فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مهلا کیان گفته:
    مدت عضویت: 868 روز

    سلام به همگی

    دقیقا یکسال قبل همین موقع ها به یک تضادبزرگ برخوردکردم که داستانشو گفتم و من خیلی خیلی هدایتی (واقعا نمیتونم اسم دیگه ای روش بزارم)به سمت این فایل هدایت شدم ،اصلا اومدم درمورد روابط سرچ کنم تو عقل کل یک دقیقه بعد درحال خوندن متن این فایل بودم و چه شبی بود،ازاون شبایی که من هیچ وقت فراموش نمیکنم و هروقت بهش فکر میکنم طعم لذیذ اون اگاهی رو میتونم باز به همون شکل حسش کنم،این اگاهی که وااااای مهلا تا الان تو فقط به زبون رو خداوندحساب بازکردی فقط فک میکردی که خداوند برام کافیه که من تنهاتورامیپرستم و تنها از تو یاری میجویم،البته اینم تکاملی بود تواین مسیر من ذره ذره اومدم یواش یواش بهتراز قبلم شده بودم خیلی بهتر ولی اونشب دیگه نفهمیدم چی شد که این اگاهی با تپش قلب و گریه هایی از سر ذوق بهم الهام شد.

    هنوز اون ترس که اگه فلانی نباشه بود ولی خیلی خیلی خیلی کمرنگ صبحش انگار یه آدم دیگه ای شده بودم که به خودم میگفتم چی شد واقعا؟!! قلبم پر از نور شده بود و رابطم باخدا انگاری یه مدل دیگه ای بود،یادمه فرداش یه سفر در پیش داشتم که بهترین سفر زندگیم شد فقط داشتم باهاش عشق بازی می‌کردم تو سفرم قلبم همچنان باز بود.از لمس این اگاهی جدید سر از پا نمی‌شناختم.

    تو سفر و وقتیکه برگشتم فقط داشتم کامنتهای این فایلو میخوندم و گریه میکردم چه لحظه های طلایی بود،امروزم بعد از چند ماه دوباره اومدم کامنت بخونم و دوباره حالم عالی شد دوباره اشک به چشمام اومد و دوباره وصل شدم به قدرت و عظمتش ،خیلی وقتا یعنی بیشتر وقتا خواهرم برای کاراش رو بقیه حساب باز میکنه نمیدونم ته دلشم این هست یا نه نمیتونم قضاوت کنم یعنی یاد گرفتم سرم به کارخودم باشه ولی همون موقع که خبرمیده کارم نشد یا وعده طرف عملی نشد تودلم فقط شکر گزارم که من برای انجام کارام فقط به یه قدرت رجوع میکنم،قبلابیشتر راجب اینکه فقط باید از خدابخوای و بقیه قدرتی ندارن باخواهرم صحبت می‌کردم ولی از یه جایی یادگرفتم که نمیشه به زور کسیرو تغییرداد و من تصمیم گرفتم خودم رشد کنم و نتیجه بگیرم و بقیه اگه هم فرکانس شما باشن با شما ادامه میدن یا خودشون ازت سوال میپرسن در غیر اینصورت مسیرتون جدامیشه ،نمیخوام بگم منم پیش نیمده که یهو ذهنم بره سمت فلانی و فلانی ولی خیلی سریع شاید به دقیقه هم نرسیده دوباره بزرگی خداوند رو به یاد خودم اوردم که من تنها تورا میفرستم و تنها از تو یاری میجویم

    الان چندوقته که علاقه ای به رفت و آمد و تلف کردن وقتم ندارم اومدن توسایت و کامنت خوندن و کامنت گذاشتن شده بهترین تفریح من چون واقعا اون لحظه حس و حالی رو که تجربه میکنم با هیچ چیز دیگه ای قابل مقایسه نیست بیرون میرم ولی بسیار حساس شدم به اینکه با چه کسی صحبت میکنم به کی گوش میدم چیو میبینم و راجب چی حرف میزنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    سیدمحمدحسینی گفته:
    مدت عضویت: 2124 روز

    سلام

    الحمدالله رب العالمین

    فقط روی خدا حساب کن

    توی خواب بودم که این صحبت ها داشت تو گوشم زمزمه میشد

    یاد حرف استاد افتادم‌که گفت اگر دارید توی خواب هم دارید از قانون استفاده می کنید دیگه خیلی خوب دارید کار می کنید افتادم

    به محض بلند شدن از خواب شروع کردم به گوش دادن فایل

    خیلی جالبه برام که این صحبت ها تو خواب داشتم می شنیدم تو وجودم داشت تکرار می شد

    فقط روی خدا حساب کن

    خوابی که داشتم می دیدم خیلی یادم نیومد ولی چیزی که یادم بود اینکه خیلی نگاهم به دست آدم ها بود تو خواب و مثل فیلم ها دقیقا مثل فیلم ها آخر فیلم به عنوان پیام اخلاقی پروردگارم داشت این بهم یادآوری می کرد

    روی هیچ کس حساب نکن

    فقط روی من حساب کن

    اگر روی دیگران حساب کنی با مخ میخوری زمین نابود میشی

    .

    خدایا کمکم کن درس هام همیشه یادم بیاد و یادآوری کن بهم

    الهی آمین

    خیلی حس خوبی دارم از این آگاهی

    الهی شکرت

    حس یکی شدن با همه هستی

    بالانس شدن همه وجودم

    احساس غنی شدن

    بی نیازی به غیر از رب

    شور و شوق بی نظیر

    حس بی نظیریه

    انشالله کلامتون همیشه به پیام یکتاپرستی جاری باشه

    ممنونم

    خدایا توحید را که بزرگترین نعمت هست رو به همه ما که تصمیم گرفتیم تو این مسیر ثابت قدم باشیم هدیه کن.

    الحمدالله رب العالمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    پریسا ولی زاده گفته:
    مدت عضویت: 1209 روز

    الهی دورتون بگردم استاد عزیزم قربونتون برم که زندگی منو هر روز با راهنمایی هاتون زیباتر میکنید به قول قران پرده ای رو از جلوی چشمانم باز کردید که دنیارو با تمام زیبایی هاش ببینم خدارو بشناسم و واقعا لذت ببرم بهشت دیگه کجا میتونه باشه وقتی خدارو به ربوبیتش قبول میکنی وقتی تسلیمش میشی و فقط از اون میخوای استاد من سییییییی سااال دووویدم و به هیچی که نرسیدم همه چیمو از دست دادم تا به اینجا رسیدم همه چی رو با کیفیت عالی و بهشت رو دارم تجربه میکنم تقریبا یه ماهه که دارم فقط از خودش میخوام یه جوری میرسونه که شوکت میکنه میگی اخه چطور ممکنه اصلا از جاااااییی که یک هزاروم درصد هم فکرشو نمیکردی استاد واقعا همینطوره من از روزی که از تمام ادم ها چشم بستم و فقط از خدای عزیزم الهی قربونش بشم خواستم فقط دارم دریافت میکنم خیلی ساده من درخواست میدم صبر میکنم با یه احساس خوب و امیدی که پاسخ خواهم گرفت و دریافت میکنم اصلا لازم نییییست کاری کنم حتی از همین دولتی که خیلی ها ازش مینالن برای من میرسونه حتی دولت رو هم دستی از دستانش میکنه که به خدمت من دربیاد قبلا اگر بود میگفتم اینا همش جادوی اینا یه کاری میکنن اما الان فقط میگم اره میشه چرا که نه من فقط کافیه ازش بخوام بااااور کنید بچه ها میده فقط کافیه از خودش بخوای اینققدر قشنگ میرسونه البته به اندازه ظرفت به اندازه باورهات نمیشه تو بنز بخوای ازش اما باورت پراید باشه باز هم میده ها اما پراید میده اینجاس که باید بفهمی باورت کم بوده وگرنه که برای خدا فرقی نداره پس فقط از خودش بخوایید خواستن واقعی ها همون تسلیم 100٪ بودن و بعد باورهاتونو درست کنید 100 که چه عرض کنم هزاااار ٪ بهتون قول میدم که دریافت میکنید اون چیزی که درخواست کردید من هر روز به اندازه باور هام دارم دریافت میزنم اگه یه مثال جالب تر بخولم بزنم مثل این دستگاه هایی که همه جا هست نیاز نیست برید مارکت تو خیابکن تو مجتمع همه جا توش یه سری تنقلات هست فقط کافیه تو اون مقدار پولی که میخوای مثلا چیپس میخوای پول رو وارد دستگاه میکنه همونجا بهت اون چیپس رو میده به همین راحتی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 823 روز

    به نام انرژی معجزه‌گر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیک‌تر است و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه و رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است

    به نام سیستمی قانونمند که قدرت خلق‌کنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به دست باورها و افکار من داده است، تا بتوانم با حفظ احساس خوب‌ و ارسال فرکانس مناسب، از راه‌های لذت‌بخش و آسان به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم

    به نام خدای قدرتمند و مهربانی که جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و آدم‌های خوب را به بی‌نهایت مقدار آفریده

    و من را نیز موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که لیاقت تجربه همه نعمت‌های کوچک و بزرگش را دارد.

    سلام به همه زیبایی‌ها، آدم‌های خوب و باایمان، سلامتی، آرامش، آسایش و رفاه، عشق و وفاداری، ثروتمندی، لذت‌های پاک و تجربه‌های ناب، موفقیت، خوشبختی، سعادتمندی و هر چیز خوبی که در جهان زیبا و غنی ما وجود دارد.

    *

    تمام حرف این جلسه این هست که:

    ما نباید قدرت را از خداوند بگیریم و به غیر خدا بدهیم.

    تنها منبع ثروت، قدرت، سلامتی، آرامش، عزت و آبرو، خوشبختی و دیگر نعمت‌ها فقط خداست.

    امام على می‌گوید: اَعْلَمُ النّاسِ بِاللّه‌ِ اَکْثَرُهُمْ لَهُ مَسْاَ لَهً

    خداشناس‌ترین مردم، پر درخواست‌ترین آنان از خداست.

    بنابراین اگر واقعا به قدرت بی‌انتهای خداوند ایمان قلبی داریم و در عمل توحید را باور کرده و‌ شرک نداریم، هر خواسته و آرزویی هر چقدر هم که بزرگ و‌ دست‌نیافتنی از نظر ذهن ما باشد را فقط و فقط از خداوند می‌خواهیم؛ و با این کار نشون میدیم که قلبا خدا و قدرتش را شناخته و به آن ایمان راسخ داریم.

    پس اگر می‌خواهیم به جایگاهی برسیم که تمام‌ جهان برای ما کار کنند و ما به ثروت عظیم و سلامتی دست پیدا کنیم، فقط باید روی خدا حساب باز کنیم و او را تنها منبع ثروت و سلامتی و خوشبختی و نعمت ببینیم.

    …فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ

    …هنگامی که چیزی را اراده کند تنها به آن می‏گوید: موجود باش! او نیز بلافاصله موجود می‏شود.

    «پس اگر خدا بخواهد، غیرممکن هم ممکن می‌شود.»

    به عبارتی، تنها کسی که می‌تواند دست ما را بگیرد و برای ما کاری انجام دهد، فقط و فقط خداست.

    اگر ما با تمام وجود با خداوند باشیم، و تنها او را منشا قدرت و ثروت و نعمت بدانیم و ایمان و باور قلبی به او داشته باشیم، این خداوند است که به ما سلامتی و ثروت و قدرت و آبرو و آرامش و خوشبختی می‌دهد.

    اگر می‌خواهیم در زندگی به هر چیزی که می‌خواهیم برسیم، باید باور داشته باشیم که منبع رزق و ثروت و قدرت در جهان فقط خداست و خداوند برای کمک کردن به ما از بی‌نهایت دستان و بی‌شمار راه خود می‌تواند استفاده کند. پس با شرک نباید دستان خداوند را ببندیم. هر کسی به ما خوبی کرد، از او تشکر کنیم ولی در همان لحظه از خداوند که منشا آن خوبی و نعمت است نیز تشکر کنیم و او را به یاد آوریم، چراکه این همیشه خداوند است که از طریق افراد مختلف و به شیوه‌های متفاوت به ما کمک می‌کند نه چیز دیگری.

    پیامبر می‌گوید: اِذا اَرادَ صاحِبُکُم اَن لا یَسْاَ لَ رَبَّهُ اِلاّ اَعْطاهُ ، فَلْیَیاَس مِنَ النّاسِ کُلِّهِمْ ، ولا یَکونَنَّ لَهُ رَجاءٌ عِنْدَ غَیْرِ اللّه‌ِ فَاِذا عَلِمَ اللّه‌ُ ذالِکَ مِنْ قَلْبِهِ لَمْ یَسْاَ لْهُ شَیْئا اِلاّ اَعْطاهُ

    هر گاه یکى از شما خواست که آنچه را از پروردگارش درخواست مى‌کند، به او بدهد، باید از همه مردم چشم امید برکَند و به غیر خدا هرگز امیدى نداشته باشد. پس هرگاه این از قلب او بر خدا عیان شد، هر چه را از وى بخواهد، به او مى‌دهد.

    اگر ما باورهای توحیدی خود را تقویت کنیم، آنگاه اگر تمام مردم جهان برای نابودی ما با هم متحد شوند، هیچ‌کس نمی‌تواند ما را زمین زده و یا نابود کند.

    وَ إِنْ یَمْسَسْکَ اللهُ بِضُرٍّ فَلا کاشِفَ لَهُ إِلاَّ هُوَ وَ إِنْ یُرِدْکَ بِخَیْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِه یُصیبُ بِهِ مَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ»

    و اگر خداوند زیانى به تو رساند، هیچ‌کس جز او آن‌ را برطرف نمی‌سازد و اگر اراده خیرى براى تو کند، هیچ‌کس مانع فضل او نخواهد شد! آن‌را به هرکس از بندگانش بخواهد می‌رساند و او بسیار آمرزنده و مهربان است.

    بنابراین روی هیچ‌کس جز خداوند حساب نخواهم کرد و در همه حال به او و قدرت بی‌پایان او توکل و اطمینان می‌کنم.

    وقتی به توحید در عمل می‌رسیم، گویی تمام مردم جهان فرشته‌هایی از جانب خداوند هستند که فقط به ما خدمت می‌کنند و همه کار برای ما انجام می‌دهند.

    «بندگی کن تا که سلطانت کنند…»

    پرواضح است که برای اینکه به جایی برسیم، واقعا نیاز نیست که روی غیر خدا حساب باز کنیم، فقط و تنها فقط، ایمان و باور قلبی به قدرت خداوند کافیست.

    چراکه او جهان به این بزرگی ‌و تمام انسان‌ها و سایر موجودات را خلق کرده، از تمام افکار و نیت‌های انسان‌ها آگاه است و کسی جز خداوند از همه رازها و راه‌ها باخبر نیست.

    با علم به این حقیقت، چگونه از منبع نور درخواست نکرده و به سراغ پرتوی نور برویم؛ خصوصا اینکه قدرتمندترین خالق و فرمانروای جهان از رگ گردن به من نزدیک‌تر بوده و اتفاقا خواهان خوشبختی و ثروتمندی و سعادتمندی من است.

    بنابراین تنها بندگی خدا رو بکنیم تا دستان خدا در جهان به خدمت ما درآیند.

    چراکه «هر که خداوند را بندگی کند، خداوند همه چیز را بنده او می‌کند.»

    خوب می‌دانم که:

    خداوند قدرتمندترین فرمانروای جهان است که پیوسته در حال هدایت آن است؛

    به همین خاطر، در همه امور باید تسلیم او باشم، تنها از او یاری بخواهم و تنها به او توکل و تکیه کنم.

    خدایا خداوندا:

    إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ 

    تنها تو را مى ‏پرستیم و تنها از تو یارى مى‏ جوییم

    اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ 

    ما را به راه راست هدایت فرما

    صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ 

    راه آنان که گرامى‏ شان داشته اى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان

    *

    با ایمان و اطمینان به سیستمی قانونمند، انرژی قدرتمند و خالقی هدایت‌گر و حامی، و غفور و رحیم

    و باور به اینکه فارغ از گذشته‌ای که داشتم، باز هم خداوند برای من ارزش بسیار قائل است چون آدم خوبی هستم و در تلاشم هر روز بهتر و بهتر از دیروز باشم،

    من موجودی بسیار ارزشمند هستم که لایق تمام نعمت‌های خداوند است؛

    و باور دارم که:

    من به این جهان زیبا آمده‌ام تا

    زندگی فوق‌العا‌ه‌ای رو تجربه کنم،

    آبرومند باشم،

    عزتمند باشم،

    ثروتمند باشم،

    شاد و خوشحال باشم،

    قوی و قدرتمند باشم،

    سالم و سلامت باشم،

    زیبا و دوست‌داشتنی باشم،

    آرامش و آسایش داشته باشم،

    در رفاه کامل باشم،

    لذت‌های پاک مختلف رو تجربه کنم،

    در همه ابعاد زندگیم موفق و کامیاب باشم،

    بسیار عاشق باشم،

    بسیار عاشقم باشن،

    تا خوشبخت و خوشبخت و خوشبخت زندگی کنم،

    به دنیا آمده‌ام تا به گسترش این جهان زیبا و سخاوتمند کمک کنم،

    تا اثر بسیار خوبی از خودم به جا بزارم،

    تا برسم و لذت ببرم و شکرگزار باشم.

    *

    خدایا

    بخاطر سلامتی و امنیتی که برایم مهیا کردی و می‌کنی،

    بخاطر آدم‌های خوبی که وارد زندگیم کردی و همچنان می‌کنی،

    بخاطر همسر فوق العاده‌ای که نصیبم می‌کنی،

    بخاطر موفقیت‌های گذشته و آینده‌ام،

    بخاطر فرصت‌های خوبی که جلوی پاهام گذاشتی و می‌گذاری،

    به خاطر وضع مالی خوب الانم و ثروت عظیمی که در آینده نزدیک نصیبم می‌کنی،

    به خاطر عزت و احترام و ارزش و لیاقت و آبرویی که بهم بخشیدی و می‌بخشی،

    بخاطر تمام تجربه‌های شیرین و ناب گذشته و

    لذت‌های وصف‌نشدنی و فوق‌العاده‌ای که به من عطا خواهی کرد،

    به خاطر رفاه و آسایشی که به من بخشیدی و همچنان می‌بخشی،

    بخاطر خیر و برکتی که به زندگیم دادی و همچنان از من دریغ نمی‌کنی،

    بخاطر احساس خوب و آرامش و خوشبختی که برایم فراهم کردی و می‌کنی،

    بخاطر داشتن شرایط دلخواه و زندگی رویایی و ایده‌آلم،

    بخاطر رسیدن به خواسته‌ها و رویاهای کوچک و بزرگم،

    برای تک‌تک این خوبی‌ها، زیبایی‌ها و نعمت‌ها

    پیوسته و پیشاپیش، میلیون‌ها بار سپاسگزار و ممنون تو هستم.

    *

    خدای بزرگ و زیبای من، برای اینکه امروز هم مرا به سمت زندگی بهتر و شرایط ایده‌آل و رویایی‌ام هدایت کردی، ازت هزاران بار ممنونم.

    خدای سخاوتمند من، من آمادگی دریافت برکات، نعمات، آگاهی‌ها و هر خیر و برکتی رو از جانب تو دارم و پیشاپیش برای همشون ازت هزاران بار ممنونم.

    ای خدای بخشنده، به خاطر همه شرایط و عوامل ریز و درشتی که در مسیر رسیدن من به خوشبختی و داشتن زندگی ایده‌آل و رویاییم ترتیب میدی، هزاران بار ممنونم.

    خدای قدرتمند من، بخاطر تمام نعمت‌های کوچیک و بزرگی که به من عطا کردی، از اولین روز زندگیم تا حال حاضر و همچنین اونهایی که در آینده دور و نزدیک به من خواهی داد، هزاران هزار بار متشکرم.

    خدایا، به خاطر همه چیزهای ریز و درشت خوبی که من عطا کردی، ولی من هیچ‌وقت متوجه‌ اونها نشدم،

    یا اون دسته از نعمت‌هایی که بهم بخشیدی ولی فراموش کردم،

    حتی اون دسته از خوبی‌هایی که همین الان هم متوجه اونها نیستم

    و اون نعمت‌هایی که در آینده به من خواهی داد و ممکنه متوجه‌شون نشم یا باز هم از یاد ببرم

    هزاران هزار هزار بار شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  5. -
    Reza 757 گفته:
    مدت عضویت: 1213 روز

    دیشب کامنتی زیر فایل فقط روی خدا حساب کن گذاشتم ک از خودم عکس قبل عملی باشه ک در چه شرایطی هستم، کامنته رو نمیتونم مثل خیلی از دوستان ک میگن خدا گفت و من نوشتم بگم من فقط نویسنده بودم و خدا میگفت و من مینوشتم، نه من واقعا نمیتونم اینجوری بگم در حالی واقعا همین بوده ها ولی هنوز در مداری نیستم ک بگم آره اون حرف ها رو خدا زده و من نوشتم، ولی خب نوشتم تا یادم باشه ک در چه شرایطی هستم و از اونجایی ک دوست دارم واقعا توحیدی رفتار کنم گفتم کجا بهتر و ماندگار تر از سایت استاد عزیز و دوست داشتنی

    الان یه موضوعی یادم اومد فکر کنم در یکی از فایل های سریال زندگی در بهشت بود ک استاد یه اجاق گازی بود یه ماکروویو بود یادم نیست دقیقا، گذاشتن رو میز و برای اولین بار اگر اشتباه نکنم داشتن روشن میکردن و توضیح میدادن، بعد یه لحظه یه دکمه دیگه ای رو استاد لمس کردن و مثلا دستگاه روشن شد و کار کرد، یه همچین سناریویی بود، چیزی ک برای من خییییییییییییلی عجیب بود ، استاد همون لحظه گفتن خداوند الهام کرد و هدایت کرد و این دکمه جواب سوال ما بود اون موقع ک یه جمله احمقانه بود ب نظر من

    ولی الان با باورهای الانم میگم استاد در جزئی ترین مسائل زندگی و روتین ترین شرایط زندگی باز هم اعتبار اینکه اون خلاقیت اون ایده در اون لحظه ک واقعا تعداد کمی از ماها میفهمیم و درک میکنیم رو، باز هم میگن الهام خداوند، و هیچ اعتباری به مغز خودشون نمیدن هیچ اعتباری ب خلاقیت خودشون نمیدن این یعنی توحیدی ترین حالتی ک یک انسان میتونه تجربه کنه و اینقدر احساس عجز و ناتوانی خودشو در مقابل خداوند نشون بده

    این رو نمیدونم چند درصد از دوستان متوجه شدن

    بچه ها فرض کنین شما میخوای مثلا یه ابزار یا وسیله ای رو تعمیر کنی، بعد روتین عادتت اینه ک برای مثلا باز کردن اون پیچ از انبردست استفاده میکنی و راحت هم هست و اوکی هم هست و مشکلی هم نیست و کار انجام میشه، بعد تو یکی از روزها در حالی ک داری این کارو انجام میدی یهو به ذهنت میرسه که عه به جای انبردست مثلا با آچار بکس یا مثلا آچار فرانسه هم میتونی این کارو انجام بدی، بعد به شاگردت میگی اوستا اون اچار بکس13 رو بیار، بعد شاگردت میاره و با اون بازش میکنی و تو ذهن خودت میگی عجب خلاقیتی دمم گرم، بعد یه نگاه به خودمون میکنیم یه غروری میگیره تمون و رو میکنیم به شاگرد و میگیم، اوستا اگر میخوای اوستا شی باید خلاقیت داشته باشی ، باید فکرت تو کار باشه، ببین من الان با این اچار چقدر کارو راحت کردم ولی تو خنگ تا صد سال دیگه هم ب مغزت نمیرسید و میشیم یه ادم خلاق باهوش خفن و کلی فخر میفروشیم واس این شاگرد ک اره ما خیلی خفنیم، بعید میدونم هیچ کدوم از ماهاا اعتبار این رو بدیم به خدا و بگیم خدایا ممنونم ازت برای این الهامی ک ب من کردی، برای این خلاقیتی ک ب مغز من دادی ، میگیم دم خودم گرم، البته خیلیییی وقتا اصلا اینکه یهو از یه ابزار دیگه کارو انجام میدیم، یا با یه روش دیگه ، اصلا جزو خلاقیت نمیییییییدونییییم، چ برسه ب اینکه بخواهیم بگیم الهام خداوند بوده، یعنی تا این حد تو دیواریمااااا، بعد فکر کن حالا یکی هست مثل استاد ک این اتفاق رو در لحظه میگه الهام خداوند بود این هدایت خداوند بود ک کمک کرد کار ساده تر و راحت تر انجام بشه

    میدونی، یعنی اون اتفاقی ک برای استاد افتاد و اینقدر جزئی بود واقعا یه چیز روتین بوداااااا، خداشاهدهههه اگر هزاربار دیگه من اون فیلمو ببینم شاید ک نه حتما باز تعجب میکنم ک اقا مگه یه ادم چقدر میتونه احساس عجز خودشو در مقابل خداوند نشون بده، تا چه حد میتونی تواضع داشته باشی ک ایییییییین چیزهااااای بدیهی و روتین رو بگی الهام خداوند و اعتبار تمام خلاقیت ها و باهوش بودن هاتو بدی به خداوند در لحظه، در لحظه. واقعا استاد دمت گرم

    و من میخوام تلاش کنم زین پس آرام باشم

    تلاش کنم زین پس تواضع داشته باشم

    تلاش کنم ک تسلیم باشم

    تلاش کنم پاک باشم از هر خلاف از هر اندیشه ناپاک

    تلاش کنم مثل ابراهیم به هیچ چیز وابسته نباشم

    مثل ابراهیم تسلیم باشم

    مثل ابراهیم بندگی کنم درخواست کنم

    و یکتاپرست باشم

    تلاش کنم تمام درخواست هایی ک دارم رو مثل محمد فقططططط به خدا بگم و کاری به کسی نداشته باشم

    تلاش کنم هیچ شفیع و واسطه ای در هیچ کجای زندگیم برای خلق خواسته هام قرار ندم

    تلاش کنم مثل موسی بگم خداجونم من ناتوانم و من از هر خیری ک از تو ب من برسه من فقیرم و من محتاجم خودت هدایتم کن ب صراط مستقیم

    تلاش کنم که روی خودم کار کنم و بگم در جهان من فقط و فقط من هستم و خداوند و کسی جز من و او در این جهان نیست ، پس با قدرت هرررررر درخواستی دارم رو فقط از خودش داشته باشم

    تلاش کنم ک بفهمم و بیشتر درک کنم ک اگر توحید را اصل و اساس زندگیم قرار دهم هم به آزادی مالی میرسم هم زمانی و هم مکانی

    تلاش کنم ک اینقدر درگیر حساب و کتاب و دودوتا چهارتا کردن نباشم

    اینقدر روی مغز خودم حساب نکنم

    بفهمم و درک کنم و یادم باشه ک اعتبار تمام مشتریانم رو فقط و فقط به خودش برگردونم

    تلاش کنم و بفهمم ک توحید اصلی ترین و اساسی ترین موضوع زندگی ست و تمام تمرین های دیگه زیر سایه توحید قرار میگیرین

    تلاش کنم ک بیشتر بفهمم و بیشتر درک کنم توحید رو

    تلاش کنم که یک انسان وااااقعا سپاسگزاری باشم

    تلاش کنم سپاسگزاری جزو اولویت اول زندگیم باشه

    و از ادم ها درخواست کنم ولی بهشون وابسته نباشم

    بفهمم و درک کنم ک خداوند بی نهایت دست داره ،شاید از طریق این دست شاید از طریق هزاران دست دیگه، من نمیدونم ولی بدونم و ایمان داشته باشم ک خدا درخواست منو تیک میزنه

    تلاش کنم ک روی ادم ها حساب نکنم رو حرف هاشون حساب نکنم روی وعده وعیدهاشون حساب نکنم، تلاش کنم ک به چگونگی تیک خوردن خواسته ها کاری نداشته باشم و فقط لحظه و نقطه رسیدن به هدف رو تجسم کنم

    تلاش کنم ک هر ارزویی و هر خواستی میتونه خلق بشه اگر من هر لحظه و هر لحظه روی توحید کار کنم

    برای خدا درامد ماهیانه 10 میلیون تومان با 100 میلیون تومن با 1 میلیارد تومن با 10 میلیارد تومان هیچ فرقی نمیکنه ولی چون مغز من محاسبه گر هست ،فرق میکنه واسش

    من میگم اگر بخوام مثلا به ماشین تویوتا پریوس برسم باید مثلا ماهیانه 300 میلیون تومان درامد داشته باشم ، بعد ماهی 200 میلیونش رو سیو کنم، بعد مثلا 20 ماه میتونم بخرم ،البته اگر گرون نشده باشه

    این مغز منه ، وقتی من مغزم اینقدر کوچیکه ک نمیتونه درک کنه و بفهمه ک پسر خشکل خدا اینجوری و این مدلی نیست حساب کتابش، خدا فقط میگه تو خودت تو مغز خودت باور کن ک میتونی ب این ماشین برسی، تو توو مغز خودت شبی 5 دقیقه سوار این ماشین بشو، رانندگی کن سفر کن لذت ببر، اخه تو مگه فضوووووولی ک من از چه راهی میخوام به تو برسونم!؟واقعا چرااااا من باید به خدا خط بدم ؟ چرا باید دودوتا چهارتا کنم؟ تو سهم خودتو انجام بده کاری ب کار من نداشته باش من میخوام یه دونه مشتری بفرستم ک 4 میلیارد برای تو سود ایجاد کنه بعد تو خیلی شیک و مجلسی میری میخری راحت مثل اب خوردن و نقد

    واقعا چرا من تیک خوردن خواسته هایی ک خدا واسم انجام میده رو با مدل انسانی و مغز کوچیک خودم مورد مقیاس و اندازه گیری انجام میدم؟! واقعا چرا؟؟

    واقعا الان ک دارم مینویسم قشنگ میفهمم ک خدا میگه تو واقعاااا تو کار من دخالت نکن فضولی نکن سرت رو از حساب کتاب و چگونگی کار من در بیار و تو سهم خودتو انجام بده و کارتو کار من نباشه من خودم هزارتا ایده دارم ک تو رو چجوری به خواسته هات برسونم و واقعا بچه ها من میخوام تلاش کنم ک واااااقعا لحظه ی داشتن اهدافم رو تجسم کنم و سر از چگونگی کارهای خدا در بیارم و بذارم خدا کار خودشو خودش با تفکر خودش و با ایده های خودش و دست های خودش انجام بده

    واقعا تصمیم سختی بود ک اینستاگرامم رو پاک کردم

    واتساپ دیگه استوری نذاشتم اگهی دیوارم رو پاک کردم و گفتم خداجونم با همون منطقی که در زمان ابراهیم و محمد و موسی اصلا اینترنتی وجود نداشته و اون ها درخواست هاشون رو به تو میدادن و تو استجب لکم هاتو خرجشون میکردی ، با همون منطق برای من توو عصر الان انجام بده، من مطلقا هیچ

    تبلیغی انجام نمیدم ، حتی بعضی وقتا خندم میگیره میگم الان اینترنت هم هست کارت راحت تره پس بهونه نکن (ایموجی خنده و چشم قلبی) استاد ازت ممنونم ک یه همچین تصویری از خدا واسمون ساختی ک اینقدر باهاش راحتیم، اینقدر راحت درخواست میدیم و شوخی میکنیم و لذت بخشانه درخواست مون رو ب خدا میدیم

    میخوام از این لحظه به‌بعد فقط این تجسم رو داشته باشم ک بیزنسی ک دارم هم خییییلی عالیه هم خیلی پتانسیل خوبی برای پول ساختن داره، همیشه به خودم میگم کارخدا واس من یکی برای خلق یک میلیارد فروش خیلی راحته، چون مشتری های بیزنس من رقم قراردادهاشون 50 میلیونی هست 200 میلیونی هست 100 میلیونی هست ، حتی خیلی از پروژها عددهای 500 600 700 میلیونی هم هست و من همیشه با ذهن فقیر محاسبه گرم میگه خدایا 5 تا مشتری دویست تومنی اگر هدایت کنی من یک میلیاردم تیک میخوره، ده تا مشتری 100 تومنی هدایت کنی هدفم تیک میخوره، نمیتونم بفهمم و درک کنم به تعداد مشتری نیست ، ب کمیت نیست به کیفیته، اگر من دست از حساب کتاب و چگونگی دست بردارم خدا دلش میخواد یه ادم یک میلیاردی بیاره و زحمت من رو توی خدمات کار کمتر کنه، ولی چون دائم میپیچم تو دست و پای خدا با این ذهن مریضم خدا هم دستش بسته میشه و عملا هیچ فروشی اتفاق نمیفته حتی 20 30 میلیون تومنی!!!!چرا چون تو کار خدا دخالت میکنم فضولی میکنم و تا وقتی این حالت باشه توو مغزم ، بله نتایج همینی هست ک الان توش قرار گرفتم و الان دووو ماهههه 100 میلیون هم فروش نداشتم

    بعد از اون ور میبینم که مثلا سوپر لبنیات محله مون اکثرررررر ادم هایی ک میرن مغازه‌ش هررر کی کارت میکشه همه زیر500 هزارتومن و 1 میلیون تومنی هستن، بعد هرچی دست پایین میگیرم میبینم اره این ادم راحت ماهیانه 1 میلیارد تومن فروش داره

    بعد میگم پدرت خوب مادرت خودت خوب اخه توووو چرا دست از این شرک و خط دادن به خدا دست بر نمیداری ، تو ک میدونی از چه شرک و قدرت دادنی به بقیه، داری ضربه میخوری چرا ادم نمیشی چرا سر به راه نمیشی، ب خودم ک میام میبینم اره ، این مغز حسابگرم جوری شده ک نه تنها برای خودم دایم حساب کتاب میکنم برای خدا هم خط میدم و میگم خداجون شما زحمتی مهندس فلانی رو هدایت کن بهش استعلام دادم قراردادش شده 600 میلیون 30 درصد هم سود داره ، فلانی قیمت دادم قراردادش شده 950 میلیون اونم 20 درصد سود داره مهندس فلانی استعلامش شده 1 میلیارد و 800 با 20 درصد سود ، خدااااایا تو میتونی هدایتگر این ادم ها باشی خدایا فقط تو میتونی اگر این سه نفر بیان سمت کسب و کارم فروش این ماهم بیش از 3 میلیارد میشه فلان مبلع سود میکنم بعد میتونم با سود این پول برم بدهی فلانی رو بدم حسابش رو تسویه کنم و و و یه مشتتت ارااااااااااااجیف ب قول استاد تحویل خودم میدم یه مشت توهم تحویل خودم میدم و بعد هیچ کدومشون نمیان سمت کسب و کارم و بعد فروشم صفر میشه بعد میشینم ناله میکنم چرا نشده، چرا نشده!؟؟ چون نه تنها زرررررررر مفت واس خودم میزنم نه تنها توهم میزنم واس خودم بلکه واس خدا هم خط و نشون میکشم و خط میدم ک منو به خواستم برسون ولی زحمتی از این مسیر، نه، این مسیر خدا نیست ، این شیوه درخواست دادن به خدا نیست

    شیوه خدا اینه ک من فقط درخواست کنم و بعد رها کنم و فقط لحظه رسیدن رو تجسم کنم، تمام

    یکی نیست بیاد بگه اخه این پلن، پلن مغز ناقص توعه پسر خوب، تو اگر خیلی زرنگی و خیلی احساس قدرت میکنی یالا خودت تیکش بزن اگر هم واقعا میدونی ک مغزت ناقصه و ضعیفی پس لطفا کاری به کار خدا نداشته باش و برو روی توحید خودت کار کن، به قول خانم فرهای عزیز روی ایمان خودت، روی توکل خودت ، روی تسلیم شدن و تسلیم بودن خودت، روی خدا حساب کردن خودت و نه ادم های خدا، کار کن، روی تجسم نقطه پایانی خواسته هات و لحظه رسیدن خواسته هات کار کن تمرین کن دقت کن، بعد بشین و روش های خدا رو تماشا کن و ببین با چه دست و دلبازی ای میاد وسط و همه بدهی هاتو پرداخت میکنه ک هیچ، کلیییی پول هم اصافه میاری ک میتونی حساب کل تامین کننده هاتو نقدی تسویه کنی، راحت میتونی حقوق پرسنلت رو نقد به نقد بدی حتی پاداش های خوب بدی، میتونی ماشین شاسی بلند، اتومات دار کروز دار ، سردکن گرم کن دار، سانروف دار، سرعتیه، قدرتی مشکی خشکل بخری ، اونم نقد، اره خشکل من، اره جذاب من، اگر روی خودت کار کردی خدا هم روی خودش کار میکنه که *بیشتر به تو توجه کنه

    اره ،

    من به نظر خودم ریشه ی تمام اتفاقات خوب

    ریشه ی تمام شرایط عالی

    ریشه ی تمام خواسته های ک تیک میخورن

    فارغ از اینکه من چه بیزنسی دارم

    چ شغلی دارم چ فعالیتی دارم

    فارع از اینکه در کجا این کره ی خاکی هستم

    و اینکه در هر روز و هر ماه چه عددی از فروش واسمون تیک میخوره

    نمیدونم ، شایدم اشتباه میکنم و چون این متن رو واس خودم مینویسم از نگاه بیزنسی خودم میگم

    ب نظر من ریشه ی اینکه خیلی از هم صنفی های من فروش خوب دارن ، ریشه اینکه اکثر همچراغ های من فروش دایمی و خوب دارند ریشه اینکه خیلی ها با سن خیلی خیلی کمتر از من بسیار بسیار بیشتر از من پول دارند، سرمایه دارند، بیزنس روتین دارن فروش دائمی دارن ، پول نقد دارند ، فروش نقدی دارند، گردش مالی دارند، همه و همه این ها ب نظر من برمیگرده به توحید

    این توحید رو من احساس میکنم خیلی از ادم هایی ک من میبینم بسیار بسیار نااگاهانه استفاده می‌کنند

    و برای همین فروش خوب دارند

    من در مورد خودم و با باورهای الانی ک دارم

    با درکی ک الان از توحید دارم

    با شناختی ک الان از رب العالمین الله مهربان و دوست داشتنی دارم

    اینه ک من اولا برای اینکه بخوام مثلا یک میلیارد فروش ماهیانه با سود بیست درصد و یا اینکه بگم خدایا من ماهیانه +200 میلیون تومان درامد میخوام

    باید فقط و فقط روی توحید کار کنم، حواسم به تکامل باشه، حواسم به تواضع باشه، حواسم به تسلیم بودنم باشه، حواسم ب خدا باشه، و اول ماه لیست اهدافم رو بنویسم و رها کنم

    و شروع کنم به توجه به زیبایی ها، توجه به فراوانی ها

    و شروع کنم به سپاسگزاری از چیزهایی ک دارم، تجسم نقطه پایانی، حرف زدن با خودم و حرف زدن با خدا در مورد خواسته های زندگیم و نه شکوه و گلایه و شکایت

    بعد وقتی رها باشم

    نگران نباشم

    تسلیم باشم

    امید داشته باشم

    توکل داشته باشم

    اییییمااان داشته باشم به غیب

    به چیزی ک هنوز اتفاق نیفتاده

    اره، خدا از بی نهایت طریق درخواست منو تیک میزنه

    احساس میکنم اگر فقط خودم به این متنی ک نوشته شد اگر فقط به همین چیزهایی ک نوشته شد 10 درصد عمل کنم 100 درجه زندگیم تغییر میکنه، حرف های استاد و فایل های رایگان و دوره ها و محصولات استاد ک جای خود داره

    میبینم روزی رو که آل موست +200 میلیون تومان درامد دارم

    خونه برای خودم دارم

    ماشین شاسی دارم سدان دارم هم خودم هم همسرم هم وانت بار خفن دارم برای کسب و کارم

    مغازه کسب و کارم برای خودم هست ، اجاره ای نیستم

    بیزنس موفق و فروش روتین دارم

    مشتری های ثروتمند دست به نقد دارم

    دوقلوهای پسر خشکل چشم رنگی موفرفری دارم

    اندام رویایی دارم ک از قانون سلامتی ب دست اوردم و براحتی برای خرید گوشت و پروتئین ب راحتی بدون یک درصد نگرانی هزینه میکنم

    براحتی برای سفر به کیش و اقامت در هتل های 5 ستاره هزینه میکنم

    براحتی برای سفر به دبی هزینه میکنم

    براحتی برای سفرهای داخلی ایران هزینه میکنم

    براحتی زمین میخرم ، میسازم و میفروشم و یه سازنده به نام با اعتبار هستم

    براحتی برای همسرم و دو قلوهای دوست داشتنیم هزینه میکنم

    ارتباط بسیارعالی با خدا دارم

    از خودم راضی ام در زمینه سپاسگزاری از خداوند

    از خودم راضی ام برای توحیدی ک در دلم زنده کردم و استاد بهم یاد داد و ریشه این حجم از نعمت ها فقط به این کامنت برمیگرده چون از امروز واقعاااا تلاش اگاهانه کردم

    شرایطی دارم ک براحتی برای همسرم طلا میخرم

    براحتی برای کنسرت معین و شادمهر هزینه میکنم

    براحتی برای کنسرت های ایران هزینه میکنم

    در زمینه تنیس واااقعا در سطح حرفه ای بازی میکنم و به قول استاد وقتی من روی خودم کار میکنم لاجرم مربی من رو انتخاب میکنه و من واااااقعا خیلی خوب روی خودم کار کردم و انتخاب اول مربی ام هستم

    حتی در زندگی و بیزنسم نیز اینقدر خوب روی توحید کار کردم ک خدااااوند لاجرم خواسته های من رو تیک میزنه، یه روزی اااااااارزوووم این بود به صفر برسم و قدرت خرید نقدی داشته باشم الان چند میلیارد تومان پول سیو دارم و این ها تمامااااا اعتبارش فقطططططط و فقطططططط ب خدا برمیگرده

    خداجونم به اندازه یک پلک ب هم زدن من رو ب خودم رها نکن و همیشه حواست به من و زندگی و کسب و کار من باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      ثمین غفاری گفته:
      مدت عضویت: 276 روز

      سلام در قسمت عقل کل دیدم سال پیش پرسیده بودید چطور بدهی یک میلیاردیم رو پرداخت کنم، الان من در شرایط مشابه شما قرار گرفتم و هیچ راهی برای پرداخت به ذهنم نمیرسه، شما بدهیتون جسارتا پاس شد؟ یا به همون نقطه صفری که فرمودین رسیدین؟ اگه اره میشه راهنمایی کنید من رو ؟

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        Reza 757 گفته:
        مدت عضویت: 1213 روز

        سلام ثمین عزیز میدونم ک الان با چنگ و دندون افتادی ب جون کامنت ها ک راهی برای این اتفاق پیدا کنی، تبریک میگم خوب جایی رو داری شخم میزنی

        ببین تنهااااا چیزی که میتونه تو رو‌نجات بدت اینه ک مطلقا در مورد بدهی ک داری با هیچ کس صحبت نکنی

        هیچ کس یعنی واقعا هیچکس، فققققققققط و فقططططط تو دل خودت نگه دار و مطططلقا دلیل این حجم از بدهی رو به گردن کسی ننداز

        بشین خلوت کن با خودت و رو راست باش با خودت تعارف نداشته باش بشین و خلوت کن و مفصلااااا با خودت با خدا حرف بزن و دلیل اینکه این حجم از بدهی رو واردش شدی بگو خداجون میدونم تقصیر خودمه، یا تکاملمو رعایت نکردم، یا عجله کردم خواستم ب فلان هدف برسم که جلو فلانی قیافه بگیرم و بزرگ شدنمو ب رخش بکشم، یا هر چیز دیگه ای، یعنی دلیل رسیدن با فلان هدف خودم نبودم. میخواستم چش فلانی رو در بیارم و یا هررر دلیل دیگه ای. منطقی یا غیر منطقی فرق نداره

        اینا رو میگم ک با خودت خلوت کنی و دلیل شرایط الان ات رو بدی فقط ب خودت و نه هیچ کس و ن هیچ عامل دیگه ای

        بذار اینجوری بگم ، من همونجوری ک قبلا گفتم و دلیل اون حجم از بدهی توی اون برهه واسم اتفاق افتاد دلایل زیادی داشت ولی روزی ک تصمیم گرفتم ک در عالم شراکت جدابشم، ب خودم گفتم من هزار تومن نه پول دارم ک بدهی تسویه کنم نه سرمایه دارم ک نقد کنم نه اعتباری ک بتونم روش حساب کنم و نه کسی رو دارم ک بتونم ازش پول قرض کنم

        یعنی بدترین حالتی ک میشد رو واس خودم تصور کردم و در عالم شراکت جدا شدم و توی اون برهه وقتی ادم درد وحشتناکی داشته باشه و هیچ راهی برای حل اتفاقات نداشته باشه به خدا نزدیک تره انگار، انگار بیشتر حواسش ب دلیل اتفاقات هست

        و چیزی ک من رو‌اروم میکرد فایل های توحیدی بود، صحبت با خانم فرهادی بود خلوت کردن با خودم بود و یکی از اتفاقات خوب اشنا شدنم با ورزش تنیس بود، ورزشی ک توی اون برهه من پول نداشتم خیلی وقتا بنزین بزنم و قرض میکردم مجبور میکردم خودم رو برای بازی تنیس ک با مربی و زمین ساعتی 300 400 هزاتومن هفته ای سه روز هزینه میکردم، خییییییییییییییییییلی واسم سنگین بود خیلی خیلی خیلی اصلا نمیتونم بگم تامین هزینه هلی ورزش چقدر سخت بود، ولی درها باز میشد، میدونی

        ب قول استاد وقتی جهان اراده تو رو برای انجام کاری میبینه، کرنش میکنه

        و این کرنش کردنه برای من این بود ک وقتایی ک پول سانس نداشتم ب روی خودمم نمی اوردم ک ندارم ب مربی و سالن میگفتم جلسه بعد، و چون ورزش ورزشی بود ک عمداتا ادم های کمی سمتش میرفتن تو نگاه شون این نبود ک من ندارم یا بدهی دارم یا من با حکم جلب دارم زندگی میکنم و میرم و میام

        تو ذهنشون این بود ک من ادم با اعتباری هستم ک اومدم سمت این ورزش و عملا خیلی از جلسات بدون پرداخت یک ریال پول میرفتم و تمام دق و دلی هامو تو زمین خالی میکردم و جلساااات بعد و‌بعد تسویه میکردم

        تو میتونی بری شنا بری ورزش رزمی. بدنسازی یا هرجایی ک بتونی خودت رو‌ رفرش کنی و‌ تو حال بد خودتو نگه نداری

        من برای اینکه عدد کوچیک بشه واسم ، تو مسیر خونه و خیابون ک میرفتم میگفتم خداجونم حجم بدهی من کلا یک میلیارده، الان هر ماشینی من تو خیابون میبینم همشون ی میلیارد قیمتشونه. این مفازه رو‌ببین قیمت خود مغازه است فیمت جنس هایی ک تو‌مغازه موجوده بیشتر از یک میلیارده

        یعنی میومدم اون عدد یک میلیااااااارد‌تومنه رو میزدم زمین و‌کوچیکش میکردم ک اقا فک نکن تمام زندگی تو این عدد خلاصه شذه. ن هیچی نیست. ی غلطی کردم اشتباهی کردم شده نتیجه ش یک میلیارد بدهی

        ب درک

        تهش میخواد چی بشه هیچی

        حل میشه

        و کاری ک من انجام دادم این بود ک واقعا با هیچ کس در موردش صحبت نکردم و مشتری های دست ب نقد اومدن مشتری هایی ک پیش خرید میکردن اومدن و نیاز نبود کاری انجام بدم واسشون مشتری هایی ک خدمات میگرفتن و سود خوبی داشت ، خلاصه اینکه مغزت رو نبند ب راه حل هایی ک خودت میدونی

        ببند ، ولی به خدا بگو خدا جونم من برای حل این مسئله این راه حل ها رو‌دارم، کلا هم سه تا 4تا بیشتر نیست ولی تو هزار تا راه بلدی

        و واقعا همیشه از راه هایی پرداخت شد ک در کورترین نقطه ذهن منم نبودن

        اونایی ک معتادن استاد تو‌یه فایلی توضیح داد، میگفت انجمن NA کاری ک با معتادا میکنن اینه ک در اولین قدم میان و احساس عجز و‌ناتوانی زو میکنن تو مغزشون، یعنی میگن اولین قدم برای اینکه پاک بشن احساس عجز و ناتوانیه، یعنی من خودم برای پاک شدنم هیچ زوری ندارم و تنها کسی ک میتونه من رو پاک کنه هدایت منه فقط خداست

        فقط خدا میتونه رو پاک کنه سالم کنه تطهیر کنه و هدایت به سمت خوبی ها زیبایی ها و قشنگی های زندگی

        شما اولین قدم بسیار بسیار عجز و‌ناتوانیتو ب خدا بگو خدا جونم من نمیتونم این بدهیذها رو‌پرداخت کنم فقط تو میتونی فقط کار خودته من میپذیرم ک 100 درصد خودم اگاهانه یا نااگاهانه باعث و بانی این اتفاق بد شدم ولی اینم میدونم ک فقط تو میتونی نجاتم بذی و من رو ب صفر برسونی مطمئن باش افسار بدی دست خدا و رخا باشی همه چی حل میشه زودتر از اون چیزی ک حتی در ذهنت هست

        و به چیز دیگه اینکه نمیدونم دلیل این حجم از بدهی از کجاست پولی از کسی قرض کردی یا جنسی خریدی و نتونستی بفروشی و چکت برگشت خورده، نمیدونم، ولی اینو بهت بگم

        تحت هیچ شرایطی و با هیچ منطقی و تحت هیچ شرایطی و تحت هیچ شرایطی خطت خاموش نباشه، طلبکار ده شب 12 شب زنگت زد جوابش بده، نگو بعدا، بددددددترین اتفاقی ک باعث شد ب صفر رسیدن من طول بکشه جواب ندان ب تلفن بود

        هررررکجا بودی حتما جواب طلبکار بده ک وقتی جواب بدی فاغ از اینکه چی میگی تلفنت ک قطع شد اون ادم دیگهههه زنگ نمیزنه

        ولی جواب ندی ده بار زنگ میرنه و تو میگی حالا پیامش میدم حالا زنگش میزنم حالا فلان

        نه

        جواب طلب کار رو بدع. اگر زنگ زد جوابشو بده پیام داد جواب پیامشو بذع. طلبکار رو‌تو انتظار نذار

        من بعد از اینکه ب صفر رسیدم یک نفر بهم گفت جواب تلفن طلبکار دادن 80 درصد بدهی رو پرداخت میکنه

        ب خودت بیا

        و‌غمگین نباش

        ناراحت نباش

        دلخور نباش

        عصبانی نباش

        حالتو بد‌نکن

        خود خوری نکن ک چرا اینجوری شدع

        مهم نیست

        تموم میشه

        درست میشه

        و میای ب خودت و میخندی و میگی یه میلیارد؟ چقدر خنده داره

        چ سب و‌روزهایی ک ب هم ندوختم

        دنیا مملو از فراوانیه

        امید داشته باش

        ایمان داشته باشتصویر روزهای خوب رو‌بکش‌تو ذهنت

        فایل های توحیدی خیلی بهت کمک میکنه

        پول داری دوره 12 قدم و قانون افرینش

        نمیدونم هرمحصولی ک حست رو‌خوب میکنه بخر و‌کار کن و شک نکن تموم میشن بدهی هات

        موفق باشین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
        • -
          ثمین غفاری گفته:
          مدت عضویت: 276 روز

          سلام خیلی برام باارزشه که وقت گذاشتین و جواب دادین، ممنونم

          بدهی ها بخاطر اشتباهات پدرم بوده که دامن منم گرفته منم درگیرش شدم،البته سعی میکنم مقصرش ندونم، چون اون هم نمیخواسته اینجوری بشه شاید منم جای اون بودم همین روال رو طی میکردم

          تکامل لازم رو طی نکردیم و نمیخام وارد جزئیات بشم، رقم بدهی خیلی خیلی بالاست، دست و پا میزنیم یا کارها خوب جلو نمیره یا اگرم بره انقدر توی تنگنا قرار میده که آدم جون به لب میشه،

          ما داریم ورشکستگی رو تجربه میکنیم، خونه پنت هاوس مغازه 700 متری همرو گذاشتیم برای فروش،چند تا چک داریم، هرچی که داشتیم رو باید بفروشیم تا بتونیم به صفر برسیم، گفتن این حرفها خیلی حسم رو بد میکنه کلی گفتم تا یکم متوجه عمق شرایط بشین، کاری که الان دارم میکنم اینه که سعی میکنم شکرگزار باشم، حسم رو خوب نگه دارم، با این دید به این شرایط نگاه میکنم که باعث شد من به خدا نزدیکتر بشم، شکرگزار تر بشم، قدر همه چیزو بیشتر بدونم،آگاهیم بیشتر شد

          به فایلهای استاد گوش میدم، فعلا قدرت خرید دوره هارو ندارم

          هرروز با اپلیکیشن ورزش میکنم

          و با کسی راجب این بدهی صحبت نمیکنم چون واقعا حالم رو بد میکنه

          همه چیز رو واگذار کردم به خدا چون هییییچ کاری از دستم برنمیاد، زیاد با خدا حرف میزنم، دارم تکاملم رو توی اعتماد به خدا طی میکنم ، میدونم خدا به ما همین الانشم که هیچ نوری دیده نمیشه داره کمک میکنه شاید این خوب پیش نرفتن چیزهایی که ما براش برنامه ریزی میکنیم خودش بخاطر زمانبندی خداست

          خیلی سخت میگذره گاهی، شاید شما بهتر از هرکس دیگه ای درک کنین

          دوس داشتم بدونم آیا اون شرایط برای شما تموم شد که خوشحال شدم متوجه شدم که بله.

          امیدوارم بیشتر از قبل توی این مسیر باشین و هرروز رشدتون تو هر زمینه ای بیشتر باشه

          گاهی با خودم میگم یعنی ممکنه این بدهکاری ها تموم بشه و مام نفس راحت بکشیم

          البته الان نسبت به قبل خیلی بهترم چون بیشتر روی خودم و مسئله توحید کار کردم و هنوووووزم گاهی میترسم…

          چی بگم توی این سایت اصلا آدم شرم میکنه غر بزنه((؛ توی واقعیت هم اهل غر زدن نیستم فقط واگذار کردم به خداوند همه چی رو و میدونم قراره مثل همیشه کمکمون کنه

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            جواد یوسفی گفته:
            مدت عضویت: 2743 روز

            سلام خانم غفاری

            امیدوارم در بهترین زمان و بهترین موقعیت برای تمرکز روی کامنت و خوندن اون این پیام بهتون برسه

            تقریبا همهی اونایی که جزو اون دسته کامنت های جالب و خوندنی این سایت هستند یه چیز مشترک دارن

            کنترل ذهن

            و این هم یونیک هست یعنی بقول استاد ، هدایت برای اشخاص مختلف بسته به اون شرایطی که توش قرار دارن فرق میکنه

            برای یکی باید بره باشگاه

            برای یکی باید بخوابه

            برای یکی باید بره زیر دوش

            برای یکی مثل من باید بره سفر

            اصلا نمیشه بهتون نسخه بدم

            ولی یه چیز مشترک در همه ی برهه هایی که به مو رسید ولی قطع نشده و دوباره برگشت وجود داره اونم تسلیم شدنه

            آقای عطار روشن

            خانم سعیده شهریاری

            آقای محمد کرمی

            خانم شهرزاد

            خانم لیلا بشارتی

            عمو فریدون و لیلا خانم

            و خیلی دوستان دیگه و البته خود من

            همه در نقطه تسلیم بودن براشون درها باز شده

            من یه چالشی مشابه چالش شما داشتم پارسال تقریبا همین موقع

            متاسفانه وقتی یه چالش مخصوصا مالی تو زندگیت میفته مثل سیل که آبه ولی با خودش گل و لای و درخت و سنگ هم میاره ، با خودش کلی داستان عاطفی و … هم میاره .

            من تقریبا هر دفعه که تو این چالشا میفتادم سفر میرفتم

            یه جایی استاد گفتن بزنین به جاده

            منم چون پول سفر نداشتم زدم (استیکر مورد نیاز)

            رفتم تا اولین روستا چون ترسیدم بنزین ماشین بیشتر منو نبره ،دوباره استیکر

            کنار یه جوی آب وایستادم

            در حین قدم زدن و نگاه کردن حرکت سریع آب توی جوب سیمانی بودم و با خودم میگفتم میگذره

            مثل همین اب

            اما ذهنم مگه آروم میشد

            نه

            اصلا

            اما بخدا گفتم خدایا یه حرفی حدیثی نشونه ای که درست میشه بهم بگو

            یه دفعه دیدم یه مورچه افتاده تو اب و با جریان تند آب داره میره

            دلم گفت برو دنبالش

            گفتم درش بیارم گفت نه

            تماشا کن

            رفت و رفت منم پشت سرش میرفتم

            کمی دست و پا زد رفت پایین دوباره اومد با تقلا بالا دو باره پایین دوباره بالا و تکرار

            بعد طی یه مسیری انگار دیگه واداده باشه اومد رو آب تخت گرفت خوابید من اصلا فکر نکردم مرده چون مورچه مرده زیاد دیدم وقتی به رحمت خدا میرن مچاله میشن اما این نامرد دستاشو گذاشته بود زیر سرش تخت خوابیده بود یا به آسمون نگاه میکرد و لذت میبرد

            دیگه نه دست و پا زدنی بود و نه تقلایی

            بعد طی یه مسیر کوتاه سر یه پیچ جوب که سرعت آب کم شد و آب بصورت گردابی یه گوشه اون پیچ جمع شد بود و حرکت نمیکرد مورچه رفت تو اون مسیر

            همون گوشه آروم واستاد اصلا دست پا نزد

            یه برگ علف کنار جوب روییده بود سرش اومده بود تو همون قسمت آب

            مورچه برخوردکرد به اون

            و از خواب بیدار شد و د بگاز

            پیچید اومد بالا رفت تو خشکی و رفت دنبال کارش

            و من قابیل وار این مورچه که از شهر اون دو تا کلاغ قرآنی اومده بود رو دیدم و فهمیدم

            یادم اومد داستان رو

            شرط اول تسلیم بودنه

            تو داستان یونس اون وسط تاریکیا تسلیم شد که نجات پیدا کرد

            خدا همه ی کلیدا رو داره تو قران گفته له مقالید السموات والارض

            مالک همه چیزه

            اختیار دار همه چیزه

            میدونی

            اربابه

            اما ما بقول یوسف دنبال ارباب متفرقونیم

            یه بندی هست تو دعای جوشن کبیر

            میگه یا رفیق من لا رفیق له

            یا انیس من لا انیس له

            یا شفیق من لا شفیق له

            یا مغیث من لا مغیث له …

            باید از همه ببُریم از همه

            تا نبریم اوضاع همینه

            بابا

            اون کارای عجیب غریبتر رو انجام میده نمیخام مثال قران بزنم بگم در پیری به زکریا بچه میده به مریم بدون شوهر و …

            نه همین الان

            از یه اسپرم و یه تخمک یه آدمی درست میکنه که بیا و ببین

            آدم چیه فیل هم درست میکنه

            با همه پیچیدگی هاشون

            مشکلات من و شما براش تیله بازی هم نیست بقول خانم شهریاری

            پیشنهاد میکنم اون فایلی که استاد در مورد سوره ضحی گفتن و اون فایل دعا و تسلیم شدن رو

            بعلاوه خوندن با معنی سوره ضحی و انشراح و فتح و طلاق و البته مریم رو بخونین و تو ذهنتون تکرار کنید

            یه چند تا فایله مال مصاحبه با استاد رضا عطار روشن ، فایل 37 گفتگو با دوستان ، و کامنت برگزیده خانم بشارتی رو که استاد توضیح میدن گوش کنین و

            از همه مهمتر

            آروم باشین

            خدا حواسش هست …

            به همه چیز

            ون دیر وقته که کامنت نزاشتم

            امشبم در پاسخ به آقا رضا کامنتتون رو خوندم به دلم افتاد براتون بگه من بنویسم

            و الله خیر حافظا و هو ارحم الرحمین

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
            • -
              ثمین غفاری گفته:
              مدت عضویت: 276 روز

              سلام، چرا حس کردم خدا از طریق شما با من صحبت کرد؟ چقدر قشنگ بیان کردین، چقدر تاثیر گذار بود،

              تمرین میکنم وسط کشمکش های روزمره ، وسط خبرای مختلف، این ریلکس بودن مورچه رو یادم بیارم ((: یادم بیارم جایی که کاری از دستم برنمیاد الکی عذاب ندم خودم رو بلکه بکشم کنار تسلیم بشم و ببینم خدا چجوری برام معجزه میکنه، دارم اینو تمرین میکنم

              و من یتق الله یجعل له مخرجی و یرزقه من حیث لا یحتسب

              و من یتوکل علی الله فهو حسبه ان الله بالغ امره قد جعل الله لکل شی قدرا

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
          • -
            Reza 757 گفته:
            مدت عضویت: 1213 روز

            ابجی میدونی‌چیه

            میدونم و‌میدونی ک تو این سایت تمرکز کلا بر نکات مثبت هست و‌کمتر کسی در مورد اتفاقات بد صحبت میکنه، خب این همون اصلی هست ک استاد دنبالش بوده و ب هدفشم رسیده

            من خودم شاید بارها سوالاتی پرسیدم ک کسی جواب نداده

            من با حرف هایی ک شما زدین خب خیلی ب خودم دارم فکر میکنم ب شما ب گذشته حال و اینده

            میدونی

            ما ادم ها یاد نگرفتیم سپاسگزار باشیم

            ب قول استاد نزدیک ترین فرکانس به خداوند سپاسگزاریه

            این جمله خیلی قصاره خیلی عادیه ولی چند درصد از ادم ها از این جمله استفاده میکنن و جدیش میگیرن؟ من خودم به شخصه شاید نیم یا یک درصد قلبا باورش کردم و انجامش میدم

            چیزی ک ازت میخوام و‌چیژی ک خودم انجام ندادم خیلی اینه ک سپاسگزار داشته هات باش

            اصلا اصل قانون سپاسگزاری بر اینه که به چیزهایی ک داری تمرکز کنی ک بفهمی اقاااااااا اونجوری ها ک فکر میکردم اوضاع بد نیستاااا

            شما الان میگی فلان و فلان چیز رو باید بفروشم؟ شما منی رو‌حساب کن که به الله قسم به خداوندی خدا قسم به رب العالمین قسم من هیییییچی نداشتم ک بتونم بفروشم، بگم اگر گیر افتادم بفروشم، من حتی یکی از طلب کارها جلبم رو‌کرفته‌بود اومدن دنبالم ، تو مغازه، به سرباز اجازه ندادم بهم دست بند بزنه، بهش کفتم سرباز تو اگر لباس تنت نبود هیچ زوری نداشتی، لطفا جلو شو پشت سرت دارم میام ک اگر بهم دست بند زدی جلو همچزاغ هام ابرومو بردی، فردا روزی ک حسابم ذرست شد زندگی واست نمیذارم، اون جدید و‌اون خشمی ک تو چشام دید کوتاه اومد

            میدونی من حتی اون لحظه هم قدرت رو ب سرباز ندادم ب نظام ندادم، ب پلیس ندادم ، ب حکم جلب ندادم ، نترسیدم، گفتم خدایا خودت ابرومو‌حفظ کنم چجوریشو‌من نمیدونم، خودت میدونی، من تو کلانتری رفتم به داذاشم زنگ زدم گفتم فلان اتفاق افتاده بیا چک ضمانت بده نیومد بده، هیییییییییییچکش رو نداشتم، مطلقا، داشتم ادم هایی ک‌اون روز 200 300 میلیون تومن هزینه آفرود اخر هفته شون بود ولی به من نمیدادن ، میدونستم منم جز داداشم مطللللللللقا ب کسی رو نزدم ، حتی ب داداشمم ک زدم اصرار بسیار بسیار رییس کلانتری بود وگرنه من تو ذهنم این بود ک نه، من اینجا میشینم، شاکی من میاد و خودش رضایت میده و فرضت میده ک من بدهیمو پرداخت کنم و‌همینم شد

            تو الان خونه ای داری ک باید بفروشی، ماشین و سرمایه ای داری ک‌باید بفروشی ، اعتباری هست ک میتونی استفاده کنی، شاید برگ چکی داشته باشی ک بتونی استفاده کنی

            ولی من به الله قسم هیچ کدوم از این ها نبود

            ن پول داشتم، ن فروش داشتم، نه مشتری میومد بگه خرت به چند من، نه چک داشتم، نه چک مشتری داشتم ک بتونم خرج کنم، نه هیچی، به الله قسم هیچی نبود

            اتفاقی ک افتاد این بود ک من فایل های توحیذی رو خیلی نت برداری میکزدم، خیلی با خدا خودمونی خودمونی شب و‌ روز حرف میزدم، و اتفاقی ک افتاد این بود که کم کم مشتری های دست به نقد اومدند، مشتری هایی که عدد خرید شون بالا بود اومدند و کم کم کم کم بدهی ها داده شد و‌پرداخت شد

            خب این وسط خیلی از ادم ها اکر قبلا روزی دوبار زنگ میزدن و احوال حساب شون رو میگرفتن دو هفته دو هفته پیداشون نمیشد

            و و و و کم کم با تکامل تموم شد

            و الان و همین امروز 22 دیماه 1403 من امروز با ماشین خانمم تصادف کردم از عقب زدم ماشینش خراب شذ

            در همین حد بهت بگم ک فردا شب یه ماشین صفر کیلومتر میخرم میذارم جاش و بعد از دو‌ سه هفته ک ماشین درست شد خودم سوار میشم

            خب من سال های سال لنگ دو قرون دوزار بودم تا حایی که به الله قسم قبض موبایل 180 هزارتومنی همین دو سال پیش من نداشتم و‌به اثهر دری زدم جور نشد بز طریق اپلیکیشن همزاه من قسطی کردم ماهیانه 35 هزار تومن

            میتونی ته فاجعه رو تصور کنی؟؟؟؟؟ به خدا شرایطت بدتر از من نبود

            بابایی داری ک تلاش کرده خیلی زندگی مرفهی زو واستون ساخته الان خواسته حرکت رو ب جلو تر بزنه ولی نشدع ولی بابای من یک کارگر بازنشسته ساده بنده خدا اصلا عدد ارقامی ندیده تو حسابش ک من بخوام روی کمک او حساب باز کنم

            میدونی، من درکت میکنم

            بیا بالا ،فرض کن سوار یه وسیله ای شدی و‌مستقیم میتونی پرواز کنی بری بالا و از بالا میتونی نظاره گر زندگیت باشی

            برو بالا. اصلا سوار هلی کوپتر شو برو بالا بالا بالاهااا

            هرچقدر اوح گرفتی میبینی اقاااااا همهههههه ی این بدبختی های من و گرفتاری های من هر چقدر ازشون دور میشم و هر چقدر ک از نگاه خداگونه از به داستان نگاه میکنم میبینم اقاااا اصلا مشکلی نیست همه چیز حل شده ست، من اصلا کاری ندارم. من فقط باید لذت ببرم از زندگی

            میدونی. اینه داستان

            رقم بدهیت چند میلیارده؟ ده میلیارد بیست میلیارد سی میلیارد ک بیشتر نیست

            میخوای کوچیک شون کنی

            شب بزن به دل حاده ، موزیک ملایم بدار و تعداد تریلی هایی ک تو جاده میبینی رو بشمار

            قیمت هر تریلی 18 چرخی ک دیدی همه رو ده میلیارد در نظز بگیز

            بعد جمع کن ببین چقدر میشن

            به همون الله قسم مات و‌مبهوت میشی

            میگی خداااااااای من چقدر فراوانی چقدر این بدهی من عددش ب نسبت فراوانی نعمت هایی ک تو داری کوچیکههههههه

            اصلا نه، بشین کنار خیابون، تایم بگیر 60 ثانیه ، تعداد ماسین هایی ک از جلو چشمت رد شدن رو‌بشمار، باز قسم میخورم از حجم فراوانی مات و‌مبهوت میشی

            دنیا پر از فراوانیه

            یه شرکتی رو میشناسم سال 98 تراز مالی شون منفی دویست میلیارد تومن بود، 99 شد منفی 130 400 شدن صفر، الان امسال سال 403 ک برج 4 صورت مالی رد کردن +900 میلیارد تومن بدون بک ریال فرار مالیاتی که اصلا کل سهر پیچیده بود ک اقا چرا اینقدر مالیات دادین سما

            میدونی میخوام چی بگم

            میخوام بگم عدد ها رو‌برای خودت کوچیک کن بگو خدا جونم میدونم همیشه گندکارهای منو جمع کردی. این سری هم روش

            ابجی فایل های توحیذی

            فایل فقط روی خدا حساب کن

            اینا رو گوش بدت

            و فقط و فقط نقطه پایانی رو‌تجسم کن و لذت ببر

            شک نکن همه شون تموم میشن

            منتظر خبر های خوب هستم ️️

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
          • -
            Reza 757 گفته:
            مدت عضویت: 1213 روز

            یه نکته دیکه الان یادم‌اومد گفتم بگم چون خیلی تاثیر کذارهست

            ببین ابجی تو این داستانی ک حجمی از بدهی وارد زندگیت شده ، مطلقا و‌مطلقا و مطلقا کسی رو‌باعث و بانی این داستان نبین، مطلقاااا به دنبال این نباش ک دنبال تصیر و‌مقصر بگردی، مطلقا نگو به خاطر فلانی، فلانی من فلان جا خوبی کردم بابام بهش خوبی کرد دستشو گرفت فلان کرد، ولی او از پشت خنجر شد او فلانی فلان کار کار ، اکر فلانی فلان موقع اینجوری نمیکفت یا فلان کار نمیکرد ما الان وضع مون این نبود، همش تقصیر فلانیه، میدونی میخوام چی میخوام بگم؟! من نمیگم خود خدا میکه هر خیری به شما میرسه از طرف من خداست هر شری بهتون برسه از سمت خودتونه ببین حتی خدا هم مسئولیت اشتباهات ما رو‌گردن نمیگیره، به قول استاد خدا منبع نوره، منبع خیره و‌برکت و فراوانیه، حالا یا من میام زیر نور از برکات نور استفاده میکنم یا میذم تو غار خودمو حبس میکنم، خدا هست، نور هست، پول هست، خوشبختی هست، ولی من رفتم تو غار!! با چی با افکار بیمار گونه ای ک ب خورد مغزم دادم ، با افکار شرک الودی ک ب خورد مغزم دادم

            میدونی، میخوام بگم زندگی خیلی راحته ما سختش کردیم، ما ادم های کفور و‌نا سپاسی هستیم

            ک اکر‌ فقط همین سپاسگزاری میشد جزییی از رفتارمون همه رندگی مون حل میشد

            حالا من میخوام اینو بهت بگم ک شما هررررر اتفاق بدی ک افتاده 100درررررررصد خودت رو باعث و بانی این اتفتق بدون، مطلقا دنبال مقصر نباش و در خلوت خودت حتماااااا و حتماااا تمام ادم هایی ک تا امروز تو ذهنت میگفتی ک فلان و‌فلانن همههههههه رو‌ببخشششش

            ببین، نری بهشون زنگ بزنیا، فقطططططط و فقطططط تو خلوت خودت ببخش شون، بگو خدایا من فلانی و‌فاانی رو بخشیدک الان سی میلیارد بدهی بالا اوردم مقصرشم خودمم 100 درصد مسئولیت این موضوع رو‌میپذیرم، ذیگه کسی تو ذهنت نیست و به خدا میگی خدا جونم الان در جهان من فقط و فقط من هستم و‌ تو ، بیا کارهای منو ذرست کن، من تمرکز میذارم بر زیباییی ها، من تمرکز میذارم به سپاسگزاری، من تعهد میدم شرک‌نورزم، قدرت رو‌ب هیچ انسانی ندم، من تعهد میدم هر صبح و هر شب با خودت خلوت کنم، من تعهد میدم بندددددگی تو رو‌بکنم، تو هم سهم خودت رو‌انجام بده و این بدهی من رو پرداخت کن صفر کن به مثبت بی نهایت برسون

            اینجوری کار کن تمرین کن

            فایل های توحیدی

            من فایل 7 توحیدی خیلی گوش میدادم

            اونجایی ک میکه پیامبر اسلام هیچ وقت دغدغه ش خوراک و پوشاک و مسکن نبوده

            همین یه جمله منو خیلی هل میداد ک روی خدا روی ایمانم روی توکلم خیلی بیشتر کار کنم خیلی بیشتر حساب کنم

            میدونی

            اینه داستان

            از خدا میخوام بعد از طی کردن تکاملت ، و اینم بگم طی کردن تکامل زمانی نیست ، ایمان و‌باور و تمرین و‌ خلوت کردن و افسار زندگی رو دست خدا دادن و روی دوش خدا نشستنه، بعد از طی کردن تکاملت، بیای و از سود های میلیارد میلیارد تومنیت بنویسی تو این سایت ک‌رد پایی باشه برای بقیه ک اره

            میشه از زندگی بدون رنج برسی به ورشکستگی و بعد باز میشه به مثبت چند ده میلیارد تومن سود خالص رسید

            ارزوی موفقیت دارم قلبا برای تو برای خودم و برای همه عباسمنشی ها

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
            • -
              ثمین غفاری گفته:
              مدت عضویت: 276 روز

              متشکرم بخاطر وقتی که گزاشتین و توی این شرایط راهنماییم کردین، خیلی برام باارزشه،

              اره من هیچ کسی رو مقصر نمیدونم، یعنی گاهی بابام رو سرزنش میکنم ولی میدونم اون هم داره تکاملشو طی میکنه و هم من اگه ارتعاشم درست و حسابی بود در این حد و تااین اندازه درگیر این شرایط نمیشدم، تااین اندازه درگیرش نمیشدم که سر این مسئله نامزدم نتونه خونه بخره و نتونیم زندگیمونو زودتر شروع کنیم(چون نامزدم خواست به بابام کمک کنه تمام پس اندازشو در اختیار بابام قرار داد و بابام یجوری شد، نتونست بعد یک سال پس بده ) من از هر جهت تحت تاثیر و درگیر این شرایط قرار گرفتم این فقط یک موردش بود که گفتم، همش بخاطر ارتعاش و مدار خودم بوده

              حتما به نکاتی که گفتین عمل میکنم

              سپاسگزاری رو جدی تر دارم انجام میدم، امروز بمحضی که حسم بد شد میدونسم اگه ادامه اش بدم باز مثل قبل دپرس میشم اظطراب میگیرم بااون حال بد شروع کردم الکی به رقصیدن، و خداروشکر نتیجه بخش بود حسم برگشت

              اینکه از شرایط گذشته خودتون گفتین خیلی نوید بخش بود، اره من همیشه شکر میکنم خونه و مغازه ای داریم که اگر فروش بره بدهی هامونو میتونیم پس بدیم، البته من هیچ وقت خدا رو محدود نمیکنم که خونه مون فروش بره میگم خودت از هر راهی که میدونی کمک کن بدهی بنده هاتو پس بدیم

              حتما چند ماه بعد میام و از معجزاتی که بطور طبیعی رخ داد براتون مینویسم، ان شالله

              میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1039 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    به نام رب العالمین و فرمانروای عرش آسمانها

    به نام خداوندی که هرگز خوابش نمی‌برد

    به نام خداوندی که پاک و منزه است

    پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و اورا سپاس میگویم

    خداوندا بر وجودم جاری باش تا بنویسم هر آنچه که باید بنویسم

    یاد گرفتم که روی هیچ کس حساب نکنم

    توحید به معنای قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن فقط به درون و خدای درونه

    کیست که وقتی خدا بخواد کسی رو بیاره بالا ،بتونه بکشتش پایین ؟؟؟کیست؟؟؟

    خداوند مالک و فرمانروای همه آسمانها و زمین و هر آنچه که بین آنهاست ،

    توحید یعنی اراده ی من =اراده‌ی الله

    یعنی میگویم باش و موجود میشود

    توحید یعنی خداوند هر لحظه شنوا و بیناست و هر لحظه کاملا به احوال بندگان خودش آگاهه

    توحید یعنی یادآوری اینکه خداوند به شمارش تمام موجودات خلق آگاه است

    توحید یعنی یاد آوری اینکه تمام انسانها محتاج به این نیرو هستند و هیچ کسی جز رب آسمانها و زمین لایق پرستش نیست

    توحید یعنی اینکه زرنگ باش و وصل شو به فرمانروا نه خادمان دربار

    توحید یعنی یادآوری اینکه رب قدرتمند من هر لحظه در حال اجابت درخواست های منه و هرگز خوابش نمیبره ،هرگز یادش نمیره ،

    توحید یعنی یادآوری اینکه هر لحظه که صدا بزنی پاسخ میدهد

    توحید یعنی یادآوری اینکه هر لحظه که توبه کنی ،خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهی یافت

    توحید یعنی یادآوری اینکه او هرگز تورا قضاوت نمیکند

    توحید یعنی یادآوری اینکه فرمانروای عالم ،قدرتی به تو عطا کرده قد قدرت خودش و اراده‌ی تو یعنی اراده‌ی او برای انجام هر کاری

    توحید یعنی با دل قرص قدم برداشتن و ایمان به خداوندی که فقط می‌شود اورا حس کرد و با چشم جان دید

    توحید یعنی ایمان به غیب و ایمان به غیب یعنی ایمان به اینکه فرکانس های من دارن کارشون رو انجام میدن حتی اگر من نبینم

    ،توحید یعنی جهان مسخر فرکانس های من است و خداوند یک انرژیه که من با فرکانس هام بهش شکل میدم ،

    توحید یعنی یادآوری اینکه حتی برگی بدون اذن فرمانروا بر زمین نمی افتد و اوست که همه چیز در ید قدرت اوست ،هرگز دیر نمیکند و به اندازه‌ی باورهای من سخاوتمند و رزاق و وهاب و قدرتمند و …. همه چیز میشود

    توحید یعنی یادآوری اینکه خداوند مرا آزاد آفریده و به من قدرت اختیار و اراده داده ،

    توحید یعنی یادآوری اینکه مهم نیست چقدر دلیل برای حال بدی دارم و چقدر قانع کنندس ،بلکه توحید یعنی سعی در کنترل ذهن در شرایط سخت و توکل به رب

    توحید یعنی احساس خوب و احساس خوب یعنی اجابت رب و اجابت رب یعنی من اجازه میدهم تا خواسته هام در زمان مناسب یکی یکی رخ دهند .

    توحید یعنی اعتماد

    یعنی فرزند شیر خواره رو رها کن و برو من مواظبشم

    یعنی گهواره رو بنداز تو آب من حواسم هست

    یعنی برو تو آتش و آتش هیچ یکتا پرستی را نخواهد سوزاند

    یعنی وسط کوهستان کشتی بساز

    یعنی اعتماد کن و قدم به قدم بهت میگم و تو فقط قدم اول رو بردار با این ایمان که برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمی افته و اگر احساسم خوبه یعنی در مسیر درستی هستم و با قدرت قدم برمیدارم با این ایمان که خداوند وعده داده است و خداوند هرگز خلاف وعده نمی‌کند و کیست وفادارتر از خداوند به عهد خویش ؟؟؟

    خداوند هدایت کن تا هر لحظه با احساس خوبمان تورا اجابت کنیم

    خداوندا هدایت کن به راه آنان که به آنان نعمت دادی نه کسانی که برآنان غضب نمودی و نه(گمراهان)

    خداوندا هدایت کن تا در عمل توحیدی باشیم

    خداوندا ایمانی بده تا همواره بر ترسهایمان بتازیم

    خداوندا دلهای مارا بعد از ایمان آوردن منحرف مگردان

    خداوندا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم ،کلام مارا از هر گونه سخن لغو بیهوده محفوظ دار و وجود مارا به نور هدایتت به سمت سعادت و خوشبختی ابدی همواره و در هر لحظه روشن گردان و پذیرای عبادات ما باش .

    در پناه رب العالمین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      مینا منصوری گفته:
      مدت عضویت: 1083 روز

      سلام دوست عزیز

      چقدر زیبا از توحید گفتین و معلومه خدا را در تک تک اتفاقا میبینین و به درک معنوی رسیدین

      توحید یعنی بیایم تو سایت و بگیم خدا باهام حرف بزن و در کامنت ها و فایل ها باهامون حرف میزنه و حال روح و جانمون رو خوب میکنه

      توحید یعنی دوستانی که نمی بینی ولی هستن و خدایی که نمی بینی ولی هست

      همین امروز به دوستم میگفتم برای کار چه پیشنهادی داری و گفت تا ببینیم چی هدایت میشیم البته که توحید یعنی هدایت میشیم

      خدایا شکرت

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  7. -
    وجیهه جان گفته:
    مدت عضویت: 1197 روز

    سلام خدمت شما همراهان عزیز

    یک سال پیش به یه دوستی ۱۲ میلیون پول برداخت کردم و قرار بود برای من به ازای پولم وسیله ای بفرسته. ۵ ماه پیش بهم زنگ زد گفت این مارکی که شما میخوایین دیگ شرکت نمیزنه ی مارک و طرح دیگه ای برات میفرستم. منم فقط همون مارکی که باهاش توافق کرده بودم را میخواستم گفتم نه لطفا همون جنس را بفرست اگر ندارید پولم را بده جایی دیگ خرید میزنم. گفت ن من ک نمیتونم پولت را پس بدم باید یه طرح دیگ ای انتخاب کنی. خلاصه ما با هم بحثمون شد و من قبول نکردم گفتم پول منو پس بده اصلا به شرکت شما اعتماد ندارم. قبول نکرد منم هر چی باهاش تماس گرفتم جواب منو نداد و ایشون در یه شهر دیگه بودند و منم چون سر کار بودم نمیتونستم مرخصی بگیرم و برم آدرسش را پیدا کنم.خلاصه گفت حالا صبر کن تا جنس جدید بیاد. بعد از سه ماه باز هم جنس جدید نرسید و و ایشون اصلا جواب تلفن و پیامم را نمیداد.منم مطمئن بودم دیگه این شخص اون طرح و مارکی که من سفارش دادم را نداره گفتم باید برم پیداش کنم. فقط درگیر مرخصی بودم و نمیتونستم مرخصی بگیرم که هدایت شدم به تمرین ستاره قطبی. هر روز صبح روی برگه مینوشتم خدایا تو دلش را نسبت به من رئوف کن که پول منو پس بده اولش که مینوشتم واقعا باور نداشتم میگفتم اخه چطوری چطور ممکنه آدمی ک جواب تلفن منو نمیده چطور پول منو به این راحتی پس میده من باید برم ازش شکایت کنم تا شکایت نکنم که پولمو نمیده. روز دوم دوباره نوشتم و روز سوم و روز چهارم بعد از ۴ روز موقعی که از سر کار برمی گشتم روی صفحه گوشیم پیامی اومد از طرف همون شخص. برام نوشته بود که البته اینم بگم خیلی خیلی محترمانه متن پیامش این بود که همین روزا قراره پولی دستم بیاد به محض جور شدن پولتو را به کارتت میذارم. خیلی خوشحال شدم و خداروشکر کردم اما متاسفانه من یه ذهن منطقی خیلی قوی دارم اصلا نمیپذیرم که این کار را خدا برای من انجام داده چون اینقدر راحت اتفاق می افته که فکر میکنی روند طبیعی زندگیه.ذهنم منو درگیر میکنه اینکه معجزه نبود و دقیقا یادمه قبل از اینکه روی برگه بنویسم گفتم خدایا اگر این شخص به همین راحتی پول منو بده من به قانون تو ایمان میارم.به خودم میگم مگه این کار را نشد نمیدونستی دیدی شد چرا باز با خودت درگیری اما هنوز با خودم درگیرم

    مورد دوم.چند وقت پیش یه کرم سفارشی دادم برای لکه های پوستی. و اصلا نمیدونستم کجا گذاشتمش و با قیمت خیلی بالایی خریدمش. ایقد فکر کردم ولی بازم یادم نیومد کجا گذاشتمش جاهایی از خونه را که فکر میکردم ممکنه اونجا باشه را گشتم اما نبود فکر کردم زیپ کیفم باز بوده تو خیابون و جایی افتاده و دیگ نمیبینمش.دوباره متوسل شدم به نوشتن نوشتم خدایا لطفا کرمی که سفارش دادم برای لکه هام اونو به دست من برسون. نوشتم و رهاش کردم و دیگ اصلا بهش فکر نکردم روز بعد خواهرم تو کابینت دنبال چیزی میگشت صدا کردم بیا وجیهه کرمت را اینجا گذاشتی. خدا میدونه من اصلا یادم نمیاد که کی داخل کابینت گذاشتمش چون یه قوطی کوچولویی بود فکر میکردم یه جایی افتاده همین حالام اصلا یادم نمیاد کی داخل کابینت گذاشتمش. و آخر کابینت پشت ظرفا گذاشته بودمش و امکان نداشت حالا حالا ها پیداش کنم چون اصلا فکرم به اونجا نمیرفت. و باز هم دوباره ذهن منطقی منو درگیر کرد. این که اتفاق مهمی نیست که تو براش خوشحالی. خیلی طبیعی بود ک کرمت پیدا بشه. مدتی هست که دارم قرآن را از اول مطالعه می کنم هر جا به حضرت موسی و قوم یهود میرسم دقیقا یادم خودم میفتم. هر چی برای قوم یهود معجزه میومد اونا باور نمیکردن چون ذهنشون خیلی منطقی بودو حالا منم درگیر همین منطقم.

    مورد سوم.: دیروز به مقداری پول نیاز داشتم و اون مقدار داخل کارتم موجودی نداشتم برگه ای برداشتم و نوشتم خدایا من به این مقدار پول نیاز دارم لطفا از فضل بی کرانت به من ببخش. بعد رفتم به محیط کارم. که رئیسم دیروز به همه کارمنداش یه کارت هدیه داد و اون مقداری ک مورد نیاز من بود در این کارت هدیه بود حالا یه مقدر کمتر بود نسبت به پولی که من نیاز داشتم اما اختلافش خیلی کم بود اولش خیلی خوشحال شدم و خداروشکر کردم بعدش گفتم خب که چی به همه کارت هدیه داده فقط به تو ک نداده بگی کار قانون بوده. برای خودم دلیل میارم خب اونا هم در این فرکانس بودند و یا ممکن بود یه اتفاقی میفتاد و رئیس امروز کارتهای هدیه را نمیداد اصلا ممکن بود کارت های هدیه را با اینکه آماده بودن چند روز دیگه بده چرا باید دقیقا روزی این کارت را بده که من از اول صبح درخواستش را نوشتم و دقیقا همین روز به این پول نیاز دارم و چند روز دیگه به شدت امروز بهش نیاز ندارم. چند رو زدیگ از حساب های دیگ به من پول میرسه و من امروز خیلی نیاز دارم و همین امروز پاسخ داده شده.

    و من دقیقا میبینم با قانون چقدر همه چیز خوب پیش میره زندگی عالیه اما وقتی به قانون شک میکنم از مسیرم دور میشم و باز هم با دیدن این همه نتایج من درس نمیگیرم

    دوستان اگر پیشنهادی دارند لطفا به من کمک کنید که چطور با ذهن منطقیم کنار بیام و اینقدر برای خودم درگیری ذهنی درست نکنم؟

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  8. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1179 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوب خودم

    هفدهمین روز از روزشمار تحول زندگی من رقم خوردو یک فایل عالی دیگر را خدای من هدایتم کرد تا آنرا بشنوم و از آن درسهای جدیدی را یاد بگیرم

    روی خدا حساب باز کنم و این مهمترین و کلیدی ترین اصلی که من خودم همیشه در زندگی خودم آنرا فراموش می کنم

    وقتی که من قدرت را به دست عوامل بیرونی بدهم و از قدرت خدای خودم بکاهم این سبب می شود که خدا در نهاد کمرنگ بشود و این خود نوعی شرک است و از همین جا من ضربه می خورم

    وقتیکه من از دیگری توقع داشته باشم این سبب می شود که سطح انتظار و توقع من بالا نسبت به اشخاص بالا برود و از همین نقطه من ضربه می خورم

    تنها منبع نیروی خوشبختی و رزق فقط خدای مهربان است

    رب به معنی صاحب اختیار و فرمانروایی کردن است

    وقتی من کسی را در ذهن خودم بزرگ می کنم به واسطه ثروت و قدرت او این دست من را از خوشبختی کوتاه می کند

    هیچکس نیست به من کمک کند جز خدای مهربان

    خدای عزیز است که به من نعمت و عزت و سربلندی می دهد

    وقتی که من از تهدید دیگری می ترسم این بدان معنی است که من به قدرت خداوند و ربوبیت او ایمان و اعتماد ندارم

    جالب است

    وقتی کسی به من قولی می دهد من دلم قرص می شود و حالم خوب می شود ولی نسبت به خدای خودم و قول و وعده های او هرگز دلم قرص نیست و پشتم محکم نیست

    این نکته ای بود که امروز من از صحبت های استاد عزیز یاد گرفتم

    خداوند آنقدر توانایی دارد که از جایی به من می رساند که من هرگز به ذهنم خطور نمی کرده است

    زمانی این اتفاق می افتد که من خدای بزرگ را در ذهن خودم باور می کنم

    من هیچ چیزی کم ندارم چرا که من خدای مهربان را در کنار خودم دارم

    به تنها قدرت این جهان زیبا ایمان داشته باشم و روی او فقط حساب باز کنم

    ممنونم استاد از این فایل بی نظیر و فوق العاده

    ممنونم از خدای قدرتمند خودم

    ممنونم از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    حبیب الله ایزدی گفته:
    مدت عضویت: 1133 روز

    یه درسی از رها کردن همسر و فرزند ابراهیم در بیابان بهم گفته شد که براتون بنویسم

    وقتی به ابراهیم الهام شد که فرزند کوچک خود و همسر خود را در بیابان رها کن و برو ببینید چه تقوایی در ابراهیم بوده که اجازه نداده احساس گناه روند رو جور دیگه ای رقم بزنه به الهامی که بهم شد گفت شیطان به تعداد هفت بار به ابراهیم حمله کرده که تو بی مسئولیتی تو چطور دلت اومد بچه ات رو تو بیابان رها کنی ،اگه حیوان وحشی بهشون حمله کنه تو مسول بزرگ کردن بچه ات هستی و شاید هزاران افکار از این قبیل و هاجر به هر بار حمله شیطان یک بار دور کوه دور میزده و ابراهیم جواب حمله های شیطان را این گونه میداده اللهُ اکَبر و به همین ترتیب شیطان حمله دیگه رو شروع میکرده تا هفت مرتبه

    ابراهیم فقط کافی بود یک مرتبه به حمله شیطان جواب مثبت بدهد دیگه معجزه اتفاق نمی افتاد

    درس این اتفاق احساس گناه در مورد مسولیت زن و بچه که به عهده تو هست کلا زیر سوال میره

    درس بزرگتر احساس گناه جلوی معجزات خداوند رو میگیره حالا به هر دلیلی

    تنها زبان صحبت کردن با خداوند زبان شکر گذاریه

    نه گریه و زاری نه الهی قربونت برم نه رقص و پایکوبی و

    فقط و فقط یاد آوری نعمات خداوند همانطور این صحبت ها در دعای کمیل و دعای عرفه به همین گونه بوده ودر دعای جوشن کبیر

    هر کس زبانی دارد و زبان فهم خداوند شکر گذاریه تمام

    نعمات خداوند را زیاد یاد کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  10. -
    مریم گفته:
    مدت عضویت: 3228 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام و درود فراوان بر استاد عزیزم اقای عباس منش

    من از شهریور ماه با خانواده گرم شما آشنا شدم و تصمیم گرفتم که تغییرات بزرگی تو زندگیم به وجود بیارم زندگی قبل من کلا سرتاسر ناامیدی و کسلی و افسردگی بود هیچ هدفی تو زندگی نداشتم. روز به روز درآمدم میومد پایین و هر ماه تا آخر برج نشده پولم خرج دارو و دکتر میشد تا اینکه با سایت شما آشنا شدم از همون روزهای اول تغییرات شروع شد تو زندگیم اصلا حس و حال دیگه ای گرفتم و شروع به دانلود فایل های رایگان کردم با اینکه همه فایل هارو هنوز هم کامل دانلود نکردم ولی تو این 6ماه انقد زندگیم از این رو به اون رو شده که بعضی وقتها باورش برام سخته فایل فقط رو خدا حساب کنیم رو دانلود کردم چقدر زیبا بود استاد عاااالی بود تصمیم گرفتم فقط روی خدا حساب کنم قبلا همش منتظر این بودم که فلانی بهم کمک کنه برام کار پیدا کنه ولی الان فقط میگم خدا فقط خدا

    چند روز پیش یه قرعه‌کشی داشتم که خیلی هم پولش برام مهم بود مامانم همش میگفت در نمیاد بهش گفتم که حتما امروز برای من در میاد یه دفتر برداشتم و شروع کردم به نوشتن و شکرگزاری کردن که پول برام در اومده و فقط رو خدا حساب کردم که حتما این پولو به دستم میرسونه وکمی هم دلشوره داشتم که اگه در نیاد پس قانون جواب نمیده باورتون نمیشه 10دقیقه بعد بهم زنگ زدن که پول به اسم من دراومده نزدیک بود پرواز کنم فریاد زدم گفتم خدایا شکرت به همه گفتم دیدین خدا چقدر مهربونه دیدین هرچی ازش بخوایم بهمون میده

    خدای مهربونم به من نشون داد که اگه باورش داشته باشیم قانون حتما جواب میده و با این اتفاق دیگه ایمانم صد برابر شد پیش میرم به سمت رسیدن به بقیه هدفهام

    استاد عزیزم از شما سپاسگزارم که منو با خدایی که چندسال بود باهاش قهر بودم آشتی دادین و دیدگاهم رو عوض کردین در پناه خداوند مهربان همیشه شاد و سلامت باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: