«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 39 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2016-09-12 09:33:282024-06-08 22:16:13«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندششاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام تنها قدرت مطلق جهان هستی.
سپاسگزارم از خداوندی که هدایت کننده، حمایت کننده و حفاظت کننده من است.
سپاسگزارم از استاد عباسمنش عزیزم که الگویی است عملی در شناخت و درک قوانین با زبان تصاویر و نتایج هستند..
سپاسگزارم از خانوم شایسته مهربان و قدرتمند و خانواده عباسمنش که حامی من در درک بهتر قوانین هستند.
امروز روز سوم سفرم و هفدهم مرداد ماه 1402.
«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش.
ایمان راستین ابراهیم و تسلیم بودنش در برابر رب.
این ها جملاتی بودند که در چشم من امروز بسیار پر رنگ بودند و هستند.
دو روز قبلی خداوند به من گفت که احساس گناه، احساس قربانی بودن، مورد ظلم واقع شدن و احساس بی ارزشی رو بذار کنار تو اشرف مخلوقات من هستی و من رب و صاحب اختیار جهان هستی به تو این اختیار رو دادم تا بتونی زندگی خودت رو خلق کنی و خالق زندگی خودت باشی شاد باش لذت ببر از هر لحظه از زندگی امروز ، ساعت 5 صبح داشتم آسمون رو نگاه میکردم ابرهای سفید زیبا رو دیدم و نسیم خنکی که می وزید شاد و سپاسگزار بودم از چشم گشودنم و زنده بودنم ،سفر روز سوم رو باز کردم و دیدم نوشته اعتماد به رب.
سوالی که از صبح تو ذهنم مدام تکرار میشه چطور به صورت عملی تو زندگیم اعتماد به خداوند رو نشون بدم ؟
چطوری بفهمم که به خداوند اعتماد کردم ؟
چطوری در عمل و در زندگیم اعتماد به رب رو اجرا کنم؟
از صبح مسائلی برام پیش اومد سعی کردم ذهنم رو کنترل و حالم رو خوب کنم ،نشستم تو اون لحظه ای که احساسم خوب نبود شروع کردم فایلهای 50 تا 55 سفر به دور آمریکا رو دیدم و کلی خندیدم و لذت بردم و شکرگزاری کردم از خداوند و استاد عزیزم و عزیز دلشون و پسر عزیزشان بابت این فیلم های زیبا و کلی حال کردم. احساسم خوب شد و الان که دارم این کامنت رو می نویسم یک لبخند خوشگل رو صورتم هست و کلی خاطرات زیبا برام یادآوری شد.
خدایا سپاسگزارم بابت زیبایی هایی که خلق کردی بابت عظمت خودت و جهان زیبایی که خلق کردی بابت نظم و قوانین غیر قابل تغییر جهان هستی.
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت این فایل های فوق العاده که در اختیارم قرار دادین تا از مسیر خارج نشم و بشناسم و درک کنم قوانین رو و به لطف الله بتونم در زندگیم اجراشون کنم.
خانوم شایسته عزیز سپاسگزارم بابت این سفرنامه فوق العاده که کنترل بر زیبایی ها ، توجه بر نکات مثبت ، شناخت قوانین و همه و همه رو تو یک پکیج زیبا گردآوری کردین تا تو یک مسیر جنگلی زیبا کنار رودخانه زیبا و روان و مملو از زیبایی قدم زنان قوانین رو بشناسم رشد کنم و از این سفر زیبا لذت ببرم.
خدایا هدایتم کن به جواب سوالم که چطور اعتماد به تو را در زندگی اجرا و عملی کنم.
خدایا سپاسگزارم که تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری می جویم.
خدایا شکرت
سلام به استاد عزیزم و دوستان هم مسیر
روز سوم از سفرنامه
تسلیم تسلیم تسلیم
چه واژه سخت و آسونیه
و چه بزرگ انسانیست ابراهیم
دورود خدا بر او و هم مدارهای عزیزش
روی کاغذی سفید با خطی خوش نوشته ام :
تسلیم خدا بودن یعنی :
خدا جونم میدونم بامنی و هر لحظه مراقبمی
پس هر چی که در زندگیم پیش میاد ، زیر نظر تو پیش اومده
من بهت اعتماد کامل دارم و تسلیمم
و این کاغذ و به دیوار اتاقم چسبوندم و صبحها به محض بیداری اون رو میبینم و در طول روز بارها میخونمش .
احساس میکنم من هم این ابراهیم موحد و یکتاپرست و تسلیم را در وجودم در اون عمق واقعیش دارم ولی رشد نکرده ، در طول سالها فراموش شده و حالا زمانش رسیده که از خدا بخوام کمکم کنه تا بتونم متخلق به اخلاق الهی ابراهیم شوم
خدایا میدونم دوستم داری با همه ی دور شدنهام و اشتباهاتم
این بار از تعهدم ، از کامنت خوندنام ، از کامنت نوشتنام ، از تعهد رشد درآمد در یک سال ، از کسب مهارت در شغل مورد علاقم ، از طی کردن روزانه سفرنامه و نوشتن برداشت شخصیم , از خوندن قرآن در هر روز و نت برداری از آیات ، از سپاسگزاری اا و دیدن نکات مثبت ، تمرین لبخند و دیدن نکات مثبت بچه ها …..
و از صداقت قلبم اطلاع داری
خواسته هایم را رها میکنم و دست نیازم رو به سمتت دراز میکنم و از تو کمک میخواهم
مرا رشد بده ، رشدی ابراهیمی
رزق بده رزقی مریمی
اعتبار بده اعتباری محمدی
ثروت بده ثروتی سلیمانی
و مرا صبور کن با اهدای عشق و آرامش
ایاک نعبد و ایاک نستعین
دوستت دارم خدای قشنگم
بنام خداونده بخشنده و مهربانم
سلام به استاد عزیزم
روز 3
خدایا ازت میخوام .
این قدرت رو به من بده تا بتونم ایمانم رو هر روز قویتر و قویتر کنم….
خدایا چقدر بزرگی توووو چقدر ابراهیممم که هنوز پیامبر تو نبود ایجوررررر جون فرزندشو میخواست بده برای توووووووو الهی شکرت رب من
خدایا من باید چکارررر کنم من باید چکار کنمممممم
خدایا خودت هدایتم کن خودت ایمان رو قوی کن خداااا جووووون خوددددت کمک کن هدایتم کن
خدایا من تسلیم من رو حمایتم کن خدایا من تسلیمم خودت بهم بگو چکار کنم خدایا من تسلیمم به تووو
خدایا کمک کن که تویه مسیرت ثابت قدم باشم
خدایا خودت ترسهای من رو نابود کن من تسلیم توام
خدایا خودت اگاهم کن از اگاهیااا استاد.
یادم بیار جاهایرو که به تو توکل کردم چه درهایی برام باز شد
یادم بیار وقنی رها کردم و تو به چه جاهاییی من رو بردی و لذت بردم خدایاااااااااا خدای خوبم خودت کمک کن من تسلیم تو باشم
یادم بیار که چه جاهایی تنهام نزاشتی و چه جاهایی که گفتی حسین برو و من رفتم…..و چه لذتی بردم.
خدایا من تسلیم تو هستممممم
خدایاااااا خودت کمک کن والاغیر….
اگر ابراهیم تونست استاد تونست ادمهای بزرگ تونستن
من هم میتونم الهی شکرت رب من…..
ایمان دارم که کارامو انجام میدی تووووووووو
دستهای تو خیلی جاها به من کمک کردن که نگو نپرس
یادم میارم تمام اون کارهاییرو که انجام دادی برای من و من فراموششششش کردم الهی شکرت رب من سپاس از تو الهی شکرت…..
خدای از رفیقهای جون جونی خودت قرارم بده من رو الهی شکرت رب من شکرررررررت….
خدایا من میدونم که از رگ گردن به من نزدیک تری
من بهت اعتماد دارم و تسلیم توامممممم….
من بهت اعتماد دارم و تسلیم توامممممم…
من بهت اعتماد دارم و تسلیم توامممممم….
من میدونم که تو هر ثانیه با منی
من موج فکری خودم رو روی خداوند میچرخانم و میخوام کل روز خدارو ببینم و باهاش عشق کنم.
من تسلیم هستم
خدا جون بینهایت سمعا و طاعتای تو شدن را دوست دارم
الهی شکرت رب من من بهت اعتماد دارم و تسلیم توام
در پناه جان جان رب العامین شاد وسلامت و ثروتمند باشید
طبق معمول رفتم سرچ کردم اول زنده شدن مرده ها که یکی از معجزات بوده و ابراهیم به خدا گفته چطور زنده میشم خدا گفته چهارتا پرنده را چرخ کن بزار سر چارتا کوه و بعد صداشون میکته و زنده میشن خب سرچ که کردم تعداد زیادی از انسانها برگه فوتشون امضا کردن رفتن سردخونه و زنده شدن که البته اینو از قبل باور داشتم چون یکی از اقوام در جنگ مجروح میشه میبرنش سردخونه و بعد چند روز میبنن زنده هست و بعد هم ازدواج کرد و بچه داشت و بارها این موضوعات شنیدیم که باورم در موردش قوی هست پس مورد بعدی میشه تسلیم خدا شدن و اینکه خدا گفت سر بچه ات ببر تو بگی چشم خب این خیلی سختتره اما باز هم قابل قبوله الان افراد بخاطر اعتقاداتشون هر کاری میکنن و کلا نترس شدن خب اینم باور قوی پشتش هست که خب میشه
حالا میمونه بحث اینکه ایا منم انقدر تسلیم هستم
نه در واقع کلا نمیتونم با خدا سر خیلی چیزا معامله کنم و بهش چشم بگم حالا شاید بعدها تونستم ولی عزیزانم حتی مرغ مینام اصلا
خب اینا تکامل میخواد پس خودمو درگیرش نمیکنم قرار نیست من یکشبه ابراهیم بشم و همینکه بتونم بهتر بشم کافیه باور با عمل کردن متفاوته و باور داشتن همیشه نشان عمل کردن نیست پس کلا از سرچ این موضوعات اومدم بیرون باز رفتم سراغ هدفم
من باید فعلا تسلیم باشم اروم بگیرم تا خدا خونه دلخواهمو درامد دلخواهمو بده و همین عمل کنم خودش پیشرفته
قبلش میگفتم تسلیمم اما بدو بدو میکردم و اصرار به تغییر اما الان یادگرفتم ارومتر باشم
حتی یادگرفتم زودتر حالمو خوب کنم مثلا امروز یک پیام منفی گرفتم و من قبل بودم حسابی بهم میریختم اما وسط پیام گوشی بستم رفتم فایل استاد گوش دادم و گفتم خدا خودش حلش میکنه از کجا معلوم اصلا دلش نرم شد و بیخیال شد فایل تموم شد اومدم با ارامش توضیح نوشتم و بعد گفت بیخیالش، بحث تموم شد و حل شد من گفتم دیدی جواب داد خدا بهتر میتونه حلش کنه ادامه میدادم باید خسارت میدادم ولی وقتی پا پس کشید دیدم میتونم همخ چیز به نفع خودم تموم کنم
همین نتایج همین پیشرفت برای من عالیه برای منیکه هنوز خیلی راه دارم تا تسلیم هنوزم نمیتونم به خدا بگم چشم اصلا هر چی تو بگی
پس هر روز میام یک فایل گوش میدم میرم سرچ میکنم الگو میبینم تا بهتر و بهتر بشم
بریم سراغ الگوی یک فرد موفق دیگه
یکم متفاوتتر همیشه ادمها از قشر بدبخت نیستن و اینبار فردی را معرفی میکنم که تاجر و باباش پولدار بود و از بچگی بهشون پول میداده کارلوس اسلیم، حالا چرا زندگینامه اش مفیده چون قراره این باور شکسته بشه که از صفر شروع کردن خوبه تو میتونی از همین جایی که هستی شروع کنی و یک باور اشتباه خودم همینه که خب پس از شکستهای بسیار میشه پولدار شد و هر شکست یک پیروزی هست ولی این باور اشتباهه و نباید حتما شکست بخوری تا پولدار شی نباید خانواده ات بدبخت بیچاره باشن یا کلی زجر بکشی تا پولدار شی این اقا باباش پولدار بود و دوازده سالگی سهام بانک ملی مکزیک خرید یک باور عالی تر که برام این زندگینامه داشت این بود که با اینکع پولدار بود یک همسر گرفت حسابی عاشفش بود حتی همسرش هم فوت کرد دیگه ازدواج نکرد درصورتیکه یک باور اشتباه هست میگن ادمهای پولدار عشقشون یکروزه هست طرف چشش به پول رسید عشقش یادش رفت و… که اینم یک الگو که کلا پولدار بوده اما عاشق همسرش بوده و حتی شرکتش به اسم خودش و همسرش گداشته و دیگه ازدواج نکرده خب چنین زندگی عاشقانه ای را میشه داشت حتی پولدار هم بشی و پول باعث نمیشه از عشقت جدا بشی بلکه میتونی باهم لدت ببرید که این ترس و حس بد را منم داشتم و بارها این قسمتش مرور کردم پولدار بوده عاشق زنش بوده که حتی دیگه ازدواج هم نکرده و موزه و شرکت و… بنام زنش تاسیس کرده، یک قسمت دیگه زندگیش هم برام جالب بود با اینکه میتونسته راننده داشته باشه اما خودش رانندگی میکرده چون علاقه داشته و حتما نباید وقتی پولدار میشی صدتا خدمتکار دورت باشن بلکه میتونی کارهای دلخواهت انجام بدی
حالا زندگینامه اش از اولش موفقیت پشت موفقیت و اصلا اسمی از شکست و ورشکستگی نیست یک نمونه کار تمیز تمیز
بنظرم این الگوها را بیشتر باید پیدا کنم هی تو مغزمون داریم میکنیم خب چند تا شکست دیگه بعدش پیروزی من تا شکست نخورم پخته نمیشم تجربه ها درس زندگین
میشه انقدر نایس و تمیز از اول رو دور خوب باشی تا اخر هم همین باشی
یک قسمتشم جالبه امریکا برندهایی ورشکسته اعلام میکنه میره سرمایه گذاری میکنه روشون، این نمونه بارز دست به خاک میزنه طلا میشه هست
یک مولتی میلیاردر ثروتش 5/75میلیارد دلار تازه پولش حتی از بیل گیس هم بیشتره
رفتم خونش سرچ کردم چون من هدفم خونه است تازه خونسم گذاشته برای فروش اینم یک نشونه خوبه طرف خونه به این زیبایی را میخواد عوص کنه صددرصد بهترشو بخره کاری که منم میخوام بکنم و خونه زیبامو جا به جا کنم یک ساختمان پنج طبقه، 25تا اتاق، 10تاحموم، یک تراس رویایی با چشم انداز نیویورک، مساحت1858،پنجمین ملک گران نیویورکه، خدایاشکرت انقدر کاخ توی دنیات هست صددرصد یکیشم به من میرسه و انقدر فراوانی ثروت و نعمت هست شکر،
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم
سلام به مریم بانوی شایسته
سلام به خانواده بهشتیم
(روز سوم)
همانطور که استاد گفتن زمانی که تو قرآن خدا از حضرت ابراهیم صحبت میکنه جنس آیاتش فرق میکنه و انگار رقیق جون جونی خداست چون ابراهیم یگانه پرستی بود و مشرک نبود چون تسلیم واقعی بود و مطیع امر پروردگار بود.
تو این سایت هم محتواهایی که موضوع توحیدی دارن جنسشون فرق میکنه و حسشون هم خیلی متفاوت هرچند تمام محتواهای این سایت از هدایت خداوند بر قلب استاد میاد ولی توحید یه چیز ناب یه گوهر و یه جواهر نایاب که نمیشه بهش قیمت داد و هرکسی که توحیدی تر میشه این جواهر در قلبش میتابه و روشن میکنه چهرش را.
از خدا میخوام که یاریم کنه تا منم تسلیم و رها باشم و ابراهیم خودش باشم اگر یک نفر تونسته در جهان به کاری و به خواسته ای برسه پس منم میتونم فقط باید از خدا هدایت بخوام تا برام انجامش بده انشالله .
مقام حضرت ابراهیم در قرآن به عنوان الگو بارها تکرار شده و به مقام خلیل الله رسیده و خداوند بارها به پیامبران دیگه گفته که پیرو ابراهیم باشید که او موحد بود و از آزمایشات سر بلند بیرون آمد .
چقدر ایمان حضرت ابراهیم زیاد بوده که چنین تونسته بچه ی شیر خواره ی خودش را در وسط بیابان رها کند و به خدا اعتماد کند چقدر جنس توحید میتونه اعتماد به رب را در قلبمون باز کنه .
عشق به فرزند را در جامعه و در حیوانات هم میشه دید اما نمیتونه و نباید هدف کلی یک فرد بچه ها باشه و بهترین حمایت اینه که از بچه ها حمایت نکنیم .
معمولا مادر ها به نسبت پدران خیلی از بچه هاشون حمایت میکنند و اغلب بچه های که لوس بار میان به خاطر حمایت زیاد .
بعد از حدود 20 سال حضرت ابراهیم برمیگرده پیش فرزندش و اونم به خاطر خوابیست که دیده و باید اسماعیل را قربانی کند.
ما تا چه اندازه ای تسلیم هستیم ما تا چه اندازه ای رها هستیم تفاوت آدمها در همین ترس هاست تو همین توکل کردن ها و اینکه چقدر میخوایم پیشرفت کنیم و به همان اندازه باید تسلیم باشیم و نشانه ی این تسلیم احساس خوب چون میدونیم که خداوند مارا تنها نمیذاره ،حضرت ابراهیم میدونست که خدا بچه و زنشو تنها نمیذاره ازش درخواست کرد که دور و اطرافشونو آباد کنه و بعدش رفت واسه انجام دادن ماموریتش و شهر مکه از اونجا به وجود اومد.
هر چقدر شجاع باشیم خداوند بهمون برکت میده و اگر اتفاق بدی برام بیفته افسرده نمیشم و هر چی برایم پیش آید خیر است و این اتفاقات طبیعت جهان است .
تا چه حد میتونیم ایمانمان را بیشتر کنیم ؟؟؟
اگر فردی به این مقام رسیده ماهم میتونیم اگر ابراهیم تونست ما هم میتونیم
بریم تو دل ترسهامون و ایمان داشته باشیم که خداوند بهمون کمک میکنه از خودش هدایت بطلبیم .
خدایا شکر که هر لحظه هدایتم میکنی و سعی میکنم هر روز بیشتر تسلیمت باشم .
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم
سلام خدا جونم
روز سوم از سفرنامه
سلام عزیزانم
سلام دوستان معنوی ام
خدایا شکرت
خدایا همه مارا ابراهیم گونه هم در دنیا و هم در آخرت قرار بده
خدایا توحیدی ابراهیم گونه به ما بده
خدایا تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و نه گمراهان
خدا جونم سپاسگزارم که مرا مادر کردی و این نعمت بزرگ را بهم بخشیدی بزرگترین موهبت به مادر فرزند سالم و صالح است
خدایا شکرت که هر روز بهتر و بهتر هستم
من قبل از سایت خیلی کم پیش میومد که بچه ها رو تنها بزارم
ولی بلطف خداوند بزرگم با تکاملی و قدم به قدم پیش رفتن
قدرت را در دستان خدا دیدن ایمانم بیشتر شد
اگه بخوام برم خیابون یا کلاس آموزشی تنها میرم
بچه ها رو میزارم خونه و میسپارم به خودش وخیالم واقعا راحته
از هر لحاظ راحت میشم وقتی میسپارمشون بخدا و از خونه برم بیرون
امن ترین جای دنیا پناه خدا
اوایل میشنیدم میگفتن مثلا بچه ها رو گذاشتین به امان خدا و اومدین
یا الله کجا بهتر از امان خدا
این یه جمله است ولی دنیایی درک پشتشه
الله و اکبرررر امان خدا
خدایا درکم رو بیشتر کن که از سر راهت برم کنار به جای تو خدایی نکنم برای بچهها م میدانم که تو به یک اندازه به تمام بندگانت نزدیکی
تو خودت مواظب همه هستی به اندازه درک ما
خدایا من تسلیمم
من خودم وتمام عزیزانم را به خداوند بزرگ میسپارم و رها و آزاد هستم
خدایا مرا به راه ابراهیم آن هدایت کن
ایمانم قوی ترو استمرار در عمل داشته باشم
خدایا مرا توحیدی کن که در همه کس و همه چیز تو را ببینم
خدایا شکرت بابت تمام داشته های زندگیم
خدایا شکرت بابت سلامتی خودم و تمام عزیزان دلم
خدایا هم خودم وهم تمام بارهایی را روی دوش تو میگذارم
خدایا من به تو ایمان دارم کمکم کن هر لحظه در مقابل تو تسلیم باشم
تو از طریق بی نهایت دستان خوبت مرا یاری میرسانی
خدایا هر لحظه مرا در احساس خوب قرار بده تو در قلبم وجودم ودورنم هستی
من به درگاه تو امیدوارم
تو هر لحظه هستی منم که باید تورا بخوانم تا اجابتم کنی
خدایا شکرت
مرا توحیدی کن من تسلیمم
خداجونم سپاسسسسسگزارم
خدایا نگاهم اعتمادم ایمانم تقوا وتوکلم را ابراهیمی کن
خدایا شکر تمام نعمت هایت
خدایا همان طور که ابراهیم تونسته اعتماد کنه منم بنده ی تو ام پس منم میتونم فقط با کمک و یاری تو وهدایت و حمایت تو میتوانم مرا محکم در آغوشت بگیر که زیباترین و بهترین وارام ترین
آغوش دنیاست
خدایا توکلم بر دوست مرا هدایت کن که برم تو دل ترسهای واهی که با عقل کوچکم ساخته ام که هیچ چی در برابر بزرگی تو نیستند
خدایا هرآنچه خیر و برکت و نعمت بینهایت داری منرا نصیب کن
خدایا تو عشق مطلقی مرا یاری کن سخت بهت نیازمندم
از هر خیری از تو به من برسد من سخت نیازمند وفقیرم
خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام الهام جان چقدر کامنتهات قشنگه و نشون میده چقدر عظمت و بزرگی خدارو خوب درک کردی .من با خوندن کامنت هات ارامش میگیرم و حالم خیلی خوب میشه .
منم دقیقا عین تو چون تو روستا زندگی میکنم هر روز دخترم رو میبرم پیش دبستانی روستا و برمیگردم ولی بعضی روزها که نمیتونم و کار دارم بهش میگم خودش بیاد و میگم خداوندا به خودت سپردمش که تو بهترین محافظانی .
انشالله خداوند به همه ی ما کمک کنه و قلب مارو لبریز از ایمان و توکل و توحید کنه .
در پناه حق
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم
سلام به زکیه عزیز و دوست ارزشمندم
از شما سپاسگزارم که به کامنتهای این بنده توحیدی خدا در این سایت الهی توجه میکنید
واقعاً اینجا حال همه خوبه همه با هم یک رنگ و یک دیدگاه توحیدی دارند .
کامنت شما برای من حکم مهر تایید خداوند بر نگاه توحیدی ام و
احساس خوبم شد .
خدایا شکرت
بله دوست عزیز فقط کافیه به خدا اعتماد کنیم و از سر راهش بریم کنار
بخدا که جایی محکم تر و زیباتر از امان خدا نداریم
جایی سرشار از زیبایی و آرامش و عشق و شادی
خداوندعشق مطلقه
وقتی امید باشه توکل باشه بچه رو میسپاری بهش ودلت آرومه خودش بهت اطمینان و یقین و آرامش میدهد که بسپار به من بنده خوبم من از تو بیشتر مواظبم
خودم این هدیه رو اصلا بهت دادم
حالا بهم اعتماد نداری
الله و اکبرررر
هر چه داریم از خداوند داریم
کریدیت همه چیز و همه کس را بخدا بدهیم
دوست عزیز در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت
دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام پروردگار و پادشاه جهان
به نام خداوند مهربان و هدایتگر ،رزاق ،وهاب و بخشنده
سلام استاد و خانم شایسته و دوستان عزیزم امیدوارم حالتون همیشه خوب و عالی باشه
من دو روز پیش برام دوتا اتفاق افتاد که یکیشون واقعا اشک تو چشمم جمع کرد ،یعنی آنقدر بهم فشار اومد یک لحظه که فقط دوست داشتم گریه کنم ،این برمیگرده به اینکه من وابسته شده بودم و مدام ترس اینو داشتم که نکنه برای اون یک اتفاقی بیوفته که چند باری هم بخاطر این افکار خطر از بیخ گوشش گذشته بود
من خالق زیبا و مهربان دارم من وقتی به ربّ به تنها فرمانروا کیهان اعتماد داشته باشم وقتی وابسته هیچ چیز و هیچکس نباشم ،وقتی به خواسته ام نچسبم رها باشم اون خودش منو هدایت میکنه .
خلاصه من دو سه هفته پیش یک کاپشن خلبانی اصل که رنگش رو تا حالا ندیده بودم زرشکی روشن جنس مخمل لطیف خریدم
واقعا این کاپشن رو خیلی دوست داشتم
از بیرون اومدم وارد خونه شدنی جیبش به در خونه گیر کرد و پاره شد،پاره که میگم به صورت یو انگلیسی بزرگ آنقدر ناراحت شدم که اشک تو چشمم جمع شد ،اگر دوره 12قدم و فایل های بینظیر استاد رو گوش نمیدادم و با قانون آشنا نبودم تا یک هفته ناراحت میشد حتی تو اون لحظه به زمین و زمان بد و بیراه میگفتم .
من کلا پنج دقیقه ناراحت شدم و کلا از فرکانسش خارج شدم و سریع رفتم بیرون و گوشی رو به ظبط ماشین وصل کردم و فایل الخیر و فی ما وقع که شعر خانم پروین اعتصامی رو استاد میخوانند
تیکه ای از شعر اینه که
گندمم را ریختی تا زر دهی ،رشته ام بردی تا گوهر دهی
واقعا این ده دقیقه فایل منو آروم کرد
و اتفاق بعدی اینکه برام ده میلیون مالیات اومد
خدایی برای این ده میلیون که کلا یک ساعتم ناراحت نشدم بخدا قسم که اگر قبل آشنایی با استاد بود تا یک سال روم فشار بود
باورتون نمیشه اصلا دیگ به اون موضوع ها توجه نکردم اصلا
آنقدر حالم رو خوب نگه داشتم که
دیشب عزیزدلم برام یک ادکلنی هدیه داد که من خیلی دوست داشتم از اون ادکلن هایی که بوش تو فضا تا دو سه ساعت بعد رفتنت میمونه
خلاصه که هیچ چیزی ارزش اینو ندارن حالتو براش خراب کنی
به خدا به تنها فرمانروا اعتماد کن اگر گندم رو ریخت جاش بهت زر میده
ممنون و سپاسگزارم استاد عزیز که آنقدر بهم آگاهی دادی
خدایا شکرت که من رو به این سایت هدایت کردی
در پناه الله یکتا شاد و سالم و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید
یا حق
به نام پروردگار حی توانا
روز سوم از روز شمار تحول زندگی من
سلام استاد عزیزم و مریم بانوی نازنین
سلام دوستان عزیز و هم فرنکانسی و همراه
امروز سومین روز تحول زندگیمه و من به خودم تعهد دادم که خیلی خیلی خوب روی خودم و باور هام کار کنم .
امروز سه روزه که فقط اوقات فراغت و بیکاریم رو توی سایت میگذرونم و موقع انجام کارهام فایل ها رو گوش میدم .
امروز سه روزه که سعی کردم ورودی هام رو کنترل کنم تلویزیون نبینم غیبت نکنم و تو جمع های منفی نباشم .
و الله اکبر از این ارامشی که با این تعهد نصیبم شده .
نمیدونم چطور از حسم بگم چطور از ارامشم بگم فقط طی این سه روز که همسفر شدم با این فایل های زیبا چنان تغییری و چنان ارامشی در من به وجود اومده که در تمام عمرم چنین احساس و ارامشی نداشتم .
الله اکبر
هرچی بیشتر توی این اگاهی ها ریز میشیم و رسوخ میکنیم بیشتر به قدرت لایتناهی پروردگار پی میبریم .
با خودم میگم وااااااااای خداوندا چطور این همه سال بدون این اگاهی ها زندگی کردم .
تازه میفهمم که چقدر تو تمام سالهای زندگیم از عظمت خداوند دور بودم .فکر میکردم خدارو میشناسم و فکر میکردم توکلم فقط به خداست .درحالی که فهمیدم چقدر مشرک بودم چقدر خدا رو اشتباه شناخته بودم و چقدر با این نااگاهی به خودم ظلم کردم و کلی شرایط ناخواسته رو با افکارم واسه خودم به وجود اوردم .
میگم خداجونم من که فقط یک مقدار بسیااااااار بسیاااااااار ناچیز از عظمتت رو درک کردم حالم اینطور دگرگون شده الله اکبر از حضرت ابراهیم .
الله اکبر از استاد عزیزم که چقدرررررر حالشون خوبه و چقدر خوب به منبع وصلن و با خودشون در صلحن .
خداجونم کمکم کن روز به روز در این مسیر زیبا بهتر پیش برم و بیشتر رشد کنم کمک کن حتی یک لحظه ازین حال روحانی بیرون نیام چون با داشتن این حال هیچی از دنیا دیگه نمیخام .این حال برام همه چیزه ثروت سلامتی روابط عاشقانه معنویت و….
اتصال به تنها قدرت جهان همه چیزه .
تو این سه روز هرچی غصه و ناراحتی داشتم برام اسون اسون شده و در کنار خداوند میدونم اینها همش باعث رشد من میشن و من رو قوی تر میکنن و میدونم این شرایط رو خودم به وجود اوردم و توانایی کامل دارم تا شراطم رو تغییر بدم .امروز اونقدر امیدوار و قدرتمند از خواب بیدار شدم که نمیخام این حال رو با هیچی عوض کنم .اونقد انگیزه دارم واسه ادامه ی زندگی و کلی برنامه دارم واسه زندگیم وای خدا جونم چه حالی دارم .
رابطم با بچه هام خیلی خوب شده با همسرم با همه خیلی رابطم خوب شده .کمتر عصبانی میشم .بیشتر از زندگی و داشته هام لذت میبرم …
این حال خوب و عالی رو مدیون شما استاد عزیزم و مریم جان نازنینم هستم .
الهی همیشه تنتون سالم و دلتون شاد باشه و روز به روز بیشتر از قبل در مسیر ترقی پیش برین .
الهی امین .
3
روز سوم از روزشمار تحول زندگی من
من قصدشو داشتم که یه کسب و کاری راه بندازم و از طریق تلگرام، تولید محتوا کنم. رقبایی هم هستن که دو سه ساله وارد این کار شدن و توی این مدت به وضوح دیده م که هر وقت کسان دیگری وارد این راه شدن، تماما دست به تخریب اونا زدن. از طرفی دنیای اینترنت خیلی کوچیکه و من هرچقدر هم سعی کنم چراغ خاموش حرکت کنم، بازهم خیلی زود این دوستان از کار من باخبر میشن و تحریک شدن ها و بعد هم تحریک کردن ها شروع میشه.
دیشب داشتم با یکی از دوستام صحبت می کردم که چه کنم. اگه این کانال رو راه بندازم همون تجربه ای که دیگران از توهین و ناسزا شنیدن داشتن، نصیب من هم میشه و اینا هرکار بتونن می کنن تا جلوی راه منو بگیرن.
اما دوستم نظر دیگه ای داشت. می گفت به نظر من اتفاقا اول کانالت، لینک تمام این گروه ها و کانال های رقیب رو بنویس تا بدونن برای رقابت با اونا نیومدی. تو به کارت ایمان داری و می دونی که دنبال سرکیسه کردن مردم نیستی.
(واقعا دیدگاه های این دوست من بسیار توحیدیه با اینکه شاگرد استاد هم نیست. خدا رو شکر می کنم بابت وجودش و دوستیش با من.)
الان که این صحبت های استاد رو شنیدم دیدم ای دل غافل، این هم یک شرک دیگه بود. این که فک کنم دیگران (عوامل خارجی) می تونن روی زندگی من اثر بذارن و این باعث بشه ازشون بترسم. به جای اینکه خدا رو یگانه توانای هستی بدونم، اونا رو صاحب قدرت در نظر بگیرم.
حتی یهو یاد این افتادم که استاد اصلا نه تنها خبر نداره که رقباش دارن چیکار می کنن، بلکه هرچی هم تا حالا رقبا برای تخریبش انجام دادن به نفعش شده و به مشتریاش و به محبوبیتش اضافه کرده. و این همون نشونه بارز نترسیدن از هرچیزی به جز خدا و توکل کردن و اعتماد داشتن به خدا و نیروهاییه که در جهان قرار داده.
بسیار احساس خوبی دارم. الان با خیال راحت می تونم شروع کنم و یقین داشته باشم که هیچ چیز و هیچ کس نمی تونه به من ضرر بزنه بلکه اگر احساسم خوب باشه و اعتمادم به خدا رو حفظ کنم، همه چیز در جهت خیر و صلاح من پیش میره. فقط باید همیشه اصل بی تغییر «احساس خوب= اتفاقات خوب» را به خودم یادآوری کنم.
خدایا ممنونم از این هدایت امروز و راه زیبایی که به من نشون دادی.
استاد عزیزم، مریم نازنینم، سپاسگزارم ازتون. لحظه هاتون غرق خدا
به نام خدای همیشه همراهم
سلامی دوباره به استادعزیزم و خانوم شایسته زیبا
وقت شما بخیر و شادی
حدود سه سال پیش درست زمانیکه شرایط عالی مهیا شد برای ازدواج دوم من و از طرفی دو تا پسرام که یا باید کنارشون باشم و سه تایی زندگی کنیم یا اینکه به پدرشون تحویل بدم و زندگی جدیدی را آغاز کنم
اوایلی بود که از طریق تلگرام با استاد آشنا شدم اما از سایت خبر نداشتم که داستان سایت خودش یه هدایت دیگه بود چنان شور و شوق داشتم که گوشیم پر از فایلهای کوتاه
استاد بود خیلی اتفاقی همین فایل به دستم رسید یه انرژی عجیبی درونم شکل گرف
لیلا برو دنبال خوشبختی جسارت به خرج بده پاداشت را از خدا میگیری لیلا وارد شرایط جدید شو نترس بچه هاتو بسپار به خدا
زندگی در یک روستا پر از تعصب و باورهای غلط و هزاران حرف پوچ… بچه هامو دادم دست باباشون اومدم اصفهان یک زندگی جدید ساختم دور از پسرا حدود 450 کیلومتر
در کنار فردی که هم مدار من بود ایشونم عاشق استاد
تمامی دوستان و اهالی از دور و نزدیک گفتن عجب دل سنگ بچه هاشو رها کرد رف دنبال خوشی خیلیا ترکم کردنو….
اما من ته دلم قرص بود این فایل عجیب در من رخنه کرد انگاری خدا با من حرف میزد و من باید عمل میکردم با خیالی اسوده
گاهی که دلتنگ میشدم ذهنم غر غر میکرد ترس میآورد اما من با یادآوری احساس خوب مساوی با اتفاقات خوب میگفتم لیلا خودتو جمع کن همه چی درست میشه صبر کن اینهمه فایل گوش دادی اینهمه نوشتی خودتو به خدای خودت نشون بده اون قراره به تو پاداش بده… تا اینکه خبر رسید پدر بچه ها ازدواج کرده با خانومی کهاصلن بچه دار نمیشه و ایشون با آغوشی باز بچه های منو پذیرفته و کلی هاشونو داره هر کی زنگ زد تعریف این خانومو کرد و من پاداشمو گرفتم خداوند چه زیبا فردی را جایگزین من کرد با شرایط عالی
که بچه های من تا به الان هیچ گونه احساس نارضایتی نداشته باشند حتی من با اون خانوم حرف زدم تشکر کردم روابط سالم و برقرار
هیچ کس باورش نمیشد
دوستانی که منو ترک کردن خودشون برگشتند خدا شاهده عذر خواهی کردن گفتن تو بهترین کار را کردی الان هر دو طرف قضیه خوشبخت هستین ما احساساتی شدیم که اونجوری رفتار کردیم…
من فقط شکرگزار خدا بودم که چه لطف قشنگی به من کرد چقدر من لایق و با ارزش هستم نزد خدای خودم
امروز وقتی دوباره این فایل را دیدم و گوش دادم به یادآوردم و سرزنده شدم چقدر عالی هستم
استاد خداوند همیشه حامی و پشتیبان شما باشد
شما قلب زندگی من هستین
خدایا شکرت