میزان تحمل شما چقدر است؟ - صفحه 30

812 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مینا رئیسی گفته:
    مدت عضویت: 1421 روز

    سلام استاد مهربانم

    من نمی دونم چجوری ازتون تشکر کنم

    با وجود اینکه 31 سالمه من هیچ وقت نمیدونستم که تفاوت صبر و تحمل چیه

    تو خونواده ای بزرگ شدم که مشکلات زیاده و همشون بهم میگفتن باید صبر کنیم که خدا با صابران است. و همه اعضای خونوادم با وجود مشکلات فراوان همشون دارن تحمل میکنن که فکر میکنند این یعنی صبر.

    و ممنونم که من رو از این گمراهی نجات دادین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    شاهین ملکی گفته:
    مدت عضویت: 1502 روز

    سلام استاد

    خداروشکر

    من شاهینم 19 ساله کورد کرمانشاه

    دیروز کامنت گذاشتم زیر فایل میزان تحمل شما چقدر است وخیلی حالم خوب نبود و دنبال نشانه بودم

    امروز بلند شدم ک تحمل نکنم واومد داخل شهر همین الان سوار تاکسی ام که برم پیست تمرین کنم استاد ب محض برگشتم ب خانه و10 دقیقه بعد از اون کامنت

    ی دوره ای رو پیدا کردم که در یوتوب بود استاد. مربی اون دوره که رایگانم از صفر تا صد در یوتوب تدریس میکرد خیلی مربی قوی بود وهستش

    وچندین شاگردش قهرمان جاهن هستن البته که مربی بی تاثیر من باید خودم باور ایجاد کنم وبخوام

    این از دیروز خداروشکرت

    وامروز داشتم ب تحمل های بعدی ام فکر میکردم خیلی سخت بودنوسخت فر ض میکردم وبی انگیزه بودم و میبایست حتی اینم تحمل نمیردم و راه چاره پیدا کنم ونمی خواستم حتی این سختی ام که ب ظاهر تهش خوبه رو تحمل کنم. واومدم تو سایت گفتم ببینم استاد چی گفته دلم اروم بگیر

    وناگهان اتاق شخصی جواب دیدگاه م رودیدم که ی علامت ابی داشت وروش کلیک کردم وجواب کامنت تجربه دیروزم بود خدارو شکر استاد این ردپام باشه تا موقعیت های بدی ی جوری جواب کامنت ام دادن و هم جهت شدن باهم و خودشون بامن یکی فرص کردن و بهم انگیز دادن این فرشته ها ودست های خدا که اصلا الان هیچ دردی احساس نمیشه در قلب ذهنم و در وجودم .وفکر میکنم میتونم پرواز کنم و الان مشتاق ب برداشتن تحمل های بعد ایم و فرض بر پوچ بودنشون دارم که ان شا الله همین توری هستش اصلا باور کردنی نیست ک بهتر شدم الهی شکرت استاد چقدر عزیزاً این هم شاگردی هام راضی ام از شون خداروشکر [ ایشالله] (شک در قانون نیست) استاد دوستتون دارم ایشالله سالم سربلند باشید هروز مثل همیشه وهمیشه خوب خوب تر باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    حامد آقابکی گفته:
    مدت عضویت: 755 روز

    سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی و خانم شایسته عزیز و دوستان هم فرکانسی

    من می‌خوام از سال 92شروع کنم که کل زندگی من افتاده بود دست پدرم و پدر خانم سابقم که برای من تصمیم میگرفتن که چی درسته چی غلطه و بعضی وقتا سر خونه گرفتن که پدرم من یک خونه پنجاه متری دیگ داشت و می‌گفت بیاید اینجا زندگی کنید و پدر خانم سابقم می‌گفت باید بفروشبد بیاید اسلامشهر خونه بگیرید و بعضی وقتا سر عروسی گرفتن که کدوم تالار گرفته بشه و کدوم تالار به کدومشون نزدیک تره من مونده بودم با افکار منفی و بیمارگونه که کدوم راه رو انتخاب کنم پدرم یا حرفهای پدر خانم سابقم

    خلاصه این داستان ها زندگی من را سه سال تباه کرد و آخرم به جدایی ختم شد

    ولی سال 95کلا قید همه چیو زدم گفتم من تحملم تموم شده بود و رفتم برای جدایی

    بعد از جدایی دو سالی خونه پدرم بودم و به خواست خدا بدون اینکه با قانون آشنا باشم این دو سال کلی پیشرفت کردم یعنی اصلا به چیزی دیگ فکر نکردم و تمرکزم این بود ماشین بخرم و یک خانه اجاره کنم برای خودم و خداروشکر درها باز شد و دقیقا با ورود به خانه اجاره ای توسط برادرم با استاد آشنا شدم و فایل فقط روی خدا حساب باز کن را بیش از صد دفعه گوش دادم و کلی انرژی گرفتم و کلی راه برایم باز شد و من توانستم با کسی هایی آشنا بشم که دست خدا بودند برایم

    و من توانستم یک زمین 300متری بخرم و ازدواج مجدد کنم به شهر رشت مهاجرت کنم و خانه داشته باشم ماشین داشته باشم و کسب و کار راه اندازی کنم

    من دیروز که به فایل استاد گوش دادم به خودم گفتم ببین من ناخودآگاه بدون اینکه با قانون آشنا باشم دیگر تحمل نکردم و کلی درهای دیگر به رویم باز شد یعنی کلی تضاد هستند انواع مختلف درس بزرگیه که اگر تحمل نکنی به جاهای خوب تری هدایت میشی و کلی راه برات باز میشه

    من اگر باور های مخرب گذشته را می‌توانستم شناسایی کنم زودتر می‌توانستم از آن منجلاب خارج شوم و درهای بیشتری به رویم باز میشد

    و با قدم اول که با عزیزدلم خریداری کردیم تضاد های بیشتری را داریم شناسایی میکنیم و درهای رحمت بیشتری برایمان باز میشود

    در پناه الله یکتا سالم وثروتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    فاطمه محمدزاده گفته:
    مدت عضویت: 880 روز

    به نام رب

    سلام استاد عزیز مریم بانوی عزیز وتمام دوستان وخانواده ی عزیزم در سایت الاهی وتوحیدی عباسمنش

    واقعا دارین معجزه میکنین استاد انگار خود خدا داره باهامون حرف میزنه رو در رو خودمونی وخصوصی و راحت

    انگار داره خودش برامون فرش قرمز رو پهن میکنه و بهترین امکانات رو برامون آماده میکنه ومنتظر تا ما بریم انجا وفقط ازش استفاده کنیم ولذت ببریم

    بریم سراغ سوال

    واقعا چقدر صبر وتحمل رو اشتباه معنی میکردیم و چه باورهای اشتباهی در موردشون داشتیم

    من از روزی که دیگه تصمیم گرفتم چیزی رو تحمل نکنم انگار خداوند هم درهای رحمتش وراه حل های درست رو بهم الهام کرد وزندگی روی دیگه اش رو که هم مدار با باورهای الان من است رو برام باز کرد

    ودوباره ودوباره قانون رو بهم نشون داد وباورم را قوی تر کرد

    واقعا که خدا همه چیزش درست است وقانونش قانونه فقط ما باید فرمولش رو یاد داشته باشیم

    من دیگه تحمل نکردم که باید هر چی دیگران میگن و انجام بدم وسکوت کنم وتحمل کنم وشروع کردم به نپذیرفتن واز خود خدا خواستم که در هاشو برام باز کنه چون فقط خودش قادر وتواناست در حل مشکلاتی که ما برایش راه حل نداریم

    خودش منو هدایت کرد به جایی که پر از آرامش و احساس خوب و انسانهایی که بدون آگاهی داشتن از قانون دارن خودشون قوانین رو اجرا میکنن وزندگی خوب وایده ال دارن

    خدایا سپاسگزارم بابت این بهشتی که مرا هدایت کرد

    واین انسانهای بهشتی

    در پناه خداوند تنها ارباب وسلطان باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    سمیه نظری گفته:
    مدت عضویت: 1500 روز

    به نام خداوند بخشنده

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته واقعا شایسته و دوستانم تو این سایت الهی

    چه زمانهایی شرایط نادلخواه رو پذیرفتید و تحمل کردید؟

    من ساعات طولانی و طاقت فرسای شغلم رو پذیرفتم و تحمل کردم

    من نداشتن مشتری رو تحمل کردم

    من درآمد کم رو با وجود تلاش زیاد پذیرفتم و تحمل کردم

    من تحقیر شدن و بی ارزش شدن در رابطه عاطفی رو تحمل کردم

    من نداشتن رابطه عاطفی عالی رو پذیرفتم و تحمل کردم

    من احساس عدم لیاقت رو پذیرفتم و تحمل کردم

    من خراب شدن ماشینم و همیشه سوار ماشین های کهنه و خراب رو پذیرفتم و تحمل کردم

    چه باورهایی باعث شد تا آن شرایط نادلخواه رو پذیرفتید؟ باور کمبود باور عدم لیاقت و ارزشمندی نبود عزت نفس باور همینی که هست

    چه باورهایی رو اگر تغییر می‌دادید باعث میشد تا آن شرایط رو نپذیرید و تحمل نکنید ؟ اگر باور فراوانی رو تو خود می‌ساختم

    اگر باور لیاقت و ارزشمندی خودم رو تو خود می‌ساختم

    اگه عزت نفسمو هر روز بهبود میدادم

    اگر باورم خالق بودن خودمو می‌ساختم

    اگر باور خداوند انرژی که به شکل باورهای من در میاد رو می‌ساختم

    اگر باورهای توحیدی رو تو خودم می‌ساختم

    وقتی دیگر اون شرایط رو نپذیرفتند و تحمل نکردید به چه راهکارهایی هدایت شدید؟یادمه یه مدت یه باورو پیدا کرده بودم که شغل الآنم مورد علاقم نیست و مثلاً دنبال علاقم بود طوری که به موقع مغازه نمی‌رفتم و جنس واسه مغازه نمی‌آوردم شرایط به حدی بد پیش رفت که حتی نتونستم غذاهای مورد نیازم تو دوره سلامتی رو تهیه کنم بدهکار شدم نمی‌تونستم اجاره مغازه رو بدم از خواهرم و مادرم قرض میکردم داشتم افسرده میشدم

    ولی در اوج ناامیدی از خداوند هدایت خاستم و خداوند منو هدایت کرد و فهمیدم آقا همین شغلم کار مورد علاقه منه و دیگه اون شرایط نداشتن مشتری و کم شدن درآمد رو تحمل نکردم و نپذیرفتنم واین همزمان شد با این استاد که چرا با وجود تلاش فراوان به خواسته ام نرسیدم من اون فایلو شاید بیست بار نگاه کردم و میکنم و به این نتیجه رسیدم من یه سری باور مخرب دارم و چندتا از اونا رو پیدا کردم وروشون یه مقدار کار کردم شرایط مالی من از اون روز خیلی فرق کردبا همون مقدار جنس درآمدم چهار پنج برابر شد طوری که تونستم بدهی هام رو بدم اجارمو بدم و یه مقدار برای مغازم جنس بیارم واز اون شرایط وحشتناک دربیام خداوندا ازت سپاسگزارم

    بچه ها به خداوندی خدا منو اینو با تمام گوشت و پوست و استخوانام درک کردم که همه چیز باوره

    انقد ساده است که نمی‌تونیم بپذیریم ودرک کنیم

    این حرف استاد همیشه تو گوشم زنگ میزنه که آقا همه چیز باوره باور باور باور

    این دو روز که استاد این فایلو گذاشتن دیدم من دارم خیلی چیزا رو تحمل میکنم یکیش ساعت زیاد کاری که باید از صبح تا شب مغازه باشم ولی دیگه تحمل نمیکنم ازش کمک میخام که هدایتم کنه مثل همیشه

    یادمه یه زمانی وقتی دانشگاه رو تموم کردم و اومدم خونه شرایط خیلی سخت شد از یه طرف بیکاری از یه طرف گیر دادنای مامانم از یه طرف نبود درآمد کارد رو به استخونم رسوند طوری که داشتم

    افسرده میشدم ولی تحمل نکردم ونپذیرفتم باید اینطور باشه یادمه یه شب گریه کردم و از خداوند کمک خواستم وبعد از چند روز به طرز باور نکردنی از طریق یکی از دوستام‌رفتم سر کار و شرایط طوری شدم که خودم تونستم کسب و کار خودم بزنم

    استاد شما بی نظیرید به قول خانم شایسته شما استاد تشخیص اصل از فرعید تو این هیاهوی دنیا بیرون که بی نهایت گمراهی و فرعیات است شما هم رو خودتون دارید کار میکنید و هم روی شاگرداتون و جهان رو گسترش میدید سپاسگزارم ازتون بابت آگاهی های نابی که در اختیار ما میگذارید که هیچ جای دنیا نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  6. -
    نفیسه حسینی نژاد گفته:
    مدت عضویت: 3350 روز

    سلام و سلام

    سلام به استاد بی نظیرم

    سلام به دوستان عزیزم

    چقدر هر روز نکات مهمی در وجود ما با این گاهی ها پیدا میشه . خدا رو شکر بخاطر این حال خوب ، این فضای خوب

    تحمل

    واژه ای که شخص من در جایگاهی که هستم نمی‌دونم چجوری تحمل کرده و الان مث قبل بلدش نیستم خدا رو شکر

    نسبت به رفتار ها و واکنش نزدیکان که اصلا بمن ربطی نداشت و انرژی منو می‌گرفت تحمل یکردم .

    نسبت به اخلاق همکارم تحمل میکردم

    نسبت ب تجویز بدون تغییر پزشک تحمل کردم

    نسبت به دریافت از نعمت ها و اینکه ذهنم میگه نه و نمیشه هم صبر کردم و خلاصه برزخیه این صبر

    اما بعد از تغییر فرکانس

    تغییر نگاهم شرایط من تغییر کرد و دیدم چقدر رهایی و در فشار موضوع ها نبودن ، ب قدرت خدا تکیه کردن از خودش خواستن چقدر زیباست ، چقدر انرژی میده و چقدر منو به سمت خواسته ام ، راحتی و شادی پیش می‌بره

    الان وقتی از هر چیزی انرژی تحمل را حس کنم می‌شینم و مینویسم ، چ میخواهم ، چ کاری از دستم برمیاد برای تغییر و تمرکزم رو روی لذت رسیدن به خواسته ، هدف و ارامشش میگذارم و فارغ از نگاه ب موضوع میبینم ک حل میشه و شکر میکنم از جایی ک هستم ، نگاه توحیدی هرچند کمی ک دارم .

    خدایا بابت درک و بالارفتن آگاهی هام در هر روز ازت ممنونم ، شکرگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    وحید سعیدی گفته:
    مدت عضویت: 3453 روز

    به نام خداوندِ صاحب قدرت.

    سلام خدمت تمام خانواده خودم.

    واقعا جالبه دنیا. امروز رفته بودم دکتر چن روز بود مشکل پوستی داشتم (بیماری صدف) رفتم دکتر گفت بیماریت اینه و گاها میره و دوباره میاد. شدید ذهنمو مشغول کرد. ناراحت بودم اما اصلا وجودم قبول نمی‌کرد(چون فایل های استاد رو دنبال کرده بودم) . میگفتم چرا باید واسه من همچین اتفاقی بیافته حتما درمان میشه منم میتونم مثل مردم عادی سالم زندگی کنم . قطعا راه درمان داره. تو این فکرا بودم و با خودم درگیر که گفتم بیام یه سر به سایت بزنم. الله اکبر ببین خدا چی گذاشته واسم. وقتی فایل رو دیدم گفتم اع انگار استاد میدونسته من الان درگیر این مشکل هستم و مخصوص من فایل گذاشته. اصلا حس و حالم عوض شد و خیلی مطمئن تر شدم که با تغییر ورودی ذهنی و جسمی میشه نتایج رو تغییر داد. خلاصه که استاد ایوالله بهت. هر ایده. فکری میاد تو ذهنت میاری تو سایت و اون میشه جواب خیلی از بچه ها.

    استاد و مریم خانوم بمونید برامون ان شاء الله.

    یه تشکر ویژه هم دارم از بچه های سایت اونای که کامنت میزارن. نمیدونید چقدر کار خوبی انجام میدید. اصلا ترکیب فایل های استاد با کامنت های بچه از ترکیب منچستر سیتی که امسال سه گانه گرفت هم بهتره . فوق العاده اید شما. حتما به نوشتن ادامه بدید من خودم به ندرت‌ مینویسم ولی میخونم کامنت ها رو.

    در پناه صاحب قدرت. قدرتمند. سلامت و شاد باشید ¥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 62 رای:
  8. -
    زهرا راد گفته:
    مدت عضویت: 1831 روز

    به نام خدای دوست داشتنی ام

    سلام استاد عزیزززز و مریم نازنینم

    حقیقت این نکات ظریف که تو قالب فایل های دل انگیز برامون میزارید هزاران بار ارزش داره و تلاشم اینه تامل کنم و تامل کنم .

    همیشه فرق تحمل و صبر برام یه سوال بود یه جوابی داشتم ولی دقیق نبود اما این فایل خیلی زیبا برام واضح کرد این تفاوت رو .،من جزو آدمهایی هستم که خیلی وقتها تحمل میکنم .

    ولی از وقتی با شما آشنا سدم خیلی موارد رو تغییر دادم .

    من کمبود و نداشتن لباس و وسایل رفاهی رو تحمل می‌کردم و اسمش رو گذاشته بودم قناعت.و اینکه واقعا احساس میکردم که ثروت مخالف با معنویت هست .من اگر ثروتمند بشم از راه خدا دور میشم .من حتی به دنبال ،سهتی ها میگشتم و فکر میکردم خدا اگه دوستم داشته باشه من رو بیشتر امتحان میکنه.همون شعر معروف هر که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش میدهند.ولی وقتی معنی قناعت برام تغییر کرد و اینکه من باید ثروت و فراوانی رو تجربه کنم تا ازش بگذرم دارم زندگی رو که تقریبا در رفاه مناسب تری از شرایط قبلم هست رو تجربه میکنم .دو تا خونه گرفتیم .الان با ماشین 207صفر میرم سرکار .دارم میرم باشگاه که عشق چندین ساله منه .وضعیت خرید کردنم بهتر شده .اما در این قسمت هنوز اون باورها هستن ولی دارم کم رنگ و کم رنگ ترشون میکنم .

    اما با گوش دادن به فایل های شما از اون تعصبات و بی فکری ها جدا شدم .دارم به دنبال علایق و احساس خوب در زندگیم میرم .اونقدر باشگاه رو دست دارم که با همه ی بچه ها دوست شدم و یه جور بمب انرژی باشگاه شدم .من دارم اون احساس خوب رو می‌سازم و مسلما نتایج هم میان .من سر کارم ارزش ندادن به کارم رو تحمل میکردم ولی با باور اینکه کارم ارزشمنده و من یه نیروی ارزشمند هستم رفتم و با رییسم صحبت کردم که اول گفت نمیخ ای برک و من بلند شدم و خداحافظی کردم و چون خودش هم از ارزش من آگاه بود با کلی حرف های جانبی دیگه خواست که باشم و حقوقم رو بالا برد .

    استاد خیلی ممنون برای آگاهی های ناب و درجه یک و قابل فهم و ساده و بی شیله و پیله .باید برم سرکار ولی خواستم با عشق این مطالب رو بنویسم .

    دوستتون دااارم استادم .مریمم و دوستای مشتی و درجه یک سایت دل انگیز من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 56 رای:
  9. -
    Nafis گفته:
    مدت عضویت: 1066 روز

    به نام خدایی که یکی از صفاتش حلیم است سلام بر بندگان صالح خدا همانی هایی که هر روز سعی در بهبود رابطه‌شون با خدای یکتا دارند. هر روز یک قدم از شرک دورتر می‌شن و به توحید نزدیک‌تر.

    حلیم و صبور یعنی شکیبا ،شکیبایی از استقامت در مسیر میاد صبر به معنای تحمل کردن و زجر کشیدن نیست صبر به معنای استقامت داشتن و قدم قدم جلو رفتن است شاید کند باشه ولی مطمئنی و ثابت قدمی.

    اونجایی که دیگه زجر و بدبختی رو تحمل نکردم و به خدا گفتم نمی‌خوام وضعیت اینجور بمونه نپذیرفتم گفتم دیگه بسه تحمل کردن گفتم من تسلیمم خودت خدایی کن تو الان من با منطقم داشتم برای خودم تصمیم می‌گرفتم و با عقل ناقصم دنبال راهکار بودم به بن‌بست رسیدم خالا دست تو می‌سپرم تو راه‌ها رو برام باز کن اونجا که دیگه تحملم تموم شد آرام شدم و تسلیم ، درها برام باز شد.

    با قوانین آشنا شدم و به تدریج با استقامت نشون دادن در موندن توی مسیر، با شکیبایی داشتن در اجرای قوانین به سایت عباس منش هدایت شدم.

    من اول داشتم نداری و شرایط نامناسب را تحمل می‌کردم ،اما بعد با صبر کردن و توی مسیر موندن آهسته آهسته شرایط مساعد شد وقتی راهمون نادرسته تحمل می‌کنیم ولی وقت راهمون درسته صبر می‌کنیم و اجازه می‌دیم رشد کنیم

    استاد گفتید تا وقتی خودمون تغییر نکنیم چیزی تغییر نمی‌کنه دقیقاً همینه اول باید خودمون تغییر کنیم اول باید بفهمیم که مسیرمون درسته یا نه داریم صبر می‌کنیم یا تحمل داریم زجر می‌کشیم یا رشد می‌کنیم

    رشد از تغییر میاد رشد از بهبود میاد رشد استقامت میاد.

    روزهای اول که وارد سایت شده بودم

    اوایل نمی‌تونستم کامنت بنویسم حرفی برای گفتن نداشتم کامنت‌ها رو می‌خوندم و لذت می‌بردم بعد فقط برای اینکه حرف استادمو گوش داده باشم و تکلیفمو به درستی انجام داده باشم شروع کردم به نوشتن ،خیلی کوتاه ،بعد یواش یواش شروع کردم به تحسین آدم‌هایی که کامنت‌های خوب می‌نویسند و پاسخ دادن به اون‌ها در حد تشکر. الان برای تمرکز ذهنم می‌نویسم و برای اینکه یادم بمونه کجای کارم کجای مسیرم

    خدایا کرور کرور شکرت

    ممنون استاد که با استقامت کردن و موندن در این مسیر و طی کردن تکاملتون با صبر و تغییر خودتون ،راه رو برای ما هم هموار کردید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 44 رای:
  10. -
    همایون خمالو گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    با سلام استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    مشکلات خانوادگی هستم و این فایل شما امشب گذاشتید و من گوش دادم بارها بارها تا صبح این فایل را گوش دادم

    در رابطه‌ای که این روزها به سر می‌برند برای مدت 7 سال است که آن را تحمل می‌کنند با تمام بدی‌ها و سختی‌هایش واقعاً به این نتیجه رسیدم که باید یه جایی پا روی ترس‌ها بذاری و تصمیماتی که خودت دوست داری را اجرا کنی،کسی که سن 19 سالگی با او زندگی کردی و الان 29 سال داریم و هنوز نتوانسته تو را درک کند

    خیلی سخته با کسی زندگی کنی که هم ارتعاش تو نباشه و نتونه تو رو درک کنه

    ولی در کل این زندگی درست میکنم با این فایل رایگان ولی به نظر من با ارزشترین فایل

    شب خوش بر خانواده بزرگ عباس منش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: