گفتگو با دوستان 51 | شرایط دریافت هدایت خدا - صفحه 17 (به ترتیب امتیاز)

301 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    زمین گفته:
    مدت عضویت: 2669 روز

    به نام خدایی که مرا به آسانی، با عزت به اهدافم می‌رساند.

    کدوم صدا، صدای خداوند است؟

    ذهن مثل یک چراغ، مسافت محدودی رو روشن میکنه اما قلب که دریافت‌کننده شهود هست، مثل یک خورشید بی‌نهایت روشن میکنه، اما اگر من پنجره رو باز کنم و اجازه بدم نور خورشید بیاد بتابه به داخل اتاق.

    اگر به داستان عاشورا و حضرت زینب گوش کنیم، بعد از اون اتفاق ‌‌هاحضرت زینب میگه که: من جز زیبایی چیزی ندیدم!

    خوب شاید اونها ماوراءالطبیعه بودند؟! یا ابر انسان بودند؟ ما چی؟ توی زندگی روزمره من این داستان، یا طرز برخورد حضرت زینب چه تاثیری داره؟ چه چیزی به من یاد میده؟

    پس نیاز داریم به روشی کاربردی یا پرکتیکال، چیزی که من امروز بتونم توی زندگی خودم بکار بگیرم.

    شهود یعنی دریافت هدایت از خدا. وقتی خدا توی قرآن میگه بر ما واجب شده شما را هدایت کنیم، به هر طرفی که بخواهی، بخواهی بری جهنم با قدرت هدایتت می‌کنیم بری به جهنم، بخوای بری به بهشت با قدرت هدایتت می‌کنیم بری به بهشت.

    شهود یعنی دریافت هدایت از خدا. زمانی ما از خدا هدایت دریافت می‌کنیم که بتونیم احساس خودمون رو خوب کنیم. اگر در حال عصبانیت، خشم، ناراحتی و غم باشی اون چیزی که به عنوان شهود می‌شنوی صدای شیطانه،

    خدا میگه: نبوده ما وحی کنیم و شیطان هم نجوا نکنه، اما ما کلام الله رو بالا بردیم.

    و این چیزی نیست که فقط برای پیامبرها اتفاق بیفته، وقتی ما ناراحتیم، عصبی هستیم افکار چرت و پرت توی سرمون پر میشه، حالمون رو بدتر میکنه.

    چه پیامبر باشی، چه آدم معمولی، فقط در صورتی در شرایط دریافت شهود خداوند قرار میگیری که احساست رو یکم خوب کنی. اگر ما اینها رو عملی یاد بگیریم ما هم میتونیم مثل حضرت زینب، ابراهیم و یا هر کس دیگه ای نگاه کنیم و تحت هر شرایطی از زاویه ای نگاه کنیم که کمی حالمون بهتر بشه. بگیم الخیر فی ما وقع اگر اینطوری خودمون رو یکم آروم کنیم، خدا قدم بعدی رو به ما نشون میده. جهان جهانیست بر پایه فرکانس ، اگر ما در فرکانس غم، ترس، خشم، عصبانیت باشیم دسترسی به آگاهی های بالا نداریم.

    حتی زمانی که اتفاق به ظاهر فاجعه‌ای رخ میده، اتفاق بدی رخ میده، مثل زمانی که کسی سعی میکنه حالتو بگیره، نقشه بکشه برات، خرابت کنه، مکر کنه، اذیتت کنه، اگر تو باهوش باشی و بتونی یکمی حالت رو خوب کنی لاجرم خدا جوابت رو میده، هدایتت میکنه و این هدایت یک کار عملی هست که باید انجامش بدی.

    چجوری حالمونو خوب کنیم با باورهایی مثل:

    الخیر فی ما وقع ، هر اتفاقی بیفته برای من خیره

    خدا برای من خیر مطلق می‌خواد ، شاید ظاهرش بد باشه اما من باور دارم خدا همیشه برای من خیر میخواد،

    احساس بد خیلی خطرناکه، مثل سم، از هر سمی خطرناک تره.

    اگر بتونم احساسم رو خوب کنم، لاجرم اتفاقات خوب میفته، این قانون خداوند است.

    احساس خوب = اتفاقات خوب

    احساس بد= اتفاقات بد

    کار ساده ای نیست اما اگر بتونیم یکمی احساسمون رو بهتر کنیم پاداش میگیریم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    Rojina گفته:
    مدت عضویت: 1791 روز

    همیشه مقاومت من با قرآن برای ایم بود که همش میگفتن اونا چقدر بی نظیری چقدر فوق العاده آن… واااای خدای من چقدر همه چی خوبه و بی عیبه و بی نقص و از اینجور حرفا

    یه جورایی مقدس کردن و بت کردن اون شخصیت‌های قرآنی و مریخی فرض کردن اونا

    همین باعث می‌شد من از قرآن بدم بیاد و نرم سمتش

    و از درسای عملی ای که که میتونستم ازش یاد بگیرم استفاده نکنم

    ولی از وقتی استاد شما اومدین و دارین به صورت عملی این آگاهی ها رو توضیح میدین خیلی نگاهم نسبت به این موضوعات قرآنی منطقی تر شده و میگم اتفاقا چقدر خوب بوده!

    در مورد احساس خوب اتفاقات خوب

    من دقیقا دارم همین موضوع رو تجربه میکنم که اصلا ذهن من و دل من ناخودآگاه تمایل واره به سمت احساس خوب حرکت کنه…

    همون اهرم رنج و لذتی که توی حل مسائل گفتین

    من باید دوست داشته باشم و آگاهانه خوم بخوام که احساسم خوب بشه که ذهنم منو هل بده به سمت اعمال و رفتاری که باعث بشه احساسم بهتر بشه،

    برای همین هم هست بچه ها اینقدر کارتون دیدن رو دوست دارن.

    در کل بخوام توضیح بدم روند اینجوریه

    من یهویوردی ای رو میبینم به ذهنم میدم و ذهنیت من در مورد اون موضوع طبق اون باور شکل میگیره،

    وتکرار اون ذهنیت من توسط خودم در ذهنم قالب اون موضوع رو توی ذهنم شکل میده که میشه اهرم رنج و لذت.

    بعد من طبق اون اهرم رفتار میکنم،

    بازخورد هایی که از رفتارهای میگیرم میششه ورودی جدیدی که اون اهرم رو تضعیف یا تقویت میکنه.

    حالا،

    اگه اون نتیجه تضعیف کننده بود که من دوباره باید برگردم ورودی درست رو تکرار ‌کنم.

    اما اگه قدرتمندانه بود، باور من تقویت شده. پس بنابراین میتونم اون رو هم به اون ورودی های قبلی اضافه کنم و پیشرفت کنم.

    و برای اینکهاین سیکل دلخواه توی ذهن من محکم بشه باید هر چند وقت یکبار تکرارش کنم تا توی ذهنم ریشه بگیره و جوونه بزنه و به مرور زمان میوه بده.

    این درکی بود که من از این آگاهی ها داشتم.

    استاد و آقای عرشیانفر خیلی ازتون ممنونم این مصاحبه خیلی به بهتر شدن باورهای من و خصوصا احساس بهترم کمک کرد. من که خیلی دوستش داشتم.

    همیشه خوب باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ماریا اکبری گفته:
    مدت عضویت: 1846 روز

    به نام مهربان پروردگار باسخاوتم

    قانون احساس خوب=اتفاق خوب

    دربرخورد با تضاد اگر بتونم احساسمو از طریق تغییر نگرش ،خوب کنم و باورهای قدرتمند کننده بسازم وپیش برم

    اونوقت در حالت احساس خوب ،آرامش دارم و در آرامش هدایت خدا بهم الهام میشه

    ایمانی که عمل نیاره حرف مفته

    پس هدایت منو به سمت انجام کار عملی سوق میده واین هدایت ممکنه فقط قدم اول رو برات واضح کنه …

    وهمینطور که ادامه میدی مسیر کم کم برات روشن میشه

    اگر اهمیت دراحساس خوب موندن رو درک کنم دیگه از هر راه درست و هرنگرش صحیح یا بیاد آوردن ختم به خیر شدن شرایط سخت گذشته

    میتونم انگیزه ی حرکت به سمت احساس خوب رو بدست بیارم

    واااااااااااااای ماریا کاش باور کنی که اگر احساست خوب باشه لاجرم اتفاقا خوب میوفته

    اگر این لاجرم رو درک کنم آنوقت باتمام توان به سمت احساس خوب پیش میرم،تحت هرشرایطی باتمام توان اینکارو میکنم

    خدایا کمکم کن تا درکش کنم 🤲🤲

    سپاسگزارم از استاد. عزیزم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدن تاخوب زندگی کنیم و کاری کنیم که جهان جای بهتری برای زیستن باشه 💚❤️💚❤️💚❤️💚❤️💚❤️💚

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 625 روز

    به نام خداوند زیبایی ها

    قدم 151

    سلام به دوستان

    چیزی که این روزها با طی تکامل بهش رسیدم و اتفاقاتی که باعث شد برام مثل تمرین باشه خصوصا در این زمان که هستمم اینو بهتر درک میکنم همین توکل کردن و داشتن احساس خود یک روند تکاملی هست و کم کم که مدت زیادی در حال خوب باشیم تثبیت تر میشه

    توکل کردن و سپردن به خودش درست ترین کاره . چرا من این بار رو باید تحمل کردم میسپارم به خودش درستش میکنه . اصلا وظیفه خداست پس بسپریم به خداوند و بریم لذت ببریم

    اتفاقاتی که در این چند روز دارم تجربه میکنم به من این اموزش رو میده که رها باش و هر اتفاقی بیوفته همون خوبست شاید من دلیلش رو ندونم . و مثل قبل بهش وابستگی کمتری دارم و باعث میشه ارام تر باشم و ایده بیاد به ذهنم که چه برخوردی کنم .

    وقتی من نگاهم رو به خودم و پیرامونم عوض میکنم اتفاقات شکل خوب میگیرن .

    این برداشت ها ماست که به اتفاقات رنگ و بو و تعبیر میده

    و میبینم که زمانی که حتا در احساس بد میرم همه چی قاطی میشه و اینو تجربه کردم و سعی میکنم که در حال عصبانیت و ناراحتی تصمیمی نگیرم اما باید بیشتر روی قانون و این موضوعات تفکر کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    خاتون حاجی وند گفته:
    مدت عضویت: 1954 روز

    سلام به همه

    خدا رو شکر واقعا این فایل عالی رو امروز مجدد گوش دادم و چقدر خوب و عالی که این فایل ها روی سایت دوباره غربال میشن و کلی اگاهی جدید و شنیده نشده به دستم میرسه

    به نظرم کل این فایل رو باید روی کاغذ نوشت و بارها و هر روز از روش خوند . ثانیه به ثانیه ش آگاهی فوق العاده داشت

    خدایا شکرت و سپاسگزار از شما استاد عزیزم

    من فکر میکنم توانایی کنترل ذهن همان نشان دادن ایمان در عمله. اونجایی که برای استاد ناخواسته پیش اومد و رفت و تله کابین سواری کرد و به زیبایی ها توجه کرد همان نشان دادن ایمان در عمله

    من هم تجربه مشابه دارم …

    یادمه به یک ناخواسته بزرگ برخورد کردم که هیچ راهی براش نداشتم حالم خیلی بد شد

    اما این جمله استاد توی ذهنم اومد که باید ایمانو در عمل نشون بدی

    من میدونستم که کاری ازم برنمیاد ، حال خرابم نتونس بهم حاکم بشه و یا یه تصمیم نادرست بگیرم و مثل قبل عجولانه واکنش نشون بدم

    واسه همین شرایطو پذیرفتم و گفتم کاری از دستم بر نمیاد و یه کمی مسئله رو رها کردم ، با اینکه فکرم نگران بود رفتم باشگاه، ورزش کردم و باور کردنی نیست که وقتی برگشتم خونه ، اون مشکل کامل حل شد…

    (((واقعا وقتی استاد میگه کافیه یه کم حالتو خوب نگه داری واقعا من هم همونقدر یه کم بهم جواب داد)))

    واسه همین توانایی کنترل ذهن برای من یعنی همان نشان دادن ایمان در عمله .

    وقتی ناخواسته رو ندید بگیرم یعنی ایمانمو به خدا نشون دادم ، این باورو دارم که جایی که توان حل یک مسئله رو ندارم خداوند از طریق بی نهایت دستانش، دست به کار میشه و مشکل منو خیلی زود حل میکنه

    و اگر ناخواسته اومده که منو رشد بده باید این باورو تقویت کنم که چون خدا حامی منه پس با این اتفاق داره ازم حمایت میکنه ((الخیر فی ما وقع))

    دوستتون دارم استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    سحر احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2576 روز

    سلام

    خدایا من هر آنچه دارم از توست

    من تسلیمم. من به هرخیری که از تو برسد فقیرم .

    این فایل تحول شخصی را دیدم .چقد فوق العاده است. از روزی که وارد سایت شدم و با استاد آشنا شدم این قانون احساس خوب اتفاقات خوب را هزاران بار از استاد شنیدم ولی تا این حد درک نکردم. استادمیگویید اگر اتفاق بدی افتاد من بتوانم یک ذره حالم خوب کنم کم کم میتونم به آرامش برسم. چطوری حالم خوب کنم؟ با این باور که خدا خیر مطلق است و هر اتفاق بیفتد به نفع من است. وقتی حالم خوب شود هدایت می آید . اگر من احساسم بد باشد هدایت نمیتونم دریافت کنم چون در مدار پایین هستم.

    پس هر لحظه باید تلاش کنم احساسم خوب کنم چون احساس بد مثل دست در آتیش زدن است.

    خداروشکر بابت اینهمه آگاهی. خداروشکر بابت این استاد بی نظیر.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    علی شهناز گفته:
    مدت عضویت: 1158 روز

    بنام رب بسیار بخشنده و بی نهایت رزاق من

    استاد عزیزم تحسینتون میکنم این کنترل ذهن و توجهتون به احساس خودتون رو که منم درس میگیرم کنترل ذهن و خوب کردن احساستون و معنی کردن الخیرو فی ما وقع در اتفاق دزدیده شدن پیکان دنده آرژانتینی، کنترل احساستون در واقعه فوت فرزندتون و اون نتایج عالی و همچنین کنترل ذهنتون و خوب کردن حستون در قضیه سایتتون و مهاجرت اینا برا من درس داره که به همون اندازه که بتونم به احساسم هر لحظه آگاه باشم خدا با منه به همون اندازه که باور کنم احساس خوب مساوی اتفاقات خوب به احساساتم هر لحظه توجه میکنم

    استاد دارم تمرین میکنم که اینو باور کنم که هر اتفاقی، هر اتفاقی چه کوچیک و چه بزرگ نتیجه فرکانسها و احساسات خودم هست خیلی دوس دارم حتی وقتی چاقو دستمو میبره فکر کنم که به خاطر فرکانس خودم بوده خیلی دوس دارم باور کنم حتی وقتی تو تاکسی کسی کنارم میشینه به خاطر فرکانس خودمه نه شانسی

    در این صورت به لطف خدا هر لحظه تلاش میکنم برا خوب کردن احساسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 909 روز

    به نام خدای مهربان و بخشنده

    خدایی که قدرت مطلقه و تنهایی برای من کافیست به شرطه ایمانم

    سلام به استادان عزیز

    استاد عباس منش واستاد عرشیانفر

    سلام به مریم عزیزو دوستان گلم

    منم واقعا لذت بردم از این فایل عالی که سراسر نکته های ریز داشت

    از شهود و ایمان صحبت کردن خیلی به من انرژی میده

    وقتی اتفاقی می‌افتد که بر وفق مراد ما نیست سعی کنیم آرام باشیم که در آرامش می‌توانیم الهامات و هدایت‌ها رو دریافت کنیم که نتیجه خوبی هم در بر داره و همه بر میگرده به کنترل ذهن کلا زندگی ما بر اساس کنترل ذهنه

    اگر بر مسائل و اتفاقات ناجالب کنترل داشته باشیم و با دید مثبت به اونها نگاه کنیم و بگیم الخیر فی ماالوقع راه رو باز میکنیم تا خداوند دستمان رو بگیره و راه درست رو به ما نشان بده و در آخر می‌بینیم همه چیز به نفع ما شده

    برای منم در زندگی پیش اومده وقتهایی که در مشکلات تونستم خودمو آرام‌نگه دارم بعد میبینم خداوند چقدر قشنگ برام درست کرده که اگه خودم یه ماه تلاش میکردم نمیتونستم به این قشنگی تمومش کنم

    اگه به قدرت خداوند ایمان داریم وقتی مسئله ای برامون پیش میاد دیگه استرس و نگران نیستیم و با خودمون میگیم این حتما یه تضادیه که میخواد من یه قدم برم بالاتر و ظرف وجودم بزرگتر بشه و بسپاریم به خداوند

    من همه کارهامو یاد گرفتم به خداوند مهربان بسپارم و با جسارت تمام و ایمان بالا ازش میخواهم و او هم جواب می‌دهد

    خدایا شکرت سپاسگزارتم

    استاد عزیزم از صبح تو شهر ما داره یه ریز باران رحمت الهی میباره اونم چه بارونی

    و حیاط قشنگ ما مثل پردایس زیبا شده

    آخه تو حیاطمون هم درخت داریم و هم باغچه خوشگل و سرسبز و صدای گنجشکان خیلی انرژی مثبت داره خدابا ممنونتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    میثم شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1771 روز

    به نام رب جهانیان

    سلام به استادان گرانقدر

    سلام به دوستان توحیدی

    روزشمار 151

    شهود یا هدایت الهی

    بلی وقتی ذهنت را کنترل میکنی

    هدایت ها رو دریافت میکنی

    وقتی پیروی میکنی از این هدایت ها لاجرم آسان می شوی برای آسانی ها

    و کارها جوری برایت به راحتی انجام می شود

    که نمیدانم اگر قرار بود خودمان انجامشان دهیم چقدر زمان و انرژی باید میگذاشتیم

    تازه اگر اگر میتوانستیم

    من که باید اقرار کنم که نمیتوانستم اینگونه که خداوند کارها را انجام میدهد انجام دهم.

    و این یعنی توحید

    و این یعنی تسلیم بودن و همان عجز در مقابل خداوند.

    بارها و بارها دیده ام و شنیده ام که فلانی شرایط مالی خرید فلان کالا و یا انجام فلان کار را دارد.

    اما برایش انجام نمی‌شود. و در مقابل کسانی هم بدون داشتن کوچکترین توان مالی و …..

    به راحتی توانسته اند آن کالا را بخرند

    یا آن کسب و کار را شروع کنند.

    و گاها برای خود من هم به هر دو شکل اتفاق افتاده.

    هم با داشتن امکان نتوانستم و هم در جایی بدون داشتن امکان از نظر من به راحتی انجام شده.

    فقط یک تفاوت دارد و آن هم اینکه جاهایی که به راحتی و بدون داشتن امکان از نظر من انجام شده .

    رد پای خداوند به وضوح دیده میشود.

    اما از آنجایی که من انسانم و فراموش کار

    باز هم در مورد موضوعی نگران میشوم

    و در جایی الکی میخوام با اتکا به توانایی و مهارت خودم انجام دهم .

    و غافل از اینکه خداوند به راحتی این کار را برایم انجام میدهد.

    اگر من بخواهم و به خود خداوند واگذار کنم و ایمان داشته باشم که بهترین را برایم انجام میدهد.

    خدایا من به هر خیری که از تو به من برسد فقیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    hanife sepehri گفته:
    مدت عضویت: 1444 روز

    بسم‌الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    خداوندا این فصل از روزشمار تحول زندگی من

    من چند وقتی هست که مشکل تو رابطه عاطفی ام ایجاد شده همین چند وقته به خودم می‌گفتم چرا باید این اتفاق بد برام رخ بدهد .بد جور داشتم چک و لقد می‌خوردم از جذب قربانی شدن ،

    میدونستم دارم بی راهه میرم ،این قانونش نیست که دهن به دهن بشوم و خودم رو ثابت کنم .یا طرف مقابل ام رو از نسبت بد دادن به من باز دارم

    اما هر چی می‌جنگیدم بیشتر ضربه می‌خوردم.

    تو این حال تمام گریه هام رو میریختم وباز ارام میشدم که جلوی تکرار این اتفاق رو بگیرم اما باز قانون فراموش میشد که هر چی در موردش فکر کنم با کسی درد و دل کنم باز تکرارش میکنم .

    بیشتر ناراحتی من این بود که چرا با وجود گوش دادن فایل ها باز هیچ ایده ای به نظرم نمیرسه که پول بسازم واینقدر از همسرم درخواست نکنم .

    اما هیچ ایده ای هنوز هم ندارم میدانم که استاد ناراحت می‌شوند ولی من صد درصد میپذیرم که درست کار نمیکنم.

    خلاصه یک شب رفتم تو سایت همین دهم یا یازدهم بود که فایل به کسی باج نده به چشمم پر رنگ اومد دانلود کردم و چند بار گوش دادم لیلا عزیز خیلی قشنگ صحبت میکردند که تغییرات بسیار جالبی رو برای خودشان ایجاد کردن

    ویک فایل دیگه هم بود که در مورد این بود که روی ادما حساب نکن و همه را ببخششش کینه از دل بیرون کن بابت اینکه بدی های دیگران خودت و همه را ببخش .

    من همسرم را بخشیدم .

    کلی آرام شدم رفتم ساعت دو شب دوش گرفتم. و به خدا گفتم هدایت میخوام اما چون کینه به دل داشتم تا اون لحظه چیزی دریافت نکردم

    همین که بخشیدم .وروی خدا حساب باز کردم خدا هدایتم کرد.و چه قدر عالی دقیقا چیز هایی را شنیدم که باید میشنیدم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: