فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 25 (به ترتیب امتیاز)

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علیرضا خنجری گفته:
    مدت عضویت: 1955 روز

    سلام سلام

    امیدوارم حال همگیتون خوب خوب باشه

    اقا من چک خوردم بد جور هم خوردم

    چنان چکی خوردم که هنوز جاش درد میکنه

    ولی میخوام بگم خدا دمت گرم

    که با چکی که به من زدی

    چقدر زندگیم واضح تر شد

    چقدر تمرکزم بر نکات مثبت بیشتر شد

    چقدر فهمیدم فقط خودت و خودت هستی که میمونی و باید فقط روی خودت حساب باز کرد

    منی که وارد یه رابطه بسیار عالی و عاشقانه شدم

    و واقعا خدا را شکر میکنم که وارد چنین رابطه ای شدم

    رابطه ای که کلی لذت بردیم

    کلی عشق کردیم

    کلی خندیدیم

    کلی حال کردیم

    کلی زندگی کردیم

    واقعا رابطه ای داشتیم که تو اطرافم مثلش را ندیده بودم

    که حتی این حرفمو خواهر منم زد

    ولی از ی جایی

    من شروع کردم به حساب کردن رو این ادم

    شروع کردم به وابسته شدن

    شروع کردم احساس خوبمو فقط تو این رابطه پیدا کنم

    و این شد که بد چک و لگدی خوردم

    و به بدترین شکل این رابطه عاشقانه خوب تموم شد

    ولی انصافا خیلی خیلی خوب تونستم ذهنمو کنترل کنم و حالمو خوب نگهدارم

    الان هم که دارم فکر میکنم

    میبینم من همیشه برا بقیه کم نزاشتم

    تا اونجا که میتونستم اگه کاری میتونستم بکنم میکردم

    همیشه هیچ وقت بی معرفتی و نامردی نکردم

    ولی بیشتر وقت ها

    بقیه برام کاری نکردن

    بقیه بی معرفتی کردن یا نامردی کردن

    و هنوزم که هنوزه

    از این مسئله ناراحتم

    ولی الان که دارم فکر میکنم

    تقریبا دلیلش را فهمیدم

    من اگ کاری میکردم

    اگ معرفت بازی در میاوردم

    سر این بوده که بقیه بگن این چقدر معرفت داره یا اگه خودم مشکلی داشتم

    بقیه بیاند کمک ام

    دوستانی که از این موضوع ضربه خوردن

    راحت میفهمنند من چی میگم

    الان میفهمم حقم بود

    ولی تموم این چک و لگد ها باعث شد که من

    مسیر را بفهمم

    من زودتر وارد مسیر بشم

    و میخوام بگم خدایا شکرت که هستی و هدایتم میکنی

    به قول استاد تو قدم 6 که میگه

    من در مورد قدرت انسان نمیخوام بگم

    در مورد قدرتی میگم که انسان و جهان را خلق کرده و هدایت میکنه

    حالا شما میاند با این قدرت قرارداد مینویسد

    که تموم کار های شما را انجام بده‌

    چه کارهایی میکنی و چه کارهایی را نمیکنی

    چه امید و نیرو میگیری؟؟؟؟؟

    و من همین جا میخوام بگم که

    من علیرضا خنجری

    میخوام با خداوند ی قرارداد دائمی بنویسم

    و خدا را بزار بهترین رفیقم و مدیر برنامه هام

    و ایجنت من بشه

    چقدر عالیه

    چه حس خوبی داره

    و من

    ثروتم

    نعمتم

    سلامتیم

    رابطه عاشقانه ام

    ارامشم

    خوشبختیم

    موفقیتم

    هدف هام

    حال خوبم

    ادم های اطرافم

    حل کردن مسائلم

    و..‌‌.‌‌….

    را به خداوند یکتا میسپارم

    که خدا کافیست

    همگی در پناه الله یکتا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    مهلا کیان گفته:
    مدت عضویت: 886 روز

    سلام من مدت زیادی هست که عضو سایتم البته نمی‌دونم چرا مجبور شدم ثبت نام مجدد انجام بدم از سال 95 عضوسایتم ولی زیاد اهل کامنت خوندن نبودم

    تا اینکه حدود دو روز قبل به این شرک برخوردکردم که در وجودم بودوازش بی خبربودم

    من حدود ده سال با مردی تو رابطه بودم بااینکه ایشون خیلی مرد خوبی بودن ولی به خاطر یه سری مسائل اون رابطه درست نبود خوب ایشون چون مسائل مالی منو رفع و رجوع میکردند برای من اکی بود ولی همچنان ته دلم ناراحت بودم از داشتن این ارتباط احساس خیلی بدی داشتم

    البته اگه بخوام باهاتون صادق باشم ایشون متاهل بودن

    خلاصه بعداز کارکردن روی خودم عزت نفسمو بالابردم تحصیلاتموتموم کردم تونستم از نظر مالی مستقل شم البته من از 23 سالگی حدودا ده سال تنها زندگی میکردم

    تا اینکه حدود یکسال قبل خیلی سخت بود ولی توکل کردم به خودش نمی‌دونستم بعدش ممکنه چه چیزی برام پیش بیاد چون وابستگی مالی شدید داشتم ولی اونروز یادمه اشک میریختم وبهش میگفتم بابایی(من البته بهش میگم بابایی نمی‌دونم چرا این حسو بهش دارم)خلاصه که گفتم بابایی من نمی‌دونم بعدش چی میخواد بشه ولی من نمی‌خوام دیگه شرک داشته باشم نمی‌خوام این رابطه رو می‌خوام سالم زندگی کنم.

    یادمه تازه همون موقع قراربود خونه روعوض کنم و هزینه بیشتری رو برای اجاره باید پرداخت میکردم

    خلاصه دل رو به خودش سپردم وانجامش دادم

    خودم اشکم سرازیر شد.

    زمانی که شما بهش توکل میکنیدوازترستون بیرون می‌آید درهایی رو براتون باز می‌کنه کنه باورتون نمیشه ومیگید چی شدددد؟!!!

    خلاصه به فاصله یک ماه مردی وارد زندگیم شد که واقعا انسان زیبایی بودوبرای خونه جدیدخیلی کمکم کرد هم برای هزینه رهن مجددهم جابه جایی هم کلی داستان بعدازاون به مدت یکسال ومن به کلامم امتیاز اونو به خداوند میدادم و میگفتم ببین این تویی که این ادموفرستادی

    این تویی که داری کارا رو انجام میدی

    تا دو روز قبل که یه سری داستانی که تکرار شده بود دوس داشتم رابطه رو تموم کنم البته این موضوع از اولم وجود داشت ولی من چون فک میکردم این شخص داره حمایتم می‌کنه و دستی از طرف خداست اکیه فعلا باشدش چون مجردم بود برای من موجه بود

    اینم بگم که شرک این مدلیه

    این اواخرازخودم پرسیده بودم اگه از نظر مالی عالی بودی بازم بااین مرد میموندی و جوابم نه بود!!

    خلاصه دو روز قبل سریه حرف کوچیک ماازهم جداشدیم البته من خیلی دوسش نداشتم در کنارش آرامش داشتم ولی رفتنش آزارم نمیدادوتقریبامیتونم بگم اصلا ازنظرعاطفی حتی یک ذره هم وابستگی نداشتم،البته بگم به واسطه کارکردن رو خودم وابستگی عاطفی شدیدی برام اتفاق نمیفته

    ولی اون شب چنان ترسی افتاد به جونم که حالا چی میشه چند وقت دیگه رهن اپارتمان،هزینه ماشینم….

    دلشوره و حال بدی داشتم به مدت چند ساعت.

    اومدم شروع کردم کامنت های سایت رو در مورد رابطه خوندن ویکم آروم شدم و به خودم گفتم مهلا پس چی میگفتی که من دیگه شرک ندارم و فقط اونه که داره روزی می‌رسونه.

    چرا از کنار گذاشتن این آدم ترسیدی چرااز رفتنش انقدرنگران شدی پس فقط لب و دهن بودی تو عمل کم اوردی

    خلاصه خوابیدم شب یکی دو بار بیدارشدم برم توالت که البته من صبح متوجه شدم که دیشب این جمله رو موقعی که میخواستم برم توالت وبرگردم توتختم تکرار کردم

    ((هراتفاق به ظاهربدی برای من خیر))

    ومن صبح ارومترشده بودم و همچنان مشغول خوندن کامنت بودم یاد خوابی افتادم که چندشب قبل دیدم

    خواب دیدم ایشون دارن میرم یه سفر یا یه جایی که من دیگه نمیبینمشون وجالبه که توی خواب باهاش خدافظی کردم و گفتم برم ببینم دنیا دیگه چی برام میخوادواز رفتنش اصلا ناراحت نبودم

    خوابم یادم اومد و گفتم مهلا پس وقت رفتنش بود و اون می‌دونه و تو نمیدونی پس هرچی پیش بیاد به نفع تو

    خلاصه این دو روزه رو دارم کامنت میخونم و اشک میریزم که یه باگ بزرگ رو درون خودم پیداش کردم و اون شرک خفی بود البته چندساعته خودمو جمع کردم و قلبم پر از نور وعشق اون شد و خداروشکر که ده سال زمان نبرد

    مطمئنم اینم مسیر من بوده و تکاملم باید طی میشد و معلوم نیست چه تجربیاتی رو باید از سربگذرونم تا بازم بزرگتر بشم

    کامنت شماهاخیلی بهم کمک کردم و خودم دلم نیومد ننویسم شاید نوشته های من به درد یکی مثل خودم بخوره .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  3. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1503 روز

    به نام الله هدایتگر

    سلام دوستان

    ردپای من درفایل17سفرنامه

    «وَیَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لَا یَحْتَسِبُ ۚ وَمَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ»

    از جایی که گمان نمیکنی خدا بهت میبخشه

    و اگه به خدا توکل کنی خداوند برات کافیه

    وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ ۖ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْیَسْتَجِیبُوا لِی وَلْیُؤْمِنُوا بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ

    ـــــــــــــــ

    و زمانی که بندگان من درباره من از تو سؤال کردند، پس قطعا من نزدیکم و جواب کسی را که دعا کند و مرا بخواند می ‏دهم. پس باید مرا اجابت کنند و به من ایمان بیاورند، شاید ارشاد شوند

    (سوره البقره، آیه 186)

    یادمه چندساله پیش بهدخاطرتضادهای مالی خانوادم توی ماشبن دوستم نشسته بودم که همکارم هست وبهش التماس میکردم یک کاری بکن که پولداربشم الله اکبروای خدابه این همه شرک وبی ایمانی وهمیشه حالم بدبودوهیچ اتفاق خاصی نمی افتادچرا؟ چون قدرت روداده بودم دست مردم چون فکرمیکردم اونهامیتونن منوخوشبخت کنن وثروتمندم کنند

    ولی الان بهتردارم درک میکنم که تنهاقدرت وتنهامنبع رزق وروزی درجهان خداونده الله یکتاست

    وخداوندبینهایت دست داره که به ماکمک میکنندونبایدوابسطه به کسی بشیم که بگیم فقط این ادم میتونه منوخوشبخت کنه یااین جایی که کارمیکنم تنهامنبع رزق وروزی منه

    ونبایدوابسطه به هیچ موجودی درجهان باشم الاالله

    چقدراین صحبت پیامبرعالیه=شرک دردل مومن مانندراه رفتن مورچه برروی سنگ صاف وسیاه دردل تاریکی شب پنهانه

    دستان خداوندرونبندیم که خداوندبینهایت دست داره

    اگریکی به ماکمک کردازش تشکرکنیم ولی توذهنمون این کمک روازطرف خدادندبدونیم که ازطریق دستان بینهایتش داره به ماکمک میکنه

    مهمترین ارتباط ماارتباط باخداونده وخالق ماست

    ولی درکل ارتباط داشتن باادم های موفق عالیه والگوبرداری ازانهاحتی خوداستادکه یک الگوی کامل وجامع برای ماست وحتی استادهم توفایل هامیگن من روبت نکنید

    امروزتوتمرین ستاره قطبی ازخداوندخواستم باورهای توحیدی وثروت سازمن روتقویت کن وگفتم بیام فایل بعدی روزشمارروببینم که دیدم این فایل برام اومدوخداونددرخواستمواجابت کرد

    فایل فقط روی خداحساب بازکن

    این جمله دنیایی ازاگاهی رودرخودش داره

    خدایاازت میخوام که فقط روی توحساب کنم نه هیچ کس دیگرجهان

    خدایاازت میخوام که هدایتم کنی وحمایتم کنی که فقط وفقط به تووابسطه باشم ودیگران دستان توبرای کمک به خودم بدونم که ازطرف تواومدند

    خدایامن روهدایت کن به راه کسانی که به انهانعمت داده ای ونه گمراهان

    خدایاازت میخوام که توراتنهامنبع رزق وروزی وتنهاقدرت جهان هستی بدونم

    خدایاازت میخوام که بتونم واردترس هام بشم وبه توتوکل کنم واجازه بدم که توهدایتم کنی

    خدایاازت میخوام که تسلیم توباشم وایمان وباورم به توهرروزبیشتروبیشتربشه

    خدایاکمکم کنه که باورت کنم

    خدایاتنهاتورامیپرستم وتنهاازتویاری میجویم

    خدایاازت میخوام که هدایت های تورابهترمتوجه شوم ودرک کنم وعمل کنم وحرکت کنم

    خدایاازت میخوام که به درخواست هایم پاسخ بدی وهدایتم کنی

    من میدونم که هیچ کس به جزتونمیتونه کمکم کنه وزندگیموتغییربده

    إِنَّ عَلَیْنَا لَلْهُدَىٰ

    ـــــــــــــــ

    «هدایت بر عهده خدا است»

    قطعا هدایت بر عهده ما است.

    (سوره اللیل، آیه 12)

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    میترا حسینی گفته:
    مدت عضویت: 683 روز

    به نام خالق زیبایی ها

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته دوست داشتنی و مهربان

    امروز برای اولین بار مقاومت ذهنتی خود را شکستم و شروع به نوشتن نمودم، در واقع همیشه با خودم میگفتم گذاشتن ردپا را چگونه انجام دهم یعنی چی بنویسم وقتی دستاوردی در این زمینه حاصل ننمودم

    من چندی پیش برای سومین بار به سایت استاد عباس منش بزرگوار هدایت شدم و بطور پیوسته و روزانه فایل های موجود را گوش میدهم و خداوند زیبا را بسیار شاکرم که مرا به این جهت هدایت نمود. در واقع پس از هدایت به آموزه های استاد معنی خدا را درک نمودم و امروز هم که این فایل عالی را گوش دادم که بجز خداوند روی کسی حساب باز نکنم و در زندگی ام آنرا اجرایی نمایم، البته امروز صبح که بیدار شدم روز بسیار زیبا را با هدایت به یک فایل که در همین رابطه بود و تشکر و اتصال صد در صد به خداوند بود را آغاز نمودم.

    به امید بدست آوردن دستاروردهای رنگارنگ که بعدش نتایجش اینجا مکتوب بشه

    دوستتون دارم و بهترین لحظات را از خداوند مهربان برایتان اروزمندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  5. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 710 روز

    ستایش خدایی را که صاحب اختیار جهانیان است.

    سلام و درود بی پایان خدمت استادم و بانو مریم و هم فرکانسی های عزیزم.

    خدا راشکر میکنم که بعد از سه روز با روزی 13 ساعت کار امشب هدایتم کرد تا این فایل بی نظیر رو گوش بدم.

    استاد عزیز از شما ممنونم که با این توضیحات روان قانون خداوند رو برای مابیان میکنی سالها درس خوندیم سر جلسات معلم ها و استادهای زیادی نشستیم که ادعا می‌کردند بسیار مطالعه و تحقیق کردن ولی هیچ چیزی نفهمیدیم چه روزهایی که توی مدرسه و دانشگاه برای ما سخنران می آوردند که فقط 15 دقیقه به عربی حرف می‌زد و نه خودش فهمید چی گفت و نه ما فهمیدیم چی گفت و الان بعد این همه سال ی نفر اینقدر ساده و روان از توحید و از ربوبیت خداوند از عدل خداوند از قوانین حاکم بر جهان و از خودباوری و حقیقت خلقت انسان حرف میزنه حالا میفهمم اونجایی که حضرت علی تو نهج‌البلاغه گفته دین را سخت نگیرید یعنی چه؟ از اعتقادات پوچ برای ما غولی ساخته ان که شکستن شاخش برایمان سخت و نا ممکنه. چقدر مشرک بودم من و چه جاهایی وارد می‌شدم برای کاری ولی نمیگفتم خدایا تو میگفتم خدایا این آدم این مشکل منو حل کنه یکی نبود بگه بشر چرا میگی خدایا این آدم مشکل منو حل کنه این آدم وام جور کنه این آدم کارمو درست کنه ؟چرا نمیگی خدایا تو کارمو درست کن .تو که اسم خدا رو میاری پس چرا اسم بنده خدا رو پشتش میاری؟

    خدایا ما رو ببخش

    خدایا شکرت به خاطر آگاهی و اشناشدن با قوانین خداوند و قرآن

    خدایا شکرت که با بی نهایت دستانت یاری ام میکنی

    خدایا شکرت که برای توحیدی شدنم یاری ام میکنی

    خدایا شکرت که منو عزیز کردی تا قبل از اینکه مثل یک آدم نادان از دنیا برم هدایت شوم به سایتی الهی تا دیدگاهم در مورد خدا و قرآن و جهان و خودم و ارتباطم با این کیهان تغییر کنه و چقدر خوشحالم که دوباره متولد شدم. همیشه وقتی به مرگ فکر میکردم میگفتم چه جوری دوباره متولد می‌شویم؟ الان درک میکنم که همینطور که من مردم و دوباره متولد شدم با عقایدی عالی والهی و باورهای قشنگ و توحیدی پس بار دیگر هم میمیرم و متولد میشوم شاید هزاران بار بمیرم و متولد شوم تا هر بار بیشتر به تکامل برسم.

    خدایا شکرت چه حس قشنگیه نو شدن و زاده شدن از دل سیاهی و تاریکی و گمراهی

    خدایا کمکم کن با نشانه هایت شرکهای مخفی وجودم رو بشناسم و از خودم دور کنم تا به تو نزدیکتر بشم خدایا پاکم کن با باران آگاهی هایت و زلالم کن با توحیدی شدنم و بجوشان مرا از دل سنگ و صخره مثل چشمه تا هم خودم رو پاک کنم و هم اطرافم رو پاکیزه کنم.

    خدایا شکرت که امشب این همه خستگی را با این پیام زیبا از زبان استادم که( فقط روی خدا حساب باز کن) از تن من بیرون کرد.

    خدا را هزاران بار شکر

    سپاس استادم و بانو مریم

    سپاس هم قدمی های دوست داشتنی

    شاد و سربلند در پناه رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  6. -
    علی وزیری وصال گفته:
    مدت عضویت: 2746 روز

    به نام تنها یگانه هستی همان خدایی که فرمانروای جهان هستش

    سلام و درود دارم استاد عزیزم و سلام و درود به خانم شایسته محترم

    این فایل نشانه من شد و امروز برداشتی که ازش داشتم رو با استفاده از خداوند دایتش اینجا ثبت می‌کنم که مروری برای خودم باشه

    بریم سر اصل مطلب

    وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (186)

    آن گاه که بندگانم درباره من از تو بپرسند:- من نزدیکم و هر که مرا بخواند دعایش را اجابت مى‏کنم. آنها باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راهشان را بیابند. (186)

    خدایا خوبم از این آیه شروع کردن که خودتون توی متن گذاشتین و خداوند تنها در معنی از معنی من استفاده می‌کنه و چقدر جالبه که به پیامبر میگه که اگر بندگان من از تو پرسیدند

    بگو من نزدیکم چقدر نزدیک از رای گردن نزدیکتر

    نمی‌تونم توصیفش کنم من الان چشمام خیس هستش وقتی که فایل رو می‌دیدم به خود اشک چشمم جاری شد و واقعاً بغض کردم و اشکم جاری شد و چقدر به این فرمم نیاز داشتم بانک خیلی حالم خوبه و خیلی سپاسگزاری کردم تا اینجا و روی خودم کار کردم ولی باز خداوند منو هدایت کرد به این فایل

    چقدر توصیه کردید شما در توحید عملی‌ها که حواسمون باشه که قدرت رو داریم به کی میدیم داریم چه کسی رو توی ذهنمون به عنوان قدرت به عنوان بازوی قدرت که خودآگاه چه ناخودآگاه حساب می کنیم

    واقعا خدای یگانه تنها قدرت ماست و اولین آگاهی که شما در این فایل به من دادید این هستش که باید دوری کنیم از شرک با دوری کنیم از چیزی که ما رو ز خداوند دور می‌کنه و تنها روی خدا حساب باز کنیم

    با حدیثی که گفتید از پیامبر واقعاً می‌تونیم ادعا کنیم که یک توحیدی کامل هستیم و اینکه با تجربیاتی که داریم و ودشناسی که از خودمون داریم واقعاً نمی‌تونیم کامل بگیم که ما یه توحیدی کامل هستیم

    در وهله اول پس باید تلاش کنیم خودمون رو بهبود بدیم و اگر جایی در ذهنی آگاهانه اگر به شخصی داریم قدرتی میدیم اون رو کسر کنیم و اون رو به خدا بدیم ولی احترام و ارتباط‌های خود داره

    واقعا به شدت من موافقم که بتونیم اگر ما تنها قدرت زندگیمون رو خدا بدونیم و انتظار و توقعمون را از دیگران کمتر و کمتر بکنیم هدایت به روی ما باز میشه

    واقعا ر خصوص همین موضوع من دارم روی خودم کار باز هم ریشه تکاملی داره یک شبه نمی‌شه اون باورهایی که از گذشته در ما شکل گرفته بخواد یه شب تغییر بکنه بلکه آرام آرام و تکاملی به سمت خدا حرکت کنیم

    و چقدر جالبه که این شعر مولانا یادم میاد:

    هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر آرام‌تر از آهو بی‌باک ترم از شیر

    هر لحظه که می‌کوشم در کار کنم تدبیر رنج از پی رنج آید زنجیر پی زنجیر

    مولانا

    واقعاً از همین الان من از خداوند می‌خوام هدایتم کنه به سمت توحیدی‌تر شدن و دور شدن از شرک

    خداوندا با تمام وجود ازت می‌خوام که منو هدایت کنی به سمت توحیدی بودن

    چقدر زیباست که وقتی ما ر چقدر توحیدی‌تر باشیم نیازمون نسبت به جهان کمتره وقعمون از دیگران کمتره نمی‌گیم نداریم توقع ولی هی کمتر میشه نسبت به واکنش‌ها و برخوردها آرام‌تر هستیم

    در روابط ما از کسی توقعی نداریم که حالمونو خوب کنه یا به ما انرژی بده یا عامل خوشحالی ما باشه اول اینکه تشکر می‌کنیم اگر کسی هستش چون دستی از دستان خداونده اما باز قلبمون به چیز دیگه‌ای به وجود برتری متصله و اون خداست

    زیباست که میشه توصیف کرد بنده‌ای که به اندازه یه سر سوزن این توحید درک کردم چقدر آرام‌تر دارم می‌شم و حتی ستاره قطبی من امروز تیک خورد و از خدا امروز خواسته بودم که رابطه بین من و خودش اون آرامش قلبی و اطمینان قلبیم عمیق‌تر بشه

    این فایل سر راه من قرار گرفت و نشانه من شد و شما بیان کردید و دقیقاً بغض کردم و خدا رو چند برابر احساس کردم خیلی جالبه که آدم در لحظه می‌مونه و لذت می‌بره

    جالبه که وقتی توحیدی باشی تکامل خود به خود اتفاق می‌افته

    وقتی به نیروی منبع متصل می‌شیم واقعاً دیگه از مسیر خارج شدنمون خیلی کمه خیلی سعی می‌کنیم که تو مسیر بمونیم چون منبع رو پیدا کردیم انرژی رو پیدا کردیم و در درون اون کشفش کردیم را دیگه سراغ چیز دیگه بریم عوامل دیگه‌ای که حتی باعث خاری و خفت می‌شه پس به نیرویی متصل بشیم نه تنها عزت و احترام به ما میده لکه تمام زندگیمون رو متحول می‌کنه

    و نشانه‌های همین نیروی تسلیم بودن ما تسلیم نیروی برتر تسلیم خدایی که هر لحظه بندر رو هدایت می‌کنند و هر کسی که خودش رو لایق بدونه برای هدایت و باور کنه به این امر و تلاش کنه توحیدی باشه

    با تمام وجودم ازتون متشکرم استاد عزیزم ابت تهیه این فایل که واقعاً به من آگاهی جدیدی داد با اینکه چندمین بار گوش دادم سپاسگزارم سپاسگزارم سپاسگزار

    شما رو به خداوند یگانه می‌سپارم عاشقتونم ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    30 مهر 1403

    علی وزیری وصال

    مرا به نشانه‌ام هدایت کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  7. -
    علی علی دوست گفته:
    مدت عضویت: 3523 روز

    باسلام

    الهی شکر

    حالا که فکر میکنم میبینم واقعا که همین طور هست و درست میفرماییند

    چندروز پیش کاری اداری داشتم و که فقط یک امضا بوده و یکی که باید امضا میکرد کارم رو راه نمی انداخت من یادم اومد که تو این شرایط بایداروم باشم و شاکر باشم و بگم قطعا خیرتی و مصلحتی از خداوند هست پس احساسم رو بافایل انگیزشی خوب نگه داشتم و شکر خداوند کردم و برام مهم نبود

    درخواست دوباره دادم والحمدلله کارم راه افتاد منم به خواستهذام رسیدم

    اون موقع اون ادما توی ذهنم بزرگ نکردم و قدرت بهشون ندادم

    البته اضافه کنم که قدرت الله توی ذهنم هنوز خیلی کمه آراکه توی برخی مشکلانت مسایل احساس کم انگیزگی و غم و ناتوانی از انجام ندانش

    انشالله به لطف خودش میتونم با بیشتر عمل کردن به قوانینش به ذات مبارکش نزدیک بشم

    با ارزوی ایمان و یقیین بیشتر به پروردگارمون برای دوستان و خودم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    على شيرازى گفته:
    مدت عضویت: 3472 روز

    درووود بر شما استاد عزیزم و درووود بر گروه تحقیقاتی عباسمنش و درووود خدمت دوستان هم فرکانسی جذاب با معرفت

    خداروشکر سپاسگزارم که استاد عباسمنش رو سر راهم قرار داد خداروشکر که تا قدرت خلق زندگیم رو دارم خداروسپاس که حالم رو می تونم خوب نگه دارم در هر شرایطی خداروسپاس که همه چیز سر جاشه

    ماییم که از جامون در میایم ??

    یاد گرفتم از استاد که اگه ایمانم به عمل نینجامیده باشه تو سر خودم نزنم باز برگردم و فایل های پاشنه ی آشیلم رو گوش کنم با سیستم اهرم رنج و لذت استاد که تو دوره ی هدف گزاری و قسمت ۳۴ ثروت ۱ گفتن خودم رو توی مدار قرار بدهم البته با لذت نه با زور هر چی خوبه واسه ماست دوستان به خدا استاد می گه کمتر از ۱ درصد انسان ها می خوان تغییر کنن واقعا راست می گه یکیشون خودم با ابن همه کنترل ذهن هرکاری رو که واقعا خواستم تغییر بدم تونستم اگه جایی ایراد هست باید بیشتر روش کار بشه و بس واقعا استاد عباسمنش خیلی خوب متوجه هستند که دنیا بر چه اساسی داره کار می کنه انشالله من و شما هم با توکل به خدا توی این مسیر موفق تر می شیم ایمان دارم به خدا هروز بهتر درون خودم رو می شناسم و این هم با استفاده از محصولات استاد و البته با فکر به گذشته ی خودم هست

    واقعا فقط روی خدا حساب باز کردن چه قدر عالیه و چه قدر هم واقعا شرک مخفی هست که با این که می گیم اره رو خدا حساب می کنم باز یه جاهایی انگار نه داداش حساب نکردی بازم شل اومدی بگیر یه مشت محکم تو صورتت رو تجربه کن تا بفهمی که رو خدا حساب کنی

    واقعا سپاسگزارم از بابت وجود خداوند و این سایت و استاد عباسمنش و گروه تحقیقاتی عباسمنش

    پایدار باشین تنور دلتون گرم

    ??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  9. -
    منصور نصیری گفته:
    مدت عضویت: 2424 روز

    باور ثروت و شرک مخفی

    چسبیدن به «هر چیزی» یعنی باور کمبود و شرک

    وقتی بواسطه قوانین الهی مثلا به موقعیتی می‌رسیم که خوشایند است.

    با آدم‌هایی برخورد می‌کنیم در فرکانس فعلی که ممکن است انقدر با آنها به ما خوش بگذرد که بخواهیم همانجا توقف کنیم. چگونه؟

    با کلک ذهن.

    که دیگه رسیدی همینو نگه دار.

    یعنی ذهن از طریق آگاهی ها تو را برای اینکه بیشتر پیشرفت نکنی مجاب میکند که آفرین نتیجه داد دیگه بسه. ذهن میگه دو دستی بهش بچسب. حواست باشه از بین نره. خراب نشه. اینایی که رسیدی بهش از بین نره. مراقب باش. نگران باش. حواست جمع باشه…

    اما اما اما

    همین هشیاری کمک میکنه که ما بدونیم هیچ زمانی هیچ گونه چسبندگی ای نیاز نیست. چون چسبندگی یعنی زور زدن برای نگه داشتن.

    در صورتی که طبق قانون همجنس‌ها کنار هم بشکل اتوماتیک قرار میگیرند و خدا از طریق دستانش روزی ما را میرساند.

    پس نیازی به نگرانی نیست.

    هر لحظه هر کسی مشغول ارسال ارتعاش است.

    وقتی تو روی خودت کار میکنی ممکن است مثلا همکار کنونی تو که خیلی هم برایت عزیز است روی خودش کار نکند.

    این یعنی دارد به مدار پایین تر میرود.

    آیا تو هم باید با او به مدار پایین بروی؟ نه.

    تو به مرور مدارت را قوی تر میکنی و در هر مدار دوستان بهتر و همکاران بهتری پیدا میکنی.

    چون قانون درست عمل میکند و این حتمی است.

    حالا ممکنه اون همکار هم روی خودش کار کنه و هم مدار باقی بمونید و با هم پیشرفت کنید. چه بهتر…

    و چی ازین بهتر که این کنار هم بودن بدون چسبندگیه…. هر کسی داره جداگانه روی خودش کار میکنه و قطعاااا بالا میره‌..

    برعکسش هم ممکنه که من روی خودم کار نکنم اما اون همکار روی خودش کار کنه در این صورت هم چسبندگی احساس خیلی خیلی بدی خواهد داشت برای فرد چسبنده… و حتمن دچار خودتخریبی میشه چون ملاک حال خوبش اون شخص مقابله

    (به نوعی متصله این صحبت با A Person و H Person)

    کار کردن روی خود یعنی تکرار شنیدن بینش و باورهای جدید

    و انجام تمرینات عملی عزت نفس پ ثروت

    هشیاری و اصلاح باورها و انجام هرگونه تمرینی که کمک میکند به اصلاح واقعی باورها

    این نکته بسیار مهم است.

    ادامه بده…

    این یعنی حتا نگران تایید اون شخص هم مدار هم نباید بود… تایید رو تا ابد باید از خداوند و قلب گرفت…

    خدایا شکرت برای این آگاهی‌ها

    ..

    ضمن اینکه چسبندگی یعنی نیست. یعنی شانسی بوده. به نوعی زیر سوال بردن باورهاییه که باهاشون همین نتیجه کسب شده.

    همچنین چسبیدن به سک شخص یعنی شانسی شد. همینو بچسبم پسفردا برام فلان کارو میتونه بکنه

    این یعنی من بنده‌ی اون ادم شدم و رضایت اون برام مهمه…

    و این یعنی بت درست کردیم ازش و گذاشتیمش جای خدا

    هر کی میخواد باشه

    در صورتی که ما باید فقط و فقط از خدا بخواهیم و همه رو دست خدا ببینیم. ازشچن سپاسگزار هستیم اما دست خدا هستن.

    و این یعنی شرک دیگه

    بت ساختن یعنی شریک گرفتن برای خدا

    که نتیجه ش خودتخریبی و سقوطه

    خدایا شکرت که با تو همه چیز ممکنه

    خدایا شکرت برای این اگاهی ها

    دوستت دارم خدای عزیزم

    مرسی استاد عباسمنش

    مرسی استاد شایسته

    من فقط میخوام بچسبم به خدا

    فقط میخوام رنگ خدایی بگیرم

    به قول یه آیه‌ای از قرآن (کتاب خواندنی): رنگ خدایی بپذیرید. و چه رنگی از رنگ خدا بهتر است.

    همرنگ خدا بودن سعادت است و عزت

    همرنگ جماعت بودن خواری و ذلت

    خدایا شکرت برای هدایتم به راه درست

    و شجاعت استقامت در این راه

    .

    و این شعر توحیدی زیبا که یه روز بهم الهام شد تقدیم به همه مومنان این مسیر پر از فراوونی:

    همه رنگها ببینی ز وجود نور رویم

    مپسند رنگ‌ها را و بیا بیا به سویم

    م.

    (اشاره به نور خورشید و تبدیلش به رنگ‌های مختلف از طریق منشور؛)

    خبرای خوب قراره بدین هاااا شمایی که دارید میخونید این پیامو

    شکر از وجود همه تون

    همت تون رو و استقامتتون رو تحسین میکنم

    تو سرما با عشق دارم تایپ میکنم

    قرای عاشقان این راه

    شکرررررر

    موزیک ملت عشق رو دریابید از روزبه نعمت الله…. که از یکی از بچه های سایت تو یکی از کامنتها هدایتی متوجهش شدم….

    بی نظیره برای قدم زدن و موزیک شنیدن لابلای فایلهاااا

    شکررررر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  10. -
    سمیه گفته:
    مدت عضویت: 2058 روز

    برگی از روزشمار تحول زندگی من ، روز هفدهم

    “فقط روی خدا حساب باز کن”

    بسم اللّه النّور

    سلام استاد عباس منش و سلام مریم بانو

    نوشتن در مورد این موضوع برام خیلی سخته ، وقتی برای اولین بار این فایل رو شنیدم به درون خودم برگشتم و دیدم که چقدر من از این قانون دورم! چقدر روی دیگران حساب باز کردم! چقدر محبت ، ثروت ، سلامتی و حتی معنویت رو در جایی به غیر از الله در جستجو بودم! و وقتی که خواستم که غیر از روالی که تا به اون روز زندگی کردم طی کنم ، برام سخت بود چون اصلاً بلد نبودم! اصلاً بلد نبودم که میشه به خداوند در همه ی زمینه ها اعتماد کرد و توکل داشت! جالبه که در موقعیتی هم قرار گرفتم که همون موقع انسان هایی در موضوعات مختلف به من وعده ی حمایت دادند! یادمه نجوا می گفت اینا فرستاده ی خداست! ببین به محض اینکه تو خواستی فقط روی خدا حساب باز کنی ، خدا اینا رو فرستاده! و من باز هم بدون اینکه بفهمم داشتم همون مسیر قبلی رو طی می کردم! فقط ظاهرش این بود که روی خدا حساب باز کردم! نمی دونم چطور بگم ، نمی خوام بگم نباید از دیگران کمک گرفت و نباید توجهی به حمایت های خیرخواهانه و بدون چشمداشت دیگران داشت! خودم هنوز تو این زمینه ماهر نشدم و تازه شروع کردم ، و حتی ممکنه که دچار خطا هم بشم در این زمینه و یا نا خودآگاه باز هم روی دیگران حساب باز کنم! اما یه کوچولو فهمیدم که وقتی روی کمک دیگران حساب باز می کنی و کمک رو می پذیری خیلی متفاوت هست با زمانی که فقط و فقط روی خداوند حساب باز می کنی و اجازه میدی که خداوند برات برنامه ریزی کنه! اصلاً هم حال دلت در این دو موقعیت کاملاً متفاوته و هم نتایج متفاوتند و من خیلی آرام آرام و تکاملی دارم این ماهیچه توکل به الله یکتا رو پرورش میدم، که حقیقتاً خیلی هم سخته!خیلی درس ها از استاد یاد گرفتم و خیلی تلاش کردم برای تغییر باورهام در زمینه های متفاوت اما این زمینه انگار سخت ترینش هست! وقتی سال های سال دیدم که فلانی برای گرفتن حق و حقوقش دل به وکیل و دادگاه و قاضی و … بسته و تو محاسباتش نقش خداوند آخرین نقشه ! وقتی تو مدرسه ها دیدم که معلمی عاجزانه التماس دعا داره از همه برای رسمی شدنش و کارهای زیادی رو هم برای رسیدن به این مرحله انجام میده و خداوند در ذهنش آخرین مرحله هست و وقتی زنان زیادی رو دیدم که در زایمان ها به فکر فلان بیمارستان و فلان دکترند و باز خداوند جزء آخرین هاست! و و و و توی ذهن من هم خداوند جزء آخرین ردیف هابوده، سال های سال! شاید نهایت برای تشکر گفته باشم که لطف خدا بود یا خدا رسوند ، اما خودم میدونم یعنی الان میدونم که توی وجودم اعتمادم به اون شخص خیلی بیشتر از اعتمادم به الله بوده! و یادمه که کارهام تا مرحله انجام و نتیجه گیری پیش می رفتند اما یهو بهم میریخت و بی نتیجه بود!

    اما از وقتی سعی و تلاشم بر این شده که فقط روی خود خدا حساب باز کنم خیلی قضیه متفاوت شده و اتفاقاً در جایی که فکرش رو هم نمی کنم که به این زودی و آسونی قضیه درست بشه ، برام حلش کرده ، با خداییِ خودش حلّش کرده ، حلّش کرده ….

    خدایا هدایتم کن ، بهم یاد بده که فقط روی خودت حساب باز کنم….. و توکل علی العزیز الرحیم

    پیش به سوی روز هجدهم سفرنامه

    اللّهم ثبّت اقدامنا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: