    من اصلا این فایل رو کامل ندیدم. چند دقیقۀ آخرش مونده ولی نگران بودم که اگه همین الان کامنت نذارم مطالبی که می‌خوام بگم از یادم بره!

    اول این که این فایل اصلا چرا رایگانه؟ این فایل خیلی با ارزش‌تر از چیزیه که رایگان باشه!

    این فایل ریشه‌هاست. این فایل بذر یه درخت فوق‌العاده کمیابه!

    این فایل مسیر شما رو نشون میده. مسیر موفقیت شما رو. عملتون رو و شجاعتتون رو در اقدام…

    باور کنید این فایل رو که داشتم گوش می‌کردم گریم گرفت.

    هیچ تفاوتی در اصل قانون نیست! حتی بعضی حرف‌ها هم مشابه همین حرف‌هاییه که شما الان توی دوره‌هاتون می‌گید.

    شما توی دوره‌هاتون می‌گید. که اصل همونه. یه بار گفتید من هیچوقت ادعا نکردم چیز جدیدی می‌خوام بگم اصل همونه، توی همۀ دوره‌هامم همون رو می‌گم اما چیزی که مهمه استمراره عمله.

    من الان به حرف شما رسیدم. شما سال‌هاست به اصل ثابت یک قانون کلی عمل می‌کنید و با طی کردن تکامل و تقویت باورهاتون از همون اصل نتایج بزرگ‌تر می‌گیرید

    با همون اصل در طی ۸ ماه از سخنرانی‌های رایگان به سمینارهای پولی رسیدید، از همون اصل و با تکرار همون اصل سایتتون رو تبدیل به بزرگ‌ترین سایت موفقیت کردید و‌ با تکرار همون حرف‌هایی که در سمینار اولتون گفتید -به شیوه‌های متفاوت‌تر- زندگی میلیون‌ها ادم چه فارسی زبان و چه انگلیسی زبان رو متحول کردید.

    وقتی به این فکر می‌کنم که در زمان ضبط این فایل شما در دهۀ بیست سالگی زندگیتون بودید، با دوتا بچه و یه خونه و‌ زندگی که تامین مخارجش برعهدۀ شما بود و با این شجاعت روی سن ایستادید، تنها بعد از گذشت ۸ ماه از اولین سخنرانیتون، جلوی چنین جمعیتی ایستادید و حرف‌هایی رو گفتید که کمتر کسی در زمان شما به این مفاهیم رسیده بود -و حتی الانم افراد زیادی نیستند که به چنین چیزهایی رسیدن!- واقعا تحسینتون کردم. گفتم ببین آتو، ببین چجوری داره عمل می‌کنه، منتظر نموند نامۀ فدایت شوم براش بفرستن، نگفت من با یه همچین آگاهی‌های نابی باید برم توی استادیوم سخنرانی کنم، از هر جایی که می‌تونست شروع کرد و ببین الان به کجا رسیده، با تکرار اصل قانون و عمل کردن به ایده‌هاش.

    با وجود اون همه بدهی با شجاعت گفتید که هر کی می‌خواد تمرینات این دوره رو انجام نده، پولشو پس بگیره و دیگ نیاد!

    این حرف منو یاد حرف شما انداخت که گفته بودید من همیشه دوست دارم با آدمای با کیفیت کار کنم، آدمایی که اهل عمل هستند و همین ویژگی، در گزینش اطرافیانتون از ابتدای شروع مسیر و کار کردن روی ذهنتون در شما بود.

    و همینه که الان تکاملتون رو طی کردید و اصلا کیفیت افرادی که از دوره‌های شما استفاده می‌کنن و یا در سایت شما حضور دارن، اصلا قابل قیاس نیست با هیچکسی در دنیا

    استاد عزیزم، من به این فایل هدایت شدم. داشتم جلسۀ چهارم از قدم اول رو برای بار هزارم گوش می‌کردم و ازش آگاهی‌های جدید دریافت می‌کردم که به خودم گفتم کاشکی یه فایل بود که من متوجه می‌شدم استاد در زمان شروع کار و مسیر چجوری بودن و چه باورهایی داشتند؟ چجوری عمل می‌کردن؟ با چه شجاعتی؟

    این فایل رو که دیدم متوجه شدم شما دقیقا همینجوری بودید. با همین آرامش، با همین شیوایی کلام، با همین عشق درس می‌دادید، همینقدر به راهتون و آموزه‌هاتون ایمان داشتید و ایمانی که عمل نیاور حرف مفت است!

    استاد عزیز حتی شما گفته بودید من در لحظه زندگی می‌کنم خیلی به حوادث گذشته یا آینده فکر نمی‌کنم و من اینو توی مثال‌های شما متوجه شدم.

    مثال‌های شما در اون موقع هم مربوط به اتفاقاتی بود که در بازۀ چند روزه برای شما اتفاق افتاده بود -مثلا صحبت راجه به بچه‌های کوچیک، چون پسر شما اون موقع کودک بودش-

    و این که شما همیشه می‌گید صحبت‌های من، به من گفته میشه. من توی این فایل اینو حس کردم که این حرف‌ها به شما گفته میشه و متوجه شدم در هر دوره شما چقدر زیبا و تکاملی دریافت الهاماتتون بهتر و سریع‌تر شده و سریع‌تر می‌تونید در لحظه الهاماتتون رو به بهترین شکل ممکن بگید.

    اون لحظه‌ای که گفتید که من نمی‌گم الان خیلی موفقم ولی در حال حرکتم باور کنید مو به تن من سیخ شد. چنان قانون رو باور کرده بودید، ازش مطمئن بودید که بهش عمل می‌کردید، انگار که اون موقعی که روی سن وایستاده بودید یه لحظه آینده رو دیدید و باور صد در صد داشتید که بهش می‌رسید.

    استاد جونم دوست دارم صدها صفحه بشینم و شما رو تحسین کنم، چون این تحسین کردن‌ها اعتماد من به شما و آموزه‌های فوق‌العاده‌تون رو بالا می‌بره و من بازم آگاهی‌های ناب‌تری از صحبت‌هاتون دریافت می‌کنم.

    این فایل رو که دیدم انگیزه گرفتم که می‌شود، می‌شود هر روز راحتتر بشه، که تکامل قرار نیست زمان‌بر باشه، میشه از هر چیزی که الان هستم بزرگ‌تر و موفق‌تر بشم.

    میشه از صحبت رایگان توی کلاس‌های دانشگاه در طی هشت ماه، سمینار برگزار کنم و آدم‌هایی که چند برابر من سن دارن بیان اونجا بشینن و از من درس موفقیت بگیرن. میشه اگه باور کنم، شجاع باشم و عمل کنم.

    حتی شما قبلا گفته بودید که بچه‌ها انقدری که شما از من انتظار دارید، من هزار برابر از خودم انتظار دارم، من خیلی به خودم سخت می‌گیرم و همین صحبت رو توی این سمینار هم تکرار کرده بودید.

    گفتید آدم‌های موفق از خودشون بیش‌تر از بقیه انتظار دارن.

    و در هیچ دوره، سمینار یا فایلی صحبت‌های شما از عملتون و‌سبک زندگیتون جدا نبوده.

    استاد جون لطفا لطفا اگر براتون مقدوره باقیه این سمینار رو برامون بذارید. یا حداقل بذارید توی آپدیت یکی از دوره‌ها که ما بتونیم بخریم و ازش امید بگیریم، انگیزه بگیریم، یاد بگیریم به ایده‌های قابل انجاممون عمل کنیم.

    ببینیم و یادمون بیاد که تمام اهداف قابل دسترسن اگر به ایده‌هامون عمل کنیم، شجاع باشیم و تکاملمون رو طی کنیم.

    هر دفعه که وارد سایت میشم و فایل‌هاتون رو میبینم خدا رو هزار بار شکر می‌کنم که هدایتم کرد به مسیری که با استاد فوق‌العاده‌ای مثل شما آشنا بشم.

    خداوند به شما عمر، سلامتی، ثروت، لذت و عشق بده در هر لحظه از زندگیتون.

    عاشقتونم و سپاسگزارم که انقدر عاشقانه به ما درس موفقیت می‌دید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: