گفتگو با دوستان 49 | ورود به مدار نعمت ها - صفحه 7 (به ترتیب امتیاز)

292 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نگین گفته:
    مدت عضویت: 2717 روز

    به نام رب یگانه فرمانروای هستی کسی که قدرت آسمان ها و زمین در دستان اوست

    درود و سلام نازنین استاد و نازنین پدر درود و سلام دوستان ارزشمندم

    استاد عشقم سپاسگزارتونم.حقیقتا وقتی فکر میکنم به اینکه دوس دارم فایل جدید ازتون ببینم فقط برای اون حس دل تنگیه میتونه باشه والا که تا ابد انقدر تو سایت مطالب و صحبت ها و کامنت های ارزشمند و زندگی ساز هست که به هیچ چیز جدیدی نیاز نیست.درک و عمل به این دریای عظیم آگاهی از عمر انسانیمم فراتره.

    ازتون با تمام قلبم سپاسگزارم.

    استاد جانم این صحبت شما و در واقع کلام الله بی نظیره.هر چی تونستم تو این زمینه قوی تر بشم و بیشتر تمرین کنم زندگیم روال تر شده و اصلا خودم بیشتر لذت بردم.

    حال خوب برابر با اتفاقات خوب

    لا تخف و لا تحزن

    استاد میدونید میشه گفت ما تقریبا حدود 4 سال بیشتره که تو زمینه بازارهای مالی جهانی در حال آموزش دیدن هستیم و جالبه این آموزشه هر چی بیشتر میریم تو عمقش بیشتر میبینیم نیاز داریم یاد بگیریم.یعنی در واقع قبل از مهاجرتمون و بخاطر آزادی های نقل و انتقال های بانکی و وریفای ها در یک سری اپلیکیشن های روز دنیا که معتبرن خداوند هدایتمون کرد که مهاجرت کنیم به اینجا.

    در واقع ما توکل کردیم و با ایمان به اینکه خداوند همه جا خدایی میکنه با اتکا به اندوخته قبلمون مهاجرت کردیم.عملا ما زمانی که اومدیم هیچ شغلی نداشتیم هیچ منبع درآمدی نداشتیم و خودمون خواستیم که رو پای خودمون بایستیم بدون کمک احدی.

    در تمام این سالها همیییشه تلاش کردیم قدم برداریم حالمونو خوب نگه داریم و با ایمان به اینکه میتونیم یاد بگیریم آموزش ببینیم و ما تواناییش رو داریم و همیشه حالمون رو خوب نگه داشتیم با اینکه یه سری صحبت ها از افرادی که دیدگاه و اطلاع کاملی ازین شغل ندارن و نکوهشش میکردن رفتیم تو دلش چون ما عاشق ریاضیات عاشق معاملات عاشق آزادی در ورود به بازارها در اسکیلی که همه یکسانند بدون تحریم و جهانی بودیم.

    انصافا براشم کم نذاشتیم.

    موضوع اینه وقتیکه وارد هر حرفه ای میشی نمای بیرون اون خیلییی متفاوت از درون اونه.هرررر کاری خطرات و ریسک های خودش رو داره.هر کاااری به ذهنیت قوی احتیاج داره که خودتوو کنترل کنی با دانش با آگاهی بدون عجله بدون طمع با واقع بینی با شناخت ابزار مناسبش واردش بشی و ایمان داشته باشی که خداوند هدایت میکنه فقط باید ذهنت رو باز بذاری تا ببینی.

    من به شدت این کار رو میپسندم چوون تو زمانی میتونی توش موفق باشی که بسیار شخصیت قوی داشته باشی.همیشه حست خوب باشه.بتونی خودتو کنترل کنی.بتونی بر طبق قوانین جلو بری.بتونی بفهمی که تو باید بر اساس قوانین بر اساس دانشت بر اساس تجربه ای که روز به روز روش کار کردی قدم های اصولی برداری.نباید دچار خشم بشی نباید دچار حس انتقام بشی نباید دچار طمع بشی نباید فکر کنی نوستراداموسی و میتونی بازار رو پیش بینی کنی و تصمیمات اشتباه بگیری و جای اشتباه وارد بازار بشی.باااید به شدت روی خودت کار کنی.

    بازاری که این فرصت رو میده در هر چیزی که در جهان وجود داره و تو با دانشت در تجارتش خبره شدی ورود کنی و این زیبایی این دنیای شگفت انگیزه.

    هیییچ محدودیتی نیست برای احدی.همه میتونن واردش بشن.

    قبلا یعنی زمان های قدیم این دسترسی برای همه نبود اما حالا به لطف مشیت الهی همه چیز در حال رشده و خیلییی امکانات هست که برای عموم در دسترسه.

    خیلی لذت بخشه که یاد گرفته باشی و با آرامش و دانش بتونی مثل دولت ها وارد معاملات نفت برنت بشی.

    وارد معاملات طلا بشی

    وارد معاملات ارزهای کشورها بشی و میبینی چه دنیااای وسیعیه و تو ازش خبر نداشتی

    وقتی اصلا به تاریخچه حضور بیتکوین در دنیا فکر میکنی مغزت سوت میکشه.اینکه الان همه در تلاشن یه جورایی محدودش کنن اما نمیتونن جلوی رشدش رو بگیرن

    انتقالات بانکی سوییفت که یه روزگاری شاااه راه انتقالات بانکی بود الان یه جاهایی با همین ارزهای دیجیتال انجام میشن و در لحظه دارایی ها انتقال پیدا میکنه.سریییع رااحت مطمین.

    انصافاااا با فکر کردن به اینها بهتر متوجه میشم که چطووور خدا داره جهان رو گسترش میده و همه چیز داره راحت تر و در دسترس تر میشه.حالا هستن کسایی که متوجهش نمیشن یا به این خاطر که یه عده ای ازش سود بردن اما نه به واسطه ی علی بختکی طوری به واسطه ی دانش پشتکار و ادامه و ادامه و ادامههه و ممارستی که هر شغلی نیاز داره که توش دانشش رو پیدا کنی میان وارد این بازار میشن و اون مسیری رو که اونها رفتن نمیبینن تنها سودش رو میبینن و گند میزنن به سرمایشون و میگن این بازار فلانه و بیسااره.در واقع اون افراد فلانن و بیساارن :))))

    حکایت همون داستانست که یکی ساندویچی میزنه توش موفق میشه یه شخصی که بستی فروشی داره میگه پس همین شغله که جوابه و بستنی فروشی شو میبنده و ساندویچی میزنه اما چون نه تو اون کار تکاملش رو طی کرده نه دانشش رو داره ورشکست میشه.

    خدارو شاکرم که قدم به قدم مارو درین مسیر هدایت و راهنمایی کرد و ما نبودیم جز اونهایی که خسران دیدند و نا امید شدند.

    به لطف آموزش های شما یاد گرفتیم که روااال دنیا اینه.ما باید ایده های الهامی رو تست کنیم و هر لحظه بهبودشون بدیم تا به پاسخ برسیم.

    اینو مجددا دیروز در فایل نشانه امروز من در یکی از قسمت های سریال زندگی در بهشت که پرنده شکاریه اومده بود و اون پرندتون رو فکر کنم اردک بود شکار کرده بود و شما برای زدن سقف توری سه درخت به عنوان تیر بریدین.

    وااای استاد چقدر خندیدم اونجا که نشد این قدمتون به نتیجه ختم بشه و به فکر مسیر بعدی افتادین و گفتین قد منم اینجا جا نمیشه به هر حال دیگه ماهم قد بلند و باصفااا کلی لذت بردم.عشق کردم باهاااتووون.

    همونجا مجددا تکرارش کردین این قانون رو که خاصیت جهان مادی اینه ما ایده ها رو تست میکنیم و خسته نمیشیم و ادامه میدیم تا به نتیجه دلخواه برسیم.

    استاد همیییشه این صحبت شما آویزه گوش ما بوده در این چند سال.ما انصافا قدم تو راهی گذاشتیم که خودمون باید خیلی چیزاییش رو یاد بگیریم و دنبال کنیم برای بدست آوردن راه حل چه مسیری بهتره و مطمین تره.

    خدااا میدونه چقدر در این ساال ها ما رشد کردیم از جواانب مختلف.

    حالا مطابق با مطالبی که تو این فایل گفته شد ما الان حدوده 7 ماهه به لطف خدا به یه مسیر جدید هدایت شدیم اووونم با پرسیدن سوالات درست به قول شما و به قول من سوالات مقدس چه طور ازین بهتر؟چه طور راحت تر؟

    دریچه ی جدیدی به رومون باز شد.

    خدای بالای سر گواهه که چه طور با عزم راسخ بدون خستگی بدون ناامید شدن کامل از نشدن ها از ریجکت شدن ها از به در بسته خوردن هااا ادامه دادیم ادامه دادیم

    هر رووز یه روز جدید با یه مقدار جلو رفتن و مقداری به در بسته خوردن

    ما تو این مسیر خیلیییی بزرگ شدیم.

    خیلییی یاد گرفتیم که روال کار دنیا چیه یاد گرفتیم چطور بیشتر ایمانمونو حفظ کنیم چطور جلوی این نجواهای ذهنی رو بگیریم چطور ادامه بدیم

    وااای استاااد نمیدونید چه قدمایی برداشتیم و چطوور خدا به قدمامون برکت دااد چطور هدااایتمون کرد

    هر لحظش هر ثانیش پر از درس بود

    استااد میشد یه روزهایی کلااا میدیدم بابااا دیگه تموووم شد هیچ راهی نداره اما مینشستیم باهم حرف میزدیم از ابعاد متفاوت موفقیت هامونو یادآور میشدیم هی بولدشون میکردیم هی اونجاهایی که خدا برامون معجزه کرده بود رو به یادمون میاوردیم خودمون حالمونو خوب میکردیم

    استاد واقعا جسارت میخواد تو کشور غریب تنها ادامه بدی از جیب بخوری با عزت نفس ادامه بدی حست رو خوب نگه داری در پاسخ دیگران از چه خبرها و چطوری ها زمانی که به ظاهر با در بسته مواجه شدی بگییی عاااالیم و بااور داشته باشی که خدا مسیرهارو برات روشن میکنه ایده هاشو میفرسته دستانش رو برات میفرسته و بعد ببینی که آرهههه واقعاااا همیینه

    داره نشوونت میده داره نشونه هاشو برات میفرسته داره قدم بعدی رو برات واضح میکنه و تو تنها وظیفت بوده حالتو خوب نگه داری ایمان و باورتو حفظ کنی و گوش به زنگ هدایت ها باشی و به یک چیز یک راه حل یک مسیر نچسبییی

    استاد ما تو این چند ماه خیلیییی قشنگ ادامه دادیم خیلییی قشنگ خودمونو شناختیم خیلی قشنگ ساز و کار جهان رو بهتر درک کردیم و چقدر از جوانب مختلف پیشرفت کردیم

    هر دفعه ما یه چیزی خواستیم دیدیم خدا بهترش رو برامون میخواد هر دفعه اعتماد کردیم خودش قشنگترش رو برامون رقم زد

    اماااا امان ازین نجواهای ذهنی

    تقریبا دو هفته پیش میخواستیم یه انتقالی رو انجام بدیم که نشد و گفتیم میریم حضوری بانک انجامش میدیم.

    استاد میدونید من دیگه انگاری که زمان تکامل کنتور میندازه با خودم میگفتم ببین خدا ما دیگه حسابی به تکامل رسیدیم و در واقع مسیر به گونه ای بود که انگار اگه این نمیشد تمام زحمات ماه های ما تمووم شده بود و من همینطور تو مسیر با خدا حرف میزدم و حالا ساعت 5 میبایست دانشگاه باشم تا جفت پروژه های خودم و همسرم رو بدم برای میانترممون و ساعت تقریبا 3 بود و هیجان بالااا که اگه نشه همه چییی دوود میشه.

    در هر صوورت بخااطر تمام رشدهایی که کردیم به صورتی بسیاار زیبا کنترل هیجان کردیم کارای بانکی رو با آرامش انجام دادیم فرمارو پر کردیم و تایم گذشت به ایده ی کمک گرفتن از دوستمون هدایت شدیم انجامش دادیم و قضیه پروژه ها حل شد و تو اون فشار روانی که دوست داشتیم کنار هم باشیم خدا ردیفش کرد من نرفتم دانشگاه و نهااایتااااا اون انتقال انجاااام نشد.

    ببینید استاد من و همینطور پوریا جان یهوو احساس خلا شدیدی کردیم

    هر کار میکردم نمیتونستم حالمو خوب کنم.خیلییی سخت بود.ساااعتها شبانه رووزها کار و تلاش و از تفریح گذشتن ها جلو چشممون رفت هوا

    من اون لحظه نا امیدترین بودم و نمیخواستم این حس رو به پوریا جان هم انتقال بدم.

    اصن من منگ ترین لحظاتم رو میگذروندم و خوب میدیدم گفتگوهای ذهنیم چه قدرتی گرفتن که منو اندوهگین کنند.چیزهایی رو ذهنم بولد میکرد که خیلی کنترلشون سخت بود.مثلا میگفت سختی کشیدی از تفریحاتت گذشتی امااا نهههه اینطور نبود.ما حسابیم در کنار کارمون خوشم گذرونده بودیم. وای ازین نجواهای ذهنی …

    رسیدیم خونه برگرفته از صحبت های شما در قانون آفرینش گفتیم بخواابیم که قطع بشیم یه مدت ازین حال و هوا اما نشد.

    کاری که به ذهنمون رسید گفتیم آشپزی میکنیم باهم.استاد جان البته ما در دوره بی نظیر سلامتی هستیم ولی گاهی به عنوان چیت میل یه مدل پیتزا درست میکنیم البته با مواد غذایی مجاز.نونش همون سینه مرغ هست که میپزیم و بلند میکنیم با تخم مرغ خمیرش میکنیم و برای روشم از گوشت و مخلفات مجاز استفاده میکنیم.

    در واقع با اینکه ترکیب دو تا گوشته برای ما سازگار بوده خداروشکر. (استاد جان چیت میلمون اینه فکر نکنین مواد اشتباه وارد بدن زیبامون میکنیما فقط مواد مجاز رو ترکیبشون میکنیم :))))) )

    این غذا زمان بر هست تقریبا و کار فیزیکی یکم میطلبه البته به نسبت سایر غذاها تو دوره سلامتی والا صد در صد از هر غذای ایرانی ساده تره و دنگ و فنگش کمتره

    خلاصه گفتیم اصن با پختن غذا و کار فیزیکی و بعد خوردنش که حس خوبی بهمون میده کمی حالمونو بهتر کنیم و خداروشکر هم کارساز بود.

    در همین حین باز کلی باهم صحبت کردیم که خدا پشتیبانه ماست حتما راهی هست حتما این مسیر برای ما خوب نبوده و خیلی بازحالمون بهتر شد.نهایتا کلا کار رو تعطیل کردیم و شبم زود خوابیدیم

    روز بعد من ناراحت بودم ازینکه یکم با خدا تند حرف زدم و حالا یه جورایی احساس ناراحتیم این بود که من مشرک شدم.این قضیه خیلی برای من آزار دهنده بود.

    به لطف خدا تو سایت به کامنتهایی هدایت شدم و خدا خودش من رو به واسطه ی اونها آروم کرد.من وجود مادیم رو پذیرفتم و فهمیدم این طبیعیه ناراحت شم طبیعیه بترسم طبیعیه دلم بلرزه اما طبیعی نیییست تو این حس ها بمونم و خدا خودش خالقه منه خودش منو اینجوری خلق کرده و اونی که سورپرایز شده منم نه اووون.

    خیلی آروم تر شدم. همسرم که خیلییی بهتر و زودتر از من آرام شده بود.

    استااد جان قدم به قدم باز خدا امید رو تو دلمون کاشت قدم به قدم بهمون گفت نه تمووم نشده. قدم به قدم یه درخواست دیگه رو تو وجودمون فعال کرد.

    به محضی که برای رسیدن به رفع اون مساله اقدام کردیم یهو دیدم پوریا اومد و گفت نگین نمیتونم باهات از شدت هیجان حرف بزنم فقط بیا و خودت گوش کن.

    در واقع ما میخواستیم برای تغییر محل اقامتمون از ایران به ترکیه توی پاسپورتامون به کنسولگری بریم و برای انجام مراحل اداریش و نحوه انجامش دنبال مطمین ترین مسیر بودیم.

    پوریا جان برای پیدا کردن این جواب به جایی هدایت شد و بدون انتظااار یهووو به پاااسخ احتمالی سوالمون در مورد مساله قبلی رسید.

    خدای من گواهه هنوز در شگفت زده ترین حالت ممکنیم.ایمان داریم در این راه حل احتمالی که بهش هدایت شدیم کلی درس و نکته برامون وجود داره.

    همون شب من چون کمی بخاطر پریدیم بی حال بودم خوابیدم ولی ایشون گفتن من به وضوح این هدایت رو حس میکنم تو استراحت کن من اگه کنسولگری وقت داشت میگیرم که هر چه زودتر بریم و حسش میکنم که خدا میگه الان وقته عمله.

    پوریای نازنینم صبح ساعت 6.5 منو بیدار کرد و گفت برای همین امرووز وقت داشتن والا میفتاد برای یکی دو هفته دیگه و من گرفتمش و مدارک رو آپلود کردم.

    رفتیم و به لطف خدا به زیبایی و سادگی کارمون انجام شد و چقدرم خندیدیم اونجا و زیبایی دیدیم.

    با اون شرکت تماس گرفتیم و انگار تنها پوینتش رسیدنمون به این قدم بود و اونها گفتن با 1500 یورو برامون انجام میدن.

    ما به لطف آموزش هایی که خدا تو این مدت بهمون داده دیگه سلطان وریفای کردن در انواع اپلیکشن ها و بانک های جهانیم :))))

    رسیدیم خونه سرچ کردیم دیدیم کل هزینش برای ثبت شرکت به صورت مجازی قانونی و به راحتیییییی در کشور استونی فقط 130 یورو هست

    به قول ترکا تامااااااااااااام

    ما چی میخواستیم خدا چی برامون در نظر داشت

    هنووز در حال بررسی هستیم و به راه حل نهایی نرسیدیم اما حالمون عااالیه

    در واااقع

    این داستان هنووز ادامه دارد :)))) ….

    آره سخت بود انصافا حالمونو خوب نگه داریم اما تونستیم و خدا سرییییع هدایت هاشو فرستاد قلبمونو آروم کرد و مسیر رو برامون پر از نور امید کرد

    خدایااااااااااا شکرت

    من سپاسگزار پروردگارم که انقد قلبمو جلا داده که برای تغییر حالم برای سپاسگزاریش انقدر نعمت دوورمه که نباید تلاش کنم برای دیدنشون من به سااادگی در اووج بی نهایت و فراوانی نعمت دارم که بشمرم و حالم احسن الحال بشه

    خدایااااا پروردگاراااا شکرت

    و بله من لایقم برای تجربه ی راحتی و نعمت ها و رفاه و آسایش و زیبایی های بیشتر

    من بنده ی کسیم که عاشقمه و بر خودش واجب کرده خواسته های منو به طرفه العینی اجابت کنه و اینها تنها در ید قدرت اوست و من به درگاه کسی جز اون برای بیان درخواستام قدم نمیگذاااارم.

    الله مع الصابرین نه تحمل کنندگان :))

    عاااشقتوووونم استاد جاانم

    در پناه حق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    سید محمد رضا موسوی گفته:
    مدت عضویت: 652 روز

    سلام و درود خدمت انرژی مقدس خالق و فرمانروای کل کائنات ، انرژی جاری و ساری در تک تک مخلوقات خود ، و خالق آفرین من ،،

    سلام و درود خدمت دوستان عزیز ،،

    چقدر موضوع بی نظیری رو استاد عزیزم انتخاب کردند ،،

    احساس خوب = اتفاق خوب

    توی حال بد نمون ، حال بد بخوای نخوای میاد تو ذهنت ،، خیلی بچه ها برام جالب بود که چند سال پیش دعوت سده بودم یک جلسه ای و ازم خواسته بودن تا منم صحبت کنم برای جمع ، و الآن دارم این موضوع رو لمس میکنم کامل که موضوع و تاپیک صحبت خودم رو این نوشته بودم توی نوتپد گوشیم که توی حال بعد بیشتر از پنج دقیقه نمونیم ، مداومت به مسیر بدون شک موجب موفقیت میشه ،، الله اکبر،، خدا همیشه بوده بچه ها همیشه هست همیشه هم خواهد بود ،، این خودش بود که توی ذهن و قلب من انداخته بود که درباره حال بد حرف بزن و بگو باید چند دقیقه ای بتونی حال خودت و عوض کنی تا همه چیز برگرده رو به خوبی و حال خوب ،، دقیقاً مثال بند بازی که حال بد نشان از ترس و استرس و بی ایمانیش داره و دقیقاً چوب بلندش شروع میکنه به بازی کردن و متمایل شدن به سمت های کنار و در نهایت موجب افتادنش میشه ،،

    واو ،،

    الله اکبر ،،

    دیگه مثال از این خفن تر میخوای ،،

    آقا من ی بندباز فوق حرفه ایم ،،

    هنر من اینه که چوب بزرگ تعادل خودم رو ( نگه داشتن خودم توی مسیر با حال خوب ) کنترل ( کنترل ذهن :) ) کنم . همین .

    اگر بیشتر از ی حد مشخص که دقیقاً همون بازی که چوب انجام میده برای حفظ تعادل یکم بیشتر از حد معمول بشه ،، تق ،، افتادی ،،

    حالااااا ،،

    اگر هر چی حرفه ای تر باشی این بازی چوب کمتر میشه ،،

    الله اکبر ،،

    تو ذهنت تجسمش کن ،،

    ببین خودت رو که داری روی طناب بند بازی میکنی ،،

    خدایا شکرت ،،

    خدایا صد هزار مرتبه شکرت ،،

    خیلی خوب بود خداجونم عالی بود این مثالت مرسیییییی ،،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    حبيبه جباري گفته:
    مدت عضویت: 2274 روز

    سلاااااااام استاد عزیزدل، وای وای استاد عاشقتونم

    استاد وقتی شما میاید و با بقیه شاگرداتون صحبت میکنید من و همه ما بیشتر و بیشتر سراپا تحسین شما میشیم .

    استاد عزیزم بهتون افتخار میکنم

    ما هممون افتخارمون اینه شاگرد شماییم و چقد شاکر خداوندیم برای این هدایت فوق العاده ، خدایا هزاران هزاران … بار شکرت

    که البته همه ما حضورمون در این سایت رو با خاسته خالصمون خلق کردیم

    خداروشکر برای وجود پر از برکت شما در گسترش این جهان زیبا ، وجودتون همش سوده و پر خیر و برکت

    خداوند خودش فقط میتونه پاداش این همه سخاوتتون رو بده ، که البته داده و داره میده و این زندگی بی نظیرتون ، این شخصیت تربیت شده در مسیر قانون که ساختید فوق العادس

    من با همه وجودم دلم میخاد تحسینتون کنم عزیزدلم استاد جانم

    تحسین کنم عزت نفس بی نظیری که خلق کردید

    تحسین کنم مهار سخن گفتنتون رو

    تحسین کنم چه شاگردهای بی نظیری تربیت کردید

    تحسین کنم تحسین کردنتون رو استاد ، آخه چقد بی نظیری استاد ، چقد عالی تحسین میکنید آدم هارو ، شاگردتون رو

    استاد چقد در صلحی با خودت ، چقد مدل خودتی سبک خودتی

    استاد عاشقتم انقد راحتی و همیشه به اصل میپردازی ، واقعا تحسینت میکنم ، زندگیتون بر پایه اصل بنا نهاده شده

    استاد تحسینت میکنم برای آرامشت ، این آرامش در چشماتون در کلامتون در فرکانستون هست

    استاد تحسین میکنم با همه وجودم درکتون رو از قوانین ، استاد رو دستت نیست

    چقد خوشبختم هدایت شدم به سمت آموزه های شما ، استادی از سرزمین خودم به زبان خودم ، از جنس زندگی خودم ، با آموزه های سخاوتمندانه و روان و عالی قوانین رو انقد عالی و فوق العاده تدریس میکنه ، من واقعا خوشبختم که دارم از شما که بنده موحد و محبوب خدایی قانون کیهانی رو یاد میگیرم و هر روز زندگیم رو عالی تر بر پایه قوانین خلق میکنم .

    استاد نفستون همیشه گرم ، حضورتون همیشه سبز ، سلامتیتون همیشه روز افزون ، عشقتون همیشه آتشین، ثروتتون همیشه الرزق رزقان باشه

    با تک تک سلول هام سپاسگزارم ازتون که انقد گرم و عالی حضور دارید

    در پناه خدا باشید

    عاشقانه دوستون دارم

    استاد عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    فاطمه تدین گفته:
    مدت عضویت: 1918 روز

    سلام استادعزیز ومریم جان مهربان

    من دیشب بخشی ازاین مبحث به صورت لایو دیدم متاسفانه یه بخشی رونتونستم ببینم وازصبح جمعه مدام چک میکردم این فایلو گذاشتین یانه شدیدا مشتاق گوش دادن این فایل بودم بسیار زیبا بودمن درمسیرخودشناسی راههای زیادی ازکلاسهایی قرانی ومذهبی رارفتم ولی هرجایی ازمسیر که رفتم یه چیزی توی ذوق من زد ویه جایی توی قلبم گفت غلط اونجایی که رفتار دینی تورامجاب به تعصب میکنه اینجا دقیقا تمرز قلب منه که برگرد ببین چی شنیدی وازت خواستن چطور عمل کنی من حدوددوسال باآموزه های شما آشنا شدم درعمرم هیچ وقت اینقدر زیبا فکرنکردم ومهمترین دستاورد من ازآموزه های شما آشنایی با الهام درونی ام صدایی که هرلحظه میشنوم فهمیدم مفهوم من ازرگ گردن بهت نزدیکترم یعنی اگه رابطه توبارگ گردنت قطع بشه همون مرگ من هنوزم هستم وباتودرحال صحبتم وتشخیص الهام ونجوا ازهم رو ازاستاد بسیارزیبا آموختم اینقدر روز به روز بهتر وبهتر نسبت به احساسات خودم شناخت پیدامیکنم واینقدر عمیق وارد احساس ونیت تصمیماتم میشم متوجه میشم ترسام کجاست وغم رو ازکجا دریافت میکنم مسیربرام روشن میشه الهام الهی بااین دومورد توی یک کاسه نیست تعالیم استاد روزبه روز منو آگاهتر میکنه دراین لایو که هنوز کامل توی سایت استاد عرشیانی فر یمثال فوق العاده زدن که انسانی زمانی میتونه درخواست موجودباش وایجاد چیزیش قویتر میشه که شبیه تربه خدابشه این شباهت ونزدیکی یکی ازنتایجش قدرت کن فیکون پیدا میکنه بسیار متشکرم ازخداوند میخوام کمکم کنه ظرف وجودیم هرروز بزرگتربرای دریافت این حقایق بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 1826 روز

    سلاام استاد.

    استاد عرشیانفر خیلی آدم دوست داشتنی و همیشه خنده رو و خوش صحبت و خوش قلب و مهربونیه. من عاشقشم واقعا، یه مدتی که با ایشون کار میکردم خیلی حالم بهتر شد و نتایج گرفته بودم. ان شالله همیشه موفق و خوشحال و شاد باشن.

    استاد کیه واقعا بهتر از شما این مباحث رو یاد بده. بصورت تئوری آموزش میدین و وقتی بقولا میرم توی میدون بازی ، همش صدای شما تو گوشم زمزمه میشه که نه !! باید احساستو خوب نگه داری! آتیشه، نباید دست بزنی بهش! شما بهترین فردی هستی که فارغ از دیدگاه بقیه و فقط برای حال خوب خودتون این مباحث رو با ما در میون میذاری…

    حال خوب مساویه اتفاقای خوب. این قانون بدون تغییر خداونده . قانونی که در عین سادگی انقدر مهمه که تفاوت عمل کردن بهش، تفاوت بین خوشبختی و بدبختیه ، تفاوت بین فقر و ثروته! تفاوت بین عشق و نفرته، تفاوت بین جهنم و بهشته….

    چقدررر زیبا احساس بد و احساس پشیمانی رو از من دور کردین. اونجایی ک گفتین ما بالاخره آدمیم. اگه یه وقتی از دستت در رفت نگران نباش. و این جمله رو قسم میخورم ده باری که فایلو شنیدم اصلا نشنیدمش. جمله ی “حتی یک ثانیه بعد هم برای ما نوشته نشده! چیز ثابتی نیست که ثبت شده باشه و بقول خیلیا تقدیر…. من فکر میکردم فرکانس بد لاجرم اتفاقای بد بدنبال داره. اما این حرف شما و آیه ای از قرآن با مضمون هر خوبی های شما رو ده ، و بدی شما رو همونقدر برای شما حساب میکنیم. و آیه هایی مثل خدا بسیار توبه پذیر و بخشندست. اینا بسیار باهم همخونی داشتن و یک‌اصل رو در وجودم ساخت. اصلی که فریاد میزنه نترس، اگه جایی اشتباه کردی برگرد به فرکامس الهی که هموست بسیار توبه پذیر. استاد من عاشق شمام که سراسر وجودتون ناخودآگاه قرآن رو فریاد میزنه. مثنوی معنوی مولوی ، هست قرآنی به سبک پهلوی ،،، و کلام هست هست قرآنی به سبک ساده و قابل اجرا… کل صحبتاتون کلام الله بود و یک اصل رو فریاد میزدند.

    واقعا من انقدر بی انصاف هستم که صد نعمت خدا رو به یک اتفاق به ظاهر بد ، که اونم خوبه و سراسر نعمت از یاد ببرم. و کیست ستمکار تر از کسی که نعمت خدا را به کفر و ناسپاسی مبدل کند؟ خدایا شکرررت . صد هزار مرنبه شکرت بخاطر همه جی. بخاطر این درسها و نعمتها و حال خوبم و تن سالمم.

    آخه چه خدایی هستی شما؟؟؟ چی بودی چی شدی؟ از خدای مچگیر شدی خدای دستگیر. از خدایی که نشسته ایراد مارو بگیره که با یه بهونه ای بندازه مارو تو آتیش تبدیل شدی به خدایی که همواره توبه پذیره و میگه فرکانستو خوب کن. از خدای غم و ناله دوست تبدیل شدی به خدایی که میگه احساس خوب مساوی اتفاقات خوب. میگه تو فقط لذت ببر. فقط شاد باش فقط حالتو خوب نگه دار بقیه ش با من!؟ ساده تر از این آخه… من چقدر سختش گرفتم واقعا. خدایا کنترل ذهن واقعا کار ساده ای نیست توی شرایط سخت. ازت میخوام کمکم کنی، چی بگم؟ همین الان با گفتن این جمله یه صدایی اومد گفت این چه فکر باطل است!؟ رهرو ما اینک اندر منزل است!! مگه میشه خدا کمکت نکنه… چقدر این شعر پروین عالیه. بذارید یه قسمتشو اینجا کپی کنم.

    مادر موسی، چو موسی را به نیل

    در فکند، از گفتهٔ رب جلیل

    خود ز ساحل کرد با حسرت نگاه

    گفت کای فرزند خرد بی‌گناه

    گر فراموشت کند لطف خدای

    چون رهی زین کشتی بی ناخدای

    گر نیارد ایزد پاکت بیاد

    آب خاکت را دهد ناگه بباد

    وحی آمد کاین چه فکر باطل است

    رهرو ما اینک اندر منزل است

    پردهٔ شک را برانداز از میان

    تا ببینی سود کردی یا زیان

    ما گرفتیم آنچه را انداختی

    دست حق را دیدی و نشناختی

    در تو، تنها عشق و مهر مادری است

    شیوهٔ ما، عدل و بنده پروری است

    نیست بازی کار حق، خود را مباز

    آنچه بردیم از تو، باز آریم باز

    سطح آب از گاهوارش خوشتر است

    دایه‌اش سیلاب و موجش مادر است

    رودها از خود نه طغیان میکنند

    آنچه میگوئیم ما، آن میکنند

    ما، بدریا حکم طوفان میدهیم

    ما، بسیل و موج فرمان می‌دهیم

    نسبت نسیان بذات حق مده

    بار کفر است این، بدوش خود منه

    به که برگردی، بما بسپاریش

    کی تو از ما دوست‌تر میداریش

    نقش هستی، نقشی از ایوان ماست

    خاک و باد و آب، سرگردان ماست

    قطره‌ای کز جویباری میرود

    از پی انجام کاری میرود

    ما بسی گم گشته، باز آورده‌ایم

    ما، بسی بی توشه را پرورده‌ایم

    میهمان ماست، هر کس بینواست

    آشنا با ماست، چون بی آشناست

    ما بخوانیم، ار چه ما را رد کنند

    عیب پوشیها کنیم، ار بد کنند

    سوزن ما دوخت، هر جا هر چه دوخت

    زاتش ما سوخت، هر شمعی که سوخت

    همیشه بخه خدا میگفتم اگه رهام کنی زندگیم جهنم میشه. میگفتم خدایا اگه کمکم نکنی نابود میشم. اما غافل بودم از اینکه خدا هرگز رها نمیکنه منو. هرگز.. همون خدایی که نمیتونستم راه برم اختیار دست و پامو نداشتم منو به اینجا رسوند. این چه فکر باطل است؟ تو همین الانشم تو مسیر درستی. خدا کنارته. حتی تو بدترین شرایط توی شرایط سخت هم خدا هست. رهرو نا اینک اندر منزل است. تو توی مسیر درستی. اتفاقه مهم نیست دیدگاه من مهمه. و الا این همون مسیریه که باید برم‌ این همونه‌. اصلا مشکل چیه تضاد چیه طوفان چیه. ما به دریا حکم طوفان می دهیم.! هر اتفاقی میوفته طبق قانونه. اگه خوبه بقول قران از جانب الله یکتاست و اگه بده خودم یه فرکانس بد فرستادم. یه وقتایی هم که نمیدونم خوبه یا بد ولی مسلما خوبه! یادت باشه برگیی بدون اذن خدا نمیوفته. همون خدایی که هرگز نمیخوابه. نسبت نسیان به ذات حق مده. خدا هست. ما بسی گم گشته باز آورده ایم. خدایا برمیگردم به فرکانس تو که تویی همان توبه پذیر بردبار. تو گمگشتگان را راه میشوی و در تاریکی ماندگان را نور. تو همه ای. تو نوری تو راهی تو عشقی،،،،

    خدایا شکرت ❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  6. -
    زیبا گفته:
    مدت عضویت: 2499 روز

    به نام خدا

    سلام استاد و مریم جان

    سلام آقای عرشیانفر

    چه عالی صحبتهای 2استاد بزرگوار که هر دو از قانون میگن

    کنترل ذهن چیزی که خیلی ها مسخره میکنن و نمیدونن همین یه کار ید طولانی میخواد

    استاد درست میگید وقتی اتفاق افتاد بیایم و ذهن رو جایی ببریم

    یه اخلاقی من دارم تا قبل اتفاق تذکر میدم ولی وقتی اگه از اتفاقی که دوست ندارم افتاد دیگه حرفی نمیزنم و سرزنش یا بحث ندارم

    این خوبه

    ولی می دونید میخوام یه تعهد بدم بخودم و دیگه درمورد اتفاق ناخوشایند حتی قبل هم نگم

    حالا چی میشه که نگیم تمرکز نداریم و هرگز پیش نمیاد

    خوشحالم اینو فهمیدم و امید دارم بتونم اجرا کنم به لطف الهی

    بیشتر از خدا یاری میخوام و هدایت

    و میدونم اتفاقات همیشه عالی هستند

    شادموفق و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت در پناه خدای یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    محمدرضا قناد باشی گفته:
    مدت عضویت: 776 روز

    سلام دوستان عزیزم

    بدرستی که احساس خوب اتفاق های خوب رو درپی دارد

    برنامه روزانه من هم به همین صورته…اول 7 صبح تا10 ظهر فایل های رایگان یا غیر رو گوش میدم

    10 تا 11 ذکر میگم برای ثروتمند شدن..

    11 تا 11.30ورزش

    11.30 تا 12 صبحانه مفصل شاهنشاهی جای همتون خالی..

    12تا 12.30 یک چرت خواب12.30 تا 13 عقل کل و نظرات

    13 تا 15 فکر کردن و شکر گذاری

    15 تا 17 فایل

    17.30 تا 19 نوشتن و نظر دادن

    19. تا 20 وعده شب و ارتباط با خانواده..

    20 تا 12 روی مهارت کار کردن

    این هم برنامه روتین بنده

    خیلی حال دلم عالیه و خدا را ستایش میکنم استاد و مریم بانو ممنونم دوستان خوب در سایت ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    آوا مختاری نیا گفته:
    مدت عضویت: 2701 روز

    سلام استاد، امیدوارم در احسن الحال باشید.

    من زهرا هستم.

    خیلی این با ارزشه که گاهی می فهمم، انتظار ندارم که همیشه بفهمم، چون همیشه قلبم باز نیست.

    گاهی با تمام وجودم اهمیت این که

    « راز ساده ی جهان» رو می دونم، درک می‌کنم. و قلبم سرشار از حس سپاسگزاری میشه.

    می‌گم خدایا چه کمکی، چه لطفی ازین بالاتر که من شاه کلید رو در اختیار دارم و مهم تر اینکه می دونم که در اختیار دارم. بخش دومش خیلی مهمه، چون همه ی انسانها شاه کلید برای تغییر شرایط به شکل

    دلخواهشون رو در اختیار دارن، ولی خبر ندارن!

    آن کس که بداند و نداند که بداند، ..

    اگر بیدار نکنندش، که… در حسرت همیشگی بماند!!

    داشتم کامنت می خوندم، به ذهنم اومد که اسم این قانون بدون تغییر الهی،

    که : احساس خوب منجر به اتفاق خوب میشه

    و احساس بد منجر به اتفاق بد میشه.

    این قانون رو برای خودم به عنوان «راز ساده ی جهان» نامگذاری کردم.

    از بس ساده س کسی نمیبینه، کسی جدی نمی گیره.

    ۹۰ درصد ماها که تو این سایت هستیم هم با وجود اطلاع و حتی باور نصفه نیمه به این قانون، در وقت عمل، دنبال راهکارهای به زعم خودمون عملی تر و کاربردی تر هستیم.

    در صحبت با دوروبری های قدیمی و پاثابت، بر می‌گردیم به تنظیمات کارخانه، و ما هم همان حرفهای کفرآمیز و شرک آلود را نشخوار می کنیم.

    نهایتا وقتی تنها می شویم به یاد می آوریم که نمک خوردیم و نمکدان شکستیم،

    حالا دوباره از اول…

    می خواهم در صراط مستقیم باشم،

    می دانم که پایم می لغزد

    مثل راه رفتن روی جدول کنار جوی آب، که می رفتیم و هی پایمان می لغزید و باز هم جا پایمان را درست می کردیم و ادامه می دادیم، دوباره پایمان می لغزید، و دوباره…

    ولی این صراط مستقیم است، ارزشش را دارد.

    شاید آن تعبیر به ظاهر خشن درباره ی صراط مستقیم درست باشد، از شمشیر تیز تر و از مو باریک تر،

    چه کسی می تواند روی شمشیر راه برود، یا روی مو، آن هم یکسره، این غیر ممکن است، ولی صراط مستقیم راه ماست، پس حتما ممکن است. لا یکلف الله نفسا الا وسعها.

    پس سخت است، ولی کسی که لذت دل دادن به دریای آرامش خداوند را چشیده باشد، می پذیرد.

    اگر دلم قرص باشد که « او هست» انجامش می دهم.

    ولی چه حیف .. که زیاد فراموش می‌کنم،

    چقدر بدم می آید از لحظه های بدون « او»,

    چقدر تاریک و ترسناک است،

    در حالی که عدو مبین، شیطان حسود، با لشکرش منتظر بی پناه شدن من است تا من را در سیاهی ها و نا امیدی ها به لجن بکشد.

    خدا رو شکر که هنوز اینجا هستم، این سایت محل امن من است.

    تنها جایی که خدا را به خوبی شناختم، شناخت خداوند تنها سرمایه من است.

    حضرت یوسف در زندان که سایر زندانی ها رو اندرز می داد گفت که توحید فضل خداوند است بر مردم.

    قشنگ نیست؟

    این که شما رو معطل دیگری نگذاشته، تا به دیگری رو بیندازید. نگران اموراتتان بمانید، تا آویزان کس دیگری باشید.

    فقط خودش.

    استاد عزیزم، دوست دارم در این مسیر بمانم.

    نمی‌خواهم از کلمه مثبت و مثبت اندیش استفاده کنم.

    من می‌خواهم به جای این‌ها بگویم من می‌خواهم یک انسان سپاسگزار باشم.

    خداوند قانون جهان رو با بیان قانون سپاسگزاری آشکار کرد.

    به این ریسمان الهی چنگ بزنیم.

    از شما متشکرم استاد. سپاس از همه ی دوستان.

    عالی تر باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    ناهید رحیمی تبار گفته:
    مدت عضویت: 1145 روز

    سلام به استاد عزیزونازنینم ومریم جون عزیزم وتمامی دوستان گلم .

    «ورود ب مدار نعمتها ».

    از صحبتهای استاد عزیزم، مثل همیشه فیض بردم ومثل همیشه مطالب ارزنده بهم یاد آوری شد.

    خداروسپاس وهزاران بار شکر که هر چند وقت یکبار نسبت به گذشته ی خودمون تغییرات مثبت تری رو حاصل میکنیم وبه درک بهتر قوانین جهان پی می‌بریم .خوب میفهمیم که همه چیز در این جهان طبق قانونی بر پا و چیدمان شده .

    وتخطی و فرار از قانون فقط آسیب رسوندن به خودمون میشه وبس !

    بنابراین بهتره تسلیمش باشیم وطبق اصولش پیش بریم .

    من دیگه رو کله وعقل خودم راه نمیرم .هر کاری میخام بکنم قانون رو به خودم یاد آوری میکنم .درسته بازم اشتباهاتی ازم سر میزنه اما مثل گذشته به مدت طولانی حتی به مدت یک روز کامل، تو اون اشتباه یا افکار یا باور غلطم نمی‌مونم . میخام‌ بگم خیلی وقتا به یه روزم نمی‌کشه ممکنه ساعتی درگیرم کنه .

    واقعن بابت این موضوع سپاسگزار خداوند هستم .

    در طول روز با موضوعات ومسائل های مواجه میشیم که ممکنه تو همه زمینه ها باش در گیر باشیم .

    گاهی مرتبط به روابط عاطفی هستش گاهی روابط با بقیه !گاهی برمیگرده به سلامت جسم. گاهی مرتبطه با موضوعات مالی .

    وتمرکز کردن روی همه ی اینا با هم ممکنه باعث بشه

    اشتباهاتی ازمون سر بزنه که باز جا داره آگاهانه رو موضوعات تمرکز داشته باشیم .

    دیدن اشتباهات یه بحثیه ،بحث دیگه اینکه تو بتونی ازشون درس وتجربه کسب کنی .این خیلی مهمه .خداروشکر مثل گذشته ،نمیاییم وقتمونو برای سرزنش یا احساس گناه بزاریم .

    دیگه یه کم بهتر از قبل عمل میکنیم وتوجهمون رو سعی میکنیم روی درسی که بایدبگیریم میزاریم .

    چون اون اتفاق یا پیشامد رخ داده و دیگه نمیشه کاریش کرد پس بهتره به قسمتی که ما عامل خراب شدنش بودیم فک کنیم وسعی کنیم دفعات بعد بهتر عمل کنیم .

    سخت گرفتن به خودمون خیلی جاها باعث رفتن به احساس بد میشه .

    که اینم باز ب خاطر افکار وباور های غلط خودمونه .

    فک میکنیم چ خبره ؟!!

    یا تو مسابقه ای هستیم که داریم از بقیه جا می‌مونیم !!!

    چ بلاها که به خاطر این افکار وباور ها ،سر خودمون در نیووردیم .

    ب نظر شما بس نیست ! بهتر نیست متفاوت عمل کنیم تا متفاوت نتیجه بگیریم .

    البته که دستور العملهای قوانینی که استاد آموزش میدن باعث میشه نگرشمون تغییر کنه .

    شاید نتوانیم زود اجراش کنیم ولی با ادامه دادن وبودن در این مسیر بالاخره جواب میگیریم .

    این نیست که نتیجه ی زندگی منی که این همه وقت میزارم برای تغییراتم با اونی که هیچ کاری نمیکنه وبدون اینکه دنبال تغییراتی باشه داره زندگی می‌کنه یکی باشه .

    باید زندگی من با بقیه فرق داشته باشه .

    باید زندگی من سرشار از آرامش وشادی باشه .

    اگه نیست ینی هنوز نتونستم خوب پیش برم .

    اگه هنوز دارم دست وپا میزنم ینی نتونستم موفق بشم .

    بازم ایرادی نداره ما کم نمیاریم ادامه میدیم انقد ادامه میدیم تا چیزیو که میخاییم بدست بیاریم .

    برای رسیدن به خواسته ها و بودن احساس خوب خیلی چیزا دخیلن !

    این نیست که یه موردی رو درست کنیم بعد بگیم :پس کو نتیجه ؟!!!

    همه چیز زنجیره وار به هم متصل هستن .

    ما نیاز داریم عزت نفس بالایی داشته باشیم .

    نیاز داریم حس خود ارزشمندی بالایی داشته باشیم .اینکه خودمونو لایق بدونیم نه در کلام بلکه در عمل نشون بدیم که لایق هستیم .

    وقتی یه اتفاقی میفته ،یه فردی طوری رفتار باهام می‌کنه که باب میلم نیست ،همسرم اونطور که من میخام نیست ، از بچم رفتارهایی سر میزنه که منو نگران می‌کنه .ممکنه یه جاهایی حتی نیازهای خودم برآورده نشه .ممکنه اطرافیانم رفتار و و منشهایی داشته باشن که باعث آزار منه و صدها اتفاقات دیگه !

    من باید در چنین مواقعی نزارم چیزی از ارزشهام کم بشه نه ارزشی که به کسی بخام نشون بدم .نه! منظورم ارزشهای درونی خودمه .اینکه بتونم خودمو واحساساتم رو کنترل کنم ینی ارزشهای درونی خودمو حفظ کردم

    ینی به جهان میگم من لایق حال خوبم .نباید چیزی حال منو بد کنه .

    من خودم از وقتی که دوره ی احساس لیاقت رو کار کردم،مدام به خودم اینو یاد آوری میکنم .میگم ناهید الان این موضوع ارزششو داره که حال خودتو بد بکنی .

    ارزش تو بیشتر از این چیزاس .قدر خودتو بیشتر بدون .خودتو بیشتر دوست داشته باش .نزار هر چیزی حالتو بد کنه .

    تو که ادعا میکنید اعتماد به نفس خوبی داری باید در عمل نشون بدی .

    چون نگاهم نسبت به قضایا فرق کرده اگه اشتباهی هم مرتکب میشم ورفتارناجالبی ازم سر میزنه سریع به حالت قبل برمیگردم .

    این موضوع وداشتن ایمان وپذیرش تمامی قوانین جهان کمکت می‌کنه تا در مسیر درستی باشی .

    هرچند اشتباه کنی باز بر میگردی .

    خیلی جاها که کم‌ میارم میگم‌خدایا فلان اتفاق دست خودتو میبوسه .

    باید احساسم بهتر بشه وازاون حالت نگرانی یا غم در بیام تا بدونم که تسلیم شدم وخیالم راحت باشه که بقیه ی کارا رو خدا خودش انجام‌میده .

    خودمون از همه بیشتر شناخت به خودمون داریم .

    کلک زدن ممنون ! دروغ گفتن ممنون !

    پیچوندن ممنون ! کلاه سر خودت گذاشتن ممنون !

    کارایی که قبلاً نسبت به خودمون میکردیم وفک میکردیم خب اشکالی نداره کسی متوجه نمیشه .حالا میفهمیم که اصل کاری که خدا وقوانین جهانه ،خوب میفهمن وتو در مقابلشون راه فرار و گریزی نداری .

    پس بهتره تسلیمشون باشی ومسیرتو ادامه بدی .

    به قول معروف بچه ی خوبی باشیو وسرت به کار خودت باشه .

    همون تمرکز کردن روی خودمون و داشته هامون باشه.

    اینکه با هرآنچه که دارم حالم خوب باشه .

    بیشتر سپاسگزار خداوند باشم .اینم نه در کلام بلکه با عمل نشون بدم که سپاسگزار هستم .

    چ زمانی در عمل میتونم نشون بدم ؟وقتی که حالم خوبه . قور نمی‌زنم ناله نمیکنم شکوه وشکایتی ندارم .میپذیرم .به خدا ایمان دارم که پلن بهتری برام‌ میچینه .

    هر کدوم از اینا به ظاهر راحته اما موقع دیدن تضاد ها ومشکلات باید آگاهانه تمرکزتو بزاری روی افکاری درست، و باوری درست ودر نهایت رفتاری وعملکردی درست !

    منم به گفته ی استاد هر چند وقت یکبار که خودمو محک میزنم که ببینم چ تغییراتی داشتم متوجه میشم که به نسبت قبل همیشه بهتر هستم .

    دیگه مثل گذشته توقع زیادی از خودم ندارم که سمت سرزنش کردن خودم برم .

    سعی میکنم رهاتر باشم ولی هرروز روی تغییرات فرکانسیم کار کنم ‌.

    حالا به اینکه چی پیش میاد ، یا چی پیش نمیاد توجه نمیکنم .ینی کنترلی ندارم رو این موضوعات .اصل که احساس خوبه وبودن در مدار درسته ،رو پیش گرفتم وتمرکزمو رو اینا گذاشتم .که میدونم اگه بتونم همین طور خوب پیش برم حتمن اتفاقات قشنگ تری رو تجربه خواهم کرد.

    دیگه نمیگم وااای چرا رابطه ی عاطفی من اینجوریه ؟ نگاه میکنم میبینم که به نسبت 6ماه پیش خیلی بهتر شده ،پس جای شکر داره .

    ویا رابطم با هر فرد دیگه ای ،همین طور !

    ب لحاظ مالی هم همین طور .

    تو بحث سلامتی کسی نیستم که زود وا بدم .اهل دکتر وقرص ودارو هم نیستم .کم پیش میاد بیمار بشم اما وقتی مریض بشم با وجود اینکه کاری نمیزارم رو زمین بمونه وکارای مربوط به خودمو انجام‌میدم ولی یه کم خودمو لوس میکنم که در موردش فک کردم که باید با مراقبت بیشتر فقط از خودم توقع کنم ینی بی هیچ دلیلی نرم سمت احساس بد. وقتی که آدم بیمار هستش ناخودآگاه میزون نبودن جسم نمیزاره احساست خوب باشه اما باید کنترلش کرد وخودت دامن نزنی به احساس بد بیشتری .

    بدونی که فقط نیاز به زمان داری وبا مراقبت روحی و جسمی بیشتر ،زودتر خوب میشی.

    اینجور وقتا شاید تو سپاسگزاری های من، اون احساس خوبه نباشه بنابراین اگه دلی نباشه سپاسی نمیگم .صبر میکنم تا احساسم که خوب شد بعد میگم .ولی باید حواسم باشه که ذهنمو سمت ناخواسته ها نبرم وراجع به اونا حرفی نزنم .

    خلاصه اینکه هیچ بهانه یا توجیهی برای حال بدی خودت نداشته باشی که خداروشکر اینم از تمریناتی هستش که تمرکزمو گذاشتم روش.

    تا انشالله یاد بگیریم در همه حالی ایمانم به خدا کم نشه.ارزشهای درونیم بالا پایین نشه واینکه خودم لذت بیشتری از لحظات زندگیم میبرم .

    در واقع رعایت کردن اصول قوانین منفعتی برای خدا یا کس دیگه نداره .هر چی هست برای خودمه برای لذت بردن لحظات خودم و بودن در شادی بیشتر .بودن درآرامش بیشتر ودر نهایت خوشبختی !

    خدای ما بقدری بزرگ وبخشندس که هر دستور العملی که داده به نفع ما داده .تا زندگی راحت وآسونی داشته باشیم .منتهی اگه ما خلاف اینو میبینم ب خاطر اینه که هنوز درک درستی از این جهان نداریم .

    وقتی استاد عرض میکنن میشود در جاده ای آسان وراحت قدم گذاشت واز زیبایی ها لذت برد .من باور میکنم .

    باور میکنم که ایمان به خدا داشتن ینی بودن در احساس بهتر .

    باور میکنم که همه چیز من متصل به خدای رحمان وبخشندس .خدای قدرتمندی که قادر به انجام هر کاریه !

    به میزانی که باورش میکنم پاسخ دریافت میکنم .

    پس باید تمام تمرکزم روی افکار وباور هام باشه .بدونم که چی دارم خلق میکنم .با هر حرکتم چی دارم به جهان درخاست میدم؟!!

    واقعن خدا رو سپاس میگم که اینجا با شما واستاد عزیزم هستم .

    به یاری خودش وبا کمک استادعزیز وهمت وتلاش واراده ی خودم حتمن به اونچه که میخام میرسم .

    همانطور که هر سالم با سال گذشتم فرق میکنه ومیبینم که رشد کردم حتمن در سالهای بعد رشد بیشتری خواهم داشت ودرک بهتری از قوانین پیدا خواهم کرد.

    از آرامش بیشتر واحساس خوب بیشتری که در زندگیم پیدا کردم متوجه میشم که تغییرات خوبی داشتم.

    استاد جونم عاشقتم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    آزاده گفته:
    مدت عضویت: 2210 روز

    سلام به استاد عباس منش عزیز، مریم جون عشق و دوستای عباس منشی گلم

    استاد بی نهایت سپاس بابت این آگاهی هایی که بی هیچ منتی در اختیار ما میذارین به قول آقای عرشیان فر واقعا نفس شما انقدر حق هست که این همه آدم از جای جای دنیا رو در این سایت دور هم گرد آورده و اینطور عاشقانه همه عاشقتون هستن چون خدای واقعی رو به همه نشون دادین به همه نشون دادین وسعت مهربانی و بخشندگی خدا تا چه حد هست.

    استاد دیشب دوستم خونه من بود و اون لایو شما رو یه لحظه دید و هر دو تامون تو موبایل شروع کردیم به دیدن ولی من چون کاری داشتم نمی تونستم لایو شما رو ببینم دوستم هم بنا به دلایلی نتونست ببینه هی بهم میگفتیم کاش میتونستیم ببینیم و بشنویم این آگاهی هایی که واقعا هیچ جای دنیا نمی تونیم پیدا کنیم. اولش یکم حالم گرفته شد که نتونستم ببینم ولی بعد به خودم گفتم آزاده اگر در مدار این آگاهی ها باشی می بینی غصه نخور و حال خودمو خوب کردم و رفتم دنبال کارهام دوستم رفت سایت آقای عرشیان فر ولی هیچ خبری از فایل نبود و یکم ناراحت بود و افسوس می خورد ولی من به خودم میگفتم بالاخره این آگاهی ها از یه طریقی به من میرسه من لایق دریافت این آگاهی ها هستم تا امروز صبح که اومدم سرکار و دیدم استاد فایل رو سایت گذاشتن و چقدر خوشحال شدم در ضمن این مورد رو هم بگم امروز با حال خیلی عالی از خواب بیدار شدم انقدر آسمون امروز زیبا بود که هی خداروشکر کردم خدایا شکرت من چشمان سالمی دارم که می تونم این آسمون زیبا رو ببینم خدایا شکرت که پاهای سالمی دارم و میتونم زیر این آسمون زیبا پیاده راه برم و از همه مهمتر خدایا سالمم شکرت. بعد دیدم که فایل و صحبت ها در خصوص حال خوب هست گفتم آزاده ببین دیشب خودتو کنترل کردی و درخواستتو به کائنات دادی امروز هم اصلا به خواسته ام که دریافت آگاهی های این فایل بود نچسبیده بودم و از همه مهمتر حالم عالی بود و خدا درخواست منو اجابت کرد خدایا شکرت در این مسیر الهی هستم مسیری که از لحظه لحظه اش لذت میبرم و به خودم میبالم که جاهل و نادان نسبت به خدا نمیمیرم.

    استاد در قسمتی از فایل گفتین افرادی که در زندگیشون شکست خوردن باید این دید داشته باشن که اون شکست کوله باری از تجربه رو براشون داره و میتونن در زندگی آینده شون ازش استفاده کنن استاد به لطف آموزش های شما من برای هیچ چیزی افسوس نمی خورم ولی قبلا اینجوری نبودم و برای هر چیزی مدام مراسم عزاداری و ماتم داشتم ولی الان به قول شما میگم انقدر این تجربه برام ارزشمند که شکست در مقابلش به چشم نمیاد.

    استاد هزاران ازتون تشکر میکنم امیدوارم همگی در کنار هم این مسیر رو تا انتها ادامه بدیم.

    همگی در پناه خدای مهربان و بخشنده موفق باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: