گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2021/12/abasmanesh-15.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2021-12-27 07:33:072024-04-30 02:31:56گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خداشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم
سلام به جناب عرشیانفر
و سلام به تمام دوستان من در این سایت بهشتی
من تا حالا چندین و چند بار این فایل کوتاه ولی بسیار پرارزش و پرمغز و محتوا رو دیدم و از آن نکته برداری هم کردم
بعضی قسمت هایی رو که به نظرم مهمتر است اینجا می نویستم تا جلوی چشم، مکتوب باشد و بهتر بتوان آنها را به یاد آورد
زمانی ما هدایت های خداوند را دریافت میکنیم که بتوانیم احساس خودمان را خوب نگه داریم
وقتی که حالمان بد است فقط شیطان صحبت میکند و ما به هدایت خدا و آگاهای های بالا دسترسی نداریم
برای سایت من و شرکت و دفترمان در ایران مشکلی درست کرده بودند که ظاهرش خیلی وحشتناک بود…. دو سه ساعت من خیلی به هم ریختم بعدش گفتم نه هر اتفاقی بیفتد خیر است و خداوند میخواهد راه جدیدی رو برای ما باز کند حتماً
آن اتفاق به ظاهر بد، تهش چی شد؟ تهش این شد که زندگی من از این رو به آن رو شد
(من: چقدر این درک و این جملات، زیبا و آرامشبخش است. مخصوصاً از زبان استاد عزیزم که الان داریم از آینده به آن موقع نگاه میکنیم و این حرف ها رو تایید میکنم)
شاید یک اتفاق به ظاهر بد باشد، ولی خیره توش، اگر من بتوانم احساسم رو خوب نگه دارم
احساس بد مثل آتش است ولی مشکل اینجاست که ما نمی دانیم احساس بد اینقدر بد است، سم است ، از هر سمی خطرناک تر است
اگر بدانیم که اینقدر خطرناکه حتماً یک راهی برایش پیدا میکنیم
با تغییر نگاه مان با به یاد آوردن اتفاقات ناجالبی که بعداً خیر شده برای ما
یا با آن نگاهی که میگوید هر آنچه مرا نکشد قوی ترم خواهد ساخت
اگر بتوانم احساسم را در این شرایط سخت بهتر کنم، لاجرم – من همیشه روی این کلمه لاجرم تاکید میکنم – اتفاقات خوب می افتد. این قانون خداوند است.
*
وقتی می توانی احساست رو خوب نگه داری حتی در شرایط به ظاهر ناجالب، آنقدر اتفاقات خوب، زیاد برات می افتد که می توانی بگویی اتفاق بدی برام نیفتاده در این سالها
به نام خالق زیبایی ها
روز 151 ام
خدایا شکرت که وارد فصل ششم روزشمار شدیم
خداوند هر لحظه میخواد مارو هدایت کنه حتی توی کوچکترین کارای روزمره مون چند ردز پیش وقتی گلدونا رو آب میدادم یه حسی بهم گفت به این گلدون که خشکه گلش هم آب بده گفتم اینکه خشکه آب نمیخواد چرا باید بهش آب بدم تا امروز که همون گلی که خشک بود و خواستم بندازمش دور که دیدم اون گیاه رونده ای که توی گلدون کناریشه افتاده روی خاک این گلدون ریشه زده توی خاکش
بعد یادم اومد گفتم آره بخاطر همین بود که حسم میگفت آب بهش بده ولی ذهن منطقی من قبول نمیکرد خدا چیزی رو میدونه و میبینه که از درک ما خارجه خدایا شکرت که حواست به همه چیز هست حتی یه گیاه کوچیک
به نام خداوند بخشنده و مهربان
روز 151: سلاااااام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز و دوستان خوبم ایشالا که حالتون عالی باشه و سعادتمند و ثروت کند در دنیا و آخرت باشید ، اگر شهود رو به این معنی بدونیم که خداوند داره مارو هدایت میکنه در مسیر ، زمانی ما هدایت های خداوند رو دریافت میکنیم که تو مدار خودی و احساس خوب باشیم ، شهود تو احساس بد نمیتونه بیاد ، شهود زمانی اتفاق نیفته که قلبت بازه ، اونوقت موقعی که اتفاق جالبی نیفته میگیم الخیر فی ما وقع ، اونوقت مه بتونیم خودمون رو کنترل کنیم حالا خداوند میگه خب قدم بعدی رو اینجوری بدار، هدایته میگه یه کاری انجام بده یه بار دیگه میگم موقعی که حالمون بده دسترسی به آگاهی های بالا نداریم و این باور که هر آنچه مرا نکشد قوی ترم خواهد کرد ، اگر بتونیم با این نگاهه که اگر بتونم تو هر شرایطی احساس خودمو کنترل کنم لاجرم اتفاقات خوب میافتد و در این صورت آنقدر درصد اتفاقات خوب زیاد میشه که میتونی بگی هیچ اتفاق بدی نیافتاده کی میتونیم این کار رو خوب انجام بدیم که بدونیم احساس خوب مساوی اتفاقات خوب و احساس بد مساوی اتفاقات بد و این تمرین میخواهد باید تمرین کنم.
151مین تحول روز من
موضوع فایل:شرایط دریافت هدایت خداوند
اگر شهود بعنوان هدایت خداوند در نظر بگیرید،زمانی میتونیم هدایت خداوند را دریافت کنیم که احساس خوب و عالی داشته باشیم،شهود انرژی درونی هست که فقط با ایمان و با امید و دیدگاه مثبت و سالم و درست و احساس خوب به آن دسترسی داریم،
خداوند در قرآن میگه زمانی نبوده ما به پیامبران وحی کرده باشیم شیطان حضور نداشته باشه در تمام شرایط شیطان آماده بود تا ضربه بزنه اما روح بلند و ملکوتی پیامبران درگیر نجواهای شیطانی نبود و حق هیچگونه اعتراض و اعتصاب و نگرانی و غمگین شدن از شرایط را نداشتن،در حالت خشم شیطان به ما نجوا میده که برو فلان کار کن فلانی رو بزن بکشش یا فلانش کن،اما احساس بد،و باقی ماندن در این احساس همانند سمی هست که ما رو از ادامه شرایط دریافت پیام خداوند و هدایت محروم میکنه،
و هدایت خداوند زمانی رخ میده که قلبت باز باشه قلبت گشاده روی باشه حال و احساست خوب و عالی باشه نگران و استرس و اعتراضی نداشته باشی،خداوند میگه بر ما واجب شده که شمارو هدایت کنیم،دنیا،دنیای فرکانس هست با افسردگی و نگرانی و خشم و عصبانیت هیچگونه دسترسی به آگاهی های بالا نداریم،
منبع انرژی همیشه هست باید باور هدایت شدن از منبع را درک کنی و فقط در حال خوب بودن و احساس خوب داشتن وآرامش میتونی خیر مطلق رو تجربه کنی و مورد هدایت منبع قرار بگیری،کلی اتفاقات ناخوشایند و بلاها اتفاق افتاده که بجای از بین رفتن ما،فقط با احساس درست و خوب میتونیم جایگاه خودمونو ارتقا بدیم،حتی اگر در شرایط ناجالب احساس خوبی داشته باشی،الخیر فی ما وقع،یعنی هر اتفاقی رخ داده خیر هست، اتفاقات وتحولات عالی برات رقم میخوره که میشه زندگی در بهشت توی همین دنیای مادی،تجربه کنیم،
پیام حضرت زینب در اسارت بعداز واقعه کربلا که تمام عزیزانش جلوی چشم نازنین حضرت پر پر شدن اما با حوصله و صبوری و امید و هدایت از منبع الهی میگوید (ما رایت الا جمیلا)که ما چیزی جز زیبایی ندیدیم و رسالت خودشو برای پایدار ماندن واقعه کربلا به سرانجام رساند بقول شاعر کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود،
سپاسگزار خالق بی همتا بخاطر هدایت شدنم از طریق و طرف منبع اصلی انرژی جهان،که همیشه و همه جا هوامو داره و منو تنها به حال خودم حتی هزارم ثانیه ای رها نمیکنه،و شرایط جالب و احساسات عالی رو برام به ارمغان آورده،وممنونم از استاد عزیز بابت دریافت فایل پراز نور و برکت امروز
درود استاد بی همتا و همراهان گرامی
روزایی که در این مدار قرار نگرفته بودم هنگام ناراحتی و اندوه ذهنم واسه آروم شدن منو ترغیب میکرد به مشروب خوردن یا با اینکه سیگاری نیستم دوست داشتم سیگار بکشم یا حتی زنا کنم واسه تخلیه
ولی پس از آشنا شدن و قرار گرفتن در فرکانس استاد هنگام ناراحتی و سردرگمی به سایت و سخنان استاد و کامنت دوستان پناه میبرم وبه آرامش میرسم و هدایت میشم
در گذشته فکر میکردم هر کسی داره با سکس و مشروب و دود سر میکنه در حال خوشگذرانی و عشق و حاله ولی فهمیدم اونا دارن از یه ناراحتی و مشکل فرار میکنن و این باعث نمیشه اون ناراحتی برطرف بشه بلکه بیشتر غرق در مشکلات روحی و جسمی میشن
دیگه کلمات نمیتونه میزان سپاسگذاری و قدرشناسی منو به خدا بیان کنه خدا خودش از دلم خبر داره چقد به بندگیش افتخار میکنم و از اینکه منو هدایت میکنه بینهایت خرسندم و خیلی خوشحالم که عضو این جمع صمیمی و خالص هستم
دوستتون دارم
ردپای روز 151
روز شمار تحول زندگی من
گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا
خدایا می خوام لحظه به لحظه در مدار ارتعاش هدایت های الهی تو باشم
خدایاا کمکم کن تا قلم و نوشتن دستم باشی
صحبت و کلام و گفتار و زبان ام باشی
قدم به قدم حرکت های مسیرم باشی برای آنچه که رسالتش را به عهده گرفته بودم
خدایا نور تابانم باش تا مسیرم به نور و روشنایی و عشق الهی خودت تابان و درخشان درخشنده باشد
خدایا خودت کمکم کن و منو در زمان درست و مناسب جادویی و در مکان درست و مناسب جادویی هدایت کنی تا بهترین همزمانی ها و اتفاق های فوق العاده عالی شگفت انگیز ی را در راستای اهدافی که لایقش هستم هدایت شوم
در واقع ذهن جایگاه شیطان هست و قلب جایگاه خداوند
هر آنچه که مرا نکشد قویترم خواهد کرد
مبحث هادی بودن خداوند و شهود و الهام و نشانه ها و هدایت های الهی آن قطب مثبتی است که در وجودمون نهادینه شده ..
و مبحث ترس و نگرانی و استرس و غم و اندوه و حسرت و حسادت هم آن بُعد و قطب منفی وجود ماست..
هر یک جایگاه مخصوصی در وجودمون دارند ..در واقع ذهن جایگاه شیطان هست و قلب جایگاه خداوند..
فقط بستگی به کنترل ورودی های ذهن مون دارد که کدام قطب رو در وجودمون فعال کنیم و یا در کدام جایگاه آن ورودی ها رو ساکن کنیم ..
گاهی فکر می کنم تنها وسیله و ابزار برای رشد و پیشرفت نکات منفی و مثبت و یا بعبارتی قطب منفی و مثبت خودشان جایگاه شون رو پیدا می کنند و به همان سمت حرکت می کنند .. یعنی مرکز فرماندهی و کنترل و نبض این حرکت ها از طریق ابزاری بنام کنترل ورودی ها و کانون توجه مون است .. یعنی ما فقط از طریق همین کانون توجه می تونیم کنترل زندگی مون رو جهت دهیم.. حالا اگر دوست داری بسمت اون قطب منفی حرکت کنی باید از همون جنس سیگنال بفرستی وآرام آرام به همون سمت هدایت می شوی پس با ابزاری با احساس بد و نامناسب بنام غم و اندوه و ترس و نگرانی و خشم و کینه و عصبانی و حسادت و زشتی ها به احساس نامناسب و بد فرو میروی و آرام آرام همانند آهن ربا بسمت قطب منفی کشیده می شوی و از آنجایی که جهان آینه و بازتاب افکارمون هست از همان جنس افکار وارد تجربه و واقعیت زندگی مان میشود در واقع ملات ساخت و ساز مسایل منفی زندگی مون از همین ابزارها ساخته میشه .. اگر احساس مون بد و نامناسب باشه یعنی داریم بسمت قطب منفی حرکت می کنیم و آن نجواهای ذهنی و گفتگوهای ذهنی که مدام داره توی کله مون وراجی می کنند همان بِعد منفی است که داره نگرانی و ترس و خشم و کینه و غم و اندوه و حسادت و دلشوره و زشتی ها رو برات رونمایی و بزرگ نمایی می کنه که در واقع شیطان و یا قطب منفی جایگاهش در ذهن ما هستش و خیلی هم پُر سر و صداست . و همش شلوغ می کند .
و حالا اگر دوست داشته باشیم بسمت قطب مثبت حرکت کنیم باید با ابزاری بنام کنترل ورودی های مناسب و خوب و کانون توجه بسمت زیبایی ها و خوبی ها و خیر و خوشی ها و شادی ها و مهمتر از همه با آرامش و نکات مثبت مسیر حرکت مون رو جهت بدیم و بعدش آرام آرام بسمت قطب مثبت هدایت می شویم … جایگاه خداوند و یا همون انرژی و یا قطب مثبت در قلب مون هست که خیلی ساکت و صبور هست و مدام ما رو به آرامش دعوت می کنه.. پس اگر آرامش داشتی و احساست خوب بود یعنی قطب نما داره مسیر درست رو نشون میده و نشانه ها هم داره سیگنال خوب می فرسته و باید درک کنیم که دقیقا در مسیر درست و مناسب داریم حرکت می کنیم..
اگر آن الهام و شهود و گفتگوهای قلبی ما احساس مون رو خوب کنه یعنی داریم بسمت قطب مثبت حرکت می کنیم و این الهام و شهود با احساس خوب بمعنای این است که مسیرمون درسته در واقع قطب نمای مسیر درست مون همون احساس خوب هستش و می توانیم اعتماد کنیم .. و با نشانه ها برامون سیگنال مثبت رو زودتر برامون می فرستنده ..
ملا صدرا گفته : خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما بقدر فهم تو کوچک میشود و بقدر نیاز تو فرود می آید و بقدر آرزوی تو گسترده میشود و بقدر ایمان تو کارگشا میشود و به قدر نخ پیرزنان دوزنده باریک میشود و به قدر دل امیدواران گرم میشود .. یتیمان را پدر می شود و مادر و بی برادران را برادر می شود و
ناامیدان را امید میشود
بی پناهان را پناه میشود
گمشدگان را راه میشود
در تاریکی ماندگان را نور میشود
به شرط ایمان و باور
بشویید دستهای خود را ازهر گناه و آلودگی در بازار (منظور همان کنترل ورودی ها و کانون توجه است)
تو چی میخوای؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مشتری میخوای برات مشتری میشه
شغل میخوای برات شغل میشه
همسر میخوای برات همسر میشه
اگر رزاق بودنش رو باور کنیم برایمان رزاق می شود
اگر وهاب بودنش. و باور کنیم برایمان وهاب می شود
اگر ربوبیت و رب و قدرتش رو باور کنیم برایمان قدرت می شود
خداوند هوالاول هوالظاهر و هوالباطن هوالآخر اول و آخر و باطن و ظاهر همه چیز است
همه چیزمیشودهمه کس را ،به شرط پاکی دل وطهارت روح وپرهیز از معامله با ابلیس
خداوند یک اربابیه گردن کلفت
وظیفه ش اینه خواسته هامونو بده»
توباااااااااااورشششششش کن
تو باوررررش کن
ای خالق جهان هستی کمکم کن هدایتم کنی تا برای همه چیزهای خوب و عالی در بهترین ها باشم … چگونه میتوانم از این بهتر و بهتر شوم. و خودم را متعهد به نتیجه ی خوب و عالی پایدار کنم و همانند استادم با نتایجم صحبت کنم ؟ هدایتم کن
خدایاااا تنهافقط و فقط ترا می پرستم و تنها فقط و فقط از تو یاری می جوییم
IN GOD WE TRUST
سلام عر ض ا دب احترام خدمت شما استاد عزیز وهمه هم مدارهای عزیز باید بگم نوشته های شما فوقالعاده عالی آرامش بخش است معلوم میشه شاگرد اول این کلاس هستین و خوب دارین درس پس میدین خیلی ایده گرفتم از این کامنت وکامنتهای قبلی شما امیدوارم از این آگاهیهای در زندگیتون نهایت استفاده راببریدچون خیلی مهمه که از این آگاهیهای نتیجه بگیریم که نیاز به تکرار تکرار تمرین تمرین تا معجزه را ببینیم من خودم از کامنتهای تو سایت فایلهای صوتی باخودم تهیه میکنم و تا میتونم گوش میدم و از خوندن شنیدن این قوانین لذت میبرم ویه جورایی دادم سایت به گفته یکی از دوستان شخم میزنم واقعا اینجا یه دانشگاه عالی عالی برای درک قوانین و از همه مهمتر اجرای این قوانین درزندگی خودمون وگرفتن نتیجه که آثار عالی روی خودم بعد خانواده همکاران و جامعه اطراف دارد و باعث رشد گسترش جهان میشود دراینجا فرصت را غنیمت میشمارم از استاد عبلسمنش خانم شایسته و همه دوستان که این آگاهیهای ناب اعلا که هیچ کجا به این شکل وجودندارد واصلا 95درصدمردم قبول ندارند را آموزش میدن وبه اشتراک میگذارن خیلی آموزنده قابل تامل است
به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
الله نورالسماوات والارض
خداوندا تنها تورا می پرستم وتنها از تو یاری میجویم.
سلام اولا دلیل علاقه قلبی من به استاد همین بیان ساده روان و عملی گفتن حرفاشونه️
ما رأیتُ الّا جمیلاً (بهمعنای «چیزی جز زیبایی ندیدم») جمله مشهور حضرت زینب(س) پس از واقعه عاشورا در پاسخ به عبیدالله بن زیاد است. عبیدالله در مواجهه با اسیران کربلا پس از نسبت دادن واقعه کربلا به خواست خداوند، از حضرت زینب دلیل کار خداوند را پرسید. حضرت زینب(س) در پاسخ به او فرمود: چیزی جز زیبایی ندیدم.
چه زمانی هدایت خداوند را دریافت می کنیم؟
وقتی که مثل حضرت زینب در سخت ترین و بدترین شرایط که 72 تن از عزیزانش جلوش سر بریدن گفت چیزی جز زیبایی ندیدم.
واقعا استاد من هیچ وقت نتونستم مثل حضرت زینب باشم تو ساده ترین اتفاقات مثلا یه مسئله کوچیک که باب میلم نبود انقدر بهم ریختم انقدر بهم ریختم داد بیداد راه انداختم گریه کردم عصبی شدم بهم ریختم .که حد وحدود نداره.
شهود اگر هدایت خداوند باشه و نجوا هدایت شیطان باشه .ما زمانی هدایت خداوند دریافت می کنیم که درارامش مطلق باشیم در فرکانس احساس خوب و توجه بر زیبایی ها باشیم.
وقتی عصبیم وقتی ناراحت افسرده هستیم فقط نجوا شیطان میاد .
بزارید من خودم مثال می زنم .استاد من هرموقع اتفاقی می افته برام انگار کل ذهنم 3 قسمت میشه یه بخش یه مرضیه که فقط می شنوه یه بخش مرضیه وحشی با خوی حیوانی وحشی گری و دائم میگه نمی شود نمی تونی وحشی باش درنده باش حقت بگیر من به سمت کارهای منفی دروغ گوی گریه نالیدن دعوا با خانواده سوق میده واقعا دائم در گوشم میگه .
یه قسمت دیگه ذهنم مرضیه ارام مهربان خوش قلب نگاه مثبت نداره من به ارامش سوق میده .
حالا دائم بین این نجواهایی که مرضیه منفی درونم (شیطان درونم)،و هدایت هایی که از سمت مرضیه مثبت (خداوند درونم ربنای وجودم )می آید .دائم من درحال چرخشم و لحظه ایی جز ساعتی که خوابم این نجوا و هدایت متوقف نمی شوند. بعد من قدیم تشخیص نمی دادم کدام نجوا کدام هدایت هست اما کم کم متوجه شدم کدام نجوا و وسواس خناسه اون که باعث ترس میششه ترس داریم تا ترسها منظورم ترس از گناه ترس از مال حرام نیست منظورم اون ترسی که از بی ایمانی می اید ادم فلج میکنه ادم افسرده می کنه باعث میشه بترسی از حرکت کردن بترسی از پیشرفت بترسی از جلو رفتن این ها همون نجواهاست که حتی سراغ ابراهیم نبی هم می رفت اون سنگ ها به شیطان همون استعاره از سرکوب کردن نجواهاست .
هدایت که می اید تو ارامی تصمیمی که تو بابتش ارامش داری نمی ترسی نگران نمی شی
.و فاصله بین این دوتا انقدر باریک که باید تقوا کنی انقدر کنترل ذهن کنی که غلبه کنی بر نجواهات .
حالا هر ترسی هم بد نیستا مثلا ممکن یه چیز بیاد تو ذهنت بگه برو با یه پسر خانه خلوت خوب این نترسیدن نیست این دقیقا نجوا شیطان در پوشش جدیده . درسته خداوند از ما محافظت می کنه اما عقلم به ما داده ..اما اینکه بترسی از اینکه با یک آقا برای آشنایی مثلا ازدواج در یک مکان عمومی قرار بزاری صحبت کنی و به خاطر ترس هی عقب بندازیش و هردو طرف از هم سرد بشید میشه ترس شیطانی .
خداوند دائم خیر شر ما بهمون الهام میکنه .
من هرموقع تصمیمی بخوام بگیرم که برام خطرناک باشه به شدت کل بدنم به لرزه میفته یخ می زنم اصلا جایی برام خطرناک باشه قبلش بهم الهام قلبی میشع و من از طرف خداوند محافظت میشم .
می خوای ببینی یه تصمیم که گرفتی درسته یا غلط به حست مراجعه کن اگر می ترسیدی اگر غمگین بودی اگر نگران بودی بدون اشتباه و انجامش نده .
ولی اگر با ارامش بودی بدون صدرصد تصمیمت درسته.
مثلا می خوای رابطه جنسی داشته باشی خارج از ازدواج اینجا هم نجوا میاد هم هدایت .
نجوا میگه بابا جوانی یکبار زندگی می کنی چه ایرادی داره حالا مثلا نکنی چی میشه الان همه رابطه دارن حالا نیازت دیگه خدا خودش نیاز بهت داد
اما هدایت میگه نرو سمت اینکار خداوند گفته نکن در راه درست انجام بده نیازت رفع کن
و تو می مونی کدام تصمیم درسته انجام بدم یا ندم
به وضعیت روانت نگاه کن ترسات شروع شدن ترس از حاملگی بدون ازدواج ترس از گرفته شدن فیلمت حین رابطع ترس از اینکه آسیب ببینی ترس از ابروت
کل سیستم بدنت شروع به ترس نگرانی حس بد میکنن اینجا فرق هدایت ونجوا می فهمی .
هرموقع تصمیمی گرفتی حالت خوب بود نگران آینده نبودی بدون تصمیم درست گرفتی در غیر این صورت صدرصد تصمیمت غلطه.
…..
و اینکه سخت ترین کار خوب نگه داشتن حس احساس ادم هست.
من واقعا نمی تونم تو شرایط خیلی سخت خودم مثبت نگه دارم
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
روز151
خدایا شکرت که مرا فرصتی طلایی دادی که در فصل ششم سفر نامه قدم بگذارم و مورد لطف و هدایت پروردگارم قرار بگیرم
خدایا شکرت
برای شهود الهی وقتی پروسه تکامل را بدرستی طی میکنی و هر بار با هر هدایت و اتفاق خوب و حال خوب بیاد بیاوری و بازهم عمل کنی باز هم بیشتر بازهم ادامه دار تر با قدرت پیش بری هر بار شهود الهی را بیشتر متوجه میشویم در هدایت باز میشود و این چشمه فقط میجوشد و وقتی من خودم با این دید نگاه میکنم که خداوند از اون بالا داره منو میبینه ومسیر درست و راههای زیبا رو میبینه و وقتی من قلبم بازه احساس خوب اتفاقات خوب را فقط میبینم و تجربه میکنم
خدایا شکرت که با هر اتفاقی فقط دارم یاد میگیرم که محکم تر بگم الخیر و فی ما وقع
و خدا شاهده اتفاق سرشار از خبر و برکت میشود برایم
خداوند میگه میخواهی میشود
ما بخواهیم مسیر بهشت رو تجربه کنیم هدایت و کمکمون میکنه
بخواهیم راه جهنم راه نادرست را هم انتخاب کنیم بازهم در اون مسیر مارو هدایت و کمک میکنه تا اسفل السافلین میبرمون پایین
خدایا شکرت برای استاد هدایت جاری شده پس برای من هم وقتی عمل کنم میشود
وقتی من واضحتر بشوم وقتی عمل کنم به ایده های خداوند وقتی کنترل ذهن داشته باشم وقتی تفکر الخیر و فی ما وقع در ذهنم باشد همه چی به نفع من میشود
خدایا شکرت که ذره ذره دارم خیر مطلق خداوند را زندگی میکنم و لذت میبرم
وقتی هر بار بخودم یاد آوری کنم که احساس بد مثله سمه مثله آتیشه دست بزنم جرعه ای بنوشم منو میکشه پایین من میسوزم من اتفاقات بدرابیشتر تجربه میکنم
در شرایط خوب که احساس خوب تقلا نمیخواد که احساسمون رو خوب کنیم
مهارت ما باید زمانی پایدارتر باشد که در شرایط سخت هم بتونیم احساس مون رو خوب نگه دارم شرایط سخت همون اتفاقات بظاهر بد است که با تفکر الخیر و فی ما وقع میتونیم همه چی را به نفع خودمان کنیم.
با تغییر زاویه دید که این اتفاق بظاهر بد اومده که من بیشتر خودمو بشناسم ببینم اندازه من نسبت به اون اتفاق چند است
باید جوری هر روز روی خودم کار کنم که هر بار با برخورد به یک مانع اندازه خودم را اون مسئله بزرگتر کنم منم که باید از تضادها بزرگتر باشم و بتونم با اعتماد به نفس بالا حالشون کنم وقتی با دید بهتری به قضیه نگاه کنیم متوجه میشویم که راه حلی وجود دارد و وقتی دنبال راه حل میگردیم خداوند دست بکار میشه و از دل همون موضوع راه حل هم وجود دارد و بهمون در زمان مناسب گفته میشود.
مثل استاد وقتی که سایت رفت رو هوا و ذهنش میخواست نجواها رو شروع کنه
استاد بیخیال شد و رفت سوار چرخ و فلک شد با چه دیدگاهی هر اتفاقی بیوفته الخیر و فی ما وقع است
وقتی ذهنش رو کنترل کرد خداوند به قلبش الهام کرد که تو میخوای بری آمریکا و اون به ذره وابستگی هم که به ایران داری اونم باید از بین بره و خداوند اینگونه به شجاعان پاداش میدهد
الله واکبر
خدایا شکرت برای درک بهترم از قوانین بدون تغییر ت
خدایا شکرت برای ارزشمند دونستن من و انسان آفریدی مرا اشرف مخلوقات
خدایا شکرت که مرا تکه ای ارزشمند از وجود پاک خودت آفریدی
خدایا شکرت که هر لحظه مرا در معرض هدایت خودت قرار داده ای
خدایا شکرت که تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم
تمام اموراتم را به دستان قدرتمند تو سپرده ام
خدایا شکرت که همواره مرا در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردادی
خدایا شکرت که مرا لایق بندگی کردن دانسته ای
خدایا شکرت که همه کاره ام تویی و همه جوره هوامو داری
خدایا شکرت که دیروز در بهترین زمان مناسب مرا هدایت کردی به خانه مادرم
خدایا شکرت برای وجود سلامت عزیزانم
خدایا شکرت برای تمام داشته های زندگی ام
خدایا شکرت برای سلامتی کامل خودم
خدایا شکرت برای این مکان الهی که فقط حرف از عشق است و پاکی
خدایا شکرت برای استاد عزیزم و مریم نازنینم
خدایا شکرت بابت تک تک دوستانم در این مکان معنوی
درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
سلام به استاد عزیزم….
این فایل به عنوان نشانه امروز من آمد دقیقااا حرفهایی بود که نیاز داشتم به شنیدنش…..
یادم نمی آد آخرین کامنتی که نوشتم کی بود…. و آخرین کامنتی که خودم توی فرودین برای قانون سلامتی بود…
بارها بارها استاد گفتن هم کامنت بخونید هم بنویسید طبق معمول تا آدم تجربه نکنه تغییر فرکانس رو متوجه نمیشه…. بگذریم فقط خواستم بگم کامنت خوندن و نوشتن کنار گوش کردن فایل هم به درک آگاهی هایی که از فایل دریافت کردید کمک می کنه،هم کمک می کنه مدار تون فرکانس هاتون باللتر بره….
جمله ای از دوست عزیزم طیبه مرزعه لی در کامنتش منو کشوند که بیام کامنت بنویسم…
“تو ببخش خداوندحتی بیشتر از اون چیزی که بخشیدی بهت داده میشه”
سال 1401 بود که برحسب یه اعتماد که به دوست عزیزی کردم بعداز 5 سال فهمیدم اشتباه کردم و انروز اون دوستی برای همیشه تمام شد اما در وجودم با اینکه من بخشیده بودمش با گذر زمان اما همیشه منو درگیر خودش می کرد چرا اینقدر حماقت کرد همین خود سرزنشی هااا و…. من می گفتم بخشیدمش اما این حرفها نجواهای شیطان چی بود پس گذشت گذشت تا شب تولدم 24 اردیبهشت ماه امسال 1403 متوجه شدم دقیقاااا به همان شکلی که از اعتماد من سواستفاده کرد بود خودش ضربه خورده و آمد برای حلالیت، نتونستم آن شب جوابش بدم تا چندروز پیش 17خرداد ماه داشتم یکی ازجلسات احساس لیاقت گوش می کردم،به دلم شد که برم بهش بگم من بخشیدمت و حلالت کردم ودر عذاب وجدان اینکه آه من بود نباش من خیلی وقت شما رو بخشیدم… خلاصه کلام وقتی پیام هاش می داد از ندامت وپشیمونی نمی تونستم جوابش بدم،از یه طرف دوستش داشتم از یه طرف بلاهایی که آمد بودسرش دلم می سوخت… از یه طرف هم همش حس می کردم احساس ارزشمندیم پیش این آدم که یکی از الگوهای تکرار شونده اش دروغگویی ،ناندیدگرفتم… خودم و اون ناراحتی هایی که کشیدم ناندید گرفتم….
وقتی ازم خواست مجدد دوستی مون پا بگیره،
نتونستم اما شک داشتم بهش بگم....
تا امروز تصمیم گرفتم بهش بگم نمی خوام باهت دوستیم ادامه پیدا کنه همان چیزی که استاد توی فایل الگوهای تکرار شونده واحساس لیاقت می فرمایند که با احترام آدم های سمی رو بزارید کنار… سخت بود اما اینکار کردم بعداز اینکه پیام دادم براش نوشتم ممنون به خاطر خاطرات خوبی که برام ساختی اما من شرایط ادامه دادن دوستیم با شما رو ندارم خداحافظ برای همیشه.
بعد پیام از خودم پرسیدم چی شد که این آدم بعد یکسال نیم برگشت من چه فرکانسی فرستادم سوالی که استاد همیشه میگه از خودتون بپرسید وقتی یه اتفاقی براتون می افته بپرسید از خودتون من چه فرکانسی فرستادم این آدم مجدد برگشت سمت من،
خب متوجه شدم درست من این آدم بخشیدم اما همیشه یادش که می افتادم ناراحت میشدم.
درست من این آدم بخشیدم.اما نبخشیده بودمش به خدا،آدم چیزی که که می بخش به خدااا دیگه چشمش دنبالش نیست….
حالم بعداز پیامی که به این آدم دادم گرفته بود به خاطر دلسوزی که من این آدم با این همه ناراحتی که به من پناه آورد بود تنهاش گذاشتم…..
اما گفتم اونم خدایی داره مگه بنده منه که من مسئول باشم اونم خدای خودش داره
بعد آمدم سایت فایل نشانه منو زدم این فایل آمد کامنت دوستم خوندم که نوشته تو ببخش به خدا خداوند حتی بیشتر از اون چیزی که بخشیدی بهت
داده میشه….و توی اینستا هم یه آیه امد
آیه21 طه وَلَا تَخَفْ ۖ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَىٰ،از چیزی نترس که همه چیز را مثل روز اول برات درست می کنیم.
این آیه حالم خیلی خوب کرد به خاطر اینکه کلی از تصورات منو به خیلی از مسائل اون آدم با کارهاش برگردان همش به خدا می گفتم احساسات خراب شده من چی پس وقتی این آیه رو دیدم حالم خوب کرد…
یا اون اویل یه آیه دیدم که نوشته بود آنچه را که برمن گذشت خدا جبران می کند.
یا سالهایی که را که ملخها خورده اند خداوند به من باز می گرداند… ازکتاب قانون توانگری کاترین پاندر
و آیه از سوره حج اشتباه نکنم خودتان به خدا بسپارید که اون همه کاره شماست….
سلام دوست عزیزم عارفه جان دقیقا منم همین اتفاقات برام افتاد بخشیدن ادمها و دوباره شروع کردن رابطه های سمی و بیشتر ضربه خوردن از طرف مقابل باید با احساس خوب بزاریمشون کگنار سخته اون لحظه ولی باید با این فکر که خاطرات خوبی هم باهم داشتیم و اینکه اون لحظه خودمون خواستیم که باشیم وطرف مقابل مقصر نیست و الانم دوست داشتیم تغییر کنیم و دیگه نیستیم با این فکر از طرف مقابل جدا شیم و من خودم یه ذره کنترلش سخت بود برام و هرچی بودو نبود بهش گفتم بعد پشیمون شدم ولی به هیچ عنوان دیگه برنمیگردم به اون رابطه و همیشه میگم خداوند در بهترین زمان مارو از هم جدا کرده خدایا شکرت و اینکه ادم یادش بیاد اصلا برای چی ازون دوست عزیز جدا شده هیچوقت دیگه برنمیگرده به گذشته من تا جای ممکن کسی رو بلک لیست نمیزنم ولی ببینم کسی باهاش سرد بود و نرفتم دیدنش باز تماس گرفت میزنم بلک لیست تمام ذهنم و اروم میکنم وما حتی به خانواده هم تعهد ندادیم که تا اخر عمر باهاش ون باشیم هرجا حالمون خوبه باید اونجا باشیم به بهترین شکل ممکن ممنون بابت کامنتققشنگتون دوست عزیزم
به نام خداوند مهربان و بخشنده
روز 151
خدایا شکرت بابت تمام نعمت های که به من دادی خدایا شکرت بابت این مسیر زیبا خدایا شکرت
این حرف استاد را من با جان دل می پذیرم هر زمان حالت خوبه باشه هدایت خداوند را دریافت میکنی خدایا شکرت
این قانون ساده چقدر خوبه حال خوب اتفاقات خوب هر زمان حال ما خوبه باشه به خداوند ایمان داشته باشیم خداوند آنان نعمت ها را به می دهد خدایا شکرت
وختی حال ما بد باشه هر چی خوب هم به نظر ما زشت به نظر می رسد
خداوند همیشه به سمت خوبی و نعمت هدایت می کند و شیطان هم به سمت زشتی ها
خدایا شکرت
امروز هم در اتفاقات زیبا برایم افتاد خدایا شکرت
در کمال این که همه چیز زیبا هست خداوند همواره نعمت ها را به سمت من روانه می کند خدایا شکرت
خدایا شکرت بابت درآمد روز افزون
خدایا شکرت بابت هدایت هایت خدایا شکرت