چرا با اینکه برای تغییر باورهایم اینقدر تلاش کرده‌ام‌، فایلهای استاد را گوش داده‌ام‌ و تمرین انجام داده‌ام‌، اما نتایج دلخواهم وارد زندگی‌ام نشده است. - صفحه 2

دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگی

جواب‌های «عقل‌کل»دسته بندی: پاسخ به مسائل زندگیچرا با اینکه برای تغییر باورهایم اینقدر تلاش کرده‌ام‌، فایلهای استاد را گوش داده‌ام‌ و تمرین انجام داده‌ام‌، اما نتایج دلخواهم وارد زندگی‌ام نشده است.
973

لازم است دوباره اصل اساسی جهان را اول به خودم و سپس به شما یادآور شوم تا بتوانیم پاسخی هماهنگ با قوانین ارائه دهم و شما نیز بتوانی ترمزهایی را در ذهنت پیدا کنی که با این قانون هماهنگ نیست.
اصل این است که:
تمام اتفاقات زندگی ما- بدون استثناء- واقعاً بدون استثناء- نتیجه باورهای خودمان است. افراد زیادی هنوز نتوانسته‌اند این اصل واضح را بپذیرند.
بر طبق این اصل‌، اولاً:
قطعا نتایجی وارد زندگی‌ات شده. اما آن نتایج متناسب با باورهایی است که تا اینجای کار توانسته‌ای بسازی.
یادت باشد که ما همواره در حال رشد هستیم. یعنی همین حالا اگر با دقت جنبه‌های مختلف زندگی‌ات را مرور و با قبل مقایسه کنی و مهم‌تر از همه اگر بتوانی گذشته‌ات را به یاد بیاوری، به وضوح برکت‌ها و عطایایی را در زندگی‌ات می‌بینی که روزگاری جزو آرزوهایت بوده است اما از آنجا که خواسته هایت رشد کرده، آنقدر داشتن‌شان را بدیهی و فاقد ارزش می‌دانی که حتی نمی‌خواهیبه آنها به عنوان نتیجه‌ای نگاه کنی که به خاطر تلاش ذهنی برای تغییر باورهایت رخ داده است.
ثانیاً:
یادت باشد که اطلاع از قانون به معنای باور و ایمان به قانون نیست. یعنی لازم است اطلاعاتی که درباره قوانین زندگی کسب نموده‌ای را تبدیل به باورهای خود نمایی. یعنی اگر می خواهی دلیل این مشکل را بیابی، باید از خودت سوال کنی که اگر مدتی است روی باورهایم کار کرده ام، دقیقا چه کاری انجام داده ام؟
چه باورهایی را ساخته ام؟
چه باورهای مخربی را در خود از بین برده ام و چگونه این کار را انجام داده ام و نیز چه قدمهایی را برای تغییر اوضاع ام برداشته ام؟
نگرشم به اتفاقات زندگی‌ام چقدر عوض شده؟
به محض برخورد با یک مسئله و تضاد چقدر به هم می‌ریزم؟
چقدر برای تغییر نتایج‌، به دنبال تغییر باورهایم هستم و چقدر روی تغییر عواملی غیر از باورهایم متمرکز شده‌ام؟
چقدر مقصر مسائلم را دیگران می‌دانم که چقدر مسئولیت باورهایم را می‌پذیریم و برای تغییرشان متعهدم؟
چقدر می‌توانم رابطه‌ای معنادار میان کانون توجه‌ام‌، ورودی‌های ذهنم و اتفاقاتی که در زندگی‌ام رخ می‌دهد بیابم و تا چه حد این موضوع را اصل می‌دانم؟
چقدر در نگرانی‌هایم کمتر شده و چقدر به واسطه درک قوانین زندگی‌، توکل و آرامش‌ام بیشتر شده؟
و چقدر ایده‌های الهام شده‌ام را جدی ‌می‌گیرم و برای اجرایشان قدم بر‌می‌دارم؟
زیرا وقتی روی باورهایت کار می کنی، وقتی بذر باورهای قدرتمندکننده در شما شکل می‌گیرد‌، به اندازه‌ای که آن بذر رشد را شروع می‌کند‌، نشانه‌های آن رشد در زندگی‌ات هم آشکار می‌شود. به شکل الهام یک ایده و راهکاری که جدی گرفتن و دنبال کردن آن‌، نتایجی را وارد زندگی‌ات می‌کند که قبلاً نبوده است.
اما اگر آن ایده ها را نادیده بگیری، اگر آنچه می آموزی را در رفتارت جاری نسازی‌، تغییری هم نباید رخ دهد. زیرا اگر رخ دهد یعنی عجیب است.
زیرا کار شما این است که همزمان که روی باورهای تان کار می کنی، هم زمان که آن باورهای قدرتمند کننده و ثروت آفرین را می سازی، همزمان که ورودی‌های ذهنت را کنترل می‌کنی‌، باید به نداهایی هم که دریافت می‌کنی‌، عمل شود.
ثالثاً:
اگر آن تغییر بسیار وسیعی که به دنبالش هستی هنوز رخ نداده، معنایش این است که هنوز تغییر بسیار عمده ای در باورهایت ایجاد نشده است.
واژ‌‌ه‌هایی مثل تغییر وسیع‌، نتیجه بزرگ‌، ثروت بسیار زیاد و … نشانه فاصله فرکانسی تو با آن نتایج بزرگ است. نشانه فاصله تو با مداری است که آن نتایج بسیار بزرگ در آن قرار دارند و نشانه‌ی این است که هنوز باورهایت به اندازه آن نتایج رشد نکرده و با آن نتایج هم‌مدار نشده است. زیرا نشانه‌ی واضح هم‌مداری این است که داشتن آن نتایج آنقدر بدیهی می‌شود که دیگر وسیع‌ و عظیم به نظر نمی‌آید. مثل همین نتایجی که الان داری و برایت بدیهی به نظر می‌رسد در حالیکه قبلاً داشتنش برایت یک خواسته و آرزو بود.
قانون این است که شما همیشه در مداری همجنس با باورهایت قرار می‌گیری و در آن مدار‌، اتفاقات و شرایطی همجنس با باورهایت را تجربه می‌کنی.
شما به اندازه باورهایی که می سازی، هدایت خداوند را به شکل ایده، نعمت، فرصت و برکت وارد ندگی‌ات می کنی. یعنی تا زمانی که آن باورهای قدرتمند کننده ایجاد نشوند، به مدار آن خواسته‌ها راهی نداری‌. در نتیجه هیچ اتفاق جدیدی در زندگی ات رخ نخواهد داد و البته ایجاد این باورها قدم به قدم رخ می دهد و هر بار باورت قوی تر می شود و هر بار نتایج ات بهتر از قبل می شود.
اما اگر نخواهی این مسیر را طی کنی و بخواهی با همان روش قبلی‌، همان باورهای قبلی، همان کانون توجه قبلی‌، همان نگرانی ها، ترس ها و اظطراب های قبلی ادامه دهی، یعنی همان فرکانس های قبلی را ارسال می کنی.
پس طبق اصلی که در ابتدا یادآور شدم‌، منطقی است که منتظر همان نتایج قبلی هم باشی.
طبق این اصل، اگر می‌خواهی نتیجه تغییر کند، باید فرکانس تغییر کند و اگر می‌خواهی فرکانس تغییر کند، باید باور تغییر کند.
در یک کلام اگر واقعاً یک راهکار اساسی می‌خواهی، تا یک بار برای همیشه به همه نگرانی‌ها در زندگی‌ات پایان دهی، راهش این است از ابتدا، پایه درست و حسابی برای زندگی‌ات بچینی.
زیرا اگر همه چیز را بصورت اساسی تغییر ندهی مانند این است که یک خانه گلنگی داشته باشی که همه جای آن با مشکل مواجه شده به این دلیل که پی آن نشست کرده، ترک خورده و دیگر هچ کارایی ندارد. اما شما مرتباً یک بار دیوارش را رنگ می‌کنی و چند روزی احساس می‌کنی بهتر شده اما باز دوباره یک ترک جدید روی دیوار می‌بینی، سپس سقف را تعمیر می‌کنی، بعد می‌بینی فقط برای مدتی اوضاع بهتر شد. سپس در ورودی را عوض می‌کنی و خلاصه هر بار یک قسمت را.
اما نهایتاً اینهمه تلاش، وقت، زمان، انرژی و هزینه‌ای که گذاشتی، نه تنها کمکی نکرده، نه تنها اوضاع امنیت و آسایش آن خانه بهتر نشده بلکه هر شب با نگرانی و ترس از اینکه فردا چه اتفاقی برای این خانه ممکن است بیفتد یا مبادا سقفش فرو ریخته و همه چیز را نابود کند، به خواب می‌روی.
موضوع اصلی درباره تجارب زندگی شما نیز، نیز مثل همین ماجرا است. نمی‌توانی بدون تغییر بنیادین باورهایت، تغییری مح ایجاد نمایی زیرا اتفاقات زندگی شما، بازتاب کامل و دقیق فرکانس های شماست و اساس فرکانس های شما باورهای شماست.
پس راهکار اساسی را در این باره با هم مرور می‌ کنیم:
اصل اول: پذیرش اصل و اساس جهان
اصل دوم: قانون تکامل
اولین عامل اساسی‌ای که افراد در پروسه تغییر باورها آنچنان که انتظار دارند به نتیجه نمی‌رسند این است که‌، هنوز اصل اساسی را که در ابتدای این پاسخ یادآور شدم‌، مثل وحی منزل نپذیرفته‌اند.
اگر به دنبال تغییری اساسی هستی‌، اول از همه باید به این موضوع ایمان بیاوری که: تمام اتفاقات زندگی‌ات بخاطر باورهایتان رخ داده و تنها راه علاج، تغییر باورهاست و هیچ راه دیگری وجود ندارد.
وقتی تمامی راه ها را بر روی خود می بندی و دیگر شکی و تردیدی باقی نمی‌گذاری که نکند یک عامل دیگر هم باشد، آنگاه تعهدی در شما ایجاد می شود برای یافتن آن ترمز ذهنی و آن باور محدودکننده و تبدیل آن به باور قدرتمندکننده.
یعنی متمرکز و متعهد شوی که شیوه‌ی نگرش‌ات‌، رفتارات، تمرکزات و احساس‌ات را منطبق بر آن آگاهی‌ای نمایی که تازه فهمیده‌ای و سپس از طریق بیشتر جاری ساختن آن در نقطه تمرکزت و رفتارت‌، هم جوانب بیشتری از آن آگاهی را بیشتر درک کنی و هم بذر آن باور را تغذیه نمایی و به این شکل هر روز نتایج را کمی بهتر کنی و با ایمان تا رسیدن به نتیجه نهایی به راهت ادامه دهی و هرگز نا امید یا تسلیم نشوی.
این کار نیاز به توانایی زیادی برای کنترل ذهن دارد و آسان نیست. زیرا اگر آسان بود‌، الان همه موفق بودند.
تغییر باور نیاز به ایجاد چنین تعهدی دارد. ضمن اینکه در کنار این تعهد‌، باید بدانی که درک تو از این آگاهی و ساختن باور از این آگاهی‌، به مرور صورت می‌گیرد و همیشه یک فاصله فرکانسی میان کل این آگاهی و آنچه که تو از آن به عنوان باور برداشت کرده‌ای‌، وجود دارد.
وقتی این تعهد را برای تغییر باور ایجاد نکنی و شیوه تغییر باور را درک نکنی‌، نمی توانی آنچه را درک نمایی که از استاد عباس منش درباره قوانین زندگی‌، نقش تغییر باورها و شیوه تغییر باورها‌ می‌شنوی. آنوقت درباره این موضوع دچار سوءتفاهم و سوءبرداشت می‌شوی.
به همین دلیل اندکی کار می کنی، تغییرات کوچکی به همان میزان هم ایجاد می‌شود. سپس آنچنان که باید ادامه نمی دهی. چون می خواهی با اولین قدم ، نتایج بزرگی رخ دهد.
یعنی آن قرار داد نوشته می شود، اما امضا نمی شود.
آن مشتری می آید اما چیزی نمی خرد.
فرد مورد علاقه ام را پیدا می کنم اما موضوع به ازدواج ختم نمی شود و …
شما نتوانسته‌ای مفهوم فرکانس را درک کنی و اصل اساسی جهان را که در ابتدای این متن یادآور شدم بپذیری‌. به همین دلیل می خواهی با اندک تلاشی معجزه رخ دهد و یک شبه تمام باورهایی که در طی سالیان ساخته شده، تغییرکند. به همین دلیل است که با چنین تردید هایی در ذهنت مواجه هستی و هنوز همان شیوه‌های و نگرش قبلی‌ات سکّان دار ذهنت است و می‌گوید :
“خوب! من باورم را تغییر می دهم اما اگر شغلم تغییر نکند که نمی شود؟
خوب! تا زمانیکه من یک حقوق مشخص دارم، چگونه فقط تغییر باور می تواند درآمد مرا افزایش دهد؟
خوب اگر من کاری برای افزایش مشتری انجام ندهم، تبلیغ نکنم و فقط روی باورهایم کار کنم، که امکان ندارد درآمدم زیاد شود؟
پس باید کاری هم انجام دهم!”
«باید کاری هم انجام دهم» همان نگرش قبلی است که حذف آن نیاز به جهادی اکبرتر از اینها دارد.
یعنی می خواهم بگویم همزمان که به اصطلاح روی باورهایت کار می کنی، تردیدهای تان هم با شماست و این تردیدها تعهد و تمرکز لازم برای تغییر باور را از شما می گیرد و ایمان تان را به این موضوع که‌، باورها عامل اصلی نتایج هستند، سست می کند و بعد نتیجه مشخص است. شما کنترل ذهن را ادامه نمی‌دهی‌، شما به این شیوه وفادار نمی‌مانی و شما مرتباً در حال رفت و برگشت به نگرش قبلی و اطلاعات فعلی هستی. در نتیجه باورهایت آنچنان که باید تغییر نمی‌کند.
لذا از آنجا که تغییر باور هنوز صورت نگرفته، نتیجه خاصی هم بوجود نیامده و از آنجا که به نظر خودت مدتی است روی باورت کار کرده و پاسخ دلخواهت را نگرفته‌ای و از آنجا که نجواهای ذهن که حاصل باورهای محدودکننده قبلی است‌، ریشه دارتر از این حرف‌هاست‌، شک هایت را به ادامه این شیوه دوباره بیشتر می‌کند. اینجاست که ذهن دوباره شما را برمی گرداند به روش قبلیِ خودش و همان باورهای محدود کننده قبلی.
همان روشی که می خواست با انجام یک کار فیزیکی مثل تغییر شغل و … درآمدش را افزایش دهد و دوباره همان مشکلات و ماجراهای قبلی را دارد و واقعا سردرگم می شوی.
اما موضوع این است که باور با اطلاعات فرق دارد. باور با دانسته فرق دارد. باورهای شما خودش را در رفتار و نگرش شما نشان می‌دهد. باورهای شما ابتدا به شکل رفتار و اقدام ظاهر می‌شود. یعنی به اندازه‌ای که قدرت می‌گیرند شما را به مسیر راهکارها و ایده‌هایی هدایت می‌کند که انجام‌شان‌، وضعیت را کمی بهتر می‌کند و سپس به میزان تعهد شما رشد می‌کند اما از جایی به بعد‌، آن رشد تصاعدی شروع می‌شود. اما رسیدن به آن نقطه یک جهاد ابراهیم گونه می‌طلبد.
هنوز تغییری اساسی در باورهایت رخ نداده‌، بلکه فقط یک سری اطلاعات کسب کرده ای که به نظرت اطلاعات قشنگ و لذت بخشی است. انگیزه بخش است و دانستنش خوب است.
اما در عمل از آنجا که آن ایمان به اصل که «تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء حاصل باورهای‌مان است»‌، ایجاد نشده‌، باورها را عامل اصلی نمی‌دانی تا بتوانی گفته ها و آموزش های استاد در آن فایلها را مانند وحی منزل بپذیری و هرگز در این مسیر هیچ شکی به خود راه ندهی و به دنبال تغییر اوضاع در عواملی بیرون از باورهایت نگردی.
ایمان و باور وقتی ساخته می شود، اول خود را در آرامشی که تجربه می کنی، نشان می دهد. هرچه به میزان بیشتری در آرامش ذهنی بمانی‌، یعنی آن باور قدرتمند کننده تر شده است.
یعنی اگر بدهی داری ، نگران نیستی و می توانی به نعمت های زندگی ات هر چند کوچک حتی سلامتی ات، بینانی ات و … توجه کنی و نگران نمی شوی ، یعنی ایمان شما به تغییر باورها، به اینکه من الان در حال کار کردن روی فرکانس هایم هستم، به اینکه فرکانس ها نتایجم را ایجاد می کنند و چون الان دارم فرکانس های مناسب را می فرستم پس به زودی نتایج دلخواه از راه می رسد
به زودی سر و کله اتفاقات خوب پیدا می شود و … موجب می شود که نگران نباشید
موجب می شود که به خود بگویید این اتفاقات کنونی حاصل فرکانس های نامناسب قبلی است و من از این به بعد باید منتظر چیزهای خوب باشم چون در حال ارسال فرکانس های خوب هستم
و اگر با اتفاق نامناسبی روبرو شدی،با خود می گویی: حتما این همان اتفاقی است که می خواهد مسیر زندگی ام را بهتر کند. زیرا ممکن است این اتفاق به ظاهر نامناسب باشد اما در خود برکتی به همراه داشته باشد
یعنی می خواهم بگویم اگر می خواهی باورهایت را به صورت بنیادین تغییر دهی، باید به نقش تغییر باورها، به قوانین کیهانی و در راس آن قانون فرکانس، ایمان بیاوری و آن را مثل وحی منزل بپذیری. این ایمان به نقش باورها، تعهدی در توایجاد می کند و باعث می شود اصلا تردیدی در این باره برایت ایجاد نشود. زیرا ایمان می‌آوری که اگر باورت را تغییر دهی، نتیجه حتما خودش را نشان می دهد. بنابراین با ایمان به این موضوع و بدون شک و تردید بر این کار مصمم تر می‌شوی.
بنابراین‌، تنها راه تغییر نتایج‌، تغییر باورهاست و من برای تغییر باورها‌، استادی شایسته‌تر از دوره روانشناسی ثروت۱ نمی‌شناسم.
بنابراین اول این پذیرش را در خود ایجاد کن که تمام اتفاقات زندگی من بدون استثناء حاصل باورهایم است. سپس با ایمان یک بار برای همیشه کمر همت را برای کار کردن مداوم روی باورهایت ببند و جهادی اکبر برای تغییر اساسی باورهایت به راه بیانداز.
ایمان دارم به محض اینکه باورهایت عوض شود، جهان شما را وارد مدار دیگری می‌کند که در آنجا اتفاقات، شرایط، آدم‌ها، ایده‌ها و راه کارهایی را ملاقات می‌کنی که سبب می‌شود قدم به قدم و مدار به مدار، خواسته های بیشتری را با لذت بیشتر، تجربه نمایی. آنهم از راه‌های بدیهی و طبیعی.
این کار جهان است. این روندی است که خداوند برای جهان آفریده است.
اما تغییر باور کاری نیست که یک شبه انجام شود. تغییر باورها تکامل می خواهد. باید کم کم باورهایت را بسازی و این مسیر را قدم به قدم برداری.
اصل دوم رعایت قانون تکامل و درک قانون تکامل است:
یکی از مهم ترین عواملی که موجب می‌شود افراد در طی مسیر شور و شوق اولیه را نداشته باشند و احتمالا کاری که آغاز نموده‌اند یا ایده‌ای که به واسطه همان میزان تغییر باور به آنها الهام شده را ادامه ندهند و حتی علائق‌شان را نیمه کاره رها کنند و سپس ناامید و سرخورده شوند، این است که آنها از همان ابتدا به دنبال این هستند که یک شبه ره صدساله را بروند.
نادیده گرفتن قانون تکامل موجب می‌شود‌، راه تغییر باورها را درک نکنی. در نتیجه به محض اینکه آگاهی ای از قوانین دریافت می‌کنی، فکر می‌کنی دیگر کار تمام شده و باورهایت تغییر کرده و حالا دیگر آن نتایج بزرگ هم باید وارد زندگی ات شود.
در نتیجه نمی‌توانی نتایج کوچک را ببینی و از وجودشان لذت ببری و به واسطه این لذت به مسیر رشد بیشتر هدایت شوی که با برداشتن اولین قدم ها ایجاد شده است. این موضوع خطرناک است و آدم را خیلی راحت از مسیر صحیح گمراه می‌کند.
همین حالا اگر نگاهی به زندگی ات بیندازی، قطعا آن نتایج کوچک را خواهی دید. اما از آنجا که نمی خواهی تکامل ات را طی کنی و فکر می‌کنی ذهنت محدود خیلی سریع تغییر می‌کند‌، انتظار داری خیلی سریع نتایج بزرگ برایت رخ دهد. در نتیجه وقتی آن نتایج کوچک را با آن خواسته های بزرگ مقایسه می کنی، نه تنها از ورود آنها به زندگی ات شاد نمی شوی، بلکه عصبانی هم می شوی.
در نتیجه به محض برداشتن اولین قدم و ندیدن آن نتیجه بزرگ، به جای آنکه آن نتایج کوچک را ببینی و تایید کنی و قدم بعدی را برداری، دوباره از این شاخه به آن شاخه می‌پری. مثل فردی که تبری به دست گرفته تا درختی کهنسال و قطور را قطع کند.
اما با تبر کوچکش هر بار به نقطه‌ی از درخت ضربه‌ای وارد می‌کند و قطعا نتیجه هم معلوم است.
این از این شاخه به آن شاخه پریدن‌ها که نتیجه عدم پذیرش اصل و اساس جهان است‌، یعنی همانکه قطعاً تمام اتفاقات زندگی‌ات نتیجه باورهایت است و لا غیر‌ و عدم درک این موضوع که‌، تغییر باورها تکامل می‌خواهد و نتایج و تغییر باورها به مرور همراه با هم رشد می‌کنند‌، موجب می‌شود مسیری را تا انتها طی ننمایی و نتیجه دلخواهت را نیز دریافت ننمایی. در نهایت هم به خودت می گویی:
قانون برای من جواب نداد.
من که باورها را ساختم. منکه به دنبال علاقه ام رفته‌ام. پس چرا اتفاقی رخ نداد؟
البته منظورم خرده گرفتن بر شما نیست. ذات انسان عجول است. این کار شیطان است که به محض اینکه با اندکی کار کردن روی ذهن‌مان، الهامی از خدا دریافت می کنیم، بخواهد با عجله هایش ما را گمراه کند تا آن الهام را جدی نگیریم یا نیمه کاره رهایش کنیم.
همانگونه که خداوند هم در قرآن می فرماید:
«نبوده به پیامبری وحی کنیم و شیطان کلام خودش را وارد کلام الله نکند. اما ما کلام خدا را بالا آورده و کلام شیطان را پایین می آوریم…»
اما تنها زمانی می‌توانی هدایت خداوند را در مسیر دریافت کنی، وقتی می توانی کلام خداوند را مرتبا بالا نگه داری که‌، با قوانینش هماهنگ شوی و نخواهی قوانین خداوند را دور بزنی.
هماهنگ شدن با قوانین یعنی درک همان اصلی که ابتدای کلامم اول به خودم و سپس به شما یادآور شدم. هماهنگ شدن با قوانین یعنی‌، بخواهی قدم به قدم و آرام به آرام تکامل ات را طی نمایی.
دوست عزیز، یادت باشد که فاصله میان تو و خواسته ات، با برداشتن یک قدم پر نمی شود. بلکه قدم هایی است که باید برداری و با برداشتن هر قدم، باورت بهتر، عزت نفس ات بیشتر و نتیجه ای به همان میزان بالاتر‌، رخ می دهد و سپس قدم بعدی به تناست باورهایی که ساخته می‌شود و ایمان‌، انگیزه و اشتیاقی که جهان از تو می‌بیند‌، به تو گفته می شود.
هرچه در این مسیر بیشتر پیش می روی، یعنی مرتبا نتایج هرچند کوچک را تایید و رابطه میان باورهای جدید و نتایج جدیدت را پیدا و قانون را تایید می کنی، باورهای قدرتمند کننده تری می سازی که موجب میشود نتایج ات بزرگتر شود. سپس آن نتایج دوباره اعتماد به نفس و ایمانت را برای برداشتن قدم بعدی، بیشتر می کند و این مسیر همچنان ادامه دارد.
تا جایی که مرتباً با اشتیاق در این مسیر حرکت می کنی و به خودت که می آیی‌، می بینی نه تنها با خواسته هایت زندگی می کنی، بلکه از تمام این مسیر نیز لذت برده ای. به این دلیل که نخواستی یک شبه اتفاقات رخ دهد‌، بلکه خواستی از مسیرت لذت ببری.
به این دلیل که با دیگران مسابقه نگذاشیتی و نمی خواستی خودت را به آنها ثابت کنی. بلکه فقط می خواستی در مسیر علائقت باشی و با تجربه آنها و اجرای ایده هایت، خودت را تجربه کنی و از مسیرت لذت ببری.
دلیل اینکه در دوره جهان بینی توحیدی، استاد عباس منش موضوعات مثل «قانون تکامل» و چگونگی برداشتن اولین قدم‌ها و سپس ادامه این مسیر را ساعت ها توضیح می دهد، این است که این موضوع مثل پی یک ساختمان است و سه جلسه اول دوره جهان بینی توحیدی، می‌تواند پی مستحکمی برای ساختمان زندگی شما بسازد که ساختمان تجربه زندگی شما را تا هر جا که بخواهی بالا ببرد و رشد دهد.
بنابراین هرچه این جلسات را جدی تر بگیری و بر اجرایشان متعهدتر باشی، این پی مستحکم تر می شود. این بنا آنقدر قوی می شود که هیچ زلزله ای نمی تواند ویرانش کند و در یک کلام موجب تثبیت نتایج تان می شود. زیرا موجب تثبیت باورهای تان می شود
و شما را وارد مسیر موفقیت پایدار می کند.
موفقتیت که یک شبه کسب نمی شود که یک شبه هم بخواهد از بین برود‌، بلکه قدم به قدم، باور به باور، ساخته می شود و مدار به مدار طی می شود و وقتی به این شکل پیش بروی و این بنا را اینقدر اصولی بسازی‌، محال است اوضاع هر روز بهتر نشود. محال است اوضاع به قبل برگردد و محال است به مدارهای پایین‌تر دسترسی داشته باشی.
قطعا پیشنهاد من به شما استفاده از دوره جهان بینی توحیدی را در کنار دوره روانشناسی ثروت۱ دارم. به عنوان فردی که تا کنون از همه دوره های استاد استفاده و به نتایج بی نظیری در زندگی ام رسیده ام، اما اعتراف می کنم که این ۳ جلسه از دوره جهان بینی توحیدی، انقلابی در من ایجاد کرد که تا کنون چنین حالی نداشته ام. تا کنون به چنین درکی از قوانین نرسیده ام. انگار که به تازگی این قوانین را شنیده باشم.
این سه جلسه واقعا مرا به معنای واقعی کلمه بیدار کرد. گویی قبلا خواب بوده باشم و مطمئنم که نتایجم هم به همان میزان، قطعا بیشتر خواهد شد. زیرا به اندازه ای که می توانم این قوانین را هر لحظه به خودم یادآور شوم و با این یادآوری، شیطان ذهنم را خاموش و قلبم را بیدار کنم، هدایت خداوند را دریافت و به همان اندازه برکت او را وارد زندگی ام می نمایم.
به نظرم همین ۳ جلسه، دستاویز محکمی است برای اینکه به آن تکیه کنم و با تکیه بر آن آگاهی، از لحظه لحظه مسیرم لذت ببرم.
به شما و هر فردی که می خواهد احساس کنترل اتفاقات زندگی اش را داشته باشد و می خواهد مسیر پیمودن خواسته هایش، مسیری همراه با آرامش و لذت باشد، مسیری که مرتباً هدایت خداوند را در آن احساس کند، پیشنهاد می‌کنم با این دوره همراه شود و خودش را بیش از این از نعمت‌ها و برکت‌هایی که برایش مسخر شده‌، بی‌بهره نکند.
وقتی این کار را انجام بدهی و این نگاه را شیوه زندگی‌ات نمایی‌، نتایجی دریافت می‌کنی که موجب می‌شود با من هم عقیده بشوی. به گونه‌ای که به خودت می‌گویی : من تا کنون اصلا قوانین را نمی دانسته‌ام.
این دوره واقعا یک مکمل عالی برای دوره روانشناسی ثروت۱ و هر دوره دیگری از استاد عباس منش است.
گروه تحقیقاتی عباس‌منش


5 سال پیش

سلام من امروز این مقاله رو خوندم چقدر عالی بود بی نظیر بود نمیدونم این مقالات را دقیقا چه مینویسه خود استاد یا گروهش. تا اسم ببرم و ازش تشکر کنم بهرحال از نویسنده واقعا ممنونم چقدر خوب این قوانین را درک کرده. خوش بحااش

نمایش:  به ترتیب تاریخ   |  به ترتیب امتیاز   
16

سلام به استادعزیزودوستان گرامی.
از محالاته طبق قانون عمل کنی واصول وقواعدی که استاد میگن رو رعایت کنی وباورهاتو تغییر داده باشی ولی نتایج زندگیت تغییر نکرده باشه.
ما به مسائل های زندگیمون کلی نگاه می‌کنیم وخیلی سطحی اونا رو تغییر دادیم که نتایجی که دنبالش هستیم رو‌نگرفتیم.
در درون هر کدوم از باورهامون به قدری ترمزها وپاشنه آشیلها ومقاومتها وجود دارن که هنوز نتونستیم با ذهنمون کنترلشون کنیم .
بهتره هر باوری که ب نظر خودمون تغییرش دادیم رو خیلی با دقت تو عملکردهامون بررسی کنیم تا ببینیم آیا واقعن عیننی که استاد گفته عمل کردیم ؟!
اگه فکر میکنیم تمام‌تلاشمون رو‌کردیم ، بایک نشانه مشخص میشه که در مسیر درست هستیم یانه ؟!
نگاه به احساستون بندازید ،آیا احساس خوبی دارید؟اگربله به همین مسیر ادامه بدید ومنتظر اتفاقات خوب باشید.
ولی اگر پاسخ شما منفیه،ینی احساستون خوب نیست پس اتفاق خاصی هم رخ نمیده.
حسهایی مثل نگرانی ،ترس،پریشان حالی واسترس ،تحمل کردن وعجله کردن ،سرزنش واحساس گناه و….همه وهمه نشانه ی بودن در احساس بد هستش .
پس با توجه به چنین احساسات منفی ،هر چند آگاهی های زیادی داشته باشیم ، باید باورهامون خوب کار نکنن.
نمیشه توقع دیگه ای داشت.
باورهای ما یه شبه بوجود نیمومدن که خیلی زود هم از بین برن.
منتهی ما باتغییرات فرکانسی ، بوجود اومدن اتفاقات منفی رو کنترل میکنیم تا آرام آرام افکارهای جدیدمون،باتکرار زیاد، بشن باورهامون تا باورهای خوب،احساسمونو خوب کنه واحساس خوب  اتفاقات خوب راخلق بکنه .
اینو مطمئن باشید زمانی که باور شما درست کار کنه ،حتمن اتفاقات خوب برای شما بوجود میاد.
اگه چیزی عایدتون نشده واتفاق خاصی نیفتاده به خاطر اینه که هنوز خیلی جای کار دارید.باید برید وخودتون با دقت همه ی افکاروعملکردهاتون رو بررسی کنید.
زاویه نگاهتون رو به قضایا تغییر بدید تا احساستون از منفی بودن در بیاد.
تمام قوانین های استاد رو لیست کن ،ببین هر کدوم رو چقدر درست انجام دادی ؟
اون‌موقع متوجه ی اشتباهات ریزی که ترمزهایی برات بوجود اووردن رو میفمهی .
مثل تمرکز به زیبایی ها.
تمرکز روی خودت.
سپاسگزاری به خاطر داشته هاولذت بردن از داشته ها.
در لحظه زندگی کردن.
اعراض کردن.
پذیرفتن اتفاقات روزمره .
اعتماد وتوکل وایمان به خدا.
با هدایت خداوند پیش رفتن.
کنترل نجواها ودادن ورودیهای مناسب به ذهن.
تجسمات با احساس خوب.
پیدا کردن ترمزها وشکستن مقاومتها.
شناخت خودت ودیدن ارزشها وتوانمندیهات .
باور فراوانی در هر زمینه .
صحبت نکردن در مورد ناخواسته ها.
توجه وتمرکزت به خواسته ها.
حساس نبودن ونجنگیدن .بلکه رها کردن وسپردن به خدا.
کانون توجه .
برنامه ریزی روزانه .
وخیلی از موارد دیگه ….
در کل نگه داشتن احساس خوب در هر لحظه وبا بوجود اومدن هر پیشامدی!هر پیشامدی.
آیا همگی رو درست انجام دادی ؟


16

سلام به استاد عباسمنش و مریم عزیزم انشالله که انرژیتون در بالاترین سطح ممکن باشه………و در حال بهتر شدن و آپدیت شدن

استاد راستش من از ۱۳ ۱۴ سالگی با شما آشنام یعنی ی شبی که داشتم دعوا میکردم با مامانم دعوا که نه ولی غر…اصفهان خونه ی بابابزرگم هم بودیم رفتم طبقه پایین به حساب که با خالم درد و دل کنم که بهم پول نمیدن من چرا همش باید حالم بده بشه چرا نمیتونم مثل بقیه که دخترن برم بیرون و همش باید بهم گیر بدن که تو دختریو فلان……خالم بهم گفتش که دوستم ی چنتا فایل بهم داده من گوش دادم خوشم اومد و دوست داشتم اگه توهم میخوای بیا …بهش گفتم چیا هستن و اینا دیگه شرووووووووووع….داستان من با شما شروع شد از توی اون سن تا الان از اونموقعه با شما آشنام طی این چند سال چرخ هم میخورم توی سایت اما از دیروز یعنی ۱۲/۱۰/۱۴۰۱ عضو سایت شدم ..که بماند به یادگاررررر و خیلللللللللللللی هم خوشحالم
و خوشحالتر از اینکه توی این سن توی سن ۱۶ تصمیم گرفتم همه چیز بر عهده ی خودم باشه و توی سن ۲۰ ۲۱ اینا مثل شاگردتون آقاعرشیا موفق باشم:) با برنامه های کاملا متفاوت..‌…
استاد از اون موقعه ای ک فایلهای شمارو گوش میدم خیلی سد ها از توی مغزم پوکونده شده انصافا چون سنمم کم بود هنوز خیلییییییییی نسبت ب کسایی که ۲۵ ۳۰ ۴۰ سالگی شروع میکنن ریشه ای نشده بود چون الگوهای پولدار و ثروتمندم تو مخم بود از اینور و اونور که ثروتمندن و …دوستام تعریف میکردن و اینا
بعد بابام می‌گفت تو حتی دیدگاهت عوض شده از بس ب حرفای این استادا و نمی‌دونم عباسمنش و عرشیانفر و اینا گوش میدی و من هیچی نمیکنمهنوزم هیچی نمیگم چون اصلا مهم نیسسسسسسسستتتتتتت…………..
من اینم بگم اخلاقم اصلا جالب نبود با خانوادم و دوستام ضربه خوردم که البته آینه ای از رفتار خودم بود با خودم….ولی بالاخره ضربه رو خوردم شدید روحی…
حالا می‌خوام صدم رو بزارم برای پیشرفت/رشد/توسعه/جوانه زدن/ و خصوصا اخلاق خوبم که واقعا دوست دارم اخلاق خوبی داشته باشم
خیلیا رو خط زدم که البته از اون موقعه ای ک دارم رو خودم کار میکنم کمی و می‌نویسم رو برگه و اینا…..اصلا به خودی خود رفتن همشون الان فقط ی دوست دارم که تو راه برگشت مدرسه میرم باهاش خونه که اینم بگم کلاس یازدهمم

بهم گفته شده حالا که تو راحت نیستی خونه ی خودتون برو تو پذیرایی خونه بابابزرگت بشین هم به خودت برس هم به افکارت برس هم درستو بخون اما از اونجایی ک بازم اونجا حرف منفی هست موندم….اما میگم من ک توی پذیرایی ام کاری به کسی ندارم کسی ام کاری ب کارم نداره…….
واینم بگم من دوسه سال پیش گریه میکردم بابت چهرم ام الآنم انچنااااان اوکی نیستم اما بهترم خدارو شکر

دوست دارم مستقل باشم سن مهم نیست اما دوست دارم مستقل باشم نمی‌خوام همه بهم بگن چیکار کن/چیکار نکن برو اینور نرو اونور حق نداری کاری که ما دوست نداریمو انجام بدی دوست دارم خودم باشم و خودم و خودم و خودم……..وقتی تمرکزمو بردم روی ثروت هم به لطف دانای مهربونم شب یلدا بابابزرگم زنگ زد خوش و بش گفتش که ۵۰۰ میزنم به کارتت زد به کارتم رفتم کفش خریدم 580
510 تومن هم برام سهام اومده که باید برم خرجش کنم خخخ
این متن تلفیقی بود از خواسته هام و نتایج عالی در سطح خودم و درگیری‌هایی ک ندارم دیگه یا کمتر شدن….
بازم میام مینویسممممممممممممممممممممممممممم
دوست دارم انقدرررررررررررر رو خودم کار کنم انقققققققققققققققققدر رو خودم کار کنم تا چسب بزنم در دهن همه ی اونایی که میگن تو دختری!!!!!!!!!!!!!!!!! نمیشه
تو دختتترررررررری!!!!!!!! بمون تا ی خواستگار بیاد برات ببرت خرجتو بده…و زندگیتو جور کنه من دیگه نمیزارم
خیلی دلم پره انگار ولی اینو خطاب به همه ی دخترا هم میگم
شاد باشید رو خودمون کار کنیم بسازیم همه چیزو

میاد اون روزا………………



1

2 سال پیش

سلام صبا سعادت عزیز

سلام به همه ی دوستان هم فرکانسی

سلام به استاد عزیز ومریم بانو

صبا جان چقدر عالی به یه ترمز مخفی من اشاره کردی

که اینه شوهر کنیم واز طریق شوهر بلکم خرجمون در بیاد

شوهر کنیم تا وسایل دلخواهمون رو بخریم

میبینی فلانی از وقتی شوهر کرده چه سر و لباسی داره میبینی هر روز با پول شوهرش می‌ره خرید

یا باور اینکه بچه تا همین جاشم من هرجا رو میدم

تو نمیتونی حتی دماغتم بکشی بالا

‌ولی دوست عزیزم همین طور که ما هیچ کار نمی‌کنیم. در کودکی حتی هنگام 20یا30سالگلی

اگه واقعاً ایمان داشته باشیم که خدا بی نهایت ،ودر هر زمان ،ودر هر مکان ،ودر هر موقعیتی، رزق و روزی بی حساب به ما میده و کار هامون خیلی عالی انجام می پذیرد ، از طریق بی نهایت دستان خداوند .آن وقت است که ایمان و باور قوی جای گزین تمام دلهره ها و گریه زاری هایمان می شود .

پس به راهی که انتخاب کردی ایمان بیاور تو با ارزشی ومی توانی حتی بدون حمایت خانواده به ثروت و دستاورد های دلخواهت برسی

همه ی ما در این مسیر موفقیت رشد کنیم وثروت و شادی و سلامتی همیشه در کنار ما باشند هر جا بریم اینا خودشون دنبالمون بیا ،نه که ما با التماس و زور به سمت ثروت بریم

15

سلام به خانم شایسته عزیز
وقتی آین متن رو میخوندم اون رو مثل یه شاه کلید میدونستم که باید همیشه به گردنم باشه ، که باید همیشه ملکه ذهنم باشه چون این شاه کلید کلیدی هست که همه در های ذهنمان را باز می‌کند پاسخ سوالات بنیادی را می‌دهد این متن و جملات پی و اساس دیگر جملات بود انگار .
به خودم قول دادم هر روز این متن را به خودم یادآور شوم .
اما آن جایی که گفتید اولین اصل این هست که بپذیریم خودمان تک تک ثانیه های زندگی مان را رقم میزنیم . من یه دلیل منطقی برای پذیرش این اصل در ذهنم کاشتم که مانع از انکار این اصل شود .
این بذر این بود [[اگر من دیگران را عامل بالا و پایین های زندگی ام بدانم به من قدرت می دهد >>>>یا این که خودم عامل اصلی هستم .

اگر من به دیگران قدرت بدهم برای من مفید هست و باعث رشدم می‌شود >>>>>یا این که خودم همه قدرت را برای تغییر به دست دارم
.
اگر ما با این جملات منطقی ،ذهن خود را در برابر اصل اول (که خود اتفاقات را رقم میزنیم) قانع کنیم پذیرش این اصل برایمان آسان تر میشود
اما یادمان باشد که ذهن همیشه به دنبال راه فرار است و می‌خواهد هر چقدر هم حرف ها منطقی باشد آن ها را دور بزند میدانم احساس بهتری به ما می‌دهد این که دیگران را مقصر اشتباهات و اتفاق های بد زندگی مان بدانیم اما
دیگران را مقصر اشتباهات دانستن مساویست با این که ،یعنی ما هیچ قدرتی در برابر اتفاق های خوب هم نداریم و نمی‌توانیم خودمان آن ها را رقم بزنیم….


15

سلام، وقت همگی دوستان بخیر
بنده تمام نظرهای این مقاله فوق العاده رو مطالعه کردم که یکی از نظرات دوستمون محمدی که در مورد اصل این موضوع که اول باید باورکردنی رو باور کنیم، و خیلی موضوع آسای هست که تا وقتب نپذیریم که ما خودمان شرایط رو برای خود ایجاد میکنیم، نمیت. نیم بیاییم روی جملات تاکیدی و باورسازی کار کنیم.

راهکاری که دوستم. ن داده بودن، راهکار به ظاهر کاملی بود، ولی یک موردی هست که بهش اشاره نشده، بنده اینجا این مورد رو برای شما باز میکنم تا به آگاهی بیشتری از خودتون برسید و بدونید که اصلا باور کردن رو چطوری باور کنیم.

دوستان استاد عباس منش توی فایلهای رایگان و محصولاتشون از مثال زندگی خودش استفاده میکنه و در جایی از گفته های ایشان که می‌گوید، تنها راه آموزش و یادگیری مثال زدن است، یعنی؟
یعنی وقتی شما مثالی برای شخصی میزنی، اون شخص خودش رو توی موقعیت اون مثال قرار میده و اگر درمورد قوانین صحبت میشه و مثال در راستای ا. ن قانون هست، اون شخص براحتی با مثال قانون رو درک می کنه.

حالا قانون اول مقاله اینکه اصل و آسا جهان هستی که میگه، زندگی ما با باورهامون خلق میشه رو باور کنیم،
شما چجوری میخای این باور رو باور کنی؟
چه جوری میخای بفهمی که خودت خالق هستی؟
چجوری میخای بپذیری که خودت میتونی ثروت و معنویت بدست بیاری؟
چجوری میخای بپذیری که خو ت میتونی شرایط زندگیت رو تغییر بدی؟
با باور کردن این که فقط خودت خالق هستی.
و چجوری باور کنیم خالق هستیم؟

در ادامه، بهتر درک می کنید چجوری باور کنیم.
وقتی استاد از اتفاقات زندگی خودش مثال میاره و میگه من مثلا اونجا اینجوری فکر کردم و باور کردم و این اتفاق افتاد داره کلید دست ما میده که آقا اتفاقات گذشته شما کلید باور کردن، خالق بودن زندگیت هست،

شاید بعضی دوستان بگن خوب ممکنه مثال از اتفاقات ناخوشایند باشه و نشه باور کرد، ولی در جواب باید گفت که اتفاقا، شرایط ناخواسته ارو خیلی بهتر میشه مثال زد، چ. ن با احساس بسیار بدی ا. ن شرایط رو خلق کردی و وقتی مثال میزنی، میفهمی که دیگه اون جور و اون احساس رو نداشته باشی و تازه میفهمی که خو ت خالق اگن شرایط بودی،
چه چیزی از این مهمتر که بفهمی از گذشته تا الامت رو خودت ساختی،. با چی؟
با مثال از اتفاقات شرایط خودت که ساختیش.
(به قول استاد میگه، تنها راه آموزش و یادگیری فقط مثال زدن هست)

خوب وقتی یه خواسته ای رو چه مثبت و چه منفی وقتی میفهمی که با چه فکری، باوری، احساس، ا. ن خواسته را خلق کردی، دیگه بشکن میزنی، میگی ببین، بعد از این اینجوری می‌سازم و اتفاقا وقتی مثال‌های زیادی از خودت مینویسی و بهش فکر میکنی که چطوری خلق شده، و میفهمی که چجوری خلق کردی، اشتیاق برای باور ساختم چندین برابر میشه، و با ذوق و شوق دوست داری جمله تاکیدی برای خو ت بسازی، با خو ت حرف بزنی و بسینی با قدرت بنویسی که چی میخای.

یه نکته، نوشتن و صحبت کردن قدرتمندترین روش برای تمرین کردن هست، چرا، چون ن. شتن تمام حواس شما رو درگیر میکنه، موقع نوشان، داری به آ. ن ن. شته فکر میکنی،. در موردش با خو ت حرف میزنی، در موردش تجسم میکنی و همزمان گوش دلت داره به. زمزمه های درونیت گوش میده، یعنی اصلا نمیذاره که به چیز دیگه ای فکر کنی، پس با قدرت بساز، با قدرت بساز، خودت، خالق قدرتمندی هستی.

خوب تا اینجا شد
مثال زدن از شرایط خودت که خلقش کردی
و نوشتن مثال ها برای درک بیشتر قانون
و فکر کردن به اینکه با چه باور و فکر و احساس و تصمیمی این خواسته برات خلق شده.

کل فرایند، ایجاد اشتیاق برای ساختن باور از این سه تمرین میگذره، ولی با تکامل بهتر و بهتر میشه، و عجله ای نباید، کرد که عجله کنید و بخ. اخید زودتر به نتیجه برسید، دوباره مثل کش پرت میشید سر خط.

مواظب پرت شدن باشید که خطرناکه.

خیلی خوشحال شدم تونستم درک خودم رو از اصل ا. ل بگم و امید ارو در مورد اصل دوم هم بتونم براتون بنویسم که چجوری میشه تکامل رو درک کرد و نتیجه خارق العا ه ای ازش گرفت، که بحث خیلی خیلی شیرینی هست بحث تکامل، ولی باید از دیدگاه‌های متفاوتی بهش نگاه کنیم تا بیشتر درک کنیم.

مطالبی از زبان خدای من.
در پناه خدا.


15

به نام خداوند هدایتگرم
سلام و عرض ادب خدمت رفقای عباسمنشی و خانم شایسته جون
تحسینتون می کنم که اینقدر خوب قانون رو فهمیدید و بهتون تبریک میگم و آرزومه که من هم قوانین رو بفهمم و درک کنم و عمل کنم
واقعا اگه این رو بپذیریم که اتفاقات حاصل فرکانس ها ی منه خیلی چیزا حل میشه
کدورت ها، نگرانی ها، ترس ها، غم ها و …
من الان مدام کانون توجه ام رو کنترل می کنم و به خودم یادآوری می کنم که چه چیزی رو داری خلق می کنی؟؟
وقتی اتفاق ناخوشایندی( به ظاهر) می افته به خودم میگم قراره یه ورژن بهتر از خودم بسازم این اتفاق قراره مسیر بهتری و مستقیمتری رو بهم نشون بده
چون ایمان دارم که تو مسیر بهم گفته میشه
پس آرامش دارم و نگران نیستم
از خدا هدایت قابل فهم می خوام و واقعا هم هدایتش رو می فهمم و بعد میگم جان جانانم ممنون سمعا و و طاعتا و تسلیم میشم
همین آرامش دنیا می ارزه
به خودم میگم تو مدار هستم عجله نکن تکاملت رو طی کن
میگم وضعیت الانم حاصل فرکانس های قبل منه و اتفاق های خوب در راهه و خیلی خوشحالم و حس خیلی خوب و نابی دارم
سعی می کنم روی خودم و روی هیچ کس حساب نکنم و متکی باشم به هدایت عشقم، جانانم، خدای هدایتگرم و چقدر خوب هدایت می کنه
معتقدم خدا با بی نهایت دستش از بی نهایت راه نعمت هاش رو وارد زندگیم می کنه و من با ذهن محدودم جلوی دستان خدا رو نمی بندم
دیگه به خدا احساسی نگاه نمی کنم خدا یه سیستمه که قوانین ثابتی داره و براش پیامبر و غیر پیامبر فرق نمی کنه فرکانس خوب بدی اتفاق های خوبی نصیبت میشه و اگر بد بدی بد
اونجایی که میگفتین کار کردن روی باور ها ، شما رو به نتایج کوچیک میرسونه و از اونجایی که این نتایج همون خواسته هایی هست که یه روز آرزوشو داشتین و امروز براتون بدیهی شده به این دلیل شما نمیتونین ببینیدش یا مقایسه میکنید با نتایج بزرگتر و عصبانی یا نا امید میشید …
به زندگی خودم که نگاه کردم دیدم من همین جایگاهی که دارم واقعا یه روزی آرزوشو داشتم..
، یه روزی دوست داشتم که درآمد برای خودم داشته باشه ، این درآمدی که امروز دارم یه روزی آرزوم بود و حالا احساس حرص و حال بدی بهم دست میده که بیشتر از این در نمیارم چون برام بدیهی شده …
قبلا خودم به تنهایی از پس مخارج زندگیم بر نمی اومدم بلکه چیز هایی که میخوام رو از اینترنت سفارش میدم و درب منزل تحویل میگیرم …
امروز با آدم های خوشتیپ تر و ثروت مند تر میگردم و باهاشون صحبت میکنم …
با اعتماد به نفس بیشتری تو محل کارم حاضر میشم و توانایی ام در کنترل ذهن بیشتر شده و هر صحنه ای رو نگاه نمیکنم و هر مطلبی رو نمیخونم در مورد هر موضوعی بحث نمیکنم و با هر آدمی نمیگردمم..
همین ها نتیجه تغییر باور های منه … امروز آرامش بیشتری دارم و احساسم خوبم بیشتر شده …
قبلا باخوندن باور های مثبت شاید ۱۰ دقیقه به احساس خوب میرسیدم امروز شده یکساعت قبلنا در هفته ۴ روز حالم بد بود الان هر روز صبح حالم فوق العاده عالیه و از ظهر به بعد یه خورده حالم گرفته میشه.
قبلنا یه نفر بر خلاف خواسته من عمل میکرد یا باهام مخالفت می‌کرد باهاش بحث میکردم و دعوامون میشد الان با حوصله به حرفاش گوش میدم و با آرامش بهش توضیح میدم و تفاوت هارو درک میکنم و بهش اجازه میدم هر جوری دوست داره فکر کنه.
قبلنا با ترس و خشم از حقم دفاع می‌کردم و استرس داشتم از اینکه نکنه حقم ضایع بشه امروز باور دارم هیچ برگی بدون اذن خدا رو زمین نمیوفته و خداوند عادله و حق هیچکس رو ضایع نمیکنه و امروز انسان منطقی تر با باور های قویتری هستم.
آرزوم بود که پیشنهاد کار تو اداره بهم داد بشه
آرزوم بود که روابط آزاد داشته باشم
آرزوم بود که خودم باشم هر چند کار داره تا خودم باشم
آرزوم بود قدرت نه گفتن به دیگران را داشته باشم الان به لطف الله دارم
آرزو داشتم بچه هام رو خوب تربیت کنم و الان به لطف الله تقریبا فهمیدم چیه و دارم تکاملم رو طی می کنم
آرزو داشتم کاین مستر رو یاد بگیرم و به لطف الله حرفه ای شدم
آرزو داشتم بتونم خشمم رو کنترل کنم و الان خیلی خیلی بهتر شدم هرچند جا داره رو خودم کار کنم.
و…
بخشی از صحبت هام رو از دوستان یاد گرفتم
در پناه الله یکتا


14

بنام خدای خوب ومهربانم
سلام خدمت. استاد عزیزم وسرکار خانم شایسته مهربان و دوستان هم فرکانسی

وبی نهایت سپاسگزارم از خانم شایسته مهربان..
بابت راهنمایی‌های ارزشمندشان… چقدر خدارا شاکرم که با این سایت بی‌نظیر آشنا شدم

چقدر خوشحالم که خدا ..وشمارادارم…
برای خودمن که این سایت حکم خانه پدری رادارد که هرموقع به مشکلی‌ برمیخورم فورا به خودم می‌گم که نگران نباش می‌رم.. ازپدر می‌پرسم که من درموندم چی‌کار باید بکنم وپدرم مثل همیشه راه حلی به می‌ده ومن سبک بال وآرام می‌رم برای ادامه‌ زندگی باخیال راحت.. هیچ وقت نگران‌ نیستم چون این سایت الهی همیشه راه کاری برای همه دارند.خدایا به اندازه..شن‌های.روی زمین وقطرات باران هرلحظه تاآخردنیابه درگاهت شکرگذارم.وبابت رهنمایی ارزشمند سرکار خانم. شایسته مهربان ممنون سپاسگزارم …
وخدا راهزاران بار شکرگذارم که باشماوباسایت شما آشنا شدم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم خدایا سپاسگزارم


13

وای فوق العاده بود فوق العاده فوق العاده و فوق العاده دیگه واقعا حرفی نموند که زده نشه واقعا عالی.
روی صحبتم با کسایی هستش که تازه شروع کردن و یا یکسال از وقتی که استارت اینکارو زدن گذشته.دقیقا باید اتفاق میوفتاد یعنی اینکه باید تکامل رو طی‌میکردیم یعنی اینکه بعد گذشت یکسال خب باید از این دسته سوال ها از خودمون بکنیم.من هم بعد گذشت یکسال دقیقا به این نظر رسیدم چرا واقعا اتفاق نمیوفته پس این همه توجه این همه گوش کردن به فایل ها
و بعد از اینا به این نتیجه رسیدم:
خب اول از همه من با هیچکسی مسابقه ای ندارم
دوم من باید حال خوب رو همیشه سعی کنم داشته باشم تا متوجه حرف ها ورودی ها نعمت ها و اتفاقات قشنگ رو ببینم
سوم همیشه اصل قضیه قرآن و حرف های استاد رو بفهمم اصل هایی واقعا ساده خداروشکر به قدری حرف ها ساده شده که قابل فهم و اجرا باشه و اصلا نیازی به یک فرمول سخت و طاقت فرسایی نیست
چهارم وقتی که نتایج نمیبینی اصلا اشکالی نداره خوبه که نتایج دیده نمیشه چون تضاد بوجود میاد و وقتی تضاد بوجود اومد دنبال ترمز هامون میریم و در اون لحظست که باید با خدای خودت بگی خدایا به من آرامش بده برای درک بهتر به من الهام کن یعنی باید حال خوبتو نگه داری
اصلا کل قانون یعنی اینکه حال خوب=اتفاق های خوب
تا به جمله ی بالا نرسیم واقعا درک نمیکنیم یعنی چی
وای خدایا
ببین وقتی که حالت خوب باشه وقتی که ذهن منطقی‌رو میزاری کنار وقتی که ورودی هاتو بمباران میکنی از حرف های استاد وقتی که نمیگی‌چرا آخه چطوری
نتایج و الهامات به تو داده میشه اصلا باید داده بشه به تو
به قول حرف استاد توی قسمت ۵ دوره جهان بینی میگه که ما خودمون در محکم گرفتیم و نمیزاریم نعمت ها وارد بشه خب عزیزدلم این درو ول کن هر بار آروم تر درو باز کن که نعمت ها وارد بشن
و اگه حالا امروز به نتایج دلخواه یا هرچی‌نرسیدی اشکالی نداره که باید آروم آروم بری
وقتی میبینی خیلی ها رفتن توی فرکانس بالاتر اشکالی نداره خیلی هم عالیه که رفتن و دنیارو جای بهتری کردن توام حتما وقتی روی باورهات کار کنی اونم آروووم به همین حرفا میرسی
این حرفا و این نوشته ها فقط حرفایی هست بین خودم و امیدوارم که برای شما هم خوب باشه ❤


13

باسلام مهدی هستم
من دوره ثروت یک استاد رو گوش دادم و سه ماه تعهد دادم و واقعا تو این سه ماه هم بیشترین کاری که باید روش متمرکز میشدم همین دوره بود و برای منی که تازه از یه دوره ی افسردگی ناشی از شکست مالی به این دوره و نتایج مالی خیلی خوبی که حداقل برامن چشمگیربود رسیده بودم معجزه ای به تمام معنا بود منی که میگم افسرده شده بودم و با استارت این دوره که میتونم بگم  کم کم خودم‌و پیدا کردم شادی درونیم که گمش کرده بودمو پیدا کردم
خلاصه من بعداز تعهدی که بخودم داده بودم که سه ماه فیکس پیش ببرم و شاید بالغ بر بیست بار دوره رو دور کرده بودم گم کم خوردم به گفتگوی ذهنم که چرا نتایج بالاتر نمیاد و از بیست و‌پنج آذر 1400تا الان که نهم فروردین1401هستش همچنان ادامه میدادم حدود یه هفته ای میشه که داشتم به مسئله چرا چرا چراو‌چرا های ذهنی میخوردم که چرا نتایج بزرگ نمیان
الان که خوندم پاسخ بالارو کنف یکون شدم و دلیل تمام این اتفاقات رو در خودم فهمیدم و با ورود به سایت مستقیم رفتم رو فایلی که استاد میگن شیطان میتونه بیادوسط بهشت و اونجا رو برات با یه مسئله ی کوچیک تبدبل به جهنم کنه و تو نبینی چه بلایی این دشمن دیرینه داره سرت میاره و بعدازونجا هدایت سدم به این سوال و‌پاسخی که خودش برای من یک پکیج کامل بود
خدا حفظتون کنه برای ما وانرژیه متقابل براتون میفرستم باورکنید میخوندم و موهای تنم سیخ میشد بخدا ازشدت ذوق میخواستم بعضی جاها گریه کنم که خدا دستتو ول نمیکنه. تو اگه بخوای خدا مشتاقانه کمکت میکنه نشانه هاشو میفرسته پاسخ سوالاتتو میده گیراتو رفع میکنه امید میبخشه شعار تسلیم نشوی مانی خوشبین از دیشب مدام داره برام زمزمه میشه خیلی درشت جلوی چشامه و این لایو که امروز ازاستاد دیدم دقیفا بهم ثابت کرده که مسیرت درسته قلبت درست داره بهت میگه که تو مسیری رو ریلی فقط ادامه بده بزار تکاملت طی بشه بزار الهاماتت برسه قوی عمل کن تو توی بغل خدایی برو جلو نترس خدا غقط میخواد لبینه تو چقد با توکلت و باایمانت به خودش شجاعانه پا پیش میزاری کمک کردن و‌موفقیتت جایزه ی گوش دادن به ندای قلبت و احساساتته
الهی شکر که آگاهی از جنس حقیقت بهم دادی و میرم که فققففط رو باورام جدیتر کار کنم ممنونم ازتون


12

سلام خدمت خانم شایسته عزیز

واقعا از شما ممنونم که این گنجینه عالی را به صورت مقاله در اختیار ما گذاشتید واقعا عالی توضیح دادین انگار چشمام تازه باز شد به روی اشتباهاتم.

هر جمله که میخوندم بیشتر جذب میشدم که ادامه بدم به خوندن چقدر دو اصل مهم پذیرش و قانون تکامل بسیار شفاف توضیح دادین باورم نمیشد این قسمت توی سایت اینقدر ارزشمند باشه .وقتی که استاد در دوره دوازده قدم درباره این قسمت توی سایت توضیح دادن و گفتن که شما میخواهید این محتواهارو به انگلیسی ترجمه کرده و در سایت آمازون بفروشید برام جالب شد که بیام ببینم اینجا چخبره و الله اکبر چقدر تسلط بالایی بر قوانین دارین و چه قلم خوبی برای نوشتن دارین از دیشب دارم میخونم انگار کل قانون داره واسم دوباره با جزییات مرور میشه و چقدر ریز به اشتباهات ما اشاره میکردین.
از شما ممنونم که وقت گذاشتید و این اطلاعات رایگان در اختیار ما گذاشتید ولی ایمان دارم تا در مدار این اطلاعات نباشی به سمتشون هدایت نمیشی حتی مطمئنم خیلیا مدتها عضو سایتن و این قسمتو نه ندیدن و نه خوندن . خدارو سپاسگزارم که منو هر روز به اطلاعات بهتر هدایت می‌کنه تا ایمانم قوی تر بشه و ایرادهای خودمو پیدا کنم و با حلشون دریچه های از معرفت به روم باز شن .❤️❤️❤️❤️❤️


12

بنام الله یکتا
چرا با اینکه برای تغییر باورهایم اینقدر تلاش کرده‌ام‌، فایلهای استاد را گوش داده‌ام‌ و تمرین انجام داده‌ام‌، اما نتایج دلخواهم وارد زندگی‌ام نشده است.
بطور قطع با ورود هر کدام از ما به سایت و گوش کردن فایلها نتایجی دریافت کرده ایم که در ابتدا رسیدن به آرامش هست که تقریبا در تمام کامنتها قابل مشاهده است و در مورد زندگی خود من هم اولین نتیجه آرامش بود و بعد روون تر شدن روند زندگی در تمام ابعاد هست مثلا کمتر عصبی میشیم ، راحتتر ارتباط میگیریم ، زمانهایی که نیاز به پول داریم راحتتر از قبل بدستمون میرسه ولی بزرگی این نتایج بستگی به میزان ایمان ما ، کارکرد ما روی خودمون و باورهامون و داشتن احساس خوب ما در زمانهایی طولانی تر داره
اما از اونجا که انسان فراموش کار هست یادش میره و شیطان هم همیشه از همین راه وارد میشه و شروع میکنه به نجوا که فایده ای نداره ، مگه تا الان چی بدست آوردی ، خوب که چی ، مگه بقیه این کارها رو انجام میدن که الان به کلی نتایج رسیدن و بهترین راهکار برای مقابله با این فراموش کاری راهکار ارائه شده توسط استاد در جلسه اول از قدم اول در 12 قدم میباشد و اونم چک آپ فرکانسی هست که ما اگه قبل از شروع بکار روی فایلها شرایط خودمون رو در تمام ابعاد زندگی بنویسیم و مقایسه کنیم نتایج ما واضح و روشن میشه و البته ما باید با دیدن نتایج کوچیک اونها رو تایید کنیم تحسین کنیم و بخودمون یادآوری کنیم که این نتایج بعد از تصمیم به تغییر و شروع روند تغییر پیش اومده که دیدن اونها باعث میشه باایمان و تعهد بیشتری پیش بریم و با این شیوه ما همیشه خودمون رونسبت به قبل خودمون میسنجیم و میتونیم پیشرفتهامون رو ببینیم و با ادامه دادن به نتایج بزرگتر میرسیم دقیقا مثل گوله برفی که از گوله کوچیک شروع میشه و در طی مسیر بزرگ و بزرگتر میشه نتایج ما هم به همین شکل رشد میکنه و رشد اونها تصاعدی هست یعنی در ابتدا شاید 4 = 2 2 بشه ولی در ضرب بعدی 16 = 4 4 و این یعنی تصاعد
در این زمینه خودم هر وقت به شک و تردید میرسم ی زمان کوتاهی رو میزارم و خودمو قبل از ورود به سایت و بعدش مرور میکنم و دقیقا متوجه تغییرات میشم و این باعث میشه که حالم بهتر شه و با انرژی بیشتر و متعهدتر مجدد روی خودم کار کنم ولی از اونجا که ما نمیتونیم 100% ذهنمون رو کنترل کنیم در نتیجه دچار این افت و خیزهای فکری و انرژی و فرکانسی میشیم
البته
ایمان به درست بودن مسیر اولین قدم هست
و قدم دوم طی کردن مراحل تکامل و عجول نبودن است مثل زمانیکه ما میخواهیم از طریق نردبان بریم بالا و به بالاترین پله دست پیدا کنیم ناگزیر ما باید پله پله بریم بالا و اگه بخواهیم چند پله جا بزاریم با مخ میخوریم زمین و این قانون جهان هست که اگه تکاملت طی نشه یا به خواسته نمیرسی یا بعد از رسیدن از اون لذت نمیبری و از دست میدی
قدم سوم توجه به نعمتها و سپاسگزار بودن هست چون وقتی به نعمتها توجه میکنیم بنابر قانون جهان که به هر چیزی توجه کنیم از اصل و اساس اون وارد زندگیمون میشه این توجه باعث ورود نعمتهای بیشماری به زندگی مامیشه که این نعمت از داشتن آرامش ، شبها راحتتر خوابیدن ، کمتر شدن استرس و نگرانیها ، سلامتی ، خانواده خوب ، همسر و فرزندان خوب ، شادی و خنده و هزاران موارد دیگه هست اما چون ما نعمت رو فقط در داشتن پول زیاد میبینیم از بقیه جنبه نعمتهای داده شده غافل میشیم و این همون چیزی هست که پاشنه آشیل مون میشه همون طور که خداوند بار ها در قران کریم ما را به شکرگزاری فرا خوانده و آن را از علل های اصلی جذب نعمت بر شمرده است.
1-آیه ی 12، سوره ی لقمان:
«وَ لَقَدْ آتَیْنا لُقْمانَ الْحِکْمَهَ أَنِ اشْکُرْ لِلَّهِ وَ مَنْ یَشْکُرْ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ حَمِیدٌ»
«و ما به لقمان حکمت دادیم، که شکر خدا را به جاى آور و هر کس شکر کند، همانا براى خویش شکر کرده؛ و هر کس کفران کند (بداند به خدا زیان نمى‌رساند، زیرا) بى‌تردید خداوند بى‌نیاز و ستوده است.»
2- آیه ی 7، سوره ی ابراهیم:
«وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ ۖ وَلَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِی لَشَدِیدٌ»
«و شما بندگان اگر شکر نعمت به جای آرید بر نعمت شما می‌افزایم و اگر کفران کنید عذاب من بسیار سخت است.»
3- آیه ی40، سوره ی نمل:
در سوره نمل از زبان حضرت سلیمان می خوانیم:
«قَالَ الَّذِی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکِتَابِ أَنَا آتِیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ یَرْتَدَّ إِلَیْکَ طَرْفُکَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَمَنْ شَکَرَ فَإِنَّمَا یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ»
«آن کس که به علمی از کتاب الهی دانا بود (یعنی آصف بن برخیا یا خضر که دارای اسم اعظم و علم غیب بود) گفت که من پیش از آنکه چشم بر هم زنی تخت را بدین جا آرم (و همان دم حاضر نمود)، چون سلیمان سریر را نزد خود مشاهده کرد گفت: این توانایی از فضل خدای من است تا مرا بیازماید که (نعمتش را) شکر می‌گویم یا کفران می‌کنم، و هر که شکر کند شکر به نفع خویش کرده و هر که کفران کند همانا خدا (از شکر خلق) بی‌نیاز و (بر کافر هم به لطف عمیم) کریم است.»
4- آیه ی 10، سوره ی اعراف:
«وَلَقَدْ مَکَّنَّاکُمْ فِی الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَکُمْ فِیهَا مَعَایِشَ ۗ قَلِیلًا مَا تَشْکُرُونَ»
«و همانا ما شما (فرزندان آدم) را در زمین تمکین و اقتدار بخشیدیم و در آن بر شما معاش و روزی مقرر داشتیم، لیکن اندک شکر نعمتهای خدای را به جا می‌آرید.»
در فایل دانلودی استاد بعنوان الگوی مناسب برای کسب و کار استاد مثال بسیار واضحی برای ما زدند که جوانان الان آمپولی شدن ، با آمپول میخوان عضله بسازن ، ی شبه میخوان ثروتمند بشن ، ی دفعه میخوان همه چی رو با هم داشته باشن غافل از اینکه وقتی تکاملت رو طی میکنی و در طی مسیر لذت میبری و همیشه مراقب احساست هستی رسیدن به خواسته ها شیرین تر و لذت بخش تر میشه و آسونتر و راحتتر به خواسته هات میرسی
و در یک کلام ذهن و باور و فرکانس ماست که اتفاقات رو رقم میزنه پس من نباید اجازه بدم این نجوای ذهن که مدام میخواد بگه پس نتایجت کو قد علم کنه و باید همیشه ازش مراقبت کنم چون منتظر ی روزنه کوچیک هست که به قلب من نفوذ کنه و منو به شک و تردید بندازه
در پناه الله یکتاد شاد و سلامت و خوشبخت و ثروتمند و سعادتمند باشید


12

به نام یزدان پاک
وقتی یک تلاش می‌کنی نتیجه نمی‌گیری حتما یک جای کار میلنگه یک ترمزی دروجودت هست که نمیزاره اون نتیجه دلخواهت پیدا کنی
بیشتر باید روی باورهات وترمزات کار کنی وبیشترخودت کنکاش کنی
استاد همیشه میگن که وقتی کارا خوب پیش نمیره حتما یک جای کار میلنگه یک جای کار ایراد داره که به اون نتیجه دلخواهت نمی‌رسی
من هم مدتهاست دارم رو ی خودم دارم کار میکنم هنوز به نتیجه نرسیدم
دوتا باگ و دوتا ایراد بزرگ دارم که مثل سیمان چسبیده تو ذهنم دارم پاکش میکنم که اون نعمت خواسته وارد زندگیم بشه
بعضی وقتا یک ترمزهای ریزی هست که نمیبنی ولی وقتی موشکافی می‌کنی که همون باعث میشه پیشرفت نکنی


12

با سلام و احترام به گروه معظم تحقیقاتی عباس منش و دوستان معززم استاد عباسمنش و خانم شایسته بزرگوار ..
هزار ماشالله به این انشا زیبا از قوانین جهان که واقعا منحصربفرد آماده شده من اصلا دلم نمیخاد با نظرم هیچ چیزی بهش اضافه کنم بس که کامله فقط میخوام بگم این متن باید بارها و بارها خونده بشه و حتی فایل صوتی بشه تا خود همین متن به یک باور تبدیل بشه .. نمیدونم کی نوشته ولی واقعا دمتون گرررم من خیلی حال کردم …
فقط یه جمله به خودم میگم : دانستن و بکار نبستن را نمی توان هنوز دانستن دانست ..

خدایا ممنونم سریع هدایت م کردی و سریع جوابمو دادی ..


12

سلام و عرض ادب خدمت همه همراهان عزیز من تجربه شخصی خودم را می گم در مورد مواد مخدر من از سن ۱۷ سالگی مواد مخدر آشنا شدم اون زمان سالی یکبار مصرف می‌کردم و حتی نمی دونستم چه جوری باید مصرف کنم ابزار آلات مصرف رو چه جوری درست کنم از کجا باید تهیه کنم اما به مرور چون واقعا لذت بخش بود اولش با اشتیاق شروع شد رفته رفته وقتی سنم به ۳۱ ساله ای رسید نیون زمان حرفه ای شده بودم و خودم موادم رو تهیه می کردم به صورت حرفه ای مصرف میکردم و وقتی به خودم اومدم دیدم که در شروف طلاق هستم بدنم رو به زوال رفته ورشکسته مالی شدم روابط نابود شده به شدت افسرده شده بودم از کارم اخراج شده بودم و خلاصه توی این مسیر غلط دوره تکامل خودم رو خیلی قشنگ سپری کرده بودم تا به این درجه از خفت و بی ارزش ترین درجه و میگویی که درجه حیوانی نزول کردم و و اما تقریباً ۶ سال از این لول و این درجه پست های میگذره و خدا را شکر از سال پیش وقتی چک و لگد مواد رو خوردن به اندازه کافی تصمیم گرفتم که تغییر کنم و اونجا بود که گفتم یه جای کار میلنگه زمانی که تغییر کردم بهم گفتن حسین تو یک شبه به این نقطه نرسیدی که بخواهی شب هم آدم قبل بشی باید توی تمام جنبه های زندگی اول باطن تغییر کنید و من شروع کردم به تغییر کل الگوهای رفتاری طرز صحبت کردن نوع خوراک نگرش نوع بینش و کلیه ابعاد وجودی و الان تقریبا ۶ ساله که پاک هستم و این رو مک می کنم به جواب سایت استاد عباس منش در رابطه با این موضوع اما من هم مثل این دوستمون بعد از ۵ سال پاکی برگشتم به اون چیزی که خودم می خوام یعنی نه اون چیزی که اصل و اساس تغییر من بود من شروع کردم به جمع‌آوری اطلاعات و دانش از این انجمن به اون انجمن و این شد که باز افسردگی اومد سراغم و بقیه ماجرا را بهتر می تونید حدس بزنید شما این شد که با سایت عباس منش آشنا شدم و تغییرات دوباره شروع شد اما دیگه میدونم که عجله ای در کار نیست و این روند مادام العمر است و با کسی مقایسه و مسابقه ندارم و زندگی و تمام مسائل آن را و تمام مسئولیت زندگی خودم را به عهده گرفتم به انگشت اشاره به بیرون نیست و همیشه با خودم میگم و هر لحظه حسین الان توجه و تمرکزت روی چه چیزی است اگر احساسم خوب بود در لحظه یعنی دارم راه درست میرم اما اگر خشم کینه حسرت سنجش مقایسه غیبت حقارت جنگ با خود سرزنش خود و دیگران خود برتر بینی ناسازگاری قهر کردن تقصیر را به گردن این و آن انداختن افسردگی ناامیدی نیمه کاره رها کردن و بی نهایت مثال دیگه که خودتون بهتر می دونید من چی میگم اگر هر کدوم از این احساسات روداشتم یعنی یک باور غلطی در وجود من است که باید درست بشه امروز تصویری که از خودم دارم یک تصویر دوست داشتنی دیگه توقعی از هیچ بنده خدایی ندارم و می دونم که همه چی دست خودم و خدای خودم است و لاغیر من هنوز هیچ بسته‌ای از آموزشهای استاد رو نگرفتم اما خودم و همسرم یک ماهی هست که شروع کردیم به انجام عملی فایلهای رایگان مثل توجه به نکات مثبت احساس خوب مثل توکل فقط بر خداوند الان تغییر رو در تمام جنبه های زندگی دارم به شدت احساس می کنم و هوشیارانه به دنبال نشانه های خداوند و هدایت و حمایت خداوند هستم و سپاسگزار خداوندم اولین چیزی رو که من خودم توش مشکل دارم اون اعتماد به نفس که من این را حتما میگیرم بعد برم سراغ ثروت ۱ و بقیه موارد تا ببینم کدومشون به من الهام میشه این طور که گفتم خودم نخواستم ولی اون قسمتی که میزنه من را هدایت کند روی ساعت نیرویی که زدم چند روزی فقط همینا رو برای من بیاورد بالا اما از اونجایی که من تقریباً بدهکار هستم ۱۲ میلیون تومان اول قول دادم به خودم که به قول استاد هیچ بدهکاری نداشته باشم و توانایی پرداخت راحت دو رو داشته باشم بعد دوره رو بخرم بازم از همتون تشکر می کنم همتونو دوست دارم عاشقتونم
و این واقعا بی انصافیه که اگر نخوام به این موضوع اشاره کنم که من باور کنید که این جوابی که سایت به این سوال دوستمون داد رو فقط همین رو اگر انجام بدم تمام کار از نظر من همه چیز در دل این جواب نهفته است



3

3 سال پیش

سلام حسین جان

احساس میکنم شما هم مثل من که درگیر اعتیاد بودم مدتی از عمرت را درگیر اعتیاد بودی.

دوست خوبم من ۱۶ ساله که به لطف خداوند پاک هستم.

اما از زمانی که با استاد آشنا شدم پنجره خوشبختی به رویم باز شد.

من نیز با همسرم در سایت هستیم.

خوشحالم که دوستانی با عشق و هم مدار دارم.


3 سال پیش

سلام دوست عزیز من هم ۲۴ سالم دارم و از ۱۸ سالگی درگیر اعتیاد بودم الان پاک هستم امیدوارم دیگ هم برنگردم و بتونم کنترل کنم و زندگی ک لایقش هستم رو با کمک خداوند متعال بسازم امین


3 سال پیش

سلام حسین جان

درود ب تو‌ و همت بلندت

تبریک ب همسرت و خودت

منم کاملا باهات موافقم در مورد این فایل آموزشی ،کل مطلب همین ،کل قوانین همین فقط تمرکز تمرکز تمرکز واقدام و اقدام و اقدام لازم

پایدار و تندرست و ثروتمند و سعادتمند باشید.

12

ای جاانم پاسخ گروه تحقیقاتی پاسخی بسیار عالی و همه جانبه بود نکته ای از قلم نیوفتاده بود
لذت بردم
همه نکات رو با جزییات و دقت بیان کرده بود
سپاسگزارم از این همه آگاهی
.
من هم دوست دارم پاسخی از تجربه خودم به این دوست نازنین بدم
من بیش از هشت سال هست در مسیر رشد فردی و تغییر هستم. و حدود پنج سال هست جسته و گریخته با استاد عباس منش اشنا هستم. دقت کنید جسته و گریخته. یعنی انچنان پیگیر و دنبال نبودم.
اما در این سالها چه کرده ام
من بدون دونستن قوانین از همون ابتدا به دنبال این بودم که کسب و کار خودم رو راه بندازم
دوره دیدم، اموزش دیدم در حیطه کاری خودم نامبر وان شدم
بازهم بدون دونستن قوانین میرفتم خودم رو وکارم بااعتماد بنفس جاهای مختلف پرزنت میکردم
از دانش و علم و تسلطم میگفتم وبراحتی و با نفوذ کلامم اعتمادشون رو جلب میکرد
و کاررو دراخر میگرفتم و خداییش کار بسیار خوبی ارایه میدادم.
کارهای بسیاری کردم
دوره های تخصصی بسیار دیدم
کتاب نوشتم
اما وضعیت ظاهری زندگیم هیچ تغییری که نمیکرد هیچ حتی کار به جایی کشید که اجاره خانه هم دیگر نمیتونستیم بپردازیم و این خانه اون خانه شدیم
.
پول دراوردن فقط برای رفع امورات بسیار اساسی برامون شده بود خورد و خوراک و….
داستانهای عجیب بسیار دیگر که در جایی دیگر میگویم
اما
چندوقت پیش قبل از اینکه اینقدر پیگیر و همراه خانواده عباس منش شوم
داستانی برای سلامتی ام پیش امد که توجه من را بسیار زیاد به بدن و بحث سلامتی برد
و قدرت بینهایت الله در بدن خودم.
و همین توجه باعث فهمیدن خیلی چیزها شد
فهمیدم بااینکه خیلی کارها کرده ام
در بسیاری از مسایل عملکرد خوبی داشته ام
از عزت نفس بالایی برخوردار بوده ام
اما در مسائل مالی عملکرد نامناسبی داشتم
توجه به نکات منفی
توجه به شکستها
توجه به کمبودها
توجه به بی پولی
حتی بااینکه باور داشتم بابا این جهان، جهان فراوانیه
اما توجه من به جای دیگه میرفت
سرت رو درد نیارم دوست عزیز
من از وقتی تصمیم گرفتم دیگه با تمام قوا برم تو دل کار
دیگه هرروز بیام اینجا فایل بخونم و بنویسم، یادداشت کنم
دربارش حرف بزنم
و این نکات را برای خودم یاداوری کنم
توجه مثبت و با عشق به داشته هایم
توجه مثبت به تلاشهایم
توجه مثبت به دستاوردهایم
توجه مثبت به توانمندی هایم
توجه مثبت به سلامتی ام که بحق بالاترین و بزرگترین مرحمت الهی است
توجه مثبت به زیبایی ها
توجه مثبت به دیگران، نکات مثبتشون، توانمندی هاشون
در کنارهمه این توجهات، شکر و سپاسگزراری
و قانون احساس خوب
معجزات خدای مهربونم رو میبینم
همین دیروز قراربود مهمانی عزیز برام بیاد از خداخواستم بتونم به بهترین شکل از مهمان عزیزم پذیرایی کنم بااینکه پولی نداشتم گفتم خدا میرسونه و برای خودم تکرار کردم چقدرتابحال مهمانهای زیادی امدن و رفتن و خداهم به بهترین شکل بواسطه ما پذیرایی کرده ازشون
و تمام توجهم را به تجربه های مثبت به زیبایی ها بردم
وقتی برنج رو خیس کردم خداروشکر کردم که چه نعمت باارزشی هست نباید برام عادی بشه
از اینکه مرغ تو یخچال بود خوشحال بودم
گفتم خدا میوه ها رو میرسونه
خدا پنیر و تخم مرغ صبونه رو میرسونه
خدا شاهده
چنان برکت اومد توزندگیم
هم پولی و هم غیرپولی
و الان که دوستم رفته هنوزم برکت داره میاد لطف الله
مثل همیشه جاریه
همش دیروزتاحالا به این حرف استاد فکر میکنم که میگفت
بابا اگه بتونی وسط بحرانها، وسط شرایط نامناسب حال خودت رو خوب نگهداری و توجه به داشته هات کنی، اونوقته که میتونی نتیجه بگیری
باید طلا گرفت این جمله رو
.

سپاسگزارم خدای مهربونم
ممنون که در هفتمین روز از روزشمار تحول زندگی من اینقدر معجزه، گشایش، خیرو برکت و خبرهای خوبو خوش برام متجلی کردی
ممنونم که به من گفتی با خانواده عباس منش همراه بشم
ممنونم که درزمانه انسان اگاهی چون استاد زندگی میکنم
.
سپاسگزارم استاد جان از این همه آگاهی
انتشار نورالهی
.
.
الحمدالله



2

2 سال پیش

به نام الله .سلام خدمت شما خیلی نوشته ی زیبای بود و ب من کمک کرد هر لحظه توکل و ایمانم ب الله جان باشه دقیق چن هفته پیش من هم مهمان واسم اومد پول نداشتم باور کنید از الله خواستم .خانمم هی میگفت فلان چیز نیس من میگفتم ب بهترین شیوه از مهمون هامون پذیرایی میکنیم نگران نباش الله کریمه .خدا شاهده همینجوری هم شد یادمه اصلا نمیذاشتم حال و احساسم بد شه هی فایل گوش میدادم و هی توکلم ب الله بیشتر میشد واین پیام شما منو یاد اون موفقیت گذشته انداخت که چ خوب با کنترل ذهن تونستم اون تضاد و اون مشکل ب ظاهر بد و حل کنم انشالله همه ی ما هیچوقت الله رو فراموش نکنیم و توکلمون فقط او باشه درضمن دوست گرامی امشب خواب دیدم یه نفر این دو آیه ی قران رو توخونه م می خوند

ایاک نعبدو ایاک نستعین

الیس الله بکاف عبده

خدا شاهده پس الله هیچوقت مارو فراموش نمیکنه هیچوقت ب شرطی قدرت رو بدی ب خودش و تسلیم او بشیم

الله یار ویاورت


2 سال پیش

سلام و درود خانم راد عزیز

من نوشته های شما رو اخیراً دنبال میکنم.

خیلی خوب توصیف کردید و با ما شریک شدید حس و تجربتونو.

چقدر خوبه که مرتب به سایت و کامنت ها سر میزنید

توجهتون خیلی بیشتر به نکات مثبته، و اینقدر عالی تونستید ذهن تونو در اون شرایط کنترل کنید و بهتر بگم، بقول قرآن به غیبه خداوند اعتماد کنید.

خدایا شکرت بابت هدایا و نعماتی که داری می‌فرستی. منتظرم. دمت گرم.

دم شمام گرم.

منتظر نتایج دیگه ی شمام بازم هستم.

12

سلام دوست گلم امیدوارم حالت عالی باشه
و بقول استاد می‌خوام با بیان این نکات اونو در ذهن خودم پایدارتر کنم
اول اینکه جهان ما جهان فرکانس هاست و بقول قران شما هر لحظه که توبه کنید امرزیده میشوید
و با تغییر فرکانس مدارهامون هم به همون نسبت تغییر میکنه و غیر ممکنه که ما رو خودمون کار کنیم و نتایج از همون روز اول هفته اول خودشو نشون نده ولی با توجه به قانون تکامل این نتایج به ارامی جوری که ما اونارو بدیهی بدونیم و جذابیت این جهان به همینه که اگر هوشیار باشیم زندگیمون یه جورایی خیلی ماجراجویانه و جذاب میشه برامون و همین که به این موضوع پی میبریم بیرون ز تو نیست انچه در عالم هست همه چی خودتی
ینی ما وقتی رو خودمون کار میکنیم اگر توجه کنیم کاملا میتونیم ببینیم که افراد شرایط موقعیت ها یه جوری داره میشع که ما قبلا تجربش نکردیم
فقط موضوع صبر و طی کردن قانون تکامل و کار کردن مداوم رو خودمونه که اون نتایج بزرگ ک نتیجه کار کردن و عمل به الهاماته برامون به صورت بدیهی و طبیعی و خیلی منطقی برامون بیوفته
شاد پیروز و موفق باشین❤️



1

3 سال پیش

سلام دوستان من مریم هستم و تا ه چند ماه با استاد آشنا شدم به لطف خدا ولی انقدر ذهن آشفته و داغونی دارم که اصلا گیج هستم که من کجا هستم و پشیمان که چرا زودتر با این معجزه ای الهی زودتر اشنا نشدم ولی با همه وجود دوست دارم زندگیم تغییر کند ولی خیلی آرام پیش می‌رود گویی چیزی نشدم برای من آرزوی موفقیت کنید تا به مدار استاد نزدیک بشوم به امید حق

11

سلام دوستان عزیز
خدا رو شکر بابت تغییراتی که از تغییر باورهامون دز زندگیمون میبینیم
اتفاقات جدید ودلخواه ما به میزان تغییری که باورهامون کردند ودر عمل پیاده کردیم وبه تدریج یعنی طبق قانون تکامل روی میدهن
پس از همون اول کار عجله کردن برای دیدن نتایج عمل به باورها رو باید کنار بگداریم
نشانه ها رو باید جدی بگیریم مرتب به خودمون تکرارشون کنیم
حتما خبرهایی در راهه، چرا این نشانه هار و قبلا نمی دیدم
نوع خریدی که برای خودمون میکنیم ومیزان پولی که پرداخت می کنیم البته بدون ناراحت شدن خودش نشان دهنده ی میزان تغییر باورهامون ولایق دانستن خودمون هست
چند مثال از خودم میزنم:چند سالی هست که در مسیر تغییر ویادگیری قوانین جهان وعمل به اونها هستم
تجربه های مالی که الان دارم مثلا میزان پولی که الان در کارت بانکیم هست قبلا نداشتم بااینکه شاِغل
بودم-پولی که برای خرید محصولات پوست وموی عالی پرداخت می کنم که قبلانبود-کنترل وردیهای ذهنم که از اونها حذف اخبا ر وتلویزیون که خودم هم باورم نمی شه-هم صحبت نشدن با هر کسی و…..
زندگی که من الان تجربه می کنم وحتی جایی که در ان زندگی می کنم خیلز تفاوت داره با چند سال قبل وایمان دارم با کار کردن بیشتر بر روی باورهایم وتوجه به زیبایها،
رو زهای فوق العاده ای درانتظار منه حال خوش من نتیجه توجه به زیباییهاست وبس
بهترین ها رو برای تک تک عزیزان این سایت از خالق زیباییهای نامحدود خواستارم



1

1 سال پیش

سلام دوست نازنین خوندن کامنت شما به یاد منم اورد که منم خیلی دارم ناشکری میکنما بابا من الان چیزهایی تو زندگیم دارم که قبلا رویام بود والان انقد برام بدیهی شده که حضورشون رو طبیعی میدونستم و این کامنت شما و پیام مریم عزیزم باعث شد که فکر کنم که قانون 100درصد جواب میده اگه من دنبال نتیجه بزرگم چون بزرگ رشد نکردم وگرنه هروقت کار کردم رو خودم جواب داده فقط من باید بیشتر ادامه بدم واقعا ادم غافل میشه که از ذهنش سریع میره تو ناشکری ولی خداروشکر همین خوندن مطالب شماها عزیزان باعث میشه که ادم دوباره به خودش تلنگر بزنه خدایا شکرت بابت این فضا و حضور من اینجا

11

سلام: میخواستم راجه به این سوال پاسخ بدهم هرچه فک کردم نتونستم نکته ای پیدا کنم که حتی راجه به اون فکر بکنم تا چه رسد که جواب بنویسم بانوی عزیز و مهربان سایتمون (مریم خانووم بسیااااار شایسته)بقدری به این سوال ریزبینانه جواب داده ان که واقعا هر بار که میخونم نکته ای تازه بهم یاد میده (البته استاد اونو خیلی جاها توضیح دادن که تکامل) من این نوشته خانم شایسته رو فایل صوتی کرده ام و معمولا دو روز یه بار گوش میدم چون حدودا ۱۰ تا از جوابای خانم شایسته رو فایل صوتی کرده ام که بطور رندوم گوش میدم و خیلی در من کار سازه و بسیااار مفید اوایل صدای خودم اذیتم میکرد ولی با تاکید خانم فرهادی فایلارو با صدای خودم ضبط میکنم و بعد از مدت کوتاهی ضمیر نا خود آگاهم به صدای خودم عادت کرد و مدتیه که صدای خودم بخودم خیلی حال میده برای تمامی اعضای عباس منش ثروت و سلامتی و شادی آرزو دارم


11

یعنی اگر بدهی داری ، نگران نیستی و می توانی به نعمت های زندگی ات هر چند کوچک حتی سلامتی ات، بینانی ات و … توجه کنی و نگران نمی شوی ، یعنی ایمان شما به تغییر باورها، به اینکه من الان در حال کار کردن روی فرکانس هایم هستم، به اینکه فرکانس ها نتایجم را ایجاد می کنند و چون الان دارم فرکانس های مناسب را می فرستم پس به زودی نتایج دلخواه از راه می رسد

آره دقیقا در این روزها بارها و بارها این پاراگراف را به خود میگویم و با وجود بدهکاری هایم تمام وجودم روی نعمتها و ثروت هایی است که دارمشون و در کل در آرامش خاصی به سر میبرم و خیالم راحته و خداوند را بینهایت سپاسگزارم که من را به عنوان یک موجود فرکانسی در این سیستم آفریده است
و لازم به ذکر است که تسلیم قانون تکامل شده ام و باور آن را ساخته ام که پس از تکاملم به نتایج عالی میرسم چنان کسب و مارم رونق یافته که نمیدانم روزهایم چجوری می گذرد اینسریع گذشت وقت و خوش گذشتن و در آرامش بودن همراه احساس خوب واقعا خیلی عالی است طوری که گویا به همه خواسته هایم رسیده باشم و خداوند را بی نهایت سپاسگزارم


11

سلام به دوستان عزیز واستاد وخانم شایسته مهربان
منم تو این قسمت تجربه ام بگم

دلیلش این است فرکانس های ما نوسانات های زیادی داره شک های زیادی داریم ، باور نداریم همه چیز بخاطر باورهاست تضادهای زیادی تو زندگی داریم وآنها مارو اذیت می‌کنند دستمان بجای بند نیست مجبوریم به زور خودمان راه آدامه بیدیم میگیم شاید اتفاقی افتاد ایمان نداریم به این مسیر فقط بخاطر درد زیادی این فایل ها گوش میدیم وگرنه ما هم کمی شرایطمان خوب بشه یا خوب بود میریم تو قسمت آن انسانها که میگین این چیزها مسخره اس ودروغه وسرکاری یک روزی کمی روی خودمان کار میکنیم و اتفاقات خوبی میفته میگیم سایت واستاد عباس منش حرفهاش خوبه وجواب میده وهمه چیز باوره یک روز میاد که چندروزی روی خودمان کار نکردیم واتفاق آنچنانی نمیفته میگیم همه چیز دروغه وتاثیر نداره انواع کتاب‌ها می‌خونیم با خیلی از سایت ها وانجمن ها و اساتیدسر کار داریم با هرچه آدم دربه داغون میگردیم یک جاهای فیلم وسریال تلویزیون میبینم غیبت میکنیم دردل میکنیم اخبار درباره دلار بورس پیگیری میکنیم میریم پیش کسانی میشینم که این مطالب وچیزها مسخره می‌کنند تا کمی تغییر میکنیم درجا میریم این اون تغییر بدیم وبهشون میگیم بیاین فایل ها گوش بدین همش تو خاطرات بد گذشته سیر میکنیم من اینها همه به خودم میگم آنوقت بااین همه راه کج رفتن انتظار داریم تغییر بکنیم اگه صدسال دیگه اینجور ادامه بدیم همین اشه وهمین کاسه تازه آنوقت میایم تو سایت میگم این چی اون چی اگه هم دونفر دارند خوب روی خودشان کار می‌کنند چوب لای چرخ آنها میزاریم این بخاطر ناصادقی وباید کاملا وخوب تغییر بکنیم نه ادعا در بیاریم یا بیارم.

ترسم به مقصد نرسی اعرابی


11

سلام بر اساتید فرکانس مثبت عباسمنشی

خیلی این گوش کردن و تکرار مهمه عزیزان طبق کتاب ذهن تا ماده
ساختار مغز اینجور هست که ب محض اینکه سیگنالی رو بهش وارد میکنیم حلقه عصبی مربوط ب اون سیگنال تشکیل میشه و اگر یکساعت این تکرار سیگنال ادامه پیدا کنه اون حلقه با سرعت دوبرابری رشد میکنه و کل مغز رو میگیره و اگر‌روزی یکساعت ب مدت ۲۱ روز تکرار بشه اون حلقه تثبیت میشه ،اگر این تکرار رو ۲۱ روز یعنی سه هفته انجام ندیم این حلقه مجددا از بین میره
علت اینکه تکرار رو میگن مدام انجام بدیم بخاطر این ساختار مغزه
تشکیل حلقه عصبی باعث ایجاد میدان الکترو معناطیسی میشه در اطراف اون سلولهای عصبی مربوط ب اون حلقه و حرکت نورون ها باعث بیان ژن میشه یعنی اون باور نوشته میشه روی ژن که حاصل این پروسه تشکیل ماده شیمیایی هست که بهش حس گفته میشه
اگر‌اون سیگنال سیگنال مثبت باشه نتیجتا حس مثبت خواهد بود که بهت شادی میده قدرت میده امید وانگیزه میده اگر اون سیگنال منفی باشه نهایتا حس ترس افسردگی و تاریکی در بر داره که نهایتا ذهنیت مارو تشکیل میده
دقیقا هر باوری که شما گوش میدین همون سیگنالی هست که ب معز میدین حلقه عصبی مربوط ب همون تشکیل میشه و ۲۱ روز بعد تثبیت میشه و و اگر هر هفته دو سه روز در هفته تکرار رو ادامه بدین تایکسال اون باور ماندگار میشه

این ساختار مغز هست چه ما بخواهیم و چه ما نخواهیم این ندلی ذهنیتمون رو میسازیم خیلی جای سپاسگذاری و شکر گذاری داره
و استفاده از ابزاری ب اسم گوش بسیار بسیار بسیار مهمه گوش عضویه که بعد از مرگ هم زندست و میشنوه ورودی که از گوش ب مغز ارسال میشه بسیار مهم هست از هر عضو دیگری
بعد از بیست یک روز دوباره با تکرار چند باره در طول هفته کمک
میکینیم ب ماندگاری اون باور من بعد از اینکه این کتاب رو خوندم متوجه شدم که چرا استاد اولا باورسازی قدرتمندانه رو شروع کرده دوما چرا شبانه روزی گوش میداده
این خیلی بهم انگیزه میده خیلی خیلی خیلی تکرار کنیم وگوش
کنیم گوش کردن مهمه باور درست هم جهت باخاسته درستکنیم شبانه روز گوش کنیم باورهاییکه اون ماده شیمیایی رو مثبت ترشح کنه درون ماست و وجود خارجی داره این حس ،فقط ی انرژی خالی نیست بلکه ماده هست که وزن داره موجودیت داره
اول همه ی باورها هم حتما اسم الله عزیزرو رو بیاریم که ذهن متوجه حمایت نیروی عظیم از باورهای ما بشه اینجوری خیلی خیلی پذیرشش،اسانتر میشه
دست الله مهربان همیشه محسوس باشه برای همگیمون



3

9 ماه پیش

سلام بر فخری عزیز

توضیحات شما درباره عملکرد مغز بسیار جامع و کامل بود. من همیشه می گفتم چرا استاد اصرار داره که فایلهت را زیاد گوش بدیم

تازه متوجه شدم که یک نکته علمی دارد و کاملا منطقی توضیحات شما به نظر می رشد . سپاسگزارم


8 ماه پیش

به نام خدا

سلام به شما دوست عزیز

ممنون از اطلاعات ارزشمندی که با ما به اشتراک گذاشتید و‌نحوه باور سازی رو خیلی خوب توضیح دادید

ازتون سپاسگزارم

در پناه خدا


8 ماه پیش

سلام بهشما دوست عزیزم

خوشحالم ک این آگاهی ب شما کمک کرد که با اعتماد عالبتر توی ابن مسیر صحیح حرکت کنید

رفتن به بالا