گفتگو با دوستان 63 | مسیر می تواند همواره روان باشد - صفحه 1

146 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2614 روز

    تجربه آزاده خانم خیلی مشابه درسی بودش که دیشب دریافت کردم …

    وقتی میبینی چالش‌های زندگیت از چند جهت مختلف دارن بهت فشار میارن و همگی دست به دست هم دادن تا در یک زمان به سراغت بیان، اینجاست که باید شک‌کنی! باید متفاوت فکر کنی و به دنبال یک علت ریشه‌ای باشی!

    شاخک‌هاتو تیز کنی تا اون عامل اصلی همه‌ی این چالش‌های متعدد رو پیدا کنی!

    ریشه‌ای یعنی چی؟

    برای ما عباس‌منشی‌ها بدیهیه که خودمون عامل تمام اون چالش‌های همزمان زندگی باشیم اما سوال اصلی اینجاست که در من چه چیزی تغییر کرده که باعث شده این همه مسائل مختلف همزمان رخ بده؟!

    شاید جوابش همون عاملی باشه که تو رو به تمام موفقیت‌های قبلی رسونده و علت اصلی حال خوبت در تمام شرایط بوده!

    همینقدر ریشه‌ای و اساسی! بله، همونی که یادش همیشه علت حال خوب ماست و غفلت از یادش، حال ناخوش رو به دنبال داره!

    همونی که به میزانی که به یادش هستی و به فکرش هستی، به همون میزان حال خوب واقعی بیشتری تجربی میکنی و به دنبالش اتفاقات خوب بیشتری رو تجربه میکنی!

    حالا معما ساده شد! نه؟!

    اگر یکم از یادش غافل بشی، همون لحظه نتیجه رو به صورت حالی نامناسب تجربه میکنی

    اگر این حال ناخوش ادامه پیدا کنه، اتفاقات بد ریزی رو تجربه خواهی کرد

    و اگر حواست به هیچ کدوم اینا نباشه و این غفلت از یاد او ادامه پیدا کنه، طبیعیه که اتفاقات بزرگتر و بدتر و متنوع تری رو تجربه کنی!

    انگار چک و لگدها رو همزمان از جایی بخوری که نفهمیدی از کجا خوردی!

    اینجاست که تو حتی نمی‌دونی کدوم ضربات و کدوم فشارها رو دفاع کنی و در برابر کدومش مقاومت کنی!

    اصلا در این شرایط کاری میتونی انجام بدی یا به استیصال میرسی؟!

    وقتی به این‌ حال رسیدی تازه یادت میاد که خیلی وقته از یادش غافلی و بهش فکر نکردی! شاید در ظاهر وِرد خداخدا روی زبونت باشه اما از ظاهر تا عمل زمین تا آسمون فاصله هست!

    عمل‌ یعنی چی؟!

    یعنی در این شرایط که چنددرصد ذهنت رو خالی نگه‌داشتی برای او؟!

    اصلا تو ذهنت برای او جای خالی داشتی؟ جایی برای او بود یا همه فکر و ذهنت شده بود غیر او؟!

    تمام ذهنت رو پرکردی از مسائل ریز و درشت زندگیت درحالی که اسم او رو صدا میزنی …

    ولی مگه جایی برای او لابلای دل‌مشغولی‌هات بود؟!

    فراموش نکن که برای تجربه‌ی او واتصال به او، لازم نیست روی نوک قله کوه فریاد بزنی و صداش بزنی، کافیه ذهنت رو به اندازه وسعت او خالی کنی!

    چقدر او رو بزرگ میبنی؟! به همون اندازه ذهنت رو براش خالی کن تا او رو تجربه کنی!

    تو رو نمیدونم ولی من باشم تمام ذهنم رو براش خالی میکنم!

    اینجاست که به محض خالی کردن ذهنت، فقط کافیه اراده کنی تا او رو حی و حاضر ببینی!

    ورودش رو با یک حال خوبِ غیرقابل توصیف تجربه خواهی کرد، حالی که خیلی وقته تجربه نکردی!

    اینجاست که تازه میفهمی توی مسیرت کجاها اشتباه کردی و چقدر اشتباه رفتی!

    وقتی از او پر بشی، تازه میفهمی چیزایی که نفهمیده بودی، و تازه میبینی چیزایی که ندیده بودی و تازه می‌شنوی چیزایی که نشنیده بودی!

    زندگی سعادتمند سادست، فقط کافیه متصل به او باشی تا همه چی رو ببینی و بفهمی و بشنوی، ولی از بس سادست که ما اجراش نمی‌کنیم؛ چون ایمان نداریم!

    ایمان میخواد برای دقایقی ذهنتو از مسائلت خالی کنی و چشم امید از دیگران برداری، به امید اینکه بهترین راهکارها رو دریافت کنی.

    به همین خاطره که ایمان میتونه تو رو به عرش والا برسونه و برعکس.

    امیدوارم با ایمانان ثابت قدم باشیم … .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 161 رای:
    • -
      ریحانه گفته:
      مدت عضویت: 1749 روز

      راست میگی..

      امشب یاد زمانی افتادم که چقد زمان خالی میذاشتم برای خدا

      چقد همصحبت میشدم باهاش

      چقد‌اون شبا اون روزارو دوستدارم

      ساعات زیادی رو آگاهانه با خدا بودم

      واقعا بهش میسپردم

      زبونی نمیگفتم بهش

      خب مهمم نیست وقتی عمل هست..

      نه؟

      هرچی دقیق تر بشیم به زندگیمون متوجه میشیم که هر ضربه ای خوردیم از شرک بوده

      هر اتفاق خوبی بوده از توحید بوده

      چقد اروم تر شدم‌

      بسکه این روزا خودمو به درو دیوار زدم شخم زدم حسابی زندگی و باورهامو و مداممم سوال پرسیدم مشکل کجاست ایراد کجاست …

      و هدایت خداوند که یکسره داره میگه یکی پس از دیگری ‌و جواب میده بهم …

      (خنده)

      (لبخند با آرامش )

      نمیدونم چیه که هرچی بهش نزدیک تر میشی به همون میزان که آرامشت بیشتر میشه تمام اون اتفاقاتی که برات مهم بودن اذیتت میکردن نگرانشون بودی برات بی اهمیت تر میشن

      خیالت راحت تر میشه…

      (نفس عمیق)

      دوستدارم دوباره این قسمتو بنویسم:

      اینجاست که به محض خالی کردن ذهنت، فقط کافیه اراده کنی تا او رو حی و حاضر ببینی!

      ورودش رو با یک حال خوبِ غیرقابل توصیف تجربه خواهی کرد، حالی که خیلی وقته تجربه نکردی!

      اینجاست که تازه میفهمی توی مسیرت کجاها اشتباه کردی و چقدر اشتباه رفتی!

      سپاسگزارم از شما دوست عزیز.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 40 رای:
      • -
        یزدان نظری گفته:
        مدت عضویت: 2614 روز

        دقیقا، به قول شما …

        نمیدونم چیه که هرچی بهش نزدیک تر میشی به همون میزان که آرامشت بیشتر میشه تمام اون اتفاقاتی که برات مهم بودن اذیتت میکردن نگرانشون بودی برات بی اهمیت تر میشن

        پاسخش سادست! وقتی به یاد او هستی و مملو از او می‌شوی، نتیجه‌ی این اتصال به صورت بی‌نیازی حودش رو نشون میده.

        تو دیگه نسبت به هیچ کدوم از چیزایی که برات مهم بود حالت تزرع و التماس و وابستگی نداری؛ چون منبع اصلی وصل شدی! طبیعیه که پر میشی!

        اگر این حالت اتصال رو تمرین کنیم و ادامه‌دار بشه، نه‌تنها لحظات رو با عشق ناب او سپری می‌کنیم، بلکه در اوج لذت و رهایی، نتایج رو دریافت خواهیم کرد. برعکس سری قبلی که پر بودیم از حس وابستگی!

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      ام البنین بیگدلی فر گفته:
      مدت عضویت: 3071 روز

      سلام آقا یزدان عزیز

      خیلى خوشحال شدم که بعد از مدتها کامنت شما رو مى خونم . این کامنت هم مثل همیشه عالى بود .

      وقتى به خدا وصلى خیالت راحت ، تمام اتفاقایى که یه زمانى نگران و ناراحتت میکرد دیگه اصلا مهم نیست . و تنها جمله اى که میگى خدا هست .

      بنظرم خیلى خوبه که تا یکم راه رو اشتباه میرى ( مثلا به کسى وابسته میشى و شرک میورزى ) سریع بهت میگه مسیرت اشتباه و باید اصلاح مسیر کنى .

      با آرزوى اتصال همیشگى به رب و فرمانرواى جهان 🌺

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      عصمت جعفری گفته:
      مدت عضویت: 1738 روز

      سلام اقای نظری

      کامنتتون خیلی قشنگ بود. پر از توحید بود. پر از حس خوب…همونجوری ک داشتم کامنتتون رو در دفترم مینوشتم کنارش ی سری چیزای دیگه هم بهم الهام شد ک نوشتم و گفتم بیام اینجا هم بنویسم ک یاداوری بشه برای خودم..

      همونقدر ک ما ب یاد خدا هستیم و ب فکرشیم حال خوب رو تجربه میکنیم. مثلا وقتی سپاسگزاری میکنیم و داریم نعمت هایی رو ک خدا برامون افریده میبینیم و تایید و تحسین میکنیم ب این معنا هست ک ما ب یاد خداییم و حال خوب رو تجربه میکنیم. و بعد چون حالمون خوبه چون در مدار نزدیکی ب خداوند هستیم اتفاقات خوبی برامون میوفته. اگر از یاد ربمون غافل باشیم همون موقع نتیجه رو ب صورت احساس بد میبینیم. یا وقتی باور شرک الود درموردش داشته باشیم احساسمون بد میشه و احساس بد ما نشانه ای هست از اینکه ما در مسیر نادرست هستیم و قطعا اتفاقات بدی برامون میوفته. چون ما ب یادش نیستیم، چون ما غافلیم ازش و خب خداهم میگه هر مسیریو خواستی برو ولی بدون مسیری ک توحیدی نباشه و همراه من نباشی قرار نیست برات قشنگ و پر از اتفاقات خوب باشه، سخت میشه برات، درد و رنج داره…

      من ی چند وقتیه ک روی دوره عشق و مودت دارم کار میکنم و بیش تر فکرم حول اون محور و حرفای استاد در اون راستا میچرخه ب همین خاطر حین نوشتن ی سری چیزا درمورد وارستگی یادم اومد ک اونارو هم میگم چون برام خیلیییی قشنگه و ب نظرم ته وارستگیه این باور…اینکه اگه من بتونم همواره یاد خدا باشم حالا از طریق سپاسگزاری، ساخت باورهای درست ک به من حس ارامش و خوبی بده، از هر طریقی ک ذهن و روح منو هماهنگ کنه..اگه من بتونم این کارارو انجام بدم و یاد خدا همراهم باشه نتیجش این هست ک احساس من خوب میشه همونطور ک خودتونم گفتین و بعد احساس خوب اتفاقات خوب رو برای ما رقم میزنه یعنی خداوند افراد و شرایطی رو ب سمت ما سوق میده ک احساس خوب مارو تداوم میبخشه و استادم میگن ک وقتی ی نفر بهتون حال خوب داد نچسبین بهش و فکر نکنین اون داره حال خوب رو ب شما میده. نه! خداونده ک داره اینکارو میکنه و پاداشی هست ک خداوند ب شما میده ب خاطر اینکه ب یادشین و او براتون همه کار میکنه. یاد بگیرین عشق رو ب خدا بدین و از او بگیرین . این باور خیلیییی قشنگه. ته عزت نفسه، ته وارستگیه، ته رهاییه، ته تهشه ب نظرم…

      و همونجوری ک خودتون گفتین اگه ما ذهنمون رو از او پر کنیم او برای ما همه چیو رقم میزنه. هرچی ک میخوایم ثروت، سلامتی، هرررچی ک دوست داریم…

      ب امید ایمان و درک بیش تر و عمل…

      ممنونم از کامنت زیباتون و حمدخدارو ب جا میارم ک اعتبار همه اینا ب او برمیگرده…

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
      • -
        صحرا دختر طبیعت گفته:
        مدت عضویت: 2674 روز

        سلام دوست عزیز

        🙋🏽‍♀️😊➕🌻

        چقدر خوب که احساس تون رو با ما به اشتراک گذاشتید 🙏🏽🙏🏽

        به‌خصوص اونجایی که وقتی یکی به ما حال خوب داد ، تچسبیم بهش و اعتبارش رو بدیم به خدا ، خدای همون آدمی کهخداداز طریق اونا به ما داره عشق میورزه.

        خدایی که عشق مطلق هست ، اگر من فقط همین یک باور رو به یادم بسپارم قطعا دریافت بهتری رو خواهم داشت چون ریشه در باور توحیدی دارد.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      زهرا لطفی گفته:
      مدت عضویت: 1274 روز

      سلام.به دوستان

      خیلی زیبا یاد خدا رو توصیف کردین

      .خیلی قشنگ دل سپردن و سر سپردن به عشق به خدا رو توصیف کردین

      .واقعا توی این دلمشغولی ها به امور دنیایی.عشق بخدا مثل نور تو تاریکی بیابان میمونه

      .چقدر زیباست متصل شدن به خدا.

      دلم میخاد منم خدا رو با تمام وجودم درک کنم.

      باتشکر از استاد و دوستان

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      صحرا دختر طبیعت گفته:
      مدت عضویت: 2674 روز

      سلام به آقا یزدان عزیز 🙋🏽‍♀️😊

      چقدر زیبا نوشتی ، هر چقدر زمان خالی داشته باشی و براش وقت بگذاری…

      اینکه ممکنه واژه خدا رو زیاد به کار ببریم ، ولی صحرا آیا از ته دل بوده؟

      با احساس خوب بوده ؟

      با تمام وجودت بوده ؟

      مرور شد برام اتفاقاتی که وقتی با خودش باشی ، خود خود خودش ، یعنی « من و خودش » ، چقدر اون لحظات ناب هستند ، چقدر آرامش در جریانه ، چقدر وصلی🥲

      چقدر رها هستی🧚

      اصلا مگه میشه تو به خدا وصل بشی و نگران باشی!!!!!

      اگر نگرانی ، یعنی هنوز خیلی باید روی خودت کار کنی تا واژه توحید و یگانی رو درک کنی ☘️

      یعنی هنوز منتظر عوامل بیرونی هستی که کاری برات انجام بدن🤐

      یادت رفته خدای تو خدای آسمان و زمینه ،

      همان خدایی است که خیلی دقیق طلوع و خورشید رو در زمان مناسب انجام میده

      همون حس و حالی که آزاده جون گفت در کنار اقیانوس اطلس داشتند…

      آره صحرا هم خدا رو در دل طبیعت پیدا کرد ، و همیشه به یادش هست….

      خدایی که آنقدر بزرگه ، آنقدر دقیق و منظمه ، که همه درخت ها قلم بشن و دریاها جوهر ، تو نمیتونی شکر گذار نعمت هایش باشی .

      آره شکر گذار واقعی با احساس خوب رو میگم، نه گفتن سطحی این واژه

      دوست خوبم خیلی خوب یادآوری کردی🙏🏽🙏🏽🙏🏽

      چون دقیقا چند روزه این گفتگوهای عمیق رو دارم روش کار میکنم ، یعنی در اصل برای خودم باید بیشتر وقت بگذارم

      دیدم هر زمان که گفتگو و نیایش ما عمیق بوده ، نه در جای خاص ، نه با شخص خاص ، نه با رسیدن به خواسته ی خاص ، بلکه هر لحظه و هر لحظه ، بعدش برام باریده ثروت و نعمت الهی 🤗🥳😍

      یادمه در سال ۹۹ به معنای واقعی تو در و دیوار بودم و صحرا داشت تلاش می‌کرد تمرکزش روی زیبایی ها باشه و روی خودش کار میکرد ، دلش میخواست در مسیری باشه که هم لذت ببره و هم بتونه پول دربیاره ، دلش نمی‌خواست شبیه اکثریت جامعه باشه ، اما اون موقع هیچ چیز و هیچ چیزی نبود که بشه نقطه امیدش به صورت دستاورد منظورمه ( قطعا بوده ولی من درک درستی نداشتم ) ، ولی آگاهانه ذهنش رو کنترل کرد و کنترل کرد و به قول شما ذهنم رو با وجود تضادهای زیاد مدام خالی میکردم و ی چیزی در دلم هی منو هدایت میکرد به سوی قدم برداشتن و حرکت کردن( البته ناگفته نماند همه کار کردن ها ی طرف ، سریال سفر به دور آمریکا ی طرف 😍)

      تا شد پایان سال و اون اتفاق بینظیر افتاد ، اون هدیه الهی رو دریافت کردم 🥲🤗🥳

      بله یک هدیه الهی از خدای خوبم 💕از جایی که باورم نمیشد 🥲

      که اگه خودم میخواستم اقدام کنم اصلا نمی‌دونستم و بلد نبودم

      خدا منو خیلی آسون و راحت به یک مجمع جهانی دعوت کرده بود ، مجمعی که هم راستای اهداف من بود انسان هاش در مدار شادی و لذت و عشق بودند ، با زبان و نژاد و رنگ های متفاوت ، شبیه به آدمای سریال سفر به دور آمریکا 😅😅😅

      این مجمع جهانی ، که دستان بی نظیرش در ایالت های مختلف کشور زیبا و ثروتمند 🇺🇲 هستند و امسال هم در Florida بودند و سال بعد هم در Panama city هستند ولی ما در می may ۲۰۲۱ اولین ایرانی هایی بودیم که در آن شرکت کرده بودیم ، یا بهتره بگم هدایت شده بودیم 🤩

      این مجمع هر سال از همه کشورها دور هم جمع میشن ، یا بهتره بگم جمع میشیم و گپ و گفت و آشنایی ،رقص بین المللی ، آشنایی با فرهنگ های مختلف وجود داره و اینکه تو میتونی حتی ارایه هم داشته باشی نه فقط آنلاین ، بلکه حضوری 🥲 و خیلی محترمانه برایت دعوت نامه می‌فرستند 🥲

      دعوت نامه به کجا ؟؟

      به کشور زیبای آمریکا

      👩🏽‍💻🥲🇺🇲🗺️🧳🌏

      من در اون ۱۰ روز فروردین ۱۴۰۰ روی ابرها بودم فقط می‌گفتم خدایا تو با من چه کردی ، منو کجا هدایت کردی🥲🥲🥲🥲

      بعدش در may ۲۰۲۲ ارایه هم داشتیم ، یک ارائه بینظیر ، در راستای چیزی که دوسش داریم و باب آشنایی بیشتر شد با ۸ میلیارد دست خداوند.

      الان بهتر متوجه میشم خدا همیشه برای ما ثروت و فراوانی و زیبایی و شادی میخواد ، اگر صحرا مدارشو روی ثروت و فراوانی و زیبایی و شادی تنظیم کنه

      💸🌱🌎💃🏽

      اونجا بود بهتر متوجه احساس ارزشمندی و لیاقتش شدم ، اونجا بود که متوجه شدم اگه من یک قدم بردارم ، جهان برای من ۹۹ قدم برمیداره

      این اتفاق رو آگاهانه اینجا نوشتم تا برای خودم مرور بشه و عادی نشه و اینکه منطقی باشه در پاسخ به کامنت زیبای دوست خوبم آقای یزدان 🙋🏽‍♀️😊➕🌻

      به همین خاطر بهتر از قبل متوجه میشم قانون ساده ی خداوند رو ، به اندازه خودم ، آره به اندازه قدم‌های صحرا که داره یاد میگیره لاک پشتی بفهمه قانون تکامل رو

      کامنت شما تلنگری بود که از امروز ۳۱ تیر ۱۴۰۱ ، قدر زمان های خالیم رو بدونم و برای خدا وقت بگذارم و بعد میبینم که همه ۲۴ ساعت من باید خالی باشد تا به اون صلح درون برسم و از مسیر لذت ببرم.

      الهی که همیشه در مدار ثروت و فراوانی ، آرامش و لذت و عشق الهی باشید.

      صحرا ، دختر طبیعت

      🙋🏽‍♀️😊➕🌻

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
      • -
        رهاخانم گفته:
        مدت عضویت: 2157 روز

        به نام خدا

        سسلام

        چقدر با دیدگاه شما آرام شدم

        چقدر با دیدگاهی که برای من و همه گذاشتید آزاد شدم و رها

        آزاد و رها از قید هر بند

        خیلی دیدگاهتون رو دوست داشتم

        شمایی که به این موفقیت های بالا رسیدید قطعا به درجات عالی بالاتری هم خواهید رسید ، البته بالا و بالاتر از نظر هر انسانی فرق داره

        خدایا شکرت

        من ،، شما ها رو آسان نیاوردم به دست……

        برای شما و برای همه آرزوی آزادی . سر افراز ی و سربلندی رو از همون خداوندی که باورش کردی ، دارم

        شب و روزت بهشت دوست هم فرکانسیم

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          صحرا دختر طبیعت گفته:
          مدت عضویت: 2674 روز

          سلام به دوست خوبم

          ممنون از پاسخ خوب و دعای زیباتون 🙏🏽🙏🏽

          ممنون از نگاه زیبایی که اشاره به آزادی و رها بودن کردید💕💃🏽

          همه ی ما در این مسیر توحیدی میتوانیم قدم برداریم ، به اندازه خودمون ، نه بقیه ، به شرط توحیدی عمل کردن ، به شرط ایمان و توکل واقعی

          من دارم یاد میگیرم خودمو با گذشته خودم مقایسه کنم نه بقیه ، قدم بردارم هر چند کوچک ،

          دارم یاد میگیرم به خودم و خدای خودم تکیه کنم و وابسته باشم نه هیج عامل دیگری

          و به اندازه ای که باور کردم این مسیر رو نتیجه گرفتم.

          امیدوارم تمام لحظات تون پر باشه از بوی ناب توحیدی و وجود الله مهربان

          🙋🏽‍♀️😊➕🌻

          👩🏽‍💻🥲💚🇺🇸

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      امیرحسین خواجوی گفته:
      مدت عضویت: 1693 روز

      سلام دوست عزیزم

      چقد دیدگاهتون نسبت به الله زیبا هست.

      در زمانی که همه به فکر همه کس و همه چیز هستند جز الله

      خدارو شاکرم که در این جمعی هستم که داعم یاد الله رو برای من یاد آوری مینکه

      خدارو شاکرم که فقط با ایمان بهش تک تک خواسته را اجابت میکنه.

      به شرط ایمان

      به شرط عمل

      به شرط کنترل ذهن و متعهد بودن به هدف

      سپاس گذارم دوست عزیز

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
      • -
        صحرا دختر طبیعت گفته:
        مدت عضویت: 2674 روز

        سلام دوست خوبم ، آقای امیرحسین عزیز

        🙋🏽‍♀️😊➕🌻

        ممنون از دقت و توجه تون 🙏🏽🙏🏽

        این سایت بهترین دانشگاه الهی هستش که ما میتونیم با عشق تکامل مون رو طی کنیم و این حس و حال ناب رو باهم به اشتراک بگذاریم.

        امیدوارم در شادی و آرامش ، ثروت و فراوانی و زیبایی و عشق الهی باشید.

        🙋🏽‍♀️😊➕🌻

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      رهاخانم گفته:
      مدت عضویت: 2157 روز

      به نام خدا

      سلام دوست عزیزم

      امروز بهم گفته شد بیام در سایت و دکمه ی نشونه را بزنم

      واقعا حقیقت همینه و جز این نیست که هر چی که داریم رو از قدرت مطلق داریم در این شکی نیست

      ممنون برای یادآوری و سپاس

      در این چند روز اخیر یه آقایی که از زبان خوشون میگن خداوند بهشون الهام کرده از تهران اومدن به شهر ما و در نزدیکی ما خونه گرفتن و چقدر به دنبال ما بودن تا ما رو پیدا کردن ..ایشون انسانی هستن بسیار خوب و عالی و دست و دل باز و من همه ی اعتبارش رو به خداوند میدهم

      ایشون به من و همسرم گفتن : شما برای من طراحی کنید و تایپ کنید کارهایی که دارن و ایشون هم در عوض خونه . ماشین دلخواه . پول های زیاد را به ما میدهند و از جمله مهاجرت به کانادا در برنامه هست

      خب ..این حرف ها . این انسان ها …اعتبارش از کیه ….

      باید اعتبارش همه از ///خداوند//// باشه و غیر از این نباشه ، چون شرک محسوب میشه

      حتی من خانم ایشون هم دیدم و خانم ایشون به من می گفت : از ایمانی که به خداوند دارن . از نعمت هایی که وارد زندگیشون شده با ایمان به خداوند

      خدا هست و همه جا هم هست فقط باید باور کرد………

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
    • -
      صفورا کوشککی گفته:
      مدت عضویت: 1176 روز

      سلام به دوست عباسمنشی ام آقای یزدان

      دیدگاهتون خیلی بی نظیره و منو به فکر فرو برد

      تو این روزها خیلی حس و حالی شبیه به سال ۲۰۰۸ آزاده جان دارم.با خودم فکر میکردم که چطور میشه کلی اتفاق بد در یک زمان رخ بده من باید کدوم باور رو درستش کنم.تو هر کدوم از ابعاد زندگیم چه روابط چه ثروت چه شغلم کلی باور اشتباه دارم ولی تو شرایطی هستم که نیاز دارم همه اش باهم درست بشه ولی میدونم که یه شبه نمیشه و باید روند تکاملیم رو طی کنم.ولی ناخودآگاه همیشه دنبال دلیلی بودم دنبال باوری بودم تو ناخودآگاههم که همه ی ابعاد زندگیم رو در بگیره.با اینکه میدونستم که کلی باور مخرب تو حوزه روابط و ثروت و کارم دارم دنبال یه باور کلی میگشتم یه باور ریشه ای و چقدر این دیدگاه شما به دلم نشست انگار اون ریشه ای که دنبالش بودم اون باور عمیقی که دنبالش بودم خدا بود.همیشه فکر میکردم که راه زیادی رو باید برم تا به توحید برسم ولی این پیام شما انگار یه تلنگری به من زد که تا خدا راهی نیست.فقط کافیه بخوای.فقط کافیه از خود خودش بخوای.کافیه که از خدا طلب جراءت کنی.وقتی جراءت داری بی پروا بدون اینکه ذره ای ترس تووجودت باشه پیش میری.سپاسگذارم که با این پیامتون حضور خدا رو برام پررنگ تر کردین

      در پناه الله یکتا شاد و ثروتمند باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    سارا گفته:
    مدت عضویت: 1797 روز

    سلام به استاد عزیزم و آزاده ی زیبارو

    این فایل پر از آگاهی برای من تداعی کننده ی خاطرات زیادی بود همیشه توی بچگی از همون هفت هشت سالگی علاقه زیادی داشتم به مستقل شدن و آزادی داشتن باوجود اینکه توی او سن هیچ تعریف خاصی برای این واژه ها نداشتم و در کنار اون یک شخصیت ترسو و به شدت احساساتی و شکننده داشتم همیشه ام این توی ذهنم بود که اگر بعدا به جایی رسیدم بیام برای بقیه تعریف کنم که چه بدبختیاو سختی هایی کشیدم تا به اون موقعیت رسیدم

    زجر کشیدن و بدبخت بودن از همون سنین کم برای جلب توجه بیشتر برام تعریف شده بود تا اینکه از خوشبخت بودن و قدرت داشتن استفاده کنم

    توی زمینه ی درس و ورزش خیلی تلاش کردم طوریکه همیشه شاگرد اول کلاس بودم و برای ورزش جز تیم بودم

    هرکسی که من رو میدید غبطه میخورد و میگفت خوشبحال خانوادت برای دختری که دارن این در حالی بود که من خودجوش و با یک انگیزه ی درونی برای بهتر شدن زندگی و مستقل شدن تلاش میکردم

    اما تلاش بدون داشتن باورهای مناسب من رو به هیچ جایی نرسوند

    من در سایه ی ترس وحشتناک زندگی میکردم ترس هم چی بود؟خانواده

    به شدت تحت تاثیر خانواده بودم اگر مسیری رو عاشقش بودم با نظر خانواده پا پس میکشیدم و رها میکردم به همین علت توی درس و ورزش نتونستم به جایی برسم باوجود اینکه سرشار از استعداد بودم و بسیار تیزهوش و بااراده

    اصن نظر خانواده برام انگار آیه ی قرآن بود

    الان که به اون روزها فکر میکنم برام خنده داره

    به لطف خدای بزرگ هدایت شدم اون هم به درخواست خودم چون فکر نمیکردم خدا انقدر خشن و ظالم باشه و من همیشه باید تحت تاثیر دیگران زندگی کنم

    تغییر عزت نفس برای من اولین قدم بود

    الان من با اونموقع خیلی تفاوت دارم روی خودم و باورهام با آگاهی های استاد کار کردم و از همه نظر من رشد کردم

    داستان زندگی آزاده ی عزیز برای من یاداور زندگی استاد عزیزم بود در اون زمان که در شرایط سخت بودن هردو شخصیت قوی داشتند و از همونجایی که بودن شروع کردن به بهتر کردن اوضاع و باهرچی که داشتن شروع کردند درواقع یک شخصیت توحیدی داشتند حالا چه آگاهانه و چه ناآگاهانه چون شخصیت توحیدی برای من با نمازه و گریه و زاری برای خدا و بدبخت بودن و حجاب داشتن تعریف شده بود نه قدم برداشتن برای خلق کردن بااین دیدی که من نسبت به توحید داشتم شخصیت راکد و بدون هدف و ضعیفی داشتم و همش منتظر بودم که خدا یه کاری کنه زندگیم عوض بشه

    و باز هم برام روشن شد که وقتی کسی از ته دل با تمام وجود بخواد زندگیش رو بهتر کنه و قدم برداره هیچ کسی و هیچ فرهنگ و قوانینی جلودارش نیس و برای خدا فرقی نمیکنه که اون فرد عباسمنش هست یا آزاده قوانین ثابت هست و برای همه به یک اندازه خداوند وجود داره و خداوند ایده ها شرایط موقعیت و افرادی رو سر راه اون فرد قرار میده تا به خواسته هاش برسه

    از استاد و آزاده ی عزیز برای وقتی که گذاشتن و مریم عزیز بابت اماده کردن این ویدیو ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
    • -
      جابر روشن گفته:
      مدت عضویت: 1698 روز

      عالی نمیدونم چرا بعضی وقتا ک ی کامنت رو میخونم انگار خودم اونو نوشتم انگار زندگی مثل ی بازی با ایتم های مشخصه ک با قوانین خاص طراحی شده و ما باید با شناخت و رعایت قوانین ب موفقیت برسیم و این بازی فقط برا فان طراحی شده و هرکی باید تمرکزش رو بازی و مسیر خودش باشه ولی متاسفانه بیشتر زمان درگیر هم بازیا و تقلب و تماشاگران و تایید دیگرانیم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
      • -
        سارا گفته:
        مدت عضویت: 1797 روز

        سلام به شما دوست هم فرکانسی

        با خوندن نظر شما یاد این آیات قرآن افتادم :

        «وَمَا هَذِهِ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (العنکبوت، 64)

        این زندگى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست؛ و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‌دانستند!

        «وَ مَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَهُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (الأنعام، 32)

        و زندگى دنیوى جز بازیچه و سرگرمى نیست و مسلّما خانۀ آخرت براى کسانى که پروا پیشه مى‌کنند بهتر است، آیا نمى‌اندیشید؟!

        خوشبختانه ما جز کسانی بودیم که درخواست هدایت کردیم و خداوند اجابت کرده و قوانین این بازی رو به ما یاد داده

        در آیه ی دوم ذکر شده کهکه همون کنترل ذهن و توجه نکردن به ناخواسته هاست

        تنها کاری که باید بکنیم اینه که تقوا داشته باشیم تا بتونیم خوب بازی کنیم و هم این دنیا را داشته باشیم هم آخرت

        موفقیت و ثروت روز افزون از جان جانان برات میخوام.

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      مصطفی پوری گفته:
      مدت عضویت: 1934 روز

      بسم الله الرحمن الرحیم

      سلام به تو سارا عزیز دل خداوند که مثل من تازه بهتر داره درک بیشتری نسبت به خدا و نگاه توحیدی پیدا میکنه وقبلا نگاهی اشتباه از توحید برای ما ترسیم شده بود وما هم تحت تاثیر اطرافیان پیرفته بودیم اما الان دیگه باید با نگاه قانون به تمام امور اطرافمون بنگریم

      درکل خیلی کامنت خوبی نوشتی و من را بیاد الله انداختی که همیشه هست فقط من باید ببینم وبفهمم

      تشکر از کامنت جالبت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        سارا گفته:
        مدت عضویت: 1797 روز

        سلام مصطفی عزیز

        ممنون از شما

        امیدوارم در این مسیر توحیدی لذت ببری و با تکامل هرروز یه قدم به سمت خواسته هات برداری چون لایق بهترینها هستی

        هرچقدر که در این مسیر توحیدی پیش میرم و به اگاهی هام اضافه میشه همون لحظه به خودم میگم که دیگه تمومه و من عالی همه چیز رو فهمیدم اما این بازی همیشه ادامه داره و هرچقدر که یاد میگیرم دامنه ی فرکانسیم بالاتر میره و انگار این آگاهی ها روبرای بار اوله که میشنوم

        پس برای دیدن و فهمیدن باید در این مسیر استمرار داشته باشیم

        ممنون از نگاهت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
        • -
          مصطفی پوری گفته:
          مدت عضویت: 1934 روز

          سپاسگزارم برای پاسخ زیبایی که دادی امیدوارم که این درک بهتر وبهتر بشه ودراین مسیر استمرار داشته باشیم تا بتونیم‌ الله را فقط نیروی کارای جهان بدانیم و باتکیه به خداوند به آنچه میخواهیم به سادگی برسیم اما بحث توحید اونقدر عمیق و بزرگ هست که هر وقت نگاه میکنیم میبینیم قطره ای در اقیانوس را درک کردیم انشالله درمسیر توحید همیشه باشیم وبمانیم

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    مرجان گفته:
    مدت عضویت: 2190 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم 🌸

    با سلام و درود فراوان خدمت شما عزیزان🌹

    این گفتگو فوق العاده عالیه و تا الان کلی درس برام داشته ولی بخصوص این فایل شماره ۶٣ که دیگه بی نظیره

    بازم برام مسجل شد که استاد عباس منش عزیز چقدر عمقی قوانین رو درک کرده. نکته ای که تو این فایل بهش اشاره کردین right to the point هست

    حالا چیزی که می خوام بهش اشاره کنم همون باور درستی هست که از استاد یاد گرفتم و اون اینکه من همه چیز رو به راحتی بدست آوردم. اما تو صحبت‌های آزاده عزیز و دوست داشتنی کلمه سخت زیاد داره استفاده میشه خوب می دونیم که کلمات هم بار دارن. دقیقا جایی که استاد به همین نکته که یه الگوی ذهنی برای به موفقیت رسیدن ایجاد شده که از صفر و با بدترین شرایط هست تا به شرایط عالی رسیدن همین برام تداعی شد که آزاده جون گل داره به خودش افتخار میکنه برای از صفر بلند شدن حتی شرایط رو داره سخت عنوان می کنه که ما بدونیم چقدر سخت بوده اما در لحظاتی که عالی بوده خیلی توضیحی نمیده و فقط میگه خوب بود. و این الگو چندین بار براش تکرار شده.

    یاد زمانی افتادم که موقع تحصیل در خارج از کشور حدود ١٠ سال پیش یه همکلاسی از ترکیه داشتم که یه جمله گفت و خیلی به دلم نشست و در خودم باورش رو ایجاد کردم و اون این بود که Allah wants ease for us خدا برای ما آسونی می خواد ما خودمون برای خودمون سختی ایجاد می کنیم. برا همین میگن که با خدا باش و پادشاهی کن.

    و این آسونی و راحتی اگه تلفیق بشه با زیبایی و عزت که دوستتون آقای عرشیان میگفتن معجزه می کنه. هر خواسته ای داری بگو “به راحتی، به زیبایی و با عزت” می خوام.

    نکته دیگه ای که بر اساس تجربه آزاده دوست داشتنی هست و من هم دقیقا در اطرافم می بینم اینه که اصلا دسته چک ندارن و اهل وام نیستن و همه شون صاحب ملک‌های عالی هستن و نقدی کار می کنن. تا حالا هم اصلا ورشکستگی و مشکل مالی حادی نداشتن. کسی که سراغ این شرایط میره کسیه که به قانون تکامل اعتقادی نداره و دنبال پولدار شدن یه شبه هست.

    از شما دوستان گلم و خدای مهربون و دوست داشتنی واقعا ممنون و متشکر و سپاسگزارم بابت این آگاهی‌های ناب.

    Wish you health, wealth, and wisdom 🌷

    در پناه خدای متعال شاد، سلامت، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشید 🌺

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
    • -
      مصطفی پوری گفته:
      مدت عضویت: 1934 روز

      مرجان عزیز خیلی خوبی

      چه نکته ای گفتی که خداوند برای ما آسونی میخواد ماییم که سختی میتراشیم برای خودمون به واسطه بی اعتقادی و باور کمبود و اینکه اگر به الله همچون ابراهیم ایمان داشته باشیم آتش سرد میشه و همه چیز آسون میشه

      من سپاسگزارم ازت بخاطر این کامنت خوبت سپاسگزارم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        مرجان گفته:
        مدت عضویت: 2190 روز

        مصطفی عزیز

        ممنونم از لطف و محبتت و برات بهترینها رو آرزومندم

        و چون اگه پیام کوتاه می بود ارسال نمیشد و من دوست داشتم که حتما پاسخ بدم نه فقط امتیاز آیه مربوط به این موضوع رو برات میزارم

        یُرِیدُ اللَّهُ بِکُمُ الْیُسْرَ وَلَا یُرِیدُ بِکُمُ الْعُسْرَ

        خدا آسانی و راحت شما را می خواهد نه دشواری و مشقت شما را (بقره:١٨۵)

        موفق و پیروز باشی 🌹

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    علیرضا نقدیان گفته:
    مدت عضویت: 1705 روز

    سلام استاد عزیزم

    .

    .

    دقیقا این بازی وام و اینکه فشار هایی که بهت وارد میشه بعد از وام گرفتن رو من خیلی دیدم که چون احساست بد میشه نسبت به خودت در بسیاری از الهامات و هدایت ها بسته میشه و خودت انگار خلاقیت و …. رو از خودت میگیری چون اگر ذهنت آرام نباشه نمیتونی پیشرفت کنی خدایا شکرت این آگاهی چقدر ناب هست که به من گفتی و دیدم آدم هایی رو که در تله وام می افتند دیگهبه همین روند عادت میکنند و اصلن ذهنشون حتی به این سمت نمیره که آیا راه دیگهای هم وجود داره که بدون وام گرفتن موفق شد؟ تا به خواسته هام رسید خدا رو شکر من از همون اوایل آدم هایی رو میدیدم که به موفقیت رسیدند و اینا یک ریال وام نداشتند و زندگیشون در تمام ابعاد انقدر عالی بود که اصلن ربطی نداشت به افرادی که وام میگرفتند و نتایج اصلن قابل مقایسه نبود و با خودم میگفتم اینجا یه چیزی هست که من نمیدونم اینا چیکار میکنند که اینجوری زندگی میکنند چجوری بدون وام اینقدر عالی زندگی میکنند و بعد با شما آشنا شدم و خودتون و دانشجو هایی که ازتون دیدم یه الگو عالی برای من شد که میشه هر چیزی رو که بخوای در هر جنبه زندگی با کمک این قوانین به سادگی به دست آورد فقط اگر الان نداری خوب به این قوانین عمل نکردی و باید بیشتر عمل کنی همین و تمام انرژیت رو بذار که همین قوانین رو عالی درک کنی و عالی زندگی کنی و بعد از اون من حتی یک دونه کتاب موفقیت ، یک دونه فیلم در حوزه موفقیت ، یک دونه حتی کلیپ انگیزشی کوتاه در شبکه های اجتماعی ندیدم که مبادا ذهن من منحرف بشه خدایا شکرت و خیلی راضی هستم

    .

    و اینکه گفتید توی وام گرفتن و خرید اعتباری شما سرتون پایین هست و از لحاظ متافیزیکی درست نیست رو هم درک کردم و بکم متوجه شدم چی میگید و دقیقا درسته دیدم که چقدر فرق داره یک چیزی رو نقد بخری یا اعتباری که هزار تا شرط برات میزارند و برات تعیین میکنند که چجوری باشه اما وقتی میری چیزی رو نقد بخری تو تعیین می کنی چجوری باشه

    .

    دقیقا این الگو هزاران بار دیدم توی فایل های موفقیتی توی مصاحبه ها توی کتاب هایی که خوندم که فقط تمرکز روی بدبختی های گذشته طرف بوده یا زندگی که در گذشته داشته و سخت بوده و هیچ چیزی عملا گفته نمیشه از اون اصول از اینکه چقدر تونسته ذهنش رو کنترل کنه چه باور هایی داره و فقط توی مصاحبه ها میخوان طرف رو احساساتی کنند یا یه حاشیه ای درست کنند واسه طرف که یه تیکه کلیپش کات بشه و شیر بشه توی فضای مجازی که اینطوری دیده بشن اون مصاحبه کننده و دقیقا این الگو داره تکرار میشه و کم مصاحبه درست و حسابی دیدم خدایا شکرت که این اگاهی رو دادید که برای موفق شدن نیاز نیست زجر بکشی یا اینکه قبلا کار های زیادی رو تست کرده باشی و محکم خورده باشی زمین یا اینجور چیز ها و چقدر با چیز هایی که در قرآن هست سازگاره دقیقا اینکه خدا گفته انسان اشرف مخلوقات هست ، اینکه جانشین خدا روی زمین است اینکه تمام پیامبران و امامان آزادی زمانی مکانی مالی رو باهم داشتند و زندگیشون غرق در ثروت و نعمت بوده و از خدا خواستنم که هدایتم کنه قبل از اینکه بلا سر من بیاد تغییر کنم

    .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      مصطفی پوری گفته:
      مدت عضویت: 1934 روز

      علیرضا عزیزم خیلی خوبی

      باورهای قشنگی را انتخاب کردی و گفتی ومن واقعا لذت بردم اینکه 1.نیازی نیست وام بگیریم یا دسته چک داشته باشیم تا موفق بشیم (سپاسگزارم)

      2.نیازی به تست خیلی از کاها نیست تا تجربه بدست بیارم میشه باهوشتر از الهامات استفاده کرد(سپاسگزارم)

      3.نیازی نیست سختی بکشیم تا موفق بشیم میشه همیشه در آسانی مطلق رشد کرد و آسانی نمادی از قدرت الهی است(سپاسگزارم)

      4.چقدر خوب به جایگاه انسان اشاره کردی که خداوند چه ارزشی برای منه آدم قرار داده ک منو جانشین خودش انتخاب کرده(سپاسگزارم)

      بابت همه این آگاهی نابی که دراختیارم قرار دادی ممنونم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    ریحانه گفته:
    مدت عضویت: 1749 روز

    خیلی جالبه نصفه شب بود نزدیک به صبح که داشتم کامنتای خودمو میخوندم رسیدم به کامنتی که برای فایل مسیر هموار یا سنگلاخی گذاشته بودم اونجا گفته بودم که منم انگار دوست دارم مسیرم سخت باشه اذیت شم تا بقیه بگن واوو چقد قوی تو چقد تاثیرگذاره داستانت تا خوششون بیاد ولی میدونید چیه من کاملا فراموش کرده بودم اون موضوع رو و وقتی داشتم میخوندمش با خودم گفتم چی؟ من؟نکنه من هنوزم این باور رو دارم و هنوزم اینو میخوام

    دلیلشم این بود که احساس کردم دوباره دارم زور میزنم دوباره دارم تقلا میکنم انگار خودمو دارم رو زمین میکشم با صورتم دارم زخمی میشم در عین حال که به ایده ها عمل میکردم حرکت میکردم و فکر میکردم که خب اره دارم مسیر درستی میرم

    اما دیروز با اتفاقی که تجربه کردم گفتم ای بابا بازم که انگار سنگ جلو پامه و همون موقع تصویر اومد تو ذهنم همون جاده صاف و کنارش جنگل وحشی با کلی سنگ و مانع و حیوانات وحشی و خلاصه زجر کشیدن من تو اون مسیر بودم تو اون جنگله

    دیشب تا خود صبح بیدار بودم با خودم میگفتم ایراد کجاست من مشکلم چیه داشتم به خدا میگفتم ببین من این راهارو رفتم این کارارو کردم این شجاعتارو به خرج دادم اینهمه خلاقیت و میدونی عمل کردم چون استاد منم ادم بسیار خلاقیم اصلا اینطور نیست یه جا بشینم همه راه امتحان میکنم و انجام میدم اما انگار یه چیز کمه انگار یه جایی رو دارم اشتباه میرم و تمام حرفای استاد میومد تو ذهنم زمانی که عیدا میرفتن خونه عموشون با اونهمه خلاقیت و عمل و کار بسیار و حتی تصمیم و اراده ش رو هم داشتن بازهم عید که میشد فقط میتونستن خودشونو برسونن شهرستان و همه ی اینا همزمان شد با کامنت یکی از بچه ها (یزدان نظری/در قسمت 61 گفتگو با دوستان)که اونم دیشب دقیقا به سمتش هدایت شدم که میگفت:برای موفقیت وجود دوبال ضروریه هم دانش و هم عمل

    میدونید همه ی این اتفاقا این صحبتا توی چندساعت اتفاق افتاد و حالا همزمانی این فایل که استاد دقیقا دارن در این مورد صحبت میکنن

    که اقاجان حتی اگه ازاده جان دارن در این مورد و درسایی که ازشکستاشون گرفتن صحبت میکنن دلیل بر این نیست که شماهم حتما باید شکست بخورید

    چون

    اصلا برای موفقیت نیاااازییی نننننیسسست که شکست بخورید :)))

    نیازی نیست از صفر کلوین شروع کنی

    چون اگه ما اینجاییم برای اینه که بدون شکست موفق باشیم زندگی گل و بلبل داسته باشیم زندگی برامون بهشت باشه…

    و حسابی به من فهموند که مشکلم کجاست /چیه..

    چقد به این فایل نیاز داشتم اونم دقیقا زمانی که باخودم مرور میکردم چقد در گذشته به راحتی هرچیزی که میخواستم بدون شکست بدست میاوردم و موفق بودم و نمیفهمییدم چرا الان فقط تو این یه مورد انقد گیجم انقد دارم اذیت میشم

    میگفتم مگه تو مسیر علاقه هم ادم اذیت میشه؟

    +بله وقتی باورهای اشتباهی داشته باشی..

    نوشتم اینو برای خودم

    سپاسگزارم استادجان سپاسگزارم ازاده جان

    واقعا خداروشکر که اون روز اون کامنت رو گذاشتم تاالان فراموش نکنم

    بیصبرانه منتظر کامنت ها فوق العاده دوستان هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
    • -
      مصطفی پوری گفته:
      مدت عضویت: 1934 روز

      ریحانه خانوم ممنون بابت اشتراک این آگاهی

      عزیزدل چقدر خوب میتونی بنویسی که من دارم چیکار میکنم انگار دارم گیج میزنم چرا همه چی سخت شده این مرتبه بالایی است که فکرکنیم و خداوند در زمان مناسب و مکان مناسب قرارت میده تا اون آگاهی را درک کنی پس یادمون باشه همچیز میشه آسون ولذت بخش باشه چون اراده خداوند بر آسونی است اما چالشی اگر هست باید حل بشه پس همه چیز ساده است سادگی را مظهری از خداوند بدونیم منکه لذت بردم از همه چیز بیایییم پیش فرض های ذهنی را کنار بزنیم و اجازه بدیم خداوند راهنما باشه به سمت خیرها و خوبی ها اصلا بزاریم خودش برامون تعیین کنه خودش هدایت کنه مگه از خالق آگاه تر هم داریم کسی ک به نهان وآشکار آگاه است پس خدایا مرا هدایت کن به راه راست راه آنان که به سادگی و فراوانی و لذت وعزت نعمت دادی

      دوست دارم تشکر از شیر این آگاهی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    مهدیه چیتگر گفته:
    مدت عضویت: 1210 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جان زیبا و دوست عزیز و موفقمون آزاده جان

    چقدر این فایل رو دوست داشتم، چقدر این برام درس داشت، چقدر این حرف ها برای من بود، و نتیجه ای که گرفتم رو میخوام اینجا بنویسم

    به نام خدای هدایتگر

    من تو یه برهه ای از زمان دنبال انگیزه گرفتن و امید پیدا کردن بودم، چون میخواستم تو مسیری که میرم موفق بشم

    بعد شروع کرد به فیلم های انگیزشی دیدن، از فیلم های واقعی گرفته تا فیلم هایی که تحت عنوان نویسنده نوشته بود، اما اکثرا واقعی نگاه میکردم حتی من عاشق انیمشین هستم و اون موقعه حتی انیمیشن های انگیزشی نگاه میکردم

    جالبه که من تحت تاثیر یک انیمیشن به نام موانا قرار گرفتم، داستان دختری که برای نجات قبیلش باید به دل دریا میزده و پدرش مخالف این کار بوده، بخاطر ترسش از دریا،مادربزرگش یه شب قبل از فوتش بهش گفت که این تو هستی که باید بری و قبیلتو نجات بدی، برو… و مشکلاتی که براش تو دریا پیش میومده که همش تو فیلم در قالب فان نشون داده می‌شده و میخوام بگم وقتی که من این انیمیشن رو نگاه کردم، فکر می‌کنم ۳ الی ۴ بار دیدمش خیلی قلبمو نوازش می‌کرد، چون داستان دختری بود که به دل خطر زده بود و وقتی برگشت موفق شد و همه بهش افتخار کردن… ینی توی ذهن من اینجوری تعریف شد که اگر میخوای دوست داشته باشن، برات ارزش قائل بشن یا ترو ببین و بهت افتخار کنن، باید یه کاری انجام بدی که بقیه نمیتونن انجام بدن، و حتی توی فیلم هایی که توسط داستان واقعی اون فرد ساخته شده بود به نکته ای که استاد اشاره کردن، دقیقا مثل همونو من تو همه ی فیلم های انگیزشی دیدم… سراسر بدبختی، سراسر ناراحتی بعد یهو بعد اون همه مشکل به آخر فیلم که میرسه چند چند دقیقه از موفقیتش نشون میدن

    خدا میدونه خدا میدونه، که من فیلم در جست و جوی خوشبختی رو چقدر تحت تأثیر داستان قرار گرفتم و چقدر اون بدبختی ها برام لذت بخش شده بود و در آخر هم نفهمیدم چجوری اما اون فرد صاحب شرکت شد که اخرای فیلم بود که تصویرشم دقیق نشون ندادن، فقط یه نوشته ای آخر فیلم گذاشتن که خود اون گوینده فیلم گفت ایشون صاحب فلان مقام شده… و من خوشحال، شاد، گفتم واوو چقدر تأثیر گذار… و در پنهان اینو در دلم طلب کردم که ببین چقدر باحاله که اینقدر سختی بکشی بعد به موفقیت برسی بعد آدما بیان ازت فیلم بسازن و تحت ثأثیر قرار بگیرن، باور کنید من خودم تو تخیلاتم وقتی به مصاحبه افراد با خودم فکر میکردم همیشه اینو تو ذهنم تصور می‌کردم که از مشکلاتم میگم و میگم من از اینجا به اینجا رسیدم و منو الگو افرادی که شکست خوردن قرار میدادم که امید داشته باشید.. یعنی در این حدددد مخفی و پنهان بود، خودم میدونستم اینو دارما اما نمیدونستم اینقدر ریشه داره و با دیدن این فایل من تصمیم دارم این باور رو از ریشه قطع کنم و من تنها زمانی باید موفق بشم که تو راحتی و شادی و آرامش به صورت طبیعی جریان داشته باشم نه تو غم نه تو مشکلات… همه چی باید عالی باشه، فرکانس عالی، شادی، ارتباط با خدا، ایمان داشتن و روی ایمان کار کردن، تنها زمانی من موفق میشم که تو این حالت باشم، تمام 💪

    خداروشکر میکنم بابت این آگاهی های ناب

    استاد عزیزم و خانواد بزرگ عباسمنش برای تک تکتون مسیر آسان و هموار آرزومندم.. در پناه خدا شاد و سلامت و ثروت مند در دنیا و آخرت باشید 🌿☘️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  7. -
    عمران نوری گفته:
    مدت عضویت: 1981 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز

    چقدر از این دست فایلها رو من دوست دارم و چقدر لذت میبرم از اینکه دارم کلی چیز یاد میگیرم و کلی به تجربه‌ام و دانشم و اگاهی‌هام رو دارم زیاد میکنم خدایا شکرت خدایا صد هزار مرتبه شکرت تمام این اتفاقات و این شرایط این ادمها همش دستان خداوند هستند که سمت من بقیه دوستان فرستاده شدن تا کمک کنند ما تو زندگیمون پیشرفت کنیم و از این داستانهای موفقیت دوستان و کلی درس و امید و انگیزه بگیرم برای رشد برای رسیدن به هدف برای رسیدن به خواسته‌هام

    چقدر این جمله استاد لذت بردم که

    «« که شما الزامأ برای رسیدن به موفقیت حتما لازم نیست پدرتون در بیاد و کلی بلا و مشکل بکشی بعد موفق بشی »»

    «« نه شما همون موقع اگر باورهای درست میداشتی میتونستی اقدامات بهتر انجام بدی که اصلا به اون مشکله نخوری و از راههای خیلی بهتر و راحتر به خواسته‌ات برسی »»

    یعنی این جمله استاد در مکان مناسب و زمان مناسب گفته شد که تو صحبتهای ازاده عزیز که خیلی لازم و بجا بود

    واقعا برای رسیدن به هر هدفی کافیه باورهای مناسب داشته باشیم

    مثلا میشد این باور داشت که

    من برای رسیدن به هر خواسته‌ای خیلی راحت و لذت بخش با کمترین هزینه و با راحترین روش و بالاترین کیفیت و بالاترین بازدهی خیلی خیلی بیشتر از قبل میتونم به هر خواسته‌ای برسم بدون اینکه هیچ زوری بزنم

    اره من روی دوش خداوند سوار میشم و سوت میزنم و میذارم خداوند کارهای منو انجام بده و منو هدایت کنه به مسیرهای درست

    عاشقتمون استاد که این فایل همچنان ادامه داره

    خدا شاهده هر روز صبح که بیدار میشم اولین کاری که بعد از نوشتن ستاره قطبی میکنم

    اینکه برم سراغ سایت و ببینم جلسه بعدی استاد و ازاده‌جان گذاشته شده یا نه

    یعنی اینقدر تشنه یادگیری و اموزش قوانین هستم

    با عشق لذت میبرم

    چون این فایلها ، فایلهایی نیستن که واقعا بشه راحت از کنارشون بگذری تک تک جملات تک تکشون کلام خداوند هستند که از زبان این دو فرشته جاری میشن برای گسترش برای پیشرفت برای بزرگتر شدن جهان اطرافشون حالا اگر ما ببینیم و بشنویم و تکرار کنیم و دقت کنیم و توجه کنیم و تمرکز بذاریم

    اونوقت ارام ارام درک میکنیم

    و بعد ما هم میشیم جز جهان اطراف استاد عزیز و رشد میکنیم و ظرفمون بزرگتر میشه

    عاشق همه تون هستم

    انشالله هر کجا هستید شاد ، سالم ، خوشبخت ، ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید

    فعلا

    یا حق

    🙏🌸

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  8. -
    باران گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    سلام و هزاران درود به بهترین استاد عالم.

    خیلی هم خوشحالم برای شنیدن این فایل هم بشدت ناراحتم.

    اول اینکه مچکرم بابت گفتگویی ک ترتیب دادین که این ذهن استدلالی مارو میتونه بهتر مجاب کنه که بخواه تا داده شود.و حتما میشود.

    اما استاد من خودم به شخصه هرآن زمان که اتفاقات بدی برام میفته درسته ناراحت میشم‌ حتی شده گریه هم میکنم ولی بعد که حلش میکنم میگم اره من تونستم عب نداره بجاش داستان زندگیم قشنگتر میشه بجاش روزی که بخواد تعریف کنم باانگیزه ترم .

    یه جورایی انگار بااینکه رنج میبرم ولی اعماق وجودم این باور بوده که خب باید یه اتفاق بدی باشه که بعدش یه گشایشی باشه یه الهامی باشه یه اتفاق خوبی بیفته.

    امروز که درباره این‌موضوع حرف زدین قبلش من از صبح میگفتم به خودم پاشنه اشیل من کجاست

    که دقیقا همبنجاست.

    من خودم اتفاق های بد رو دعوت میکنم.

    من خودم با باور عمیقی که دارم ایجاد میکنم گره هارو.

    باوری که نیاز نیس هرروز بهش فکر کنم چنان در ضمیر ناخوداگاه من شکل گرفته و جا باز کرده اون کارشو هرروز میکنه نیاز نیس من تمرکز و وقت خاصی براش بذارم که اتفاق های به ظاهر بد بیفته اونوقت من‌بگم خدایا توهستی من کم‌نمیارم ایمان خودمو نشون بدم حلش کنم پدرمم دربیاد.از نظرمالی هم ضرر کنم.

    بعد شب برم رو به اسمون بگم خدایا حل کردم شکرت.توقع دمت گرم هم از خدا داشته باشم.

    اخه وقتی خودم باعثشم.خودم خلقش کردم.خودم‌دعوتش کردم.خودم‌خواستم داستان زندگیم‌ نشیب هاش بیشتر باشه دیگ چرا توقع تشویق دارم از خدا.

    چرا من باید کتک خورم ملس بوده؟ چرا من همش باید فک کنم اتفاق های بد برای بوجود اومدن اتفاق های خوبن؟ چرا من هی باید له میشدم؟ چطورتونستم چنین‌خیانت بزرگی درحق خودم بکنم؟

    خوشحالم‌که فهمیدم پاشنه اشیل من همینجاست

    من‌میتونم با شادی باارامش پیشرفت کنم با عزت جلو برم به راحتی بزرگتر بشم ثروتمندتربشم.

    چرا داستانم پراز غم باشه من میتونم ثابت کنم با خوشحالی میشه بهتر پیشرفت کرد میشه یا داستان پراز لبخند داشت.

    چرا برای اینکه خودمو مثال بزنم باید سختی میکشیدم؟

    خیلی دوستدارم این باورم رو از ریشه تغییر بدم امیدوارم که بتونم

    برای همین قسمت مصاحبه من میتونم یه کتاب بنویسم درباره باورهای اشتباهم.برای موفق شدن.به قول شما ازبس شنیدیم‌و دیدیم و خوندیم که طرف با بدهکاری میلیاردرشده

    زندان بوده موفق شده.تواستارت بوده بزرگ شده.فقیر و خاک برسر بوده اخرش یه مقام مهمی شده.

    شاید باورتون نشه حتی گاهی اوقات ک سرزنش هم میشم تو وجودم میگفتم‌ عب نداره من خودمو ثابت میکنم بذار اینا اینجوری فک کنن اخرش میبینن اشتباه کردن.ینی همون سرزنش رو هم‌من دعوت میکردم من خلق میکردم ک الان توچشم بقیه خار بشم بعد یه روز همه بگن اوه فکرشم‌نمیکردیم این موفق بشه.

    همون سرزنش رو هم گواهی این میدونستم که باید باشه تا بعد تعریف و تمجیدم کنن.

    من چقدر رنج رو به جون خریده بودم چقدر بیگناه خودم رو ازار داده بودم برای یه باور پوچ الکی مزخرف.

    مغزم داره سوت میکشه از این همه خلق اتفاقات تلخ.ک همش ناخواسته بوده به ظاهر اما درباورم خودخواسته بوده.

    خدایاشکرت که فهمیدم میشه جور دیگ موفق بود شکرت ک فهمیدم به رنج من برای رسیدن پیشرفت راضی نیستی.

    چون گاهی وقتا یه اتفاق بدی میفتاد میگفتم‌خدا داره امتحانم میکنه اگ توکل کنم نجاتم میده درحالیکه خدا اصلا به این رنج راضی نیس اصلا به اتفاق بد راضی نیس اصلا تو سیستم‌جهان چنین چیزی نیس من خودم پیش میاوردم.

    مممونم استاد

    وازشما استاد عزیزم و از دوستانم هم‌میخوام اگه راهکاری دارن که بتونم راحت تر این باورم رو درست کنم بهم لطف کنید بگید.و دراین راه کمکم کنید

    خیلی مچکرم‌استاد خیلی ممنونم‌

    امروز منو ساختین و من هم فرداهامو قول میدم به بهترین شکل بسازم باارامش و شادی

    درپناه خدا باشین

    همیشه غرق در نور و خوشبختی باشید

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  9. -
    فروغ ریاحی فر گفته:
    مدت عضویت: 1555 روز

    سلام و درود بر استاد و اهالی سایت عباسمنش

    بازم استاد شما مرز باریک بین دو موضوع رو مشخص کردین

    اینکه برای رسیدن به موفقیت و سعادت و خوشبختی لزوما نباید اول سختی کشید و بعد به موفقیت رسید میشه خیلی راحت و آسون از همون اول در زندگی موفقیت رو لمس کرد و انتظار اون رو در زندگی داشته باشم (طبق قانون ، انتظار هر چیزی رو داشته باشی همون وارد زندگیت میشه )به قول استاد میشه در این دنیا سوار بر دوش خدا بشیم و زندگی کنیم و یا اینکه استاد مثالی دارن بعضیا دارن پیاده با پای برهنه مسیر سخت سر بالایی رو میرن بعضیا هم همون مسیر رو با دوچرخه میرن بعضیا دارن پیاده با کلی گاری کهنه که به خودشون بستن و دارن اونها رو به سختی حمل میکنن مسیر رو پیاده میبرن و بعضی ها

    هم دارن با ماشین شخصی در حالی که کلی اپشن داره و کولرش در گرما و بخاریش در سرما روشن هست و با راحتی مسیر سر بالایی رو طی میکنن یا همون بهتره بگیم به قول استاد میشه چرخ زندگیمون همیشه روان و راحت باشه

    یعنی همه چیز خیلی راحت و ساده و بدون تقلا و سختی برای ما مهیا باشه و ما فقط ازاونها استفاده کنیم اصلا میشه همه ی نعمت های عالی برای ما در اطراف ما باشه فقط کافیه ما دستمون رو دراز کنیم (خواسته ی داشتن اونها رو در دلمون داشته باشیم و برای رسیدن به اونها تلاش کنیم ) وما اونها رو برداریم و ما نخواییم هیچ سختی بکشیم تا به دستشون بیاریم

    حقیقتا من به شخصه خانم خانه داری هستم که زندگی آرام و بدون دردسری دارم یعنی اینکه یه جورایی هر چیزی سر جای خودش از همون اول ازدواجم همسرم خونه ی شخصی ویلایی داشت با کلی وسایل عالی برای زندگی و یه سال بعد ماشین خارجی از خودش داشت و بعد چندین ملک و املاک خریدیم و کلی طلا و جواهرات عالی و مسافرت خارجی و آنچنانی داشتم و…..و بعد از دو سال خیلی راحت صاحب دو بچه ی ناز نازی دختر و پسری شدم هر دو سالم روحی و جسمی و توانا و خوش اندام و زیبا با ایده آبهای خوب داشتم و همسرم هم همینطور از لحاظ جسمی و روحی و ظاهری شرایط

    بسبار خوبی داشتن حتی خانواده ی سرشناس و عالی در شهر ما دارن که تقریبا بیشتر شهر به واسطه ی پز شکی حاذق برادر و زن برادر ایشون این خانواده رو میشناسن و خدا رو شکر خود من

    هم همیشه در زندگی دختر آرام و خونسرد و ساکتی بودم با ظاهر خوب و بسیار ایده آلی که شاید از نظر خیلی‌ها هم بسیار زیبا بودم و هیچ مشکل جسمی هم نداشتم و همیشه سلامت بودم یعنی میخوام بگم مشکل خاصی در زندگی من نبود تا اینکه من به واسطه ی یه قضیه ای باسایت شما آشنا شدم و میدیدم اگر می‌خوام در مسیر باشم اصلا کارهای استاد که میگه خیلی برام سخت نیستن حالا نمیگم خیلی آسون اما کار بسیار سختی نبود چون من خانه دار هستم آزادی زمانی و مکانی که دارم و خیلی راحت تونستم وقت بزارم و روی خودم کار کنم اون حال خوب و شادی درونی و عشق و سلامتی و ثروت و….رو بیشتر کنم. خدا رو بهتر درک کنم و پیدا کنم و خلاصه انگار حرفهای استاد رو به راحتی میتونستم پیدا کنم و زندگیم عالی بود عالیتر هم شد اما میدیم اطرافیانم در چه مشکلات و مسایلی هستن و اتفاقا تا حدودی هم با سایت آشنا هستن و اما همیشه میگفتن سخته اخه چطور در اوج مشکلات اینطور باشی این کار هر کسی نیست و انگار در ذهن می‌رفت که تو که الان اینقدر حالت خوبه و کلی زندگیت بهتر شده و مدام در سایتی و آموزشها رو دنبال میکنی که کار خاصی نکردی چون زندگیت همینجوری اوکی

    بوده و هست و تو فقط به دنبال کسب آگاهی های این دوره ها هستی و ….. پس تو کار مهم و

    اصلی رو نمیکنی فلانی که غرق در مشکلات هست و داره تلاش میکنه اون مشکلات رو درست کنه اون داره کار مهم رو میکنه و اون ایمان اصلی و درستی داره و اون داره به درستی آموزشها رو در زندگی اجرا می‌کنه نه تو که همه چیز برات فراهم هست چند باری با خودم این حرفها رو مرور میکردم و بیشتر باور میکردم که من با این زندگی که آرام هست و هر چیز در جای درست خودش هست و هر کس داره عالی وظیفه ی خودش رو انجام میده و من اصلا نیاز نیست کسی رو تغییر بدم ویا تلاش خاصی بکنم که اوضاع زندگیم خوب بشه من خیلی هنر خاصی ندارم من خیلی کار خاصی نکردم و اینقدر به این فکر بها دادم تا یکم روابطم با همسرم تنش کوچکی پیدا کرد اونم برای چی برای اینکه چرا همسرم در مسیر نیست انگار میخواستم تغییرش بدم اون رو نمی‌پذیرفتم تا اینکه واقعا از جهان چک و لگد ی اما بازم به نسبت بقیه بی درد تر خوردم و به خودم اومدم که نه من چرا اینقدر شرایط رو برای خودم سخت و پیچیده کردم و اصلا چرا تمرکزم رو از روی خودم برداشتم گزاشتم روی همسرم و یا فلاانی که اونها رو درست کنم ؟؟؟ و سریع با اون تضاد کوچیک به خودم اومدم و گفتم باید بر گردم تو مسیر من توانایی تغییر هیچ‌کس رو ندارم و همسرم رو مثل همون روزای اول میپذیرم هر طور که هست با هر سطح افکار و دیدگاه ای که داره و من فقط باید روی خودم کار کنم و جهان وظیفه داره اطراف و اطرافیان من رو با من هماهنگ می‌کنه والان که استاد این موضوع رو توضیح داد خیلی راحت و با اطمینان بیشتر متوجه شدم نه همون من و زندگی راحت و آرام من و عالی بودن در تمام جنبه ها حق طبیعی من هست همون رون بودن چرخ زندگیم باید باشه نه تنها برای من بلکه برای هر شخصی که در مسیر هست و من قرار نیست مثل اطرافیانم در تمام سالهای زندگیم در این دنیا زجر و سختی بکشم تا خدا در مقابل اون همه سختی کمی پاداش به من بده و بگه آفرین اینم جواب سختیهای که کشیدی و حالا بعد از اون دوباره سختی بکشم تا بازم پاداش اندکی به من بده و این چنین زندگی درست نیست اصلا من باید به خودم بگم مگر خدا با من خصومتی داره و یا خصیصه و یا بخیل ویا نداره که من روخلق کنه و

    بعد همیشه زجر بده تا در مقابل اون همه سختی اندکی اسایش و آرامش بهم بده

    ثروت حق طبیعی من هست و من باید خیلی راحت ازبینهایت دست های خداوند که در زندگی من هستن مثل همسرم و یا …. اون رو خیلی راحت بدون تقلا دریافت کنم .اصلا ثروت باید به دنبال من باشه نه من به دنبال اون باشم.

    سلامتی حق طبیعی من هست و من باید خیلی راحت صاحب اندام سالم و زیبایی باشم بدون اینکه هیچ کار خاصی بکنم .

    .

    روابط عالی و عاشقانه حق طبیعی من هست و من خیلی راحت بدون اینکه بخواهم همسرم رو تغییر بدم و یا نقش بازی کنم و یا سختی بکشم و …. صاحب کلی عشق و محبت خدایی از طرف همسرم و اطرافیانم که اعتبارش رو میدم به خدا باشم .

    من باید صاحب آرامش عمیق و شادی درونی( که همیشه داشتم و دارم و تمام اطرافیان من و حتی گاها همسرم به من میگه خوش به حالت عجب آزادی داری و حال و هوای خوبی داری منم دلم میخواهد این قدر رها باشم ) باشم و این حق طبیعی یک بنده ی مومن و متوکل هست .

    من باید صاحب بهترینا در دنیا و آخرت باشم چون خود کسی که من رو خلق کرده وعده این همه نعمت و ثروت در دنیا و آخرت برای بنده ی مومنش داده پس من باید بندگی کنم و خدا هم خدایی کنه اصلا به قول استاد وظیفه ی من بندگی کردن هست و وظبقه ی ارباب ارباب بودنه و من تا حالا کلی نعمت وثروت در زندگیم داشتم اما بازم بهتر و بهترو عالی تر و راحت تر می‌خوام در زمینه ی فرزندان عالی ،امکانات عالی .حال عالی .خانه و ماشین عالی و طلا . جواهرات عالی ،سلامتی و زیبایی‌ عالی و مکان زندگی عالی ,حساب بانکی عالی ،ملک و املاک عالی ،و مولد ثروت عالی بودن و انسان عالی با شخصیت عالی و تاثیر گذار بودن روو کلی چیز دیگه ی عالی رو همه رو با هم می‌خوام .

    خوشحالم که شاگرد استاد ی چون عباسمنش هستم ،❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
    • -
      آزاده کاکاوندی گفته:
      مدت عضویت: 1446 روز

      سلام ب فروغ عزیزم دیدگاهتو خوندم چقد قشنگ و عالی توضیح دادید کلی ب وجد اومدم و عشق کردم برات برای درصلح بودن با خودت برای زندگی عشقت برای همسر و فرزندان عالیت و روابط عالیت با همه برای ثروت و مال املاکت تحسین میکنم تورو عزیز دلم ممنون و سپاسگذارم ک این دیدگاهو با ما اشتراک گذاشتی چون خیلی باورهای درستو میشه از صحبتهات بیرون کشید بسیار سپاسگذارم ازتون

      و سپاس فراوان برای استاد بی نظیرم و ازاده عزیز و مریم جان عزیز

      خدایا شکرت امروز استادبا نکات مهمی ک گفتن کلی از باورهای اشتباه مارو بهمون نشون داد خدایا شکرت بخاطر صحبتهاو اگاهیهای ک ازاده عزیز بهمون دادم و خدایا شکرت بخاطر دوستان بی نظیرم ک این چنین تمام نکات مینویسن و ازمریم جان هم بخاطر اینکه کلی زحمت درست کردن فایل میکشن بسیار سپاسگذارم

      خدایا شکرت در این خانواده بزرگ عزیز عباس منشی هستم

      دوستون دارم و موفق و شاد و ثروتمند باشی فروغ عزیز و استاد عزیزو بقیه دوستان عزیز این سایت زیبا

      دوستون دارم😘💖

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    الناز گفته:
    مدت عضویت: 2243 روز

    سلام عرض میکنم خدمت همه ی دوستان، استاد عزیز ،خانم شایسته و آزاده جان

    این قسمت هم گوش دادم بسیار عالی بود خیلی نکته هایی یاد گرفتم از صحبت های آزاده جان.توی قلبم تحسینشون کردم بابت شجاعت،ذهنیت تسلیم ناپذیریشون،تلاش کردن تا آخرین لحظه و مستقل بودنشون.در مورد اون نکته ای که گفتن لزوما اینجوری نیست که برای موفقیت باید شکست خورد و اون ذهنیتی که برای اکثر ما از طریق فیلم ها و داستان هایی که شنیدیم به وجود اومده میخواستم بگم که خود من به شخصه دوست ندارم،خوشم نمیاد که شکست بخورم و بعد به موفقیت برسم و خودمو تحسین کنم که آفرین از خاکستر خودت بلند شدی تو ققنوسی!ولی توی ذهنم با شنیدن این داستان ها به خودم میگم در مراحل بعدی زندگیت اگه اوضاع واسه توام اینجوری سخت شد الگو بگیر از اینجور افراد که چطور بلند شدن و توام همونجوری بلند شو.دوست دارم اگه هرکدوم از دوستان نظری در مورد این دیدگاه من دارن و آسیب هاشو میشناسن برام توضیح بدن.

    یه جایی توی صحبتهاشون آزاده جان گفتن شاید اگر که همون دوسال اول از همسر سابقشون جدا شده بودن اوضاع خیلی بهتر و آسون تر پیش میرفت و استاد خیلی محکم تایید کردن.یادمه توی بحث ارتباط استاد همیشه میگفتن شما سعی کنید خودتون مثبت باشید به جنبه های مثبت همسر یا پارتنر یا هرکسی که باهاش مشکل دارید توجه کنید اون آدم یا درست میشه یا از زندگی شما میره بیرون.خب آزاده خانم هم همینکارو کردن،گفتن که یه جوری تلاش کردم برای این رابطه که جای ای کاشی باقی نمونه.پس چرا استاد اینقدر محکم تایید کردن که شاید اگه همون دوسال اول تموم میشد بهتر بود؟

    موضوع بعدی اشاره ی آزاده خانم به باور های خانوادگیشون بود.اگر دوستانی نظر قبلی منو خونده باشن میدونن که اونجا در مورد ناخوآگاه عمل کردن به قانون یه صحبتهایی شدو به نظر من ریشه در باور های خانوادگیشون بوده که توی این فایل به خوبی توضیح دادن که پدر و پدر بزرگشون بیزینس من بودن و هیچوقت ندیدن که با قرض یا وام و چک چیزی بخرن!همین یه باور چقدر میتونه آدمو پیش بندازه!علاوه بر اینکه وقتی در خانواده ای هستی که پول زیادی همیشه دیدی و لمس کردی مدار مالیتم به همون میزان بالاتره و خب بالطبع مسیر هاییم که بهش هدایت میشی آدمهایی که بهشون برمیخوری و … از کسی که توی چنین خانواده ای بزرگ نشده متفاوت تره.

    از خداوند سپاسگزارم که در مسیر آگاهی و عمل کردن به قانون قرار گرفتم و به امید خدا با تلاش آگاهانه در جهت ساختن باور های مثبت و کمک کننده هم به بهبود زندگی خودم کمک میکنم و هم به ذهنیت نسل بعدی و در نتیجه ی همه ی اینها باعث میشم جهان جای بهتری بشه:)

    در پناه خداوند باشید:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای: