گفتگو با دوستان 23 | هم مداری با وجه خوشایند آدمها - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/06/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-06-18 02:37:392024-04-21 07:08:18گفتگو با دوستان 23 | هم مداری با وجه خوشایند آدمهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای روزی رسان و ثروتمندم 🌷🍀
فرهنگ کار در امریکا چقدر ستودنی است
جالبه دختر بیل گیتس داره تو امربکا تو ین رستوران کار می کنه 🙏🙊
چه نشانه ای زیبایی , کار عار نیست و من باید هر روز فعالیت کنم خو هر زمینه ای تا راهم.روشن بشود
تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس خود راه گوید چون باید کرد
سپاس فراوان 🌷🌷🌷🌷🙏🙏🙏🌺🌺🌺🌺
بنام خدا
استاد عزیزم در مورد طرز فکر و دیدگاهم نسبت ب امریکا قبل و بعد از اشنایی با شما میتونم اینا رو بنویسم:
کلا از بچگی و بودن در خانواده مذهبی
درس خوندن در مدرسه شاهد
ی دیدگاه قوی در مورد اینکه ما کلا گناهکار هستیم
خدا میخواد مارو عذاب کنه دایم التوبه باید باشیم
و بت کردن ائمه و روحانیون در من وجود داشت
نمیتونم بگم الان نیس ولی از خیلی جهت ها بهتر شدم
و بزرگترینش درک مفهوم خدا ب عنوان یک انرژی و قدرت هست نه یک انسان عصبانی
بخاطر و ورودی هام
همیشه فکر میکردم ک امریکا کشور نا امنی
بچه ها اسلحه برمیدارن و میبرن مدرسه معلم و همکلاسی میبندن ب گلوله ( ورودی: دنبال کردن اخبار)
دختر پسرهای نوجوان اوضاعشون خراب، رابطه های جنسی در سن پایین دارن، کلاب میرن، مستن و مواد میزنن ( ورودی : فیلم ها)
رابطه های ازدواجی نیس، خیانت بینشون زیاد، تعهد اخلاقی ندارن ( ورودی : اخبار و فیلم)
اونجا ی کشور خشک و برهوت ( ورودیم: کارتون لوک خوش شانس)
اونجا قشر مرفه جنایتکارن و برای رسیدن ب پول فقرا رو قربانی میکنن ( ورودی فیلم و اخبار ، مخصوصا فیلم شماره 13 که صحنه هاش اصلا از یادم نمیره و بشدت ناراحت و متاثرم کرد اون زمان ک تماشا کردم و هنوز یاداوری صحنه هاش ناراحتم میکنه)
اونجا ب بچه ها و دانش اموزای دختر تجاوز میشه ( ورودی : فیلم های هالیوودی)
دیدگاه اینکه کلا توی خیابون ها خانمها با بکینی ولباسهای ناجورن و
چطوری ادم میتونه بچه اش رو اونجا بیرون ببره، کسی که توی کشوری مث ایران بوده
و کلا همیشه یک احساس انزجار داشتم که امریکا پر از جانی و ظالم هست و خون همه دنیا رو میخوان تو شیشه کنن بالاخص ایرانی ها ( ورودی تلویزیون مدرسه )
و بعد از همراه شدن با شما :
دیدم که امریکا چقدرررر زیباس
خدایا این همه قشنگی و سرسبزی
رنگ دریا
رنگ شنهای ساحل
اون مکانهای زیبایی که توی سفر ب دور امریکا دیدم بینظیر بودن
و واقعا دلم خواست که امریکا رو ببینم درحالیکه که قبلا اسمش احساس بد. درونم ایجاد میکرد
در مورد خانواده: دیدم که جقدررر پدر و مادر ها ب روابطشون
و اینکه حریمی جلوی بچه ها داشته باشن مقید هستن
و چقدر با بچه هاشون وقت میگذرونن
توی فایلهای متعددتون استاد دیذم که مهمان هاتون یا مثلا جاهایی که رفته بودین مردم دارن از لحظه لذت میبرن
کسی سرش تو موبایل و سلفی گرفتن نیس
چقدر با ارامش با بچه هاشون صحبت میکنن
خیلی برامدوستداشتنی بود
اونجا بخاطر داشتن رابطه جنسی یا فرار از خونه تن ب ازدواج نمیدن
وقتی وارد رابطه شدن یا ازدواج کردن بخاطر ترس از بی ابرویی، تن ب خفت و خاری و بی احترامی نمیدن و تو اون شرایط نمیمونن
برای همینه که اونجا بعد از شناخت و بودن باهم
اکر دوست داشتن تصمیم ب ازدواج میگیرن و براشون ازدواج ی چیز خاص
با فیلم های شما دیدم که بابا مردم عادی
پوشش عادی دارن
چهره های ساده
بدون ارایش
و البته تمیز
و بسیار مهربان و خندان هستن
خداروشاکرم برای اگاهی های جدیدم
برای درک بهتر مفهوم زندکی
دیدن تنوع ها
درک تفاوت ها
سلام به استاد بزرگوارم و مریم جان مهربونم.
خداوند رو سپاسگزارم بخاطر این سایت، که پر از فایلهای ارزشمند رایگان هست.
خداوند رو سپاسگزارم بخاطر اینکه من رو در مسیر هدایت و ساخت باورهای سازنده قرار میده.
استاد عزیزم، چه زیبا این آگاهی رو منتقل کردید:
برای ساختن هر باوری نیاز داریم به منطق
منطق فیلم های پربیننده و پر زرق و برق فقط Money making هست. ساختن فیلمهایی بر اساس توهم، یا اتفاقات بسیار نادر.
من کلا فیلم به ندرت نگاه میکنم، چون میدونم ورودی های نامناسبی هستند، ولی یه حس انزوا رو از ندیدن فیلم ها داشتم، انگار بقیه افرادی که فیلم نگاه میکنن چیزی میدونن که من نمیدونم. اما با شنیدن این منطق درست ساخت فیلم ها، دیگه اون حس فید شد.
ممنونم از استادِجان، چقدر عمیق برای ما، باور درست میسازید.
آگاهی دیگر که خیلی خوشحالم این هست، که درک و قضاوتم نسبت به چیزها نباید سطحی باشه.
مثلا یک صفت و ویژگی رو نمیتونیم به 300 میلیون مردم یک کشور، یا یک نژاد، یا یک شهر، یا یک خونواده و حتی حتی یک انسان تعمیم بدیم.
امان از قضاوت که چقدر زیرکانه باورهای مارو شکل میده.
یک حالت که در ایران خیلی رایجه اینه، طرف تهرانی یا شهرستانی؟ ، فلانی شهری یا روستایی، افغانی و….
این برچسب ها نوعی نگاه بالا به پایین رو بطور ناخواسته القا میکنه، و من خیلی رعایت میکنم که با این برچسبها کسی رو ناخواسته قضاوت نکنم.
و آگاهی دیگر
درمورد قانون کشورهای توسعه یافته بدون هیچ تبصره و بندی هست.
ما هم قانون داریم، ولی پر از خلا و راه فرار.
خداروشکر میکنم که الگوهای مناسبی در دنیا وجود داره و مشتاقم روزی برسه که قانونمندی هم فرهنگ بشه برامون و به اندازه سهمم تمرین میکنم که احترام بذارم به قوانین.
ممنونم از این بینشی که به ما یاد میدید که هر لحظه دنبال زیبایی ها و معجزه باشید تا براتون همون ها رقم بخوره.
انقد من اینو تمرین میکنم که حتی در خواب هم توجه میکنم به زیبایی ها و نکات خوب.
ممنونم
در پناه الله یکتایم رستگار باشید.
سلام به استاد بزرگوار
سلام به تمامی دوستان بزرگوارم در این بهشت الهی
یکی از اون چیزهایی که نگاه مارو شکل داده به دنیای اطراف مخصوصا جاهایی که نرفتیم، همین فیلم هستند. مخصوصا فیلم هایی هالیودی
این صحبت و این منطقی که استاد عزیز صحبت کردند، باعث شد یک موضوعی رو بررسی کنم. حالا من در مورد یک نگاه، صحبت می کنم، نگاه ثروتمند بودن یا پولدار بودن. خیلی وقته فیلم های ایرانی نمیبینم، فقط فیلم های انگلیسی برای تقویت زبان توی لبتابم داشتم که اونم با شنیدن این صحبت ها، همه رو شیفت دلیلت کردم.
حالا درمورد ذهنیت بد بودن پول و ثروت: فیلمی به نام بانوی کوچک که خارجی هم بود چند روز پیش توی تلویزیون پخش میشد، (کس دیگه ای میدید و من توی خونه میشنیدم فقط، البته برای دقایقی) توی همون چند دقیقه یک پیرزن پولدار بود که به نوه اش که فقیر بود، نگاه از بالا به پایین داشت و محبت نمی کرد و سرد بود و اینها! در کل این سبک ها فیلم ها و ایجاد این نگاه نسبت به ثروتمندان خیلی توی این سالهای زندگیمون شنیدیم یا دیدیم. مثل حشمت فردوس، یا توی سریال دردسرهای عظیم، ناخودآگاه این ذهیت منفی در مورد پول توی ذهنمون میسازن و متوجه شدم توی همین فیلم های زبان انگلیسی هم هست.
چرا من فیلم های انگلیسی نگاه می کردم؟ برای تقویت زبان و در نهایت برای رشد و پیشرفت دیگه! خب این فیلم ها ذهنیت منو اشتباه شکل میداد، یا نمیزاشت به پیشرفت برسم مثل سنگی سد راه بودند که مسیر را سخت و سرعت رو کند می کرد. این یکی از اون دلایلی بود که همه ی فیلم های انگلیسی ام رو شیفت دیلیت کردم.
چند وقت پیش مستند رونمایی از آخرین مدل ماشین ایلان ماسک رو میدیدم که نیم ساعت بود. هم جذاب بود، هم باورسازی داشت، هم انگلیسیم تقویت میشد. در کل مستند اختراعات، اکتشافات، موفقیت ها، حتی مستند حیوانات، کارتون های شعرگونه، تبلیغات انگلیسی حتی، تمام اینها به زبان انگلیسی.
و برای تغییر ذهنیتم در مورد افراد پولدار و ثروتمند، این چند روز دارم از نگاه پولدار یا دوربین پولداری و ثروتمندی افراد رو بررسی می کنم. وقتی شروع کردم اینطوری و از این لنز دوربین به افراد نگاه کنم و رفتارهاشون رو بررسی کنم، واقعا هاج و واج موندم. یعنی اصلا مقاومت ذهن تا چه حد؟! خداروشکر خیلی آدم های ثروتمند رو میشناختم، خداروشکر می کنم توی تجربه زندگیم هستند این افراد تا برای رشد و تغییر نگاهم ازشون استفاده کنم. باورتون نمیشه این افراد اینقدر خوش برخورد، مهمان نواز، بخشنده، مودب، friendly، خودمانی و… بودند که من هیچوقت به ذهنم نرسیده بود که این افراد برچسب ثروتمندی رو دارن! اصلا به ذهنم خطور نکرده بود. و زوم می کنم روی رفتارشون و تجربیاتی که از تک تک اونها داشتم و همزمان و آگاهانه یادآور میشم که این افراد پولدرا یا ثروتمند هستند. حتی سفربه دور امریکا رو دارم با این نگاه، میبینم. حتی به شخصیت مریم شایسته ی عزیز هم دارم با این نگاه، نگاه می کنم. تمام این افراد هم ثروتمند هستند و اینقدر طمانینه و آرامش و مهربانی و لطافت و سادگی و … ازشون میباره… و هی میرسم به هم راستا بودن پول و ثروت با خداوند!
استاد چقدر این منطقی که توضیح دادید برای دیدن سریال ها و فیلم ها عالی بود. باعث شد این سوال رو از خودم بپرسم:
همین سریال های سفربه دور امریکا و زندگی در بهشت رو مقایسه کنیم با یکی از بهترین سریال هایی توی ذهنمون داریم.
اگر هر دوسریال از شبکه های تی وی پخش بشه، طرفدار کدوم بیشتره؟ سریال های این سایت، حالا با اینکه اینهمه تجربه و اتفاقات جالب توش رخ میده، و در عین حال واقعیه!! تاکید می کنم زندگی واقعیه! آیا این دومستند به اندازه ای جذابیت و هیجان داره که مردم جامعه بشینن برای تماشای اونها؟ یا فیلم های هالیودی یا سریال های ایرانی؟؟ چقدر پرسیدن این سوال از خودم برای ذهنم منطقی می کنه واقعیت نبودن اون هارو.
در مورد منطق بعدی که توضیح دادید، چقدر چقدر چقدر عالی بود و ذهنیت منو کاملا باز کرد نسبت به تمام آدم های کشورهای دیگه! چون بارها و بارها شنیده بودم که امریکایی ها اصلا فلان جور هستند تا نمیدونم سوئیسی ها بهمان جور هستند! این منطق اینقدر عالی بود که از این به بعد هرچی مشنوم باید داخل این فرمول بزارم! همون جمله رو در مورد ایرانی ها به کارببرم، و از خودم بپرسم آیا میتونیم بگیم ایرانی ها (که منظور همه ی ایرانی ها هستش) اینطوری هستند؟ و جوابی که ذهنم میده: نه! هم اینطوری میشه باشه و هم اونطوری! پس اجازه ندم برچسب هایی به افراد کشورهای دیگه بدون آگاهی زده بشه.
این نگاه این رو دوباره و دوباره به من یادآوری می کنه که برای برخورد با آدم های مناسب این نیست که برم امریکا، وقتی توی همین کشور و همین شهر، مدار من تغییر کنه، ادم های هماهنگ با من وارد زندگیم می شن. و اگر نتونم در همین جایی که هستم در این زمنیه موفق عمل کنم، امریکا هم برم همین آش است و همین کاسه، چون اونجا هم کلی خوب و بد و تنوع است.
درمورد همین متنوع بودن و همه جور آدم در امریکا بودن: من اوایل که در برنامه ی هلوتاک بودم، یه مناسبت مذهبی برای مسلمانان میشد، مثل عید فطر، ماه رمضان، محرم و … چقدر ساکنین امریکا (که زبانشون هم انگلیسی بود) پست میزاشتن و تبریک یا تسلیت می گفتن و اولش خیلی برای من جای تعجب داشت، و الان با توضیحات استاد بهتر تونستم درک کنم و بفهمم که اونجا داستان از چه قراره!
درمورد خوب انجام دادن کارهاشون و منطق پشتش: استاد راسیتش این مدت با مستندهای این سایت، ما فقط از امریکا زیبایی و خوبی دیده بودیم (از نگاه دوربین شما که در مدار بالایی هستید) و یجورایی اونجارو و افرادش رو میدونستیم خوب هستن، چراشو نمیدونستیم، و این روزها با این فایل ها چقدر نگاه مارو باز می کنید. و بازهم اگر قراره روزی من در امریکا ساکن باشم باید بتونم همینجایی که هستم بهترین خودم رو ارائه بدم، اگه اینجا، توی ایران نتونم به اون لول level برسم، قطعا اونجا هم نمیتونم! پس خیال و وهم برمون نداره که ما اگه بریم امریکا خیلی پیشرفت می کنیم با موفق خواهیم شد، اگه اینجا سستی کنیم و برای بهترین بودن تلاش نکنیم، قطعا بین اونهمه کمپانی که در امریکا هست، جایگاهی نخواهیم داشت. و این سبک دیدگاه چقدر بهم آرامش میده برای حسرت نخوردن از نبودنم توی امریکا و چقدر آگاهم میکنه که برای رسیدن به اونجا باید همینجا بهترین بود و خداوند و جهان هدایتم میکنه به جاهای بهتر. و الان بهتر درک می کنیم دلیل موفقیت استاد رو! در هر موقعیتی بهترین خودشون رو ارائه دادند، مدام درحال بهبود و کسب مهارت در زمینه ی کاری خودشون بودند و طبق قوانین بی تغییر خداوند، به جایی هدایت شدند که همه ی کسب و کارها، همین مدلی هستند. وقتی آدم این چیزهارو متوجه میشه، دیگه فکر نمی کنه استاد شانس آورده، یا کسب و کار ایشون طوری بوده که موفق شده! نه! میفهمیم که هنوز بهترین خودمون رو ارائه ندادیم، و شروع کنیم بیشتر و بهینه تر کار کنیم، مهارتمون رو افزایش بدیم، فرصت هارو با کارهای بیهوده هدر ندیم، نعمتی به نام زمان که در اختیار داریم رو بهینه و در مسیر اهداف بگذرانیم.
درمورد حمایت پدرو مادرها از فرزندان: استاد این مسئله تا جایی که من دیدم و شنیدم یکی از بزرگترین و قوی ترین ترمزهای والدین هستش که اونهارو از نعمت فرزند محروم کرده. و این نگاه نازیبا و غیرالهی که پدرومادر حتی فکر می کنه سالها بعد چقدر باید جهیزیه بده یا عروسی بگیره به شدت از فرزندآوری جلوگیری کرده. من وقتی اومدم توی این مسیر و آگاهانه دارم زندگی می کنم چقدر تونستم نگاه های بهتری بسازم و پیش برم. ماه پیش وقتی توی قران آیه های مربوط به فرزند رو خوندم که گفته شده بود: فرزندان به عنوان یک نعمت هستند، به عنوان یاری رسان برای پدرومادر! وقتی این آیه هارو خوندم خیلی حسم به فرزند خوب شد، و دقیقا خلاف گفته های جامعه بود که میگن بچه دردسره و مسئولیت داره! یا ازطرف دیگه موافق این نبودم که از این زاویه به یاری رسان بودن فرزند توجه کنیم که فرداروزی ما پیربشیم بیاد به کمکمون! نه! وقتی چندین و چندتا مثال عینی بررسی کردم دیدم اعضای یک خانواده با اتصال قلبی در یک کسب و کار یاری رسان همدیگه هستند. همانطور که مریم شایسته ی عزیز چیزی فراتر از یک کارمند داره برای سایت زحمت میکشه و خودش هم لذت میبره، یا دختری به نام ناستیا که یوتیوبر هستش، یاری رسان خانواده اش شده برای کسب و درآمد!
و دیدم میشه فرزندمون رو از کودکی طوری تربیت کنیم که با هدف و برنامه باشه، همین نگاه نازیبا (همیشه حمایت کننده خواهیم بود)رو دروجودش جانندازیم، طوری پیش ببریم که حرکت کنه و هدف داشته باشه، دور و برم خیلی هستن بچه هایی که سن مدرسه هستند، و هدف خاصی ندارن، یا توگوشی هستند تا نهایت درسهای مدرسه یا خیلی دیگه زحمت بکشن یه کلاس خاص میرن. خیلی مهمه همین افکاری که خودمون توی این مسیر الهی یادمیگیرم به فرزندمون آموزش بدیم، اینکه میتونه بهترین باشه و نیازه فقط تمرین کنه، و هدایتش کنیم در مسیر علایقش حرکت کنه. میبینم پدرومادرهایی که هردو ساعت های زیادی، بیرون از خونه مشغول کار هستند، و فقط از نظر مالی بچه هاشون رو تامین می کنن، درحالیکه یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام بدن اینه که بچه هاشونو سوق بدن و امیدوار کنن برای پیگیری علایقشون، یکی از دختران هشت ساله ی نزدیکانم به طراحی لباس علاقه داره، ولی اصلا پدرومادرش اون رو در این مسیر قرار ندادن. و والدینش به سختی کار می کنن تا بچه هاشون رو از نظر مالی تامین کنن. درحالیکه همون دختر می تونه از کودکی توی زمنیه ی مورد علاقه اش حرفه ای بشه و در سن نوجوانی یا جوانی درآمد خوبی داشته باشه! همین یک موضوع و همین یک زاویه ی نگاه چیزیه که در جامعه رواج داره و برای مایی که توی این مسیر هستیم متفاوته!
توی زندگی در بهشت هم دیدیم که مادر خانواده ی جیکاب، برای پسرشون که عاشق نجوم بود یه کتاب بزرگ بهش هدیه داده بود. چقدر زیبا اونا در مسیر علایقش حفظ کرده بود و به مرور که بزرگتر میشه بخاطر حرفه ای شدن توی نجوم و قانون مدارها و امید و انگیزه ای که والدین بهش میدن، نتیجه چیزی جز موفقیت نیست.
یا استاد یه کلیپی توی اینستا گذاشته بودید پسربچه ی دوستتون که فقط با دیدن کارتون انگلیسی یادگرفته بود، وقتی میشه از کودکی بدون دردسرکلاس زبان، فقط از روش راحت (با کارتون و شعر) انگلیسی یادبگیره، چرا اینکارو نکنیم؟! یعنی تا قبل سن مدرسه حدودا، جوری برنامه بچینیم که فقط کارتون های انگلیسی در دسترسش باشه نه شبکه های تلویزیون فارسی! اون وقت چقدر از فرصتش استفاده شده اون بچه؟! چقدر عمرش خوب سپری شده و فقط جلوی تی وی یا بازی با گوشی یا بازی توی کوچه و خیابون هدر نرفته! چقدر جلو افتاده! چقدر مهارت کسب کرده! و چقدر همین مهارت کمکش میکنه برای رشدهای بیشتر!
خداوند نعمتی به نام خانواده و محبت بین اعضای خانواده رو قرارداده برای آرامش قلب هامون و شادی بیشتر و پیشرفت بیشتر، نه عذاب الهی که!!!
به امید درک آگاهی های بهتر و الهی تر
خداوندا مارا به راه راست هدایت فرما راه کسانی که به آن ها نعمت دادی
سلام استاد عزیزم و مریم جان!
خدا کنه همیشه خوشحال و آرام باشید.
من پیش آشنایی با شما و سریال سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت ، فکر می کردم نه تنها مردم امریکا بلکه اروپایی ها نیز کافرند و اصلا خدارا قبول ندارند واون های هم که وجود خدارا قبول دارند میگن عیسی پسر خداست وخلاصه همه کافرند، حتی در یکی از سریال های زنده گی در بهشت خانواده ای که مهمان شما شده بودند وقتی دیدم اسم یکی از پسر های شان یوسف است تعجب کردم از اینکه اسم یکی از پیامبر هارا روی پسر شان گذاشته بودند این مورد زاویه نگاهم را به نحوی تغییر داد راجب شان. در کنار این موضوع از اقوامم خانواده هم شنیده بودم که خارجی ها از ازدواج و دوستی و مهربانی بین زوجین بویی نمیبرند و نمیهمن این جور مسایل را و اصلا مرد های خارجی به زن اهمیتی نمیدن و مثل حیوان باهاش رفتار می کنن یا واضح تر بگم فقط استفاده جنسی می کنن و تمام و هیچ ازدواجی نیست که مدت درازی زوجین باهم باشن یکی دو سال و یا سه سال پس از ازدواج باهم میمانن و بعدا از هم جدا میشن و باز وارد یک رابطه نامشروع میشن ، و از خانواده ، اقوام ، محیط دانشگاه و تلویزیون و جامعه شنیده بودم که آنها بیشتر رابطه نامشروع را دوست دارند تا یک ازدواج مشروع. و از سوی در بعضی سریال ها میدیدم که دختره از دواج نکرده دو و یا سه بچه داره و تازه کسی که این بچه ها مال اون است از دختره دور شده و غرق در خوش گذرانی خود است و بهای اصلا به دختر قایل نیست. عده ای از اساتید دینی دانشگاه مان میگفتن اگر به خارج ( منظورم امریکا و اروپا است) بری به زور وادارت می کنن تا حجابت را دور بیندازی و از سوی وقتی ببینن که سرت لوچ است و یا لباس مناسبی که درحجاب است نداری خوش حال میشن با خود میگن ببین این هارا چه جوری مثل خود کافر کردیم و بدین شکل کیلو کیلو گوشت میگرن، از یکی از خانواده های فامیل مان که اکنون در شهر تگزاس زندگی میکنه شنیدیم که میگفتن شب ها بخصوص در شهر تگزاس امریکا آفریقایی های شراب خور از 11 شب به اون طرف میگردن و شراب می خورن اگر خانم یا خواهر و مادرت را در این موقع شب بیرون کنی حمله جنسی میکنن به آنها و حتی چون من افغانی هستم استاد و چند سال هم که امریکا در این جا بود، میگفتن امریکایی ها این جا هستند تا شمارا از دین تان بگردانند و ذخایر معدنی شما را به غارت ببرند . و لی از وقتی من این سریال هارا دیدم ، نوع نگاهم راجع به امریکایی ها تغییر کرده بخصوص مساله حجاب که حتی من در یکی از فایل های تان که سر مزرعه توت فرنگی رفته بودید دیدم اونجا هم خانم های محجب بودند و هم غیر محجب دیدم اصلا کسی به حجاب کسی کاری نداره چقدر خوش و خندان هر کی مشغول چیدن توت فرنگی است. نکته دیگری که توجه هم را به خود مشغول کرده از دیدن سریال ها سفر به دور امریکا و زندگی در بهشت اینه که مردم وقتی تفریح میکنن واقعا خود شانند وقتی شما دور بین را به سمت شان می برید چقدر با یک رفتار خوب و مهربانانه دست شان را تکان میدن و جلو دور بین ادا بازی در نمیارن که این دور بین است و بیا خودمو جم و جور کنم و چقدر این مردم شادند!!!! در صورتیکه از خانواده بخصوص بعضی از اساتید دینی دانشگاهم مکرر شنیده بودم که میگفتن خارجی ها اصلا آرامش ندارند و همش خود کشی میکنن چون زندگی برای شان معنایی نداره و باز از خانواده و اقوامم این را هم شنیده بودم که اگر تو میبینی خارجی ها این قدر کشور های شان آبادی داره و ثروتمند اند به خاطر اینه که خدا گفته این دنیا مال شماست و لی اون دنیا جایی شما جهنم است و خدا گفته مسلمان ها این دنیای شان پر از رنج است و غم است و آن دنیا جایی شان بهشت ولی از وقتی در پی شناخت خدا قرآن را عمیقا مطالعه کردم و سریال های زندگی در بهشت و سفر به دور امریکا را دیدم ، در ذهنم این معادله یی ساختگی به هم خورد، استاد اگر من امروز در این جایگاهم و این طرز دید جدید را نسبت به خدا و جهان دارم از وجود با ارزش و پاک شماست از همین راه دور دست تان را می بوسم و خوشی های هر دو دنیا را برای شما و مریم جان خواهانم.
به نام خدای مهربان و هدایتگر
سلام به استاد عباس منش عزیزم خانم شایستهی عزیز و تمامی دوستان گرامی
استاد عزیزم این فایل ها رو … این 6 قسمتی که در مورد پیش فرض های ذهنی صحبت می کنید بی نهایت برای من ارزشمنده و خودش برای من حکم یک دوره رو داره
حالا پایین تر عرض می کنم که چرا همچین فکری دارم …
من هر بار که یکی از این قسمت های کلاب هوس رو (با تمرکز بالا) گوش می کنم چیزهایی جدید می شنوم …
و … مات و مبهوت … میگم اَعععع پس چرا قبلاً این رو نفهمیده بودم؟ … من که بارها قبلاً این 6 قسمت از گفتگو با دوستان رو گوش دادم؟
و جواب سوالم رو امروز خداوند واضح بهم گفت:
جواب این بود … بهم گفت بندهی من اگه هدف امسالت اینه که یک فرد ماجراجوی همیشه در سفر باشی ، در کنار اصلی ترین کارهای زندگیت گوش دادن تمرکزی و تأمل در آگاهی های این فایل ها و مثال های مشابه پیدا کردن برای این صحبت ها وقت بگذار. برای تثبیت کردن این آگاهی ها در ذهنت (ساختن باورهای جدید) وقت بگذار. اونقدر این کار ها رو ادامه بده که شخصیتت تغییر کنه … نوع نگاهت و رفتارت تغییر کنه.
استاد عزیزم می خواهم از چند شجاعتی که امروز به خرج دادم و رفتم تو دل یه ترس صحبت کنم
من اول می خواستم این قسمتِ دیدگاهم رو در زیر فایل مثل ابوموسی نباشیم بنویسم ، در راستای همون دو دیدگاه قبلی که چند روز پیش نوشتم ، ولی حسم گفت اینجا بنویسم بهتره و به مطالبی که بالاتر عرض کردم بیشتر ربط داره.
استاد من اصالتا تهرانی ام ، البته من دو رگه هستم تهرانِ پایتخت و گیلان همیشه سبز ، ولی توی قم بزرگ شدم و این قم بزرگ شدنه و مخصوصاً که ما صفاییه (قلب قم نزدیک به حرم) زندگی می کردیم یک عنایت و لطف عظیم از پروردگار در حق من بوده ، حالا میگم چرا …
ما تو شهرمون مهاجر بسیار بسیار زیاد داریم
نمی دونم … ایران رو کامل نگشتم ولی … فکر کنم بعد از تهران مهاجر پذیر ترین شهر ایران قم باشه
و باز هم فکر می کنم بیش از 50 درصد افرادی که مهاجرت کردن به قم فقط به دلیل رشد اقتصادی عالی و موقعیت خوب برای ایجاد و گسترش یک کسب و کار در کلان شهر قم نبوده … بلکه یک دلیل مهاجر پذیر بودن قم اینه و یک دلیل دیگه هم (اون افراد دیگه در واقع اون 50 درصد دیگه) که افراد اومدن قم ، به علت گرایش به مذهبی بودن این شهر مهاجرت کردن
به خاطر اعتقادات مذهبی ای که داشتن ، وجود حرم حضرت معصومه و مسجد جمکران (که طبق روایات به دستور امام زمان ساخته شده) و جایگاه بسیار ویژه و والایی در بینِ نه فقط افراد مذهبی قم بلکه در بین تمام قمی ها داره
ما اینجا مهاجر از خارج از کشور هم زیاد داریم خیلییی زیاد ، از کشورهای آفریقایی ، از کشور پاکستان هند چین عربستان عراق ترکیه افغانستان آذربایجان ارمنستان و … خیلی از این دوستانی که اومدن ایران و در قم اقامت دارند در واقع اقامتشون تا سه سال اول تقریبا رایگانه و برای تحصیل در حوزهی علمیه قم و روحانی شدن به ایران و شهر قم اومدن.
این مواردی که بالا عرض کردم رو با علتی واضح و مشخص عرض کردم
این ها رو گفتم که بگم چرا این لطف و عنایت خداوند بوده که من تو شهر قم به دنیا اومدم
باید این هم اضافه کنم که این لطف و عنایت خداوند بوده که من در این خانواده به دنیا اومدم و از بابت ویژگی ای که پدر و مادرم دارند مخصوصاً مادرم بی نهایت خداوند رو شاکرم
استاد جان مادرم خیلی آدم شریف مهربان و خوش قلبی هست ، واقعاً شخصیتی ستودنی و قابل ستایش داره و من خیلی ایشون رو به خاطر اخلاق های خوبش دوست دارم.
من از مادرم یاد گرفتم که هیچ وقت این افراد رو که برای بهبود زندگی خودشون چه از شهرستان های داخل ایران و چه از کشور های دیگه به قم مهاجرت کردن رو محترم بشمرم ، خودم رو خیلی برتر از اون ها ندونم و به قول شما ، تبل تو خالی نباشم …
مادرم و نگرش هایش ، درس های زندگی سازی که از ایشون یاد گرفتم (این مطلب هم کخ خالی از لطف نیست مطرح کنم که ایشون قبلاً معلم بوده و دانش آموز داشته و به طور کلی آموزگار خوبی هست) باعث شده که من بتوانم خیلی خوب با خارجی ها ارتباط بگیرم
اصلا حالا دارم می فهمم که شاید یکی از دلایلش که من گرایش پیدا کردم به شغل مشاوره امور املاک و مستغلات همین نگرش هایی هست که مادرم یاد گرفتم
(می دونید که مشاور املاک نیاز به فردی داره که بسیار منعطف باشه و بسیار روابط عمومی بالایی داشته باشه)
استاد جان من از مادرم پیش فرض خوش بین بودن نسبت به انسان ها رو هم یاد گرفتم.
این ها درس هایی بود که از مادرم یاد گرفته بودم و از وقتی با شما آشنا خیلی عمیق تر و دقیق تر این درس ها رو یاد گرفتم
و
این یه سمت ماجرا بود …
اینکه خودم رو برتر از این دسته از آدم ها نبینم و بتوانم روابط خیلی خوب و مصالحت آمیزی رو باهاشون برقرار کنم
من واقعاً تو این بخش خیلی خوبم و از خودم و عملکرد هایم راضی ام و خدا رو بی نهایت شکر می کنم
اما سمت دیگهی ماجرا اینه که افرادی که از کشورهایی از خارج می اومدن ایران مثل آلمان ، آمریکا ، ایتالیا ، انگلیس ، ترکیه ، امارات و …
منظورم کشورهایی هست که تو ذهن ما (اکثرِ ایرانی ها) ایرانی ها این آدم ها از ما برتر هستند … حالا به دلایل مختلف دیگه … شما عالی ذکر کردید دلایل رو … دیگه من نمی خواهم دوباره اشاره کنم …
با اینکه به لطف خدای مهربونم از کودکیم از اون موقعی که یادم میآید به بحثهای سیاسی علاقه نداشتم و در این حوز محفل ها حضور پیدا نمی کردم …
با اینکه به لطف خدای مهربونم از کودکیم علاقه ای به تماشای اخبار نداشتم و اصلا اخبار برای من جذابیت نداشت
بلاخره تا سن 24 سالگیم (الان 28 سال و دو ماه سن دارم) و تا قبل از آشنایی با شما تحت تأثیر اون ورودی های نامناسب من هم دید زیبایی نسبت به این کشورهایی که اسماشون رو بالاتر ذکر کردم نداشتم … البته باز هم به لطف خدای مهربون از آنجایی که در بین دوستان و اقوام و آشنا ها فامیلی که خارج زندگی کرده باشه یا مسافرت خارج از کشور رفته باشه نداشتیم (تعدادی انگشت شمار بودند که اون ها هم سالی به 12 ماه نمی دیدمشون) ورودی نامناسبِ خاصی در مورد کشورهای خارجی و شرایط زندگی در اون کشور ها دریافت نکرده بودم و دید من نسبت به اون کشور ها حتی دید من نسبت به آمریکا زندگی کردن هم اصلا بد نبود.
حالا با این توضیحاتی که بالاتر خدمتتون عرض کردم می خواهم بگم که امروز چه روز پر خیر و برکتی بود
امروز با سه تا آقا که تا به حال تو زندگیم ندیده بودمشون ارتباط موثری برقرار کردم
فرد اول یک آقای جوان از کشور زیبا و سر سبز و کوهستانی افغانستان بود و مهاجر بود (خیلی آدم شریفی بود)
با خانمش قم زندگی می کرد و به لطف خدا کسب و کار خوبی داشت و زندگی رو به روالی داشت
ما تو اتوبوس خط واحد آشنا شدیم و فقط ده دقیقه یه ربع با هم مسیر بودیم
ولی شماره های هم دیگه رو گرفتیم و سیو کردیم و موقع خداحافظی ، خداحافظی ای گرم توأم با محبت و دوستی با هم داشتیم
فرد دومی که باهاش ارتباط گرفتم ، خیلی برای من نشونهی بزرگی بود و خیلی این ارتباط رو لطفی از خداوند دیدم
من تو بوستان جنگلی وسط اون هیاهو و خوشگذرونی هایی که همه دارند فقط با پرسیدن به سوال مناسب و به جا و با احساس ارزشمند بودن به این آقا پسر عزیز باهاش ارتباط گرفتم
ایشون فکر حدودهای 13 الی 15 سال سن داشت ولی بسیار پخته مودبانه و صحیح صحبت می کرد و من تو همون گپ و گفت کمتر از دقیقه که باهاش داشتم لذت بردم و تو ذهنم همش داشتم تحسینش می کردم
حالا می خواهم بگم چرا اینقدر این ارتباطه من رو تحت تأثیر قرار داد
(یکی از روش های تجسم خلاق که من دارم اینه که ویدیو های درون شات خیلی با کیفیت با آهنگ شاد بی کلام رو پلی می کنم با موبایلم ، هندزفری هم می گذارم توی گوشم و شروع می کنم به صحبت کردن مثلاً میگم ایول چقدر خوبه من میرم اینجا ، تحسین می کنم خدا رو شکر می کنم و …)
چون این چند روزه داشتم ویدیویی درون شات فوقالعاده رویایی و زیبا از روزها و شب های دبی می دیدم و لذت می بردم و غرق در خیالات خودم و اشک شوق می ریختم
ایشون … این آقا پسر هم دقیقا با پدرش تاجر هایی بودن که از دبی کالا وارد می کردند ، البته کالاهای مجاز
من شمارش رو گرفتم پیجش رو هم قرار شد برایم بفرسته
و ممکنه برای خرید موبایل و هندزفری جدیدم که می خواهم از برند سامسونگ بخرم بگم ایشون برایم از دبی بیاره
چون حاشیه سود کمی رو دریافت می کرد و احتمالا برایم به صرفه باشه ….
میخواهم اینو بگم :)) می بینید چقدررررر قانون دقیق و درسته ، پدیدهی همزمانی و هدایت الهی رو درکش می کنید ؟؟ :)))
خدا رو صد هزار مرتبه شکر
فرد سوم هم یه آقای دانشجوی 19 ساله بود که تو مسیر برگشت به سمت خونه تو ایستگاه اتوبوس دیدمش
اولش سر صحبت رو با یک شوخی و گپ و گفت دلی باز کردم
و بعد کلی راجع به موضوعات مرتبط به حوزهی تکنولوژی و خودرو صحبت کردیم
کلی از هم پاور گرفتیم و حال دلمون خوب شد
بسیار بسیار پسر با ادب با شخصیت و قابل ستایشی بود تو همین سن ماشاالله تو یه شرکتی فروشنده بود و درآمد فعال هم داشت
ایشون هم خیلی تحسین کردم
من فکر می کنم این همزمانی ها به دو علت رخ داد
1- من پیش فرض های ذهنیم نسبت به آدم ها خیلی مثبته
2- تحت تاثیر آگاهی های فایل «مثل ابوموسی نباشیم» قرار گرفتم چون چند روز پبش چند بار گوشش دادم و برای اون فایل هم دو تا دیدگاه خیلی خیلی زیبا نوشتم
در پناه خداوند مهربان و هدایتگر ، خداوند محافظ مسافر ها باشید
سلام سلام
خوشحالم که یکی از اعضای این خانوادم
خوشحالم درمداری هستم که این آگاهی ها رو دریافت میکنم
خوشحالم که استادم آدم فهیم و شایسته ای مثل شماست
خوشحالم که با شما آشنام
خوشحالم شما بخشی از زندگی من شدید و هستید
خوشحالم با آدمای مثبت و درست توی این خانواده هستم
خوشحالم زندگی آدمای درست حسابی مثل شما و مریم جان رو میبینم که چقدر حس خوبی داره
یک حس واقعی زیبا
به خودم میگم کم چیزی نیست، خیلی باید سپاسگزار باشم برای این نعمت و لطف خدا به من
همش دارم با تمام وجودم میگم چقدر آگاهی داره به ما میرسه،از لحاظ پیدا کردن نگرش صحیح
قبلتر وقتی فایلا رو میدیدم،بعد میگفتم استاد همه حرفارو زده مثلا دیگه چیز جدیدی برای گفتن نیس که باز فایل و دوره تهیه بشه،یعنی تو ذهنم میگفتم همه چیز گفته شده
اما اما میبینم اصلا اینطور نیس،یعنی هر چند روز که فایل جدید میاد رو سایت،میبینم چقدر چقدر زیاد آگاهی به من میرسه،یه تلنگرایی خورده میشه،یه نکات کلیدی،و اموزه های جدید معرفتی
و صحبتای استاد اموزه ها و نگرش صحیح جهان شناختی دارن
چقدر استاد واقف هستن واقعا به مسایل و این آگاهی ها
و و چقدر نگرششون بدون هیچ غرض،بدون هیچ تعصب،بدون هیچ قضاوت، دارن مسایل رو تحلیل میکنن و دارن یک نگرش منصفانه رو ترویج میدن درباره ی هر چیزی که توی زندگی هست
ما واقعا داریم اینجا پخته میشیم.نگرش درست و دید باز پیدا میکنیم
این برا منی که خیلی فکرم محدود بود،خیلی خیلی خام و ساده بودم واقعا هیچی بلد نبودم از مهارت زندگی،صفر بودم از لحاظ کنترل ذهن، از لحاظ دونستن درس های زندگی، توانایی برخورد درست با چالش ها و مسایلم،،خیلی نعمت و لطف بزرگیه.استجابت دعای من در گذشته که در درونم میخاستم در مسیر درست باشم.الان یادم میاد که من قبلا خیلی از خدا میخاستم که خدایا مسیر درست رو نشونم بده،مسیری که رستگاری مقصدشه
چقدر دارم یاد میگیرم.منی که واقعا کسی چیزی یادم نداده.اما خدا راه یاد گرفتن رو میزاره جلو پات اگر بخای.
چون خودش برای من کافیه.
من با تمام وجود میگم که خدا خودش میشه برای من مادر مادری که باید یه مسایلی رو ازش یاد میگرفتم
خدا میشه برای من پدر
خدا میشه برای من معلم
خدا میشه برای من یار
خدا میشه برای من دوست
میشه برای من راهنما
میشه منی که دارم درست عمل میکنم
میشه منی که روابط بلدم
میشه منی که موفق شدن رو بلده
میشه منی که موفق شدم یه زندگی خوب برای خودم بسازم
و باز هم ایه ای که هر وقت میاد تو ذهنم اشکم میگیره
و ما رمیت اذ رمیت،ان الله رمه
اون میشه برام رفاهی که میخام
میشه برام خوشبختی که میخام
میشه لذت
میشه شادی
میشه سلامتی
فکر میکنم به حرفای استاد،بله مثلا من تو کشوری مثل امریکا هستم با بی نهایت تنوع در هر زمینه ای،از اونجا که خودم زندگیمو میسازم،تو این تنوع یه ادم خوب میشه رفیقم،یه ادم خوب میشه همسایم،یه ادم درست میاد برام کار انجام میده،یه ادم درست همیشه میخوره به تورم و و و….
همینه،قانون همینه،مخلص کلام همینه
متشکرم از شما
براتون ارزو دارم که به خواسته هاتون برسید
☺☺☺☺🌸🌸🌸🌸
سلام دوست خوبم
ممنون از کامنت خوب تون که پر بود از اگاهی
خدا میشود برای من مادر
خدا میشود برای من دوست
خدا میشود برای من همسایه خوب
……………………………………………
چقدر به دلم نشست و تلنگر خوبی بود برای یاداوری قانون به خودم
به قول استاد به اندازه ای که به این نیروی الهی که فرمانده جهان هست ، ایمان داشته باشم ، به همان اندازه اتفاقات خوب برام رخ میده و این یعنی درک قانون تکامل ، یعنی درک بهتر هدایت الهی ، یعنی رها باشی و در آرامش ….
خدارو هزززززززززارااااان مررررررررررررررررتبه شکرررررررررررررر
شاد و سلامت و ثروتمند باشید .
علیک سلام،دختر طبیعت،اسم زیبایی برای خودت انتخاب کردی،خوشحالم که کامنتم برات مفید بوده،اینجا هر کامنتی کلی آگاهی داره برای همه ی ما،من خودم بعضی کامنتها هستن که تاثیرشون کم از فایلها نبوده برام و این یعنی دریافت درست آگاهی ها توسط بعضی دوستان.خوشحالم که من هم نقشی در این جریان دارم.
بله همه جای جهان به تنوع رنگ ها تنوع عقاید و سبک زندگی هست
اما
گرم گرمی را کشید و سرد سرد
حس میکنم نکته ی مهم، همینه
موفق باشی و شاد و سلامت🌸
به نام خدای بزرگ و مهربانم
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و دوستان عزیزم
استاد ممنونم که با دیدن این فایلها و خوندن کامنتهای دوستانم چقدر راحت باور سازی میکنیم
و هر روز تو سایتم کلی انرژی میگیرم
منم اصلا تلویزیون نگاه نمیکنم و فقط تو سایتم و کتاب میخونم چون میدونم یه ورودی نامناسبه
منم فقط به زیباییها و فراوانی و خوبی این سایت نگاه میکنم و به همون چیزها هم هدایت میشم
امروز با همسرم دونفری رفتیم تفریح
بجنورد و بابا امان
یه جای تفریحگاه نزدیکه بجنورده
خوش گذشت و از فراوانی و زیبایی صحبت کردیم
بعضی اوقات لازمه که از خونه بیرون بیایم خوش گذشت الهی شکرت و الان هم داریم برمیگردیم و تو ماشین آهنگ هایده گوش میدیم و زیبایی جاده رو میبینیم
استاد ممنونتم با وجودت زندگیمون زیر و رو شده
الهی شکرت سپاسگزارتم برای تمام داشته هایم
به نام خداوند یکتا
با سلام خدمت استاد عباس منش عزیز، خانم شایسته و همه دوستان عزیز
ابتدا قصد دارم مرور کنم به موارد زیبایی که استاد و الیاس عزیز به آنها اشاره کردند:
– راحتی مهاجرت استاد عباس منش به آمریکا
– طبیعت زیبا و فوق العاده این کشور
– سبک زندگی شخصی و راحت مردم
– امید به زندگی مردم
– برخورد خوب و با احترام مردم در هر سمتی از قبیل پلیس، قاضی، فروشنده، راننده، تعمیرکار و …
– حال خوب مردم حتی در شرایط به ظاهر بحرانی اخیر
– روابط مناسب و نزدیک خانوادگی
– قانونمند بودن این کشور
– مسئولیت پذیری شرکت ها و افراد خوداشتغال در ارائه خدمات به بهترین شکل ممکن
– فرهنگ زیبا کار و موثر بودن در جامعه
– فرهنگ زیبا خانواده ها و حتی ثرومتمندترین مرد این کشور و دنیا در عدم حمایت همیشگی مالی از فرزند
و در ادامه دوست دارم در مورد مواردی که استاد عباش منش در مورد آنها توضیحات بیشتری دادند بنویسم.
منطق فیلم ها :
اضافه کردن سناریوهای هیجانی که در واقعیت هر جامعه بسیار کم اتفاق می افتد ولی از آنجاکه مخاطب پسند هستند به آنها اشاره می شود. متاسفانه اکثر این سناریوهای هیجانی نیز مستقیم یا غیر مستقیم بر نکات منفی تمرکز می کنند از جمله سرقت، خیانت در روابط، جنگ ها، خشونت ها، فقر، ثروت های آنی از مسیرهای غیر تکاملی، وقایع ناخوشایند به ظاهر محتمل در آینده و … که دلیل اصلی این سناریوها نیز این است که اکثریت جامعه آنها را می پسندند و دنبال می کنند و به عبارتی ساده تر مخاطب پسند هستند. این موضوع فقط در مورد فیلم های هالیودی و جامعه آمریکا نیست و برای همه فیلم ها در هر جامعه ای صدق می کند.
آزادی تا کجا؟
امروز در بسیاری از جوامع و از جمله آمریکا آزادی در مواردی معنا پیدا می کند که به جامعه و مردم آسیب وارد نکند و موجب اذیت و آزار آنها نشود مثل آزادی بیان، آزادی اعتقادات، آزادی های دینی، آزادی ساخت وساز به شکل دلخواه، طراحی و استفاده وسیله نقلیه به شکل دلخواه و غیره ولی در مواردی که ممکن است به جامعه و مردم آسیب وارد کند و آرامش را آنها صلب کند مثل درگیری فیزیکی، رانندگی خطرناک، رانندگی بعد از مصرف مشروبات الکلی، آشغال ریختن و غیره نه تنها آزادی وجود ندارد بلکه قوانین بسیار سخت گیرانه و گریزناپذیر برای همه افراد جامعه وجود دارد که البته این قوانین برای آرامش جامعه طرح شده است و برای افرادی که بخواهند آرامش را از جامعه سلب کنند نقش بازدارنده دارد و هر فردی که به دنبال آرامش در زندگی باشد این قوانین را می پذیرد وبه آنها احترام می گذارد.
تنوع فرهنگ ها به زیبایی تنوع رنگ ها:
در این کشور مهاجر پذیر مردم زیادی با ملیت ها مختلف از سرتاسر جهان در کنار هم زندگی می کنند با این کیفیت و نظم که در سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا دیدیم. این آرامش و نظم و زیبایی نمی تواند حاصل این باشد که مردم با ملیت ها مختلف همدیگر را تحمل می کنند بلکه باید حاصل یک صلح وجودی و یک نگرش برتر باشد که در کلیت جامعه وجود دارد و این نتیجه را رغم زده است. مردم همانطور که تنوع رنگ ها رو می بینند و تعجب نمی کنند انگار از آدم هایی که از کشور های دیگر هستند و هم ملیت با آنها نیستند تعجب نمی کنند و حتی بعضا شگفت زده هم می شوند و حتی کنجکاو که بسیار در این دو سریال دیدیم. چقدر زیباست که من درک کنم که یک ویژگی به یک ملت، به یک شهر، به یک روستا، به یک خانواده و حتی به یک فرد قابل اختصاص دادن مطلق نیست و حتی اون فرد از آخرین باری که من دیدمش می تونه کلی تغییر کرده باشه و با این منطق قضاوت منطقی نیست!
استراتژی اقیانوس آبی
بیشتر کسب و کارهایی که من در این دو سریال دیدم بیشتر از اینکه بر حواشی کسب و کار متمرکز باشند با مسئولیت پذیری به فکر اراِئه خدمات بهتر به مشتری بودند. چقدر کار اون آقایی که برای بار اول استاد و خانم شایسته رفتند که تراکتور بخرن زیبا بود که با وجودی که محصولی که مدنظر استاد بود رو نداشتن به فکر توجیه و متقاعد کردن ایشون برای خرید محصول موجود نبودند و داشتن سعی می کردند از محصولات همکارانشون مورد رو پیدا کنند البته پاداش جهان برای اون آقا رو هم دیدیم. آیا این فضای رقابتی اما انسانی باعث خیر و برکت و ثروت فردی و در اسکیل بزرگتر جامعه نمی شود؟
ما هم می توانیم با دیدن این زیبایی ها در هر کجای دنیا که هستیم شروع کنیم و این زیبایی ها را در زندگی روزانه خودمون عمل کنیم . من 33 سال دارم و از 20 سالگی تلویزیون رو به صورت کامل از زندگیم حذف کردم و آرامش من فرق کرد نسبت به زمانی که اون وسیله توی زندگیم بود که به نظرم تنها کسی این موضوع رو درک می کنه که اون رو کامل از زندگیش حذف کنه. البته الان تمام سعی خودم رو می کنم که در شبکه اجتماعی که هستم مراقب ورودی ها باشم پس بازی تا ابد ادامه دارد … من سعی کردم تاجایی که میشه در جامعه ملاحظه حقوق دیگران رو بکنم پشت یک چراغ قرمز حتی طولانی بایستم درب آپارتمان رو همیشه به جای ضربه زدن با کلید ببیندم که صدا نده درب ورودی ساختمان رو بهم نزنم که طبقه اول اذیت نشه و … و برام مهم نباشه که دیگران چه می کنند! از اون وقتی که گوشم رو بستم به اینکه فلان شهریا این جورین و فلان قوم اونجوری و سعی کردم همه رو به یک چشم ببینم و فقط به درونشون دقت کنم انگار نگاه جهان هم تغییر کرد و من دوستای خوبی داشتم با قومیت و گویش و شهر و روستای متفاوت و در یک کلام اون ها با من خوب برخورد کردند و من رو دوست داشتن و احترام گذاشتن و همه این ها از من و درونم شروع شد…
خداروشکر که این زیبایی ها رو میبینیم ولی برای وارد کردنشون در زندگیمون باید از همون جا که هستیم شروع کنیم و بگیم من چطوری می تونم این زیبایی ها رو در زندگی خودم عمل کنم و بعد خداوند این سیستم هوشمند جهان هستی بقیه کار ها رو می کنه …
سلام به خدای فراوانی و نعمت و ثروت که با یادش دلها آرام میگیرد
سلام به استاد قشنگم که عزیزدلش این عکس زیبا رو انتخاب کرده برای این فایل 🤓🤓که با دیدنش یادت میره حالِ بد کیلو چنده🙃🙃
سلام به خانم شایسته نازنینِ توانا که زیبایی ها رو خوب به زبان تصاویر میکشی و شدی الگوی من در همه ابعاد زندگی 🤗🤗
و دوستان نازنین و همفرکانسی خوبم
استاد جان این فایل زیبا که شد اولین ورودی امروزم ، چی بگم آخه از جنس و فرکانس کلماتش ، که نجواها جرات نمیکردن چیزی و بهم بگن 🤫🤫
میدونید چرا ؟؟
به خاطر اینکه پر از منطق بود ، پر از استدلال و دلیل بود برای ساختن باورهای قوی و قدرتمند
نشونه خوبی بود برای تعهد بیشتر به هدف و رویایی که در سر داریم…..
که اگر میخواهم در یک کشور ثروتمندِ توحیدی با اون طبیعت زیبا زندگی کنم ، باید از همون جایی که هستم فارغ از نژاد و رنگ پوست و زبان ، قانون مند باشیم ، تعریف درستی از آزادی داشته باشیم ، یادبگیریم به قوانین همه جا احترام بگذاریم.
آزادی داشتن به معنای درستش ، نه فرار از آنچه جامعه کنونی بر ما دیکته کرده و ما فکر کنیم، خُب میرم اونجا و عشق و حال 🙄
نه اصلا اینطور نیست ، من باید در کشور خودم ، در محله خودم ، از خانواده خودم و از همه مهم تر با خودم شروع کنم به صلح برسم ، قضاوت نکنم ، پذیرفتن دوستان غیر ایرانی خودم ، نفرستادن جُک های قومیتی ، نگفتن شوخی هایی که به ظاهر خنده بر لب میاره و در ناخودآگاه من باور غلط میسازه….
آره اینارو دارم به خودم یادآوری میکنم که هر روزم رو با ورودی های خوب شروع کنم و در طول روز مراقب آنچه که میگویم و می شنوم باشم، چون تکرارشون باور میسازه….
آره حذف هر کدام از این ها یعنی حذف یک مانع ، یعنی ساختن یک باور قدرتمند….
آنقدر منطق این فایل منو تحت تأثیر خودش قرار داد که با هر مثال دوست مون الیاس میگفتم 👌👌 و بعد صحبت های استاد اون پلن های معیوب ذهنم رو کاملا خراب میکرد 🤓🤓 و من دست از پا نمیشناختم ، ذهنم تا میخواست نجوا بده ، در نطفه خفه می شد 🤫🤐🤨
خیلی خوشحالم از شنیدن واقعیت ها از زبان شما استاد جان ، که من آرام بگیرم برای برداشتن قدم های محکم تر نسبت به هدف خودم و از جایی که هستم آرام آرام تکامل را طی کنم….
به امید دیدن شما و مریم جانم در کشور ثروتمند و توحیدی زیبای آمریکا
دوست تون دارم 😘🙋♀️🌹🌱