فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 23 (به ترتیب امتیاز)

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    دختر خدا گفته:
    مدت عضویت: 872 روز

    روز هفدهم

    خدای من

    ای پروردگار جهانیان

    من هنوز سوره حمد رو عملی نکردم تو زندگیم استاد

    علتی ک مدام این ایه رو تکرار میکنمم همینه

    خدایا من تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم

    چند درصد؟ اگه تنها تو رو میپرستیدم ک ….

    خداجونم …هدایتم کن،همونطور ک به این فایل و به این قوانین هدایتم کردی،الله من،از من و از باورهام بگذر و منو اماده کن برای رسیدن ب رویاهام،هدایتم کن تا هرجا ک باید تغییر کنم ،هدایتم کن الله من

    چقدر شرک‌داریم و حواسمون نیس

    فقط تو بحث مالی نیس،تو بحث روابط همین ک طرف میگه من هستم،رو من حساب کن ،من‌ فلانم و …همین ک حال خوبتو گره میزنی به چیزی اون بیرون،همین ک اصرار میکنی به چیزایی ک حتی حالتو خوب نکرده، و … همش داره میگه ما خداهای زیادیو میپرستیم !!! خیلیا رو بت کردیم!

    قدیم یه بت میذاشتن جلوشون اونو میپرستیدن

    امروزه چی؟ دولت خدا شده، رئیست ،فلان ادمه ک پولداره،فلان دختر/پسر که دوسش دارم،نه اون نباشه من نیستم !!!! باید باشه تا حالم خوب باشه !

    حتی ترسات خدات شدن،دارن بهت حکومت میکنن،ترس از شکست،ترس از نشدن،حرف مردم و قضاوتشون خدات شدن !! نگرانی ک چی فکر کنن!مدام داری خودتو ثابت میکنی برای کی؟برای چی؟

    همش لنگ یه چیزی اون بیرونی ،اگه اون موقعیت و پست و مقام باشه،اگه اون ادم باشه،اگه فلان کشور بودم اگه سنم فلان بود و اگه اگه اگه ……

    هزارجور بت خلق کردیم و داریم میپرستیم !

    خدایا …هر روز هر قدم این فایلا ،دقیقا اون چیزیه ک من در طول روز بهش فکر کردم،یا یه لحظه از ذهنم رد شده

    استاد تو این 17 روز من دوتا از دوستای قدیمیو دیدم،هفته پیش یکیو،دیروزم یکی دیگه شو :)

    و با چندتاشون تلفنی صحبت کردم،فقط تو دلم یه لحظه رد شد ک دوست میخوام خداجونم،تو رفیقم باش،و اینجوری جوابمو داد :) واقعا از قلبم تو حیاط دانشگاه بهش گفتم فقط یه عشق هس،فقط یه ثروت هس،فقط یه حال خوبی و سلامتی هس اونم تویی،خودت بیار برام هرکیو ک مناسبمه

    تو همین چند روزی ک دارم هر روز فایل میبینم ،به هرچی فکر میکنم سریع اتفاق میوفته ،بدشانسی اگه وجود داشته باشه برا من تبدیل میشه خوش شانسی،اونم عجیب غریب :)

    لطف و محبت ادمها بهم بیشتر شده،حتی اگه اولین باره منو میبینه بهم لبخند میزنه،یه جمله قشنگ میشه،و …تو همین مدت با ادمای موفق و جذاب و مهربون خوش قلب و دارم ارتباط میگیرم

    تو همین چند روز ک فقط خودمو متعهد کردم فایلو گوش کنم،و کامنت بذارم ،همه چی داره تغییر میکنه

    تو این چند روز تحت هر شرایطی ،چ خوب و چ بد فقط دارم انجامش میدم، یه جاها یه حسایی میاد ک ول کن حالا یه روز فایل گوش نکن چیزی نمیشه،الان حوصله نداری عیب نداره،بیخیالش و … (دقیقا حسایی ک قبل این کامنت داشتم)ولی به این نجواها گوش نکردم

    دیروز دوتا کتاب خریدم ،ماورای طبیعی شدن و ثروتمند ترین مرد بابل

    تو کتاب دومیه ،یه جمله نوشته بود

    اگر به خودم بگم تا صد روز وقتی از پل رد میشم که به شهر برم یه سنگریره از جاده برمیدارم و تو رودخونه میندازم،این کارو انجام میدم.اگه روز هفتم از پل رد بشم و یادم بره،به خودم نمیگم فردا دوتا سنگریزه تو رودخونه میندازم که جبران بشه،عوضش برمیگردم و سنگریزه رو میندازم.روز بیستم هم به خودم نمیگم این کار بی فایده است،اینکه هر روز یه سنگریزه بندازی چه فایده ای داره؟

    چقدر قشنگ کمالگرایی رو تعریف میکنه،چقدر قشنگ میگه باید تکامل طی شه ،باید استمرار داشت ،باید صبور بود، صبور نه از اون نوع ک بگی خب سالها طول میکشه،نه،صبور از اون نوعش ک آرومه ،مطمئنه ،حالش خوبه،حتی اگه شرایط بیرون فعلا اوکی نباشه ولی ته قلبش ایمان داره و کم کم حال خوبشو پیدا میکنه،کم کم عادت میکنه زیبایی هارو ببینه،کم کم یاد میگیره …

    خدایا تو کمکم کن درک کنم این ایه رو که من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  2. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 645 روز

    به نام رب العالمین

    سلام به همه عزیزان

    ◀هربار که من روی دوستی و یا شخصی حساب کردم خوردم زمین اونم بدجور.

    خونه رو میخواستم بفروشم بنگاه دار میگفت خودم میفروشم و روش حساب کردم و یهم غیبش زد.

    ادم ها تا پای قرار داد میومدن و من روی حرفشون حساب میکردم یهو ناپدید میشدن و میزدن زیر قولشون . برام عجیب بود

    انقدر این عمل تکرار شد که گفتم خدایا عاجزم خودت بفروشش من نمیتونم و ولش کردم .

    یکی دو هفته بعد بدون اینکه به کسی بگم خدا دستاشو فرستاد و کار معجزه وار کار بردن مشتری فروش رو شروع کرد اونجا دیگه میدونستم رو ادما و حرفاشون حساب نکنم و یه گوشم در بود و یه گوشم دروازه و به خدا توکل کردم و مشتری با بهترین قیمت و اسان ترین روش خونه رو خرید.

    یا همونایی که رفیق فابریک بویم توی شرایط سخت بدترین تهمت رو زدن و محو شدن و همینجوری اتفاقات را مرور میکردم و دیدم چقدر به ادمها قدرت دادم و دارم کار میکنم که ادمها رو توی ذهنم بیارم پاین و خداوند رو ببرم بالا.

    ادم باید از خدای درونش اعتبار بگیره نه از بیرون

    🈚🈶🈹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    مهناز اسکندری گفته:
    مدت عضویت: 2216 روز

    سلام به استاد توحیدی عزیزم و خانم شایسته و همه دوستان

    روز هفدهم از روز شمار تحول زندگی من

    من هم مثل خیلی از اعضای سایت این فایل رو قبلاً شنیده بودم ولی الان درک بهتری ازش داشتم ، من سه روزه که روی این فایلم و چندین بار گوش دادم و تا الان 14 صفحه از کامنت هاشو خوندم و خیلی دوست دارم که کل کامنت های این فایلو بخونم و در این چند روز هی مطالب و مثال های که دوستان عزیزم داخل کامنتهاشون نوشتن یادم میاد و میگم اگه برای اونا هنگامی که فقط روی خدا حساب کردن شده پس برای منم میشه فقط باید روی خدا حساب کنم نه روی بنده هاش.

    من از همون ابتدا که به مدرسه رفتم هیچوقت آدم چاپلوسی نبودم و بعضی از بچه ها و دوستانم بودن که برای معلم ها ، ناظم و مدیر خودشیرینی میکردن ، من سال 92 از دانشگاه فارغ‌التحصیل شدم و عموی مامانم یکی از افراد موفق کشور هستن که پدر و مادرم خیلی اصرار داشتن که من با ایشون ارتباط برقرار کنم تا برام یه کاری بکنن و دستمو جایی بند کنن همون‌طور که چند تا از پسرخاله هام و اقواممون رو سر یه کار گذاشتن ، من هم دو بار با ایشون تماس گرفتم ولی خدا شاهده اصلأ چاپلوسی توی ذاتم نیست و همون دو بار هم احساس بدی داشتم و دیگه باهاشون تماس نگرفتم تا دستمو یه جا بند کنه .

    ولی بعضی جاها هست که منم قدرت رو به بقیه دادم مثلاً اگر یه دکتر یه حرفی بزنه حرف اونو بیشتر قبول دارم ، من قبلاً خیلی در مقابل افرادی که سطح بالایی از من داشتند هول میشدم و فهمیدم که من همیشه اونها رو ارجح تر از خودم میدونستم و خودمو از اونها کمتر می‌دیدم و بهشون قدرت میدادم خب اینا شرک هستن که با دوره احساس لیاقت فهمیدم که من همین جوری ارزشمندم و من چیزی از اونها کم ندارم و اونجایی که استاد گفتن وقتی با یه آدم قدرتمند روبه رو شدید طوری باهاش صحبت کنید که انگار شما از اون فرد قدرتمند تری .

    با این آگاهی خیلی حس خوبی پیدا کردم .

    خدایا ازت می‌خوام که این آگاهی ها همیشه یادم بمونه و بتونم ذهنمو کنترل کنم الهی هزاران مرتبه شکرت .

    خدایا کمکم کن تا توحیدی تر بشم و اونوقت همه جوانب زندگیم درست میشه و همه خودشون میان تا منو به خواسته هام برسونند .

    تمام سعیمو می‌کنم تا دستهای خداوند رو نبندم تا خدا از بی نهایت دستش به من خیر برسونه ، از جایی که گمان نمیکنم بهم روزی برسونه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  4. -
    سیمین منصوری گفته:
    مدت عضویت: 1012 روز

    به نام الله یکتا

    سلام و هزاران درود بی پایان بر اساتید عزیزم ، استاد عباس منش عزیز دلم و استاد شایسته ی جان جانانم

    سلام دوستان هم فرکانسی

    امیدوارم که همه در پناه فرمانروای یکتای جهان هستی بهترین‌ها رو تجربه کنید

    من واقعا نمی‌دونم چی بگم؟

    از فایل استاد عباس منش بگم یا از نوشته ی زیبا و از دل بر آمده ی مریم بانو که لاجرم بر قلب و جان و روح ما مینشیند؟

    زبانم قاصر هست ، خدایا تو کلام را آنگونه که شایسته است بر زبانم و بر سر انگشتانم جاری کن تا کمی از حق مطلب را و آنچه در جانم میگذرد را بیان کنم ، هر چنددددد که کلمات ناتوانند در ابراز عشق و ارادت و حال خوبم

    فقط همین بس که عاشقتونم منننننن

    واقعا چه زیبا گفتن مریم جان که از هر روز سفر نکته ای را جدا کرده و توشه ی ادامه ی مسیر کنیم و یادآوری و عمل به موقع داشته باشیم و در انتهای این سفر صد و سی و چند روزه دیگر خود را نمی‌شناسیم ، همانطور که تا همین روز هفدهم هم خیلی مواقع متوجه باورهایی میشم که در نا خودآگاهم رفته و بعضی به عمل رسیده و بعضی در حال عملی شدن هستند. خدایا شکرت ، عاشقتمممممم

    استاد جان این توحید و یکتا پرستی و دوری از شرک و دادن اعتبار همه ی موفقیت‌های بزرگ و کوچکمان به خدا و شکر گزار هر نعمتی بودن ، چقدر مهم است که آیاتی چند از این موارد در قرآن آمده؟

    آیاتی درباره اینکه کسی که مومن به خدای یکتاست و هدایتهایش را عمل میکند نه خوفی دارد و نه حزنی

    یعنی چی؟ خب من وقتی تنها قدرت رو خدا میدانم هر اتفاقی که بیفته در هر زمینه ای از زندگیم حتی اگر به ظاهر نابود شده باشم نه میترسم و نه اندوهگین میشم ، چون می‌دونم خدا تنها قدرت جهانه ومن اگر به آرامش درون برسم که با یاد خدا به دست میاد و نشانه ی ایمان هست ، بیرون از من هم همه چیز درست میشه

    که بیدل دهلوی هم میگه:

    درون توست اگر خلوتی و انجمنی است

    برون زخویش کجا میروی ، جهان خالیست

    پس ایمان و توکل حقیقی به خدا ، اولین نشانه و هدیه اش آرامش هست ( امیدوارم نصیب هممون بشه)

    و هر کس تهدیدت کنه ، ترکت کنه ، ورشکست بشی ، مریض بشی ،بلاتکلیف باشی و… امااااا نا امید نمیشی ، چون می‌دونی باید فقط روی خدایی حساب کنی که به تو‌نزدیکترینه ، عاشقترینه، مهربانترینه ، بخشنده ترینه و … پس آرامی چون خدا رو درون خودت و همراه خودت میبینی و می‌دونی که همه‌چیز خیره و خدا تورو به راه درست هدایت می‌کنه و اینم جزئی از راهِ پس آرام میگیری و هدایتها را عمل میکنی.

    درآیه ای از سوره نحل خدای مهربان فرموده از پرستش دوخدایی و شرک دوری کنید ، آیا شما از قدرتی غیر از خدای یکتا که بالاترین قدرت هست میترسید؟

    و در آیات بعدی درباره اهل تقوا که به بهشت می‌روند و زندگی در بهشت فرموده.

    تا این حد به وضوح خداوند مارو از شرک داشتن و کسی رو شریک قدرت خدا دونستن منع کرده و راه سعادت و بهشتی شدن رو به ما نشان داده.

    خدایا سپاسگزارم

    و این یعنی اگر از ترس همسرت کاری رو نمیکنی یا انجام میدی ، همسرت رو شریک‌خدا کردی

    اگر از ترس رییست ، یا از ترس فقر ، یا از ترس بیماری و …

    هر کدام از اینها یعنی چیزی یا کسی رو شریک قدرت خدا کردی و این یعنی شرک و حتی خیلی مخفی تر از این

    طبق حدیثی نبوی که استاد هم در فایل بهش اشاره کردن

    پس باید خیلی حواسمون باشه

    در ضمن خدا در قرآن درباره نا شکر بودن ما انسانها هم زیاد فرمودند و درباره اینکه به شرط ایمان و شاکر بودن به خواستمون میرسیم. واین نشانه ی اهمیت موضوع هست.

    پس باید خیلی شکرگزار باشیم که واقعا معجزه می‌کنه.

    من خودم با اینکه مدام در حال تکرار قانون و نکات آموزشهای استاد هستم ولی یه وقتایی نجوای شیطان خیلی زیاد میشه و احساس یاس میکنم ، به ویژه درباره تثبیت باورهای درست ، و خیلی طول می‌کشه تا حالم کاملا خوب بشه ، ولی نکته ی مثبت اینجاست که خودم آگاهم و همش درحال تلاش برای بهتر کردن حالم با تکنیکهای استاد عزیزم هستم. و با مطلبی که مریم خانمِ شایسته برای این فایل نوشتن تا حد زیادی خیالم راحت شد که بازهم به نوعی قانون تکامل و عجله نکردن برای موفق شدن رو بهم یادآوری کرد و اینکه مسیر ساده هست ، فقط تداوم و ایمان و صبر میخواد. طبق قرآن به شرط ایمان و استقامت موفق میشیم.

    خداوند در سوره ضحی فرمودند که اونقدر بهت عطا میکنم که راضی بشی ، چی از این بهتر؟

    و در جایی دیگر از قرآن میفرمایند فقط وعده ی خدا راست است و خدا بهترین نگهبان برای توست. و خدا برای ما کافیست

    اینها همه یعنی بنده ی من فقط روی من حساب کن ، دیگه خیالت راحت باشه

    من برای تو همه چیز و همه کس میشم.

    پس آرام بگیر و همه چیز رو به من بسپار و بدون آدما رو من مامور کردم تا به تو خدمت کنند ، پس اگر این یکی نشد ، هزاران نفر دیگه هم هستند تا این ماموریت رو به بهترین وجه انجام بدن.

    کلام آخر ، فقط روی خدا حساب کن ، از هیچ‌کس غیر از خدا انتظار نداشته باش و حساب نبر.

    فقطططططططط خدااااااااااا

    بابا طاهر میفرماید:

    خداوندا به فریاد دلم رس

    کس بی کس تویی ، من مانده بی کس

    همه گویند طاهر کس نداره

    خدا یار منه ، چه حاجت کس؟

    اوج توحید در این شعرنهفته است ، این است راز بزرگ شدن و ماندگاری انسانهای بزرگی همچون بابا طاهر توحیدددددددد

    خدایا شکرت

    در پناه خدا پاینده باشید و موحد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    زینب نیک ورز گفته:
    مدت عضویت: 1022 روز

    یک مثال میزنم که حرف استاد و این قانون دقیق و ثابت رو تایید کنم

    یک بنده خدایی قصد داشت سالن زیبایی بزنه

    و این توی ذهنش بود که برای اینکه مشتری زیاد داشته باشه و کار و بارش بگیره باید با کسی که نسبتا شناخته شده هستش و خودش مشتری داره همکاری کنه

    یعنی فقط میخاست به واسطه اون شخص مشتری و پول براش بیاد

    و میگفت اگر فقط اون شخص با من کار کنه ، کارم میگیره

    خیلی باج میداد بهش و صمیمیت زیادی ایجاد کرده بود

    و کلن فقط روی اون ادم حساب باز کرده بود

    (یعنی اونو عامل پیشرفتش میدونست، اون توی ذهنش قدرت داشت، اونو منبع رزق و روزیش میدونست.. )

    خلاصه اینا با هم همکاری کردن و این شخص سالن هم زد..

    اما مدت زیادی نگذشت که با هم به مشکل خوردن و یک دعوای بشدت وحشتناک کردن…

    و در نهایت نتیجه اون باج دادن ها، اون حساب باز کردن ها

    شد جدایی، شد حرمت شکنی، شد بی احترامی، شد دعوا و فحش و ناسزا..

    و ضربه خوردن…

    اون ادم نه تنها منبع روزیش نشد بلکه ازش ضربه هم خورد..

    پس روی هر کسی جز خدا حساب باز کنی ضربه میخوری، بلا استثنا.. در هر موردی!

    چه توی کار، چه توی روابط..

    این خود شرکه! خود بی ایمانیه!

    باید فقط خدارو منبع همه چی بدونیم

    فقط به خودش وصل شیم

    و فقط از خودش همه چیو بخاهیم

    اخه بقیه چه قدرتی میتونن توی زندگی ما داشته باشن

    اخه چطور میتونیم اونارو قدرتمند تر از خدا که مالک و خالق کل جهانه بدونیم

    و نگاهمون به دست ادم ها باشه….

    خدایا ما رو لحظه ای به حال خودمون وا مگذار:)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  6. -
    مهلا کیان گفته:
    مدت عضویت: 883 روز

    سلام به استادعزیزم و مریم نازنین و دوستان خوبم

    من این فایل رو چندین بار گوش دادم و کامنت گذاشتم البته این مربوط به دو سال قبله،تااینکه خواب عجیبی دیدم. جزئیات رو نمیگم ولی کلیات داستان این بود که من و خواهرم همراه چند نفر دیگ در حال بازدید از یه مکانی بودیم یه قسمتی از اون مکان حالت یک خرابه بود، من و خواهرم یه نوزاد رو اونجا پیدا کردیم من به اون نوزاد احساس داشتم دلم خیلی براش سوخت یه حسی بهش داشتم که انگاری از قبل میشناسمش و نمیتونم اینجا رهاش کنم و به خواهرم گفتم باید ببرمش،اون بچه بعد از یه مدت شروع به گریه کردن کرد و به خواهرم گفتم فک کنم باید پوشکشو عوض کنیم خلاصه لباسشو دراوردیم یه لایه فومی سفید هم دورش بسته شده بود اونو که باز کردم دیدم یه طرف بدن حتی قسمت مغز و جمجمه یه تیکه سیاه و این سیاهی پر از حشرات و کک و کرم‌های زیادی بود من قسمت مغزشو داشتم میدیم انگاری پوستی روش نبود صحنه بسیار مشمئزکننده ای بود،به محض بیدار شدن از خواب داشتم به خوابم فک میکردم که این پیام برام اومد که اون نوزاد خودتی و افکار و دل نگرانی هایی که من داشتم با خودم میکشوندمشون تو این خواب برام به نمایش دراومد،من قدم ده از دوره بی‌نظیر دوازده قدم هستم ،چراغهای زیادی برام تو این دوره روشن شد ولی اتفاقی که افتاد من فراموش کردم که همه چیز خداونده ،من فراموش کردم که چه رابطه فوق العاده ای رو باهاش داشتم چه سحر هایی که همه خواب بودن ولی من تو همون خلوتیه دم صبح پشت پنجره داشتم باهاش عشق بازی می‌کردم، من فراموش کردم که بهترین و زیباترین حالمو در زندگی زمانی تجربه کردم که در وجود خودم پیداش کردم و چه اشکهایی که از سر ذوق و دلتنگی براش ریخته نشد،من همه اینارو فراموش کردم قدم ها رو داشتم کار می‌کردم ولی نمیدونستم که باید به یاد اون باشم باید هرلحظه صداش بزنم دیگ از اون اشکهاکه از پاکی دلم میومد خبری نبود،من به شدت افتادم دنبال ثروت و پول انگاری هرلحظه داشتنشو از خدا میخواستم رها نکردم و چسبیدم تا جایی که دیگ چیزهای زیادی نبود که خوشحالم می‌کرد تا اینکه این خوابو دیدم و متوجه شدم آره همینه من چسبیدم و رها نکردم و وقتی هم چسبیدی به یه چیزی دقیقا فرکانس نداشتن اونو میفرستید تا خود خواسته،صبح از خدا خواستم هدایتم کنه و دوباره هدایتم کرد به این فایل زیبا ،این فایل حدود دوسال قبل زیباترین فایل زندگی من شد ،کامنتاهایی اونسال از خودم به جا گذاشتم از تمام وجودم بود و تحولی که در روح و روان من ایجاد کرد،دوباره اومدم و کامنتها رو خوندم دوباره همون احساس نزدیکی به معبودم برام اتفاق افتاد من امروز فهمیدم که فایلهای توحیدی تو راس هر فایل دیگه ای باید قرار بگیره حداقل برای منکه این حالو دوس دارم و دوس دارم هر لحظه تجربش کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    نسرین عبادیان گفته:
    مدت عضویت: 707 روز

    یکی از قوی ترین فایل های که گوش دادم همین بود که هروقت گوش میدم به صورت عجیبی به خدا وصل میشم و هیچی نمی‌ترسم. یادم میاد تو نقطه ای از زندگیم تا کسیو تو ذهنم گنده میکردم شروع به آزار دادن من میداد که این یعنی شرک البته دقیقا روزی که پشتم خالی شد و ضدحال خوردم از استاد راهنمام و بهم 7 داد تا منو مشروط کنه این فایل به دستم رسید وقتی که هرروز این فایل رو گوش میکردم و درکش میکردم ورق برگشت خدا دقیقا همون بلایی که استادم سرم آورد رو سرش آورد بهم گفت سرقت ادبی کردم و منم قبل خواب از خدا خواستم خودتو نشون بده چند روز بعد از استاد راهنمام سرقت ادبی گرفتن من اون موقع این آدم های بی ارزش رو خیلی گنده میکردم چون فکر میکردم موقع اپلای حتما این اساتید بهم ریکام میدن ولی اصلا اینجوری نشد و هیچ کدومشون توصیه نامه ندادن. ولی من از خدا خواستم تا آدم های رو سر راهم قرار بده که بهم توصیه نامه بدن دقیقا بعدش دو تا خانومی رو سر راهم قرار داد که بهم توصیه نامه بدن و جالبه بعد این کار هر کدومشون از دانشگاه رفتن انگار فقط اومده بودن دانشگاه تا کار منو زاه بندازن و برن.میدونم کار خودش بود میخواست بهم درس بده تا رو خودش حساب باز کنم درحالی که نمیشناختمشون ولی در عوض اساتیدی که بهم وعده داده بودن توصیه نامه بدن حتی موقع اپلای به خودشون زحمت ندادن پیام منو سین بزنن اینا همش درس های خدا بود که فقط از خودش بخوام و جالبه الان منو خواهر دوقلوم از یک دانشگاه آمریکایی فول فاند گرفتیم چون خدا خودش دو تا استاد آمریکایی رو سر راهمون قرار داد تا استاد راهنمای ما بشن چیزی که حتی فکرشم نمی کردم واسه همینه نمی‌خوام از هیچی جز خدا حساب ببرم چون این آدم ها از خدا دستش رو برداره واسه آدم تره هم خورد نمیکنن چه میخواد غریبه باشه چه خانواده. جالبه این نکته که فقط روی خدا حساب باز کنیم خیلی فرار هست چون ایگو میخواد همه چیز رو از خودش و دیگران بدونه نه خدا واسه همینم همیشه این نکته باید مرور بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    دنیا از آن من است گفته:
    مدت عضویت: 2213 روز

    به نام خدایی که هر چه دارم از اوست و من هیچ هیچ ام

    سلام و درود خدمت استاد عزیزم و مریم بانوی مهربان

    رد پای من در روز هفدهم روزشمار تحول زندگی

    من عاشق این فایل و قبلا بارها و بارها این فایل رو گوش دادم و هرگز از این آگاهی ها سیراب نمیشم

    من قبلا یک انسان به تمام معنا مشرک بودم

    خیلی رو حرف اطرافیانم حساب میکردم ، یکی میگفت برات کار جور میکنم دیگه تمرکزم میرفت به سمت این فرد تا برام کار جور کنه ..و نتیجه فقط حال خراب بود و نرسیدن به کار و درآمد

    دقیقا مشکل ما قبول نداشتن ربوبیت هست ..اینقدر که رو حرف رئیس بانک ، دوستان و اطرافیان حساب میکنیم رو حرف خدا حساب نمی‌کنیم

    این فایل رو دانلود کردم داشتم گوش میدادم که یهو حس کردم قلبم گرفت و هرچی تلاش میکردم نفس بکشم نمیشد فقط میگفتم خدایا خودت کمکم کن …اگر خدا نمی‌خواست هرگز برنمی کشتم

    به خودم گفتم ببیین همه چی دادستان خودش هست ، اگر نخواد نمیتونی نفس بکشی ، اگر نخواد تو یک چشم برهم زدن هم قلبت استپ و تمام

    من هر چه دارم از خدای بزرگم دارم ..اگر راه میروم به اراده خداست ، اگر حرف میزنم به اراده خداست ، اگر نفس میکشم به اراده خداست

    اگر عزت و آبرویی دارم از خداست

    اگر اینجا حضور دارم به لطف و اراده خداست که مرا هدایت کرده

    بارها و بارها خدا توی گوشم زد بخاطر افرادی که روشون حساب کرده بودم و کمکم کرد که الان اینجا ب و این رو بخوبی درک کنم که تنها قدرت جهان هستی خداست، تنها منبع رزق و ثروت جهان خداوندست و از جایی که من گمان نمیکنم

    به ثروت و نعمت منو میرسونه

    کیست که وقتی خداوند اراده کند که کسی رو بالا بکشونه و کسی بتونه اون رو پایین بکشه

    و کیست وقتی خداوند اراده کند که کسی را پایین بکشه و کسی بتونه اون رو بالا بکشه

    خدایا شکرررت بابت این اگاهی ناب

    خدایاشکرررت بابت همین لحظه که اینجا حضور دارم

    سپاسگزارم از استاد عزیزم که دست خداست و با صدای دلنشینش ما رو آگاه و بیدار میکنه ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  9. -
    شیرین امامی احتشامی گفته:
    مدت عضویت: 2220 روز

    به نام خدایی که نزدیک است

    سلام

    فقط روی خدا حساب باز کن ؛

    هنوزم این جمله برای من سنگینه .

    هنوزم حس می کنم خیلی از دریچه های قلبم بستس ولی خدارو صدها بار شکر

    که دیگه خودمو به عنوان یک انسان که با تکامل رشد میکنه و ظرفش بزرگ میشه ، سرزنش نمیکنم .

    این فایل رو توی پلی لیستم دارم و خیلی وقتها گوش میکنم و قلبم آروم میگیره و راهم روشن میشه .

    وقتی به گذشته ام نگاه می کنم میبینم استاد واقعا درست میگن هر وقت روی آدمها حساب کرده بودم با صورت زمین خورده بودم .‌

    حتتتتی از عزیزانم ، غریبه که جای خود داره .

    منم خیلی زود فهمیدم روی هیچ کس حساب نکنم اما فکر نکنید به خدا رسیدماااا…. نه….‌

    با وجودی که قلبم صداش میزد ذهنم میگفت تو تنهاااااییییی…‌

    تنهاااااا….

    و این تنهایی همیشه خوره وجودم بود .

    به قول استاد تو زندگیم حساااابی کتک خورم ملس شده بود .

    تا این که دیگه نایی برام نمونده بود .

    جایی برای کتک خوردن نداشتم .

    اونجا بود که با تک تک سلولام خدا رو صدا کردم و ازش کمک خواستم .

    خدام بهم عنایت کرد و منو رسوند به صف راهیان بهشت و این سایت توحیدی .

    دیگه خوب فهمیدم گریه و زاری دل خدارو به رحم نمیاره ،

    این جهان بر اساس قوانین شکل گرفته و اگه میخوام

    خوشبخت بشم و راه مستقیم رو ادامه بدم .

    بااااید

    قوانین جهان و درک کنم و عمل کنم .

    باید درک کنم من 1٪ مادی هستم و 99٪ انرژی .

    باید درک کنم با تغییر باورهام زندگیم تغییر میکنه.

    باید درک کنم در وجودم هدایتگری به نام احساس وجود داره که ستاره قطبی وجودمه و بهم میگه اگه حالم نامناسبه دارم میرم بیوفتم تو دره اگه حالم مناسبه ، خوشحالم ، امیدوارم ، متوکلم ، فقط روی خدا حساب باز کردم پس دیگه نه غم هست و نه نترسی .

    اگه نعمت یا ثروت وارد زندگیم نمیشه یا کم میشه

    مشکل از بیرون نیست مشکل از درون منه ، مشکل از باورهای منه ، مشکل از ذهن منه .

    مشکل از ایمان نداشتن من به الله یکتاست که رزاق کلللل جهانیانه .

    خدایاااا…. اینارو دارم میگماااا….

    میفهمماااا…‌

    ولی تو هدایتم کن بتونم واقعا بهش عمل کنم . که هر وقت عملی کردم و قدمی که بهم گفته شد برداشتم اون قسمت راه برام گلستان شد .

    ای صاحب اختیار من ،

    هدایتم کن که یاد بگیرم با تو بودن یعنی آسان شدن بر آسانی ها

    یاد بگیرم بین کلام ذهن و قلبم ، قلبم رو باور کنم

    یاد بگیرم نشستن بر روی دوش توست که منو به خواسته هام میرسونه و سلامتی ، سعادت و خوسبختی دنیا و آخرت رو برام به ارمغان میاره .

    الهی بعد از این که مارا هدایت کردی ، گمراه نکن .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  10. -
    فاطمه برهانی گفته:
    مدت عضویت: 1098 روز

    سلام به استادعزیزم و دوستای گلم امدم یه کامنت راجب حسم به خدا بنویسم

    جدیدا احساس نزدیکی بهش میکنم توی قلبم حسش میکنی و میدوم هر لحظه داره هدایتم میکنه

    قبل تر فکر میکردم روی خودم کار میکنم و میشم یه ادم حسابی و پولدار و خفن

    که ادمی که هیچ اشتباهی نمیکنه و دیگه خودمو خودم

    ولی الان فهمیدم من هیچی نیستم همه چی اونه

    به خدا نمیشه روی این ذهن حساب کنی

    شاید باورتون نشه حتی نمیشه روی این جسم حساب کرد

    حتی نمیشه روی توانایی و مهارت حساب کنی

    روی هیچی نمیشه حساب کرد جز الله

    همه چی اونه

    بخدا فقط باید به اون گوش بدی

    هرچی گفت بگی چشم

    اون معشوقه

    ربه

    قدرته

    عظمته

    تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میخواهم

    تو پارتی منی

    تو یاور منی

    تو نیرویی که پشتمه

    ادما خودشون به یه نفس بندن

    تو قوی تویی که قدرتی

    تویی که عظمتی

    من ضعیف و ناتوانم خودت منو هدایت کن

    من هیچ ادعایی ندارم

    اگر لحظه ایی منو هدایت نکنی من فرومیپاشم

    اگه لحظه دستمو نگیری من هیچ نیستم

    من با تو قدرت میگیرم

    من با تو سرپا میشم

    من امیدم توییی

    تو بودی که روزای سخت صدامو شنیدی و هدایتم کردی و روزایی هیچکس نبود تو همیشه بودی

    تویی که از همه چی اگاهی از قبل و بعد و تمام علوم جهان

    تویی معبود من و خدایا من نوکرتو میکنم توام اربابی

    خدایا منو لایق رفاقت با خودت بکن

    خدایا دستمو بگیر و هدایتم .کن

    خدایا من بی نیازم از همه و نیازمندم به تو

    خدایا این دخترو هدایت کن

    تو برای من همه چیزی

    تو روزایی بی پدری برام پدر بودی

    تو برام خانواده بودی

    تو هیچ وقت نزاشتی سرم خم بشه

    هیچ دستمو ول نکردی

    به قول ملاصدرا خداوند همه چیز میشود همه کس را

    خدایا خیلی بهت نیاز دارم کمکم کن

    من به همه گفتم من پارتیم خداست

    منو بنده ای خوبی کن

    ضعفامو بکش بیرون و کمکم کن بتونم قدرتمو نشون بدم

    منو به عرش ببر و هدایت ام کن خودمو بسازم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: