تمرکز بر آنچه می توانم بهبود دهم - صفحه 30 (به ترتیب امتیاز)

710 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه بهرامیان گفته:
    مدت عضویت: 772 روز

    به نام خدایی که به تنهایی کافیست.

    سلام.

    خدارو هزاران بار سپاس برای قرار گرفتن در این مسیر.

    بستن زیپ دهان چه مسأله مهمی هست از وقتی به این مسیر اومدم هر جا لغزیدم همون جایی بوده که زیپ دهانم رو نبستم.

    وقتی بقیه دارن در مورد گرونی در مورد مشکلات کشور حرف می زنند باید زیپ دهانم رو ببندم گاهی صبحها برای ستاره قطبی می نویسم خدارو شکر امروز بیشتر سکوت کردم.

    سکوت وقبول مسولیت زندگی اینکه بدونم آنچه در زندگی من رخ می ده ربطی به عوامل بیرونی ندارد خودم مسولم وچه حس خوبی به انسان می ده چون دیگه از کسی ناراحت نمی شه کینه وخشم وعصبانیت نداره چون می دونه که هر موضوعی پیش می یاد خودش با باورهاش ساخته.

    قبلاً که به چشم زخم وحسادت دیگران و این جور مسایل باور داشتم سر هر موضوعی که پیش می یومد یا مشکلی داشتم چون بقیه رو مسول می دونستم ذهنم همش درگیر بود حتی تو خواب باهاشون دعوا می کردم ولی حالا خیلی بهتر شدم و ذهنم آسوده تر.

    حالا می دونم اگه فراوانی وشادی وخوشبختی می خوام باید خودم بسازمشون با باورهای درست .

    خداوند به من نزدیک هست نزدیکتر از رگ گردن واو منبع خیر و خوشی وخوشبختی هست هر آنچه از طرف خدا باشه فقط خیر هست او جهان وانسانها رو خلق کرد تا گسترش بده جهان رو و این میسر نیست مگر با فراوانی با ثروت با شادی.

    می خوام از امروز مدام این جمله شما رو به خودم بگم

    زیپ دهانت رو ببند

    هر اتفاقی تو کشور بیفته تاثیری روی زندگی تو نداره اگر خودت باور نکنی

    اگر چیزی گرون شده به گفته مردم تو باید ثروت بسازی تا برات مهم نباشه

    اقدامات مسولین تاثیری بر تو نداره چون تو خودت زندگیت رو می سازی.

    وخدایی که به تنهایی کافیست.

    استاد متشکرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    فهیمه کوچکی گفته:
    مدت عضویت: 2320 روز

    سلام استاد عزیز

    پس شما می گویید لب به سخن نگوییم صدای خود را بلند نکنیم و از حق خود دفاع نکنیم از حق و حقوق شهروندی یک زن دفاع نکنیم،جایی ک خدا میفرماید اگر حقت ضایع شد صداتو میتونی از حد خودت بلند تر کنی

    ایا جوانان و دختران دهه هشتادی خواستار حق و حقوق زنان به پا خواستند و قیام شجاعانه و ابراهیم گونه انجام دادن کار اشتباهیست

    پس شما میگویید سکوت کنیم بزاریم مورد ظلم واقع شده و مظلوم باشیم تا ظالم کار خود را بکند

    نه نه نه فک نمیکنم اسم این گله و شکایت باشد

    از نظر شخصی خودم عرض میکنم من فک میکنم فقط اسامی انسانهای شجاع گونه پر اوازه میشود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1600 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روز هفتادو نهم، روزشمار توانایی تشخیص اصل ازفرع…

    من ازشما یاد گرفتم، اینکه قدیمی ها میگفتن هرکسی رو توقبر خودش میخوابونن، درسته، منتهی هیچوقت نمی تونستم مفهوم ومعنی این تمثیل رو بفهمم ودرک کنم، ولی شما بهم فهموندید برام معنیش کردید، به این صورت که هر کدوم از ماها روحهای مفردی هستیم که تنها به این دنیا اومدیم وتنها از این دنیا میریم، یعنی هرکسی الان به عنوان خانواده وعزیزان و دوست و اشنا و هر انسان دیگه ای در زندگیم هست، هستند که من در کنارشون از این مسیر دنیایی عبور کنم واونچه که از من باقی میمونه یعنی بهتره بگم هر چیزی که هست برای من و فقط وفقط مختص من هست ومن هستم که بازتاب افکار وتوجهات وگفتار واعمالم رو دریافت میکنم در کل شبانه روز وکل زندگیم، وهیچ نیروی بیرونی غیراز نیروی خداوند( قوانین حاکم بر جهان هستی) و خودم، هیچ نقش وتاثیری توی زندگیم نداشته ونخواهد داشت…

    اوایل برام درکش خیلی سخت بود، خصوصا اون موقعه ها که قرآن میخوندم و تو بعضی آیه ها خداوند میگفت: به مال و اولادتون دل نبندید که اینها برای امتحان شماست توی زندگی!!!!

    میگفتم خب دیگه، من اگه بدبخت شدم اگر اینهمه سختی کشیدم، به خاطر کارهای پدرم هست، به خاطر کارمای بدیهای پدرم هست، پدرم فرزند خوبی نبوده برای پدرو مادرش، خیلی نادونی کرده حالا خدا سر من که بچه اش هستم تلافی کرده منم که بیگناه….!!!!!

    اما توی مسیر شما که قرار گرفتم،از یه جایی به بعد فهمیدم ودرک کردم، که وقتی هرکسی به اعمال و افکار اگاه بشه، دقیقا از همونجا می تونه خودش رو نجات بده، حتی اگر تو بدترین شرایط وکنار بدترین آدمها رشد کرده باشه وتا اون زمان با باورهای نادرست زندگی کرده باشه، ولی دقیقا از همونجایی که تصمیم بگیره اگاهانه وهوشیارانه زندگیشو بسازه وتسلیم خواست خداوند بشه، خداوند هم مسیرش رو به راحتی از مسیر بد و پراز درد و عذاب و نادانی گذشته جدا میکنه وهدایتش میکنه به بهترین مسیر….

    دقیقا ودرست از همون روزیکه من تصمیم گرفتم مسئولییت زندگیم رو بپذیرم و قبول کردم که خودم خالق شرایط زندگیم هستم ودست از مقصر دونستن دیگران برداشتم ….

    اونوقت نتایج هم متفاوت شد، سخت بود اولش خیلی سخت، چون تمام شواهد در بیرون از من نشون میداد که پدر ومادرم و دیگران وجامعه والبته خداوند مقصر تمام اتفاقات بد زندگیم هستند، اما هر چقدر تونستم خداوندی رو که شما بهم معرفی کردید بهتر وبیشتر بشناسم، هر چقدر درکم از قوانین جهان هستی بیشتر شد، تونستم درون خودم رو هم بیشتر ببینم و خودم رو واکاوی کنم، به درونم برم و نقص ها وحسن هام رو ببینم، وسعی در تغییرشون کنم….

    هرچقدر من تونستم پا رو ترسهام بذارم و گذشته ام رو لااقل برای خودم جبران کنم خداوند کاری کرد صد پله بالاتر برم تواین مسیر وهر روز شاهد تغییرات مثبت بیشتری توی زندگیم باشم، ودل ودیده ام بیشتر باز بشه روی سهم ونقش خودم توی زندگی و بسته بشه روی سهم ونقش دیگران توی زندگیم…..

    من از چاه عمیقی که منو بلعیده بود نجات پیدا کردم از وقتی که فهمیدم خودم خالق صد درصد شرایط زندگیم هستم، اونجاها که اشتباهاتم رو می پذیرم تا تکرارش نکنم واونجاهها که هوشیارم و کنترل ذهن دارم تا درست عمل کنم که نتیج هم درست از آب دربیادواشتباهی رخ نده…..

    بعد می بینم که چقدر زندگی آسونه، چقدر همه چیز لذت بخشه، وقتی میدونی فقط کافیه هدایت بخوای هر لحظه و اون خدای همیشه در دسترس حی وحاضر هست که جوابتو به بهترین شکل بده، وجوری راضیت میکنه وجوری ازت راضی هست که ارامش وامنیت وشادی درونی رو به وضوح توی زندگیت حس میکنی…

    واین تنها نشونه ای هست که متوجه میشی در مسیر درستی هستی، آرامش وشادی درونی، وحس خوشبختی درونی، که از رابطه ی عاشقانه ای که بین خودت ومعبودت هست حاصل شده…..

    حالا دیگه اون بیرون هر اتفاقی بیفته حتی به ظاهر تلخ، بهش میگی میدونم خیری درش هست، میدونم پشت دد بسته گنجی برای من هست، من صبر میکنم با عشق وایمان ، تا بهم نشون بدی اون خیر وخوشی رو، واگر از یادم رفت تو به یادم بیار، تو لحظه رهام نکن ای مهربانترین مهربانان که بی تو هیچم وبی تو پوچم…

    بارها وبارها برام پیش اومده، برای همه پیش اومده، که چنان گره ای توکار افتاده که فکر میکنی دیگه باز نمیشه، چون داری تلاش میکنی به زور بازش کنی، دقیقا مثل مثال اون پیچی که گفتید بسته وسفت شده زنگ زده هم هست وما ابزاری نداریم تو دسترسمون میخوایم با دست خالی بازش کنیم واقعا چقدر سخت وغیر ممکن هست!!

    دقیقا تقلا وتلاش بیهوده کردن توی زمانهایی که تضادی پیش اومده و ما میخوایم هر طور شده با علم واگاهی و توانایی های محدود خودمون حل وفصلش کنیم مثال دست خالی وباز کردن پیچ سفت وزنگ زدست….

    اما وقتی صبر می کنیم توکل می کنیم تمرکز می کنیم روی اون چیزیکه الان هست و زیبا وقابل ستایش وسپاسگزاری هست، وقتی توجه وتمرکزمون رو آگاهانه برمیداریم از موضوع، وعجز وناتوانی خودمون رو به خداوند اعلام که می کنیم، کمک ها از غیب میرسه و اوضاع به طرز قشنگی درست میشه وحمکتها خودش رو نمایان میکنه…

    کل بازی زندگی همینه واز همین مسیر میگذره، وهیچ راه دیگه ای هم نداره، انجام سهم ونقشمون با توکل وایمان وامید به کمک خداوند وهدایت خواستن وعمل به الهامات و واگذاری اونچه که سهممون نیست واز قدرت ما خارجه به خداوند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    زہرا کاظمے گفته:
    مدت عضویت: 1143 روز

    سلام استاد جانم من یادمه خیلی با انگیزه رفتم در یک مجموعه شروع به کار کردم و با فایل های شما قوانین جهان رو رعایت کردم در ارتباطاتم در توانایی هام خیلی رشد کرده بودم و این خیلی باعث شد تمام جهان بخواد کمکم کنه من به درآمدبرسم خیلی ارزشمند بشم تو اون مجموعه و هرکسی منو میدید جذبم بشه اونجا حقوقی که کارفرما به نیرویی که 4سال سابقه ی کار داشت میداد رو به من داد تا بمونم و کار کنم براش و من عزت نفس دوستان خوب روابط اجتماعی عالی با مردم و همکارانم بدست اوردم و البته درآمدی که مورد رضایتم بود حتی از لحاظ انرژی و تناسب اندام هم خیلییی بهتر شده بودم یک وابستگیه 4ساله رو هم کات کردم من به شدت وابسته به پسری بودم و فکر نمیکردم یک روز بدون شنیدن صداش بتونم زنده بمونم ولی با عزت نفس تموم کردم هم به نفع من شد هم به نفع اون هم من تغییر کردم و در های خوبی به روی زندگیم باز شد به خواسته هام رسیدم هم اون یک ازدواج موفق رو بهش رسید و خوشبخت شد تصمیم مهم و خیلی خوبی بود کلی بهم قدرت و عزت نفس داد

    بعد از مدتی با وجود شرایط دلخواهی که داشتم ورودی های ذهنم رو کنترل نکردم هرکسی حرف ها و باورهای نامناسبش رو میگفت باهاش هم صحبت شدم و بخصوص نکات منفیی که راجع به کارفرمام میگفتن با اینکه با من خیلی متفاوت رفتار کرده بود اما چون تعداد ادم هایی که بدیش رو بخصوص درمورد پول دادن میگفتن زیاد بودن کم کم منم باور کردم و احساس نارضایتی و شکایت تو قلبم بوجود اومد جالبه با اینکه درامدم خوب بود ولی چنین حسی از حرف های مردم گرفته بودم و سیل جامعه منو برد جوری که از فایل های شما فاصله گرفتم و تمام تمرکزم رفت روی مشکلات بدبختی کمبود نداشته ها و تضاد هایی که هرروز بیشتر شد

    و اونجا بود که ایمانم رنگ باخت احساسم بدشد اتفاقات بد برام افتاد روابطم بد شد وعزت نفسم از بین رفت به یک کاری هدایت شدم که به مراتب هزاران برابر بدترکرد احساسم رو و من اونجا فهمیدم قوانین اصلا شوخی نیست وقتی قانون میگه در شرایط احساسیه بد تصمیم نگیر یعنی نگیر که اوضاع وخیم تر میشه

    باز هم بیدار نشدم و میگذروندم با سختی ها و ادم های نامناسبی که اطرافم بودن

    جالب اینجاست مجموعه قبلی که مشغول کار بودم خیلی آدم های فوق العاده ای داشت و اوایل اینا رو تحسین میکردم و شکرگزار بودم اما بعد از ورودی های نامناسب فوکوس فکریم رفته بود روی بدی هاشون و روابطم اروم اروم داشت به مشکل برمیخورد البته ی سری اتفاقات هم ناشی از احساس قربانی شدن در درونم بود که این پاشنه اشیل خیلی ریشه دار بود درونم

    در کل از لحظه ای که کارکردن روی خودم و فایلهاتون رو رها کردم اولین چیز و ارزشمند ترین چیزی که از دست دادم ارامشم بود که هرروز مدارم پایین و پایین تر اومد

    جالب اینجاست محیط بعدیی که رفتم خیلی ادم های ناجوری داشت من بعد از مدتی انقدر اذیت شدم که فکر میکردم باید دوباره محیط کارم رو عوض کنم تا احساسم بهتر بشه و متاسفانه اینکارو کردم برگشتم جای قبلی و عزت نفسم بدتر خورد شد

    ازم سواستفاده شد توسط همون ادمی که بی نهایت قبلا به من احترام میزاشت. همون ادمی که حاضر بود به من به اندازه ی نیروی 4سالش حقوق بدم با یک حقوق ناچیز و منت ازم خواست برگردم با اینکه لنگم بود ولی این رفتارو بامن کردوروابط عمومیم هم پر از تشنج شده بود اظطاب و استرس خواب و ازم گرفته بود و به شدت پرخوریه عصبی داشتم دوباره چاق شدم و تناسب اندامم از بین رفت انرژی و انگیزه نداشتم علاقمو نسبت به کار از دست داده بودم و تمرکز روی کارم از بین رفته بود هرروز اتفاقاتی میوفتاد که کارمو درست نمیتونستم انجام بدم همش ضرر میزدم به خودم جنس میوفتادمیشکست و خلاصه همش اسون شده بودم برای سختی هاو میدونستم چه دلیلی منو به این روز انداخته چه شرکی چه باورهایی اما نمیشد خودمو اروم کنم هرروز ادامه دادن بدتر بود حالا با همه ی این تلخی ها میخوام بگم منی که این همه سال فایل های استاد رو گوش دادم چقدررررر زود از مسیر خارج شدم و در عمل ضعیف بودم و به اشتباهاتم بیشتر پی بردم چون در این تایم یکساله خیلی تحت تاثیر گرونی ها قرار گرفتم با وجود اینکه قبلا فکر میکردم من اگر شاغل بشم میتونم ذهنم رو کنترل کنم ولی در اخر به یک کلمه رسیدم اونم جهاد اکبر هستش من رها کردم و نتونستم استمرار بخرج بدم در مدار نارضایتی و فوش دادن به حکومت قرار گرفتم و از لحاظ مالی هم به روش های مسخره ای پول از دستم میرفت فقط میدونم یک تصمیم گرفتم که اگر نمیدونم چه مسیری درسته که اون رو انتخاب کنم حداقل مسیر نادرست رو کات کنم فهمیدم من بنده ی پول شدم من دیگه با علاقه کار نمیکنم فقط برای پوله دارم ادامه میدم و خفت و خاری و به جون میخرم متاسفانه خیلی سخته برام این حرف هارو زدن ولی من زندگیم رو انقدر بد خلق کردم حالا خودمم میتونم تغییرش بدم همونجوری که اینا رو رقم زدم اون موفقیتایی که الان از بین رفته ولی اون روز داشتم رو رقم زدم من همون ادمم دوباره میتونم سرپا شم فقط باید درس بگیرم که در اینده چنین جاهایی بشه اهروم رنج و لذتم

    استادجانم من میدونم عادت های بد رفتاریم نشتیه انرژی و مانع موفقیت منه من طبق عادتم با پیش فرض های قبلی و منفیه ذهنیم با قضاوت های مداومم راجع به پدرم مانع ورود نعمت و هدایت خدا میشم مثلا ی تایمی رابطم با پدرم خیلی بد بود و حرف مارو درک نمیکرد منم بجایپذیرش پدرم با همون ویژگی هایی که داره و فوکوس روی خودم به نارضایتی و شکایت کردن پیش دیگران درمورد بدی های پدرم خیلی اوضاع رو رابطمون رو بدتر کردم و خودم از موفقیت هام دور شدم

    الان هم ناخوداگاه با پدرم بد صحبت میکنم درخواست هامو با انتقاد از کارهای گذشتش مطرح میکنم و حس مقصر دونستن پدرم در هر موضوع زندگی باعث سقوط من شده من الان تمام مثال هایی که تونستم در زمینه ای پیشرفت کنم رو دارم برای خودم یاد اوری میکنم تا این حس مسیولیت پذیری رو برانگیخته کنم بیشترینش زمانی بود که من به عشق واقعییم پی بردم و تو زمینه ی خوشنویسی در کوتاه ترین زمان نتایج باورنکردنی گرفتم از لحاظ مهارتی الان هم که اون کار رو رها کردم و میخوام بیام علاقم رو دنبال کنم نمیدونم چه قدم هایی رو بردارم تا یک روزی بتونم ازش ثروت بسازم از علاقم به درامد برسم بچه ها لطفا هر ایده ای در مورد کامنتم دارید که تو این وضعیت میتونه کمکم کنه رو بهم بگید بعد خیلی وقت اومدم به این مسیر برگردم و ششور و اشتیاقش رو هم دارم میخوام کامنت های بیشتری بزارم و با شما هایی که فرکانستون الهی هستش تعامل داشته باشم و باور هامو تقویت کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      حجت اله حقیقی گفته:
      مدت عضویت: 4003 روز

      سلام عزیز امیدوارم حالت عالی باشه ؛ ایده ای که خودم چند وقته پیگیرش هستم کار کردن توی یوتیوبه ، علاقت که خوشنوسی هست رو بیا ازش فیلم بگیر و توی کانال یوتیوبت بزار و بفکر درامد دلاری باش ؛ درامدهای خیلی زیادی اونجا میبینم با ایده های خیلی ساده ؛

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    شیما محسنی گفته:
    مدت عضویت: 3581 روز

    استاد گرامی و مریم عزیز سلام. دوستان عزیز هم فرکانسی سلام.

    مدتی طولانی بود که فقط فقط فایل دانلودی گوش می کردم و کامنت میخوندم … خیلی دوست داشتم که کامنت بنویسم، ولی یه مقاومتی داشتم و ….

    خدا رو شکر امروز یکسری تصمیمات گرفتم و قسمت شد که دوباره شروع کنم به نوشتن .

    استاد گرامی بسیار ممنون از تمام فایل ها. واقعا لذت می برم از گوش دادن به فایل ها که البته عمل کردن به آن ها از همه مهم تر است.‌

    اخیرا در زندگی دوباره توجه هم به نکات منفی همسرم بیشتر شده بود و دوباره نقل صحبت با دوستانم شده بود صحبت در مورد نکات منفی همسرهایمان و گله و شکایت کردن. با این فایل یه تلنگری به من شد که دست نگه دار و مثل قبلا که نتیجه گرفتی، دوباره شروع کن و حداقل اگر از خوبی اش نمی تونی بگی، از بدی اش هم نگو. چون همینطور از جنس اون بدی داری وارد زندگیت میکنی. من که استاد سال ها هست که با صحبت های شما زندگی می کنم. خدا را سپاس از این آگاهی ها که روزی من شده تو زندگی. بارها و بارها که مثال بسیار است، من توجه ام را از ناخواسته برداشته ام و نتیجه خوب گرفته ام. خیلی ها بهم میگن سرخوش…. ولی خودم کیف میکنم.

    چند وقت پیش که همسرم یک سالی بود که بی کار بود و تو خانه بود، شروع کردم دائم از بیکاری اش و از اینکه پول در نمی آره و این چیزها گله کردم و پیش خیلی ها شکایت. یکدفعه به خودم گفتم دیگه در موردش صحبت نمیکنی و تمام و کمال بسپار به خدا. خودش حل میکنه. دقیقا دو هفته بعدش شروع به کار کرد. اولش از جایی که کارش را شروع کرد، گله داشتم تو ذهنم. ولی سعی کردم که توکل به خدا کنم و از این اتفاق دائم سپاسگذاری کنم.‌ واقعا خدا رو سپاس. من مطمئنم که هر چیزی برام اتفاق می افتد از افکار و باورهای من است. از آموزه های استاد این رو یاد گرفته ام و دیگه داره ملکه ذهنم میشه.

    ممنون استاد

    در پناه خدا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    شیوا محمدپور گفته:
    مدت عضویت: 1053 روز

    سلام ب روی ماهت گلم

    ی دنیا ممنونم

    از خدای مهربونم براتون بهترینارو میخوام

    پر از شادی وروزی وسلامتی باشین همیشه

    انشالله ب تمام ارزوهات برسی

    خدا حتما هدایتم میکنه مثل خیلییی وقتا

    من هر روز تلاش میکنم تا ایمانم قویتر بشه

    باورام تغییر کنن

    🌼🌹🌱

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    مجید حمیدی گفته:
    مدت عضویت: 1334 روز

    سلام به استاد گل و دوستان هم قطار مسیر عشق.

    اول بگم قبل ازین فایل، فایل پیروی از هدایت الهی و پدیده همزمانی دیدم جالبه دیدن اون فایل یه همزمانی داشت واسم که دیدمش نظرم جلب شد نگاهش کنم اصلا دنبال فایل دیگه بودم جالبه که این یکی هم فایل هم دقیقا همزمانی داره با الانم با زمان حال(این فایل خیلی وقت پیش اومدم ببینم داخل یوتیوب جالبه اونموقع نشد، تا الان که همزمانی داره واسم😁).

    من درمورد موضوع این فایل مثال بسیار دارم که غر زدم کارم بدتر گره خورد، ولی هرموقع رها کردم درخواست هدایت داشتم تو کارم به راحترین شکل انجام شد.

    خیلی جالبه من هر روز روی خودم کار میکنم با سپاسگزاری روزانم گوش دادن فایل ها، گوش دادن فایل ضبط شده صدای خودم، با تمرکز به زیبایی اطراف گوش دادن به موسیقی شاد اول صبح و…

    حالا هر وقت راهم یخورده بخواد کج بشه ناخودآگاه فایل هایی از استاد میاد جلوم مثل یه تلنگر برام..

    خیلی خوبه حالم..

    استاد عزیز من همیشه شمارو تحسین میکنم و خیلی اوقات درمورد موضوعی بخوام مثال بزنم شما رو مثال میزنم و نتایجتون.

    از وقتی اومدم تو مسیر فرکانسم رو میبرم همواره بالاتر یه فکر بیشتر اوقات تو ذهنم هست که نتایجی که شما گرفتید با لذت بردن از مسیر نه استرس رسیدم به مقصد. من هم نتایجی بهتر خیلی بهتر خواهم گرفت همواره ،و خیلی راحت تر و لذت بخش تر. و اون روز میام هر جا این کره خاکی زیبا باشید پیداتون میکنم و یه دل سیر سپاسگزاری میکنم ازتون.

    اون روز با کوهی از نتایج پایدار میام میگم به لطف خدام هدایت شدم سمت شما، چی بودم قبلا و بعد از آشنایی با شما این مسیر به چه نامبر وانی تبدیل شدن.

    شما تونستی، خداروشکر پس منم میتونم به مراتب راحت تر و نتایج عالی تر.

    الهی ۱۰۰،۰۰۰ مرتبه شکر.

    عالی هستین استاد گل.🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    امیر آهنگری گفته:
    مدت عضویت: 1695 روز

    ب نام الله مهربان هدایتگرم ب

    ثروت شادی سلامتی

    سلام ب استاد عزیز و خانوم شایسته

    و سلام ب هم دوستان در این فایل بی نظیر

    خدایا شکرت در مسیر درست هستم و ب این فایل زیبا هدایت شدم

    خدایا شکرت در زمان مکان مناسب هستم و میتونم بشینم و با ازادی زمان فایل با عشق ببینم و روی خودم کار کنم

    و آگاهانه فرکانس های در جهت خواسته هام ب جهان هستی بفرستم

    بربم نکات مهم فایلی که من فهمیدم

    و چقد جام جهانی زیبا بود امسال

    =مسئله ای که نمیتونم کاری کنیم براش

    نباید غر بزنم و روی خودمون کار کنم

    تا خودمونو بهتر کنیم

    =فردی که از اتفاقات بیرون شاکی باشه هیچوقت موفق نمیشه

    =تعدادی از افراد همیشه شاکین و فکر میکنن عوامل بیرونی باعث اتفاغات زندگیتون میشه

    =سمی ترین عامل اینه که فکر کنیم عامل بیرونی در زندگیمون تاثیر داره

    =اونهایی که از عامل بیرونی شکلات دارن همیشه ی مسئله دارن برای بهانه اوردن

    =کسی که همیشه شاکی بدرد نمیخوره و انسان موفقی نمیشه

    =ب اندازه ای که بتونیم باور کنیم خودمون مسئول اتفاغات خودمونیم موفق میشیم

    =ب اندازه ای که غر نزنیم و روی خودم کار کنیم موفق میشیم

    =اگه فکر کنیم خودمون خالق همه چیز در زندگیمون هستیم خودمون خالق زندگیمون میشیم

    =نپرسیم کشور جهان برای ما چیکار کرده بپرسیم ما چیکار کردیم برای کشور و جهان

    =هر وقت تمرکزمون از روی ناخاسته ها برداریم اتفاغ ناخاسته نمی افته

    =و اگر تمرکز ب روی زیبایی ها باشه

    همیشه زیبایی ها رخ میده

    (چقدقانون زییایی)

    =اینقد روی خودم تغییر ایجاد کنیم پول بسازیم که برای گرونی گوشت مرغ غر نزنیم

    =باید آگاهانه شکایت نکنیم و غر نزنیم چون خودمون خالق زندگی خودمون هستیم

    تمرین

    کجاها عوامل بیرونی عامل دونستیم

    واقعن میتونم بگم خیلی جاها خیلی

    یعنی تا دو سه سال پیش فکر میکردم

    همه چی تا با اموزو های شما بهتر و بهتر شد

    الان میدونم تمام اتفاغاتی که خودم در زندگی دارم همرو قبلن ساختن در ذهنم

    از ماشین موبایل خونه شغل شرایط جسمانی

    شرایط روحی آرامش‌

    واقعن الان این نعمت هایی که دارم همشو خودم ساختم پس خودم مسئول زندگی خودم هستم و میتونم در هر لحظه بهتر و بهترش کنم

    فایل فرکانسی عالی بود و نکات عالی داشت

    آرزوی

    سلامتی شادی ثروت حال خوب و هدایت الله دارم براتون

    عاشقتوننننم️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    مرتضی پویان گفته:
    مدت عضویت: 2573 روز

    سلام استادم

    سلام مرد توحیدی عصر حاضر

    چقدر خوشبختم که تو الگوی ناب رو دارم.

    این نوشته آخرین دقایق امسال هست و دارم آماده میشم برا سال جدید.

    بنام تو که همین الان در جریانی در بینهایته این عالم

    ای رب من و ای خالق من و ای که من رو در بهترین حالت آفریدی تا خودت رو در من تجربه کنی

    دارم از تو مینویسم و به تو توجه میکنم که نهایت خیر و خوبی و زیبایی در توس

    خدای خوبم ای که پاسخ دهنده ای به من

    به کانون توجه من

    ازت سپاسگزارم برا قانون بدون تغییرت

    ازت سپاسگزارم که میتونم هر آنچه بخوام رو تجربه کنم.

    سالی که بر من گذشت سالی پر از خوشی و سلامتی و ثروت بود

    سالی پر از تجربه های ناب

    سالی پر از حضورت، در وجود افرادی که باهام برخورد کردن و باهاشون هم مدار شدم

    الهی شکرت برا اجابتت

    امسال هدفم: سال توحید در ارتباطات بود،

    و از یه انسانی که بشدت در تنهایی بود

    طی یک سال رسیدم به جایی که نه تنها احساس تنهایی ندارم بلکه در سراسر کشور دوستای ناب و درجه یک دارم

    در رابطه ای هستم که توش آزادم و عشق جاریه

    با زره به زره عالم ارتباطم نزدیکه و عاشقم بر همه عالم

    خدایا شکرت برا قوانینت که همیشه ثابت و میشه روشون حساب کرد

    ازت سپاسگزارم ازت سپاسگزارم و ازت سپاسگزارم

    حالا میخوام تو سال جدید

    که هدفم توحید در ثروت

    برام راهنما و راهگشا باشی

    تا بی نیازتر بشم و ثروت رو تجربه کنم در ابعاد بزرگتر و عددهای بزرگتر از مدار فعلی رو تجربه کنم

    میخوام کلی پول بسازم و کلی معنویت رو تجربه کنم به واسطه ثروتمندتر شونم

    میخوام کلی خلق کنم با پول و ثروتی که میاد و هم خودم کیف کنم و هم جهانم رو گسترش بدم

    و وظیفه الهی که براش اومدم رو به خوبی انجام بدم

    الهی کمکم کن تا همچون سلیمان بتونم ازت بخوام

    بهم ببخش اونقدری که آزادی و بی نیازی رو تجربه کنم

    آمین

    براتون بهترینها رو آرزو دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    محمد روشن ضمیر گفته:
    مدت عضویت: 839 روز

    با سلام به استاد عزیز و تمام دوستان که عضو سایت استاد عباسمنش هستند

    در مورد تمرکز بر روی ناخواسته ها میخوام موردی را عرض کنم که من حدود 49 سال سن دارم و مدت 30 سال خدمت کرده ام نظامی بازنشسته هستم مدت یک سال هست که مطالب استاد را از فایلهای رایگان تا خرید دوره دوازده قدم را دارم اما این فایل تمرکز بر روی ناخواسته ها منو متحول کرد و چیزی رو فهمیدم که تاکنون متوجه نمی‌شدم

    مطلبی هست که عرض میکنم من در طول خدمتم با فرماندهان متفاوتی روبرو و خدمت میکردم من اصلا از زور گویی خیلی متنفر بودم و زیر بار زور نمی‌رفتم اما با هر کدام که خدمت میکردم همان مشکل بود و همیشه درگیر بودم در صورتی که من کارمو انجام می‌دادم ولی همیشه نق زدن و درگیر بودن داشتم تا پایان خدمت یک فرمانده به حساب خودم خوب نداشتم اما الان متوجه شدم که این من بودم که با افکارم افراد و مشکلات رو درست میکردم فرماندهان آدمهای خوبی بودن این افکار من اون طور خلق می‌کرد و از باور های که داشتم اونطور برای من رقم می‌خورد پس باید به زیبایی ها توجه کرد نه به ناخواسته ها این مطلب برای من بسیار با ارزش و کاربردی خواهد بود از زحمات استاد صمیمانه تشکر میکنم ممنونم ممنونم ممنونم در پناه الله باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: