گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط - صفحه 9

196 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1814 روز

    سلام بر همه عزیزان

    روزشمار185 فصل هفتم

    از همزمانی اول بگم که دارم روی قدم دوم جلسه 4 کار میکنم در مورد ثروت هست یه قسمتش تو اون جلسه شما دقیقا همین جمله رو تکرار کردین که تایم کاری ربطی به تلاش فیزیکی نداره و تایم کاری بیشتر الزاما ثروت و درامد بیشتر بهمراه نمیاره و دقیقا همین فایل هم تکرارش کردین خدایا شکرت همزمانی ها خیلی باعث میشه بیشتر تاکید کنم و انگیزه بگیرم که تو مسیرم یسری موضوعاتی که قطعا خیر هست پیش اومده و ایمان دارم که داره همه چیز و به نفع من و خانوادم تغییر میده و احساس خوبی که ازش گرفتم میتونم بگم فرای توصیفه حالا رخ دربارش میگم وقتی که اتفاق افتاد و همه شرایط و خدا برامون مدیریت کرد بزودی

    نگار عزیز که تلفظ اسمشون شبیه من هست یه جایی احساس کردم اسممو صدا زد استاد حس قشنگی بود (ایموجی چشم قلبی) نگار جون راجع به دوست داشتن بی قید و شرط گفتن فارغ ازینکه چه توانایی ها و یا بقول استاد چقدر امکانات و اموال داری خودت و دوست داشته باش من اینو با دوره عشق و مودت تجربه کردم و هربار دارم روش کار میکنم خیلی خیلی خیلی حس خوبیه گفتم راجع بهش انگار یکی درونته که تو نمیبینیش لمسش نمیکنی ولی عاشقانه دوسش داری و مواظبشی کمتر بهش احساس گناه میدی (چون خیلی پاشنه آشیل هست این مورد) بیشتر حواست بهش هست دوس داری بهترین ها رو همیشه داشته باشه تجربه کنه و دنبال خوشحال کردنشی ندای درونم همینجوری که هستی دوستت دارم

    * ماها هممون یسری ویژگی داریم باید یاد بگیریم هرکسی رو با ویژیگی هایی که داره دوست داشته باشیم

    در مورد این یه تجربه بگم قبلا وقتی یکی از اطرافیان یا دوستان یا حتی اعضای خانواده رفتاری انجام میداد که میرفت رو مخم یا باب میلم نبود اینقدر بهش فکرر میکردم اینقدر بهم میریخت منو که تا جایی که میشد ازش فاصله میگرفتم یعنی همون آشغال ها زیر مبل میریختم اگه دوست یا فامیلی بود که قطع ارتباط اگه اعضای خانواده بود قهر و فاصله های طولانی مدت حالا هر ویژگی ای نه فحش و داد و بیداد و بی احترامی هرچیزی که منو ناراحت میکرد مثلا حالا یه نمونش اینکه چمیدونم باهام نمیومد بیرون یا فلان جا :)))) این ویژگی نیست البته یهو یادم اومد این مورد مثلا اگه برای همه وحشی بود یا بی ادب باید برای من این مورد و حذف میکرد و خب طبق قانونم همچین اتفاقی نمیفتاد

    وقتی اصلاح شد و یاد گرفتم ادما رو بپذیرم و بدونم دلیل حال خوب یا بدم و اتفاقات و شر ایطم اونا نیستن و فقط و فقط خودمم یاد گرفتم تو دوره عزت نفس و دوره عشق مودت اصلا روابطم کن فیکون شد اون حرص و انرژی که میزاشتم و میخوردم بابت تغییر اون ادم اصلا بدون اینکه بخوام انرژی بزارم رفتاری که با بقیه حتی داشتن و با من نداشتن ادمهای سمی که حذف شدن کلن اونایی هم که قبلا رفتارشون طور دیگه ای بود اصلا انگار پوسته عوض کرده بودن نه که اونا تغییری کنن من تغییر کرده بودم و بازتابش و هم میدیدم خدا رو شکر

    یا مثالی که زدن در رابطه با رک بودن یا یسری ویژگی هایی که فارغ از درست غلط بود بودنشون وقتی کسی میپذیره بقیه هم اکی ان باهاش

    من قبلا هم که برای این فایل کامنت گذاشتم گفتم الانم میگم

    پدر من بسیار ادم رکی بود طوری که گاهی رک بودنش از نظر ما یعنی خانواده گاهی حد و مرزها رو رد میکرد حالا ما که خیلی رو مخمون نبود چون پذیرفته بودیم و ناراحتم نمیشدیم ولی یوقتا با خودمون میگفتیم الانه که فلانی بزنه رخ و صورت ددی ما رو بیاره پایین یا الانه که بزنه زیر گریه میگم گهگاهی که این اتفاق میفتاد اگه یچیز خیلی فاجعه ای بود برای لحظاتی سکوت میشد تو جمع اما چند دقیقه بعدش همه چیز به حالت عادی برمیگشت و نه تنها کسی بدش نمیومد و کنار اومده بود با این خصلت بلکه کمتر کسی بود که دوستش نداشته باشه و عجیب محبوب اطرافیان بود این حخصلت حالا یا عادتی یا الگویی یا هرچیزی رو خواهر بزرگترمم داشت و درباره ایشون هم همین اتفاق بود اما برادر من ذاتا اینشکلی نبود ولی از یه جا به بعد خصوصا وقتی که پدرم فوت کرد و خواست نام نیکش و جاودان کنه :)) میخواست تقلیدی باشه از پدرم شاید با ارفاق منو مادر و خواهرام اکی بودیم با این قضیه ولی خشم بقیه رو داشت و بنده خدا نتونست اونجوری محبوب باشه و گاها اطرافیانش خصوصا خانمش خیلی ازین موضوع ناراحت میشد چون که خودش این مدلی نبود و یه پسر اروم و دوست داشتنی میخواست در پوسته خشمگین و رک گو و جدی طور قایم بشه

    یه مثال دیگه یکی از دوستان ما همیشه ازینکه کسی براش تولد بگیره یا روز تولدش و خوشش نمیومد تو جمع باشه و خیلی تو چشم باشه و کسی بهش تبریک بگه چه برسه تولد بگیره و همیشه روز تولدش ببخشید برج زهرمار بود چند سال این اتفاق میفتاد و همیشه هم اینو اعلام میکرد همه فک میکردن داره خودش و لوس میکنه و اینا و هرسال همین بود و یادشون میرفت اما یسری هامون که بهش نزدیکتر بودیم باورش کردیم و فهمیدیم این موضوع رو گفتیم اقا در ست یا غلط دوس نداره دیگه این مدلیه اگه هم بهش تبریک میگفتیم توقع لبخند و ذوق ازش نداشتیم از یه جا بعد و بمرور برای هممون عادی شد و کمتر پیش میومد کسی از دستش ناراحت بشه

    این مثال ها یادم اومد در تایید حرفهای استاد بگم خدا رو شکر بابت یه فایل عالی دیگه خدا رو شکر که شما استاد مایی ازتون بینهایت سپاسگزارم دوستتون دارم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    زهرا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 1489 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام و درود به همه شما خوبان

    به استاد نازنینم و عزیز دلش

    و خانواده صمیمی عباسمنش

    چقدر این فایل پاسخ خواسته ی من بود

    به خدا که کلمه به کلمه ش رو در جواب به من خداوند پاسخ داد

    دقیقا 2 روز بود یعنی 5 شنبه و جمعه که من درگیر یه چالش خانوادگی با خانواده همسرم شدم

    مم هم جز اون دسته از آدم هایی هستم که بسیار رک بودم از بچگی و همه این ویژگی اخلاقی من رو جز جداناپذیر من میدونند

    یادمه زمان دانشجویی آنقدر رک با اساتیدم صحبت می‌کردم که دوستانم به جای من استرس می‌گرفتند به خاطر واکنش استاد

    اما اساتید خیلی راحت و خوب با من برخورد می‌کردند

    در واقع من یک جورهایی که خودم نمیدونستم این ویژگی رو خیلی باهاش اوکی بودم

    اما در مسئله ای که پیش اومد صحبت هایی پیش اومد که باز هم من خیلی رک حرفم رو زدم

    اما چون در اون موقع احساس فرکانسی من خیلی جالب نبود و در واقع با خشم و غضب همراه بود

    حال خودمم بد بود

    و این احساس هی ادامه دار شد تا جایی که همسرم به گفت تو چرا اصلا این حرف زدی

    در واقع یک جورایی همه چیز بر گردن من افتاده بود. و داشتم تقلا میکردم که به همسرم بفهمونم و اونو از خودم راضی نگه دارم و هی براش توضیح میدادم

    مشخصه که این احساس عدم لیاقت و در صلح نبودن با خودم هی داشت اوضاع رو بدتر می‌کرد

    امروز از صبح هی با خودم صحبت می‌کردم

    چرا همچین اتفاقی افتاد رفتار من همیشه همین طور بودم اما چرا همه منو مقصر میدونن

    تا اینکه از خدا هدایت خواستم و وارد سایت شدم بنر سایت که دیدم

    احساس لیاقت بدون قید و شرط

    در صلح بودن با خودمان

    تمام تنم مور مور شد

    و وقتی فایل رو کامل گوش دادم

    تازه متوجه همه چیز شدم

    من این روزها خیلی درگیر حواشی شدم

    در گیر مشکلات زندگی

    و فهمیدم من احساس لیاقت رو به یک سری چیزها گره زدم

    واقعا زنگ بزرگی بود برام

    و اینکه من خودم رو اون قدر کوچیک تصور کرده بودم که میخاستم اون ها بیان مشکل من رو حل کنند با احساس قربانی نشون دادن خودم

    اینکه یک کس دیگه بیاد برای من پادرمیانی کنه

    در مقابل شخص دیگری

    وقتی فایل رو گوش میدادم

    یک کلمه در ذهنم میومد

    شرک

    شرک

    رد پای شرک

    زهرا تو چقدر خودت رو حقیر و کوچک تصور کردی که با جمع کردن اون آدم ها می خواستی احساس ترحم شون رو بخری

    واااای

    حتی فکر کردن بهش حال آدمو بد میکنه

    من این مدت دچار روز مرگی شده بودم و از فضای آگاهی های سایت دور شده بودم

    و این یک زنگ هشدار بود

    به خودم گفتم با این اتفاق که ظاهرش بده اما برای تو الخیر فی ماوقع هست

    تو میتونی دایره روابطت با آدم ها رو مدیریت کنی و آدم ها رو غربال کنی

    و به این فکر نکنی که فلانی نزدیکه منو هر روز میبینه یا این حرفا

    اصول و حد و مرز خودت رو مشخص کن و اصلا نگران نباش که تنها باشی

    تو این تنهایی رو تجربه کردی و ازش نتیجه های خوبی گرفتی

    تو یادگرفتی که توی شرایط تنهایی حال خودت رو خوب کنی

    پس بازم میتونی

    و یک درس بزرگ دیگه اینکه حتی

    دقیقه ای فراموش نکن که به ذهنت باید خوراک خوب بدی درست مثل جسمت

    استاد میخام به خودم در اینجا قول بدم که تمام تمرکزم رو بزارم روی خودم و هر چیزی که باعث میشه من در مدار فرکانسی بالاتری قرار بگیرم بی نهایت سپاس گزارم برای آگاهی هاتون برای اینکه الگوی بی نظیری هستین

    خدایاشکرت

    از نگار عزیزم که با یک حال خوب با اعتماد به نفس عالی با شیوایی صحبت کردن و برای من الگو شدن و این فایل رو به اسم خودشون سیو میکنم تا

    همشه یادم بمونه

    خدایا بی نهایت سپاسگزارم که بنده هاتو دوست داری و درخواست شونو اجابت میکنی

    عاشقتم

    عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    یاسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 1607 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    روز 185 : سلااااام به استاد عزیزم و خانوم شایسته و همه ی دوستان خوبم امیدوارم که حالتون عااالی باشه ، چقدر خوشحال شدم از صحبتای این دوست عزیزمون اونجا که میگه من نشستم و آگهی تبلیغاتی خودم رو بنویسم، میومدم دست آورد های خودمو و خودمو به خاطر اون چیزایی که به دست آورده بودم ارزشمند میدیدم یعنی خود خودمو بدون اون چیزایی که به دست آوردم دوست نداشتم بعد فهمیدم باید همین طوری که هستم خودمو دوست داشته باشم خود واقعیت رو ، من هر روز صبح که از خواب بیدار میشم اولین کاری که میکنم یه گوشه تو تلگرامم جنبه های مثبت خودم رو مینویسم مثه اینکه قد بلندی که دارم ، لبخند زیبایی دارم ، خوش استایل و خوشتیپم، سیستم ایمنی قوی که دارم ، خوب فوتبال بازی میکنم و هر چیزی که اون موقع اول به ذهنم میرسه رو مینویسم و این باعث شده که نه تنها احساس ارزشمندیم رو بیشتر کرده بلکه خیلی دوستانم و افرادی که باشون برخورد میکنم خیلی بیشتر دوسم دارن و آدمای خوب به طورم می‌خورن ، اونبار یکی از پسر داییام رو که خیلی وقت بود ندیده بودمو دیدم و بام روبوسی و احوال پرسی خیلی گرمی کرد و بم گفت یاسین خیلی خوشتیپی و گفتم مرسی قربونت و هر اتفاق اینجوری که نیفته من سریع به خودم دارم میگم که خداوند داره پاسخ میده قانون داره جواب میده و با قدرت بیشتری سعی میکنم بازم به بهترین شکل از قوانین استفاده کنم ، وقتی کسی خودشو دوست داره ، خیلی راحت خودشو میبخشه خیلی راحته خودشو میپذیره و خیلی راحت با بقیه می‌تونه بهترین ارتباط برقرار کند ، عااااشقتونمم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    اعظم گفته:
    مدت عضویت: 898 روز

    سلامی دوباره

    وای من یه کامنت نوشتم و دیدم ای خودااااا چه ستاره های قشنگی دارم و دوسداشتم به خودم تبریک بگم و بگم آفرین بهت اعظم خانم .آفرین بهت که داری سعی خودتو میکنی داری روی خودت کار میکنی داری و داری هر روز قویتر از قبل میشی با تمام تضادها با تمام انجام ندادنها با تمام درو دیوار رفتنها آفرین بهت ..اعظم جانم موفق باشی من میدونم چقدر داری روی خودت کار میکنی چقدر هر روز با خدای خودت حرف میزنی چقدر رابطتت قشنگ شده با خدای خودت .چقدر با خانوادت رابطتت خوب شده . چقدر آرامشت بیشتر شده .و دوسدارم خودم به خودم بگم که تو موفق میشی

    تو لیاقتشو داری چون داری تلاش میکنی چون پا به این دنیا گذاشتی چون خدارو داری همیشه همراهته حتی توی بدترین حالت مواظبت بوده کنارت بوده و عاشقته پس موفق میشی .همین الانشم عالی بودی .کار مورد علاقتو شروع کردی داری با درستی و صداقت و پاکی کارتو انجام میدی اونم با عشق

    خدایا شکرت به خاطر ستاره های قشنگم چقد اعتماد بنفس و انگیزه میده

    خدایا عاشقتم که اینقد حال میدی به بنده هات

    خدا شکرت چونکه بدونه چرتکه حال میدی به همه آدمها

    خدا شکرت واسه تنفس واسه تحول واسه سالم بودن تنم خدا تشکر

    خدارو دوسدارم امتحاناشو دوسدارم

    خودمو دوسدارم حتی اشتباهامو دوسدارم

    شغلمو دوسدارم موزیکو دوسدارم

    یه نردبون گذاشتم به خدا یه بوس دادم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    اعظم گفته:
    مدت عضویت: 898 روز

    سلام سلام من اومدم با کلللللی انرژی و حال خوب

    سلام به روی ماه استادم و مریم جان

    سلام به دوستای توحیدی من

    خدای رو صد هزار مرتبه شکر به خاطر تمام نعمتها و فراوانی هایی که بهمون داده

    چه حس و حال عالی چه مصاحبه قشنگی خداروشکر.من بارها این فایل رو گوش کردم و بارها تحسین کردم این دختر توحیدی و قوی و مستقل رو و الانم دوسدارم با تمام وجودم بهش تبریک بگم و تحسینش کنم امیدوارم همه ما دخترا یه روزی با هم آرامش و قدرت و موفقیت با استاد جانم صحبت کنیم و کلی بهمون افتخار کنه

    خدایا شکرت این چه نعمت بزرگیه که ماها با یه اتفاق کوچیک اینقدررر خوشحال میشیم .من دو روزه توی تمرین ستاره قطبیم مینوشتم که دوسدارم یه دوستی بهم زنگ بزنه و کلی باهم حرفهای قشنگ بزنیم و امروز دوستم بهم زنگ زد یعنی من اسمشو که دیدم روی صفحه گوشیم چشام گرد شد و از خوشحالی همون لحظه گفتم خدایاااا شکرت حالا چی میشه که این اتفاق به ظاهر کوچیک اینقدر حال آدمو خوب می‌کنه جریان اینه که عشقهای من همتون میدونید که بحث زنگ زدن یه دوست نیست که اینو به هر کی بگی میگه وای دختره دیونه شده این دیگه چه اتفاقیه و کلا میگن دختره رد داده

    ولی ما خودمون می‌دونیم جریان چیه خدای من این یعنی قانون داره کار می‌کنه این یعنی آره داره جواب میده یعنی آره اعظم ببین بازم جواب داد بازم خاستی و شد این یعنی تو میخواهی و میشودددد

    وای که این اتفاق چقدررر باورها و شوق و ذوق و انگیزه میده انگار که روی ابرها داری سیر میکنی

    خدای من شکرت به خاطر این حس و حال عالی که با هیچ چیز فیزیکی قابل مقایسه نیست

    فکر کن ما جایی هستیم تو یه فازی هستیم توی دنیایی هستیم که با این اتفاقات میریم اون بالاها و واقعا بقول شاعر .مستم نه از آن دست که میخانه بخواهد

    فقط میتونم هر لحظه از عمق وجودم بگم خدایا شکرت که هستی که می‌شنوی که جواب میدی

    چقدررر زندگی زیبا میشه وقتی که خودتو میسپاری به جریان آب وقتی که سعی میکنی جاری باشی .وای که چه میشود اگر همیشه آدم جاری باشه

    این حس و حال هزار بار تقدیمتون باد دوستان توحیدی من

    عاشقتم استاد جانم

    در پناه خدای نزدیک و بزرگ و وهاب باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مرضیه ایزدی گفته:
    مدت عضویت: 1516 روز

    بنام خدایی که به شدت نزدیک است

    سلام استاد عزیزم

    ممنون بابت این فایل پر از آگاهی

    از نگار عزیزم هم بابت بیان دستاوردهایشان بسیار ممنونم

    اول از همه نگار عزیزم را تحسین می کنم که بسیار با تسلط صحبت کردند و اینکه اصلا در هیچ کدام از قسمت ها دچار اضطراب نشدند و این دلیلش این است که روی عزت نفس خودشون خوب کار کردند و این به من یاد داد که هر لحظه آماده باشم که از دستاوردهام جلوی استاد صحبت کنم بدون این که هیجانزده بشم این حد تسلط بر کلام و صحبت قابل تقدیره

    صحبتهایی که نگار جون کردند نشانه هایی برای من داشت

    من چند روز پیش تولدم بود و یکی از همکاران قدیمم بهم زنگ زد و تبریک گفت و در اثنای صحبتهامون من گفتم که در این دو سال فوق لیسانسم را گرفتم و چون به ایشون نگفته بودم تعجب کرد و کلی تحسین کرد و …

    بعد از مکالمه من خودم احساس کردم که حس خوبی گرفتم بابت این دستاورد و احساس ارزشمند بودن پیدا کردم

    که چه خوب من که با ایشون صحبت کردم هم در کارم پیشرفت کردم هم درس خوندم و … خوب من دقیقا همین احساس ارزشمندی خودمو وصل به اینها و الان انگار خداوند از طریق صحبت نگار جان بعد دو روز بهم نشونه نشان داد که نه عزیزم قرار نبود که حس ارزشمندی خودت را وصل به دستاوردهات بکنی

    جالبه برام که این باورهای غلط یک جورایی انگار در گوشه ای هستند و در عمل و در صحبتها خودشون را نشون می دهند مثلا در دوره احساس لیاقت من روی این باور کار کردم که من بدون قید و شرط ارزشمندم ولی تو این جور مکالمات مچ خودمون را می گیریم که نه هنوز این باور درونی نشده است و باید روی خودمون کار کنیم

    اینکه از درون خودمون را دوست داشته باشیم بدون بزک هایی که به قول نگارجان برای اینکه به خودمون بگیم ارزشمندیم اونها را کسب می کنیم

    چقدر تو همین قسمت اکثرا ایراد داریم در هر محفلی می نشینیم همه دارند می گن چی دارند چی کسب کردند ولی هیچ وقت کسی نمی گه چه تغییر شخصیتی کرده است چقدر داره روی عزت نفسش کار می کنه چقدر داره روی نقاط قوت و نقاط ضعفش کار می کنه چون اکثرا اینو دستاورد نمی دونند دستاورد حتما باید با مقیاسهای جامعه سنجیده بشه

    من هفته پیش که تولدم بود بین دوستانی بودم که وقتی صحبتهاشون را می شنیدم با خودم می گفتم چقدر خوب که من دیگه این موضوعات برام اهمیت ندارد چقدر نگاهم به مسائل زندگی عوض شده اینکه کسی نمی تونه باعث بشه من از محیط کاری بیام بیرون چون باورم اینه که وقتی من تغییر نکنم جهان با مامور کردن آدمها باعث می شه که من از اون محیط بیام بیرون

    اگر تو روابط درست عمل نکنم خداوند اون فرد را مامور می کنه به اینکه به من یاد بدهد که اگر در روابط خودت بیشتر از فرد مقابل دوست نداشته باشی نتیجه خوبی نمی گیری و اون فرد ماموره که درسهای جهان را به من بدهد و به جای متنفر شدن از اون فرد من باید درسهام را بگیرم و تغییر کنم چون اگر تغییر نکنم از طریق یک آدم دیگه دوباره این درسها به من داده می شود

    جالب بود که اون شب می دیدم که صحبتهای دوستانم همه در مورد گله و شکایت از آدمها و از محیط و شرایط بیرونی بود و فقط شاکر خداوند بودم که من چند سال قبل با یک تضاد از شرکتمون اومدم بیرون و از اونجا به بعد شروع کردم به تغییر ولی باز هم برام تضاد از نوع دیگری به وجود آمد و باز شروع کردم به تغییر و اینو فهمیدم که واقعا درسته! تضادها با ما دوستند اومدند به ما درس بدهند تا یاد بگیریم و ورژن بهتری از خودمون را به جهان نشون بدیم چون این جهان جهان ایستا نیست

    اگر تغییر نکنیم وادار به تغییر می شیم و تا تغییر نکنیم در دور تسلسل تضادهای مختلف می مونیم و جهان دست از سر ما بر نمی داره تا تغییر کنیم و یا ما را زیر چرخهای خودش له می کنه چون جهان نیاز به انسانهایی دارد که ایستا نباشند

    استاد دیشب داشتم فایل دیگری از شما گوش می دادم به اسم ابوموسی نباشیم همون خروس شما که پاشو از محدوده امن خودش بیرون نمی زاشت و با ترس هاش زندگی می کرد شاید زنده مونده ولی لذت نبرد و چیزی را تجربه نکرده

    چقدر همزمانی با این فایل داشت و نکته هایی که حتما باید می گرفتم

    چقدر خوشحالم که نگار جان درآمدشون 20 برابر شده و این ثابت می کنه که وقتی روی باورهامون کار کنیم با همون شغل قبلی درآمدمون افزایش پیدا می کنه بدون تغییر ساعت کاری

    مورد بعدی که منو به فکر فرو برد اینکه نگار جون گفتند وقتی به نکته رسیدند که خودشون را دوست ندارند به جای اینکه احساس قربانی بودن پیدا کنند و در ناراحتی بمونند دو روز اینترنتشون را خاموش کردند و رفتند دنبال دلیلش و خودکاوی کردند

    چقدر این نکته برای من درس داشت جایی که استاد می گن بعضی جاها فایل را استپ کنید و برید بنویسید که شما چه درکی دارید چرا شما اینطور عمل نمی کنید دلیل رفتارهاتون را بفهمید

    و نگار جون دو روز زمان گذاشتند بدون اینترنت یعنی بدون هرگونه عامل حواس پرتی و جهان پاسخگو ایشون را هدایت کرد به جواب سوال

    و خودشناسی به جز این نیست که ما دلیل رفتارهامون را بفهمیم که آبشخور این رفتار من چیه؟

    مثلا این که همش می خوام به دیگران مهربونی کنیم بدون هیچ درخواستی و خودمون را آدم مهربونی نشون بدیم ولی بعد از یک مدت می فهمیمم که این اتیکت و کلمه مهربون بودن به ما احساس ارزشمندی می ده برای همینه که حاضریم دو برابر کار کنیم تا این اتیکت را روی خودمون داشته باشیم و دیگران قضاوتمون نکنند که تو چقدر بی احساسی و تو چقدر بی معرفتی

    من خودم این رفتار را در خودم دیدم که همش دوست دارم به دیگران اثبات کنم که مهربونم با گذشتم پر تلاشم وظیفه شناسم …

    ولی از یک زمانی که روی خودم کار کردم خیلی بهتر شدم وقتی انتقاد دیگران را می شنیدم اصلا سعی نمی کردم توضیح بدهم که نه من این نیستم

    بلکه از خودم می پرسیدم که آیا این انتقاد را نسبت به خودت قبول داری اگر آره سعی می کردم تغییر کنم نه توجیه کنم و اگر نه، اهمیت نمی دادم و سعی می کردم که فراموش کنم اون انتقاد را و جواب هم ندهم

    و این خیلی به من کمک کرد البته نیاز به بهبود بیشتری دارم ولی با اینحال در این مورد از خودم کمی راضی هستم و می دونم که تغییر کردم

    وقتی نگار جون از ویژگی های خوبشون گفتند که ایشون انسان شریفی هستند خیلی لذت بردم و یاد فایل استاد افتادم که گفتند سرمایه اصلی شما چیست و استاد در اون فایل گفتند که صادق بودن و انسان درستی بودند سرمایه اصلی است

    یادمه اون روز چقدر سورپرایز شدم که چه خوب پس من چقدر صفات خوب دارم من البته قبلا این باور را داشتم که مثلا از محیط کار می اومدم بیرون یا از تو رابطه ای می اومد م بیرون می گفتم اونا منو از دست دادند و به این باور داشتم چون بسیار مسئولیت پذیر صادق و وفادار هستم

    و این جمله نگار جان دوباره به من یادآوری کرد که باید اینها نشانه ارزشمندی من باشد فارغ از دستاوردهایم

    و اینکه با خصوصیات اخلاقی خودمون راحت باشیم چقدر خوب که توضیحات استاد را که شنیدم دیدم بله من هم در کار خیلی جدی هستم ولی در محیط دوستانه با همکارام عالی ام ولی در فضای کاری جدی می شم شاید خیلیها بهم می گفتند ولی من نمی تونستم تغییر کنم و این خصوصیت خودم را می پسندیدم و این صحبت استاد باعث شد برسم به اینکه من درست رفتار می کردم

    مثلا من دوست ندارم با دیدن فیلمهای بی محتوا وقتم را هدر کنم با چت های بی محتوا احساسم بد می شود

    جالبه با معرفی یکی از دوستان برای بهتر شدن مکالمه زبان انگلیسی یک اپلیکیشن نصب کردم ولی همون روز اول دیگه با خودم گفتم خودت بهتره مسیر بهتری را پیدا کنی چون همه آدمها نیومدند اینجا فقط مکالمه شون را قوی کنند و این باعث آزارم می شد که کسی حرف های بی محتوا می زد

    اینکه نگار جون گفتند کالبدشکافی کردند در خودشون و دلیل جدی بودنشون را فهمیدند و آرام آرام با این خصلت خودشون دوست شدند

    خیلی برام جالب بود که ایشون هر موردی را موشکافانه تحلیل می کردند تا دلیلش را بفهمند و به قول استاد آشغالها را زیر مبل نمی زدند بلکه با بررسی می فهمیدند دلیل رفتارشون چیه و جالبه گفتند آرام آرام با این خصلتم دوست شدم

    چقدر این نکته برای من آموزش داشت که نخواهیم یکهویی رفتارمون عوض بشه و یا نتیجه وارد زندگی مون بشه

    و حرفهای استاد در این مورد هم خیلی جالب بود که بعضی ها با رفتار خودشون اکی هستند و برای همینه که با همون اخلاق تو جامعه روابط خوبی دارند

    من گاهی اوقات می گفتم فلانی را ببین این همه رفتارهای تند داره ولی انگار نه انگار کسی از دستش ناراحت نمی شه ولی دلیلش این بوده که خودش خودش را سرزنش نمی کرده و باهاش اکی بوده

    و جالب بود نگارجون گفتند چون دیگه کسی بهشون می گفت جدی هستی بهشون برنخورد آروم آروم مهربون تر می شدند همون که استاد می گن بحث نکنید وقتی ازتون انتقاد می کنند نخواهید توضیح و توجیه کنید چون همه اینها یعنی مقاومت و توجه

    و جهان چون شما توجه می کنید از همون جنس بیشتر براتون به وجود می یاره

    بنابراین نگار جون وقتی از انتقاد دیگران نرنجید هدایت شد به سمت یک اخلاق بهتر و یا اینکه دیگران دیگه دست روی این خصوصیت ایشون نگذاشتند

    مرحله بعدی اینکه ایشون خواستند ببینند دوست دارند چجور آدمی باشند و چرا اینو دوست دارند و چطور می تونند اینو بسازند

    واقعا عالیه

    یادمه همیشه استاد می گفتند که من هیچ وقت خودمو با کسی مقایسه نمی کنم من برای خودم یک رل مدل ساختم توی رفتار و تمام خصوصیات خودم را با اون رل مادلی که خودم می خوام باشم مقایسه می کنم

    و اینکه نگار جون گفتند دقیقا همراستا با همون صحبت استاد است

    ممنون از خانم شایسته عزیز با این دسته بندی های خوبشون به ما کمک می کنند که محتواها را با موضوعات مربوطه شون دنبال کنیم

    از استاد عزیزم و نگارجان هم تشکر می کنم

    امیدوارم همیشه سلامت و شاد باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 67 رای:
    • -
      حسین باقری گفته:
      مدت عضویت: 2942 روز

      سلام ،خانم ایزدی عزیز

      بسیار عالی فایل رو تحلیل کردید

      موضوع به موضوع صحبت های استاد و نگار خانم کنار هم گذاشتید و نظر خودتون رو هم به همون موضوع اضافه می‌کردید.بسیار استفاده کردم از کامنتتون

      مدتیه جلسه یک و دو عزت نفس رو دارم کار میکنم ،بعد از این همزمانی و شنیدن این گفتگو استاد و نگار خانم خیلی بهتر متوجه ارزشمند بودن خودمون بدون هیچ قید و شرطی شدم و موشکافانه دارم روش کار میکنم

      کامنت شما بهم کمک کرد .ممنونم

      در پناه الله یکتا باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        مرضیه ایزدی گفته:
        مدت عضویت: 1516 روز

        سلام آقای باقری عزیز

        ممنون بابت توجهتون به کامنت من

        خدا را شاکرم که کامنتم به شما کمک کرد

        چقدر خوب که دوره عزت نفس را کار می کنید اینکه گفتید موشکافانه روی حس ارزشمندی بدون قید و شرط کار می کنید خیلی خوشحالم کرد. مطمئنم نتایج عالی در پیش رو دارید.من بیشتر نتایجم با کار کردن روی دوره عزت نفس شروع شد براتون آرزوی موفقیت دارم.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    رضوان یوسفی گفته:
    مدت عضویت: 2226 روز

    بسم الله النور الغفور القریب المجیب الحی القیوم

    سلام بر استاد عزیزم و مریم بانوی زیبا و دوستان توحیدی ام در این سایت الهی و مقدس

    چند وقت بود که در نوت گوشی ام نوشته بودم (نگار گفتگو با دوستان 55) و اصلا علت این کار رو نمیدونستم و جالب اینجاست که حتی نرفتم اون قسمت رو نگاه کنم تا اینکه امروز این قسمت شد قسمت 185 فصل هفتم روز شمار تحول من و اون رو گوش کردم و اولین بار بود اون رو می شنیدم شاید هم شنیده بودم یادم رفته بود. من این روزشمار رو که تا قسمت 75 که روی سایت بود دانلود کرده بودم و به ترتیب گوش می دادم و خلاصه نویسی می کردم. قسمت اول که در مورد چند باور قدرتمند کننده برای رفع احساس گناه و قسمت بعد که ظلم به خود از دیدگاه قرآن بود، و قسمت چشم زخم در قران، تحول عظیمی در باورهای محدود کننده ام در این موارد بود و مرا وارد دنیای جدیدی کرد.

    اول از همه نگار خانم رو تحسین می کنم بخاطر نتایجی که گرفته دو اینکه چیزی که از این قسمت فایل برایم بولد شد احساس ارزشمندی بود و میخوام جریانی که چند روز پیش برایم افتاد رو بگم.

    قبل از اینکه وارد حرفه ی کوتاهی بشم دختر همعروسم نزدیک به یکسال قبل از من شروع کرده بود و علاوه بر دوره ای که در شهرستان خودشون رفته بود دوره یکماهه در اهواز و یک دوره ی بین المللی در تهران رفت و مرتب عکس ار کارهاش میذاشت و من کارهاش رو میدیم می گفتم وای چقدر قشنگ کوتاه می کنه. تا اینکه خودم هم وارد این حرفه شدم و دیگه اون رو دنبال نکردم و حواسم رو بیشتر به کارام دادم ولی پس ذهنم این بود که اون خیلی حرفه ای است. حتی یه روز هم که اومده بودند خونمون و صحبت سر کارتخوان شد و گفتم که کارتخوان آزاد گرفتم که محدودیت تراکنش نداشته باشم اون گفت: من بانکی گرفتم و روزی سی، چهل تا می کشم. و این شد غول در ذهنم که این چقدر مشتری داره و من اینقدر مشتری ندارم تا همین تعطیلی های اربعین گفتم تا این چند روزه مشتری ندارم بهش بگم برم پیشش. ( البته قبلش بهش گفته بودم بیام یه روز پیشش فقط نگاه کنم و فراوانی مشتری رو ببینم که برای منم منطقی بشه این حد از مشتری) بهش زنگ زدم گفت که فردا یه مشتری بیشتر ندارم و نمی ارزه بیایی و شنبه دارم میرم اهواز مدل بزنم و بذار به مدیر سالن بگم و… یکهفته بعدش بهش پیام دادم چی شد؟ جواب داد که سالن که نمی تونی بیایی فقط غیر از اینکه کله مانکن بخری بهت آموزش بدم.و من اصلا بهش نگفته بودم بهم آموزش بده. خلاصه کلا منصرف شدم تا همعروسم کوچیکه اومد خونمون و دیدم موهاش رو کوتاه کرده و مدل باب زده، گفتم کی برات کوتاه کرده؟، از قضا همین دختر همعروسم براش کوتاه کرده بود وقتی اون کوتاهی رو دیدیم، تو دلم گفتم بابا من که از این قشنگ تر و تمیز تر کوتاه می کنم. چرا پیش خودم فکر کردم اون قشنگ تر کوتاه می کنه؟!!!

    بعد رفتم اینستا رو نصب کردم و رفتم کارهاش رو نگاه کردم، بجز دو مدل که در دوره آپدیت است بقیه مدل ها را من خیلی قشنگ تر و شیک تر زدم. یه لحظه از خودم خجالت کشیدم که توانایی و زیبایی کار خودم رو نادیده گرفته بودم و فکر می کردم مرغ همسایه غاز.

    بعد در مورد اینکه گفته بود من روزی سی چهل تا کارت می کشم، فکر کردم و دیدم ای دل غافل این اصلا با واقعیت جور در نمیاد مگه میشه آدم تو 6 ساعت 30 تا کار تحویل بده حتی اگه بخواد یه چتری ساده هم بزنه نمیتونه همه رو تحویل بده. و این حرف بیشتر برای بازار گرمی بود و من بدون فکر قبول کرده بودم و بجای اینکه نتیجه مثبت بده احساس عدم شایستگی بهم داده بود.

    الان وقتی این رو متوجه شدم مصمم شدم که به مدیر سالن که ازم درخواست کرد که بهش کوتاهی یاد بدم با قدرت و اعتماد بنفس کوتاهی آموزش بدم و ارزش کار خودم رو بیشتر بدونم و مسلما نتیجه ای کاملا متفاوت خواهم داشت.

    رضوان جان دوست دارم که اینقدر با استعداد و فوق العاده ای.

    استاد عزیزم تو را سپاس بخاطر آموزش های بی‌نظیر و زندگی بخش تون

    در پناه حق روز به روز همه ی ما توحیدی تر و ثروتمند تر و سعادتمند تر باشیم الهی آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 79 رای:
    • -
      فهیمه زارع گفته:
      مدت عضویت: 2974 روز

      بنام الله

      سلام ودرود‌خداوند به رضوان عزیز دوست خوش ذوق وخوش سلیقه وخلاق خودم

      رضوان جان شما بی نظیر وستودنی هستی عزیزم

      احسنت به شما،چه انرژی گرفتم از کامنتت عزیزم

      مطمئنم که شمادر زمینه کوتاهی به موفقیت های بالایی می رسید چون شما فوق العاده‌ خلاق هستیدومن بی صبرانه منتظرم تا بیای واز نتایج موفقیتهایت در تمام جنبه های زندگی برایمان بنویسی

      خیلی دوست دارم دوست خوش قلب ومهربونم

      روی چون ماهت رو میبوسم

      زندگی ای سراسر عشق ،آرامش ،سلامتی وثروت روز افزون را از خداوند متعال برایت خواستارم

      یاحق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      الهام وابراهیم گفته:
      مدت عضویت: 1528 روز

      سلام به رضوان عزیز

      کامنتت رو خوندن وتحسینتون میکنم

      و مطمنم که به موفقیت های عالی می‌رسی.

      واقعا درسته ماها خودمون رو قبول نداریم…اگه ما به خود باوری برسیم..

      کاملا به صلح با خودمون میرسیم

      یه کامنتی سارا مرادی همت در جواب

      حمیدرضا نوشته لینکس رو میزارم برو هردوتا رو بخونم خیلی بهتر به آدم کمک می‌کنه

      abasmanesh.com

      واقعا ماها توانایی‌های خودمون رو نمی‌بینم و فکر می‌کنیم که کار خاصی انجام ندادیم…

      منتظر خوندن نتایج عالی ت هستم

      عااااشقتممم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    زهرا کاسه ساز گفته:
    مدت عضویت: 1488 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به استاد عزیزم و استادشایسته نازنینم

    این روزها دارم برای چندمن بار روی دوره ی خداگونه احساس لیاقت کارمیکنم تا دروجودم درونیتربشه این حس ارزشمندی که خداوند بدون قیدو شرط در درونم قرار داده فقط من باید پیداش کنم باید باورش کنم این حس ارزشمندی درونیم رو

    این فایل روهم امروزخداوندمهربانم ازطریق دستان بینظیرش روی سایت قرار داد تا بفهمم که کجاها باید بیشتر روی خودم کار کنم دربحث احساس ارزشمندی بی قیدوشرط

    چقدر نگار جان محکم وبااعتمادبه نفس بالا صحبت کرد چقدر لذت بردم از حرف زدنش فارق از همه نتایجش واقعا این اعتماد به نفس این خودارزشمندی درونی خودش بزرگترین دستاورد ونتیجست

    نتایج مالی در راستای حس خودارزشمندی نگار عزیزبه وجود اومده درامد بیست برابر… افرین بهت نگار جان

    تحسینت میکنم دختر قوی و با ایمان که اینقدر خوب تکاملت رو طی کردی خودت رو باورکردی و به خداوند اعتماد کردی مسیرو پیش رفتی تا به نتیجه های عالی رسیدی

    تخسینت میکنم عزیزم

    واقعا مهمترین عامل موفقیت به قول استاد عزیزم عزت نفسه چون عزت نفس خوده توحیده خوده خداست

    وقتی عزت نفس داری یعنی خداروداری چون خودتو دوست داری و خودتو قبول داری بی قیدوشرط این همونیه که خدا ازهمه بنده هاش میخواد:دوست داشتن خودمون

    .باورکردن خودمون

    باورکردن خدای درونمون

    ما ارزشمندیم بی قیدو شرط

    مالایق تمام نعمتها وثروتهای خداوندیم

    ما لایق به این دنیا اومدیم

    هرچی که ارزو داریم داشته باشم همین الان داریم فقط اگه احساس لیاقتش رو درخودمون ایجاد کنیم

    .الهی صدهزارمرتبه شکرت

    استاد سپاسگزارتون هستم تابینهایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
  9. -
    فاطمه سليمى گفته:
    مدت عضویت: 1763 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیز و مریم بانوی شایسته و دوستان نازنینم

    امیدوارم که حالتون عالی و دلتون لبریز از آرامش و نور الهی باشه

    واقعاً خیلی جالبه هم مداری و این قانون که به هر چیز توجه می کنی از جنس همون بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه؛ من چند روزی هست که دارم روی دوره عزت نفس کار می کنم، و هر فایلی که استاد شایسته در این مدت بعنوان روزشمار تحول زندگی من روی سایت قرار میده بیشتر صحبتها درباره عزت نفس و احساس لیاقت و خود ارزشمندی و خودشناسی هست، حتی فایلهای نشانه امروزم هم همینطوره

    چقدر دقیق و درست عمل می کنه این قانون، مثل بقیه قوانین بدون تغییر الهی، و

    من اگر همین یک قانون رو بگیرم و در جهت خواسته های خودم ازش استفاده کنم نتایج خیلی زیادی ازش می گیرم

    من این قانونو درک کردم و پذیرفتم، ولی ایراد کار اونجاست که بعضی وقتها فراموش می کنم، وگرنه نتایجم بزرگتر و بیشتر از الانم میشد

    خدا رو شکر همینکه من هر روز در سایت هستم و فایل گوش میدم و کامنت دوستان رو می خونم و تا اونجایی که میتونم کامنت می نویسم خودش نتیجه کمی نیست و نشون میده که برای خودم و  بهبود شخصیتم ارزش قائلم و قدم بر میدارم

    من سعی و تلاش خودم رو می کنم که هرچی از استاد  یاد گرفتم رو در زندگی خودم اجرا کنم

    احساس می کنم که رفته رفته به صلح درونی بیشتری دارم میرسم و می دونم که در زمینه خودشناسی بیشتر باید کار کنم

    خدا رو شکر که دستمایه حد اقلی از عزت نفس و احساس خود ارزشمندی از ابتدا در وجود من بود و برای خودم احترام قایل بودم برای دیگران هم همینطور،  و با کار کردن دوره احساس لیاقت به درک بهتری رسیدم و پیشرفت کردم،

    دوره عزت نفس رو هم الان دارم کار می کنم

    من برای خودم احترام قائل بودم، برای دیگران هم همینطور،

    و همونجور که در مقاله فایل اومده برخورد دیگران با ما، بازتاب رفتار ما با خودمان است؛

    همه با احترام با من صحبت می کنند، حتی غریبه ها، هر چی فکر می کنم یادم نمیاد کسی بمن بی احترامی کرده باشه

    خیلی تحسین می کنم نگار عزیز رو،هم برای نتایج درخشانش هم برای اینکه اینقدر مسلط و با قدرت صحبت کرد و بخصوص اینکه با دقت و موشکافانه خودش رو واکاوی می کرده و اینکه تفکر همواره یکی از ویژگیهاش بوده

    خیلی لذت بردم و چیز یاد گرفتم از صحبتهای نگار جون، و البته که از توضیحات استاد خیلی بیشتر یاد گرفتم از هر دو سپاسگزارم

    و سپاسگزارم از مریم بانوی شایسته، و دوستان عزیزم

    در پناه خدا شاد و سلامت و کامروا باشید

    سلام استاد عزیز و مریم بانوی شایسته و دوستان نازنینم

    امیدوارم که حالتون عالی و دلتون لبریز از آرامش و نور الهی باشه

    واقعاً خیلی جالبه هم مداری و این قانون که به هر چیز توجه می کنی از جنس همون بیشتر و بیشتر وارد زندگیت میشه؛ من چند روزی هست که دارم روی دوره عزت نفس کار می کنم، و هر فایلی که استاد شایسته در این مدت بعنوان روزشمار تحول زندگی من روی سایت قرار میده بیشتر صحبتها درباره عزت نفس و احساس لیاقت و خود ارزشمندی و خودشناسی هست، حتی فایلهای نشانه امروزم هم همینطوره

    چقدر دقیق و درست عمل می کنه این قانون، مثل بقیه قوانین بدون تغییر الهی

    و من اگر همین یک قانون رو بگیرم و در جهت خواسته های خودم ازش استفاده کنم نتایج خیلی زیادی ازش می گیرم

    من این قانونو درک کردم و پذیرفتم، ولی ایراد کار اونجاست که بعضی وقتها فراموش می کنم، وگرنه نتایجم بزرگتر و بیشتر از الانم میشد

    خدا رو شکر همینکه من هر روز در سایت هستم و فایل گوش میدم و کامنت دوستان رو می خونم و تا اونجایی که میتونم کامنت می نویسم خودش نتیجه کمی نیست و نشون میده که برای خودم و  بهبود شخصیتم ارزش قائلم و قدم بر میدارم

    من سعی و تلاش خودم رو می کنم که هرچی از استاد  یاد گرفتم رو در زندگی خودم اجرا کنم

    احساس می کنم که رفته رفته به صلح درونی بیشتری دارم میرسم و می دونم که در زمینه خودشناسی بیشتر باید کار کنم

    خدا رو شکر که دستمایه حد اقلی از عزت نفس و احساس خود ارزشمندی از ابتدا در وجود من بود، و با کار کردن روی دوره احساس لیاقت به درک بهتری رسیدم و پیشرفت کردم،

    دوره عزت نفس رو هم الان دارم کار می کنم

    من برای خودم احترام قائل بودم، برای دیگران هم همینطور،

    و همونجور که در مقاله فایل اومده برخورد دیگران با ما، بازتاب رفتار ما با خودمان است؛

    همه با احترام با من صحبت می کنند، حتی غریبه ها، هر چی فکر می کنم یادم نمیاد کسی بمن بی احترامی کرده باشه

    خیلی تحسین می کنم نگار عزیز رو،هم برای نتایج درخشانش هم برای اینکه اینقدر مسلط و با قدرت صحبت کرد و بخصوص اینکه با دقت و موشکافانه خودش رو واکاوی می کرده و اینکه تفکر همواره یکی از ویژگیهاش بوده

    خیلی لذت بردم و چیز یاد گرفتم از صحبتهای نگار جون مخصوصاً اونجا که درباره ثروت و بهره مندی هر کس به اندازه لیاقت و شایستگی خودش گفت، و اینکه میخواد بشقاب خودش رو پر کنه و خیلی زیاد از خدا میخواد،و این مطابق با آموزش های استاده که هر چقدر از خدا بیشتر بخواید یعنی اینکه بیشتر باورش دارید قدرت رزاق بودن و وهابیتش رو رو بیشتر باور دارید

    و البته که از توضیحات استاد خیلی بیشتر یاد گرفتم از هر دو سپاسگزارم

    و سپاسگزارم از مریم بانوی شایسته، و دوستان عزیزم

    در پناه خدا شاد و سلامت و کامروا باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 30 رای:
    • -
      محمدرضا روحی گفته:
      مدت عضویت: 1316 روز

      به نام هدایت الله

      با سلام خدمت خواهر عزیزم فاطمه دوست همفرکانسی ارزشمند و فعال سایت

      از شما سپاسگزارم بابت کامنت خوبی که نوشتی چقدر عالی و قابل تحسین هستی و انقدر کامنتت خوب و انرژی عالی به من داد که روزم را با خواندن کامنت شما شروع کردم

      از اینکه با خودت در صلحی و خودت رو بهتر می‌شناسی و در آرامش هستی بسیار خوشحالم این‌ها نشان دهنده این است که قانون رو خوب بلدی و داری خوب اجرا می‌کنی امیدوارم مثل ستاره‌های آسمان بدرخشی و بهترین نتایج‌های خوبی که در جهت خواسته‌هایت هست برسی و ما هم از نتیجه شما خوشحال بشیم

      در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        فاطمه سليمى گفته:
        مدت عضویت: 1763 روز

        سلام و درود به آقا محمد رضای گرامی

        خیلی متشکرم از شما دوست عزیز که کامنتم رو خوندید و پاسخ گذاشتید خوشحال شدم از دیدن نقطه آبی کنار اسمم و هدیه ارزشمندی که بمن دادید

        از تحسینتون هم بسیار ممنونم تحسین شما نشان از روح بزرگ و صفات خوب و زیبای خودتون داره

        من هم بسیار شما رو تحسین می کنم، خدا قوت ماشاء الله در سایت خیلی فعال هستید و مداومت دارید در کامنت گذاشتن من اغلب کامنتهای شما رو می خونم

        خدا رو شکر که عضو این سایت و این خانواده توحیدی هستم

        و خدا رو شکر که دوستان ارزشمندی مانند شما دارم و از دیدگاه های خوب متنوعشون بهره مند میشم

        چقدر این تعاملِ دوطرفه قشنگه و دوسش دارم

        هم از همدیگه یاد می گیریم، و هم به همدیگه کمک می کنیم، و علاوه بر اون مدت بیشتری رو در احساس خوب سپری می کنیم، همه اش سوده و سوده و سود

        از خدا میخوام مسیر زندگیتون پر از موفقیتهای بزرگ و فراوان و مافوق تصور باشه، به همه آرزوهاتون و بسیار بالاتر از اونها برسید و نور توحید و عشق الهی در قلب سلیمتون فروزان باشه

        و سعادتمند در هر دو جهان باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فررانه فلاح گفته:
    مدت عضویت: 1092 روز

    به نام الله مهربانم

    سلام اسنادعزیزم و مریم جان. سلام دوستان خوبم درسایت

    خوشحالم بعداز مدتها کامنت میزارم.. من همچنان درسایت هستم و کامنتها و فایلهای با ارزش استاد رو میببنم و خیلی احساس آرامش دارم.

    استاد من به تازگی از خدا هدایت خواستم و دوره عزت نفس رو خریداری کردم. دیشب جلسه شمار دو که درمورد دوست داشتن خودمون بود رو گوش میدادم و امروز شما هم دوباره صحبت کردی و این هم زمانیها نشون میده که خدا بهم میگه فررانه مسیرت درسته راهتو ادامه بده و آموزشهاروبه خوبی یاد بگیر.

    استاد من دیشب با خودم گفتم که فردا آف هستم و برم توشهر خودم تنها بچرخم کافه برم رستوران و خودم تنها مهمان کنم..

    امروز پاشدم یه مشتری که مربوط به شغل دوممه واسه امشب نوبت خواست..(خوب من چون به تازگی دراین مشغول شدم خب مشتری کم دارم) من یه لحظه وسوسه شدم قبول کنم.. اما… جواب منفی دادم و گذاشتمش یه روز دیگه چون میخواستم سرتعهدم بمونم خودمو دعوت کنم و با خودم تنها خلوتی داشته باشم..

    گفتم اگه خدا امروز مشتری سرراه من قرار داد فرداهای آینده هم قرارمیده.. و این یعنی ایمان به خداوند. عاشقتم استاد با فایلهای ارژشمندتت.. عاشقتم خدا که من رو توی این مسیر قرار دادی.. عاشقتونم دوستان که کامنتهای شما خیلی به من امید و انگیزه بیشتری میده.

    خدایا شکرت.

    درپناه حق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای: