چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 1 - صفحه 1

343 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حمیده امیری گفته:
    مدت عضویت: 712 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و مهربانم

    چقد تعجب کردم وقتی دیدم فایل جدید در مورد مهاجرت روی سایت اومده

    چون امروز صبح که از خواب بیدار شدم همش به این فکر بودم که کاش الان کنار نامزدم در استرالیا بودم و خیلی بی تابی و حس بدی داشتم ولی فایل های نحوه ی رسیدن به خواسته ها رو گوش دادم و کمی حالم بهتر میشد ولی بازهم میگفتم چرا درین مدت سه سال از نامزدم دورم و این اواخر که خیلی وضع رابطه مون به مشکل خورده و این که دورم خیلی عذابم میده گاهی ولی با فایل های شما خیلی حالم بهتر میشه و کوشش میکنم در دل این تضاد ها راه حل پیدا کنم و خدا رو شکر خیلی از باور های محدود کننده ام رو شناسایی کرده ام و کنترل شان کرده ام ولی بازهم این باور ها زیادند و من خودم رو ناتوانتر احساس میکنم. چون امسال قبل محرم خیلی میخواستم برم کنار نامزدم ولی نشد که نشد و دلیلش را هم می‌دانم که بخاطر باور های محدود کننده ام هست در مورد روابطه عاطفی و باور های مخرب در مورد کار و درآمد.

    ولی با فایل امروز شما فهمیدم که من و نامزدم کاملا مناسب مهاجرت هستیم چون کاملا عاشق دیدن زیبایی ها نوآوری و تجربه های جدید هستیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  2. -
    محمد حسین تجلی گفته:
    مدت عضویت: 2224 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عباس منش عزیز و بزرگوار ، خانم شایسته‌ی ستودنی و تمامی دوستان گرامی‌ام در این جمع صمیمی

    دیشب رفتم در دل یک تغییر با یک خانمی که از همکارانم در مجموعه بود ولی هر بار فقط یک سلام و علیک و خداحافظی ساده داشتی ارتباط گرفتم

    داشتم با ایشون در مورد تغییر صحبت می کردم

    در مورد اینکه تو ذهن من لذت یادگیری بیشتر از رنج رو به رو شدن با ناشناخته هاست.

    ببین چقدر خدا قشنگ داره همزمانی ها رو برایم رقم می زنه ، چی میشه که دیشب با یه آدمی که اولین بار هست توی عمرم دارم باهاش چهار کلام صحبت می کنم ، بدون مقدمه خیلی سریع بیام در مورد موضوع تغییر و استقبال از ناشناخته صحبت کنم و بعد در حدود 12 ساعت بعدش بیام توی سایت و شما دقیقا یه ویدیوی جذاب در راستای هدف اصلی امسالم و صحبت های دیشبم با اون خانم روی سایت قرار بدهید

    این ها خبر های خیلی خوبیه … این ها نشونست که من توی مسیر درستی هستم

    امسال رو برای خودم هدف انتخاب کردم ، گفتم می خواهم یه کوله گرد همیشه در سفر باشم

    برای این هدف اومدم ویژگی هایی که باید درونم ایجاد کنم و یا اگر هست باید تقویت کنم رو نوشتم

    1- انعطاف پذیری و مچ‌شدن با محیط های جدید

    2- ایجاد شخصیت مستقل و از بین بردن وابستگی هایم مثل یک محیط خاص یا فردی خاص

    3- ایجاد عادت های جدید و ترک عادت های غلط

    4- لذت بردن از یادگیری و نترسیدن‌ از روبه رو شدن با ناشناخته‌ها

    استاد عزیزم ، من انصافاً در گزینه‌ی چهارمی خوبم و تا حد زیادی از یادگیری چیزهای جدید لذت می برم و از یادگیری استقلال می کنم

    این هم به لطف اخلاق خوب مادرم هست که همیشه این ذکر رو داره ، حالا تو حرکت کن … تو قدم بردار… توکلت به خدا باشه ، خدا همه چی رو درست می کنه.

    در مورد گزینه‌ی سوم ، ایجاد عادت های خوب و ترک عادت های غلط ، در حد وسط هستم

    اما می توانم بگم ایجاد یک عادت درست برای من خیلی راحت تر هست از ترک یک عادت غلط ، باید در این حوزه مخصوصاً ترک عادت های غلط روی خودم بیشتر کار کنم

    در مورد گزینه‌ی دومی هم باز امتیاز بالایی رو به خودم می دهم ، چون من تقریبا وابستگی خاصی به محیط زندگیم ،‌ خونم یا آدم های اطرافم ندارم

    در مورد محیط زندگی و خونه از کودکیم این خواسته درونم شعله ور بود که برم بگردم و همش پایبند خونه نباشم

    این خواسته خیلی خیلی زیاد درونم شعله ور هست چون پدرم دقیقاً نقطه‌ی مقابل بود و این تضاد برای من این خواسته‌ی قلبی و این اشتیاق سوزان رو ایجاد کرده

    اما از اون دسته آدم ها بودم که خیلی خیلی زود به یه رفیق حالا چه پسر و چه دختر وابسته می شدم و دیگه می خواستم همه جوره خودم رو طوری تطبیق بدهم که اون ازم راضی باشه ، خب ضربه های سهمگینی هم خوردم از این اخلاقم…

    الان به لطف خدا خیلی روی خودم کار کردم و دیگه تمام تلاشم اینه که به کسی وابسته نشم ، خودم رو دوست داشته باشم ، خودم رو در اولویت ببینم و آدم ها هم دستی از دستای خدا ببینم تا بتوانم ازشون به راحتی بگذرم ، بهشون وابسته نشم ، این پاشنه‌ی آشیله من هستش و باید همیشه حواسم بهش باشه به لطف خدا هفت روز هست که قدم ششم رو خریدم شما توی قدم ششم به صورت اساسی در مورد این پاشنه‌ی آشیل من صحبت می کنید و چقدر خوشحالم که هدایت شدم به این قدم‌ ، خیلی ذوق و شوق دارم برای رفتن به قدم هفتم چون می دونم در ادامه‌ی مباحث همین قدم هستش ، خدایا شکرت

    در مورد گزینه‌ی اول هم … راستش در مورد گزینه‌ی اول خیلی احساس گُنگ بودن دارم !! احساس می کنم اصلا خودم رو توی این مورد خوب که چه عرض کنم ؟؟؟ اصلا خودم‌‌رو نمی شناسم !! باید حتماً وقت بگذارم و حسابی با خودم گپ بزنم تا بیشتر به شناخت از خودم برسم

    •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••

    استاد احساس می کنم با RV رفتید مسافرت چون این ویدیو هم توی همین اتوبوس ضبط کردید

    خیلی ذوق و شوق دارم دوباره یه سفرنامه‌ی جدید با اتوبوس مسافرتی رو ببینم :))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 83 رای:
  3. -
    رامش فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 681 روز

    چه افرادی برای مهاجرت کردن مناسبترند ؟

    قسمت اول

    بنام خدای مهربان

    درود و سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و همه عزیزان هم فرکانسی من

    این ویدیو چقدر به موقع بود خدا راا هزاران بارررر شکررررر

    چقدر کلی از مهاجرت فهمیدم با وجودیکه قبلا مه یکبار به مدت دو هفته خارج از کشور شده بودم ولی این آگاهی ها را حالی متوجه شدیم

    و مهاجرت کردن یک تصمیمی بزرگی هست ایره حس میکنم

    قبلا در باره مهاجرت اندکی میفامیدم و وقتی این فایل استاد را گوش کردم تمام نکات را متوجه شدم

    واقعا مهاجرت کردن چالش های خود را دارد

    اولین موضوع انگیره و‌هدف است :

    باید از خود ما صد ها بار بپرسیم که چرا مهاجرت کنیم ؟

    مثلا باید منطقی جواب بدهیم به خودما که بخاطر درس خود و فرزندان و کلی نباید به بقیه نشان بدهیم

    و باید از روی فلم ها و یا تصمیم عاجل و زود گرفتن مناسب نبست

    نباید زود و عاجل تصمیم بگیریم و چقدر استاد عالی تمام جهان را رفته و‌مناسب ترین فرد است بخاطر مهاجرت مشورت بدن و چقدر کنجکاوی خوب است و تمام شهر های ایران را رفتن و تمام نقاط کشور های دگه را هم رفتن

    یکی از شرایط مهاجرت باید اول همین چهار اطراف که در کشور خودما است باید بگردم من که در شهر خودم تقریبا از سی و چهار ولایت ده ولایت را نرفتیم و‌ حس میکنم هنوز وقتی مهاجرت نیست باید وقت بگذارم به همین که اول در کشور خود همه جا را برم

    موضوع بعدی تغییر دادن خودما

    ما وقتی مهاجرت میکینم واقعین خیلی چیز ها تغییر میکنه از خوراک‌ گرفته تا همه مسایل و لباس و حتی شاید اطاق نباشد باید چادر بزنیم خوب خلاصه باید در هر مهاجرت و‌ یا مسافرت باید همه چیز را در نظر بگیریم

    وقتی ما یک پلان میگیریم که در عمل میریم میبینم همه چیز درست نیست و ما‌ وقتی در‌ اول قوی باشیم هیچ مشکلی پیش نمیایه مثل مثال استاد که چندین نفر را گرفتن و‌ رفتن به جای دور و چقدر این انگیزه میده که چقدر با انرژی کامل بودن و خوبش هم همین بود که از قبل آگاهی داشتن و چقدر عالی میشود که ما الگوی داشته باشیم

    مهاجرت یک تغییرررر خیلی بزرگ است و از قبل هم میدانم با وجودیکه مه فقط چهارده روز نبودم در کشور خود و مه کاملا حس میکنم به خود شناسی رسیدم درهمان چهارده روز

    یکی از موارد مهم وابسته گی است :

    بسیاری از مردم است خیلی وابسته به فامیل هستن و خودم هم قبلا همین قسم بودم و حالا کوشش میکنم که تغییر کنم و‌ابسته گی و‌مسافرت کردن خیلی سخت است و همین که فکر میکنیم بریم مسافرت حتما دوست های ما است ولی وقتی یک چند روزی بگذره حتما ان دوست ها میرن به کار و وظیفه خود و اینجا باید ما پیش از پیش متوجه باشیم و پیش از این که مهاجرت کنیم این هم مسایل را به خود بگویم اگر ما تغییر کرده بتانیم خیلی خوب است ولی اگر نمیتانیم تغییر کنیم بهتر همین است که مهاجرت نکنیم تا زمانیکه تغییر نکردیم باید اول کاملا تغییر کنیم و بعدا اگر امکان داشت باید مسافرت کوتاه مدت کنیم به مدت یک‌ هفته و یا یک ماه و یا اول درهمین کشور خود مهاجرت کنیم و آهسته آهسته بریم به کشور های دور تر و باید سلسله مراتب را رعایت کنیم و‌اگر نکردیم حتما به مشکلی بر میخورین و اگر دلتان به دوست تان تنگ میشه و‌نمی توانید مهاجرت نکنین و همین جای که هستین بهتر است

    و هیچ جای دنیا مادی آرامش کامل نداره جز بهشت

    و چقدر این فایل تمام آگاهی هایما را زیاد کرد خیلی تشکر میکنم استاد عزیز جهان سپاس منتظر ادامه فایل هستیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    انسیه زمانی مهر گفته:
    مدت عضویت: 692 روز

    سلام استاد عزیزم

    خدارا سپاسگزارم که یک بار دیگر من را هدایت کرد تا آسان شوم برای آسانی ها

    استاد چند مدتی از خداوند طلب هدایت دارم تا بتوانم مهاجرت کنم وامروز خداوند با بکی از قدرتمند تربن دستانش مرا هدایت کرد

    استاد وقتی عنوان فایل جدید را دیدم خدا شکر کردم که به درخواست من پاسخ داد

    خدا فرمود اول این ویژگی ها ایجاد کن تا به آسانی مهاجرت کنی

    استاد من انگیزه نسبتأ قوی برای مهاجرت دارم اما وفتی دقیق تر به آن فکر کردم دیدم باید آن آرامشی که دنبالش هستم را همین جا فراهم کنم وگرنه دور شدن من از این محیط می تواند اوضاع را خرابتر کند

    درادامه فهمیدم من آدم خیلی راحت گیری هستم باهر شرایطی کنار می‌آیم قدرت انعطاف پذیری خوبی دارم از نظر وابستگی من از همان بچگی واقعا به هیچ چیزی وابسته نمی شدم قبلا فکر میکردم انسان بدی هستم که هیچ چیزی نمیتواند من را پابند کند اما تازه فهمیدم ابن بک ویژگی منحصر به فرد است برای رشد و توحیدی تر شدن در مورد کنجکاوی باژد بگوییم من خیلی کنجکاو بودم آزاد رها همه جا میرفتم به قول مامانم من همیشه گم بودم وبازد دنبالم می‌گشتند اما له خاطر جنسیتی و به خاطر نوع تربیت مذهبی که شدم خیلی وقت است از این روحیه استفاده نکردم اما میدانم که دارم زنده میشوم استاد واقعا احساس میکنم یک شیر خفته در درون من دارد بیدار می‌شود شیری که عمری به خاطر جنسیتم آن را سرکوب کردم به گونه ای که درحال اهتزار بود ودر آخرین فریادش برای نجات و زنده ماندن من را متوجه کرد و خداوند با تمام عشقش من را هدایت کرد استاد اگر بخواهم از ظلمی که به خودم کردم بنویسم باید بگویم در یک کلام من خودم را به قتل رساندم و خداوند من را نجات داد خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  5. -
    فاطمه ۹۵ گفته:
    مدت عضویت: 907 روز

    بنام خدای بزرگ و مهربان

    سلام استاد عزیز

    این نکته که گفتید اگر ویژگی های مناسب برای مهاجرت رو هم ندارید ، میتونید ذهنیت مناسب رو در خودتون ایجاد کنید بسیار امیدبخش بود . تا قبل از اشنایی با شما هیچ نظر ، ایده یا فکری درباره مهاجرت نداشتم ، حتی ادم هایی که مهاجرت میکردن در نظرم شاید خیلی ادم های متفاوتی بودند . بعد از اشنایی با شما کم کم واژه مهاجرت وارد دایره لغات گفتگوهای ذهنیم شد . اون هم مهاجرتی بود که شما به امریکا انجام داده بودید و خب تو کامنتا و فایلا ازش صحبت میکردید . بعدا که بیشتر فایلاتون رو گوش کردم دیدم مهاجرت تو صحبت های شما معنای فراتر از رفتن فیزیکی از یه کشور به کشور دیگه داره . بیشتر با بعد شخصیتی یه فرد مهاجر اشنا شدم و مهاجرت رو صرفا رفتن به کشورهای خارجی ندیدم بلکه مهاجرت در کلام شما معنای تغییر شغل ، رابطه عاطفی ، امتحان کردن چیزهای تازه و ناشناخته ، قرار گرفتن در وضعیت های غیرقابل پیش بینی ، انجام دادن یه سری کارها که با سبک زندگی روزمرمون فرق داره رو هم شامل میشه . در واقع من بیشتر با شخصیت یه فردی که همیشه اماده هجرت و تغییره اشنا شدم . انگار که اگه ادم میخواد رشد کنه و مدار به مدار بره بالاتر حتما باید مهاجرت کنه ، حتما باید با تغییرات جدید کنار بیاد ، بندها و وابستگی ها رو بذاره کنار ، از نقطه امنش خارج بشه و مثل اکثریت فکر نکنه و رفتار نکنه ! در واقع برای رشد و پیشرفت شخصیتمون و کسب وکارمون ما ناچاریم مهاجرت کنیم ، حالا هر بار و در هر زمینه ای این مهاجرت میتونه متفاوت باشه ، دست کشیدن از شغلی که برام نقطه امن شده و پیشرفت مالی و موقعیتی خاصی نداره و رفتن به دل ناشناخته ها برای برپایی بیزینس جدید نوعی از مهاجرته ، یا پاره کردن بندهای دلبستگی از یه فرد در رابطه عاطفی وقتی میدونیم که دیگه باهاش هممدار نیستیم و ذهنیت مشترکی نداریم هم نوعی مهاجرته ، یا انجام دادن یه مهارت جدید مثل نقاشی یا عکاسی و… هم نوعی مهاجرته .

    نقطه مشترک تمام این هجرت ها چیه ؟

    رفتن به دل ترس ها و اماده کردن خودمون برای پذیرش اتفاقات جدید ، بیرون اومدن از نقطه امنمون ! خب همه اینا پایش چیه ؟ چیه که به ادم قدرت رفتن به سمت جلو و تجربه جدید رو میده ؟

    ایمان و توحید ! یک شخصیت توحیدی و خودباور هست که شجاعت میکنه و میره تو دل ناشناخته ها چون میدونه هدایت ها و الهامات خدا همیشه در مسیر هجرت به کمکش میان ! دیگه وقتی این رو متوجه بشه ترمز هایی مثل دلبستگی به خانواده ، فامیل ، ترس از تنها شدن ، درماندگی در حل مشکلات نمیتونه متوقفش کنه چون میدونه تنها چیزی که بهش در زندگی نیاز داره ایمان به خداونده و حتما خداوند با ایجاد همزمانی ها ، نرم کردن دل ها ، الهامات و هدایت هاش ، فرستادن دستان مهربانش به کمکش میان . چه بسا ما قبل از خدا رو چیز هایی حساب باز کردیم که بعد هجرت اصلا هیچ کمکی هم بهمون نکنن چون وظیفه ای ندارن ، تکیه به این عوامل فقط ما رو برای حرکت کردن سست تر میکنه و اجازه نمیده با شجاعت پیش بریم ، چون حساب کردن رو غیر خدا همیشه ما رو دچار شک و تردید میکنه چون دیگران تضمینی نمیدن که حتما همیشه همراه ما باشن و کمکمون کنن ، اما تو زندگیم بارها و بارها بهم ثابت شده که خدا حرف اول و اخر رو زده و همیشه به کمکم اومده ، از راه ها و از طریق افرادی که اصلا فکرش رو هم نمیکردم . حساب باز کردن رو خدا خیلی به ادم شجاعت میده چون خدا همیشه هست ، همیشه الهام بخشه ، هدایتگره !

    به نظرم مهاجرت جزو لاینفک زندگی یه انسانی هست که میخواد هر روز در مسیر بهبود و پیشرفت باشه ! همه انسان ها اگه تونستن شرایطشون رو کم یا زیاد تغییر بدن ،تصمیم گرفتن از عادات قبلی ، ترس ها ، نقطه امن ، دلبستگی ها مهاجرت کنن.

    توحید از ادم یه مهاجر شجاع و عملگرا میسازه .

    دونستن اینکه تغییر بها داره و بهاش هجرت از ترس هاس ، ادم رو مصمم تر میکنه برای مهاجرت و رفتن تو جاده !

    به نظرم نقطه شروع هر نوع مهاجرتی مثل رفتن به کشور جدید ، ران کردن بیزینس ، کاهش وزن ، یاد گرفتن مهارت ها ، ساختن یک شخصیت توحیدی و قوی هست .

    چون این نوع شخصیت میتونه ضامن موفقیت ما بشه .

    این شخصیت مثبته ، امید داره ، شجاعه ، رو عوامل بیرونی حساب باز نمیکنه ، دیگران و نظرشون براش مهم نیست ، از اشتباه نمیترسه ، همیشه تعبیرش از اتفاقات طبق قانون و به نفع خودشه ، همیشه گوش تیز میکنه برای دریافت الهامات ، دنبال راه تازس ! با این شخصیت مهاجرت در هر ابعادی لذت بخش خواهد بود چون بنا و پایه مستحکمه .

    خود من هنوز اول راه این مسیرم ، منم دلبستگی زیادی به خانواده ندارم ، دوری ازشون برام راحته اما هنوز انعطافپذیر نیستم ، هنوزم از نبود امکانات ، اینترنت ، تمیزی ، اب و هوا غر میزنم . هنوز اینا رو نمیتونم تحمل کنم ، من حتی وقتی اشتباه هم میکنم خیلی دیر خودمو میبخشم ، خب مهاجرت یه جاهاییش با ازمون و خطا همراهه ، من باید تو این زمینه ها کار کنم اگه یه شخصیت قوی و مهاجر میخوام ، میگم شخصیت مهاجر چون برای بزرگ شدن و بهبود دائمی حتما باید یه مهاجر قوی بود .

    دوستون دارم . استاد صورتتون هم خیلی عالی و شفافه . چه دندان های سفیدی هم دارید . خیلی هم عالی و شمرده توضیح دادید ، نسبت به فایلای سه سال قبل ارام تر و محکم تر توضیح میدید .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
    • -
      ارمغان رضوی گفته:
      مدت عضویت: 1284 روز

      سلام فاطمه جون

      هدایت شدم به کامنتت و دیدم چقدر این منم واقعا و شخصیته خودم رو دیدم که نوشتین و چقد زیباس

      با استاد و دوره ها اینمدلی شدمااا اینکه گفتین؛

      این شخصیت مثبته ، امید داره ، شجاعه ، رو عوامل بیرونی حساب باز نمیکنه ، دیگران و نظرشون براش مهم نیست ، از اشتباه نمیترسه ، همیشه تعبیرش از اتفاقات طبق قانون و به نفع خودشه ، همیشه گوش تیز میکنه برای دریافت الهامات ، دنبال راه تازس ! با این شخصیت مهاجرت در هر ابعادی لذت بخش خواهد بود چون بنا و پایه مستحکمه .

      واقعا زیبا بود ممنونم

      در پناه الله یکتا باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    رها گفته:
    مدت عضویت: 2208 روز

    من یکساله که تحت تاثیر شما به آمریکا مهاجرت کردم و ازین 6 مورد هم واقعا میتونم بگم که خیلی هاشو درصدیشو داشتم حتی کمتر از 50 درصد، اما واقعا با وجود تمام شرایط عالی که داشتم ایران رو رها کردم و به آسونی هدایت شدم به این کشور

    و همه فایلایی که از شما میدیدم رو الان دارم تجربه میکنم،

    من حتی یک دوست و فامیل هم اینجا نداشتم

    و با همه تضادهایی که داشته و دارم تا به اینجای کار راضی هستم و بقیه اش رو هم به دستان توانمند خدا میسپارم که هرگز بنده اش را تنها نمیگذاره

    و‌ممنونم از شما که در این راه هدایتگر من بودید

    به امید دیدار شما دو عشق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 46 رای:
    • -
      سمیه زمانی گفته:
      مدت عضویت: 2221 روز

      سلام رها جان امیدوارم حال دلت خوب و خوش و فرکانسی عالی باشه.

      چقدر خوشحالم که دیدم یک ساله به امریکا مهاجرت کردی. منم امریکا هستم ایالت میشیگان. همیشه یه گوشه ی ذهنم اینه که یه روزی اینجا از دوستان سایت در مسیرم قرار می گیرن و باهم دوست تر میشیم :)

      امیدوارم شاد و سلامت و موفق باشی.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    حمید (در جستجوی سعادت) گفته:
    مدت عضویت: 2624 روز

    به نام خدای بخشاینده مهربان

    سلام بر استاد عزیزم و مریم عزیز و تمامی خانواده دوست داشتنی عباسمنش

    سپاس بیکران از شما به خاطر این فایل ارزشمند که بی‌نهایت گرانبهاست

    دقیقا چندین روز پیش همسرم گفت یکی از همسایگان محله قدیمی ما که بسیار خانواده دوست داشتنی هستند وسایل خانه‌شان را برای فروش گذاشته‌اند و قصد مهاجرت دارند وقتی شنیدم تحسین کردم و خیلی خوشحال شدم.

    کنجکاو شوم به کدام کشور، که گفتند به کشور کانادا

    خلاصه همسرم کلی چت و گفتگو که چطور دارید مهاجرت می‌کنید و چه کار می‌خواهید در آنجا بکنید از این صحبت‌ها …

    همسرم به آنها می‌گوید که من متخصص IT و شبکه‌های کامپیوتری هستم و آنها خیلی ذوق کردند و گفتند این که خیلی عالیه، ما باید بریم کانادا کارگری کنیم و تخصص خاصی نداریم ولی همسرتان را روی سرشان می‌گذارند و التماس می‌کنند … حتما اقدام کنید و اینجا دیگه حای موندن نیست و از این صحبت‌ها

    خب من از آنجا که چندین سال است فرزند خانواده صمیمی عباسمنش هستم و از خیلی از آموزش‌ها استفاده کرده‌ام می‌دانستم که با این صحبت‌ها خیلی هوا و هوس برندارم و خلاصه خیالاتی نشوم

    برگردیم به کمی عقب‌تر

    سالهای سال یعنی از دوران کودکی تا ازدواج و همین چند سال پیش ما در یکی از شهرهای کوچک جنوب شرقی استان تهران زندگی می‌کردیم البته من خیلی بچه بودم که از تهران به این شهر کوچک مهاجرت کردیم.

    سالهای سال پس از ازدواج متاسفانه من با خانواده همسرم زندگی می‌کردم چیزی حدود 17 سال، و همانطور که همه می‌دانند زندگی با اطرافیان می‌تواند مشکل‌ساز باشد و برای من هم بود.

    تا اینکه با استاد عباسمنش آشنا شدم و شروع به ایجاد تغییر در خودم کردم.

    اولین قدم این بود که گفتم می‌روم مستاجری، با وجود سختی فراوان و اینکه به هیچ عنوان از مستاجر بودن خوشم نمی‌آمد و این موضوع خیلی در ذهنم رنج‌آور بود اما 3دم اول را برداشتم و چندین هفته به دنبال خانه‌ای مناسب می‌گشتم تا اینکه خانوده‌ام تصمیم گرفتند خانه پدری را به فروش برسانند و سهم هرکس را بدهند.

    خب این اتفاق خیلی زود رخ داد و من با پولی که به دست آوردم به استان البرز و شهر گرمدره مهاجرت کردم و این در حالی بود که در اوج بیماری پندمیک قرار داشتیم و اوضاع همه چیز مخصوصا ملک به شدت به هم ریخته بود.

    در عرض کمتر از یک هفته من خانه دلخواهم را با لطف خدای مهربان خریدم.

    این اولین قدم من برای مهاجرت از یک شهر در استانی دیگر به شهری در استان دیگر بود.

    بسیار راضی و خوشحال بودم و تقریبا دو سال در آنجا زندگی کردم و همسایه‌ای که در ابتدای صحبتم عرض کردم که می‌خواهند به کانادا مهاجرت کنند واحد روبروی ما بودند.

    خلاصه من با سه بچه در یک آپارتمان 76 متری در گرمدره بودم که دوست داشتم خانه بزرگتری داشته باشم و به لطف خدای مهربان شرایطی مهیا شد که به منطقه‌ای دیگری در حوالی فردیس کرج مهاجرت کردم و اکنون در خانه‌ای 4 طبقه تک واحدی با همسایگان فوق‌العاده و محیطی بسیار آرام و ساکت زندگی می‌کنم.

    یعنی در عرض همین 4 یا 5 سال اخیر به لطف خدای مهربان توانستم دو بار محل زندگی‌ام را تغییر دهم و هر بار در شرایطی خانه‌ام را می‌فروختم و بعدی را می‌خریدم که دقیقا بلافاصله پس از خرید من ملک به شدت بالا می‌رفت.

    حتی در این چند سال دو سه بار من محل کارم را عوض کردم نه به دلیل اینکه از کارم ناراضی بودم اتفاقا هر جا بودم کارفرماها با هر ترفندی حتی افزایش حقوق دوست داشتند من در آنجا کار کنم کما اینکه الان که دیگر در آنجاها کار نمیکنم با من قراردادهای پاره‌وقت بسته‌اند.

    دلیل تغییر محل کارم، فقط تغییر و نماندن در یک شرایط ثابت بوده و هست.

    من کاملا به این درک رسیده‌ام که اگر ثابت بمانم می‌گندم

    حالا هر چقدر که به این قانون عمل کرده‌ام نتایج بهتری گرفته‌ام و هر چقدر مقاومت داشته‌ام خب دیگر معلوم است گندیده‌ام.

    حتی چند ماه پیش دو سه روز تصمیم گرفتم به تنهایی چندین شهر ایران را بگردم و توفیق داشتم چندین شهر که تا به حال ندیده بودم از جمله دلیجان، ملایر، کرمانشاه و … را به تنهایی بگردم و ببینم.

    من از همین مسافرت کوچک و همین صحبت‌های استاد در این فایل به این شناخت رسیدم که هنوز برای مهاجرت آمادگی لازم را ندارم، هر چند که با همین اقدامات کوچک دارم سعی می‌کنم آرام آرام خودم را تغییر دهم و همیشه برای شرایط جدید خودم را آماده کنم.

    به هر حال خواستم از شما استاد گرانقدر تشکر کنم به خاطر این فایل ارزشمند و این همزمانی این فایل با اتفاقی که در همین چند روز اخیر برای من رخ داد

    چقدر به موقع بود دریافت این آگاهی‌ها

    در پناه الله یکتا، شاد، پیروز، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 31 رای:
    • -
      علی صفری گفته:
      مدت عضویت: 962 روز

      سلام حمید اقا خوبین ماشالا از نتیجه هاو حرفایی که گرفتین و میزنین معلومه خیلی عالی قانون رو فهمیدین و درکش کردین که انقدر زیبا میاین میگین فقط یه کمکی خواستم ازتون اونم اینه که من تازه شغلمو عوض کردم توی کار قبلیم خیلی عالی بودم ولی ب یه جایی رسیدم دیگه شوده بود برام تکراری و یه حقوق صابت.واسه همین اومدم توی کار بازاریابی یاهمون ویزیتوری که الان یه ماهی هست توی این کار نتیجه اونجور که میخوام نگرفتم ینی میرم توی مغازه طرف محصولاتمو نشون میدم معرفی میکنم بعد یا طرف میگه ن نمیخوام یا منفی میگه و سفارش به من نمیده با اینکه محصولاتم هم قیمتش خوبه و هم کیفیتش ولی نمیدونم چرا ازم سفارش نمیگیرن یاخیلی کم سفارش میدن یا مثلا باید بیستا سیتا چهل تا مغازه برم که یکیش به من سفارش بده واقعا موندم کجای کارم مشکل داره اصلا جریان چیه یه راهنمایی اگه بکنین و بهم بگین باید چیکار کنم توی کار موفق بشم پیشرفت کنم تارگت بزنم درامدم بره بالا کارم ویزیتوری لوازم ارایشی و بهداشتیه حالا نمیدونم اطلاعی ازش دارین یان ولی میخوام توی این کارم پیشرفت کنم تارگت بزنم فروش های بالا داشته باشم مشتری ها بیان راحت نقدی از من خرید کنن و بامن معامله کنن کار کنن بامن و پیشرفت کنم ممنون میشم به من بگین راه اصلیو بگین بم و استفاده کنم بازم ممنونم ازتون و از دوستانی که این نوشته منو میخونن اگر میتونن یه کمکی به من بکنن و بم بگن باید چیکار کنم با استفاده از حرفای استاد و نتیجه دوستان که گرفتن موفق شاد ثروتمندو سربلند سعادتمند در دنیا و اخرت باشین ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    javad aghaahmadi گفته:
    مدت عضویت: 3495 روز

    به نام خداوند جان

    الهی به امید تو

    سلام میکنم به استاد عزیز و سرکار خانم شایسته عزیز و تمام دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی

    امروز صبح ساعت 5 که از خواب بیدار شدم یه چیزی بهم گفت بورو و تو یوتیوب دنبال یه مصاحبه انگیزشی بگرد

    خلاصه رفتم و برخوردم به مصاحبه اقای موسی اسماعیل پور

    مردی که تو مصاحبه میگفت که با مبلغ بسیار ناچیزی و بدون هیچ برنامه ریز قبلی به دبی مهاجرت کرده و حالا یکی از گرون ترین مربیان در دبی هست.

    بعد مطابق هر روز وارد سایت شدم تا نشانه امروزم رو ببینم که متوجه شدم استاد فایل جدیدی درباره مهاجرت گذاشتن

    البته این رو بگم من هنوز این فایل رو ندیدم و یه چیزی بهم گفت اول کامنتت رو بذار و بعد فایل رو ببین

    نمیدونم چرا اما دیشب هم داشتم با خودم فکر میکردم که چرا هیچ وقت تو زندگیم به مهاجرت به صورت اساسی فکر نکردم

    شاید یه جورایی خودم رو لایق نمیدونم.

    شاید فکر میکنم خیلی سخته

    و شاید هم خیلی موارد دیگه

    اما با نشونه هایی که دریافت کردم احساس میکنم حالا وقتشه که به مهاجرت فکر کنم و برای خودم مشخص کنم که میخوام چه چیز هایی رو تجربه کنم

    استاد باورتون نمیشه از روزی که تصمیم گرفتم تا یه جهاد اکبر رو راه بندازم هر روز خدای عزیزم داره من رو هدایت میکنه به مسیر هایی که زندگیم از هر لاحظ ساده تر و بهتر بشه.

    به قول خداوند اسان شدم برای اسانی ها

    خداروشکر.

    حالا با خیال راحت میرم برای کار کردن روی خودم و دیدن این فایل محشر.

    به خداوند ایمان دارم که خدواند من رو در هر لحظه هدایت میکنه و به همه اهدافم میرسم.

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
  9. -
    نرگس جزایری گفته:
    مدت عضویت: 1523 روز

    سلام استاد عزیزم ،

    زمانی که 13سالم بود به مسافرت خارج از کشور رفتیم و من متوجه شدم دنیایی بیرون از شهر کوچیکی که زندگی میکنم وجود دارد ،همون سال به مامانم گفتم من میخوام برم تهران زندگی کنم و با موافقت خانواده تابستون رو رفتم تهران و خونه دختر عموم زندگی میکردم، و همون سال از طریق بسیج دانش آموزی سال تحویل و یک هفته جنوب رفتم و حس خیلی خوبی تجربه کردم .

    اینکه من میگفتم برای این شهر کوچیک نیستم باید برم یه شهر بزرگ ،باید ازادی رو تجربه کنم ،پیشرفت کنم تو ذهن من بود تا سن 17 سالگی که بازم بخاطر داشتن ازادی بود ازدواج کردم و به اصفهان مهاجرت کردم و هیچوقت دلتنگ خانواده نبودم ،و همیشه دلم میخواست تو سفر باشم به همین دلیل شغل مهماندار هواپیما رو انتخاب کردم ،،،اما با تغییر شغلم و اینکه همسرم مخالف مهاجرت کردنه حتی تو ایران ،،،و ایشون حتی مخالف کمپ زدن تو طبیعت هست ،، و دوبار هم اقدام به مهاجرت کردم اما….، ،،،،از مهاجرت ناامید شدم ، شما همیشه گفتین اگر تو بخوای کسانیکه تو مسیر تو نیستن یا تغییر میکنن یا به راحتی از زندگی تو می‌روند،و توی فایل قانون آفرینش از اپن دختری که میخواست بره فرانسه و پدرش مخالف بود …………. امید و انگیزه به من برگشت ،شروع کردم زبان خوندن ،،مدارک معتبر و قابل تجرمه گرفتن ،،کورس هایی شرکت کردم که توی ایران رایگان اما خارج از کشور باید پول پرداخت کنی و ارزشمند محسوب می‌شه مثل ایلاستریتور ،،، روی مهارت شغلی م به شدت دارم کار میکنم و هروز و هروز و هروز موسیقی میزارم و خودمو تو کشور مقصدم تصور میکنم ،،حتی به طور جدی ورزش میکنم که با اعتماد بنفس بیشتری اماده نشستن در کنار سواحل کشور مقصدم باشم ،،،، روی دریم بردم عکس پاسپورت و ویزا و شهر های مقصدمو زدم ، تمام کسایی که مهاجرت کردند رو از مدیا تحسین میکنم و پیگیر این هستم که الان چطوری باید ویزا بگیری یا کجا و کجا بری ،،،یه مدتی هم هست بزای تمرین بیشتر توی مهمانی های خانوادگی شرکت نمیکنم ،،و خلاصه اینکه در حد توانم زمینه های مهاجرت رو فراهم میکنم، اما نکته جالب اینکه من اکثر این کارها یا شرایطی که شما میگین رو نا خود آگاه دارم ،هدف من از مهاجرت ازادی و پیشرفت کاری و لذت بردن از تنهایی زندگی کردن ،،حتماااا به دستش میارم

    سپاس گذارم از شما و راهنمایی های خوبتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 92 رای:
    • -
      سمیرا نوری گفته:
      مدت عضویت: 2099 روز

      سلام عزیزم. چقدر قشنگ نوشتی که یکی از هدف هات لذت بردن از تنهایی زندگی کردنه منم یکی از دلایل اصلی مهاجرتم همینه‌.چقدر جمله خوبی برای عنوان کردن ای هدف انتخاب کردی. ممنونم. حالا فهمیدم افرادی مثل منم هستن که بخوان مهاجرت کنن تا تنهایی لذت ببرن. البته منظورم از تنهایی یعنی خودم محمود و نیکان و تمااام

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      علی صفری گفته:
      مدت عضویت: 962 روز

      سلام خانوم جزایری خوبین ماشالا از نتیجه هاو حرفایی که گرفتین و میزنین معلومه خیلی عالی قانون رو فهمیدین و درکش کردین که انقدر زیبا میاین میگین فقط یه کمکی خواستم ازتون اونم اینه که من تازه شغلمو عوض کردم توی کار قبلیم خیلی عالی بودم ولی ب یه جایی رسیدم دیگه شوده بود برام تکراری و یه حقوق صابت.واسه همین اومدم توی کار بازاریابی یاهمون ویزیتوری که الان یه ماهی هست توی این کار نتیجه اونجور که میخوام نگرفتم ینی میرم توی مغازه طرف محصولاتمو نشون میدم معرفی میکنم بعد یا طرف میگه ن نمیخوام یا منفی میگه و سفارش به من نمیده با اینکه محصولاتم هم قیمتش خوبه و هم کیفیتش ولی نمیدونم چرا ازم سفارش نمیگیرن یاخیلی کم سفارش میدن یا مثلا باید بیستا سیتا چهل تا مغازه برم که یکیش به من سفارش بده واقعا موندم کجای کارم مشکل داره اصلا جریان چیه یه راهنمایی اگه بکنین و بهم بگین باید چیکار کنم توی کار موفق بشم پیشرفت کنم تارگت بزنم درامدم بره بالا کارم ویزیتوری لوازم ارایشی و بهداشتیه حالا نمیدونم اطلاعی ازش دارین یان ولی میخوام توی این کارم پیشرفت کنم تارگت بزنم فروش های بالا داشته باشم مشتری ها بیان راحت نقدی از من خرید کنن و بامن معامله کنن کار کنن بامن و پیشرفت کنم ممنون میشم به من بگین راه اصلیو بگین بم و استفاده کنم بازم ممنونم ازتون و از دوستانی که این نوشته منو میخونن اگر میتونن یه کمکی به من بکنن و بم بگن باید چیکار کنم با استفاده از حرفای استاد و نتیجه دوستان که گرفتن موفق شاد ثروتمندو سربلند سعادتمند در دنیا و اخرت باشین ️

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        نرگس جزایری گفته:
        مدت عضویت: 1523 روز

        سلام آقای صفری از شما سپاسگذارم بابت تحسین تون.

        درمورد سوالتون باید تا اونجایی که من با قوانین آشنایی دارم و هیچ انتهایی در این زمینه وجود ندارد ،البته که دیگر دوستان از من آگاه تر هستند…..

        نظر شخصی من اینه که شما باید تو کار قبلی تون میموندین و با اون حقوق ثابت نیاز های اولیه تون رو برطرف میکردین و در کنار کارتون مشغول به کار ویزیتوری میشدین ،چون شما تجربه و مهارت کافی رو ندارین ، قطعا ساختن باور های درست در این زمینه نیاز به صبر و شکیبایی و توکل داره .

        اینکه استاد عزیزم بندرعباس رو رها کردند (مثل شغل شما)و با یه ساک قرمز رفتند تهران نیاز به اعتماد و توکلی عظیم داره ،آیا شما این توکل رو دارین ؟؟؟بارها استاد گفتند وقتی رفتم تهران همچی به سادگی نبود ، همایش گذاشتم و فقط یک نفر شرکت کرد و با ساختن باور های درست این یک نفر شد 5 نفر و …..

        پس شما باید هروز روی خودتون و باور هاتون کار کنید ،

        و ایمان داشته باشید .

        اینکه میگید نمیدونم چرا بعد از یکماه و قیمت خوب و …. عدم اعتماد بنفس و خود باوری و عدن طی نکردن تکامل رو میرسونه

        شما برین زندگی نامه افراد حرفه ای رو بخونید و با دقت به مسیری که طی کردند توجه کنید

        امیدوارم که در پناه حق و هدایت خداوند به مسیر راستی و درستی هدایت بشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    الهام حامد گفته:
    مدت عضویت: 2856 روز

    خدایا هزارااان بار شکرت،

    خدایا شکرت برای قانون فرکانسها که این جهان رو بر اساس اون خلق کردی، خدایا شکرت که دیروز صبح من توی تمرین ستاره قطبیم ازت خواستم که منو هدایت کنی به مسیر مهاجرت آسان و زیبا به کشوری توحیدی با مردمانی توحیدی و امروز صبح که سایت رو باز میکنم تو به این زیبایی درخواست من رو اجابت کردی

    هنوز فایل رو ندیدم اما باید اول این شکرگزاری رو می‌نوشتم. خدایا هزاران بار شکرت برای این سایت توحیدی و این استاد توحیدی و این بچه های توحیدی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: