عواقب تصمیمات احساسی - صفحه 45
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/05/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-05-06 05:53:472023-05-08 07:32:32عواقب تصمیمات احساسیشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و صدسلام
استادجان انقدر کیفیت کامنت ها ماشالا فوق العاده ست که دوست دارم ساعت ها و ساعت ها بخونم و لذت ببرم, واقعا وقتی نتایج تصمیمات احساسی دیگران رو میخونم باعث میشه تو ذهنم اهرم رنج و لذت جای درستش قرار بگیره و ناخوداگاه وقتی میخوام تصمیم احساسی بگیرم بترسم از بعدش و نگیییرممم
من واقعا ادم احساسی ای بودم و خیلیم با این افکار بزرگ شده بودم که دخترا احساسی اند و خوبه و فلان و بیسار, اتفاقا پریشب انیمیشن درون بیرون دو رو می دیدم بعد شخصبت فیلم به بلوغ رسیده بود و هر واکنشش احساسیش صدبرابر دفعات قبلش شده بود یعنی اینکه باید ی ذره ناراحت میشد هزار برابر ناراحت میشد یا عصبانی هم همینطور, بهتر بگم ک احساساتش غلیان میکرد ,بعد من با خودم گفتم این ک مال بلوغ نیست اصن انگار تو بزرگسالی هم اگه کنترل نشه این رفتار هست که با هررر واکنشی غلیان میکنه احساسات
من که خودم خیلی تغییر کردم مثلا قبلا سریع گریه ام میگرفت حتی تو خیابون , سریع عصبانی میشدم و برمیگشتم به طرف مقابل و بقول یه دوستام ترور شخصیتی میکردم , ترس های زیادی داشتم با خودم حمل میکردم, واکنش هام واقعا بلوغی بود همش ,ولی الان اتفاقات اخیر را بخوام بگم اون هفته ها داشتم میرفتم تو اشپرخونه خاله ام هم با چایی داشت میومد بیرون و بهم برخورد کردیم و چایی داغ ریخت از بازو تا ارنجم, همه جیغ و داد و فلان ولی من اصلا هیچیم نشد انگار رفتم گرفتم زیر اب و بعد هم ماست زدم به پوستم گرماشو بگیره, انقدرررر ریلکس بودم ک یه ذره ای ک ریخته بود رو دست خالم همون وقت تاول زد ولی من حتی نمیسوختم انگار, این ارامش من باعث شد بابام ک همیشه ساعت دو میومد خونه اون روز یه ربع یک اومد کار خدا و انقدر هول کرد ک میخواست منو ببره بیمارستان ولی گفتم اوکیه و فقط رفت داروخونه پماد سوختگی گرفت و دوساعت بعد هم اوکی شد. هیچ وقت این تجربه را نداشنم ولی خودمم باورم نمیشد انقدررررر بتونم ارام باشم حتی با اینکه دیگران بیشتر من هول کرده باشند
من وقتی مسئله پیش بیاد سعی میکنم با جلسه دو لیاقت مهربانانه خودم با خودم صحبت کنم و ارامش بگیرم, یه جور دلداری امیدواری ای ک داری به یک بچه کوچیک میدی را من به کودک درونم میدم بعد حسم خوب شده و تصمیم احساسی خاصی نگرفتم این مدت مخصوصا از دوره لیاقت به بعد, خیلی وقتها دیگران بهم میگند چقدر خانمانه برخورد داشتی اگه من بودم فلان و فلان میکردم ولی من رومو کردم اونور فقط و با خودم صحبت کردم
بنظر من بهترین کار اینه که تو شرایط احساسی خوب ظرف وجودمون رو پر از نکات مثبت و سپاسگزاری و احساس خوب و لیاقت کنم اونوقت احساس انقدر بالا و پایین نمیره و تو یه مود معمولی میتابه, هیجانهای بلوغمان ک بعضا تا سی چهل سالگی دنبالمون اومده فروکش میکنند, اونوقت تبدیل میشیم به لاخوف علیهم و لاهم یحزنون
و در اخر بازم از عزیزانم ک تجربیات صادقانشون رو مینویسند سپاسگزارم. چقدر خوبه این همه صداقت و مهربونی و خودافشایی واقعا دوستتون دارم
سلام به استاد عزیزم و مریم جون
سلام به بچه های سایت
استاد چقدر رنگ زرد بهتون میاااااد چقدر خوش استایل ترتون کرده این تیشرت و چقدر لذت بردم از منتظره پردایس رویایی
دقیقا استاد من بار ها شده سر موضوعاتی که بعد بهش فک کردم و دیدم چقدر اون موضع فاقد اهمیت بوده و من الکی عصبانی و ناراحت شدم و بعد با اطرافیانم هم خیلی بد برخورد کردم من از این تجربه ها زیاد دارم یادم میاد یه روز که خیلی ناراحت بودم به خاطر یه موضوع فوق العاده مسخره (کم شدن نمره یکی از درس هام) خیلی ناراحت و عصبی بودم و بعد با دوستام خیلی بد خیلی بد برخورد کردم جوری که الان بهش فک میکنم میگم چه حرفای زشتی من بهشون زدم اصن چرا ارزششو داشت و خیلی پشیمونم هروقت به این موضوع فکر میکنم و چقدر این فایلتون خوب به من فهموند که اقا وقتی عصبی هستی وقتی حالت اوکی نیست هیچ حرفی نزن هیچ تصمیمی نگیر یکم با خودت خلوت کن ببین این رفتارو کنی درسته اصن ارزششو داره اصن و چقدر راهکار های خوبیرو پیشنهاد دادین من خودم وقتی ناراحتم بیشتر دوش گرفتن و یا بهم ریختن اتاقم و دوباره درست کردنش بهم کمک میکنه ذهنم اروم شه و به خودم برگردم
بسیار لذت بردم از این فایلتون و از مناظر پردایس و ازتو سپاسگزارم برای تهیه این فایل های فوق العاده اموزنده:)
Consequences of Emotional Decisions:
Hello my lovely master,
All bad feelings such as anxiety and fear about the future can lead to negative outcomes. If I make decisions based on these feelings, I am likely to make mistakes. For example:
In 2018, when I wanted to buy a laptop, the seller convinced me it was the best option at that price. I purchased it, but later realized it was a big mistake due to my lack of confidence and fear.
On the other hand, when I wanted to purchase a phone, I approached the decision with relaxation and patience. As a result, I bought the best phone on the market at the best price.
Staying in states of anxiety, worry, fear, and apprehension will lead to bad results. For example, a few years ago in 2021, I bought an electronic repair package. However, I did not learn or start working on it because of my lack of faith and belief, and my worry that it would be useless and unhelpful. Consequently, I didn’t learn anything, and now I see the results of that decision. But it is not too late. We need to understand who we are and our background, step by step, and act accordingly. Now is the time to learn electronic repairing as quickly as possible because it is the first step, and I love this field and believe I have a special talent in it. Please, God, help me with this goal. I am ready to put all my energy and focus into achieving it.
• I believe I have a special talent in this field.
• I can make significant progress in a short amount of time and achieve high accomplishments.
• I am nothing without God’s help, and I am asking God for guidance because I don’t know everything. Please help me.
#### Practice:
1. From what things are you afraid?
2. When did you act emotionally and what happened?
3. When did you act relaxed and what happened?
I am afraid of the future and worried that bad things might happen to my family, like my mother and father, because I love them too much. I also fear that if I cannot achieve anything or earn money, I won’t know what to do.
How do I resolve this mental struggle? By adopting good beliefs and finding good role models—not too many, just one or two every day. Also, because of my love for my mother and father, I must be committed and work with all my energy.
Recently, when I acted emotionally, a plumber took advantage of me and charged extra money for a service that wasn’t worth it. This experience illustrates how emotional decisions can affect every aspect of our lives and teaches us important lessons.
Most of the time, I have acted emotionally, but I will practice and remind myself to be careful, patient, and aware of the consequences of repeating past mistakes.
سلام خدمت استادعزیزم وتمام عزیزان و همراهان خدارو شکر میکنم که وارد این مسیر زیبا پر از آرامش شدم استاد خدا شاهده وقتی به فایل های بی نظیر شم نگاه میکنم چقدر آرامش میگیرم بسیار عالی ممنون و سپاسگذار زحمات گروه بی نظیر تون هستم
سلام به شما استاد عزیزو همسر گرامیتون
چند ماه پیش چون تو مسیر بودم یهویی یه حسی بهم گفت که تو یه دوره ی آموزشی شرکت کنم و من فکر کردم این دقیقا همون الهامه و باید بهش عمل کنم که به درامد برسم ،برای همین ثبت نام کردم اما بعد متوجه شدم که تصمیمم احساسی بود و باید بیستر در مورد این تصمیم فکر میکردم که اگه فکر میکردم اصلا اون هزینه رو نمیکردم.
سلام خدمت همه عزیزان این خانواده دوس داشتنی
خب در مورد تصمیم اشتباه بخوام بگم در زمان احساسات زیاد ، موقعی بود که من رابطمو با یه دوستی تموم کردم. و فوق العاده ایشون دوست خوبی بود برای من ، ولی من احساساتی که از یه موضوع دیگه برام اتفاق افتاده بود یجورایی سر اون دوستی خالی کردم و به هیچ عنوان تصمیم منطقی ای نمیومد خداروشکر برای هدایتم به این فایل زیبا
و در مورد مخالف قضیه
تو بازار های مالی این مورد خیلی مشهوده معامله کردنی که با صبره و تو حالت ترس نیست 99 درصد نتایج بهتری داره نسبت به معاملاتی که از روی ترسه ، من خیلی حرفه ای تو این زمینه کار نمیکنم ولی خب میدونم حتی برای کنترل ترس وسط معامله قبل یا بعد معامله یه سری مشاور و تراپی هایی هم هست .
و دیدم تصمیماتی که تو این بازار از روی صبر بوده چقدر نتایج شیرین تری داشته
سلام سلام و سلام
چقد زیبا بود این فایل
ترس مساوی با مرگ مساوی با تصمیم اشتباه
کافیه بترسی دیگه نمیتونی قدم از قدم برداری
امشب یه کلیپ تواینستا دیدم که خیلی نظرمو جلب کرد یه اقای معلولی که چندین مدال قهرمانی تو رشته های مختلف ورزشی از جمله شنا و…داشت که پا روی ترسهاش روی بهانه هاش روی نمیتونی ها گذاشته بود
و یه صدای بینظیر روش گذاشته بود که محتواش این بود:
«چه مرگته لعنتی
فکر کردی تو تنها ادم رو کره زمینی که برات اتفاق غمناکی افتاده؟
منتظری بهت مدال غمناک ترین قصه زمینو بدن؟دنبال چی هستی؟
دنبال اینی که صبح تا شب بگی نرسیدم بخاطر ضربه هایی که خوردم…
ما هممون ضربه خوردیم(تضادهای زندگی)
میخای تااخرعمر بشینی از اینا تعریف کنی؟من یه لیست بلند بالاشو دارم….»
جمله اخرش خیلی زیبا بود از نظرم
اینکه ادما فکر میکنن فقط خودشون تضاد براشون پیش اومده و اون تضادو بهانه میکنن برای جلونرفتن
درحالیکه از هرکس یپرسی یه لیست بلندبالا از تضادهاش داره که پاگذاشته روشون و رفته جلو….
این اقای معلول درحال تمرینات سنگین بدنسازی با چندین مدال قهرمانی با این صدا….
شاهکار شده بود
نمونه بارزی از پاگذاشتن رو بهانه ها…
دیشب یه تضاد کوچیکداشتم و یکم بخاطر اذیت شدم میدونستم وااااقعا نباید اذیتشم هاا ولی بالاخره مسیر سریع رسیدن به حس خوب باید تکاملشو طی کنه و خداروشکر امشب خوب شدم
داشتم فکر میکردم فاطمه این اقا پا نداره میدونی ینی چی؟میدونی چه بهانه بزرگیه؟میدونی چه نعمتتتتتی رو نداره؟
و تمام زندگیش امیده
تو چی؟ تو سلاااامتی کاملی خداروشکر تضاد کوچیک حق داره که بهمت بریزه؟
معلومه که نه
فقط یاد گرفتم به خودم زمان بدم واسه خوب کردن حالم….
استراحت بدم فکر نکردن بدم خوش گذرونی متنوع بدم و مهم ترینش باخدام حرف بزنم و بش بگم و تمومش کنم….
امیدوارم روزی بیاد چه خداوند احازه شکرگزاری بیشتر اجازه صحبت کردن بیشترشو بهم بده
امشب شب بیست و نهم چله من
به نام خدای سمیع و بصیرم به نام خدای روزی دهنده ام خدایا تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم رزق و روزی مرا امروز بده
سلام به اساتید عزیزم استاد عباس منش و مریم بانو شایسته مهربان
اگر افکار منفی در ذهنت باشه مسلما احساسه خوبی نداری چون افکار منفی غم و اندوه با خود دارد
غر زدن و ناله زدن داره عصبانیت به همراه داره نگرانی و استرس و اضطراب داره و اینها همه از عدم کنترل ذهن میاد که باعث شده افکار منفی بوجود بیاد ورودی خوبی نداشتیم دیده ها و شنیده ها و گفتارها رو کنترل نکردیم پس باید خیلی هواسمون به ذهن باشه هر ثانیه داره باور برامون میسازه حالا چه آگاهانه یا نا آگاهانه باشه
و الان که در این مسیر زیبا و در کنار این استاد عزیز هستیم بهتر است در مواقع مشکلات یا تضاد خیلی خودمون و ذهنمون رو آگاهانه کنترل کنیم و با شکر گزاری و دیدن زیباییها و تحسین اونها میتونیم اوضاع رو بهتر کنیم و با اومدن تو سایت و خوندن کامنت یا گذاشتن کامنت آرامش به خودمون بدهیم و کم کم میبینیم همه چیز درست شده
اگر واقعا دانشجوی این استاد هستیم باید بعداز این همه گوش دادن به فایلها و صحبتهای با ارزش استاد دراینطور مواقع باید عمل کنیم به شنیده هامون و به این عمل کردن میگویند دیدن نتایج
و شیرین است که ببینیم چقدر رشد و پیشرفت کردیم
استادم ممنونتم من خیلی الان بهتر میتونم ذهنمو کنترل کنم خیلی کم عصبانی میشم آرامشم بیشتر شده چون نگرشمو عوض کردم شکرگزاری زیاد انجام میدم و حالمو سریع خوب میکنم شایدهم نذارم بد بشه این خیلی مهمه که نذاری بد بشه که باز بیای کاری کنی و انرژی بذاری حالتو خوب کنی
خدایا شکرت سپاسگزارتم که ما رو هدایت کردی به سمته این استاد عزیزو آگاه استادم ممنونتم اجرتون با رب العالمین
سلام به همه دوستان.
امروز که از نظر احساسی زیاد خوب نبودم اومدم دنبال یک فایل کنترل ذهن تا حال خودم خوب کنم. به این فایل رسیدم و البته از خوندن نوشته خودم تعجب کردم. الان نسبت به گذشته کمتر عصبانی میشم اما هنوز خیلی کار دارد تا بتونم بگم خوب شدم.
من یک راهکار جدید برای آروم شدن خودم پیدا کردم که خیلی امروز برام موثر بود. این راهکار از کتاب معجزه شکرگذاری یادگرفتم. سعی کردم پیاده روی کنم و هر قدمی که برمیدارم بگم سپاسگزارم. این کار انجام دادم و خیلی آروم شدم و حالم خوب کرد. قبلا من برای پیاده روی میرفتم پارک و آروم میشدم اما به وضوح گفتن سپاسگزارم و به یاد آوردن نعمت ها حالم خیلی خیلی خوب کرد. با آرزوی بهترین ها برای همه دوستان سایت.
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
وقت همگی بخیر وشادی
توانایی کنترل احساسات
از مهمترین اقدامات در زمینه موفقیت، توانایی کنترل ذهن هست ،
وقتی که کسی مثل زین الدین زیدان ،نفر اول فوتبال نتونه بر احساس و ذهن خودش کنترل کنه و کارت قرمز بگیره نشان میده که این کار چقدر اهمیت داره .
الان که فکر می کنم، می بینیم در اکثر موارد خودم در لحظه عصبانیت ، موفق نبودم خودم را کنترل کنم ، اصلا چیزی به نام کنترل ذهن و احساس به مغزم نمی رسید که انجامش بدم
با توجه به توضیحات استاد عباسمنش و راهکارهای مناسب برای کنترل احساس، بستگی به روحیه ما داره که کدام راهکار جواب میده باید امتحان کنیم و ببینیم با کدام روش بهتر میشه کنترل کرد و همون روش را تا آخر اجرایی کنیم .
دوستانی که این کامنت را می خونند ، انشاالله ثروتمند و سالم خواهید شد .
علیرضا یکتای مقدم
مشهد مقدس