چه موضوعی را باور کرده ای؟ - صفحه 37 (به ترتیب امتیاز)

960 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    الهه فاضلی صدیق گفته:
    مدت عضویت: 578 روز

    سلام خدای مهربان و قشنگم

    سلام به استاد عزیزو بانوشایسته و دوستان هم فرکانسی در این سایت الهی

    موضوع این فایل

    چه موضوعی رو باور کرده ای

    خداروشکر که هدایتم کرد که اولین کامنتم رو اینجا به یادگار قرار بدم

    من به هدایت‌های خداوند باور دارم

    من باور دارم زنی قوی و ثروتمند هستم

    من باور میکنم که هرآنچه را که باید بدانم به راحتی برایم آشکار می‌شود

    من سالم و تندرست و سرشار از انرژی مثبت هستم

    خدایا شکرت که هدایت شدم و این کامنت رو امروز نوشتم از خدا میخوام کمکم کنه که بیشتر کامنت بنویسم

    1403/03/25

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  2. -
    لیلی کرمی گفته:
    مدت عضویت: 2126 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم ومریم بانو

    خب من یه باورهای از بچگی داشتم ازجمله

    همیشه آسانترین و راحت ترین کارها و مسائل سر راحم قرار میگیره و من به راحتی از پسشون برمیام

    ذهن من همیشه به راحتی هر مسئله ای رو زودتر از هرکسی حل میکنه و همیشه هم همینطور بوده

    من همیشه سالمم و هیچ وقت سرما نمیخورم

    من همیشه این شعرو میخوندم که غلام نرگس مست من تاجدارانند چون باور داشم که

    همیشه بهترین مردها از من خوششون میاد و عاشق من میشن اکثر اوقات هم اینجوری میشه ولی چون باور ازدواج در من شکل نگرفته به ازدواج نینجامیده (خب گاها فک میکنم خدا دوس نداره من ازدواج کنم ) برا همین همیشه همکارام تعجب میکنن وقتی میبنن چطوریه من تا حالا ازدواج نکردم خودم به این رسیدم که در ورای این باور یه باور هستش که از مردها دوری کنم و فاصله م رو باهاشون حفظ کنم برا همین هنوز نمیدونم چه باوری باید بسازم

    من باور دارم بدنم خوش خودشو خوب میکنه باید کاری بهش نداشته باشم تا خودشو خوب کنه چون به سینوزیتم کار نداشتم دارو هم نخوردم نفهمیدم کی خوب شد

    من باور دارم از پس هر ورزشی خوب برمیام و به راحتی هر حرکت ورزشی رو انجام میدم چون علاقه به وزش دارم

    من باور دارم اندام زیبایی دارم

    خب من باور دارم که یه کوهنورد خیلی خوبم و توانایی در این زمینه دارم

    من باور دارم خدا یه دیوار حفاظتی و حمایتی دور من گذاشته و مواظبمه

    قبلا نسبت به چشم زخم حساس بودم ولی مدتیه که برام بی اهمیت شده و داره این باور در من شکل میگیره که دروغه و من از هر چشم زخمی بزرگترم

    من باور دارم که هرچی بخورم چاق نمیشم برا همین همیشه لاغر موندم و گاها دلم خواسته یکم چاق بشم هر پزشک و دکتر تغذیه و دارو گیاهی رفتم و سالها استفاده کردم ولی چون ذهنا باور دارم من چاق نمیشم شاید دو کیلو اضافه کرده باشم با اون داروها ولی بالافاصله برگشتم به وزن قبلیم(ایموجی خنده)

    من باور دارم چون یه خال تو پهلوی راستم دارم واقعا خوشبختم و همیشه خوشبخت خواهم بود

    من باور دارم که به راحتی میخوابم و برا همین همیشه تاسرمو میزارم روی بالش سریع خوابم میبره

    من به شدت باور دارم انسان قدرت نامحدودی داره ولی هنوز در مورد خودم به این باور نرسیدم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    یاسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 1613 روز

    سلام خدمت استاد و خانوم شایسته عزیز و دوستان خوبم

    در پاسخ به اینکه من باور نایب رپ پذیرفته بودم و همیشه به من ضربه زدن پ الان خیلی دارم روشون کار میکنم یکیشون این بود که تو استخوان بندی قوی نداری راحت مصدوم میشی یا تو فوتبال هر لحظه ممکنه مصدوم شب و ابن باور چقد بد بود ، دیگری اینکه تو خیلی خیلی خوشتیپ نیستی که هرکسی راحت بخواد روت کراش بزنه حالا این باور کمتر بود اما باور اصلی که خیلی بد بود همین باور مصدومیت بود، باوری که دارم جایگزینش میکنم اینه که بدن من بسیار قوی و مقاومه و اینکه فوتبال یعنی زندگی و سلامتی مگه ممکنه چیزی که زندگیه به آدم آسیب بزنه همش لذته ، یه بار اشتباه داشتم این بود که تو گل نزنی نمیتونی راحت همه توپا رو گل کنی

    باوری که همیشه به من قدرت داده این بوده که من خیلی عالی تو فوتبال ضربات سر رو میزنم و این باور اینقد تو وجود من رفته بود که بیشترین گل هامو تو فوتبال با ضربه سر میزنم ، یکی دیگه این بود که تو خیلی ژنتیکت چون قد بلندی داری تو عضله سازی عالی عمل می‌کنی و خیلی زود بدنت میاد رو فرم باور دیگه که داشتم این بود که همه با من حال میکنن همیشه هرجا میرفتم با دوستای خیلی باحالی آشنا میشدم و همه منو دوست دارن ون خیلی به قول بچه ها خیلی پسر باحال و شوخی هستم

    آها این باوری که داشتم این بود که من از یه دختری خوشم میومد و باش در ارتباط بودم باورم این بود که تو خوشتیپ نیستی چه انتظاری داری این دختره با تو صمیمی بشه یا تو هنوز بچه ای و بد تر از همه اینا تو وابسته ای با اینکه قوانینو میدونستم که نباید وابسته شد اما آخرش وابستش شدم بعد فهمیدم این داره دور میشه وابستگی ترس میورد ترس از دست دادن یه مدت اومدم فک کردم و باور جدید ساختم اولش نتیجه ها کم کم میومد اما رفته رفته عالی تر میشه من اومدم با خودم گفتم که تو خیلی خوشتیپ ، باحال و دوست داشتنی هستی تو خیلی استعداد داری تو لایق بهترین روابط هستی یااااسیییین ، پسر تو خیلی ارزشمندی و اینکه رو اخلاق ها و ویژگی های طرف مقابلم تمرکز میکردم و این عالی بود و خیلی زود نتیجشو دیدم و دیگه اینکه اومدم گفتم خدایا وابستگی که کلن هست یه کمم پیش میاد اما باید خیلی کم باشه اومدم گفتم که ممکنه هرکی رو دوست داشته باشی و باش باشی بعد یه مدتی شاید تو یه مدار نباشید و جدا شید و یا یه نفر از دنیا بره باید همه چیزو گذرا می‌دیدم و از لحظه لذت ببرم و اینکه خودمو خیلی دوست داشته باشم و این دوست داشتنه رو از طرف خدا ببینم نه بگم حتمن این دختر باید باشه ،بله من خیلی این دختره رو دوست دارم اما عشقی که ازش بم میرسه و این برخورد خوبی که بام داره به خاطر خداونده و باوری که من ساختم این یکی از بهترین باور های من بود که تغیرش دادم و نتیجه خیلی عالیی دیدیم ممنونم ازتون استاد عزیزم ️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  4. -
    سعید راد گفته:
    مدت عضویت: 1410 روز

    به نام خدایی که بیشتر از من دوست داره که ثروتمند بشم

    سلام دوباره من تو این فایل خیلی همکاری کردم و این سومین کامنت من امروز تو این سایت و زیر این فایل بود

    و خیلیم راضیم

    میخام چن تا از باورهای محدود کننده که توسط خانواده دوست فامیل جامعه یا هرکسی که از بچگی شنیدیم و با تکرار زیاد ذهنی و تکرارهای جامعه درون ما شکل گرف باورهای که حتی به شوخی بود و لی جهان به شوخی و جدی نگاه نمیکنه به باوری که به یقین برسه پاسخ میده چه مثبت چه منفی:

    1.ما دریام بریم باید یه آفتابه اب ببریم

    ( اشاره به وجود شانس که این دنیا همه چیش شانسیه همه چی اتفاقیه ما که شانس نداریم) و(باور کمبود)

    2.بدون سرمایه اولیه نمیشه کسب درامد کرد(مبالغ بالا یا حتی میلیاردی) (باور کمبود و شرک و عوامل بیرونی)

    3.یا میگن اینم سرنوشتش این بوده دیگه

    یا میگن هرچی قسمت باشه

    یامیگن تقدیرش این بوده دیگه

    (باور به این که زندگیش از قبل تعیین شده و هیچ کاری نمیتونه بکنه فقط باید انقد زندگی کنه تا بمیره) شرک

    4.هرچی خدا بخاد همون میشه

    ببینم خدا چی میخاد

    یا میگن خدا براش ساخته دیگه برا یه سریا می سازه برا یه سریا نه

    اینا خیلی پررنگه تو جامعه

    (باور به این که خدا بین بنده های تبعیض قاعله و با یسریا حال میکنه بهشون هرچی بخاد میده با یسریام دشمنه) بازم شرک

    5.یا طرف خودش هیچی ندارع میگه اگه من روزه ی حضرت عباس بزارم یا نذری بدم حضرت عباس یه نظریم به ما میکنه

    (شرک و از غیر خدا خاستن و واسطه قرار داد)

    6.تو ایران بدون وام و بدهی و غرض نمیشه صاحب چیزی شد(کمبود و چندین باور محدود کننده دیگه)

    7.ایرانی جماعت تفریح ندارع خیلی ببچارس تو این کشور هیچ تفریحی برا جونا نیس(باور کمبود و موقعیت مکانی که ایران نمیشه ولی مثلا امریکا میشه)

    8.کار نیست که کار کجا بود (کمبود)

    9.چشم زخم(شرک و قدرت رو از خدا گرفتن و به عوامل بیرونی دادن)

    10.مگه تو این وضعیت دیگه میشه خونه و ماشین خرید (کمبود و اشاره به قدیم که اون موقع میشده الان ن)

    11.بشین درستو بخون در آینده یه چی بشی وگرنه باید نمکی بشی(باور به این که هرکسی تو این دنیا به جایی رسیده فقط از طریق درس خوندن بوده)

    12.پول ندارم ،پول کمه ،پول مگه علف خرسه،مگه دستگاه چاپ پول زدم،مگه بانک زدم،مگه رو گنج نشستم،(کمبود)

    13.ما که خودمون بدبخت بیچاره بودیم حداقل یه شوهر پولدار یه زن پولدار پیدا کنیم.(باور ذهن فقیر اینه که تنها راهی که میتونه پولدار بشه همینه)

    14.همه چی دلاره دیگه دلاره بر بالا همه چی گرون میشه بیاد پایین همه چی ارزون

    همه چی ترامپه.همه چی دولته دیگه.کار‌خودشونه(شرک و قدرت رو از خدا گرفتن و به غیر خدا دادن)

    15.پارتی (شرک و عوامل بیرونی)

    16.تو ایران هرکی پولدارع یا اقازادس یا دزده یا خلافکاره(خاک برسر کسی که این باورو داره)

    17.زندگی کردن تو ایران خیلی سخته همش باید بدویی (باور محدود کننده عوامل بیرونی)

    18.ادم پولدار میره جهنم ولی فقیرا میرن بهشت(ثروت و مترادف کردن با دشمن خدا بودن و فقرو مترادف کردن با خدا)

    19.هرکه بامش بیش برفش بیشتر

    نابرده رنج گنج میسر نمیشود

    20.قناعت کن مثل اماما مثل پیامبران(نمی‌دونن که اماما و پیامبرا از انسان های ثروتمند زمان خودشون بودن)

    21.اب کم مصرف کنید اب کمه .برق کمه

    جنگ جهانی سوم بر سر ابه(کمبود)

    22.دیروز یه مصاحبه ی داشتم از رضا علیپور میدیدم که قهرمان صخره نوردی جهان شده بود و تازگیا خیلی ترند و محبوب شده و از دل حرفاش باوراشو کشیدم بیرون

    میگفت من خیلی کار میکردم تلاش میکردم اصلا برام اهمیت نداشت که چی میشه به خودم سختی میدادم و این دوس نداشتن خودش و اذیت کردن خودش یاعث شده بود دقیقا شب قبل مسابقه ی المپیکش تاندون دستش پاره بشه

    یا می‌گفت من از یه محله ی داغون به این جا رسیدن خودمم نمی‌دونم چه جوری فقط میدونم شانس آوردم

    یه سری باورهای محدود کننده داشت ولی باورای توحیدیش خیلی قوی بود میگفت من خیلی با خدا حرف میزدم همیشه باهام حرف میزد یا میگفت من وقتی م میخاستم اولین مسابقه ی جهانیمو شرکت کنم همه میگفتن که چی بشین سرجات خیلیا از تو بهترن ولی یه حسی بهش میگفت برو جلو و شرکت کردو تو‌همون مسابقم اول شد

    یا مصاحبه ی معین زد که باورش این بود که خدا هرکیو بیشتر دوس داشته باشه بیشتر بهش رنج و عذاب و مشکلات و بدبختی میده و این باورش بود

    همین که رسید به این جای مصاحبه زدم رفت

    میخام چن تا از باورهای قدرتمند کننده خودمو که ساخته شدن و نتیجه دادن و بگم

    1.من باورم اینه که همیشه برای من جاپارک هست حتی شلوغ ترین جاها

    و همیشه برا من جاپارک بوده اونم بهترین جاپارکا جایی که از محل پارک تا مقصدم کمترین فاصلع باشه و بیشتر وقتا حتی حق انتخاب دارم که از بین این 3 تا جاپارک کدومو بزارم .بعضی وقتام ک جا نبوده توی کمتر از 1 دقیقع یهو دوتا جاپارک همون جایی که بودم خالی شده

    2.یا این که ماشینمو وقتی بیرون میزارم میگم خدایا خودت مراقبش باش ک تو بهترین مراقب جهانی

    و یه یه سری در ماشین من باز بود و گوشیم تو‌ماشین بوده و من موقعی که ماشینو خاموش میکنم ضبط اینارو باز نمیکنم همرو روش میزارم

    و نزدیک 5 6 ساعت در ماشین من باز بود و از صدای اژیر دزگیرش اون مغازه ای که ماشین من جلوش پارک بوده رو متوجه میکنه و میگفت خودم مراقبش بودم و خدا از طریق اون مغازه داره مراقب ماشینم بود

    3.یا میگم خدایا هرروزو هر لحظه منو هدایت کن که بیشتر وقتا همون لحظه یا همون روز جواب سوالمو میگیریم جوری که بعضی وقتا شوک میشم خودم که چقد سریععع

    4.یا این که میگم خدا عشق منو تو دل بقیه میندازه

    و بارها و بارها شدع که طرفیو که نشناختم چه مرد و چه زن چقد کمکم کرده و از این کارش کیف کردع

    5.راجب وامو اینام من هیچ وقت تو زندگیم وام نگرفتمو و نمی‌گیریم و میگم خدا روزی رسونه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
    • -
      کبری مشتاقی گفته:
      مدت عضویت: 915 روز

      به نام خدای مهربان و هدایتگرم

      سلام دوست عزیزم

      این باورهای محدود کننده رو که گفتین بیشتر ماها قبل از شناخت قوانین و بدست آوردن آگاهی‌ها هم قبول داشتیم و هم بکار می‌بردیم و همون هم می‌شد چون باور کرده بودیم حالا هر چند اشتباه بود

      و ممنونم که باورهای قدرتمند کننده خودتون رو گفتین خیلی عالی بودن و میشه ایده گرفت و نت برداری کنیم و اینا رو من امشب هدایت خداوند میدونم که از طریق کانت شما برای من بود

      خدایا شکرت برای تمام داشته هایم

      ممنونم از شما دوست توحیدیم

      پایدار و ثروتمند باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مجتبی زمانی گفته:
    مدت عضویت: 870 روز

    به نام تنها قدرت جهان

    خداوندا من هرچی دارم از آن توست

    استاد جان من البته با گوش دادن فایل های شما باور در من ایجاد شد که همون جور تونستم مدال جهانی در ورزش بگیرم میتونم در شغل عاشقم هم در مربیگری داشته باشم و لحظه به لحظه دارم پیشرفت میکنم و قهرمانانی را پرورش بدم که از منم بهتر بشن چون باور دارم

    باور محدود کننده ام

    مادرم همیشه میگفت از این ورزش کردنت پولی در نمیاری و هیچی در نمیاد مثل بابات برین مثل بچه‌های فلانی…کار کنید و من صحبتهای مادرم شده بود یه باور هرچند من پولهای زیادی در میاوردم از ورزش از 6 سالگی جایزه گرفتم تا 28 سالگی که رئیس کمیته المپیک بهم دو بار جایزه داد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    ندا گفته:
    مدت عضویت: 1561 روز

    سلام به استادای عزیز و دوست داشتنیم

    استاد چ لباسای خوشرنگی پوشیدین دیدن شما تو همین لباسها و تو این فضای سرسبز پرادایس خودش مراقبه ست

    خدا رو شکر ک امروز وقت کردم و این فایل بینظیر رو دیدم چون این برا منه

    من هفته دیگه ازمون دارم و تو این مدت چون داشتم درس میخوندم دیگه وقت نمیکردم بیام تو سایت کامنت بنویسم و موقع خواب یا موقع ناهار فایل های شما رو میدیدم چون دیدن حداقل یک فایل یا گوش کردن ب فایل های شما شده جز روتین زندگیم و نمیتونم حذفش کنم و ب خودم همیشه میگم حتی اگه وقت هم نکنی ک کامنت بذاری یا چیزی بنویسی تو دفترت همین که گوش میدی یعنی تو مسیر میمونی

    و امروز صبح ی تیکه از فایل شما رو تا اومدم گوش بدم تو محل کار بودم ک نشد و همون اولش قطع شد ک الان متوجه میشم اونموق اماده برا شنیدنش نبودم چون تو محل کار ارباب رجوع میومد و میرف و‌ممکن بود من حرفای شما رو متوجه نشم

    اما االان ک شنیدم با اینکه ذهنم همش هی میگه پاشو بعدا بنویس وقت نداری اما دارم باهاش میجنگم چون میدونم این باور اشتباهیه ک هی خودم رو تو هول و ولا بندازم

    این روزا استرس زیادی رومه و حتی ب جرات میگم قبلا این حد از استرس و فشار رو نداشتم اما خب دارم تلاش میکنم هروقت ک زیاد میشه بیام تو سایت و یا فایل های سفر ب دور امریکا رو ببینم و یا اینکه ارامش در پرتو اگاهی رو گوش بدم خیلی این فایلها کمکم میکنن ک ارومتر شم. اما منبع این همه استرس از چیه!! اول اینکه اگاهانه خودمو تو دل ترسهام بردم یعنی تو ازمونی ک همیشه ترسش داشتم و سه ساله داشتم دست دست میکردم ثبتنام کردم و میخواستم ک بواسطه این ازمون ب چندتا هدفم برسم

    یکیش این بود ک زبان انگلیسیم رو قویتر کنم و این ترمز ک ایلتس نمیتونی بگیری رو از سر راهم بردارم

    دوم اینکه خودم تنهایی برم تهران و‌چند روز بمونم

    و الان دارم اینکار رو میکنم حتی بلیط هواپیمامم گرفتم و قراره سه روز بمونم

    بقول انگلیسیا kill two birds with one stone

    اره قراره با ی تیر دو نشون بزنم و دوم اینکه برای خودم ی تارگت نمره مشخص کرده بودم ک حالا ب دلایل مختلفی نتونستم طبق برنامم پیش برم با اینکه خودم میدونم سطح زبانم خیلی خوبه اما از بس تو خانواده و محل کار بهم گفتن ک تو خیلیییی میخونی هرکی جای تو بود الان فیلسوف شده بود و کلی از این باورهای مخرب کننده ک البته همیشهه از بچگی بهم میزدن بهم فشار اورده

    چون من باور کرده بودم ک به نسبت بقیه ضعیف ترم اما چیزی ک باعث شده بود من همیشه تو درس و دانشگاه نفر اول بشم این باور بود ک پشت کار داشتن همیشه جواب میده

    مهم نیست من باهوش نیستم، مهم اینه ک من بتونم تموم منابعی ک دارم رو بخونم‌و‌ خلاصه برداری کنم و مرور کنم و در اخر قطعا به نتیجه دلخواهم میرسم و همین باور کمکم کرد ک تو دانشگاه تو درسی ک استادم میگف من تا حالا به کسی بیست ندادم رو به من بده و من کتابی ک داشتم رو سه بار خونده بودم و دیگه مطمعن بودم ک من میتونم

    الان هم استرسی ک دارم بخاطر اینه ک من طبق برنام پیش نرفتم ک تموم چیزایی ک دارم بخونم و ممکنه نتیجم اونی نشه ک میخوام

    درحالیکه بقیه با دیدن این همه نتیجه هایی ک تو این سالها گرفتم مطمعنن ک من میتونم به نمرم برسم

    دیگه بعد این همه سال نتایجمو‌دیدن میدونن من وقتیکه میخونم ب نتیجه میرسه. الان اعتماد بنفس خودمه ک باعث شده من کم بیارم و حرف هایی ک ب شوخی هنوز هم‌بهم زده میشه که تو خیلیی میخونیی

    ولی واقعیت اینه ک من با علاقه درس خوندم

    تموم این سالها رو من با عشق درس خوندم بخاطر همین هم‌نتیجهام همیشه عالی بوده چون ی بار کتاب رو میخوندم و ی بار دیگه میومدم با خودکارای رنگی رنگی و تو برگه اچار خلاصه نویسی میکردم و بعد کلی نکتع درمیوردم و برای خودم فرمول و قاعده میساختم

    حتی الان برای این ازمون زبانمم همین کار کردم و همیشه من ادم منظمی بودم و هستم برای خوندن چون خلاصه نویسی و دسته بندی کردن همیشه ب ذهنم و دانستهام نظم داده با اینکه من فقط ی هفته وقت دارم تا ازمونم اما من تازه امشب دسته بندیهام رو تموم کردم و الان تازه قراره بخونم

    قبل دیدن فایل همش تو ذهنم این بود ک ن وقت نمیکنی چرا الکی وقتت رو هدر دادی برای این‌نوشتها و دسته بندیها اما بعد گوش دادن فایل متوجه شدم نه من بهترین کار رو کردم

    من خنگ نیستم من اگه چندبار میخونم چون علاقه دارم ک همه چی ارگانیز شده باشه

    من فقط باید باور کنم ک هم میتونم تو این یک‌هفته تموم‌اون جزوها رو مرور کنم و هم اینکه من قطعا به نمره ای ک میخوام میرسم چون من الان هفت روز وقت دارم

    یعنی 7 تا 18 ساعت ( زمان ناهار و استراحت هم از 24 ساعت کم کردم:) ) پس در مجموع حداقل 125 ساعت وقت دارم پس من میتونم

    من باهوشم

    من اگه باهوش نبودم ک نمیتونستم تو کارشناسی و ارشد رتبه برتر بشم و تموم ازمونهای دیگه ای ک شرکت کردم رو مثل نظام مهندسی و کنکور قبول شم

    من ذهن عالی دارم مهم نیست ک بقیه فکر میکنن من خیلیییی میخونم مهم اینه ک من با علااقه میخونم من از خوندنم لذت میبرم

    حتی نتیجه ازمون ایلتس هم مهم نیست چون من هدفم یادگیری بهتر زبان تو مدت فشرده و جمع بندی کردنش و ارتقا دادن تموم اسکیلام تو چهار ماه بود چون من ده ماه از زبان خوندن فاصله گرفته بودم ولی دوباره شروع کردم و الان میتونم متوجه شم ک چقققد بهتر شده سطحم تو همین چهارماه و الان صحبت میکنم و راحت نظر میدم و مینویسم و لیسنینگم قوی شده، درک مطلبم بالا رفته و کلی کلمه و جمله بلدم ک همه اینها مهمتر از اون نتیجه ازمونم هست و من فقط باید از این هفت روزم لذت ببرم و تموم تلاشمو کنم ک سطح دانشمو بالا ببرم و خیلییی راحت برم تهران و از تنهایی سفر کردن و ازمون دادنم لذت ببرم:)

    خدایااا شکرت

    مرسیی استاد ک این فایل رو گذاشتین ک یاداوری کنین بهم من تو خوندن و یادگیری درسها همیشه موفق بودم و همیشه از یادگرفتن لذت بردم و این کلید موفقیت من بوده

    مرسییی استاد ک هربار کلییی اگاهی بهمون میدین

    عااشقتونم

    خدا رو هزااار بار شکر برای وجودتون ک اگاهی دهنده هستین

    هفته دیگه بعد ازمونم و نتیجم میام همین جا و از چیزهایی ک تجربه کردم مینویسم استاد جونم

    مطمعنم همه چیز ب طرز شگفت اوری ب خوبی و خوشی پیش خواهد رفت چون حتی ازمون ثبتنام کردنمم هدایتی بود و حتی تاریخ ازمونم ک کلا رنده بدون اینکه من حتی متوجه بوده باشم و بعد ازمونم فهمیدم و مطمعنم همه اینها نشونه ست ک خدا بهم بگه تو قطعا میتونی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
    • -
      ندا گفته:
      مدت عضویت: 1561 روز

      به نام خداوند هدایتگر مهربانم

      سلام استادای عزیزم

      هفته پیش این کامنت رو نوشته بودم و دیروز هم ازمون داشتم و امروز هم نتیجش اومد

      اره استاد از دو روز پیش ک وارد تهران شدم کلی چالش و اتفاق افتاده ک میخوام همشو به اشتراک بذارم ک یادم بمونه عمل کردن ب الهامات یعنی چی

      اینکه من ب هدایت هایی ک میشم عمل کنم قطعا بعدش لذت و شادیه

      نتیجه زبانم اومد و از نتیجش راضیم

      خدایااا شکرت و الان من هر سه تا خواستم تیک خورده

      خواسته اولم دیدن تهران بود ک بار اولمه دارم بهش سفر میکنم

      خواسته دومم تنهایی سفر کردن بود

      خواسته سومم ک ازمون ایلتس بود

      خدااایاااا شکرت ک هر سه تاش باهم تیک خوردن

      و اما روز اولی ک با هواپیما اومدم از تمرین عزت نفس استاد تو فایل عزت نفس استفاده کردم و درخواست ی صبحونه اضافه کردم تو هواپیما

      و بعد از فرودگاه تاکسی گرفتم تا محلی ک ساکن بودم

      کولرش خراب بود اما سعی کردم جنبهای مثبت دیگشو ببینم

      ظهر هم غذا سفارش دادم ولی درب لیمونادش رو بخاطر اینکه دربازکن نبود با دست خواستم باز کنم

      اگه ندای سابق بودم ک بیخیالش میشدم اما ندای جدید میگه بایذ انجامش بذی پس زدم تو گوگل ک چطوری میشع درشو بدون دربازکن باز کرد ک دیدم با قاشق میشه

      دیگه به هر زحمتی بود بازش کردم بلاخره

      عصرش قرار بود با دوستم برم بیرون ک دوستم زنگ زد گف حالش خوب نیس نمیاد اولش یکم ناراحت شدم بعد گفتم حتما نشونه ست ک ی مروری کنم رو جزوهام و شروع کردم ب مرور کردن تا اخر شب

      و کولر همچنان خراب و تا صبح از گرما خوابم نبرد

      رفتم سرجلسه ازمون خبلییی استزس داشتم اما ازمون ک شروع شد سعی کردم کنترل کنم

      و بعد ازمون هم ب دوستم زنگ زدم و رفتیم ی رستوران عالی تو اندرزگو

      وای ک چقد بعد ازمون و اون همه تلاش تفریح میچسبهههه

      عصر برگشتم ک ی دوش بگیرم و با دوستم باز بریم بیرون

      منوجه شدم تا نگهبان اون ساختمون کلید یدک داشته و بدون اجازه من ب اتاقم اومده خیلیی اول بهم ریختم و به بابام زنگ زدم و جریان رو گفتم ک بابام گف وسایلتو جمع کن و من هماهنگ میکنم ک بری ی جای دیگه

      و این تضاد باعث شد ک من هدایت بشم ب ی جای عاااالی

      هم اتاق و امکانات عالیه و هم اینکه صبحونه و نوشیدنی هر صبح و شب برام میفرستن در اتاق خداااایاااا شکرت

      دیشب هم با دوستام کلییی تا تونستیم گشتیم تو تهران و لذت بردیم و همه هزینها رو هم خدا از طریق بندش برام حساب کرد

      و امروز صبح هم باز ب ی کافه ای دنج تو ولیعصز هدایت شدم خداایااا شکرت ک دستانتو میفرستی ک من فقط و فقط لذت ببرم

      بعد از اون برگشتم خونه و پیام اومد ک نتیجه رو اعلام کردن من توقع نیم نمره بالاتر رو داشتم بخاطر همین وقتی نمرم دیدم با اینکه ب نسبت زمانی ک گذاشته بودم نتیجه خوبیه اما چون توقعم بیشتر بود ناراحت شدم بعد یادم اومد ک من قرار بود بیام تو سایت و کامنت بذارم

      و انسان چقققد فراموشکاره

      و وقتیکه کامنت قبلیمو خوندم یادم اومد ک قرارمون چیز دیگه ای بود

      قرار بود ک من برم تو دل ترسهام ک اینکارو کردم قرار بود سطح زبانم بالا ببرم ک اینکارو کردم درسته نمره 6/5 نگرفتم اما 6هم عالیه من ک خودم میدونم سطحم بالاتر بوده ی ازمون ک مشخص نمیکنه سطح واقعی منو

      چون من دو روز بیخوابی داشتم و این چیزا هم موثر بوده و در نهایت من اومدم ک لذت ببرم ک دارم اینکارو میکنم

      و خدا رو شکر ک هفته قبل اون کامنت رو نوشته بودم ک امروز با خوندنش یادم بیاد چی میخواستم واقعا و تو احساس بد نمونم

      خداااایاااا شکرت

      ی ساعت دیگه هم دوستم میاد دنبالم ک بریم ادامه تهران گردی

      مطمعنم قراره کلیی باز خوش بگذره و لذت ببریم چون خدا هدایتم کرده

      پس خودشم همه چیزوو قشنگ میچینه برام

      مرسیی استاد برای این فایل های بینظیر و این سایت فوق العاده

      خدایاا شکرت برا همه چییی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    احمد محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1942 روز

    سلام دوباره خدمت استاد

    چه باورهای داری که بهت کمک میکنه

    من باور دارم ساخته شدم برای کار خودم

    باور دارم مشتری برای کار من زیاد

    باور دارم با کیفیت ترین جنس جنس منه

    خوش قیمت ترین جنس جنس منه

    باور دارم هیچی تو جهان تولید نشده که فروش نره بخاطر همین من هر چی تولید میکنم فروش میره

    باور دارم من ادم با شخصیت و با اخلاق خوب و رفتار مهربانی هستم و همه منو دوست دارن

    باور دارم ادم با اعتباری هستم،همین باعث شده همه دوست داشته باشن با من کار کنن

    باور دارم،من لایق درامد 60میلیون به بالا هستم،و خداوند گاری میکنه تولیدم بیشتر بشه

    2////چه باور های محدود کننده ای داری///

    من تو پول نگه داشتن واقعا ضعیف هستم بارها پول جمع کردم گفتم اینبار نمیریزم به حساب خانمم که خودم بتونم پس انداز کنم اما باز خرج میشه اونم الکی

    من همیشه دوست دارم خودمو جلو اقوام بزرگ نشون بدم ،دوست ندارم منو با تیپ کاریم ببینن،همین امر باعث شده وقت های که اونا هم نیستن نگران اینم که نکنه ببینن منو

    من باور مردم که الگو تکرار شونده اشتباه زیاد دارم،بارها کار اشتباه دوسال قبلمو تکرار کردم

    همش فکر میکنم من میتونم خیانت کنم به رابطم،اما چون آب نیست وگرنه انجامش میدادم

    باور استباه در مورد پول دارم اما نمیدونم چیه،بخاطر همین پول دار نیستم

    اما درکنار همه این باورهای اشتباه یه چیزو خوب فهمیدم

    که با یاد خدا دلها ارام میگیره

    بخاطر همین من رو باورهای توحیدیم هر روز کار میکنم تاخداوند منو هدایت کنه با ادمهای که کار اشتباه نمیکنن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  8. -
    علی جلالی جلال آبادی گفته:
    مدت عضویت: 2188 روز

    با سلام ودرود فراوان خدمت استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته ی عزیز،خداروشکر که خداوند بزرگ من رو در مدار شما قرار داد،چون من از وقتی بچه بودم باورهای خیلی منفی در مورد خدا نداشتم ،هیچ حس بدی از آدمایی که از نظر مالی از ما بهتر بودن نداشتم،با خودم میگفتم اینها واقعا تلاش کردن و این واقعا لیاقتشون هست،ولی خانوادم وقتی یه نفر از نظر مالی وضعشون بهتر بود بهشون برمیخورد و میگفتن این حروم خور هست و فلان،ومن نمیدونستم این باوررا داره تو ضمیر ناخداگاهم وارد میشه وفکر میکردم من یه جور دیگه فکر میکردم،از وقتی با قوانین آشنا شدم باور کردم رزق و روزی هر آدمی دست خودشه،باور کردم وقتی من خدارو بابت چیزایی که دارم شکر کنم خدا منو گسترش میده به قول خودش زیادت میکنم،آسانت میکنم برای آسانی ها،از وقتی دارم آگاهانه تمرکز میکنم به زیبایی ها و داشته های زندگیم به قول استاد هدایت میشم به سمت زیبایی های بیشتر،خدااایا شکرت که دراین مسیر هستم شکر وجود همه ی ما موفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 1156 روز

    به نام خدا

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته ی عزیز و دوستان سایت

    استاد عزیزم دوره ی احساس لیاقت واقعا آدم رو زیر رو میکنه و منقلب میکنه من عید 1403 این دوره رو خریدم و فقط تا جلسه ی 4 رو گوش کردم و همش دارم این 4 جلسه رو مرور میکنم . بعد از آخرین کامنتی که در دوره ی احساس لیاقت گذاشتم و دیدم چقدر درب و داغونه احساساتم و چقد نا هماهنگ هستم و چقدر در صلح نیستم و مدام تکامل رو از یاد میبرم و … چقدر ترسیدم ، ترسیدم از خودم و افکارم و مسیری که دارم میرم و اینکه باید اساسی یه کاری بکنم و اینقدر عجله و هول زدن و احساس بد داشتن و احساس غالب ترس و اضطراب و کمبود نداشته باشم .

    خلاصه من از خداوند طلب کمک کردم  با هدایت الله مهربان که به قلبم اومد یه مجموعه  ی چند ده تایی سوال از خودم پرسیدم و صفحه ها و صفحه ها به اونها پاسخ دادم یعنی پاسخ ها رو هم خدا داد و من حدود یک ماه میشه که فقط و فقط دارم اون جواب ها رو هر روز و شب میخونم،  استاد خدا شاهده که جواب ها همه آگاهی های خالصی هستند که هر روز و هر لحظه به یک سطح آگاهی بالاتری میرسم ازشون و لایه لایه میفهممشون.  و من به خودم تعهد دادم که این جواب ها رو همگی باور های قدرتمند کننده هستند رو تا 6 ماه کار کنم و حتی هیچ دوره ای کار نکنم ، مگر هدایت خدا باشه .

    و استاد عزیزم این جواب ها سراسر باور های قدرتمند کننده هستند و من تا قبل از این توی این دو سال واقعا نمیدونستم باور قدرتمند کننده چی هست و الان تازه دارم میفهمم و در ادامه حتما باز هم بیشتر میفهمم . و استاد جالبه که فایل شما کاملا مناسب حال و روز و برنامه ی تکاملی من هست که برای خودم ترتیب دادم بی حد و اندازه از شما و خداوند سپاس گزارم و الان حتی میدونم که وقتی ما رو یه کاری تمرکز میکنیم چجوری جهان دست به دست هم میده و از همه طرف به کمکت میاد . استاد یه جوری بودم که منتظر بودم شما یه فایلی بذاری درباره ی باور ها . شک نداشتم و میدونستم که میذارید و من میام کامنت میذارم .

    استاد عزیزم نگم براتون از تغییراتی که کردم و چقدر رفتار دنیا با من عوض شده ، به چه آگاهی ها و تجربه ها و درس هایی رسیدم تو این یک ماه که از تمام عمر 30 ساله ی من بیشتر بوده و استاد من دیگه اصلا ربطی به اون زهرای یک ماه پیش که آخرین کامنتش رو در جلسه ی تکمیلی چهار دوره لیاقت گذاشته ندارم . ( استاد داغون بودم من اون روزا هم از نظر باور و هم از شدت اون همه احساس بد که تو دوره به خودم گفتم که اخه چرا من انقدر با خودم بد بودم و چطور خودم رو له میکردم همش گریه میکردم که چرا و به چه دلیل انقدر به خودم ظلم میکردم چرا اینقد به خودم سخت گرفتم ) . و همش به خودم میگفتم من باید یه کاری بکنم، باید تغییر کنم، باید یه کار اساسی بکنم.

    استاد پیشرفتم رو از تغییر رفتار دنیا با خودم فهمیدم ، از عوض شدن افکار و عملم در هر لحظه فهمیدم و به قول شما اننقدر قدرتمند شدم که درونم یه شوری به پا شده،  انقد در صلحم که تمرینات کد نویسی کوچک  هر روز صبحم همگی رخ میدن و من تکاملی بزرگشون میکنم . انقدر در صلحم که عاشق مسیر آگاه شدن و تکامل شدم و چقدر دارم لذت میبرم و جهان به میزانی که هر روز باور هام قوی و قوی تر میشه از هر سمتی داره بهم نعمت و محبت میده .

    انشاالله در این صفحه درباره ی سوالات کامنت میذارم در اولین فرصت و فعلا به تشکر کردن از خداوند و شما بسنده میکنم .

    و استاد باز هم در آخر میگم که ساختن باور های قدرتمند کننده و تکرار و تکرار و تکرار و عمقی باور کردنشون و خارپشتی چسبیدن بهشون تنها راه نجات ماست و همه چیز شدنیه.

    باز هم از شما تشکر میکنم و تحسین میکنم شما رو که اینقدر تسلیم هدایت الله هستید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  10. -
    محدثه صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1314 روز

    بنام خدای رزاق ام…

    سلام بهمگی و سپاس خداوندی ک هرلحظه پاسخگوی خواسته های منه

    خیلی جالبه ،اومدم اینجا ثبت ش کنم ک یادم بمونه قانون چقدر دقیق کارمیکنه

    از اول هفته ی متعهد شدم روی مرور چندباره قدم 1 ..رسیدم ب جلسه 3 بحث باورای مالی…دیدم خیلی تو کارم الان لنگ میزنم یجایی مشکل داره…رفتم جلسه 4 باورای مالی قدم 2 رو هم چک کنم ببینم چی ازش درمیاد ک بفهمم ایراد کارم کجاست چرا مشتری نیس یا اگه هست تعدادشون کمه….قربون خداییی ک هرلحظه جوابمو میده….ب دلم افتاد ک بابا بشین ی دفتر جدا بزار برا باورسازی ت ،بفهمی چی تو مغزته؟

    باورسازی؟من نمیدونستم چطور میشه باورساخت …گفتم خداجون چی تو ذهن منه نمیزاره حرکت کنم خودت بهم بگو…رفتم دفتر مشق پسرم ک تقریبا نو بود برداشتم و اول صفحه نوشتم چه باورهای خوبی درمورد کارم دارم؟؟؟؟

    وزیرش نوشتم خداجونم خودت هدایت کن چه باورای مخربی درون منه اجازه نمیده ظرفم بزرگتر شه ک نعمتهای بیشتری رو دریافت کنم؟؟

    الله واکبر….چی بگم از هستی ت خداجونم…دو روزه دفترو گذاشتم روی میزم نمیفهمیدم از کجا باید شروع کنم …اصلا چطوری کنکاش کنم….

    تا اینکه دیشب مهمونام ک رفتن اخرشبی ی سر ب سایت زدم…..واقعاااا خداجونم چطور میشه سپاس کرد تورو ،بااینکه اخرشب و دیر وقت خوابیدم ،از صبی ساعت 4 سحرخیزم کرد،،،،امروز یجورایی بهم گفت مگه جواب نمیخوای پاشو گوش کن….انجامش بده

    فایل رو پلی کردم با هدفن رفتم بخابم ….اما نشد….

    خدا جونم تو چیکار کردی با من….

    استاد عزیز ،سید بزرگوار فقط از خدا میخوام عاقبت بخیر ی وسعادت شامل حالتون بشه ….سپااااس گزارم

    خبرای خوبی توراهه انشاله سر فرصت گفتنش یک امر واجبه….

    واما تمرین اول….چه باور قدرتمنده کننده ی دارم

    (از دبیرستان ک کلاس زبان رفتم عاشق این رشته شدم و همیشه ب دوستام میگفتم من میخوام معلم زبان شم ….واما باور پشت ش چی بود …اینکه

    Teaching is in my blood

    جالبیش اینه داداشم معلمه ،بهش گفتم قبول داری تدریس تو خون ِمونه…خونوادگی عاشق این کاریم

    باور مخرب (چیزی ک مانع شده و دیگران یجورایی تو مغزم کردن)تا دلتون بخواد…

    اینکه کار نیست ..موسسع زبان زیاد شده ،شهرت کوچیکه ،دانش اموزان دیگه درس نمیخونن این دوره مث قبل…کسی اهمیت نمیده، هزینه ها بالاس شهریه ها گرونه …..و ….

    همین الانی ک مینویسم تا دیروز 3 نفر ثبت نامی ترم تابستون داشتم فقط!! اما زین پس معجزه هاااا رخ میده بلطف الهی…. ومن یقین دارم

    ایمان میچربه به تماااااام این ترس ها و دلهره های بیهوده….

    یا علی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: