راهکارهای دوره عزت نفس برای ساختن عزت نفس

320 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    منیره ملاباقری گفته:
    مدت عضویت: 847 روز

    به نام الله مهربان وهدایتگر

    سلام به استاد عزیزم ومریم جان بی نظیر ودوستان هم مسیرخودم

    بازهم یک فایل بی نظیر وپر ازآگاهی از استاد خوبم ، من واقعا سپاسگزارم ازاین همه زحمت و وقتی که استاد ومریم جان عزیز برای ما خرج میکنن

    اولین خرید من ازاستاد عزیزم دوره ی 12قدم استاد، البته قدم اول بوده ودر جلسه ی هدف گذاری من خیللللللی فکر کردم ، خیلللللی ازخداوند عزیزم کمک خواستم ، خداوند من رو هدایت کرد سمت دوره ی عزت نفس ، اون روز خیللللللی خوشحال بودم که برای خودم هدفی رو انتخاب کردم که سرچشمه ی همه ی هدفهاست.

    من ی آدمی هستم که روابط عمومی بالایی دارم ، خجالتی نیستم ، راحت اظهار نظر میکنم ، تونستم برم توپارک برای 4نفر آگهی تبلیغاتی رو انجام بدم.

    ولی به قول استاد ما خیلللللی راه داریم برای بهبود بخشیدن خودمون ، چون من خیلی خودم رو کنکاش میکنم ، خیلی هنوز راه دارم تا بتونم به قدرت‌های خودم پی ببرم.

    .

    من نمیتونم دنبال یک حرفه ای برم که خیلی بهش علاقه داشته باشم و تصمیم باقدرت نمیتونم در این راه بگیرم.خیلی دوست دارم علایق خودم رو بفهمم و عزت نفسم رو برای قدمهای بالاتر خیلی بالا ببرم.

    اون خدایی که توی وجود ماست باید بیداربشه، چطور بیدارمیشه؟ وقتی خودت رو از ته دل دوست داشته باشی، خودت رو با همه ی ضعف‌هایی که داری قبول کنی ، خودت رو دوست داشته باشی یعنی خدارو دوست داری.

    من خیللللللی از آدم‌های موفقی رو دیدم که اول راهشون رو با خودباوری شروع کردن وچقدررررر موفقیتها کسب کردن ، من آرزوی این رو دارم بشم یک زن قوی وسخت در زندگی وبتونم تجربه های

    خوب زیادی تو زندگی داشته باشم .به امید اون روز که خیلی هم دور نیست

    من تا وقتی که نفس توی سینم هست توی این سایت میمونم وبا دو فرشته ی دوست داشتنی ودوستهای خوبم زندگی میکنم.

    خدایاشکررررررت به خاطر وجود معبودی مثل تو، خدایاشکرررررت به خاطر دوفرشته ی نازنینم، خدایاشکرررررت برای این مسیر بسیاررررر زیبا، خدایاشکرررررت برای داشتن دوستهای هم فرکانسی ام.

    الهی هرکجاکه هستین در پناه الله یکتا شادباشین، سالم باشین، ثروتمند باشین وسعادتمند در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
    • -
      زینب زارعی دوست گفته:
      مدت عضویت: 879 روز

      سلام منیره جان اااااافرین به اینهمه اگاهی و انرژی که دارید… مطمینااا اگه به خودباوری رسیدید و عزت نفس پیدا کردید مسیر زندگیتون رو هم پیدا خواهید کرد امیدوارم همیشه اینقدرررررر پر انرژی و شاااااااد باشید و در پناه خداوند روز به روز موفق تر سربلند تر و ثروتمند تر شوید

      برایت از خداوند منان خنده ی از ته دل و گریه از سر شوق خاستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    علیرضا یکتای مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1333 روز

    سلام‌

    ساختن عزت نفس پایه و اساس موفقیت هست اولین اقدام برای رسیدن به خوشبختی و موفقیت، ساختن عزت نفس هست :

    یعنی خودمان را دوست داشته باشیم باوجود هر اشتباهی که داشیم

    خودمان را دوست داشته باشیم حتی اگه قبلا کارهای غلطی داشته باشیم

    خودمان را دوست داشته باشیم حتی هنوز نتونستم مهارت کسل کنیم.

    عزت نفس یعنی : داستان حضرت موسی که یک نفر را به قتل رسانده بود و از ترس جانش در حال فرار بود ولی چون قانون کیهان را می دانست در احساس گناه نماند و نجات پیدا کرد و حتی پیامبر خدا شد.

    عزت نفس: یعنی برای دیگران بخاطر مشکلاتشان دلسوزی نکنیم همدردی نکنیم چون اون طرف خودش باید حلش کنه و ما نمی توانیم به او کمک کنیم چون ما بجای دیگری نمی توانیم فرکانس بفرستیم .

    هرکس مسؤل خلق زندگی خودش هست.

    بما قدمت ایدیهم

    بما قدمت کسب

    این نتیجه فرکانسی هست که قبلا فرستاده شده

    عزت نفس : یعنی وارد ترسها شدن ، و منطقی کردن برای ذهن چموش که ترسها واهی هستن ، ترس تنها سلاح شیطان هست، ترس همان لحظه ترس است اندکی بعد ماجرای خنده‌دار میشه.

    عزت نفس یعنی احساس لیاقت داشتن خود را لایق بهترین نعمتهای خدا دانستن.

    عزت نفس:

    یعنی در احساس بد نماندن و فورا توجه به زیبایی کردن و سپاسگذاری کردن

    یعنی کانون توجه را تغییر دادن به خواسته ها و نعمتها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      زینب زارعی دوست گفته:
      مدت عضویت: 879 روز

      سلام بر استاد عزیز جناب عباس منش و خانم شایسته عزیز و خانواده عزیز عباس منش و سلامی گرم خدمت دوست گرامی اقای علیرضا عزیز

      کامنت بسیار زیبایی بود پر از اگاهی و پر از شوق خیلی زیبا عزت نفس رو توصیف کرده بودید ممنونم که این اگاهی رو به ما دادید

      امیدوارم که روز به روز بر عزت نفستون افزوده بشه و روز به روز موفق تر سربلند تر سلامت تر و ثروتمند تر شوید و روز به روز بر موفقیت هاتون افزوده بشه

      برایت از خداوند منان خنده از ته دل و گریه از سر شوق رو خاستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علیرضا یکتای مقدم گفته:
        مدت عضویت: 1333 روز

        سلام

        خانم زارعی

        تشکر می کنم از جنابعالی که وقت گذاشتید و کامنت منو ، مطاله کردید .

        برای شما از خداوند هدایتگر بهترین لحظات، ثروت و سلامتی خوشبختی بی پایان آرزو دارم و آن شاءالله شاهد موفقیت جنابعالی باشیم.

        در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و سلامت باشید.

        ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    پیمان گفته:
    مدت عضویت: 1885 روز

    سلام

    امشب سومین شبیه که من پشت سرهم کامنت می‌نویسم و نتایجم را بیان می‌کنم.

    دیشب گفتم فردا حتما دوره عزت نفس رو می‌خرم و همین کار رو هم انجام دادم و این اولین کامنت من در این دوره است.

    خرید این دوره یکی از نتایج مثبت من در عمل به آموزه‌های استاد است چون خرید این دوره را من سرمایه‌گذاری بر روی خودم تلقی می‌کنم.

    من روز سه‌شنبه مقداری پول وارد کارگزاریم در بورس کردم و تصمیم گرفتم یک سهم بخرم و پولم رشد کنه

    از خدا می‌خواستم راهنماییم کنه چه سهمی بخرم که رشد خوبی داشته باشه و در این افکار غرق شده بودم که به صورت کاملا تصادفی یکی از فایل‌های روانشناسی ثروت 1 رو گوش کردم در اون فایل استاد می‌گفت اگر شما قانون رو بدونید اصلا چرا میرید دنبال بورس یا ارزها و… اگر قانون رو بدونید روی خودتون سرمایه‌گذاری می‌کنید. و این سرمایه گذاری در سالهای آینده هزاران برابر پول بورس رو بهتون میده و شما در این بین هزاران چیز یاد گرفته‌اید و کلی از مسیر لذت برده‌اید.

    با شنیدن این حرف‌ها حس و حالم بسیار عالی شد و بخودم گفتم چرا من دنبال کشاورزی خودم نرم وقتی می‌بینم هزاران نفر در اطرافم دارن میلیاردی پول میسازند.

    همون موقع درخواست دادم پولم رو از کارگزاری بیارم بیرون و چون از چهارشنبه تعطیل بود امروز شنبه پول به حسابم واریز شد و در اولین اقدام دوره رو خریدم.

    البته این نجوا رو هم داشتم و به خودم میگفتم که حتما حرفهای استاد در این دوره همان حرفایی هست که در فایلهای دانلودی رایگان توضیح داده و لازم نیست دوره رو بخرم و فقط فایلهای دانلودی رو گوش کنم کافیه ولی من با این نجوا مقابله کردم و همان موقع دوره رو خریدم.

    می‌خوام بگم اصلا واسم آسون نبود که دوره رو بخرم ولی من تونستم و پولش هم از قبل برام جور شده بود.

    وقتی جلسه اول رو در ماشین گوش دادم بسیار مطالب مفیدی در همین جلسه اول شنیدم که هیچ وقت در فایلهای دانلودی نشنیده بودم و این نتیجه اعتماد من به هدایت شدن به این سمت بود.

    و در شب های آینده از نتایج فوق العاده‌ام باز هم در کامنتها توضیح میدم.

    البته امروز یک خبر خوب هم شنیدم که بی ربط به کار کردنم در این چند مدت نیست.

    شنیدم که یکی از خانه‌های سازمانی آموزش و پرورش خالی شده و من می‌تونم درخواست بدم که در آنها بمانم و حده‌اقل دوسال اجاره نپردازم تا موقعی که خونه خودم رو می‌خرم.

    و این هم جریان ثروتی میشه که به زندگیم بازمیگرده و ماهی 3 میلیون اجاره نمی‌پردازم.

    من قبلا هم خانه سازمانی برام جور شده بود به کمک آموزه‌های استاد و قانون درخواست، ولی چون دید کمال گرایانه داشتم و گفتم این خانه کهنه هست و در حد من نیست قرارداد رو باطل کردم و کلید را تحویل دادم.

    در حالی که با گرفتن اون خونه من چقدر می‌تونستم پس انداز کنم و در حوزه کاری خودم سرمایه‌گذاری کنم.

    البته من بازهم هم اقدام اون موقعم و هم درخواست الانم را یک هدایت میدونم و میدونم طبق گفته‌ی مسی هرچی واسم پیش بیاد همون خوبست. و شاید الان زمان مناسب باشه.

    ان شاءالله من اقدامات لازم رو انجام میدم ونتیجه رو به عهده‌ی خداوند میسپارم.

    به امید خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
    • -
      علیرضا خشاب نیا گفته:
      مدت عضویت: 1796 روز

      سلام دوست عزیز…

      به نظرم ک شما معلم هستین… و منم معلمم… من خیلی به موسیقی علاقه دارم و میخام از این طریق کسب ثروت کنم و یکی از چیزهایی ک علاقه دارم dj هست اما ب شدت ترس از قضاوت مردم و اخراج شدن از آموزش و پرورش دارم اگه تو این زمینه میتونین راهنماییم کنین خیلی ازتون ممنون میشیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      علیرضا خشاب نیا گفته:
      مدت عضویت: 1796 روز

      سلام دوست عزیز…

      به نظرم ک شما معلم هستین… و منم معلمم… من خیلی به موسیقی علاقه دارم و میخام از این طریق کسب ثروت کنم و یکی از چیزهایی ک علاقه دارم dj هست اما ب شدت ترس از قضاوت مردم و اخراج شدن از آموزش و پرورش دارم و مدام تو ذهنم دارم به این و اون جواب پس میدم… ب همکارانم دانش آموزانم خونوادم فامیلم … اگه تو این زمینه میتونین راهنماییم کنین خیلی ازتون ممنون میشیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      گزارش نقض قوانین سایت
  4. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1497 روز

    سلام استاد مهربان سلام خانم شایسته مهربان که یکی از پایه های اساسی استاد جان هستن در آپدیت دوره ها.

    که تو این لحظه که دارم مینویسم خانم شاسته مهربان جلسه 6 دوره شیوه حل مسایل رو گذاشتن رو سایت که من هنوز گوشش نکردم

    من هنوز حتی این فایلی که خداوند منو هدایت کرده به سمتش ندیدم (قبلن دیدمش اما حتمن الان کاملن به دردم میخوره که خداوند منو هدایت کرده به سمتش)

    اما چی شد که اومدم اول کامنت بنویسم . قبل از اینکه بزنم رو دکمه هدایت من به خدا گفتم خدایا من میخوام در مورد اتفاقات امروز کامنت بنویسم لطفا هدایتم کن به فایلی که نشانم باشه و راهنمای مسیرم *هم این که کامنتمو اونجا بنویسم

    به لطف خدای مهربان از وقتی مهاجرت کردیم به شهر جدید خب من اول شروع کردم تو پارک آموزش دادن . اولین ایده ای که خداوند بهم الهام کرد این بود که اگهی بزنم تودیوار برای آموزش . ومن این کارو کردم و خدا چندتاهنرجوی خوب برام فرستاد و من با اونها شروع کردم و کلی هم خوشحال بودم با اینکه مصافت زیادی رو میرفتم میومدم.بعد تو دلم افتاد (با توجه به گوش دادن به دوره ی 12 قدم) که همه چیز میتونه راحت تر باشه . این خواسته در وجودم شکل گرفت که هم تو باشگاه آموزش بدم هم نزدیک به خونمون باشه که نخوام این همه راه برمو برگردم.که خداوند این خواسته رو برام خیلی راحت اجابت کرد . من با توجه به الهام درونیم رفتم دنبال باشگاه بدنسازی بهتر طرف خودمون و رسیدم به بهترین باشگاه منطقه خودمون که دیگه از لحاظ امکاناتی بهترین باشگاه منطقه بود. با اینکه شهریش زیاد تر از قبلی ها بود اما به لطف خدا جور شد و شهریه اولین ماهو پرداخت کردم. تو این باشگاه یه قسمتی بود مخصوص بوکس که رینگو کیسه بوکس داشت ومن کلن برای تمرین شخصی خودم توی اون باشگاه ثبت نام کردم و همیشه سعی کردم تو باشگاه هایی برم تمرین کنم که حس خوب به من میده و لیاقت منو داره.خلاصه من شروع کردم به تمرینات خودم چون مسابقه داشتم و داشتم برای مسابقاتم آماده میشدم که نتیجشم قبلن گفتم قهرمان شدم و عضو یک تیم معتبر کشور.در کنارش فیلم های آموزشیم رو هم تو همون باشگاه میگرفتم. خب روابط جدیدی شکل گرفت خیلی از دوستان اونجا به من محبت داشتن و به من عشق میورزیدن. تا اروم اروم نشانه ی شاگرد ها اومد. یک شخصی به من درخواست داد که من میخوام آموزش ببینم و ایشون بعداز یکی دو هفته تبلیغ منو پیش دوستاش تو همون باشگاه کرده بود و نفر بعدی هم اضافه شد( البته کلیه این اتفاقات به خاطر قدرت هدایت خداوند و پاسخ به فرکانس و درخواست ها بود و من از خودم هیچ کاری نکردم حتی من اصن اونجا نگفته بودم که آموزش هم میدم چون مربی بوکس داشت اونجا و بعد از چند روزی که من اونجا ثبت نام کردم اون مربی دیکه اونجا نیومده بود انگار)خلاصه تو ماه اول خدا دوتا شاگرد برام رسوند و بعد یکی از مربی های بدنسازی اونجا خیلی از من خوشش اومده بود(به لطف الله که قلب هارو نرم میکنه)و خودش رفته بود به مدیر باشگاه گفته بود که فلانی رو بکنیم مربی بوکس اینجا و بعد هم اومدن به من گفتن و من هم با کمال میل پذیرفتم با اینکه نصف شهریه بچه ها میرفت برای باشگاه اما گفتم اشکال نداره قدم اوله.و من به عنوان مربی بوکس اون باشگاه بدون ارایه هیچ مدرک مربیگری فقط با دیدن پیجم آموزش هایی که گذاشته بودم مسابقاتم و غیره انتخاب شدم این قضیه مال 4 ماه پیش تقریبا.و دو سه تا شاگرد به شاگرد هام اضافه شد و من هروز در حال رشد و پیشرفت بودم به لطف الله مهربان.دیگه لازم نبود 40 50 کیلومتر رانندگی کنم و برم شاگرد تو محیط باز که هوا هم داشت سرد میشد آموزش بدم.وخدارو به خاطر هدایت و دستانش بسیار سپاسگذاری کردم. ادامه دادیم تا همین یکی دو هفته پیش که یکی از شاگردانم که یکی از افراد ثروتمند منطقه هستن گفت که دارن بهترین باشگاه کل ایران رو تو این منطقه دوتا فلکه پایین تر میزنن و من شمارو معرفی میکنم که برید اونجا بعد گفتم دست شما درد نکنه خیلی هم ممنون(اما تو دلم گفتم خدایا تو داری کارهارو انجام میدی).بعد اون مربی بدنسازیه که رفته بود تعریف منو کرده بود برای مربی شدن تو این باشگاه. ایشون دارن از این باشگاه میرن و دارن میرن توی همون باشگاه و تو دیدار حضوریشون با مدیر اون باشگاه دوباره تعریف منو کرده بودن و گفته بودن که بهترین مربی بوکسی که میتونید هم از لحظ فنی و هم از لحاظ شخصیتی ورفتاری پیدا کنید اقای رجایی هستن.و بعدش اومدن به منم گفتن که من تعریفتو اونجا کردم و اونجا تو دل باشگاه بدنسازی یه سالن بزرگ داره مخصوص ورزش های رزمی و تو باشگاه سونا و استخر و جکوزی داره و یک باشگاه خیلی خفن و با امکانات و لاکچریه و بیا تا یه روز بریم اونجا رو ببین و صحبت کن. و من دو سه روز بعد با ایشون رفتم اونجا خیلی عزت مندانه اول ایشون خیل برخورد صمیمانه و دوستانه ای انجام ندادن و حتی یکمی هم معطلمون کردن که من یکم این رفتار برام قابل تحمل نبود و من به استاد بدنساز گفتم که اگر فکر میکنید کار دارن بریم یه وقت دیگه بیایم چون من برای خودم ارزش قایل هستم حالا اوشون هرکی میخوان باشن اصلن ثروتمند ترین فرد دنیا . اما یکم صبر کردیم و بعد ایشون مارو دعوت کردن تو دفترشون ( البته باشکاه یک هفته اینده افتتاح میشه و در حال تکمیل فضاها و پرسنال هستن) و بعد من یه جورایی دلیل مقاومت و برخورد ایشون رو دیدم و فهمیدم که به خاطر فرکانس های اون استاد بدنساز و میزان خود ارزشیشون بود.ومن با توکل به خدای مهربان خیل محکم و با صدای رسا از توانایی هام صحبت کردم از سابقم تو هنرهای رزمی گفتم و خلاصه سعی کردم خیلی خوب خودمو تبلیغ کنم و ایشون هم برخورد مناسبی با من داشتن و گفتن بسیار عالی مدارک مربیگریتون و احکام قهرمانیتون و یک صفته 50 میلونی و حالا یک سری کپی مدارک برام بیارین و انشاالله به محض افتتاحیه باشگاه اینجا در اختیار شماست و البته که ما به اندازه توانایی و پتانسیل مربی که چقدر میتونه شاگرد جذب کنه کلاسهارو به مربی ها میدیم حالا شما شروع کن تا ببینیم چی میشه و من هم با کمال میل پذیرفتم و پیش خودم گفتم این هدایت از طرف خدای منه و یه من گفته تا برم قدم بعدی.و خدا این شجاعت و این اعتماد به نفسو بهم داد که من خودمو به عنوان بهترین مربی منطقه ببینم با این که من کلن 1 ساله که مهاجرت کردم به تهران.اما خداوند داره قدم به قدم به پیشرفت من کمک میکنه و من به توانایی هایی که خداوند به من داده ایمان دارم

    خلاصه رفتیم که مدارک رو براشون بیاریم.

    بچه ها من هیچ مدرک مربی گری نداشتم تو هیچ رشته ای فقط احکام قهرمانی و مدارک ارتقا درجم تو سیستم های مختلفی که آموزش دیده بودم که خودش یه دنیاااا میرزه اما مدرک فدراسیونی حتی یک مربی گری ساده درجه سه هم ندارم این خب خیلی دلیل بزرگی بود که ترس بر من غلبه کنه که تو که مربی گری نداری اونا تو رو ردت میکننو از این حرفا.

    اما اما من اواخر سال 97 توی یک دوره مربیگری عملی شرکت کرده بودم که برای سیستم گراپلینگ ( کشتی تسلیمی) بود که یکی از تخصص هام هست و اصن هیچ ربطی به بوکس نداره تازه همونم میگن شما باید حکم مربی گری درجه سه داشته باشی تا اون مربی گریت اعتبار داشته باشه و از این چرندیات که من اصن حوصلشو ندارم و اصن چیزی هم یاد نمیدن ای کاش یه چیزی یاد میدادن که ادم به انگیزه بده مدرکشو بگیره.و این خودش یه ترمز بزرگ بود که من مثلن برم به باشگاه های عمومی درخواست بدم که من سانس میخوام.

    خلاصه این دوره رو من اواخر سال 97 شرکت کردم و بعد از یکسال بعد این احکام رسیده بود به دست استادم که ما باید این احکام رو میرفتیم از استادم میگرفتم و خب من تقریبا سال 99 من از استاد قبلیم که 10 سال پیشش بودم جدا شدم تا برم تو مسیر جدید و قابل پیشرفتم حرکت کنم. و یادمه 2 سال پیش که میخواستم از کلاسهای کوچیک مربیگری و خصوصی شروع کنم یک مقدار ذهنم درگیر این نداشتن حکمه میشد برای همین زنگ زدم به استادم و گفتم که اگر میشه این حکم گراپلینگه منو بدین و گفت اشکالی نداره بهت میدم اما تا مربیگری درجه سه نداشته باشی اعتباری نداره.گفتم خب باشه و نرفتم که بگیرم ( البته یک بارهم اقدام کردم که برم بگیرم اما دیدم واااقعا سوالاتش چرته و اصن هیچ ربطی به من و مربیگری من و بوکس نداره و نخوندم رفتم سر امتحان و مردود هم شدم. اما من کارمو ادامه دادم و اموزش هامو به صورت خصوص و نیمه خصوصی ادامه دادم)

    خلاصه گذشت تا همین قبل از عید امسال شاگرد ارشد استادم به من زنگ زد و گفت که یه کد پستی برام بفرست تا من این حکم مربیگریتو برات ارسال کنم باید تا قبل از سال جدید بری تو سایت و این احکامو ثبت کنی وگرنه دیگه نمیشه ( که از این دیگه نمیشه ها قبلن خیلی بود و بعد اتفاقا میشد) خلاصه این حکم مربیگری برای من ارسال شد و من طبق روال گذشته از اونجایی که احکام فقط یک تیکه کاغذ هستن من اونارو گذاشتم تو کمدم.و من حتی نرفتم ثبتش کنم. بعدم که چند روز پیش که رفتم ثبتش کنم دیدم نمیشه گفتم خب اشکال نداره امید به خدا.

    تا رسید به این قضیه که من قرار شد مدارکمو ببرم برای اون باشگاه.حقیقتش تا گفت مدارک.من به استاد بوکس جدیدم گفتم که استاد برام بپرسین کی دوره مربیگری هست تا من برم شرکت کنم چون ایشون عضو هیت هستن و ایشون هم گفتن باشه برات میپرسم که بری اما خب اگر هم برم چند ماه طول میشکه. خلاصه نجوا میومد که تو مربیگری بوکس نداری این مربیگری گراپلینگه قبول نمیکننو فلان.تا امروز که تصمیم گرفتم همین احکامی که دارم و همین مربیگری گراپلینگمو ببرم و بگم که آقا بفرمایید اینم مدارک.یه ذره نجوا ها بودن اما یه ریمیکس از فایلهای توحیدی استاد دارم که کوتاهه ولی خیلی ایمان بهم میده. چند بار تو مسیر گوشش کردم و به طرز عجیبی احساس توکل شدیدی بهم دست داد و گفتم امید به خدا میریم که انجامش بدیم.

    زنگ زدم بهشون و گفتم که دارم میام گفت بیا.رفتم خیلی شیک و مجلسی و عزت مندانه پیششون که رفتار خیلی صمیمانه ای هم این سری انجام دادن و محترمانه .منم خیلی محترمانه یه یک کیلو حکم بهش دادم که یه 5 دقیقه ای همینطور داشت ورق میزد .خلاصه گفت مربی گریت کو گفتم اوناها همون گراپلینگه گفت اهان . گفت گراپلینگ چیه گفتم همون ترکیب هنر های رزمی دیگه . گفت اهان خیلی هم عالی (البته ناگفته نماند من 10 سال کارم مبارزات ترکیبی و هنرهای رزمی بودم چندین مبارزه آزاد داشتم که احکامشم دید)

    و البته میدونم که اونا بیشتر کار و شخصیت طرف براشون مهمه نه احکامو این داستانا.و پیج من نمایانگر علمو دانش و مهارت هام هست من تو عمل نشون دادم همه چیرو نه تو حرفو مدرک) خلاصه که خوشحال از ایجاد همکاری و خب چندتا پیشنهاد هم بهشون دادم برای قسمت سالن رزمی و در کل حرفشون این بود که شما اینجا فعالیت کن اگر جذب مخاطبت بالا باشه که کلی سانسو امکانات در اختیارت میگذاریم اصن فضای اختصاصی بهت میدم .خلاصه داشتم پیش خودم میگفتم خدایا دمت گرم چقدر خوب همه چیزو مدیریت میکنی دقیقن زمانی که این حکمه نیازم میشه اینو به دستم میرسونی واقعا که دمت گرم داری کار هارو انجام میدی و همیشه منو در زمان مناسب در مکان مناسب با ادمای مناسب قرار میدی خدای شکرت راضیم ازت دمت گرم.

    بعد اتفاقا بهم گفت اگر کسی رو سراغ داری که ادم درستی باشه برا رسپشن بهم معرفی کن گفتم باشه حتما . که اومدم بیرون یاد یکی از همین شاگردهام افتادم که پسر خیلی خوبیه وقبلن تجربه بوفه داری باشگاه بدنسازی رو داشته و دوست داشت که دوباره بوفه باشگاه داشته باشه و تازه مغازه کافیشاپشو بسته بود و بیکار بود البته تدوین و فیلم برداری هم حرفه ای بلده و از قبل از عید افتاده بود تو خونه افسرده شده بود گفتم امید به خدا بزار یه زنگ بهش بزنم بگم همچین موقعیتی هست . زنگ زدم بهش و گفت اتفاقا حالم بهتره رفتم استدیو دارم فیلم ادیت میکنم بهش گفتم خب کار چیکار میکنی گفت هنوز هیچی این استودیو هم که میخواد ببنده . گفتم خب اینجا یه باشگاه خیلی خفن داره باز میشه و نیاز به یک رسپشن (پرسنل پذیرش و ثبت نام)اگه اوکیی که همین الان تاکسی بگیر برو پیش فلانی فقط تو شروع کار در مورد حقوقو پولو اینا حرف نزن فقط جلب اعتماد کن بعد خودتو تو کار نشون بده و بعد نسبت به ارزشی که ایجاد میکنی دریافتی بگیر(چون قبلن چندتا کارو به خاطر حقوق پایینش رد کرده بود بهش گفتم این شروعی دوبارست برات از این حالو هوا درت میاره و پیشرفتت میده با همین شروع کن) . و گفت اره میرم و همون موقع زد بیرون و رفت پیشش و جالبه که برای بوفه ی باشگاه گرفته بودش به صورت همکاری چون هیچ وسیله ای نداشت و پولی هم نداشت که وسیله بخره و صاحب باشگاه گفته اشکال نداره من خودم برات تجهیزش میکنم تو بوفه رو بگیر به دست. ببین اکافیه تو بخوای یه کاری رو انجام بدی خدا برات انجام میده و ما دستانی هستیم از دستان پروردگار برای هم. بعد اومد بیرون و خوشحال بهم زنگ زد و تعریف کرد و گفت اتفاقا خیلی خوشش اومد که وقتی بهش گفته بود که چقدر حقوق مد نظرته گفته بود من بیشتر هدفم اینه که مجموعتون راه بیفته و شما کار منو تو عمل ببینید حالا بعد در موردش صحبت میکنیم و همین شد که گفت تو بیا بوفه رو بگیر دست.

    بوفه ای که برای یکی از بهترین باشگاه های ایرانه ها.خیلی شیکو خفنه. و نیاز به یک فرد مناسب داره. تا همین قبل از اینکه این شاگردمو بفرستم اونجا گذاشته بود برای کرایه که خیلی مبلغ بالایی هم بود انگار یک مغازه وسط شهر کرایه کردی)

    خلاصه از این قضیه هم خیلی خوشحال شدم که دستی شدم از دستان خداوند و آرزو میکنم که انشاالله رشد پیشرفت خیلی خوبی باشه برای هممون اگر خودمونو تسلیم هدایت الله کنیم.

    خدارو شاکرم که کمکم کرد این کامنت طولانی رو بنویسم باشد رد پایی از روند رشد و پیشرفتم و هدایت الله. امید وارم که برای دوستان هم مفید واقع بشه.

    به خدا همه چی عزت نفسه همه چی عزت نفسه خیلییییی مهمه . خدارو شاکرم یه یکی ار دانشجوهای دوره عزت نفس هستم که وااااقعا این دوره عالیه و اصلن بمبت میکنه برای حرگت کردن و اعتماد به خدا و نگران نبودن در مورد نظر دیگران.به قول استاد میگه باورت این باشه که تو برو تو دل کار اون مثل کوه پشتته

    خدایا شکرت استاد جانم خیلییییی خیلییییی خیلییییی ازتون سپاسگذارم که عاشقانه دارید به ما کمک میکنید و دستی هستین از دستان پروردگار خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      زینب زارعی دوست گفته:
      مدت عضویت: 879 روز

      سلام علی اقا گرامی

      اااااااااافرین چقدرررررررر عااااااالی نوشتی چقدررررررررر پر انرژی چقدررررررر عزت نفس اااااااافرین به اینهمه قدرت و شایستگی چقدررررر از کامنتت لذت بردم چقدرررر انرژی گرفتم چقدررررر خوشحال شدم از پیشرفتت چقدر شاد شدم که هم خودت پیشرفت کردی با قدرت و عزت نفس بالا هم دست خدا شدی واسه ترقی و پیشرفت دوستت

      چقدررررررر از ترقیت خوشحالم امیدوارم روز به روز بیشتر و بیشتر پیشرفت کنی و جواب قلب مهربونت رو از خدا بگیری

      امیدوارم اینقدررررررر از شغلت پیشرفت کنی که دیگه بالا دستی نداشته باشی امیدوارم خوشبخت ترین فرد روی زمین بشی

      بازم میگم از کامنتت خیلی انرژی گرفتم و شاد شدم ممنونم ازت

      از خدا واست خنده از ته دل و گریه از سر شوق رو خاستارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        علی میرفخررجایی گفته:
        مدت عضویت: 1497 روز

        سلام زینب خانوم عزیز

        خیلی ممنونم از حس تحسینی که نسبت من به داری

        خوشحالم که شما هم تو مسیر رشد و سعادت هستی،

        این کامنتو من تقریبا یک ماه پیش نوشتم و کلیییی اتفاقای عالی برام افتاده کلی شاگرد جدید

        کلی درآمدم افزایش پیدا کرده،

        و جالبه تو همین یک ماه ،الان که دوباره کامنتمو خوندم میبینم چقدر اون موضوعی که می‌خواسته منو بترسونه مسخره بوده،

        و این چقدر ایمانمو بیشتر کرد برای کارای بزرگتر برای تغییرات بزرگتر،

        هر جا از کسی حساب نبردم و به خدا توکل کردم و برخورد صحیح داشتم کارام به بهترین شکل ممکن پیش رفته،

        من هم براتون آرزوی بهترین هارو دارم آرزوی عزت نفس اعتماد به خداوند و خودتون،ارزوی ثروت مندی ،ارزوی خوش بختی،ارزوی حال خوب در هر لحظه رو براتون دارم،

        موفق و پیروز باشی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مریم دروگر گفته:
    مدت عضویت: 865 روز

    سلام خدمت خانواده بزرگ عباس منش، خیلی خیلی خوشحالم که به این جمع پیوستم، من کارشناس پرستاری 24 سالمه،و وقتی وارد بالین شدم و فضای مسموم بیمارستان متنفر شدم از کارم و ناگفته نماند مدار اون موقع پایین بوده،خلاصه از خداوند هدایت خواستم و به مکان بهتری هدایت شدم و با یک استاد بنامی جلسات خود آگاهی برداشتم و ایشون واقعا کمک کننده بودم و سپاسگزار خداوندم هستم،اما هنوز باور هوایی در ذهنم وجود داشت که باعث میشد برپایه هرچی سختی بیشتر بعداً نعمت بیشتر پیش برماما دریغ از اینکه سختی تموم شده و به راحتی برسم،تا اینکه عمیقا از خدا خواستم گره کارم باز کنه و با استاد عباس منش عزیییز باور ترمز دارم رو از بین ببرم هرچند کمتر کنم،و بدونم این طبیعیه که ما در رفاه و سلامتی….باشیم…. و بعدحدود 6ماهی بود که از فایل رایگان استاد استفاده کردم،و استارت کار رو با فایل عزت نفس زدم،و تمرین جلسه 1خدای من عالی بود،تصمیم به تعویق افتادم رفتن به جایی و پرزنت کردن خودم و درخواست کار دادن بود،باورتون نمیشه به چه راحتی در جایی عالی مشغول شدم…هرچند بازم باید روی خودم و مدارک کار کنم تا بجای بهتر پول و رفاه و سلامتی بیشترهدایت بشمممم…مچکرم استاد و خانم شایسته عزیییز…مطمینم که این کامنت رو میخونید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    مریم دروگر گفته:
    مدت عضویت: 865 روز

    سلام خدمت خانواده بزرگ عباس منش، خیلی خیلی خوشحالم که به این جمع پیوستم، من کارشناس پرستاری 24 سالمه،و وقتی وارد بالین شدم و فضای مسموم بیمارستان متنفر شدم از کارم و ناگفته نماند مدار اون موقع

    ام پایین بوده،خلاصه از خداوند هدایت خواستم و به مکان بهتری هدایت شدم و با یک استاد بنامی جلسات خود آگاهی برداشتم و ایشون واقعا کمک کننده بود و سپاسگزار خداوندم هستم،اما هنوز باور هایی در ذهنم وجود داشت که باعث میشد برپایه هرچی سختی بیشتر بعداً نعمت بیشتر پیش برم اما دریغ از اینکه سختی تموم شده و به راحتی برسم،تا اینکه عمیقا از خدا خواستم گره کارم باز کنه و با استاد عباس منش عزیییز باور ترمز دارم رو از بین ببرم هرچند کمتر کنم

    ،و بدونم این طبیعیه که ما در رفاه و سلامتی….باشیم…. و بعدحدود 6ماهی بود که از فایل رایگان استاد استفاده کردم،و استارت کار رو با فایل عزت نفس زدم،و تمرین جلسه 1خدای من عالی بود،تصمیم به تعویق افتادم رفتن به جایی و پرزنت کردن خودم و درخواست کار دادن بود،باورتون نمیشه به چه راحتی در جایی عالی مشغول شدم…هرچند بازم باید روی خودم و مَدارم کار کنم تا بجای بهتر پول و رفاه و سلامتی بیشترهدایت بشمممم…مچکرم استاد و خانم شایسته عزیییز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    مهدی آریافر گفته:
    مدت عضویت: 845 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و دوست داشتنی و سرکار خانم شایسته بزگوار .من تو دیدگاه بچه ها خوندم که تو قدم اول دوره عزت نفس یه تمرینی وجود داره برای سنجش عزت نفس فعلی خودمون ولی من اون رو پیدا نکردم شاید تو تمرینات دوره قبل بوده و تو اپدیت جدید حذف شده ….من تازه این دوره رو تهیه کردم و میخوام با قدرت و اصولی از ابتدا پیش برم پس تو این مسیر راهنماییم کنید .سپاس گذارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    سحر احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2574 روز

    سلام به همه دوستان

    خدایا نمیدونم چطوری از استاد و مریم جان تشکر کنم. این فایل نشانه من بود. چقد خوب نوشتید. من مدتها هست که دارم روی خودم کار میکنم. چون کمالگرا بودم یا بهتر بگم هستم. همیشه سعی میکنم هرکاری به بهترین شکل باشد و همین باعث میشد خیلی از کارها را ادامه ندم. اما چقد این متن به من کمک کرد باور نمیشود. شما تمام نقاط ضعف من گفتید من فقط چون فهمیدم همش بخاطر کمبود عزت نفس. سعی میکنم انجامشون بدم.

    خدایا شکرت بابت این متن زیبا. خدایا شکر بابت آشنایی با این سایت.

    خدایا شکر بابت قسمت نشانه امروز. چقد این قسمت بمن کمک کرده شاید هیچکس باور نکند. همیشه وقتی میام نشانه را چک میکنم دقیقا همون مشکل که اون روز دارم بهم میگوید. خدایا ممنون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    فرشته گفته:
    مدت عضویت: 1620 روز

    با سلام خدمت استاد گرانقدر و خانم شایسته مهربان و همه عزیزانم در این خانواده بزرگ

    من پس از تهیه دوره 12قدم استاد و انجام تمرینات و دیدن تحولات عظیم و خوشایند در زندگی ام و مشاهده تغییرات بنیادین بی نهایت درخشنده در همه جنبه های زندگیم متوجه شدم که علت تاخیر در خواسته هایم و پاشنه اشیلم عزت نفسم بوده و سپس تصمیم به تهیه دوره عزت نفس گرفتم که با کار کردن روی عزت نفسم همه آنچه از خوبی از خودم سلب کرده بودم و ظلمی که سالیان سال به خودم کرده بودم رو جبران کنم و خود وجودیم رو درمان کنم

    متاسفانه بعد از کار کردن روی خودم و انجام تمرینات این دوره چنان طوفانی به زندگی من افتاده هر ثانیه فکر میکنم پایان دنیاست. چنان پر قدرت دارم با این طوفان دست و‌پنجه نرم میکنم که هر روز صبح وقتی از خواب بیدار میشم از این که هنوز زنده ام متعجب میشم … دلم نمیخواد از اتفاقات منفی بگم ولی به یکباره از نظر روابط عاطفی و مالی چنان زمین خوردم که بلند شدنم فقط میتونه یک معجزه باشه ، دیگه هیچ راهی به ذهن منطقی من نمیرسه و فقط خدا میدونه که چی میشه.. وقتی متوجه شرک خودم شدم تصمیم گرفتم قدرت رو از بقیه بگیرم و بدم به خدای خودم نفهمیدم چطور زمین خوردم که دیگه یک قدمی خودمم نمیبینم.. الان همینطوری داره مثل بارون اشکام میاد . تو نبرد سختی قرار گرفتم که تنها کاری که الان فقط تونستم بکنم تسلیم شدنه .. هر دو دستم جلوی خدا بالاست و میگم دیگه تمومم و هیچ گزینه روی میزی ندارم … میدونم وقتی تو مسیر آگاهی و راه درست هستیم هر اتفاقی حتی به ظاهر ناخوشایند قراره ما رو به خواسته مان نزدیک کنه ، میدونم تضادها بخشی از زندگیه ، میدونم همه آگاهی های ارزشمندی که از استاد عباسمنش عزیزم یاد گرفتم و هنوزم تو این شرایط سعی میکنم تو‌مسیر باشم اما نمیدونم چی میشه . من از این طوفان جون سالم به در میبرم یا نه !

    من نمیتونستم بنویسم حال خوشایندی نداشتم یکی دو بار در قالب وویس ایمیل دادم به استاد.شرایط مشابه خودم تو سوال و پاسخ های سایت پیدا نکردم امروز تصمیم گرفتم از دوستان عباسمنشیم کمک بگیرم شاید کلام شما بتونه انگیزه بخش ادامه راهم باشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      ابوالفضل گفته:
      مدت عضویت: 1111 روز

      سلام

      فرشته عزیز

      من الان در این تاریخ در شرایطی تقریبا مشابه اون روز تو هستم

      میخاستم بدونم نتیجه توکلت چی شد و الان کجایی

      میدونم پاسخ تو هم برای من و هم برای نفرات بعدی خیلی میتونه چراغ راه باشه

      خوش به حالت ک خداوند بهت توفیق داد و توکل کردی بهش

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        فرشته گفته:
        مدت عضویت: 1620 روز

        سلام ابوالفضل جان

        چقدر دیر پیامتو دیدم

        امیدوارم الان اوضاع بر وفق مرادت باشه الان تقریبا یکسال و نیم از حال اون روز و شبای من میگذره

        خدا میدونه چی گذشت اما نتایج امروز برام پر از خیر و برکت بود

        بصورت تکاملی روی مدارهای خوب مالی و عاطفی قرار گرفتم و امروز همه چیز به مراتب بسیار برام عالی تر شده

        خیلی سعی کردم تو اون بحران جسم و روح خستمو بکشم بیرون و همچنان تو مسیر بمونم و امروز خداوندم رو سپاس میگم که اون چالش ها برام پیش اومد چون درس‌هایی رو پاس کردم که برام لازم بود به قول استاد نباید میزاشتم جهان با چک و لگد بهم هشدار بده امروز اما از خودم راضی ام دارم نتایج کارهای درونیم توکلم و تسلیم بودنم رو میبینم و هر روز شاهد معجزات پروردگارم

        از صمیم قلب برات آرزو میکنم غرق در نور و آرامش باشی و امیدوارم پیامم رو ببینی و از نتایج فوق العادت بنویسی

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    فهیمه طاهری گفته:
    مدت عضویت: 1413 روز

    سلام به استاد عزیزم وهم دوره ای های خوبم

    خداروشکر که هر روز دارم هدایتی زندگی میکنم

    و به طور معجزه وار هدایت شدم به این دوره بینظیر که بعد از دوماه فقط گوش کردن به دوتا فایل نتایج بینظیری گرفتم و اینقدر به توانایی های خودم ایمان آوردم که دیگه هیچ کاری برام غیر قابل انجام نیست و هر چیزی که میشه و برام پیش میاد میگم من میتونم و من توانای انجام هر کاری رو دارم

    استاد من تو آرایشگری تو زمینه پوست کار میکنم البته تازه کارمو شروع کردم وتو سالن یکی از نزدیکان مشغول به کار هستم دو هفته پیش صاحب سالن زنگ زد و گفت که من انگشت دستم ترک برداشته وکلی مشتری کوتاهی هست تصمیم دارم بگم مشتری ها بیان وتو براشون کار انجام بدی ومن که فقط یه مدل مو اونم ساده بلد هستم و فقط تو اوقات بیکاری میرفتم و نگاه میکردم به کوتاهی مشتری ها (اینم بگم که مشتری های سالن همه سطح بالا خیلی حساس هستم) قبول کردم و گفتم که انجام میدم بعد اینکه قبول کردم خندم گرفت و به خودم گفتم من این اعتماد به نفس از کجا آوردم که این همه با خیال راحت قبول کردم آخه من که خیلی این کار وبلد نیستم از طرفی هم مشتری ها خیلی حساسن ولی استاد من با اعتماد به نفس کامل به بهترین نحو ممکن کارمو انجام دادم طوری که مشتری ها واقعا از کارم راضی بودن و فکر میکردن من چندین وقته دارم کار میکنم و تجربه دارم و تمام این نتایج بخاطر اینه که من به توانایی های خودم ایمان آوردم و به خودم میگم من هم میتونم از پس همه کار بر بیام خدارو شکر میکنم که هدایتم کرد به سمت این دوره من وقتی کارمو شروع کردم فهمیدم که برای موفق شدن نیاز دارم که رو اعتماد به نفسم کار کنم وار خدا خواستم که این دوره رو داشته باشم وقتی این درخواست کردم اون روز هیچ پولی تو کارتم نداشتم ولی تا مرحله آخر خرید دوره تو صفحم پیش رفتم و گفتم خداجونم من به این دوره نیاز دارم وباورتونم نمیشه بعد نیم ساعت یه تماس داشتم که 2میلیون به حسابم پول واریز شد و من همون لحظه دوره رو خریدم وهر روز بابتش خداروشکر میکنم

    استاد ازتون واقعا ممنونم بابت مطالب بینظیرتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای: