گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/07/abasmanesh-6.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-07-13 08:02:192024-04-30 04:22:17گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آوردشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام
موفق شدن در هر کاری یک سیستم است که این سیستم مثل دانه های زنجیر به هم وصل شده اند و وقتی که اولین زنجیره را اقدام کردی عملی کردی می روی برای دانه بعدی ولی این یک چرخه و یک سیستم هست ولی این سیستم همیشه یک جور نیست وقتی داخل این سیستم می شودی و عملگرا هستیم هر یک زنجیره ای که این زنجیره بزرگ تر میشود و در صورتی که اول فکر میکردیم خیلی سخت است می بینیم که نه اتفاقا خیلی راحت است ولی رفتن و اقدام کردن زنجیره اول سخت بوده است و بعدش دیگه چم و خم موفقیت دستمان می آید و زنجیره را هم بهتر و بهتر و می سازیم و جلو می رویم حالا عده ای هستند که از اول همان اول می خواهند که مثل بافتنی که دانه دانه بافته میشود تا قسمت یقه را ببافیم یا آستین و تنه و غیره یک دفعه راحت بیاید بالا. غافل از اینکه کسی که بافتنی می بافه و از یک زنجیره شروع شده است و همان زنجیره بسط پیدا میکند تا آستین میشه و بالا تنه و …
موفقیت هم همین طور است آهسته آهسته تلاش میکنیم و بعد این تلاشه به جاهایی می رسه که شاید باید زنجیره را کور کنیم و برویم جلوترش را بازتر کنیم مثل حلقه آستین یا شایدم باید کوچکترش کنیم برویم برای قسمت دیگر .
حالا توی این قسمت که دیگر کار یک کم سختر میشه یک سری وا می دهند و می مانند و می گویند نمی شود بابا ماهر کاری می کنیم نتیجه نمی دهد این میشه همان 98 درصد کل دنیا ولی 2 درصد می گویند که نه راهی برایش پیدا میکنیم و می شوند ایلان ماسک و بیل گیتس و رابینز و ….
حالا فرق موفقها و غیر موفقها همین یک قسمت است یک سری جای این خانم باشند قسمت اول که کلاس بچگانه می دهند می گویند من حوصله بچه مچه ندارم حالا فرض کنم که انجامم بدم که چی مثلا چهار تا کلمه boy- gitl- good و … چه اهمیتی داره ول کن بابا ولی یک عده می گویند عیب نداره از این جا شروع میکنم و این جا راه موفقها و ناموفقها با هم جدا میشود نه اینکه فلانی شانس داشته و …. خودش خواسته و ادامه داده یکی نخواسته و ادامه نداده
تمام موفقان دنیا یکسره در حال بررسی هستم یکی همین قسمت است قسمت دیگر آن قسمتی است که جسارت می خواهد این استعاره را دوست یادم داده خدا خیرش بده منم اینجا مینویسم ” هر جا که در زندگیم ترسیدم، باخته ام” جسارت داشته باشیم و بریم دل ترسها به قول دوستم گفت ببین آینا اگر درخته میوه هم نده آخرش سایه که داره می ره زیر سایه اش می نشینی برو و اصلا متوقف نشو.
وقتی اسم تلاش را لذت می گوییم همین قسمتهاست که تو جسارته را به خرج دادی و موهبتها هم می آید یعنی جهان به توپاسخ می دهد یعنیاز تو حرکت از من برکت مفهوم تلاش را من از بچگی خیلی دوست داشتم و همیشه این کلمه برایم خیلی اهمیت دارد و معنی بدی هم نمی دهد .
یکی دیگر از عوامل مهم موفقیت این را میدانم که سرت توی کار خودت باشه یعنی اسمش را بزاریم تمرکز می خواهد فلانی دروغ بگه نه خرافاتی است نیست به ما ربط نداره سرم پایین باشه وفقط روی برنامه های خودم کار کنم.
just do it now
به نام خداوند بخشنده و مهربان ، خداوندی که بهترین رفیق است
اول از همه تشکر میکنم از استاد و خانم شایسته عزیز بایت این تحولی که در گفتگو با دوستان دادند و در این قسمت ایده گفتگوی حضوری را با یکی از بهترین ها که آزاده خانم طیبی است پیاده سازی کردند 🌸🙏
چقدر این فایل که فقط گوشه ای از این مصاحبه دونفره بود درس داشت برای من😍
اول از همه تحسین میکنم آزاده خانم را بابت متفاوت بودنشان از اکثریت جامعه
منم همیشه با خودم میگم و معیارم هم قرآنه که راهی که اکثر مردم بروند برای من ملاک نیست بلکه مهم برای من نگاه صحیح و الهی است زیرا که قرآن هم میگه که
أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُونَ
میگه بیشتر آن ها تعقل و اندیشه نمیکنند
و در مقابل میگه
قَلِیلًا مَا تَذَکَّرُونَ
میگه عده کمی فقط پند میگیرند و متذکر میشوند
کلا این تقابل اکثریت و اقلیت در قرآن جالبه برای من و به نوعی معمولا تلاش میکنم ببینم اکثریت چجوری فکر میکنن تا بیام ضد اون نوع تفکر فکر کنم تا نتیجه ام متفاوت باشد.
حالا یه جمله معروف هست که میگه:
اگر میخواهی مثل ۹۹ درصد مردم زندگی نکنی باید مثل آنها فکر و باور و رفتار نکنی
آره دیگه ، هدایت خداوند که همون بهترین رفیق آزاده خانم و همه ماست از این واضح تر؟
ایشان در روزگاری که تفکر اکثریت این بود که دختر نباید کار کنه و اصلا چه لزومی داره که دختری که قراره بره خونه شوهر و همسرش کار کنه و خرج زندگی را بده، بره سر کار و کار کنه؟ با خودش فکر میکنه که
اصلا کی گفته که دختر نباید کار کنه؟مگر خدا گفته و این کار را حرام کرده؟ و…
خلاصه با همین سوالات سعی میکنه متفاوت فکر کنه و وقتی خداوند این چنین جسارتی را در وجود ایشان میبینه و اون فرکانس خالص این فکر را دریافت میکنه ، مهر تاییدی میزنه بر افکار ایشان و بهشون الهام میکنه که آره ، تو درست میگی ، من تو رو خلق کردم که به جاهای والایی برسی ، من تو رو خلق نکردم که ساده بمیری ، من تو رو خلق کردم که جوری زندگی کنی که مثل ابراهیم نبی لسان صدق فی الآخرین باشی و…
و بعد از چنین مهر تاییدی از خدا در قبال این نوع تفکر هدایت های بیشتری از سمت رب العالمین هویدا میشود و….😍
دومین مطلبی که میخوام بگم که در چند خط بالاتر اشاره کردم بحث جسارت و شجاعت است
اصلا حس عجیبی هست و درونم داره اینو فریاد میزنه که
خدا بنده های شجاعش را خییییلی دوست داره
شجاع بودن یعنی چی؟
به نظرم یعنی همون ایمان به غیب داشتن ، یعنی تو نتیجه نهایی را ندیدی ولی طبق هدایت الله یکتا حرکت میکنی ،
دقیقا مثل موسی که وقتی دید لشکر فرعون به دنبالشون هستن از خدا هدایت خواست و خدا بهش گفت: اگر به من ایمان داری حرکت کن به سمت دریا😁
اگر موسی ترسو بود اون لحظه پاهاش میلرزید و میگفت : خدایا شوخیت گرفته؟ راه دیگه ای سراغ نداشتی؟ ولی به خالقش اعتماد داشت و شجاعانه حرکت کرد و در طی این مسیر در برابر نجواهای شیطان ذهنش و نجواهای اصحابش که وقتی دیدند جلویشان دریا است و پشت سرشان لشکر بی شمار فرعون به موسی گفتند : تو بیچاره مان کردی و الان همه قتل عام میشیم ، فقط با خودش تکرار کرد که
قالَ کَلّا إِنَّ مَعِیَ رَبّی سَیَهدینِ
گفت هرگز چنین نیست که شما میگویید بلکه قطعا خدا همراه من است و هدایتم خواهد کرد
وای چه شجاعت و ایمانی نشان داد به خدا😍 و در نتیجه این شجاعت بود که هدایت بعدی رسید که عصایت را بزن به دریا و….
آره اینجوریاس ، اصلا وقتی بنده ای اینگونه ایمانش را به خدا نشان میده احساس میکنم خدا به فرشته ها و جهان و کائناتش میگه
ببینید این بنده من چجوری به من تکیه کرده و من را و فقط من را مایه دلگرمی خودش قرار داده ، قسم به عزت و جلالم او را سربلند میکنم
البته زدن این حرفا آسونه ، منتها در عملگرا بودن هست که ثابت میشه چقدر راست میگفتیم و این هم نیاز به تکامل داره که روز بروز پیشرفت کنیم
و این چیزی بود که در حرفای آزاده خانم دیدم با اون سن و سال با وجود اینکه خانم بودن و مدرک لیسانس زبان هم نداشتن با جسارت و شجاعت بلند شدن رفتن آموزشگاه زبان و تست آموزگاری دادند و….
حالا به عنوان آموزگار قبول شدند ، خب آزاده خانم یه کلاس راحت تر انتخاب کنید چون شما هنوز تجربه کلاس داری ندارین و حتی سنتون هم کمه ، چرا پیشنهاد سخت ترین کلاس را دادین تا به شما بدهند؟ اصلا منطقی نیست آخه ، خب جواب واضحه که ، بهترین رفیقم داره میگه و من میگم چشم😁
و جالبیش اینجاست که کنترل ذهن خوبی هم داشتند که وقتی که نجواهای ذهنشان بعد از عهده دار شدن کلاس بچه کوچیکای سه تا پنج ساله میگفت : اینا خوب یادنگرفتند و احتمال اخراج شدنتون هست و… ، که ایشان با خودشون گفتند:اشکالی نداره که ، اینم یه تجربه است و اگر نشد میرم یه آموزشگاه دیگه و اینجوری خودشان را آرام کردند و اتفاقا نتیجه برعکس بود که نه تنها اخراج نشدن بلکه تشویق هم شدند😍😁
خلاصه درس زیاده ، نمیدونم چرا اینجوری نوشتم ، از موسی نوشتم و چقدر اصل داستانش شبیه شما بودآزاده خانم ولی خب از لحاظ تکاملی داستان موسی جلوتر از شما بود که دلیلشم معلومه ، چون این کار شما به مانند گذاشتن قدمتان بروی پله اول جهت شروع بود و موسی هم به مانند شما از روز اول هدایتش قدم های هدایتی کوچیکی برداشته بود که همینجور بزرگ و بزرگتر شده بود که رسیده بود به داستان شکافتن دریا و مطمئنم که در ادامه داستانتان قدم هایی به بزرگی موسی نیز برداشته اید
آگاهی های این فایل زیاد بود
از احساس لیاقت و خودباوری و اعتماد به نفس
از دنبال پول نبودن و بدنبال تولید ارزش کردن
از عشق به کار
و…
من هم گوشه ای از آگاهی های اینفایل را ثبت کردم تا درسی باشد برای خودم و دوستان نازنینم در این جمع الهی و توحیدی
در پایان دعا میکنم که
ای خدای هدایتگر ما گوش قلب را برای شنیدن راهنمایی هایت جلا ببخش تا ندای تو را بشنویم و ما را آنگونه تربیت کن که عمل کننده به هدایتهایت باشیم🤲🤲❤❤
استاد نازنین و خانم شایسته بزرگواز و آزاده خانم بزرگوار و همه عواملی که باعث تولید این محتوا شدید ، از همه شما سپاسگزارم و سعادت دنیا و آخرت را برای شما آرزومندم🙏🌸🌺
به نام خداوند بخشنده و مهربان🌹
.
سلام به استاد عباس منش عزیزم و خانم شایسته مهربانم😍
.
استاد دمت گرمممممم
اصلا من میخوام همین الان از تمام بچه های سایت و خودم که بلند شیم و برای وجودت و این کار فوق العاده و مصاحبه ای که قبلا گفته بودی و الان اجراش کردی
دست بزنیم و تشویق کنیم
بچه ها همگییی یه دست مرتب😍👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏👏
.
این تشویق، چاپلوسی نیس، بلکه کاریه که باید برای کسی که اینقدر عالی داره جلو میره و به عنوان یک مصاحبه گر و در نقش مجری سوالات زیبا میپرسه و بعد میاد تک تک حرفا رو تحلیل میکنه،
آفرین استاد آفریننن👏👏😍👌
.
یعنی من همیشه دنبال همچین مصاحبه ای بودم،
عالی بود👌👌
.
.
خدارو صدهزار مرتبه شکرش، از این همه هدایت زیبا و لطفی که درهر لحظه بهم داره،
اصلاا اشکمم در میاددد😭😢
حساب کنید آخه
صبح منو بیدار میکنه با کلی از پیام هایی که بچه ها در پی کامنت فایل ((حاضری برای هدفت چه چیزی قربانی کنی؟))
abasmanesh.com
که نوشته بودم سوپرایز میکنه و میگه بخونشون و از تک تک کامنت بچه ها اشکمو در میاره و اشتیاق و انرژی رو در من استارت میزنه برای یه روز عالی👌😍
بعد که خواستم بلند شم از رختخوابم، بهم گفت کجا میری میلاددد؟!
وایسا کارت دارم
برو
سایت رو یه رِفرِش کن ببین چی برات دارم😢😭
.
یعنی آخه زیباتر ازین هدیه و توجه خدا به بنده اش
اﷲ اکبر
اﷲ اکبر
اﷲ اکبر
.
نمیدونم واقعا چی بگممممم
.
چقد ازین گفتگو لذت بردممم 👌👌
عالی بود👌👌
فوق العاده بود👌👌
.
بچه ها تک تک فایل های استاد رو ببینیم
یه چیز ثابته
(توحید+ایمان + عمل صالح)
رکن اصلی زندگی و زندگانی🤞❤
.
آخه مگه میشه شرک داشته باشی و قدم برداری؟
آخه مگه میشه با خدا رفیق نباشی و قدم برداری؟
آخه مگه میشه شجاعت نداشته باشی و قدم برداری؟
آخه مگه میشه ایمان عملی نداشته باشی و قدم برداری؟
آخه مگه میشه اعتماد نداشته باشی به هدایت و وقتی از راه و مسیر زندگی خبر نداری و قدم برداری؟
پاسخ چیه؟؟؟
نه
نه
نه
نمیشههه
اگه اینا نباشه نمیشههه
.
بچه ها هر کدوم از ما آدما
باید حرکت کنیم🤞
باید ایمان داشته باشیم🤞
باید مردونگیمون رو به جهان ثابت کنیم🤞
بایید این یک بایده🤞🤞🤞
.
چرا فرار میکنیم؟؟
چراااا میترسیمم؟
چرااا؟؟
با اینکه میدونیمممم این کار عملی به عهده منههههه انجامش نمیدیممم؟؟
به نظر من،
من فکر میکنم ما نباید به فکر ثروتمند شدن باشیممم بلکه باید به فکر اجرای توحید عملی باشیممم و قدم برداریم
قدم🐾
قدم🐾
قدم🐾
و
پاداش کسی که قدم بر میداره
اصلا طبیعیه که ثروتمند بشه 🤞
اصلا طبیعیه که جهان الگو بهش نشون بده باورش بشه🤞
اصلا طبیعیه که باورهاش تغییر کنه🤞
.
متاسفانه ما در یک سرابی گیر میکنیم بعضی وقتا فقط میگیم ثروت ثروت ثروت
پول پول پول
.
اقا اوکی
تو ثروت میخوای
چیکار داری میکنی برا جهان؟؟
چه ارزشی؟؟
چه کار مفیدی؟
.
توی قران اگه بیاندیشیم میبینیم که هرکدام از شخصیت های قرانی
اصلا به فکر ثروت نبودن
بلکه به فکر توحید عملی بودن و قدم برداشتن و ثروت پاداش طبیعی بوده
چرا ما قدم هامونو از ثروت جدا میکنیم
و
همیشه شعار میدیم
نه ذهن ثروت مند
ذهن ثروتمند
نه بلکه، اینه که
اصلاا
تو چه عملی انجام داری میدی و چی داری اضافه میکنی به خودت و جهان👌
.
اصلا این فایل
خودش تمام قدم برداشتن ها و قدم برنداشتن ها رو زیر سوال میبره و تایید قانونه و
یک مثال واقعی هستش برای دوره روانشناسی ثروت یک بخصوص جلسه ۲۰ تا ۲۲
“احساس لیاقت”
و قدم برداشتن ها.
ما واقعاا خیلی مواقع کج فهمی های غلطی داریم از خیلی مسائلات و خودمون رو علامه دهر میدونیم ولی خالی و خالی هستیم.
.
.
دیروز داشتم توی کوچه ها محل کارم قدم میزدم و خونه ها رو میدیدم و
با خودم میگفتم و به ذهنم نشون میدادم که ببین این همه ملک هستش که هر کدام یک مالک داره و یا یک مالک صاحب چند تا ازین ملک ها هستش
این چند تا حرف داره؛
اولا، ثروت و فراوانی اونقدر زیاده مازاد همه🤞
دوما، تا چیزی به جهان اضافه نکنی جهان چیزی بهت نمیده🤞
سوما، اون کسی که کار عملی انجام میده این پاداش طبیعی هستش که به خانه و ماشین و هرچند تا بخواد برسه اصلااا چیز بزرگی نیس🤞
چهارما، تا سازنده ملک نیاد خونه رو نسازه و به گسترش جهان کمک نکنه که ملک ساخته نمیشه و کسی بهاشو نمیپردازه 🤞
و….
.
.
واقعاا
یبار از خودمون بپرسیم محمد (ص) دنبال ثروت بود؟؟
یبار از خودمون بپرسیم سلیمان نبی دنبال ثروت بود؟؟
یبار از خودمون بپرسیم داوود دنبال جایگاه و مقام و ثروت بود؟؟
یبار از خودمون بپرسیم یوسف پیامبر دنبال ثروت بود؟؟
یبار از خودمون بپرسیم ایلان ماسک دنبال ثروت بود؟؟
یبار از خودمون بپرسیم بیل گیتس دنبال ثروت بود؟؟
یبار از خودمون بپرسیم عباسمنش دنبال ثروت بود؟؟
یبار از خودمون بپرسیم….
.
.
میبینم نههه
بلکه دنبال گسترش جهان بودن و خدمت کردننن
پس چرااا ما صبح و شبمون فقط شده
پول پول پول
ثروت ثروت ثروت
اخه یعنی چی واقعاا.
.
این حرفایی که دارم میزنم مخاطبش اول اول اول خودمم بعد هرکسی که داره میخونه👌
.
یکبار بیاییم برای همیشه این قضیه رو در ذهن درست کنیمم
.
متاسفانه ما گیر میکنیم توی این قضیه
میگیم که خب،
استاد عباس منش گفته همه چی ذهنه و باور
بذار ذهن تغییر کنه و ببینم ایده چیه؟
هدایت چیه؟
بعد.
عه آخه یعنی چی این تفکر کورکورانه…
بلند شووو
بلند شوووو
کار کن
حرکت کن
یاد بگیر
ذهن در مسیر با دیدن الگو ها درست میشههه و تغییر میکنهههه باورش!
تا تو حرکت نکنی که جهان این آدما رو بهت نشون نمیده که
،
متاسفانه من فکر میکنم
بزرگترین چیزی که باعث عدم حرکت ما میشه
جایگاه اهرم رنج و لذت در مورد کار هستش
،
چون اکثر ما توی خانواده هایی بزرگ شدیم
پدرمون و مادرمون
برای بدست آوردن پول، دستای پینه زدنشون رو نشونمون دادن
برای بدست آوردن پول، پاهای ترک خورده رو نشونمون دادن
برای بدست آوردن پول، چهره شکستشون رو نشونمون دادن
برای بدست آوردن پول، خستگی رو نشونمون دادن
.
توی ذهن ما رفته که پول مساوی کار سختی زیاد
و
الان اکثر ما بچه هایی که توی سایت هستیم همش میگیم ذهن ذهن ذهن و وایسادیم و حرکت نمیکنیم👌
.
بعد نکته ریز و جالبش میدونید چیه؟
اینکه که آدمایی که اصلا قضیه ذهن و باور رو نمیدونن و قبول ندارن دارن کار عملی میکننن و همین دوستان خودمونم هستن و کنارمون هستن
و در دراز مدت که نگاه میکنییم
میبینم که منی که این همه ذهن و خدا خدا میکردم هیچی ندارم و افسرده شدم
ولی
اون کسی قانون اینا رو نمیدونسته بعد چند سال اوضاعش بهتر از منه
فقط به دلیل اینکه
جسارت قدم برداشتن و شجاعت رو داشته👌👌
و جهان هم با نشون دادن الگو ها بهش نشون داده و باورش رو تغییر داده.
بچه ها اینه اصل داستان،
بیاییم جور دیگه ای نگاه کنیم و کج فهمی های خودمون رو به تقصیر خدا، قانون، عباس منش، دولت ، کشور و…
نندازیممممم🤞
.
.
.
اﷲ اکبر ازین چند روز طلایی در زندگیم و این فایل عالی 🤞🤞🤞👌😍😍😭
.
استاد دم شما گرم.
.
خانم شایسته عزیزمم دستت طلا بابت فیلمبرداری عالی و یادگیری مهارت فیلمبرداری
باید صدا و سیما بیاد ازتون یاد بگیره😍👌
.
.
.
یه نکته جالب که یادم رفت بگم دیروز اتفاق افتاد این بود که اتفاقا با یکی از بچه های سایت توی مطب خالم که چشم پزشکی داره آشنا شدم و ایشون دکتر هستن و جهان جوری ما رو آورد و هم فرکانس کرد و کلی باهم صحبت کردیم یه خانم واقعا محترم و با شخصیت و حتی چشمان منو رایگان معاینه کردن و مهم تر ازون توی دوره قانون سلامتی بودن توی دوماه ۱۵ کیلو وزن کم کرده بودن😍
بعد نکته جالبتر ازون این بود که میگفت:
منی که دکترم تمام این صحبت های استاد توی دوره قانون سلامتی رو میدونم و بلدم چون همش توی درس های آناتومی و فیزیولوژی بوده ولی از نگاه تیزبینانه استاد نگاه نکردم و حتی اساتید دانشگاهمون که پروفسور هم بودن و هستن اصلاا اینجوری ساختار بدن رو بررسی نکردن👌و
این خودش تایید دوره قانون سلامتی هستش که استاد داره آموزش میده جانانه 😍👏
و
کلی هم صحبت کردیم و انرژیمون بالا رفت و قانون رو بررسی کردیم از سه زاویه و سه نگاه و بعضی از کج فهمیی ها رفع شد
و
فقط این خودش واقعا نشون دهنده اینه که وقتی توی مسیر باشی و حرکت کنی جهان ادم ها و الگو ها رو سر راحت نشون میده که ایمانت قوی بشه و به غیب ایمان بیاری👌👌
باز یه نکته مهم دیگه ای رو بگم که توی همین دو روزی که اومدم املاک جدید
تجربه کردم.
اونم بحث “رکود بازار”
دیگه خودتون میدونید توی هر کسب و کاری خیلی از افراد حتی مدیران کسب و کار از بازار رکود صحبت میکنن و مشتری کم هستش و ازین حرفا
ولی،
در عین باورهای عموم مردم، مدیر املاکم
توی همین دو روز چند روز بهم گفت من عاشق اینم بازار بشه رکود،
چون رکود درامد زا هستش برای املاک و بیشترین قراردادهای دفترم توی رکود بوده.
بعد منو داری 😳😳
همینجوری توی وجود خودم گفتم بابا دمش گرمممم چه باوری ایولا👌👌👏
یعنی قشنگ باورمو در مورد رکود تا حدود زیادی از بین برد،
یعنی باوری که میخواسستم با کلی تکرار در ذهنم از بین ببرمش با صحبت یه مدیر املاک و کلی نتیجه هاش از بین رفت
و بارها تکرارش کردم و چندین بار، بارها تکرار کرد👌👌
.
خداروشکر واقعا بخاطر تک تک این چیزایی که توی این روزا دارم تجربه میکنم و ایمانم داره بالا میره و تقویت باور
.
فقط بخاطر اینکه وقتی حرکت کنی جهان بهت کمک میکنه
پس دوستاننننن حرکت حرکت حرکت رو جدی بگیرید رفقای گلممم😍😍👌👌
.
خدای من چجوری میتونممم سپاسگزارت باشم بخاطر این همه لطفت که هر لحظه داری هدایت میکنی و کسی که آماده باشه بهش میدی 🙏🙏🙏😍
.
عاشقتونمم❤😍🤞
سلام خدمت میلاد عزیز
چقدر کامنت زیبایی نوشتین
اونجایی که گفتین بلند شیم و به افتخار استاد بزنیم من انجام دادم واقعا یه حال و انرژی خوبی گرفتم و واقعا هم که رسالت استاد عزیزم لایق تشویق و تحسین بینهایته
اونجایی که گفتین پول پول پول چرا هی میگم پول؟
چون از وقتی که چشم باز کردیم توی این دنیا همینو شنیدیم
چون توی مکالمات روزمره بیشتر از صد بار تکرار میشه برامون از پول و قیمتش چنده و چند خریدی و وووووو
مگه نمیگیم هرچی تکرار بشه میشه ملکه ی ذهنمون خوب
حالا این شده ملکه ی ذهنمون
چون یاد گرفتیم
چون هیچ وقت کسی از ارزش ایجاد کردن در جهان نگفته بهمون
چون هیچ وقت نشنیدیم از اینکه این منم که ارزشمندم چون مخلوق خداوند هستم
هیچ کس نگفته که وقتی خداوند انسان رو خلق کرده بخودش افتخار کرده
نه ما هیچ جا اینا رو یاد نگرفتیم
تازه چند سالی هست که وارد مکتب عشق و توحید شدیم
تازه چندسالی هست که به لطف خدای مهربان پرده برداشته شده از چشم و گوشمون
پس تغییرش هم زمان میبره باید تلاش کنیم تا در مسیر توحید رشد کنیم و لیاقت و جایگاه خودمون رو پیدا کنیم در این جهان
برای استاد نزدیک ۲۰ سال شده
نمیدونم برای من چقدر طول میکشه که به جایگاهی که الان استاد هست برسم خیلی جای کار دارم
سپاسگزارم بخاطر کامنت باارزشی که نوشتین
بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم
ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان سعادتمند و ثروتمند باشید در دنیا و آخرت
♥♥♥♥♥♥
سلام و درود آقا میلاد عزیز
کامنتت عالی بود پسر خوب و ثروتمند، از درگاه جان جانان رب العالمین جان برات بهترین و زیباترین نعمتها و لذتبخش ترین لحظه ها رو درخواست میکنم
مثال های جالبی زده بودین از همه شخصیت های شاخص که هیچ کدوم برای پول اقدام نکردن ، درحالیکه دوست داشتن به رفاه و آسایش و گسترش جهان کمک کنن، مدار توحیدی رو برقرار کنن، و ثروت یکی از پیش پا افتاده ترین نتایج یه کار بزرگه. کسی که به این حجم از زیبایی برسه ، این پول و ثروت مادی به گوشه چشمش هم نمیاد.
سلام به استاد جانم و همه دوستان
من قبلا کامنتای دوستان رو نمیخوندم ولی یه مدته تصمیم گرفتم بخونم ک هم الگو بگیرم هم بعضی دوستان ک از فایلها استفاده کردن ببینم چه برداشتی دارن و کلی ازشون یاد میگیرم خلاصه ک کل دیشب قبل خواب به خوندن کامنتها گذشت و چقد خوشحالم از این تغییری ک در خودم بوجود اوردم
من هم ازاده جان رو کلی تحسین کردم و بی صبرانههههه منتظر قسمتهای بعدی هستم😍
استاد خیلی تاکید کردن بر عملگرایی پس من هم میخام فقط بگم ک چه تاثیری در شخصیت و انتخابهای من داشته این فایل
من هم از 10 سالگی کلاس زبان میرفتم با اشتیاااااق و علاوه بر کتاب خودم کلی مطالعه جانبی داشتم چون واقعا ازش لذت میبردم و اصلا دنبال نتیجه نبودم چون نیازی نداشتم واقعا بهش تو اون سن ولی وقتی خودمو مقایسه میکردم با همکلاسی هام و دیگر افراد ک گاها دوبرابر من سن داشتن و تازه رشته دانشگاهی هم زبان بود خیلی از من پایین تر بودن و همیشه میگفتن وای کاش این ترم استادمون خوب باشه و اینا من میخام امتحان بدم باید پاس بشم و ازین حرفا
اون موقع چقدر قانون رو خوب انجام میدادم ناخوداگاه نه درگیر نتیجه بودم هم کلی عشق و تمرکز داشتم و کلی زمان میزاشتم براش و خودمو هم با کسی مقایسه نمیکردم نهایتا من هفت سال مداوم کلاس زبان رفتم در عین حال ک شاگرد اول کلاس در مدرسه هم بودم
و ترم های اخر یادمه استادم اسم منو صدا نمیکرد و بهم میگفت top student🤣
تازه من به مامانم ک اون موقع ادامه تحصیل میداد و درس زبان سوم دبیرستان رو غیر حضوری برداشته بود همه لغات و گرامر رو یاد دادم در سن 12 13 سالگی اگه اشتباه نکنم و در عین شگفتی همههه مامانم 19 شد🤣🤣
زبان مامانم در حد i am a window بود و من نمیدونم یک هفته وقت داشتم یا کمتر یا بیشتر خاطرم نیس که کل کتابو ک اولین بارم بود میدیدم درس بدم
همه اینا رو گفتم ک اینو بگم
من با اینکه در سن 17 سالگی زبانم فول بود و کاملا میتونستم تدریس کنم و هم ترجمه کنم ک این کارا رو هم کرده بودم و اولین درامد زندگیم هم از ترجمه متن تخصصی تاریخ بود اما….
دیگه این موفقیتها ادامه نداشت و تموم شد.
دلیلش عزت نفس پایین و در حد له بود ک تا امروز هم باهاش درگیرم
تو همون سالها ک کلاس میرفتم یک بار ب بابام گفتم خیلی دوس دارم منم چند سال بعد اموزشگاه بزنم و دبیر استخدام کنم و هم خودم تدریس کنم اخه از همکلاسیام شنیده بودم ک سه تا دختر با همدیگه یه اموزشگاه زده بودن و ماهانه 17 میلیون درامد داشتن نخاطرم نیست نفری یا در کل ولی بلخره پول خوبی بود اون موقع
بابام با یه حالت تمسخری بهم گف 17 میلیون رو بیارن بدن به تو؟
این حرفها باعث شد ک من هیچوقت حتی ب درامد فکر هم نکنم چ برسه برم دنبال راه حل و ساختن احساس لیاقت!
من تا همین الان بخاطر اعتماد بنفس پایینم کاری ک شروع کرده بودم رو نمیتونستم ادامه بدم ولی با فایلای اخیر استاد تونستم بهش غلبه کنم و از دیروز شروع کردم به برداشتن دوباره قدمهای عملی و اجرای ایده هام♥️♥️
این کارو ک قبلا ازش هیچی نمیدونستم و کم کم یادش گرفتم و فرصتی بود ک خودم برای خودم ساختم و قبلا نبود مثل کاری ک ازاده جان کردن
انقدر میخام روی کیفیت کارم تمرکز بزارم ک بقیه دنبالم باشن و به قول استاد احساس لیاقتمو بسازم نه اینکه توهم بزنم
همیشه از حرفای بابام انرژی و انگیزه میگیرم و روزی میرسه ک بفهمه 17 میلیون رو نمیارن بدن به من
من خیلی بیشتر ازین حرفا پول میسازم چون من ارزشمندم و لیاقت درامدهای بسیار بالا را دارم خدایا شکرت♥️
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گلم
استاد عزیزم من با خودم عهد بستم که هر فایل شما رو میبینم حداقل یک نکته ازش درک کنم و عملی کنم .
استاد مهربانم ممنونم از این مصاحبه عالی و سپاسگزارم از آزاده جان که انقدر خوش بیان و زیبا صحبت میکنند.
استاد جانم من چند وقت پیش دوست داشتم یه حرکتی بکنم و انقدر که فایل گوش دادم و نوشتم تبدیل کنم به یه کار عملی، چون دلم میخواد هر وقت شما رو دیدم طبق گفته خودتون از کارهایی که کردم از نتایج بگم نه از کارهایی که دلم میخواد بکنم ،برای همین نسبت به شرایط که دارم و دقیقا همین الانم تصمیم گرفتم اون چیزی تو ذهنم هست رو انجام بدم و باورتون نمیشه لباس پوشیدم و زدم تو خیابون و گفتم هر مهد کودکی که تو مسیرم باشه میرم (چون فعلا تونستم به این علاقه ام پی ببرم ) و تو مسیر احساس خوبی داشتم که بالاخره یه ذره دارم به حرف استادم گوش میدم دارم یه ذره پا تو مسیر موفقیت میزارم ….
و چند تا مهد کودک رفتم استاد نمیدونید چه ترسی داشتم و البته زمانیکه قدرت رو بخدا دادم عجب آرامشی رو تجربه کردم و هر جایی که میرفتم از سابقه کاری و رزومه میپرسیدن من کاملا صادقانه و با شجاعت میگفتم من سابقه کاری ندارم و این اولین تجربه من هست و اصلا نگران نبودم .
چند روز بعد باهام تماس گرفته شد که برای مصاحبه حضوری بیاین و من خیلی مصمم تر از قبل رفتم جلو بدون کوچکترین ترسی و گفتن ما شما رو پذیرفتیم و فقط از فلان موقع باید بیاین سرکار…..
و البته یه بار تماس گرفتم تو تاریخ مقرر گفتن فعلا یه نیروی دیگه هست ما خودمون بهتون زنگ میزنیم و بگذریم که نشد برم مشغول کار شم و اما دیروز با خودم گفتم دوباره زنگ بزنم بعد گفتم نه چرا خودمو کوچک کنم و از این حرفهاست و زنگ نزدم …
امروز خود خدا هدایتم کرد و این فایل رو دیدم استاد با کلی نجوا دوباره زنگ زدم به همون مهد و پرس و جو کردم و گفتند که نه فعلا نیاز نداریم و یک نیرو استخدام کردیم …
اینجا خیلی برام مهمه::: که میخواستم قطع کنم خانمه گفت راستی فلان مهد کودک نیرو میخواد من خودم هماهنگ میکنم که شما برای مصاحبه برین و هماهنگ کردن و چند روز دیگه انشاا…میرم *
بازم توکل میکنم
و بازم حرکت میکنم …
استاد جانم خیلی احساس عجیبی دارم
استاد مهربانم معنی همین جمله که تو خود پا در راه بنه هیچ مپرس رو امروز به وضوح دیدم .
استاد جانم من نمیدونم چی میشه، ولی الان از این اقدام بی نهایت راضیم و احساس قدرت و رضایت درونی میکنم .
استاد عزیزم من احساس سپاسگزاریمو از شما و آزاده جان با حرکت کردنم و اقدام عملی و یه راهی پیدا کردن نشون میدم و حتما از نتایجم میام میگم ..
در پناه تنها فرمانروا سلامت و سعادتمند باشین.
دوستون دارم …
به نام خدای مهربان
سلام
واقعا مصاحبه ی فوق العاده ای بود خداروشکر برای این حرف های الهی و آگاهی های ناب
آزاده ی عزیزم رو واقعا تحسین میکنم و بهش افتخار میکنم
این فایل که باعنوان ساختن باور احساس لیاقت دسته بندی شده، واقعا میخواد به تک تک ماها احساس لیاقت واقعی و اعتماد به نفس واقعی رو یاد بده. اینکه اگر واقعا میخوایم زندگیمون رو تغییر بدیم، منتظر نمیمونیم که کسی بیاد برامون کاری بکنه. منتظر نمیمونیم دولت یا مردم زندگیمون رو بدست بگیرن. اگر واقعا خواسته هامون برامون مهمه اگر واقعا دوست داریم برخلاف اکثر جامعه زندگی کنیم قدم هارو برمیداریم.
ایده ای توی ذهنمون نیست؟ پولی توس دست و بالمون نیست؟ ترس توی وجودمونه؟ اعتماد به نفس نداریم؟هیچکس قبولمون نداره؟
هیچ اشکالی نداره.
کاری با افراد موفق دیگه ندارم میخوام یه مثال بارز و حاضر بزنم؛ همین استاد عباسمنش خودمون
مگه وقتی میخواست از بندرعباس بیاد تهران، رئیسش بهش نگفت اگر برگردی دیگه قبولت نمیکنم؟
مگه پدر و مادر و خانوادش باورش داشتن؟
مگه پولی داشت؟
نه! ولی خودش، خودشو باور داشت
خودش قدم برداشت و ایده ها یکی یکی اومد
از حقوق عالی و کارِکم توی بندرعباس گذشت و با توکل به خدا اومد تهران و گفت میخواد زندگیش رو جوری که دلش میخواد خلق کنه.
ایمان داشت که خداوند هدایتش میکنه
ایمان داشت که مسیرها براش باز میشن
کِی میتونی هدایت رو بپذیری؟ زمانی که به خدا توکل کنی
زمانی که ایمان داشته باشی خداوند در لحظه به لحظه ی زندگیت داره به سمت بهترینها میبرتت روی شونه های خودش
به قول آزاده جان زمانی که با خداوند رفیق باشی
وقتی متعهد باشی به تغییر زندگیت
وقتی ایمان و توکل داشته باشی به خداوند
با عشق و بدون ترس قدم برمیداری و ایده ها یکی یکی از راه میرسن
توی مسیر تضادهای زیادی هست ولی اشکالی نداره باید بتونی جلوی نجواهای ذهن رو بگیری اگر میخوای به موفقیت برسی
باید ادامه بدی و ادامه بدی تا نتیجه بگیری
باید بهای اهدافت رو بپردازی
باید براش وقت و تمرکز بزاری
در نهایت خداوند پاسخ میدهد و مسیرها باز میشوند
همه ی اینارو به خودم گفتم و اینجا نوشتم تا ردپا برجای بزارم از قدم برداشتن هام که این روزها مصمم تر شدم برای اهدافم
و وقتی میام ازشون مینویسم که نتیجه ی دلخواهم رو گرفته باشم. خدایا شکرت
ترس هارو باید زیر پا له کرد ارزشش رو داره
باتمام وجودم سپاسگزار شما و خدای قدرتمندم هستم برای دریافت این آگاهی های الهی و ناب
خداروشکر برای وجود با برکتتون
عاشقتونم♥️
به نام خدا مهربان و هدایتگر
سلام استاد عزیزم و خانم شایسته نازنین
و دوستان عزیز
خدا رو شکر میکنم که مى توانم تمام این تصاویر و صداها رو ببینم و بشنوم و خدا رو شاکرم که من رو به این مسیر درست هدایت کرد .
استاد از شما بسیار سپاسگزارم که این فایل بسیار زیبا و عالى رو تهیه کردید و با ما به اشتراک گذاشتید . خیلى حس خوبیه که افراد رو از قاب تصویر ببینى و داستان موفقیتشون رو بشنوى .
اولین چیزى که از دیدن این تصویر به ذهنم امد این بود که چه ایده خوبى و بنظرم این روند تکاملى گفتگو با دوستان هستش .
در تمام مدتى که این فایل رو مى دیدم فقط تحسین کردم و آفرین گفتم به آزاده جان .
در حین گوش کردن یه جاهایى پوز کردم و مطالبى رو نوشتم و تحسین کردم که اینجا مى نویسم .
اول از همه به خودم گفتم وقتى آزاده جان تونستن پس مى شود ، مى شود و من هم مى توانم .
اینکه آزاده جان بدون توجه به مقاومت ها و نظر دیگران ( جایى که یکى از اقوامشون میگه این چیه زدى به دیوار مسخره ات میکنن) ادامه میده واقعا تحسین داشت .
آزاده میگه ترس داشتم براى تدریس زبان چون هم سنم کم بود و هم تحصیلات در این زمینه نداشتم ولى با این وجود میرن و انجامش میدن . آفرین به تو ، آفرین آزاده جان که یک خواسته داشتى ( تدریس زبان انگلیسى ) و با وجود همه شنیده ها که باید لیسانس یا فوق لیسانس داشته باشى ، آفرین بر تو که بر ترس هات غلبه کردى و شجاعت به خرج دادى و رفتى آموزشگاه و درخواست تدریس دادى . من به این اعتماد بنفست آفرین میگم .
( اینجا متوجه شدم که سالها باور داشتم که بدون تحصیلات زبان انگلیسى نمیشه تدریس کرد یا حداقل باید دیپلم از کانون هاى زبان داشته باشى )
خیلى خوبه که وقتى در کلاس با بچه هاى ٣ تا ۵ سال روبرو شدى ، جا نزدى و نترسیدى و سوال خوب پرسیدى ،که من چطور مى تونم به اینها درس بدم . آفرین میگم به این اعتماد بنفس و پشتکار و شجاعت و ایمان تو دختر زیبا روى .
و خیلى قشنگ میگه من سعى ام رو کردم .
آن جایى که از آموزشگاه بهش زنگ زدن و گفتن بیا ، چه خوب ذهنش رو کنترل میکنه و احساسش رو خوب نگه میداره و میگه عیبى نداره ، یک تجربه خیلى خوبى بود ، حداقل یه چیزى یاد گرفتم . اشکال نداره میرم یه موسسه دیگه .
آفرین میگم که باز در کلاس با پسرهاى سن بالاتر با وجودیکه اول جا خوردى و نگران شدى ولى باز کنترل ذهن کردى و گفتى باید این کلاس رو هم بتونم مدیریت کنم .
استاد داشتم به طى کردن تکامل فکر میکردم ، اینکه آزاده جان این تکامل رو براى افزایش اعتماد بنفس طى کردن . و همون حرفى که همیشه شما میگید ، میگید قدم بردار ، حرکت کن و ادامه بده و وقتى نتیجه میگیرى ، اعتماد به نفست بالاتر میره و دوباره ادامه میدى و … . به خودم گفتم همه ى اینها مشروط بر اینه که من بر ترس هام غلبه کنم ، کنترل ذهن کنم و قدم بردارم و حرکت کنم .
آفرین بر اعتماد به نفس تو ، آفرین بر عزت نفس تو که تونستى برى و به مدیر آموزشگاه درخواست حقوق بالاتر رو بدى . آفرین به تو که آنها با تو موافقت کردن و حقوقى به اندازه حقوق یک فوق لیسانس زبان میدادن.
آفرین آزاده جان این تکامل رو چه خوب طى کردى که بعد شاگرد خصوصى گرفتى و لذت بردم وقتى گفتى بعدش دیگه هر شاگرد خصوصى رو نمى گرفتم .و در تمام مدت در برخورد با چالشها سوال خوب مى پرسیدى و به دنبال حل مسئله بودى .
استاد آن قسمت که شما گفتید آزاده میره در خواست حقوق بالاتر میکنه وقتى این مسائل رو رفته ، وقتى خودش رو ثابت کرده . نه مثل کسانى که میگن من لیاقت دارم و از همون روز اول مى خوان بالاترین دستمزد رو بگیرن . و گفتید میرى میسازى لیاقتت رو ، عالى بود .
استاد از شما بى نهایت سپاسگزارم .🌺❤️
وقتی استاد با توجه به حرفای آزاده خانم به این نکته اشاره کردن که خودباوری با حرکت کردن بدست میاد، با خودم گفتم چه جالب!
اتفاقا همین امروز بودش که با خودم به این درک رسیدم که اعتماد به نفس و خودباوری در کاری که داری انجام میدی، به میزان موفقیت و تجربت در اون کار بستگی داره؛ یعنی …
وقتی در یک مسیر خاص حرکت کنی و کسب مهارت کنی و به موفقیتها برسی، اون موقعست که به صورت طبیعی اعتماد به نفس و خود باوریت در اون کار بالا میره بدون اینکه لازم باشه روزی صدبار صرفا با خودت تکرار کنی که من اعتماد به نفس بالایی دارم!
میبینی؟! این اتفاق به صورت طبیعی رخ میده اگر تو در مسیرت حرکت کنی و موفقیتهای ریزت و درشتی که کسب میکنی رو ببینی!
اینجا بودش که فهمیدم گوش کردن به این فایل برام هدایتی از جانب خداوند بود که مصداق بارز درس امروز رو ببینم و از زبان استاد هم بشنوم.
● به نظرم یکی دیگه از نکات مثبت ازاده خانم این بودش که از همون سنی که بودن، به لطف خدا دچار وسواس و کمالگرایی نسبت به اینده و علائقشون نبودن! چیزی که این روزا خیلی بهش مبتلاییم همینه که میبینیم به چیزی علاقه داریم و پیش همه ازش صحبت میکنیم اما نمیتونیمحتی قدمی براش برنمیداریم یا اگر قدمی برداشته میشه مستمر نیست!
ولی ازاده خانم به محض اینکه متوجه شدن به مسیر آموزش زبان علاقه دارن، کار رو با شرایطی که در اختیار داشتن شروع کردن و ادامه دادن و ادامه دادن! و به صورت طبیعی هم نتایج مادی گرفتن و هم خودباوری و اعتماد به نفسشون در این مسیر بالاتر رفت. شاید اگر خیلی از ماها جای ایشون بودیم، هنوز در این مرحله بودیم که دوتادوتا چهارتا میکردیم که آیا واقا به این کار علاقه داریم یا علاقه واقعی ما چیز دیگست! یعنی خیلی از ما از اون طرف بوم قوانین میفتیم و ممکنه کسی که هیچ اطلاعی از قوانین نداره خیلی بهتر عمل کنه و عملگراتر باشه! این بده! خیلی هم بده …
چون قانون میگه به سمت چیزی که فکر میکنی علاقه داری حرکت کن؛ حتی اگر مطمئن نیستی! یا حرکت میکنی و میبینی علاقه واقعیته که چه بهتر؛ یا اینکه حرکت میکنی و میبینی واقعا اون طور که فکر میکنی نبوده، ولی حداقل چیزهایی در این مسیر دستگیرت میشه که در آینده کلی به دردت میخوره! کمترین دستاوردش هم اینه که تکلیفت مشخص میشه و مطمئن میشی فلان کار رو دوست داری یا نداری ! و اگه نداری به سمت کار بهتر هدایت بشی … .
پس این خصوصیت آزاده خانم هم قابل تحسینه که فارغ از کمالگرایی و وسواس، در همون سن و سال عملگرایی پیشه کردن و نتیجهش رو دیدن.
● یکی دیگه از خصوصیات مثبت آزاده خانم این بودش که به خوبی تونستن نسبت به مسائل و چالشهای مسیر ذهنشون رو مدیریت کنن! نمونه بارزش اونجا بودش که وفتی باهاش تماس میگیرن که بره آموزشگاه، با وجود اینکه میدونه ممکنه اخراجش کنن، با خودش میگه حتی اگر اخراج شدم ایرادی نداره عوضش کلی چیز یادگرفتم و تجربیاتم در این مسیر بالاتر رفته. این طرز تفکر که حین نگرانی به خوبی با بدترین احتمالات هم کنار اومدن خیلی برام قابل تحسین و تقدیر بود.
● درس بعدی، درس قانون تکامل بود … چیزی که خیلی از ما فراموشش میکنیم و در عمل هم اجراش نمیکنیم! ایشون بار اول که رفت آموزشگاه گفت: هر کلاسی رو بدین قبول میکنم ولی رفتهرفته سطحشون بالاتر رفت و احساس خودتوانمندی و لیاقت بیشتری کردن که هم سبک کلاساشون به خصوصی تغییر کرد، هم اینکه هر شاگرد خصوصی رو نپذیرفتن و هم اینکه درامدشون با زحمت کمتر بیشتر شد! در این مسیر، قانون تکامل طبیعی واضح و مبرهنه، به طوریکه به صورت طبیعی شاهد رشد و پیشرفت کلاسا و درامد ایشون بودیم، بدون اینکه ایشون بخوان توهم بزنن و از همون ابتدای مسیر، ادعای لیاقت و توامندی و … داشته باشن! چیزی که ممکنه خیلی از ما ناخوداگاه درگیرش باشیم.
این تکامل در هر جایی و هر مسیری قشنگه، چون هیچ چیز غیرعادی در اون نمیبینی! هر رشد و پیشرفتی باشه طبیعیه، طبیعیتر از طبیعی به نظر میاد و منطقیتر از هر چیزی!
● یکی دیگه از نکات مثبتی که از ایشون برداشت کردم که استاد هم بهش اشاره کردن این بودش که ایشون به دنبال انجام یک کار ارزشمند بودن که بابت درامد داشته باشن، نه اینکه صرفا فقط پول مدنظرشون باشه! اینو میگن یک باور قشنگ که از همون بچگی در ذهن ایشون نقش برجسته که درامدی ارزشمنده که خدمتی ارائه کنه و ارزشی ایجاد کنه و مشکلی از جامعه حل کنه، در صورتی که خیلی از ما صرفا به دنبال کالای پول هستیم و به همون اندازه که دنبالش میکنیم، ازمون دورترمیشه، در صورتی که وقتی ارزشی ایجاد کنی و مشکلی رو حل کنی، ناخوداگاه و به صورت طبیعی ثروت به سمتت میاد! به میزانی که مشکل بزرگتری رو حل کنی، به همون اندازه هم ثروت بیشتری به سمتت میاد.
مثال بارز این ارزش در آزاده خانم، همین بودش که به کلاسهایی تدریس میکردن که کار هرکسی نبود! این خودش حل کردن مشکل اون موسسه بود که حاضر شدن به خاطر حقوق بیشتری هم پرداخت کنن.
یزدان عزیز چقد عالی گفتی
چقد خوب نکات کلیدی فایل رو نوشتی
از وقتی فایل های مصاحبه با آزاده جان اومده یکسره ذهنم درگیر شده و دارم فکر میکنم و میفهمم چقد تو اشتباهم بعضی جاها
و اینکه کجا چطور میتونم بهتر عمل کنم
این فایلا ..کامنتایی که میاد
خود جهان
که دیگه احساس کردم داره با پتک میزنه تو سرم که داری چیکار میکنی؟؟
میتونم بگم متاسفانه من تو درک قانون صفر صفر بودم ..
چقد بعد از این فایل فهمیدیم که صرفا دونستن قانون مهم نیست!!
چقد فهمیدیم که داریم خودمونو گول میزنیم ..!!
حالا من آدمیم که همیشه دنبال عمل کردنم اما نگاه که میکنم میبینم آخ که حواست نباشه به خودت میای که تایمی رو تو درو دیوار گذروندی
مثال هایی دارم آدمایی میشناسم که قانون رو نمیدونن اما انقد عالی میرن جلو و به موفقیت پایدار رسیدن که هربار باعث میشن به خودم شک کنم
واسه همینه که همیشه با خودم میگم آدمای موفق هرچند از نظر ما نادرست لایقن و تحسینشون میکنم
این کنترل ذهنا
این حرکت کردنا
کارِ هرکسی نیست
امروز داشتم مسیری رو پیاده روی میکردم با خودم میگفتم
میدونی،قانون مشکل نداره اونی که مشکل داره منم.
اونی که توهم داره منم!
چطور توقع نتیجه دارم وقتی یه جاهایی کلا دارم برعکس عمل میکنم؟
کاری به بقیه ندارم ولی چقد من ادعام میشه تو کار خودم
چقد فاز بر میدارم تو توهمم
حالا من حداقل اینطور نبودم کسی رو به زور دعوت کنم یا هی بشینم تعریف کنم از قانون چون میگفتم تا خودم نتیجه ای ندارم از چی میخوام حرف بزنم!؟؟
ولی منم دیگه از اونور بوم افتادم
یجوری تو سکوتم که ها هاا من یه رازی میدونم که بقیه نمیدونن …
وتکامل تکامل تکامل …
کمالگرایی…
خدای من اونجا که گفتی
این مسیر، قانون تکامل طبیعی واضح و مبرهنه، به طوریکه به صورت طبیعی شاهد رشد و پیشرفت کلاسا و درامد ایشون بودیم، بدون اینکه ایشون بخوان توهم بزنن و از همون ابتدای مسیر، ادعای لیاقت و توامندی و … داشته باشن! چیزی که ممکنه خیلی از ما ناخوداگاه درگیرش باشیم.
چیزی که من درگیرشم..
اشکمو دراورد..
این نفهمیدن تکامل رو من بدجوری ضربه خوردم ازش ( اذیت شدم)
و خب
مسیری که با زور و تقلا باشه مسیری که سخت باشه مسیر اشتباهِ
این ادعای الکی رو بدجور ضربه خوردم ازش
حتی انقد چشامو بستم که نتونستم پیشرفتمو ببینم
اره مشکل من ادعای الکی منه
مشکل من درک نکردن قانونتکامله
مشکل من … نمیدونم میتونی بفهمی حرکت کنی عمل کنی به ایده ها
اما به شدت چسبیده باشی و رهایی برات معنایی نداشته باشه
اصل قانون که بابااااااا احساس خوب=اتفاقات خوب رو نفهمی یعنی چی..؟
اینارو گفتم که بدونم کجا بودم ..
اینا مهم نیست!
مهم اینه ایا من میتونم واقعاااا از درسایی که این فایلا داشت استفاده کنم؟
میتونم منم همینطور عمل کنم؟
میتونم منم همینطور تغییر کنم؟
چقد میتونم از این تجربه از این همه آگاهی و درس استفاده کنم ؟؟
و عمل کنم عمل کنم عمل کنم عمل کنم عمممممل کنم
درست!
یزدان عزیز نمیدونم چطور ازت تشکر کنم بخاطر این دیدگاه ارزشمند و فوق العادت❤️
سپاسگزارم…
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم سلام به خانوم شایسته عزیز آزاده جان!
چه گفتگویی عالی و هدایتی در زمان مناسب در مکان مناسب من نمیدونم همیشه سایت رو باز میکنم حسم بهم میگه بزن حالا چند روزه استاد هر فایلی رو میزارید دارم دارم انجام میدم استاد به خودم قول دادم هر حرفی که زدین عمل کردم از اون اونکه گفتین مهم ترین سرمایه تو چیست دارم روش کار میکنم میخواستم محصولی رو بفروشم گفتم نه بزار من با کیفیتش کنم بعدا میخواستم اموزش بدم گفتم نه من باید خوب اموزش ببینم بعد حتی به خاطر همون آگاهی که دادین من اون کارو جمع کردم چرا چون من هنوز توی اون کار متخصص نبودم یهو میخواستم شروع کنم بدو بدو جمع کردم پل هارو شکستم بعد توی فایل قبلی عید قربان گفتی حاضری چه بهایی بدی به هدفت من کلا تمرکزم گذاشتم روی ثروت یعنی کلا تمرکز کردم روی ثروت امروز فایل ها رو دانلود کردم نشتی های انرژی حذف کردم توی حوزه کاری خودم هرروز دارم پست میزارم امروز هم میزارم بع خودم قول دادم فعالیت بیشتر کردم اعتماد بنفس و عزت نفس بالا رفته به خودم قول دادم هر حرف شمارو عملی کنم
و خدارو شکر دارم عملی میکنم نشونه ها داره میاد حالا جالبه این هم زمانی من همیشه در زمان مناسب هدایت میشم استاد ببینید من دیشب داشتم روی باورهام کار میکردم به شدت بعد میخواستم برم ببینم موقعیت های شغلی مثلا باور بسازم که پول هست بی نهایت یا شغل هست دیشب استاد رفتم تو دیوار بی نهایت کار بود یعنی پایین ترین حقوق 3میلیون یعنی حقوق کارگرساده از تا15میلیون با به بالا بود بعد داشتم نگاه میکردم به حقوق ها همون لحظه یه آگاهی بهم داده شد گفت علی به درآمد نگاه نکن خدا شاهده دیشب من میگفتم علی سعی نکن به فکر درآمد باشی سعی توی کارت توی اون شغل مورد علاقت متخصص بشی الرزق رزقان پول ۲نوع هست یکی تو به سمتش میری یکی که پوله به سمتت میاد و اینو فهمیدم منظور امام علی این نیست که انسان حرکت نکنه نه منظور همون که اقا اگه یه توانایی داری مثل آزاده جان استاد عزیز باید قدم برداری و بعدش هدایت میشی میری توانایی هاتو نشون میدی بعدش قدم های بعدی بهت گفته میشه الله اکبر استاد واقعا من روز به روز ایمانم بیشتر میشه که میشود پول ساخت از علایقت زمانی که قدم برداری در دل ناشناخته ها مثل استاد از قم به بندر از کشتی سازی و اینکه رفت توی ۳۰تا کلاس صحبت کرد میگفت پام میلرزید اما میگفتی باید انجامش بدم به الهامتتون عمل کردین شما ور ور نگاه نکردین به ایده اجرا کردین اون هدایتی بوده بعدش قدم به قدم رفتین به مسخره کردن ها توجه نکردین مثل شما استاد و آزاده جان حرکت کردین و این نتیجه شد و آزاده جان هم گفتن انگاری خدا باهات صحبت میکنه دربچگی منم همین طور بودم زمانی که رفتم سر کار تو رستوران گارسون بودم اما خودمو لایق پشت صندوق میدونستم همیشه میگفتم من یه روزی میشم من همون روز که وارد شدم رفتم به کسانی که کار میکردن گفتم یع خواهشی دارم من میخوام منو غذاها رو یاد بگیرم چگونگی سیستم بهم یاد دادن اونا میرفتن سفارش بگیرن سرشون بالا بود چون قدیمی بودن من عزت نفسم پایین بود ولی همیشه میخواستم برم سفارش بگیرم به خودم گفتم خدا شاهده انگاری اون روز خدا داشت باهام صحبت میکرد که علی قدم به قدم برو سیستم سپیدز رو یاد بگیر حسابداری میرفتم روزا به صندوق دارمون میگفتم چه جوری فیش میزنی میرفتم کنارش نحوه صحبت با مشتری غذا هارو یاد میگرفتم روی برگه مینوشتم شب میخوندم بعدش چند روز دیگه رفتم سفارش بگیرم پام میلرزید استرس داشتم پنج بار بع مشتری گفتم چی یه بار دیگه میگی؟همین جوری ادامه دادم تا بعد۱سال شدم صندوق دار اون رستوران جوری بود کل مغازه دست من بود حتی صاحب کار کلید گاو صندوق بهم میداد کارت هاش حساب میلیونی بود دستم بود حساب بچه ها رو میدادم جوری شده بودم یعنی توضیحات بیشتر رو به مشتری میدادم جوری بود مشتری رو که زنگ میزد من بدون اینکه بدونم شماره کی هست از روی صدا میدونستم کی هست و چه غذایی میخوره دراین حد رشد کردم حتی گاهی رمز کارتهای مشتری حفظ بودم میگفتن من خودم رمز کارتم حفظ نیستم تو بلدی جوری رشد کرده بودم متخصص بودم اینقدر سربالا توضیح میدادم که مشتری حرفی برای گفتن نداشت همیشه مشتری ها بهم اعتماد داشتن و میگفتن یه غذای خوب رو بزار بعدش درآمد بالا رفت رشد کردم همش هدایت خدا بود خواستم بگم بایدقدم برداری واقعا همون توحید عملی برای رسیدن به خواسته اصلا وقتی حرکت کنی من میگم انگاری خدا میگه جهان آماده باش که بنده من داره حرکت میکنه کار جهان اینکه میخوای میشود و چه قدر خوب آزاده جان از داستان زندگی گفت که از سن پایین شروع کردن این خود باوری عزت نفس بالا ایشون بوده بعد بری ترس از مسخره شدن داشته باشی اما میگی من انجامش میدم بعد بری توی چند کلاس پسرهای سن ۱۰سال تا۲۰سال یا بچه های ۳سال ۵سال هرکی بود میگفت ول کن کی حوصله داره اما شجاعت به خرج دادن ایمان نشون دادن که میشود بعدش با کلی جایزه اومدن خانواده هاشون اینا همش کار خداست هدایت الله هست و اینکه استاد گفتین بیکار نمیونید بعدش ادامه داستان بگم خلاصه رفتم توی دیوار به خودم گفتم من نگاهم نباید به پول باشه باید به توانایی های خودم نگاه کنم رشد بدم وقتی که همیشه گل باشی پروانه موفقیت خودش میاد روی شونه هات اون موقع میشه حرف امام علی الرزق رزقان آدمها میان التماس میکنن که بری سرکار اون موقع توی میگی وقت دارم یا ندارم
وقتی روی خودت کار نکنی وقتی توی اون حوزه خودت کار نکنی خودت رشد ندی دیگران جات میگیرن جهان آدمهای لایق میخواد وگرنه زیر چرخ های جهان له میشی اگه توی کارمون متخصص نباشیم رشد نمیکنم پس نگاه به استعداد کنیم من همیشه سر کارم میگفتم چه کار کنم متخصص بشم هم خودم هم توانایی هام ارزشمند بشه که آدمها التماس کنن الان پیشنهاد کاری دارم چرا چون روی خودم رشد شخصی خودم کار کردم یادمه وقتی از شغلم اومدم بیرون دوستم که همکار بودیم میگفت دیشب صاحب کار میگفت ث دعا میکرد علی برگرده چون کار میخوابه وقتی متخصص بشی تو حقوق رو تعیین میکنی نه صاحب کار اون موقع خدا بهت میگه برو به این مدیر شرکت بگو من اینقدر میگیرم آیا حاضری پرداخت کنی اگه گفت نه بخند برو چون باور داری توانایی عالی داری
خیلی خوشحالم بابت این فایل جدید هدایت شدم هدایتی بود در زمان مناسب در مکان مناسب خدایا شکرت
سلام و درود
یوهوووو
الهی شکرت برای هدایت شدنم اونم درست به جای درست و در زمان مناسبش، بگیم شکر، شکر
سلام به استاد جانم که همیشه دنبال اینه که چطوری میشه زندگی بهتری را بسازیم این بار با مصاحبه ی جذاب کنار آزاده جان طیبی ۴۲ ساله از تهران که ۲۰ سال پیش مهاجرت کرده به آمریکای باشکوه و ثروتمند
اینجا فلوریدا، شهر زیبای دستین هست و من محمد مارکو در کنار شما به بررسی این گفتگو جانانه خواهیم نشست، پس این شما و فایل و قلم من، یوهوو 🖊📝🤩🥳 یوهووو
خب سلام میکنم از اینجایی که هستم یک جای عالی پر از سکوت و آرامش و توی شرایطی که هستم ماه های آخر خدمت مارکو
سلام میکنم به روی ماهتون، به مریم جان مقدس عزیز به آزاده جان بسیار دوست داشتنی، بسیار در صلح، چه نگاه مصمم راحتبرانگیز آسودهای را میتونم از شما دریافت کنم آزاده جان واقعا.
خداروشکر برای قوانین ثابت الهی که با درک درست از قوانین و درک درست از خواسته های خودت میتونی زندگی دلخواهتو بسازی، بی نهایت افراد تونستن پس هر کس دیگه ای هم میتونه قطعا چون قانون ثابته و هرگز تغییری در مشیت الهی نخواهی یافت.
خدایا شکرت برای این جمع این سایت این فضای بسیار مثبت، باامید و الهی.
خدایا شکرت برای تک تک دانشجوهای این دانشگاه الهی
و خدایا شکرت برای وجود ارزشمند شما استاد جان که خدا با خواست شما و هدایت شما، بی نهایت از پاره هایش را هدایت کرده به راه راست به راه درستی، صداقت، شکوفایی، زیبایی و …
وای من
به قول خواننده، “ای پای من چی میبینم؟!”
اشاره به اندام عالی، تغییریافته شما استاد جان
واقعا چیزی ندارم بگم! اوومم
نفس عمیق ))) …
این همه تغییر؟! سلامتی شما انرژی شما واوو واقعا شگفت انگیز واقعا تحسین برانگیز، چقدر کم کردید وزن و حجم را و چقدر عضله ساخته شده، چقدر رسد شخصی داشتید چقدر … ((تو این لحظه شما بهتر میدونی در مورد چی دارم صحبت میکنم، در مورد چه بهبود عظیمی در زندگی هزاران و میلیون ها انسان، در مورد خوب شدن بیماری های لاعلاج و ناعلاج از همون جنس کلام دکترها؛ اوه I’m Sorry man روشی نیست همینه! باید بسوزی و بسازی باهاش تا زمان مرگت فرا برسه )) … و اما شما همان طوری که تا قبلش شادانه داشتید زندگی میکردید و دنیا را به جای بهتری برای زندگی تبدیل میکردید حالا چقدرر شاداب تر شاهانه تر میگم یعنی گفتم شونه امو میدم بالا و لبخند فقط میتونم بزنم در قبال کاری که شما انجام دادید و بهتر و قدرتمندتر از همیشه دارید انجام میدید، شاید هدایت من امشب به اینجا و نوشتن برای این قسمت از درکی که دریافت کردم از این فایل یک جور سپاس گزاری از مخلوق خداست و سپاس گزاری از مخلوق یعنی سپاسگزاری از خالق بی همتامون همین انرژی ای که آزاده جان توی سن ۱۳ سالگیش احساس میکنه، احساسش میکنه و درخواست میکنه ازش که کاری را انجام بده واسش دل هایی را براش نرم کنه، مسیری را وا کنه دریچه ای از نور را بگشاید برایش که تو اون شرایطش هیچ دری وا نبوده هیچی نبوده، ولی با تمام وجود ارزشمندش آزاده میخواست که تجربه اش کنه میخواست که متفاوت باشه میخواست به ندای دلش گوش بده، پیروی کنه از احساس خوبش همه میدونیم اونم چطور کجا تو چه شرایطی؟
زمانی که یک دبیرستانی هست و توی خانواده ای مه وضعشون خوبه و نیاز به کارم نداره توی زمانی که توی دهه ی ۷۰ای که اصلا عرف نبوده مه یک دختر بچه دبیرستانی که فول تایم هست بره سرکار و به ندای آزادی که از اعماق وجودش بیداد میکنه، سر بدهد.
تحسین برانگیز نیست؟! بچه ها؟! هووم
Wow, impossible is impossible! 😉👌🏼
چقدر قشنگ وقتی یک خواسته را میخوای و با اولین ایده به سمت تحققش حرکت میکنی، درها وا میشه
این مثال محبوب میتونه این حقیقت را بهتر جا بندازه؛
تو خود پای در ره بنما و هیچ مپرس که ره بگویدت خود که چون باید کرد …
آزاده بیاید فوکوس کنیم روی این شخص؛
ادمی که از همون بچگی حقیقت های به ظاهر موجود را وقتی میشنید اونایی که منطقی بوده را میگذشت ازشون ولی اونایی که نبوده به نظرم آزاده امروز عالی را ساخته، یک چیز غیر منطقی؟! اوکی بیا تامل کنیم چرا ؟ چطور ؟ ..
و یکی از همین موارد غیر منطقی چرایی نرفتن یک دختر بچه دبیرستانی به سرکار و پیش به سوی مستقل شدن هست.
چقدر قشنگ میشه ردپای هدایت را دید توی داستان زندگی آزاده جان
هدایت به مادر یک دوست جدید! که آمریکایی هست و خب تمرین کردن با ایشون و هم صحبتی با این فرد چقدر اعتماد به نفس ازاده را بیشتر میکنه.
هدایت به موسسه هدا به اقای روشن
به نرم شدن های دل روشن جان
به دادن یکی از سخت ترین کلاس های اموزشگاه به ازاده اونم کی ها؟ بله … بچه های سه تا پنج ساله …
اونم تدریس زبان اونم توی اولین تجربه ازاده در تدریس
اخه چه جورش رووو مننن نمیدونمممم اقاااا از من نورس از خدات بپرس هدایتت میکنه جانم .. بخدا هدایت میکنه .. وای 🥺
ازاده ترس داشت، ترس از اینکه نکنه نتونه نکنه از پسش برنیاد نکنه مسخره شه ..
خداا خدااا
من مینویسم خدا، شمااا بخون لطفاا
The Best Friend For Ever
انرژی که خدای یکتایی که رب العالمین هست و بازگشت همه ی ما به سوی اوست. (من محمد احساس میکنم دارم رسالتم را انجام میدم با قلمم دارم اون احساس خوبم را درکم را در واقع شادیم را با دنیا به اشتراک میذارم و خوشحال ترینم امشب خوشبخت ترین الهی شکرت)
برگردیم به آزاده و مسیری که طی کرد؛
بالاخره هدایت شد چطور به بچه ها درس بده، نکته ی جالبی که برام هست اینه که این ادم بدون مهم بود نتیجه داشته از مسیرش لذت میبرده
کلاس بچه ها تمام میشه
امتحان گرفته میشه توسط استادی دیگر برای اینکه مدرس هم آزموده بشه که چقدر تونسته موفق باشه در تدریس. (ایده ی عالی هست)
تماس گرفته میشه با ازاده
ازاده پیش خودش فکر میکنه، گند زده به همه چی نهایتا قراره اخراج شه، اما شد؟!
نه!!
پس چی؟! محمد پس چی تو بهمون بگو چی شد هومم؟!
ازاده سوپرایز شد یوهوووو مادر پدر بچه ها را دید با کلی هدیه (پاداش های جهان به کسی که حرکت میکنه و میخواد ارزش ایجاد کنه) انفاقی که افتاد اعتماد موسسه به ازاده بیشتر شد، کلاس های بیشتر داده شد در واقع یک کلاس متفاوت از بچه های سه تا پنج ساله، کلاس بچه های ده تا ۲۲ سال! اونم سی نفر در حالی که خیلی از بچه ها بزرگتر از خودش هستند، ازاده جدی بودن را در این کلاس پیش میگیره اره ازاده از پس این چالشم بر میاد حسابی به نظرم اگر این کلاس را اول بهش میدادن نمیومد چون تکاملی هم رعایت نکرده بود چون اعتماد به نفسی هم توی مهارت مورد علاقش ساخته نشده بود اما همیشه وقتی کار را به کاردون میسپری به اوس کریم بنا – یاد اهنگ عمو حسن افتادم که میگه این خونه را کی ساخته اوسای بنا ساخته با چوب نعنا ساخته والا بخدا 😄- وقتی کار را به خدای استاد برنامه ریز میسپری نتیجه بهترین میشه ، خب حالا توی این شرایط ازاده قهرمان این داستان و الگوی موفق برای هرکسی که خواهان رشد، با اعتماد به نفسی که میسازه به احساس لیاقت و ارزشمندی بیشترش پی میبره از مدید موسسه Pay بیشتر میخواد کلاس های بیشتر این اتفاق میافته، چالش های بعدی بزرگتر مهارت بیشتر هدایت های دقیق تر خلق ثروت بیشتر استقلال بیشتر، تجربه ی آزادی بیشتر، هدایت به موسسه دخترونه هدا، بردن بچه های کلاس به کوه نوردی و صحبت فقط به زبان انگلیسی (آزاده جان دوست دارم با هم یک برنامه بریم حتما وقتی که به آمریکا اومدم در سفرهای پیش رو ان شاا.. و اینو بدون که من عاشق هایکینگ و پیاده روی های طولانی مدت هستم کمپ تو دل جنگل و کوه و کنار رودخانه و ماجراجویی)
و بازم رشد بیشتر، گرفتن شاگردهای خصوصی، در ادامه نه هر شاگردی، تدریس به بچه های سفارت ایران در آمریکا اونم با سن کمت واقعا افتخار برانگیز و تحسین برانگیز دمت گرم
چقدر خوبه که منتظر نموندی که همه چی مهیا بشه
چقدر عالیه که قدر رفاقت با بهترین دوست را متوجه شدی مخصوصا از وقتی که به گفته ی خودت در مسیر زندگیت به تضادهایی برخوردی
چقدر قشنگه که خواستی ورودی داشته باشی و بیکار نمونی
چقدر تحسین برانگیز که خواستی متفاوت باشی و متفاوت بدست بیاری
و ادامه دارد …
❤️👌🏼
الهی شکر
من داشتم از فرصتی که واسم ایجاد شده به خواست خودم توی همین سربازی استفاده میکردم توی کامنت های جلسه شش قدم اول غوطه ور بودم که در مورد هدف گذاری هست (برای تحقق هر خواسته نیاز به انگیزه که از تضادهای ایجاد شده برای تو به وجود میاد و دوم باورهای هم جهت با خواسته) و شارژ گوشی اندرویدم تموم شد زدم به شارژ که با ایفون بیام بالا یهو نا صفحه اول را وا کردم چشمم به چشمت افتاد 😀😍 دیگه این دل هم نرم عقل ما هم سرجاش خداروشکر اومدیم و دیدیم و شنیدیم و نوشتیم (دردفتر) و نوشتیم (اینجا)…
الهی شکرت
من برم که یک برگر بزنیم تازه یادم افتادم شکمم قارو قور میکنه هاها بببین می بینی وقتی که داشتم کار مورد علاقم را انجام میدادم متوجه نشدم اما الان که تموم شد چرا
منتظر قسمت های بعدش هستم
عاشقتونم
عاشقتونم
و دوست دارم از محمد تشکر کنم که نوشت …
عاشقتم محمد مرسی که هستی و مرسی که کار درست را انجام دادی
سلام آقای فتحی
واقعا شگفتا از این همه انرژی شما
پروفایل شما رو که دیدم، متوجه شدم اندازه 7 سالگرد عضویت همان اندازه فعال بودین و دیدگاههای شما فقط در قسمت دانلودی ها نشان از حضور مستمر و مداوم شما داره.
واقعا تبریک و تحسین به شما که اینقدر ردپا گذاشتین پشت سرتون که هر موقع به عقب برگردین دوباره راه رو پیدا میکنید و با قدرت الان ادامه میدین.
بله درسته به تعداد روزهای عضویت نیست به کمیت نیست.و کیفیت مهمه و میشه کیفیت حضور شما را در این مسیر از نوشته هایتان تشخیص داد.
بسیار خوشحالم که اینقدر پشتکار و همت دارین و عاشق خلق لحظه به لحظه زندگی هستین.
نگاه مهربان خدا تقدیم شما
سحر جان، عزیزم ممنونم برای نگاه قشنگت برای ذوق و شوق فراوانت برای رشد روز افزونت برای تجربه فرصت های جدید، ممنونم برای اینکه حتی از خوشحالی دیگران خوشحال میشی و شاکر مثل همین نوشته ی زیبایی که برای من برای خود ارزشمندترینت به یادگار گذاشتی
و چه درک درست و قشنگی قطعا داری از کمیت و کیفیت
و خوشحالم از خوشحالیت
و شاکرم از حضورت
واقعاا دوست داشتم این لحظه هام را با نوشتن و برای تو سحر جان نوشتن به بهترین و شادترین شمل خلق کنم حال کنم لذت ببرم
عاشقتمم….
محمد جان، باز هم من رو به یک آگاهی ناب مهمان ، مهمان نوازیت کردی.
ازت سپاسگزارم که بهم یادآوری کردی که من درونیم تشنه ی تجربه ی فرصت های جدید هست.
من هر چه را که آموختم مدیون هدایت خالقم به این راه و این سایت بی نظیر با استاد بی نظیر هستم.
و چقدر لذت میبرم هرگاه که از خوشحالی و داشته های دیگران ذوق میکنم و آموختم که همیشه دنبال کیفیت و بهبود باشم .
ممنونم از وجود انسان هایی فرهیخته و نیک سیرت و نیک گفتاری مثل شما و همانند همه ی دوستانم در این سایت.و خدا رو هزاران بار شکررررررت.
و چه حس گرانبهایی ست از سر ذوق و حس حضور خالق دیدگانم بارانی میشود.
خدایاااااااااا شکرت
محمد عزیز
ازت دعوت میکنم که با قلم زیبایت پرسش آخری من را در عقل کل پاسخ دهی.یقین دارم که تجربیات شما به حتم برای من راه گشاست.
به نام یکتا خداوند و رب هستی و سلام به مارکوی عزیز
و باز هم کامنتی دیگه، با لحنی متفاوت و دلنشین و با درکی متفاوت از محمد عزیز، هم مسیر ارزشمندمون
خدا رو شکر که در این مسیر ، در این سایت و در این فایل ها که غوطه میخورم و کامنت می خونم، هی میرم جلوتر و هی حریص تر میشم
هر کسی درکش رو نوشته و من بیشتر فکر میکنم، بیشتر درک میکنم و بیشتر حالم خوب میشه و بیشتر انگیزه میگیرم برای حرکت کردن، برای اقدام کردن هر چند کوچک، چون همین گام های کوچک یعنی تکاملی و آرام و با لذت پیش رفتن و مقصد گرا نبودن
همه اینا به من احساس عالی رو میده
همه این تغییر باورها، همه این رشد ها، همه این نتایج عالی، به من میفهمونه که میشه از اینی که هستم، موفق تر، شادتر، سالم تر، رهاتر و همه جوره ، خوشبخت تر باشم
دوره سلامتی و نتایج شگفت انگیز من در کنار استاد ارزشمندم، به من فهموند که هیچکاری نشد نداره مگر اینکه من اون نشدن رو ، باور کنم و….
نمیدونم چرا وقتی بعضی کامنتها رو میخونم،یسری جملات میاد که شاید به اون کامنت خاص یا اون فایل خاص ارتباط نداره اما دوست دارم بنویسمشون
نوشته شما هم من رو به مواردی هدایت کرد که خواستم بنویسم و سپاسگذاری کنم از اینکه راوی مناسبی برای داستان شگفت انگیز و فوق العاده آزاده عزیز و دوست داشتنی بودید و همه عزت نفس، جسارت ها، حال خوب و اقدامات ریز و درشت آزاده و تکاملی که به زیبایی و بدون زور زدن پیمود رو برامون با حس عالی نقل کردی، سپاس از شما انسان ارزشمند
برای خودم، شما و همه هم خانوده های عزیزم ، سلامتی عالی، شادی بی حد، رهایی و آزادی، ثروت هایبی انتها و خوشبختی ناب رو آرزودارم