چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 1 - صفحه 10 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/07/abasmanesh-3.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-07-08 06:23:212024-07-13 02:27:05چه افرادی برای مهاجرت کردن، مناسب ترند | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم ،خانم شایسته وهمه دوستان
وقتی شما استاد سوالی میپرسید باعث میشه یه سرچی درون خودم انجام بدهم این سوال هم باعث شد خودم رو بیشتر زیر ذرهبین ببرم که شخصیت من چطوریه آیا برای مهاجرت خوب هستم واصلا میخواهم مهاجرت کنم یا نه ؟
یادمه دوران کودکی صبح تا شب تو کوچه های روستامون با بچه ها بازی میکردم وپدرم گله دار بود وکوچ از روستا به مناطق سرسبز در کوههای اطراف رو داشتیم
وبعدها که بزرگتر شدم وپدرم چند تا باغ گرفت و دامداری رو رها کردند خیلی شب ها هم توی زمین بودم
بعدهاپدرم از روستا به مشهد مهاجرت کردند که یه تحول عظیمی بود برای من
قبل از خدمت به تهرانرفتم برای کار به مدت دو سال وبعد دوران خدمت وبعد 10 سال اصفهان کهگیلویه 4سال اهواز و بندر لنگه ،4 سال خراسان جنوبی والان هم در تدارک برای رفتن به مشهد هستم کلا دست به ماشه ام خخخ
هیچ وابستگی ای ندارم خدا رو شکر
از 17 سالگی مستقل بودم تمام کارهام رو خودم انجام دادم حتی تو ی همین سن برای خرید خانه اقدام کردم که با مخالفت شدید خانواده مواجه شدم
تنهایی رو واقعا دوست دارم با خانواده روابط خوبی دارم به لطف خدا وکارکردن روی دوره ها یه ملک خیلی عالی ای توی روستامون بهم رسیده دارم وارسیش میکنم وبرای مهاجرت به شهر هایی در خود ایران خیلی ریلکس عمل کردم که برای مهاجرت به خارج از ایران به دلهره ای دارم هر چند هر جا بروم خدا هست ترجیح میدهم دنبال زیبایی ها باشم خدا منو در زمان مناسب اش هدایت ام میکنه
دوست دارم به کشورهای اروپایی و آمریکا مسافرت کنم و مهاجرت رو با دید باز انجام بدهم مهاجرت انسان رو بزرگ میکنه و دنیای جدید رو پیش روت میذاره باعث میشه حرکت کنی زبان جدید فرهنگ جدید ملت جدید وووو
برای من مهاجرت از شخصیت قبلیم بود به شخصیت جدیدم که انسان زیبابینی تری شدم روی خدا حساب میکنم ،کمتر نگرانم ودر زمان مناسبش همه چیز بهم گفته میشه وباید لذت ببرم شاد باشم
وبدنبال تحسین کردن باشم تا خدا مرا آسان کند برای آسانی ها
آنطور که ازشما یاد گرفتم اتفاقات با زور وجنجال انجام نمیشه واگر هم انجام بشه رضایت درونی حاصل نمیشه باید دنبال حال خوبم باشم تا اتفاقات خوب رو تجربه کنم باید در مدار مهاجرت قرار بگیرم خدایا شکرت
من آزادی زمانی و مکانی ومالی شما رو تحسین میکنم روابط خیلی خوب شما وخانم شایسته رو که از هم دیگر هم سپاسگزاری میکنید
شخصیت متواضع وبی حاشیه ای که دارید
خندان بودن وصلح طلبی تون رو تحسین میکنم
بسیار ازتون سپاسگزارم
بنام خدا
سلام
استاد جانم من دیشب خواب دیدم که شما فایل جدید قراردادی در سایت .
صبح وقتی بیدارشدم طبق عادت هر روز رفتم سراغ سایت و دیدم خوابم تعبیر شده . اون هم چه فایلی . خدای من دوباره شما هدایت شدین به موضوعی که حتما درخواست ما بوده و خداوند شما را هدایت کرد تا بیایین و در آر وی زیبا بشینین و این فایل ارزشمند را ضبط کنید.
شمارا تحسین می کنم برای اینکه هر بار با ایده ای جدید فایل ضبط می کنید. شما را تحسین می کنم که فایلی ارزشمند وبا زمان طولانی را به رایگان روی سایت گذاشتین . شما را تحسین می کنم برای مطلب مفید وارزشمندی که در این فایل بیان کردین .
موضوع خودشناسی که شما بارها در دوره احساس لیاقت خیلی وسیعتر توضیح دادین و تمامی هم ندارد.
مدتی میشه که هدایت شدم تا در مسیر اصلاح شخصیتم و رفع ضعف های شخصیتی و ایجاد عادتهای مناسب در خودم ، قدم های اساسی بردارم.
این الگو را از کامنت دوستان عزیزم متوجه شدم. دیدم یک الگو تکرار شونده ی خوب در مسیر موفقیت دوستانم دارد تکرار میشود.
هرکجا که روی شخصیت خودشان کار کردن و از خودشان یه شخصیت بهتری ساختن که باعث تغییر مدا ر هم میشود ، به موفقیتی رسیدن و این شد که من این پیغام دوستان را نشانه ای از طرف خدا دیدم که ادامه ی مسیر موفقیت من از این راه ادامه دارد.
خیلی مطالب مهم وارزشمندی در همین فایل عنوان شد.
من بایکسری از آنها هم مسیر هستم ولی در یکسری موارد نه و پاشنه آشیل من هستن و باید خودسازی اساسی در خودم ایجاد کنم. مثل روحیه ی انعطاف پذیری .
خداراشکر به لطف خدای مهربان و آموزشهای شما زندگی خوبی دارم ولی هنوز کار دارم تا بهتر شوم و ثروت ساز شوم ولی همین زندگی به نسبت خوب برای من یک منطقه ی امنی شده که حاضر به حرکت نیستم .
من باید بتوانم خودم را به چالش بکشم تا کمی
شخصیت انعطاف پذیری داشته باشم و بتونم تحت هر شرایطی زندگی ام را بسازم.
یادمه شما در قسمت 2 مصاحبه با استاد گفتین آمریکا مدینه ی فاضله نیست .
من میگم هیچ کجای دنیا ، مدینه فاضله نیست.
باید اهرم رنج و لذت را در ذهنم درست کنم که مسائل همیشه در زندگی من هست چون اساس جهان رشد وپیشرفت و مسائل هم آمدن تا مرا رشد دهند .پس اینکه فکر کنم اگر فلان جا مهاجرت کنم دیگه همه چیز گل و بلبل و هیچ مسئله ای هم نیست کاملا اشتباه هست.
باید نگاهم را به مسائل و مهاجرت درست کنم و باورهای خوبی برای خودم بسازم.
من خوشبختانه انگیزه های خوبی برای مهاجرت دارم .
همیشه هم دوست داشتم بروم یه جای دور گه از خانواده و فامیل دوربان. چون شخصیت مستقلی دارم و وابسته نیستم .
به واسطه شعل پدرم در بچگی خیلی شهرهای ایران رفتم و زندگی کردم و از یه جایی به بعد مستقر شدیم تهران و بعد من ازدواج کردم و همسرم اهل شما هستن و من 20 سال است که مهاجرت کردم به شمال.
سالهاست که من دور از خانواده و فامیل هستم و این تنهای را دوست دارم.
من مسیر تکامل شما درمهاجرت را بارها از زبان خودتان شنیدم و می دانستم که من هم باید این مسیر شما بروم یعنی اول شروع کنم به سفرهای داخل کشور بروم و لذت ببرم و بعد مسافرتهای خارج از کشور تا بیشتر با جهان اطرافم آشنا شوم و بعد نسبت به تجربه هایی
که به دست می آورم شروع به مهاجرت کنم.
واین مسیر میخواهم شروع کنم به زودی و توکل به آلله یکتا.
خیلی لذت بردم از این فایل .
استاد بی نهایت از شما سپاسگزارم .
از همه دوستان بابت کامنتهای عالی شون ممنون و سپاسگزارم .
دوستتون دارم .
در پناه الله یکتا
به نام خداوند جان
الهی به امید تو
سلام میکنم به استاد عزیز و سرکار خانم شایسته عزیز و تمام دوستان عزیزم در این خانواده صمیمی
امروز صبح ساعت 5 که از خواب بیدار شدم یه چیزی بهم گفت بورو و تو یوتیوب دنبال یه مصاحبه انگیزشی بگرد
خلاصه رفتم و برخوردم به مصاحبه اقای موسی اسماعیل پور
مردی که تو مصاحبه میگفت که با مبلغ بسیار ناچیزی و بدون هیچ برنامه ریز قبلی به دبی مهاجرت کرده و حالا یکی از گرون ترین مربیان در دبی هست.
بعد مطابق هر روز وارد سایت شدم تا نشانه امروزم رو ببینم که متوجه شدم استاد فایل جدیدی درباره مهاجرت گذاشتن
البته این رو بگم من هنوز این فایل رو ندیدم و یه چیزی بهم گفت اول کامنتت رو بذار و بعد فایل رو ببین
نمیدونم چرا اما دیشب هم داشتم با خودم فکر میکردم که چرا هیچ وقت تو زندگیم به مهاجرت به صورت اساسی فکر نکردم
شاید یه جورایی خودم رو لایق نمیدونم.
شاید فکر میکنم خیلی سخته
و شاید هم خیلی موارد دیگه
اما با نشونه هایی که دریافت کردم احساس میکنم حالا وقتشه که به مهاجرت فکر کنم و برای خودم مشخص کنم که میخوام چه چیز هایی رو تجربه کنم
استاد باورتون نمیشه از روزی که تصمیم گرفتم تا یه جهاد اکبر رو راه بندازم هر روز خدای عزیزم داره من رو هدایت میکنه به مسیر هایی که زندگیم از هر لاحظ ساده تر و بهتر بشه.
به قول خداوند اسان شدم برای اسانی ها
خداروشکر.
حالا با خیال راحت میرم برای کار کردن روی خودم و دیدن این فایل محشر.
به خداوند ایمان دارم که خدواند من رو در هر لحظه هدایت میکنه و به همه اهدافم میرسم.
خدایا شکرت
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به همگی
حدود هفت ساله از روستا به شهر مهاجرت کردیم با مخالفت های همسرم که شهر چیزی نیست کار نیست و درآمد وجود نداره آدم معتاد میشه….
ولی به علت اینکه همه از روستا رفتن ما هم مجبور بودیم اومدیم خدا رو شکر من ته دلم روشن بود و بر عکس همسرم خوشحال بودم امید داشتم قلبم بهم میگفت خوبه
خدا رو هزار مرتبه شکر برامون خوب بوده و دستان خداوند کمکم کردن و خوب پیش رفتم تا الان خداوند خودش کمک کرده از این به بعد هم کمک میکنه
من راضی ام و دوست دارم تجسم میکنم دوباره شهر بزرگتری بریم
خودم عاشق سفرم عاشق مهاجرتم خداوند در بهترین زمان کمکم میکنه منو به بهترین جا و مکان میبره همون طور که قبلا صبر کردم با تمام مخالفت های همسرم با کلی تهدید پیش رفتم
الان هم با حرف های استاد امیدوارتر شدم
روی خودم کار میکنم صبر میکنم امید دارم
دوست دارم تمام دنیا رو بگردم زیبایهای خداوند ببینم تحسین کنم از وقتی فایل های استاد میبینم سفرها رو میبینم سفر کربلا رفتم چند سفر کوچکتر رفتم تفریح رفتم دنبال زیبایها هستم می دونم بی دلیل نیست جهان پاسخ میده
قانون خداوند همیشه بی نقص هست
دوست دارم برم محیط جدید جاهای بزرگ و شهرهای بزرگ تجربه جدید همش حس خوب دارم می دونم میرم تجربه میکنم
تحسین میکنم کسانی که سفر میرن تفریح میرن لذت میبرن
خدایا سپاسگزارم بابت این آگاهی های ناب
در پناه خداوند باشید
سلام به استاد عباس منش عزیز و مریم مهربانم و همه دوستان عزیزم در این سایت الهی
در مورد مهاجرت باید بگم که منم مثل استاد از همون ابتدا که متولد شدم در مهاجرت بودم من در روستا بدنیا اومدم وقتی که چهل روزه شدم به شهر کوچ کردیم و چون ما عشایر هستیم سالی دو بار جابجا میشدیم و دوباره که من نه ساله شدم پدرم به یک روستای دیگه کوچ کرد من اول و دوم ابتدایی رو در شهر مدرسه رفتم ولی سو م ، چهارم و پنجم رو در روستا تحصیل کردم و از راهنمایی به بعد چون کلا مدرسه روستای ما تا کلاس پنجم داشت من به خوابگاه در یک شهر دیگه رفتم دوباره برای دبیرستان هم به خوابگاه در یک شهر دیگه رفتم و بعدش هم که دانشگاه به یک استان دیگه رفتم و همین جابجایی ها باعث شد که وابستگی کمی به خانواده ام داشته باشم و بعد از ازدواج چون همسرم در اصفهان کارمند بودن من هفت سال در اصفهان زندگی کردم بعد از انصراف همسرم از کارمندی و شروع شغل آزاد ما دوباره به شهر خودمون مهاجرت کردیم که به مدت 6 سال اونجا بودیم و دوباره پارسال که همه چی در شهرستان برای ما عالی شده بود ، کار و کاسبی خوب و ماشین خوب داشتیم و حتی میتونستیم اونجا خونه بخریم دوباره با همسرم تصمیم گرفتیم که به تهران بیاییم و الان 10 ماهه که ما به تهران مهاجرت کردیم با خودمون گفتیم اگر ما نتونیم داخل کشور خودمون مهاجرت کنیم اصلا نمیتونیم به مهاجرت به کشور دیگه ای حتی فکر کنیم و گفتیم اول مهاجرت رو در کشور خودمون شروع میکنیم.
زمانی که ما اومدیم تهران همه میگفتن چرا دارین میرین اون هم با سه بچه و همه در تعجب بودن که چی شده ولی ما با ایمان به خدا به تهران مهاجرت کردیم و از روزی هم که اومدیم در این تهران که همه میگن شلوغه ، ما هر روز زیبایی هایش رو تحسین میکنیم .
از زمانی هم که به تهران اومدیم خدا رو شکر تا یه فرصت گیرمون میاد میریم مسافرت حتی یک روز. ما از کسانی که چندین سال قبل از ما به تهران اومدن نقاط مختلف تهران رو بیشتر می شناسیم طوریکه شوهر خواهرم بهمون گفت شما خسته نشدین اینقدر میرین شمال . خدا رو هزاران بار شکر که مسافرت هامون از زمانی که سفر به دور آمریکا رو دیدیم بیشتر هدایتی هست و تمام این جابجایی و این مسافرت ها با وجود سه تا بچه پشت سر هم هست که هر کس ما رو می بینه به ما میگه شما چه حوصله ای دارین با سه تا بچه اینقدر این طرف و اونطرف میرین خسته نمیشین ، ولی خدا رو شکر تا حدودی حس کنجکاوی و دیدن مناظر طبیعی و مکان های مختلف و مردم رو دارم و لذت میبرم وقتی به یک شهر جدید میرم .
در سفرهامون هم از وقتی با استاد عزیز آشنا شدم خدارو شکر تا حدودی منعطفم ولی باز هم باید بیشتر سعی خودمو بکنم .
انگیزه و هدف من برای مهاجرت به تهران رشد و گسترش بیزنسمون و پیشرفت ، بهرمندی بیشتر خودمون و بچه هامون از امکانات بیشتر و رفتن به نقاط مختلف کشور برای سفر بود چون از تهران دسترسی به بقیه استان های ایران راحت تره و وقتی که در مسافرت می بینم که اکثر ماشین ها پلاک تهران و کرج هستند خیلی ذوق میکنم من همیشه مردم تهران و کرج رو بخاطر اینکه همیشه به مسافرت و تفریح و گردش میرن تحسین میکنم.
من واقعاً قبلاً این طور نبودم و این ویژگی ها رو در خودم ایجاد کردم قبلاً فقط به مقصد فکر می کردم و از مسیر لذت نمیبردم ولی الان بیشترین لذت برای من در مسیر هست ، قبلاً منعطف نبودم اگر یه مسأله ای پیش می اومد فوراً غرغر می کردم ولی الان خدا رو شکر خیلی بهتر شدم .
در مورد تغییر این رو هم بگم ما هیچ وقت در یک خانه به مدت دو سال نموندیم و زود جابجا شدیم ما از تغییرات اسقبال میکنیم.
به نام الله مهربان
استاد عزیزم سلام مریم بانوی عزیزم سلام
دوستان عزیزم سلام
خدایا سپاسگزارم که در این لحظه در از عشق و احساس خوب من اینجا هستم.
استاد وقتی اسم فایل رو دیدم گفتم چه جالب مگه میشه کسی برای مهاجرت خوب و مناسب نباشه
خب باورهاش رو درست میکنه و مهاجرت میکنه
چون داشتم از نگاه خودم میدیدم
ولی یادم افتاد به صحبت شما در فایل قبلی که فرمودید آدمها از نگاه خودشون فکر میکنن که این نوع ماشینهای قدیمی دیگه بی ارزش هستند ولی ممکنه خیلی از افراد دیگ بخواهم هزینه های زیاد بدن و اون ماشین ها رو تعمیر و داشته باشند (اشاره به فایل سفر به دور آمریکا قسمت 244)
گفتم پس حتما باید این کلیپ رو نگاه کنم ببینم چه افرادی مناسبن ،ایا من مناسب هستم ،چون من عاشق مهاجرتم. کلا تنوع رو خیلی دوست دارم هر بار یه خونه جدید ی شهر جدید آدمهای جدید.
استاد توی فایلتون چقدر دیدم باز شد چقدر هستند کسانی که دلتنگ خانواده بشن و حتی نتونن ازشون دور باشند دقیقا شبیه خواهر زاده من دانشگاه قم قبول شد ولی نتونست دوری از خواهرم رو تحمل کنه و برگشت پیش ایشون اونم با کلی بیمار شدن و گریه و …
من از بچگی چون یکی از خواهرام شیراز ساکن بود تابستان رو 3ماه میرفتم و پیش ایشان میموندم کلی هم ذوق میکردم که لهجه شیرازی گرفتم با اینکه 8سالم بیشتر نبود یعنی بیشترین جایی که توی اون سالها رفتم همین شیراز بود و مشهد هم برای زیارت ، با وجود سن کم دام میخواست یکی بگه میخوایم بریم فلان شهر و منم ببرن:)))
به قول استاد کنجکاو دیدن زندگی و پوشش و … بقیه بودم.
بزرگتر که شدم و ازدواج کرده همسرم به دلیل شغلی که داشتن باید سفر میکردند تا بتونن تمام شهرستان های شهرمون رو چک کنن و ساختمانهاشون رو تجهیز کنن.
و من که فلاکس چایی و غذام آماده برای سفر من سفر رو خیلی دوست دارم حتی زمانی که باردار بودم.
کل فامیل میگفتن بابا این مریم خسته نمیشه توی ماشین هر روز اینور اونور توی سفره همراه همسرش
ولی این اتفاق دو سر سود بود هم من لذت میبردم و هم همسرم تنها نبود و سفرهای کاریشون بهش خوش میگذشت.
الآنم که یک ساله اومدم تهران و دارم عشق میکنم
خدایا سپاسگزارم بابت این شهر بی نظیر و توحیدی
چقدر خوبه تهران چه مردم نازنین داره چقدر توی صلح هستن با خودشون
خدایا سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
استاد برای من دلتنگی معنی نداره چند روز پیش که رفته بودم اصفهان همسایمون گریه میکرد که خدا به فریاد مامانت برسه که گذاشتیش رفتی تهران دلتنگ میشه و من که میخندیدم سالهاست که خانواده من به دور بودن از من عادت کردن.
چون من از بعد از ازدواجم کلا دور شدم از خانوادم خلاصه کنم استاد
آره متوجه شدم چقدر هستند کسانی که سخته براشون دور شدن از خانواده
مثلا توی خانواده همسرم رسم دارن دختر اگر ازدواج کرد حتما کنار مامانش خانه بگیرن
چرااا آخه
من تازه عروس بودم با اینکه سنمم کم بود از خانواده ام دور بودم
تازه همسرمم رفتن به مدت یک ماه شهر دیگه
همه میگفتن نمیترسی تنهایی بخوابی نمی خوای کسی بیاد پیشت.
استاد الآنم که همسرم بگن میای بریم شهر دیگ میگم برو بریم
فقط چیزی که هست همسرم خودشون یه کم عاطفی و وابسته هستن
اما استاد من شرط مهاجرتم رو از کشورم به کشور دیگه رو گذاشتم پول ساختن
یعنی اگر بتونم توی ایران و اینجایی که هستم پول بسازم اجازه دارم برم کشور دیگ
همه چیز رو خدا خودش جور میکنه توکل به خدا
فقط من سمت خودم پول ساختن رو باید انجام بدم و بقیه اش سمت خداست.
استاد باعث شدید من بیشتر خودم رو بشناسم و در خصوص خودم فکر کنم در خصوص عادتهام خاطراتم و شخصیتم
البته که منم اوایل که اومده بودم تهران چون آدرس ها رو نمیدانستم و باورهای غلطی توی ذهنم ایجاد کرده بودن در خصوص مردم این شهر و شلوغیش و… یه کم ترس داشتم.
ولی همون روزها هم من رفتم تو دل هر کار
مثلا خرید سبزی خورشتی از جاهای مختلف
مثلا خرید نان از نانوایی های مختلف
تا دستم بیاد که کدوم به ذائقه من هست از همونجا دیگ تهیه کنم .
مثلا مدرسه رفتن پسر و دخترم که الآنم از خدا میخوام پول مدرسه رو جور کنه بچهام رو ببرم مدرسه غیرانتفاعی چقدر دوست دارم خدماتشون رو
استاد عزیزم سپاسگزارم بابت تمام آگاهی های ناب و عالی که در اختیار ما قرار میدید از مریمم و بچه های سایت هم سپاسگزارم.
در پناه الله باشید.
بنام خدا
استاد در مورد مهاجرت نکات خیلی خوبی رو گفتین
من در شهر بابلسر متولد شدم و زمانی که میخواستم برم کلاس اول
ب زادگاه پدرم ابادان اومدیم
و تا زمان اتمام دانشگاه اونجا بودم
بعد ازدواج کردم و اومدم توی شهری که حتی ی دوست یا فامیل نداشتم
فقط خانواده همسرم و فامیلاشون اونجا بودن
ولی من این باور داشتم . ( نا اگاهانه) که من. راحت کار پیدا میکنم
و من از عهده هرکاری بر میام
و همینم شد و از همون اول این رو حیه رو داشتم که بخاطر دوری خیلیییی زیاد از خانواده ام بی قراری نمیکردم
نق نمیزدم
( بعد از ازدواجم خانواده ام ب تهران مهاجرت کردن و فاصله ما حدود ١4٠٠ کیلومتر شد)
و خودم رو مشغول کار کردم
کلا شخصیتی که دارم اینه که باید مشغول باشم
از بی کاری بیذارم دوست دارم دایم در مسیر علایقم حرکت کنم
و دوست دارم تو حوزه مورد علاقه ام کار کنم
تو اون روزا توجمه میکردم سر کار میرفتم
و خیلی راخت با مردم ارتباط میگرفتم
زبان اموزام خیلی دوسم داشتن
و از شرایط زندگیم راضی بودم
سالی دو هفته هم میرفتم تهران پیش خانواده ام
و همیشه خوبی ها و مهربونی های مردم و خانواده همسرم رو میدیدم
مثلا گاهی اینجا میشنیدم که فلان مردم یا فلان طایفه تو این شهر همچین شخصیت نامناسبی رو دارن
ولی من تا الان هر وقت ازم میپرسن مردم این شهر چطورن
میگم خیلی خوب و مهربون
من فقط خوبی دیدم
و الحق هم که برا من اینطوری بوده
و ب من محبت دارن
خداروشکر
در مورد خودم فکر میکنم که میتونم مهاجرت کنم
و درسته دلتنگ میشم ولی این روزا رفت و امد راحت شده و با ی پرواز راحت میتونم ب هرجا که میخوام برم
و فکر میکنم که باید روی باور مالیم بیشتر کار کنم
تا ب ازادی مالی برسم
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
مهاجرت کردن و حرکت: تصمیم بسیار بزرگی است و احتمالا برای بسیاری از افراد مناسب نباشد مگر اینکه: شخصیت خود را تغییر دهند.برخی افراد از مهاجرت خود راضی و برخی ناراضی هستند.
مهاجرت در کشور خود از شهری به شهری دیگر: بسیار آسان تر از مهاجرت به سایر کشورها است
زبان و فرهنگ : دو عامل مهم تاثیر گذار در مهاجرت است
چه ویژگی های شخصیتی برای مهاجرت کردن مناسب هستند؟
-انگیزه و هدف :
اگر قصد مهاجرت داریم از خود سوال کنیم:
چرا قصد مهاجرت داریم؟
اهداف من چیست؟
انگیزه های من چیست؟
داشتن انگیزه های بسیار قوی و هدف بسیار مشخص باعث می شود: اگر به مسائلی برخوردیم: از پس بر طرف کردن آنها براییم
بسیاری از انگیزه ها لحظه ای و موقتی هستند: که انگیزه های مناسبی برای مهاجرت محسوب نمی شوند
انگیزه های واقعی : باید درونی باشند
یکی از نشانه هایی که به ما کمک می کند بررسی کنیم برای مهاجرت کردن مناسب هستیم یا خیر این است که :
آیا کل کشور را گشته ایم؟ به مکانهای زیادی مسافرت کرده ایم؟
اگر ویژگی کنجکاوی: نداریم: نشانه ی پر رنگی است که شاید مهاجرت برای ما مناسب نباشد
یکی از ویژگی هایی که برای مهاجرت نیاز است کنجکاو و علاقمند بودن به دانستن شرایط و موقعیت سایر کشورها که چه شکل و خصوصیتی را دارا هستند و چگونه عمل می کنند؟
-انعطاف پذیری
چقدر می توانیم خود را با شرایط جدید وفق دهیم؟
چقدر راحت می توانیم خود را تغییر دهیم؟
چقدر می توانیم انعطاف پذیر باشیم؟
زمانی که مهاجرت می کنیم: شرایط فرهنگ زبان و چالش ها متفاوت هستند
اگر شخصیتی داریم که :
به راحتی می توانیم شغل خود را تغییر یا مسئولیت های متفاوت و متضادی را بر عهده بگیریم :
برای مهاجرت کردن مناسب هستیم اما اگر مقاومت ذهنی شدید برای تغییر داریم: برای مهاجرت مناسب نیستیم
اگر قصد مسافرت داریم :
برنامه ای از پیش تعیین شده داریم؟ یا متناسب با تغییرات محیطی شرایط خود را تغییر می دهیم؟
چقدر می توانیم با تغییرات خود را هماهنگ کنیم؟ کوله بار سنگین با خود حمل می کنیم یا نداشتن لوازم برایمان بی اهمیت است؟
اگر شرایط متغییر و غیر قابل پیش بینی شود می توانیم آرامش خود را حفظ کنیم؟ یا شکایت و اعتراض کرده و احساس بد در خود و دیگران ایجاد می کنیم؟
-روابط عاطفی و وابستگی
به چه میزان وابستگی به افراد نزدیک دوست آشنایان یا فامیل شهر و کشور داریم؟
برخی از افراد: اگر فامیل دوستان و آشنایان را نبینند به شدت دلتنگ می شوند و احساس کمبود دارند:
برای این دسته از افراد مهاجرت کردن بسیار سخت است
اگر وابستگی عاطفی نداریم دلتنگ خانواده نمی شویم و بسیار راحت می توانیم دوست پیدا کنیم و علاقمند هستیم با افراد جدید ارتباط برقرار کنیم و به دنبال شناخت افراد جدید هستیم:
برای مهاجرت کردن فرد مناسبی خواهیم بود
-مقاومت نسبت به تغییر
چقدر با تغییر کردن مقاومت داریم؟
تغییر می تواند تغییر در محل کار منوی غذایی رشته ی تحصیلی و …. باشد.
برخی از افراد به راحتی با تغییر: هماهنگ می شوند برخی افراد با تغییر کردن: مقاومت دارند
اگر به دنبال یادگیری مهارت های جدید برای بهبود عملکرد و نتیجه ی کارهای خود نیستیم و هم چنان از روش ها و شیوه های قبلی استفاده می کنیم :
به این معناست که نسبت به تغییرات مقاومت داریم
پیش از مهاجرت : بهتر است مهاجرت کوچکی از شهر خود به شهری دیگر و مسافرت به کشورهای دیگر را امتحان کرده باشیم
پیش از تصمیم گرفتن: بررسی کنیم که فرد مناسبی برای مهاجرت کردن هستیم یا خیر؟
مهم:
داشتن احساس خوشبختی است:
اگر در شهری که محل سکونت ما است راضی هستیم : لازم نیست مهاجرت کنیم:
مهاجرت را به دلیل : چشم و هم چشمی کلاس گذاشتن رقابت ثابت کردن خود به دیگران گرفتن تایید دیگران انتخاب نکنیم
هیچ کشوری در دنیا: بی نقص نیست
و به قول خداوند:
تنها بهشت است که بی نقص است و خداوند وعده داده است که :
نه گرم است نه سرد نه گرسنه می شویم و نه تشنه هر چیزی در هر زمانی بخواهیم به هر شکلی که بخواهیم برایمان مهیا خواهد شد:
این تعبیر بهشت است دنیای مادی هیچ یک از این ویژگی ها را ندارد
خدایا شکرت
عاشقتونیم
سلام ب شما دوست عزیز
چقدر قشنگ توضیح دادین
دلم نیومد ازتون تشکر نکنم و اینکه ی سوال داشتم !
اصن کلا نمیدونم چرا همیشه با دیدن فایل های جدید استاد سوال برام پیش میاد و هنگ میکنم !! شاید بخاطر این هستش ک تکاملم رو طی نکردم .
ب هرحال دوست عزیز سوالم این بود ک اگه ی آدم از زندگیش و حالا خونوادش ، محل زندگیش ، کارش وووو فلان لذت ببره و احساس خوشبختی کنه امااااااا بدنبال موفقیت و پیشرفت بزرگتر یا ب قول معروف جهانی باشه ولی فاکتور های مهاجرت رو نداشته باشه ایا باز هم مهاجرت نکنه ؟؟ یا ن اول قشنگ روی خودش کار کنه شخصیتشو قوی کنه ایراداشو پیدا کنه بعد مهاجرت کنه ؟؟
کلا این کلام استاد ک گفدن اگه ی ادم از شهرش و محل سکونتش راضی باشه و احساس خوشبختی کنه ، نیاز نیست مهاجرت کنه ، منو خیلی گیج کرده !!.
منتظر جواب خوبتون هستم
به نام خداوند مهربان
سلام
خیلی ممنون از لطفتون منظور شما از فاکتور های نداشتن مهاجرت مواردی است که استاد فرمودند؟ اگر بله که شما یا شخصی که می گویید مهم ترین فاکتور یعنی انگیزه و هدف برای مهاجرت را دارید سایر ویژگی ها را هم می توانید با تمرین و تکرار کسب کنید مهم ترین عامل نه تنها برای مهاجرت بلکه انجام و یادگیری هر کار یا مهارت دیگر انگیزه است سایر عوامل خود به خود حل می شود. مسلما که کشورها دارای ویژگی های مثبت زیادی هستند و محل سکونت ما هر چقدر هم خوب باشد آزادی های بیشتری در قوانین دیگر کشور ها وجود دارد اما تا ما چقدر بخواهیم از این آزادی های زمانی و مکانی و مالی استفاده کنیم دیگر به خود ما بستگی دارد. استاد عزیزمان بارها تاکید داشتند که اگر انگیزه برای چشم و همچشمی، حسادت…..است نمی تواند انگیزه های پایداری باشد. در سریالهای سفر به دور آمریکا می توانیم شرایط آن کشور را بیشتر مشاهده کنیم در نهایت انتخاب با خود ما است که چقدر وابسته باشیم
امیدواریم جواب سوالتان را به خوبی دریافت کرده باشید
سلامتی، موفقیت و ثروت را برایتان در هر نقطه ای از جهان که قرار دارید را خواهانیم.
خدایا شکرت
به نام خدای بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته ….
وسلام به دوستان گلم ….
استادجان سپاسگزارم ازت بابت این فایل چون منم بارها به مهاجرت فکر کردم و اینو ازخودم پرسیدم
آیا من آدمی هستم که بتونم مهاجرت کنم …
وباخودم به جوابهای خوبی هم رسیدم …
اما قبل ازهمه ی اینها دوست دارم بگم مهاجرت کردن حداقل برای من خیلی خیلی واژه ی بزرگیه وپرازخیروبرکته …..
من اولین مهاجرتم رو ازخودم شروع کردم ازسفر کردن به دنیای درون خودم تا بفهمم کی هستم
چرا به این دنیا آمدم .اصلا قرار چه کاری انجام بدم
هدف ازاین زندگی چیه برام و….سوالهای دیگه
وفکرکنم خوب شروع کردم .تاخودمو نشناسم نمیتونم جای دیگه ای ازاین شهر یا کشور مهاجرت کنم …
من تو دوران جوانیم هیچ وقت اونقدر ها به مادرم یا پدرم وابسته نبودم ازلحاظ عاطفی ….
علاقه ای زیادی به پدرو مادرم نداشتم این موضوع رو بعدازازدواجم بهتر فهمیدم
وقتی دخترها ی دیگه رو دیدم اطرافم که حتی بعد از ازدواج هم همچنان روابط خیلی شدیدتری رو با خانوادشون داشتن و،وابسته بودن به پدرشون ومادرشون وبقیه ….
این درحالی بود که من فقط یک سری ترسها داشتم از اینکه فقط تنها نباشم یا بدون سرپناه و….
که اینم شرک بود وبی ایمانی به خدا ….
اما وقتی ازدواج کردم واقعا قلبا خوشحال بودم گرچه اون ازدواج به اختیاروخواسته ی من نبود..
ولی خوشحال بودم حداقل که خودم زندگی که دوست دارم و میسازم ودیگه قرار نیست همش دعوای پدرو مادرم رو ببینم وهزارتا چیز دیگه که داشتم تواون زمان وبراماصلا جالب نبود ….
پس ازلحاظ عاطفی وابستگی به پدرو مادرم نداشتم وحتی دوستشون هم نداشتم واگه بگم العانم ندارم دروغ نگفتم ….نه اینکه برام مهم نباشن البته که هست وبهشون احترام میزارم ولی اصلا وابستگی عاطفی بهشون ندارم که چند ماهه ندیدمشون واینها ……
البته که به خاطر اخلاق روحیات خودشون هم بود که این وابستگی من زیاد نشده بود بهشون …..
تنها ترسها بودن که همیشه همراهم بودن
اما جدایی پدرو مادرم بازم کار رو برام راحتر کرد وقتی منو خواهر و برادرهام رو تنها گذاشتن ورفتن دنبال زندگی خودشون حالا اونجوری که میخواستن …..
اون موقع قانون رو بلد نبودم وخیلی ازشون عصبانی بودم …
وخیلی زود ازشون قطع امید کردم …
حتی باوجود اینکه با همسرم خیلی روابط خوبی نداشتیم
حتی حاضر نبودم برگردم وپیش اونها زندگی کنم
ازطرفیم ترسهای زیادی داشتم وخدارو درک نمیکردم ….
وازاینورم موندم توزندگی به خاطر بی ایمانی وترسها ….
اما امید داشتم راهی هست که بتونم این مسأله رو حلش کنم ….
تنها چیزی که این وسط بود بچهام بودن که دوستشون داشتم باتمام وجودم …..
خیلی جالبه که بگم من قبلاً به بچه هام وابسته تربودم تا بچهام به من…..
اما بچهام اصلا وابستگی به من نداشتن
حتی وقتیم که خیلی کوچیک بودن واین لطف خدابود به من …
این برای خودم خیلی جالب بود والعان بهتر درکش میکنم وازخداسپاسگزارم….
اما وقتی با استاد آشنا شدم قوانین رو فهمیدم ..
متوجه شدم……
که اصلا نگران بودن در مورد بچه ها هیچ کمکی به آینده اونها نمیکنه اونها حق زندگی و انتخاب دارن
این خودشون هستن که انتخاب میکنن چطور زندگی کنن….
وچیزی که منو ارامکرد این بود که ….
خدا هست خدا ازمنه مادر به بچه هام نزدیکتر
وخیروخوبی براشون میخواد حتی ازمن بیشتر و بهتر …
اونه که مراقب حامی وهادی تک تک ماست
واین که من بخوام نگران بچهام باشم یا اونها رو هدایت کنم به مسیر درست یاغیر …..
جز دخالت درکارخدا چیزی نیست بهتربزارم خداکارشوانجام بده منم از زندگی وکنارعزبزانم بودن لذت ببرم .
وبزارم اونها هم زندگی رو اونجوری که دوست دارن تجربه کنن…….
خوب اینم یه مهاجرت بود برام
تغییر باور ونگاه به عدم وابستگی به فرزندانم …..
همین چندوقت پیش با نگاه کردن به فایلهای سفرنامه بعدازسه سال رفتم مسافرت که همش هدایت خدابود وبس
خیلی سفرخوبی بود …برای اولین بار تنها رفتم سفر البته مادرم بود اونم به خاطر اینکه اینم خودش هدایت خدابود که اسباب واساسش رو خدابرام چید وخود این سفر چقدر برام درس داشت …..
وچقدر تواین سفر فهمیدم نوع نگاهم وباورهام چقدر تغیرات خوبی رو داشته خدارو شکر …..
وبدونم حضور پسرم ودخترم رفتم سفر …..
برای اولین بار اصلا نگران نبودم اصلا دلتنگ بچهامنشدم وخیالم راحت بودچون خدا هست ومراقبشونه واقعا حس خوبیه راحت و آسوده بودن در مورد هرمسله ای توزندگی واینکه
فقط یک جمله ی پرازارامش بگی ….
مریم (خداهست وبس تمام …..)
خوب اینم برای من یک مهاجرت بود …
مهاجرت کوچک اما پرازدرس ….
اینکه تونستم یک هفته جایی باشم که بچهام کنارم نبودن وخیلی راحت بودم خودم خودمو تحسین کردم ….
استاد جان وقتی به مهاجرت فکر میکنم باخودم میگم ایا من میتونم مهاجرت کنم …
البته که العان نمیتونم ولی من دارم تکامل خودم رو طی میکنم وخوب هم دارم پیش میرم ازخودم راضیم چون
اولین مهاجرتم تنها رفتن برای دیدن مربیم بود
اولین مهاجرتم تغییر درونی خودم وباورهام بود
اولین مهاجرتم تغییر باورهام توی روابطم با همسرم و فرزندانم بود
اولین مهاجرتم توی وابسته نبودن وبی نیاز شدن ازبقیه بود
اولین مهاجرتم نزدیکی و وصل شدنم به خدا بود
اولین مهاجرتم قدم برداشتن برای گرفتن گواهینامه بود
وگرفتن مدرک مربیگری
ورفتن به مدرسه ودرس خوندنم بود
اولین مهاجرتم پاروی ترسهام گزاشتن ترس از حیوانات بود
اولین مهاجرتم نترسیدن ازتنهایی بود ازتاریکی بود
واولین مهاجرتم تنها سفررفتنم بود …..
وخیلی چیزای دیگه …..که تواین مدت برام اتفاق افتاد
وقشنگ به بزرگی یه سفر ومهاجرت به یک دنیای جدید بود وهست وخواهد بود به امید خداوند رحمان …..
اینا شاید کوچیک باشه ولی ازمن یه آدم دیگه ای ساخته که بامریم قبل خیلی فرق داره
خوشحالم برای خودم
استاد شاید برای مهاجرت به یه کشور دیگه هنوز آماده نباشم ولی دوست دارم این اتفاق رو تجربه کنم …
حتما میوفته ومیشه بالاخره من شاگرد شما هستم
تازمانی که روخودمکارمیکنم حتما ویقینا درمسیری قرار میگیرم که چیزهایی که میخوام رو خلق میکنم
دوست دارم خیلی جاهایی ازاین دنیارو ببینم وتحربه های زیادی ب دست بیارم
اما باید تک تک اون سوالها رو ازخودم بپرسم
باید صدبار از خودت این سوال رو بپرسی که چرا من میخوام مهاجرت کنم؟! هدفم چـیه؟ انگیزه هام چیه؟!
یا…….
چقدر مشتاق هستید که تغییر کنید؟چقدر لذت میبرید وقتی چیزای جدید رو یاد میگیرید وقتی یک سری چیزای رو تغییر میدید…
اینارو می نویسم جواب میدم و میدونم که به چیزی که توجه کنم ازاصل واساس همون وارد زندگیم میشه
وحالاکه آگاهانه دارم این کار رو انجام میدم حتما به امید خدا شاهد اتفاقات بسیار بزرگی توزندگیمهستم
عجله ندارم ازمسیر لذت میبرم
رو خودم کارمیکنم
نمیدونم در زمان و مکان مناسبش به جایی که باید برم هدایت میشم وهمهچیز برام مهیا میشه ….
من تغییر رو دوست دارم
میخوام بازم همه چیز با بهتر و آسانتر ازاین چیزی که هست توزندگیم باشه ….
وخدا حامی وهادی منه
من وخدایکی هستیم من وخدآی …
پس ارزشمند ولایق بهترینها هستم چون از خداهستم وتمام انسانها اوضاع و شرایط دستی ازدستان خداهستن تامن رو به خواسته ام برسونن …
من ازمسیرم راضیم گاهی شاید خیلی کوچک دوربشم ازمسیرم ولی برمیگردم باعشق بیشتری مسیر رو ادامه میدم …
من همین العان درفرکانس ومدار ی هستم که استاد هست
ومداری که ابراهیم موسی و عیسی وسلیمان ومحمد بودن ….
پس همینقدر که اونها به خدا دسترسی داشتن منم دارم
همانقدر که اونها باور داشتن و داشتن منم دارم
وهمه چیز برای من آسان وعالی پیش میره
هرچیزی هم که بلد نباشم یادمیگرم هدایت میشم
وهرچیزی هم که بخوام واگاهانه وچه( غیر آگاهانه) توجه کنم بهم داده میشه …
این دنیا وجهان هستی یک هتل زیباست ومنم یک مسافر خوشبخت که تنها و تنها کارمن ازسفر لذت بردنه….
استاد عزیزم ازت سپاسگزارم برای همه چیز برای این فایل بینظیر مثل بقیه فایلهای بینظیرت …
وازخدامیخوام مارو به راه راست هدایت کنه راه کسانیکه به آنها نعمت داده نه راه گمراهان وغضب شده گان ……
خدایا ازت ممنونم که تومدارشنیدن این فایل وحرفها بودم
حتما باید میشنیدم چون باید خودم رو برای خیلی چیزهای بزرگ وخوب آماده کنم …
وتو برای من کافی هستی خدایا …..
در پناه خدای یکتا …….
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
چه افرادی برای مهاجرت کردن مناسبترند؟؟
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا فَأُولَئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِیرًا ﴿97﴾
آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بودهاند میگیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است.
استاد بینهایت از لطف و سخاوت شما سپاسگزارم
که خداوند همواره مرا در زمان مناسب و مکان مناسب و شرایط مناسب قرار داده
که با توجه به درخواست های من پاسخ میدهد و این روزها با کنترل ذهن و ایمان بخدا و باور به هدایت های ناب الهی دریافت کننده خوبی هستم خدایا شکرت
استاد مدتیه که قلبم برای مهاجرت کردن باز شده بود
و با توجه به شرایط و روحیات و زندگی الآنم رشد خوبی داشته ام از لحاظ آرامشی که درونی دارم
و این آرامش از کنترل ذهن میآید
خیلی بر خودم اسلنگیر تر شده ام جای کار دارد و هر روز باید سعی کنم تکاملم را بدرستی طی کنم
استاد از وقتی خواسته من در مورد مهاجرت در درونم شکل گرفته جهان هم دست به دست هم داده که من به شناخت بیشتر ی از خودم برسم
مدتها بود که هر کسی میرفت مسافرت یا قصد جابجایی مکان وبا حتی میخواست از یه روستایی به یک شهر جدید یا یه خانه جدید مهاجرت کند من کلی ذوق میکنم و تحسین میکنم ایمانشون را با حتی دوستانی که در سایت هستند. ومن با خواندن کامنتهاشون این همزمانی را دریافت میکنم کلی قلبا تحسین میکنم عزیزانم را و براشون آرزوی موفقیت میکنم
میگم اینا نشونه برای من این که مدتهاست به فکر مهاجرت کردن هستم خدا داره با نشونه هاش باهام حرف میزنه
استاد دیشب و امروز صبح همش به ذهنم نیومد که من چقدر از وابستگی هام کم شده
خیلی کمتر به خانه پدری ام نسبت به قبلم میروم
مثلاً قبلاً من ماهی یک هفته یا حتی بیشتر میرفتم ولی از وقتی که بیشتر دارم روی خودم کار میکنم تا خودم را بشناسم و با این باور که من آمده ام به این جهان مادی تا خودم را تجربه کنم و شرایط و اوضاع زندگی ام را خداوند طوری برنامه ریزی کرده و پلن عالی برام چیده که دوماه یکبار هم نمی روم به خانه مادرم
و دیشب بخودم گفتم واقعا من دلتنگ نیستم
با اینکه واقعا خانواده ام خیلی محبت دارند نسبت به خودم و فرزندانم و عزیزانم ولی من با باورهای نداشتن وابستگی و تنها به این جهان آمده ام و تنها بر میگردم
با این باور که آمده ام خودم را تجربه کنم ببینم روح من چه چیزی میخواهد
و جهان جوری برام برنامه ریزی کرده که من در تنهایی ام لذت ببرم و فقط روی شناخت خودم و خدایم کار کنم خدایا شکرت
استاد این باور اینقدر در من قوی شده که هر وقت ذهنم خواسته اذیت کنه و کرم بریزه که نگاه بقیه خواهر برادرات میرن به مادرت سر میزنن ولی تو چی ؟سریع دهنشو میبندم میگم من اومدم خودمو تجربه کنم وقتی من دوست دارم کارهایی را با همین موقعیتی که هستم انجام بدهم و الان برام جور شده اگه بخوام سر باز کنم و تجربش نکنم . که دیگه نشد تجربه زندگی و کار کردن و تغییر باور ها و افکارم
خدایا شکرت که به این درک بهتر از خودم رسیده ام
خدایا شکرت استاد این فایل رو خداوند با عشق برای من و خیلی از عزیزانی که این خواسته را داشتند اماده شده
چون در مسیر خودشناسی هستیم بلطف خداوند و تجربه بهتری از زندگی و بندگی کردن را میخواهم
خود خدا دستم را گذاشت تو دست شما و هدایتم کرده در هر لحظه که الان با این زلالی و پاکی مستمر تر روی خودم و باورهای قدرتمند کننده کار کنم تا به گسترش جهان کمک کنم چون من لایق بهترینها هستم
این فایل برای من بود خداوند داره بهم میگه عزیز دردانه ام اگه این خواسته رو میخوای بهتر کنی در وجودت باید تغییراتی هم داشته باشی
باید روی یه سری از افکار و باورهات کار کنی
باید انگیزه و هدف های بهتر و بیشتری را در وجودت رشد دهی
چند وقتیه که این خواسته در من شکل گرفته همش سوال میومد تو ذهنم که الهام عزیزم آیا برای فرار از اطرافیان و محیط و ترس و نگرانی داری به مهاجرت فکر میکنی یا از روی عشق و علاقه و فهمیدن دنیای خودت و تجربه کردن فرهنگ های جدید منعطف بودن و خودت را با شرایط جدید عادت دادن هست؟
و استاد من با وجود ترسهایی که داشتم و دارم ولی هر بار نور ی نه دلم بود که بهم میگفت برای تجربه دنیای بهتره برای شناخت بهتر از خودمه که دوست دارم مهاجرت کنم حتی اگه شده از این کوچه به یک کوچه دیگه
دوست دارم از این جای عالی که الان هستم برم یه جای فوقالعاده تر عالی
بخدا همین نور تو وجودم کلی بهم امید و ایمان وانگیزه میداد که من خیلی راحت دارم بازگو میکنم حتی به افرادی هم که نزدیکم هستند خیلی راحت میگم دوست دارم برم جایی که حیات داشته باشیم بتونم داخلش حیوانات خانگی مرغ و جوجه و چیزهایی که دوست دارم رو نگهداری کنم
قبلاً اصلا حتی زبان هم نمی آوردم که مبادا کسی از حرفم ناراحت بشه ولی الان با وجود خانه زیبایمان وخیلی بزرگ و همه امکانات عالی را داراست ولی عطش مهاجرت همچنان داره بیشتر و بیشتر در وجودم ریشه میزند
خدایا شکرت با وجود این آگاهی خداوند من میتوانم تغییرات بهتری را در خودم بوجود آورم که در زمان درست به مکان درست و الهی هدایت شوم با شرایط عالی
خدایا شکرت استاد من با شناخت کمی که فعلا از خودم دارم ولی میدانم که آدم انعطاف پذیری هستم خیلی راحت خودم را با مسافرت و طبیعت و ادابته میکنم سخت نمیگیرم
تا الان هم چندتا شهر از ایران را مسافرت رفته ام تعداد شاید محدود باشه ولی بدون برنامه ریزی بوده شب گفتیم و صبح حرکت کردیم بلطف خداوند و همیشه هم شرایط خوبی برامون رقم خورده کلی درس و تجربه های خوب را کسب کرده ام
و این روحیه عدم وابستگی هم شکر خدا در وجودم هست وقتی به جایی مسافرت میکنم یا کلا از خونه پامو بیرون میزارم اصلا بفکر خونه و زندگی و افراد دیگه نیستم ولی باید تغییرات اساسی را محکمتر و بهتر کنم در وجودم
خدایا شکرت
در یه سری تغییرات خیلی عالی عمل میکنم
مثلاً تغییر عادت بد غذایی که بلطف خداوند و دوره مقدس قانون سلامتی دوساله که تعهد دارم و خیلی پیشرفت خوبی داشته ام
با وجود آموزش های شما و تغییر عادات دارم روی خودم کار میکنم که عادت های خوبم را بهتر کنم و عادات بدم را کنار بزارم
و استاد خیلی در درک تکامل دارم بهتر عمل میکنم
صبور تر شده ام آرامشم بیشتر شده کنترل ذهنم روانتر شده
حرف زدم با خدا قوی تر و آسانتر شده
با خودم حرف میزنم خودمو بیشتر دوست دارم
کارهای خودم در اولویت زندگیم قرار دارد
همانطور که گفتین موفقیت حاصل تصمیمات درست و متوالی است که هر روز باید با باورهای بهتر و شناخت بهتری از خود به تصمیمات درست تر برسیم
واقعا خوشبختی همین لحظه است که من قلبم باز شده و دریافت کننده الهامات الهی است و آرامش دارم و احساسم خوبه خدایا شکرت
وقتی به چالشی بر میخورم و میتونم در اون لحظه کنترل ذهن کنم و با حرف زدن با خودم و عشق ورزیدن و تکرار باورهای درست آرام شوم تا خداوند مرا به راه حل های الهی هدایت کند این خود خوشبختی است .
همانطور که تا الان سه مکان جدید برای زندگی کردن را تجربه کرده ام و کلی درس یاد گرفته ام برای پیشرفت زندگی ام و در مسیر درست الهی هستم یعنی اعطافم بیشتر شده یعنی من میتوانم باز هم از این بهترش را تجربه کنم
وقتی کانون توجهم را روی زیبایی ها ی بیشتر الآنم و تمرکزم را روی نکات مثبت اطرافم و خودم بزارم خداوند در هر لحظه به فرکانس های من پاسخ میدهد افکارم را مثبت اندیش تر کنم باورهای قدرتمند را رسد بدهم در وجودم
لاجرم هدایت میشوم به بهترینها خدایا شکرت جان جانانم سپاسگزارم
انگیزه ام برای مهاجرت شناخت بیشتر خودم و دنیای اطرافم هست داشتن آزادی زمانی و مکانی در میان روابط درست و افراد درست است
آشنایی با اقوام و فرهنگ های جدید
پیشرفت خودم و عزیزانم فرزندانم
لذت بردن از زندگی و زیبای هایش
جهان خداوند بینهایت زیبا و گسترده است و من جانشین و خلیفه خدا هستم پس لایق و ارزشمند. هستم بخودی خود و توانایی لذت بردن از هر لحظه از زندگی ام را دارم میتوانم با دیدن زیبایی های بیشتر خواسته های بهتر و بیشتر ی را خلق کنم با دیدن و رفتن به مکانهای جدید ثروت بیشتری خلق میشود جهان خداوند پهناورتر میشود
بقول قرآن مگر زمین خدا گسترده نبود که در آن مهاجرت کنید
خداوند زمین را زیبا آفریده برای چشمان زیبا بین برای کسانی که به سیستمی بودن جهان ایمان دارند
به هر چیزی توجه کنی ازهمان جنس بیشتر وارد زندگی ات میشود
پس من آگاهانه توجهم به زیبایی های جهان هستی و تمرکز بر نکات مثبت و ایجاد عادت های جدید و استمرار داشتن به اصل مهم زندگی احساس خوب اتفاقات خوب است
تا جهان لاجرم مرا به بهترینها هدایت کند
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
خدایا شکرت که همیشه توجهم به زیبایی های بیشتر است و بیشتر زیبایی ها را میبینم
من مولد ثروت هستم
باعشق و ایمان و توکل به خدا
من بخدای خودم اعتماد دارم
راستی من ترمزی هم که دارم و شاید برای خیلی ها خنده دار باشد
و شاید همین ترمز جلوی خیلی از مسافرتها یک را گرفته که من در ماشین بهم جان تهوع دست میدهد . و البته این در هنگامی هست که هوا خیلی گرمه ولی در فصل های خنک که خیلی هم اوکی هست همه چی .
و این رفته تو وجود من
خیلی با اینکه روحیه بالایی در مسافرت و طبیعت گردی و خوش گذرانی دارم .ولی این ترمز هم هست در لایه های زیرین
و بخودم میگم من چه در فصل سرما چه گرما مسافرت کنم حالم عالیه و خیلی هم آدم خوش گذرانی هستم . و هر کسی باهام باشه خیلی بهش خوش میگذره .چون واقعا خودم را با شرایط وفق میدم .
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم