چه موضوعی را باور کرده ای؟ - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)

960 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ابراهیم گفته:
    مدت عضویت: 1407 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت استاد عزیزم و استاد شایسته

    مبحث عشق است.باورها دقیقا ما رو به نتایج خواسته میرسونن، جالبه اگه یک سیاه پوست باشیم و حرف آقای بولت رو گوش کنیم نتیجه ایشون رو میگیریم و بر عکس اگر سفید باشیم و حرف آقای بولت رو باور کنیم نمیتونیم بدویم ولی اگه حرف محقق یونانی رو باور کنیم میتونیم المپیکی بشیم.

    این باورها هستند ‌که اصل هستند

    مثلا اگر باور نتوانستن ،باور کمبود و….باور کنیم واقعا نمیتوانیم،واقعا با کمبود مواجه میشیم و بالعکس

    تو بحث ژنتیک بیماریها که من اولین بار ازتون شنیدم تعجب کردم و کلی فکر کردم و قبول نمیکردم و اگر با شما آشنا نبودم مطمئنا قبول نمیکردم ولی بعد از مدتی که بیشتر دقت کردم دیدم درست میفرمایید و خیلی از این بیماری‌ها باز هم بر اساس باورهاست.

    در مورد ورزش میتونم آقای لوپز رو مثال بزنم که قهرمان کشتی المپیک شد در سن 40 سالگی و این در گذشته امکان نداشت و یا آقای رضا زاده در وزنه برداری قهرمان شد و بعد از اون باورهای ایرانیها عوض شد .

    چه باوری میتونی بسازی که به نفعت باشه

    بساز اون باور رو و کار کن روی خودت ،به هر چی که بخای میرسی.

    هر حرفی که به نفعته رو باور کن و هر حرفی که بهت فاز منفی یا حال منفی میده رو باور نکن.

    ما خودمون خالق زندگیمون هستیم.ما در هر لحظه در حال ارسال فرکانس هستیم.پس ببینیم چی داریم می‌فرستیم.

    استاد خیلی از باورهای سنتی که چندین سال بود بر ما و بر پدران ما حکمفرما بود رو شکستن .

    ایمان و باور استاد به رب العالمین تمام مرزهای ذهنی رو از بین برد برای خود ایشون و برای ما شاگردها هم الگوی خوبی شدن.

    این ماییم که با باورهای درست و داشتن الگوی مناسب عملی و زنده و حاضر داریم میبینیم و می‌شنویم و نتایج رو میبینیم.

    مکتوب کردن نتایجم در این مدت باعث شده ایمانم قوی تر بشه و هر وقت شیطان میگه نمیشه،نمیتونی بهش میگم من قبلا تونستم و شده و دوباره به مسیر برمیگردم.

    صحبت استاد رو بعنوان وحی منزل می‌پذیرم تکامل رو طی میکنم و به خواسته هام میرسم.

    باور همه چیزه،باورها اصل هستند،این ماییم که باید این قانون رو باور کنیم و بعد از اون بسازیم هر آنچه می‌خواهیم.

    استاد عزیزم سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    سعید گنجی گفته:
    مدت عضویت: 1818 روز

    به نام خدا

    سلام استاد عزیزو خانم شایسته و همه ی بچه های هم فرکانسی

    فایل بسیار خوبی بود و من خواستم داستانی از سخنان آقای جول اوستین را بگم که خیلی مرتبط به این فایل بود.

    وقتی انسان باوری در دلش شکل میگیره یک اطمینان قلبی بهش دارد و از آنجایی که زندگی مارو افکار و باورهای ما بوجود میارن پس خیلی بهتر هست که باورهایی داشته باشیم که کمک کنن بهمون برای پیشرفت و موفقیت .

    هیچ چیزی نمیتونه انسان را محدود کنه از سن ،درآمد ،سابقه ،ملیت ،گزارش پزشکی ،محل تولد، خانواده و… وقتی ما باور میکنیم رسیدن به هدفی را ، اونوقت همچیز دست به دست میده تا ما به اون اهداف برسیم و هر غیر ممکنِ منطقی رو ممکن میکند . انسان وقتی چیزی رو بتونه تجسم کنه و خودش رو ببینه امکان نداره بیدلیل باشه ،هیچوقت این وعده را خداوند به شما نمیده اگر نمیدونست چطوری اون را محقق کنه . اگر انسان ایمان داشته باشه به خدا و قوانین جهان، اونوقت میدونه که خداوند اورا هدایت میکنه به هر خواسته و هدفی که او بخواهد . خداوند چیزهایی را ممکن میکنه که خودتان به تنهایی نمیتوانستید و حتی فکرش رو هم نمیکردید .

    دختری کوچک 5ساله در یک روز صبح وقتی که مردی شیر میاورد و داشت شیر را در خانه کوچکشان میگذاشت به چشمانش نگاه کرد و گفت: خانم جوان یک روز تو دوشیزه آمریکا میشوی . تا کنون کسی به او نگفته بود که میتواند به چی تبدیل شود و او در محیط خوبی زندگی نمیکرد . وقتی آن را شنید دانه ای در قلبش کاشته شد . هر سه شنبه ها مردی که شیر می آورد همان چیز را به او میگفت : تو دوشیزه امریکا خواهی شد . به طور طبیعی دلیلی نداشت که آن فکر را ، حتی داشته باشه اون ارتباطات رو نداشت و شرایط و منابع ،استعداد و توانایی و هیچکس را نداشت که در رویاش به او کمک کند . خداوند چیزهایی را در قلبتان قرار میدهد که فراتر ازین چیزهاست . توی 11 سالگی این دختر جوان دچار سانحه تصادف اتومبیل شد از ماشین پرت شد و پاهایش از 32 جا شکست و دویست بخیه در صورتش داشت .برای 5سال معلول بود و روی ویلچر نشست . بیشتر افراد ناامید میشدند ولی این خانم جوان نه . آن رویا در اعماق قلبش بود . در 19 سالگی وارد مسابقه زیبایی محلی شد و اول شد . او رفت تا در مسابقات دوشیزه «می سی سی پی »شرکت کند و در همان سال 1980 سارا پوت شیلم دوشیزه آمریکاشد . وعده تحقق یافت .

    همه ی این ها از روزی شروع شد ، مردی که شیر می آورد گفت میتواند به چی تبدیل شود . بعضی مواقع خدا از مردم استفاده میکنه تا زندگی و موفقیت را در سرنوشتتون بیاره .خداوند میگه عظمتی در درون شما نهفته هست که هر ناممکنی ممکن میشود . موانع نمیتواند شما را متوقف کند بیماری ها نمیتواند شمارا شکست دهد اگر که شما ایمان دارید به خداوند و باور دارید که میتوانید به هرچیزی که بخواهید برسید . اجازه ندید که شرایط نامساعد شمارا قانع کند که رشد نکنید . ممکن هست به تضادهایی بخورید ولی ایمان به خدا بزرگتر از هر تضادی هست که بهش برخوردید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 635 روز

    به نام خداوند جان

    درود بر استاد عباسمنش و استاد شایسته عزیز و همه عزیزان

    خداروشکر استاد عزیز که جلوی دوربین اومدین پس از مدت ها . خداروشکر اندامتون بسیار زیبا شده و تبریک میگم

    خیلی رو شکر برای این بهشت زیبا و پر از ارامش که خداوند هدایت کرد که تماشا کنم و لذت ببرم

    شب قبل از اینکه این فایل رو بذارید تو پیاده روی توی ذهنم چرخید که استاد همین روزا فایل میذاره و صبح که بیدار شدم خداروشکر فایل رو گذاشته بودین و تماشا کردم اما هیچ ایده ای در ذهنم نبود برای همین صبر کردم که بیشتر فکر کنم و مثل شما که میگویید حافظه خوبی نداره منم این حرف رو بارها تکرار کردم واین هم نوعی باور است که گذشته رو زیاد بیاد نمیارم اما خداروشکر موقع تماشای فایل توحید عملی در ذهنم جرقه خورد و یادم اومد

    من قبلا نمیدونستم باور چیه حتا تا چند سال پیش . یه کلیپ از رونالو دیدم که ازش مصاحبه کردن که چرا موفقی و اون رونالدو گفت من تو ذهن خودم همیشه بهترینم من اونموقع حرفشو نمیفهمیدم و الان قضیه رو بهتر درک میکنم

    من از همان بچگی باوری که از داشتم اینه که من استعدادی توی ریاضی ندارم و بسیار از معلم های ریاضی کتک خوردم و فحش شنیدم واسه همین از این درس و محاسبات فراری بودم و این با من بود و من دروس ریاضی رو میوفتادم و توی این درس خیلی چالش داشتم ولی توی دروس ادبیات و خواندنی مثلا توی انشا خودم رو قوی میدیدم چون تشویق میشدم و این باور در من شکل گرفته بود که اسانه و نمرات بالایی میگرفتم و همچین توی مسابقات خواندنی بسیار عالی بودم و مقام میگرفتم چون باور داشتم که من برنده ام

    یه باور خوبی که من دارم اینه که هر چیزی رو بخوام برای خرید میتونم پیداش کنم و این برام اسانه و خیلی

    راحت چیزهایی که بقیه نمیتونن پیدا کنن ولی من به راحتی پیدا کنم و طوری این باور هست که بقیه بارها تعجب کردن و چیزهاییی رو پیدا کردم که تو ایران یک نمونه بوده.

    یه چیز بزرگی که از خودم کشف کردم و یادم نبود و پیداش کردم

    از یه جایی از نوجوانی باور داشتم خدا داره هدایتم میکنه نمیدونم چرا و سالها تنها بودم یعنی باور داشتم خدا مسیر منو جدا کرده و خاصم و به این موضوع ساعتها فکر میکردم و اشک ریختم و میپرسیدم و حسش میکردم با تمام وجود و میدیدیدم که بچه دوستان و اطرافیانم همه اتفاقات عجیب و مشکلات دارن و برای من خیلی راحت پیش رفته و دورم از مشکلات و انگار توی کهکشان دیگه ام و این حس خیلی قوی بود و خداوند منو از جاهایی عبور داده با راحتی که هیچ مشکلی نداشتم و با همین باور خیلی راحت بهم ماشین داده شد . خونه داده شد . و راه من متفاوت بود و بقیه خانواده و دوستام میگفتن تو خیلی خوشانسی و راحت به خواسته هات میرسی

    یه باوری که ناخوشایند بود و داشتم ودارم اینه که من نمیتونم با هیچ دختری ارتباط برقرار کنم و باور این باور رفتم جلو نتیجه نداد و ولش کردم

    مادرم خیلی باور داره که هر غذایی رو به راحتی یاد میگیره و با نگاه کردن خیلی راحت یاد میگیره و غذاهاش بسیار خوشمزه هستن و همین بهش انگیزه میده که دنبال روش پخت غذاهای جدید باشه

    خواهرم یه باور داره اینه که خیلی حافظه خوبی داره و بارها تعجب ما رو برانگیخته و تشویقش کردیم و بسیار جزئیات رو بیاد میاره حتا چیزی که یک بار شنیده باشه

    من خیلی باور داشتم که خطم خوبه و بقیه تشویقم میکردن و توی مدارس برای نوشتن دفتر نمرات منو صدا میکردن و تو کلاس بارها ازم تعریف میشد

    من یه باور بدی که داشتم این بود که اگر شنا کنم غرق میشم و اینو خیلی مجسم کردم و خصوصا خاله ام زمانی که بچه بودم و از شمال میومدن همیشه در مورد غرق شدگی تعریف میکردن وو این ترس و باور باعث که شنا را یاد نگیرم

    یه باوری که مادرم و فامیل میدادند از بچگی که تو مثل خانواده مادرت چاق هستی و من سالها چاق بودم و وقتی این باور رو توی ذهنم شکستم و حرکت کردم و به خودم باور و انگیزه دادم و موفق شدم قفلش شکست

    من توی دوره ای و تا قبل اشنایی با استاد به واسطه افراد دورم خیلی به خرافه چشم زخم باور داشتم و هر اتفاقی رو همون میدیدم و مثل کنه به من چسبیده بود و با منطق ایه قران که استاد گفتن اینو ریختم بیرون و نتیجه اش این شد که این افراد از زندگیم رفتن

    یه باوریکه داشتم و خیلی شدید بود این بود که فکر میکردم تو درسا و کارا خنگ هستم چون علاقه به درس نداشتام و نمراتم پایین بود و نمرات پایین به این دامن میزد و وقتی حرکت کردم و عزت نفسم رو بدست اووردم کارهام رو خوب انجام میدادم این باور منفی خیلی کمرنگ شد و بسیار توانمندیم رفت بالا و خودمو توانمند میدیدم و خیلی کارها رو درست انجام میدادم حتا بهتر از بقیه

    همه چیز از درون ما نشات میگیره. تفاوت نتایج در تفاوت باورهای ماست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  4. -
    نگین سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 973 روز

    به نام خداوند حاکم بر هستی

    سلام به استاد عزیزم خانوم شایسته عزیز و تمام دوستان عزیزی که در اینجا به فایل ها گوش میدن و روی خودشون کار میکنند برای زندگی بهتر خداروصد هزار مرتبه شکر میکنم اینو بدونید ما از بقیه ی جامعه خیلی جلوتریم چرا که داریم کم کم این صحبت هارو درک میکنیم و شناسایی میکنیم باورهای نادرست مون رو در مورد باورر استاد شما خیلی وقته از باورها صحبت میکنید و من همیشه واسم سوال بود که باور چه شکلیه من چه باورهای خیلی قوی دارم برام گنگ بود درک باور تا وقتی این فایل رو گوش دادم که گفتید حاصل تکرار هزاران بار یک فکر یک صحبت میشه باور

    باور چیزهایی هستن که ما قبولشون کردیم به لطف خدای الله م قربونش برمم همیشه هدایتگر من بوده به من لطف داشته و بهم کمک کرده به همه چی فکر کنم و همه چیز رو قبول نکنم اطرافمون پر شده از ادمهایی که باورهای بسیارر اشتباهی دارن درمورد همه چیی بد بینن و انگار اگه خدایی نکرده یک لحظه از چیزی تعریف کنن یا تحسینش کنن اون کس یا اون چیز از دست میره اصلا یاد نگرفتیم.نیاز دارم به جایی برم که پر از ادمهایی هستن که این صحبت هارو درک میکنن و باورش دارن جزوه اون یک درصد جامعه هستن.وقتی اینجا میام کامنت بچه هارو میخونم برام قابل باورتر میشع که هستن ادمهایی مثل من مثل استاد پره همین ایران و شهر خودمون اما باید روش خیلی بیشتر کار کنم چون اطرافم اصلا ندیدم.واقعا که زندگی سراسر باورره حتی به درست و به غلط باور چیه دقیقا چیزایی هستن که ما تو مغزمون منطقیش کردیم و قبولش کردیم برای مثال من از دخترایی بودم که خواهان پوست صاف و خوبی بودم همیشه از نوجوانی تو مغزم کردن که خیلی طبیعیه تو این سن جوش زدن و تااا بعد طی کردن سن 22 اینا با این حال من از شرشون خلاص نشدم.وقتی نگاه کردم دیدم با چیزهای چرب و بدی مثل پفک،سس چیپس و… جوش میزنم برامم منطقی بود و تا وقتی از اونا دوری میکردم پوستم قشنک بود اما تحمل نخوردنش برام سخت بود و الان میخوام این باورو جایگزین کنم که من در هر حالتی حتی بدترین خوردنی هارو بخورم پوست سالمی دارم چرا که خودش رو ترمیم میده.تمام کسایی که میشناسم بلااستثنا دوران پریودی گفتن جوش میزنیم چون طبیعیه درد داشتن طبیعیه هیچوقت من قبول نکردم از همون دوره ی بلوغم و خداروشکر میکنم که الان سالیان زیادیه میگذره و همه بهم میگن چطوریه که اصلا درد نداری و انقدر سرحالی چون واقعا قبول نکردم این موضوع رو که تو این دوران نمیدونم هورمون ها بهم میریزه نمیدونم حالات روانی بهم میخوره و از این قبیل حرفااا.میخوام فکر کنم ببینم من چه باورهای خیلی بدی دارم که به زندگیم اسیب رسونده و میرسونه اما خداروشکر میکنم چرا که هیچوقت مثل اطرافیانم فکر نکردم و اون باورهارو قبول نکردم و از بابت سلامتی ام سالهای ساله خداروشکر من پام نرسیده به بیمارستان و… از بابت ثروت همینطور و میدونمم باید خیلی بیشتر کار کنم روی باورهام

    ولی دقت کردم قوی ترین باورهان در زمنیه ی روابط بوده.و نتایجشم دارم میبینم

    و اینم میدونم این گوش هام این چشمهام این زبونم رو باید خیلی هدایت کنم به جهتی که درسته و خیلی جاها برخلاف میلم نشنوم حرف نزنم و نبینم خیلی ورودی تاثیر داره خیلی

    مرسی از استاد بابت ثبت این ویدیوی بسیار ارزشمند مرسی از همه ی دوستان عالیم که اینجا از تجربه هاشون میگن باعث میشه ماهم استفاده کنیم به راستی که شما نبودین ماهم اینجا نبودیم باور نمیکردیم صحبت هارو

    میرم که خداوند عزیزم هدایتم کنه به مسیر درست

    در پناه خدای مهربانم همیشه سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  5. -
    SMZQ گفته:
    مدت عضویت: 2183 روز

    سلام و درود خدمت استاد و همه دوستان

    خدایا رو شکر می کنم که با این فایل اساسیییی روبرو شدم، با توضیحات و آگاهی های استاد و کپشن عالی این مطلب، با کامنت های گوهربار دوستان…

    و اما پاسخ بنده به سوالات استاد:

    الف) چه باورهای قدرتمند کننده ای داری که آن باورها ایمان و انگیزه هایت را در راستای تحقق خواسته هایت افزایش داده، به گونه ای که منجر به قدم برداشتن، اجرای ایده ها و تحقق خواسته هایت شده و به این شکل به نفع شما کار می کند؟

    پاسخ: زمانی که پس از شکست های متمادی باور کردم که من اینبار می تونم با بهتر عمل کردن نشات گرفته از درس هایی که فراگرفتم… شروع کردم شجاعت به خرج دادم و به صورت تکاملی (و البته با سرعت بسیار زیاد) رشد کردم… یعنی این باور که:

    1- من اینبار با داشتن دانش و تجربه های قبلی، و “با توحید عملی” قطعا موفق میشم…

    2- سازمان و برندی که مجددا ساخته ام بسیار بسیار عالی هست و حتی اگر فقط 1 درصد جامعه مخاطبین من، مشتری من بشن سیلی از نعمت و ثروت وارد زندگی من میشه… پس من فقط باید اقدام عمل و تداوم داشته باشم

    3- خدا هیچ خیر و صلاحی برای من مقرر نکرده، تنها خیر و صلاح خداوند در خصوص من، انچه هست که من قلبا میخام و من قلبا رشد و پیشرفت رو میخام پس خدا هم همینو واسم مقرر کرده پس قطعا محقق میشه!

    4- مسیر فکری، مطالعاتی و تمارین من (منظور گروه تحقیقاتی عباسمنش در جایگاه 98% تمرکز مطالعاتی) قطعا درسته و وقتی در این مسیر هستم احساسم بهتره و احساس بهتر = نتایج بهتر حتی اگر اوضاع به ظاهر خوب نیست!

    البته قطعا باورهای متعدد دیگه ای هم بوده و هست اما این باورها در سطح خوداگاه من بارها و بارها و بارها تکرار شده و با دریافت نتایج بیشتر و بیشتر ثبتیت شد…

    این باورهای قدرتمندکننده کماکان که دچار تعلل در کنترل کانون توجهم میشم باز دست منو میگیره و به سمت پیشرفت سوق میده…

    .

    ب) چه باورهای محدود کننده ای را پذیرفته ای که بر علیه شما کار می کند؟ باورهایی که باعث شک و تردید، به تعویق انداختن و مانع تراشیدن برای حرکت در راستای تحقق خواسته هایت شده و به این شکل به شما ضربه زده است؟

    پاسخ:

    من سالها کارم سیستم سازی و درک و ایجاد و بهبود روابط معنادار سازمانی بوده… خیلی خیلی خوب بودم…

    اما بعد از شکست های متمادی آشپرخانه خونه دفتر کار و راه پله خونه انبار من بود برای مدتی… دیگه جرات سیستم سازی و توسعه کاری رو نداشتم… به زبان عامیانه علی بود و حوضش!! البته خیلی هم عالی بود چون خودم سلول به سلول بیزنسم رو با عشق و انگیزه آتشین و اراده و عمل می ساختم و بهبود می بخشیدم… اما حدود یک سال شاید کمتر تعلل کردم و عطش پیشرفت داشت منو میکشت تا این که سیستم سازی و بهره وری سازمانی رو استارت زدم و اسمش رو گذاشتم ورتکس با مفهوم چرخه ساختاری تکاملی کسب و کارم…

    حدود 10 -11 ماه بعد از شکل گیری ورتکس، باز هم جرات استخدام و تیم سازی برای مارکتینگ نداشتم که البته بد هم نبود روی خودم و سازمانم و برندم کار کردم اما تعلل بیش از حد لازم بود اما به محض اینکه تیم سازی کردم نعمت ها یکی پس از دیگری به قول استاد از در و دیوار از در و پنجره از آسمان وارد زندگی من شد و دستان خوب خدا که دنبال این جایگاه های شغلی بودن وارد شدن و اونها هم منتفع شدن…

    یکی دیگه از باورهای محدود کننده که باید در زمانی که تایم بیشتری دارم و بعد از استبلیشت کردن یک سری کارهای مهم و ضروری انجام بدم… استفاده از ظرفیت ها و پتانسیل های واحدهای تولیدی و تجار مربوطه برای تامین و تولید هر چه بیشتر و آسان تر بیزنسم هست… حقیقا اوایل به دنبالش رفتم اما موفق نشدم اما فهمیدم اون موقع خودم می تونم به نحو دیگه ای این خلا رو برطرف کنم و موفق هم شدم به لطف خدا اما الان که بزرگتر شدم بایستی از این فرصت ها استفاده کنم که ظاهرا نتایج منفی حاصله در ذهن من باوری ساخته که آقا نمیشه از این ظرفیت ها استفاده کرد یا اگر هم میشه خیلی سخته و مشقت داره و… یا این که بعدا جار می زنن این برند رو من پر می کنم و یا اینکه برند من رو با کیفیت بدی پر می کنن و مشکلاتی ایجاد می کنن و حسادت ها می ورزن که همه اینها به قول استاد دروغ محضه اگر من باورشون نکنم و ایمان بیارم همون اوستا کریم که من رو تا به اینجای کار با این همه موفقیت و عزت رسونده… خودش الباقی رو جوری رقم میزنه که…

    استاد عزیز سپاس به خاطر این فضایی که به رایگان در اختیار من قرار دادید و ممنون از شما و دوستان که این که ردپای من رو مطالعه کردید

    به امید دیدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    امین اطمینان گفته:
    مدت عضویت: 2434 روز

    سلام

    ذهن جوری تربیت شده که سعی می کنه با کمترین مصرف انرژی کار کنه

    یکی از چیزهایی که به ذهن کمک می کنه در مصرف انرژی صرفه جویی کنه باور هست

    باور تکلیف ذهن را راجع به مسایل مهم مشخص می کنه و اون را از تصمیم گیری و فکر کردن دوباره راجع به اون مساله راحت می کنه

    مثلا باور مالی کار فکر کردن راجع به پول را در کسری از ثانیه انجام میده و نتیجه را اعلام می کنه این کار برای صرفه جویی در مصرف انرژی و همچنین واکنش سریع به وجود امده

    یک نوار نقاله را در نظر بگیرید که در یک کارخانه محصول ساخته شده را جلوی شما می اره و شما چند ثانیه وقت دارید که این محضول را تعیین تکلیف کنید ایا سالمه بذارم بره؟ یا خرابه نذارم بره ؟

    باورها هم همینطور کار می کنند ذهن در ثانیه هزاران تصمیم باید بگیره و این تصمیم ها باید سریع گرفته بشه چون ذهن وظیفه حفظ جان ما را به عهده داره و سعی می کنه سر خودش را برای تصمیمات مهم تر همیشه خلوت نگه داره پس خیلی از تصمیات از قبل باید گرفته شده باشن که اینها همون باورها هستند

    یک جور دیگه هم میشه توضیح داد

    باورها سیستمی کردن کارها برای جلوگیری از تکرار و تلف کردن زمان هستند

    فرض کنید شما شب می خواهید وارد خونه ای بشید که تاریکه شما می تونید مشعل روشن کنید که باید به دنبال چوب و شعله و .. باشید اینکار یکبار مشکل شما را حل می کنه و بار دیگه دوباره باید دنبال چوب و شعله باشید و این مشکل دوباره تکرار میشه فرض کنید از چراغ قوه استفاده کنید حالا مشکل راحت تر حل میشه اما هنوز میشه بهتر حلش کرد فرض کنید خونه را برق کشی کنید و با زدن یک کلید هربار خونه به راحتی روشن بشه این حل کردن مشکل توسط سیستم هست باور قراره این کار را برای ما بکنه با ساخت یک سیستم تصمیات تکراری را برای ما سریع بگیره و از بروز مشکلات تکراری جلوگیری کنه

    اما همون جور که در مثال دیدم هر سیستمی خوبی و بدی های خودش را داره مشعل خوبه اما خیلی ابتدایی هست و مشکل خودش را داره چراغ خوبه و یه لول بهتره و برق کشی ساختمون از همه بهتره اما همین سیستم بهتر هم تا جایی می تونه جوابگو باشه و باید از نظر کارایی مرتب چک بشه

    حالا فکر کنید که برق این ساختمون یه مشکلی داره و مثلا هربار شما کولر را می زنید فیوز می پره

    شما به جای رفع مشکل برید و فقط فیوز را بزنید و این مشکل هربار تکرار بشه و شما بجای رفع مشکل به قول استاد اشغالها را زیر مبل بریزید تا باعث بشه کولر بسوزه و خسارت مالی یا جانی بزنه

    باورها برای اسان شدن کارهای ما ساخته شده اند اما اگر با پیشرفت ما باورهای ما با باورهای قوی تر جایگزین نشوند می تونند برای ما ایجاد مشکل کنند

    شاید باوری برای 10 سال پیش ما بد نبوده اما امروزه میتونه برای ما مشکل افرین باشه

    پس ما باید باورهامون را مرتب بررسی کنیم تا ببینیم ایا کارایی لازم را دارند یا نه ؟

    ایا نسبت به گذشته بهتر شدند یا باعث پسرفت ما می شند؟

    و هر چه اون باور کلیدی تر باشه ما باید به اون حساس تر بشیم و با دقت بیشتری اون باور را چک کنیم

    باورهای کلیدی باورهایی هستند که باعث تصمیم های مهم تو زندگی ما می شند

    مثلا تصمیم برای سلامتی ما

    تصمیم برای ازدواج یا طلاق ما

    تصمیم برای وضعیت مالی ما

    حالا اگر تشخیص دادیم که باوری مشکل داره و باید تصیح بشه چطور اون را درست کنیم ؟

    باورها تصمیماتی هستند که سریع و ناخوداگاه گرفته می شند با اگاهانه تصمیم گرفتن می تونیم این روند را بهتر و تصحیح کنیم

    مثلا ما می خواهیم تصمیم گیری مالی کنیم و این تصمیم بر اثر باور کمبود هست با تصمیم گیری اگاهانه بر اساس باور فراوانی و تکرار این فرایند می تونیم اروم اروم این باور جدید را جایگرین باور قبلی کنیم

    ما رفتاری داشتیم قبلا که بر اساس باور عدم لیاقت هست حالا با ایجاد باور من لایق بهترین ها هستم می تونیم رفتار بهتری را جایگزین رفتار قبلی کنیم و این باور هم اروم اروم تصحیح بشه

    البته مثل همه موارد تکامل نباید فراموش بشه و مهارت تغییر باور هم اروم اروم بهتر میشه

    موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  7. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 213 روز

    به نام آن که هستی را آفرید

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته ی نازنینم و دوستان خوبم در سایت

    از ساعت پنج صبح بعد از انجام تمریناتم الان سه بار هست این فایل رو گوش دادم و الانم که دارم کامنت می نویسم بازم دارم گوش میدم

    جهان پر از فراوانی است و من فردی توانا هستم»

    «من همیشه بد میارم، نمیتونم این کار رو انجام بدم»

    دوتا جمله ی کاملا مخالف هم…. همین دوتا جمله کافیه تا متوجه بشید باورهای محدود کننده ثروت رو از بین میبره باورهای ثروت ساز رو می تونید جایگزین اونها کنید …پس باید خیلی حواسمون باشه که مراقب جمله هایی که خودمون میزنیم و یا از دیگران می شنویم باشیم …ما میتونیم با باورهای قدرتمند ثروت ساز راحت به سمت ثروت هدایت بشیم و‌ برعکسشم اگه باورهای محدود کننده رو تکرار کنیم و مانع ذهنی ایجاد میکنیم و منجر میشه به ناامیدی و …

    البته احساس نقش خیییلی مهمی در تغییر باورهای ما داریم و ما باید حتما احساس خودمون رو درگیر کنیم در قبول باورهای ثروت ساز…..به قول دکتر جودیسپنزا ما باید احساس ثروت و فراوانی رو به بدنمون یاد بدیم تا منجر به تغییر زندگیمون بشه .. چند مورد باورهای ثروت ساز رو من اینجا می نویسم…. امیدوارم براتون مفید باشه چون استاد گفتن تا جایی که می تونید باورهای ثروت ساز رو بنویسید …

    باورهای ثروت ساز در مورد قوانین هستی که خود استاد عباس منش بارها راجب این موضوع صحبت کردن در همین سایت …… هستی پر از فراوانی و ثروت است. اگر شما این باور را درونی کنید ثروت‌های بی‌شماری را خواهید دید که در گذشته نمی‌دیدید. و این قدرتِ بزرگی است! چرا که شما از هر اتفاق و هر رخداد ثروتی بیرون می‌کشید. به داشته‌هایتان توجه می‌کنید و از آن‌ها استفاده می‌کنید تا به ثروت برسید. هیچگونه باور کمبودی نخواهید داشت ….

    ما در جهان فراوانی زندگی می‌کنیم

    • در این جهان پول و ثروت کافی برای همه‌ی کسانی که واقعاً آن را می خواهند و مایلند از قوانین حاکم بر کسب آن تبعیت کنند وجود دارد.

    • کمبود پول وجود ندارد. کمبود پول و ثروت معنایی ندارد

    • شما می‌توانید تقریباً هر آنچه واقعاً می خواهید و نیاز دارید داشته باشید

    • جهان سخاوتمند و بخشنده است

    • کائنات ثروتمند است و دوست دارد من نیز ثروتمند باشم

    خداوند بیشتر از من دوست دارد که ثروتمند باشم

    پول و فراوانی همیشه هست و تمام نمی‌شود

    تمام کائنات می‌خواهند که من ثروتمند شوم و همه در خدمت من هستن که مرا به ثروت برسانند

    باورهای ثروتساز احساس لیاقت و ارزشمندی:

    این باورهای ثروت‌ساز به توانایی‌ها و قدرت درونی خود آگاه می‌شوید و به خودتان ایمان می‌آورید. شما باور می‌کنید که توانایی ثروتمند شدن را دارید و دست به کار می‌شوید تا اقدامات لازم را انجام دهید. زمانی که اینگونه باورهای ثروت‌ساز درمورد خودتان داشته باشید مغزتان تلاش می‌کند تا در واقعیت نیز باورها را به شما اثبات کند. پس به شما کمک می‌کند تا باورها را عملی کنید.

    ثروتمند شدن باشکوه است.

    • من لایق ثروت هستم.

    • من به خودم و توانایی‌هایم برای خلق ثروت ایمان دارم

    • من فردی توانا هستم و همیشه در حال بالا بردن این توانایی‌هایم هستم

    • من هر چیزی که بخواهم می‌توانم یاد بگیرم

    • من در خودم این توانایی را می‌بینم که دنیایم را تغییر دهم

    • من پر از شوق و اندیشه هستم و تمام این اشتیاق را به ثروت تبدیل می‌کنم.

    • شکست برای من معنی ندارد. اشتباه برای من معنی ندارد. تنها مسیرهای مختلف را امتحان کردم و درس‌های مهمی یا گرفته‌ام.

    • منفی بافی برای من معنی ندارد. من یک مثبت‌اندیشم. اگر زمین خوردم دوباره بلند می‌شوم و پرقدرت‌تر از قبل ادامه می‌دهم.

    باورهای ثروتساز نسبت به پول:

    با این باورها ارتباطتان با پول درست می‌شود و پول را به چشم یک دوست خواهید دید. درواقع جریان پول شاد و پر برکت در زندگیتان آغاز خواهد شد.

    • پول خوب است

    • پول به راحتی به دست می‌آید

    • پول نعمت بزرگی است پس من بابت تمام پولهایم شکرگزاری می‌کنم

    • پول درآوردن راحت‌ترین کار دنیاست و تلاشی معمولی نیاز دارد

    • پول و ثروت مثل نفس کشیدن به من میرسه

    • اگه واقعا چیزی رو بخوام پولش به دست میاد. اگر واقعا بخوامش پول اون رو پیدا می‌کنم

    • زمانی که بابت داشته‌هایم شکرگزاری می‌کنم فرصت‌ها و پول بیشتری به سمتم می‌آید.

    • ماهیت پول انرژی است. پس با تغییر احساسم جریان پول و ثروت را به زندگی‌ام باز می‌کنم

    • پول دوست خوب من است و آزادی و آسایش را برایم فراهم می‌کند.

    پولدار شدن و ثروتمند بودن عالی است

    • ثروتمندان افراد خوب و مهربان و بخشنده‌ای هستند

    • افراد ثروتمند مورد احترام هستند

    • ثروتمندان در امنیت به سر می‌برند

    • اگر کسی پولدار شود به معنی فقیر شدن من نیست. جهان پر از فراوانی است

    • اگر دیگران پول و ثروت بیشتری از من داشته باشند خوشحال می‌شوم چرا که جهان فراوانی را به من نشان داده است. پس من هم می‌توانم داشته باشم.

    • اگر من پول بیشتری نسبت به دیگران داشته باشم ایرادی ندارد و احساس گناه نمی‌کنم. چون پول از نعمات الهی است.

    • من اگر ثروتمند شوم فرد مهربان و بخشنده‌ای می‌شوم

    • من اگر ثروتمند شوند دیگران هم سود می‌برند.

    • من اگر ثروتمند شوم خانواده‌ام نیز در آسایش زندگی‌ می‌کنند.

    «شکرگزاری پیش از تحقق خواسته‌ها» شما اگر بتوانید بابتان خواسته‌هایتان شکرگزاری کنید به گونه‌ای که هم‌اکنون محقق شده، می‌توانید آن خواسته و ثروت را به سمت خود جذب کنید. باید به گونه‌ای ذهن و بدن یا افکار و احساستان را تغییر دهید که باور کنید آن خواسته هم‌اکنون متجلی شده.

    شکرگزاری داشته‌ها و خواسته‌ها شاه کلید خلق ثروت است. این مدل باورهای ثروتساز به صورت شکرگزاری بیان می شوند.مثل جمله های زیر:

    • بابت تمام پول‌هایی که آمده و رفته شکرگزاری می‌کنم

    • اگر توان خرج کردن دارم، شکر

    • با کوچکترین پول و ثروتی که به زندگیم می‌آید خدا را شکر می‌کنم

    • شکرگزار تمام پول‌های ریز و درشتی هستم که به زندگی‌ام آمده

    • بابت خواسته‌ها و اهدافی که دارم خدا را شکر می‌کنم

    • خواسته‌هایم را به گونه‌ای تجسم می‌کنم که گویی هم‌اکنون رخ داده است

    نکته

    تنها کاری که باید انجام بدید این است که جمه های تاکیدی شکرگزاری ثروت را با احساس ثروت درآمیزید و با قدرت تلقین تبدیل به باور شکرگزاری ثروت کنید

    امیدوارم تونسته باشم منظور استاد از این فایل رو رسونده باشم … مررسی استاد عزیزم بابت این فایل زیبا … و این فایل رو به نظرم هر روز باید گوش داد و جز علاقمندی ها باید گذاشت ….

    آرزوی موفقیت آرامش سلامتی ثروت و فراوانی برای همه دوستان خوبم دارم …..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      کوثر احسانی تبار گفته:
      مدت عضویت: 1828 روز

      سلام به شما پرستو عزیز

      نمی دونم چه جوری بگم امشب چه جوری به این فایل هدایت شدم و اونم اولین کامنت با یک روز فاصله،که شما هم حرف از دکتر جو دیسپنزا رو زدید که به بدنتون یاد بدید احساس فراوانی رو.

      بله باید همزمان که داریم تغییر میدیم باورهامونو

      احساسی در بدنم اتفاق بیفته که ما اونو دریافت کردیم.

      چقدر عالی به کامنت شما

      دوست عزیز

      هدایت شدم‌

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        پرستو گفته:
        مدت عضویت: 213 روز

        سلام عزیزدلم

        خداروشکر که کامنتم رو خوندید و خداروشکر که من توی این سایت کلی دوستای خوب مثل شما پیدا کردم امیدوارم همیشه موفق باشید عزیزم … کتابای دکتر جو دیسپنزا فوق العادست مخصوصا کتاب ماورای طبیعی شدن رو حتما بخونید ….شاید با خوندن همین کتاب و انجام تمریناتش خدا منو با استاد عباسمنش آشنا کرد…. و تو مدار استاد قرار گرفتم و خدا منو به این سمت هدایت کرد… موفق باشید عزیزم ….

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    زینب فرخی گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم

    بهترینید

    سپاسگزارم الله یکتا و استاد عزیزم هستم ک مدام راه راست رو برامون یاد آوری میکنید

    همین الان داشتم ب این فکر میکردم ک چرا ثروت بیشتر و بیشتر سراغ من نمیاد ک انصافا از وقتی خواهرم ثروت یک رو خریده و ما با هم شروع کردیم حدود نه ماه میگذره و من توی این نه ماه ماشین نداشتیم الان داریم ی خونه یک خواب با دو تا بچه داشتیم با وسایل 12 ساله ولی الان تو خونه ی بزرگ و عالی با وسایل نو هستم و هر روز هم بهتر میشم خدارو شکر

    اما ذهن دیگ داشتم ب کمبود هامون فکر می کردم ک وارد سایت شدم و با فایل جدید شما مواجه شدم.

    جالبه استاد اولین چیزی که با دیدن شما و اندام زیباتون بخصوص بازوهای قدرتمند و بزرگ و پر حجم افتاد این بود که ببین استاد چقدر وقت ک دوره ی سلامتی رو شروع کرده و بعد از چندین سال الان ب حجم از زیبایی رسیده و تو هم باید پر قدرت مثل استادت حرکت کنی و حرکت کنی و نتایج زیبا در راه و میرسی ب آنچه میخواهی.

    بعد هم ک از باورها گفتید یادم اومد من از بچگی همیشه بابام میگفت بهم تو دختر نیستی تو شیر نری

    شاید در اول از یک سری چیزها میترسیدم ولی همین حرف همیشه بهم قدرت میداد و هر بار هی قوی تر میشدم و هر کسی هرکاری که نمیتونست انجام بده من میتونستم

    همین الانم همسرم بهم میگ تو زن قوی هستی

    چون هم سر کار میرم هم غذا درست میکنم هم خونم همیشه تمیز هم ب بیرونم میرسم هم سعی میکنم کمک پدر و مادرم باشم.

    البته ناگفته نماند که خیلی جاها هم ک دیگ خیلی از انجام کارها ترسیدم گفتم استاد گفته برو تو دل ترس هات

    و رفتم و رفتم و الله اکبر از درهایی ک بقول شما فکر نمیکردی در بوده اصلا ولی بعد میبینی برات باز میشه و چ میوه های شیرینی داره

    واقعاً حرکت کردن و سرمایه گذاری روی خودت کار هرکسی نیست یک ایمان راسخ میخواد

    امیدوارم بتونم تمام حرف های شما رو باور کنم ک هرجا باور کردم نتیجه هایی عجیب دیدم و دارم روی اونایی که باور نکردم کار میکنم و اینقدر گوش میکنم فایل ها رو ک برام جا بیوفته.

    میدونید استاد سعی کردم ذهنم رو نسبت به حرف های شما شرطی کنم ک این هست و دیگر نیست

    نمیگم عالیم ولی خدارو شکر خیلی خوب شدم.

    حتی خیلی جاها هم ک خوب نیستم با خودم تکرار می کنم هر مشکلی ی راه حلی داره

    شرایط رو تحمل نکن

    فقط میتونم تشکر کنم ازتون سپاسگزارم و سپاسگزارم و سپاسگزارم.

    امیدوارم روزی بیاد ک بیاید ایران یا من شما آمریکا ببینم و بگم من حرکت کردم و این نتایجش استاد

    عاشقتونم ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    حسین شریفی گفته:
    مدت عضویت: 689 روز

    درود براستاد عزیز،خانم شایسته و دوستان هم فرکانسم…

    باوری که برای ما بعنوان یک معتاد ایجاد کرده بودن این بود که(لب که زدی به بافور شسته میشه باکافور)..

    این باور فوق العاده قدرتمنده و شدید روی من تا زمانی که اعتیاد داشتم به مواد مخدر کار میکرد…

    صدها ترک ناموفق داشتم از یک روز گرفته تا 3سال ولی باز برمیگشتم سرمواد…

    موضوع این باور بود که هرکسی مواد مصرف کرد زمانی که میمیره فقط ترک میکنه وگرنه تازنده هست که نمیشه ترک کرد ضراب المثل هم براش درست کرده بودن…

    تمام مدتی که توی ترکهای قبلی بودم به این فکر میکردم که دوباره کی شروع میشه مصرف کنم؟ چون باورنداشتم بشه بدون مصرف زنده بمونم…

    وچقد از کسانی که باهم مصرف میکردیم واقعا مردن و وقتی باز دور بساط بودیم حرف از ترک مواد میشد میگفتیم فلانی فقط ترک کرد منظورمون اون شخصی بودکه مرده بود….

    وسالیان سال این قصه ادامه داشت تا توسط خداوند هدایت شدم به انجمن معتادان گمنام…

    مثل الان که اومدم توی این سایت و باخودم عهد کردم هرجور شده جنازمم که شده بکشونم توی این سایت و فایل گوش بدم و دوره بخرم و کامنت بخونم و بنویسم و تمرین وتکرار کنم همون زمانم وقتی وارد انجمن شدم بدلم نشست والگوهایی دیدم که چندین سال کارتن خواب بودن وهمه زندگیشون رو باخته بودن ولی باموندن و گوش دادن و عمل کردن دوباره زندگی براخودشون ساختن که هیچ ربطی به گذشتشون نداره…

    اونجاهم گفتم اگه شده جنازمم بکشونم توی انجمن اینقد میام که منم تغییر کنم و برای همیشه از شر این بیماری راحت بشم…

    اونجا اون باور قبلی عوض شد الگوهای زیادی دیدم و خودمم به لطف خدا و انجمن 18ساله پاکم و دارم زندگی و کسب وکارخودم رو ارتقا میدم…

    یواش رفتم ولی همیشه درحال پیشرفت بودم ازاون زمان…

    اتفاقی با استادی آشناشدم که توی کانادا زندگی میکرد و سمیناری ازش بدستم رسید 4ساعت بود از 10تاشب تا6صبح طول کشید دوبار ازاول گوش دادم و باخود گفتم من باید ایشون رو ملاقات کنم و شاگردایشون بشم اون زمانم آموزش آنلاین نبود حضوری بود…

    من توی یکی ازروستاهای دورافتاده اصفهانم …تو ذهنم میومد که تو کجا و استادکجا؟؟

    ولی باورهای قوی برای خودم ساخته بودم که محدودیت نداشتم وبخودم گفتم من نمیدونم چجوری ولی بابدبشه..ازسال 86تا 89 فقط با آموزشهایی که توی سایت بود و میخریدم بااستاد کارکردم وبلاخره متوجه شدم ایشون ایرانم میان سمینار برگزار میکنن و رویای من به حقیقت پیوست وبراولین بار تورآموزشی ایشون روخریدم و 4روز رو با ایشون هم زندگی کردیم هم آموزش دیدیم…

    توی سال 86 تا 89 که استاد رودیدم شغلم رو عوض کرده بودم ارتقا داده بودم و کارگرهم داشتم وزمانی که صبح از روستا حرکت میکردم برم ساعت 4 بعدازظهر تهران باشم براسمینار کارگرام بهم میگفتن خدا شفات بدد آدم دیونه تر از توخدا نداره که اینهمه راه میری فقط برا 4 ساعت حرف زدن یک نفر رو گوش بدی..

    همه ی اینها نتایج باورهایی بود که توی خودم جهت رسیدن به خواسته هام تغییر داده بودم و زمانی که درک کردم که جواب میده هیچکس جلودارم نبود…

    باور به اینکه یک آدم روستایی نمیتونه در حد بالایی رشد کنه باور اکثریت بود ولی من قبولش نکردم…

    من درحد خوبی رشد دارم از همون زمان تاحالا…افتادم ولی پاشدم خیلی قوی تر…

    باور به اینکه توروستا درآمد زیادی نمیشه کسب کرد رو اکثریت داشتن ولی من قبولش نکردم وزمانی که یک حسابدار گرفتم هفته اول که اومد سرحسابام و سود کار منو میدیدیک روز گفت من دارم شاخ درمیارم تو اینجا توی یک روستا درآمدت باندازه 30تا کارگر هست و اصلا کسی نمیدونه و کسی نمیتونه بهش فکر کنه اصلا…

    اینا باورهایی بودن که من روشون کارکردم وبهم نتیجه داد…

    خداروسپاسگزارم بابت استادعزیز،خانم شایسته ودوستان هم فرکانسم…

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    محبوبه قنواتی گفته:
    مدت عضویت: 1661 روز

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به مریم جان

    و سلام به دوستان هم فرکانسی

    وقتی این فایل رو گوش کردم داشتم به این فکر میکردم که باورهای غلط و محدود کننده زیادن من بیام از باورهای غلط قدرتمند کننده م بگم

    از وقتی خودم رو شناختم توی خانواده همیشه میگفتن که ما استعداد یادگیری زبانمون بالاست و یه ژنی از سمت مادری داریم که راحت تر از بقیه زبان یاد می گیریم دیگه الان همه میدونیم که این دروغه دروغی که خودم ازش اطلاعی نداشتم حتی بزرگترهای من هم ازش اطلاعی ندارن ولی خیلی زیاد باعث پیشرفتم شد من شاید یک دهم دوستام روی زبان وقت نذارم ولی بیشتر از اونا یاد می گیرم چون باورش کردم و این باور بهم حس قدرت میده و همیت حس قدرت باعث میشه زبان انگلیسی رو دوست داشته باشم توی هر مسئله ای بخاطر علاقه م اول میرم معادل انگلیسی اون رو سرچ میکنم و بخاطر می‌سپارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: