فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-19.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-07-06 00:00:002020-10-19 00:15:46فقط روی خدا حساب باز کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
ایاک نعبد و ایاک نستعین
فقط روی خدا حساب باز کنیم
این فایل فوق العاده س تیشه میزنه به تمام ریشه هامون
به تمام باورهای مخرب مون طی سالیان سااااال در ما ریشه کرده و مانع پیشرفت مون شده
در بحث ثروت رواب عاطفی و عاشقانه
در بحث سلامتی
در بحث عزت نفس و احساس لیاقت
چقدررررررر ضربه خوردیم
چقدر دور شدیم از اصل
یک تصاویری از گذشته میاد جلوی چشم آدم
بخاطر تمام جاهایی که قدرت رو از رب گرفتیم و دادیم به عوامل بیرونی و چوب و ضربه اش رو خوردیم آدم میخواد گریه کنه
و هیچ قدرتی نیست غیر خدا بخوای بهش پناه ببری
حرف بزنی و درد و دل کنی
همیشه انسان های دنبال یک آغوشی میگردند اما چیزی نیست یک مسکن موقتی هس
آغوش خداوند جای اصلی و ابدی ما هست که فقط اون هست میتونه ما رو آروم کنه و همه چیز برامون میشه
و هر بلایی سر ما میاد بخاطرررررررر شررررررررررررررررررررک هست
و خداوند شرک رو نمیبخشه
و انسان باید کنترل گر باشه و رفتارش رو چک کنه و در لحظه لحظه زندگیش توحیدی رفتار کنه روی هیچ کس حساب باز نکنه جز خدا
این روزها ریشه هایی رو درونم میبینم که خیلی قوی شده اند ولی سیاه هستند دارم میبینمشون و هر بار تیشه میزنم خیلی درد داره ولی باید پاک شد ازین شرکها که قوی شده اند در وجودم
خدا جونم کمکم کنه وجودم رو پاک کنم از آلودگی ها
و پاکم کن برای خودت فقط میخواهم برای تو باشم
فقط میخوام برای تو زندگی کنم و باعث گسترش جهان هستی بشم
کمک کن نگرشم را تغییر بدهم به جهان هستی دیدگاه توحیدی بسازم
تنها تو را می پرستم تنها از تو کمک میخواهم
این روزها این سایت توحیدی خانه ی تو هست که میام خودم را شارژ میکنم از تو
بنام الله یکتا فرمانروای کیهان
سلام به استاد عزیزم انسانی از جنس نور توحید همدل محرم همراز استادی از جنس خود خود خدا و کلام حق قرآن
مینویسم و رد پای به جای میگذارم در روزهای پر چالش زندگی ام در کنار بیماری عزیزدلم مادرم مونسم و هدیه زندگی ام مادر برکت زندگی ام…
الهی صد هزاران بار سپاس پروردگارم
من میدانم خدایی هست
من میدانم ک باید بر این خدا توکل کرد
من میدانم که باید تلاش کنم برای پذیرفتن برای تسلیم بودن و شدن و ادامه دادن
من میدانم وعده خداوند حق هست
من میدانم ک خدا میداند و من عاجز ترینم
چقدر به این درک رسیدم استادم در این روزهای تصادگونه زندگی ام که انسان عاجزترین هست
انسان باید تسلیم ترین باشد و اعتبار به خدای احد واحد هست هر نفس هرکلام هر قدم اعتبار به خدای احد واحد هست….
الهی و ربی من لی غیرک
الهی صد هزاران بار سپاس
پروردگارم چقدر با تمام وجودم و تک تک سلولهای وجودی ام تسلیمم تسلیمم تسلیمم و سپردم به خودت یا رب این مرحله این چالش و این اتفاقات رو سپردم به دستان خودتان معبودم ربم پروردگارم
چقدر عاشقانه صدایت میزنم معبودم ربم پروردگارم
میدانم ک میدانی و میبینی و قادرترین هستی و من عاجزترینم
میدانم ک عزت دهنده شمایی
میدانم ک نعمت دهنده شمایی
میدانم ک نجات دهنده شمایی
میدانم ک قدرت دهنده شمایی
میدانم پروردگارم که فقط باید به خودت متصلترین باشم و بینهایت توکل کنم و برسم به عرش کبریایی خودت یا رب
الهی صد هزاران بار سپاس
پروردگارم من بنده ی حقیر شما با تمام وجودم با تمام هستی ام متعهدم تلاش میکنم متعهد باشم برای توحید برای خلیل الله برای تسلیم بودن برای ابراهیم بودن برای ادامه دادن برای رشد برای شکوفایی برای خودت و خودم
من تسلیمم پروردگارم
من تلاش میکنم ک تسلیم باشم و خودت یا حق یا رب ببخشایی بر ما این لحظات رو…
این بار گران را خودت آسان کنی یا حق یا رب
الهی صد هزاران بار سپاس پروردگارم
من ایمان دارم به شما
به قانون شما
به توحید
به توکل
به تقوی الهی
به جهاد الهی
به اراده ی شما
به کن فیکون شما
به بزرگ و قادر بودن شما
به کلام قرآن شما یا رب
من ایمان دارم من باور دارم من تسلیمم هر نفس…
الهی صد هزاران بار سپاس….
استاد عزیزم در شرایطی ک باید توحید رو با تمام وجودم عمل کنم و متصل شوم و به احساس عالی برسم هر لحظه در ذهنم جاری میشه که استاد شما چطور توحید رو عمل کردید استاد عزیز و نازنین و پاک و صالح ام
استاد شما چطور تقوی الهی کردید
استاد شما چطور اینقدر پاک و خالصانه ادامه دادید
استاد شما چطور توکل کردید
استاد شما چطور کنترل ذهن کردید….
آری الحق که بهشت برای شما کم هست
پارادیس در برابر این تقوی شما و کنترل ذهن شما و جهاد شما بقران که کم هست…
الهی صد هزاران بار سپاس
من میخواهم چنین باشم چنین عمل کنم چنین خلیل الله باشم و ابراهیم باشم
من میخواهم چنین رشد کنم و به توحید برسم…
پروردگارم خودت آسانمان کن
خودت از این امتحان سربلند بیرونمان بیاور
خودت بیامرز و هدایت کن
خودت پروردگارم خودت
من به شما توکل کردم اعتماد دارم ایمان دارم
من به شما امید دارم پروردگارم
من به شما محتاجم
من به شما فقیرم
تمام هستی ام تمام دارایی ام تمام حال خوبم در این روزهای پر خفقان شمایی پررودگارم شما…
الهی صد هزاران بار سپاس پررودگارم
ایاک نعبد و ایاک نستعین…
استاد عزیزم و پاک و صالح و نازنینم خانوم شایسته عزیزم محرم ترین فرشتگان پروردگارم امیدوارم هرکجا هستید هر نفس هر لحظه هر قدم سرشار از سلامتی و انرژی و قدرت و برکت بینهایت پررودگارم باشید و پر قدرت ادامه دهید….
سلام عاطفه عزیز
روزهای هایی که مسئله ایجاد میشود، یقینمان بیشتر میشود.کسی که متوکل به اوست پایبند او بودن را با شکرگزاری داشته ها و خواندن و تامل و تدبر در قرآن و شنیدن و دیدن فایلهای توحیدی سپری میکند.
هر چه هست و نیست اوست،مادر شما هم خلق اوست ،مطمئن باش الله مهربان بیشتر از شما او را دوست دارد و مواظبش هست پس شما تمرکز خودت را روی خودت بگذار و کنترل ذهن کن.
به امید آرامش و احساس خوب شما
سلام و درود بر عاطفه عزیز خواهر گلم
احسن بر تو احسن بر دختری که اینجوری در کنار مادرش هست و توکل به خدا کرده تا حالش خوب باشه و بتونه بهتر از مادرش نگهداری کنه ولله مریض داری سخته دشواره رنج آور میدونم چه کار سختی را داری انجام میدی و چقد کیف کردم با این حالت اومدی چقد زیبا نوشتی اینکه عزیزترینت جانت در بستر بیماری باشع و تو بتونی کنترل ذهن کنی خیلی دشواره و احسن بر تو که داری آسان میشوی برای آسانی ها کاری که خیلی سخته رو داری نشون میدی که راحته من اینارو میگم چون چندین ساله داریم از مادرخانمم نگهداری میکنیم کسی که هیچ اختیاری از خودش نداره و چقد روزهای رنج آوریه میبینم که همسرم چه چالشی اعطیمی رو داره پشت سر میزاره و چقدر دردآوره واسه فرزندی که مثل بچه کوچیک باید از مادرش نگهداری کنه دیدم که چه کار سخت و رنج آوریه خدا واسه هیج احدی نیاره مریض داری رو خدا به همه پدرمادرها عزت بده زندگی با لذت بده خدایا خودت به همسرعزیزم که روزهای سختی رو داره سپری میکنه و به خواهرگلم عاطفه خانم گل نوری که نور ببارد در وجودش سلامتی تندرستی شکیبایی صبوری و انرزی الهی بده تا بتونن از مادر عزیزشون بدرستی و با احترام و عزت نگهداری کنند خدا بهتون خیر بده انشالله هم در دنیا هم در آخرت…
و خیلی تحسینتون میکنم که داری با این انرژی خودتو قوی میسازی و حتما خدا همیشع با صابرین هست .
خدانگهدارتون باشه دختر خوب و مهربانی که داری از مادرت نگهداری میکنی خداشفا بده الهی.
البته چه اون مادرخانمم که اختیار از خود نداره ووچه مادر عزیزت که در بستر بیماری اند و چه ما که به ظاهر سالمیم هیج اختیاری از خود نداریم چون همه چی اونه که اگه لحظه ای مارو بحال خودمون بزاره گند میزنیم به خودمون و زندگیمون بدون کمک او حتی یکثانیه نمیتونیم خودمونو مدیریت کنیم حنی یک ثانیه ….خدایا ما اینو میدونیم تنها چیزی که میدونیم همینه و اینه که میدونیم که هیچی نمیدونیم …
خدایا خودت از خواهرگلم و همسرمهربان و عزیزم مراقبت کن از حالشون از سیستم عصبی از جسم و جانشون خودت بهشون انرژی بده تا سروحال قبراق بتونن زندگیشونو هندل کنن الهی آمیییییییین.
درود پروردگار بر شما برادر گرانقدر و توحیدی
الهی هر لحظه زندگی تان سراسر امید انرژی برکت و حس توحید بینهایت باشد…
بینهایت سپاسگزارم از شما بابت این کامنت توحیدی و مقدس
بینهایت سپاسگزارم از دعای خیر و برکتی که در حقم کردید
بینهایت تحسینتون میکنم
بینهایت قدر دان هستم
بینهایت از درگاه رب العالمین براتون دعای خیر سلامتی تندرستی برکت هدایت توحید مددهای الهی رزق بغیر الحساب انرژی های پایان ناپذیر و در یک کلام خود خداوند رو دعا میکنم…
الهی که همسر عزیزتون در پناه الله یکتا محافظ قوی و پر برکت باشند الهی هر قدمی ک برای مادرشون بر میدارن خداوند هزاران نیرو و خیر و برکت در وجودشان جاری کنه
الهی هر خیر و کمکی که به دست مادرشون میدهند خداوند هزاران برابر بدهد
الهی که سراسر در منزل شما برکت جاری باشد و نور الله یکتا
الهی هر لحظه فرشتگان الهی در خدمت همسرعزیزتون و مادرشون باشند
چه کار مقدس و خیری زیباتر از این ک مدد کنی حمایت کنی به عزیزت ب کسی ک پاره ی وجودت هست و بیمار هست
به الله قسم ک این امتحان الهی ست و خداوند پاداش میدهد
هدایت میکند
آسان میکند
برکت میدهد
خیر میدهد
عزت و سربلندی و سرافرازی میدهد…
اوست ک مالک آسمانها و زمین است و هدایت میکند و امر و اراده ی اوست ولاغیر
پروردگار نیرو مطلق خیر مطلق برکت مطلق پس بشتابید به سمت او…
درود الله بر همسر عزیزتون و چه بسا بیشتر درود بر شما ک میزبانی مادرشون رو میکنید در کنار هم و یاری میکنید مادر بیمار و عزیزشون رو درود و صد درود بر شما…
این روزهارو سپری کردم و با تمام وجودم درک میکنم چه لحظاتی هست و چه کنترل ذهن و همت والایی میخواهد در واقع کار هرکسی نیست این خدمتی مقدس است پس با تمام وجود با عشق خدمت کنید ک پاداشی عظیم در راه است…
«الحمدلله رب العالمین»
استغفرلله یا رب یا الله…
روزهای سخت و توحیدی رو گذراندیم در کنار مادرم با توحید با تقوی با قرآن با هدایتها و لحظات خفقان اوور و دلتنگ کننده مادر بیشتر صبوری میکردن و توکل میکردن من هم درکنارش «مادرم عزیزم روحت شاد ای کاش ببینی حس کنی از اون دنیا در آغوش رب و ببینی که من همچنان در راه توحید و بندگی جهاد میکنم مادرم قولی که بهت دادم و تا زمان مرگم ادامه خواهم داد توحید الله رب بندگی یکتا پرستی»
و مادرم فوت شدن روحشون ازاد و رها و شاد شد در آغوش پروردگارش…
«الحمدلله رب العالمین»
من تسلیمم یا رب
من فقیرم به درگاهت
من بنده ام و مطیع و متواضع و خاضع و خاشع
من به هر خیری فقیرم یا رب …
براتون بینهایت توحید قدرت قوت برکت و تندرستی رو آرزو میکنم
درود الله بر شما بر همسر شما و مادر عزیز و گرانقدرشون خداوند هدایتگر هرلحظه شما باشد با عشق و برکت بینهایت…
الهی امین یا رب العالمین…
سلام و درود بر خواهرگلم
دوست توحیدی من چقد این چراغ آبی که روشن شد برام خوشحال شدم دیدم پشت این چراغ چه دعای قشنگی چه کامنت زیبایی کیف کردم اتفاقا رفتم واسه همسرعزیزم خوندم گفتم ببین کسی که نه مارو میشناسه نه ما اونو دیدیم چه دعای قشنگی در حق ماکرد همسرم حالش خوب شد با خوندن این کامتت خودم چندبار خوندمش خیلی حس خوبی داره این دعایی که از ته دل میاد بیرون و چقد متاثرشدم برای اینکه مادرتون برحمت خدا رفتن روحش غریق رحمت خداوند باشه و انشالله دعای خیر این مادر مهربونت در دنیا وآخرت راهگشایت باشد خدا رحمتش کنه روحش شاااااد و یادش همیشه تو دلت زنده باشه با عشق…
دمتگرم رفیق خیلی حال دادی با این دعای قشنگت روح و دل مارو شاد کردی خدا دلتو شاد کنه
واقعا نیاز به همچین دعای خیری داشتیم چون این روزها همسرم خیلی خیلی روحیه اش خراب بود چون حال مادرش خیلی رو به افول رفته بنده خدا هم خودش داره اذیت میشه هم همسرم داره ازوضع مادرش رنج میکشه دیدم که با خوندن این کامنت براش امروز حالش بهتر بود چون حال مادرشم یخورده بهتر شده بود واقعا خدا واسه هیچ احد والناسی مریض داری نیاره چون امتحان خیلی خیلی سخت و دشواریه چه پدر باشه چه مادرباشه چه فرزند خیلی رنج آور .
خداخیرت بده خواهرگلم خواهر توحیدیم زنده باشی و پایدار.
بیاین میخوام چندتا معجزه درباره رزق و روزی براتون تعریف کنم دلتون قرص شه:
1.چندوقت قبل مامان من تعریف میکرد که سر لجبازی با خدا، بهش گفته
اصلا امروز من ناهار درست نمیکنم، از بیرون هم نمیخرم، میخوام ببینم اینکه تو گفتی من هیچ بنده ای رو بدون روزی رها نمیکنم یعنی چی؟
اصلا میخوام ببینم واقعا هستی؟
صدامو میشنوی؟…
سر وعده و قولت هستی یانه؟
… بعدش میگه با بابات رفتیم از کرج به تهران، دنبال خونه بگردیم.
صبح بود.
میرفتیم دم بنگاهی ها و توی کوچه خیابونای مختلف، خونه ببینیم.
خیلی هم خسته شدیم.
تا اینکه میگه توی یکی از محله های تهران، پدرت گفت دیگه این یکی رو تو توی ماشین بمون من با این بنگاه داره پیاده میرم چندتا کوچه اونطرف تر یه واحد ببینیم و بر میگردم.
میگه یه کوچه بود که رودخونه و دار و درخت داشت،
ماشین رو هم کنار جوب پارک کرده بودیم.
و دیگه ظهر شده بود و ساعت حدود دو بود.
میگه ما هم صبحونه نخورده بودیم و منم خیلی گشنه م شده بود.
و حالا هم دیروقت بود
رو کردم بخدا و گفتم:
دیدی الکی میگفتی؟ دیدی به ما غذا ندادی؟
دیدی روی تو نمیشه حساب کرد؟
دیدی خودم باید برم دنبال غذا؟
…. اوکی… اصلا نخواستیم…
و میگه درو باز کردم و اومدم از سمت جوب پیاده بشم و برم از مغازه یه چیزی بخرم، که حداقل پدرت که اومد با هم بخوریم از گشنگی در بیایم.
و میگه که دیدم یک پلاستیک به یک شاخه گیر کرده بود بین آب و درخت، توی جوب، و داخلش یک قالب پنیر بود با یک نون داغ!
میگه خیلی وقت بود من اونجا بودم توی ماشین، هیشکی ازونجا رد نشده بود که بخواد این رو گذاشته باشه یا از دستش افتاده باشه!
توی آب هم نیفتاده بود که خیس شده باشه نونش
… میگه هرچی وایسادم دیدم هیشکی اونطرفا نیست…
پس این از کجا اومده بود؟…
اونم یک نون تازه با یک قالب پنیر نو!
…. و…
اونجا بود که دیگه اشک امونش نداده بود و اونچه رو که باید میدید، دید! و دریافت کرد
.
آمین.
.
2.دیروز… هم برای من ازون روزایی بود که به پیسی خورده بودم
شب قبلش تنها کاری که میتونستم بکنم این بود که دوتا تخم مرغ تهیه کردم و آب پز کردم تا برای ناهار روز بعد ببرم سرکار.
و کلا اون روز دوتا تخم مرغ شد ناهارم.
میدونستم که برای شام اگه چیزی بخرم به سختی میفتم… ولی گفتم خدابزرگه… نمیخرم و میرم با چای و شکلاتی که تو خونه هست امشبو سرمیکنم، شاید فردا فرجی شد.
که به طور عجیبی دیدم عصرش یکی از همسایه های محل کار قبلیم به من پیام داد بعد مدتها و گفت فلانی!
امشب بعد از کار بیا اینجا،
تو کوچمون پارتیه!
پارتی؟! تو کوچه؟ اونجا؟
… یه سال بود هیشکی منو مهمونی دعوت نکرده بود و اون آدم هم دفعه اولی بود که این مدل پیغامی بمن میداد!
خیلی عجیب بود برام… منتهی پذیرفتم
خب.. گفتم خدایا مرسی… نمیدونم چی قراره به من هدیه بدی ولی با آغوش باز میپذیرم و خیلی خوشحالم :)
بعدش که رفتم
میدونید چی دیدم؟
باااورتون نمیشه!
یه پیتزافروشی معروف برای تبلیغات، اونشب چند تا استند زده بود توی اون کوچه و کل محل رو پیتزا میداد!!
یه اتفاق نادر عجیب
به هرکسی چندتا جعبه پیتزا رسید
باورتون میشه!
بس که زیاد بود!
یه یخچال بزرگ هم پر از انواع نوشیدنی های رایگان
اونقدر که دیگه ملت خودشونو خفه کردن از بس خوردن و نوشیدن
منم که هم اونجا خوردم پیتزامو هم یه دونه پیتزا دیگه برداشتم آوردم برای روز بعدم!
نمیدونین چقدر به من چسبید!
خیلی باحال بود
.
3_هفته قبل هم یه روز تعطیل آخر هفته بود از خستگی، صبحش نا نداشتم از رختخواب دربیام
ولی سعی کردم رو چیزای خوب تمرکز کنم (تو موبایل میچرخیدم)
هیچی تو خونه نداشتم بخورم و باید میرفتم بیرون خوراکی بگیرم ولی واقعاً نمیتونستم
نشستم عکسای قشنگ نگاه کردم از تو اینترنت و سر شوخی… همینجوری… یه عکسی رو گذاشتم توی برد آرزوهام (یه کانال تلگرام دارم واسه خودم. ویژن بُرد یا برد آرزوهامه. اون تو میذارم هرچی رو که میخوام)…
خلاصه…
یه عکسی بود توش یه میز صبحونه شاهانه بود لاکچری… که گرد بود. و توش همه چی بود. ولی هرچی بود کیک و مربا و چیزای شیرین بود…
چای و قهوه و زیتون و اینام بود.
بعد یه لحظه!… بخدا فقط از دلم رد شد که
چی میشد الان یکی میبوووود…. که توی یک سینی گِرد برام صبحونه میاورد اینجا تو رختخواب، که من نرم تو کوچه… استراحت کنم…
ولی دلم میخواست بجای چیزای شیرین، چیزای شور میاورد برام مثل پنیر و زیتون شور…
… بعدش دیگه رد شدم. گوشی رو گذاشتم کنار که دوباره بخوابم.
یه هو دیدم گوشیم زنگ میخوره
همسایه زنگ زد گفت مزاحمت نیستم بیام؟
خونه ای؟ استراحت نمیکردی؟
… گفتم بیا الان پا میشم…
و اومد دم در
با یه سینی گرد،
با چای تازه دم،
با نون تازه و پنیر و زیتون شووور!!
فکر کن!
….
فَکّم افتاده بود!
تشکر کردم و گرفتم سینی رو و اونم رفت.
نشستم روبروی سینیه… یه ساعت فقط نگاش میکردم! و عکس میگرفتم ازش
میگفتم نگا کن!
خدا چقدر زود حاجت شکمو میده!
(و با خودم گفت بقیه حاجت ها رو هم زود میده… باور کن)…
شُکر شُکر شُکر… الهی شکر که خیییلی چسبید به من اون صبحونه خدادادی
جاتون خالی
یاد میوه های مریم مقدس افتاده بودم!
که میگفت خدا برام رسونده
یادتونه؟
…..
.
اگه بخوام ازین دست معجزه ها تعریف کنم زیاده… ولی فعلا بسنده میکنم
و دوست دارم شماها هم بگین و تعریف کنید از معجزاتی که دیدین
باحاله…
خوبه.. بگین برام
قشنگه
حس خوبی میده گفتن و شنیدنشون
ایمان و قوت قلب آدمو زیاد میکنه
برام بنویسید لطفا شماها هم از تجربههای قشنگتون
ممنون
….
سلام
اینکه اگر خدا رو فقط منبع رزق و روزی و نعمت ببینیم و بدونیم که از بی نهایت طریق دست داره و به ما رزق میده از جایی که فکرشو نمیکنیم.
من اوایل فقط به دستان پدرم خیره بودم که اون باید بده،اون که فقط پول و ثروت بده تا ما بریم لباس و…بخریم.شرک اول (من هیچ وقت اونو دست خدا نمی دیدم)
شرک دوم:کارفرما اینو بده،دوتا چهار تا که الان اینکار رو بکنم رزقم زیاد میشه.(بازهم دست خدا ندیدم )
مامان من همیشه میگفت ما یه همسایه داشتیم که اگر کار نمیکرد خدا براش میرسوند،از یه جایی پولی یا غذایی،یا وعده گوشتی براش میمومد.
من همش با خودم میگفتم چه جوری میشه،هممون لقه لقه ذهن، رفتار،فکر،همه چیزمون شده خدا می رسونه بدون اینکه باورش کنیم.اصلا روش حساب وا نمیکنیم ،چه عرض کنم تره هم خورد نمی کنیم.
من وقتی یکم باورش کردم از بی نهایت طریق مبالغی برام فرستاد که فکرشم نمی کردم.حالا اگه باتمام وجود باورش کنم چقدر برام میاره.
شما فک کنید وقتی به یک چشمه اصلی وصل بشید بهتره یا به یکی از شاخه هاش از کدوم طریق ظرفتون پر میشه.
خدایا سپاس گزارم بابت اگاهی هایی که هر لحظه به ما میدی.
سلام و درود بر شما استاد عباس منش عزیز و دوستان
دوست داشتم در این قسمت نظر خودم رو به اشتراک بزارم که یکی از فایل هایی که زندگی من رو دگرگون کرد همین فایل فقط روی خدا حساب باز کن بود و است
هر وقت این فایل رو گوش میدم چیز تازه ایی در اون یاد میگیرم
یادم میاد وقتی مستأصل از اینکه از کارم استعفا داده بودم این فایل رو با هندسفری هر شب تو گوشم میزاشتم و تا صبح گوشش میدادم
صبح یک روز یه چیزی از درون به من گفت مگه فلانی که فکر می کنی همه چیز دست اونه خداست؟
و من روحم بیدار شده بود
به خدای خودم پناه بردم و هر لحظه زیر گام هام یک گام شکر و گام بعدی گذارم زمزمه می کردم
از این طرف شهرمون تا اون طرفش راه میرفتم و شکر گزاری میکردم حالم خوب بود هیچ چیز نمی توانست ذره ایی ایمان قلبی من رو متزلزل کنه
خانواده مرتب می گفتند کار نیست برو منت ریست بکش تا قبول کنه برگردی سرکار
اما صدای اون صبح که(مگه فلانی خداست) خیلی قوی تر بود باورداشتم خدا هست باور داشتم خدا بنده یکتا پرستش تنها نمی گذاره
و امروز نتیجه توکل و ایمان و باور به خدا در زندگی من خودش داره نشون میده
توکل کنی خدا بی نیازت میکنه از هر دستی از هر طاغوتی
خدایا چطور شکرت به جا بیاورم خدایا شکرت
سلام
یعنی این فایل زو باید بارها گوش کنم وتک تک کلماتش رو بنویسم..
یعنی به نظزم هر چی از قانون یاد گرفتم از توجه به نکات مثبت .. از سپاسگزاری ..از تجسم..از ورد خوندن… از مهارت کسب کردن..از کامنتای قشنگ نوشتن..از عبارات تاکیدی…یعنی هررررر چی که فکر میکنم اسمش قانونه همه رو باید بذارم یه کفه ترازو… و این فایل رو .. فقط این فایل رو باور کنم همین یه فایل کافیه تا زندگی مزخرفم رو عوض کنه!!! فقط این یهه جمله رو بتونم باور کنم که فقط روی خدا حساب باز کن !!!
بس که تو زندگیم ادمایی زو دیدم به اصطلاح مسلمانن ولی به اندازه قطره ای به خدا ایمان ندارن…
بس که ضربه های روحی و مالی و عاطفی خوردم به خاطر عدم توحیذ تو زندگیم..
یعنی ههههرررر چی که از قانونه رو بذار کنار… و فقط توحید رو باور کن…
توحید نه به معنای چیزی که عرف جامعس !!! عرف جامعه اینه که جلوی هر کس و ناکسی دست دراز کنی و تعظیم کنی تا کار برات جور کنن !!! خیلی هم افتخار امیزه ایم حرکتشون !!!!
توحید به معنای اینکه فقط خدا زو باور کن… از کسی نترس…باج نده… نگران نباش… اگز باور داشته باشی دستت تو دست خداس هیچ قدرتی نمیتونه بهت اسیب بزنه !!!
بس که تو مغزم کردن برو فلان جا استخدام شو دو قرون دوهزار بهت بدن نمیری از گشنگی… اشکال نداره اگر زدن تو سرت هیچی نگو فقط بگو چشم !!!توهم نداشته باش !!! ملت نون ندارن برو تعظیم کن غرور نداسته باش تا بهت کار بدن !!! فلان اشنا.. فلان پارتی.. فلانی !!!! اینا باید کارتو راه بندازن مگگگ میتونی بچه !!!! سپااااه !!! فلان !!!
کدوم خدا؟ کدوم قانون؟؟؟ رویا داشتن توهمه !!! برو یه عسلی چیزی ببر کارتو راه بندازن صدات در نیاد !!!
بس که تو زندگیم مزخرف شنیدم..مزخرف دیدم.. و با مزخرف معاشرت کردم !!!
یعنی فقط باید بتونم همین یه کلمه رو باور کنم… اونم توحیده !!! اونم باور کردن ربه !!! اونم باور کردن ربوبیته الله …یعنی چقدز اعتماذ یه نفسم بالا میره اگر خدا رو خوب بشناسم و خوب باور کنم..
مشکل اینجاس من هررررر مزخرفات و چرندیاتی رو باور کردم و پذیرفتم و حقیقت دونستم و دربه قران زو باز نکردم ببینم حقیقت چیه اصلا؟؟؟!!!
این ادمایی که صبح تا شب نماز میخونن پس چرا اینقدر زندگی مزخرفی دارن!!! چرا اینقذر دعوا و بحث و ناراحتی و فحش و ناله !!!
نکنه کلا برداشتم از قران اشتباهه !!!!
یعنی همه چی به کنار فقط باید بتونم خدا رو درست بشناسم و درست باور کنم !!!
خدا رو باور ندارم..
توحید ندارم..
نبود توحید و نبود ایمان و ترس هاس که نمیذاره ثروت و خوشبختی وارد زندگیم شه !!!
این چیزاس که نمیذاره …
نه مملکت و فلان و بهمان !!!
توحید
اعتماد به یک قدرت
ایمان به غیب
چقدر فکت و منطق میخواد برای قبول نیروی غیب؟؟؟
زدکارتیست گفت من توحیدم
روزای اول نفهمیدم چی نوشت،
من توحیدم؟؟؟؟؟؟
بعدها فهمیدم،
بعدها که تست کردم و درخواست کردم از غیب،که ای خدایی که تمام این افراد سایت دارن فریادت میزنن،منطق به من بده برای وجودت،برای کارا بودنت،
و برای تست و امتحان ازش خواستم،
چند بار خواستم رو تکرار میکردم ور چند روز،و با آموزه های استاد خودم رو محاصره کردم لاب لای ورودی های مناسب،
آرام آرام اتفاقات محسوس و کوچیک داشت رخ میداد،
همین فایل رو گوش دادم و استاد گفت خدایی که بی اختیار تو تپش قلبت و جریان خون در رگ هات رو داره اجرا میکنه پس میتونه زندگیت رو هم متحول کنه،
اومدم به خودم گفتم،این چیزا که عادیه و باید باشه،
باید قلب من کار کنه،
باید خون در رگهام جاری باشه،
باید کلیه هام با ریتم کار کنن،
باید
باید
باید
باید
چرا میگفتم باید؟؟؟؟انگار منت داشتم روی خدا،میگفتم اینا که منطق نیست،یعنی خدا همین ها رو هم میخواد نده به من؟؟؟؟؟
و زیستن رو منطق برای حضور خدا کافی نمیدونستم،
پرواز پرنده ها رو منطق کافی برای حضور خدا نمیدونستم،
طلوع و غروب،آسمان بی انتها،ابرها و باران ها،
این ها رو یه چیز طبیعی میدونستم،
اما ناامید نشدم و ادامه دادم،
گفتم بزار یه چیز محسوس که خودم میخوام اتفاق بیوفته رو ازش بخوام،
اومدم گزینه های مربوطه رو اجرا کردم،
خواسته رو گذاشتم وسط
باور فراوانی رو اوردم وسط
باور قدرت جذب رو اوردم وسط
دیدم اتفاقی نیوفتاد،
انگار ذهنم دنبال بهانه بود
اومدم فکر کردم که چرا نشد،
هدایت شدم به فایل مناسب، که استاد گفت به اندازه ظرفیتت بخواه،از اول سنگ بزرگ رو بر ندار
دیگه گرفتمش،
گفتم من خواستم خیلی بزرگتر از ظرفم بود پس این خدا طبق قانون میده و حِرَکی ثروت نمیده،کیسه پول چند میلیاردی رو روز اول نمیده،چون ظرفش رو ندارم
چون در مدارش نیستم،
اومدم کوچولوها رو شروع کردم
دیدم داره رخ میده اتفاقات کوچیک،
گفتم خدایا شرایط خلق پول به اندازه خرج زندگیم بهم بده،
و پروژه های کاری کوچیک آروم آروم اومدن،
و حمله کردم،
خودم رو بستم به درک قانون،
رشد کردم،
و امروز در جایگاه بالاتری از روز اولم قرار دارم،
و زمان حضورم مهم نیست،
مراقبه من مهمه،اتصال من مهمه،
اگر هر روز روی خودم کار کنم و به خدا وصل باشم پس یعنی در مدار دریافتم،
تمام سعی و تلاشم اینه که فقط از خدا بخوام،
فقط روی خدا حساب باز میکنم،
اونه که میرسونه،
از یه جاهایی وصلم کرد به خواسته هام که باورم نمیشد اولش،و بعدش میگفتم خب قدرت مطلق جهان کارش اینه،
الان توی تمرین ستاره قطبی وقتی خواسته هام از جاهایی برآورده میشه میگم خدای من چجوری شد،
چی شد که فلانی غریبه بود،رفت فلان جا،دنبال یه دکوراتور گشت،بعد خدا فلانی رو که من رو میشناخت گذاشت سر راهش،بعد اون شماره من رو داد،بعد کار به من داده شد،
یا مثلا نهادهای دولتی که کار بهم میدن،
میگم خدایا چطور شد که این همه پیمانکار روزانه هزاران رشوه میدن و به قول خودشون به بالاها وصل هستن،اما مثلا از فرمانداری مستقیم به من زنگ میزنن و میگن شما برو فلان کار رو انجام بده،
هیچ چیز به غیر از وجود خدا و قدرت بی نهایت خدا توی این اتفاقات به ذهنم خطور نمیکنه،
اونه که من ازش میخوام،و اون اجابت میکنه،
آره قدرت مطلق خداست،
من از اون میخوام،و چون لایق دریافت هستم اون به راحتی به من میده
خدایا ازت سپاسگزارم برای اینکه من لایق هم صحبتی با تو هستم و لایق دریافت نعمت هات
سلام به شما دوست عزیزم
من در اوایل مسیر طراحی داخلی و دکور هستم
همینطور که تو ذهنم میگذره این چند روز دوست دارم از الان شروع به کار کنم فقط میگفتم خب چجوری
چیکار باید بکنم
کامنت شما یه نشونه بود برای من
که بسپارم به خدا
خودش منو میندازه جلو راهو نشونم میده
خدایا شکرت.سپاسگذارم برای این هدایت برای این نشونه
راهتون روشن و پر نور باشه دوست عزیزم
پناه میبرم ب خداوند از شر شیطان رانده شده
ب نام خداوند بخشنده مهربان
سلام بر استاد عزیزم…میخام ی چیزی بگم ..من امروز برام ی اتفاقی افتاد ک پناه بردم ب خداوند و بعد ب این فایل ک بارها شنیدمش ک اگر قبلا نشنیده بودم ممکن بود ب اشتباه بیفتم..
امروز رفتم برای فروش محصولم با توکل ب خداوند و وقتی با مشتری صحبت کردم در مورد نمونه کارام،مشتری ب من گفت تو چون اول کارته و هنوز اعتبار نداری باید دست مشتری رو هم ببوسی..باید دولا راست بشی و دستبوس مشتری باشی تا ازت بخره..من همون جا حرفای الهی استاد یادم اومد ک این شرکه
و همونجا ب اون خانم گفتم من هرگز این کارو نمیکنم..خدای من برام مشتری میاره،ن دست بوسی من ..ی جورایی اون خانم منتظر بود من تاییدش کنم اما با لبخند و آرامش صحبت کردیم و اومدم بیرون..با اینکه سفارش بالا داشتن اون خانم و ی جورایی برای منه تازه کار مبلغ خوبی برای شروع بود،اما ته دلم بخاطر این حرفش زیاد مایل نیستم باهاش همکاری کنم..جدا از اینکه حرفش تحقیر آمیز بود،اما انگار پا روی خط قرمزایی ک استاد برای ما مشخص کردن( ک البته استادم از خداوند الهام میگیرن و حرفاشون خدایی هست )گزاشته بود..اومدم سراغ همین فایل ،واقعا نیاز دارم هر لحظه این حرفا برام تکرار بشه ک بدونم جز خداوند روی هیچکسی نباید حساب باز کرد…رزق و روزی خودم رو هم میسپارم ب خدای قدرتمندم ک بالاتر از هرکسیه ..
موفق و پر روزی باشین دوستان عزیزم
استادم ازتون سپاسگزارم
خدایا شکرت
سلام
توحید یعنی چی؟؟
اعتماد به خدا یعنی چی؟؟
دست رد به سینه شیطان زدن یعنی چی؟؟؟
یعنی همین کار شما.
یعنی همین اقدام شما نسبت به میزان شعور و ادب اون مشتری.
یعنی همین دیدگاه شما که من حتی اگر هم این مشتری اینقد ازم خرید خوب کنه ولی بخواد اینجوری باورهای شرک آلود و مزخرف و توهین آمیز رو بهم تزریق کنه رو نمیخوام.
دمت گرم دختر.
خدا بهت پاداشش رو میده.
آدم ها کیلویی چند وقتی خدا هست.
بایا ما از خدا که جهان رو آفرید طلبکارانه درخواست میکنیم.اونوقت یه انسان فزرتی بخواد اینجوری باهامون حرف بزنه؟؟؟.
باید میگفتی من از جایی دارم تقویت میشم که پیامبران تمام ادیان تقویت شدن.
من از جایی دارم خط میگیرم که کل کیهان داره ازش خط میگیره و موفقه.
اره عزیز.ما داریم مسیری رو طی میکنیم که بزرگان و موفقان تاریخ اون رو طی کردن.
خدا بهت پاداش این حرکت توحیدی رو میده شک نکن.
روزی و رزقت بی نهایت بشه.
لبت خندون باشه از فروش بیش از حد
از بی نهایت سلامتی لذت ببری
شاد باشی دختر توحیدی
روزهفدهم
سلام به همگی
اوایل که بااستاداشناشده بودم وقتی این فایلو شنیدم خیلی روم اثرگذاشته بود روزایی بود که چند ساعت فقط به همین فایل گوش میکردم بعدازهربارگوش کردنش شرکو بیشتروبیشتر دروجودم احساس میکردم
روزایی بودکه هروقت ازش کمک میخواستم به راحتی وبه بهترین روش کارم وخواستم انجام میشد
ولی بعضی وقتابازفراموش میکردم
تواین هفده روزی که متعهدانه شروع کردم به عمل کردن قوانین ایمانم نسبت به قبل به خداوندبیشترشده
رهاشدم هفته قبل ازکارم استعفا دادم
چیزی که بهش خیلی نیاز داشتم عزت نفس بود رفتن دراجتماع روابط عمومی بالامیخواستم ازخداخواستم که یه کارخوب بهم بده فروشندگی باشه دقیقاهفته پیش دوشنبه بود که کارمو ول کردم خب خیلی نگران خرجو مخارجمم بودم فقط سپاردم به خدا
دیروزروزاول کارم بود دریک فروشگاه روزاول خوب تاحالاتجربه فروشندگی نداشتم
وقتی رفتم فرم پرکنم خیلی استرس داشتم چون قبلا فروشندگی کارنکرده بودم ولی خداخودش بهم کمک که استخدام شدم به عنوان خدمه فروشگاه
سلام دوست عزیز
به خودش توکل کن وبسپار له خودش
انشاالله موفق بشی هروز بهتر از دیروز
وقانون تکامل یادت باشه هیچکی وتو هرکاری که هست العان میبینی خیلی خوب دارا انجام میده
اول کنترل ذهن کرده خیلی عالی
بعد به حرف مردم اصلا اهمیت نداده
بعد توکل کرده رفته تو دل ترس هاش به خدا توکل کرده موفق شده
انشاالله موفق بشی
سلام ووقت بخیر استاد گرامی
من مدت زیادی هست که فایلهای شمارو میبینم وگوش میدم واتفاقا من راننده کامیون هستم وخط اصفهان بندر عباس کار میکنم وچون تانکر دارم دقیقا محل تخلیه بارهای من همان مخازن اسکله شهید رجایی است ومن دقیقا جای پای شما قدم گذاشته ومیگذارم استاد من بای فایلهای شما زندگی میکنم از اصفهان تا بندر عباس از بندر تا اصفهان موقه خواب توی سواری و…….
واقعا فایلهای شما به من روح تازه ای بخشیده ومن هر فایل شما را میتونم به جرات بگم بالای سیصد بار گوش داده ام وتمرینات وسپاسگذاری های خودم رو پر قدرت وبه شدت دارم انجام میدم هر روز وهرشب سپاسگذاری های خودم رو مینویسم بابت همه چیز حتی همون خودکار که باهاش مینویسم واولین خودکارم که به خاطر سپاسگذاری نوشتن تمام شد اینقدر احسام عالی بود که احساس میکردم خدا همه دنیارو به من داده وبعضی روزها دوبار سپاسگذاری مینویسم وواقعا نتایج فوق العاده عالیه همه به من میگن تو خوش شانسی همه کسایی که میدونن دارم رو خودم کار میکنم میگن احساس میکنم تو بزودی انسان فوق العاده ثروتمندی میشی چند نفر از من خواستن که هرچی بلدم رو بشون اموزش بدم واونا رو با سایتتون اشنا کردم وواقعا معجزه وار اتفاقات خوب یکی پس از دیگری داره بوجود میاد وقتی میگید جریانی از ثروت وارد زندگیتون میشه من واقعا این حرف با تمام وجود درک میکنم….من غیر از شغل کامیون یک بیزنس دیگه ای داشتم که سال قبل با ضرر مواجه شد که اصلا ناراحت نیستم وچون صبر کردم خدا به شدت ظرفم رو بزرگتر کرد ومن تا حالا تو زندگیم این تجربه رو داشته ام که از استادم بزنم جلو وحتما از شما هم بیشتر پیشرفت خواهم کرد ودر اولین فرصت همه بسته های شما را تهیه میکنم وقبلا بخاطر داشتنشون به زبان حال سپاسگذاری کرده ام………
اما در مورد فقط روی خدا حساب کن…..
اگر شما میگویید اگر بتونیم قران رو در یک کلمه خلاصه کنیم ان کلمه توحید هست من هم مگم اگر همه فایلهای شمارو بخوایم در یک فایل خلاصه کنیم فقط وفقط همین فایل فوق العاده بی نظیر شماست که من نمیدنم بگم چقدر این فایل شما به من اعتماد به نفس داد…… امیدوارم که خدا به شما عمر باعزت وطولانی وبا ایمان وثروت همه جانبه عنایت بفر ماید
واز شما خواهشمندم این کامنت بنده رو در کانال تلگرامتون بگذارید که برای همه دوستان انگیزه بشه واین فایل شما که رایگان هم هست رو دست کم صد بار گوش بدن وبعد برن بایه ادم ثروتمندوموفق در هر زمینه ای صحبت کنند وببینن که طرف مقابل در مقابل محکم صحبت کردن شما چه عکس العملی از خودش نشان خواهد داد……….
سلام
موفق و خجسته باشید
موفق باشی ..خداشکر میکنم که هر روز با خوندن کامنت ها دوستان بیشتر به رزاق و وهاب بودن خداوند پی میبرم..ممنون