می خواهی جزو کدام گروه باشی؟ - صفحه 64 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-20.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس منش2015-08-14 09:38:012024-06-08 20:59:00می خواهی جزو کدام گروه باشی؟شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
باسلام به استاد عباس منش ،
من در خانواده فقیر وپر جمعیت بدنیا امدم همیشه نجوای شیطان در گوشم بود واعتماد به نفس نداشتم ،خجالتی وکمرو بودم ،به خودم متکی نبودم،همیشه وابسته بودم،درسم را درست وحسابی نمیخواندم با اینکه هوش بالای داشتم،تااینکه دچار عادتهای بد ووابستگی شدم چند سالی که خوب داغونم کرد مجبور به تغییر شدم با درد بسیارخدارا شکر میکنم%
بعداز ان عادت بد کارمند بودم ومتوجه شدم که باید ادامه تحصیل بدم وگرنه اخراج میشم وبا دوبچه که همه اش در د کشیده بودن لیسانسم را گرفتم رشته حسابداری این را هم خدارا شکر میکنم،
ادم احساسی بودم وبدون مدیریت اقتصادی وچون چند سالی بود که زندگی خوبی نداشتم شروع به هزینه کردن کردم ودر زمانی که می بایست تغیر کنم ودرامدم را افزایش بدم نکردم وفقط از اعتبارم ووام هزینه کردم تا الان که مجبور شدم دوباره تغیبیر کنم واز صفر شروع کنم که الان در شرایط سختی هستم ،استاد از سال 84 با استاد حلت واستاد معظمی شروع کردم وباور کنید 2000کتاب مرتبط وهرانچه سی دی از تمام اساتید ازجمله معظمی-حلت -ازمندیان-اساتید دانشگاهی-همایش فرازان-پیشگامان-فکرفردا-مدیرسبز- استاد صحت -معصومه تیموری ………………اما نمی دونم استاد چرا موفق نمیشم ولی میدانم چون عمل نمیکنم ده ساله که میخوام داشته هام را با همشهریانم به اشتراک بزارم اما نشده،فن بیان خوبی ندارم چون دندان سالم ندارم ولهجه هم دارم ]خونه ما پر است از کلی سی دی تمام اساتید موفقییت از ده سال پیش تا الان انگار که اعتیاد بع جمع کردن اطلاعات پیداکردم،استاد اینم فهمیدم که اگر شما خوب موفق شدید چیزی را که یاد گرفتید در اختیار دوستان قرار دادید من همیشه چیزهای که در کارگاهها وسمینارهها وهمایشها یاد میگرفتم را مخفی میکردم،………التماس دعای موفقییتی
سلام دوست عزیزم سهراب جان
ان شالله در تمام مراحل زندگیت شاد و موفق و سربلند و پیروز باشی
تنها خواسته ای از شما دارم اینه که تمام دوره ها و سی دی و فایل هر چی خریدی رو کنار بگذار و فقط 3 ماه فقط و فقط روی فایل های استاد عباس منش کار کن و تمام چیزهایی که یاد گرفتی از هر استادی رو کنار بگذار
دلیلش هم اینه چون با چند استاد کار میکنی این شما رو گمراه کرده مثلاً میگی فلان استاد این حرف رو میزنع پس چرا فلانی این حرف رو میزنه و این سر در گمت میکنه
خواهشم اینه 3ماع وقت بگذار روی دوره های استاد عباس منش فقط
امیدوارم همیشه شاد و سعادتمند هم تو این دنیا باشی و هم آخرت
من 14سالمه واز بچه گی تا به حال می پرسیدم چگونه به موفقیت دلخواهم برسم و فایل های رایگان این سایت را پیگیری می کردم وارزو داشتم تمامی محصولات شما استاد عزیز را خریداری کنم و الان به لطف خدا 2تا از بسته های شما یعنی تند خوانی و قسمت اول دوره ی قانون افرینش رو خریدم و قبل ازخرید این دو واقعا احساس می کردم باید تحول در زندگی کنم و کار هایی رو می کردم که نا اگاهانه بود واین کار باور های مخرب به من می داد ولی با دوره قانون افرینش تونستم اون باور های بد رو تغییر بدم والان هر باور درست و غلطی رو تشخیص می دم و الان جالبتر از همه اینکه یه روز تمرین اول دوره ی قانون افرینش انجام دادم و اون روز یکی ز ارزوهام خوردن حلیم برای ماه رمضان بود و ما درم بیرون بود و از خونه که اومددیدم حلیم خریده بود و جهان من رو به کاری مجبور نکرد وقتی شرایط سختم رو می دیدم خیلی خیلی مشتاق بودم زندگیم رو عوض کنم من درهیعتی که روانشناسی برگزار کرده بود رفتم و جلب بود میگفت شما حتی برای روضه هم باید باور کنید من یه مدتی ازیه گروهی یه اهنگی گوش می کردم که میگفت باور کردم دیگه راهی نداره که باشیم و لی سخته یه هو تنها شیم من غم دارم خب این داره باوری رو در خودش جای میده که رابطه ی عاشقانه شون رو دستی دستی به هم می ریزه ودوباره اهنگی رو گوش می دادم که که مثلا دریکی ازاهنگ هایی که اون هنگ می خوند این بود این رابطه مرده درست نمی شه واون چون باور داره رابطشون مرده مرده معلم کاو فنا وری سال هفتم ما می گفت یه برنامه ای رو نگاه می کرد که یه اقای یخچل بستنی هارو ساخته بود در مورد خودش کمی توضیح داد و یه نفر به اون برنامه پیامک زدو گفت مگه میشه تواین مملکت گرونی و این ها می شه زندگی کرد دقیقا یادم نیست اون اقایخچال بستنی ساز به اون چی گفت ولی من اگه جای اون یخچال بستنی سازه بودم می گفتم شما اگه نمی تونی پس جایگاهت همون جا است و تو ازرده ی موفقیت خارجی حالا چرا چون ما میگیم هیچ چیز غیر ممکن وجود نداره و نیست اما اقا می گه مگه می شه تو این مملکت زندگی کرد یعنی اعتماد به نفسی بسیار پایین وباوری بسیار مخرب در زمینه ی موفقیته ومن توسط این ها درس های زیادی گرفتم من اخیرا گرفتار این بودم که چه باور هایی رو در خودم جا بدم ومن توسط این مسا فرت دقیقا فهمیدم که چی رو اول بگم و کسی که عاقل باشه به راه های خوشبختی و موفقیت همه جانبه می ره و دنبال ذلت و خواری وبد بختی نمی ره معلم اول ریلضی سال هشتمم می گفت اگه مشت بزنی شتر میخوابه ولی عقل که کار کنه می تونی دوتاکوه رو جابه جا کنی اصل زندگانی ما مو فقیته که مامی تونیم کاری فوق العاده وعالی کنیم و این حرفی که اقای عباس منش که می گفت فقط روی خدا حساب ابز کن کاملا حرف جدییه چون من سال هشتمم یه روزی سر کلاس یه دعای قبل از دعا کردن خوندم و بعدش خدا جوابم رو داد
سلام.من یک هفته هر کاری کردم نتوتستم وارد سابت بشم.بعنی ظاهرا وارد سایت بودم اما نمیتونستم فایل قبلی استاد رو در مورد استخاره با تخفیف بخرم و دانلود کنم وحالا که اومدم بدون زدن پسورد پیغام خوشامدگویی رو دیدم.چرا؟
سلام دوست گرامی
علت این موضوع این است که خطایی در کش مرورگرتان است که باعث این اشکال می شود
برای رفع اشکال وارد سایت شده و پس از وارد نمودن نام کاربری و کلمه عبورتان و فشردن دکمه ورود، در صورت وارد نشدن کلیدهای ( کنترل + f5 ) را همزمان فشار دهید تا صفحه ورودتان در مرورگرتان رفرش شود
و به راحتی وارد سایت شوید.
موفق و سلامت باشید
با سلام
من در حال حاظر 26 سال سن دارم و تا دو سال پیش مثل خیلی های دیگر توی دانشگاه صرفا درس هایم را پاس می کردم با نمرات پایین و کلا هدف خاصی نداشتم برای زندگیم,سال اخر دانشگاه برای ازمون ارشد خیلی تلاش کردم اما چون تهه دلم به قبولی خودم اعتقادی نداشتم موفق هم نشدم بعد فارغ التحصیلی چند ماه کار ازاد انجام دادم اما با سختی زیاد نتیجه زیادی نمی گرفتم,هم برای خودم و هم خانواده م استرس زیادی ایجاد کردم ,وسطای زمستون بود که چند تا از کتابهای موفقیت و نوع نگاه به هستی و اینها رو خوندم به من اعتماد بنفس خوبی دادند(نگاهم به موفقیت عوض شد)اینبار با تلاشی خیلی کمتر و با برنامه ریزی بهتر ارشد را با رتبه ای خوب قبول شدم اوایل مهر ماه با گروه تحقیقاتی استاد عباس منش اشنا شدم(البته ی چیزی شاید همون خواستن منو به سمت اموزه های افراد موفق میبره خیلی وقت ها شانسی)کتابهای بیشتری هم خوندم الان از وضعیتم راضی هستم درسهایم خوب پیش می رود توی یک شرکت مربوط به رشته ام مشغول به کار هستم اما واقعا هنوز ان هدف قاطع را برای خودم مشخص نکرده ام امیدوارم به کمک گروه استاد عباس منش بتونم بهتر به زندگیم سامان بدهم
متشکر
باسلام خدمت آقای عباسمنش ودوستان گرامی
باید اعتراف کنم که از وقتی با آقای عباسمنش آشنا شدم مسیر زندگی من عوض شده و افکارام و احساساتم وارتباط با خدا به کلا عوض شده
من سخنان شما را خیلی دوست دارم وخیلی دوست دارم به سخنان شما عمل کنم اما من شک وتردید در سخنان شما زیاد می بینم که همین امر باعث میشه من انرژی و انگیزه ام را به کلا از دست بدهم
من قصد دارم سوالاتی که باعث شک وتردید شده در زندگی من شده واحساس بسیار بدی در من ایجاد کرده از شما ودوستان گرامی بپرسم و بفهمم که آیا من اشتباه برداشت کردم یا شما اشتباه میکنید؟
قبل از اینکه سوالات خود را بپرسم عرض کنم من قصد بی احترامی به هیچکس را ندارم من فقط سوالاتی که مانع پیشرفتم می شوند را می پرسم وانتظار دارم من را کمک کنید
1»شما می گویید ایمان نه به ریش نه به چادرونماز ……. ایمان یعنی احساس خوب ،بسیاری از مراجع نتراشیدن ریش و حجاب سنگین را واجب میدانند و رعایت نکردن آنها را حرام میدانند وا عتقاد داردند کار حرام ما را از خدا دور میکند وعذاب شدیدی در انتظار کار حرام است . خود شما ریشتان را تراشیده اید و ادعا میکنید که به خدا نزدیک هستیید در صورتی که این کار حرام است.بنده خودم شخصا علاقه شدیدی به رقص و موسیقی و شادی دارم در صورتی که اینکارها حرام شمرده شده ودر قران کریم هم امده که باید از مراجع تقلید کرد. من خیلی خودم فکرکردم درمورد این موضوع ولی به نتیجه ای نمی رسم .سوال من از شما اینه آیا ایمان یعنی فقط احساس خوب ؟ایا با انجام دادن کار حرام هم میتوانیم ایمان داشت؟؟؟؟ آیا میتوان با کسب مال حرام به خدا نزدیک شد ؟؟آیا تراشیدن ریش هم مثل مال حرام است چون هردو تاشون حرام هستند .امیدوارم منظور من را فهمیده باشید
2»از کجا بفهمییم قوه ی الهاممون درست کار میکنه ؟؟؟ در مورد سوال قبل من از قوه ی الهامم کمک می گرفتم که سعی کنم به خودم کمک کنم و هروقت موسیقی و رقص و شادباش را برای خودم حرام نمیدانستم و حرفای شما را گوش میکردم و به خودم میگفتم ایمان یعنی احساس خوب ،خودت را گول نزن. قلب من به طور خیلی عجیبی آرام میگرفت وهر وقت برعکس این عمل می کردم قلب من به طور خیلی شدیدی نگران میشد
3»چرا ما باید به فقرا کمک کنیم یا ذکات و خمس بدهیم؟؟؟ مثلا یکی فقیر است و به خاطر خودش هم هست که فقیر شده وایمان به خدا نداشته ولی در عوض یکی قدرت خدا باور داشته وتلاش کرده و پولدار شده .چرا باید آن فرد به فقرا کمک کند؟؟
4»آیا به نظر شما ایمان یعنی فقط احساس امید و شادی و امیدواری .یعنی کسی که به خدا اعتقاد نداره ولی امیدواره و احساس شادی داره وزندگی اش خوب پیش میره آیا این فرد کافر یا با ایمان ؟؟ و یا مثلا اگر یک فردی در مورد انجام یک کار بدی امید داشته باشه اونوقت تکلیف چی میشه؟؟
5» شما گفتید هر مصیبتی که سر ما مییاد به خاطر باورها و افکارخود ماست .ایا مصیبتهایی که بر سر امامان وارد شده هم به خاطر افکار وباورهایشان بوده است؟؟؟
6»چرا ماباید برای مصیبتها وشهادتها و مرگ امامان خود گریه کنیم مگر خود شما نگفتید اگر ناراحت وغمگین باشید ااتفاقهای بدی میبنید پس چرا ما را به این کار خیلی تشویق میکنند ؟؟
7»در مورد سوال اول ، مثلا چرا کسانی که دینشون دین اسلام نیست و کارهای حرام بسیار انجام میدهند مثلا شراب میخورند ،آهنگ شاد گوش می دهند و می رقصند و…چرا اینقدر شادند و چرا اینقدر آدمهای خوبی هستنتد واتفاقهای خوبی برایشان می افتد؟؟ آیا لازمه بهشت رفتن وسعادت در آخرت اینکه ما در این دنیا شادباشیم واحساس خوب داشته باشیم ؟؟آیا با خوشبختبی وسعادت وشادی در این دنیا میشود در دنیا دیگرهم به سعادت رسید؟ ایا کسانی که مسلمان نیست ولی باورهای درستی دارد و امید دارد و اتفاقهای خوبی برایش می افتد در دنیا دیگر هم به سعادت میرسد؟؟
8»شما جدیدا فیلمی منتشر کردید با این عنوان که چگونه فردی که عاشقش هستیم با ما ازدواج کند؟؟ اگر مثلا طرف مقابل ما را دوست نداشت چه کنیم ؟؟ آیا این یعنی که میشه سرنوشت آن فرد را تغییر داد؟؟در صورتی که شما گفتید نمیتوانیم سر نوشت کسی را تغییر داد
9»به گفته ی شما خدا قوانینی را طرح کرده که تمام اتفاقهای زندگی ما براساس آن قوانین رقم میخورد ومی گویید خدا احساساتی عمل نمی کند
در اخر فیلمهایتان شما برای ما ارزوی موفقیت و ثروت و… از خدا میکنید آیا این بدین معنی است که باید خدا یک کاری کنید که مادر مسیر قانون صحیح قرار بگیریم یا ماباید خودمان اینکار را بکنیم؟؟
10» چکار کنیم که احساس شک وتردید خود را ازخودمان دور کنیم و با ایمان حرکت کنیم؟؟؟
11» خیلی از افراد می گویند عشق واقعی خداست آیا این یعنی اینکه ما نباید دل ببندیم به عشقهای دنیوی ؟؟یعنی نباید عاشق کسی شد ویا ….
12»وسوال اخراینکه شما در یکی از فیلمهای خود گفتید از اشتباه کردن نترسید واشتباه کنید و اینکه مشکلات و سختی ها با عث پیشرفت ما میشه واگر باورهایمان را تغییر دهیم ومثبت اندیش باشیم به گفته ی شما اتفاقهای خوبی برای ما می افتد و اگر اتفاق بدی هم بیافتد ما مسول آن هستیم
والبته در یکی از فیلمهایتان با عنوان چرا افراد به سختی تغییر میکنند یه موضوعی را گفتید که کسانی که با شما کار میکرند یه جورایی بهتان خیانت کردند واز ایملهای کاربران سایت شما سواستفاده کردند ؟؟شما که گفتید خودمون مسول اتفاقهای بد هسیتیم ؟؟؟آیا اینجا شما کارخطایی انجام دادید یا آنها؟؟ آیا این اتفاق بدی نیست؟؟
سوال من اینه آیا با تغییر باور و آرامش داشتن یک انسان کامل میشویم و همه چیز را درست انجام میدهیم و اتقاق خوب برایمان می افتد ویا اینکه اگر مثلا اتفاق بد برای افتاد ما باید جوری تظاهر کنیم که آن اتفاق بد را نبینیم ؟؟؟؟
ودیگر اینکه آیا با تغییر باور و آرامش بازم اون سختی های و مشکلات واشتباها برای پیش می آید وآیا همیهشه این سختی ها و مشکلات نتیجه خوبی دارد؟ مثلا یکی به خود بگید من حرکت نمی کنم تا سختی ها ومشکلات برای من بیشتر شود و آن وقت حرکت کنم تا نتیجه ای بهتری بگیرم زیرا هرچی سختی ببینم واشتباه کنم یه جورایی با تجربه تر میشیوم آیا این باور اشتباه است ؟؟و اگر اینجور نیست چکار کنیم که سختی ها ومشکلات نتیحه خوبی برای ما ایجاد کند؟؟
امیدوارم به سوالهای من پاسخ بدهید و شاید این سوالها برای افراد دیگری هم مفید باشد وبه گفته خودتان آقای عباسمنش اگر به کسی کمک کنید در واقع دارید به خود تان کمک می کنید
من مهدی رحمانی متولد 1376 در شهر بجنورد زندگی میکنم !!
من در محیطی پر از امواج منفی تا 4 ماه پیش زندگی میکردم و زیاد از زندگیم راضی نبودم چون تویه درسام موفق نبودم !! در هر صورت برادر بزرگ تر من که مدیر و مسئول یه چاپ خونه هست تمام تلاشش رو واسه تغییر افکار من کرد و همش به من توصیه میکرد تا کتاب بخونم ولی من انگیزه ای واسه انجام این کارا نداشتم تا اینکه من مستند نیک وچیچ رو از اینترنت دانلود کردم و چند بار دیدمش و همین مستند باعث ایجاد انگیزه در زندگی من شد و بعد از اون در سایت های زیادی از موفقیت عضو هستم و همیشه دنبال میکنم مطالب رو علاوه بر اینکه خودم مطمئن هستم که دیگه ذهنیت منفی ندارم تمام تلاشم رو هم میکنم که خانوادم رو به این سمت حرکت بدم !!
و واسه خودم هدف دارم که تمام تلاشم رو میکنم تا اونو تیک بزنم !!
الان هم مشغول شغل بسیار عالی و فوق العاده بازاریابی هستم که تجربه ی عالی در اختیار من میزاره و هر روز چیزای بهتری یاد میگیرم !!
هدف من تا اخر امسال این هست که تا اخر امسال یکی از کارخونه دار های جوون کشورم بشم !!
من بهش میرسم :)
سلام دارم مینویسم
سلام امیدوارم هرجا هستید خوش و خرم باشید راستش درسته که از زمان کامنت گذاشتن گذشته اما مهم نیت کار که اثر گذار اولش اینو بگم که تا به الان هیچوقت اینطور به اتفاقات زندگیم به شکل اساسی نگاه نکرده بودم وقتی فکرشو میکنم میفهمم که میشه به زندگی جور دیگه ای نگاه کرد و ازش درسای زیادی گرفت تو مسیر پیشرفت وخوشحالم وسپاسگزار استاد عملگرا که هر آنچه که خودش انجام میده رو به شاگرداش میگه. وحاصلش میشه استقبال پر شور و جوابدهی بسیار بالا وتقدیرات فراوان. انشاالله هر جا هستن موفق باشن این حرکت استاد منو یاد حدیثی از اگه اشتباه نکنم پیامبر میندازه که میفرماین اگر میخواین حرفتون رو کسی تاثیر بذاره اول خودتون اونو عمل کنید بعدا بگید که اثرشو میذاره مطلب چهارم من به تحصیلاتم مربوطه یادم میاد سال اول دبیرستان بودم و دوست داشتم درمقطع بعدی دریه رشته خوب قبول شم اما از اون سال برای اولین بار تا اونموقع تو دو درس فیزیک وریاضی افتادم ونشد چند تا رشته رو کسب کنم از اونجایی که حفظیات من بهتر از عملم بود رشته علوم انسانی رو انتخاب نکردم و رشته فنی حرفه ای که همه میگفتن نون تو شاخه فنی حرفه ای که خب منم که بعلت مردود شدن نتونستم کسبش کنم وبایدقبول میشدم تا بتونم برم شاخه فنی حرفه ای با تلاش فراوان تونستم قبول شم وهمه رشته هارو بیارم اما غافل ازاینکه بعلت سستی وکمکاری خودم از امتحانات ورودی فنی و حرفه ای جا موندم وچون فکر میکردم همه شاخه های فنی و حرفه ای خوبه به هنرستان روستای خودمون که در شاخه ماشینهای کشاورزی هنرجو میگرفت وچون برای بومی ها ورودی نداشت بدون هیچ علاقهای به اون رشته ثبت نام کردم وسالهای زندگیمو بدون هیچ میلی میگذروندم وچون فقط درس خوندن رو دوست داشتم قبولی میگرفتم تا اینکه دیپلمم رو گرفتم واماده کنکور شدم از اونجایی که استطاعت هزینه های دانشگاه رو خانواده ام نداشت تصمیم گرفتم برم کار کنم و همچنین درس بخونم برا کنکور از اونجایی که بومی ها سهمیه 60% ا ورود به دانشگاه داشتن کمتر دل به مطالعه موثر مبدادم تا اینکه روز کنکور رسید ومن سر جلسه انتامتحان نیز اشتباه دیگه ای کردم به دوستان کناری و پشت سری تقلب میرسوندم به امید اینکه خب سهمیه داریم وهمه باهم قبول میشیم که دست آخر زمان اعلام نتایج خبری از قبولی من نبود بعد اون من 3سال پشت کنکور بودم یعنی به دلایلی از کنکور جا میموندم تا اینکه سالی که درحال خدمت سربازی بودم تونستم به وسیله یکی از دوستام شرکت کنم وبا تلاش بی وقفه تو آسایشگاه وسر پست وهر جایی که میشد تونستم کار کنم اونم توشرایط سخت دوران آموزشی وبلاخره تونستم قبول بشم. وارد دانشگاه بشم خیلی خوشحال بودم اما فقط مدرکشو گرفتم در حالی که فعالیتم چیز دیگه ای هستش به هر حال خدا رو شکر میکنم که در خط مقدم موفقیت هستم شاد باشید
سلام خدمت استاد عزیز جناب آقای عباس منش
در طول یکسال آشنایی بنده با شما و این سایت مطالب و آموزه های زیادی رو از شما فرا گرفتم و همواره این آشنایی رو نقطه عطفی در زندگی خودم میدونم و آموزش ها و روشهای شما رو در زندگیم پیاده میکنم
کلا انسان تغییر پذیری هستم و همیشه از تغییر دادن مسیر زندگیم در شرایط بهتر لذت میبردم . اما بعضی از موارد و شرایطی هست که انسان باید بخواهد و بتواند که از حضور دیگران در زندگیش بهره مند بشود.
شما در فایل رایگان آخر یعنی فایل شما جزء کدام گروه هستید به این موضوع اشاره کرده بودید که بخاطر اینکه وابسته به کسی نباشید و خودتان بتوانید کارهای سایت رو در هرنقطه از جهان که بودید انجام بدهید شروع به یادگیری مدیریت بخش های سایت کردید و این مدیریت رو خودتون به عهده گرفتید.
فارغ از اینکه این کار بسیار ارزشمند است و شما به علت آینده نگری که در زمینه فعالیت های خود در اینترنت داشتید اقدام به این کار کردید، لازم دیدم چند نکته را برای بهبود روند سایت خدمتتان خاطر نشان کنم.
ابتدا اینکه شما امر تیم ورک رو نادیده گرفتید و خودتون باکسب مهارت در این زمینه مدیریت سایت که هسته مرکزی فعالیت شما در زمینه موفقیت و اینترنت هست رو بدست گرفتید ، در واقع این سایت مرجع اصلی اتصال و ارتباط شما با مخاطبان و شاگردانتون هست . که شما با حذف اشخاصی که در زمینه برنامه نویسی کار میکردند براین شُدید تا مدیریت این مرکز ارتباط به دست خودتان باشد. ( که البته کار پسندیده و ارزشمندیست )
اما به نظر بنده آینده نگری وقتی مسمر ثمر است که زمان حال را دستخوش مشکل و عیب نکند.
شما برنامه ای دارید برای 5 سال آینده سایت و رویکردهای این مجموعه، اما بخاطر 5 سال دیگر زمان حال رو نادیده گرفتید.
بخش عقل کل که بخش بسیار خوب و جامع و کاربردی در هر زمینه ای بود بخاطر تغییرات زیاد و مشکلات بروز رسانی سایت کلا تعطیل شده ، بنده در چند روز گذشته هروقت به قسمت عقل کل سر زدم هیچ سوال جدیدی نبوده و این حاکی از اینه که دیگه کاربران سایت اون رابطه صمیمی و دوست داشتنی با قسمت عقل کل رو ندارند. چه سوال کنندگان چه پاسخ دهندگان. لازم به ذکره که هم اکنون هم وارد شدن به عقل کل با مشکل همراهه. بنده از چند سیستم ، یا چند مرورگر امتحان کردم. اگر به قسمت عقل کل توجه کنید میبینید که آخرین سوال 5 روز پیش ، سوال قبلش 9 روز پیش و سوال قبلش 24 روز پیش پرسیده شده. یعنی در واقع عقل کلی که روزانه ده ها سوال در اون مطرح میشد و پاسخ داده میشد در یک ماه گذشته فقط 3 سوال داشته که این نشان دهنده افت شدید فعالیت در این بخشه.
آینده نگری یکی از لازمه های رسیدن به موفقیته اما به شرطی که زمان حال رو از بین نبره. شاگردان شما در سایت عباس منش هم اکنون نیازمند راهنمایی ها و راهکارهای شما و دیگر دوستان در سایت هستند. شاید 5 سال دیگر برای خیلی ها دیر باشد.
الان نزدیک به دو روزه که صفحه اصلی سایت بالا نمیاد و خطای 404 میده.
بنده فکر میکنم با تشکیل یک تیم خوب و قدرتمند میشه برنامه های سایت رو مثل روز اول بروزرسانی و آپدیت کرد تا همه بتوانند از این سایت بهره لازم و کافی رو ببرند.
لازم میدونم خاطر نشان کنم که صحبت هایی که بنده عرض کردم اصلا جنبه انتقاد نداشت و بخاطر علاقه ای که به سایت و شما دارم فقط خواستم دیدگاه خودم نسبت به تغییرات سایت رو اعلام کنم.
در هر جای دنیا که هستید موفق و پیروز و شاد باشید
با سلام : در مورد قانون رهایی استاد فرمودند بعد از یک مدتی باید خواسته ها را رها کرد تا به نتیجه برسیم سوالم این است آیا پس از رهایی وعدم تفکر در مورد خواستهای که نباید به آن فکر کنیم باید مطالعه وتحقیقات در مورد خواسته ها را رها کرد؟(من در مورد قانون رهای هنوز متوجه اصل مطلب نشدم) در صورت امکان بنده را راهنمایی کنید؟ با آرزوی موفقیت و سلامتی برای دوست بزرگوارم آقای یزد ابادی
سلام دوست گرامی
لطفا سوالتان را در بخش ” از عقل کل بپرس” مطرح نمایید تا دوستان زیادی بتوانند سوالتان را مشاهده و به ان پاسخ دهند
موفق و سلامت باشید
سلام به تمامی دوستان هم فرکانسی
منم با شما موافقم آقای یزد آبادی ،بروز رسانی سایت ضعیف شده .یادش بخیر مدتی که دوره هدف انلاین رو میگذروندیم عالی بود و یه کلی انرژی از کامنتهای دوستان میگرفتیم خیلی دوست دارم بدونم دوستان به اهدافشون رسیدن یا نه،برای من که این دوره عالی بود. اون زمان سایت یه انرژی فوق العاده داشت. اما ما باید با تغییر سازگار باشیم .امیدوارم که روز به روز بهتر بشه و استاد عزیز مثل قبل همراه ما باشه تا بتونیم با کمک راهنماییاشون زندگی زیبایی بسازییم
سلام دوست عزیز آقای یزد آبادی
بنده همیشه نظرات شمارو میخوانم وهمیشه مطالب خوبی می نویسین انشااله که همیشه موفق باشین
سلام دوست گرامی
از لطف و توجه شما بسیار سپاسگذارم
برای شما از خداوند سلامتی و شادی و موفقیت آرزومندم
با سلام خدمت استاد
بعد از گذشت 9 ماه آشنایی با گروه تحقیقاتی شما که کلی زندگیه من رو تحت تاثیر خودش قرار داده باید با تمام صداقتم عرض کنم که من جزء گروه دوم هستم…
وبه سختی به جایی که هستم رسیدم و همیشه در تلاش هستم که تا حد امکان از تجربیات دیگران استفاده کنم و از تجربه کردن نترسیده ام.
از سن 13 سالگی شروع به کار کردن کردم و تا به امروز هم در تلاش هستم ، اما در هر موقعیتی که قرار گرفتم چه مادی و چه معنوی باز هم به مشکل بر می خوردم. ( اگر بخواهم راجع به خودم صحبت کنم باید چندین شبانه روز برای شما و دوستان بنویسم) تمام این سالها یک طرف اما این 9 ماه آشنایی با گروه تحقیقاتی شما برابر است با 10 سال از زندگیه من و شاید هم بیشتر….
میشه گفت من تمامی فایل های آموزشی رایگان شما را دانلود کردم (و این موضوع قابل بررسی است از طرف شما) اما من میخوام مطلب دیگری را به شما بگم…..
از زمانی که به توصیه های شما تا به امروز که گوش کردم ( صدای شما را از جمله: مطالب درسی , اقتصادی و معنوی را ضبط و گوش کردم) یک اتفاق خاصی در زندگی من افتاد و من نمی دونم این چیه؟؟
زندگی من خودش در یک خط مستقیم در حال حرکته! و به رفتار و زندگیه قبلیش پایان داده….
من فکر میکنم این اتفاقات برایم از زمانی افتاد که من در مدار عباس منش قرار گرفتم.
در تلاش بودم که برای انجام دادن تمام کار هایم بیشتر از قلبم استفاده کنم (طبق نظر شما که گفته بودید مغز انسان را گول میزند اما قلب نه!!) و هر روز و هر روز صحبت های شما را بهنگام رانندگی ، سر کار ، در زمان پیاده روی گوش کردم.
من از یک هفته قبل با تمام وجود بر روی یک موضوع متمرکز شدم بطوریکه هر روز ،هر دقیقه ، در هنگام خواب ، در مهمانی، سر کار و حتی هنگام غذا خوردن راجع به این موضوع فکر میکردم تا اینکه 3 روز پیش برایم همان اتفاق قابل منتظره افتاد گرچه این اتفاق بار منفی داشت (و خسارت 3٫000٫000 تومانی برایم به جای گذاشت) اما من به حرف استاد ایمان آوردم و تجربه کردم که هر کسی می تونه دنیای خودشو هر جوری که می خواد رقم بزنه مثل این بود که روز آخر تمام دنیای اطرافم بهم نشونه میدادن و میگفتن نکن ، نرو و من بخاطر اینکه درک کنم که خودم خالق این موضوع هستم ادامه دادم…………. وآخر اتفاق افتاد.
خیلی از اتفاقات هست که دوست دارم بگم اما وقت کافی ندارم امیدوارم یک روز وقت برای بیان پیش بیاد….
آرزوی بهترین ها برای همه
وبا سپاس از گروه عباس منش