فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 24 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-19.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-07-06 00:00:002020-10-19 00:15:46فقط روی خدا حساب باز کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با داشتن این باور چقدر زندگی شیرین تره ، چقدر احساس ارامش می کنم
من خودم به شخصه خدارو خیلی جاها ار زندکیم احساس کردم ، خیلی جاها ازش کمک می خواستم و فقط به خودش توکل کردم و به خواستم رسیدم . ولی فرام.ش می کنم ، فزاموس می کنم که من یه زمانی یک خواسته ای از خدا داشتم و بهم دادش
اون لحظه که فقط روی خودش حساب میکنی و همه چیو میسپاری به خودش ، چه ارامشی کل وجودتو میگیره
نمیتونم اون ارامشو توصیف کنم
رها میشی ، رها
ذهنو روحت اروم اروم میشه ، و مطمئن هستی ، تأکید میکنم ، مطمئن هستی که بهترین اتفاق ممکن رو برات رقم میزنه
و همین اتفاق هم میوفته
و تو در اون لحظه خدارو نزدیک تر از همیشه به خودت میبینی ، بیشتر از همیشه احساسش میکنی
تو در اون لحظه به چشم خودت معجزه دیدی ، ولی اصلا تعجب نمیکنی چون مطمئن بودی و چنین فکری داشتی که این اتفاق در بهترین زمان ممکن برای من رخ میداد چون من از خدا خواسته بودم و بهش توکل کردم و در مقابلش تسلیم بودم
و هر کسی این حال رو تجربه کرده باشه میدونه گریه جزء جدایی ناپذیرشه
با هر قطره اشکی که میریزی بیشتر خدارو احساس میکنی و اروم تر میشی
تو اون لحظه در بهشت هستی
تو اون لحظه نه حسرت گذشترو میخوری و نه نگران اینده ای ، به معنای واقعی کلمه در لحظه حال حضور داری و لحظرو با تمام وجود احساس و زندگیش میکنی
خدایا شکرت برای تجربه ی همچین حسی
خدایا فقط تورو میپرستیم و فقط از تو کمک میخواهیم
خدایا ما رو به راه راست هدایت کن ، راه کسانی که به انها نعمت دادی ، نه کسانی که بر انها غضب کردی ، و نه گمراهان
به نام خداوند هدایتگر
سلام به همه دوستان و سلام به استاد عزیز و مریم خانم عزیز و دوست داشتنی و زیبا
روز هفدهم
فقط روی خدا حساب باز کن
هر بار که این فایل رو گوش می کنم اشک هایم بر صورتم سرازیر میشه
و خداروهر بار و هرلحظه شکر می کنم که من رو هدایت کرد به این سایت تا بیاییم خدای رو که از بچگی به ما گفتن رها کنم و به خدا حقیقی برسم به خود شناسی و خداشناسی
همیشه فکر میکردم کسانی که در کشورهای خارج هستند و مسلمان نیستند مشرک هستند
و اصلا نمی دونستم شرک چیه ؟
فکر میکردم که من مسلمان هستم و شرک ندارم چون ما تو ایران و در یک کشور مسلمان هستیم
و نماز و روزه و قران ….. می خوانیم هیج وقت فکر نمی کردم که من خودم مشرک بود من شرک در وجودم بوده
ما که مسلمان هستیم خدایا چقدر غفلت و چه باورهای که به ما دادند
ولی حالا دارم می فهمم و به درک دارم کم کم می رسم اره من تو این 40 اندی که از خدا عمر گرفتم
روی خیلی ها حساب باز می کردم دلم به خیلی ها گرم بود هر چند زبانان می گفتم من فقط به خدا ایمان دارم ولی از اون طرف به آدم هاش به شرایط به دولت به همسر به اطرافیان وابسته بودم و روی اونها حساب باز میکردم
حالا دارم می فهمم چرا اونجوری که می خواستم
زندگیم رشدی نداشته این همه بالا و پایین
همیشه می گفتم چرا دعا هایم چرا این همه حرم امام رضا میروم اونجوری که می خواهم جواب نمیگیرم
حالا می فهمم اره من روی اونها حساب باز می کردم شفاعت از اون ها می خواستم
خداروشکر که باز هم خدا من رو هدایت کرد
من رو رها نکرد و از وقتی که با استاد و این سایت آشنا شدم
خیلی چیزها تغییر کرده
شرایط زندگیم شرایط جسمی و سلامتی
آرامش بیشتر احساس بهتر شرایط مالی ..
آگاهانه دارم روی خودم کار می کنم و دارم شرک رو کم رنگ و کم رنگتر می کنم هنوز اول راه هستم
با خودم بستم فقط وفقط روی خدا حساب باز کنم روی خودم و خدای خودم عزم کردم که فقط روی خودم کارکنم تا خداشناس تر شوم با قوانین جهان هستی آشنا شوم و هر روز خداروشکر می کنم که قوانین بدون تغییر برای ما خلق کرده
امشب از چند نفر شنیدم که بهم گفتند امشب شب آرزوها هست و می گفتنند باید امشب تا صبح بیدار باشیم شمع روشن کنیم و ذکر بگوییم
اما من با خودم گفتم خوشا آنان که دایما در نمازند اره من چند وقتی هست که دارم با خدای خودم خلوت می کنم صحبت می کنم و لذت می برم
هرشب برای من شب آرزوهایم هست
هر شب اخر شب به ارزوهایم و رویاهایم فکر میکنم و سپاسگزاری می کنم و بعد از بیداری
با احساس خوب و هنوز پایم رو روی زمین نگذاشتم به محض اینکه چشم هایم رو باز کنم
میگم خدایا شکرتتتتتتتتت و ستاره قطبی رو انجام می دهم و اخر شب هم ستاره قطبی رو انجام میدهم و سپاسگزاریم رو
من هرروز دارم زندگی می کنم و هر لحظه دارم لذت میبرم البته من این حرف ها رو فقط اینجا گفتم چون اینجا سایت خدا هست اینجا احساس عالی دارم اینجا همه دنبال فقط خداشناسی و خود شناسی هستیم همه داریم یک جورایی پیکر تراشی می کنیم داریم از درون تغییر می کنیم همه رنگ خدایی داریم می گیریم
هیج خواسته ای نیست که اجابت نشود فقط باید روی خدا حساب باز کنیم خدا خودش وعده داده است که بخواهید تا اجابت کنم
الهی که همگی به آرزوهایمان برسیم بهترین ها رو برای همه دوستان از خداوند منان خواهان هستم و به هر چه که دوست دارید برسید
و الهی که استاد و مریم خانم هم همیشه سالم و تندرست و سلامت و با نشاط باشند
ممنون از استاد عزیز و نازنین که این فایل عالی و توحیدی رو برای ما تهیه کردند
به نام روزی دهنده ی وهاب
سلام استاد عزیزم و دوستانم
دو سه روز بود زده بودم تو جاده خاکی و داشتم باسر میرفتم تو دیوار شرک تمام وجودمو گرفته بود و من نمی فهمیدم و یادم رفته بود تنها قدرت موجود اربابم است و فقط توقعم باید اون باشه
از گوگل سرچ کردم یک ایه ی تصادفی از قران و این ایه اومد
هرگز معبود دیگری را با خدا قرار مده، که نکوهیده و بییار و یاور خواهی نشست!
سوره اسرا ایه 22
ماتم برده بود که این خدا چقدررررر به من نزدیکه و چقدر در هر حالتی میدونه من چیکار میکنم و چه حالی دارم انگار بهم یه تذکر داد و گفت حواست باشه که اگر شرک بورزی بدبخت و فلک زده و بی یار و یاور میشی منو یاد تمام شرک هایی که در گذشته داشتم و روزگاری تلخی که بخاطرش تجربه کرده بودم انداخت تا دقیقا معنی بی یار و یاور رو درک کنم
خدای من من قول میدم فقط بندگی تورو بکنم تا تو فقط پشت و پناه و یار و یاورم باشی تا تو سرپرست و ولی من باشی خدایا توبه میکنم و هدایت میخوام و کمک میخوام تا شرکهای وجودمو از بین ببرم تا در مدار تو قرار بگیرم
خدایاشکرت
سلام به استاد عزیزم سلام به شما بچه هایی که دنبال توحید هستید سلام به من که سالها مشرک بود و سالها شاگرد استاد بود و امروز هدایت شد
أَکَانَ لِلنَّاسِ عَجَبًا أَنْ أَوْحَیْنَآ إِلَىٰ رَجُلٍ مِّنْهُمْ أَنْ أَنذِرِ ٱلنَّاسَ وَبَشِّرِ ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓا۟ أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِندَ رَبِّهِمْ ۗ قَالَ ٱلْکَـٰفِرُونَ إِنَّ هَـٰذَا لَسَـٰحِرٌ مُّبِینٌ
آیا مایه ی شگفتی مردم است که به شخصی از خودشان وحی کرده ایم: «به مردم هشدار بده و به مومنان نوید بده که نزد پروردگارشان پاداش نیک و راستینی دارند»؟ کافران گفتند: این شخص، جادوگر آشکاری است
بله خدای عزیزم دیروز بمن وحی کرد این فایل رو گوش بده و برای کسی بفرست
استاد بگذارید برگردم به شاید 10 سال قبل
من مشغول خوندن برای آزمون وکالت بودم همه میگفتن ینی تو ساخته شدی برای وکالت اومدم شروع کنم رئیس خواهرم گفت بیا بخون من کمکت میکنم انشالله قبول شدی بیا تو بازار تهران وکیل بازار شو همه دنبال یه آدم صادقن که وکیلشون بشه
من چون عزت نفس هم نداشتم اول به خودم ایمان نداشتم و دوم روی اون حاجی بازاری حساب میکردم که خب حالا کار من آماده س و من تمام تلاشمو میکردم ولی قبول نمیشدم
از اون جهتی که ارتباطم با خدا هم بسیار بد بود و ریشه ی تمام بدبختی ها و ناکامی هامو خدا میدونستم قبول نشدن تو آزمون های وکالت رو فقط تقصیر خدا میدونستم
میگفتم من که شانس ندارم خدا با من لجه از خدا متنفر بودم و هر روز این تنفر بیشتر میشد که خدا برای همه میخواد و برای من نمیخواد
در این حین با یک نفر که میخواست وکیل بشه آشنا شدم چون خودم از تقلا کردن برای وکالت خسته شده بودم بازم تمام امیدم رو به ایشون بستم و ایشون شد خدای من، من به اون فرد دل بسته نبودم ایشون تمام امید من بود برای فرار از محیط خونه و کسی که منبع رزق منه و چون حال کار کردن نداشتم میگفتم اون قبول بشه تا من راحت زندگی کنم خب همچین آدمی با همچین فرکانس پایینی خودش رو لایق چی میدونه؟ مطمئنا احترام نبود من با تمام زیبایی ها و کمال هایی که در وجودم داشتم چون ایشون رو منبع تمام خوشبختی هان میدونستم به این فرد چسبیده بودم تا خوشبختم کنه تا کار نکنم و اون وکیل بشه یک آدم بی مصرف شده بودم که بشدت بی عزت نفس بود خلاصه از مدارپایین و… با ایشون برخورد میکردم ایشون خیلی تلاش کرد بمن کمک کنه اما نشد و من که خیلی به ایشون شک داشتم و دعوا و… (خدایی مدارم داغون بود )میگفتم صبر کن وکیل بشی منو ول میکنی میری و همین شد ایشون بمن خیانت کرد البته الان میگم خداروشکر که من بیدار شدم
مرسی بابت اون مدار و اتفاقات بد
از لحاظ مالی هم نگم که تمام پولامو از دست میدادم شده بودم یک انگل جامعه
ینی اینقدر از دنیا مشت و لگد خوردم تا خسته شدم و بازم خدا رو مقصر میدونستم و ازش متنفر بودم چرا اون طرف رفت و منو بدبخت کرد
من خسته بودم ولی خدای قشنگم بمن کمک کرد خدا گفت بازا بازا هر آنچه هستی بازا
یه نفر گفت بیا این مراقبه رو انجام بده تا اون فرد برگرده تو زندگیت وای خدا چقد من عزت نفسم پایین بود اما دست تو توی دستم بود و آنگاه من هدایت شدم
من هدایت شدم به مراقبه ای که دعوت کننده ی مراقبه کسی نبود جز خدای عزیز تر از جانم
موصوع مراقبه فقط حرف زدن و درد و دل با خدا بود
من اوایل مقاومت بسیاری داشتم ولی خدا خیلی مشتاق بود من برگردم
خدا هر شب در مراقبه به یک شکل بر من جلوه گر شد یک بار سیاهی یک بار گنجشک و اون اواخر من تبدیل شدم به یک قو
یک قوی متواصع در برابر نور الهی
اوایل اصلا نمیخواستم باش حرف بزنم باش دعوا میکردم که دیدی منو بدبخت کردی دیدی سنم رفته بالا کار ندارم پول ندارم طرف بم خیانت کرده با قرآن بام حرف میزد اصلأ به قرآن نگاه هم نمیکردم میگفت ادعونی استجب لکم
میگفت حرف بزن بزن بزن
درد و دل کن بچه بیا توبغلم منم میزدمش
اینقد گریه میکردم و اون فقط نگاه میکرد و لبخند میزد
رفتم جلو گفت لا تخف ولا تحزن من با توام
چی میخوای ناراحت نباش
آروم شدم قوی شدم عزت نفسم رفت بالا
بهقول استاد لطیف شدم
عاشقش شدم تمام مسئولیت زندگیمو به عهده گرفتم قوی شدم
یه نفر پولمو خورده بود بش گفتم بم بده سال 1400 بود به زور داد
1 میلیون داشتم کارم بیمه بود و یک ریال پول نداشتم از کارم
فایلای استاد عرشیان فر رو گوش میدادم تا هدایت شدم به یه دوره 500 تومنی از استادم
بازم شک داشتم بخرم یا نه الهام شد بخر و خودتو نجات بده
مینشستم تو اتوبوس شهر به شهر با دست خالی میرفتم فایل گوش میدادم و بیمه ای در کار نبود و من میگفتم خدایا کمکم کن این دوره هدیه ی توئه نشستم واو به واو کلاس رو نوشتم از صبح که بیدار میشدم تا موقع خواب گوش میدادم تا رسید به لایو با استاد عباسمنش اون موقع ها عصو سایت بودم اما اصلا نمیومدم سایت و میگفتم این چه استادیه با دمپایی میاد چرا کت شلوار نمیپوشه استاد عاشقتم،
و من باز هدایت شدم خدایا شکرت که شدم شاگرد شما و استاد فایلای توحیدی توحیدی
ایمان بدون عمل حرف مفت است
تا من از مدار زیر زمین پر موش و گند و کثافت اومدم طبقه ی همکف
گفت برو سر کار رفتم بدون رزومه و حتی کامپیوتر بلد نبودم اما گفت برو با روی بازم برو رفتم و بعدها گفتند با همون روی بازت تو رو خواستیم
حقوق من نزدیک ماهی 18 تومنه و الان باز باید توحیدی بشم
خدایا شکرت
اما از امروز بگم که باز فهمیدم من درسم رو نگرفتم و باز دو سال خودم رو در رابطه ای بلا تکلیف گذاشته بودم چون باز مشرک بودم و امیدم اون شخص بود
خدایا امروز فهمیدم فقط و فقط باید روی تو حساب کنم
خدایا بمن کمک کن تا بیام کامنت بذارم بنویسم از خلق رابطه ای زیبا و توحیدی
عاشقتونم
بنام خداوندی که همین نزدیکیهاست
سلام
و آنگاه که بندگان من از من پرسیدند بگو من نزدیکم
نمیدونم چرا ولی یهو حسم گفت بیام روی این فایل زیبا و کامنت بخونم و کامنت بزارم
استاد میگید خدا رو هر طور ببینم همون طور برام میشه
پول عشق سلامتی رابطه زیبا آرامش و …
بله نباید شرک بورزم و قدرت رو بدم به غیر خداوند
ولی،به شرطی که خداوند رو با تمام سلول های بدنم حس کنم
وقتی خدابشه عشقت
خدا بشه آزادی مالیت
خدا بشه آرامشت
خدا بشه سلامتیت
خدا بشه بهترین و تنها دوستت تنها همدمت
خیلی لذت بخشه این حس که همه چیزت بشه خداوند
نمیدونم چ جوری باید حسمو بگم
یاد حرف استاد افتادم که گفتند توی بندرعباس بودن وقتی روی باورهاشون کار میکردن انقدر روحشون لطیف شده بود که با هر نتیجه اشک میریختن منم دقیقا همون حالو دارم
تمام این دوره ها و آگاهی ها ی طرف و این توحید ی،طرف
ادما وقتی خیالشون راحته که مطمئن باشن ی نیرویی ی قدرتی هست همه جوره کنارشونه وقتی این حسه باشه این اطمینانه باشه علاوه بر اینکه نتایج عالی رو رقم میزنن با ی ارامش خاطری زندگی میکنن که اون حسه اون اطمینانه اون اعتماده رو با دنیا عوض نمیکنن اونجا اوج لذته بهترین حس دنیاست فقط میخام اون لحظه قفل بشه میخام اون لحظه ثابت بشه تا ابد
خیلی دوس دارم از اون حسه براتون بگم ولی نمیدونم چ جوری
فقط باید تجربه کرد تا فهمید
امیدوارم همه با اون حس تا ابد زندگی کنند
خدای مهربونم لحظه های زندگیمو سرشاز کن از اون حس از حس بودنت از حس زیاد بودنت از حس وابستگی به تو از حس اون صمیمیت از اون حسی که ندونم چه جوری شکرت کنم
مینویسم که یادم بمونه
بدون فکر مینویسم
الان که دارم مینویسم تو حال خیلی خوب و فرکانس بالایی نیستم
اشکالی هم نداره میدونم الان ریشش چیه
شرک
من تا الان فکر میکردم خیلی آدم مومنی ام
نماز میخوندم روزه میگرفتم قرآن میخوندم به آدمها کمک میکردم مهربون بودم سعی میکردم به کسی آسیبی نرسونم و …
اما امان از اینکه بیشتر اینا از سر ترس بود نه عشق
از سر ترس عبادت میکردم، از سر ترس حجاب داشتم از سر ترس قرآن میخوندم از سر ترس کمک میکردم
من از خدا میترسیدم، خدا برای من مثل یه آدم بود که منتظر بود من خطا کنم ، پر از احساس گناه بودم، پر از ترس و شرک ، فکر میکردم با این کارها مومنم و جام بهشت
اینکه میگفتن بدون ترس از بهشت و جهنم نماز بخونم رو اصلا نمیفهمیدم ، مگه میشه از جهنم نترسید؟ از مرگ میترسیدم از دنیای بعد از این میترسیدم، از عذاب آخرت میترسیدم ، نمیگم الان نمیترسم اما الان اصلا نگاهم مثل قبل نیست، الان خیلی دیدم تغییر کرده ،هنوزم جا داره تغییر کنه
تو مسائل مالی خودم رو وابسته به پدرم به همسرم میدونستم، میگفتم بالاخره اینها هستند که دستم رو بگیرن، آخ که چقدر دلم گرم بود به پول خانواده، بازم نمیگم هنوز نیست میدونم هنوز این شرک خفی تو دلم هست
خدایا تو این لحظه تو این ثانیه تو این زمان از کی کمک بخوام جز تو؟
از کی حال خوب بخوام جز تو؟
از کی پول و ثروت و نعمت و استقلال و برکت بخوام جز تو؟
از کی عشق بخوام جز تو؟
از کی برکت بخوام جز تو؟
از کی سلامتی بخوام جز تو؟
از کی هدایت بخوام جز تو؟
از کی توان و انگیزه بخوام جز تو؟
از کی دل آروم بخوام جز تو؟
از کی هدایت بخوام جز تو؟
از کی کار بخوام جز تو؟
از کی نشونه بخوام جز تو؟
از کی امید بخوام جز تو؟
جز وصل تو دل به هر که بستم توبه
بی یاد تو هرجا که نشستم توبه
خدایا توحید رو از کی بخوام جز خودت؟
خدای من ، رب من ، همه کس من، عشق من، پناه من، یاور من، حال خوب من، زندگی من، نعمت من، سلامتی من، همه دار و ندار من، آرامش من، آسایش من، همه وجود من،
من ازت اینارو میخوام
حال خوب حال خوب حال خوب
آرامش آرامش آرامش
ایمان ایمان ایمان
توکل توکل توکل
توحید توحید توحید
عشق عشق عشق
برکت برکت برکت
دل خوش دل خوش دل خوش
دل آروم دل آروم دل آروم
قلب مطمین قلب مطمئن قلب مطمئن
آسایش آسایش آسایش
ثروت ثروت ثروت
کار خوب کار خوب کار خوب
هدایت هدایت هدایت
رابطه عالی رابطه عالی رابطه عالی
بهشت بهشت بهشت
عاقبت بخیر عاقبت بخیر عاقبت بخیر
زندگی آروم زندگی آروم زندگی آروم
سلامتی کامل سلامتی کامل سلامتی کامل
شف شفا شفا
توان روزافزون توان روزافزون توان روز افزون
عشق به اطرافیان عشق به اطرافیان عشق به اطرافیان
برکت زمان برکت زمان برکت زمان
شناخت تو شناخت تو شناخت تو
هدفهای عالی هدفهای عالی هدفهای عالی
دل گرم دل گرم دل گرم
پدر مادر شاپ پدر مادر شاد پدر مادر شاد
سپاسگزاری از خودت سپاسگزاری از خودت سپاسگزاری از خودت
توجه به نکات مثبت توجه به نکات مثبت توجه به نکات مثبت
خواب آروم خواب آروم خواب آروم
بیداری با حال خوب بیداری با حال خوب بیداری با حال خوب
فراوانی فراوانی فراوانی
باور احساس لیاقت بلور احساس لیاقت بلور احساس لیاقت
عزت نفس عزت نفس عزت نفس
خودمو دوست داشتن خودمو دوست داشتن خودمو دوست داشتن
ذهن آرام ذهن آرام ذهن آرام
توان مدیریت ذهن توان مدیریت ذهن توان مدیریت ذهن
الهامات عالی الهامات عالی الهامات عالی
آگاهی آگاهی آگاهی
احساس ارزشمند بودن احساس ارزشمند بودن احساس ارزشمند بودن
موندگاری در مسیر آگاهی و توحید و پیشرفت موندگاری در مسیر آگاهی و توحید و پیشرفت موندگاری در مسیر آگاهی و توحید و پیشرفت
ثروت بی حد و اندازه از راه خوب و خیر و راحت ثروت بی حد و اندازه از راه خوب و خیر و راحت ثروت بی حد و اندازه از راه خوب و خیر و راحت
لذت بردن از ثانیه ثانیه زندگیم لذت بردن از ثانیه ثانیه زندگیم لذت بردن از ثانیه ثانیه زندگیم
باور به خودم باور به خودم باور به خودم
ایمان واقعی ایمان واقعی ایمان واقعی
عمل به آگاهی هام عمل به آگاهی هام عمل به آگاهی هام
توان و جزم و اراده قوی توان و جزم و اراده قوی توان و جزم و اراده قوی
راحت گیری راحت گیری راحت گیری
شادی شادی شادی
خندههای از ته دل خندههای از ته دل خندههای از ته دل
زیبایی باطن زیبایی باطن زیبایی باطن
زیبایی ظاهر زیبایی ظاهر زیبایی ظاهر
سلامتی در تمام سلول هام سلامتی در تمام سلول هام سلامتی در تمام سلول هام
درک قرآن درک قرآن درک قرآن
رابطهی عالی و با عشق و پر شور و رشدکننده با همسرم رابطهی عالی و با عشق و پرشور و رشد کننده با همسرم
رابطهی عالی و با عشق و پرشور و رشد کننده با همسرم
زندگی در بهترین نقطهی جهان متناسب با من زندگی در بهترین نقطهی جهان متناسب با من زندگی در بهترین نقطه جهان متناسب با من
سفرهای عالی و با حال خوب و تجربههای بی نظیر سفرهای عالی و با حال خوب و تجربه های بی نظیر سفرهای عالی و با حال خوب و تجربههای بی نظیر
استقلال مالی و زمانی استقلال مالی و زمانی استقلال مالی زمان
بزرگ شدن طرفم بزرگ شدن ظرفم بزرگ شدن ظرفم
توانایی شکرگزاری توانایی شکرگزاری توانایی شکرگزاری
باورهای توحیدی باورهای توحیدی باورهای توحیدی
توانایی نوشتن خواسته هام توانایی نوشتن خواسته هام توانایی نوشتن خواسته ها
لذت بردن از تنهاییم لذت بردن از تنهاییم لذت بردن از تنهاییم
دوستان فوق العاده دوستان فوق العاده دوستان فوق العاده
کار عالی و ثروت ساز و لذت بخش و راحت کار عالی و ثروت ساز و لذت بخش و راحت کار عالی و ثروت ساز و لذت بخش و راحت
غذاهای سالم و مقوی و خوشمزه غذاهای سالم و مقوی و خوشمزه غذاهای سالم و مقوی و خوشمزه
اساتید درجه یک و انرژی مثبت و هدایت کننده اساتید درجه یک و انرژی مثبت و هدایت کننده اساتید درجه یک و انرژی مثبت و هدایت کننده
زبان انگلیسی عالی زبان انگلیسی عالی زبان انگلیسی عالی
رسیدن به خواسته هام در سریع ترین زمان ممکن با باورهای عالی و با لذت بردن از مسیرم رسیدن به خواسته هام در سریع ترین زمان ممکن با باورهای عالی و با لذت بردن از مسیرم رسیدن به خواسته هام در سریع ترین زمان ممکن باور باورهای عالی و با لذت بردن از مسیرم
توانایی تحسین دیگران توانایی تحسین دیگران توانایی تحسین دیگران
حساب باز کردن روی خودت حساب باز کردن روی خودت حساب باز کردن روی خودت
پناه بردن به خودت از شر وسوسههای شیطان و آرامش پیدا کردن پناه بردن به خودت از شر وسوسه های شیطان و آرامش پیدا کردن پناه بردن به خودت از شر وسوسه های شیطان و آرامش پیدا کردن
رابطه عالی و با عشق با پدر و مادرم رابطه عالی و با عشق با پدر و مادرم رابطه عالی و با عشق با پدر مادرم
رابطه عالی و با عشق و عزتمندانه با خودم رابطه عالی و با عشق و عزتمندانه با خودم رابطه عالی و با عشق و عزتمندانه با خودم
لذت بردن از مسیر زندگیم لذت بردن از مسیر زندگیم لذت بردن از مسیر زندگیم
برکت در تمام ابعاد زندگیم برکت در تمام ابعاد زندگیم برکت در تمام ابعاد زندگیم
شوق زندگی شوق زندگی شوق زندگی
شوق زنده بودن شوق زنده بودن شوق زنده بودن
احساس خوب به صداهای اطرافم احساس خوب به صداهای اطرافم احساس خوب به صداهای اطرافم
لذت بردن از نور و آفتاب لذت بردن از نور و آفتاب لذت بردن از نور و آفتاب
از بین رفتن ترس هام با قوی شدن ایمانم از بین رفتن ترس هام با قوی شدن ایمانم از بین رفتن ترس هام با قوی شدن ایمانم
لذت بردن از کارهای خونه لذت بردن از کارهای خونه لذت بردن از کارهای خونه
توانایی حمد و ستایش خودت توانایی حمد و ستایش خودت توانایی حمد و ستایش خودت
اعتماد به نفس بالا در همهی جوانب زندگیم اعتماد به نفس بالا در همهی جوانب زندگیم اعتماد به نفس بالا در همهی جوانب زندگیم
توانایی درخواست از خودت با ایمان قوی به استجابتشون
توانایی درخواست از خودت با ایمان قوی به استجابتشون
توانایی درخواست از خودت با ایمان قوی به استجابتشون
هر روز بیشتر و بیشتر ازت خواستن هر روز بیشتر و بیشتر ازت خواستن هر روز بیشتر و بیشتر ازت خواستن
دستی از دستان خودت روی زمین بودن دستی از دستان خودت روی زمین بودن دستی از دستان خودت روی زمین بودن
شهامت شهامت شهامت
شجاعت شجاعت شجاعت
مهربانی مهربانی مهربانی
گذشت گذشت گذشت
نگاه خداگونه نگاه خداگونه نگاه خداگونه
نگاه بی قضاوت نگاه بی قضاوت نگاه بی قضاوت
نگاه بی حسادت نگاه بی حسادت نگاه بی حسادت
رشد رشد رشد
توان فیزیکی عالی توان فیزیکی عالی توان فیزیکی عالی
نیت های خوب نیست های خوب نیت های خوب
آدم تأثیرگذاری بودن آدم تأثیرگذاری بودن آدم تأثیرگذاری بودن
توانایی کمک به دیگران توانایی کمک به دیگران توانایی کمک به دیگران
توانایی از زیباییها سخن گفتن توانایی از زیباییها سخن گفتن توانایی از زیباییها سخن گفتن
فکر پاک فکر پاک فکر پاک
قوی بودن قوی بودن قوی بودن
صبور بودن صبور بودن صبور بودن
شاکر بودن شاکر بودن شاکر بودن
خالق بودن خالق بودن خالق بودن
احساس ارزشمندی کردن احساس ارزشمندی کردن احساس ارزشمندی کردن
ارزشمند دیدن کارهام ارزشمند دیدن کارهام ارزشمند دیدن کارهام
عشق به تمام دنیا عشق به تمام دنیا عشق به تمام دنیا
آرامش از ته قلبم آرامش از ته قلبم آرامش از ته قلبم
توکل واقعی توکل واقعی توکل واقعی
پیشرفت روزافزون مالی و علمی و مهارتی پیشرفت روزافزون مالی و علمی و مهارتی پیشرفت روزافزون مالی و علمی و مهارتی
خونه ای تمیز و زیبا و با امکانات عالی در محله ای خلوت و دنج و سرسبز خونه ای تمیز و زیبا و با امکانات عالی در محله ای خلوت و دنج و سرسبز خونه ای تمیز و زیبا و با امکانات عالی در محله ای خلوت و دنج و سرسبز
توحیدی ابراهیم گونه توحیدی ابراهیم گونه توحیدی ابراهیم گونه
باور به پذیرفته شدن و اجابت خواسته هام باور به پذیرفته شدن و اجابت خواسته هام باور به پذیرفته شدن و اجابت خواسته هام
لذت بردن از داشته هام لذت بردن از داشته هام لذت بردن از داشته هام
امید امید امید
انگیزه عالی انگیزه عالی انگیزه عالی
هدفهای بی نظیر هدف های بی نظیر هدف های بی نظیر
زندگی عالی در این دنیا زندگی عالی در این دنیا زندگی عالی در این دنیا
زندگی عالی در آخرت زندگی عالی در آخرت زندگی عالی در آخرت
عشق به خدا عشق به خدا عشق به خدا
سلام مریم جان .
دوست خوبم چقدر کامنت قشنگی نوشتی و باعث شد منم توجهم بره روی تک تک خواسته هام از سلامتی و ثروت گرفته تا رابطه عاالی و پر از عشق ،از حال خوب گرفته تاااا قلبی اروم.
چقدر قشنگ خواسته هاتو با نوشتن به جهان هستی به انرژی مطلق به خدای مهربون فرستادی،چقدر قشنگ ازش درخواست کردی و چه زیباااا اونو صدا زدی.
مرسی از کامنت پر از حال خوبت.
سلام مهسای عزیز
چقدر برام جالب بود که من امروز داشتم کامنت شمارو تو یه بخشی میخوندم و لذت بردم و خیلی اتفاقی دیدم که رو قسمت پروفایلم یه دایره آبی اومده و زدم روش و رسیدم به این پاسخ شما
یادآوری کرد برام من چیا میخوام
یاداوری کرد برام که خدا چقدر بزرگه
ممنونم از شما که کامنت گذاشتید و منو هدایت کردید به این بخش
از خدای قادرم میخوام هرآنچه بر قلب و ذهن شما گذشت رو به طریق احسن وارد زندگیتون کنه
بعد از گذشت یک سال و نیم گوش دادن به صحبت های استاد،،و تمرین روزانه برای عمل کردن به آموزههای استاد،،حس میکنم تازه توکل کردن رو درک کردم و مزه کردم،،هر روز به خودم یادآوری میکنم که خدا در قلب من است،،و احساس آرامش عجیبی بهم دست میده،،احساس امنیت،،رب پشتیبان من است ️️️️
درود بر استاد عزیز خانم ودوستان …خدارو سپاسگزارم که منو به سابت عباس منش بعد به دوره و اکنون به روزشمار هدایت کرد…من ازدیشب شاید ده بار این فایل فقط روی خداحساب کن رو گوش دادم و از همون لحظه به یک آرامش خاصی رسیدم…چون همینجور که گوش میدادم به یک جمله که استاد میگفت وخیلی من روی اون مورد گیربودم ومیرفتم تو حال خودم که بهش فکر کنم یهو متوجه میشدم استاد داره بحث روتموم میکنه وخداحافظی میکنه یعنی من هرچی سعی میکردم ادامه مطلب رو انگار اصلا نشنیده بودم وچیزی ازش تو ذهنم نبود….خداروشکر بابت این آگاهی ها…الان متوجه میشم که چرا با اینهمه تلاش نتایجم تغییر زیادی نکردن…من تواین مورد خیلی مشکل دارم وهمیشه ذهنم درگیره تامین کننده و خریدار و رقبا بوده و همش استرس داشتم والانم ازدیشب تاحالا خوب نشدم ولی متوجه شدم که ازکجادارم ضربه میخورم…ترسهای من زیادن ازاینکه نکنه نتونم محصول تامین کنم نکنه وقتی دارم ازم نخرن…نکنه رقبا نذارن وخرابکاری کنن کنن وهمه رونسبت به من بدبین کنن ومن دیگه نتونم کاری کنم واز بازار حذف بشم…اگ این اتفاقات بیفته چجوری هزینه هامو دربیارم وهزاران مورد ترس دیگه که تودفترم نوشتم ازجمله اگه نتونم مجوزهامو بگیرم امتیازاتم روبگیرم اگه نتونم تائید فلانی روبگیرم اگه دوستم ول کنه بره و موارد دیگه…وحالا متوجه شدم تنها کسیکه که اصلا من نتونستم درکش کنم خداونده…متوجه شدم دلایل ترسهای من نبود خداوند در زندگی و کسب وکارم واینکه من ازش نخواستم کمکم کنه یا اگرم خواستم توذهنم گفتم که خدا که حواسش بمن نیست و امر بر من نیست که همش بخواد بمن کمک کنه…روهرکسی حساب کردم بجز خداوند وخودم …به هرکسی قدرت دادم وتوذهنم گفتم اینو که فلانی برام درست میکنه ولی هیچی درست نشده اونجوری که من میخواستم…ازدیشب تاحالا استرس کمی دارم وآرومم…یک کم هم مشکل دارم تو دانلود محصولات و الان نمیتونم این فایل رو دانلودکنم که روزی چندبار گوش بدم ولی دارم سعی میکنم روزی یک کم روخودم کارکنم روبه بهبود…اگرالان که 8صبح پنجشنبه 9فروردین 403 هست بخوام تاشب دراین رابطه بنویسم فکر کنم حرف داشته باشم از ترسهام و توکل نداشتن به خداوند که باعث این ترسها واسترسها شدن…بهرحال خداروسپاسگزارم که داره منو هدایت میکنه به راه کسانی که بهشون نعمت داده…شادوثروتمند باشید
به نام صاحب اختیار هستی و فرمانروای جهانیان
با اینکه دیروز روز 17 سفرنامه بود و فایلش رو چندین بار گوش دادم و کامنتش رو هم گذاشتم، اما اینقدر این فایل زیباست که دلم خواست امروز هم این فایل رو گوش کنم و حتی یک بار دیگه کامنتمو براش ثبت کنم.
با هر بار گوش کردن این فایل حس میکنم ندایی از درونم که سالها بوده داشته فریاد میزده که: فاطمه نترس! نگران چی هستی؟ من کنارتم… من نمیزارم مشکلی برات پیش بیاد… من روزیتو میرسونم…. من مراقبتم… رو بهتر میشنوم.
انگاری که قلبم خاک گرفته بوده و الان داره قبار روبی میشه
چقدر احساس خوبی داره جملاتی که استاد فریاد میزنه توی این فایل…
فاطمه:
فقط روی خدا حساب باز کن
فقط روی خدا حساب باز کن
هیچ انتظاری از هیچکس نداشته باش
خدارو بولد کن توی ذهنت
هر چیزی رو فقط از خدا بخواه
باورش کن،ایمان داشته باش
یادت نره که بدون اذن خداوند حتی بررررگی روی زمین نمیفته!
اون خدا همون خداییه که لحظه ای نمیخوابه،لحظه ای بنده اش رو تنها نمیزاره….اگر بندگیش رو بکنی
خدایا من رو ببخش بابت روزهایی که به خودم ظلم و ستم کردم و خودم رو بدبخت کردم
تو هیچ احتیاجی به بندگی من نداری ولی من هر آن به خدایی تو محتاجم
خدایا ازت میخوام که کمکمون کنی که تنها تورا بپرستیم و تنها از تو یاری بجوییم
ای یگانه معبود من
خدایا صد هزار مرتبه شکرت بابت آگاهی های ناب این فایل
با آرزوی بهترین ها
سلام به همگی
باورهای خودم رو که میبینم 2 عامل از همه تاثیر گذار تره
1 شرک
2 عدم عزت نفس
با اینکه همیشه فکر میکردم انسان مومنی هستم….قران رو حفظم و دلیل اصلی که خاستم قران رو حفظ کنم این بود که بهتر بفهمم چی میگه و چطور ازش استفاده کنم اما تا قبل از ورود به سایت و آموزش های استاد واقعا خیلی خیلی از مفاهیمش رو درک نمیکردم
خدا توی قران میگه
انان که ایمان اوردند .نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند شاید هزاران بار اینو شنیده ام و خوانده ام اما مفهوم و معنی اون رو نمیفهمیدم
وقتی جلوی مدیرعامل می ایستم به خدا میگم خدایا کمکم کن درست کارمو انجام بدم و راضی باشه
راضی باشه که چی بشه….که حقوقمو افزایش بده که قراردادمو تمدید میکنه…..که چون این کار موقعیتش خوبه پس دیگه تموم من باید همه رو راضی کنم که توی کارم بمونم
به روابطم خانوادگی که فکر میکنم میبینم از ترس اینکه باهام بد رفتار کنن یا از بچه ام مراقبت نکک تا من بیام سرکار همه جور کاری میکنم
به ثروتمندان که میرسم سرمو پایین میگیرم و همش تائیدشون میکنم
به شدت قدرت نه گفتن پایینی دارم انقدر که یکی بهم بگه بیا دستتو قطع کن بده من میگم چشم
باید دونه دونه به برطرف کردن باورهای مخرب برم
باید آموزش های استاد رو عملی کنم
باید ایمانم و توی عمل نشون بدم
ممنون از استاد عزیز و مریم جان که اینقدر عالی جهان رو زیباتر میکنن
با عشق و احترام