https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh-2.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-09-21 00:42:282024-11-03 03:57:34پروژه خانه تکانی ذهن | گام به گام
427نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته و همه دوستان هم فرکانسی
من وقتی صحبتهای خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی که یکی از الگوهای من در تغییر هستند و من بی نهایت ایشان را تحسین می کنم برای شجاعتهایی که دارند و ایمان و استمراری که در عمل دارند را شنیدم به این هدایت الهی و ندای قلبم گوش دادم و می خواهم این مسیر خانه تکانی ذهن خودم را شروع کنم و به امید الله مهربان دراین مسیر قدم بر دارم زیرا خیلی احساس می کنم که ذهنم نیاز به یک خانه تکانی اساسی دارد و باید من اینکار را حتی خیلی زودتر از اینها انجام میدادم ولی الان حتما در بهترین زمان ممکن است.
با توکل به الله مهربان این مسیر را استارت خواهم زد و تلاش می کنم که از خودم یک ردپای عالی به جای بگذارم.
سلام به استادعزیزم وخانم شایسته ی مهربان وسرشارازآرامش
ممنونم مریم جان عزیزکه به الهاماتتون توجه کردین وخیلی عالی دست به عمل شدین وبروزرسانی لایوهاروشروع کردین،وبالاتررفتن مدارشماماهم ان شاالله مدارمون تغییرکنه
چقدرخوب که درنبوداستاداین حرکت خجسته روآغاز کردین چقدربه این دوره احتیاج داشتم
اینکه باخودم،باافکارم خلوت کنم ومنتظراتفاقات خوب باشم ،چقدرخواهرانه قدم به قدم توضیح دادین چکارهایی روانجام بدیم
چه صدای دلنشینی دراین فایل داشتین بارهاوبارهافایل معرفی روگوش دادم وفایل لایواستادرو،وبه شرک هایی که دارم درظاهرمیگم خدادرست کنه ولی چشمم به دست بقیه اس منتظرم یکی ازراه برسه ویک پولی بده تاقرض هام روبدم برام کارجورکنه
حتمابااین دوره ی یک ماهه پیش میرم وشاهداتفاقات خوب هستم میدونم قراره یک حرکت خوبی برام رخ بده به شرط ایمان وعمل
خیلی وقت ها شده که به چالش هایی برخورد کردم که به هیچ تفکری نمیشده آن را حل کنم
ولی با
احساس خوب دادن به خودم و در صلح ماندن با خودم تونستم خودم راهکاری و ایده ای را از خداوند دریافت کنم و آن چالش را برطرف کنم و به طور معجزه آسایی بهبود را در زندگی ام خلق کنم
و این اصل و اساس قانون که فقط با حس خوب و لذت میشود تمام مسیر زندگی را بهبود بخشید و دران مسیر بهترین ها را دریافت کردم
درست زمانی که هیچ نداشتم و کارگری میکردم
همین اتفاقات خوب را دریافت میکردم چون بیشتر اتفاقات ناخواسته بود نمیدیدم ولی با کنترل آگاهانه ذهن توانستم آن اتفاقات ناخواسته. را از زندگی حذف کنم و کمترین را داشته باشم و اتفاقات خواسته را بیشتر کنم آن هم با توجه به زیبایی ها و نکات مثبت
خدایا شکر که یک فرصت بهتر شدن و باورهای جدید بدست آوردن را بهم بخشیدی سپاس
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام نوزدهم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام نوزدهم”
” انتخاب شغل اززاویه باورهای فراوانی واحساس لیاقت”
*استفاده از فرصتی که داریم:
اصل مهم و اساسی هدف از زندگی لذت بردن از زندگی است خوشبختی است لذت بردن از این دنیای مادی است هدف نیست که ما معروف بشیم هدف نیست که در این دنیا صرفاً برای پول درآوردن تلاش کنیم و زجر بکشیم اگر هدف ما در این دنیای مادی صرفاً پول درآوردن باشد و نه لذت بردن از زندگی زمان مرگ به این نتیجه خواهیم رسید و از خود سوال خواهیم کرد آیا از این فرصتی که به من برای تجربه خودم داده شده بود آیا به خوبی استفاده کردم یا خیر ؟بنابراین هدف از زندگی تجربه شادمانه خودم در این جهان مادی است زمان مرگ اصلاً مهم نیست که آیا من آدم معروفی بودم یا نبودم اصلاً مهم نیست که حساب بانکیم چه وضعیتی داشته وصفرهای حساب بانکی ام زیاده بوده یانه مهم فقط این است که آیا از فرصتی که داشتم درست استفاده کردم یا نکردم ؟
وای خدای من چقدر این مثال استخر جالب بود و چقدر به من کمک کرد به درک موضوع استفاده از فرصتی که خدا بهم داده تا در این دنیای مادی فقط لذت ببرم و کیف کنم باید اعتراف کنم که در این زمینه تاکنون خوب عمل نکردم البته از زمانی که در این مسیر الهی قرار گرفتم سعی میکنم تا احساس لیاقت را در خودم افزایش دهم و به این باوربرسم که من لایق بهترین و با کیفیتترین و جذابترین زندگی هستم اگربخوام دراین رابطه به خودم امتیاز بدم ازامتیاز 10 امتیاز 2 میدم
*نگاه به شغل:
ما باید عاشق شغلمان باشیم ما باید دنبال علاقهمان بریم دنبال اون چیزی که واقعا عاشقش هستیم اگر این گونه عمل کنیم آن وقت نمیگوییم کار من شغل من میگوییم عشق من
ذات انسان تنوع طلب است و همه انسانها ممکن است علایق متفاوت و گوناگونی داشته باشند یکی به ورزش یکی به هنر یکی به شغل آزاددیگری به شغل کارمندی
به صنعت اقتصاد مکانیک برق فضا
ما انسانهایی هستیم بینهایت متنوع همانطور که بینهایت شغل و محل کسب درآمد در این جهان مادی وجود دارد و این تنوع باعث شده که آدما برای انتخاب شغل محدودیت نداشته باشند و صرفاً دنبال یک شغل خاص نروند ما باید دنبال موضوعی باشیم عاشقش هستیم زمانی که ما به شغل یا حرفهای که عاشقش باشیم و با عشق حرکت کنیم و در آن شغل و آن کاری که انجام میدیم حرفهای شدن کار سختی نیست و همزمان باید باورهای فراوانی و ثروت سازدرذهنمون ایجاد کنیم
انگاه” شغل ما عشق ماست “”عشق ما شغل ماست” اون وقت است که ماکار نمیکنیم بلکه داریم عشق وحال میکنیم شهرت و ثروت و نعمت هم داره وارد زندگیمون میشه آنگاه است که ما به واسطه عشقی که داریم از طریق شغل و حرفهمون به گسترش جهان هم کمک میکنیم و از اونجایی که خداوند بیشتراز مامیخواهد ثروتمند شویم چونکه کسانی که برای گسترش جهان کمک میکنند وعده ثروت به غیرالحساب داده پس درنتیجه ثروت ونعمت فراوان واردزندگیمون خواهدشد
” پول نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگی است”
به قول حضرت علی علیه السلام دو نوع رزق داریم یه نوع رزقی که شما طلب میکنی و دنبالش هستی و یک نوع رزقی که اون شما را طلب میکند زمانی که ما در مسیر علاقهمون قرار میگیریم رزق ما را طلب میکند پول به سراغمان میآید شهرت و نعمت به سراغ ما میآید و این در حالیست که ما داریم عشق میکنیم و لذت میبریم
الگوهای فراوانی داریم در جهان که علی رغم آن همه ثروتی که دارند اما عاشقانه دارند کارمیکنند و اون حرفه مورد علاقهشون را ادامه میدهند
مثال” ریچارد برانسون”
(پس از چندین بار تاخیر و شکست، ویرجین گلکتیک اولین سفر فضایی سرنشیندارش را کاملا با موفقیت انجام داد. در این ماموریت بنیانگذار این کمپانی یعنی «ریچارد برانسون» هم حضور داشت و توانست در جنگ میلیاردرها برای سفر به فضا، جف بزوس را با فاصله چند روز شکست دهد.
ریچارد برانسون به همراه چند نفر دیگر در ماموریت یونیتی 22 با فضاپیمای اسپیسشیپتو روانه فضا شد. برانسون با این سفر توانست یک تجربه فضایی خصوصی داشته باشد و راه را برای توریسم فضایی هموار کند.
این سفر چهارمین پرواز آزمایشی این فضاپیما و اولین سفر برانسون به فضا محسوب میشود. این کارآفرین میلیاردر برای بیش از یک دهه، یعنی از زمان تاسیس ویرجین گلکتیک در سال 2004 به دنبال سفر به فضا بود و حالا به رویای دیرینهاش دست پیدا کرده است.)
ریجاردبرانسون پس ازسفر آزمایشی موفقیت آمیزیش زمان بازگشت به خبرنگاران گفت که من خوشبختانه زندگی لذت بخشی را تجربه کردم خیلی هم به آینده خوشبین هستم و فکر میکنم که حداقل 30 سال دیگر زنده باشم و میخواهم این 30 سال را فقط روی صنعت فضا کار کنم امثال ریجاردبرانسون پول دیگر براشون اهمیت چندانی ندارد فقط به عشق و علاقهشون ادامه میدن و در اون مسیر گام برمیدارند
اصل خوشبختی این است هر کاری که عاشقش هستیم به آن متعهد باشیم و حرفهای شویم و ادامه دهیم و قدم برداریم از بینهایت راه در همان شغل پول و ثروت وارد زندگیمان میشود
* انتخاب شغل از بین چند شغل:
همه ما انسانها علایق متعدد داریم به شغل ما باید نگاه کنیم به کدام شغل بیشتر علاقمندیم و از همه مهمترایا در آن شغل مورد نظر استعداد داریم توانایی داریم؟اگراین ایتمهای مهم رودرخودمون میبینیم راه درست راانتخاب کرده ایم
“طوری زندگی کنیم که زمان فرارسیدن مرگ راضی و خوشحال باشیم”
نگاه یک عده این است که من پولم را بدهم و دیگران برام کار کنند و به من سود بدهند این تفکر ذهن فقیر است یه باور اشتباهی است ذهن فقیر مدام دنبال این است که کدام شغل پول داره که من وارد آن شوم اما ذهن ثروتمند میگه همه شغلها پتانسیل یکسانی برای خلق ثروت دارند من به مسیری که علاقه دارم و در آن توانایی ،استعداد دارم حرکت کنم لاجرم ثروت به سراغ من میآید
” ثروت نتیجه پرورش تفکرمولد بودن در ذهن است این تفکر سودمندترین سرمایه برای رشد کسب و کار است ”
*تصمیمات شجاعانه:
تصمیمات شجاعانه نتیجه درک عمیق قوانین است الگوی مناسب تصمیم شجاعانه استاد عباس منش است که در طول چند سالی که در مسیر کسب موفقیت و درک قوانین قرار گرفته اندبارها تصمیمات بسیار شجاعانهای گرفتند که از زبان ایشان در محصولات ویا فایلهای دانلودی شنیدهایم یک نمونه بارز آن
مربوط به زمانی بودکه
محصول دورههای تندخوانی که بسیارتا بسیار هم برای سایت پولساز بود از روی سایت برداشتند چون به این نتیجه رسیدند که این دوره و این کار پایه و اساس اون چیزی که استاد دنبالش است نبود استاد دنبال حوزهای کاری بودند که علاقمند بودن و دنبال میکرد چون که موفقیت در هر کاری نیاز به تمرکز صددرصدی و لیزری دارد استاد دنبال این نبودند که چه کار کنند تا پول بسازند دنبال این بودند که به چه چیز علاقه دارند و در مسیر علاقه شون گام بردارند دنبال درک قوانین جهان هستی وخودشناسی وسپس خداشناسی واشاعه توحیددرجهان واموزش بودند که الحمدالله بااستاندرد بالایی به موفقیت رسیده اند
کیفیت زندگی آیتم بسیار مهمی است که ما باید در همه حال مد نظر خود قرار دهیم هرگاه اکثریت جامع دارند در یک مسیر حرکت میکنند و همسو دنبال یک چیز خاص هستند بدان ان مسیر اشتباه است آدمهای موفق همیشه خلاف جهت اکثریت جامعه حرکت میکنند
پول در همه بازارها وکسب کارها وجوددارد همه چیز بستگی به باورهای ذهنی ما وعلاقه مادارد
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیستم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیستم”
” قرآن آسان است ونیازبه تفسیرندارد”
* قرآن نیازبه تفسیرندارد:
خداوند را بینهایت سپاسگزارم که منو به مسیر الهی تغییر هدایت کرد استاد جان عزیزم نمیدانم با چه زبانی باید از شما سپاسگزاری کنم که منو با خدای خودم و قرآن آشنا کردی من به خوبی یادم است در روستا زندگی میکردیم و مادر عزیزم مربی قرآن بود و همیشه و در طول سال بچههای روستاوروستاهای همجوار میآمدن پیش مادرم قرآن خوانی یاد میگرفتند اما من از همان بچگی تمایلی به یاد گرفتن قرآن نداشتم حتی بااصرار مادرم نمیتوانستم با قرآن ارتباط بگیرم کم کم که بزرگتر شدم میدیدم کسانی که به اصطلاح مذهبیتر هستند و هر روز سر کارشان با قرآن و مسجد است اما نسبت به بقیه مردم گرفتاریهای زندگیشون بیشتر بود از همان دوران بچگیم حس خوبی نسبت به قرآن و خدایی که به من معرفی کرده بودند نداشتم امامثل اکثریت جامعه ایران درخونه مون دو الی سه قرآن وجودداشته ودارد
واین درشرایطی بود که من به تبعیت از پدر و مادر و اجداد مراسم مذهبی برگزار میکردیم من هم پس از ازدواج ومهاجرت به شهر تا چندین سال پیش در خونمون به اصطلاح مجلس روضه برگزار میکردم و نذری میدادم این در حالی بود که صرفاً برگزاری این مراسم طبق عادت خانوادگی بود اما یواش یواش به این نتیجه رسیدم که انجام این کارها بیشتر ریاکاریست تا با خلوص نیت برگزار شود لذا چندین سال است که دیگه این مراسم را برگزار نمیکنم اما نقطه عطف زندگی من آشنایی با خدای واقعی و قرآن زیبا از زمان آشنایی بااستادعباسمنش بود بعداز هدایت خداوند و قدم برداشتن برای تغییر در سال 98 زندگی من با فایلهای توحیدی عملی دگرگون شد و پس از نزدیک به 5 سال که در این مسیر الهی هستم حس فوق العاده خوبی نسبت به خدای خودم و قرآن و پیامبران دارم استادعباسمنش عزیز بینهایت از شما سپاسگزارم که منو با خدای واقعیم و قرآن زیبا آشنا کردین
اما حس میکنم هنوز تکاملم را طی نکردم تا بتوانم با قرآن بیشتر مونس بشم و شروع مستمربه مطالعه و خواندن قرآن کنم امیدوارم که هرچه زودتر مدارم بالاتر بره و با قرآن زیبا بتوانم ارتباط عمیقتری برقرار کنم در نتیجه به خودم اجازه نمیدهم که بخوام در مورد مبحث قرآن بیش از این اظهار نظر وصحبت کنم
*قانون تکامل:
استاد عزیز من از اواسط سال 98 با شما و سایت شما آشنا شدم و همزمان در پایان سال 98 پس از 33 سال کارکارمندی بازنشسته شدم اون اوایل آشنایی با شما بسیار برام جذاب و فوق العاده بود به طوری که خیلی سریع در مدار دریافت آگاهیهای فایلهای رایگان قرار گرفتم و در سال 99 هم دوره ثروت یک را با همسر عزیزم خریداری کردیم و شروع به گوش کردن فایلها و تمرینات آن نمودیم انصافاً هم از همان روزهای اول نتایج خوب ریز و درشتی هم میگرفتیم و حالمون حسابی خوب خوب بود
حق پاداش بازنشستگی من واریز شد و من همیشه فکر میکردم که به کار فست فود و رستوران داری خیلی علاقهمندم و این در حالی بود که من هیچ سررشته و تجربهای در این زمینه نداشتم و پسر گلم که اون زمان دانشجو بود به علت بیماری پندمیک دانشگاهها غیر حضوری شده بود و پیشنهاد داد که در این مدت بهتر است که بیکار نباشم و یک مغازه فست فود راه اندازی کنیم من هم که این پیشینه را ذهنم داشتم و فکر میکردم که من هم علاقمند به این کار هستم خلاصه آمدیم تقریباً نصف مبلغ پاداش بازنشستگی را هزینه کردیم برای اجاره مغازه تجهیز و راهاندازی از آنجایی که من اون موقع فکر میکردم که دارم روی باورهام کار میکنم دست به هر کاری که بزنم موفق خواهم شد فکر میکردم چون که در مسیر تغییر قرار دارم دیگه همه چی تمومه و من حداقل ظرف مدت 6 ماه تا یک سال از طریق فست فود پولدار میشم و موفق میشم
ان موقع که درابتدای کاربودم درک درستی از طی کردن قانون تکامل نداشتم یه جورایی به شدت جوگیر شده بودم خلاصه کلام پس از کمتر از دو سال ما در این کار موفق نبودیم و خیلی زود مجبور شدیم تقریباً با مقداری ضرر و زیان این کار را برای خودمون مختومه اعلام کنیم و این موضوع خیلی برای من درس داشت خیلی برام تجربه داشت و الان پس از 4 سال از اون اتفاق داره میگذره تازه متوجه شدم که یکی از اصول موفقیت در هر کاری طی کردن “قانون تکامل” است
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیست یکم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیست یکم”
” دلیل دلسردی درمسیروحل ریشه این مسله
* نتیجه دلسردی:
خیلی راحت ما در مسیر دلسرد میشویم کلاً انسان خیلی عجول است و خیلی زود میخواد نتیجه بگیره اما ما باید قانون تکامل را درک کنیم یکی از راههای درک قانون تکامل این است که نتایج کوچکی که در طول مسیر میگیریم برای خودمون تایید کنیم بابتش از خداوند سپاسگزار باشیم این باعث میشه اون عشقی که به کار داریم را با اشتیاق بیشتری ادامه دهیم همینطور که باورهای ما یک شبه عوض نمیشه نتایج زندگی هم یک شبه عوض نمیشود
اگر بخوام از تجربه خودم بگم از زمانی که در این مسیر هستم نتایج خیلی خوبی در بحث آرامش و سلامتی به دست آوردم و در این 5 سال به پزشک مراجعه نکردم و حتی یک قرص هم نخوردم و این در حالیست که قبل از آشنایی با قانون و استاد عباس منش 20 سال دچار سردردهایی میگرنی و افسردگی خفیف بودم و 20 سال قرص و داروی آرامش بخش و خواب مصرف میکردم درحال حاضرشکرخدا خواب راحت دارم حالم خوبه شادترهستم وازنظرمالی هم هیچ بدهی بانکی ندارم وبرکت وفراوانی بیشتری نسبت به قبل واردزندگیم میشه
خدایاشکرت بابت همه چیز
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
“نتایج زندگی ما فقط و فقط بستگی به نوع نگاه ما دارد”
* انتخاب شریک زندگی و شریک کاری:
در بحث مالی استاد هیچ اعتقادی به شراکت ندارند ما باید فکر کنیم چرا میخواهیم شریک داشته باشیم یکی میگه من پارتی ندارم که کارام پیش بره یکی میگه من توانایی انجام کاری رو ندارم پول از من کار از بقیه یکی میگه من پول ندارم پول از کارازبقیه اینها همه ناشی از باورهای نادرست و شرک است ما باید با همون داشتههامون کاری که مورد علاقمون هست واردش بشیم توکل کنیم و قدم برداریم قطعاً خداوند در مسیر ما را هدایت میکنه و ایدههای جدید و بزرگ را الهام میکنه
در بحث شریک زندگی بحث انتخاب شریک عاطفی نیست بحث برخورد هم فرکانسی است وقتی که ما در مسیر صحیح و درست قرار میگیریم آدمهایی که همفرکانس ما هستند سرراهمون
قرار میگیرند ووارد زندگیمون میشن اگر به آدمای درب و داغون برخورد میکنیم یعنی که ما در مدار آدمهای ناجور قرار داریم هیچکس خوب مطلق یا بد مطلق نیست همه ما خاکستری هستیم نه سیاه مطلق نه سفید مطلق اگر به آدمهایی برمیخوریم در هرجا باشد در اتوبوس مترو خیابان مغازه درصد خیلی زیاد شون آدمهای درب داغون و مشکلسازی هستند به این معنی است که در درصد زیادی از وجود خود من درب و داغون است اما اگر برعکس باشد و آدمای خوبی سر راه هم قرار میگیرند به این معنی است که درصد زیادی از وجود خود من خوب است و فوق العاده است این درصد نشانگر این است که ما داریم به سمت مثبت یا منفی حرکت میکنیم زمانی که من بهتر میشوم جهان آدمای بهتری وارد زندگیم میکنه ما باید تمرکزمون روی خودمون باشه وروی بهبود خودمون کار کنیم
شکر خدا از زمانی که در این مسیر هستم شرایطی برام فراهم شده که خیلی از آدمای منفی از زندگیم دور شدند یا شرایطی پیش آمده که من بر خورد کمتری با افراد منفی وناجور داشته باشم
سلام مریم جان مرسی از توضیحات بی نظیرت اون جایی که گفتی از خداوند در خواست رشد داشتی انگار من بودی ولی جوابت رو خدا اکسپت کرده بود چقدر به دلم نشست هدایتت
حالا من هم امروز نشستم و دسته بندی شجاعت اخذ تصمیم گیری رو دیدم چند تا از فایل هاشو اما دیدم چند تا ترمز دارم
یکیش اینکه میخوام استعفا بدم اما این فکر میاد که زهرا نکنه با استعفا دادن و نداشتن پول ارزشت پیش شوهرت بیاد پایین و وابسته بشی نداشتن استقلال مالی مثل مادرت خارت کنه و توسری خور بشی مثل مامانت که با جاریش مقایسه میشد و اعتماد به نفسشو اینجوری از دست میداد توهم با جاریه معلمت مقایسه بشی و بزنن تو سرت فلان روزم فلان حرفو زدنااا
حالا من با این منطق و باور مغزم منفجر میشه از این افکار که به شغلی که دوسش نداری ادامه بده یهو میای از شغلت بیرون هنرت جواب نمیده یا با تنبلی جدیش نمیگیری تو ادم متعهدی نیستی و از این افکار سمی که نمیزاره من بیام روی علاقم تمرکز کنم
خدایا واقعا میخوام رشد کنم میخوام بیام رو خودم کار کنم و اون خونه تکونیه افکار پوچمو داشته باشم خدایا هدایتم کن به مسیر بهتر خدایا من دوست دارم احساس لیاقت درونی داشته باشم نه اینکه خودم رو با دیگری مقایسه کنم و احساس پووچی بهم دست بده
این خونه تکونی بهونه خوبیه برای تغییر همین باور و ارامش درونی اگر شماهم در جواب این کامنت کمکم کنید ممنونم
سلام به استاد عزیز و مریم جان که همچین ایدهاى که بهش الهام شده رو داره اجرا میکنه و باعث میشه براى ماهاى که تو این چالش شرکت میکنیم هم کلى بهبود در شخصیتمون به وجود بیاد و هم قوانین رو هر روز مرور کنیم و تمرکزمون روى کنترل ذهنمون باشه.
خیلى خیلى خوشحالم که به این چالش خانه تکانى ذهن، گام به گام هدایت شدم چون چند روزه فکرم درگیر این بود چطورى بیشتر ذهنم رو کنترل کنم و اتفاقا چند روزه فایل توانای کنترل ذهن رو دارم گوش میدم و امروز هم داشتم کمنت هاى این فایل را میخوندم. خیلى احساس خوبى نسبت به این چالش دارم و حسم میگه قراره اتفاقات عالى تو زندگیم رخ بده.
خیلى جالبه امروز تو تمرین ستاره قطبى درخواست یک هدیه از طرف خداوند رو داشتم و به محض آمدن تو سایت و دیدن بنر خانه تکانى ذهن به خودم گفتم اینم هدیه از طرف خداوند که درخواست کرده بودی
خیلى خیلى سپاسگذارم از اینکه این فایل ها رو درست کردین و بیشتر از همه سپاس خدای رو که من رو هدایت کرده تو این مسیر قرار بگیرم.
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام شانزدهم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
” گام شانزدهم”
” بهبودعملکرد،یک رونددایمی است”
*هم جهت نبودن با قانون:
موفقیت کار کردن روی باورها ودر مسیر درست حرکت کردن است و اجرای درست قانون است امامابعضی ازمواقع استفاده از قانون راانطور که خودمون دوست داریم تفسیرمیکنیم وعمل میکنیم تلاش داریم تاقوانین خودشون راباخواسته های ماوفق بدن تااینکه ماخودمون راباقوانین هم جهت کنیم وهمسوباقوانین حرکت کنیم مثل این است که کسی میخواهد بره ورزش بدنسازی مربی یکسری تمرینات و یک رژیم غذایی خاص به طرف میده اما فرد مورد نظر برای گریز از دستور مربی آنچه را که خودش دوست داره عمل میکنه برای خودش هم توجیه میکنه که مثلاً به جای سینه مرغ اگر ران گوسفند بخورم بهتره چون که من با سینه مرغ حال نمیکنم یامثلاً سه تاحرکت 8 تا بزنه برای پرس پا چون اذیت میشه حرکتهای غیر اصولی انجام میده در واقع میایم دستکاری میکنیم اون چیزی که به ما گفته شده سیستم باشگاه رو به سیستم خودمون تبدیل میکنیم
چون که خودمون پیش فرضهای داریم
دوست داریم به شیوه خودمون عمل کنیم و نتیجه این است که بعد از مدتی کار کردن نادرست نتایج دلخواه حاصل نمیشه و میآییم باشگاه وقوانین جهان هستی را مقصر میدونیم این در حالیست که ما اصلاً به آن برنامه عمل نکردهایم خودمون آنطور که دوست داشتیم عمل کردیم
در بحث موفقیت هم یک قانون هست یک قانون مهم است به نام “عمل کردن و حرکت کردن” به سمت ایدهها بسیاری از افراد هستند که دارند کار میکنند فعالیت میکنند اما در مسیر نادرست در مسیر مقاومت در مسیر اصطکاک یعنی طرف باورهای نامناسب داره و مرتب هم فعالیت میکنه طرف صبح تا شب داره کار میکنه و حالا اون کار میتونه هر شغلی باشه کارگری باشه مغازهداری باشه کارمندی باشد واقعاً داره کار میکنه در خانه نخوابیده و امید داشته باشه که از آسمان یک گونی پول بیفته پایین اما نتیجه نمیگیره به طور مثال یک نفر ساکن تهران است و قصد داره به طرف شهر آمل حرکت کنه داره عمل میکنه به سمت هدف حرکت میکنه
اما به جای اینکه از سمت تهران به سوی آمل بره داره به سمت جنوب حرکت میکنه یا به سمت غرب میره و از دور اطراف متوجه میشن یک نفر داره مرتب میدوه سالها داره میدوه خودش هم میگه بابا من 10 سال است دارم میرم سمت بابل چرا پس نمیرسم در نتیجه عامل حرکت کردن را داریم جهت حرکت کردنمان اشتباه است آن هم به واسطه باورهای اشتباهی که داریم یک سری از افراد هستند که دارند روی باورهایشان کار میکنند و تجسم میکنند اما هیچ حرکتی ندارند دچار توهم هستند منتظرند که یک شبه مسائلشان حل شودو ثروتمند شوند این افراد هیچ حرکتی برای افزایش مهارتشان در مسیر شغل و اهدافشان ندارند و صرفاً منتظرند که خدا براشون کارها را انجام دهد این افراد دائم دارند تجسم میکنند که به فلان ماشین میرسند به فلان خونه میرسند و این افراد دچار توهم هستند
به جای اینکه بروند دنبال علاقشون و هر روز مهارتشون رو در جهت علاقهشون بالا ببرند دچار توهم هستند به قول استاد” ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است”
تا زمانی که مامهارتهامون را در مسیر علایقمون افزایش ندهیم و بر ترسهامون غلبه نکنیم و شخصیتمون تغییر نکنه احساس لیاقت در خودمون ایجاد نکنیم هیچ اتفاقی در زندگیمون رخ نخواهد داد ما باید به ایدهها عمل کنیم حتی اگر ایده کوچک باشد باید حرکت کنیم ما باید هر روز به صورت روزانه تصمیم بگیریم برای بهبود بهبود در هر کاری که هستیم مثلا در مسائل روابط عاطفی اگر مشکل هم نداریم باید هر روز تصمیماتی بگیریم و عمل کنیم که این روابط به سمت بهتر و بهتر شدن برود
مثال زندگی پیامبران
محمد موسی ابراهیم نوح عمل کردند به الهامات و ایمان داشتند و حرکت میکردند به ایدهها عمل کردند ما باید در هر شرایطی روزانه دقایقی را برای بهبود شخصیت کارکنیم روی مهارتهامون کار کنیم روی اعتماد به نفسمون کار کنیم روی شجاعتمون کار کنیم باید هر روز ترسهایی که داریم شناسایی کنیم و برای غلبه بر انها حرکت کنیم و عمل کنیم باید هر روز روی خودمون کار کنیم نقاط ضعفمان را شناسایی کنیم برای بهبود آنها عمل کنیم و نقاط قوتمان را هر روز بهبود بخشیم
* مراقبه چیست ؟
مراقبه کنترل ذهن است مراقبه یعنی به چیز خاصی فکر نکنیم درگیر گذشته و آینده دور نشویم مراقبه زندگی کردن در لحظه حال است مراقبه چیز عجیب و غریبی نیست مراقبه یعنی افکار بیماریزایی که از گذشته میاد را دور بریزیم به اونها توجه نکنیم و به آینده هم فکر نکنیم که 5 سال بعد چه اتفاقی قراره بیفته باید ذهنمون را بزاریم برای امروز میخواهیم چه کاری انجام دهیم ؟
یهترین سرمایه گذاری :
بهترین سرمایهگذاری روی خودمان است و کار کردن روی باورها است سرمایهگذاری روی شخصیتمون، روی تواناییهامون، روی مهارتهامون وقتی که ما قوی بشیم توانمند بشیم اون پولهایی که میخواهیم سرمایهگذاری کنیم و به پول بیشتری برسیم صدها برابر اون پول را در یک روز میسازیم باید تکاملی حرکت کنیم برای
* مقایسه کردن:
ما باید همیشه خودمان را با خودمون مقایسه کنیم با دیروز خودمون به هیچ وجه نباید با دیگران خودمان را مقایسه کنیم
* رازموفقیت:
برای موفقیت فقط درک کردن قوانین و تکرار کردن تکرار کردن و تمرین کردن است
مثل کشتیگیری که به جای اینکه بره
دنبال یادگیری انواع فنون فقط اگر یک فن راخوب یادبگیره وبلدبشه و بارها این فن را تمرین کنه که جزئی از عضلاتتش بشه و در ناخودآگاه او نفوذ کنه( همان قانون خارپشتی) میلیونها بار تکرار کنه که هر زمان و در هر حالتی که خواست فن را اجرا کنه با موفقیت این فن را اجرا کنه مثل جردن باروز کشتیگیر آمریکایی که فقط با اجرای فن زیر دو خم درتمام مسابقات برنده میشد
زمانی که ما قانون را درک میکنیم باید فقط تمرکز کنیم در بحث توکل، بحث توحید، بحث تصمیم درست گرفتن، بحث شجاعت، بحث ایمان،رفتن در دل ترسها کنترل ذهن ،کنترل ورودیها، تمرکز بر روی زیباییها، اعراض از ناخواستهها و عمل کردن با آموزههایی که یاد گرفته ایم به هیچ عنوان پراکندگی ذهنی داشته باشیم
خوشبختانه من دراین چندسالی که دراین مسیرالهی هستم تلاش کردم وخواهم کرد تاباوردیهای مناسب کنترل ذهن داشته باشم وبه نظرخودم بادرصدمناسبی خوب عمل کردم هرچندکه هنوزخیلی کاردارم
* واکنش جسم به خارج شدن ازمسیر:
زمانی که ما داریم روی خودمان کار میکنیم روی باورهامون کار میکنیم اگر از مسیر خارج شویم اولین نشانهاش واضحترین نشانهاش واکنش جسم ماست که خیلی سریع بیمار میشویم اگر که فکرمون منفی میشه دچار روزمرگی میشویم تمرکزمون میره روی نکات منفی زندگی خیلی سریع مثلاً معده درد سردرد کلیه درد میشیم و اگر به مسیر درست برنگردیم بیماری روز به روز وخیمتر میشود خدا را شکر از اون افرادی هستم و تلاش میکنم که قانون را روز به روز بهتر درک کنم و بهتر تمرین کنم تا رعایت قانون ملکه ذهنم بشه و هر روز دارم به شیوه های مختلف تمرین میکنم قانون را به خودم یادآوری میکنم نتایج عالی که گرفته ام به خودم یادآورمیکنم تلاش میکنم تاقانون را روز به روز بهتر درک کنم تمرین کنم تا رعایت قانون ملکه ذهنم بشه
*چگونه بر ترسها غلبه کنیم :
باید آرام آرام بریم تو دل ترسهامون از هرچی که میترسیم باید عمل کنیم اقدام کنیم مثل ترس از تاریکی مثل ترس از صحبت کردن در جمع مثل ترس از جابجایی و مهاجرت خوشبختانه من از ترس جابجایی و مهاجرت از منطقه امنم خوب عمل کردم در کرمان خانه خریدم به محله جدید درشهرخودمون مهاجرت کردم شکرخدا خیلی هم راضی هستم همه چی برام عالی بود و عالی پیش رفته وپیش خواهدرفت باید ترس از تاریکی را بیشتر تمرین کنم ترس از تصمیمات بزرگ را بیشتر تمرین کنم هنوز دراین دوموردضعف دارم
*مهاجرت :
مهاجرت حرکت کردن در دل ناشناختههاست حرکت کردن برای رسیدن به زندگی بهتر است همان آیه معروف قرآن به قوم بنی اسرائیل یا وقتی فرشتگان از ما میپرسند که چگونه زیستید و ما میگوییم مستضعف بودیم بدبخت بودیم در روی زمین و فرشتگان درجواب میگویند مگرزمین خداوسیع نبود
چرا مهاجرت نکردید و بد به حال شما هاکه در دنیا بد زندگی کردید چون که در آخرت اوضاع برای شماخیلی بدتر است مهمترین عامل عدم مهاجرت افراد منطقه و محیط امنی است که دارند اقوام دور برشان است فکرمیکنند همه چی آنجا خوبه مهاجرت در همه ابعاد برای پیشرفت شخصیتی افراد کمک میکند زبان یاد بگیریم با فرهنگهای جدید آشنا شویم مهاجران بهترین کشورها را ساختهاند مثل آمریکا و استرالیا در مهاجرت استانداردهای زندگی مون بالاتر میره باعث میشه بر ترسهامون غلبه کنیم مهاجرت استفاده بیشتر از پتانسیلهاست
گام نوزدهم :انتخاب شغل از زاویه باور به فراوانی و احساس لیاقت
خدایا سپاسگذارم که بهم فرصت دادی تا این گام ادامه بدم و از خودم سپاسگذارم که هر روز زمان میگذارم برای خودم برای گوش کردن و فکر کردن به مطالب در زندگی خودم و کامنت نوشتن
هرچند که این روزها پر کار هستم و کامنت های ستاره قطبی هم هست ولی این ها دلیل نمیشه که ادامه ندم و به خودم یاداوری میکنم که ادامه دادن در این روند باعث میشه که کارهای حاشیه ای کم کم کنار برن و من به اون مسیر دلخواه وارد بشم که با کار کمتر خیلی راحت تمامی هزینه های زندگی م بتونم پرداخت کنم و با خیال راحت به کار مورد علاقه خودم بپردازم
1- هدف از زندگی خوشبختی هست
در لحظه مرگ خیلی چیزها اهمیت خودش از دست میده
اینکه ایا از فرصت ها درست استفاده کردیم یا نه این اون چیزی هست که ما بهش فکر میکنیم
میزان ثروت موقعیت اجتماعی و . .. اهمیت خودشون از دست میدن
چیزی که ما الان داریم تمام تلاشمون براش میکنیم
اما من الان یک مدت هست که روز به روز دارم زندگی میکنیم و از روزهام لذت میبرم و هر روز تک تک دارم زندگی میکنم
2- شغل شما باید عشق شما باشه که بجای اینکه فکر کنیم داریم کار میکنیم برای پول دراوردن فعالیت میکنیم
باید کاری باشه که عاشقانه انجام ش بدیم
من در مورد همین مشاوره دادن و کمک کردن به افراد که راه درست برن انجام میدم لذت میبرم
این میشه همون پیدا کردن اصل و همون به دیگران هم نشون بدم همونکاری که خوبه و لذت دارم میبرم
البته بگم که اشتیاق بی حد دارم
نه به اون صورت نیست
ولی اینکه انگیزه دهنده باشم اینکه حس خوبی بدم برام لذت بخشه
3 – پول نتیجه طبیعیه لذت بردن هست
وقتی در مسیر علایق قرار میگیرید رزق به سراغ شما میاد
البته که با ساختن باورهای مناسب این ثروت میاد
4- هم علاقه و هم استعداد در یک کار دارین به اون کار وارد بشین موفق میشین
الان که استاد میان میگن کلا خیلی کتاب های موفقیت میخوندن من هم اینکار میکردم
اخه یکروزهایی ذهن میاد بهم میگه تو داری از استاد الگو میگیری میخوای مثل استاد باشی
در حالیکه من از 90 92 شروع کردم به گوش کردن فایل ها اموزش ها کتاب های موفقیت ارتباط موثر فن مذاکره و….
پس این داره بهم نشون میده که نه تو پتانسیل و علاقه داشتی که خداوند تو رو به سمت استاد هدایت کرد و این مشاوره دادن و از دوران مدرسه انجام میدادی و بارها و بارها اطرافیان بهم گفتن که به رشته روانشناسی برم چون میتونم خیلی کمک کننده باشم و هم شنونده عالی هستم و هم راهنمایی های خیلی خوبی میدم و خیلی هم خوب صحبت میکنم و از کلمات مناسب استفاده میکنم و کلام گیرایی دارم
این ها چیزهایی هست که صدها بار اطرافیان بهم بیان کردن و میکنن حتی غریبه هایی که بار اول هست من میبینن
همه این ها عدله ای هست که نه من خودم هم از پایه امادگی و علاقه داشتم
ولی در طول این سالیان که من به موفقیت مالی و شغلی نرسیدم اون دلسردیه یک غباری بر روی شور و اشتیاق من پاشیده
ولی خودم میدونم که در تاثیر گذاری بر روی دیگران موفق هستم
5- پول ما برای ما کار کنه و به ما ثروت بده و سود بده این یک باور فقز هست که ما باور به توانایی خودمون نداریم
این من این روزها هزاران بار دارم به خوم میگم که من توانایی دارم و این من هستم که پول میسازم و از دیگران کمتر نسیتم و اون یکی دیگه توانایی و ذهن خلاق داره ولی من ندارم
نه اینطور نیست
نمته استاد در مورد تندخوانی که صحبت کردن میخواستم توکامنت بپرسم از چه منابعی باید استفاده کنم که من هم تندخوانی میخوام برای تندخوندن کامنت ها
ولی بعد از درون به خودم گفتم تو باید خودت بری دنبال منابع بگردی اگه برات مهمه و نباید این سوال بپرسی
اینکه خودم به چالش میکشم عالیه
6-تصمیم شجاعانه گرفتن برای تمرکز بر حرفه خودمون
اینکه 100 درصد تمرکز بر روی کار خودمون بزاریم
7- بحث این نیست که چطور پول بسازیم بحث این هست که دنبال علاقه م برم ثروت خودش میاد
استاد واقعا تحسینتون میکنم برای اینکه تندخوانی برداشتیت برای اینکه تمام تمرکزتون روی کارتون بزارید
8 – منحرف نشدن از مسیر اصلی با توجه به اون چیزی که در جامعه روی دور میفته
دقیقا تو شمال هم همین شکل بود که همه املاک زده بودن الان چند ساله که داره کمتر میشه
اینکه برای دنبال پول بودن شغل انتخاب کنن
بلکه باید این باور بسازیم که پول در هر بازاری هست که البته بالای 90 درصد افراد همینطور هستن
استاد بابت زحماتتون برای این سایت بسیار از شما سپاسگذاریم
دوستتون دارم
و بیش از دوست داشتن قابل احترام هستید بابت این همه تلاش برای بهبود دایمی خودتون
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام به استاد گرامی و خانم شایسته و همه دوستان هم فرکانسی
من وقتی صحبتهای خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی که یکی از الگوهای من در تغییر هستند و من بی نهایت ایشان را تحسین می کنم برای شجاعتهایی که دارند و ایمان و استمراری که در عمل دارند را شنیدم به این هدایت الهی و ندای قلبم گوش دادم و می خواهم این مسیر خانه تکانی ذهن خودم را شروع کنم و به امید الله مهربان دراین مسیر قدم بر دارم زیرا خیلی احساس می کنم که ذهنم نیاز به یک خانه تکانی اساسی دارد و باید من اینکار را حتی خیلی زودتر از اینها انجام میدادم ولی الان حتما در بهترین زمان ممکن است.
با توکل به الله مهربان این مسیر را استارت خواهم زد و تلاش می کنم که از خودم یک ردپای عالی به جای بگذارم.
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
سلام به استادعزیزم وخانم شایسته ی مهربان وسرشارازآرامش
ممنونم مریم جان عزیزکه به الهاماتتون توجه کردین وخیلی عالی دست به عمل شدین وبروزرسانی لایوهاروشروع کردین،وبالاتررفتن مدارشماماهم ان شاالله مدارمون تغییرکنه
چقدرخوب که درنبوداستاداین حرکت خجسته روآغاز کردین چقدربه این دوره احتیاج داشتم
اینکه باخودم،باافکارم خلوت کنم ومنتظراتفاقات خوب باشم ،چقدرخواهرانه قدم به قدم توضیح دادین چکارهایی روانجام بدیم
چه صدای دلنشینی دراین فایل داشتین بارهاوبارهافایل معرفی روگوش دادم وفایل لایواستادرو،وبه شرک هایی که دارم درظاهرمیگم خدادرست کنه ولی چشمم به دست بقیه اس منتظرم یکی ازراه برسه ویک پولی بده تاقرض هام روبدم برام کارجورکنه
حتمابااین دوره ی یک ماهه پیش میرم وشاهداتفاقات خوب هستم میدونم قراره یک حرکت خوبی برام رخ بده به شرط ایمان وعمل
دوستدارشمامهری
1403/07/01
استاد و مریم عزیز سلام
دوستان هم راه سلام
خیلی وقت ها شده که به چالش هایی برخورد کردم که به هیچ تفکری نمیشده آن را حل کنم
ولی با
احساس خوب دادن به خودم و در صلح ماندن با خودم تونستم خودم راهکاری و ایده ای را از خداوند دریافت کنم و آن چالش را برطرف کنم و به طور معجزه آسایی بهبود را در زندگی ام خلق کنم
و این اصل و اساس قانون که فقط با حس خوب و لذت میشود تمام مسیر زندگی را بهبود بخشید و دران مسیر بهترین ها را دریافت کردم
درست زمانی که هیچ نداشتم و کارگری میکردم
همین اتفاقات خوب را دریافت میکردم چون بیشتر اتفاقات ناخواسته بود نمیدیدم ولی با کنترل آگاهانه ذهن توانستم آن اتفاقات ناخواسته. را از زندگی حذف کنم و کمترین را داشته باشم و اتفاقات خواسته را بیشتر کنم آن هم با توجه به زیبایی ها و نکات مثبت
خدایا شکر که یک فرصت بهتر شدن و باورهای جدید بدست آوردن را بهم بخشیدی سپاس
بنام خدواندهدایتگر ” گام نوزدهم”
باسلام وهزاران درودحضوراساتیدگرانقدرودوستان نازنین
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام نوزدهم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام نوزدهم”
” انتخاب شغل اززاویه باورهای فراوانی واحساس لیاقت”
*استفاده از فرصتی که داریم:
اصل مهم و اساسی هدف از زندگی لذت بردن از زندگی است خوشبختی است لذت بردن از این دنیای مادی است هدف نیست که ما معروف بشیم هدف نیست که در این دنیا صرفاً برای پول درآوردن تلاش کنیم و زجر بکشیم اگر هدف ما در این دنیای مادی صرفاً پول درآوردن باشد و نه لذت بردن از زندگی زمان مرگ به این نتیجه خواهیم رسید و از خود سوال خواهیم کرد آیا از این فرصتی که به من برای تجربه خودم داده شده بود آیا به خوبی استفاده کردم یا خیر ؟بنابراین هدف از زندگی تجربه شادمانه خودم در این جهان مادی است زمان مرگ اصلاً مهم نیست که آیا من آدم معروفی بودم یا نبودم اصلاً مهم نیست که حساب بانکیم چه وضعیتی داشته وصفرهای حساب بانکی ام زیاده بوده یانه مهم فقط این است که آیا از فرصتی که داشتم درست استفاده کردم یا نکردم ؟
وای خدای من چقدر این مثال استخر جالب بود و چقدر به من کمک کرد به درک موضوع استفاده از فرصتی که خدا بهم داده تا در این دنیای مادی فقط لذت ببرم و کیف کنم باید اعتراف کنم که در این زمینه تاکنون خوب عمل نکردم البته از زمانی که در این مسیر الهی قرار گرفتم سعی میکنم تا احساس لیاقت را در خودم افزایش دهم و به این باوربرسم که من لایق بهترین و با کیفیتترین و جذابترین زندگی هستم اگربخوام دراین رابطه به خودم امتیاز بدم ازامتیاز 10 امتیاز 2 میدم
*نگاه به شغل:
ما باید عاشق شغلمان باشیم ما باید دنبال علاقهمان بریم دنبال اون چیزی که واقعا عاشقش هستیم اگر این گونه عمل کنیم آن وقت نمیگوییم کار من شغل من میگوییم عشق من
ذات انسان تنوع طلب است و همه انسانها ممکن است علایق متفاوت و گوناگونی داشته باشند یکی به ورزش یکی به هنر یکی به شغل آزاددیگری به شغل کارمندی
به صنعت اقتصاد مکانیک برق فضا
ما انسانهایی هستیم بینهایت متنوع همانطور که بینهایت شغل و محل کسب درآمد در این جهان مادی وجود دارد و این تنوع باعث شده که آدما برای انتخاب شغل محدودیت نداشته باشند و صرفاً دنبال یک شغل خاص نروند ما باید دنبال موضوعی باشیم عاشقش هستیم زمانی که ما به شغل یا حرفهای که عاشقش باشیم و با عشق حرکت کنیم و در آن شغل و آن کاری که انجام میدیم حرفهای شدن کار سختی نیست و همزمان باید باورهای فراوانی و ثروت سازدرذهنمون ایجاد کنیم
انگاه” شغل ما عشق ماست “”عشق ما شغل ماست” اون وقت است که ماکار نمیکنیم بلکه داریم عشق وحال میکنیم شهرت و ثروت و نعمت هم داره وارد زندگیمون میشه آنگاه است که ما به واسطه عشقی که داریم از طریق شغل و حرفهمون به گسترش جهان هم کمک میکنیم و از اونجایی که خداوند بیشتراز مامیخواهد ثروتمند شویم چونکه کسانی که برای گسترش جهان کمک میکنند وعده ثروت به غیرالحساب داده پس درنتیجه ثروت ونعمت فراوان واردزندگیمون خواهدشد
” پول نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگی است”
به قول حضرت علی علیه السلام دو نوع رزق داریم یه نوع رزقی که شما طلب میکنی و دنبالش هستی و یک نوع رزقی که اون شما را طلب میکند زمانی که ما در مسیر علاقهمون قرار میگیریم رزق ما را طلب میکند پول به سراغمان میآید شهرت و نعمت به سراغ ما میآید و این در حالیست که ما داریم عشق میکنیم و لذت میبریم
الگوهای فراوانی داریم در جهان که علی رغم آن همه ثروتی که دارند اما عاشقانه دارند کارمیکنند و اون حرفه مورد علاقهشون را ادامه میدهند
مثال” ریچارد برانسون”
(پس از چندین بار تاخیر و شکست، ویرجین گلکتیک اولین سفر فضایی سرنشیندارش را کاملا با موفقیت انجام داد. در این ماموریت بنیانگذار این کمپانی یعنی «ریچارد برانسون» هم حضور داشت و توانست در جنگ میلیاردرها برای سفر به فضا، جف بزوس را با فاصله چند روز شکست دهد.
ریچارد برانسون به همراه چند نفر دیگر در ماموریت یونیتی 22 با فضاپیمای اسپیسشیپتو روانه فضا شد. برانسون با این سفر توانست یک تجربه فضایی خصوصی داشته باشد و راه را برای توریسم فضایی هموار کند.
این سفر چهارمین پرواز آزمایشی این فضاپیما و اولین سفر برانسون به فضا محسوب میشود. این کارآفرین میلیاردر برای بیش از یک دهه، یعنی از زمان تاسیس ویرجین گلکتیک در سال 2004 به دنبال سفر به فضا بود و حالا به رویای دیرینهاش دست پیدا کرده است.)
ریجاردبرانسون پس ازسفر آزمایشی موفقیت آمیزیش زمان بازگشت به خبرنگاران گفت که من خوشبختانه زندگی لذت بخشی را تجربه کردم خیلی هم به آینده خوشبین هستم و فکر میکنم که حداقل 30 سال دیگر زنده باشم و میخواهم این 30 سال را فقط روی صنعت فضا کار کنم امثال ریجاردبرانسون پول دیگر براشون اهمیت چندانی ندارد فقط به عشق و علاقهشون ادامه میدن و در اون مسیر گام برمیدارند
اصل خوشبختی این است هر کاری که عاشقش هستیم به آن متعهد باشیم و حرفهای شویم و ادامه دهیم و قدم برداریم از بینهایت راه در همان شغل پول و ثروت وارد زندگیمان میشود
* انتخاب شغل از بین چند شغل:
همه ما انسانها علایق متعدد داریم به شغل ما باید نگاه کنیم به کدام شغل بیشتر علاقمندیم و از همه مهمترایا در آن شغل مورد نظر استعداد داریم توانایی داریم؟اگراین ایتمهای مهم رودرخودمون میبینیم راه درست راانتخاب کرده ایم
“طوری زندگی کنیم که زمان فرارسیدن مرگ راضی و خوشحال باشیم”
نگاه یک عده این است که من پولم را بدهم و دیگران برام کار کنند و به من سود بدهند این تفکر ذهن فقیر است یه باور اشتباهی است ذهن فقیر مدام دنبال این است که کدام شغل پول داره که من وارد آن شوم اما ذهن ثروتمند میگه همه شغلها پتانسیل یکسانی برای خلق ثروت دارند من به مسیری که علاقه دارم و در آن توانایی ،استعداد دارم حرکت کنم لاجرم ثروت به سراغ من میآید
” ثروت نتیجه پرورش تفکرمولد بودن در ذهن است این تفکر سودمندترین سرمایه برای رشد کسب و کار است ”
*تصمیمات شجاعانه:
تصمیمات شجاعانه نتیجه درک عمیق قوانین است الگوی مناسب تصمیم شجاعانه استاد عباس منش است که در طول چند سالی که در مسیر کسب موفقیت و درک قوانین قرار گرفته اندبارها تصمیمات بسیار شجاعانهای گرفتند که از زبان ایشان در محصولات ویا فایلهای دانلودی شنیدهایم یک نمونه بارز آن
مربوط به زمانی بودکه
محصول دورههای تندخوانی که بسیارتا بسیار هم برای سایت پولساز بود از روی سایت برداشتند چون به این نتیجه رسیدند که این دوره و این کار پایه و اساس اون چیزی که استاد دنبالش است نبود استاد دنبال حوزهای کاری بودند که علاقمند بودن و دنبال میکرد چون که موفقیت در هر کاری نیاز به تمرکز صددرصدی و لیزری دارد استاد دنبال این نبودند که چه کار کنند تا پول بسازند دنبال این بودند که به چه چیز علاقه دارند و در مسیر علاقه شون گام بردارند دنبال درک قوانین جهان هستی وخودشناسی وسپس خداشناسی واشاعه توحیددرجهان واموزش بودند که الحمدالله بااستاندرد بالایی به موفقیت رسیده اند
کیفیت زندگی آیتم بسیار مهمی است که ما باید در همه حال مد نظر خود قرار دهیم هرگاه اکثریت جامع دارند در یک مسیر حرکت میکنند و همسو دنبال یک چیز خاص هستند بدان ان مسیر اشتباه است آدمهای موفق همیشه خلاف جهت اکثریت جامعه حرکت میکنند
پول در همه بازارها وکسب کارها وجوددارد همه چیز بستگی به باورهای ذهنی ما وعلاقه مادارد
تادرودی دیگربدرود
بنام خدواندهدایتگر ” گام بیستم”
باسلام وهزاران درودحضوراساتیدگرانقدرودوستان نازنین
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیستم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیستم”
” قرآن آسان است ونیازبه تفسیرندارد”
* قرآن نیازبه تفسیرندارد:
خداوند را بینهایت سپاسگزارم که منو به مسیر الهی تغییر هدایت کرد استاد جان عزیزم نمیدانم با چه زبانی باید از شما سپاسگزاری کنم که منو با خدای خودم و قرآن آشنا کردی من به خوبی یادم است در روستا زندگی میکردیم و مادر عزیزم مربی قرآن بود و همیشه و در طول سال بچههای روستاوروستاهای همجوار میآمدن پیش مادرم قرآن خوانی یاد میگرفتند اما من از همان بچگی تمایلی به یاد گرفتن قرآن نداشتم حتی بااصرار مادرم نمیتوانستم با قرآن ارتباط بگیرم کم کم که بزرگتر شدم میدیدم کسانی که به اصطلاح مذهبیتر هستند و هر روز سر کارشان با قرآن و مسجد است اما نسبت به بقیه مردم گرفتاریهای زندگیشون بیشتر بود از همان دوران بچگیم حس خوبی نسبت به قرآن و خدایی که به من معرفی کرده بودند نداشتم امامثل اکثریت جامعه ایران درخونه مون دو الی سه قرآن وجودداشته ودارد
واین درشرایطی بود که من به تبعیت از پدر و مادر و اجداد مراسم مذهبی برگزار میکردیم من هم پس از ازدواج ومهاجرت به شهر تا چندین سال پیش در خونمون به اصطلاح مجلس روضه برگزار میکردم و نذری میدادم این در حالی بود که صرفاً برگزاری این مراسم طبق عادت خانوادگی بود اما یواش یواش به این نتیجه رسیدم که انجام این کارها بیشتر ریاکاریست تا با خلوص نیت برگزار شود لذا چندین سال است که دیگه این مراسم را برگزار نمیکنم اما نقطه عطف زندگی من آشنایی با خدای واقعی و قرآن زیبا از زمان آشنایی بااستادعباسمنش بود بعداز هدایت خداوند و قدم برداشتن برای تغییر در سال 98 زندگی من با فایلهای توحیدی عملی دگرگون شد و پس از نزدیک به 5 سال که در این مسیر الهی هستم حس فوق العاده خوبی نسبت به خدای خودم و قرآن و پیامبران دارم استادعباسمنش عزیز بینهایت از شما سپاسگزارم که منو با خدای واقعیم و قرآن زیبا آشنا کردین
اما حس میکنم هنوز تکاملم را طی نکردم تا بتوانم با قرآن بیشتر مونس بشم و شروع مستمربه مطالعه و خواندن قرآن کنم امیدوارم که هرچه زودتر مدارم بالاتر بره و با قرآن زیبا بتوانم ارتباط عمیقتری برقرار کنم در نتیجه به خودم اجازه نمیدهم که بخوام در مورد مبحث قرآن بیش از این اظهار نظر وصحبت کنم
*قانون تکامل:
استاد عزیز من از اواسط سال 98 با شما و سایت شما آشنا شدم و همزمان در پایان سال 98 پس از 33 سال کارکارمندی بازنشسته شدم اون اوایل آشنایی با شما بسیار برام جذاب و فوق العاده بود به طوری که خیلی سریع در مدار دریافت آگاهیهای فایلهای رایگان قرار گرفتم و در سال 99 هم دوره ثروت یک را با همسر عزیزم خریداری کردیم و شروع به گوش کردن فایلها و تمرینات آن نمودیم انصافاً هم از همان روزهای اول نتایج خوب ریز و درشتی هم میگرفتیم و حالمون حسابی خوب خوب بود
حق پاداش بازنشستگی من واریز شد و من همیشه فکر میکردم که به کار فست فود و رستوران داری خیلی علاقهمندم و این در حالی بود که من هیچ سررشته و تجربهای در این زمینه نداشتم و پسر گلم که اون زمان دانشجو بود به علت بیماری پندمیک دانشگاهها غیر حضوری شده بود و پیشنهاد داد که در این مدت بهتر است که بیکار نباشم و یک مغازه فست فود راه اندازی کنیم من هم که این پیشینه را ذهنم داشتم و فکر میکردم که من هم علاقمند به این کار هستم خلاصه آمدیم تقریباً نصف مبلغ پاداش بازنشستگی را هزینه کردیم برای اجاره مغازه تجهیز و راهاندازی از آنجایی که من اون موقع فکر میکردم که دارم روی باورهام کار میکنم دست به هر کاری که بزنم موفق خواهم شد فکر میکردم چون که در مسیر تغییر قرار دارم دیگه همه چی تمومه و من حداقل ظرف مدت 6 ماه تا یک سال از طریق فست فود پولدار میشم و موفق میشم
ان موقع که درابتدای کاربودم درک درستی از طی کردن قانون تکامل نداشتم یه جورایی به شدت جوگیر شده بودم خلاصه کلام پس از کمتر از دو سال ما در این کار موفق نبودیم و خیلی زود مجبور شدیم تقریباً با مقداری ضرر و زیان این کار را برای خودمون مختومه اعلام کنیم و این موضوع خیلی برای من درس داشت خیلی برام تجربه داشت و الان پس از 4 سال از اون اتفاق داره میگذره تازه متوجه شدم که یکی از اصول موفقیت در هر کاری طی کردن “قانون تکامل” است
تادرودی دیگربدرود
بنام خدواندهدایتگر ” گام بیست یکم”
باسلام وهزاران درودحضوراساتیدگرانقدرودوستان نازنین
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام بیست یکم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
“گام بیست یکم”
” دلیل دلسردی درمسیروحل ریشه این مسله
* نتیجه دلسردی:
خیلی راحت ما در مسیر دلسرد میشویم کلاً انسان خیلی عجول است و خیلی زود میخواد نتیجه بگیره اما ما باید قانون تکامل را درک کنیم یکی از راههای درک قانون تکامل این است که نتایج کوچکی که در طول مسیر میگیریم برای خودمون تایید کنیم بابتش از خداوند سپاسگزار باشیم این باعث میشه اون عشقی که به کار داریم را با اشتیاق بیشتری ادامه دهیم همینطور که باورهای ما یک شبه عوض نمیشه نتایج زندگی هم یک شبه عوض نمیشود
اگر بخوام از تجربه خودم بگم از زمانی که در این مسیر هستم نتایج خیلی خوبی در بحث آرامش و سلامتی به دست آوردم و در این 5 سال به پزشک مراجعه نکردم و حتی یک قرص هم نخوردم و این در حالیست که قبل از آشنایی با قانون و استاد عباس منش 20 سال دچار سردردهایی میگرنی و افسردگی خفیف بودم و 20 سال قرص و داروی آرامش بخش و خواب مصرف میکردم درحال حاضرشکرخدا خواب راحت دارم حالم خوبه شادترهستم وازنظرمالی هم هیچ بدهی بانکی ندارم وبرکت وفراوانی بیشتری نسبت به قبل واردزندگیم میشه
خدایاشکرت بابت همه چیز
خدایاشکرت
خدایاشکرت
خدایاشکرت
“نتایج زندگی ما فقط و فقط بستگی به نوع نگاه ما دارد”
* انتخاب شریک زندگی و شریک کاری:
در بحث مالی استاد هیچ اعتقادی به شراکت ندارند ما باید فکر کنیم چرا میخواهیم شریک داشته باشیم یکی میگه من پارتی ندارم که کارام پیش بره یکی میگه من توانایی انجام کاری رو ندارم پول از من کار از بقیه یکی میگه من پول ندارم پول از کارازبقیه اینها همه ناشی از باورهای نادرست و شرک است ما باید با همون داشتههامون کاری که مورد علاقمون هست واردش بشیم توکل کنیم و قدم برداریم قطعاً خداوند در مسیر ما را هدایت میکنه و ایدههای جدید و بزرگ را الهام میکنه
در بحث شریک زندگی بحث انتخاب شریک عاطفی نیست بحث برخورد هم فرکانسی است وقتی که ما در مسیر صحیح و درست قرار میگیریم آدمهایی که همفرکانس ما هستند سرراهمون
قرار میگیرند ووارد زندگیمون میشن اگر به آدمای درب و داغون برخورد میکنیم یعنی که ما در مدار آدمهای ناجور قرار داریم هیچکس خوب مطلق یا بد مطلق نیست همه ما خاکستری هستیم نه سیاه مطلق نه سفید مطلق اگر به آدمهایی برمیخوریم در هرجا باشد در اتوبوس مترو خیابان مغازه درصد خیلی زیاد شون آدمهای درب داغون و مشکلسازی هستند به این معنی است که در درصد زیادی از وجود خود من درب و داغون است اما اگر برعکس باشد و آدمای خوبی سر راه هم قرار میگیرند به این معنی است که درصد زیادی از وجود خود من خوب است و فوق العاده است این درصد نشانگر این است که ما داریم به سمت مثبت یا منفی حرکت میکنیم زمانی که من بهتر میشوم جهان آدمای بهتری وارد زندگیم میکنه ما باید تمرکزمون روی خودمون باشه وروی بهبود خودمون کار کنیم
شکر خدا از زمانی که در این مسیر هستم شرایطی برام فراهم شده که خیلی از آدمای منفی از زندگیم دور شدند یا شرایطی پیش آمده که من بر خورد کمتری با افراد منفی وناجور داشته باشم
تادرودی دیگربدرود
سلام مریم جان مرسی از توضیحات بی نظیرت اون جایی که گفتی از خداوند در خواست رشد داشتی انگار من بودی ولی جوابت رو خدا اکسپت کرده بود چقدر به دلم نشست هدایتت
حالا من هم امروز نشستم و دسته بندی شجاعت اخذ تصمیم گیری رو دیدم چند تا از فایل هاشو اما دیدم چند تا ترمز دارم
یکیش اینکه میخوام استعفا بدم اما این فکر میاد که زهرا نکنه با استعفا دادن و نداشتن پول ارزشت پیش شوهرت بیاد پایین و وابسته بشی نداشتن استقلال مالی مثل مادرت خارت کنه و توسری خور بشی مثل مامانت که با جاریش مقایسه میشد و اعتماد به نفسشو اینجوری از دست میداد توهم با جاریه معلمت مقایسه بشی و بزنن تو سرت فلان روزم فلان حرفو زدنااا
حالا من با این منطق و باور مغزم منفجر میشه از این افکار که به شغلی که دوسش نداری ادامه بده یهو میای از شغلت بیرون هنرت جواب نمیده یا با تنبلی جدیش نمیگیری تو ادم متعهدی نیستی و از این افکار سمی که نمیزاره من بیام روی علاقم تمرکز کنم
خدایا واقعا میخوام رشد کنم میخوام بیام رو خودم کار کنم و اون خونه تکونیه افکار پوچمو داشته باشم خدایا هدایتم کن به مسیر بهتر خدایا من دوست دارم احساس لیاقت درونی داشته باشم نه اینکه خودم رو با دیگری مقایسه کنم و احساس پووچی بهم دست بده
این خونه تکونی بهونه خوبیه برای تغییر همین باور و ارامش درونی اگر شماهم در جواب این کامنت کمکم کنید ممنونم
سلام به استاد عزیز و مریم جان که همچین ایدهاى که بهش الهام شده رو داره اجرا میکنه و باعث میشه براى ماهاى که تو این چالش شرکت میکنیم هم کلى بهبود در شخصیتمون به وجود بیاد و هم قوانین رو هر روز مرور کنیم و تمرکزمون روى کنترل ذهنمون باشه.
خیلى خیلى خوشحالم که به این چالش خانه تکانى ذهن، گام به گام هدایت شدم چون چند روزه فکرم درگیر این بود چطورى بیشتر ذهنم رو کنترل کنم و اتفاقا چند روزه فایل توانای کنترل ذهن رو دارم گوش میدم و امروز هم داشتم کمنت هاى این فایل را میخوندم. خیلى احساس خوبى نسبت به این چالش دارم و حسم میگه قراره اتفاقات عالى تو زندگیم رخ بده.
خیلى جالبه امروز تو تمرین ستاره قطبى درخواست یک هدیه از طرف خداوند رو داشتم و به محض آمدن تو سایت و دیدن بنر خانه تکانى ذهن به خودم گفتم اینم هدیه از طرف خداوند که درخواست کرده بودی
خیلى خیلى سپاسگذارم از اینکه این فایل ها رو درست کردین و بیشتر از همه سپاس خدای رو که من رو هدایت کرده تو این مسیر قرار بگیرم.
بنام خدواندهدایتگر ” گام شانزدهم”
باسلام وهزاران درودحضوراساتیدگرانقدرودوستان نازنین
خدایاشکرت که امروز هم به من فرصت دادی تاگام شانزدهم ازپروژه خانه تکانی ذهن راباموفقیت بردارم
الهی به امیدتو
” گام شانزدهم”
” بهبودعملکرد،یک رونددایمی است”
*هم جهت نبودن با قانون:
موفقیت کار کردن روی باورها ودر مسیر درست حرکت کردن است و اجرای درست قانون است امامابعضی ازمواقع استفاده از قانون راانطور که خودمون دوست داریم تفسیرمیکنیم وعمل میکنیم تلاش داریم تاقوانین خودشون راباخواسته های ماوفق بدن تااینکه ماخودمون راباقوانین هم جهت کنیم وهمسوباقوانین حرکت کنیم مثل این است که کسی میخواهد بره ورزش بدنسازی مربی یکسری تمرینات و یک رژیم غذایی خاص به طرف میده اما فرد مورد نظر برای گریز از دستور مربی آنچه را که خودش دوست داره عمل میکنه برای خودش هم توجیه میکنه که مثلاً به جای سینه مرغ اگر ران گوسفند بخورم بهتره چون که من با سینه مرغ حال نمیکنم یامثلاً سه تاحرکت 8 تا بزنه برای پرس پا چون اذیت میشه حرکتهای غیر اصولی انجام میده در واقع میایم دستکاری میکنیم اون چیزی که به ما گفته شده سیستم باشگاه رو به سیستم خودمون تبدیل میکنیم
چون که خودمون پیش فرضهای داریم
دوست داریم به شیوه خودمون عمل کنیم و نتیجه این است که بعد از مدتی کار کردن نادرست نتایج دلخواه حاصل نمیشه و میآییم باشگاه وقوانین جهان هستی را مقصر میدونیم این در حالیست که ما اصلاً به آن برنامه عمل نکردهایم خودمون آنطور که دوست داشتیم عمل کردیم
در بحث موفقیت هم یک قانون هست یک قانون مهم است به نام “عمل کردن و حرکت کردن” به سمت ایدهها بسیاری از افراد هستند که دارند کار میکنند فعالیت میکنند اما در مسیر نادرست در مسیر مقاومت در مسیر اصطکاک یعنی طرف باورهای نامناسب داره و مرتب هم فعالیت میکنه طرف صبح تا شب داره کار میکنه و حالا اون کار میتونه هر شغلی باشه کارگری باشه مغازهداری باشه کارمندی باشد واقعاً داره کار میکنه در خانه نخوابیده و امید داشته باشه که از آسمان یک گونی پول بیفته پایین اما نتیجه نمیگیره به طور مثال یک نفر ساکن تهران است و قصد داره به طرف شهر آمل حرکت کنه داره عمل میکنه به سمت هدف حرکت میکنه
اما به جای اینکه از سمت تهران به سوی آمل بره داره به سمت جنوب حرکت میکنه یا به سمت غرب میره و از دور اطراف متوجه میشن یک نفر داره مرتب میدوه سالها داره میدوه خودش هم میگه بابا من 10 سال است دارم میرم سمت بابل چرا پس نمیرسم در نتیجه عامل حرکت کردن را داریم جهت حرکت کردنمان اشتباه است آن هم به واسطه باورهای اشتباهی که داریم یک سری از افراد هستند که دارند روی باورهایشان کار میکنند و تجسم میکنند اما هیچ حرکتی ندارند دچار توهم هستند منتظرند که یک شبه مسائلشان حل شودو ثروتمند شوند این افراد هیچ حرکتی برای افزایش مهارتشان در مسیر شغل و اهدافشان ندارند و صرفاً منتظرند که خدا براشون کارها را انجام دهد این افراد دائم دارند تجسم میکنند که به فلان ماشین میرسند به فلان خونه میرسند و این افراد دچار توهم هستند
به جای اینکه بروند دنبال علاقشون و هر روز مهارتشون رو در جهت علاقهشون بالا ببرند دچار توهم هستند به قول استاد” ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است”
تا زمانی که مامهارتهامون را در مسیر علایقمون افزایش ندهیم و بر ترسهامون غلبه نکنیم و شخصیتمون تغییر نکنه احساس لیاقت در خودمون ایجاد نکنیم هیچ اتفاقی در زندگیمون رخ نخواهد داد ما باید به ایدهها عمل کنیم حتی اگر ایده کوچک باشد باید حرکت کنیم ما باید هر روز به صورت روزانه تصمیم بگیریم برای بهبود بهبود در هر کاری که هستیم مثلا در مسائل روابط عاطفی اگر مشکل هم نداریم باید هر روز تصمیماتی بگیریم و عمل کنیم که این روابط به سمت بهتر و بهتر شدن برود
مثال زندگی پیامبران
محمد موسی ابراهیم نوح عمل کردند به الهامات و ایمان داشتند و حرکت میکردند به ایدهها عمل کردند ما باید در هر شرایطی روزانه دقایقی را برای بهبود شخصیت کارکنیم روی مهارتهامون کار کنیم روی اعتماد به نفسمون کار کنیم روی شجاعتمون کار کنیم باید هر روز ترسهایی که داریم شناسایی کنیم و برای غلبه بر انها حرکت کنیم و عمل کنیم باید هر روز روی خودمون کار کنیم نقاط ضعفمان را شناسایی کنیم برای بهبود آنها عمل کنیم و نقاط قوتمان را هر روز بهبود بخشیم
* مراقبه چیست ؟
مراقبه کنترل ذهن است مراقبه یعنی به چیز خاصی فکر نکنیم درگیر گذشته و آینده دور نشویم مراقبه زندگی کردن در لحظه حال است مراقبه چیز عجیب و غریبی نیست مراقبه یعنی افکار بیماریزایی که از گذشته میاد را دور بریزیم به اونها توجه نکنیم و به آینده هم فکر نکنیم که 5 سال بعد چه اتفاقی قراره بیفته باید ذهنمون را بزاریم برای امروز میخواهیم چه کاری انجام دهیم ؟
یهترین سرمایه گذاری :
بهترین سرمایهگذاری روی خودمان است و کار کردن روی باورها است سرمایهگذاری روی شخصیتمون، روی تواناییهامون، روی مهارتهامون وقتی که ما قوی بشیم توانمند بشیم اون پولهایی که میخواهیم سرمایهگذاری کنیم و به پول بیشتری برسیم صدها برابر اون پول را در یک روز میسازیم باید تکاملی حرکت کنیم برای
* مقایسه کردن:
ما باید همیشه خودمان را با خودمون مقایسه کنیم با دیروز خودمون به هیچ وجه نباید با دیگران خودمان را مقایسه کنیم
* رازموفقیت:
برای موفقیت فقط درک کردن قوانین و تکرار کردن تکرار کردن و تمرین کردن است
مثل کشتیگیری که به جای اینکه بره
دنبال یادگیری انواع فنون فقط اگر یک فن راخوب یادبگیره وبلدبشه و بارها این فن را تمرین کنه که جزئی از عضلاتتش بشه و در ناخودآگاه او نفوذ کنه( همان قانون خارپشتی) میلیونها بار تکرار کنه که هر زمان و در هر حالتی که خواست فن را اجرا کنه با موفقیت این فن را اجرا کنه مثل جردن باروز کشتیگیر آمریکایی که فقط با اجرای فن زیر دو خم درتمام مسابقات برنده میشد
زمانی که ما قانون را درک میکنیم باید فقط تمرکز کنیم در بحث توکل، بحث توحید، بحث تصمیم درست گرفتن، بحث شجاعت، بحث ایمان،رفتن در دل ترسها کنترل ذهن ،کنترل ورودیها، تمرکز بر روی زیباییها، اعراض از ناخواستهها و عمل کردن با آموزههایی که یاد گرفته ایم به هیچ عنوان پراکندگی ذهنی داشته باشیم
خوشبختانه من دراین چندسالی که دراین مسیرالهی هستم تلاش کردم وخواهم کرد تاباوردیهای مناسب کنترل ذهن داشته باشم وبه نظرخودم بادرصدمناسبی خوب عمل کردم هرچندکه هنوزخیلی کاردارم
* واکنش جسم به خارج شدن ازمسیر:
زمانی که ما داریم روی خودمان کار میکنیم روی باورهامون کار میکنیم اگر از مسیر خارج شویم اولین نشانهاش واضحترین نشانهاش واکنش جسم ماست که خیلی سریع بیمار میشویم اگر که فکرمون منفی میشه دچار روزمرگی میشویم تمرکزمون میره روی نکات منفی زندگی خیلی سریع مثلاً معده درد سردرد کلیه درد میشیم و اگر به مسیر درست برنگردیم بیماری روز به روز وخیمتر میشود خدا را شکر از اون افرادی هستم و تلاش میکنم که قانون را روز به روز بهتر درک کنم و بهتر تمرین کنم تا رعایت قانون ملکه ذهنم بشه و هر روز دارم به شیوه های مختلف تمرین میکنم قانون را به خودم یادآوری میکنم نتایج عالی که گرفته ام به خودم یادآورمیکنم تلاش میکنم تاقانون را روز به روز بهتر درک کنم تمرین کنم تا رعایت قانون ملکه ذهنم بشه
*چگونه بر ترسها غلبه کنیم :
باید آرام آرام بریم تو دل ترسهامون از هرچی که میترسیم باید عمل کنیم اقدام کنیم مثل ترس از تاریکی مثل ترس از صحبت کردن در جمع مثل ترس از جابجایی و مهاجرت خوشبختانه من از ترس جابجایی و مهاجرت از منطقه امنم خوب عمل کردم در کرمان خانه خریدم به محله جدید درشهرخودمون مهاجرت کردم شکرخدا خیلی هم راضی هستم همه چی برام عالی بود و عالی پیش رفته وپیش خواهدرفت باید ترس از تاریکی را بیشتر تمرین کنم ترس از تصمیمات بزرگ را بیشتر تمرین کنم هنوز دراین دوموردضعف دارم
*مهاجرت :
مهاجرت حرکت کردن در دل ناشناختههاست حرکت کردن برای رسیدن به زندگی بهتر است همان آیه معروف قرآن به قوم بنی اسرائیل یا وقتی فرشتگان از ما میپرسند که چگونه زیستید و ما میگوییم مستضعف بودیم بدبخت بودیم در روی زمین و فرشتگان درجواب میگویند مگرزمین خداوسیع نبود
چرا مهاجرت نکردید و بد به حال شما هاکه در دنیا بد زندگی کردید چون که در آخرت اوضاع برای شماخیلی بدتر است مهمترین عامل عدم مهاجرت افراد منطقه و محیط امنی است که دارند اقوام دور برشان است فکرمیکنند همه چی آنجا خوبه مهاجرت در همه ابعاد برای پیشرفت شخصیتی افراد کمک میکند زبان یاد بگیریم با فرهنگهای جدید آشنا شویم مهاجران بهترین کشورها را ساختهاند مثل آمریکا و استرالیا در مهاجرت استانداردهای زندگی مون بالاتر میره باعث میشه بر ترسهامون غلبه کنیم مهاجرت استفاده بیشتر از پتانسیلهاست
تا درودی دیگر بدرود
باسلام خدمت استاد عزیزم و همه همراهان گرامی
گام نوزدهم :انتخاب شغل از زاویه باور به فراوانی و احساس لیاقت
خدایا سپاسگذارم که بهم فرصت دادی تا این گام ادامه بدم و از خودم سپاسگذارم که هر روز زمان میگذارم برای خودم برای گوش کردن و فکر کردن به مطالب در زندگی خودم و کامنت نوشتن
هرچند که این روزها پر کار هستم و کامنت های ستاره قطبی هم هست ولی این ها دلیل نمیشه که ادامه ندم و به خودم یاداوری میکنم که ادامه دادن در این روند باعث میشه که کارهای حاشیه ای کم کم کنار برن و من به اون مسیر دلخواه وارد بشم که با کار کمتر خیلی راحت تمامی هزینه های زندگی م بتونم پرداخت کنم و با خیال راحت به کار مورد علاقه خودم بپردازم
1- هدف از زندگی خوشبختی هست
در لحظه مرگ خیلی چیزها اهمیت خودش از دست میده
اینکه ایا از فرصت ها درست استفاده کردیم یا نه این اون چیزی هست که ما بهش فکر میکنیم
میزان ثروت موقعیت اجتماعی و . .. اهمیت خودشون از دست میدن
چیزی که ما الان داریم تمام تلاشمون براش میکنیم
اما من الان یک مدت هست که روز به روز دارم زندگی میکنیم و از روزهام لذت میبرم و هر روز تک تک دارم زندگی میکنم
2- شغل شما باید عشق شما باشه که بجای اینکه فکر کنیم داریم کار میکنیم برای پول دراوردن فعالیت میکنیم
باید کاری باشه که عاشقانه انجام ش بدیم
من در مورد همین مشاوره دادن و کمک کردن به افراد که راه درست برن انجام میدم لذت میبرم
این میشه همون پیدا کردن اصل و همون به دیگران هم نشون بدم همونکاری که خوبه و لذت دارم میبرم
البته بگم که اشتیاق بی حد دارم
نه به اون صورت نیست
ولی اینکه انگیزه دهنده باشم اینکه حس خوبی بدم برام لذت بخشه
3 – پول نتیجه طبیعیه لذت بردن هست
وقتی در مسیر علایق قرار میگیرید رزق به سراغ شما میاد
البته که با ساختن باورهای مناسب این ثروت میاد
4- هم علاقه و هم استعداد در یک کار دارین به اون کار وارد بشین موفق میشین
الان که استاد میان میگن کلا خیلی کتاب های موفقیت میخوندن من هم اینکار میکردم
اخه یکروزهایی ذهن میاد بهم میگه تو داری از استاد الگو میگیری میخوای مثل استاد باشی
در حالیکه من از 90 92 شروع کردم به گوش کردن فایل ها اموزش ها کتاب های موفقیت ارتباط موثر فن مذاکره و….
پس این داره بهم نشون میده که نه تو پتانسیل و علاقه داشتی که خداوند تو رو به سمت استاد هدایت کرد و این مشاوره دادن و از دوران مدرسه انجام میدادی و بارها و بارها اطرافیان بهم گفتن که به رشته روانشناسی برم چون میتونم خیلی کمک کننده باشم و هم شنونده عالی هستم و هم راهنمایی های خیلی خوبی میدم و خیلی هم خوب صحبت میکنم و از کلمات مناسب استفاده میکنم و کلام گیرایی دارم
این ها چیزهایی هست که صدها بار اطرافیان بهم بیان کردن و میکنن حتی غریبه هایی که بار اول هست من میبینن
همه این ها عدله ای هست که نه من خودم هم از پایه امادگی و علاقه داشتم
ولی در طول این سالیان که من به موفقیت مالی و شغلی نرسیدم اون دلسردیه یک غباری بر روی شور و اشتیاق من پاشیده
ولی خودم میدونم که در تاثیر گذاری بر روی دیگران موفق هستم
5- پول ما برای ما کار کنه و به ما ثروت بده و سود بده این یک باور فقز هست که ما باور به توانایی خودمون نداریم
این من این روزها هزاران بار دارم به خوم میگم که من توانایی دارم و این من هستم که پول میسازم و از دیگران کمتر نسیتم و اون یکی دیگه توانایی و ذهن خلاق داره ولی من ندارم
نه اینطور نیست
نمته استاد در مورد تندخوانی که صحبت کردن میخواستم توکامنت بپرسم از چه منابعی باید استفاده کنم که من هم تندخوانی میخوام برای تندخوندن کامنت ها
ولی بعد از درون به خودم گفتم تو باید خودت بری دنبال منابع بگردی اگه برات مهمه و نباید این سوال بپرسی
اینکه خودم به چالش میکشم عالیه
6-تصمیم شجاعانه گرفتن برای تمرکز بر حرفه خودمون
اینکه 100 درصد تمرکز بر روی کار خودمون بزاریم
7- بحث این نیست که چطور پول بسازیم بحث این هست که دنبال علاقه م برم ثروت خودش میاد
استاد واقعا تحسینتون میکنم برای اینکه تندخوانی برداشتیت برای اینکه تمام تمرکزتون روی کارتون بزارید
8 – منحرف نشدن از مسیر اصلی با توجه به اون چیزی که در جامعه روی دور میفته
دقیقا تو شمال هم همین شکل بود که همه املاک زده بودن الان چند ساله که داره کمتر میشه
اینکه برای دنبال پول بودن شغل انتخاب کنن
بلکه باید این باور بسازیم که پول در هر بازاری هست که البته بالای 90 درصد افراد همینطور هستن
استاد بابت زحماتتون برای این سایت بسیار از شما سپاسگذاریم
دوستتون دارم
و بیش از دوست داشتن قابل احترام هستید بابت این همه تلاش برای بهبود دایمی خودتون
واقعا بهترین الگو هستید برای من
خیلی دوستتون دارم
خدایا سپاسگذارم
در پناه خدای همیشه هدایتگر که وعده هاش حق باشیم.