«اعتماد به ربّ»، پیام ابراهیم از قربانی کردن فرزندش - صفحه 70

2070 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سولماز سفیدی گفته:
    مدت عضویت: 2693 روز

    سلام و عرض ادب به استاد و مریم عزیزم.

    و همراهان هم مدار من

    این فایل عالی برای چندمین بار به من ثابت کرد اگه اعتماد به خدا سرلوحه ی تمام زندگیم باشه بدون هیچ نگرانی و ترسی میتونم بهترینها رو برای خودم بسازم.

    من همیشه به پروردگارم ایمان دارم و تسلیمم در برابر حق

    تو کل زندگی باید به خدا اعتماد داشته باشیم خودش بهترین مسیرها رو سر راهمون قرار میده

    هر وقت تو زندگیم هر چیزی رو از دست دادم آدمهای محبوبم یا از نظر مالی.. فرقی نمیکنه در هر صورت اتفاقات بهتر و قشنگ تر برام رقم خورده و آدم‌های جدیدی که وارد زندگیم شدن شرایط مادی بهتری که وارد زندگیم شدن همشون بارها و بارها بهم فهموندن که خدا همیشه بهترین ها رو سر راهمون قرار میده و بهترین ها رو برامون رقم میزنه اگه تسلیمش باشیم و بهش اعتماد کنیم مثل تصویر جالبی که چند وقت پیش دیدم یه نقاشی بود که مثلا یکی رو کشیده بودن بصورت فرضی خدا بود و یه دختر بچه که یه عروسک کوچیک تو دستش بود خدا داشت به دختر کوچولو میگفت عروسکتو بده به من این در حالی بود که یه عروسک خیلی بزرگتر و زیباتر پشتش تو دستاش داشت که قرار بود بده به اون بچه مسیر زندگی آدمها هم همینه اعتماد که داشته باشی خدا پشتش چیزای قشنگ تری برامون قایم کرده اگه فقط تسلیمش باشیم و از چیزای کوچیک بگذریم و اعتماد داشته باشیم..

    در پناه الله یکتا شاد باشید

    دوسِتون دارم زیااااد 🙂

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    حسین گرزدین گفته:
    مدت عضویت: 1924 روز

    سلام به همگی روزتون بخیر

    تسلیم=ابراهیم

    اگه کسی ازم بپرسه تسلیم رو به من نشونه بده بهترین تعریفی که به ذهنم میاد فقط یه کلمه هست پیامبر ابراهیم،حتی حرف زدن درباری خلوص ایمانی ک ابراهیم به خداوند داشته آدم رو ب وجد میاره. واقعا چطوری یه انسان تا این حد میتونه خدا رو باور کنه واقعا چی میگذشته تو قلب ابراهیم که این همهههههههههههههههههههههههههه سال گذشته این همه سال بشر زیست کرده وی هنوز کسی همتای ابراهیم نیست در ایمان به خدا اون چ نگاهی داشته به خدا اون چجوری میدیه خدا رو.واقعا ما چقدر تسلیمیم ما چقدر قبول دارین این قدرت رو ما چقدر حاضریم تکیه بدیم وبهش و بی درنگ به گفته هاش لبیک بگیم تسلیم بودن ما دربرابر الهمات خداوند چقدر هستش ما چقدر میتونیم از این امتحانات سربلند بیرون بیایم هر روز باید به ابراهیم نگا کنم و از خودم بپرسم چطوری یه آدم اینقدر کنترل ذهن داشته چطوری فقططططططططططططططططططططططططططططط خدا رو میدیده و مشینیده . وقعا چ جاها ک الهامات ساده ای به ما میشه و ما از انجام دادنش سر باز میزنیم ولی ابراهیم تو قربانی کردن بچش درنگ نداره الله اکبر چ تسلیمی چ خلوصی چ باوری چ ایمانی چ یقینی به اون خدا ک کلماتم هم نمیتوننبازپوش کنم. ازخ دا میخام من رو هم هدایت کنه و کمکم کنه ک یکی بشم مثه ابراهیم جوری تسلیم باشم دربار همه چی ک فقط حرف خدا تو گوشم بره.

    عالی هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    خانم رستگار گفته:
    مدت عضویت: 2464 روز

    به نام تو که بهترینی

    سلام و درود

    یکی از بزرگ‌ترین ترس های زندگی من از دست دادن فرزندانم هست، همیشه فکر میکنم شاید بتونم با مرگ هر عزیز دیگری کنار بیام اما با از دست دادن فرزندانم شاید ایمانم رو از دست بدم و نتونم نجواها رو کنترل کنم و کافر بشم. از کفر میترسم و می‌خوام در زمره مؤمنین باشم.

    خیلی ایمان میخواد و خیلی ذهنم درگیرش هست.

    اولین گام عملی رو برمیدارم برای ایجاد این ایمان در خودم.

    تذکر میدم به خودم که این دنیا در قبال ابدیتی که در اون خواهیم بود یک قطره هم نیست و من هر اتفاقی که برام می‌افته حتما خیر من در اون بوده.‌ همین برام خوب بوده و برای کل آدمها هم همین خوبه.

    یاد میگیرم که تسلیم باشم به اتفاقاتی که می‌افته و با این ایمان برم جلو که من ادامه میدم و خداوند من رو هدایت و حمایت می‌کنه. این جمله‌ی استاد خیلی آرومم کرد که من میرم جلو خدا بزرگه و بار من روی زمین نمی‌مونه. من دقیقا برای فروش محصولاتم همین مشکل رو دارم، که چطور بفروشم، چرا مشتری های من زیاد نیستن، و الان یک مشتری اومد و به اندازه تمام نخریدن هایی که با ایمان ایستادم از من خرید کرد و ایشون یک خریدار با سطح کیفیتی بالایی هستن که میتونن در آینده برام الگویی باشن در زمینه کاریم.

    ترسها رو با ایمان و توکل میشه کنار زد و نجواها از ترس میان و ترس از جایی که ایمان نیست.

    خدایا شکرت.

    خیلی ساده و واضح هست اما فهم و عمل کردن بهش برای من تمرینی روزانه و لحظه‌ای هست.

    خدایا شکرت.

    امیدوارم همه ما ابراهیمش باشیم و عشق پروردگار در قلبمون هر لحظه بجوشه.

    ردپای روز سوم من

    ۱۴۰۰٫۵٫۱۹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    ساناز رستمی گفته:
    مدت عضویت: 1482 روز

    سلام به همگی

    فایل روز سوم رو گوش کردم خب من خیلی اذیت میشم که آپارتمانم در محله و ساختمان مناسبی نیست ولی هر وقت خواستم کلا به فروش و خریدن یه خونه جدید فکر کنم چه دیگران چه خودم ترسیدیم از اینکه با فروشش دیگه نتونیم در این تورم جایی رو بخرم یا من ک الان بیکارم خونه بهتر نیاز به پول بیشتر داره اینها و این افکار مانع شده که اصلا برم بگردم قیمت کنم جستجو کنم یا اینکه فکر میکنم چون سنم بالا رفته و کارمو از دست دادم دیگه نمیتونم توی کاری موفق بشم

    خب استاد با حرفهاش علت همه اینها رو توضیح داد ایمان حرکت می آورد

    منم دارم روی ایمانم به لطف ایشون و هدایت خدا کار میکنم🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    فاطمه مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 2869 روز

    به نام خدای هدایتگر خداوندی که از رگ گردن به همه ی ما نزدیکتره

    سلام استاد عزیز

    سلام خانم شایسته عزیز

    سلام همسفرهای عزیز

    روز سوم سفرنامه

    توحید یعنی از قید هر وابستگی ایی رها بشی

    توحید یعنی خداوند در اولویت اول زندگیت قرار بگیره نه پول نه رابطه نه شهرت نه مقام نه بچه ات

    توحید یعنی دل نبستن یعنی رهایی و وارستگی در عین مالکیت در عین نزدیکی 

    توحید یعنی عطش یکی شدن با خداوند 

    توحید یعنی از خواب غفلت بیدار شدن و پیدا کردن اصل 

    توحید یعنی اول زندگی رو تجربه کنی و بعد رها بشی و از پس زندگی خدا رو ببینی خدا رو پیدا کنی 

    توحید یعنی خداوند از همه ی چیزهای دیگه برات مهم تر باشه 

    توحید یعنی نه تنها از لذت های زندگیت نگذری بلکه از مسیر لذتها برسی به منبع اون لذت 

    توحید یعنی اعتماد به رب

    وقتی استاد توی دوره عزت نفس میگه چقدر به خداوند اعتماد داری؟ مدتها فکر کردم و دیدم نه من به خداوند اعتماد ندارم که اگه داشتم نمی‌ترسیدم که اگه داشتم تردید نداشتم که اگه داشتم تعلل نمیکردم در کارهام و…

    و من خیلی فاصله دارم با این مدار با این درک از خداوند با این نگاه به خداوند

    تسلیم بودن یعنی آرامش داشتن یعنی حساب و کتاب نکردن یعنی بزنی به دل ترسهات بدون حساب و کتاب

    تصمیم من بعد از دیدن این فایل: آسون بگیرم به خودم و اجازه بدم هدایت بشم اجازه بدم الله کارها رو انجام بده ( اعتماد کنم به نیرویی که حواسش به همه چیز هست)

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      مهشید گفته:
      مدت عضویت: 1656 روز

      سلام فاطمه جان

      امیدوارم که خوب باشی

      فاطمه جان این فایل نشانه من بود که 142 صفحه کامنت داره. همینجور که داشتم از کامنتها میخوندم، با خودم گفتم بزار برم از یکی از صفحات قدیمی تر کامنت بخونم و شماره 70 به ذهنم اومد.

      و اینجا به کامنت شما هدایت شدم….

      حالا همزمانی جالبی که توی متن کامنتتون برای من وجود داره اینه که، چند روز پیش یه کامنت برای فایل نشانه ام نوشتم (گفتگوی استاد با دوستان-37) که بخشیش رو براتون اینجا مینویسم:

      توحید یعنی اینکه هیج کس توی زندگی من تاثیری نداره.

      توحید یعنی منم که خالق زندگیمم.

      توحید یعنی من کار خود را به خدا واگذارم که خداوند نسبت به بندگانش بیناست.

      توحید یعنی فرمانروای مغرب و مشرق… هیج معبودی جز او نیست، بر او توکل کرده ام و او فرمانروای عرش بزرگ است.

      توحید یعنی نباید نگران باشم.

      توحید یعنی خداوند یاور و کارساز و کارگشای منه.

      توحید یعنی من خودم رو دوست دارم و به خودم احترام میگذارم و برای خودن ارزش قائل هستم.

      توحید یعنی خدایی که به خاطر من قوانین کشورها رو تغییر میده، این کار من رو هم به آسونی جور میکنه.

      توحید یعنی خدایی که ابرهای آسمون رو برای من جابه جا میکنه، این کار منو هم خودش رو به راه میکنه.

      توحید یعنی خدایی که اینقدر مهربون و وهابه که با یه لب تر کردن من، این همه بارون رو به مدت 24 ساعت برام سرازیر میکنه، فکر بقیه کار رو هم کرده و خودش به آسونی، من رو به خوشی ها و لذتها و شادیها و ثروتها و نعمتها هدایت میکنه. خدایا شکرت.

      دیدن این کلمات، با همون سبک و سیاق توی کامنت شما، شگفت زده ام کرد…

      جالبیش اینه که چند روز قبلش من به یه کامنت دیگه ای هدایت شدم که اونم دقیقا به همین شکل درباره توحید نوشته بود…

      لینک هر دوتا کامنت رو براتون میذارم:

      abasmanesh.com

      abasmanesh.com

      ممنون دوست من

      برات سلامتی و آسانی و حال خوب آرزو میکنم.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فاطمه مهاجر گفته:
        مدت عضویت: 2869 روز

        به نام خدایی که از رگ گردن به همه ما نزدیکتره

        مهشید عزیزم این کامنت رو با اشک برات می‌نویسم

        مدتیه از خدای خودم درخواست کردم که در شغل مورد علاقه ام شاغل بشم و کسب درآمد کنم. چند روزی بود که ناامید شده بودم امروز صبح که از خواب بیدار شدم دوباره با خدای خودم حرف زدم که

        خدایا من عقلم نمی‌رسه تو منو هدایت کن، تو راه گشای من باش

        داشتم کامنت ها رو می‌خوندم وقتی تمام شد میخواستم برم به کارهام برسم خدای من به من گفت برو توی سایت نشانه امروزه رو ببین چیه؟! وقتی سایت باز شد بجای نشانه امروز دستم رفت روی پروفایل خودم و نقطه آبی …

        مهشید عزیزم خدای من از طریق کامنت شما بهم گفت به من اعتماد کن حتی اون جمله هایی که توی کامنتتون نوشته بودید هم اینقدر برام دلنشین و آشناست که خدا می‌دونه

        چقدر خدای من دانا و آگاهه …چقدر حواسش به همه ما هست …چقدر این اشک ها داره سبکم می‌کنه داره بهم میگه محکم باش من هستم خدای من تسلیمم

        خداوند به شما دوست عزیزم و همه رهروان این راه الهی برکت و رزق بغیرالحساب بده

        در پناه تنها فرمانروای جهان باشیم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    fatemeh saeeidi گفته:
    مدت عضویت: 1775 روز

    سلام

    خیلی حالم خوب شد این فایل را گوش دادم

    ایمانم خیلی به رب محکم شد

    خدایا من هم میخواهم ابراهیم تو باشم

    میخواهم بر ترسهایم غلبه کنم برم داخل ترسهایم

    خدایا هدایتم کن من خیلی شخصیت ابراهیم را دوست دارم

    خدایا من تلاشم و میکنم تو هم هدایتم کن ابراهیم تو باشم

    برای صلاح همگان دعا میکنم

    شاد و سلامت و ثروتمند و موفق باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    🌷🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    نسرين گفته:
    مدت عضویت: 1538 روز

    نامه ای به خدا

    سلام خدای من آفریدگار همیشه همراهم سلام

    منم بنده ای که همیشه خیلی نا امید بودم منم که خیلی کم صبر بودم منم که بی طاقت بودم شکننده و مظلوم نما بودم

    الان بیشتر از همیشه به ایمان صد در صد بهت احتیاج دارم دلم میخواد بهت گرم باشه دلم میخواد بهت خوش باشه حضورتو، وجودتو بیشتر از هر وقت دیگه نیاز دارم باید خودتو بهم نشون بدی باید بهم بگی که حالا که دست از همه شستی خودم پشتتم من هر روز که چشمامو باز میکنم میگم آره امروز وقت شه امروز دیگه میشه

    میدونی یه چیزی ته دلم میگه میشه باید بشه چون هیچ راه دیگه ای نداره

    از خودت ایمان مو، باورمو، دلگرمی و پشت گرمی میخوام نه از هیچ کس دیگه تو دهنده بی نیاز بی منتی

    نمیدونم اینا به سفرنامه سومم میخوره یا نه اما چیزی که الان احتیاج داشتم بگم، دلم گفت و دستم نوشت اینها بود

    ممنون از شما استاد عزیز

    امیدوارم هر روز که از سفر م میگذره ایمان و باورم عمیق تر و خالص تر بشه الهی آمین 🤲💐❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    بهار گفته:
    مدت عضویت: 1669 روز

    ملکا ذکر تو گویم که تو پاکی و خدایی نروم جز به همان ره که تو رهنمایی

    سلام به بچه ها وشاگردان خوب این کلاس درسی

    من وقتی به حضرت ابراهیم فکر میکنم متعجب میشم که چطور اینقدر ایمان که بچه شیرخورار رو رها کنیم و بریم وفقط یه خواسته از خدا بخواهی و بگی مردم پیششون جمع کن اول: یه ادم چقدر نزدیک به خدا باشد که خداوند به فرکانسس پاسخ بدهد

    دوم: و خداوند هیچ وقت بنده اشو رها نمیکند شاید بچه ابراهیم باشد ولی خدا خودش بنده اشو رها نمیکند و صدرصد اون بچه رو نجات میداد

    سوم :باور داشتن به هر صحبتی که براورده میشه انجام میشه

    وقتی دیدم اگه پدرم منو اینجوری رها میکرد من یا اینجوری میشدم ۱_قبول میکردم میگفتم خدا منو از اونجا نجات داده پس هنوز هم نجات میده

    یا اینجوری میشدن۲_برو بابا بعداز چند سال اومدی چی چرت و پرت میگی بیایی منو بکشی 🥺

    ۳ایمان و تسلیم بودن دربرابر خداوند (من خودم اینقدر ایمان و تسلیم بودم که تونستم داخل تاریکی قدم بردارم مگرنا من از همه چیز که میترسم این بود )(من مطمئن خداوند هست و منو هدایت میکند و منو تنها نمیکذارد این بهم احسای ارامش میدهد من حرکت میکنم خداوند بهم برکت میدهد (من پدربزرگم فوت شد من اصلا ناراحت نبودم و به نکات مثبت نگاه کردم میدونید دو دلیل برای گریه کردنم وجود دلشت ۱پشیمونی که چرا اینکاراررو نکردم ۲_احساس تنهایی که الان بودنش چکار کنم یا کی دیگه بهم کمک میکنه من هیچ کدوم نداشتم دلیل اولش دلسوزی برای گذشته فرد فوت شده هست )

    داشتم فکر میکردم اگر پیغام خدا باشد مطمئن باشم وپیغام رب هست گردن بچه خواهرمم‌بزنم شاید بزنم چون من یک باور دارم که حضرت ابراهیم اینکارو کرد و خدا بچه رو نکشت 😂😂نمیدونم باز 😱

    استاد کفت بهترین کمک به بچه فرزند اینه که کمکش نکنیم ولی وقتی نکاه کردم میخواستم بگم استاد بیشتر توضیحش بده چون به مظر من کمکش اموزش بهش باشه و کمک نکردن عمل فرزند باشد (استاد توضیح بده بیشتر )

    دوست دارم جوری عمل کنم که کل زندگیم اگر قراربود تیربارون بشم بدونم یکی هست

    بچه ها ایمان راستین به خدا پاشنه شماست امیدوارم دفعه دیگه بیام و بگم من ایمان راستین دارم

    براتون ارزوی ارزوهاتون رو دارم ❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    Farshad Usefi گفته:
    مدت عضویت: 2059 روز

    💫به نام ربّ فرمانروای کیهان💫

    سلام به خانواده عزیزم،سلام به نورای هم فرکانسیم🌹

    خدارو شکر میکنم در این فرکانس الهی قرار گرفتم تا ردپای روز سوم👣👣👣بزارم.

    من عاشق این فایلم استاد.ابراهیم که بود و چه باوری داشت به معبودش.

    چه ایمانی.

    تسلیم بودن کامل در برابر رب

    واقعا این آگاهیا از خود خداست که به ما میدی استاد

    چقدر خوشحالم که توی زمانی زندگی میکنم این پیاما بهم میرسه.خدایا شکرت.

    پایه و اساس زندگیمو بر اعتماد به او گذاشتم.

    این اعتماد انگار یه نوریو تو قلبمون روشن میکنه،انگار یه فانوسی برامون هست توی مسیر تا به خودش برسیم.

    الهی شکرت.

    این موحد بودن ابراهیم به ربّش واقعا وصف ناپذیره.

    باید از خودمون سوال کنیم توی هر لحظه چقدر این نیرورو باور داریم؟

    هرچقدر باورش کنی احساس آرامش بیشتری درونمونو پر میکنه.

    هرچقدر توی سکوت میشینی مراقبه میکنی با معبودت دریچه های قلبت باز تر میشه.

    این ظرف درونیمون با این احساس و پایه گذاری اعتماد به ربّ بزرگو بزرگتر میشه و خیر و برکت بیشتری وارد زندگیمون میشه.

    واقعا خدارو شکر میکنم که روی خودم کار میکنم تا ذهنمو خاموش کنم و این آگاهیارو وسعت بدم.

    ما زبالاییمو بالاتر میرویم.

    استاد خیلی خوشحالم که توی سفرنامه هستم.

    دوستون دارم بینهایت🌹❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مصیب کمالی گفته:
    مدت عضویت: 1750 روز

    به نام الله یکتای که هرلحظه مراهدایت می‌کند وبه من آلهام می‌کند سلام خدمت استاد عزیزم وبانوی محترم خانم شایسته خداراشکر استاد شماراتحسین میکنم حتی گفتن چنین ایمانی هم شجاعت می خواهد بله باراها درقرآن دیده که خدا ابراهیم را تعید کرده خدایاشکرت ولی منم خیلی راه دارم استاد نگاه میکنم میبینم وجودم پرازترس استرس است نگران پسران خودم بودن بله استاد انشالله خداوند چنین ایمانی به مابده ولی آلن که دیگه خدامیگه مصیب بچه ات راقربانی کن استاد امید وارم درست فهمیده باشم الان دیگه شرایط ابراهیم نیست من بیام چاقوبردارم وسربچم ببرم وبگم خدااین جوری منا امتحان میکنه من الان باید چه جوری راه روش ابراهیم برم من دست باید ازنگرانی بردارم که بچم میره بیرون هزاتا نقشه توسرم نکشم حتی ختمش هم نگیرم بگم خداوند ازفرزند من مانند اسمایل محافطت می‌کند یااینکه من چی راالان باید قربانی کنم من شیطان درونم رامن نفس سرکشم راباید قربانی کنم استاد عزیزم چقدرپرازترس هستم خدایا ولی سخت نمیگیرم انشالله منم به این ایمان میرسم ولی استاد اینکه این مسیر ایمان توحید یک راه است باید من پشت سرشمابیام وقتی استاد عباس منش میگه من هنوزایمان این راندارم من دیگه باید فقط حرکت کنم وپایم راجای پای شمابزارم استاد 33سال بااین باورها بزرگ شدم باترس ها باهزاران شعروورالن خیلی خوشحالم که راهی است این ترس هابروند استاد چندروزپیش دشتم ازگردش میومدم این ماجرارابگم شاید تاحدودی مربوط به این ماجراباشه استاد درجاده داشتم رانندگی میکردم نگاه به همسرم کردم گفتم خدایا اینهارا وزی من ازدست میدهم چه کارکنم استاد به الله یکتا قسم یه چیزی مانند مانیتور جلوی ذهنم رد شد وباشدای بلند گفت لذت ببرازهمین لحظه خداشاهده حال من دگرگون شد بله این تسلیم بودن اصل اساس اومدن مآبه این دنیابوده اومدیم تا صافی بشیم تا انتخاب بشیم که خداراقدرت میدونه که مشرک نیست خداراشاکرم دراین لحظه ترس به ذهنم میومد میرفت داشتم جلسه عزت نفس گوش میدادم که هدایت شدم به روزشمارخدایاشکرت چقدراین ایمان توحید تسلیم همه چی است استاد دیروزداشتم به عزیز دلم میگفتم استاد 6سال ما پدرش راندی ه رفته آمریکا واین مردچقدرتوحیدی است این مرد چقدردل ازنیاکنده وسبک باله استاد من افتخارمیکنم شاگرد مردی مثل توهستم استاد چون داری منم مثل خودت بارمیاری عزیزم من استاد به توایمان دارم به الله یکتا هروز توی این فکرم میگم این مرد وزی ازابراهیم محمد هم بالاتر می‌رود شک ندارم استاد چون تودرمداررش هستی وهنوز 15 ساله روخودت داری کارمیکنی شک ندارم به 40سال برسه دیگه شما خودروح هستید این تفکرهروزدرذهن من است وجالب اینه چقدرداری جهان راتوحیدی میکنی استاد باتو بودن عشق است انشالله خداوند. کمک کند وزی درکنارتو مثل خانم شایسته که داره شخصیتی قوی می‌سازه ماهم باشیم کنارت واز جودت ازنزدیک استفاده کنیم استاد عزیزم چون یاران محمد بامحمد بودن من هم این درخواست راازخدادارم که انشالله درکنارشما باشم عشق است استاد این حرفای من خودت باید فرکانسش رادرک کنی همش ازدل می آید استاد آخه نمیدونی من هروز چقدرعاشق تومیشم چون تو عشق منی توراست گوی وهرچی رابه دست بیاری به دیگران هم میدی خیلی صادقانه بله ابراهیم شدن لیاقت تواست استاد ازخداهمیشه اینامیخوام خدایا بزار توی دنیات به این ایمان توحید ابراهیمی برسم بعدی‌ام پیشت انشالله میرسم خدایاشکرت خانم شایسته تحسینت میکنم ولیاقت این را آشتی درکناراستاد باشی واین شخصیت رابسازی واقعا مبارکت باشد خانم وبه امیددیدارشمااستادعزیزم بیا استاد بیاایران قربونت بشم بیا تا وی ماهت راببوسم عزیزم بیا توراخدا بیا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: