فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-19.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-07-06 00:00:002020-10-19 00:15:46فقط روی خدا حساب باز کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیزم و بانوی عشق / سلام به همفرکانسی های خوبم
من بارها و بارها این فایل رو گوش دادم و هردفعه گوش میدم حالم خیلی خوب میشه
و این روزها ، برام بار شنیدن فایلها همراهه با درک بیشتر شده !!!!!
امشب یه کلمه ی استاد توی گوشم صدا داد و منو به فکر برد : ” توحید ”
بارها و بارها شنیده بودم اما هیچوقت ذهنمو به خودش مشغول نکرده بود !!!!
خوب که به زندگی / باورهام / اعمال و رفتارم نگاه کردم دیدم این کلمه ، واقعا عمق معنایی زیادی داره .
و چقدر خوب فهمیدم که نیاز همیشگی من “توحید” هست و والسلام ،،،، توحید = عشق / توحید = آرامش / توحید = آزادی / توحید = خوشبختی / توحید = قدرت بینهایت / توحید = ایمان / و………..
دیدم هرجا نزول کردم و قلبم شکسته فقط بخاطر شرک خفی بوده که توی ناخودآگاهم بوده .
بهترین دعای استاد : “از خدا میخوام توحید رو در دل ما و در وجود ما جاری کنه ” . آمین :)
خدای من : چه دارد آنکه تو را ندارد / و چه ندارد آنکه تو را دارد
سلام ندا جان
ممنونم برای کامنت بی نظیرت ،
این روزها بیشتر از همیشه نیاز به ساخت و قدرتمند کردن باورهای توحیدی دارم و چقدر خداجونم عالیییییییی هدایتم می کنه به فایل ها و کامنت های زیبا.
عاشقتم دست خوب خدا
از خدا میخوام توحید رو در دل ما و در وجود ما جاری کنه
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم 😘😘😘
سلام بر ندای عزیزم 🌼
سپاسگزارم برای کامنت ت و اینکه من رو با درک جدید ت از مفهوم “توحید” شریک کردی. 🌼
کلام پایانی ای که نوشتی هم عالی بود :
خدای من!
تویى که اغیار را از دل دوستانت بیرون کردى تا جز تو را دوست ندارند…
آن که تو را ندارد چه دارد؟
و آن که تو را دارد چه ندارد؟!
آن که دیگرى را به جاى تو گرفت زیان کرد و باخت.
…
عالی بود 👌
سپاسگزارم 🌼
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام
ممنون دوست خوبم
امیدوارم که همه ی خانواده صمیمی عباسمنش تمام وجودشون پر بشه از توحید
اول توحید
دوم توحید
سوم توحید
و بعد از این مسیر موفقیت هموار میشه چون قلبت و لحظاتت گره میخوره به خدا , چون از الهاماتت پیروی میکنی , چون اون آگاهی ناب و قدت مطلق داره راهنمایی میکنه .
حال دلت خوب :)
بانام یاد خدا
?سفرنامه روز هفدهم (خداشناسی)
فایل ،فقط روی خدا حساب بازکن?
توحیدی ترین باوری ک ازاستاد یاد گرفتم ،این جمله بودخداوند یک انرژی است
و همه چیز و همه کس انرژیست
این جمله کافیست ک بما نشان دهد
قدرتمند اوست
عزتمند اوست
دولتمند اوست
ثروتمند اوست
منبع اوست ،منبعی ک همه چیز را در اختیار دارد
وذره ای از آن را با انسانی شریک نشده
وقتی درک کنیم ک تمام زندگی و تمام عالم ما گره خوره ب اوست ،ب رب است
دیگر سعی میکنم مواظب این اتضال باشم
وقتی میفهیم ک تمام قدرت و تمام خوبی ها در دستان مهربانش است
ان وقت دیگر
از نگاه بد از قضاوت بد از حرف مردم
از معادلات بی اساس مردم نمی هراسیم
ان وقت دیگر پیش هیچ انسانی دسث نیاز دراز نمیکنیم
ان وقت دیگرهیچ انسانی هرچند ثروت مند برای ما ما جایگاهش را از دست میدهد و اورا همتراز باخودقرار میدهیم
هیچ چیز و هیچکس قدرتی در زندگی ما ندارد
اما اگر ما با دستان خود باباورهای خود قدرت تاثیر گذاشتن راب او ندهیم
ما قدرت راهم ب چشمان دیگران دادیم تا چشممان بزنند
ماقدرت را به زبان دیگراس دادیم تا بی ارزشمان کنند
تا بی ابرو یمان کنند
ما قدرت را به همه کس و همه چیز دادیم
الا خدا
خداوندی ک مرا افرید جان بخشید رشد داد محافظت کرد و خودش فرموده ک
عزتت نزد من است
روزی ات بر عهده من است
اعتبارت برعهده من است
چون این عالم همه من هسم
منم قدرتمند منم ک ب دستان دیگری ب توعشق می ورزم
منم ک ب تو محبت منم
منم ک پول میشوم برایت
منم ک لباس زیبا میشوم برایت
منم ک همسر میشوم برایت
منم ک با دستان بنده ام یخچالت را روزی میبخشم
منم ک بالشت نرم میشوم
منم ک مشتری میشوم
منم ک خانه و ماشین زیبا میشوم
منم ک یک لیوان آب خنک میشوم
. . .
همه چیز را از من بخواه
هیچکس رانمیابی ک بثواند ب تویاری برساند
منتظر هیچکس نباش
ازمن انتظار داشته باش
جون آسایش و رزق تو برعهده من است
عزتت را ازمن بخواه ک تمام عزت در دستان من است ، و هیچکس نمیتواند تورا خوار یا عرت مند کند الا من
همه چیز تویی و من ان را از آدمیان میدانم
همه کس توی و من آن را از ادمیان میبینم
چقد زیباست وقتی میبینم و ذره ذره درک میکنم تو برای من و دنیای من قبله کاه هسی
قبله گاهی ک تمام خوبی ها را نزد خود دارد
ومنتظر است من فقط بخواهم و اجابت نماید
تو ازمن چه میخواهی ؟
ک فقط ب تو خیره شوم و جزتو هر توهمی را کنار بگذارم و تنها و تنها قبله گاهم تو باشی
فقط بروی تو حساب گنم
ک تو منبعی هسی از هرچیز ک نیاز دارم
نعمات تو درحال باریدن هستند اما من کاسه ام را بروی غیر تو گرفته ام
همه ی قدرت در دستان توست اما من از توهم قدرت یک انسان هراسانم
یک قدرت بیشتر درجهان نیست و ان خداست
شریکی ندارد ومنبع تنها اوست
عزت دهنده و حوار کننده فقط اوست
قاصی الحاجات فقط اوست
فرمانروا فقط اوست
روز ی رسان فقط اوست
تنها اوست ک اگر بخواهد اجازه میدهدحتی برگی ار درخت بیفتد
خدایا شکرت
بسیار عالی بود دوست گرامی از خواندن کامنتت واقعا لذت بردم دیدگاه توحیدی و زیبایت را به اشتراک گذاشتی
سپاسگزارم
سلام بر خواهر نازنین عباس منشی ام 🌸
زهرا خوشبخت عزیزم 🌼
نمی دونم وقتی برای اولین بار کامنت زیبا ت رو خوندم چه پاسخی برات نوشتم اما باز هم می خوام برات بنویسم و بگم که چقدر نوشته ت رو دوست دارم.
چقدر برام شبیه حرف های آروم و قلبی استاد هست وقتی داره از خداوند نازنین صحبت می کنم و تن صداش تغییر می کنه، حالت نگاه ش عوض میشه و یه جور خاص تمام رفتارش به دلم میشینه…
این نوشته ی زیبای تو هم همینطور به دلم نشست…
و چقدر دوست دارم تا ابد این آگاهی ها رو با خودم مرور کنم…
وقتی در قسمت شروع نوشته ت که از توحیدی ترین باوری که از استاد شنیدی گفتی، بیشتر تأمل کردم :👇
“خدا یک انرژی است ” و همه چیز و همه کس انرژی است…
چه آگاهی ناب و خالصی!!
خدای من!
شکرت 🙏
…
و پایان نوشته ت که کپی کردم تا بارها بارها بخونم.
:👇
“یک قدرت بیشتر درجهان نیست و ان خداست
شریکی ندارد ومنبع تنها اوست
عزت دهنده و حوار کننده فقط اوست
قاصی الحاجات فقط اوست
فرمانروا فقط اوست
روزی رسان فقط اوست
تنها اوست ک اگر بخواهد اجازه میدهدحتی برگی ار درخت بیفتد…
خدایا شکرت 🙏
یاری م من تا توحید را در لحظه لحظه ی زندگی ام درک و اجرا نمایم. 🙏🌼
…
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام زهرا عزیزم
ای جانمممممممم، چه دلنوشته زیبایی
عزیزم تحسینت می کنم که این همه با خودت در صلحی تا کلام خدا به این زیبایی و شیوایی بر کلامت جاری بشه.
هزاران بار باید این فایل رو گوش داد و هزاران بار این کامنت های عالی را خواند.
تکرار و تکرار و تکرار تا دست هرچی شرک و نجوای ذهنی رو از قلب پاک و خداگونه مون دور کنیم.
ازت ممنونم عزیز دلم
و برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم 😘
به نام خدا
سلام به همه
هفدهمین روز از این سفر زیبا، ” فقط روی خدا حساب باز کن”
فقط روی خدا حساب باز کن، وقتی اولین بار این فایل رو دیدم ناخواسته گریه کردم، هنوزم به سختی جلوی خودم رو نگه داشتم که گریه نکنم، با اینکه خانوادم تا حدودی مذهبی هستن ولی من هیچوقت فرد زیاد مذهبی نبوده ام، چون همیشه واسم سوال بود اگه بقیه میگن خدا روزی رسونه و خدا کمک میکنه پس چرا این همه آدم که مذهبی هستن و نماز میخونن وضعیت دلخواهشون رو ندارن، چرا اینقدر سخت زندگیشون میگذره، جوابی منطقی نداشتم واسه این سوالاتم، از طرف دیگه میترسوندن منو از جهنم، چقد اون خدا ترسناک بود، چقد بد به من گفته بودن خدا کیه
“””پیش از این ها فکر میکردم خدا، خانه ای دارد میان ابر ها”””
بزرگتر که شدم همون رفتار های شرک آلود به من هم منتقل شد، منم گاهی سر خم کردم جلوی بقیه، منم گاهی میوفتادم دنبال افراد پولدار تا باهاشون دوست بشم به امید روزی که به من سودی برسونن و کمکم کنن، منم کلی رفتار شرک آلود رفته بود توی مغزم، برنامه ریزی شده بودم، نمیدونستم اینا شرکه فکر میکردم فقط اونایی که قدیما با پیامبران مخالفت کرده بودن مشرک بودن، فکر میکردم اونایی که مسلمان نیستن مشرک هستن، ای وای به حال من اگه این آگاهی هارو دریافت نمیکردم ، چی میخواستم بگم اون دنیا؟؟
روز ها گذشت و زندگی سپری شد و به روزی رسیدم که این فایل تو گوشم پخش شد، یه احساس عجیبی داشتم، حس سردرگمی، گریه ام گرفته بود با اینکه کلا خیلی سخت گریه میکنم و خیلی کم پیش میاد احساساتی بشم، اما اون روز گریه کردم، گریه کردم به حال خودم، این خدا چقد فرق داشت با اون خدای قبلی، چی گفته بودن به من و الان چی میشنوم، چقد این خدا سازگارتر بود با قلبم با روحم با مثال هایی که توی ذهنم بود، به راستی خدایی برازنده ی این خدا بود نه اون خدای قبلی که منتظر بود من خطا کنم سریع عذاب بفرسته واسم، گذشت و بار ها این فایل رو گوش کردم و یکی از پرتکرار ترین فایل های گوشیم شد، یه خدای جدید پیدا کردم، خدایی فارغ از دین مذهب، خدایی که وقتی بهش فکر میکنی احساس آرامش میگیری نه احساس ترس
“””آن خدای پیش از این را باد برد”””
رفتار های شرک آلودم رو شناسایی کردم، سعی کردم توحیدی عمل کنم، خیلی روی این موضوع کار کردم چون واقعا مهمترین موضوع زندگیه، اینقد که حتی خواب هایی که میبینم توش رده پایی از خدا هست
رفتار هام خدایی تر شد و اتفاقات عجیبی رخ میداد، روزایی میشد توی دوران دانشجویی هیچ پولی نداشتم و از طرفی نمیخواستم از پدرم درخواست کنم واسم پول واریز کنه، دستمو سمت خدا دراز میکردم و چند ساعت بعدش یه پولی دستم میومد، یا پدرم واسم پول واریز میکرد یا یه کسی پولی که ازم قرض گرفته بود رو پس میاد یا از طریق هزاران دست دیگه به خواسته ام میرسیدم
هی بیشتر میفهمیدم که باید روی خدا حساب باز کنم، توی دانشگاه یه سری استاد بودن و هستن که همه میگن نمیشه با این شخص این درس رو پاس کرد و میگن نمره نمیده و هزاران ویژگی ترسناک دیگه و میترسن از اون استاد و قدرت رو میدن دستش، میرن اون درس رو میگیرن و کلی دنبال استاد میدون اینور اونور و استاد تورو خدا نمره بده و فلان آخرشم پاس نمیشن بعد من میرم دقیقا با همون فرد اون درس رو میگیرم و به راحتی پاس میشم با نمره عالی و بقیه میان میگن اخه چطور تونستی؟؟ مگه میشه؟؟ میگن چطور اصلا درس نمیخونی و اینقدر راحت نمره میگیری؟؟
یادمه تو دانشگاه یه استادی بود به من گفت باید کنفرانس بدی، من گفتم نمیتونم استرس میگیرم و لکنت زبان پیدا میکنم، گفت پس من نمره نمیدم بهت منم گفتم اوکی مشکلی نداره نمیخوام اون نمره رو، سر کلاسش هم درست و حسابی نرفتم، کنفرانس هم که ندادم ولی آخر ترم ۲۰ شدم
نمیدونم اونروز چی شده بود سیستم قاطی کرده بود یا نمره من با نمره یکی دیگه عوض شده بود یا استاد متحول شده بود، ولی اینو میدونم که این کار خدا بود
از طرفی اینقد افرادی رو دیدم که روی بقیه حساب باز کردن و به چه روزی افتادن، کسایی که تیکه کلامشون شده رئیس، رئیس فلان رئیس چشم رئیس تورو خدا، آخرشم همون رئیس اخراجشون میکنه، یه آدم پولدار میبینن سریع دولا راست میشن و خودشونو کوچیک میکنن تا یکم توجه جلب کنن و شاید اون فرد یه روزی دستشون رو بگیره
کلی از این مثالا دارم و اینا نشانهست برام تا فقط روی خدا حساب باز کنم و هرجایی روی خدا حساب باز کردم و بهش اعتماد کردم جوابم رو داده و میده، اصلا بهم ثابت شده این قضیه که باید فقط روی خدا حساب باز کنم.
یادم باشه که:
“””خداوند توانایی اینو داره از جایی که به عقل من نمیرسه بهم بده”””
استاد سپاسگذارم بابت این فایل و این سخنانی که زندگیه خیلی از ما ها رو تغییر داده، از صمیم قلب ممنونم استاد، ممنون
سلام سامان جان برادر عزیزم امیدوارم هر جا که هستی حالت عالی باشه. کامنتت فوق العاده بود خیلی درس ازش گرفتم. خیلی خوب تونستی تفاوت میان توحید و شرک رو درک کنی. خیلی خوشحالم که تونستی خدا رو توی وجودت پیدا کنی. اون جاهایی که از شعر پروین اعتصامی گفتی خیلی رو من تاثیر گذاشت.
پیش از این ها فکر می کردم خدا خانه ای دارد میان ابرها. یا اونجایی که بعد از شناخت خدا توی وجودت گفتی : آن خدای پیش از این را باد برد. این کامنت از اون دسته کامنت هایی که بعد از خوندنش بارها و بارها به اول برگشتم و باز از اول اونو دوباره خوندم. واقعا اگه ما نگاهمون رو پاک کنیم از شرک و خدا رو توی وجودمون ببینیم و فقط روی اون حساب کنیم اون وقت از جایی که به عقلمون نمیرسه خدا بهمون رزق و روزی و سلامتی و خوشبختی میده فقط کافیه به او توکل کنیم و اعتبار موفقیت ها و دستاوردها مون رو به خدا بدیم. اون وقته که خدا همه چیز میشود همه کس را اون وقته که میشه لا خوف علیهم و لا یحزنون اون وقته که دیگه نه ترسی بر ما هست و نه اندوهگین میشویم. ممنونم از اینکه کامنت زیبایی گذاشتی و اینقدر به من و بقیه ی دوستان در این فضای الهی کمک کردی و انگیزه دادی.
هر جا که هستی در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید.
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
سامان گنج پی عزیزم 🌼
بعد از مطالعه ی کامنت تون برای اولین بار یاد کلامی از استاد افتادم که از همین شعر ناب “پیش از این ها فکر می کردم خدا…” صحبت کرده بود، نوشته ی شما نشانه ای شد تا به سرعت به سراغ این شعر برم و مطالعه ش کنم. اونقدر برام لذت بخش بود که یک بار دیگه به همراه همسر نازنینم در نیمه شب سال نو مطالعه کردیم و همون لحظه دوست داشتم لذتی که بردم را با دیگران هم شریک بشم و به عنوان متن تبریک سال نو به مخاطبین واتساپی مون فرستادم…
سپاسگزارم از شما 🌼
برای اینکه دستی زیبا از جانب خداوند شدید…
به من یادآوری کردید مسیر تکاملی خودم رو از آنچه بودم و نگاهم به خداوند و این روزها و درک م از توحید و شناخت خدای حقیقی که قرآن اون رو معرفی می کنه 😊 🙏 🌸
این لطف خداست که مایی که در جستجوی حقیقت بودیم رو به این راه هدایت کرد. به راه راست. به راه توحید.
خدا رو شکر می کنم 🙏
خوشحالم برای نتایجی که در این مسیر ارزشمند به دست آوردید و رشد باورها تون 😊
تبریک میگم بهتون🌺
دوستتون دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
سامان گنج پی عزیز 🌸
سپاسگزارم برای کامنت ت 🌼
“پیش از این ها فکر می کردم خدا…”
خیلی وقت پیش ها مصراعی از این شعر رو از زبان استاد شنیدم و امروز کامنت شما باعث شد که کامل برم و مطالعه و بررسی ش کنم.
سپاسگزارم 🌼
مثال های عینی تون عالیه برای درک بهتر توحید و تقویت ایمان و باور هام. 👌
تحسین تون می کنم برای توحیدی که در قلب و وجود تون ساختید. 👏
و این قسمت که :👇
یادم باشه که:
“””خداوند توانایی اینو داره از جایی که به عقل من نمیرسه بهم بده”””
…
سپاسگزارم 🌼
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
سلام به شما دوست عزیز
نظرتون در مورد این فایل واقعا عالی بود
و منو یاد باورهای شرک آلود گذشته خودم انداخت
مخصوصا توی اداره ها خیلی این باورهای شرک آلود زیاده
البته که این باورهای شرک آلود در هرجایی از جهان هست ولی ما ایرانی های باورهای محدود کننده مشترکی داریم چون با خوندن نظر شما دقیقا یاد باورهای غلط خودم افتادم
سپاس از شما
در پناه رب
به نام نامی دوست که هر چه دارم از اوست
سلام و وقت بخیر خدمت استاد عباس منش ، خانم شایسته و دوستان هم فرکانسی
هر چه از روزهای این سفر ارزشمند می گذرد فرکانسم را در مداری بالاتر حس می کنم و ایمانم به روزهای خوب و عالی هر لحظه بیشتر و بیشتر می شود بله استاد عزیز حرفاتون هر یک کلمه اش خودش یک کتاب و راهنمایی با ارزش است من این فایل را بارها و بارها گوش کرده ام و به وسیله راهنمایی های باارزش این فایل من تغییرات خیلی اساسی را در باورهایم ایجاد کردم برای نمونه فکر می کردم که ارتباط با کسانی که ثروتمند ، پست حکومتی و مقام و یا در یه جایی قدرتی داشتند و در کل فکر می کردم که آدم باید با همه مردم ارتباطی نزدیک داشته باشد چون هر کسی روز خودش به درد می خورد و اکثرا همیشه در تماس بودم حالا هم از راه دیدن ، تلفن و شبکه های اجتماعی ولی بعد از دیدن این فایل و راهنمائیهای شما مسیر ذهنم به کلی عوض شد و همه این ارتباطات را به کلی حذف کردم و فقط و فقط به خدا متوسل شدم .
من قبلا با توجه به اینکه در شرکتهای نتورک کار می کردم یاد گرفته بودم که هر موقع پول لازم داشته باشم یا مثلا چک داشتم و در این لحظه پول کافی در حسابم نبود سریعا به آشناها زنگ می زدم و پول قرض می کردم ولی بعد از آموزشهای با ارزش شما من برای تجربه اولین بارم یه چک 2800000 داشتم که دو روز مانده بود به وقت چک که من حتی صد هزار تمن هم پول نداشتم و فروش هم خیلی پایین بود خواستم دوباره قرض بگیرم ولی گفتم نه دیگه به هیچ کس برای پول زنگ نمی زنم و مسئله ام را به خدا می گم
گفتم خدایا خودت می دانی که چک دارم دو روز هم به تاریخش مونده و پول هم ندارم من این مسئله را به خودت می سپارم خودت برام حلش کن خدا شاهده خدا شاهده من بی خیالش شدم و به طرز شگفت انگیزی همان شبی که فردا تاریخ چک بود پول کامل به حسابم آمد و چک پاس شد بدون اینکه حتی یک ریال قرض کرده باشم و خیلی شکر گزار خداوند و خوشحال بودم .
و اتفاقا همین امروز هم آخر وقت توی مغازه نشسته بودم که با خود تکرار می کردم خداوند در قالب مشتری های ثروتمند و خریداران عالی به مغازه ام می آید خدا شاهده داشتم با حسی عالی که سرشار از آرامش بود تکرار می کردم که گوشیم زنگ خورد جواب دادم مشتری بود گفت اگه مغازه ای میام وسایل لازم دارم گفتم بیا که هستم و باز هم سپاسگزاری
مشتریه اومد خرید عالی و نقد که 640 تومان خرید زد و سود خوبی هم داشت خدایا شکرگزارم
من از موقعی که این فایل را شنیده ام هیچ وقت نگران بچه هام که به مدرسه یا باشگاه یا جایی می رن نیستم می گم خدایا به خودت می سپارمشان و قلبم آرام می گیرد یا همون مسئله چشم زخم که فایلش خیلی عالی و ارزشمنده ولی با این فایل در مورد اون هم به قطعیت رسیدم و اصلا نگرانی هام از هر بابت خیلی خیلی کمتر شده .
باز هم سپاسگزار خداوند هستم و از آقای عباس منش و خانم شایسته بزرگوار تشکر می کنم من هر شب که بعد از اینکه توی خونه همه خوابیدن کامنت می نویسم که حسم این قدر عالی میشه و فرکانسم مثبت میشه که خیلی وقتا تا 3 و 4 صبح بیدارم .
با تشکر فراوان
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
سید حسین 🌸
سپاسگزارم برای کامنتی که باز هم خوندن ش باور و ایمان به قدرت و عظمت خداوند و باور توحید رو تقویت می کنه 😊 🙏 🌸
تحسین تون می کنم برای تغییرات بزرگ در باور تون و نتایجی که در زندگی گرفته اید. 👏
تحسین تون می کنم که اینقدر از بودن در این مسیر لذت می برید که شب ها برای کامنت وقت می گذارید. 👏
به شما برای این تعهد تبریک می گویم 🌸🌺
سپاسگزارم 🌼
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
سلام
بیشتر از هر فایلی و هر محصولی و شاید صدهابار و شاید بیشتر ، این فایل را گوش کرده ام ، بهترین و بهترین وسیله اتصال من به خدا همین فایل است ، هرگز برایم قدیمی و تکراری نمیشود ، شروع و ادامه تمام نتایجم گفته ها و حرفهای استاد در این فایل است … فقط روی خدا حساب کن …. خانم شایسته عزیزم ! شاید قصد نوشتن نداشتم اما با پیامی که در کانال گذاشتی انرژی بدنم در دستانم رفت و شروع به نوشتن کردم …. دلم میخواهد فریاد بزنم و از تاثیر های فراوانی که تک تک جملات و کلمات استاد در این فایل بر روح و جانم گذاشته حرف بزنم ، هنوز هم هربار که گوشش میکنم چیزهای جدیدی میشنوم …. سیراب میشوم ، مثل کویری محتاج آب ، مثل تشنه ای که نای راه رفتن ندارد هر کلمه اش را جرعه جرعه می نوشم و بازهم تشنه ام …. هرچه می نوشم سیر نمی شوم ، وجود تشنه ام خیلی به این حرفها و این آگاهی ها محتاج است … من با هیچ فایلی تا این اندازه احساس نیاز و کمبود خدا را در خودم احساس نکرده بودم …. فقط روی خدا حساب کن ….چه عنوان قشنگی … چه حرفهای آشنای غریبی … خدای من ، ای آشنای من ، ای من غریبه با تو ، ای کسی که تنها مرا میشناسی و من همه را شناخته ام جز تو … ای کسی که بمن اعتبار دادی و من این اعتبار را به دیگران دادم …. ای عالم به غیب ، ای هماهنگ کننده امور ، ای راه گشا ….از وقتی که تو را با این فایل شناختم راهها به رویم هموار ، درها به رویم باز و آدم ها برایم وسیله میشوند …. من بدبخت بودم ، بیچاره بودم ، دیگر نای آرزو کردن هم نداشتم ، من کسی بودم که تنها انگیزه ام از زندگی ، بزرگ کردن فرزندانی بود که محتاج و فقیر نباشند ، من به جایی رسیده بودم که برای خودم دیگر هیچ چیز نمی خواستم ، من خودم را از درون نابود و از بیرون ، جسمی می دیدم که باید زنده بماند تا بچه هایش را بزرگ کند و بعد بمیرد ، من از بدنیا آوردن کودکانی به این جهان غرق در عذاب بودم …………………. نقطه های زیادی باید بگذارم چون بین آنچه که بودم و آنچه که هستم نقاط زیادی فاصله هست …… من اکنون قلک شخصی و حساب پس انداز دارم ، من ده درصد درآمدم را انفاق میکنم ، من هرماه درآمد بهتر و بیشتر از قبل دارم ، من فهمیده ام که تا چه اندازه لیاقت دارم ، من فهمیده ام که با یک جهان لیاقت و شایستگی پا به این بدنیا گذاشتم ، من فهمیده ام که برای وصل شدن به ارزشهای درونی و ذاتی خودم باید فقط روی خدا حساب باز کنم ….و خوشحالم که این راه پایانی ندارد و هرچقدر در مسیر سبز و زیبای زندگی با رعایت مقررات الهی قدم برداریم تمام نمیشود …. من فهمیدم که اعتبار تمام موفقیت ها را باید به خدا داد ، فهمیدم که به تنهایی هیچ هیچم و با خدا همه چیزم ، فهمیدم که باید هر لحظه حواسم به خودم باشد و این بزرگترین رسالت من است که خودم را در کنترل خودم بگیرم ، فهمیدم که هیچ چیز پایدار نیست و این هم از ذات آفرینش سرچشمه میگیرد که گیاهان و موجودات بر اساس نیاز گرسنه و تشنه میشوند و هیچ احساس خوبی ماندگار نیست مگر اینکه حواس خودم را جمع کنم که همانطور که غذا و آب و پاکیزگی را به جسمم می رسانم ، یاد خدا و عمل به قوانین را هم هرلحظه انجام دهم و اعتبار هر نفسی که می کشم را به ذات مقدس الهی دهم … فقط روی خدا حساب کن و با گام های محکم و مطمئن برروی زمین قدم بردار …..
من زیاد دیدگاه هارا مطالعه نمیکردم و بعد از دیدن این فایل اتفاقی چشمم به دیدگاه زیبایی که بیان کردید افتاد واقعا حرف دلم را گفتید انشاءالله که اینقدر ثروت و نعمت وارد زندگیتان شود که نتوانید حساب کنید. خدایا شکرت که من را در این مسیر زیبا قرار داده ای واقعا ازت ممنونم که هر روز مرا به مسیر زیباتر با نعمت بیشتر و حتی ساده تر هدایت می کنی
سلام دوست عزیزم
اتفاقا امروز مدام به رزق بغیر الحساب توی ذهنم کار می کردم ، واقعا تمام نعمت های خدا غیر قابل شمارش هستند ولی ذهن ما این موضوع را در مورد ثروت نمی پذیره ، اشکال از ذهن ماست ، ولی من واقعا پذیرش خیلی چیزها برام آسون شده و آثارش هم در زندگیم نه تنها برای خودم بلکه برای همه اطرافیانم مشهوده واقعا روزبروز نعمت و پول دریافت میکنم ، خوشحالم که چشمتون به کامنت من افتاد ، باعث افتخاره ، موفق باشی دوست من
سلام بر اندیشه ی عزیزم 🌼🌺
چقدر از کلام ت لذت بردم. از توصیف قبل از خودت بدون خداوند و توصیف الان ت با خداوند!
حس ناب و خالص کلام ت رو به وضوح احساس کردم و منو سرشار کرد از عشق و سرور.
به تو تبریک میگم نازنینم برای نتایجی که با توحید در زندگی ت متجلی شد ☺ 👏
خدا رو شکر می کنم 🙏
سپاسگزارم از تو که با نوشته ت ایمان م رو بیشتر کردی و باورم رو قوی تر. 🌼
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام نرگس عزیز
خدا را شاکرم که به قلمم قدرتی میدهد برای ایجاد یقین و آرامش در قلب دوستانم ، اعتبار تمام آنچه هستم را به خداوند میدهم
الهی که همچنان متصل به جریان الهی باشیم
اعتبار تمام موفقیت هارو باید به خدا داد….
سلام اندیشه جان کامنتت فوق العاده بود. واقعا خیلی انگیزه گرفتم. خیلی خدارو بیشتر باور کردم. اگر ما فقط روی خدا حساب کنیم و فقط خداوند رو به عنوان تنها قدرت جهان باور کنیم اونوقت به هرآنچه که بخوایم میتونیم برسیم. ازت ممنونم که دیدگاه زیباتو با ما به اشتراک میزاری.
انشاءالله که هر کجا که هستید در پناه خدا سلامت و ثروتمند باشید.
با سلام،خدمت شما دوست عزیز ،بله همینطور ک گفتین این فایل استاد خیلی عالی تاثیر گذار است و روزی چندین بار هم گوش کنیم تکراری نمیشه و بازم حرف جدید داره برامون،خیلی ممنون ک اینقدر تاثیری ک گرفتی را زیبا بیان کردی و حس زیبایت را به من منتقل کردی،دگرگونم کردی،ازت سپاسگزارم بله درست است ما باید هر لحظه این نیاز و اتصالمون به خدا را برای خودمون زنده کنیم و در ذهنمون یادآوری کنیم .
چقدر زیبا نوشتی دوست عزیز منم بارها و بارها این فایل رو گوش کردم و چنان آرامشی در من بوجود میاره که این روزها واقعا بهش احتیاج داشتم خدارو صدهزار مرتبه شکر میکنم که دستان مهربان خداوند همیشه در زندگی من بوده و هست
سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزارم
بسیار زیبا بود،خدارو هزاران هزاربار شکر که از وقتی خودمون رو و فرمانروای جهانیان رو بشنیاسیم بین مای قبل شناخت و مای بعد شناخت هزاران نقطه فاصله هست، خدارو هزاران هزار بار شکر که به تک تک ادم ها فرصت میدی،توبه میپذیری،نیکیمون رو ده حساب میکنی و بدیمون رو یک و هزاران لطفی که به ما کردی با وجود مشرک بودنمون،باوجود ناسپاس بودنمون، با وجود بی ایمانیمون،با وجود اشتباهاتمون مارو به مسیر شناخت خودت به مسیر پر نعمتت هدایت کردی.
از فرمانروای جهانیان میخوام که روزبه روز خودم و خودش رو بهمون بیشتر و بیشتر بشناسونه و رزق و روزی، عزت وارامش فراوان به همه ما ببخشه.
ممنون از کامنت زیبایی که گذاشتی
سلام دوست عزیزم امیدوارم هر لحظه شاد ی و سلامتی و احساس خوب بیشتری تجربه کنی با سپاس از شما
عالی بود دوست عزبز
چقدر لذت بخشه وقتی که انسان به معنای کامل فقط روی خدا حساب میکنه وهمه چیز رو از اون میبینه و چه ارامش خیالی بوجود میاد ممنون دوست نازنین از یاد اوری نکته بسیار خوبتون??
خیلی عالی گفتید خانوم اندیشه افشین برام جذاب وجالب بود
سلام دوست عزیزم دیدگاهتان بسیار عالی و قابل تامل بود امروز بارها بارها خواستم برای این فایل دیدگاه بزارم ولی ی حسی بهم میگفت بیشتر گوش کن بیشتر وقت بزار بعد دیدگاهتو بزار انگار نمیتونستم احساسمو درغالب کلمات جمع کنم و ارائه بدم الان با خوندن دیدگاه شما و دیدگاه زهرای عزیزکه خانم شایسته عزیزدر کانال قرار دادن متوجه شدم که ندای درونم میخواست من بهتر تامل کنم بیشتر و واضحتر درک کنم و به زودی دیدگاهم را برای این فایل بی نظیر خواهم گذاشت
درپناه خداوند مهربان شاد و سربلند باشید
احسنت دوست عزیز
اندیشه جان.مبارکت باشداین جام عشق الهیت.واقعازیبا.لذت بخش.وگواراگفتی.چ زیباتوصیف کردی ونمایان کردی پروردگاربی همتایامان را.خوشاب سعادتمان ک دستی ازدستان بینهایت هوشمندخداوندمان.دست عباسمنش مارابیناوشنواترکرد.ک اینچنین زیباییهاوتوانایهارومیچشیم.خداوندیارت.ونگهداره استادزیبایها
خیلی نزدیک شدی به رب.حرف نبود زربود
سلام اندیشه عزیز,آفرین به این درک شما,من بعد از چند سال آشنایی وبودن در این سایت تازه یک مدت است که کامنتای شمارو میخونم,عالیه امیدوارم درک منم به یاری الله یکتا بیشتر وبهتر بشود,احسنت به مدار بالات ودرک خوبت.
سلام خدمت دوستان و هم فرکانسی های عزیزم،میخواهم داستان زندگیم را برایتان بازگو کنم امیدوارم بتوانم حسم را به وسیله انگشتان دستم که در حال تایپ کردن هستن به شما عزیزان انتقال بدهم،من متولد تهران هستن در خانواده ای به دنیا اومدم که بسیار به سیاست و افراد بزرگ اجتماع اهمیت میدادند یادمه همیشه از بچگی این حرفو توی مخ من کرده بودن که تو برای اینکه رشد کنی باید به یه آدم خیلی موفق بچسبی و ازش بخوای که دستتو بگیره شاید اگر بهتون بگم که من این کلمه رو یک میلیارد بار از پدر و مادرم و اطرافیانم مخصوصا فک و فامیل و دوستانم شنیده بودم دروغ نگفته باشم،کلا افکار قالبشون به این شکل بود و من هم از بچگی همین رو شنیده بودم و باور کرده بودم من یادمه دقیقا از سنین کودکی شرک در وجودم بود به شکلی که اگر یه نفر یه مقداری موقعیت اجتماعی اش ازمن بهتر بود و منو تهدید میکرد من به شدت نگران میشدم و میترسیدم و حرف هایش را باور میکردم و این ترس و وحشت از دست دادن از بچگی بامن بود بخاطر افکاری که داشتم،من درسم را خواندم تا دیپلم گرفتم و سپس وارد رشته ای شدم که اصلا به آن علاقه ای نداشتم فقط بخاطر اینکه دیگران میگفتند این رشته خوبه و من نظر اونارو بالاتر از نظر خودم میدونستم،رفتم دانشگاه فوق دیپلم گرفتم و میخواستم برم سربازی توی فامیل ما یه نفر بود که اون توی دولت نفوذ خیلی زیادی داشت و از فامیل های نزدیک ما بود بمن گفت دفترچه ات رو بیار بده بمن من تورو میندازم تهران تو رو حرف من حساب کن،منم گفتم خب این اینجا همه کارست فرمانرواست قطعا من میتونم روی این حساب کنم قطعا میتونم به این تکیه کنم،چشمتون روز بد نبینه من از زمانی که روی این آقا حساب کردم هر بلایی که توی دنیا بود به سر من اومد توی خدمت اون وعده هایی که بهم داده بود هیچ کدام عملی که نشد هیچ اوضاع و شرایط خیلی برام سخت شده بود یه روز توی سالن نمازخانه خدمت نشسته بودم و در حالی که شرک بسیار منو فقیر و افسرده کرده بود توی نمازخانه نشسته بودم و گریه میکردم که خدایا من روی این آدم حساب کردم چرا اینجوری شد؟چرا اوضاع اینقدر داغونه؟ شاید بهتون بگم که نیم ساعت چهل دقیقه داشتم گریه میکردم به شدت و با خدا صحبت میکردم موقعی که سرم رو بلند کردم که اشکهامو پاک کنم با چشمانم که به شدت تار میدید این بنر را روی مهراب مسجد خواندم دقیقا حسم توی اون لحظه یادمه خدای من خیلی دوستت دارم،موقعی که سرم رو بلند کردم نوشته بود الیس الله بکاف عبده زیرشم بزرگ ترجمه اش رو نوشته بود که آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست؟شاید باورتون نشه شایدم بشه ولی این جمله بدجور رفت تو مخم گفت راست میگه ها من چرا روی این بنده خدا حساب کردم مگر من خدارو نداشتم چرا مستقیم از خود خدا نخواستم کارم رو انجام بده اون موقع تمام اشتباهاتم جلوی چشمم اومد،و کلی با خودم کلنجار رفتم ریشه توحید و ابتدای جوانه توحید در اون لحظه در من جرقه زد نمیدونم چرا ولی توی اون لحظه حس خدا بدجوری بهم آرامش میداد حس میکردم دارم میسوزم ولی اسم خدا انگار آتش وجودم را خاموش میکرد حس میکردم گشنمه و یاد خدا تنها غذایی بود توی دنیا که سیرم میکرد توی اون لحظه نمیخواستم تحت هیچ شرایطی از افکارم بیرون بیام واقعا من اون لحظه رو نقطه شروع خدا پرستیم میدانم،همین که توی فکر کردن درباره جمله الیس الله بکاف عبده بودم پاس بخش اومد و بهم گفت که باید برم سر پست من همیشه توی این مواقع سریع میرفتم سر پست تا نکنه منو تنبیه کنن ولی توی این یه مورد فرق داشت هیچ چیزی رو نمیخواستم که منو از فکر کردن درباره خدا بازداره به پاسبخش گفتم من نمیرم سر پست برگشت بهم گفت پدرتو در میارم دقیقا این حرفش یادمه ولی دیگه این حرف توی من حس ترس ایجاد نمیکرد،من بهش گفتم هر کاری میخوای بکن من نمیرم سر پست،پاسبخش رفت فرمانده پادگان رو آورد و فرمانده بمن گفت برو سر پست مگرنه میندازمت زندان نظامی ها،هنوز اون لحظه تو ذهنمه خدای بزرگم خیلی دوستت دارم،از جام بلند شدم با صدای بلند گفتم حاج آقا من دارم با خدا صحبت میکنم حتی اگر سرمم ببری نمیرم سر پست،این کلمه رو که گفتم همه شان بهم نگاه کردند و کلی بهم خندیدند و مسخرم کردن اما فایده نداشت من رب رو پیدا کرده بودم و از فکر کردن و صحبت کردن باهاش احساس لذت میکردم،خلاصه وایسادن تو روی فرمانده برایم به قیمت 14 روز بازداشتگاه تموم شد ولی شاید باورتون نشه شایدم بشه اصلا حس نمیکردم توی اون 14 روز زندان شدم و آزادیم ازمن گرفته شده واقعا توی بازداشتگاه داشتم با خدا عشق و حال میکردم بعد 14 روز منو فرستادن دادگاه خدای بزرگم الان که دارم اینو میگم مو به تنم سیخ میشه،توی دادگاه قاضی ازم پرسید چرا از دستور مافوق تمرد کردی؟دقیقا یادمه بهش چی گفتم 😄بهش گفتم جناب قاضی من داشتم با خدا حرف میزدم مجازات خرف زدن با خدا چقدره؟ زندانه ؟ اعدامه ؟ هرچی هست من دست از این کارم بر نمیدارم،نمیدونم توی اون نامه قاضی چی نوشت ولی بمن یه هفته مرخصی دادن و زمانی که برگشتم پادگان فرمانده عوض شده بود و من پاسبخش شده بودم و بالاسر بقیه سربازا،این اتفاق به شدت باعث شد ایمان من به خدا قوی بشه من یادمه حداقل روزی صد دفعه به خودم میگفتم اگر یک هفته حساب کردن روی خدا این نتایج رو برای آدم میسازه پس اگر همه عمر روی خدا حساب کنم چی میشه ووواااااااووووو این بینظیره،خداوند بزرگ بمن جسارتی داد که زنگ زدم به فامیلمون گفتم حاجی من توی این پادگان با شما هیچ نسبتی ندارم خواهش میکنم ازت حمایتتو از پشتم بردار شروع کرد به صحبت کردن که تو بدون من نابود میشی و میفرستنت شهرستان و ازین چیزا وسط صحبت کردنش گوشی رو قطع کردم بعد از این اتفاق حدود یکسال دیگه از خدمت من مانده بود و من روز به روز توحیدم قوی تر میشد و شرایطم توی خدمت بیشتم میشد بطوری که نه ماه آخر خدمتم رو جانشین فرمانده پادگان شده بودم به همین منوال خدمتم تموم شد و وارد بازار کار شدم یادمه دقیقا میخواستم کار خودمو راه بندازم خانواده ام همه میگفتن بدبخت میشی زمین میخوری اما من تنها چیزی که توی زبونم بود و الانم هست اینه که خدا بمن میگه از درونم که این کار رو بکن من ازت حمایت میکنم منم با اراده حرف خدارو گوش میدادمو حرف اطرافیانم رو فیلتر میکردم.یادمه بابام بهم گفت پسر تو دیوونه شدی 😄میگفت مگه تو پیامبری که خدا باتو صحبت میکنه،الان که دارم باهاتون صحبت میکنم وضعیت کاریم جوریه که خداروشکر نیاز به هیچکس بجز خداوند که ندارم هیچ دارم به بیزینس های خارجی و تجارت و درآمد های دلاری هم فکر میکنم.این داستان زندگی من بود که از فرش به اینجایی که هستم رسیدم.خدایا میخوام بهت بگم با صدای بلندم میخوام بگم و میخوام همه بنده هات بدونن که من هرچی دارم ازتو دارم و بدون تو هیچی نیستم،اگر اعتبار دارم تو بمن اعتبار دادی اگر سلامتی دارم تو بمن سلامتی دادی،اگر دست و پا و عقل دارم تو بمن دادی،اگر پدر مادر دارم تو بمن دادی هرچی دارم از تو دارم.
🤩مهربان خدای من🤩
سلام به علی عزیزم
من یک دنیا ازت ممنونم که این کامنت و نوشتی و این تجربه ها و نوشتی ، وجودم غرق خداست هنگام خواندن کامنتت و الان که دارم مینویسم ، آیا واقعا خدا برای تو کافی نیست؟؟؟الله اکبر
یاده خودم افتادم که هیچ آگاهی به این قوانین نداشتم اون موقع ولی قلبم به طرز عجیبی محکم بود ،همه التماسم کردن که مثل دوستا و هم دوره ای های دیگم که پذیرش سپاه کردن و افتادن شهرمون و صب میرفتن ظهر میومدن منم پذیرش کنم پیش فلان مداحی که تو سپاه سرهنگه یا فرم پرکنم تو بسیج ،اما نه خدا حتی دوس نداشت که ناآگاهانه من شرک بورزم ،درسته از روی غرور بود اما من این غرور رو مقدس میدونم چون منو از بزرگترین گناه دورم کرد،شرک !شرک !شرک! هرکی بهم گف کلت داغه پشیمون میشی ،گفتم خدا با منه هرجهنمی بیفتم میرم و تمومش میکنم ، و آزاد پست کردم دفترچه رو ، و افتادم ارتش و یادمه چنان آرامشی تو وجودم بود که همه میگفتن تو حواست نیست ،فک کردی داری میری عروسی؟؟؟؟ و شب قبل اعزامم آنقدر گفتم و خندیدم که پدربزرگم خدابیامرز و خونواده کلا به سلامت عقلی منم شک کرده بودن ، رفتم و افتادم پادگان عجب شیر سال 95اعزامی برج 8 اون سرما وحشتناک با خدا برام شیرین بود ،در حالی هیچی از این خدا در مقایسه با الان نمیدونستم ، مسعول غذا شدم چند روز اول و بعدش دیدم سخته شستن دیگ تو اون هوا با اون آب یخ و گفتم نمیخوام مسعول غذا باشم ،توجوی که مگه سرباز آموزشی جرات داشت یک کلام اضافه حرف بزنه ؟؟اما4تا سرگروهبانمون انقدر با من خوب بودن و حتی یه بار تو روی استوارم وایسادم سره استحقاقی و کلم باد نداشت ها حرف زور و نتونستم قبول کنم ،اما همون استوار بعدش به اشتباه خودش پی برد و گفتم تقصیره من بود ،استوار چند سال خدمت از سرباز آموزشی معذرت خواست ،راجب خدمتم نوشتم یه کامنت دیگه تو سایت اما نه با این جزییات و کامنت شما باعث شد به یاد بیارم اینارو ،فرمانده تا سرگروهبان آنقدر میونوشن با من خوب بود که اصن من سروری بودم اونجا برا خودم و حتی یه سرگروهبان بداخلاق داشتیم که همه متنفر بودن ازش و اما من خیلی دوسش داشتم و اونم خیلی میونش با من خوب بود و یه بار به منشی سپرد که یه هفته زارعی رو پست ننویس ،این درحالی بود که سرما تا استخونو میشکافت و همه دو شب بخواب بودیم واین یه هفته بدون پست خیلی بود و خلاصه کلی از این داستانا دارم و الان میفهمم که اینا همشون خدا بود نه اونا ،الان میفهمم که رو چه نیرویی حساب کرده بودم و چه سره نترسی داشتم و حرفمو محکم میزدم .الان میفهمم که شجاعت و جسارت اون زمانه من از کجا آب میخورد و وصل چه نیرویی بودم ، و خداوند دلها برای من نرم کرد ،دلها برای من نرم کرد ، یادمه به والله قسم حتی یک درصد ایده ای نداشتم که قراره چی بشه و کجا بیفتم ووجودم چنان سرشار از ایمان و آرامشی بود که اونموقع درکش نمیکردم ،خلاصه یه روز سره کلاس آموزش یه نفر اومد داخل و سه نفرو انتخاب کردو گفت بیاید بیرون و منم جزو اون سه نفر بودم ،و خلاصه رفتیم و یه چنتا ازما مصاحبه کردن و گفتن برید ،یادمه چنتا از دوستای آموزشی چه دل قرصی داشتن که فرمانده ناحیه تبریز فامیلمونه و وعده های که بهشون داده بودن و خیالشون راحت بود که فلانی کارشونو راه میندازه و یکیشون میگفت من اموزشیم تموم شه یگانمو کلا تو خونم و فلانی گفته و از این حرفا ، خلاصه روز امریه ها رسید و از 500نفر اون دوره تو گردان ما ما سه نفر افتادیم حفاظت تهران و بقیه همه افتادن نقاط مرزی ،یادمه زمانی که داشتیم میرفتیم سمت اتوبوس ها که بریم پایان دوره آموزشی ،اونایی که گوشی داشتن ،همونایی که خیالشون راحت بود و میگفتن فلانی فلان گنده ی فلان سپرده همه ی اونا توشوک بودن و زنگ میزدن و میگفتن پس چی شده و اشتباه شده یا درسته؟؟؟؟ و من فقط نگاه و هیچ چیزیم اونموقع در مورد شرک و توحید نمیدونستم ، خلاصه افتادم بهشت ارتش ایران یعنی لویزان تهران ، به پدرم زنگ زدم و گفتم به کسی سفارش منو نکن من جام بهشته ،اما غافل از اینکه پدرم چیکارس ،خدا سفارش منو کرده بود ،یکی از دوستای پدرم ،بدون هماهنگی با پدرم به یکی از دوستاش گفته بودکه پسر فلانی سربازه و تازه رفته ،و بین اون همه سرباز تو حفاظت منو جدا صدا زدن تو تهران و گفتن نامه رو ببر فلان جا ،از سید خندان که تقسیم میشدیم ،رفتم لویزان و دو سه روز اونجا بودم و حتی نمیدونستم این نامه رو از اینجا بگیر بده به اونجا ،از اونجا ببر بده به فلان جا ،برای چیه و سرانجام روز سوم گفتن انتقالیه و باید بری از اینجا ،خدا منو سفارش کرده بود ، تو سه روز من انتقالی گرفتم و افتادم نزدیکترین پادگان ارتش به شهرمون ، الله اکبر ،روزی که رفتم پادگان خودمو معرفی کنم ،گفتن چرا دیر اومدی ،گفتم من تهران بودم و انتقالیم ،گفتن تو برج هشتی مگه میشه تو چند روز انتقالی بگیری ؟؟؟تواموزشیت تازه تموم شده چطوره؟ گفتم نمیدونم کاره خداست ،و من با تمام وجودم اونموقع قدرت رو داده بودم به الله و اصلا من به کسی نسپردم سفارش منو بکنه ، اصلا من خبر نداشتم ، و حتی تا بعده خدمتم اونی که سفارشمو کرده بود و من نمیشناختم ،و بعد خدمتم برای تشکر یه سهم قربانی بردم براش و تشکر کردم و شناختمش ،وای رضا این خدا چه ها که نمیکند ،اگر متوسل به غیر نباشی ،رضا چه ایمانی زوزه میکشید در وجودت و با عزت و اقتدار و احترام تمام از جانب تمام درجه دارا و فرماندها و پادگان خدمتتو تموم کردی و برگشتی ، رضا ازت میخوام مثل اونموقع که نمیدونستی توحید چیه اما با تمام وجودت قدرتو داده بودی به خدا ،الانم همین کارو بکن ،همیشه به یاد داشته باش که اون تعهد داده که مراقب تو باشه ،اون تورو جلوی همه ی اونایی که میگفتن کلت داغه پشیمون میشی سربلند کرد ، اون یاورت بود که با عزت تمام خدمتتو تموم کردی ،الانم فقط کافیه تو کسب و کارت به اون توکل کنی و لاغیررررررررر آه خدای من چقدر این تجربه نیاز بود که برام مرور بشه ،صب باتمام وجودم از خواستم که کمک کنی و بیشتر و بیشتر توحیدی باشم و الان هدایت شدم که این کامنت زیبارو بخونم و بنویسم و به یاد بیارم نتیجه ی توحید رو،
دوست عزیزم علی جان بخاطر تک تک اشکهایی که در این لحظات مقدسی که غرق در خدا هستم میریزن ازت سپاس گزارم ،من از خدا با تمام وجودم برای تو و خودم ایمانی شکست ناپذیر و قدرتی بی انتها برای اجرای توحید درعمل خواستارم .
لحظاتت غرق در توحید باشه عزیزه دل برادر و منم مثله خودت قول میدم که به هزار دادگاه بیفتم بازهم از این خدا دست نمیکشم ، اجرت با خدا باشه علی جان .
و درپناه تنها قدرت کیهان باشی .
سلام علی جان
چقدر بغض کردم
چقدر اشک تو چشمام جمع شد با خوندن پیامت
خدایا شکرت تو چقدددددر وسیعی تو چقددددددر بخشنده ای
ما بنده هات که یک عمر شرک داشتیم کسانی که خودشون محتاج به الله صمد هستن رو بزرگ کردیم گردن کج کردیم ترسیدیم
کسانی که نفسشون روزی شون سلامتی شون فقط به دست توعه
ما تورو نادیده گرفتیم وبه اونا قدرت دادیم
پیش خودمون گفتیم اره خدا که هست ولی خب …. این ادمه خیلی نفوذ داره ….. فلانی خیلی کله گندس…. وااااااااای
بعد توخدایا
اینارو از ما دیدی ولی انقدر رئوفی همینکه لحظه ای دمی به سوی تو برگشتیم زندگیمونو بارانی از معجزه کردی
علیجان شما با یه چرخش چند درجه به سمت خداوند اینهمه نتیجه گرفتی خدایا صدهزار مرتبه شکر
یک سرباز معمولی رو جانشین فرمانده کردی به محض اینکه به سمت تو برگشت
چقدر قشنگ توی نمازخانه با علی صحبت کردی
تمام بدنم مور مور شد خدای وجودم گواهه
از اینهمه کامنتی که خوندم این کامنت منو لرزوند
ممنونم علی جان
این همون خداییه که میتونه بما کمک کنه
این همون خداییه که یک مورچه رو در دل خاک و یک پرنده رو در اسمان بهش رزق و روزی میده
این همون خداییه که بما عزززززززززززت میده
خدایا شکرت از خوندن این کامنت زیبا
ممنونم علی جان
اصلا لازم نیس بگم موفق باشی یا هرچی
کسی که خدارو در لحظه لحظه زندگیش پیدا کرده باشه و وجود خداوند رو به عنوان یک جریان جاری در زمان حال خس کنه به همه چی میرسه
چون ثروت خودشه
چون سعادت خودشه
چون ارامش خودشه
چون سلامتی خودشه
مگر چیزی هست که خداوند از اون جدا باشه
دوست خوبم از خداوند میخوام ببینم و برام بنویسی نعمتهای که هر لحظه وارد زندگیت میشه تا لذت ببرم
تا به رب وجودی خودم ایمان قلبی بیشتری پیدا کنم
من لذت میبرم از موفقیت کسانی که از توحید به ثروت و سلامتی و خوشبختی رسیدن
بازهم سپاسگذارم دوست عزیزم
مهربونترینم نازنینم یکتا و یگانه من ازت بی نهایت سپاسگذارم
به امید دیدن موفقیتهای بی شمارت علی جان
دوست عزیزم واقعا اشک من را در آوردی مو به تنم سیخ شد
از قدرت رب که در زندگیت چکار کرد
خدایا شکرت
ممنونم که به اشتراک گذاشتی
امیدوارم هر کجا که هستی سربلند و پیروز باشی و با قدرت جلو بری
الیس الله بکاف عبده
واقعا چه روزهایی بوده که من روی غیر خدا حساب کردم ضربه خوردم
وقتی روی خدا حساب کردم با آرامش زندگی کردم با عزت و اقتدار
بازم ممنونم دوست خوب و موحد من بدرخشی مث الماس 💎
سلام دوست گرامی
آیا خدا برای بنده اش کافی نیست
و چه ایمانی توانست در تو ایجاد کند که دنیا دنیا شد
بهتون تبریک میگم بهتون بخاطر خدایی که پیدا کردید و اعتماد و ایمانتون تبریک میگم
چقدر این کامنت عالی بود
خدایا تو خودت کافی هستی و بس
خدایا شکرت
ایمان را در من چند صد برابر کن که جز تو نبینم
ممنون از کامنت عالیتون
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام علی جان عزیزم. ❤❤
وااااااای پسر چه کامنتی نوشتی. بین این همه کامنتی که توی سایت خوندم هیچ کدوم به اندازه ی کامنت شما روی من تاثیر گذار نبود👍👍
واقعا شما نمونه ی یک انسان توحیدی هستید.
شما رو تحسین میکنم که اینقدر تونستید به خداوند نزدیک بشید و خدا رو در وجودتون پیدا کنید و بهش تکیه کنید.
حتی من نحوه ی آشنایی شما با سایت استاد رو هم خوندم و خیلی لذت بردم و خیلی روی من تاثیر گذار بود
آفرین بر این همه شجاعتی که از خودتون نشون دادید. اون جاهایی که با قدرت جلوی فرمانده وایسادی و نگران نبودی خیلی لذت بردم. واقعا اگه من بودم میترسیدم که نکنه منو بندازن زندان یا تنبیه کنن اما شما این قدر عالی عمل کردید. شرک در وجود همه ی ماها هست. هممون با شرک های زیادی بزرگ شدیم مثلا خود من در منطقه و در خانواده ای بزرگ شدم که پرستش امامان و امام زاده ها و سید ها خیلی بالا تر از خداونده. در اینجا همه به جای درخواست از خدا ، امامان و سید هارو صدا میزنن.
من خیلی وقته که تو سایت کامنت نمیزارم نه وقتشو دارم و نه حوصلشو اما این نوشته ی شما اونقدر روی من تاثیر گذار بود که یه حسی بهم گفت که بی انصافیه اگه از کنار این کامنت همین جوری رد بشی و تشکر نکنی. واقعا علی جان؛ برادر عزیزم از شما و از بقیه ی دوستانی که در این فضای الهی فعالیت میکنند و کامنت میزارن و آگاهی هاشون رو با بقیه به اشتراک میزارن صمیمانه سپاسگزارم و امیدوارم که یه روزی بتونم با همه شما دوستان نازنینم از نزدیک دیدار کنم.
هر کجا هستید در پناه خداوند شاد و ثروتمند باشید.
خدا نگهدار👋👋👋👋❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
سلام علی آقای عزیز
ممنونم دست خوب خدا
ممنونم دوست خوب و الهی من
اشک ریختم با خوندن هر خط از کامنتت
برای ایمان و جسارت و شجاعت بی نظیرت و درک عالیت از قدرت خدا تحسینت می کنم و از صمیم قلبم بهت تبریک میگم
خدا جونم عاشقتتتتم که با این کامنت زیبا بهم نشون دادی که کافیه که من به تو توکل کنم و توحیدی بشم ، اون وقت تو همه چیز را به بهترین شکل، و زیباترین و لذت بخش ترین شکل درست می کنی.
عاشقتم خدا جونم که با این کامنت بازم بهم ثابت کردی که تویی تنها فرمانروای جهانیان
عاشقتم خداجونم که با این کامنت زیبا بهم یادآوری کردی که تو به هرکس که باورت داشته باشه عزت بی نهایت می دهی.
عاشقتم خداجونم که همیشه و در هر لحظه د. حال هدایت و حمایتم هستی
لحظه لحظهی زندگی ات پر از خدا، دوست خوبم
به ناممم رب تنهااا مالک و فرمانرواییی دنیااااا…
خدااااای من ،خدااااای مننننننننننننننن،ببین کجا هدایت شددددددمممم.
خدااااایااااا مو به تنمممم سیخ شددددد..
چشمام پر اشک شد…
این بهترین کامنت توحیدی بود که خونده بووودم…
خدااااایاااااا شکرتتتتتت،
خدایاااا شکرتتتتت..
تمام بدنم لرزیدددد،چقققدر بزرگی اخههههههه…
دوست خووووبم واقعا بهتوووون تبریک میگمممم،شما بینظیرین..
چققققدر اخه باید یک نفرررر قوی باشههههه…
شما دیگه واقعااا ترکوندین،
شما نهایتتتت توحیدو رعایت کردین..
زبون مغزم بند اومده،نمیدونم چی بنویسمم تا حس و حالم بیان بشه…
فقط میگممممم که مچکرم،مچکرم،مچکررررر..
بابت به اشتراک گذاشتن این دیدگاه زیباتووون..
درپناه خدا،هر روزتون عالی تر و بهتر از دیروزتون باشه
سلام علی جان
چ کردی با کامنتی ک گذاشتی و با خوندش چ حس و حالی پیدا کردم الان روی ی برگه نوشتم الیس الله بکاف عبده
آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست
ک هر روز این آیه رو ببینم ک فقط روی خودش حساب کنم و دیدم که خودم با این که این فایل رو قبلا دیده بودم اما بازم جاهایی بوده که شرک داشتم و دیدم چطوری اون افت توی همه چی دیدم فهمیدم کجا دارم ضربه میخورم و خداوند هدایتم کردم ک به کامنتی ک نوشتی خدا بهم گفت اگه به هر انچه که بخوای برسی فقط فقط فقط روی من حساب کن و شما همین ک باور کردی خدا رو همه چی رو داری باید تا اخر عمر با خودش باشم با خدا باش و پادشاهی کن
مطمئنا فقط خودش رو باور کنیم بنظرم همه باورهای مخرب در هم میشکنن
خدا جووونم عاشقتم ک هدایتم کردی
بازم ممنونم علی جان به خدای درونت گوش دادی اومدی نوشتی چقدر حالم عالی شد چون به تضادی خورده بودم ک باید روی خودش حساب کنم
الیس الله بکاف عبده
درود و عرض ادب.
خدمت دوست و هم فرکانسی عزیز جناب رونقی گرام.
امروز هدایت شدم به کامنت زیبا و تاثیر گذار شما ، چرا تاثیر گذار ؟ چون من در کامنت های قبلی گفته ام فقط و فقط کامنتهایی که دل نوشته است و صداقت خالص در آن وجود دارد تاثیرات شگرف بجا میگذارد و کامنت زیبای شما در مخیره هرکس که بخواند جاودان خواهد ماند ، یکی از بزرگترین دلایل موفقت سایت استاد عباس منش صداقت و سنرژی افزوده شده آنست که همانطور که قبلا گفتم در حقیقت اینجا دانشگاه ایست که درس و هنر زندگی را یاد میدهد و سایر دانشگاهها علومی را یاد میدهند که در خدمت هنر زندگیست.
نمونه بارز همین کامنت زیبایست که شما آنرا نوشته اید ، چه چیزی را میخواهید که در آن پیدا نمیکنید؟
چه درسی میخواهید بگیرید که در آن نیست؟
ایمان ، تغییر باور ، اعراض از شرک ، عزت نفس و خودباوری،عشق و شجاعت…همه و همه در آن جمع است.
و خداوند را بسیار بسیار شاکرم که دوستانی چون شما و عباس منش عزیز را دست و نشانه ای قرار داده برای هدایت و ثروت.
من مطمئن هستم و در آن هیچ شک و شبهه ای ندارم که استاد هر آنچه از خداوند بخواهد به او میدهد !!
فقط یک لحظه فکرش را بکنید که چه انسانهایی را ایشان با باورهای ضعیفشان که برخی از آنها تا لبه باریکتر از مو به پرتگاه رفته بودند را به زندگی برگردانده ؟!!
به نظرم همین یک نکته کفایت میکند.
باز هم میگویم ” آنکه باور دارد یک جمله کافیست و آنکه باور ندارد صد من مثنوی هم کم است ”
درود بر شما
علی عزیزم سلام
کامنتتون چقدرررر برام تاثیرگذار و زیبا بود چه حس نابی بهممنتقل شد عجب انرژی و انگیزه ای گرفتم..الهی شکر
توحید رو کااااملن میشد توی هداییتون حس کرد
ایمان بی نهااایتتون رو نسبت به پروردگارمهربان میشد حس کرد
حسی که اون لحظه نسبت به خدا داشتید رو شاید بتونم یکمش رو درک کنم و بفهمم چون من هم روزایی با این خدای درونم و رب مطلق آشنا شدم که داشتم زندگیم رو بادستای خودم و با احساس بد و نازیبام نابود میکردم…
ازصمیم قلبم تحسینتون میکنم و بهتون تبریک میگم و خدارو صدهزاااارمرتبه شکر که توی این مسیر قرارگرفتید و به اون مسیرهای زیباهدایت شدید و دارید پیشرفت میکنید..خدایاشکرت
امیدوارم بازهم آرزوهاتون بیشتر رنگ حقیقت به خودشون بگیرن و درپناه قادرمطلق موفق تر باشید و توحیدی تر عمل کنید
خیلی دوستون دارم
سلام و ممنون از دیدگاه خوبتون
خداوند برای همه کافیست
خدایا صد هزار مرتبه شکرت
چند روز پیش، بعد از مدتها برای فایل سفرنامه ۹۷ کامنت نوشتم و وقتی منتشرش کردم دیدم بالا نوشته مدت عضویت 1000 روز??
در این 1000 روز بر تو چه گذشته نگار.
عید نوروز 96 بود که عضو سایت شدم. بعد از دفاع ارشدم بود. مشکل اصلی اون موقعم کار نداشتن بود و اینکه چون درسم تموم شده بود باید از تبریز برمیگشتم اردبیل. شهری که دوستش نداشتم و فکر می کردم یه پسرفت اساسیه. ناراحت و کمی افسرده بودم. می خواستم برای دکتری برم خارج از کشور و همه می گفتن نمیشه، پول می خواد باید بری کلاس زبان و… . اما من … من آرزو داشتم و واقعا نمی خواستم یک زندگی معمولی مثل بقیه داشته باشم.
بهم بر میخورد وقتی کسی می گفت شرایط خانوادگیتو نگاه کن بعد آرزو کن. بپذیر. توقعتو کم کن از زندگی. همیشه خودمو بالا می دیدم و نمیتونستم خودمو گوشه خونه و راکد و یا حتی فوقش خانم خونه و همسری مهربان و مادری دلسوز ببینم. این تصاویر واقعا عصبانیم می کرد و هنوزم میکنه. ??
همیشه تصور می کردم من پروفسور سلیمانی هستم و باید تجربه کنم اینارو … ولی خب باورم این بود تنها راهش خارج رفتن و درس خوندنه و من تجربه های فوق العاده رو فقط می تونم اونجا داشته باشم….بعد باورم این بود که فقط با پول میشه به این خواسته رسید (سرمایه اولیه لازمه)….پس تصمیم قاطع گرفتم واسه پول دراورن … دنبال کار گشتم اما مشرک بودم و ناامید… چشم امیدم به فامیل بانفوذمون بود. و تنها راهه کار پیدا کردنو ایشون می دیدم…..باور اشتباه پشت باور اشتباه… خدایا عظمتت رو شکر که کمکم کردی بیدار شم و بیگ پیکچر زندگیمو ببینم. هم اون موقع و هم الان که تصادفا (البته که تصادفی نبوده) بدونم 1000مین روزه تا بیامو مرور کنم راهی که طی کردم…
با حرف های استاد از فایل رایگان ها فهمیدم میتونم به آرزوم برسم. شدت خواستن ارزوم(دکترا خارج از کشور) به قدری زیاد بود که یه جورایی اصلا دوست داشتم باورش کنم چون می گفت می شود. حتی اگر خونه و خانواده و شرایط میگن نمیشه. برای همین با کلی ذوق توی سایت دانشگاه های خارجی می گشتم و به پولش فکر نمیکردم.
برای کار هم کاملا بیخیال اون فامیلمون شدم و رزومه در دست رفتم سراغ کارهای مختلف از تدریس گرفته تا کار با شهرداری که هیچکدوم جور نشد و من در این روند متوجه شدم که برخلاف تصورم علاقه ای به تدریس ندارم و همچنین علاقه ای برای کار کردن واسه بقیه ندارم
من ادمه حساب پس دادن به بقیه یا تحمل دانشجوهای بیذوق نبودم :))))
القصه??
پول کلاس زبانمو جور کردم و رفتم سر کلاس آیلتس و همچنان فایل گوش کردم تا اینکه فهمیدم من باید شادی رو اول در جایی که هستم پیدا کنم و با طی تکامل به ارزوهای دیگهم برسم. با فرار چیزی درست نمیشه … واسه همین سعی کردم اردبیلو و شرایطمو دوست داشته باشم. و موفق شدم.??
شد نوروز ۹۷
همزمان در حین تحقیقاتم یه ایده به ذهنم رسید که در مسابقات بین المللی شرکت کنم تا برنده شم و دعوتنامه بگیرم و برم.
یه راه آسونتر بود
عمل کردم به الهامم
یه مسابقه پیدا کردم که در شهر بارسلون برگزار میشد توسط یک مدرسه معماری خیلی قدر، شروع کردم به تحقیق و نوشتن یک پروپوزال عالی. حالمم خیلی خوب بود.
در حین تحقیق در مورد موضوع اون مسابقه من به یک گنج برخوردم. یک وبسایت که کورسهای انلاین دانشگاههای خارجی رو میگذاشت و من با ذووووووق در کلاس های دانشگاه زوریخ شرکت کردم. این سایت باعث شد من بیخیال رفتن به خارج برای دکتری خوندن بشم چون هرچی میخواستم آنلاین برام مهیا بود. به خودم گفتم مگه هدف من از رفتن یادگیریه بیشتر نیس خب بیا. این اتفاق یک تغییر روند اساسی در من به وجود اورد و دیگه وقتی میشنیدم فلانی رفت خارج نه تنها حسرت و غصه نمیخوردم بلکه تحسینش میکردم و حالم بد نمیشد.??
خداروشکر پروپوزال خیلی عالی ای نوشتم و ارسال کردم. برام جالب بود که تنها شرکت کننده از ایران منم و کلا تعداد کشورهای محدودی شرکت کرده بودن. نتایج اعلام شد و من برنده نشدم.
بله میدونم که فکر میکردید شدم اما نه نشدم.??
اما از نظر خودم من به بیش از اون جایزه رسیده بودم??
به خودم گفتم دختر باریکلا تو جرات کردی در مسابقه شرکت کنی و در خودت توانایی برد دیدی. تو جرات کردی توی اون کورسهای خارجی شرکت کنی و خودتو باهوش دیدی که از پس درسهاشبرمیای و کمتر از دانشجوهای خارجی نیستی. و مهمتر اینکه من با اون وبسایت اشنا شدم و کلا یک چرخش اساسی در رویه زندگیم رخ داد.
و البته که بمباران ذهنم با فایلهای رایگان ادامه داشت. و کتاب های استاد.
گذشت
من یه مسابقه دیگه پیدا کردم، میخواستم اونجاهم شرکت کنم و همزمان تونسته بودم قانون افرینش جلسات ۱ و ۲ رو بخرم و از قدرت نشانه ها آگاه شده بودم. هی توی تلویزیون میشنیدم شرکت دانش بنیان و استارتاپ و… . گفتم این یه نشونهس خصوصا که من عاشق علم اندوزی و کارهای علمی بودم. گفتم به خودم من شایسته ی داشتن یک شرکت دانش بنیانم و واقعا در اون سطح خودمو میدیدم.
توی سرچهام برای مسابقه دوم هم باز یک سایت دیگه پیدا کردم که دیدم یک استاد استرالیایی مقالهای نوشته دقیقا در راستای طرح من و دلم قرص شد که بیس علمی پروپوزال من حتما قویه و درسته. اینا دست به دست هم داد که من بیخیال مسابقه شم و بچسبم به تحقیق در مورد شرکت دانش بنیان و استارتاپ و عملی کردن ایدهم در ایران. طی تحقیقاتم متوجه شدم چند روز دیگه نمایشگاه الکامپ که مرکز گردهمایی استارتاپ ها در ایرانه قراره برگزار شه، البته که باز هدایت پروردگارم ودنبال کردن نشانه ها بود (تابستان ۹۷)
از تنها تهران رفتن میترسیدم ، فایل سوم از هدفگذاری رایگان، خیلی کمکم کرد که تصمیم بگیرم. حالا بگذریم که چطور از قانون استفاده کردم و موافقت خانواده رو گرفتم
رفتم تهران و همه چیز در مورد استارتاپ هارو فهمیدم
برگشتم اردبیل، باخودم کلنجار رفتم که ایا میتونم یا نه و دقیقا روزی که تصمیم گرفتم به پارک علم و فناوری شهرمون برم یه سری به سایتش زدم. دیدم نوشته فردا رویداد شتابدهی قراره برگزار شه. داشتم شاخ درمیاوردم. ایمیل زدم به ادرسی که در وبسایت بود، شب بود، ذهنم گف عمرا اگه جواب بدن اما دقیقا ۳ دقیقه بعد جواب دادن و راهنماییم کردن چطوری باید شرکت کنم.
فرداش باز تنهایی رفتم، هیچکیو نمیشناختم. ایده مو ارایه کردم و دوپس دوپس دوپس، ۷ تا منتور همه شون چراغ سبز دادن به ایدهم و من قرار شد خودم یکیشونو انتخاب کنم تا باهاش ایده مو اجرایی کنم?????
من ابدا هیچ کدومو نمیشناختم
یه نفرو همینطوری انتخاب کردم و بعدا فهمیدم ایشون بهترین و مناسبترین برای کار من بودن.
واقعا بهترین انتخاب بود
و از اون روز تا حالا (یک سال و سه ماه) من سه بار برنده مسابقات کشوری شدم، دوبار دوم و یکبار اول، شرکتمو تاسیس کردم و تونستم مجوز شرکت خلاق بگیرم که در صنایع نوآور هم پایه و درحکم دانش بنیان هست. یه عالمه رشد کردم تجربه کردم بزرگ شدم
منی که هیچ درامدی نداشتم، ابدا هیچ درامدی نداشتم فقط جایزه هایی که در این یک سال و اندی دریافت کردم ۲۴ میلیون بوده. ترسم نسبت به تهران کاملا از بین رفته و الان مشتاق مهاجرت به اونجام. با انسان های بسیار بسیار بهتری آشنا شدم. خودمو خیلی رشد دادم و اولین بارهای زیادی واسه خودم رقم زدم…
تونستم دوره عزت نفس و شیوه حل مسائل زندگی استادو با پول خودم بخرم.
اون مقام هایی هم که اوردم از بین به عالمههههههه شرکت کننده از همه شهرها بوده و من تونستم خداروشکر خودمو شایسته اینها ببینم.
در این ۱۰۰۰ روز علاوه بر این اتفاقهای عالی، کلی تجربه ها و اتفاق های خوب دیگه هم برام رخ داده که دیگه فاکتور میگیرمشون.
اما
من از خودم راضی ام، به خودم افتخار میکنم، عاشق خدای خودمم وبینهایت سپاسگزارمش.
خدا در این مدت بهترین هدایتگر و برنامه ریز برای من بوده. خیلی دقیق و محاسبه گر بوده. همیشه منو به موقع رسونده به رویدادهایی که مناسبم بوده و میانبر برای رسیدن به خواسته هام
مثلاچند وقت پیش من و همکارم تصمیم گرفتیم مهاجرت کنیم و با تهران همکاری کنیم، هفته گذشته هدایت شدیم به رویداد چالش نوآوری تهران هوشمند، شرکت کردیم (باوجود کمی ترسالبته) و وارد جمعی از ۱۹ تیم شدیم که همه برنامه نویس های قدری بودن و ۱۶ تیم تهرانی بودن.
تیم ما تنها تیم متشکل از معمار وشهرساز بود و تونستیم دوم شییم و مستقیما با شهرداری تهران مذاکره کنیم. باز هم یک میانبر وزمانبندی دقیق ازطرف خدا جانم.
اینم بگم که کمتر روزی در این ۱۰۰۰ روز بوده که من حداقل یک فایل از استاد گوش نکرده باشم. احتمالا اگر وارد این جریان نمیشدم و همت نمیکردم وسستی میکردم مشمول هدایت پروردگارم نمیشدم. خدایا شکرت شکرت
نتیجه گیری؛
استاد میگن چون با هربار به خواسته ها رسیدن ظرف ادم رشد میکنه و خواستههای جدیدی براش شکل میگیره، ادم فراموشش میشه که قانون داره جواب میده وناسپاسی میکنه و تمرکزش باز میره سمت چیزایی که الان میخواد اما هنوز نداره
منم اونطوری میشم گاها
اینارو مینویسم تا به خودم بگم
نگار جان
عزیزم
نازنینم
خدایی که در همه این لحظات بوده و هدایتت کرده بقیه جاها هم خواهد بود، سخت نگیر، وا بده بزار خدا کارشو بکنه.
الان میخوام ایدهم تبدیل به اپلیکیشن بشه و همه ازش استفاده بکنن، راستش تو ذهنم کمی بزرگه اما از خدا میخوام همونطور که ابهت شهر تهران رو برام شکوند همونطور که ابهت رویدادهای ملی رو برام شکوند و بهم گفت تو لیاقتشو داری و تواناییت خیلی بالاس همونطور که هیچ وقت منو لنگ نگذاشته و پولشو رسونده وسرمایه اولیه شده، به اندازه و کافی بوده ، اینبارهم به موقع به جا به اندازه و عالی عمل میکنه و بزرگی کارو در برابر ذهنم میشکنه تا من سرمستانه و باز هم محکم قدم بردارم.
من از آرزوی رفتن به خارج برای تحصیل شروع کردم و به الهاماتم عمل کردم و الان در این ۱۰۰۰ روز از کار کردن روی اموزش های استاد خودم صاحب کسب و کار و یه عالمه تجربه شدم. جایی که الان هستم و ارزوها و خواسته هام، هیچربطی به اون موقع نداره، اولویتهام و ارزوهام عوض شدن اما دلیل تغییر این ارزوها و نرفتنم به خارج و… پذیرفتن محدودیت ها و نشدن ها نبوده بلکه تغییر زاویه دیدم بوده.
و من اگر همون موقع نشدنی میدیدم خارج رفتن و ادامه تحصیلم رو، نه اقدام به سرچ میکردم نه شرکت در مسابقات، پس هیچ نشانه ای هم نمیدیدم و هیچ تغییری هم حاصل نمیشد و موقعیتی که الان با رضایت درش هستم رو به دست نمی اوردم .
واسه همین استاد میگه حرکت کن کاریت نباشه که میشه یا نمیشه تو حرکت کن قدم بعدی وقتی قدم فعلی رو برداشتی مشخص میشه،
این مسیر اهسته و پیوسته طی شده، نگار نگار پشت سرتو نگاه کن.
همهی این کارهارو خدای تو برای تو انجام داده پس همین راهو شجاعانه ادامه بده. به بمباران ذهنت با فایلها ادامه بده، به زندگی و رفتار و واکنش نشون دادن به سبک قانون بچسب و رهاش نکن. عجله نکن آروم باش. مطمئن باش، رها باش
نگار
تو خدای بزرگی داری
خودش برای تو کافیه.
پس قدم بردار و به برنامه ریزی خدا اعتماد کن
خدایا کمکم کن ظرفمو در حد این خواسته ها بزرگ کنم.
پ.ن. دلیل اینکه در این فایل کامنت گذاشتم اینه که اصلیترین تحول رو برای بار اول در من این فایل ایجاد کرد که فهمیدم بدجور به خدا مشرکم.
در پناه الله یکتا، شاد سلامت ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشید
نگار سلیمانی?
به نام رب تنها خالقو مالکو فرمانروای دنیاااا
سلااام بر نگار قدرتمندمممم
عزیززز دلممممممممممممم چقددر لذت بردمم از دیدگاه عالیتووون
بهمم کلی قدرت دادددد
چقدرر به این نوشته نیاز داشتممم
میبینی هدایت خدااا روووو
عاشقتممم خدا جججونم چطور باهام حرف زدددییی اخهههه،
مرسی نگار ججونممم
امیدوارممم که در پناه خددا جوونمون هر روزت عالی تر و بهتر از دیروزت باشه گلمممم
سلام دوست گلم
عزیزم چه چهره مهربان و دلنشینی داری شما :)))))))))
خیلی ممنون گلم بابت کامنتت
و خدارو هزاران بار شکر که کامنتم برات مفید بوده و شدم دستی از دستان خدا برای هدایتت.
به خودمون قول بدیم که بیشتر روی باورهامون و فایلای استاد کار کنیم؟
من قول میدم :)
موفق باش جانا
نمیشه همین طوری رد بشم و کامنت نذارم و ازت تشکر نکنم به وسیله این کامنتت یه حس و حال عجیبی برام اتفاق افتاد
دم غیرتت گرم
داره به نجواهای ذهنم میگه ببین قانون جواب میده
ببین وقتی ادامه بدی درون و بیرونت زیبا میشه
ببین که اصل توحیده و ریشه همه مشکلات شرکه
و چقدر خدا را شکر میکنم که هدایت شدم به اصل موضوع که توحیده
و چقدر لذت میبرم وقتی موفقیت بقیه را میبینم
پروفسور سلیمانی امیدوارم خدا روز به روز ظرفت را بزرگتر کنه و پشت سر هم سورپرایزت کنه
سلام بر دوست عزیز
علی اکبر آقای شفیعی :)
ممنونم از کامنت پرانرژیت
خوشحالم برات مفید بوده. آرزو میکنم توحیدی و مومن و خوشبخت باشی
به نام خداوند یکتای هدایتگر مطلق
سلام به نگار جان عزیزِ هدایت شده
به خاطر وجود ارزشمندت از خدا سپاس گزارم
و خداوند را مالک آسمان ها و زمین را تحسین میکنم به خاطر این خلقت هدف دارِ زیبایش
ممنونم که برای من امروز نشانه ها شدی و من تایید کردم و سپاس گزارتر از همیشه ام شدم شکر خدا
و تحسین میکنم خودت را، خودِ ارزشمندت
به خاطر اینکه یک روزی خواستی و پای خواسته ات موندی … هدایت! تو هدایت خواستی از همون نیرویی که تو را خلق کرده با همون ذهنیتی که به خودت و خدا و دنیای اطرافت داشت و دیدی که چطور هدایت شدی به بهترین جا به بهترین شکل از آموزش و فراگیری علمی که میتونه تو را به خودت به یاد بیاره که واقعا
WHO ARE YOU؟
و چقدر خوب که متوجه شدم متوجه شدی که داشتی تکاملت را طی میکردی و کافی بود که به سناریوی خدا که کامل ترین و بی نقص ترین و هدف مند ترین سناریو نه تنها برای تو ( و من و هر انسان دیگه ای که از هیچی از عدم دقیقا به وجود آمدیم اونم به ایـــــن زیبـــایی) بلکه برای تمام موجودات باور کنی و اعتماد به این باور و اینکه تویی که داری زندگیت را خلق میکنی و میتونی هر چیزی که میخوای را داشته باشی فقط احساس لیاقتش را در خودت ایجاد کن باور به فراوانی داشته باش، و باور کن خودت را که خالقی و دست خدا جانشین خدا.
آره این خداوند یکتا که صاحب تمام صفات نیکوست و خود قائم به ذات و حی است نه فرزندی دارد و نه فرزند زاده: انرژیـــ
میتونه همه چیز و همه کس تو بشه به شرط اینکه تو هم بخوای او را در زمین یاری کنی
وقتی که تو او را یاری میکنی و اون قولی که ازت گرفت وقتی رفتی روی زمین ایمانت را به خدا به یاد داشته باشی و تنها او را بپرستی و تنها از او یاری جویی ..
میتونــــــــه همــه چیـز و همــه کـس تو بشه به شرط ایمـــــــــان فعال: ایمان به ربوبیت خداوند که مالک و صاحب من و تو و هر چه که میتوانی ببینی و نمی توانیم.
ایمان ایمان ایمان آره باور به اینکه خداست و باید این خدا را پرستید خدایی که مرده بدیم و زنده کرد ما را و دوباره ما را میمراند در زمان اجل معین و دوباره زنده میکند، خدایی که همه موجودات زمین را برای ما خلق کرد (-28-29بقره)
خدایی را باید پرستید که بر همه چیز قادر است، خدایی که آفرینده ماست و پیشینیان ماست باشد که پارسا و منزه شویم، آن خدایی که برای ما زمین را گسترد و آسمان را برافراشت و فرو بارید از آسمان آبی که بسبب آن بیرون آورد میوه های گوناگون برای روزی ما پس کسی را مثل و مانند او قرار ندهیم در صورتی که می دانیم خدا ذات بی مانند است (20-21-22 بقره)
امیدوارم که ثابت قدم باشیم در این مسیر و از خدا میخوام که به ایمانمان بیافزاید .. و ما گوش فرا بدیم بیشتر با جان و دلـــ به این این صدای زیبا که گاهی میشنویم گاهی میبینیم گاهی میخوانیم گاهی …
گاهی هم میتپه . قلبــــ
دوست دارم
ممنونم ممنونم ممنونم
تو فوق العاده ای
سلام محمدجان
ممنونم رفیق
تحسین میکنم قلمسراییت رو
به زبون اوردن و تکرار مداوم قانونت رو
و این ذهن منسجمت رو.
نویسنده خوبی هستی دوست من :)
اره
به خاطر وجود نازنینم از خدا سپاسگزارم
و به خاطر وجود نازنین تو.
باشد که ثابتقدمتر باشیم رفیق
یا حق 😊
سلام بر خواهر نازنین عباس منشی ام 🌸
نگار سلیمانی عزیزم 🌼
وااااای! که چقدر لذت بردم ☺️
کیف کردم از خوندن سطر سطر داستان تحول نگار!
هرچقدر جلو می اومدم تحسین ت می کردم 😊 👏
خیلی خیلی عالی بود دوست نازنینم 👌
سپاسگزارم که با گذشت هزار روز از بودن ت در این سرزمین شگفتی ایییین همه اتفاق خوب رو برای خودت رقم زدی تا باعث بشی تا همه ی ما قوی تر و با ایمان تر در مسیر توحید و اجرای توحید در زندگی مون قدم برداریم و پیش بریم. 🌼
خدا رو شکر می کنم 🙏 برای تمام موفقیت هات و تحسین ت می کنم 👏
می دونم که با خداوند بهترین ها برات رقم می خوره و تمام خواستنی هایی که شاید الان در ذهن ما هم نتونه بگنجه برات تدارک دیده شده! پس از همین حالا برات خوشحالم 😊 🙏
ازت می خوام که متن عالی و داستان شرح موفقیت هات رو در کتاب مرجع الگوی موفق هم به اشتراک بذاری نگار م! تا بقیه ی عزیزان م هم با خوندن داستان ت کلی ایمان شون قوی تر بشه و باور هاشون قدرتمند تر. 🙏😊🌼
سپاسگزارم 🌼 🌸 🌺 🙏
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام بر نرگس عزیز
دوست خوب و مهربون خودم
ممنونم و خیلی مچکرم که کامنت نوشتی. کلی انرژی گرفتم و یادم افتاد چه کارهایی کردم و امیدم و انگیزه م بیشتر شد. واقعا مرسی
منم از خدا برای تو یه عالمههههه عشق و عزت و ثروت و خنده می خوام گلم.
بازم مرسی کامنت گذاشتی و بهم تلنگر زدی عزیزم چون یه کار جدید شروع کردم و هی دارم هر روز به خودم انرژی میدم تا شجاعتمو جمع کنم و به این باور برسم که حتما به نفعمه.
دوستت دارم
خدا یارو یاورت :))))))))))))))))
سلام بر خواهر نازنین عباس منشی ام 🌸
نگار سلیمانی عزیزم 🌼
خواهش میکنم مهربانم 🌼
خدا رو شکر می کنم که نوشته ام نشانه ای شد برات تا مصمم تر در مسیرت قدم برداری و یادت بیاد که چه موفقیت هایی کسب کردی. 🌼
خدا رو شکر 🙏
تحسین ت می کنم برای شروع کار جدید و دعوت خودت به چالش تازه. 👏
قطعا خداوند برای بنده اش کافی است ❤️
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام نگار عزیز دوست الهی ام
واقعااا عالی بود
چقدر لذت بخش بود چقدر زیبا بود چقدررررر فوق العاده بود
خیلی خیلی بهت تبریک میگم
خدایا شکرت که اینقدر مسیر زیبا و راحت و روون و لذت بخشه
تقدیم با عشق
درپناه خدای مهربان باشی❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
سلام نیکو جان دوست ارزشمند و الهی من.
بینهایت سپاسگزارم بابت تحسین و لطفی که بهم داشتی😊😊😊 دوست خوش اسمم برات ارزوی سعادت دارم
و همچنین امیدوارم همه مون باور کنیم که مسیر موفقیت هموار هست و ما برای رشد کردن قرار نیست و نباید زجر بکشیم ❤❤ دوستت دارم جانا
سلام نگار عزیز
درود بر شما تحسینتون میکنم داستانی که در طی این ۱۰۰۰ روز تعریف کردید برای من بسیار پند اموز بود،چه قشنگ متوجه نشانه ها شدید و اعتماد کردید و در راستای اون هدف حرکت کردید و نتیجه ی دلخواهتونو گرفتید جسور بودن شما و ایمان شما قابل تحسین خیلی از خوندن موفقیت هاتون خوشحال شدم و بهم باور های مناسب و انگیزه دادین سپاسگزارم.
از شما دوست عزیز که برای خودتو خانوادت زمان گذاشتی و این متن فوقالعاده رو اماده کردی ممنونم.
ارزو دارم به هرانچه از خودت انتظار داری برسی و بنویسیشون و دوباره خوشحالم کنی.
شاد شاد باشی.
سلام ابولفضل عزیز
دوست خوبم
خداروشاکرم که از زبان تو تحسین و انگیزه دوباره برام شد.
واقعا خوشحالم که داستانم برات پندآموز بوده و امیدوارم شما هم هر روز از خودت و موفقیت هات برامون بنویسی و ایمانمون به خدا و قانون رو بیشتر کنی.
در پناه الله شاد باشی و به هر چی میخوای برسی 😊😊
سلام دوست عزیزم بشدت زیبا بود مسیر زندگیتون با شروع تغییرات .از خداوند یکتا موفقیت های روزافزون رو براتون خواستارم
سلام زهرای عزیز
ممنونم دوست خوبم
منم برای شما ثروت و شادی روزافزون دارم😍
بسم الله الرحمن الرحیم
نگار جان دوست خوبم
منم بهت افتخار میکنم به این همه شهامت حرکت و ایمان تحسین میکنم این همه موفقیتت رو دوست خوبم اعتماد به رب تحسین میکنم حرکت کردن و نتایج قشنگتو و جایزه هاتو تحسین میکنم این اراده و کار کردن روی خودتو عاشقتم و درپناع الله مهربان
سلام دوست خوبم زهرای نازنین
سپاسگزارم به خطر عشق و محبت و انرژِ ای که بهم دادی
منم دوستت دارم و صمیمانه برات موفقیت بی کران و ثروت فراوان و سلامتی و عشق ارزو میکنم عزیزم
مهربان جان در پناه الله باشی :))
سلام نگار جان
ممنون عزیزم.
عالی بود.
از خدا سپاسگزارم که منو به این نوشته زیبای تو هدایت کرد.
وقتی هدایت میشم به این نوع نوشته ها قشنگ میفهمم که مدارم داره تغییر میکنه.
برات آرزوی موفقیت روزافزون دارم.
سلام الهام عزیزم
منم به خاطر وجود دوستانی مثل شما از خدا سپاسگزارم
هر بار که میبینم یه کامنت اومده اینجا، دوباره مرور میکنم مسیرمو و باورهامم قویتر میشه
انشالا که همه مون هر روز رشد کنیم
خدایا شکرت
برات عشق و ثروت ارزو میکنم 😘
سلام نگار جانم
از صمیم قلبم تحسینتمی کنم و بهت تبریک میگم برای تداوم داشتنت در این مسیر ، عمل کردن به قانون و الهاماتت و نتایج فوقالعاده ات..
از خوندن کامنتت خیلی لذت بردم خیلی
ممنونم که این همه با تعهد به این مسیر ادامه دادی و نتایج عالیت رو به اشتراک گذاشتی
برایت موفقیت روز افزون در تمام جوانب زندگی را آرزومندم 💖
سلام عزیزم
مرسی جانم
خوشحال شدم از کامنتت
دیشب اتفاقا خواب دیده بودم که یه دایره آبی کنار اسمم (اتاق شخصی نگار سلیمانی) اومده و یکی برام کامنت گذاشته
پس تو بودی :)
عزیزم منم برات عشق و سلامتی و ثروت و موفقیت ارزو میکنم :)
یا حق
سلام نگار عزیز
اوایل که میگفتم این سایت یک دریاست ، خیلی به این مفهوم پی نبرده بودم.
دریا
ما واقعا اگر شروع کنیم به جستجو در دریا به چه چیزهایی دست پیدا میکنیم
میخوام بگم واژه دریا برای بچه های این سایت خیلی ناچیزه
روز به روز که میگذره و شواهدی رو میبینم که
آره
اینجا هم قانون جواب داد…در حوزه ثروت،رابطه،سلامتی،معنویت
همه چیز همه چیز میشه برای ما
هر کجا بودیم……هر کسی بودیم
فرقی نمیکنه
مهم اینه که از امروز، از همین الان میخواهیم چه کسی و کجا و در چه مقامی باشیم
و با خوندن داستان تو
باور کردم….باور کردم که ما هر آنچه بخواهیم همون میشه
چقدر باور کردم که وقتی با ایمان حرکت میکنی تمام درها برای تو باز میشن
اصلا مگه توی این راه دری هم هست که به روی ما بسته باشه
راه باز و درها باز
راه روشنه
جواب همه سوالها به ما گفته میشه
فقط باید به اون صدا که به ما میگه از کدوم طرف بریم اطمینان کنیم
فقط کافیه جنس صداش رو تشخیص بدیم و دستمون رو بذاریم توی دستش
واژه دریا برای این سایت کمه
این سایت یک کهکشان هست که نمیشه به اعماق وجودش پی برد
خدایا چقدر زیبا ستاره های این کهکشان هر روز میدرخشند و لذت میبرم از اینکه میتونم چشمک زدنشون رو ببینم
بینهایت سپاسگذارتونم که برامون نوشتید و انگیزه هامون رو وسعت بخشیدید.
میدونی چیه
باخوندن کامنتت ظرفم بزرگ شد
سلام دوست عزیز و بزرگوارم
اقا فریدون
خیلی ممنونم که چنین نظر زیبایی برام نوشتید. حس کردم رفتم ساحل اقیانوس اطلس و دارم به آسمونِ پر از ستاره خدا نگاه میکنم
خدار رو سپاسگزارم که کامنتی که گذاشتم براتون مفید بوده و به بزرگتر شدن ظرفتون کمک کرده
واقعا کار کردن روی باورها تنها راه برای پیشرفته
به امید خدا قراره به زودی، از موفقیت های مالیم هم بنویسم. خدارو صد هزار مرتبه شکر که خیلی رشد کردم نسبت به قبلم و انشالا بیشتر از این هم بشه
براتون سعادت دنیا و اخرت رو ارزو میکنم دوست هم فرکانسم :)
یا حق
آیه نام خالق زیبایی
سلام نگار عزیزم تبریک میگم این همه موفقیت رو و این همه توحید رو چقدر لذت بردم از خوندن این ایمان همراه باعملت و این رشد و پیشرفت نوش جانت چون مصداق مومن هستی خدارو شکر درکنار دوستان آگاه هستم و از آگاهی و عملشون و موفقیتشون انگیزه میگرم خدارو شکر
سلام زهرا جانم
مچکرم دوست عزیزم
سپاسگزارتم
خیلی خیلی ممنون که منو مومن خطاب کردی، امید که باشم. امید که باشیم.
دوستت دارم جانم
تو رو به خدای قدرتمندمون میسپارم😘
نگار عزیزم سلام
چقدر در بهترین زمان به این نوشته ی هزار روزه یرشما هدایت شدم.
من تحسین میکنم این تیون کردن به موقع زندگی آن را
تحسین میکنم قدم های شجاعانه و صلح درونی ات را
تحسین میکنم خدای همه کاره آت را
خدایی که ایده شد، پول شد، موفقیت شد، محصول شد ، شرکت شد، مقام شد .
تحسین میکنم احساس لیاقت بی نظیرت را
پروفسور سلیمانی زیبا و موحد و موفق
احسنت و احسنت
نگار جون چقدررر حرفات قشنگ بود،چقدررر حس خوب داد به من،امیدوارم خداوند بهت هزاران هزار برابر حس خوب ببخشه و بهت کلی ارامش،ثروت،ایده های بی نظیر و شادی و هرآنچه که میخوای ببخشه.
چقدر مسیرت رو که توضیح دادی برام قضایا بیشتر روشن شدبرام اموزش ها بیشتر روشن شد،امید بیشتر گرفتم،دلگرمی بیشتر گرفتم.به دلم نشست خلاصه،دمت گرم
به امید خدا مسیرت در ادامه زندگی زیباتر و جذابتر و پربرکت تر از چیزی که تصورشو بکنی برات رقم بخوره.
با اینکه تصمیم گرفته بودم حتماحتما حتما فایهارو گوش بدم و بدون توقف حرکت کنم اما اون قسمتش که گفتی بمباران با فایلها و اینکه گفتی با فایل رایگان شروع کردی و تو اون 1000 روز هرروز فایلارو گوش دادی انگار یجورایی عزمم جزم تر شد و متعهدتر شد و اصلا دلم خواست و واقعا قبطه خوردمو دیدم که میشه پس منم انجامش بدم.تبریک میگم
برات روزهایی رنگارنگ و شاد از پروردگار جهانیان که دنیارو برای تو مسخر کرده آرزو میکنم. ️️
سلام نگار جان
دوست عزیزم
کامنت زیبا و عاشقانه و سرشار از حس قدرتت رو خوندیم و لذت بردم و خدا رو شکر کردم بخاطر موفقیتهات، وقتی دیدم امروز روز ۲۰۰۰از عضویتت در سایت هست با خودم گفتم انشالله حالا نگار جان در پله های بسیار بالاتر قرار گرفته حتما پیشرفتهای عالی تری داره.
به هرحال امیدوارم همه ما جز و کسانی باشیم که خدا بهشون نعمت میده و نه کسانی که برآنها غضب میگیرد و نه گمراهان.
شاد و سلامت و سربلند باشی♥️♥️
سلام نگارعزیز وسلام به معلم عزیزم استاد گرامیم آقای عباس منش، دات کام، وخانم شایسته که خودش روشایسته ی این مکان واین جایگاه کرده خدارو شکر نگار شجاع خدا قوت بده چه کارها که نکردی ما شاالله به بزرگیت که از خدا سر چشمه گرفته اصلا من مات مبهوت موندم اول به قدرت خداوند مهربان مان وبعد به بزرگی لیاقت شما آفرین بر شما عزیز خدا وندین آفرین به استاد شما که راه رو به شما نشون دادن خدا رو شکر می میکنم که مرا هم به این جم خودش دعوت کرده من هم خواهر کوچکم رو خدای خودم کرده بودم و خدا آشکارکرد که باید برگردم از بنده برا خودم خدا ساخته بودم همون خواهرم یه ارث داشتم از دستم باکلک گرفت یعنی خدای مهربان منو از خواب غفلط بیدار کردبا ضربه 180 درجه منو حالیم کرد که خدا منم کسی رو جایگزین قرار نده من به شما افتخار میکنم وآرزو میکنم همهی ماثروتمند سلامت آگاه درکلاس خداوند مهربان همیییییییشهه باشیم ودوستون دارم واز خدا میخوام یاد بگیرم وعمل کنم ود ست استادان عزیزم رو می بوسم انشاالله دراینکلاس پایدارباشم وباشید️️
سلام به نگار زیبای خانواده عباسمنش
نگار قشنگم بهتون تبریک میگم برای این همت و اعتماد و دست در دست خدای هدایتگر مهربان گذاشتن ، به راستی که حق شاگردی استاد رو با دستاوردهاتون به زیبایی ادا کردین و به ما یادآوری کردین که با خدا باش و پادشاهی کن یعنی چی … ازتون سپاسگزارم کا اینجا برامون وقت گذاشتین و نوشتین تا باورهامون قویتر بشه و خودتون رو به عنوان یه الگوی خوب به ما معرفی کردین …از خدای بی نهایت زیبایم براتون عشق ،آرامش ، سلامت ، ثروت و سعادتمندی و حس حضور نابش رو در تک تک لحظه هاتون آرزومندم .
سلام نگارعزیز وسلام به معلم عزیزم استاد گرامیم آقای عباس منش، دات کام، وخانم شایسته که خودش روشایسته ی این مکان واین جایگاه کرده خدارو شکر نگار شجاع خدا قوت بده چه کارها که نکردی ما شاالله به بزرگیت که از خدا سر چشمه گرفته اصلا من مات مبهوت موندم اول به قدرت خداوند مهربان مان وبعد به بزرگی لیاقت شما آفرین بر شما عزیز خدا وندین آفرین به استاد شما که راه رو به شما نشون دادن خدا رو شکر می میکنم که مرا هم به این جم خدش دعوت کرده من هم خواهر کوچکم رو خدای خودم کرده بودم و خدا آشکارکرد که باید برگردم از بنده برا خودم خدا ساخته بودم همون خواهرم یه ارث داشتم از دستم باکلک گرفت یعنی خدای مهربان منو از خواب غفلط بیدار کردبا ضربه 180 درجه منو حالیم کرد که خدا منم کسی رو جایگزین قرار نده من به شما افتخار میکنم وآرزو میکنم همهی ماثروتمند سلامت آگاه درکلاس خداوند مهربان همیییییییشهه باشیم وستون دارم واز خدا میخوام یاد بگیرم وعمل کنم ست استادان عزیر می بوسم انشاالله دراینکلاس پایدارباشم وباشید️️
نامه واقعی به خدا
( این نامه هم اکنون در موزه گلستان نگهداری میشود)
این ماجرای واقعی در مورد شخصی به نام نظرعلی طالقانی است که در زمان ناصرالدین شاه ، طلبه ای در مدرسه ی مروی تهران بود و بسیار بسیار آدم فقیری بود.یک روز نظرعلی به ذهنش می رسد که برای خدا نامه ای بنویسد.نامه ی او در موزه ی گلستان تهران تحت عنوان “نامه ای به خدا” نگهداری می شود.
مضمون این نامه :
بسم الله الرحمن الرحیم
خدمت جناب خدا !
سلام علیکم ،اینجانب بنده ی شما هستم.
از آن جا که شما در قران فرموده اید :
“ومامن دابه فی الارض الا علی الله رزقها”
«هیچ موجودزنده ای نیست الا اینکه روزی او بر عهده ی من است.»
من هم جنبنده ای هستم از جنبندگان شما روی زمین.
در جای دیگر از قران فرموده اید :
“ان الله لا یخلف المیعاد”
مسلما خدا خلف وعده نمیکند.
بنابراین اینجانب به جیزهای زیر نیاز دارم :
1 – همسری زیبا ومتدین
2 – خانه ای وسیع
3 – یک خادم
4 – یک کالسکه و سورچی
5 – یک باغ
6 – مقداری پول برای تجارت
7 – لطفا بعد از هماهنگی به من اطلاع دهید.
مدرسه مروی-حجره ی شماره ی 16- نظرعلی طالقانی
نظرعلی بعد از نوشتن ..
نامه با خودش فکر کرد که نامه را کجا بگذارم؟ می گوید،مسجد خانه ی خداست.پس بهتره بگذارمش توی مسجد. می رود به مسجد در بازار تهران(مسجد شاه آن زمان) نامه را در پشت بام مسجد در جایی قایم میکنه و با خودش میگه: حتما خدا پیداش میکنه! او نامه را پنجشنبه در پشت بام مسجد می ذاره. صبح جمعه ناصرالدین شاه با درباری ها می خواسته به شکار بره. کاروان او ازجلوی مسجد می گذشته، از آن جا که به قول پروین اعتصامی
“نقش هستی نقشی از ایوان ماست آب و باد وخاک سرگردان ماست”
ناگهان به اذن خدا یک بادتندی شروع به وزیدن می کنه نامه ی نظرعلی را از پشت بام روی پای ناصرالدین شاه می اندازه. ناصرالدین شاه نامه را می خواند و دستور می دهد که کاروان به کاخ برگردد. او یک پیک به مدرسه ی مروی می فرستد، و نظرعلی را به کاخ فرا می خواند. وقتی نظرعلی را به کاخ آوردند ،دستور می دهد همه وزرایش جمع شوند و می گوید:
نامه ای که برای خدا نوشته بودید ،ایشان به ما حواله فرمودند .پس ما باید انجامش دهیم. و دستور می دهد همه ی خواسته های نظرعلی یک به یک اجراء شود.
این نامه الآن در موزه گلستان موجود است و نگهداری می شود.
این مطلب را میتوان درس واقعی توکل نامید.
(کعبه عشق)
یادت باشه وقتی میخوای پیش خدا بری
فقط باید صفای دل داشته باشی
سلام سید جلال عزیز
در واقع با تمرین ستاره قطبی ما هر روز و هرشب به خدا نامه می نویسیم
سلام.
چه اسم زیبایی دارین نعمت خدا.
امروز نشانه من جمله کوتاه اما پر بار و پر محتوای شما بود.
مطمئنم این جمله از عمق وجودتون نوشته شده که اینقدر برام تاثیر داش و اومدم از شما تشکر کنم.
واقعا همینه.
هر روز دارم باستاره قطبی حرفامو بهش میگم و او مدیریت صفر تا صدش رو به عهده داره.
نامه هایی که زود جواب داده میشه.
خدارو شکر که همه مون اینجا حالمون خوبه.
داریم رشد میکنیم.
دارم پشت بوم خونه ام یه نسیم الهیو دلنواز رو حس میکنم.
اسمون زیبتی خدارو تماشا گرم
و الان صدای زیبای اذان هم پیچید تو فضا.
از این زیباتر هم مگه میشه.
شاد و ثروتمند باشید در پناه دستان خدا…
خدااااای من چه زیبا نوشتید 😍😍😍
واقعااا ممنونم
دقیقا لحظه ای که به این داستان نیاز داشتم خدا برایم اورد
واقعااا استاد درست میگن که اگر ما هیچ محدودیت ذهنی نداشته باشیم
وقتی درخواست میکنیم بلافاصله باید به اون خواستمون برسیم .
.
.
.در اینجا چون نظرعلی هیچ محدودیت ذهنی نداشته
خیلی سریع تر از اونچیزی که فکرشو میکرده به خواسته اش رسیده
.
.
.
یه درس دیگه که این داستان داشت این بود برام
وقتی بارون میباره
اگه یه کاسه بزاری تو بارون به اندازه ی یه کاسه آب بارون دریافت میکنی
ولی اگه یه سطل بزاری به اندازه ی یه سطل اب میگیری
واسه خدا هم همینطوره
هرچقدر درخواست کنی همونقدر دریافت میکنی
واسه خدا که کاری نداره
این ذهن ماست که همیشه موانع رو ایجاد میکنه…
.
.
.
و اینکه دستهای خدا فراوونه
فک نکنیم خدا فقط از یه طریق به ما رزق میرسونه
خدا بی نهایت راه
بی نهایت دست
داره برای رسوندن رزق و روزی به ما…
.
.
.
فقط تنها کاری که ما باید کنیم اینکه باور کنیم
و خودمون را لایق بدونیم تا اتفاقات خوب ،رزق و روزی وارد زندگیمون بشه
..
خدایاشکرت که هستی تا ما با یادت،
با لمس حضورت در زندگیمون آرامش بگیریم…
.
.
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
جناب سیدجلال میرضرابی 🌼
سپاسگزارم برای داستان زیبایی که شرح دادید. سریع در وب جستجو کردم و در مورد این شخصیت توحیدی مطالعه کردم.
سپاسگزارم که نمونه ای رو مثال زدید که از توحید و ایمان به الله به همه چیز رسید.🌼
از خداوند درخواست می کنم که ایمانی از جنس این ایمان و باوری توحیدی هم جنس با باور ابراهیم به من و همه ی مان عطا کند تا تمام درخواست هایم را فقط به خودش عرضه کنم. 🙏
خدایا شکرت 🙏
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
درود بر شما
سال 80 دانشجو بودم و کارت به کارت هنوز خیلی همه نداشتن یا کم بود از کلاس که اومدم بیرون آخرین کلاس بود و ساعت نزدیک 5 عصر دست کردم تو جیبم که ببینم چقدر پول دارم که از قزوین بیام به خونه(کرج)،کرایه اتوبوس 2 هزار تومان بود منم 1000 تومان بیشتر پول نداشتم، سر اون کلاس هم کلاسی نداشتم که باهاش هم راحت باشم،دوستامم کلاس نداشتن که از کسی پول قرض کنم،رومم نمی شد واسه کسی زنگ بزنم،تو حال و هوای پول نداشتنم بودم که چیکار کنم،! هی به خودم میگفتم خدایا چیکار کنم خدایا خودت آبروم رو حفظ کن، همین جور که از خدا کمک میخواستم چشامم به باغچه کنارم که تا دم در دانشگاه ادامه داشت نگاه میکردم ، دیدم یه 1000 تومنی تا شده افتاده تو باغچه،خدایا این پول تو باغچه…
ورداشتم داشتم هی میگفتم خدایا شکرت ،خدایا شکرت که چند قدم رفتم جلو دیدم بازم تو باغچه یه سکه 500 تومنی هم افتاده اونم برداشتم و با چه ذوقی هی میگفتم خدایا شکرت،
خلاصه رفتم سوار ماشین شدم رفتم خونه.
,،
سلام و درود دوست عزیز
کاش میتونستم توصیف کنم حالمو بعد از خوندن کامنت زیبای شما.
عالی بود. قول میدم تمام سعیمو بکنم مثل نظرعلی به خداوند متوکل باشم.
در پناه الله باشید
الله اکبر، خدا شرمندتم رفیق… قول میدم جبران کنم خدای نازم
خیلی داستان خوبی بود باران نعمت های خداوند همیشه در حال بارش است و ما فقط کافی بخوایم
به نام خداوند رزاق
سلام و درود فروان خدمت هم مسیر عزیز
سپاسگزار خداوندم هستم که مرا به این مسیر هدایت کرد
خیلی لذت بردم و صد البته درسها و یادآوری هایی داشت از بزرگی ،نزدیکی و قدرت خدا
من قبلا این متن رو خونده بودم ولی خاطرم نبود نامه خیلی قشنگی هست و میتونی از تک تک کلماتش توحید و ایمان و بفهمی
ممنونم از شما دوست عزیز که با ما به اشتراک گذاشتید این نامه زیبا
انشاءالله همه مون صاحب همچین ایمان و توحید بشیم و باور کنیم که یکی از قوانین جهان هستی اینه:میخواهی …میشود
کافیه بخواهیم و باور کنیم که میشود
خدانگهدار
باسلام واحترام خدمت دوستان عزیز❤❤❤
وای که چقدراین داستان زیبا بود وای که هرروزی که کامنتها و کلیپهای استادو میبینم باورهام قوی تر میشه🙂
وقتی خالص میشی
وقتی هیچ قدرتی رو به جزقدرت اله و باورنداری
وشرک نداری
💫💫💫
چقدرزیبا خودش همه چیزو کنارهم میچینه تا تو به خواستت برسی
وهرچقدرباورت قوی میشی به همون اندازه هم به خواسته هات میرسی⭐⭐⭐
ومن باوردارم به زودی به آسان ترین راحترین سریع ترین شکل به خواسته هام میرسم
خدایا شکرت که در جمعی هستم که اگاهیشون ناب
وهرروزدرکنار هم اگاهی هامون بالاترمیره❤❤❤
.
در پناه خداوندیکتا سلامت و پیروز و موفق باشین💪🤲
چقدر حالم رو خوب کرد این نامه و محتویات این داستان
چقدر دلم رو گرم کرد به خدا
چقدر توکلم رو تقویت کرد به خداوند
چقدر ایمانم رو پر بار تر کرد
حالم خوب شد،
چون الان به دنبال راه های تقویت ایمانم به خداوند و فرار از ترس ها و پناه به آغوش خداوند میگشتم،
این متن شما رو خوندم
خداوند برای به جواب رسیدن من هم، زیبا هدایت میکند
بسیارعالی.و خدا در این نزدیکی ست
دمت گرم رفیق لذت بردم اشک مارو دراوردی خیلی وقت بود این اتفاق برام نیافتده بود
سلام دوست و هم مسیر عزیزم
چقدر زیبا و تاثیرگزار بود این داستان واقعی…
وقتی به خدا ایمان کامل داشته باشیم و دستان خدارو باز بذاریم از هزاران طریق مختلف میتونه برامون اجابتشون کنه…
تنها و تنها باید بتونیم توحید عملی داشته باشیم…
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و ثروتمند باشین…
یا حق
به نام خداوند مهربان
یک باره دیگه این کامنت رو خوندم و اشک ریختم و غرق در خداوند شدم ،
و به اذن خداوند تندبادی شروع به وزیدن میکنه ،سبحان الله سبحان الله سبحان الله
الحمدالله الحمدالله الحمدالله
قطره ای که از جویباری میرود
از پی انجام کاری میرود
رودها از خود نه طغیان میکنند
آنچه میگوییم ما آن میکنند
پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و اورا سپاس میگویم با تمام قلبم و با تمام وجودم خدایی را سپاس میگویم که صاحب و مالک تمام عالمه و همه چیز در ید قدرت اوست ،
خداوندا سپاس بابت هدایتت به درک حقیقت و این عشق ناب
«نقش هستی ،نقشی از ایوان ماست ، اب وباد و خاک سرگردان ماست »
دوست عزیزم هزاران برابر این عشقی که با این کامنت تجربه کردم سهم تک تک لحظه هات باشه ،در پناه رب العالمین .
دوست عزیز ، واقعا این مطلب که گذاشتی برا من آموزنده بود ، و قابل تحسین هست ..
چقدر زیبا ست این متن نامه و واقعا کلمه توحید را میشه اینجا دید.
آیه قرآنی که آوزدی واقعا تشبیه جالبی بود برا این متن.
با خواندن این متن چقدر من ایده گرفتم که این کار را بکنم
سلام به روی ماه همه تون …….. امروز داشتم به آبجیم میگفتم : همه چیز برمیگرده به نگاهی که ما به خدا داریم …… اگه فکر میکنی خدا مهربونه و ما رو حتی همون زمان که داریم اشتباه میکنیم دوست داره پس همین درسته ………… و اگر نگاه ما اینه که خدا منتظره تا ما خطا کنیم تا بعد مرگمون تلافی کنه پس همین درسته …….. داشتم بهش میگفتم دیدی ما میریم تو یه اداره کارمند اونجا کار ما رو خوب انجام میده چون ما نگاهمون اینه که همه ی مردم خوبن …… بابا ملت میخوان کار ما رو انجام بدن ( کلا من و آبجیم آدمای خنده رویی هستیم و در کلا نگاهمون به دنیا مثبته البته من رو خودم کار کردم و دارم از قانون استفاده میکنم ولی کلا خدا رو شکر من و آبجیم آدمای مثبت اندیشی هستیم ) بهش گفتم ولی یکی دیگه میره تو همون اداره کارشو انجم نمیدن و اذیت میشه بعد وقتی باهاش حرف میزنی میفهمی نگاهش اینه که ای بابا تو این جامعه کارمندا کار که نمیکنن … فقط چایی بخورن و کار مردم و بندازن پشت گوش ………… بعد میبینی همون اتفاق هم افتاد ……. همون طوری شد یعنی کارمندا باهاش همون طوری رفتار میکنن …….
نگاه ما به خدا چیه ؟ …………..یادمه تو همین سایت بارها و بارها بچه ها نوشته بودن …… خدا همه چیز میشود همه کس را …… خانه میشود بی خانگان را ………. مادر میشود بی مادران را ……….. راه میشود در راه ماندگان را ………… غذا میشود گرسنگان را …………یادمه یکی نوشته بود شوهر میشود بی شوهران را که این جمله برام جالب بود …….. اینکه چه قدر بچه ها تونستن این قدر عمیق خدا رو بیارن تو جای جای زندگیشون …… تو لحظه لحظه های زندگیشون …………. حالا اومدم براتون بنویسم که درست میگفتید ………… استاد و بچه هایی که اومدین اینجا نوشتید خدا همه چیز میشود همه کس را ………… حق با شما بود ……….. درست بود ……….. خدا برام همه چیز داره میشه ……….. من این روزا خدا رو شکر تو کنترل ذهنم خیلی پیشرفت کردم و میتونم بفهممکه چه قدر بهتر شدم …………حدود یکی دو ماه پیش یه اتفاقی افتاد که من فقط تو دلم گفتم سمانه یاد استاد بیفت ….. گفت بعضی لحظه ها نقطه ی عطف زندگی تو میتونه باشه ….. درست همون جایی که صدای خورد شدن استخون هاتو میتونی بشنوی …… همون موقع که صدای شکسته شدن قلبتو میشنوی ….. اگه بتونی کنترل ذهنت رو تو دست خودت بگیری اون لحظه میشه نقطه ی عطف زندگی تو ……. و من تو دلم گفتم رب من به تو پناه میبرم ….. بهش گفتم رب من من جایی رو جز آغوش تو بلد نیستم …… الآن وقتشه….. بقلم کن رب من و آرومم کن …….. من اون لحظه تونستم ذهنمو کنترل کنم و رب من برای من معجزه کرد……….حالا که به اون روزا فکر میکنم سرم بالاست …… حس ابراهیم بودن میکنم وقتی میبینم تو حساس ترین لحظات زندگیم به آغوش خدا اعتماد کردم ………… شما درست میگفتید : خدا همه چیز میشود همه کس را ………واسه من شد ……. واسه من معجزه کرد ……… الهی شکر ……… الهی شکر که این قدر تغییر کردم ……… الهی شکر که سپاسگزار شدم ……….. الهی شکر ……
بچه ها رفتم شمال ……….. تو اوج خوش گذرونی تو اوج لحظات شاد به خدا میگفتم رب من یادمه قدرت مطلق تو دستای تو هست ……. تو اوج لحظات شادم به آسمون و ستاره ها نگاه میکردم و میگفتم رب من تویی که آسمون و ستاره و سیاره ها رو آفریدی و داری هدایت میکنی برات کاری نداره منو به ثروت و نعمت و شادی و روابط عاشقانه هدایت کنی ………. فرمون زندگیمو سپردم دست خودش ………. خودش حسبنه الله و نعم الوکیله …… خودش و مکرو و مکرو الله هست ……. خودش اگر بندگان من از تو درباره ی من پرسیدن بگو من نزدیکمه …… خودش قدرت مطلقه ……. خودش همه چیزه …… به راستی رب من کسی که تو رو داره چی نداره ؟ و کسی که تو رو نداره چی داره ؟ رب من قدرت مطلق من ……من یادمه مینویسم که یادم بمونه : همه دنیا بخواد و تو بگی نه / نخواد و تو بگی آره تمومه / همین که اول و آخر تو هستی / به محتاج تو محتاجی حرومه ……این شعرو زدم به کمدم که ببینم که یادم بمونه وقتی میتونم همه چیز و از تو بخوام چرا از دیگران بخوام ……. رب من …..من یه کار و دارم یاد میگیرم اونم بندگی تو هست ………. من بنده ی تو میشم و تو منو سرور بنده هات کن ………….رب من خدای یکی یدونه ی من …… من کسی و جز تو ندارم …… آغوشی رو به جز آغوش تو نمیشناسم ……… تو همون خدایی هستی که منو بقل میکنی و میگی بنده جان تو فقط لذت ببر ….. تو برو فقط شاد باش ……. من همه کاراتو برات راست و ریس میکنم ……. رب من سمانه قدرتی رو جز تو نمیشناسه …… رب من سمانه میخواد دوست تو باشه …… که تو مثل ابراهیم که خلیل الله هست بگی یه دختره هست تو این دنیا که تازه باهام دوست شده ……. که تو منو به فرشته هات نشون بدی و بگی ببینید چی آفریدم ……. این سمانه همون بنده ی سپاسگزار منه …… رب من خدای یکی یدونه ی من ….. آفریننده جان …… خالق زمین و زمان و آسمان …….رب من …………رب من ……. چه قدر خوشخت بودم که میتونم تو رو اندازه ی الآن خودم بشناسم …… چه قدر خوشبختم که دارم تمرین فانوس دریایی رو انجام میدم ……….. چه قدر خوشبختم که هرررر اتفاقی میفته ته دلم میگه بابا به نفع منه …… چه قدر خوشبختم که میدونم میتونم با کنترل افکارم زندگیمو کنترل کنم ………. چه قدر خوشبختم که از آدما رد شدم و قدرت اول و آخر رو از آن تو میدونم …….. چه قدر خوشبختم که صبح ها گاهی اون قدر از حس با تو بودن لبریز میشم که تو ماشین یهو فریاد میزنم از خوشحالی ….. پشت فرمون دست میزنم ….. میخندم …….. بال درمیارم ……. من انگار پشت فرمونم …… ولی تو بقل توام ……. چند تا آدم تو این دنیا هست که مثل من 99 درصد از لحظاتش رو عاشقانه سپری کنه ؟! رب من چند تا آدم تو این دنیا هست که بگه خدایا شکرت که دارم به سبک خودم زندگی میکنم ……….. چند تا دختر تو این دنیا هست که حرف مردم براش اهمیتی نداشته باشه ؟ ….. رب من….. یادمه …… قدرت مطلق تویی …… یادمه برام اعجاز کردی …… من تو دفترم مینویسم و معجزه شروع میشه …… من قلم تو دستم میگیرم همون چیزی که تو توی قرآنت بهش قسم خوردی …… من قلم تو دستم میگیرم و مینویسم و به قول خودت نوشتن یعنی مقرر شدن …… من قلم تو دستم میگیرم و مینویسم و اعجاز شروع میشه ………. رب من …… فقط کسی که طعم با تو بودن رو چشیده باشه میتونه حس و حال الآن منو درک کنه …………. رب من تو برام اعجاز کردی …… من به تو توکل کردم و تو برام همه چیز شدی …………این سمانه چه طور میتونه ازت تشکر کنه …. براستی من چی بگم که لایق مهربونیهای تو باشه …… رب من ….رب یکی یدونه ی من ….. رب من که قدرت مطلق در دستان توست …… ازت متشکرم ……. رب من ……. سپاسگزارم …… رب من …….. قدرت مطلق من …….. پروردگار معجزه گر من ……… من بارها و بارها ازت متشکرم ……… رب من …… من یادمه ……….. یادمه که اول و آخر توی …… رب من …….. رب من …… رب من ………… متشکرم دورت بگردم .
شاداب باشید
سلام سمانه جان
واقعا بهت تبریک میگم ، الهی که دلت لبریز خدا باشه همیشه ، وقتی همه بگند نه و اون بگه آره تمومه
« خداوند وقتی جدیتت را ببینه هدایتش را ارزانی ت میکنه »
«مشیت خداوند است که قدرتش را به خدمت فردی بیاره که به قادر بودنش ایمان داره و باورش کرده »
جملاتی از کتاب چگونه فکر خدا را بخوانیم
خیلی کامنت خوبی نوشتی ، واقعا تأثیر گذار و و باعث استحکام ایمان من بود
سپاسگزارم
سلام بر اندیشه ی عزیزم 🌼
سپاسگزارم که جملات ناب کتاب چگونه فکر خدا را بخوانید رو برامون نوشتی 🌼
من هنوز این کتاب رو مطالعه نکردم و در فصل ششم کتاب رویاهایی که رویا نیستند هستم.
اما این نشانه ی ارزشمندی برام بود که خبر از اتفاق خوبی می داد. 👌
سپاسگزارم مهربانم 🌼
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام سمانه جان
ثانیه به ثانیه حالتو دقیقا درک میکنم،این روزها منم مثه شما همچین حسی رو دارم
امروز صبح بیدار شدم که برم سرکار،طبق عادت اومدم توو سایت،و دکمه طلایی مرا به سوی نشانه ام هدایت کن رو زدم و این فایل بینظیر برام اومد
و ایمان دارم خدا بود که گفت مرضیه فقط روی من حساب کن،و من با تموم وجودم بیشتر از گذشته فرمون زندگیمو به دست خودش سپردم
چقدر لذت بردم از خوندن کامنتت،احساس کردم خودم نوشتم،چون امروز حتی قبل از خوندن این کامنت من داشتم بیشتر این جملات رو با خودم تکرار میکردم و جواب ذهن نجواگرمو میدادم که همش میخواست من شرک بورزم و من رد میکردم
و امیدوارم همه ی ما بتونیم در طی تکامل هر لحظه به خدا نزدیکتر و نزدیکتر بشیم،الهی آمین
راستی میخواستم رد بشم از خوندن کامنت شما اما ندای درونم گفت بخون و منم خوندم واقعا که خداوند در این لحظه منو هدایت کرد به کامنت شما و با خوندن کامنت شما آرومتر شدم،خدایا شکرت
خدایا شکرت که دوستی چون سمانه جان رو دارم
دوست دارم عزیزم💚
برات بهترینها رو از خداوندم آرزومندم
سلام بر خواهر نازنین عباس منشی ام 🌸
سمانه ی عزیزم 🌼
سپاسگزارم که عاشقانه هات با ربّ رو با من شریک شدی.
چقدر لذت بردم!
چقدر تحسین ت کردم برای این حس ناب و زیبای رابطه ت با خداوند! 👏
به تو تبریک میگم برای کنترل ذهن ت در شرایط حساس و نقطه ی عطف زندگی ت. 🌸
به تو تبریک میگم برای زندگی به سبک شخصی ت. 🌸
به تو تبریک میگم برای انرژی مثبت و اندیشه ی مثبت ت. 🌸
به تو تبریک میگم برای بودن در این مسیر. 🌸
خدا رو شکر می کنم برای بودن در این جمع که هرلحظه خداوند برام یادآوری میشه. 🙏❤️
خدایا شکرت 🙏
دوستت دارم ❤️
خداوند عاشق توست ❤️
سلام خدمت دوست عزیزم بسیار خوشحال شدم به خاطر دلنوشته هایت و خیلی زیبا بود شاد سربلند و سرافراز در پناه خداوند باشید
سلام سمانه جانم
خدا رو هزاران مرتبه سپاسگزارم که امروز هدایت شدم به این فایل
از صبح بیشتر از ده بار کامنت زیبات رو خوندم و اشک شوق ریختم و با خداجونم حرف زدم.
ممنونم ازت عزیز دلم،
تحسینت می کنم برای این همه توحیدی بودنت گلم.
برایت از تنها فرمانروای جهانیان بهترینها را خواستارم 💖
به نام خداوند هدایتگرم❤
سلام به دوستان هم فرکانسی و استاد عزیزم
هفدهمین روز از سفرنامه به گفته خانم شایسته عزیزم عمل میکنم 🌹
من خیلی وقتا و خیلی جاها احساس میکردم چون نماز میخونم یعنی به خدا نزدیکم یعنی خیلی به خدا ایمان دارم
ولی اولین باری که این فایل رو دیدم فهمیدم من کسی ام که به ایمان کامل به خدا نرسیدم
من به خدا میگفتم کمکم کن ولی میرفتم خودمو و به این در و اون در میزدم ،،به ادمای اطرافم میگفتم ،تا کمکی به من کنن
بدون اینکه بدونم خیلی بیشتر دارم خودمو از خوشبختی دور میکنم ،هیچوقتم اونطوری نمیشد که میخواستم و چه قدرم از اطرافیانم ناراحت میشدم که الکی میگن دوسم دارن ولی کاری برام نمیکنن ،انتظارم خیلی از مردم وواطرافیانم زیاد بود
من فکر میکردم ایمان دارم ولی نداشتم
ولی الان ایمان دارم ،الان قبل و بعد هرکار و هر چیزی خدارو مبینم و خودمو و تو آغوش خدا رها میکنم 🤗
وقتی یکی از اقوامم بهم گفت میخوای به شخصی بگم تورو بندازه تو یه شغلی؟ خیلی راحت گفتم نه نیازی ندارم نمیخواد به کسی چیزی بگی ،،
چون فهمیدم که وقتی سپردم به خدا خودش با هر دستی که بخواد بهم هر آنچه که میخوام میده ،،نیازی نیست من به کسی رو بندازم ،،خدا برای من کافی است😍
من الان تسلیم ترم ،عاشق ترم ،رهاترم ، باایمان ترم ،من الان فقط قدرت خدارو باور دارم ،من با فرشته قبلم فرق دارم ،من تغییر کردم و هر روز دارم بیشتر تغییر میکنم
خدایاشکرت که هدایتم کردی
سلااااام سمانه جااان
چقدددر زیبایی تو ، امروز به هر کامنتی هدایت شدم کامنت در صلح بودن بچهای سایت بوود
قلبم با وجود دستان پر از عشق و نشونه های الهیی که تک تکشون پاک و عزیزن آروم میشه
خدایاشککرت خدایا من فقیرم در مقابل تو،خودت پادشاهی کردن یادم بده
سلام سمانه عزیزم
چقددددر کامنت زیبایی بود خوش بحالت که خدارو اینجوری یافتی
تمام مدتی که کامنتتون خوندم اشک ریختم و از خدا خواستم که منم بتونم همینجوری درکش کنم میدونم که اون تو همه زندگیم حضور داره ولی من قادر به درکش نیستم امیدوارم یه روز منم بتونم مثل تو خدارو ببینم
دوست دارم❤
سلام سمانه خانم دوست همفرکانسیم 🌹🌹
بسیار عالی ،،واقعا لذت بردم از خوندن دل نوشتتون خداروشاکرم که هدایتم کرد به دل نوشته شما 🙏🙏☺️
خدایا شکرت♥️🙏🙏🌹🌹
سلام دوست عزیزم
چقدرزیبا نوشتین..اشک ذوق و بندگی از چشمام جاری شد…سپاس فراوان..باارزوی بهترینها برای شما
سلام بر سمانه ی نازنینم
سلام بر خدای زیبای درونت
سمانه جانم
نوشته ات آنقدر پر لز خداوند بود که خواب را از چشمان من ربوپر از توحید و پر از الله و پر از عشق به خدا
من پرواز کردم نازنین منِ
عاشقتم سمانه ی نازنین من
عاشقتمممم
بی نهایت سپاسگذارم که این عشق را بر قلم اوردی و خدایت گفت و تو نوشتی😍😍😍😍
سلام سمانه عزیزم، کامنتتون عالی بود و قلم تون بسیار زیبا و نگاه توحیدتون رو تحسین میکنم . ارزوی بهترین ها رو برات دارم دوست عزیزم
سلام مجدد سمانه جان.
مجدد خوندم کامنتت رو.
نمیتونم بگم چقدر حسم عالی شده از خوندن تک تک کلمه هات وقتی نوشتی:
تمام تکرارهات از کلمه ی رب من
تشکرهات از خدا.
توحیدت.
در آغوش خدا بودنت.
اینکه نوشتی خدا برای آدم، مادر، پدر، همسر و همه کس میشه.
اینکه هر اتفاقی بیوفته رو به نفع خودت میدونی.
نگاه قشنگت به کارمندهای اداره ها.
قلم در دست گرفتن و نوشتن هات و تمرین هات
اینکه قدرت رو به خدا میدی.
اینکه به هر چی نگاه میکنی یاد قدرت خدا میوفتی.
اینکه قدرت رو از همه گرفتی و فقط دادی به خدا.
اینکه انقدر حالت با خدا خوبه.
جاهایی که گفتی خدا به فرشته هاش میگه این سمانه است.
(من از قول خدا میگم این سمانه ی منه)
چقدر تشکرهای از خدا اصله و به دل میشینه چون مطمئنم از قلبت اومده که انقدر جنسش نابه.
لحظاتی حس میکردم خودم دارم مینویسم، انگار تو از زبان من مینویسی، اون زمان هایی که غرق لذت و شادی هستم از ارتباط دلی ام با خدا، یه جوری که نمیدونم بهش بگم چقدر عاشقشم…
و چقدر عالی تو تصویر کردی این حسِ عمیقِ عشق به خدا رو در قالبِ نوشته و آوردیش گذاشتیش اینجا تا همه بخونیم و کیف کنیم.
بی نهایت مرسی سمانه جان.
خدایا شکرت.
قصد دارم برم تک تک کامنت هات رو بخونم تا با حس و حال های قشنگت بیشتر آشنا و روبه رو شم.
امروز بعد بیدار شدن و اومدن سراغ سایت و بعدش خوندن این کامنت زیبا، رفتم پیاده روی روزانه ام و بارها و بارها گوش دادمش، تو خونه هم ادامه دادم و هر بار سیر نشدم و دوباره گوش دادم…
به خودم گفتم مگه میشه انقدر خوب باشه این فایل که آدم سیر نشه؟
که هر بار گوش دادم یه کلید، یه باورِ خفن، یه نکته ی آموزشی از تو دلش بیرون اومده برام؟
البته که کلام وقتی حق باشه، به دل میشینه.
مرسی استاد جان که کلامِ حق، رو بر زبونتون جاری کردین، ضبط کردین، گذاشتین روی سایت تا ما به راحتیِ هر چه تمام دانلود کنیم، گوش بدیم بارها و بارها تا بتونیم بهتر درکش کنیم تا بعد عمل کنیم.
صبح یهو یادِ یه چیزی افتادم، اینکه قبل از هدایت شدنم دیشب به عبارت فقط روی خدا حساب کن و امروز صبح رجوع به این فایل و گوش دادنش، یادم افتاد چند روز پیش تو کامنت یکی از دوستان خوندم که میگفت چند وقتی هست صبح ها در مسیر پیاده روی یا مسیر کارش داره فایل فقط روی خدا حساب کن رو گوش میده.
اون موقع ساده از کنارش رد شدم.
انگار که اون اولین نشانه ی من برای هدایت به سمت این فایل بوده که متوجهش نشدم.
اما دیشب خدا مستقیم خودش انداخت به دلم دیگه …
چقدر جالبه، به قول استاد اگه تو فرکانسش باشی هدایت میشی به اون سمت…
نیازی نیست کسی با زور تو رو دعوت کنه به مسیر…
معجزه ی هدایت، خودش وارد عمل میشه…
استاد تازه الان بعد از متمرکز گوش دادن و تکرار کردن فایلها، تازه دارم یه سری از حرف هاتون رو بهتر درک میکنم…
خدایا مرسی برای روند تکاملی که باعث میشه آدم مفاهیم رو بهتر درک کنه، اینطوری بهتر میتونه عمل کنه، بدون عجله و شتابزدگی.
خدایِ قندِ عسلم
خدایِ دلبرِ شیرینم
بی نهایت سپاس گزارم ازت برای تمام درس ها، آگاهی ها، هدایت های شیرینت که عاشق 100 درصدی شون هستم.
ماچ عمیقِ من برای تو بهترینِ من.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام به همه ی دوستان عزیز و همه ی هم فرکانسیهای نازنینم.
من مهدی عبدی زاده همسر سمانه قربانی هستم.
شاید باور نکنید که چقدرخوشحالم از اینکه لیاقت و شایستگی حضور در جمع شما را پیدا کردم.
سمانه بانو!بسیار بسیار عالی بود
من که لذت بردم.
امیدوارم همه ی وجودت غرق در توحید بشه و کلا تو آسمونا باشی.
من که فکر میکنم مهمترین پاشنه ی آشیلم، نبودن خداوند در زندگیم باشد.
آه که چه درد جانکاهی است برای کسانی که خلا خداوند را دارند که با هیچی پر نخواهد شد.
من همیشه از خداوند درخواست میکنم که وجود مرا تصرف و اشغال کند.
چون در جهان هیچ کاری به خوبی تصرف و اشغال وجودمان توسط خداوند نیست!
فقط میتونم برای همتون خدا را
آرزو کنم.همینو بس!!!!!!!!!
سلام سمانه جان
عزیزم چقدر دل نوشته ای که برای خدا نوشتی به دلم نشست و فرکانس توحید رو ازش دریافت کردم.
چه زیبا گفتی از خلیل الله..یعنی دوست خدا
کسی که با خدا دوسته و به قدرتش ایمان داره و یاد او در قلبشه، با یاد او قلبش اروم میگیره چون قدرتش رو باور کرده، کسی که فقط بندگی اورو میکنه؛ به این فرد میگن خلیل الله ..
خدایا کمک من بندگیت رو بکنم. به کسی جز تو قدرت ندم و فقط تورو ببینم و ایمان و شناختم بهت بیش تر و بیش تر بشه، اینجوری من خوشبخت ترینم
بنده توحیدیم ک توپ تکونم نمیده چون با نیروی ایمان ب تو دارم رشد میکنم و قوی میشم
امین
به نام خدای هدایتگر و مهربانم.
به نام خدایی که همه چیز میشود همه کس را …
سلام به همه ی عزیزان سایت.
سلام سمانه جانم.
چقدر عالی نوشتی.
تو میگفتی و من میخوندم و قشنگ حس کردم خدا داره با خودم صحبت میکنه.
اینبار از زبان تو با قلم تو
تویی که هم اسم خودم هستی…
سورپرایز شدم حقیقتا
جنس کامنتت خیلی نابه.
بی نهایت لذت بردم.
خوشحالم هدایت شدم به این صفحه و خوندن کامنتت سمانه جانم
متنت رو کپی میکنم تو دفتر یادداشتم که بخونمش بارها و بارها.
جملات نابی رو نوشتی و مزه مزه کردم و نوش جان کردم و غرقِ لذت شدم.
حقیقتا دَمِت گرم دختر.
صبح جمعه ام رو شگفت انگیز کردی عزیزم.
مرسی که دست خدا شدی تا پیام هاشو بهم برسونی سمانه جان.
بهترین ها رو برات می خوام از خدا.
تو 9 بهمن 97 این کامنت رو نوشتی، اول اردیبهشت 1402 به دست من رسید که بخونمش.
به نظرم باید الان میخوندم.
بهترین زمان به دستم رسیده و خوندمش و حسش کردم و درکش کردم.
ممنونم عزیز دلم.
امیدوارم الان هر جایی هستی، تو هر شرایط و موقعیتی که هستی، تو بهترین حالت ممکن باشی و هر لحظه بهتر و بهتر هم بشی از همه لحاظ تو زندگیت.
ماچ بهت.
خدایا چقدر خوبه کامنت بچه های اینجا، چقدر جنس شون نابه، خدایا شکرت که هدایتم میکنی بخونم و غرق در حس های ناب بشم.
مرسی از همه ی دوستانی که کامنت های ناب مینویسن.
خدا رو شکر برای همه چیز
خدا رو شکر برای همیشه
سلام و درود سمانه عزیز بنده خوب خدا
الان هدایت شدم ب خواندن پیامت و خیلی هم احساسم باهات و از خوندن پیامت خیلی احساس خوبی گرفتم متشکرم
سلام دوست عزیز هم فرکانسی ام. از خوندن کامنت زیبای شما نهایت لذت رو بردم. چقدر عاشقانه با خدا عشق بازی کردی. گوارای وجودت این همه حلاوت وشیرینی. تحسینت می کنم که حال دلت اینقدر خوبه. این روزها خیلی خدا رو حس می کنم ولی نجواهای ذهنم نمی ذاره به اون الهامات که دریافت کردم عمل کنم وحس وحالم رو بد می کنه
بااینکه ایمان دارم خداوند برام سنگ تموم می ذاره ولی هنوز ریشه های شرک وترس تو وجودم هست. این کامنت زیبای شما قلبم رو آروم کرد وحسم رو بهتر کرد. عاشقانه دوستت دارم وبهترینها رو براتون آرزو دارم. 😘😍
خدای من فقط کسی حس و حالت را میفهمد دختر که خودش این حس و حال را تجربه کرده باشد و من یکی از اونهام به راستی مگه چند نفر مثه ما لحظاتشون بوی خدارومیده و غرق در آرامش و امیدن امید و آرامش واقعی و آره منم همیشه میگم مخصوصا وقتی دورم شلوغه و در لحظات شادی که کنترل احساسات سخته همیشه تو دلم با یه خنده از ته دل واقعی میگم خدایا حواسم هس که کاره توا به قول تو من یادمه من یادمه خدا من یادمه من حواسم هست اول و آخر تویی من حواسم هست
درود بر شما
از وقتی که قانون فرکانس شنیدم و دارم با خودم کار میکنم!: آرامش بیشتری دارم ،کنترلم بر روی مشکلاتم بیشتر شده، بعد از هر بار بحث و اختلاف نظر با همسرم اصلا مثل قبل تا چند روز بهم نمی ریزند شاید چند دقیقه یا چند ساعت درگیر باشم ولی به سرعت که به خدای خودم فکر میکنم و میگم فرمانروای دنیا اونه سریع آروم میشم،البته ما گفته نمونه که آنقدر کار کردم که تقریبا دیگه بحثی پیش نمیاد،خدا شاهد که تا به خودش فکر میکنم آرامش میگیرم و لبخند میاد رو لبم.
سلام دوست عزیزم
امروز دل نوشته ی زیبات اشک رو در چشمان من آورد
تحسین میکنم این اتصال زیبا و ناب رو
تحسین میکنم این عشق بازی و لذت بردن رو
تحسین میکنم این آرامش و ایمان و توکل رو
خط به خط این نوشته ی زیبا رو در دفترم نوشتم و بارها خوندم و حظ بردم
یه جاهایی یه زمانهایی وقتی صدای شکسته شدن قلبت رو می شنوی اون لحظه میشه نقطه عطف زندگی تو
با تمام وجودم این جمله رو درک میکنم
جایی که از خدا خواستم بغلم کنه و تو آغوشش آروم بشم و اون همین کارو کرد و منو هدایت کرد به سوی زیباترین بندگانش
به سوی عزیزترین دوستانش
به جایی که بوی خودش رو داره
به سمت نعمتها و ثروتها
الهی سپاسگزارتم با عشق
و از خدای عزیزم با تمام وجودم میخوام این حال زیبا و عارفانه و ناب تو دوست عزیزم رو تجربه کنم
این عشق بازی و لذت بردن و آرامش بی نهایت رو
الهی آمین
سپاسگزارتم دوست خوبم
با این دل نوشته حال خوبی رو تجربه کردم
الهی بهترین حالها نصیبت
شادی و عشق و شور و ثروت و نعمت و لذت
آمین یا رب العالمین
سلام،عالی بود سمانه عزیز،چقدر لذت بردم این متن رو خوندم.خوشا بحالت،انشالله رب نصیب من و همه ادمها بکنه این حس و حالت رو، خدارو شکر که میدونم منم همین مسیر شناخت خدارو،همین مسیر اگاهی رو، دیدن فایلهارو کنترل کردن ذهن رو انجام بدم جام تو بغل ربه و پشتم به پشتش گرمه و چی ازین قشنگتر که همه چیز رو همراه پروردگارت تجربه کنی و خیالت راحت باشه هرچی هست به نفع منه،هرچی هست منو بزرگتر و قوی تر و محکم تر میکنه و هرچی هست برای من شادی و ثروت مطلق و حس خوب و ارامشه.
خدایا شکرت که تو و خیلی از بندگان الله به این درجه رسیدید و خدارو شکر که الله از رگ گردن به هممون نزدیکتره و من هم میتونم برسم و دیگری هم
و خدارو شکر که میتونیم انقدرررر از هم انرژی بگیریم.انقدر میتونیم خوب باشیم،شاد باشیم و …
خدارو هزاران هزار بار شکر
ممنون از تو و ممنون از استاد تو و ممنون از یگانه رب تو
دوستتون دارم
سلام به شما سمانه خانم
اینقدر از این کامنتت لذت بردم وکیف کردم چقدر قشنگ خدا رو برای خودت ساختی و توصیف کردی .خدا روشکر که منم هدایت کرد که بیام اینجا و این کامنت زیبای شما رو بخونم ولذت ببرم .
امیدوارم منو تمام دوستانی که در این مسیر زیبا قرارداریم روز به روز شاهد تغییرات شما و همه دوستان باشیم
به نام رب العالمین
سسلام
وقتی ایمان هر روز میرود بالا و بالاتر و دست خداونده به این نوشته ها بر می خوری و باز هم خداوند را شاکری
خیلی عالی رب را توصیف کرده بودی سمانه جان عزیز دل
من امروز به خداوند گفتم می خواهم معجزه و معجزات خودت رو به من نشون بدی نمیدونم چه جوری و چطور . فقط می خواهم بهم نشون بدی معجزات خودت رو خدایا بی نهایت سپاسگزارم
معجزه از این بالاتر که هدایت شوی به این نوشته های خدایی
نوشته هایی که واقعا معلومه که از قلب سرچشمه گرفته و جاری شده
خدایا شکرت برای وجود شما
خدایا شکرت برای وجود تک تک اعضای خانواده عباس منش
سلام و درود خداوند بر شما سمانه عزیز و همسفران جان
خیلی لذت بردم از کامنت زیبایت، تحسینت میکنم که آنقدر غرق در خدا و نور هستی و این چنین شیرینی رابطه ات با خدا را با ما هم به اشتراک گذاشتی. یک تجربه ای را خواستم در میان بگذارم، خیلی سال ها پیش عاشق شده بودم زمانی که هنوز درک درستی از هستی و خدا نداشتم، عشق یک طرفه بود و من همیشه در فراغ یار و این عشق به معنای واقعی میسوختم، عذاب این فراغ و ندانستن یار از وجود چنین عشقی و اینکه نمیشه هم بهش گفت، هر روز بیشتر و بیشتر میشد، طوری که از درد فراغ به معنای واقعی صدای شکستن استخوان هایش را میشنیدم، خیلی روزهای سختی بود و من 5 سال را اینچنین سپری کردم، تنها آرام بخش من صحبت ها و درد و دلهایم با خدا بود، ساعت ها به سجده می افتادم و با خدای خودم صحبت میکردم و اشک میریختم، سالها این چنین سپری شد و من به نقطه ای رسیده بودم که از درون شفاف صدای گفت و گوی خدا را میشندیم، شب قدر بود، خداوند در درونم با من صحبت کرد که تا زمانی که این عشق را قربانی نکنی همچنان عذاب خواهی کشید و خواهی سوخت، باید عشق را قربانی کنی و من آن شب تا صبح به سجده افتادم و از خداوند خواستم قدرت قربانی کردن این عشق را به من بدهد، به این درک و تصمیم که رسیده بودم کم کم آن فردی که عاشقش بودم به طرز شگفت آوری وارد زندگیم شد (چون ما هیچوقت ارتباط نزدیکی نداشتیم و عشق و علاقه ی من دورادور بود), این فرد که وارد زندگی ام شد خیلی حس عجیبی نسبت بهش پیدا کردم، با خودم میگفتم آیا این همان فردی بود که عاشقش بودی و هر شبانه روز به جای گفت و گو با او، با خدایت گفت و گو میکردی به امید اینکه آرام شوی و روزی برسد این حرف ها را به خود عشقت بزنی؟! کو پس اون همه پاکی و صداقت؟! کو آن همه یک دلی و لیاقت؟! … احساس کردم اون فرد اصلا هیچ درکی از من و احساس خالصم و عشق ندارد. احساس میکردم بین زمین و آسمان معلق مانده ام، آیا من تشنه ی این فرد بودم؟! زمزمه های خدا را شنیدم که تو داشتی عشق من را در قالب یک انسان درک میکردی، آن لحظه بود که احساس کردم پرده ای از جلوی چشمانم کنار زده شد و من تازه درک کردم ماجرا از چه قرار است ولی باز شجاعت اینکه شیشه آن عشق ظاهری را بشکنم تا حقیقت را ببینم نداشتم، از خداوند خواستم بهم شجاعت بده که کم کم ظرفیت در من ایجاد شد و تونستم خود فرد را فراموش کنم و فقط عشق را داشته باشم، فهمیدم من عاشق اون فرد نبودم بلکه خداوند خودش را در قالب اون فرد برایم نمایان کرده بود و من عاشق خدای درون او شده بودم و رابطه عاشقانه من با خدا آغاز شد. از آن قضیه 11 سال میگذرد. و من دریافتم عشق فقط و فقط ازان خداست و خدا خودش رو برای هر کسی در یک شکل و شمایل نشون میده و به درکش میرسونه. چند وقت بود هر از گاهی غافل میشدم و امروز که به طور هدایتی به کامنت شما برخوردم ناخودآگاه همون کلید در تمام وجودم دوباره روشن شد. از این بابت ازتون سپاسگزارم، خدایا شکرت که قدرت مطلق هستی، شکرت که بی همتایی، شکرت که تنها آغوش آرامبخش جهان هستی، شکرت که چنین دوستان نابی را دارم، خدایا هزاران مرتبه شکرت که قدرت مطلق در جهان هستی
روزی من و تو یکی خواهیم شد و این فراغ به پایان خواهد رسید …
سمانه ی عزیز
الهی که الان حال دلت هزاران برابر بهتر از این کامنتت باشه
نمیدونی چه کردی با اشک و شوق دارم ازت سپاس گزاری میکنم .تمام حرفات انگار حرفای دل من بود من هم دارم یاد میگیرم که چطور بندگی کنم براش
این حس کمتر از چند روز که در قلبم مهمون شده و از خوشحالی زیاد هر لحظه در حال اشک ریختن هستم انگار که یه چیزی رو گم کرده بودم اما الان که پیداش کردم درست تو وجود خودم بوده و تمام این مدت جاهای دیگه اشتباهی دنبالش میگشتم .
هر لحظه شکر گزارم برای این حس ناب
و از تو متشکرم که سال ها قبل از کامنت رو نوشتی که مصداق حال الان منه
برات بهترین ها رو میخام دختر خوب رب❤️💐
سمانه عزیز دوست هم مدار من خیلی زیبا نوشته بودی عجب صحبتی با پروردگارت داشتی اشک شوق از چشام اومد و کلی حس خوب کلی باور درست تو ذهن من کاشتی.
خدا رو شکر بابت این سایت و خانواده عباسمنشی
بابت اینکه میتونیم با دوستانی که از جنس خدا هستن.که خود خدا تو مسیر زندگیمون قرار داده صحبت کنیم انگیزه بدیم و انگیزه بگیریم
بنام خداوند مهربانم…ه همه چیز بنام اوست….
تمام قوانین دنیا همینه که فقط خداوند را در لحظه لحظه زندگیت بر زبان جاری کنی…
و ما با احساس خوب، خداوند رو در زندگیم جاری میکنیم. تا به اهدافمون برسیم..و با رسیدن به خواسته هایمان خداوند درونمونو تقویت میکنیم…تا کره زمین رو با احساس خوب و اتفاق خوب سرشار از عشق کنیم…
چقدر خداوند بزرگ هست…که ماها در طی زندگی های گذشتمون این افکارای پوچ رو در درونمون گنجوندن…که همیشه غم غصه باعث میشه ما به خوشبختی برسیم…ای وا بر ما انسانها…چقدر در فقر بسر میبردیم…
و از خودم میپرسم چرا؟ من اینجور فکر میکردم…
و این تضاد تو زندگیم و جستجو با درونم .من به بهترینا رسیدم در این سال جدید…
خداوند رو شاکرم که مرا به بهترینا هدایت کرد…و من از قلب خودم که خداوند وهابم هست به تمام خواسته های زندگیم میرسم انشالله با توکل و ایمان راستین به خودش!…
در این سال عزیز…تمام ما و این خانواده بزرگ سید!..عزیزمان…آرزوی خوشبختی و شادی رو آرزومندم…
من تمام لحظه های زندگیم شده بهشت…بهشتی که در این سایت میبینم… احساس میکنم تازه متولد شدم…اون تضادهای گذشتم از خداوند شاکر و سپاسگذرام مرا به این بهشت زیبایش هدایت کرد…
استاد عزیزم همینجا به تو و خودم و خدایمان تبریک میگم بابت این سفرنامه زندگی در بهشت…. خیلی دوستت دارم😍…
این فایل خیلی زیبا و پر از نکته بود…و افرادی به اینجا هدایت میشن که از جون و دل بخوان…
حسادت و غیبت و بدگویی کردن پشت سر دیگران قلب خودشونو از نفس شیطلان آکنده کردن! و خداوند از درون این افراد بیرون رفت…و در دنیای دیگر از خداوند میپرسن!.خدا چرا ما در دنیای قبل، در مشکلات و ناکامی بودیم!…خداوند در جوابشون میگه بخاطر نا آگاهیتان منو از قلبتون خارج کردین…فریب شیطلان رو خوردین…
و من از قلبتون براحتی خارج شدم…
به شیطان گفت!؟ چرا تو وارد درونم شدی..گفت تو خودت دعوت منو پذیرفتی…و نخاستی به خدایت ایمان بیاری…بهمین دلیل، در منجلاب ذهنت موندی خاری و سرافکندگی در دنیایت رو ساختی…و تمام آدمهای دوربرت تو رو تنها گذاشتن ولی بازم بکارت ادامه دادی…….
خداوند رو بازم شاکر و سپاسگزارم بابت این فایل زیبای سید عباسمنش…ایشالله امسال لحظه به لحظه زندگیم بشه قلبم (خداوندم)…و سفرنامها رو هر روز گوش بدم بنویسم.و رد پای خودم رو تکرار و تکرار کنم…❤❤❤
بهنامخداوندبخشندهمهربان
سلامسمانهجان
توچینوشتیدختر…
توفوقالعادهای…
چقدربادیدگاهتاشکریختمو
همینطورکهاشکمیریختممیخندیدم
باصدایبلند…
ازدیدگاههایخیلیخاصمنبودی،اگر
اشتباهنکنمسهسالپیشنوشتیوتاالاناگررویخودت
کارکردهای،نتایجبینظیریداریکهماسختآمادهی
شنیدنش
هستیم.
موفقباشیعزیزم
سلام، دوست عزیز هم فرکانسی ام. خدا رو هزاران مرتبه شکر بابت این هدایت زیبا. در حالی برای دومین بار به کامنت زیبای شما هدایت شدم که در هوای پاییزی بارون خورده ی زیبا فرکانس بالایی دارم وصبح که از خونه زدم بیرون عاشقانه با خدا عشق بازی کردم این کامنت زیبای شما تکمیل کننده ی احساس ناب من بود. عاشقتم که اینقدر زیبا احساست رو در قالب کلمات بیان کردی. به راستی که ما خوشبخت ترین انسانهای روی زمین هستیم که تو این سایت بهشتی دورهم جمع شدیم. خداوند رو با تک تک سلولهای بدنم شاکرم وبهترینها رو براتون آرزو دارم. 😘😘😘😘😍😍😍
دوست عزیزم از خوندن دلنوشته های زیباتون کلی حال دلم خوب شد امیدوارم من هم بتونم این حال خوبو تجربه کنمو به نقطه ای از توحید برسم که تمام وابستگی های عاطفی که به بنده های خدا دارم از بین بره و تمام وابستگی و دلبستگی ام به خدای مهربونم بشه که مطمئنم به آرامشی عمیق میرسم
سلام دوست الهی من سمانه جان واقعا با کامنت زیبایت اشک از چشم هایم سرازیر شد قلبم باز شد سپاس گذارم بخاطر کامنت زیبایت و احساس قشنگی که به خدا داری رو در کامنتت نوشتی منم احساس نزدیک تر بودن به خدا رو چشیدم دوست دارم دوست خوبم
ان شالله همیشه شاد و سالم و ثروتمند در این دنیا و اون دنیا باشی
سلام دوست عزیز. چقدر فوق العاده بود متنتون . با اشک نوشتتون رو خوندم چه احساس خوبی گرفتم .
. براتون عالیترین ها رو آرزو میکنم 👏👏💖💖
سلام سمانه
خیلی عالی نوشتی، آفرین. احسنت با این همه إیمان و حس خوب زندگی.
سپاسگزارم
سلام به سمانه عزیز
خیلی لذت بردم. و تحسینت کردم که این قدر رابطه عاشقانه ای با خدا داری.
امیدوارم در این مسیر پاینده باشی.
سلام دوستان من هم چند وقت پیش وقتی به خدا توکل کردم ورقم برگشت. علتشو امروز با گوش دادن این فایل فهمیدم و از خداوند سپاسگزارم.
این داستان مال یک سال پیشه ، من در رشته ورزشی شنا فعالیت میکردم و منبع درآمدم هم از کافی نت بود. یک روز یک ایده ای به ذهن من رسید و اومدم اون ایده رو اجرایی کردم،کلی براش وقت گذاشتم و این ایده ترکیبی از مهارتم تو شنا و مهارتم تو کامپیوتر بود. ابتدا با یک وبلاگ شروع کردم ، خیلی پیشرفت کردم بعد چند ماه، همون موقع ها دنبال دوره های مربی گری حرفه ای بودم.با بهترین و معتبر ترین استاد در این زمینه تو شهرمون آشنا شدم. این فرد به قول خودمون خیلی خرش میرفت حتی توی دانشگاه هم مدیر گروهمون بود و هر روز از شبکه استانی تلویزیون نشونش میداد و کلی مقام های قهرمانی جهانی داشت.خلاصه من رو خیلی جذب کرد و چون میدید ک چقد هم نسبت به بقیه جای پیشرفت دارم بیشتر بهم بها میداد. وقتی متوجه شد همچین وبلاگی دارم و اینقد بازدیدش زیاده کلی بهم وعده داد که برام توش تبلیغات بکن من میبرمت مسابقات ، من تمام دوره ها مو برات برگزار میکنم خصوصی ، و مدرکتو که گرفتی تورو همه کاره شرکتم میکنم و …. خلاصه عاغا من پنج شیش ماه چشمم به این آقا بود که دیگه آینده ام و موفقیتم تو دست اونه ، خیلی خرج کردم براش ، روزی 5-6 ساعت وقت میذاشتم ، تو سایت های خارجی مطلب میگرفتم ، ترجمه میکردم ، طراحی های زیبا ، تبلیغاته عالی… و همش امیدم به اون بود … امیدم به اون بود نه به خدا… اونقد پیشرفت کردم که مجبور شدم وبلاگو تبدیل به یه سایت کنم، یه سایت جدید زدم که در عرض 5 ماه ارزشش در حدود 30 میلیون تومن میشد. اما وقتی به خودم اومدم دیدم چند ماه گذشته و من فقط و فقط دارم رایگان برای یک نفر بازاریابی میکنم هرچی ثبت نام میکردن کاربرا تو سایت من میفرستادم سمت اون آقا و پیش خودم میگفتم خب ایندم پیششه … وقتی دیدم هیچ دوره ای رو برام برگزار نکرده ، چند بار بهش گفتم وقتی دیدم فقط داره ازم استفاده میکنه و ازش قطع امید کردم دیگه کاری به کارش نداشتم. تبلیغاتشو از سایتم برداشتم. هیچ خبری نشد . تا چند ماه. چند روز بعد از تعطیلات عید از پلیس فتا زنگ زدن ف گفتن این سایت به اسم کیه . گفتم خب مال خودمه ینی چی مال کیه.گفتن خب حالا باشه . منم به کارم ادامه دادم. یه روز یه حکم دادگاه اومد.دیدم استادی ک اینهمه براش کار کردم، اونم رایگان شکایتمو کرده.اونم برا چی ؟ سرقت اطلاعات . خندم گرفته بود. چون کارای اینترنتی جا نیوفتاده هنوز ، تو فامیل همه فک میکردن دزدی کردم یا سرقت یا کلاهبرداری، چند ماه و شاید حتی همین الان هم خیلیا با این دیدگاه نگام میکنن.حکم دادگاه بعد از 3 ماه ثابت شد که الکی شکایت کرده و هیچ حقی بهش ندادن،فقط ادعا میکرد که باید سایتو به من بدی. متاسفانه فقط چون مجوز نداشتم خودم دادگاه گف ک نباید سایت میزدی.و این جنبه عمومی داره و ربطی به این اقا نداره. منم سایتو بستم.
*
تا چند وقت خانواده اذیت میکردن بزور میشستم رو لپ تاپ ، چون بد بین شده بودن. بعد از اون برادرام گیر داده بودن ک بیا ما پشتیبانیت میکنیم بیا یه سایت دیگه فروش فایل بزن. من قبول نمیکردم ، حتی به برادرام هم بد بین شده بودم و اعتماد نداشتم. خلاصه راضیم کردن. 1 ماه روزی 6 ( بجز ساعتایی ک کافی نت بودم) طراحی سایتو انجام میدادم. وقتی تموم شد و یک هفته شروع کردم به فایل گذاشتن. خب خیلی شوق داشتم ، اما اونا با حرفاشون دلسردم میکردن، من میدونستم جواب میده ، اما اونا انتظار داشتن بدون هیچ خرجی یهو بیوفتن تو درامد . یه جورایی فقط میخواستن تو زمان درامده سایت شریک باشن . ه اینا هم عهد شکستن ، هرچی تلاش کردم برا طراحیش ، پشتمو خالی کردن و اصلا خبری از پشتیبانی (مالی،روانی و …) نبود.
——-
یک روز خیلی بغض کردم.قسم خوردم که دیگه به کمک کسی چشم نداشته باشم. و فقط خودم باشمو خودم
——
یه سایت دیگه طراحی کردم.این شد 3 بار . اخه میدیدم که بقیه دارن پول درمیارن از این راه.و ایمان داشتم به ایده هام. تا چند ماه کار کردم اما هیچ درامدی نداشتم . و یه باور اشتباه هم هر روز تو دلم قوی تر و قوی تر میشد ، این باور که اخه کی از اینترنت پول درمیاره … اینکه بابا معتاده اینترنت شدی …. دیگه داشتم نا امید میشدم. اومدم گفتم خدایا من 20 درصد از کل درامد سایتو میدم به کودکان سرطانی… این باور رو داشتم که خدا همچین پولایی رو خودش چند برابر میکنه میفرسته برام. حتی وقتایی ک درامد نداشتم بازم از جیب خودم کمک میکردم به موسسه محک .
خونواده ام فهمیده بودن و همش مسخرم میکردن و میگفتن چرا تو که درامد نداری میدی ب کودکان سرطانی، ضمناً من اصلا ادم مذهبی نیستم . فقط ایمان داشتن که این پولا برمیگردن.
بالاخره نشانه خداوند پدیدار شد
یک روز مثل همیشه کافی نت بودم( اینم بگم که من فقط اونجا کار میکردم و مال خودم نبود) یه بچه اومد گف فلان کارو برام انجام بده ، خیلییییییییی دردسر داشت و حوصله نداشتم ، گفتم انجام نمیدم نمیتونم و این حرفا …. شاید چون میدونستم کارش اذیت میکنه و پول هم توش نیست نهایتا هزار تومن یا دوتمن، رفت یه جای دیگه ، باز برگشت گفت انجام نداده. به خدا فردا معلم صفر میذاره برام و دیگه چیزی نمونده بود گریه کنه .(دانش آموز نهم بود) .
یه چیزی تو دلم گفت پسر خدایش ببین چقد سنگ دلی ، چطور دلت میاد بچه اینجوری به التماس کنه ، همش به فکر پولی نامرد ؟! یه لبخند زدمو گفتم باشه خدا بکشد بیا تا برات انجامش بدم. فقط تو سه چهار دقیقه انجامش دادم و دو تومن ازش گرفتم.
خیلی ازم تشکر کرد و از خوشحالی داشت بال درمیوورد. فرداش کلی از دوستاشو اوورد برا همون تحقیق.
معجزه رخ میدهد *
همون لحظه یه فکری به ذهنم رسید ، گفتم وقتی تو این منطقه به این کوچیکی سه چهار تا دانش آموز ازم میخوان همیچین فایلی رو بذا بذارمش تو سایتم چارتا دانش آموز استفاده کنن ( اینم بدونید اصلا دانش آموزا راست کار سایت من نبودن)
فایلو گذاشتم به قیمت هزارو نهصد تومن.
به یک باره همون روز صد ها بار خریداری شد.
و روزهای بعدی بیشر…. بیشتر و بیشتر ….
فایلی که من فق چند دقیقه روش وقت گذاشته بودم. …. در حدود 2 میلیون تومن به فروش رسید. و هر روز الان هم حتی به فروش میرسه .
این نشونه به من گفت که برو تو کار دانش آموزا….. و همین کارو کردم و به یه درآمد ثابت رسیدم. تو سایت دیوار اگهی دادم که هرکی میتونه بیاد فایلشو بفروشه ، ده ها نفر ثبت نام کردن و الان هم فعالن و برا خودشون درامد دارن.
اما باز هم امید به غیر از خدا من رو به سقوط نزدیک کرد *
دوستان سایت من به شدت افزایش رتبه پیدا کرد و قیمتش رفت بالا تو این مدت
اما همون روزا تو کافی نت بودم ، یکی از کاندیدای شورای شهر اومد کافی نت به کاری براش انجام بدم…. گفت که اینجا برات کمه ، حق تو بیشتر ازایناس تو باید پیش خودم باشی و این حرفا…. هر چند روز یه بار میومد و به من وعده ی اداره کردن یه دفتر خدمات الکترونیک قضایی رو میداد. میگفت مجوزشو گرفتم همین روزا منتظرم باش که برات یه کاری کنم . منم خوشحال که اره حتما رای میاره دستمو یه جایی بند میکنه .
– همون روزا یه اشنایی هم داشتیم که کسب و کارش بد جوری گرفته بود تو همین ضمینه ها گفتم شاید به دردش بخورم رفتم رزومه ام رو بهش دادم .
ه خدایا الانن میفهمم …. الان میفهمم…. یادم میاد گفتم آقای فلانی امیدم به شماست ….
خدا شاهده به یک باره رتبه ی سایتم 4 هزار رتبه افت کرد. بدون هیچ گونه تغییراتی تو سایت . بدون هیچ گونه عوامل دیگه . اصلا مونده بودم خودم . میگفتم خدایا همه چیز که روبراهه ، بچه ها هم ک دارن رو سایت کار میکنن ، ینی چی آخه .
دیگه همون روند عادی خودشو داشت سایتم و درامد عادی… هیچ پیشرفت یا پسرفتی نداشتم دیگه ….
تا اینکه…
نشانه ای دیگه از این خدای مهربونم
یه روز تو اوج شلوغیای کافی نت و سایت که حتی نمیرسیدم جواب پیام و تلفنامم بدم یه نفر تو تلگرام پیام داد. باور کنید نمیدونم چی شد جواب دادم. عاغا فلان فایلو دارید؟؟ شمارتو از تو سایت ورداشتم. نمونه سوال میخواست . من نداشتم . گفتم نه . ما فقط تحقیق داریم. گفت فردا امتحان دارم نمیتونم پیدا کنم. خواستم بگم خب کار ما نیست ما نداریم.
با خودم گفتم عه پسر باز سنگ دل شدی؟! گناه داره فردا امتحان داره راهنماییش کن.
یه سایت بهش معرفی کردم که نمونه سوال داشت . کلی تشکر کرد گف نمیدونم چطور ازت تشکر کنم و این حرفا گف شماره کارتتو بفرس برات یه مبلغی بفرستم . گفتم نه بابا من ک کاری نکردم.
خدافظی کردیم. فقط آخرش گفت بزرگترین هدیه ای که میتونم بهت رو بهت میدم.
گفتم مرسی ، چه هدیه ای ؟ گفت تو اینترنت سرچ کن گروه تحقیقاتی عباس منش….
گفتم چشم . حتما . مرسی خدافظ
—–
چند تا فایل رایگان دانلود کردم. خیلی روم تاثیر داشت… یکی… دوتا …. سه تا….. حدود ده تا رو دانلود کردم و گوش میدادم.
همون موقع بود که انگار تحولی تو وجودم شکل گرفت … گفتم خدایا …. ببخشم …. من یک بار چشمم به یاریه استادم بود.شکست خوردم…. بار دوم چشمم به یاری برادرام بود بازم شکست خوردم….. یه مدت گفتم خدایا خودت …. چقد پیشرفت کردم…. تو چند ماه چند نفر رو به درامد رسوندم….. و باز الان برای بار سوم چشمم دنبال دست یه کاندیدای شورای شهره و یه آقای دیگه ببین چقد افت کردم….. همون موقع دیگه چشم از امید به بقیه برداشتم . گفتم خدایا فقط خودت همین
باز هم معجزه بدون هیچ گونه تلاش و کوشش دارم پیشرفت میکنم
دوستان خدا رو شاهد میگیرم که فقط یک هفته است که تلویزیون کلا نمیبینم . با همه دوستام قطع ارتباط کردم ، و فقط و فقط شب و روز فایلای استاد تو گوشمه و باور کردم که پیشرفت میکنم ، و ثروتمند میشم. و فقط به ماشین و درامدی که میخوام فک میکنم.بدون اینکه هیچ تغییری تو سایت بدم.هیچ فعالیت جدیدی ارائه بدم یا هر تلاشی دیگه .
همین دو روز پیش مثل همیشه رتبه ی سایتمو چک کردم. تا چند دقیقه همینجوری موندم…… چی؟!!!! 8000 رتبه بالا اومد ؟!!!!
(( دوستانی که با این چیزا سرو کار دارن میدونن برای همچین ارتقای رتبه ای تو اون رنج رتبه که رقابت هم شدید هست ، حد اقل باید 5 میلیون تومن تبلیغات کرد ، یا حد اقل 2000 مطلب ناب منتشر کرد. )) اما من بخدا هیچ کاری نکردم. فقط و فقط به پیشرفتم ایمان داشتم و دارم . و هر روز به خدایی که این همه استاد به زیبایی ازش تعریف میکنه ایمان میارم.
در حال حاضر هم یه فایل از قانون افرینش خریدم و دارم خودمو برا بعدیاش آماده میکنم. دوستان…. اگه بتونید تو خواب هم هندزفری تو گوشتون باشه و قانونارو مرور کنید خیلی زود تر نتیجه میگیرید.
خیلی از خدا سپاس گزارم بابت این دنیای قانون مندش …. من تلاشمو میکنم…. امیدم فقط به خداست …. و هر روز وقت میذارم و رو قانونا و باور هام کار میکنم. و مطمعنم چند ماه دیگه میام همینجا براتون مینویسم چطور هینوندایی ک دوس دارم رو خریدم . خیلی دیگه از خواسته های که هر روز فرکانسو برا جهان و خدای مهربانم میفرستم.
مرسی از وقتی ک گذاشتین.
سلام جناب کامران فر عزیز.
داستان زندگی شما رو خوندم و باید بگم به من بسیار انگیزه بخشید.
براتون آرزوی بهترین ها رو دارم.
اگه این داستان رو در بخش یک کتاب از الگوی موفقیت می زاشتید یقینا جزء برنده های اون بخش بودید چرا که داستان شما براساس ایمان وتوکل به خدا بود که مهم ترین اصل در هر حوضه ای از زندگی هست.
حال من به شما پیشنهاد می دم که این داستان رو در بخش یک کتاب از الگوی موفقیت به اشتراک بزارید چرا که دوستان زیادی هستند که هرروز به اون قسمت میرن و داستان موفقیت هریک از اعضای این وب سایت رو میخونن و اگه داستان شما رو بخونن یقینا ایمان این افراد به قانون مثل بنده زیاد وزیادتر میشه.
از گروه تحقیقاتی عباس منش هم خواهشمندم که این داستان رو در صفحه ی تلگرامی خودشون قرار بدن چون بسیار انگیزه بخش و زیبا بود.
شاد وپیروز باشید
عالی بود عالی . خیلی گریه کردم با خوندن جملات شما . از خدا میخوام به جز خوش وابسته به هیچکس نباشم . ممنونم از استاد عزیز اقای عباس منش
سلام
خیلی جالب بود
ی داستانی ام زندگی من داره که البته فرصت بشه تو بخش دفتر خاطراتم می نویسم و اون اینکه تو ی برهه ای از زندگیم وقتی شغل ام رو تغییر میدادم نگرانی خاصی نداشتم همیشه امید داشتم ک بهتر میشه و واقعااا میشد
من از کودکی خیلی با خدا صحبت میکردم و تقریبا رابطه ام خوبه باهاش البته مسائل شرک چیزیه ک تو زندگی هممون بوده و هنوزم گاهی اوقات هست ولی این داستانی ک نوشتین رو دقیقا درک میکنم چون زمانی که جای دومی ک کار میکردم بسته شد برای همیشه و عملا همه بیکار شده بودن و نگران بودن، من امیدی داشتم ک هیچ یک از همکارانم نداشت و خیلی جالب بود من بعد از ۳ روز کار پیدا کردم با شرایط خیلی خیلی بهتر از قبل
هنوزم همه میگن چه شانسی داشتی ی کار اینقدر خوب پیدا کردی!گفتم شماها نگران بودین که حالا که بیکار شدیم چی میشه! اما من نه !
ی جورایی بیخیال بودم ،میگفتم خدا اینقدر دوستم داره که به نفع ام میشه اینجا بسته شد حتما خیره همیشه ۹۹% اوقات اینجوری فکر کردم تو زندگی جوابشم گرفتم
با اینکه کار پر درامدی بود کار قبلیم و به جای اینکه ناراحت باشم خوشحالم بودم ک تغییر داره تو زندگیم اتفاق می افته جای جدید دوستان و همکاران جدید و حس ام در کل خوب بود با اینکه همه نگران بودن که ای وای بیکار شدیم چی میشه!
خلاصه اینکه هرجایی که نگران نبودم که بعدش چی میشه خدا ی دری برام باز کرد بهتر از درهای قبلی و واقعا به عینا دیدم و لمس اش کردم این قانون رو
و خدا رو صد هزار مرتبه شکر که حس خوبی دارم شما دوستان هستید نظراتتون هست بیشتر با دیدگاه هاتون اشنا میشم و خدارو هزاران بار شکر که استادی به این نازنینی خداوند سر راهم قرار داده تا یاد بگیرم چطور به خواسته هام دسترسی داشته باشم
دوست عزیزم آقای کامرانی فر
متشکرم ازتون بابت وقتی که گذاشتید و این واقعیت بسیار زیبا و تاثیرگذار از زندگیتون رو برامون نوشتید، اینقدر به این موضوع در زندگیم یقین داشتم و دارم که کل زندگیم با این مطلب از جلوی چشمام گذشت و اشک ازشون سرازیر شد.
بهترینها رو براتون آرزو دارم…
سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته و مایک عزیز و همه دوستان هم فرکانسی
واقعا سایت استاد عباسمنش به تنهایی دنیایی اطلاعات مفید ،دنیایی آرامش و دنیایی زیبایی و درس زندگیست خدایا سپاسگزارم که مرا بیدار کردی و روی خوش و دوست داشتنی وزیبای جهانت را به من نمایاندی خدایا به خاطر وجود بنده های خوب و لایقت از تو سپاسگزارم به خاطر حضورت در جای جای زندگی ام از تو سپاسگزارم و از تو میخواهم همیشه من و تمامی بندگانت را هدایت حمایت و حفاظت کنی
محبوب نازنینم مهربان خدای خوبم از تو میخواهم که مرا بخاطر زمانهای غفلتم ببخشی و از مسیری که به آن هدایتم کردی دور نکنی
برای استاد و خانواده محترمشون و همه دوستان عزیز این سایت آرزوی سلامتی و طول عمر با عزت دارم ء
ممنون از استاد عزیزم و ممنون از دوستان و هزاران مرتبه شکر که به این آگاهی ها هدایت شدم از خدا میخوام که ما را به راه راست هدایت فرماید راه کسانی که به ایشان نعمت بخشیده❤️🙏🏻💚
سلام کامران جان
از خواندن و اینکه چطور با تغییر باورهاو فرکانس های هر لحظه و کانون توجه ات، خیلی خوشحال شدم
دو سالی از این موضوع گذشته و مطمئنم الان بیشتر از همیشه در سلامتی هستی، سلامتی جسمانی و قطعا بدن ورزیده ای داری” شنا ”
اسم شنا را آوردی، امروز که سانس خانماست ولی فردا سعی میکنم برم. عاشق زیر آبیم نفس بگیرم … ( خنده )
خداروشکر
امیدوارم که هر روز موفق تر، ثروتمند تر و عزیزتر از همییشه باشی.
خیلی دوست دارم.
سلام دوست عزیز و همه همراهان گرامی ممنون که وقت گذاشتید و تجربیات عالی خودتون و برای ما نوشتید، من همبه نوبه خودم متاسفانه بارها در مراحل متفاوت زندگی به این نوع شرک مبتلا شدم بخصوص در زمینه کار و روابط عاطفی، من از اواخر اسفند سال ۱۴۰۰ با استاد آشنا شدم و از همون موقع بسته قانون سلامتی خریدم و هر روز هر تعداد از فایل های رایگان شون و میتونم گوش میدم تازه متوجه باورهای محدود کننده زیادم شدم، خدا رو شکر میکنم به این حد از فرکانس رسیدم تا بتونم در این راه که چنین ریشه همه مسایل رو میگه پا بگذارم، در مورد خواب دوست عزیز کاملا درست میگید چون فرکانس مغز در حالت نیمه هوشیار و در واقع خلسه و پس از اون خواب طبیعی همه باهم متفاوت و در حالت آلفا (نیمه هوشیار) ناخودآگاه دست بکار میشه و همونطور که فروید پدر علم روانکاوی گفته ناخودآگاه ۹۰٪ و خودآگاه تنها ۱۰٪ تاثیرگذار هست. پس بهتره زمانی که نقطه ضعف هامون و میبینیم توسط ناخودآگاه اصلاحش کنیم، استاد عباسمنش انسان بسیار بزرگی و اگر آموزه های ایشون و در حالت خلسه دریافت کنید نتایج حتما سریع تر رخ میده، برای اینکار مثل مراحل خودهیپنوتیزم با چشم بسته بین ۱۰ تا ۱۵ نفس عمیق بکشید در هر نفس ۵ ثانیه دم از بینی ۳ تا ۵ ثانیه حبس و پس از اون ۵ ثانیه بازدم از دهان، در هر نفس جسمت و رها کن ذهنت و خالی کن، پس از اون پشت پلک های بسته توجه رو ببرین به مرکز پیشانی در این حالت مردمک چشم ۵۰ درصد به بالا میره غده لیمبیک مغز فعال میشه میتونید از صد به یک هم بطور معکوس بشمارید این ترفندی هست که من هیپنوتیزور در دگر هیپنوتیزم کلینیکال استفاده میکنم یا به مدت یک تا دو دقیقه به مرکز پیشانی توجه کنید، در ناخودآگاه الان باز هست پس باور صحیح رو در ذهن خود تکرار کنید هر چقدر بیشتر بهتر
در پایان برای همه عزیزان آرزوی بهترین ها رو دارم همیشه شاد و سربلند و موفق باشید ♥️
چقدر خوب، شما دی ماه ۹۵ این مطلب را نوشته اید اما انرژیش خیلی زیاده و من را به وجد آورد ٫ چه قشنگ خدا بهتون یادآوری کرده ، عالی نوشته اید، پر روزی باشید٫ کاش باز هم از نتیجه ی روی خدا حساب کردن هایتان بنویسید٫ ممنون٫
بنام خدای بخشنده ی مهربان
سلام ب شما دوست عزیز آقا کامران
سپاسگزارخداوندم ک منو هدایت کرد ب این کامنت شما، این مسیر، این فایل، این استاد، این تجارب فوق العاده ارزشمند
چقد قشنگ خدا هدایتت کرد ب این مسیر
چقد عالی تونستی ادامه بدی
خیییلی تحسینت میکنم خیییلی بهتون افتخار میکنم بخاطر ایمانی ک ساختین برای خودتون
اینکه اینقد عالی روخودتون کار کردین و خودتو شناختی
الهی صدهزار بارشکرت خدای من عاشقتمممم
چقد قشنگ هوای بنده هاتو داری
چقدقشنگ ب شجاعان پاداش میدی
من متوجه چنتا از ترمزهام شدم
اینکه من باید سخت تلاش کنم، تلاش فیزیکی و کلی مسیر و باید طی کنم تا ب خواسته م برسم
اینکه پول درآوردن سخته، پول کمه
خیلی باید مهارت داشته باشی و کار کنی تا بتونی پول دربیاری
ولی الان متوجه شدم هیچ تلاش فیزیکی ب اون صورت نیاز نیست
خدا منشا نعمت وثروته
همه چی باوره، فقط باید قدرتو توذهنم ب خدا بدم
خدا از بی نهایت طریق دستاش و ب کمک من میفرسته
و ب راحتی ک حتی فکرشو نمیکنم
پول و ثروت میتونه وارد زندگیم بشه
اینکه خدا همه ی کارها رو برای من انجام میده
من فقط باید روی خدا حساب بازکنم
و حرکت کنم و ب ایده هام عمل کنم
وقتی فرصتی پیش میاد و راهی جلوی پام قرار میگیره مقاومت نکنم مت همین پسر بچه ای ک اومد و ی تحقیق 2000تومنی درخواست کرد
ظاهر قضیه ی اتفاق بی اهمیته ولی اگه ب نشانه ها اگاه باشی
و ظرفت آماده باشه
نتایج رخ میده
و چقدددد شیرینه این لحظه خدای من چقد لذت بردم
عشق کردم
وخداروشکر کردم
خداروصدهزار بارشکر
بابت لمس این آگاهی ها
خداروشکر میکنم ک با این تجربه واین کامنت همفرکانس شدم
این نشونه ی واضحی هست ک داره ب من میگه
روزهای خوب ونتایج عالی داره انتظارمو میکشه
و منتظره پشت در ایساده
من تنها کاری ک باید انجام بدم در و ب روش بازکنم
واجازه بدم ک بیاد تو زندگیم
الهی رب من
عاشقتممممم
سپاسگزارررم
سپاسگزارم دوست عزیزم برای اینکه این کامنت پراز نور وآگاهی و نوشتی
ان شاالله هرجا ک هستین موفق وشاد باشید
فوق العاده ای تو پسر بینظیری
چقدر امیدوار کننده بود کامنتت لذت بردم از نوشتنت احساس کردم خودم جای تو هستم و این اتفاقات رو تجربه کردم غرق در متن بی نظیرت شدم
واقعا همینه فقط با تکرار و گوش دادن به صورت مکرر روی فایل ها نتیجه ها پدیدار میشه چه برسه به نوشتن و ادامه دادن و حرکت کردن غوغا میشه
توکل به رب فقط تنها نیروی قدرتمند تنها حامی مالی تنها کسی که میتونه از هر طریقی همه کار برات بکنه
سلامتی میخوای بهت میدم زندگی خوب میخوای بهت میدم لذت میخوای بهت میدم ارامش میخوای بهت میدم تفریح میخوای میفرستمت فقط منو باور کن به من ایمان داشته باش میرسی و در حین این رسیدن لذت میبری از زندگی کارها برات اسون میشه
خدایا شکرت
مرسی دوست من فوقالعاده بود
وای دوست خوبم چقد با داستان زندگیتون اشکریختم از اینکه خداااااا چقد بهمون فرصت میده چقد بهمون وقت میده تا چیزی که بایدو یاد بگیرییییم واقعا خیلی خوشحالم از پیشرفتتون خدارو هزاران مرتبه شککر بابت اینکه پیشرفت کردین و بزرگترین نعمت زندگی تکتک ماها اینکه خداییی داریمکه هر لحظه هدایتمون میکنه
وااااوووو وااااوووو باریکلااااا
اولش که کامنتتون رو دیدم گفتم چقد زیااااده و ولش کن و این حرفااا ولی گفتم باید کامنت بخونی چون قبلا اینکار رو نمیکردم و فقط فایل گوش میدادم و به خودم قول داده بودم که این بار هر کامنتی به چشمم خورد بخونم. که کامنت شما رو دیدم و خوندم همینطور که داشتم میخوندم برام جذاب تر و جذاب تر میشد و یهو رسیدم به تهش. اشک تو چشمام اومده بود و فقط میگفتم خدا همینه.
سلام دوست عزیز. نمیدونی چقدد از کامنتت انرژی و امید گرفتم. چقد انگیزه گرفتم. چقد تحسینت کردم که دست برنداشتی از تلاشت
ادم وقتی یه ذره حتی یه ذره کوچیک هم رو خودش کار میکنه، خدا براش یه معجزه گنده میاره. فقط یادمون میره که خدا اینکار را رو میکنه و درگیر مسایل ریز و درشت حاشیه میشیم. به قول شما باید تو خواب هم این آگاهی ها و قوانین رو مرو کرد و یاداوری کنیم که چطور میشه رستگار بشیم. من خیلی خیلی از خدا ممنونم که منو به کامنت شما هدایت کرد تا انگیزه ای باشه برای ادامه مسیر خودم. ممنون از شما دوست عزیز
سلام کامران عزیز
خیلی عالی بود
چقدر خوبه آدما اینقدر خدارو خوب بشناسن و قدرت اونو باور کنن .
شادو پیروز و برقرار باشی
سلام دوست عزیز
مطلبت بسیار عالی و انگیزه بخش بود
با اینکه حدود ۴ سال از تاریخ مطلبت میگذره ولی چون با انرژی ِ درونت نوشتی اینقدر انرژی اش ماندگار شده و تاثیرش همیشگی است برای هر دلی که آماده دریافت این آگاهی هاست
ازت ممنونم که نوشتی و ردپا از خودت بجا گذاشتی
ازت ممنونم که انرژی های خوب و آگاهی های نابت را با ما هم شریک شدی
در پناه الله یکتا همیشه سلامت و شاد و سعادتمند باشی
خدایا شکرت خدایا صدهزار مرتبه شکرت
سلام دوست عزیزم
ازت سپاسگزارم بار دیگر خداوند با قلمت چشمانم را بینا کرد و باید بهت بگم که دوست خوبم با عمق وجود ازت تشکر میکنم
وقتی داشتم کامنتت رو میخوندم اشک هام سرازیر شد و اینقدر بغضدکردم که دیگه نتونستم ادامه کامنتت رو بخونم، کلی با خدای خودم راز و نیاز کردم و سپاسگزاری کردم که هدایتم کرد سبک شدم و اومدم ادامه کامنتت رو خوندم
واقعا درس داد داستان زندگیت به من انشاالله که خدا خیرت بده دوست خوبم
تا الان فکر میکردم دارم روی خدا حساب میکنم و در عمل جور دیگه ای بود،درعمل به دنبال فالور و جلب توجه مشتری و اینجور چیزا بودم
خدایا شکرت که هدایتم کردی
آرزوی بهترین ها رو برات دارم دوست خوبم
انشاالله همیشه همفرکانس با خدای یکتا باشی.
سلام اقا کامران دوست عزیز و هم فرکانسی و البته بنده ی توحیدی الله یکتا
خیلی عالی بود کامنتت اشک شوق تو چشمام حلقه زد .
این فایل رو بعداز مدت ها دوباره گوش دادم و کلی حالم دگرگون شد به کامنت شما هدایت شدم .
یه اتفاق کوچیک ولی جالب افتادبرام تو همین فایل .
اولا اینکه دیروز تصمیم گرفتم به صورت عملی اموزه های استاد رو در زندگیم پیاده کنم .
اینطور هدایت شدم که تو زمینه هایی که دوست دارم پیشرفت کنم . باورهای مناسب بسازم .
خب اولویت اول من ثروت هست .
بعد روابط
بعد سلامتی
و….
خلاصه دیروز از عقل کل باورای ثروت ساز و روابط رو گرفتم و گفتم هرروز این باورهارو تکرار میکنم و با خودم گفتم دیگه وقت عمل کردنه .
خلاصه یکی از باورهای ثروت ساز این بود که خداوند رزاق است .
اینجا یه جرقه ای انگار زده شد تو ذهنم که اره دقیقا خداوند منبع ثروته و با خودم گفتم پس اولین باورهای قدرتمند کننده ای که باید بسازم در رابطه با توحید هست .
و تو عقل کل سرچ کردم باورهای توحیدی و از طریق یکی از دوستان به این فایل هدایت شدم .
و البته انگار همه چی دست به دست هم داده تا باورهای توحیدی رو جدی بگیرم خیلی جالبه تو شبکه ی پویا همین الان یه حدیثی نقل شد که هرکس میخواهد قوی ترین مردم جهان باشد باید بر خدا توکل کند .
و این یعنی نشونه …
با خودم میگفتم چیکار کنم که باورهاخیلی خوب تو ذهنم نهادینه بشن و جایی شنیده بودم که اگه شب موقع خواب هندزفری بزاریم توی گوش و مطلبی رو گوش کنیم خیلی قشنگ تو ضمیر ناخوداگاه ما نقش میبنده و جالبه شماهم به این نکته اشاره کردین و این هم یه نشونه ی دیگه برای من بود که حتما این کار رو انجام بدم .
ممنون از تو برادر عزیزم
به امید روزی که با توکل به تنها قدرت جهان هستی به درجات بالای ثروت و سلامتی و عاقبت به خیری برسیم انشاالله.
در پناه تنها قدرت کیهان و هستی
سلام ..وقتتون بهخیر… مطالب داستانتونو دنبال کردم و خیلی برام جالب بود.. راستی هیوندایی که خواستید خریدید؟؟؟؟؟؟؟
سلام بر برادر نازنین عباس منشی ام 🌸
سپاسگزارم برای شرح کامل مسیر درونی ای که طی کردید و نتایجی که به واسطه ی باورها تون براتون رقم خورده.🌼
خدا رو شکر می کنم که این آگاهی رو دریافت کردید و خداوند اینقدر زیبا شما رو به راه راست هدایت کرد. 🙏🌼
امیدوارم تا الان از توحید و اجرای قوانین در زندگی تون کلی نتیجه گرفته باشید. 🙏
دوستتان دارم ❤️
خداوند عاشق شماست ❤️
چقد قشنگ چقد لذت بردم
اشکم درومد خیلی عالی بود
تبریک میگم بهتون
سلام . الان دو سال حدودا از کامنت گذاشتن شما گذشته … من خوندم و لذت برد . خداروشکر
سلام به تو نازنین پسر
چقدر منو بردی توی اون روزای خودت کنارت بودم زمانی که کار دانش اموز رو انجام دادی کنارت بودم زمانی که فهمیدی نباید بگی به کسی امیدم به شماست
لذت بردم از اون هدیه ی بی نظیری که گرفتی سایت عباسمنش
لذت بردم از افزایش رتبه سایتت وقتی توکلت فقط به رب بود
لذت بردم و میبرم وقتی میبینم دوستانی دارم که متعهدانه روی خودشون کار میکنن و اونقدر تعهد دارن و اونقدر انگیزه میگیرن از کلام گران بها استاد عباسمنش که عین وحی منزل میبیننش
خدارو شکر میکنم بار ها و بارها چقدر این قانون شبیه هم کار میکنه اونروزی که با مفهوم انفاق و بخشش اشنا شدم و استاد گفت خیلیا میگن اینو به من بده تا من این کار خیر رو انجام بدم خداوند بهم گفت همین الان اون کار خیر رو انجام بده
اون موقع که همه شرایط از کمبود میگفت
اون احساس بهم گفت مگه باور نداری خدا مالک تمام جهانه ثروت دست اونه ببخش و خوشحال باش
اونوقت دیدم چطور دستان خدا وارد زندگیم شدن و اونقدر برکت اومد توی زندگیم که همین الان کسی باور نداره که من به این موفقیتام رسیدم و این تازه شروع کاره
کامران جان امیدوارم هر کجا هستی سالم و موفق و خوشنود و ارام وثروتمند در پناه الله یکتا باشی
سلام به استاد عزیزم و مریم جونم و تمام دوستان هم فرکانسی،امیدوارم هرجا هستید درپناه خدا باشید و به تمام خواسته های مادی و معنوی خودتون برسید.این روزها ازنظر ذهنی روزهای پرمشغله و پراسترسی برام.از خدا هدایت خواستم و به این فایل و به این نوشته هدایت شدم واقعا زیبا و تاثیرگذاربود،ازشمادوست عزیز سپاسگزارم که تجربه ی خودتون رو به زیبایی بیان کردید تا درروزهای سخت نور امید برام بشه و دوباره به یاد بیارم که هروقت فقط به خدا توکل کردم چقدر همه چیز میآید و هر وقت ازش دور شدم و به غیرخدا تکیه کردم چقدر همه چیز نابود شد و به سختی افتادم
همتون و به خدا میسپارم
درود برشما
چقدر این داستان تاثیرگزار بود. برای من هم داستانی مشابه ماجرای شما اتفاق افتاده و زمانیکه تونستم امیدم فقط به خدا باشه و چشمم به این رئیس و فلان فرد ثروتمند نباشه اونموقع بود که درهای رحمت خداوند به روم بازشد و بدون اینکه تلاش خاصی کنم یا کاری متفاوت از قبل انجام بدم درامدم چندبرابر شد و افسوس خوردم که چرا دلم به همه گرم بود جز پروردگارم…اما بازهم شاکر خداوند هستم که با چندبار سیلی که خوردم به خودم اومدم و به اینجا هدایت شدم و تونستم درمسیر یادگیری قراربگیرم و بفهمم کجای راه رو اشتباه میومدم.
ممنونم از شما که تجربتون رو به اشتراک گذاشتید.
درپناه حق باشید.
پسر عالی هستی خداروشکر که این کامنت زیبات رو دیدم و خدارو بهتر و زیباتر شناختم انشالله پیشرفته روز به روز بیشتر میشه و موفقیت هات رو بیشتر میخونم تو کامنت ها من تو خدمت موقعی که فقط روی خدا حساب باز میکردم هیچ کس کاری بهم نداشت ولی وقتی از فرمانده ام میترسیدم و از ترس مرخصی تا کمر خم میشدم چقدر اذیت میشدم تو مرخصی رفتن ها و کارهای خدمتم واقعا توحید یعنی این که به هیچ کس جز خداوند قدرت ندی وسلام️
درود بر شما
تازه فهمیدم خدا من چقدر دوست داره که با این سایت دارم به سمتی میرم که واقعیت زندگیم بوده،همه چیز می خواستم ولی نمیدونم که چرا از رب نخواستم،چقدر آروم و طبیعی از خدا دور شدم،خدارو شکر که دارم از راه اشتباهم برمیگردم.
کامران عزیز مرسی بابت انتشار این تجربیات بی نظیر
به قدری رو من تاثیر داشت که نفهمیدم از بعد پسر بچه کلاس نهمی تا آخر فقط دارم اشک میریزمو خدارو شکر میکنم…
واقعا عالی بود و از خدای وهابم برای شما دوست عزیز موفقیت و ثروت بی کران خواهانم…
در پناه الله یکتا شاد و سلامت و پیروز باشی…
سلام دوست عزیز
کامنت شما رو خیلی هدایتی خوندم. زده بودم رو فایل بعدی استاد و دقیقا لحظهای که وارد صفحه فایل بعدی شدم، چشمم به کامنت شما افتاد و فقط نام کاربریتونو دیدم. یچیزی جذبم کرد و برگشتم به همین صفحه که کامنتتونو بخونم.
داستانی که گفتین خیلی تاثیرگذار بود.
الان خودم تو شرایطی هستم که دارم رو باورهای توحیدیم کار میکنم. تو این مدت رو خودم کار کردم ولی شرایطم تغییر چندانی نکرده و چند بار اتفاقات نادلخواهو تجربه کردم ولی هر بار گفتم عب نداره دفعه بعدی درست میشه ولی باز دفعه بعدی هم اتفاق مشابهش تکرار شد.. نمیدونستم ایرادم از کجاست… امروز خیلی از خدا کمک میخواستم، نشونههایی برام فرستاد، کامنت شما هم نشونه بزرگی بود برام.. ازش میخوام کمکم کنه دستمو بگیره و هدایتم کنه از مسیرهای درستم برم جلو
سلام دوست عزیز با کلمه به کلمه صحبتهایتان گریه کردم،چقدر قشنگ پیامتون را رسوندید،داستان پر از فرازو نشیب،که هروز تو زندگی ما هم رخ میده،وهر بار امید داریم یه آدم از راه برسه وبگه نگران نباش من همه چی را درست میکنم،و هربار مشکلات بزرگتر میشن،تا جایی که به تقطه عجز برسی،و بگی خدایا من دیگه نمیتونم،بریدم،از همه تو خودت فقط خودت کمکم کن،من نه راهی بلدم،نه قدرتش دارم ،با خوندن دوستانتون از خداوند خواستم منو ببخشه برای همه اون لحظه هایی که امید غیره خودش بود،و گفتم خدااییاااااااا همه چی همه چی را به تومیسپارم
سلام، خیلی داستان زیبایی بود امیدوارم منم نشانه ها از جانب خداوند درک کنم و به سمتش قدم بزارم،
داستان شما پر بود از نشانه و دستان خدا، واقعا خدا از رگ گردن به انسان نزدیکتر هست،
ممنون که انقدر زیبا نوشتید، امیدوارم به همه خواسته ها تون برسید.
دستان خداوند در دستانتان
سلام دوست من. من کامنتتون رو خوندم و خیلی تاثیر گرفتم ممنونم از اینکه آگاهی های بینظیر تون رو با ما به اشتراک میزارید.
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشید
سلام دوست عزیز
امروز که این پیام شما رو می بینم ۹۹/۰۹/۲۵ هست و خیلی دوست دارم بدونم در این چند سال که همراه با آموزش های بی نظیر استاد بودید چه تغییراتی کردید.
در واقع بهم انگیزه میده وقتی تغییرات دوستان رو می بینم.
اقا ارمان عزیز تبریک میگم بهتون ، ان شالله که به یاری خدا هر روز خوشحال باشید و بهترینا رو جذب کنید.
فقط یه سوال !! گفتین که هنگام خواب هم هندزفری گوشتون باشه و فایلای استاد و گوش بدین! یعنی هنگامی که خواب هستیم ؟؟؟؟؟! چطوری نتیجه میگیریم تو خواب؟
خیلی خیلی بهتون تبریک میگم که اینقدر جدی رو خودتون کار کردید مطمئنم خدا خیلی دوستتون داره
بسیارتاثیرگذار بود سرگذشتتون و نتیجه ی توکل به خدا یا غیرخدا….براتون ارزوی موفقیت و توکل دایمی به خدا رو دارم.راجب شنا…من هم علاقه ی زیادی به شنا دارم ولی متاسفانه هنوز مربی یا سایت خوب در این زمینه پیدا نکردم.شما سایتی دارین در این زمینه؟
دوست عزیز همفرکانسی درود
چقدر زیبا داستان زندگیتون رو برامون نوشتین،چقدر زیبا افتان و خیزان رفتنهاتون،پیشرفتها و تحولتون رو گفتین و من اشک ریزان خوندمشون،یاد لنگان لنگان پیش رفتنها و ایست کردنها ی خودم افتادم،یاد توحیدی رفتار کردنها و شرک آلود رفتار کردنها و نتایج متفاوتی که میاومد و نمیدونستم چرا…؟؟؟
ازتون واقعا ممنونم برای به اشتراک گذاشتن این تجارب ناب و با ارزش..
براتون از خدای بینهایتها،بینهایت شادی و آرامش و ثروت و سلامتی میخوام.
سلام دوست عزیز واقعا عالی بود خیلللللللللی خییییییییلی لذت بردم یعنی اشک از چشام جاری شد بخاطر خدای درونمون خدای وهاب خدای رحیم خدای که خیلی جاها به دادمون میرسه واقعا نمیدونم دیگه چی بگم ایشالا که روز ب روز پیشرفت کنین
سلام دوست عزیز، خیلی ممنونم واقعا برای کامنت بی نظیرت، بخدا اشک تو چشام جمع شد،مرررسی که وقت گذاشتی
سلام سپاسگزارم که از زندگیتون گفتین چون باعث شد منم تو زندگیم فقط ب خدا باشه وهیچ خیلی سپاسگزارم درپناه رب مهربانم
خدا رو شکر بابت پیشرفتت
فهمیدن راهت
و من همیشه میگم آنقدر ی موضوع پیش میااااد تا من درس بگیرم و تا درس نگیرم و رسد نکنم خدا ولم نمیکنه تا رسد کنی و یادت باشه این رشد از طرف میشه و چجوری تو رشد میمونی
خدا کمک شما و همه و من بکنه فراموش نکنیم از کجا به کجا رسیدیم
و هر روز راه پیشرفت و هدایت رو برامون باز کنه
سلام دوست عزیز چقدر داستان تاثیر گذار و تامل برانگیز بود واقعاً با خوندنش گریم گرفت و حالم عوض شد
مخصوصا اونجا که اون آقا بهتون گفته بود تو اینترنت سرچ کن گروه تحقیقاتی عباس منش!
واقعاً که چه هدیه ارزشمندی بهتون داده بود ممنونم ازت امیدوارم به تمام خواسته های دلت برسی و هرروزتو شناخت قوانین و عمل بهش نتایج شگفت انگیز گرفتن پیشرفت کنیم
سلام دوست عزیز
من بعد سالها کامنتتو خوندم و چقد کلماتت پرانرژی هستند ممنون که وقت گذاشتی وخیلی زیبا تجربیاتتو برامون گفتی و من هم فهمیدم که هرجا به غیر خدا حساب بازکردم همه چی درست پیش نرفت و امروز که این فایل روگوش دادم خیلی خوشحالم و حالم خیلی بهترشد امیدوارم هرکجا که هستی درپناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند دردنیا و آخرت باشی
خیلی زیبا بود بهتون تبریک میگم خیلی انگیزه بخش و جالب بود ممنون
امیدوارم الان سوار ماشین رویاهات باشی
دوست عزیز فقط خدا میدونه که با تک تک حرفات چقققققدر لذت بردم و خدارو شگر کردم. آقا دمت گررررررم با این باورت. واقعا لذت بردم.
سلام دوست عزیز
الان ۲۵خرداد۹۹ هست و من فایل شمارو خوندم …خیلی عالی بود و من واقعا احساساتی شدم و اشک ریختم …من تازه شروع کردم و فایل های آفرینش استاد رو به همراه همسرم گوش میدم
از شما ممنونم برای نوشتن این متن و از خدای خوبم سپاسگذارم که منو با استاد عباسمنش آشنا کرد.من الان میدونم که چه اتفاقی داره میفته و مطمئم که با تکیه بر قانون آفرینش و انجام دستورات خداوند مهربان و روزی ده به تمام خواسته هام میرسم.
خدایا شکرت برای آفرینش من و قانون زیبای آفرینش.
سلام خیلی عالی بود خیلی حال کردم فقط خدا کارهاری جور میکنه
افرین به دوست خوبم که تونستی راهتو پیدا کنی منتظر میمونم تا پیام جدیدتو بخونم که هیوندا خریدی
موفق باشی دوست عزیز داستان هدایتتون واقعا شنیدنی بود