گفتگو با دوستان 27 | خود ارزشمندی درونی - صفحه 3 (به ترتیب امتیاز)

69 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    محمدرضا روحی گفته:
    مدت عضویت: 1318 روز

    به نام پروردگار نور و زیبایی

    باسلام خدمت استاد مهربان وخانوم شایسته عزیز وتمام دوستان هم فرکانسی خوبم

    گفتگو استاد با دوستان صحبت های فوق العاده را شنیدم و چقدر صحبت های مژگان خانوم قابل تحسین و دوست داشتنی است و این عزت نفس و تغییر باورها و کنترل ذهن می شود در تمام کلمات از او دید و نتیجه ای که به دست آورده رد پای خیلی خوبی را برای خودشان به جا گذاشتند

    خدا را شکر می کنم حس و حال من با صحبت کردن ایشون باورهای من را قوی تر کرده است و نکات خوب را از صحبت کردن مژگان خانم دریافت کردم و در زندگی خود آن را انجام میدهم

    استاد نگاه من ذهن من و باور من نسبت به آمریکا همیشه بد بود اونم برمیگرده به دوران کودکی که تاثیر ان خانواده و اجتماع رسانه‌ها بود اما زمانی که وارد این سایت شدم یه فایل خیلی تاثیر گذار و خوبی در من به جا گذاشت اون هم این بود که در فلوریدا هر سال جشن شکرگزاری میگیرند بابت نعمتهایی که خداوند داده و این خیلی منو به فکر فرو برد

    استاد چیزهایی که قبلاً به من گفتن با چیزهایی که الان میبینم خیلی فرق داره و همین باعث شد که نگاه من دیگه برای همیشه در مورد آمریکا عوض بشه و آنها را همه لطف اول خدا بعد سایت دوست داشتنی عباس منش میدانم

    امیدوارم تمام دوستان سایت مسیر رشد و پیشرفت خود را در راستای هدایت الله به موفقیت‌های خوبی در تمام جنبه زندگی برسند

    در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند باشید انشاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1175 روز

    سلام به استاد عزیز

    سلام به دوستان خوب خودم

    زندگی من از زمانی تغییر کرد که قدم در راه تغییر باورهای خودم گذاشتم

    از زمانی که خواستم تغییر کنم جهان هم به من کمک کرد و با من همراه شد

    قدم به قدم جلو رفتم و اولین چیزی که در من شکل گرفت این بود که به این درک و منطق برسم که خودم از همه چیز مهمتر هستم

    خودم برای خودم از همه چیز ارزشمند تر هستم

    اول باید خودم را درک کنم

    اول باید خودم را دوست داشته باشم

    اول باید برای خودم بخرم و تهیه کنم

    اول باید به خودم احترام بگذارم

    این اول ها برای من سبب شد که دیگران هم همین حس اول بودن را برای من داشته باشند و به من همین احترام بگذارند

    واقعا لذت بخش است که برعکس قبل که به بخواهم خودم را به دیگران ثابت کنم دیگران من را بخاطر خودم و از درون دوست داشته باشند

    اینها واقعا برای من درس دارد

    درسهایی زندگی ساز است که هر چه بیشتر روی خودم کار کنم جهان هم بیشتر به من کمک می کند تا به خواسته های خودم دست پیدا کنم

    تمام این جلسات و این صحبت های استاد با دوستان خود یک دوره آموزشی است

    به شنیده های خودم با دیگران هرگز دل نسپارم بلکه خودم باید آنها را تجربه و لمس کنم و آنوقت خودم با درک دیده ها و شنیده های خودم قضاوت کنم که این خوب است و یا نه

    این صحبت ها واقعا برای من ارزشمند هستند

    ممنونم از استاد عزیز بخاطر این فایل های فوق العاده

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 907 روز

    قسم به قطره قطره ی باران

    وَاصْطَنَعْتُکَ لِنَفْسِی (طه41)

    که تو را خاص خودم پروردم .

    لبخند بزن زیر باران مهربانی‌ام …

    سلام استاد جان و مریم بانوی عزیزم

    و همه دوستانم در این‌مسیر بهشتی

    خداروشاکرم بابت لحظه لحظه های زیبای زندگیم بابت باورهایی که هرروز مثبت تر می شوند با کمک این آگاهی های ناب از زبان استاد.

    در گذشته خانواده تا توانستند بدون هیچگونه منطقی ،تفکری،تعقل و تحقیقی گفتند فلان جا اینجور،فلان انسان و ببین و با دید قضاوت به همه چیز انگ بدبینی زدند و ما هم ناآگاهانه می پذیرفتیم انگار یه چندسالی همگی مثلا آمریکا رفته و زندگی کرده اند ،

    بعد کم کم آنهایی که مثلا دم از حرام بودن مشروبات الکلی می زدند و می گفتند نگاه کنید در غرب ، همه مست و زندگی ها روی هوا اما ما مسلمان و پاک و نماز خوان ما بهشتی آنها همه جهنمی ……

    بعد هم می رفتیم مهمانی می دیدیم عه اکثرا می خورند با زیاده روی و افتخار هم می کنند و زندگی ها همه پوکیده در صورتیکه همه جا همه چیز هست ربطی به کشور خاصی هم ندارد ،من چه تصمیمی می خواهم در زندگیم بگیرم که با آرامش زندگی کنم در مسیر صراط المستقیمی که یک عمر در نماز جاری کردیم اما حتی معنی آن را ندانستیم و حرف و عمل مان زمین تا آسمان متفاوت و واقعا الان که فکرش رو می کنم اتفاقا هر چه انسان خیر ،دانشمند،دکتر ،روانشناس،معلم انگیزشی انسان های با خداتر و…..همه در آمریکا زندگی می کنند و تمام ثروتمندان هم در آنجا هستند حتی آب وهوا هم سازگار چون شکرگزاری ها و عملکردُ اکثریت واقعی هست و بعد رشدوپیشرفت هم که دیگه حرفی نمی ماند.

    در ادامه هم دیدن سریال های سفر به دورآمریکا و زندگی در بهشت و مهمان های عزیز استاد و دوستان عزیزشان که چقدر از رفتارشان آموختیم صحه بر تمام باورهای مان….

    واقعا خود من چقدر پوچ و تهی زندگی کردم یعنی بی معنا یه جور فقط بگذرد چقدر ناآگاهی لطمه های شدیدی به زندگی مان زد و چه یاد گرفته بودیم خانواده هم نه بدتر از پدرو مادرهای ناآگاه خود همینطور فقط زندگی را ادامه دادند و من چه می خواستم یاد بگیرم درسته که نماز می خواندم و قرآن آن هم به اجبار پدرم اما فقط انجام آنها بود بدون عملکرد درست .

    خداروشکر با هدایتم به این مسیر و هر روز ادامه دادن و سعی در آگاهانه عملکردن به آنها واقعا که خود را از تمام گذشته خود فرسنگ ها دور کردم و یک تولد دوباره را رقم زدم و چقدر معانی پربار قرآن و درک قواتین الهی از کلام استاد و دیدگاه های تاثیر گذارشان به من کمک کرد و فهمیدم این درک منحصر به فرد بودن مرا از همه قیدوبندها رها می کنداز تمام احساسات پوچ تاجایی که می شود پدر ،مادر و خواهروبرادر و ….داشت اما اگر بودن کنار آنها نه تنها به من از لحاظ روحی کمک نمی کند چه بسا بدترین آسیب های ممکن هم خواهم خورد باید کاملا خود رادجدا کرد ،

    و مورد آن در قرآن هم خداوند فرموده است ووقتی واقعی تصمیم می گیری که دیگر می خواهی آگاهانه و خداپسندانه زندگی کنی و شخصیت خود را بازسازی کنی ، خداوند وارد عمل می شود و به زیبایی به جایی که الان هستی هدایتت می کند و این عین عدالت است چون‌می خواهی درست و راست زندگی کنی ،تمام تمرکزت روی بهبودیت باشد روی سالهایی که پوچ و بی‌معنا زندگی کردی و در واقع جبران خسارت به کودک درونت و آرامش را سهم قلبت کنی و به اصل وجودت که خداوند است برگردی دلت می خواهد فقط آرامش و احساس عالی داشته باشی هرکجا که هستی و در هر شرایطی آن قدر لذت می بری که انگار در گذر لحظه ها گم می شوی ،دیگر سبکبال هستی آنقدر ایمانت به خداوند زیاد شده که دوست داری فقط بگویی

    شکرت که آگاه شدم و سعی کردم آگاهانه زندگی کنم انگار دیگر نگرانی نداری

    از خداوند لبریزی چون وقتی از خودت ،کارهایت ،اعمالت در جهت درست و خدایی مطمئن هستی فقط از زندگی لذّت می بری و خداوند هم پاداش هایش را به عنواین مختلف تقدیمت می کند …..

    خودش هدایتت می کند به جایی که باید،افرادی که باید، حتی مثل امروز من تنهای تنها شوی بدون خانواده اما با شخصی هم فرکانس خودم با رابطه عالی و این چقدر به روند عالیم و نتایج فوق‌العاده ام کمک بسزایی کرد البته با توجه به شرایطی که من داشتم این روش کمکم کرد و

    در ادامه صحبت‌هایم

    حتی خداوند هدایت می کند به روستا،شهر،کشوری که باید چون من دارم تغییر می کنم و دیگر تسلیم خواست و اراده خداوند شده ام بنابراین مهم حال و احساسی است که هرروز تجربه می کنم و شکرگزاری های عمیق و درونی که دارم و

    آخر شب از خداوند بابت روزی که گذشت تشکر و قدردانی کردن و

    به لطف خداوند و تاثیر راهکارهای استاد و سعی در اجرایی کردن آنها باور بفرمایید که در این دوسال کنارتان نود درصد به آنچه که بوده عمل کرده و نتایج پربار آن را در وجود و زندگیم در تمام زمینه ها شاهد بوده ام و هرروز عالی تر ادامه می دهم و

    فقط با ایمان،توکل ،امید و صبر پیش می روم با هدایت های زیبای خداوند که سنگ تمام گذاشته برایم، خدایا بی نهایت شاکروسپاسگزارم.

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3351 روز

    سلام

    اعتماد به نفس وقتی بیشتر میشود که ما خودمان را بهتر بشناسیم و خودمان را بفهمیم و همانطور که هستیم خود را بپذیریم.

    وقتمان را برای خود بگذاریم برای خود واقعی خود و همانطور که هستیم خود را بپذیریم و از خود راضی درونی باشیم و خودمان باشیم.

    هر برخوردی که ما میشود یعنی هر طور که جهان با ما رفتارمی کند آینه باورهای ماست آینه درون ماست اگر باورهای ما درست باشد جهان هم با ما درست رفتارمی کند.

    هیچ کس در مورد ما هیچ فکری نمی کند و این باور ماست که این طوری فکر میکند این را یکبار در نوشته های خانم شایسته عزیزم خواندم و خیلی در من موثر بود و این هم تاکیدی و یادآوری بر ان.

    درهر مداری که باشیم ازهمان جنس آدمها هم می بینیم پس نگران بیرونی از خودمان نباشیم روی خود که کار کنیم انسانهایی و شرایطی را می بینیم که باور داریم همیشه حرف اول و آخر من این است همیشه فقط روی خودت کارکن درونت را درست کن بیرون خودش خود به خود درست میشود.

    چه کشوری آفرین فکر همه جا را میکنند.

    عاشق فراوانی در این کشور هستم .

    Just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    حسین زارع شاه ابادی گفته:
    مدت عضویت: 2649 روز

    سلام استاد عزیزم ،سلام سالار ،سلام عشق

    خیلی وقته که دوست دارم کامنت بذارم و در مورد تاثیری که سریال زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا در زندگیم گذاشته بنویسم ، خدارو شکر میکنم که الان این فرصت رو پیدا کردم.

    استاد عزیزم اول از همه بگم که من همه قسمت های سفر به دور آمریکا و زندگی در بهشت رو روی فلش دارم و تقریبا هرروز دارم چند تا قسمت از این برنامه ها رو میبینم و به جرات میتونم بگم شاید بالای ۲۰ یا ۳۰ بار برام دوره شده و تقریبا همه قسمت هاش رو حفظ شدم اما بازم عاشقانه دوست دارم دوباره اینها رو ببینم.

    بدلیل اینکه وقتی در جمع خانواده و فامیلم قرار میگیرم میبینم که وای چقدر من در مورد موضوعاتی مثل مهمان داری کردن و آزاد بودن متفاوت با اونها فکر میکنم و این در صورتی هستش که من قبلا مثل اونها‌ فکر میکردم و وقتی به این فکر میکنم که چرا من متفاوت با اونها فکر میکنم و همه چیز رو راحت میگیرم دلیلش فقط سریال زندگی در بهشته.

    استادجان روز تولدتون در مورد تولد گفتید که هر روز روز خداست و من همیشه تولدمه ، یعنی کلی باورهای قبلی من که روز تولدم یه روز خاصیه رو ریختید پایین،

    استاد جان من با توجه به اینکه در روستا بزرگ شدم و در خانواده سوپر مذهبی بودم و تفریح خاصی نداشتم و همیشه پای ثابت روضه ومداحی بودم ورودی های ذهنم پر بود از صحبت هایی که با خواندن فلان دعا در فلان شب یا ۱۰۰رکعت نماز یا فلان سوره یا ….هزاران چیزهای عجیب و غریب دیگه به خواسته ات میرسی اما هرچه من اینکارها رو میکردم به خواستم نمیرسیدم، یا اینکه پدرم که یک مقنی(چاه کن) بود و ۹ تا بچه داشت و همیشه سرکار بود و دستاش پراز ترک و زخم بود وبا دل جون برای بچه هاش خوراک وپوشاک تهیه می‌کرد.،همیشه میگفت که من برای بچه هام چیزی رو کم نذاشتم وواقعا هم درست میگفت آخه ما نسبت به سایر اهالی روستا اوضاع بهتری داشتیم اما پدرم بدلیل اینکه در ۱سالگی مادرش رو از دست داده بود و پدرش رو هم در ۵ سالگی از دست داده بود و در فقر مطلق ویتمی بزرگ شده بود، این وضعیتی که برای بچه هاش فراهم کرده بود نهایت کاری بود که باور داشت میتونست انجام بده.

    ومن با این روضه هایی که فقط برای بالای منبر بدرد میخوره و حرف های بابام که میگفت من همه امکانات رو برای بچه هام فراهم کردم که مجموعش یک غذای ساده و سالی یکبار لباس و کفش نو بود( بقیه اش لباس داداش های بزرگتر که کوچکشان شده بود ) البته اون موقع من دلم به حال پدرم میسوخت و خواسته هام رو کم میکردم که پدرم اذیت نشه.

    همه اینها رو نوشتم که بگم این ورودی های قدیمم باعث شده که من‌ اول خواسته هام رو همیشه سرکوب کنم و دوم اینکه حرف هایی رو که میگن ما تو زندگی همه چیز داریم برام به صورت پیش فرض به این صورت معنی بشه که بابا منظور از همه چیز داریم یعنی یه غذا میخوریم و لباس داریم و خلاص.یعنی یه زندگی معمولی.

    و استاد هم‌ توی ثروت ۳ جلسه اول میگفت که من اینهمه آزادی مالی دارم و به صورت پیش فرض ذهن من این رو برام اینطوری معنی می‌کرد که یه زندگی معمولی داره یعنی دیگه ولخرجی رستوران و مسافرت و هرروز خریدن وسایل جدید و …رو دیگه نداره یعنی نمیدونم چرا اصلا مغزم به این فکر نمی‌کرد که خب میتونه اینجوری هم باشه ،

    اما سفر به دور آمریکا یک زندگی واقعی رو به نمایش گذاشت که میشه به هرکجا دوست داری مسافرت کنی و اونجاها بری به بهترین رستورانهاش و بری بهترین جاههای تفریحی اش رو بگردی و فقط لذت ببری و لذت ببری و لذت ببری ،و اصلا نگران هزینه اش نباشی . تازه هر روزهم لباس جدید و چیزهای جدید از آمازون سفارش بدی.

    سفر به دور آمریکا به من نشان داد که داشت روابط عاطفی بدون وابستگی یعنی چی، یعنی خانم شایسته عزیز در تمپا روی سایت کا کنه و استاد در پی عشق وحال موتورسواری در ایالات یوتا اونم دو ماه سه ماه.

    زندگی در بهشت به من نشان داد که روابط عاطفی بدون وابستگی یعنی چه.

    زندگی در بهشت به من یاد داد که هرگز حرف های بالای منبری نزنم فقط با نتیجه ام حرف بزنم.

    زندگی در بهشت به من یاد داد که میتونی توی بهشت باشی و برای لذت بردنت مرغ وخروس داشته باشی وهمیشه شادباشی وهمیشه با عزیز دلت در صلح باشی همیشه با خودت در صلح باشی ، واسه لذت بردن خودت کارگاه نجاری داشته باشی واسه لذت بردن خودت تراکتور داشته باشی و یاد گرفتم که میتونم بهشت رو همینجا تجربه کنم نه منتظر باشم که بمیرم بعد برم بهشت که تازه اونجا بفهمم که سرم کلاه رفته و الکی منتظر بودم، اونجا هم باید برم جهنم بسوزم تا اونقدر کودن نباشم که توی این دنیایی که همه چیز به سادگی بدست میاد من به خودم سختی بدم .

    زندگی در بهشت و سفر به دور آمریکا و البته فایل های توحید عملی به من یاد داد که خدا کیه ، به من یاد داد که هدایت چیه و منظور از اینکه خدا کارهات رو انجام میده یعنی چه ،

    اینکه خدا توی چه زمانی یک جا برای ماندنت توی یک روز خیلی شلوغ آماده میکنه تا شب بری و با دوستات جشن بگیری ،

    این قسمت رو خیلی دوست دارم و گریه ام میگیره که میبینم خدا یه آمریکایی رو میاره توی ارویت تا برات آنتن اینترنتت رو نصب کنه،

    یا پله اروی رو درست کنه، یا مسیر اسب سواری رو بهت نشون میده.

    استاد جان نمیدونم واقعا اگه بخوام بنویسم‌ حالا حالاها باید بنویسم ، انشالله توی کلاپ هوس بتونم باهاتون صحبت کنم تا راحت تر بتونم احساسم رو بیان کنم یا شما بیاید ایران و یا در حالت بهترش اینکه من بیام آمریکا و از نزدیک بتونم ازت تشکر کنم.

    استاد جان

    عاشقتم سالار ، خودت با فکر کردن و هماهنگ کردن خودت با قوانین جهان هستی رفتی تو دایره برتری ، واقعا حکم رهبر و پیامبری رو داری که عالیه و خدا هم کیف میکنه با این بنده ای که داره،

    یعنی بقدری خوشحالم که در دوره ای زندگی میکنم که شما هستید و خدا هم به من لطف داشته و من با شما آشنا شدم که تو پوست خودم نمیگنجم.

    عاشقتم ، عاشقتم عاشقتم در پناه الله یکتا شاد سالم خوشبخت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 656 روز

    سلام و درود خدمت دوستان عزیز و گرامی ،،

    چقدر زیبا که دقیقاً شب قدر این فایل رو من دیدم و دقیقاً خداوند متعال جواب منو درون این گفتگو زیبا قرار داد تا بگه آقا تو کار خودت انجام بده کارای لاتاری و ویزا و اینات با من ،، آمریکا کشور موقعیت ها و موفقیت هایت آره عزیزم همین شب نازنین من توی تقدیرت رقم زدم برات مهاجرت موفقت به آمریکای دوست داشتنی ،، خدایا صد هزار مرتبه شکرت ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که هدف داریم هر روز زنده و پویا برای هدفمون تلاش میکنیم ،، خدایا صد هزار مرتبه شکرت که توانستم زبان انگلیسی را کامل و روان یادگرفتم و صحبت کردم ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که لیاقت سجده و شکر گذاری تو این زیباترین فعل جهان هستی ات را بهم عطا فرمودی ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت برای دعای زیبا و فوق‌العاده جوشن کبیر ات که در دسترس ما قرار دادی ،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که خودت فرمودی رفیق کسی هستی که دوست و رفیقی ندارد ،،

    واقعا چی از این قشنگ تر ،، یاد مثال استاد عزیزم افتادم ی خدای قوی هیکل فرض کن که روی شونه هاش نشوندتت و میگه جونم بگو چی میخوای کجا ببرمت چیکار میخوای انجام بدی ،، اون موقع دیگه بازم نگران اجاره خونت میشی !! اون موقع نگران آینده خودت و اطرافیانت میشی !! وایسا ببینم الان کجایی ؟؟ مگه الان آرزوی چند سال پیشت رو زندگی نمیکنی هان !! به بزرگی خداوند متعال که هیچ چیزی توی این دنیا حالش مثل حال زمانی که خداوند رو سپاس گذاری و شکر گذاری میکنی نیست ،، هیچ چیز هیچ چیز ،، اصلا انگار فقط خودتی خدای خودت که خیلی هم با معرفت و با مرام و لوتی منش و دقیقاً میشینه کنارت و با هر جمله که مینویسی و به زبون میاری میگه ای جانم ،،

    خداجونم تو خودت میدونی من بندت ضعیفم و در برابر وسوسه های شیطان هر بار گول میخورم و ازت دور میشم به بزرگی و کرمت قسمت میدم منو از گناه از خطا از حواوهوس از هر چیزی هر چیزی که منو ازت دور میکنه حفظ کن و منو پیوسته توی آغوش خودت نگهدار ای یگانه رب من ،، خدایا صد هزار مرتبه شکرت که فقط تورا میپرستم ،، خدایا صد هزار مرتبه شکرت که فقط از وجود نازنین تو یاری میجویم ،، ای غفور الرحیم ای صاحب تمام صفات نیک ای سر چشمه تمام برکات و خوبی ها ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که دلم قرص به بودنت خدایا صد هزار مرتبه شکرت که دعاهای حضرت علی علیه السلام توی این سایت مقدس استاد عزیزم زحمت کشیدن با خانوم شایسته عزیز قرار دادن و من هر بار که میخونمشون جون دوباره میگیرم از این همه روح بزرگ و مقام علی علیه السلام که واقعاً من از هر قومیتی بچه ها آدم هایی دیدم بلا استثنا احترام بی نظیر برای حضرت علی علیه السلام قائل بودن همه ادیان سنی شیعه مسیحی زرتشتی بودایی و .. و بلا استثنا همه میگفتن که ایشون واقعاً انسان کامل بودن با این طرز تفکر و این سطح از توکل و ایمان به خداوند که تا ابد زنده خواهد ماند این اراده و ایمان علی وار که بی نظیر در تمام عالم ،،

    تا صورت پیوند جهـــــــــــــــان بود علی بود

    تا نقش زمین بود و زمــــــــان بود علی بود

    آن قلعه گشایی که در قلعـــــــــه ی خیبر

    برکند به یک حملــــــــه و بگشود علی بود

    آن گُرد سرافراز که انـــــــــــــــدر ره اسلام

    تا کـــــــــار نشد راست نیاسود، علی بود

    آن شیــــر دلاور که برای طمـــــــــــع نفس

    بر خوان جهـــــــــــــان پنجه نیالود علی بود

    شاهی که ولی بود و وصــــی بود علی بود

    سلطان سخــــــــــــــا و کرم و جود علی بود

    هم آدم وهم شیث و هم ادریس و هم الیاس

    هم صالــــــــــح پیغمبــــــــر و داوود علی بود

    هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب

    هم یوسف و هم یونس و هم هــود علی بود

    مسجـــــود ملایک که شد آدم، ز علی شد

    آدم چو یکی قبلـــــــــــه و مسجود علی بود

    آن عارف سجّاد ، که خاک درش از قــــــــدر

    بر کنگــــــره عرش بیفـــــــــــــــزود علی بود

    هم اول و هم آخـــــر و هم ظاهـــــر و باطن

    هم عابـــــــد و هم معبد و معبود ، علی بود

    آن لحمک لحمـــــی ، بشنو تــــــا که بدانی

    آن یـــــــــــــار که او نفس نبی بود علی بود

    موسی و عصــــا و یــــــــد بیضــــــــا و نبوت

    در مصــــــــــر به فرعون که بنمود ، علی بود

    عیسی به وجود آمدو فی الحال سخن گفت

    آن نطق و فصـــــــاحت که در او بود علی بود

    خاتم که در انگشت سلیمان نبی بود علی بود

    آن نور خدایــــی که بر او بــــــــــــود علی بود

    آن شاه سرافـــــــراز که اندر شب معــــــراج

    با احمــــــــــد مختــــــــــار یکی بود علی بود

    آن کاشف قرآن که خــــــــــــدا در همه قرآن

    کردش صفت عصمت و بستــــــــود علی بود

    آن شیـــــــــر دلاور که ز بهر طمــــــــع نفس

    بر خوان جهـــان پنجه نیالـــــــــــود علی بود

    چندان که در آفـــــــــــــاق نظر کردم و دیدم

    از روی یقین در همه موجــــــــــود ، علی بود

    این کفر نباشد، سخـــــــن کفر نه این است

    تا هست علی باشد و تابــــــــــود علی بود

    سرّ دو جهــــــــــــــان جمله ز پیدا و ز پنهان

    شمس الحق تبریز که بنمـــــــود، علی بود

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت که مقام حضرت علی علیه السلام را برای قرص شدن دل ما بر ما آشکار ساختی ،،

    انشاالله همه ما بتوانیم علی وار زندگی کنیم ،،

    حضرت میفرمایند ؛

    بدان خدایی که گنجهای آسمان ها وزمین در دست اوست. به تو اجازه ی درخواست داده، و اجابت آن را به عهده گرفته است، تو را فرمان داده که از او بخواهی تا عطا کند درخواست رحمت کنی تا ببخشد و خداوند بین خودش و تو کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند و تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه بری و در صورت ارتکاب به گناه درِ توبه را مسدود نکرده است، در کیفر تو شتا ب نداشته و در توبه و بازگشت بر تو عیب نگرفته است و در جایی که رسوایی سزاوار توست، تو را رسوا نساخته و برای بازگشت بخویش شرایط سنگین مطرح نفرموده است. در گناهان تو را به محاکمه نکشیده و از رحمت خویش نا امیدت نکرده، بلکه بازگشت تو را از گناهان نیک شمرده است.

    هر گناه تورا یکی و هر نیکی تو را ده بحساب آورده و راه بازگشت و توبه را به روی تو گشوده و هرگاه او را بخوانی ندایت را می شنود.

    وچون با او راز دل گویی او راز تو را می داند پس حاجت خود را به او بگوی ، و آنچه در دل داری نزد او بازگوی و غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن تا غم های تو را برطرف و در مشکلات تو را یاری رساند ، و از گنجینه های رحمت او چیزهایی را درخواست کن که جزا او کسی نمی تواند عطا کند، مانند عمر بیشتر ، تندرستی بدن و گشایش در روزی ، پس خداوند کلید گنجینه های خود را در دست تو قرار داده و به تو اجازه دعا کردن فرموده، پس هرگاه اراده کردی میتوانی با دعا درهای نعمت خدا را بگشای تا باران رحمت الهی برتو ببارد. ««« هرگز از تاخیر اجابت دعا نا امید نباش زیرا بخشش الهی به اندازه نیت توست، »»» گاه در اجابت دعا تاخیر می شود تا پاداش درخواست کننده بیشتر و جزای آرزومند کامل تر شود ،

    گاهی درخواست می کنی اما پاسخ داده نمی شود، زیرا بهتر از آنچه خواستی به زودی یا در وقت معین آن به تو خواهد بخشید و یا به جهت عطای بهتر از آنچه خواستی دعا به اجبات نمی رسد ، پس خواسته های تو به گونه ای باشد که جمال و زیبایی تو را تأمین و رنج و سختی را از تو دور کند ، پس نه مال دنیا برای تو پایدار است ، نه تو برای مال دنیا باقی خواهی ماند،

    خداروصد هزار مرتبه شکرت ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    پریا بیگدلی گفته:
    مدت عضویت: 1248 روز

    سلام به هم فرکانسی های عزیزم

    مژگان ازت ممنونم بابت گفتن این جملات که منو یاد این انداختی که عزت نفسم رو تقویت کنم من برای بیردن رفتن گاهی آرایش خیلی کم ولی انجام میدادم و با خودم میگفتم اگه آرایش نباشه کسی از من خوشش نمیاد البته 60 درصد مواقع بدون آرایش هستم ولی همون 40 درصدی هم که ارایش خیلی مختصر میکنم عزت نفسم رو گرو اون یه رژی که میزدم میدونستم با این حرفهای استاد و مژگان عزیز به یاد اوردم که عزت نفس من در گرو ارایش و یه دونه رژی که میزنم نیست پس به خودم قول میدم تا جایی که میتونم اون رژ رو هم نزنم و بدون هیچ درگیری ذهنی از اینکه مردم چطور در موردم فکر میکنن بیرون برم هرچند که به قول استاد تکامل لازم داره و من حتما این تکامل رو طی خواهم کرد یه روزی میام و تو همین صفحه از تکاملم حرف میزنم

    ممنون از تک تک عزیزان من هر روز دارم از همه ی شما بزرگواران چیزهای زیادی یاد میگیرم

    تشکر از استادم و تشکر از خدای خودم بابت وجود این پیامبر

    یه چیزی رو هم در انتها میگم من وقتی نوجون بودم با خودم همیشه این فکر رو میکردم کاش من زمان محمد بودم و اون موقع زندگی میکردم چون اون موقع یه راهنما بود که ماهارو هدایت کنه وبا خودم میگفتم اگه اون زمان ها بودم آیا راه و روش گفته شده توسط پیامبرو گوش میکردم یا نه

    اون آرزوهای نوجوانی من تحقق پیدا کرده الان من به زمان محمد نرفتم بلکه خدا در همین زمانی که من نفس میکشم پیامبرو اورده و به ساده ترین شکل ممکن در اختیار من قرار داده

    خدایا شکرت بابت قوانین بی اندازه ثابتت خدااایا ازت ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
    • -
      Serveh گفته:
      مدت عضویت: 944 روز

      سلام دوست عزیزم

      با خوندن پیامت یادم افتاد منم یه روزی آرزوی داشتن یه راهنمای واقعی داشتم برای کل زندگیم یادمه وقتی فیلمای کره ای و چینی رو که میدیدم از بچگی بچه هاشون رو میفرستن تا هم فنون کنگفو و… رو یاد بگیرن و هم آداب زندگی کردن رو و استاد هم کاری میکرد که اون بچه واقعی رشد کنه از لوس بودن و توقع داشتن و غرور و… رها بشه . بهش کلی سختگیری میکرد و با جدیت باهاش رفتار میکرد …یا وقتی بزرگان ورزشی رو میدیدم که تو کشور خودمون خیلی بهش بها داده میشه که یکی از خصلتهای بارز همه اونا بزرگی منش و عزت نفسشون بود که باعث هم رشدشون شده و هم محبوب بودنشون …

      همیشه از خدا میخواستم قوانین رو ساده از طریق استادی که بتونم باورش کنم بهم یاد بده

      یادمه وقتی قرآن رو میخوندم خیلی جاها نمیتونستم درک کنم و باعث شده بود سالها دست به قرآن نزنم چون شک کرده بودم ولی حتی جرات بیان شکم رو نداشتم و حتی ته دلم به خودمم نمیگفتم و خودمو گول میزدم که وقت ندارم حالا بعدا میخونم … میدونستم یه چیزی تو وجودمه که خیلی تو هر کاری داره اذیتم میکنه ولی نمیدونستم چیه و بعدها فهمیدم عزت نفسه

      حالا هر وقت نعمتهامو میشمارم استاد جزو نعمتهایی هست که خدا بهم داده که من زندگیمو تغییر بدم شما باعث شدی اینو باز یادم بیاد و یادم بیاد که با این مطالب دلخوش نباشم و بشینم و زندگیمو بسازم

      اگه عزت نفسم کمه خیلی خلا دارم اوکییی پس ی

      باید درستش کنم و اعتراف میکنم سخت ترین کار برای من کار کردن روی عزت نفسه

      ولی از طرفی هم شیرینه وقتی حتی یه ساعت با عزت نفس زندگی کنی به یک عمر بدون عزت نفس برتری داره…. باید سختیشم به جون بخرم اصلا کی گفته ما همه مسیر رو ددست داشته باشیم اونی که آرزوی قهرمانی توی فلان المپیک رو داره مگه ورزش سخت کردن بهش لذت داده؟ اصلا… اگه اون المپیک و لذتش نبود کی حاضر بود اون مسیر سختو تحمل کنه تهش به اندازه سلامتیش و نیازش ورزش میکرد

      منم اگه خوشبختی میخوام بااااید بدونم درون خودمه… و درون من یعنی عزت نفس این چیزیه که من باید بهش افتخار کنم

      دیشب که دلشتم به یکی از فامیلا فکر میکردم که عزت نفس خیلی بالایی داره و همیشه شاد و خوشحاله همیشه از راحتی کارهاش از اینکه خدا چجوری داره کارشو راه میندازه ازینکه چطور داره بدست میاره خیلی ساده و نعمتهاش همیشه جلو چشمشه و هی بولد میکنه هی شکرگذاری میکنه … فکر میکردم دیدم من همیشه اونو تحسین میکنم و تفاوتشو با بقیه آدمها میدونم ولی اون تو خانواده ای بزرگ شده که این ویژگی شخصیتی براشون عادیه و اکثرا اینطوریه ن و خیلی به بچه هاشون بها میدن اونا هم اعتماد بنفسهای بالایی دارن بعد فکر کردم اینکه از بچگی یه چیزو داشته باشی خیلی خوبه ولی خدایی کار شاخی نکردی دیگه اگه اون عزت نفس رو نداری و بسازیش کار مهمیه و چقدر بعدش به خودت افتخار میکنی و لذت میبری

      مثل آدمی که تو خانواده فقیری بوده بعد خودش کار آفرینی میکنه و ثروتمند میشه چقدر جذابتره چقدر لذتبخشتره از اونی که چشم باز کرده تو ثروت پدرش بوده

      خود استاد هم همینطوره اون تو بدترین شرایط بوده که الان میدونه این جایگاهش چقدر لذتبخشه و ارزشمنده و قدرشو میدونه و بیشتر لذت میبره …

      بر دل نشیند آنچه از دل برآید …در پناه خدا باشی دوست ارزشمندم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        پریا بیگدلی گفته:
        مدت عضویت: 1248 روز

        سلام به شما دوست بزرگوار ممنون از اینکه کامنت منو خوندید و حتنا این کامنت من دقیقا همونوچیزی بوده که تو فرکانسش بودی

        یه جا نوشتید اونی که میخواد قهرمان المپیک بشه از سختی کشیدن لذت نبرده و به اون قهرمانی فکر کرده و جلو رفته

        اجازه میخوام این تفکر رو براش یه ایراد کوچولو بگیرم به قول استاد این دنیا مسیرش برامون باید لذت بخش باشه نه رسیدن به تهش که بهشته همیشه ما باید از مسیر هم لذت ببریم

        کسی که میخواد قهرمان المپیک بشه اون سختی هایی که در چشم ما سختین برای اون طرف چیزی جز لذت نیست

        یادمه یه ورزشکار المپیکی وقتی ازش پرسیدن اونهمه کتک خوردن تو رینگ برات چه حسی داره و اون گفت انقدر مدال های زیادی دارم که مدال گرفتن برام دیگه لذت بخش نیست اون ورزش کردن و کتک خوردن که برام لذت بخشه یعنی اون شخص چون کتک خوردن تو رینگ رو دوست داره اون ورزش رو انجام میده

        منظور حرف من اینکه وقتی توکلمون به خدا باشه حتی کارهایی که به ظاهر سخت و طاقت فرسان در نظر ما لذت بخشن

        ادم میتونه شغلی داشته باشته 24 ساعت روز رو با عشق انجامش بده و متوجه گذر زمان نشه و اون شغلش لذت ببره پس از خدا آسایش و ارامش و لذت بردن از مسیرو خواستار بشیم به قول لستاد هر کاری که سخت پیش بره کار درستی نیست

        ممنونم ازت در پناه الله یکتا باشی دوست عزیزم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1371 روز

    به نام خداوند جان آفرین

    سلام خدمت استاد عزیز وخانم شایسته مهربون وسلام به دوستان هم فرکانسیم

    اسناد عزیزم من به این فایل به صورت هدایتی اومدم نیت کردم این فایل برام اومد که در رابطه با مردم امریکا صحبت میکردید

    قبلاز اینکه من با شما آشنا شم هوای سفر به امریکا به سرم زد

    یکی از دوستانم تو ایالت تگزاس زندگی میکنه بهش زنگ زدم و گفتم که این تصمیمو گرفتم تا برم اونجا برا پیشرفتم تلاش کنم دوستم گفت با خانوادت صحبت کن اگه اوکی دادن بیا اینجا بهت میگم چی میخواد مدارکاتو آماده کن.

    با خانومم صحبت کردم که من برم بعد شش ماه کارارو درست میکنم تا شما هم بیایید

    خانومم گفت تو اگه اینجا کارتو درست نکنی و به کارت سروسامون ندی هر جاهم بری هیچ فرقی به حالت نمیکنه آسمون یکیه

    من یه فک کردمو گفتم راست میگه اگه من اینجا خودمو سروسامون نتونم بدم هر جاهم برم همینه بعد به دوستم پیغام دادم و جریانو بهش گفتم اون موقع من اصلا هیچ آگاهی از قانون نداشتم و با سایت آشنا نبودم ولی دنبال بهتر کردن اوضاع خودم بودم تا اینکه با شما آشنا شدم اینم برمیگرده به همون چیری که میخواستم من قبلا ههههههیییچچچچچ آگاهیی از مردم امریکا نداشتم هر چی که از تلوزیون دیده وشنیده بودم بود ولی الان خدارو هزاران بار شکر میکنم چون با شما استاد عزیز ودوستان خوب آشنا شدم اینم میزارم بابت سیر تکاملی خودم من باید با شما آشنا میشدم چون دنبال حقیقت میگشتم وچه کسی بهتر از شما حقیقت محض که به من یاد بده چگونه زندگی کردنو

    استاد حالا میفهمم که وقتی کسی چیزیرو با قلبش بخواد حتما بهش میرسه چون با خدا در ارتباطه واین ارتباط باعث وصل شدن انسانها به هم میشه چون در یک فرکانس قرار میگیرند

    خدا رو هزاران بار شکر میکنم که خدا اینقدر هوا منو داره ووقتی میبینه من دنبال حقیقت هستم در و تخترو باهم جور میکنه وبه این میگن در مدار خواستها بودن الان فکر میکنم میگم من جند ماه پیش به دوستم که میخوام تعقیر کنم ورو خودم کار کنم بدون اینکه از چیزی خبری دلشته باشم و خدا دستان خودشو که شما استاد عزیزم باشید رو سر راه من قرار داد

    فقط اینو میتونم بگم خدایا من به هر خیری که از سمت تو به من برسد محتاجم هدایتم کن الله مهربانم.

    دوستتون دارم و صمیمانه میبوسمتون استاد عزیزم امید آن دارم روزی همدیگرو ببینیم به امید اون روز.

    یا حق…..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    محمدعلی جعفری گفته:
    مدت عضویت: 1361 روز

    یه داستان جالب می‌خوام تعریف کنم و بدون مقدمه میرم سر اصل مطلب؛

    امروز رفتم تو همون کافه ای که همیشه میرم قهوه میخورم.( با کیفیت ترین قهوه در منطقه رو داره و همیشه هم شلوغه) ایستاده بودم تا قهوه‌م آماده بشه که یه مشتری اومد داخل. با صاحب مغازه سلام علیک کرد و بهش گفت: مشتری هایی که بخاطر اینکه بیان از تو قهوه بگیرن، ماشین‌شون رو دوبل پارک کردن، اگر جریمه بشن، جریمه با شماست؟(شوخی میکرد البته)

    من انتظار داشتم فروشنده بیاد و مثل همه بگه؛ بابا جریمه چیه اصلا، من جونم رو بهشون میدم، مغازه مال خودشونه. ولی هیچ کدوم از این صحبت هارو نکرد. یک کلام و با عزت نفس گفت؛ «کسایی که بخاطر من جریمه میشن، باید یه گوسفند قربانی کنند که بخاطر آدم با ارزشی مثل من جریمه شدن». آقا این جمله منو ترکوند…

    چقدر این آدم خودشو ارزشمند دونست که همچین جوابی داد. چقدر احساس لیاقت داشت اون لحظه.

    من تازه فهمیدم دلیل شلوغ بدون کافه‌ش، کیفیت خوب قهوه نیست، بلکه احساس لیاقت بود. احساس لیاقت داشتنِ مشتری. اونقدر خودشو ارزشمند میبینه که لیاقت داشتن این همه مشتری رو داره. حالا فهمیدم چرا یه عده موفق هستن…

    اونا از درون موفق هستن…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  10. -
    یاسمن رضانیا گفته:
    مدت عضویت: 2382 روز

    سلام استاد عباسمنش عزیز

    چقدر این جلسه به دلم نشست ، من چقدر خلع عزت نفس دارم استاد

    و با صحبتای این خانم عزیز من دوباره به خودم اومدم و کاغذ و قلم رو برداشتم و شروع به نوشتن کردم و دیدم چقدرررر من این روزا دنبال عمل جراحی بینی و پرتز لب و … میرم

    چقدر گم شدم من

    خیلیییی وقت از سایت دور بودم و تازه دوباره میخوام شرروع کنم .

    و این تلنگری دوبارع برای حرکت بود

    به زودی با کامنتای خیلی قشنگ تر و موفقیتهام میام و صحبت میکنم براتون عزیزدلم

    دلم براااااااااتون یذره شده بود💓💋

    عاشقتووونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای: