عشق واقعی از دیدگاه استاد عباس ‌منش - صفحه 8

709 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    Ramin گفته:
    مدت عضویت: 3301 روز

    سلام به همه دوستان و عباس جون

    داشتم به صحبتهای این فایل فکر می کردم، در مورد اینکه لازم نیست تو روابط، شما اون رابطه ای که دوست دارید را در طرف مقابل درست کنی ،بلکه شما با کار کردن روی خودتون و انجام اعمال ناشی از اون خواستتون ،میتونین اون ارتباط و اون شخص مقابل را در زندگیتون جذب کنید.

    تجربه من در این مورد روی حیوانات است، شاید تعجب کنید که چطوری میشه آدم یک حیوانی رو بدون آموزش دادن دقیقا مثل همون ارتباطی که میخواهد داشته باشه.

    داستان شاید از زمان بچه گی من شروع بشه که ما چند تا گربه تو حیاط مون داشتیم و من خیلی با هاشون بازی می کردم و عاشق اون صدایه قور قورشون بودم (گربه دوستان این صدا رو می شناسند) که وقتی تو بغل آدم آرامش داشتند،این صدا از درونشان بیرون میامد.دیگه بعد از دوران بچه گی و زندگی در آپارتمان و ازدواج هیچ وقت دیگر با حیوانات و گربه ها ارتباط نداشتم. مخصوصا چون همسرم مثل خیلی از خانمها از گربه ها میترسید و از تماس با آنها چندشش میشد هیچ وقت به فکر نوازش و نگه داشتن آنها در منزل و حیاط نبودم . چون همیشه فکر میکردم دوست داشتن آنها منجر به ایجاد نوازش و شاید نگه داشتن آنها در منزل می‌شود که اصلا با توجه به اخلاق همسرم غیرممکن بود.

    الان من چند سالی هست که تو فرکانس سایت و صحبتهای عباس جون هستم و شروع کردم به توجه به خواسته هام که یکی از اینها عکس گرفتن از طبیعت و گلها بود کم کم این تبدیل شد به عکس گرفتن از پروانه هاو زنبورها و حشرات و سپس تبدیل شد به عکس گرفتن از گربه ها (بخصوص) وسگها در حالت فیگورهای مختلف،تا اینکه این توجه تبدیل شد به تهیه غذای آماده گربه و سگ و غذا دادن به گربه و سگهای خیابانی و جاده ای( در هنگام سفر).

    کم کم این توجه و غذا دادن و عکس گرفتن تبدیل به نوازش کردن شد(علیرغم دوست نداشتن همسرم ) و کم کم حساسیت های همسرم هم کمتر شده بود . ولی میدونستم که هر وقت گربه ای رو نوازش می کردم نباید به جایی دست میزدم و حتما باید با آب و صابون دستام رو می‌شستم. در واقع فرکانسی که من داشتم به کائنات می فرستادم، دوست داشتن حیوانات بخصوص گربه ها بود علیرغم ترس همسرم ولی من کار خودم رو میکردم ، غذا دادن، عکس و فیلم گرفتن از آنها و گذاشتن در صفحه اینستاگرامم.

    تا اینکه چند وقت قبل همسرم که از باغ پدر خانمم بر میگشت گفت یک گربه ای تو باغشون آومده که خیلی دوست داره نوازش بگیره، تا اینکه من خودم هفته های بعد اومدم و دیدمش، واقعا هم همینطور بود . البته چون ظاهرش یک گربه زرد معمولی بود من اول زیاد خوشم نیامد ولی به مرور به علت علاقش به نوازش و مشت و مال، منو به خودش علاقه مند کرد. بطوریکه وقتی میرم تو چمنها میشینم و صداش می کنم میاد و خودش را به من می ماله و دیگه امروز اومد روی نیمکت و نشست کنارم، همینطور که نوازشش میکردم چشماش رو بسته بود و من با سیبیلاش بازی می کردم و اصلا چیزی نمی گفت. دیروز که داشتم نوازشش میکردم عین بچه سرش رو گذاشته بود توی دستم و خوابیده بود. کلا در تعجب بودم، که چطور میشه یک گربه باغی(خیابانی) اینقدر فهمیدن و تعلیم دیده باشه بطوریکه حتی موقع بازی و نوازش به هیچ وجه پنجول و یا گاز نمی گیره، یعنی واقعا مثل گربه های خانگی می مونه که از بچه گی تو خونه ها بزرگ میشن.

    بعد از گوش دادن کلیپ عباس جون در مورد عشق واقعی، یادم به این گربه افتاد . حالا که میشه یک گربه بدون آموزش و تربیت را اینطوری علاقه مند و با محبت طبق خواستت در کائنات پیدا کرد چطور نمیشه اون موقع یک نفر انسان با رابطه عاطفی مورد علاقت را در دنیا پیدا نکنی و یا بهتره بگیم در مسیر زندگیت قرار نگیرد.

    واقعا همینه وقتی تو به خواستت توجه بکنی و کاری به اطرافت نداشته باشی و حتی اندازه آزادی و اختیاراتت کارت رو انجام بدی، دنیا خودش برات درست میکنه و در مسیرت قرار میده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3361 روز

    سلام

    – فیزیکمان با شور و انرژی باشد و با نشاط باشیم

    – طبیعت آرام و دل آرام شما هم با هم یکی است

    – همه چیزهای خوب هست؛ فقط ما باید وارد مدارش شویم

    – وقتی که ما روی باورهای خود کار می کنیم هدایت میشویم به آدمهایی که هم فرکانس ما هستند.

    – تمرکز روی رابطه برای اینکه آدم خاصی را تغییر دهیم و با آدم خاص باشیم اشتباه است

    – کسی که در حال هدایت است می گوید که من خودم را لایق فردی میدانم که این خصایص را داشته باشد.

    – بر ترسهایت غلبه کن و راههایی را داشته باش که بر ترسهایت غلبه کنی

    – روی ترسهایت کار کن و از مرز محدودیتهایت بگذر

    – بخواه که اتفاقات خود را برای خودت بوجود بیاور

    – می توانی رابطه خوبی داشته باشی نه اینکه تو بخواهی آن را درست کنی ؛ روی خودت کار کن و بهترین آدمی که تو می خواهی هست و در آن مدار قرار میگیری

    – طوری زندگی کنیم که نه کسی نگران ما باشد و نه ما نگران کسی باشم

    – چیزی را که می خواهی بخواه و بگو؛ تا به آن فرد برسی نه اینکه فردی باشد که تو درستش کنی.

    – طوری باور داشته باش که نگرانی، از هیچی و هیچ کس را نداشته باشی

    – به خدا که توکل کنی؛ دیگر نگرانی وجود ندارد

    – توکل یعنی خدا حواسش به همه چیز هست و نگرانی معنایی ندارد

    – دو تا آدم ضعیف که خلا عاطفی دارند در ظاهر و بی جهت و بی معنی به هم عشق بورزیم که عشق واقعی نیست

    – برای خودت ارزش قائل باش ؛ روی روحت کارکن .

    – در رابطه طوری باید باشی، که نه قربانی شوی نه قربانی کنی

    – رابطه ای برقرار کنیم، که با هم لذت ببریم و رابطه ای از استقلال و احترام باشد.

    – رابطه ای باشد که هر کسی طبق علاقه اش باشد در هر زمینه ای مثل غذا و …

    – رابطه ای خوب است که چیزی برای پنهان کردن نباشد.

    – رابطه ای داشته باشیم که هر طور راحتیم زندگی کنیم و لذت ببریم واعتماد به هم داشته باشیم ؛ اگر مخفی کاری باشد و … این رابطه ایده ال است؟ نه

    – اگر در رابطه هستی که در آن مخفی کاری داری؛ یعنی این رابطه مشکل دارد و درست نیست.

    – وقتی که باورهای درست داشته باشی؛ با کسی در رابطه قرار می گیری که با تو کاملا اکی است .

    – نگاه به روابط وابستگی نباشد

    – ما یکسره در حال تغییر هستیم یک رابطه درست رابطه ای که هر کسی راحت باشد و با هم هم ازهم لذت ببریم

    – همیشه بهترین را بخواهیم

    – دنبال یک ویژگی باشیم که می دانم و دارم عمل می کنم و به نتیجه هم میرسم.

    – استانداردهای خودت را بالا ببر و همیشه این را بخواهم

    – همیشه همه چیز را نامحدود بخواه

    – رابطه لذت بخش بخواه

    – زندگی فرصت کوتاهی است و رابطه قشنگ بخواه که از آن استفاده کنی .

    – روی باورهایت که کار کنی؛ به آدمی برمی خوری که با هم مچ هستند و راحت زندگی میکنیم

    – رابطه درست رابطه ای هر کس در رابطه راحت باشد

    – قانون این نیست که در روابط آدمها عوض شوند . آدمها هستند و رابطه ای درست است که کسی که با ما مچ است با ما باشد

    – اینکه کسی که مناسب است در رابطه با من باشد ؛ کار جهان است و نه کار من و کار من این است که روی خودم کار کنم.

    – من روی خودم کار می کنم ؛ خداوندبهترینها رابه سمت من می آورد.

    – به خدا توکل کن و روی لیاقت خود کار کن

    – بهترین را می خواهی ؛ آیا خودت بهترین هستی؟ روی خودت کارکن و خداوند کار خودش را خوب انجام میدهد

    – دنبال تغییر کسی نباش

    – آدمها خودشان باید تغییر کنند و هر کسی روی خودش باید کار کند.

    – وقتی روی خودت کار می کنی کسانی به طرف تو می آیند که هم فرکانس با تو هستند.

    – نمیشه کویر را نگه داری و تویش برنج بکاری.

    – بزار خداوند تو را هدایت کند

    – برای خودت ارزش قائل باش

    – کاری نکن که احساس پوچی و بی ارزشی داشته باشی

    – طوری زندگی کنه که به قبل بر می گردی احساس لذت را داشته باشی

    – روی خودت کار کنی نیاز به نگرانی وکنترل طرف مقابل نیستی و این کار اصلا ارزش ندارد

    – خداوند می گوید مردان پاک برای مردان پاک و برعکس

    – وقتی قانون را میدانی و ایمان داری به درستی خداوند دیگه نگران بیرون نیستی و روی خودت کارمی کنی

    – رابطه ای درست است که راحت هستی واقعیت خودت هستی

    – رابطه ای برقرار کنیم، که از آن لذت ببریم در تمام جنبه ها.

    – استانداردهایمان را مشخص کنیم

    – هر چیزی را که بخواهیم میشود. به شرطی اینکه باورهای خوبی داشته باشیم

    – خدا راباور کن و نگران بقیه آدمها نباش.

    – هر کسی هر طوری خواست بزاریم باشد و روی خودمان کار کنیم

    – حرف مردم برایم مهم نباشد . حدی از اعتماد به نفس داشته باش که بزاریم هر کسی هر طور خواست فکر کند فکر کند.

    – باور فراوانی در همه چیز داشته باشیم

    – وقتی با کسی که هم فرکانس توست صحبت می کنی، داری از آن ارتباط لذت می بری.

    – خداوند همه چیز را با توجه به فرکانست به طرف تو می آورد را باور کنیم

    – اگر تو تغییر کنی آدمهای اطرافت هم تغییر می کنند .

    صحبتهای شما مثل همیشه عالی عالی عالی و عالیست

    باور ما ؛ راهبر ما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      علی فاضل گفته:
      مدت عضویت: 1936 روز

      سلام و ادب و احترام خدمت شما سرکار خانم آینا عزیزم

      بی نهایت سپاسگزارم از شما

      که اینقد دقیق قوانین رو شرح دادید.

      هر کجا هستید در پناه الله یکتا تندرست و سلامت و سربلند و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی.

      دست خداوند متعال نگهدارتان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1984 روز

    بنام الله که تنها فرمانروای دنیاست و

    بنام خالقی که من را خالق زندگی خودم قرار داد

    سلام به استاد عزیزم……….. مرد عمل ………… مرد شجاع ………….اسطوره بی همتا

    و سلام به خانم شایسته فداکار

    همینطور همفرکانسی های عزیزم

    بعد از دو سال و نیم کار کردن بر روی خودم که نزدیک به شش یا هفت ماهی هست که رسما از اموزه های استاد دارم بهره میبرم اگه کسی از من سوال کنه که این شش ماهی که از محصولات عباس منش استفاده کردی و جز اعضای سایتش بودی مطالبی که یاد گرفتی رو بخوای در یک جمله خلاصه کنی ….

    چی میگی…؟

    من این جمله رو میگم که کل این شش ماهی که از اموزه های استاد عباس منش استفاده کردم این رو اموختم که :

    <>

    .اگر بخوام کسی رو هم نصیحت کنم اون نصیحت اینه :

    <>

    به هیچ چیز دیگه ای کار نداشته باش ……..به واقعیتهایی که هم اکنون هست و وجود خارجی داره نگاه نکن ….

    اینها واقعیتهای کسانی هستن که با افکار خوشون با فرکانسهای خودشون به وجود اوردند……..قرار نیست با واقعیتهای حال حاضر و واقعیتهایی که گذشتگان ما به وجود اوردن زندگی کنیم….

    چیزهایی که تو بعنوان واقعیتهای حال حاضر می پذیری و پذیرفتی که همشون از جنس کمبود ومشکلات هست اونها از طرف کسانی خلق شدند که نوع نگاهشون از جنس فقر بوده ….نوع نگاهشون از جنس احساس بدی بوده که نتیجه اش به وجود امدن فرکانسهایی بوده که تو هم اکنون حاصل ان نگاه را در قالب مشکلات ..کمبود .. فقر … بیماری .. وغیره …..به شکل فیزیکی به عنوان واقعیت پذیرفتی …..

    در صورتیکه این واقعیت تو نیست ….این واقعیت کسان دیگریست …..

    ما خودمون قدرت خلق واقعیت رو داریم در ضمن قرار هم نیست که ما دیگران را تغییر بدیم ……..ما فقط میتونیم خودمون رو تغییر بدیم

    بقول استاد زمانیکه ما رو خودمون کار میکنیم و تغییرات ایجاد میکنیم جهان چاره ای نداره جز اینکه به فرکانسهای ما پاسخ بده …جهان وظیفه اش اینه ….

    در حقیقت سیستمی که خداوند برای جهان تعریف کرده غیر از این نیست ….

    فرمان ماشین خلق خواسته هامون در دستان خودمان هست نه دیگران …

    این ما هستیم که خودمون رو به هرکجا که بخواهیم هدایت میکنیم ….

    دیگران هیچ نقشی در بازیگری ما ندارند ..

    سناریو نویس زندگی مان … خود ما هستیم نه شخص دیگری ….

    واقعیتها سر جاشون هستن ما قرار نیست کسی رو تغییر بدیم …..ما واقعیت خودمون رو خلق میکنیم پس واقعیتهای حال حاضر رو بعنوان واقعیت خودت نپذیر ….قبولشون نکن ….

    واقعیت رو تو خلق میکنی …هر کسی واقعیت زندگی خودش رو ….خودش خلق میکنه …

    احساست رو خوب نگه دار و طوری به مسائل نگاه کن که به احساس خوبی برسی ….

    انگار که واقعیتهای حال حاضر مثل یک وزنه ای هستن که به پای انسانها بسته شدند و جلو پرواز کردن راحت تر انهارو میگیره ….

    انگار که واقعیتهای حال حاضر هر شخصی که جنسش از کمبود ومشکلات هست دقیقا مثل یک سریشی هست که چسبیده بهش و هر کجا که میره همراهش هست ……….

    توی هر کشوری که میره همراهش هست و تو افکارش غوطه وره …..

    هر کجا هم که میری با هرکسی هم که همصحبت میشی سریع بعد از یه حال و احوال پرسی به یادت میاره تو رو به یاد اون وزنه های بسته شده به پات میاره ….

    تورو دوباره به یاد اون مشکلات و واقعیتهای حال حاضر …به یاد اون سریشها می اندازه

    این تو هستی که انتخاب میکنی …

    این تو هستی که با قدرت انتخابی که خداوند در اختیار تو قرار داده انتخاب میکنی که روی چه فرکانسی قرار بگیری ….

    در همون فرکانس بمانی …؟

    فرکانس غم و غصه یا همون مشکلات و سریشها ….

    یا فرکانس شادی … فرکانس زیباییها ………فرکانس موفقیتهای افراد…………. فرکانس فراوانیها و ثروت تنظیم میکنی همه چی به تو بر میگرده ….

    یکسری ادمها انگار که دیگه بریدن ….

    وقتی که سر صحبت رو باز میکنند از ۱۰کلمه ۸تاش در ارتباط با مشکلات و غم وغصه و بیماری هست ….وای چقدر وحشتناکه با این افراد همکلام شدن ……

    یا مثلا مسیری که قراره در کنار همدیگه تا مقصد قرار بگیرید …..حالا بماند که همین قرار گرفتن در کنار این جور ادمها … خود شخص فرکانسش رو فرستاده ………..من قبلا خیلی مراعات میکردم و روم نمیشد که به کسی که راجع به این مسائل صحبت میکرد تذکر بدم ….

    ولی باور کنید الان با قدرت و با جسارت تمام هر کجا که باشم بهشون میگم عزیزم میشه در این ارتباط دیگه صحبت نکنی …فرقی هم برام نمیکنه اقا باشه یا خانم……….

    حتی یه جمله هم داخل مغازه ام رو دیوار نوشتم

    هر کسی با انرژی مثبت بود از تخفیف ویژه ای برخوردار خواهد بود ….

    واقعا کسانی که احساسشون رو خوب نگه میدارن …. احساس خوبی ….وروحیه شادی دارند…. قابل تقدیر ند ….. باید بهشون جایزه داد ….

    چرا که چون این ادمها بر روی خودشون کار کردن و تلاش کردن که به این مرحله رسیدن … از درون با خودشون در صلح هستن ….. از درون با خودشون اشتی هستن …..یه جورایی توانایی در کنترل ذهن دارند ….که کار بسیار سختی هست…

    کاری که ما اینجا به خاطرش دور هم جمع شدیم

    من از همینجا به همشون درود میفرستم ….

    کاریه که خیلیها با وجود داشتن ثروت بی شمار ….از داشتنش محرومند … ( داشتن احساس خوب درونی )

    استاد عباس منش با نوع نگاهش به جهان و طرز تفکرش و انرژی که در کلامش به همراه داره دریچه جدیدی از جهان هستی رو در برابر دیدگان ما قرار داد و با به تصویر کشیدن واقعیتهای زندگیش برای ما دریچه جدیدی از زیباییهای جهان هستی و واقعیتهای جهان هستی را بر روی دیدگان ما گشود که با نوع نگاه ما به جهان در گذشته بسیار متفاوت بوده

    و نوع جدیدی از عشق را برای ما به تصویر میکشد

    که با تمام عشقهایی که تا به الان هر کسی در طول دوران عمرش تجربه کرده متفاوت میباشد

    و هم اکنون خودش در حال تجربه کردن و لذت بردن از عشق جدیدش و وصف حال و احساس ان و زیباییهای ان برای شاگرداش در قالب اموزش دادن و تغییر نگاه شاگرداش هست

    اما این دیدگاه و نوع نگاه و این اموزشها اجباری نیست برای شاگرداش …بلکه انتخابیست

    هر کسی که در این مدار و فرکانس قرار بگیره زندگی بسیار زیباتر و شادتر از گذشته خواهد داشت بطوریکه بازگشت به قبل هرگز امکان پذیر نمیباشد و هر کس که در رکاب عباس منش قرار گرفت جز محالات هست که به مسیر و زندگی قبلی خودش برگرده ….

    چون به حدی زیبایی …فراوانی …عشق و برکات و نعمتهای خداوند رو به وضوح در زندگیش تجربه میکنه که فقط یک دلیل میتونه برای برگشت به مسیر قبلی داشته باشه ….

    نبودن در مدار مناسب …..

    متشکرم ……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    هیچی گفته:
    مدت عضویت: 2418 روز

    استاد سلام. واقعا باورم نمیشه.

    بار ها و بار ها شده که یک مسئله توی زندگی من پیش بیاد، بعد بیام توی این سایت و ببینم یک فایل دقیقا با همون موضوع که درگیرشم شما به بهترین شکل صحبت کردید درموردش و گذاشتید روی سایت، گاهی فکر میکنم سایت شما با من هماهنگه یا من با سایت شما هماهنگم😅خلاصه بحث، بحث فرکانس و مداره.

    جواب مهم ترین سوال های ذهنم که همین دیشب باهاش درگیر بودم توی این فایل بود، و به بهترین شکل ممکن متوجه اشتباهاتم توی رابطم شدم،

    خدا رو شکر به خاطر هم مدار بودن با شما، واقعا شنیدن این حرفا نیاز بود. مچکرم❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    طاهره جان گفته:
    مدت عضویت: 2775 روز

    سلام استادم

    داشتم گوش میدادم یهو خواب اومد تو چشمام یهو گفتین اصلا نگرانی چیه

    من نگران هیچ کسی نیستم

    اصلا نیومدم که نگران کسی باشم

    چشمام باز باز شد تا اخر فایل

    من عاشق این دیدگاهتون شدم

    من دوره عشق و مودت تهیه کردم

    ولی تموم نکردم جلسه ۶

    استاد من همه اون ویژگی هایی که گفتین داشتم

    نگران باشم

    یکی نگرانم باشه

    بدون من جایی نره

    با هیچ زنی نخنده

    گوشیش نباید رمز داشته باشه داشته باشه من بدونم

    البته گوشی خودمم رمز نداشته داشته هم همه میدونستن

    استاد نگران بودم نگران همه اصلا من اومده بودم مواظب همه باشم

    من وابسته

    و دوس داشتم بقیه برا کاراشون وابستم باشن یکی ازم کاری میخاست خوشحال

    شوهرم دلم میخاست کارایی نتونه انجام بده

    تا از من بخاد

    واااااای خدایا و فکر میکردم همین خود زندگیه

    تا اومدم در این مسیر بهشتی

    با دوره پر بار ۱۲ قدم

    کرک و پرام ریخت

    گفتم ای وای استاد چب میگه

    داخل سفر به دور امریکا چیزایی که دیدم گفتم استاد چکار میکنه

    و کم کم پوست انداختم

    سریال شروع شد

    گفتم

    راحت مریم خانم هر کاری بخاد و استاد هرجا خوش باشن هستن

    اصلا بهم نچسبیدن

    و اینم باز

    ی تلنگر

    واااااای واااای

    با دوره عشق مودت که همزمان شد با قدم ۱۱

    دیگه ذهنم ریخت گفتم طاهره

    استاد چی میگه یعنی چی عشق اینه که تو فقط عشق بدی بدون جبران و توقع جبران ی صدم درصد

    و…

    و الان این فایل

    ریختم بخدا استاد طاهره دیگه کم کم داره ادم قبلی خدا بخواد تموم میشه باید تموم بشه باید تراشیده بشه و بشه

    باید ته مونده های باورای قبلی هم برن

    من عاشق زندگی هستم که دقیقا همین ویژگی ها داشته باشه

    آزاد رها

    خدای من

    عاشقتونم استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
    • -
      Beh Afarin گفته:
      مدت عضویت: 1912 روز

      به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا

      سلام عزیزم

      با خودن دیدگاهتون متوجه شدم که منم قبلا که ایده الامو در مورد ازدواج مینوشتم همش اینا رو میگفتمم

      حس میکردم عشق واقعی یعنی اینا

      واقعا بودنمون اینجا بهمون عشق واقعی رو نشون داد

      ممنونم عزیزم که این دیدگاه زیبا رو نوشتی تا با خوندنش تلگنری باشه برام

      در پناه خدا هر روزتون عالی تر و بهتر از دیروزتون باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        طاهره جان گفته:
        مدت عضویت: 2775 روز

        سلام عزیزدلم

        بنده محبوب خدا

        دوست ارزشمندم

        اره تا حالا هر چی دیدیم و شنیدیم و خواستیم و انجام دادیم

        همش اشتباه بوده

        آخه هر خواسته ای غیر از خدا باشه

        هر وابستگی

        شرک و اشتباهه

        به امید الله مهربان

        مجهز به الله اکبر

        پیش بسوی ساختن آدمایی متفاوت

        جهان در حال رشده و روز بروز همه چیز بهتر و عالیتر گلم

        در پناه الله یکتا

        آرزوی شادی و عشق و سلامتی براتون دارم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    آبتین حسینی گفته:
    مدت عضویت: 3840 روز

    درود الله ب شما استاد عزیزم

    یک دنیا ممنون از این همه آگاهی که به ما انتقال میدین، مطالبتون عالی بود و مفید ،

    استاد در ضمن تناسب اندامتون عالی شده،

    دارین مانکن میشین یواش یواش ،

    الله شما رو برای ما حفظ بکنه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    لیلا بشارتی گفته:
    مدت عضویت: 2401 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزم

    سلام به مریم الگو ومهربانم

    سلام به همه ی بروبچه های خانواده ی صمیمی عباس منش

    استاد در ادامه متوجه میشین که چقدر زمان مناسبی این فایل برای شخص من روی سایت اومد!

    من از بچه های 12قدم هستم والان تا قدم 11 پیش رفتم، وتقریبا دوساله که دارم روی خودم کار میکنم ونتایج خیلی خوبی توی تمام زمینه ها، چه مالی، چه عاطفی، چه روابط، چه توحید، چه آرامش وچه سلامتی وچه خوشبختی و…. گرفتم واز این بابت از خدای خودم سپاسگزارم که منو توی این مسیر هدایت کرد تا با استاد آشنا بشم وبتونم با ادامه دادن این مسیر زیبا، نتایج زیبایی رو کسب کنم.

    استاد عزیزم من قبل از این توی کامنت های قبلم، گفتم که دوسال قبل چه رابطه ی داغونی با همسرم داشتم، چقدرررررر نسبت به ایشون کنترل داشتم وخودمو عذاب میدادم، لحظه به لحظه ی زندگیم، توی نگرانی برای تمام امور همسرم سپری میشد، نگران مسائل مالیه ایشون بودم، نگران مسائل شغلیه ایشون بودم، نگران خورد وخوراک ایشون بودم، نگران وضعیت سلامتیه ایشون بودم، نگران وضعیت عاطفی وعشق وعلاقه ی ایشون به خودم بودم، نگران وفاداری وتعهد ایشون نسبت به من زندگیمون بودم، نگران تاثیر پذیری ایشون از خانوادشون وحتی از دوستانشون بودم، نگران رابطه ی محترمانه ی ایشون نسبت به خانواده ی خودم بودم، از اونجایی که من قبل از ایشون از همسر سابقم متارکه کرده بودم ویه دختر هم داشتم وایشون یه پسر مجرد واز خودم شش سال کوچکتر بود، نگران از دست رفتن رابطه ی زندگیمون بودم، نگران دیر آمدن وزود رفتن‌ها بودم، نگران پیام‌هایی که به گوشیه ایشون میومد بودم، نگران نصب برنامه اینستاگرام توی گوشیشون بودم، نگران تنها سفر رفتنشون بودم، وخلاصه این نگرانی‌ها هم منو توی یه عذاب ونگرانیه علیم نگه داشته بود گویی همیشه در قفسم، وهم ایشون روز به روز از این رابطه واز این ازدواج پشیمانتر میشد، وقتی میخواستم خودمو توجیه کنم برای تمام نگرانی‌هام، میگفتم آخه من عاااااااااااااشقتمممممم ومیخوام از دستت بدم، ومیخوام به تو صدمه ای برسه، شرک… شرک… شرک… انگار من خدا بودم وداشتم توی زندگی همسرم خدایی میکردم وانگار همسرم خدا بود واگه نبود زندگیه من تموم میشد،،.

    من با خدایی کردنم داعم مراقب همه ی امور زندگیه ایشون بودم، در صورتی که اگه توحید الانم داشتم میسپردم به خدا، خودش همه ی امور ایشون رو مدیریت می‌کرد چون خدا به یه اندازه به همه ی ما آدمها نزدیکه واگر شرک نداشتم وقتی شیطان ذهنم، درون منو مشوش می‌کرد وپر از نگرانی برای از دست رفتن یک رابطه، اگه توحید الانم داشتم، اگه عزت نفس الانم داشتم بهش میگفتم من یک زن پاک وپاک دامن هستم ومن یک فرد متعهد به زندگیه عاشقانه هستم، من به همسرم عشق می‌ورزم واین عشق درونی، عشق خدای درون من است که از طریق من به همسرم نثار می‌شود، واین عشق مقدسوپاک، لایق یه عشق پاکه، یه عشق خالص وناب، واگه همسرم لایق نثار این عشق پاک هست که خداوند از طریق وجود ایشان به من عشق می‌دهد واگر نه که باور به فراوانی دستان خداوند حتی برای پر کردن وجودمان از عشق الهی، کافی بود که آرامم کند به رهایی برسم، وابستگی‌ها را قطع کنم، این وابستگی‌ها وکنترل ها وچک کردن‌هایی که زنجیر طلایی به پای من بسته بود رنگش طلایی وبه رنگ عشق بود اما عنصرش از طلا نبود بلکه آهن زنگ زده ای با روکش طلا بود که به برکت استفاده از برنامه های استاد عزیزم که هدایت خداونده، تونستم حلقه های این زنجیر رو اول کم کم بتراشم وببینم طلایی به نام عشق نیست، بلکه آهن زنگ زده ای به اسم شرک وبی ایمانی است، به اسم ترس هست ووقتی به ماهیت اصلی این زنجیر وابستگی وکنترل پی بردم، فهمیدم چقدرررررر پوچ وبی ارزش است وشروع به پاره کردن حلقه حلقه های این زنجیر رنج آور کردم….

    زندگیه من متحول شد..

    بدون هیچ کار فیزیکی در برابر همسرم

    من فقط روی توحید وایمان خودم کار کردم.

    روی عزت نفس خودم کار کردم.

    روی احساس لیاقت وارزشمندیه خودم کار کردنم.

    من استاندارد خودمو اینطوری بردم بالا:اول خداوند رو نیروی درون خودم کشف کردم فهمیدم من چیزی جدا از خداوند نیستم واحساس من همیشه معیار سنجش رضایت ویا عدم رضایت وخوشنودی این نیروی درونی برای من شد.

    وقتی نگران چیزی میشوم حالا در این موضوع مثلا نگران رابطه ی خودم باهمسرم، ویا نگران امور مالی وروابط وکاریه همسرم میشوم، با خودم می‌گویم لیلا جان تو داری از مسیر درست، از صراط مستقیم خارج میشی، تو داری با نگران. شدنت، خداوند رو از خودت می رنجونی. این نگرانی یه هشدار که تو از مسیرت خارج شدی وبا تکرار باورهای توحیدی وباورهای فراوانی وباورهای لیاقت وعزت نفسم آبی خنک به روی آتش نگرانی‌هایم میریزم وخاموش می‌شود ومن نفسس میکشم ولذت میبرم از این فرصتی که خدا ند به من عطا کرده وبه قول استاد بسیار کوتاه است.

    با خودم میگم آقا، من پاکم، عشقم پاکه، من آدم درستی هستم، کارهای من درسته، پس لایق یه رابطه ی درستم واگه همسرم لایق یه رابطه ی درسته، لایق یه آدمه درسته، کارش درسته میمونه چون این قانون خداست وطبق آیات قرآن این قانون مردان پاک با زنان پاک ومردان ناپاک با زنان ناپاک، آدم‌های هم فرکانس باهم ادامه میدن وادمهای نا هم فرکانس ازهم جدا میشن، این یه قانونه.

    واما از اتفاقاتی که نتیجه ی این تغییر درونیه من بوده براتون بگم البته توی کامنتهای 12قدم کم وبیش گفتم ولی اینجا جاشه وباید بگم.

    اولین نتیجه ی این تغییر واین رهایی از بند خدایی کردن برای کارهای همسرم، راحت زندگی کردن خودم بوده، قبل از این تغییر، صبح با نگرانی چشمامو باز میکردم ومیگفتم آه چه روز مزخرفی، دوباره باید برم رستوران، باید با صدنفر سرو کله بزنم، باید صدتا کا رو ردیف کنم، به فلان کارگر حواسم باشه، کارشو درست انجام بده، فلان مشتری خانم خداکنه امروز نیاد چون احساسم نسبت بهش خوب نیست وفکر میکنم به همسرم نظر داره وخلاصه شروع یه روز عذاب آور منو مثل یه جسد متحرک

    میکشوند به رستوران، باید با ویزیتور نوشیدنی، گوشت ومرغ وسبزیجات سروکله میزدم، نگران پسرم بودم چون اون موقع سه چهار ساله بود، نگران دخترم بودم چون اون موقع مجرد بود و17، 18ساله بود….

    وهزاران رنج وعذابی که فقط وفقط خودم به خودم داده بودم ومیدادم.

    ولی بعداز تغییرم، تصمیم گرفتم همه چیز رو بسپارم به خدا، همه چیز رو وفقط از زندگیم لذت ببرم، همیشه تکرار میکنم «هرچه پیش آید خوش اید». هر اتفاقی برای من بیافته به خیر وصلاح منه. من لایق بهترین رابطه، بهترین زندگی وبهترین احساسم.

    وباورهای توحیدی خودمو محکمتر ومحکمتر ساختم وبه الهامات عمل کردم وقتی خدای درونم گفت مگه نمیگی سپردی به من، خوب دیگه نرو رستوران، بمون خونه استراحت کن، به همسرت چیزی نگو، خودش جای تو یه نفرو استخدام میکنه، وخدا شاهده که من عمل کردم بدون اینکه چیزی بگم، دیگه نرفتم وقتی همسرم پرسید لیلا جان نمیای پس؟ گفتم نه عزیزم میخوام استراحت کنم دیگه نمیام، میخوام از وجود بچه هام لذت ببرم وبه یه هفته نکشید که فردی رو استخدام کرد تا جای خودش کار کنه ومدیریت رستوران که قبلا با من بود رو خودش انجام داد، گاهی وقتا شیطان ذهن میومد میگفت پاشو، پاشو سر زده برو رستوران ببین چه خبره! ببین کارا خوب پیش میره! ببین اوضاع مالی اوکیه! بهم میگفت هیچ کس مثل تو نمیتونه مدیریت کنه! بهم میگفت برو سرزده ببین وقتی یه مشتری سانترال مانترال خانم میاد، برخورد همسرت چطوره؟! ومن تمام این نگرانی‌هایی که ذهنم به پا می‌کرد واتشی به جانم می انداخت رو با ایمانم با توحیدم با تکرار ارزشمندیم، خاموش میکردم، میگفتم من همه چیزو به خدا سپردم، خدا بهترین مدیره، وجای کن مدیریت میکنه از طریق همسرم واصلا در مدیریت خداوند، نیازی به مدیریت همسرم نیست چون همه ی اونایی که به نوعی به کار ما مربوط میشن، کارشونو درست انجام میدن. وبهش میگفتم توی باغ زیبا همه به گلهای زیبا نگاه می‌کنند، بو می‌کنند ولذت می‌برند وخدارو شکر می‌کنند ورد میشن، هر خانم زیبارو وجذابی که بیاد من نگران نیستم چون این طبیعی هستش که همسرم با نگاه پاکش زیبایی اونها رو تحسین کنه، چون اونها گلهای زیبای خداوند در باغ زندگی هستم وحتی خودمم گاهی با دیدن زنان زیباروی وجذاب با ذوق به همسرم می‌گویم نگاه کن احسان جان چقدر خلقت خداوند قشنگه واینا ادا درآوردن نیست، اینارو ساختم وقتی توی سفر به دور آمریکا دیدم استاد چطور داره از اون مدل های خوشگل وخوش اندام توی پارک فیلم میگیره ومریم عزیز من باورش درسته، کارش درسته، اینا شد واسه من الگوو حتی وقتی میبینم که استاد تنهایی ساعت 12شب میره از رقص زیبای عربی اون خانمها توی تمپا فیلم میگیره، باورهای مریم عزیزمن درسته، پس میشه برام الگو، وباورهای منو قوی‌تر میکنه..

    توی این دوسال میتونم بگم هر ماه سفر رفتم بدون همسرم وحتی گاهی سفرهای یه ماهه، ویا ده روزه وکلی لذت بردم وبه خداوند نزدیکتر شدم بدون همسرم وبدون نگرانی های قبلم برای همسرم وتنها بودنش وحتی برای خورد وخو اکش هم نگران نبودم چون به رزاقیت وهدایت خداوند در زندگیه همسرم ایمان داشتم، میگفتم ایشون که صبح تاشب توی رستوران، غذای آماده داره واگرهم بخواد غذای دیگری غیر از منوی رستوران مون رو بخوره خدا هدایتش میکنه…

    توی تمام مدتی که ازش دور بودم گاهی وقتا تماس تصویری داشتیم برای رفع دلتنگیهامون.

    دوستانم وخانواده ی من که باورهای قبل منو دارن گاهی وقتا میگفتن، خوب نیست که تو همسرتو تنها میزاری میری سفر ومن که خوب میدونستم این حرفها از کدوم باورها نشات می‌گیره، میگفتم من سپردمش به خدا ومیخوام در آرامش وآسایش وخیال راحت فقط لذت ببرم… آخه شغل همسر من بهش این فرصت رو نمیده که خیلی سفر بره، منکه نمیتونم خوشی‌های خودمو از خودم دریغ کنم بخاطر یه سری نگرانی‌های مزخرف

    وجالبه که بگم توی این سفر آخرم که 12 روز شمال کشور بودم وکلی جای دیدنی وبکر رفتم وبا 7دای خودم عشق بازی کردم وکنار پدرومادر حالم خوب بود وپسرم که عاشق پدر بزرگ ومادربزرگشه وعاشق محیط زندگیه اونهاست که توی یه روستای ساحلی زیبا زندگی میکنن به نام «میرود» که از طرفی به دریا واز طرف دیگر به شالیزارهای زیبا مشرفه من از عشق کردن پسرم کلی عشق کردم، از عشق کردم والدینم کلی عشق کردم وخودم هم می رفتم فیلبند، لفور، سید کلا، جاده ی کیاسر، جویبار، بابلسر، کنار دریا، توی شالیزار، جنگل‌ها، دریاچه ها، ابرها، رودها آواز پرندگان، بوی باربیکیو، شنا کردن‌ها وبوی برنج شالیزار وباران منو غرق در وجود زیبای خداوند می‌کرد تا اینکه همسرم بعداز 12 روز منو سوپرایز کرد و ستوران و تعطیل کرد واومد پیشم، باهم رفتیم دریا کلی عشق کردیم، شنا کردیم، رفتیم جنگل رفتیم جاده های پر پیچ وخم کیاسر، رفتیم سد البرز، رفتیم ورفتیم چشمه های باداب سورت وانقده از وجود هم و طبیعت زیبا لذت بردیم که من با تمام وجودم از عمق جانم میتونستم صدای خدای درونمون بشنوم که بهم میگفت لیلا جانم لذت ببر، این پاداش ایمان وتوکل تو به منه، این پاداشه اعتماد به منه، پاداش نگران نبودن ودر لحظه خوش بودنته، پاداش سپردن همه ی امور زندگیت وروابطت به منه، عشق کن لیلای من، از این مه، از این بارون، از این جنگل، از این رود، از این لیوان چای دودی که دست توی دست احسانت زیر بارون مینوشتی لذت ببر، از این چنجه کباب هایی که بهترین اشپز که همسرته، توی دامن جنگل زیر نم بارون میخوری لذت ببر….

    ساعتها در حین رانندگیه همسرم سکوت بود بین ما وهردو غرق در خودمون وخدامون

    من با نگاه به طبیعت دیوانه کننده اشک عشق می‌ریختم، وهمسرم با خوردن تخمه کدو ونگاه به طبیعت جاده ای پراز جاذبه های طبیعی، لذت می‌برد، وگاهی هم نقطه ی اتصالی بین ما ولذت بردنمون بوجود میامد هردو بهم نگاه عاشقانه میکردیم وباعشق بهم می‌گفتیم عاااااااااااااشقتمممممم من، درست مثل استاد ومریم اینا دیگه توی زندگیه ما طبیعی شده همیشه جاریه، همیشه هست ومن خدارو میلیاردها بار شکر میکنم بخاطر این تغییراتم

    هیچوقت گوشی من وهمسرم توی جیبمون نیست وهمیشه وسط ولوهست، گاهی اون گوشیه منو برمی‌داره وگاهی من، چون گوشی هردوی ما از یک مدل ورنگ هستش.

    هر کدوم از علایق خودمون لذت می‌بریم، سبک شخصی خودمون رو داریم وهیچ کدوم تلاشی برای تغییر طرف مقابل نداریم، وهمدیگرو با تمام ویژگی های رفتاری پذیرفتیم ودوست داریم، هیچ چک کردن ونگران بودنی در کار نیست.

    شاید باورتون نشه توی اون 12 روز اول که من تنها با پسرم شمال بودم هیچ وقت از همسرم در خواست پول نکردم وهیچ وقت پیام‌های بانکیه خودم رو چک نکردم که ببینم برام پولی واریز کرده یانه، هر پولی هم که واریز میشد اصلا نگاه نمیکردم مبلغش چقدره وکی زده برام، میگفتم خدایا شکرت که هوامو داری واز هزاران طریق برام می رسونی وخدای روزی دهنده ورزاق من چنان وفور نعمت وفراوانیه برکتی در زندگیه من وپدر مادرم به من نشان داد در اون 12 روز که من داعم در حال شکر گزاری بودم ووقتی همسرم به ما پیوست، بدون اینکه من ازش چیزی بخوام صندوق عقب ماشین وتمام صندلی‌ها غیراز صندلی خودش رو پراز مواد غذایی ومیوه وکلمن بزرگ از واسه استاد ینا پراز گوشت ومرغ وکره وپنیر و ماست ولیمو و… وپراز خوراکی‌های خوشمزه برای پسرم وحتی پسته وتخمه کدو وشکلات ونسکافه کرده بود، پتو وچادر مسافرتی وباربیکیو سیار اوارده بود، دوتا گل خوشگل از این گل نخلیا برای تراس ویلای پدرم خریده بود که چقدرررررر از دیدن این گلدانهای زیبا پدرم ومادرم خوشحال شدن که البته ارزش زیادی داشت برای من که همسرم اینکارو خودجوش انجام داده بود وبعد که اومدم تهران وحساب کتابمو چک کردم دیدم بنده ی خوب خدا، همسرم از طرف خدا هدایت شده بود توی اون مدتی که من شمال بودم مبالغ قابل توجهی برام کارت به کارت کرده بود واز همسرم سپاسگزاری کردم ولی اعتبارش رو به خدای بخشنده ام دادم واین رو هدایت خداوندم میدانم که همیشه بهم ثروت ونعمت وپول وبرکت میرسونه…

    خلاصه اینکه خیلی خوشبختم، خیلی خوشحالم وارزش این خوشبختی میلیاردها برابره ارزشه اون هزینه ای هستش که من برای دوره ی عزت نفس و12 قدم تا قدم 11 پرداختمه واصلا ارزش اینها باهم قابل قیاس نیست، چون نمیشه ارزش خوشبختی و رهایی وآرامش رو باهیچ رقمی، ارزش گزاری کرد، وقیمت براش تعیین کرد، من در نهایت آزادی ولذت وسعادت وآرامش زندگی میکنم، همه ی زندگیه من پراز زیباییست ولی….

    ولی شیطان ذهن مراجعه هاش خیلی کم شده ولی گاهی میاد.

    دیشب فوق‌العاده سر همسرم شلوغ بود وبرای تایم شام بامن تماس گرفت گفت میشه بیای پای صندوق، گفتم چشم ورفتم وخانم با لب خندان وظاهری که معمولاً من در مجالس عروسی خانمها رو اون طوری میبینم اومدن وبه همسرم سفارش غذا دادن وبرخورد صمیمی با همسرم داشتن ولی همسرم برخوردش باهاشون خیلی طبیعی وعادی بود، من توجه خاصی نکردم وگفتم خوب سبک شخصیه این شخص این مدله ولی ذهن همش داشت نشخوار می‌کرد که آره همسرت جلوی تو اینطوری برخورد کرد، اگه تو نبودی اینجور واونجور. ومیگفت از این به بعد بیشتر بیا تا پای اینجور خانمها به رستورانتون قطع شه وخلاصه هی میگفت ومیگفت….

    من، منی که این همه نتیجه تو دستمه، تو اومدی منو نگران کنی وخاموش کردمش واز خدا هدایت خواستم، بخدا یه هدایت خواستم

    وخدا منو دیشب ساعت 3 نیمه شب برد به اون فایلی که استاد توی تمپا رفتن ساعت 12شب توی خیابون وصدای آهنگ عربی میومد ورفتن از نزدیک از اون خانمها که رقص عربی میکردن فیلم گرفتن ولذت بردن وتو پیج اینستاگرام گزاشتن، با خودم گفتم خدای من تو چقدرررررر سریع الجوابی، آخه، ببین لیلا جان پوشش وآرایش بنده خدا اون خانمه از اینا که بازتر وبیشتر نبود واینا میرقصند واون خانم بنده خدا فقط می‌خندید وحالا من چرا با این همه باورهای درست که ساختم واین همه نتیجه که گرفتم باید به ذهنم اجازه ی نجوا بدم، ببین چقدر مریم عزیزم وحتی خود تو باورهای قشنگی دارید، ومثال باغ زیبا وگل های زیبا وخوش بو بیادم آوردم وکلی شکر گزاری با آرامش خوابیدم وصبح ساعت 8صبح دیدم این فایل روی سایته وسریع دانلود کردم ودیدم خدااااای من، چقدرررررر به موقع، انگار استاد عزیزم توسط خداوند هدایت شدن که برای محکمتر شدن باورهای من این فایل رو آماده کنند، برای خاموش کردن آتش خانمانسوز ذهن، استاد عزیزم بی نهایت سپاسگزارم.

    عاشقتونم.

    بچه ها میدونم طولانی شد ولی هنوزم دلم میخواد بنویسم!

    همتون رو دوست دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 142 رای:
    • -
      ساناز گفته:
      مدت عضویت: 2195 روز

      به نامِ جان و جهانم، همه هستی ام، به نام نور💖

      سلام دوستِ زیبایم😍😍😍

      من که گفتم چه حیف تموم شد، کاش به آخر نمیرسید این داستانِ معجزهٔ الهی

      هرچند میدونم وقتی خدا درونمون شعله میکشه کلام سرِ تعظیم فرود میاره و دلهاست که به هم نور میپراکنند.. دلها با هم سخن میگن، این زبانِ دل است، زبانِ نور.. تمامی ندارد.. تو یک قصهٔ الهی گفتی و دلهای ما تا بهشتِ الهی رفت..

      من شخصا ایمان دارم هر زمانی که درونمون خواسته ای عمیقا طلبیده بشه خداوندم بـــی درنگ پاسخ میده. با همین الهامات. که من و تو فقط در دلمان طلب میکنیم و آنسوی این زمین خاکی برایمان با کلامش، با زبانِ پارهٔ باشکوه و نورانی وجودش به تصویر میکشد برای من و تویی که خودمان را یافتیم. مادری جمله ای میگه و فرزندی هدایتگر میشه…

      خدایِ من شاهده که من هم با آرامشی که با حضور معبودم در وجودم جلوه گر شده ازش هدایت خواستم، همین دیشب قبل از خواب، و ایمان داشتم هرلحظه هدایتش بر من جاریه و من هرگز از نوشیدنِ جامِ هدایتش سیر نمیشم و این هدایت ها جلوهٔ هرچه بیشتره خودشه برام. خدایم با هدایت هاش خودش رو بیشتر و بیشتر بهمون نشون میده.. و امروز نزدیک تر از نزدیکم اجابتم کرد…

      میگن چرا حسین سر داد در راه عشق، در راه معبود؟؟ سر و جانم فدایش، همه زندگی ام، نفسهایم فدایش.. حسین میدانست و جان فدای معبودش کرد که این باشکوه ترین هجرت از این جسمِ خاکیه…

      «خدایا من در کلبه فقیرانهٔ خود چیزی دارم که تو در عرش کبرباییه خود نداری، من چون تویی دارم و تو چون خود نداری»

      وقتی پیدا میشویم، وقتی یاد میگیریم موحد باشیم، وقتی ابراهیم وار میشویم، چنان غرقِ او میشویم که پر میکند وجودمان را از خودش، از نور، و بقول استاد:« دیگه جایی برای وابستگیِ غیر از او نمی ماند».

      آخ خدایِ من…

      من توانِ گفتن ندارم…

      سکوت شاید زیباترین ستودن باشد وقتی کلام توانی برایش نمی ماند….

      بینهایتِ خدا رو برات آرزو میکنم💖💖💖

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      ملیکا قنبری گفته:
      مدت عضویت: 2322 روز

      سلام دوست عزیزم

      خیلی سپاسگزارم بابت نوشته های زیبا و تاثیر گذارت من بی نهایت لذت بردم و تاحسینتون کردم بابت موفقیت های که تو زندگی کسب کردین و به اشتراک گذاشتین تا ما هم بخونیم و یاد بگیریم امیدوارم در زندگی بی نهایت لذت ببرین و در این سایت از لذت هایتون برای ما هم اعضای سایت بنویسید تا درس بگیریم خیلی از شما سپاسگزارم بابت وقتی که گذاشتین و این نوشته رو نوشتین و در آخر که نوشته بودین که میدونم طولانی شد ولی هنوزم دلم میخواد بنویسم منم هنوز دلم می خواست از این تجربیات بی نظیر شما بخونم که دیدم تموم شده اما همین های که نوشتین باید چند بار خوند اینقدر کامل بود سپاسگزارم

      براتون سلامتی ، سعادت ، عشق و ثروت آرزومندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Beh Afarin گفته:
      مدت عضویت: 1912 روز

      به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا

      با زدن آیکون قلب این دیدگاه به لیست علاقه مندهایم اضافه شد که بارهای بار بخونمشش

      سلام بر خانم بشارتی عزیزم

      چی بگم والله،زبونم قاصره از تحسین این همه نتیجه عالی…..بی نظیییر بووووود

      من چقدر خوشبختم که با شماها عزیزان دل هم کلاسیم که با این تغییرات مثبتتون رشد میکنم و ظرف درونم بزرگتر و بزرگتر میشه

      عاشقتووونم

      عالی بوووووووود،عالی تر از عالی

      تبریکککک میگگگگم،

      واقعاااااا برام نشونه فوق العاده عالی بود

      امیدوارم که در پناه خدا هر روزتون عالی تر و بهتر از دیروزتون باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      زیبا فتح الهی گفته:
      مدت عضویت: 2695 روز

      وای خدایا وای لیلای عزیزم به خدا دوست نداشتم کامنتت تموم بشه خدای من سپاسگزارم به خدا از داستان تکامل ما بچه های دوازده قدم کتابها باید نوشت آخه مگه یه آدم چوری دیگه میتونه به گسترش جهان کمک کنه لیلای عزیزم به خدا هزارن تبریک وتهنیت برای این نتایج زیبا اصلا اگه بیایی این کامنت رو برا یه خانم عادی ایرانی بنویسی مارو دیوانه خطاب میکنه و میگه برید بابا شماهام دلتون خوشه اصلا نمیفهمن این حرفها اره رسیدن به این مراحل عالی کنترل ذهن بها دادن میخواد وقت گذاشتن میخواد شخم زدن ذهن میخواد نگاه توحیدی میخواد بندگی وسرسپردگی میخواد که خدارو شکر همه ما بچه های دوازده قدم داریم تو هرجلسه توحیدی تر وخالص تر میشیم آخه چه نتایجی از این زیباتر از این ناب تر آدم به سجده در میاد برا این حجم کنترل ذهن برا این حجم سرسپردگی واعتماد کردن به خداوند وچه زیبا داره با هرمرحله رشد ماها به ماپاسخ میده این خداوند وهاب این خداوندی که ویژگیش بخشندگی خاصیت وجودیش وذاتیش بخشندگیه وهیچ فرقی براش نمیکنه که تو چه بنده ای براش هستی اصلا تو وجودشه خدایا چه آگاهی هایی من به نظرم اینجاست که خدا پز بنده هاشو به فرشته هاش میده که ببینید این اون چیزیه که من خلق کردم این اون نتیجه ایه که من میخواستم اما همه شماها به خلقت من اعتراض کردید لیلای عزیزم خط به خط کامنتت مثل همه کامنت هات در جلسه دوازده قدم سرشار از آگاهی ونتیجه بود امیدوارم دیگر بچه های سایت قدر این همه کامنت های ناب وخالص رو که نتیجه مدتها کارومداومت ما بچه های دوازده قدمه نتیجه ماهها شخم زدن جسم وروحمون بوده بدونن ممنونم ازت با این توضیحات جزء به جزء دلنشینت عاشق این سبک کامنتهام با جزئیات کامل که آدم سیر نمیشه از خوندنشون هرروز موفق وموفق تر باشی دوست عزیز وهمقدمی من باتمام وجود به حضورت در این دوره عالی وبینظیر افتخار میکنم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      Princess Ela گفته:
      مدت عضویت: 2423 روز

      سلامممممممممممممممم به خانم بشارتی نازنینمممم

      من چقدرر عاشققق تک تک نوشته هاتونممم

      مهم تر از اون عاشق تک تک نتایجتوننننن

      چقدر با تمام وجودم نحسینتون میکنم که اینقدر عالییییی روی خودتون کار کردین و چقدر عالی تررررر تک تک لحظاتتون رو به بهترین شکل خلق کردین

      باید جندین بار بخونم تک تک این خلقت زیبایی که در جای جای زندگی نابتون خللقش کردین

      بی نهایت تحسینتون میکنممممم

      بهتون افتخار میکنمممممم هر لحظهههه عالی ترین عالی تریننننن پرواز کنینننن خانم بشارتی عزیزمممم

      عاشقتمممممممممممم چقدر لبخندتون زیباستتتتت

      واقعا خداوندم رو بی نهایت سپاسگذارم که

      دوست نازنینی مثل شمادارم که قشنگ میتونم ازشون یاد بگیرمممممم

      عاشقتونمممم

      انشالله هر لحظه غرق شادی بیشتر آرامش بیشتر و فراوانی های بی نهایت تر و لذت بردن بی نهایت تر باشین

      خانم بشارتی قشنگم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      شیرین حمزه ای گفته:
      مدت عضویت: 2702 روز

      سلام لیلای عزیز🌹

      بینهایت ازتون ممنون برای نوشتن این کامنت زیباوشِرکردن تجربتون بابچه های سایت، چقدرخداوندزیبااززبان شماعزیزمهربان پاسخ به سوال من رودادوچه زیبا اززبان شماراه حل مسئله ام روبهم گفت😭🙏ازخدای اگاه درونت سپاسگزارم🙏ازشماعزیزسپاسگزارم برای اینکه دست خداشدین وباشهامت تجربه زندگیتون رونوشتین🙏🌹

      بهتون تبریک میگم وتحسینتون میکنم برای غلبه کردن برنجواهاتون وپیداکردن خدای زیبای درونتون👍👌تحسین میکنم شخصیت توحیدی وخداگونتون رو👍💖تحسین میکنم اون اراده ومصمم بودنتون رو👍💖

      براتون زندگی سراسرلبریزازعشق الله ارزومیکنم🙏

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مریم کارگر گفته:
      مدت عضویت: 2332 روز

      سلام لیلای عزیزو متوکل

      لیلا جان اشک من رو در آوردی با این نوع توکل و اطمینان قلبیت به خدا

      تحسینت میکنم که شخصیت قدرتمندی واسه خودت ساختی کاش هنوز ادامه داشت و تموم نمیشد خیلی یاد گرفتم ازت و خواسته هام واسم واضحتر شد من هم خیلی از باورهای اشتباه شما در روابط رو داشتم و دارم ولی با هدایت خداوند به این سایتو استاد بی نظیر و شما هم فرکانسی های عزیزم یکساله دارم روی خودم کار میکنم و دارم تکاملم رو طی میکنم و هرچه بیشتر میگذره دیدگاهم بازتر میشه و همه جنبه های زندگیم بهتر میشه خداروشاکرم بابت این هدایت

      عزیزم ممنون که باصداقت از نجواهات نوشتی این به من یاداوری کرد که هرچقد هم کار کنی بازم گاهی نجوا هست و تو خیلی راحت میتونی مدیریتشون کنی و این همون قانون تکامله که آرام آرام تغییر رو ایجاد میکنه و چقدررر لذت بخشه

      درپناه خدا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مرضیه پری پور گفته:
      مدت عضویت: 2749 روز

      سلام لیلا جانم

      اول بگم که آخر کامنت که نوشته بودی « بچه ها میدونم طولانی شد ولی هنوزم دلم میخواد بنویسم!»، با تمام وجودم گفتم نه عزیزدلم طولانی نشده ، بازم بنویس تو همش بنویس تا من بخونم و این همه تغییر و این همه عامل بودن به قوانین جهان مون رو تحسین کنم.

      تو بازم بنویس عزیز دلم که من بخونم این همه باورهای قدرتمند و این همه عزت نفس و خودباوری رو تحسین کنم

      تو فقط بنویس تا من با خوندن هر خط از کامنتت با تمام وجودم لذت ببرم و تحسینت کنم برای این همه باورهای توحیدیت

      عزیز من، بازم بنویس که داری با این همه صلح درونی پیام رسان خداجونم میشی برای دادن نشانه برای در مسیر درست بودنم

      لیلا جونم عاشقتتتتم من

      ممنونم ممنونم ممنونم دست خوب خدا که اینقدر عالیییییییی تغییرات زندگیت رو نوشتی تا من برای ذهنم بیشتر و بهتر منطقی کنم که می شود،

      خداجونم برای اینکه خواندن این کامنت بی نظیر رو روزیم کردی سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم 💖💖💖

      دوستت دارم عزیز دلم

      لیلا جانم برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترین‌ها را خواستارم 😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘😘🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      طاهره جان گفته:
      مدت عضویت: 2775 روز

      سلام لیلای نازنیم

      عاشقتم دختر کیه ازت بی خبرم

      داخل ۱۲ قدم هم ازت بی خبر بودم

      و الان این فرکانس و این مدار فوق العاده

      من رو هدایت کرد به سمت کامنت زیبات

      الان ساعت۲:۳۰ نیمه شب

      میخاستم بخابم گفتم ساعت ۱:۳۰ بخابم صبح میخام برم سرکار گفتم ی سر بزنم به سایت بعداولین کامنت کامنت زیبای تو

      فوق العاده بود دختر

      داخل ۱۲ قدم جلد انداختیم

      اما اما کامتتتت برام نشونه زیبا و عالی بود

      عاشقتم دختر

      تو فوق العاده ای زیبای من

      آرزو میکنم روز بروز زندگیت عاشقانه تر بشه.

      باورهای عالی درون کامنتت بود

      باید بارها خوندش.

      سپاسگزارم از خدایم بخاطر این مسیر بی مثال

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      زهرا فلاحتی گفته:
      مدت عضویت: 2373 روز

      خیلی زیبا و تاثیر گزار نوشتید لیلا جان…واقعا تحسین میکنم اولا این هنر زیبا نوشتنتون رو و ثانیا این حجم از توحید و یکتاپرستیتون رو …احسنت بر شما .فوق العاده روی من تاثیر گزار بود این کامنت عالیتون🙏🏻🙏🏻🙏🏻🙏🏻

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زینب سلمان زاده گفته:
      مدت عضویت: 2451 روز

      بنام خدایی که بشدت کافیست

      سلام به لیلای بی نظیر ، دوست ارزشمندم

      دمت گررررررررم دوست عزیزم، چی شدی، چی هستی الان و چی داری میشی💫👏😍 آفرین به شما که با تعهد و استمرار داری روی خود خودت فقط کاغر میکین و خییل وقته دست کشیددی از هر عامل بیروین دیگه و البته که این مسیر ادامه ها دارد، تا همین جا دمت گرم که داری باعث گسترش و زیباتر شدن جهان میشی

      آخرش که گفتی ببخشید طولانی شد گفتم آخ لیلا جان، شما همین طوری بنویس و بنویس و من و بی نهایت دوستان عزیزم در اینس ایت الهی مون کللللی عشق میکنیم واست که اینطوری خودت رو هر روز داری شایسته تر میکنی برای دریافت بی نهایت ها از نعمت ها و ثروت ها گرفته

      هر لحظه ات توحیدی تر و ثروتمندتر لیلای بی نظیر، دوست ارزشمندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        لیلا بشارتی گفته:
        مدت عضویت: 2401 روز

        سلام زینب عزیزم… بی نهایت سپاسگزارم بخاطر این همه لطف شما

        عزیز دلم واقعا بودن توی این خانواده ی بی نظیر، آدمو توی صراط مستقیم، مسیر آرامش وتوکل ، مسیر خوشبختی وثروت وعشق وسلامتی، مسیر

        زیبایی وهدایت خداوند قرار میده وتوی این مسیر آدم به تکامل میرسه وقدم به قدم، عمل میکنه ونتیجه میگیره.

        زینب جانم من با هدایت خداوند وعمل به آگاهی‌هایی که از استاد جان ومریم جانم وهمین طور خوندن تجربیات دوستان بی نظیرم دارم مراحل تکاملم رو پشت سر میزارم ودر حال حاضر جنس نجواها رو خوب دارم میشناسم ودر زمینه ی روابط با هرکسی تونستم نتایج خوبی بگیرم، البته هنوز خیلیییییییییییییی جاداره برای کار کردن روی خودم، چون گاهی وقتا در رابطه با بعضی از آدم‌های اطرافم، عزت نفس ندارم وخیلی راحت از طرف اونها، نگران وناراحت میشم، وجالبه که میدونم جنس این ارتباط چیه وداره منو از مسیر درستم خارج میکنه وهربار فرکانسها ی منو از هماهنگی درمیاره، ولی شجاعت اینو ندارم که تمومش کنم ولی مرحله اول شناسایی هستش که من جنس این رابطه هارو شناختم ومرحله ی بعدی که بدون هیچ عمل فیزیکی، فقط کار کردن روی خودمه، روی عزت نفسم، روی خود ارزشیه خودمه رو دارم روش کار میکنم، ومرحله ی بعدی هم عمل به الهامات وهدایتهای خداونده که بارها بهم گفته بگو، به فلانی بگو که روش زندگیه من، سبک زندگی من یه موضوع شخصیه ومن با این روش، کلی حالم خوبه، شما نگران زندگیه من نباش، ولی امان از این نجواها که نه طرف ناراحت میشه، نه طرف قهر میکنه،… به جهنم! خوب طرف ناراحت بشه بهتره، یا خودت، یا خدای درونت؟

        بعدشم اگه تو روی خودت کار کنی لیلا جان، طرف اصلا ناراحت که نمیشه هیچی، بلکه شاید خوشحالم بشه که دیگه قرار نیست نگران زندگیه تو باشه، دیگه قرار نیست، نسخه ی زندگیه خودش رو برای زندگیه توهم بپیچه! دیگه تمام!

        خیلیییییییییییییی باید کار کنم!

        زینب جان، خیلی خوندن کامنت شما، بهم انرژی خوبی داد، عاااااااااااااشقتمممممم من

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          زینب سلمان زاده گفته:
          مدت عضویت: 2451 روز

          سلام و همچنان سلام به روی ماهت لیلای بی نظیر

          دمت گرم و آفرین برای این تعهد و استمرار در کار کردن روی خودت👏👏 یه چیزی همین الان که داشتم کامنتت رو نووووش جان میکردم (این کامنت ها واقعا اینقدر برای روح و ذهن ما مقوی و بی نظیرن که باید قشنگ مزه مزه شون کنی😍😋) یاد یکی از مادربزرگام، افتادم بنده خدا باورهاش این مدلی است دیگه بقول استاد مثل خییلی هایی که خودمون هم جزیی از این خیلی ها بودیم ولی به خودمون اومدیم، این مادربزرگم همه چی رو از عدسی بدبینی نگاه میکنه و از هر چیزی ایراد میگیره😂 فکر کنم سه سال پیش من اون موقع مثل کودکی بودم که تازه یاد گرفته بود یه چیزی رو بگیره و چند لحظه فقط ایستاده باشه بودم، دور هم صحبت میکردیم یه دفعه مادربزرگم گفت ، زینب چقدر قشنگ حرف میزنه😍 ماددبزرگم که از هر چیزی ووهرکسی ایراد میگیره اینو گفت، الان که یادم اومد چقدر بیشتر بهم چسبید، چقدر خوبه واقعا خودمون کفایت میکنیم، فقط کافیه روی خودمون کار میکنیم اصلا ما اتوماتیک وار هدایت میشیم به آدم های ثروتمند، شاد، سلامت و عاااالی ، همون اطرافیانمون هم وقتی ما تغییر میکنیم جهان باعث میشه بهترین روی خودشون رو داشته باشند وقتی کنار ما باشند، الان اینو گفتم یادم افتاد چنین آدمایی رو تو زندگیم از وقتی شروع کردم آگاهانه روی خودم کار کردن 😍

          خدایا شکرررررت

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      مهسا میهن خواه گفته:
      مدت عضویت: 1643 روز

      سلام لیلا جانم نمیدونی چقدرررررررررررر لذت بردم از کامنتت اول میخاستم فقط امتیاز بدم ولی دلم نیومد از ته دل و قلبم بنویسم و تحسینت کنم مرحباااااااا نوش جونت لذت ها و زیبایی ها ی خداوند تو لیاقت بهترین هارو داری

      برات رابطه فوق العاده ثروت نامحدود سلامتی تمام و کمال از خدا جونم خواستارم

      در پناه حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      ملیحه نصیری گفته:
      مدت عضویت: 1803 روز

      سلام به لیلا ی عزیزم

      بعد از۱سال من کامنت زیبای شمارو خوندم

      و لدت بردم از این همه توکل.ازاین همه توحید ازاین همه اعتماد ب خداوند

      زندگیت هرلحطه پراعشق و رهایی باشه و تو فقط لدت ببری و شکرگدار خداوندی ک این زیبایی هارو بهت داده

      ک قطعا تو لیاقتشو داشتی و نووووش جونت عزیزم😍😍😍😍😍😍

      اونجا ک نوشتی ک رفتی لدت بردن کنار دریا جنگل و… حستو کامل گرفتم و دیدم چقدررررر زیباست این چنین عشقی ب خودت ب خدا و لدت بردن از لحظه ها و رها بودن بدون وابستگی

      مطمنم الان ک ۱سال گدشته روزهای زیباتری رو تجربه کردی و ایمانت قوی تر شده

      واقعاااا بهت تبریک میگم و ازت بینهااااااایت سپاسگدارم ک برامون نوشتی تا منم تعهدم بیشتر بشه.توکلم بیشتر بشه.ایمانم بیشتر بشه

      😍😍😍😍😍😍😍😍😍

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      سپیده احمدی گفته:
      مدت عضویت: 1693 روز

      سلام و صد سلااام

      درود و صد درود لیلا جان

      طولانی شد؟

      من اصلا نفهمیدم کی تموم شد چقددددررررر این معجون توحیدی به من چسبید لیلا جان

      چقددددررررر زندگی توحیدی خوب و قشنگه

      کامنت شما سومین یا چهارمین کامنتیه ک خوندم از این بخش با همین کامنتها چقدر آگاهی ناب و خوشمزه بمن داده شد خداجونم شکرت من هنوز ازدواج نکردم و همش فکر میکردم تا قبل خوندن این 3،4 کامنت ک آره اون آدمی ک من قراره باهاش وارد رابطه ی عاطفی یا ازدواج بشم چقدر مهمه ک درست انتخاب بشه و من باید دقیقا خصوصیاتشو مشخص کنم و یادم نره تک به تک خصوصیاتو بنویسم و خلاصه خیلی حساسیتم زیاد بود ولی این کامنتها و کامنت شما رو ک خوندم دیدم نهههههه آقااااا هر کسی ک باشه حتی اگه یه خصوصیتی داشت ک حاصل یه فرکانس نامناسب در تو بود -چون رو این خیلی حساس بودم ک من باید همه فرکانسامو عالی کنم ک ی ادم پرفکت بیاد جلو ک اگ از همون اول اون پرفکته نیاد بعد فرکانسامون عوض بشه چی – ک فهمیدم چندین موقعیت چه موقعیت مریم جان چه موقعیت شما بوده ک شاید عوامل بیرونی مثل خصوصیات طرف مقابل در نگاه اول -نگاه مشرکانه-دخیل بوده ولی شما تونستید با قبول خودتون ب عنوان مرکز ثقل ماجرا و توحیدی تر کردن نگاهتون شرایطو “همونطوری ک عشقتون میکشه” تغییر بدید .

      چقددددررررر زندگی توحیدی ساده است

      چقدددددرررررر زندگی توحیدی قدرتمندانه است

      خدایا هزاران بار شکرت ما رو آگاه تر کن درکمونو بیشتر کن هر لحظه

      و زندگیمونو توحیدی تر و توحیدی تر

      هر لحظه هدایتمون کن

      خیلی ازشما سپاسگزارم و از همه ی بچه هایی ک کامنت میذارن .

      واقعا کامنتتون کمک کننده بود واقعا

      نمیدونید من چقدر به این آگاهی ها محتاجم چقدر تشنه ام

      ممنونم هزاران باررررر

      استاد عزیز و گرانقدرم استاد مهربانم مریم عزیزم خیلی ازتون سپاسگزارم خیلی زیاد نمیدونید تا همین الان چقدر روی زندگی من تاثیر مثبت گذاشتید از شادتر و شجاع تر شدنم تا بهبود وضعیت مالی ام.

      خدایا شکرت بابت وجود استاد عزیزمون

      خدایا شکرت بابت وجود این سایت

      خیلی ازتون سپاسگزارم استاد جان

      خیلی ازتون سپاسگزارم مریم عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه محسنی گفته:
      مدت عضویت: 475 روز

      سلاممممم دوست ارزشمند فوق العاده و هم فرکانسی عزیزمم

      خیلی خیلی خیلی تحسینتون میکنم خیلی خیلی براتون ارزوی بهترین رابطه رو دارم باورای ما میتونه هرروز قوی و قوی تر بشه و بالطبع رابطمونم با کیفیت تر بشه خدایا شکرت بابت این دوستان عزیزم

      خدایا شکرت بابت این سایت این فضای توحیدی

      این قدرت در خلق خواسته ها

      و این قوانین بی نقص

      من عاشقتونم

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    JUST GOD گفته:
    مدت عضویت: 1856 روز

    با سلام و تشکر از استاد عزیزم و بانو مریم و سپاسگزار خداوند هستم که منو با شما عزیزان آشنا کرد.واقعا تا حالا اینهمه آگاهی و اینهمه دانش هیج جا ندیدم و هر چقدرم میگذره ارزش آگاهی که در کلام استاد هست رو بیشتر درک میکنم من سالهاست کتاب میخونم و دوره های مختلفی شرکت کردم ولی اینجا و مطالبش هیج جا ندیدم اگرم دیدم گنگ بوده واسم اینقدر که اینجا همه چی شفاف گفته میشه و میبینم که من واقعا ادا در آوردم کل زندگیمو الان میفهمم که قضیه چیه اونم بعد سالها مطالعه و هنوزم فقط از فایل های رایگان سایت استفاده میکنم.خواستم مطالبی بنویسم ولی اینو حق خودم

    ندونستم گفتم اول عمل کن بعد نتایج اومد با عمل حرف بزن حرف مفت نزدن ادا در نیار.

    بازم سپاسگزارم خداوندم هستم که با شما آشنا شدم استاد عباس منش 🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    روبین آرنسن گفته:
    مدت عضویت: 1806 روز

    به نام خداوند زیبایی و عشق

    خیلی ممنونم استاد. واقعا تلاش می‌کنم که از این خط و مسیر جدا نشم.

    این روزها خیلی به این فکر می‌کنم که چطور می‌تونم در خودم تغییرات لازم رو ایجاد کنم و ضعف‌های اخلاقی خودم رو برطرف کنم.

    از شما خیلی ممنونم که مسیر جدیدی در زندگی من باز کردید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    محمدعلی مهرجوی گفته:
    مدت عضویت: 2176 روز

    🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹

    سلام خدمت استاد عزیزم 🌹

    و خانم شایسته مهربان 💙

    خدایا شکرت برای تجربه زندگی یک روز زیبای دیگه و فرصت حظور در این سایت

    بی نظیر ،و این خانواده صمیمی🌹🙏

    خدایا هزاران هزار بار شکرت که افتخار شاگردی بهترین استاد را دارم 🙏🌹

    عجب فایل با ارزشی ،،استاد این از اون

    گنج هایی هست که فعلا فعلا ها زمان احتیاج داره تا کامل درک بشه،،تا این دریای ثروت و آگاهی کشف بشه 🌹

    استاد یادمه تو سری فایلهای مصاحبه با شما اون قسمتی که درباره رابطه زندگی شخصیتون حرف زدید و بعد یه سری نتونستن با این قضیه کنار بیان و درک کنن،،تو قسمت بعدیش گفتید تمام این حرفهای منو خیلی ها چندین سال بعد درک میکنن که شاید زمانی برای جبران نداشته باشن من همون موقع این رابطه را تحسین کردم و به این سخن شما اطمینان داشتم که تمام آدمهای مخالف اصلا درک درستی از عشق و زندگی متاهلی ،با یک رابطه سالم ندارن ..

    منی که یک زندگی را از دست دادم،،و دوباره با همون طرز فکر و باورهای گذشته تشکیل زندگی دادم کاملا حرفه‌ای شما را درک میکنم

    من خودم یک هزارم این رابطه همین الان شما را شاید تجربه میکنم ولی به تمام گفته های شما ایمان دارم

    چون می‌دونم صد درصد مشکلاتم ،،مقصر خودم و نحوه تفکر و باورهام هستن

    برای همین هست که همیشه دیوانه وار رابطه شما را تو تمام این سریال و فایلها تحسین میکنم

    من و امثال من ،،مثل هزاران آرزوهای بزرگمون ،مثل ثروتمند شدن،یا آرزوی یک رابطه زیبا مثل شما و خانم شایسته را داریم ولی جرات قدم برداشتن نداریم ،،یا بهتره بگم خود من ندارم چون ترس دارم ،چون شرک دارم ،ایمان ندارم

    این نوع رابطه را میخام ولی بدون پرداخت بها ،میخام معجزه رخ بده ،،یه شبه کل جهان برام گلستان بشه

    ولی نه نمیشه ،،نمیشه

    چون بهشت را به بها دهند ،،نه بهانه

    منی که نمیتونم قبول کنم همسرم تنهایی بیرون بره ،،شاید برای خیلی ها تعجب آور باشه من ۳روز دیگه چهارمین سالگرد ازدواجم هست ولی هنوز یکبار همسر من تنهایی خیابان ،بازار نرفته …هنوز خودش تنهایی تا هیچ مغازه ایی حتی سر کوچه و محله خودمون نرفته

    البته باورهای اشتباه خانواده و اطرافیانم در طول این چند سال عمرم هم یکی از بزرگترین دلایل شکل گیری این نحوه اشتباه زندگی شده ‌‌‌‌‌…

    و الان نتیجه هم کاملا مشخصه همون جوری که من اجازه انجام خیلی کارها را به همسرم نمیدم ،،اونهم منو زیر ذره بین داره …چه برسه من بخوام فکر مسافرت تنهایی داشته باشم ..و بدتر اینکه همسرم بخواد همچین کاری کنه …

    صادقانه من همین دوره عزت نفس که خریداری کردم ،،بعضی قسمتها را در نبود همسرم گوش میدم مبادا همسرم بخواد بگه ببین این استادت چی میگه پس منم میخام آزاد باشم و……

    همین همسر من در همین بحث رابطه بین شما کاملا مخالف هست و نظر متفاوتی داره ….و منم از اون زمانی که وارد این مسیر شدم تحت هیچ شرایطی سعی نکردم نظر اونو عوض کنم یا براش توضیح اضافی بدم و تمام تلاشم کردم که اعراض کنم و وارد بحث نشم ..

    چون میدانم تا زمانی که من تغییر نکنم

    همین آش و همین کاسه هست …

    مهمترین درس این فایل ارزشمند ::

    ۱مسئولیت پذیری هست ..یعنی مسئولیت تمام مشکلات این زندگی الآنم بپذیرم

    ۲به هیچ عنوان انگشت اتهام به سمت طرف مقابلم نداشته باشم ،،یا بخوام اونو مقصر نشون بدم

    خود من همین اوایل زندگی همیشه گلایه و شکایت از زندگیم داشتم از همسرم ،،از همه شکایت داشتم و یه دوست عزیزی داشتم همیشه بهم میگفت محمد الان ۲ساعت داری گله و شکایت میکنی و همش داری از دیگران میگی ،،بابا بپذیر خودت مقصر تمام این بدبختیها هستی ،،انگشت اتهام بگیر سمت خودت ،،یکبار بپذیر و بیا از خودت بگو..ولی کو گوش شنوا

    ولی تو این یکسال عضویت تو این سایت ،،و تا حدودی درک قوانین و سیستمی بودن این جهان و از همه مهمتر استفاده از آموزه های شما استاد عزیزم درک کردم ،که صد درصد خودم مسئول تمام این اتفاقات هستم و تا زمانی که من تغییر نکنم هیچ چیزی عوض نمیشه

    نه همسر من ،نه شرایط مالی ،نه جسمی ،نه دولت ،نه …….

    همین ۲هفته جلوتر یه سر رفتم شهر دیگه برای مهاجرت ولی بزرگترین ترمز من همین هست که تو شهر غریب الان همسر من چی میشه ..این شهر تیپشون فلان هست ،،زن ها آزادتر هستن و….

    بعد میگم چرا جور نشد جریان مهاجرت

    و قانون جهان ثابت هست و اونم نسبت به من همین حساسیت ها را داره

    چون ::جهان بیرون، آینه درون ماست..

    من هر آنچه را الان تو زندگیم دارم تجربه میکنم ،در درون خودم دارم به قول استاد نمیشه تو کویر دنبال برنج باشی

    نمیشه جو بکاری و بخوای گندم برداشت کنی

    ولی به قول استاد عزیزم خبر خوب این هست که میشود از همین لحظه تغییر کرد ،،،ولی یه تعهد و یه ایمان قوی میخاد

    و خدا وکیلی هم تا همین امروز هر چند درجه که روابطم با همسرم زیباتر شده بواسطه همون تغییرات خیلی کوچیکی هست که از آموزه های استاد عزیزم یاد گرفتم و دارم اجرا میکنم ،که شکر خدا نسبت به یکسال گذشته خیلی خیلی روابطم بهتر شده

    با همین دوره عزت نفس کم کم دارم رشد میکنم و ایشالا روز به روز بهتر میشم

    و ایشالا در زمان مناسب دوره عشق و مودت خریداری میکنم ..

    استاد صادقانه هیچوقت الگوی مناسبی در مورد زندگی مشترک از نزدیک ندیدم و هر آنچه شنیدم اگر هم بوده از تعاریف دیگران بوده است .

    ولی از زمانی که رابطه شما و خانم شایسته عزیزم را دیدم دیوانه وار عاشق شما شدم …

    همین سبک شخصی زندگی خانم شایسته منو شیفته خودش کرده و افتخار میکنم همچین خواهری دارم..یه شیر زن کامل ..یه رفیق همیشه پایه با استادعزیزم 🤩🤩🙏🙏🙏

    عجب خدا قانون کبوتر با کبوتر انجام داده

    خانم شایسته عزیز من به شخصه ارادت خاصی نسبت به شما دارم 🌹امیدوارم دست به خاکستر بزنی طلا بشه 🙏

    که اینقدر روح بزرگی داری ،،همون طوری که تو پروفایل زیباتون نوشتید شما از تنهایی با خودتون چقدر لذت میبرید هر چند بهترین مرد دنیا در کنارتون باشه 👏

    این یعنی آزادی ،این یعنی یکتا پرستی

    این یعنی ایمان

    این یعنی تمام آن چیزی که هر روز استاد عزیزم با عشق داره برای ما فریاد میزنه..

    و مسلما اون کسی که لیاقت حظور در کنار این مرد موفق را داره همون کسی که به همون اندازه رشد کرده و در عین حال مستقل هست «خانم شایسته عزیز»

    استاد من همیشه به همسرم میگم ،،استاد عزیزم اونجا تو اون بهشت داره بهترین زندگی تجربه می‌کنه

    اگه اینقدر مشتاق پیشرفت ما هست بخاطر اینکه دوست داره تمام این خانواده صمیمی طعم اصلی زندگی را بچشند،،طعم خوشبختی ،ثروتمند شدن و لذت بردن از این عمر را

    این فایل ،این گوهر ارزشمند جای هزاران بار گوش دادن دارد

    ایشالا بتونم ازش درست استفاده کنم 🙏

    استاد و خانم شایسته عزیزم از خداوند

    بهترینها را برای شما آرزومندم 💖💐🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 56 رای:
    • -
      مونا ترحمی گفته:
      مدت عضویت: 2128 روز

      سلام جناب مهرجوی

      من واقعا تحسینتون میکنم که انقدر صادقانه همه چیز و درباره خودتون بیان کردین

      واقعا ما اینجا نیمدیم که برای هم فیلم بازی کنیم

      و خدارو شکر که هرروز داریم آگاه تر میشیم

      خدارو شکر که با بیان و درک اشتباهاتمون داریم به هم کمک میکنیم برای پیشرفت و بهتر شدن

      براتون یه زندگی عاشقانه و رویایی رو در کنار همسر عزیزتون آرزو میکنم

      دقیقا از همین جا از همین لحظه باید شروع کنیم

      امیدوارم که زندگیتون پر از اتفاقات قشنگ باشه در پناه خدای مهربون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        محمدعلی مهرجوی گفته:
        مدت عضویت: 2176 روز

        سلام خانم ترحمی عزیز🌹🌹

        ممنون ،،شما همیشه نسبت به من لطف دارید

        قبلا هم به شما گفتم ،،از اینکه شما زوج خوشبخت با همدیگه عضو این سایت هستید من به شخصه خیلی خوشحال هستم چون مدارها را با همدیگه طی میکنید

        ایشالا منم با درست کردن باورهای خودم ،و کار کردن روی خودم روز به روز اون وجه مثبت همسرم را کشف میکنم ..البته خدایا شکرت الآنم زندگی خوبی دارم ولی به قول استاد من به کم قانع نیستم

        سلام من را به آقا اسماعیل دوست داشتنی برسانید 🤩🙏🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      Beh Afarin گفته:
      مدت عضویت: 1912 روز

      به نام رب تنها خالق و مالک و فرمانروای دنیا

      سلام بر دوست و برادر خوب و با ارزشم

      خیلی از صداقتتون توی کامنتتون لذت بردم

      واقعاااااا خوشحالم که تصمیم گرفتین که مسولیت پذیر باشین و باورای قدیمی و غلطتون رو عوض کنین

      مطمنن میشه،همه چیز امکان داره،کافیه خودمون بخوایمم میشه تغییر کرد

      من خیلی باورهای غلطی در مورد روابط داشتم که با دیدن استاد و عزیز دلشوون واقعا ایده الام برای ازدواج خیلی تغییر کرده

      بازم ممنون بابت صداقت در کلامتون و نوشتن این دیدگاه زیبا

      در پناه خدا هر روزتون عالی تر وبهتر از دیروزتون باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
      • -
        محمدعلی مهرجوی گفته:
        مدت عضویت: 2176 روز

        سلام بفرین عزیزم 🌹

        مررسی از این لطف همیشگی

        مهمترین قدم برای پیشرفت

        پذیرفتن صد در صد مسئولیت زندگی خودمون هست ،،هر چی باید تغییر کنه خودمون هستیم

        یه درکی که نشد تو دیدگاه بنویسم

        این هست

        به نظر من کسانی که هنوز مجرد هستن و مدت عضویت زیر یک سال دارند عجول نباشند ،،،از این فرصت استفاده کنند بفرین عزیز تا میتونی بر روی باورهای درست کار کن ،،احساسی و شتابزده عمل نکن

        ماشالا شما از درک و فهم خیلی بالایی برخوردار هستی

        تا میتونی بر روی شخصیت خودت کار کن ،خداوند درک کن

        بخدا حرفهای استاد کاملا درست هست ،اگه من و امثال من مشکل داریم از ضعف خودمون هست ،،

        خودت خوب و عالی بساز ،،مثال خانم شایسته بعد خداوند بهترین ها را بهت میده

        از این فضای آزاد که داری استفاده کن ،،،خواسته خودت واضح به دنیا و به خداوند بگو ولی دست خدا را باز بزار ببین چه معجزه ها برات می‌کنه

        بهترین ها را برات آرزومندم 🌹

        چون لیاقت ملکه بودن را داری

        لیاقت زندگی در بهشت را داری

        فقط صبور باش و بر روی خودت کار کن

        خدا نگهدار 🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      لیلا بشارتی گفته:
      مدت عضویت: 2401 روز

      سلام محمد علی عزیز

      شما واقعاً روی عزت نفستون خیلی پیشرفت داشتین که بدون نگرانی برای قضاوت دیگران انقده راحت، خود افشایی کردین واز پاشنه های اشیلتون گفتین، پرده از باورهای اشتباهتون برداشتین واین قدم اوله، که تبریک میگم برداشتن این قدم رو، محمدعلی جان، قدم بعدی رو بردار، پاتو بزار روی ترست، به همسرت اجازه بده این کامنت منو بخونه، بزار این فایل استاد رو گوش کنه، بدون پاداش بزرگی در راهه، انقده خوشبختی خودت وهمسرت برات مهمه که الان اینجایی، پس بهاشو بپرداز، بهای اون حمله به ترسهاته، شکستن باورهای غلط خانوادگی وبومی هستش، لازم نیست در این مورد حتی باهمسرت حرف بزنی، فقط یه تصمیم بگیر که میخوای اوضاع رو بهبود بدی یانه؟ اگه میخوای که بسم الله، ابن کویر تشنه رو رها کن، برو به سمت یه زمین بارور وحاصلخیز وبرنجاتو اونجا بکار، بتاز به این ترسهات، ابن غل وزنجیرهارو باز کن وبشکن، آتش نجواهای ذهنت رو با توحید خاموش کن. پاداش عظیم در راه هست عزیزم. خوشبختی ورهایی تو وهمسر عزیزت رو میبینم اگه به آموزه‌هات عمل کنی. همسر عزیزتو آزاد بزار، بزار اون طور که راحته زندگی کنه، والبته که هیچ انسانی نمیتونه در حق انسان دیگه ظلم وستمی کنه وشما هر فرکانسی بفرستین، همونو دریافت می‌کنید، حتماً شما هم به آزادی ورهایی وخوشبختی واقعی، وبه عشق بدون وابستگی وترس می‌رسید، به امید شنیدن خبرهای خوب. محمد علی جان، کامنتهای بچه هارو بخون ببین چطور همه از شرایط بدتر از شرایط تو، به خوشبختی وسعادت رسیدن، فقط با عمل کردن وپا روی ترسهاشون گزاشتن.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        محمدعلی مهرجوی گفته:
        مدت عضویت: 2176 روز

        سلام خانم بشارتی عزیز🌹🌹

        مررسی برای این توضیح زیبا و عالی ،،چشم حتما از تجربه شما استفاده میکنم

        در ضمن دیدگاه فوق‌العاده شما را خواندم و شما را هزار بار تحسین کردم از این همه پیشرفت ،از این توکل داشتن و رها کردن و ایمان داشتن به الله یکتا

        من همیشه از دیدگاههای شما دوستان کلی درس میگیرم

        دیدگاه شما جای چندین بار خواندن و مطالعه را دارد

        از خداوند وهاب بهترین ها را برای شما و خانواده محترمتان آرزومندم 🙏🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      زیبا فتح الهی گفته:
      مدت عضویت: 2695 روز

      جناب مهرجوی عزیز

      کامنت زیبا ودلنشینتون رو خوندم چه قدر زیبا وباعث افتخاره حضور آقایان قوی وبااعتماد به نفسی مثل شما در این خانواده صمیمی چون همین اقرار به اشتباهات به نظر بنده شجاعت میخواد رشد میخواد بارک اله تحسینتون میکنم ولی در جواب کامنتتون دوست داشتم که از زبان یه خانم باشما حرف بزنم من یه خانم متاهلی هستم که سالهاست که با همسرم زندگی مشترکی داشتیم خیلی زندگی مشترک چالشهای زیادی داشت که البته همشون به قول شما به خود من بازمیگشت به عدم درصلح بودن من باخودم که خداروشکر منم مثل لیلای بشارتی عزیز چه قدر تونستم که باورهامو اصلاح کنم وهرروز که داره میگذره یه عالمه نتایج عالی وزیبا داره وارد زندگیم میشه ولی جناب مهرجویی یه نکته بسیار مهمی که حتما نیاز دونستم که خدمت شما عرض کنم از دیدگاه یه خانم این بود که اگه ما قراره با ترس ولرز وبه زور ومراقبت یه رابطه ای رو حفظ کنیم با شجاعت میگم خواهش میکنم شما هم با شجاعت به خودتون بگید که پس چه بهترکه این رابطه بخواد تموم بشه من یکی از بهترین خصائص همسرم که واقعا به عینه میتونم بگم که باعث ادامه رابطم باهاشون شد این بود که علی رغم شاید مخالفتهای عظیمی که باهم درمسیر زندگی داریم ولی ایشون بسیار به آزادیهای من وعلایق من احترام میزاره من یه خانم جوانی هستم که خوب از نظر عرفی واجتماعی مناسبم و در تمام اجتماعات مردونه بودم با آزادی کامل من تو خط تولیدی راه میرفتم که شاید هزارتا کارگر ومهندس با هزاران افکارمختلف وباورها ورفتارهای متفاوتی دراون بود ولی نگاه همسرم به من همیشه اینطوری بوده که زن من شیرزنه و از پس خودش برمیاد واجازه داد که من روی پای خودم بایستم شاید اگه اون مرد قوی وباصلح باخودش نبود الان منم یه خانم ضعیف و وابسته مثل خیلی از خانم های ایرانی بودم که بدون اجازه شوهرش آب نمیخوره ولی همین عدم وابستگی همین قویتر شدن من باعث شد من با مردهای زیادتری در زندگیم آشنا بشم و همین نکته باعث عشق بیشتر من به همسرم شد که باخودم بگم در مقایسه بااون مردها من با چه مرد درست تری دارم زندگی میکنم پس رفتار شماهم دو دلیل بیشتر نداره یا از خودتون میترسید ودر واقع نیاز بیشتر به کارکردن بر روی عزت نفستون دارید یا اینکه میترسید که همسر عزیزتون آسیب ببینه که اینم باز برمیگرده به نگاه شرک آلود و وابستگی و عدم سپردن واعتماد به هدایت و قدرت رب که بهترین نگهبان عالمه البته تمام این حرفهارو دارم به خودمم هم یاداوری میکنم چون همون طور که لیلای عزیزم هم تو کامنت بینظیرش ذکر کرده این کنترل ذهن ومن دیگه الان یه اسم جدید براش گذاشتم این نماز یا صلوه دائمی هیچ پایانی نداره وهرلحظه باید مراقب نجواها و ترسهایی که شیطان بر قلب وذهنمون میندازه باشیم

      درپناه الله یکتا باشید دوست عزیز امیدوارم نمیدونم چرا یه نیرویی گفت که این توضیحات رو براتون بنویسم امیدوارم مفید واقع بشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        محمدعلی مهرجوی گفته:
        مدت عضویت: 2176 روز

        سلام خانم فتح الهی 💙⁦❤️⁩💚

        خدایا شکرت برای تمام دستان مهربانت که هر روز با عشق دارن تو این مسیر زیبا من را همراهی میکنن

        و کلام،و نشانه های زیبایت را برای من به ارمغان میارن

        خانم فتح الهی من هر روز صبح و شب از خداوند درخواست هدایت میکنم ،درخواست میکنم دستان پر مهرش را در مسیر زندگیم قرار دهد

        اون نیرویی که به شما گفت بنویسید خداوند بزرگ هست

        واقعا ممنون که اینقدر با عشق و محبت دارید به من کمک میکنید

        شما چقدر خوبید ،چقدر با اعتماد بنفس و عزت نفس و روح خدایی دارید ،بخدا کلمات نمیتونن این بزرگی شما و این خانواده صمیمی را

        را توصیف کنند

        ممنون که از بهترین زاویه ممکن به من کمک کردید 🙏🙏

        فقط میتونم بگم خدایا شکرت که در هر لحظه داری هدایتم می‌کنی به مسیر خوشبختی و سعادت

        خانم زیبا فتح الهی عزیز 🌹 تمام تلاشم را می‌کنم از تجربیات شما بزرگواران استفاده کنم

        خداوند به شما و خانواده محترمتان ،،سلامتی ،تندرستی ،روابط عالی و زیبا ،و جریانی از ثروت و نعمت عطا فرماید

        راستی فکر کنم شمافزرند ۲قلو دارید

        از طرف من محکم بوسشون کنید

        هزار ساله در کنار شما شاد و خوشبخت باشن

        من عاشق دیدن دو قلوهای ناز هستم 🤩🌹

        خدا بهتون خیر برکت عطا کنه که اینقدر با عشق به این خانواده صمیمی کمک میکنید

        بازم تشکر 🙏🙏🙏🙏

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          زیبا فتح الهی گفته:
          مدت عضویت: 2695 روز

          خدارو شکر میکنم جناب مهرجوی که براتون مفید بوده ولی خودتون رو خیلی اذیت وسرزنش نکنید چون واقعا به قول استادمون این یه مسیر تکاملیه و یه شبه که نمیتونید این تغییرات رو درخودتون به وجود بیارید ولی همین که دارید تلاش میکنید واز همه مهم تر اینکه به نقاط ضعفتون واقفید خودش یعنی در مسیر درستید

          بله من مادر یه پسر دوقلوی حسابی شیطون وباهوش هستم که اینا هم خودشون یه پروسه ان ممنون از ابراز لطفتون ولی خدارو شکر این تربیت و نحوه رفتار رو هم با هدایت های الله دارم با موفقیت ولذت بسیار سپری میکنم وصد البته که اینم باز یه مسیر تکاملیه کافیه که سعی کنم هرروز یه کم یه ذره بهبود در خودم ایجاد کنم

          درپناه رب والله یکتا هرروز موفق تر وسلامت تر وخوشبخت تر باشید دوست عزیز وهمفرکانسی من

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: