آیا من می توانم زندگی دیگران را تغییر دهم؟ | قسمت 1 - صفحه 34 (به ترتیب امتیاز)

612 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    بتول غلامشاه گفته:
    مدت عضویت: 742 روز

    سلام استاد عزیز

    بخاطر این فایل صوتی کرور کرور خدا رووشکر میکنم درست زمانی منتشر شد که بسیار نگران وضعیت زندگیه یکی از عزیزانم هستم و شبانه روز بهش فکر میکنم و فقط صحبتهای شما منو مردد نگه داشته بود که دخالت نکنم و بعد از گوش دادن به این فایل که اول صبح در اوج فکرو خیال و حال بد گوش دادم به طور کامل بهم فهموند که آرام بگیر تو‌کاری نمیتونی بکنی و تغییر توی زندگی کسی نمیتونی ایجاد کنی روی خودت کار کن و آنچه که نمیتونی تغییر بدی بخدا بسپار تصمیم دارم تا این موضوع در شخصیتم نهادینه میشه هر روز صبح این فایل رو گوش کنم من از وقتی با شما آشنا شدم دستاوردهای زیادی داشتم و انشاالله یک روز همه رو مینویسم امیدوارم سلامت و شاد باشید که شما و همسرتون راهنما و الگوی خوبی برای من هستین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    سولماز ستاری گفته:
    مدت عضویت: 2317 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته گل و همه دوستان خوبم

    چقدر این فایل مناسب حال من هست،یعنی چند سال هس که در این سایت الهی هستم،اوایل هر از گاهی سر میزدم،تا حالا که تقریبا هر روز میام تو سایت،خلاصه جسته و گریخته یه چیزایی رو درک کرده بودم،حالا شده بودم سوپر من ،البته در مورد تعدادی از اعضای خانواده ،مطمئن بودم که اگر خود خدا هم بیاد این حرف یا حرفای منطقی دیگه رو بهشون بگه هیچ فایده ای نداره و اونا همچنان بر کارهای قبلی خودشون هستند،اما در مورد خواهرم و خواهرشوهر و دیگران فرق میکرد،یعنی خواهرم میومد و دردل میکرد،از بچه و زندگی و فلان،منم شروع میکردم به نصیحت که این کار رو بکن و این کار رو نکن،اینم بگم خواهرم بزرگتر از من هستند،خلاصه فقط انرژی من هدر میرفت و دریغ از اینکه اون حرفا رو گوش کنه،و جالب اینکه عین همون مسایل رو من در زندگی ام تجربه میکردم،دیگه از وقت گذاشتن برای همسر،که اخرش فقط دلسرد شدن خودم از ادامه مسیر بود،بارها و بارها به این نتیجه رسیدم که وقتی طرف خودش نخواد،هیچ فایده نداره،مثلا به خواهرم میگفتم این فایلی که برات میفرستم گوش کن،جواب اینجاست که میگفت تایمش زیاده و حوصله ندارم،یا میگفتم بیا داخل سایت و از مطالبش استفاده کن،میگفت بلد نیستم ،خودم براش اکانت درست میکردم و باز هم هیچ جواب نمیداد،واقعا دیگه با گوشت و پوستم به این نتیجه رسیدم که مهم نیس من چقدر میخوام طرف راه درست رو بره،تا خودش نخواد و درخواست نکنه فایده نداره،خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    عباس اقدامی گفته:
    مدت عضویت: 1225 روز

    به نام خالق توانا خداوند بخشنده مهربان

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    از 17 سالگی تا 24 سالگیم که مثلا کارهای فرهنگی میکردم بزرگترین دغدغه ام هدایت انسان ها بود

    هیئت برگزار میکردم کلاس قران و…

    حرص و جوش بی نهایت جوری که میشد از فکر بقیه من خواب نداشتم به همین وضوح که عرض کردم

    اما فایده نداشت

    با خواهر و برادرم سر نماز حتی حرف نمیزدم و قطع رابطه کرده بودم

    اما هر چی که میرفتم جلو اوضاع بد تر میشد

    یه جا دیگه گفتم خدایا دیگه نمیتونم منو مرخص کن خسته شدم

    خدا گواهه که شب اومدم سر کار دوستم دید حالم خیلی بده و شمارو معرفی کرد دیدم اصلا مسیر به کل اشتباهه

    الان به جایگاهی رسیدم مادرم برگه نوار قلبش رو گذاشت جلوم گفت دریچه قلبم ضخیم شده

    از حرص و جوش

    من لبخندی زدم و گفتم اگه پول برای دکتر یا کمکی میخوای در خدمتم ولی پای درد و دل شما نمیشینم

    .

    یه روز خواهرم تماس گرفت درد و دل کنه خیلی راحت گفتم من گوش شنوا برای شمیدن این حرفا ندارم

    البته بعد از تهیه ی دوره ی عزت نفس شما به این جایگاه رسیدم

    و خداروشاکرم که الان همه میدونن که من خیلی به خودم اهمیت میدم و مهمتر از همه چیز اینکه گوش شنوا ندارم برا درد و دل

    الان خواهرم برادرم تو زندگی مشترکشون به مشکل میخورن حتی من کلمه ای در مورد این آگاهی ها صحبت نمیکنم

    و منطقم اینه که اگه قرار باشه هدایت شن اون من نیستم که هدایت میکنم

    و تمرکزم رو خودمه

    با این وجود گاهی اوقات ازونجایی که این پاشنه آشیل منه دلسوزی برای دیگران اما آگاهانه کلام شمارو به یاد میارم

    و براشون ارزوی هدایت میکنم همانطور که خداوند من رو هدایت کرد به شما اگه از خدا طلب هدایت کنن خداوند هدایتشون میکنه

    .

    در پایان میخوام بگم استاد خیلی دوستتون دارم و امیدوارم روزی شمارو از نزدیک ببینم 🫶

    شادو پیروز و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    محمد رضا و فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 614 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربان

    سلام به استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز

    عنوان این فایل رو که دیدم ناخوداگاه جذب شدم و سریعا شروع کردم به دیدن و یادداشت

    خیلی روی خودم کار کردم و تلاش کردم که این موضوع رو درک کنم و یاد بگیرم که نباید دیگران رو نصیحت کنم و درست و غلط رو به دیگران بگم چون اون آدم ها اصلا توی این فرکانس نیستن که بشنون و راه درست رو پیدا کنن ، وقتی وارد این سایت شدم و این آگاهی ها رو پیدا کردم که به شکل عجیبی دائم میخواستم به دیگران بگم من پیدا کردم و راه موفقیت همینه ، بیاید ببینید و همیشه هم ناراحت میشدم که ببین من چقدر حرف زدم انرژی گذاشتم زمان گذاشتم و نتیجه ای نداشت و بازم برگشت به روند قبلی ، وقتی فایل رو دیدم اواسط اش بود که گفتم من این فایل رو باید بفرستم به فلانی اون خیلی لازم داره شنیدن این حرف ها رو که استاد اخر فایل گفت اگر این فکر رو میکنی یعنی هنوز دنبال اینی که تغییر بدی دیگران رو و من دوباره فهمیدم که هنوز خیلی کار دارم توی این زمینه گرچه که خیلی خیلی تلاش کردم دور شم و خداروشکر بهتر شدم در این موضوع

    این ذهنیت پاشنه ی آشیل من بوده و هنوز هم هست

    امروز مجدد برام تکرار شد و باز هم یاد گرفتم که اگر کسی در مدار تغییر باشه و بخواد تغییر کنه خداوند از میلیارد ها طریق بهش کمک میکنه و راه رو بهش نشون میده و اصلا نیازی نیست من کاری بکنم برای کسی

    من نمیتونم کسی رو تغییر بدم و این با قوانین جهان هم سازگار نیست

    یاد گرفتم که اگر بخوام راجب بدی ها صحبت کنم و سنگ صبور باشم و تلاش کنم کسی رو هدایت کنم دقیقا دارم من هم به اون سمت کشیده میشم و افراد منفی بیشتر و اتفاقات منفی برام میفته دلیلش هم اینه که تمرکز بر روی هر چیزی باعث میشه از همون جنس وارد زندگیم بشه

    از وقتی هم که این دیدگاه رو جا انداختم در ذهنم و باور اینو ساختم که من نمیتونم زندگی دیگران رو تغییر بدم یک بار سنگینی از روی دوش من برداشته شد ، دیگه خودم رو مسئول مشکلات دیگران ندیدم و آروم شدم این آرامش باعث شد راحت تر فکر کنم و بیشتر تمرکزم رو بزارم روی خودم و با تمرکز روی خودم هر روز پیشرفت های خیلی عالی ای کردم

    خداروشکر میکنم که امروز به این فایل فوق العاده هدایتم کرد تا مجدد یاد بگیرم و جدی تر این باور رو بسازم برای خودم که من فقط میتونم زندگی خودم رو تغییر بدم

    خدایا شکر ات خدایا شکر ات خدایا شکر ات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    سولماز گفته:
    مدت عضویت: 1182 روز

    سلام و درودبه استاد عزیز و آگاه من

    یکی از بهترین دستان خداوند در زندگی من

    دریافتی های من از این فایل بینظیر:

    ما قادر به تغییر دیگران نیستیم

    قانون جهان هستی میگه:

    «به هر آنچه توجه کنی از اساس همان وارد زندگیمان میشود»

    ما وقتی سعی میکنیم مشکلات دیگران را حل کنیم یا به درد دل آنها گوش کنیم یا حتی سعی میکنیم انرژی خودمان را برای حل مساعل آنها بگذاریم

    به تمام مشکلات آنها توجه میکنیم و خودمان را درگیر مشکلات آنها میکنیم و در نتیجه طبق قانون جهان هستی

    «ما در زندگی خودمان با مشکلات بیشتری مواجه میشویم»

    و من دقیقا با اینطور انسانها در زندگی خودم به چشم خودم دیدم که روانشناسان زیادی در واقع هر روانشناسی که دیدم و برخوردی داشتم که ادعای درس خواندن در این موارد را داشتند و همیشه داوطلب حل مساعل دیگران با علم ناقصی که در کتابهاخواندندرا دارند و همیشه دنبال

    ایراد گرفتن از رفتار دیگران هستند

    دقیقا این افراد

    در زندگی خودشان غرق مشکلات هستند

    غرق مساعل زناشویی

    پر ازاختلالات عصبی و….

    و من با این سوال بزرگ توی ذهنم مواجه میشم که چرا شغل روانشناسی باید باشه که کارهایی که رفتاری که خودشان انجام ندادند و نمیدهند به مراجعه کنندگان خودشان القا میکنند که ایراد تو اینه و اونه!!؟؟

    و به این نتیجه میرسم که این نشان دهنده ناآگاهی ما از قوانیین جهانه فقط نا آگاهیم

    ما اگه آگاه باشیم که::

    «از لحاظ توحیدی ما در جایگاهی نیستیم که بتوانیم کسی را تغییر دهیم و این شرکه اگه ما بخواییم کسی رو تغییر دهیم به زور به اسرار خودمان این شرک مطلقه»

    اگه ما آگاه باشیم که:

    همه ی ما همه موجودات به یک اندازه دسترسی داریم به هدایت های خداوندبه نعمت های پروردگار

    و اگه کسی کمتر از نعمت ها در زندگی خود استفاده میکنه

    و اگه از هدایت خداوند بهره نمیبره

    به خاطر افکار خودشه

    به خاطر باور های خودشه

    به خاطر تصمیماته خودشه

    به خاطر جهل و نا آگاهی خودش

    و به خاطر مقاوتهایی که در مقابل تغییر افکارش

    مقاومت به این که علمی که در دانشگاه و کتابهای روانشناسی یاد گرفته شاید درست نباشه

    شاید ایراد توی اونهاس این که شک کنه به اونها و این که علم کامل نیست

    و خودش رو محدود کرده به همون آموزشهای دانشگاهی در نتیجه:

    از قوانین جهان هستی از آگاهی هایی که بهش کمک میکنه دور شده و خودش رو از خداوند از نعمت ها از هدایت ها دور کرده

    «ما ناتوانیم در تغییر دیگران اما

    100در 100 توانا هستیم در تغییر خودمان »

    ما اگه فکر کنیم که دیگران رو میتوانیم تغییر دهیم یعنی میخواهیم نقش خداوند را انجام دهیم و این خیلیی خطرناکه و شرکه

    هر کس که آماده تغییر باشه و واقعا بخواد که تغییر کنه به اسرار و زور هیچ کس احتیاج نداره خداوند راه و مسیر و بهش نشون میده

    از هزاران راه و مسیر هدایتش میکنه

    به هزاران آموزش

    و استاد هدایتش میکنه

    به شرطی که :

    بخواد و آماده باشه

    ما هم اگه خودمان کارمان را درست انجام دهیم طبق قوانین عمل کنیم خداوند آدمهای درست رو سر راه ما میزاره.

    در کسب و کار مشتریهای فراوان به سمت ما هدایت میکنه و آدم های درست و بی مشکل رو سر راهمون میزاره

    بدون تبلیغات

    بدون اسرار به این که فالو کنید

    به اشتراک بزارید منو

    «ما تنها مطالبی رو میشنویم که آماده دریافت و شنیدن باشیم »

    شاید مطلبی یا آگاهی رو سالهای پیش شنیده باشیم اما انگار نشنیدیم چون آماده نبودیم به این خاطر باید این آگاهی ها رو فایل ها رو همیشه صد ها بار هزاران بار بشنویم تا هر بار آگاهی رو دریافت کنیم که به رشد ما کمک کند به تغییر ما کمک کند.

    امید که این آگاهی هارو در زندگی خودم استفاده کنم و دریافت کنم هر لحظه هدایت پروردگارم را

    پایدار و سلامت و در مدار باشید️️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    علیرضا گفته:
    مدت عضویت: 2679 روز

    بنام خداوند رزاق و هدایتگرم

    خدایا هر آنچه ک دارم همه از آن توست

    درود بر استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز و دوستان گل

    خدایا تو هدایتم کردی به این فایل که بشنوم و جواب سوالی بود که پرسیده بودم و در گمراهی بسر می‌بردم خدا جوونم عاشقتم که از کلام استاد عزیز بهم گفتی بهم که کجای کارم ایراد داره

    استاد عزیزم و بانو شایسته عزیز سپاسگزارم ازت که این فایل رو آماده کردین که جوابمو بگیرم و باور دارم الان زمانش بود ک اون انرژی آزاد بشه یکی دوره ها بود فک کنم گفته بودی اگه دور برتون آدمهای بدبخت و بیچاره و داغون هستن بدون که خودت نامناسب و داغونی ک جذب کردی و دیدم چرا وقتی دارم کار میکنم روی خودم چرا میبینم توی محیط کارم ادمهای نامناسبن و هر دفعه جا و مکان رو تغییر میدم بازم هستن و تا اینکه جلسه 10 دوره دستیابی عملی آرزوها رو دیدم و کامنت هاش خوندم و از خدا هدایت خواستم که کمکم و هدایتم کنه الان فهمیدم چرا دوربرم دارن از این افراد میان و سوال میپرسن ک به عنوان مسکن حالشون خوب کنم وبهشون کمک کنم چون اونا میرفتن میگفتن فلانی صحبت میکنه آروم میشی و من داشتم جذب میکردم و این باور من شده بود که اگه کسی اومد طرف من کمک خواست از طرف خداست و من کمکش میکنم و چقدر انرژی میزاشتم و اون رودخانه ایی که استاد عزیز گفتید همونا روذبیشتر میمودن و دوربرم بیشتر شده بود از این آدمها و چقدر این انرژی که باید صرف خودم و باورهام بکنم صرف دیگران میکردم و چقدر به همسرم در مورد این قانون صحبت می‌کردم و ی جایی انرژیم میومد پایین و بخاطر مقاومت هایی ک میشد و دیدم به خودم ظلم کردم و چه فرکانس هایی فرستادم اما همش از خدا کمک میخواستم که آدم‌های مناسب و مشتریهای ثروتمند دوربرم جمع بشن اما برعکس این اتفاق میفتاد چون من فرکانسی که می‌فرستادم خدا جواب میداد نه در گفتن من

    جایی بود که تسلیمش شدم و خودش هدایتم کرد که این فایل رو ببینم که من توانایی تغییر هیچ کس رو ندارم من توانایی تغییر زندگی خودم رو دارم

    چون منم که دارم خلق میکنم و هر کسی این توانایی زندگی خودش رو داره که خلق کنه و من وقتی میام دیگران رو تغییر بدم یعنی دخالت در کار خداوند یعنی خودم میخوام خدایی کنم و دیدم چقدر ضربه اش رو خوردم و آمدم پایین چقدر انرژیم صرف شد ودر این مورد خسیس نبودم و مراقب این انرژیم نبودم و هدر میدادم و میدیم آخرشب دیگه اون انرژی رو ندارم

    چون اون احساس ارزشمندی رو نداشتم و این باور بوده ک میخواستم از من تعریف بشه که فلانی خیلی مثبته و ی مسکن خوبیه و چقدر آدمهای که مشکل داشتن میومدن سروقت من خدایا منو هدایت کن و بدون هدایت تو هیچم خدایا میخوام اینجا تعهد بدم هر کسی اومد فقط سکوت کنم و بگم من نمیدونم و برم اون محل رو ترک کنم و به جهان اعلام کنم که من ارزشمندم و آدمهای مناسب رو بسمتم بیاره و میخوام این انرژی رو صرف خودم بکنم

    و دیدم ی موقع هایی وقتی داشتم به مشکلات بقیه راه حل میدادم ی جورایی همون مشکلات رو وارد زندگیم میشد و اصلا توجهی نمیکردم که بابا داری ضربه میزنی به خودت

    چرا اصلا این سوال رو از خودم نپرسیدم که هر کسی توی ی مداری داره سپری میکنه و اونا خودش خدا دارن و هدایت میشن تو مسیر درست اگه ی کسی چالشی داره خدا داره بهش کمک میکنه در برخوردن به اون تضاد رشد کنه و هدایت بشه به مسیر درست و تو میایی خدایی میکنی که اون رو از پیله بیرون بیاری و دیدی چطور ضربه خوردی و دیدی همون چیزی که ادعا کردی با توجه به اون چالش نتونستی از پسش بربیای چون جای اون نیستی و میری تو قضاوت و میبینی چرا جلوی رشدت گرفته شده فقط خودت مقصری و خودت مسئول هستی و این آدما خودت جذب کردی اسپایدرمن شده بودی منجی که تشویق بشی

    خدایا ازت ممنونم که هدایتم کردی که از این انرژی درست استفاده کنم و ایمان دارم بعد از این و با تعهدی که میدم خیلی کدهای دیگه برام باز میشه

    اینجانب علیرضا تعهد میدم که سعی کنم که انرژی برای تغییر دیگران نزارم و خودم رو ناتوان بدونم در تغییر دیگران و خودم رو توانا بودنم برای تغییر خودم

    و این سایت خیلی مقدسه که استاد عزیز اول فایل گفتن که بیشتر اسم خدا زده شده و نوشته شده و دیدم هر وقت یکم احساسم بد شده سایت رو باز میکنم حالم خوب میشه

    و اینو بخودم میگم که اهرمی بشه برای من و مترادف کنم اگه کسی رو بخوام تغییر بدم یعنی از مدار خداوند خارج شدن که خودش شرکه و تا آخر عمرم سعی کنم که کسی رو تغییر ندم و این همه استاد توی فایلهای رایگان و دوره ها که بابا نخواین این صحبت‌ها رو برای کسی بازگو کنید روی خودتون کار کنید با نتایج صحبت کنید اگه کسی خیلی اصرار کرد که چطور نتیجه گرفتی بعد بگو ی سایت هست اونجا بهت کمک میشه تمام شد و رفت

    و درسی ک استاد عزیزم دادن و باید آویزه گوشم کنم وقتی گفتین خیلی ها میگن که حاضرن یکساعت 70ت میلیون حتی بیشتر بدن که مشاوره بدین و چون قانون رو درک کردین که اگه کسی آماده باشه برای دریافت این آگاهی‌ها خداوند از بی نهایت طریق هدایتش میکنه و بمن گفتین که به پول کار نمیکنید حتی اگه مبالغ بالاتر هم بدن انجام نمیدین چون برای خودتون خیلی ارزش قائل هستین که اون انرژی رو صرف خودتون میکنید و دیدیم که نه تبلیغات دارین و نه تقلا میکنید برای اینکه بخواین تو شبکه های اجتماعی فعالیت کنید مثل خیلی از اساتید کوچ میکنن و مشاوره میدن و این تفاوت هست ک شما در مسیری هستین که رها هستین و سپردین بخدا و کارها رو انجام میده و باید بخودم بگم ی محصولی بفروشیم آیا همین قدر توحیدی رفتار میکنم یا میخوام فقط بفروشم که اون عدد بحسابم بیاد

    این فایل خودش ی دوره هست بخدا

    ایاک نعبد و ایاک نستعین

    در پناه خداوند یکتا باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    سبحان گفته:
    مدت عضویت: 822 روز

    سلام استاد جان سلام خانم شایسته گل

    سلااامی هم به گرمی خورشید در دل زمستان وقتی که میخوره به پوست دیدید چه احساس خوبی داره وای خدای من که چقدر این نور خورشید این گرمای خورشید لذت بخشه

    چقدر لذت بخشه وقتی این آگاهی ها رو نوش جانت می‌کنی و درک می‌کنی و همینطور که استاد صحبت میکنن به یاد میاری میگی آره آره دقیقا همینه برای منم این اتفاق بارها و بارها افتاده

    داشتم فایل رو می‌دیدم برای من دقیقا همین حس و حال رو داشت

    مثال های زیادی داشتم وقتی استاد مثال از خودش میزد یادم می اومد

    پنج سال زمان گذاشتم برای یکی از همکلاسی هام که زندگیش پر از مشکل بود و من تازه با این قوانین آشنا شده بودم همینجا اول از خودم بعد از خدای خودم طلب بخشش میکنم که اینقدر زمانمو نابود کردم تلف کردم برای اینکه باورهای غلطی داشتم در مورد تغییر زندگی خودم و افراد

    خلاصه کار به جایی کشید که دیگه زنگ هم میزدم جواب نمی‌داد و من دیگه به ته خط رسیدم و بسیار حسم بد شده بود تا اینکه یه روزی تصمیم گرفتم

    با تمرکز بیشتری به فایل های استاد گوش بدم

    سه ماه با تمرکز بیشتری نسبت به قبل شروع کردم سریال سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو دیدن در همین سال 1403اتفاقی که افتاد تقریبا بعد از دیدن 60قسمت یه سفر لذت بخش رفتم و کلی هم لذت بردم و بعد تونستم قدم اول 12قدم رو بخرم و کار کنم و الان که دارم این کامنتو می‌نویسم خیلی احساسم بهتر شده خیلی در طول روز حال خوب و اتفاقات خوبی رو تجربه میکنم حتی واکنش برای بعضی از اتفاقات طوری شده که خودم تعجب میکنم میگم من واکنشم اینطوری نبوده که چطور اینطوری شدم و اینقدر در برخورد با مسائل آرام تر شدم

    خدایا سپاسگزارم که هر لحظه زندگیمون در این سایت زیبا و توحیدی داره بهتر و بهتر و بهتر میشه و هر روز آگاهی های جدیدتری رو نسبت فرکانسی که توش هستیم کسب میکنیم.

    1403/9/18

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    زهرا یکتاپرست گفته:
    مدت عضویت: 1197 روز

    بنام خدایی که اکنون ساعت 6صبح منو بیدارم کرده تا به رد پا بزارم وتعهدم با خودم را محکم تر کنم..الهی شکرت وبه امید خودت،

    استاد ازشماهم ممنونم که هستین و ما رو که هدایت سدیم به اینجا کمک میکنید..

    امروز فایلی رو گوش دادم و جواب سوالم رو از خدا گرفتم که چن روزیه ذهنم درگیر بود،

    سوالم از خدا این بود خدایا چرا من سه ساله با سایت آشنا شدم ولی همیشه در جا زدم ،چرا وقتی اوضاع خرابه تعهدم رو دوباره محکم کردم با کمک الله شروع کردم روخودم کار کردم و ذهنم رو کنترل کردم و چند روزی اوضاع عالی شده همه چی اوکی شده و بعد بد جور ضدحال خوردم و بد زمین خوردم و دیگه چن روزی طول کشیده تا دوباره بلند شم و چند روز حالم خراب بوده،

    دقیقا زمانی که من دوباره شروع کردم به تغییر شخصیت و باورهای خودم بعد یه مدت کوتاهی دوباره دچار این دور باطل شدم خوب مقداریش به خاطر باورهای محدود و زمین گیر کننده ای هست که دارم و بخشی هم به خاطر یه باور غلطی که دارم هست ،اینکه همیشه فکر میکردم من باید مشاور میشدم باید همه ی آدم های اطرافم رو می‌تونستم راهنمایی کنم از همسر و فرزند تا دوستان، استاد بخدا همیشه در حال نصیحت کردن بودم حتی همیشه به پسر 9سالم یه جوری نصیحت میکردم که جذب قوانین بشه استاد با شنیدن حرفاتون فهمیدم که چرا من سه ساله در جا میزنم و همش از مسیر خودم دور میشم واقعا تامیومد یه کم حالم و احساسم بهتر بشه خواهری زنداداشی دوستی کسی زنگ میزد و دو ساعت تموم بیهوده و پوچ حرف میزد که این درد رو دارم حالت یا درد جسمی یا روحی استاد من گوش شنوایی اونابودم من ناجی اونا بودم درحالی که واقعا برازندگی خودم هیج کاری نکردم همیشه گرفتار چه کنم چه کنم بودم استاد واقعا اوضاع خراب میشد با مشاوره های که میدادم دقیقا وقتی خواهرم از رابطه ی خرابی که با پسرش داره حرف میزنم منم رابطم بافرزندم بد جور بهم میخوره استاد زمین خوردن داریم تا زمین خوردن،

    ولی خدارو شکر بد جور سیلی می‌خوردم از خدا و قوانین الان باز یه دو سه روز پیش بد زمین خوردم گفتم خدایا تو خدایان کن تو بگو مشکل کارم کجاست تو بگو چرا برای من خوب پیش نمیره تو منو پیش ببر من هیچ چی نمی‌دونم فقط تو می‌دونی پس به من هم بگو…استاد سایت رو باز کردم فایل جدید دیدم آره خدا میگه همینه پس شروع کن دوباره ولی این بار با یه تعهدی که نشکنید اون رو فقط سرت رو بنداز پایین به فکر تغییر خودت باش وگرنه اگه بازم بخوای مشاور بازی در بیاری بد زمین میزنم عمل خودت …خدایا شکرت اکنون در این لحظه من زهرا..به خودم فقط به خودم و خدای خودم متعهد میشوم که در این مسیر دوباره شروع کنم به کنترل ذهنم و اینکه از امروز هر کسی به من زنگ زد فقط یه احوال پرسی و با احترام مکالمه ام رو کوتاه کنم و نزارم انرژی ام تخلیه بشه حتی اگه اونم فرد خواهرم باشه یا مادرم

    خدایا به امید تو …

    خدایا بازم سپاسگزارم به خاطر قوانینی که این همه دقیق کار می‌کنه حتی دقیق تر از یه ساعت یعنی اصلا نمیشه آدم حتی سر خودش کلاه بزارم ..خدایا شکرت براینکه اینجام بابت وجود دوستان عزیز و استاد گلم و مریم جون سپاسگزارم..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    عباس عظیمی گفته:
    مدت عضویت: 2069 روز

    سلام و درود خدمت شما و همه دوستان.

    استاد این مثال هایی که شما زدید حتما برای دوستان و اطرافیانشون اتفاق افتاده،

    من این موضوع رو زمانی خیلی عمیق درک کردم که خودم رو متحد کرده بودم ففط با الهاماتم کار انجام بدم و عملا با ذهن محدود خودم هیچ کاری نداشته باشم

    تو اون موقع وقتی اطرافیانم از مشکلاتشون میگفتن و من به قلبم گوش میکردم و منتظر جواب بودم همیشه میگفت چیزی نگو و حسم بد میشد وقتی بر خلاف قلبم برای کسی صحبت میکردم،وقتی برخلاف قلبم صحبت میکردم انگار کم کم انرژیم از بین میرفت و کلا از الهامات خداوند دور میشدم،مگر زمانی که قلبم میگفت بگو و سیع کن برای تایید شدن خودت نگی و در حد یک تلنگری صحبت کن

    استاد عزیز به قول شما هرچقدر قوانین رو بشناسیم میتونیم بفهمیم کجا ذهنمون داره با باور های مخرب داره پیش میره و کجا قلبمون به سمت خدا پیش میره.

    یک نکته خیلی مهم تو همه شرایط هست که کاهی فراموش میکنیم و اونم این اصل که به هرچیز توجه کنی همون وارد زندگیت میشه،داری به نصیحت گر بودن توجه میکنی،نصیحت گر میشی

    داری به عمل گرا بودن توجه میکنی

    عمل گرا تر میشی

    نصیحت کن فقط نصیحت میکنه و نتیجه خاصی نمیگیره

    عمل گرا عمل میکنه و حتما نتیجه میگیره.

    ذهن نا اگاه تو دام میوفته اگر بهش توجه نشه

    من باید سیع کنم هر کاری میکنم به نتیجه اش فکر کنم.

    اگر نصیحت میکنم و فکر میکنم کار درستیه نتیجه اش چیه؟ نتیحه اش همون حرفای شماس پس من وقتی میفهمم نتیجه اش کمکی به من نمیکنه اون کارو انجام ندم.

    ممنونم از شما و دوستان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    سهیلا سلیمی گفته:
    مدت عضویت: 322 روز

    سلام ودرود برشما دواستاد عزیزم وسلام به همفرکانسی های دوست داشتنی خداراهزاران مرتبه شکر بابت بودنم دراین سایت بی نظیر که هر روز خودمون را به خود الهیمون نزدیکتر ونزدیکتر میکنه استاد بی نهایت تشکر

    من یک آرایشگرم سالها پیش مغازه لباس فروشی داشتیم باهمسرم وهر کدوم یک تایمی را در مغازه بودیم من صبحها وایشون بعداز ظهرها من عضو کتابخانه نزدیک به محل کارمون شدم واز آنجایی که هیچ اطلاعی از قوانین نداشتم اما علاقه به دانستن وشناخت درمورد خودم بودم یادمه اولین کتابی که نظرمنا جلب کردکتاب چگونه ذهنتان را تغییر دهید تا زندگیتان تغییر کنه بود من کتاب را فکر میکنم 5 بار خوندم خوشم اومد ولی هنوز در مدار دریافتش نبودم ودر کنارش مجلات خانواده را میگرفتم که وای داخلش پر بود از حوادث جور واجور ومن……

    صبحها مشتریهای من بیشتر بود اما متاسفانه پر از آدمها وخانومهایی که فقط یک گوش شنوا ویک مشاور میخواستن ومن مثل توهم زده ها نه تنها در زمانی که مغازه بودم بلکه زمانهایی که توی خونه بودم فکرم درگیربود حتی بعضی اوقات با همسرم مشورت میکردم تا راه کاری برای مشکلات دیگران وغافل از اینکه چه کار خطرناکی دارم میکنم وبه قول استاد نه تنها مشکلات حل نمیشدبلکه انگار افراد بیشتر وبیشتر میشدن البته بعضی ها بهم میگفتن آره راه کار خیلی عالی بود ومشکل حل شد ولی با یه مشکل دیگه سراغم میومدن وچقدر قانون درست عمل می‌کرد چون خیلی از اون مسائل توی زندگی خودم هم بوجود اومد

    گذشت تا اینکه ما تصمیم گرفتیم مغازه را جمع کنیم واون آدمها رفتند

    اما از آنجایی که این خود ما هستیم که در واقع باید تغییر کنیم . باز هم آدمهایی در اطرافیانم بودن که تا به من میرسیدن سفره دلشون باز می‌شد

    ما از اون شهر مهاجرت کردیم ودر شهر دیگری بودیم من آرایشگاه داشتم ودر این مکان هم باز هم بودن از این افراد ومن هم یک گوش آماده برای شنیدن وحل کردن مشکلات اون هم البته باصحبت وراه کار دادن یعنی میخوام بگم این ما هستیم که باید تغییر کنیم تغییر شغل یا مکان هم نمیتونه این قضیه را حل کنه. ولی من اون عشق واشتیاقم نسبت به خود شناسی در وجودم بود ویک پیش زمینه ای داشتم ووقتی دیگه خسته شدم از این همه حجم شنیدن مشکلات وگرفتاری آدمها از خود خدا خواستم منا هدایت کنه وچقدر معجزه وار توسط یک خانم اون هم انگار خدا این رسالت را به عهده اش گذاشته بود وتوی شهری زندگی می‌کرد واتفاقی پیشم اومده بود هدایت شدم به این مسیر البته با استادی که بعدا فهمیدم از شاگردان استاد عباسمنش بودن واز طریق ایشون به شکل تکاملی افتادم توی اقیانوسی که واقعا ته نداره( آشنا شدن با سایت استادعباسمنش)

    خدایا چقدر زیبا من وخواهرم را هدایت کردی چقدر همزمان وحتی قدم به قدم هر دومون باهم خدایا شکررررررررت

    استاد وقتی با این مباحث آشنا شدم دوباره جوگیر شدم وقصد داشتم اطرافیانم مثل همسر بچه هام خواهر وبرادر وپدر ومادرو…..همه را آگاه کنم ولی واقعا از اونجایی که باز هم درک نکرده بودم چک ولقد از حرفهاشون ودقیقا نتایجی که شما بارها وبارها به اون اشاره کردید را دیدم تا اینکه بالاخره این دوزاریه افتاد ومن فهمیدم که آقا تو مسئول هیچ احدی جز خودت نیستی افراد نتیجه ی اون فرکانسها وباورهاشون را میگیرن

    استاد اگر بدونید چه آدمهایی از دور من رفتند چقدر سبک شدم چه هدایت‌های دریافت کردم چقدر ملموس که از دیدن این هدایت‌های داشتم دیوانه میشدم استاد هدایت شدم به ادامه دادن به کار نقاشی وشدم مربی کودکان وتمرکزم را روی خودم گذاشتم فهمیدم اگر فقط حواسم به خودم باشه نتایج عالی میگیرم افراد نزدیک واقعا نمیدونم چطوری تغییر کردن والان با من هم مدار شدن دیگه هیچ علاقه ای برای آگاه کردن کسی ندارم چون فقط من از مسیر خارج میکنن ومن هم هم مدار میشم با اونها خدارا شکر

    وفقط با خواهرم دوتایی فایلها را دنبال می‌کنیم وهر وقت به هم می‌رسیم درمورد زیبائیها وقوانین حرف می‌زنیم من خیلی خوشحالم که خداوند بسیار زیبا وعالی من را هدایت کرد وهر چه جلوتر میروم مسیر برام زیباتر میشه واز شما استاد عزیزم که دستی هستید از دستان اون خالق بی همتا بی نهایت متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: