سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 243 - صفحه 9

165 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فاطمه کریمی گفته:
    مدت عضویت: 511 روز

    ب نام خدای زیبایی ها

    خدا رو سپاس بابت دیدن این همه زیبایی و فراوانی

    باورهای ما انسانها مثل یه درختی ک چندین سال بزرگ شده وشکل گرفته اگه باورهای ما درست باشه ک چقدر عالیه ولی اگه نادرست باشه باید با تمرکز کردن و انجام دادن کارها و رفتارهایی ک اون عادت و اون باور را تغییر داد،البته ک زمان بر هست اما ب به نتیجه رسیدن لذت بخش تره

    تحسین کردن خانومی ک باسن بالا ولی انگیزه لذت بردن رو در وجود ما زنده تر کردن،لذت بردن از لحظه حال ب دور از سن و ….

    چقدر نظم حاکم بر این فضا ،محیط شاد همراه با احترام بدون در نظر گرفتن کوچکی یا بزرگی افراد منو حیرت زده کرد،

    و فضای بی نظیر و زیبای ورزشگاه مرسدس بنزی

    فوق العاده و تک بود ،و اینکه بشر با افکار نوین چ چیزهایی را می‌تونه کشف کنه واقعا حیرت انگیزه

    خدایا سپاس ک در پناه تو بودن و ماندن آرزوی من برای استاد و همه دوستانه

    الله نگهدارتان….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    آقای خاص گفته:
    مدت عضویت: 1884 روز

    به نام خدای مهربان سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان خوبم و خانم شایسته نازنین

    سریال جذاب سفر به دور آمریکا قسمت 242

    دیدن این قسمت از سریال باعث شد من کلی فکر کنم راجبه چند آیه از قرآن و یه هینتی به من داد و مثل یه تیکه پازل بود برام که حتی چند تا از موضوعات دوره ارزشمند دوازده قدم رو هم برام کامل کرد .

    خیلی تحسین میکنم استاد و خانم شایسته رو که در تک تک لحظات زندگیشون به دنبال تایید و تحسین نشانه ها و درس گرفتن از آدم ها و اتفاقات زندگیشون هستند.

    داستان درس گرفتن من از این فایل از اونجایی شروع شد که استاد داشت ادب اون دختربچه،رقابت طلبی و دنبال بهبود بودن اون خانم 62 ساله،تشکر از مربی ها رو تحسین میکرد در این حین بود که داشتم با خودم فکر میکردم که چی شد استاد از تهران و زندگی در قم و بندرعباس و …رسید به زندگی در آمریکا اون هم در بالاترین آزادی زمانی و مکانی و مالی(جایی که همه ازش میترسن و میگن اونجا باید از صبح تا شب کار کنی و زندگی در آمریکا یه آرزوی دست نیافتنی برای آدم هاست مخصوصاً همکاران پرستار من که ارزوشونه برن آمریکا ولی میگن اونجا رفتن اولا شاخ غول شکستنه دوما اگر بریم باید مثل چی کار کنیم) و گفتم آها یافتم:

    قدرت تحسین

    قدرت توجه بر نکات مثبت

    قدرت سپاسگزاری از خدا و دیگران

    توحید عملی

    حساب کردن روی خدا

    هدایت

    حرکت

    و…

    و همزمان این آیات در ذهنم مرور میشد:

    الله نور السماوات و الارض

    خدا نور آسمان ها و زمین است

    مَا أَصَابَکَ مِنْ حَسَنَهٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَمَا أَصَابَکَ مِنْ سَیِّئَهٍ فَمِنْ نَفْسِکَ ۚ

    آنچه از نیکی به تو رسد، از سوی خداست و آنچه از بدی به تو رسد، از سوی خود توست

    و آیات سوره لیل

    مخصوصاً قسمت

    صدق بالحسنی

    و همچنین همزمان تئوری مدارها در ذهنم مرور میشد

    روی موتور بودم و درحال رانندگی و همزمان داشتم با خودم و خدای خودم صحبت میکردم و می‌پرسیدم که خوب خدای عزیزم این آیاتی که به ذهنم آوردی این تئوری مدارها و این آزادی استاد چه ربطی به هم دارند؟

    خدایا هدایتم کن من که چیزی بلد نیستم و صاحب پوست نازک هسته ی خرما هم نیستم تو اربابی تو کاربلدی هدایتم کن و ربطش رو بهم بگو.

    از اونجایی که خدا سریع الاجابه است همون لحظه جواب داد و کلی بهم آگاهی داد و منم تصمیم گرفتم اون آگاهی ها رو در اینجا بنویسم تا همیشه خودم بخونم و لذت ببرم.

    خدا گفت ببین احمد عزیزم

    من گفتم الله نور السماوات و الارض یعنی چی؟

    یعنی خدا همه چیزه دیگه تا اینجاش که واضحه همون بحث انرژی و خدا انرژی است و ما هم انرژی هستیم و …

    گفت آره تا اینجا فهمیدم و می‌دونم تو همه چیزی هوالاول و هو الاخر هوالظاهر و هوالباطن

    خوب از اون ور هم گفتم که هر خیری به تو برسه از جانب من هست هر شری هم بهت برسه از طرف خودته گفتم چطور ؟

    گفت اینجا با تئوری مدارها بهتر میفهمی قضیه چیه

    گفت خورشید رو به عنوان منبع نور و گرما در نظر بگیر یک عالمه سیاره در مدارهای جداگانه درحال چرخیدن به دور خورشید هستند اون سیاره‌هایی که در مدارهای نزدیک تر به خورشید قرار دارن گرمتر و پرنورترند اونایی که دورن کم نورتر و سردترند آیا خورشید فرق میزاره بین سیاره ها؟ آیا عمدا به اون سیاره ای که در مدار نزدیکتر هست بیشتر میتابه و به اونی که دورتر کمتر؟

    گفت نه خورشید به یک اندازه میتابه ولی هر سیاره ای که در مدار نزدیک تر باشه از نعمت نور و گرمای بیشتری بهره میبره

    ادامه داد:

    حالا خدا رو هم به عنوان منبع کل نعمت ها در نظر بگیر من به یک اندازه به بندگانم نعمت میدم فرقی بین تو و محمد و عیسی و موسی و بیل گیتس و جف بروس و علی دایی و رونالدو و مسی و… نیست اگر میبینی اون ها بیشتر از نعمت ها برخوردارند به این دلیله که در مدار نزدیک تری نسبت به من هستند و تویی که در فقر بسر میبری در مدار دورتری هستی.

    خدا منبع ثروته اگر ثروتمند نیستی یعنی از خدا دوری

    خدا منبع عشقه اگر رابطه خوبی نداری یعنی از خدا دوری

    خدا منبع سلامتیه اگر مریضی یعنی از خدا دوری

    خدا فقیر نیست

    خدا نفرت نیست

    خدا بیمار نیست

    اگر تو فقیری

    اگر تو رابطه خوبی نداری

    اگر تو مریضی

    یعنی در مدار دورتر هستی…

    حالا فهمیدی چرا میگم هر خیری بهت برسه از طرف منه و هرشری به تو برسه از طرف طرف خودته

    من که نعمت دادم و هر لحظه هم دارم گسترشش میدم اگر دریافت نمیکنی چون تو دور شدی از من با یکسری باورهای محدود کننده ای که داری تو باور کردی

    ثروت نیست

    تو باور کردی آدم خوب نیست

    تو باور کردی سلامتی نیست

    تو خودت دور شدی وگرنه همه چی هست به وفور هم هست پس اگر فقیری مقصر خودتی اگر رابطه خوب نداری مقصر خودتی اگر سلامت نیستی مقصر خودتی

    گفتم خدایا ظلمت نفسی

    راست میگی چقدر من به خودم‌ ستم کردم چقدر تو قرآن گفتی خودت به خودت ستم‌میکنی و خدا به بندگان ستم‌ نمیکند اما من به بیراهه رفتم

    خدایا نادم و پشیمونم

    دیگه نمی‌خوام بیشتر از این از تو دور باشم چیکار کنم؟چطور به مدارهای نزدیک تر به تو برسم؟

    گفت راه حل رو در سوره لیل بهت گفتم برو‌بخون و در زندگی ات عمل کن میبینی که مدار به مدار به من نزدیک و نزدیک‌تر میشی گرمتر میشی نعمت ها آرام‌آرام وارد زندگیت میشه نمیخواد کار خاصی بکنی فقط باید صدق بالحسنی باشی

    مثل استادت اون هم همینجوری از خونه سیمانی در بندرعباس رسید به زندگی در آمریکا

    اون حتی‌از تحسین مودب بودن یک بچه هم‌ نمی‌گذره

    حتی از تحسین یک‌ خانم 62 ساله هم نمی‌گذره

    حتی از تشکر کردن نسبت به مربی اش هم نمی‌گذره

    به این میگن صدق بالحسنی

    این راه تغییر مدارهاست هیچ راه دیگه ای نیست

    میخوای بیزنست‌ رشد کنه بیزنس های رشد یافته رو تحسین کن این راهشه نه تبلیغ نه مدرک تحصیلی

    میخوای رابطه ات عالی بشه روابط عالی رو تحسین کن این راهشه نه اینکه منت آدم ها رو بکشی

    میخوای سلامت باشی سلامتی رو تایید کن این راهشه نه قرص و دارو

    این میشه تشخیص اصل از فرع

    این میشه آدمی که صدق بالحسنی است و مدارها رو‌یکی یکی طی می‌کنه و از فرش به عرش میرسه هیچ راه دیگه ای نیست…

    پس شروع کن

    بسم الله…

    والسلام علی عبادالله الصالحین

    ممنونم از استاد عزیزم بابت این فایل زیبا

    ممنون از بچه های سایت بابت کامنت های عالی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2507 روز

    سریال سفر به دور آمریکا قسمت 243 به تاریخ 15/4/403

    به نام خدای سفر

    با سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و همه دوستان خوبم

    خدا رو شکر که باز هم فرصتی فراهم شد تا با جریان این آگاهی ها همراه بشم و از اونها برخوردار

    وسط کار کردن روی قایل توحیدی مصاحبه با استاد قسمت 6 حسه گفت وقت نوشتنه برای فایل سفرنامه بنویس منم گفتم چشم سمعا و طاعتا

    خدا رو شکر میکنم که توی مداری قرار گرفتم که دارم تجربیات مشابهی رو با استاد عزیز و خانم شایسته عزیز رو تجربه میکنم این روزها که برگرفته از توجه آگاهانه به مستندهای زندگی استاد و فایل ها و دوره های استاده

    اینکه این روزها دارم جایی میرم که شبیه به چشمه پسر موری توی قدم 6 دوره دوازده قدمه ی استخری که احاطه شده با درخت های سرسبز که وقتی صبح میرم و آب طبیعی زلالش رو که به آرامی جریان داره رو میبینم یاد اون صبح زودی می افتم که خانم شایسته عزیز دور بین به دست اون چشمه زلال رو نشون میداد که در سکوت و آرامش شگفت انگیزی فرور فته بود و میگفتن که این ما آدم ها هستیم که به این جهان معنا میدیم و روز بعدش اون چشمه پر میشه از انسانهای متنوعی که اومدن لذت ببرن از کوچیک تا بزرگ و بعدش اون صحنه های شیرجه زدن ها و اون موسیقی بختیاری که روی فایل بود .همه این ها رو من دارم توی ی اشل کوچکتری تجربه میکنم ولی اصل موضوع همونه بقول استاد به هرچی توجه کنی از اصل و اساس اون وارد زندگیت میشه حالا با توجه به مدارت غلظتش فقط فرق میکنه که اگر اون روز دور و بر استاد و خانم شایسته 100 نفر بودن توی اون چشمه که داشتن لذت میبردن دور و بر من 10 نفره یا 20 نفره ولی اصل موضوع همونه لذت بردن از فرصت کوتاهی که بهمون داده شده ُ رفتن توی دل ترس ها، بیرون اومدن از دایره امنت چیزی که من بارها از استاد شنیده بودم ولی حالا دارم درکش میکنم .شجاعت به خرج دادن و گرفتن پاداش ها ، مهاجرت کردن حتی اگر از کنج خونه خودت تا ی استخر داخل شهر باشه ، اهمیت قایل نشدن برای حرف مردم و انجام دادن کاری که دوست داری تجربش کنی و اینهمه سال به خاطر باورهای محدود کننده جرات اقدام رو نداشتی ، ارزش قایل شدن برای خودت برای روح و جسمت ، اقدام کردن با همون امکانات کنونی که دم دستته و کنار گذاشتن بهانه ها و حرکت کردن با ایمان و دریافت امدادهای غیبی که به کمکت میان از جایی که فکرش رو نمیکردی و …….

    چقدر این کمپینگ 4 روزه مفهوم بیرون اومدن از محدوده امن رو قشنگ جا انداخت البته بیرون اومدنی که با باورهای درست باشه چون اگر باورها درست نباشه تو ممکنه اقدام کنی ولی وارد ی چاهی میشی که نمیدونی چطوری بیای بیرون ولی وقتی باورها درست باشه اونوقت به ی محدوده امن دیگه ای وارد میشه مه توش فقط رشد میکنی و بهتر میشی

    استاد و خانم شایسته بعد از اینهمه بازی کردن توی محدوه ی امن خودشون حالا با باورهای درست و به قصد بهبود بیشتر از اون منطقه امن خونشون بیرون اومدن و وارد ی منطقه امن بهتری شدن که اونا رو رشد داده به تناسب زمانی که اونجا هستن و حالا درسهایی زیادی رو یادگرفتن که باید وقتی دوباره برمیگردن به منطقه امن قبلی خودشون که اونم ی جای عالیه تمرین کنن اونا رو تا باز هم رشده بیشتر و بیشتر بشه و همینه که استاد میگن :

    وقتی تو همه چیزت درست باشه هدایت میشی به جاهای درست

    چقدر دوست داشتم بیشتر در مورد اون خانمه بدونم وقتی میدیدم داره بازی میکنی و برام سوال بود دقیقا چند سالشه چون به نظر می امود باید سنش بالا باشه و چقدر خداوند درست و بجا جوابم رو داد .

    میدونین چیه بعضی وقتها که میرم توی این استخره که آموزش ببینم تنها خانمی هستم که اولا اونجا داره شنا یاد میگیره و با این سن داره شنا رو یاد میگیره و بعضی وقتها ذهنم نجوا میکرد که نکنه یادنگیری و از اینا حرفها ولی الان که سن این خانم رو فهمیدم و انگیزه و علاقش رو من هم انگیزه گرفتم که با قدرت ادامه بدم

    چقدر منم این روزها احاطه شدم با بچه هایی که دارن میان استخر که شنا یاد بگیرن و قشنگ دارم میبینم که وقتی والدینشون تشویقشون میکنن یا بقیه چقدر انگیزشون برای یادگیری زیاد میشه و مامان باباهاشون رو صدا میزنن که ببین این حرکت رو یاد گرفتم

    و دیدم والدینی رو هم که بقول استاد توی دوره لیاقت توی سر بچشون میزنن و اونا رو مقایسه مینن و اون بچه هنوز نتونسته خوب یادبگیره

    چقدر خود این استخره داره به من یاد میده که خودم رو با هیچ کسی مقایسه نکنم و سعی کنم تمرکزم روی خودم باشه و پیشرفت خودم

    اما ی نکته ی خیلی مهم که من توی این چند قست این سفر متوجهش شدم و باید توی کار خودم اعمالش کنم این تواضع و فروتنی هم مربیهاست و هم این افرادی که اونجا دارن تمرین میکنن اینکه :

    ی مربی که مقام قهرمانی المپیک رو داره میاد با ی بچه کوچیک تمرین میکنه یا با ی خانم 62 ساله و خیلی متواضعه و فقط و فقط تمرکزش روی اینه که کمک کنه که خدمت کنه به طرف مقابلش فارغ از هر چیز بیرونی مثل سن و جنسیت و ملیت و حتی سطحی که توش هستن

    این پیام ی تلنگری برای من بود که این تفکر رو داشتم که من نباید برای بچه های کوچیک کلاس برگزار کنم افت داره برای من که با این بچه ها سرو وکله بزنم و همین تفکر باعث شده بود که کمتر جذب کنم همچین دانش آموزایی رو

    یا در مورد توپ جمع کردن اگر دقت کرده باشین هم مربی ها بعضی وقتها توپ ها رو جمع میکنن هم بازیکن ها و خیلی متواضع برخورد میکنه با این قضیه من و تویی وجود نداره که من مربیم تو بازیکن شما باید توپ ها رو جمع کنی هر کسی ی چند لحظه بیکار میشه و میبینه که سبد توپ ها خالیه اقدام میکنه منتظر نمیمونه و همین باعث میشه سرعت کار بالا باشه و استفاده بیشتری بشه از تایم

    استاد جان شما بارها گفتین که اگر بشه قرآن رو توی ی کلمه خلاصه کرد اون کلمه توحیده .با دیدن این صحنه ها من میگم اگر بشه آمریکا رو توی ی کلمه خالاصه کرد توحیده .تو همین سالنه چقدر نقش توحید پر رنگه :

    تجسسی وجود نداره هر کسی سرش به کار خودشه

    غیبتی وجود نداره چون اصلا فرصتی نیست برای این کار اینکه چون اینجا هدفمندی داره حکمرانی میکنه و بقول استاد عزیز شما وقتی هدف داری اصلا وقت نمیکنی سرک بکشی توی زندگی دیگران

    صلاتشون دایمی و صلاتشون تمرکز کردن و توجه کردن به قدرت و تواناییه که خداوند در وجودشون گذاشته .اینا هم مدام در حال رکوعن مدام در حال قنوتن و بقول سهراب سپهری اینا با تپش راکت هاشون وضو میگیرن اینا نمازشون رو وقتی میخونن که صدای ضربه های توپ اذانش رو میگه .اینا میز تنیسشون سجادشونه

    خدای من اشک توی چشم هام جاری شده

    سپاسگزارم استاد عزیز خانم شایسته ی عیز و همه دوستان خوبم مخصوصا سعیده جان .سعیده جان هستیم ولی تا حسه نیاد بقول استاد نوشتنه هم نمیاد بعضی وقتها فقط باید بشینی لب حوض و استخر و نظاره کنی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  4. -
    فاطمه ربیعی گفته:
    مدت عضویت: 1435 روز

    بنام خدا

    سلام به استاد عزیز ومریم جان وهمه دوستان گلم

    استاد اول از همه بگم که چقدر اندامتون فوق العاده شده ومریم جان چقدررر اندامش عالی شده چقدر پوستتون شفاف و صاف شده ومن چقدرر لذت میبرم ازدیدنتون وچقدرر تحسینتون میکنم وهمین تحسین کردن شماحس خوبی بهم میده خدایا شکرت که درمداردیدن این فایل ها قرارگرفتم وبودن دراین سایت خدایا شکرت

    ،واما درمورد بازی پینگ پنگ که برام درس داشت استاد بازیتون خیلی حرفه ای شده خیلی عالیییی شده چقدرلذت بردم ازدیدنش چقدربدنتون فلکسیبل شده وسرعتتون بالاتررفته و… همه چیزهم تکاملیه نه از روز اول بازیتون اینقدر حرفه ای بوده ونه یه شبه به این مرحله رسیدید یه پروسه زمانی طول کشید اینکه تکرار وتکرار و تمرین زیاد باعث شد که بازیتون هی بهترو بهتر بشه وباز جاداره هی بهتربشه،درمورد باورها هم صدق میکنه این قانون چون فرقی نمیکنه درچه حوزه ای باشه بازی یا هنر یاکار مورد علاقه یا هرچیزدیگه ای که باشه اگه پشتش اون انگیزه کافی باشه و تداوم واستمرار لاجرم نتایج هم میان…

    یه نکته ی دیگه که توفایل برام لذت بخش بود تمرکز روی نکات مثبت افراد وتحسین کردنشون،من ازوقتی وارد سایت شدم خدارو شکر بیشتر وقتا توجهم روی زیبایی ها هست روی نکات مثبت افراد واینکه سعی میکنم بهشون بگم که مثلا فلان لباس چقدر بهتون میاد چقدر خوشتیپ هستین چقدر دسپختتون خوبه واین گفتن به طرف مقابلم هم خودم حس خوبی میگیرم هم طرف…

    مریم جان هم به نکته ی خوبی اشاره کرد گفت که اول اینکه باید بپذیریم اشتباهاتمون رو بعد درمورد اصلاحش اقدام کنیم اگه نپذیریم که دست به عمل نمیشیم وهی اون اشتباهو تکرار میکنیم واین پاشنه اشیل منه درمورد روابط همیشه همسرم رو مقصر میدونم وهیچ وقت زیربار اشتباه خودم نمیرم که خودم باعثشم واین خیلی برام دردناکه،الان که مریم عزیزم توفایل بهش اشاره کرد متوجه اشتباهم شدم واستاد هم گفتن که اینقدرراین باورهای غلط رفته توی وجودمون که باوجود اینکه میدونیم اشتباهه ولی ناخوداگاه همون رفتار قبلی روانجام میدیم مثل بازی پینگ پنگ چون هزاران بار تکرار شده ونهادینه شده توی وجودمون وشده جزیی از رفتاروشخصیت ومنشمون وتغییردادنش یه شبه امکان پذیرنیست ولی همین که بپذیریم ایراد ازماست خودش یه قدمه برای اینکه تغییربدیم اون عادت هااون روندچندین ساله رو وماقادریم که خودمونو فقط تغییربدیم نه همسر ونه هیچ کس دیگه چون فرکانس های مامنحصربه فردهستن وهرکسی توانایی خلق زندگی خودشو داره

    تواین فایل هم پسربچه شش هفت ساله بود هم خانم 62ساله که از800کیلومتر راه اومده بودن برای بازی پینگ پنگ واین نشون میده شوروشوق وانگیزه برای بازی یاهرچیزی دیگه سن مهم نیست مهم اینکه به چه چیزی علاقه داریم و چه چیزی مارو به شوروهیجان وشعف میرسونه که زندگی کردن رو برامون لذت بخش کنه،در جلسه 19روانشناسی ثروت یک استاد درمورد کاری که بهش علاقه داریم رو توضیح میدن ومیگن که کاری روانجام بدین که شوروشوق وهیجان رودرشما ایجادکنه که وقتی انجامش میدین زمان ونمیفهمید احساس خستگی نمیکنید فقط دوس دارید صبح تاشب انجامش بدین واین خیلی لذت بخشه خیلی احساس خوبیه واین حس خوب هم ثروت رو وارد زندگیمون میکنه هم اتفاقات خوب وهم روابط عالی وهم سلامتی رو…

    استادالان متوجه شدم که کامنت گذاشتن چقدرمهمه چون تمام توجه وتمرکزمون رومیذاریم روی فایل ونکات مهمش و چیزی که ازش یادگرفتیم رو،واین خودش باعث میشه هدایت بشیم به زیبایی ها وقشنگی های بیشتر،دیدن فایل به تنهایی صرفا کاری نمیکنه توجه کردن مهمه..من استاد فایل هاتون رو همیشه فقط گوش میدادم به عنوان مسکن یا سفربه دورامریکا به عنوان یه فیلم فقط نگاه میکردم نه به عنوان فایل اموزشی یااینکه قراره زندگیم رو بااین فایلا ودوره ها روتغییربدم،من دوره دوازده،قدم رو دارم تاقدم هشت خریدم ومتوقف شدم ،داداشم دوره عزت نفس واحساس لیاقت وروانشناسی ثروت یک و شیوه حل مسائل روخریده وبهم گفته میتونی ازشون استفاده کنی متاسفانه فقط گوش میدادم ولی نه تمرکزی، ازاین به بعد کامنت میذارم وسعی میکنم تمام حواسم روبذارم روی فایل و تمریناتشو انجام بدم چون فرکانس ها دارن زندگیمون رورقم میزنن

    استاد خیلی دوستتون دارم خیلی زیاد همچنین مریم جانم و بچه های سایت،استاد گفته بودین چه گنج هایی تواین کامنت ها نهفته ست باور نمیکردم ولی واقعا کامنت ها فوق العاده هستن

    مرسی ازاستاد ومریم عزیزم که این فایلا روتدوین میکنن ومرسی ازبچه ها که باکامنتاشون بیشتر قانون رودرک میکنیم وبیشتر باور میکنیم قانون بدون تغییرخداوند رو

    عاشقتونم

    درپناه الله یکتا شادوسلامت وثروتمندوسعادتمند دردنیا واخرت باشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1686 روز

    به نام فرمانروای کل هستی

    او که هر چه دارم از اوست و من محتاج همیشگی اویم.

    استاد جانم سلام

    خانم شایسته ی عزیزم سلام

    استاد جانم چقدر دوست دارم که حریص هستید برای یاد گرفتن، برای حرف زدن از زیبایی ها و برای تعامل های سازنده

    برای یادگیری بهتر و اصولی تر پینگ پنگ رفته آید و از اینکه از این کمپ چه آموخته آید حرف میزنید.

    استاد جانم همیشه عینک زیبا بینی و تحسین به چشم دارید و از بیان کوچکترین زیبایی ها هم دریغ نمیکنید.

    یک کمپ ورزشی و این همه نکات آموزشی.

    این هم خودش فراوانی است.

    این هم خودش چند بعدی نگاه کردن است.

    استاد جانم در برنامه ی روزانه ام به تحسین افراد می‌پردازم و سعی میکنم بنویسم زیبایی های افراد دور و برم را، یکی از افرادی که همیشه می‌نویسم شما و خانم شایسته ی عزیزم هستید.

    آنچه خوبان همه دارند

    شما یک جا دارید.

    استاد جانم بسیار سپاسگزارم برای اشتراک سفرهای تان با ما.

    من اخیرا خیلی ولاگ از آمریکا نگاه میکنم، ولی سریال شما خیلی متفاوت هست.

    یک تفاوت فاحش دارد که من نمیتوانم تشخیص دهم.

    انرژی اش، اتفاقاتش، دیدگاهش، حتی خیابان هایش… متفاوت هست.

    امیدوارم بهترین ها برایتان رقم بخورد مثل همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1492 روز

    به نام الله زیبایی ها

    سلام

    تشکرمیکنم ازاستادعزیزم وخانم شایسته عزیزکه این اگاهی هاوزیبایی هاروبه صورت رایگان دراختیارهمه مامیزارندتازندگی ماازهرجهت هرروزبهتروبهترشودبه لطف الله مهربان

    من باوردارم که تمام اتفاقات زندگی من به خاطرافکاروباورهاوفرکانس هایی هست که به جهان هستی ارسال میکنم

    رسیدیم به روزاخرتمرین وتجربیات عالی استادواشنایی بادوستان جدید

    تحسین میکنم استادعزیزروکه همیشه ودرهرلحظه دنبال بهبودخودشون هستندحتی دراین بازی که حرفه ای ترعمل کنندولذت ببرند

    تحسین میکنم خانم شایسته عزیزروبه خاطربازی فوق العادشون واین اندام فوق العاده ای که الان بانتایج قانون سلامتی وتعهددراون رسیده اند

    تحسین میکنم این کشورزیباوادم های فوق العاده ای که هرلحظه دنبال بهبودوپیشرفت خودشون هستند

    واقعاچقدراین عادت های ب مخربندواگرزمان زیادی ازاین عادت های بدبگزره تغییردادنشون سخته ویک جهاداکبرلازمه ولی اگرهمون اوایل این عادت های اشتباه روبشناسیم وسعی کنیم تغییرشون بدیم کارماراحت تروسریع ترانجام میشه

    ونیازی به تمرین زیادی نیست

    واقعاتحسین میکنم این خانم 62ساله روبه به خودش وتوانایی هاش ایمان وباورداره ودراین سن روحیه جوان وشادابی داره وامیدش به زندکی نسبت به خیلی های دیگردرسن خودش هزاران برابربیشتره وهمین باعث افزایش طول عمرباکیفیت بدون مریضی میشه وبه قول استادتوسن 90سالگی مثل یک جوان30ساله تمام کارهاشوخودش انجام میده

    چون همچی باوره

    چقدراین میوه عجیب وعالی بودودوست دارم امتحانش کنم وسنگین ترین میوه هست واحتمالادرنقاط گرم سیررشدمیکنه

    ودراخراین استادیوم بنزکه نشان ازفراوانی وثروته الله اکبر

    واقعالذت بردم ازدیدن این ساختمان زیباباسقف متحرک ودیوارهای شیشه ای که چقدرلذت بخشه نشستن دراین استادیوم خدایاشکرتت

    وَإِذَا رَأَیْتَ ثَمَّ رَأَیْتَ نَعِیمًا وَمُلْکًا کَبِیرًا

    ـــــــــــــــ

    و وقتی نگاه کنی، باز هم نعمت فراوان و مُلکی بزرگ را می بینی.

    (سوره الانسان، آیه 20)

    شادوموفق باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    خداهست گفته:
    مدت عضویت: 986 روز

    سلام دوستان وهمراهان عزیز

    چند روزیه تواین سایت هیچ کدومِ فایلها برام بازنمیشه نمیدونم چرا

    نتم اوکیه فیلترشکنمم میبندم نتموعوض میکنم

    جامو عوض میکنم ولی نمیاره

    اینکه نمیتونم فایلهارو ببینم خیلی آزاردهندس برام

    انگار به معتادی که مواد نرسیده باشه خماروکلافه ام

    اگرکسی میتونه راهنماییم کنه ممنون میشم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 472 روز

    سلام خدمت استاد عباس منش بزرگوار و خانم شایسته عزیز

    واقعا ازتون سپاسگزارم برای فایل هاتون چقدر پر انرژی و پر از حس خوب و قدرتمند هست

    منکه از دیدنش واقعا لذت میبرم

    چقدر شیوه زندگیتون جای تحسین داره

    و چقدر خوبه که من هم بتونم دیگران را تحسین کنم و ازشون تشکر کنم چقدر عالی میشه که بتونم نکات مثبت بچه ها را بهشون بگیم و بهشون انرژی بدم و از طرفی وقتی به والدینشون بگم که چه فرزند خوبی تربیت کردند چه اعتماد به نفسی میگیرن و چقدر می‌تونه این تحسین و تشکر و تعریف از دیگران رابطه ها بهتر کنه من گاهی به خواهرم در مورد رفتار های خوب دختر هاش رو میگفتم و الان که شما به این موضوع اشاره کردید یادم اومد که چقدر خواهرم لبخند رضایت بخشی میزد و حتی باعث میشد به نکات مثبت دخترانش بیشتر توجه کنه و این خیلی نکته خوبی و به جایی بود که گفتید که معمولا ما اهمیتی بهش نمی‌دیم و خیلی ساده ازش میگزریم متاسفانه

    در مورد اون خانم 62ساله ای هم که صحبت کردین واقعا عالیه که تو این سن پر انرژی دارن ورزش ادامه میدن و این می‌تونه اثرات ورزش کردن باشه که اعتماد به نفس و انگیزه و علاقه آدم را تا حد زیادی بالا می‌بره برای حرکت کردن

    من خودم قبلاً خیلی ورزش کردن را دوست داشتم و همیشه خانم های ورزشکار را تحسین میکردم ولی از اونجایی که نمی‌دونستم به چه رشته ای علاقه دارم هیچ وقت وارد این حوضه نشده بودم

    اما چند سال پیش که محل زندگیم را عوض کردم نزدیک خونه ام یه باشگاهی بود که همیشه منو به سمت خودش میکشوند یه روز تصمیم گرفتم فقط برم ببینم چه رشته های داره چند تا رشته بیشتر نداشت و من حس خوبی به هیچکدوم نداشتم ولی با خودم گفتم حالا که بعد از این همه وقت اومدم

    باشگاه بیا ببین به این چند تا رشته به کدوم حس بهتری داری ثبت نام کن و برو اگه خوشت نیومد ادامه نده بلاخره بین اون رشته رشته ایروبیک رو انتخاب کردم همونجا ثبت نام کردم وقتی از باشگاه بیرون اومدم حس خیلی خوبی داشتم

    این رشته را یادمه تا دوماهی ادامه دادم البته گاهی با حس خوب گاهی هم با میلی باشگاه میرفتم ولی تقریبا حالم باهاش خوب بود تا اینکه تو باشگاه با مربی تیر اندازی با کمان آشنا شدم ازش خواستم یک جلسه به باشگاهش برم ببینم علاقه ای دارم یانه بعد یک جلسه خوشم اومد از این رشته ولی دو دل بودم برم یا نه باز با خودم نشستم به صحبت کردن که چی کار کنم به این نتیجه رسیدم که حداقل بهتر از رشته قبلی نزدیک تر به سلیقه منه البته چون هزینه بالایی این رشته داشت تصمیم گرفتن سخت بود ولی بلاخره بعد از چند ماه با درگیری ذهنی که داشتم رفتم هزینه کردم و این رشته فوق العاده را شروع به کار کردم که چقدر باعث شد اعتماد به نفس و انگیزه بگیرم و رشد کنم و تجربه های زیادی کسب کنم که بعد ها هدایت شدم به رشته مورد علاقه خودم که سنگ نوردی بود که عاشقانه کار میکردم و لذت می‌بردم و چقدر باعث خیر تو زندگی من شد و چقدر تحول در من بوجود آورد چقدر هنوز ذوق میکنم وقتی مسیرم را مرور میکنم

    و هدایت های قدم به قدم خداوند را تو این مسیر میبینم و همین طور انگیزه حرکت کردن و رو به پیشرفت خودم رو و وقتی شما از اون خانم گفتین که چند تا رشته ورزشی کار کرده یاد این مسیر هدایت خودم افتادم و خواستم ازتون تشکر کنم

    و بگم چقدر خوبه آدم تا هر سنی که میرسه حرکت کنه و استفاده کنه از لحظه لحظه زندگیش و لذتش رو ببره و طوری نباشه که به شرایطی برسه جز پشیمونی چیزی براش نمونه

    و من هم خیلی خوشحال و سپاسگزارم که با هدایت های الله به این خواسته ای که همیشه آرزوش را داشتم رسیدم و جایی برای حسرت خوردن در این زمینه نزاشتم

    سپاس بی نهایت از خداوندم دارم

    و سپاس بی نهایت از شما استاد بزرگوار که اینطور ما را تشویق به حرکت کردن و به جریان انداختن زندگیمون میکنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    فاطمه محسنی گفته:
    مدت عضویت: 475 روز

    به نام خداوند سراسر عشق و احسان

    سلامم به استاد قشنگم استاد فوق العادم سلام به مریم بانوی زیبا و سلام به همه دوستان هم فرکانسی عزیز

    من یهو هدایت شدم به دیدن این قسمت زیبای سفر به دور امریکا

    چقدر زیبا بود و چقدر برام درس داشت و در مسیر تکاملم بهم کمک کرد

    سپاسگزار خداوند هادی هستم که منو به این سمت و این سریال زیبا اورد و مرسی استاد بابت راهنمایی هاتون برای خلق رابطه ای بهتر برای ترک عادت های اشتباه

    اولین چیزی که منو به وجد اورد اون پسر بچه کوچولویی بود که بازی میکرد اخ من فداش بشم قربونش برم من عاشق بچه هام مخصوصا وقتی یه کاریو خیلی خاص انجام میدن

    مثلا تازه زبون باز میکنن کلماتو خیلی قشنگ و بچه گونه تلفط میکنند

    مثلا این پسر زیبا رو که اینقدر عالی و حرفه ای پینگ پنگ بازی میکرد

    دوم اون خانم 62 ساله و اون سلامتی عالیشون من بهشون تحسینشون میکنم چه بدن سالم و عالی ای داشتند

    نکته بعدی استاد در مورد ترک عادت های اشتباه

    درسته استاد الان مثلا مایی که در مسیر کار کردن روی باورامون هستیم وقتی باور اشتباه شناسایی میشه حیلی سخته ‌که اونو جایگزین کنیم در واقع انرژی میبره و تمرین و استمرار فراوان میخواد تا باور جدید جایگزین بشه

    نکته بعدی در مورد توانایی تحسین کردن و تشکر کردنه برای خلق رابطه ای بهتر اینم یک کلیده برای بهبود روابطمون

    یجورایی شاه کلیده من خودم وقتی مورد تحسین قرار بگیرم در مقابل اون فرد سعی دارم بهترینمو ارائه کنم .

    و همه ادما همینن

    استاد امروز یهو هدایت شدم به این آیه قرآن که گفته بود با ادما بد برخورد نکنید باهاشون غرور نداشته باشید خدا کسانی که متکبرن دوست نداره انگار اتمام حجت کرد و ازون موقعی که چشمم بهش خورد خیلی سعی دارم با ادما با همه رابطه خوبی داشته باشم و اینکه قبل اینکه این ایه رو ببینم خدای درونم بهم گفته بود وقتی مورد مقایسه یا حرف بد از طرف خانواده قرار گرفتم و نجواهای شیطان قدرت گرفتند به این فکر کن که اونا تکه ای از خدان و با اون وجه خداییشون ارتباط بگیر … همه ادما تکه ای از خدان :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1355 روز

    به نام خدا

    سلام و رحمت الله یکتا به استاد عباسمنش عزیزم و استاد شایسته نازنین و سلام و سلامتی به دوستان ارزشمندم

    طبق صحبت های ارزشمندی که استاد عزیز در این فایل گفتند ، داشتم به این فکر میکردم که چه عادت هایی در من بوده که تغییر کرده به عادت های خوب و چه عادت هایی هستش که هنوز تغییری نکرده در من یا اینکه در حال تغییر اون عادت هستم که البته همه این عادت ها بر میگرده به همون باورهای ذهنیمون

    یک موردی که بسیار بسیار واضح بوده در من و اتفاقاً خیلی به فکر تغییرش افتادم عادت عینک زدنم هستش

    من خیلی وقته طبق تحقیقات اجمالی که انجام دادم متوجه شدم که یکسری از اون آدم هایی که یک زمانی عینکی بودند یعنی برای اینکه دور و اطرافشون رو ببینند باید عینک میزدند ولی بعد از یه مدتی دیگه چشم هاشون به عینک احتیاج نداشت و همینجوری بدون اینکه عینک بزنند می تونستند ببینند ، یکیش مامان خودم هستش

    حالا داستان چیه؟

    اینکه مثلاً چشم های من به یک عامل بیرونی مثل عینک عادت کرده ، بنابراین تلاشی هم برای ترمیم خودش نمیکنه و این دو بزرگوار قصد اینو ندارند که بدون اینکه عینک بزنم ببینن ، منظورم واضح و شفاف هستش

    چون دیدن رو که میبینم ولی تاره ، میدونی :)))

    اِنیوِی متوجه شدم مادر خودم مثل اینکه قبلاًها عینک میزد ولی از یک جایی به بعد به علت اذیت شدن بینی اش توسط عینک :))) ترجیح میده عینک رو ببوسه بذاره کنار 

    بعد چه اتفاقی افتاد؟

    اینکه بدن خودش ، خودش رو ترمیم کرد!

    همون چیزی که استاد عباسمنش در فایل های آرامش در پرتوی آگاهی میگه و همین باعث شد چشم های مادر من بدون هیچ عینک و عمل لیزری خوبِ خوب بشه و بتونه به راحتی واضح و شفاف ببینه

    این نشون میده که برای اینکه چشم های من بتونه واضح و شفاف ببینه به یک عامل بیرونی به نام عینک عادت کرده بابت همین این دو عزیزِ دوست داشتنی تنبل شدن از اینکه بخوان خودشون رو ترمیم کنند

    حالا من چیکار میکنم؟

    ادب شون میکنم :)) نه شوخی کردم :)))

    چند وقتی میشه در طول روز که پشت لپتاپم برای کارم نمیشینم ، عینک رو از روی چشم هام بر میدارم تا آرام آرام بعد از سال ها بتونم کاری کنم چشمام به شرایط بدون عینک عادت کنه و به همون نسبت سوی چشمام هم بهتر میشه ، یادمه یکی از دوستان در کامنتشون نوشته بود با همین کار تونست به جایی برسه که کاملاً بدون عینک ببینه

    با چی؟؟

     با حذف کردن خودِ عاملِ بیرونی یعنی عینک

    من یک عادت دیگه ای هم که در خودم تغییر دادم این هستش که قبلاًها برای اینکه صبح زود از خواب بیدار بشم و بشینم پای لپتاپم باید از موبایلم ساعت زنگ میذاشتم به نظرم خیلی آزاردهنده بود برای من ، چون همیشه من زنگ ساعت گوشیم رو خاموش میکردم و میگرفتم می خوابیدم:)))

    هیچی یک روز در یک شب سرد زمستونی :))) به خودم گفتم حسن تو داری با خودت چیکاااارررر میکنی

    پسرررر به خودت بیا :)))

    در کل به خودم گفتم مگه نمیگی من همیشه میخوام روی خدا حساب کنم و از خودش بابت همه چیز هدایت بخوام

    گفتم خب !! خودم به خودم میگفتم :)))

    گفتم ساعت زنگ گذاشتن چی میتونه باشه برای من؟

    هیچی ، یک عامل بیرونی برای بیدار کردن من از خواب ، گفتم خب تو واقعاً فکر نمیکنی اگر از خدا بخواهی هر روز صبح زود مثلاً ساعت های 6 اینا بیدارت کنه ، نمیتونه ؟؟!!

    گفتم 100 در میلیووووون که میتونه

    هیچی آقا ، من از اون به بعد هر شب قبل از اینکه بخوابم به خدا میگم ، لطفاً منو صبح زود بیدارم کن :))) و همیشه هم داره این اتفاق میوفته در حالیکه قبلاًها فکر میکردم اگر ساعت زنگ نذارم عمراً بیدار بشم ، بله بیدار هم نمیشدم ولی خداییش از وقتی به خدا میگم اصلاً واقعاً احساس میکنم خودش بیدارم میکنه چون خیلی هم سرحال هستم

    یک عادتی که دارم توی خودم ایجاد میکنم عادت تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی ها طبق دوره 12 قدم هستش که بسیار بسیار برام خوب بوده 

    مثلاً ما فعلاً این شهری که داریم زندگی میکنیم و در اصل این خیابانی که توش هستیم :)))

    وسط بلوارش دارودرخت های بسیار سرسبزی داره

    تمرکزم رو گذاشتم روی درخت های زیبایی که در این محله مون هستش 

    چه اتفاقی افتاد؟

    یک روزی از روزهای گرم بهاری

    دیدم وسط دو طرف بلوار محله مون رو دوستان عزیز شهرداری دارند آسفالت کشی میکنند و بعد از اینکه آسفالت کردن بسیار بسیار به مراتب محله مون زیباتر شد ، اینم حاصله تمرکز بر نکات مثبت و زیبایی هاست ، چون تا قبل از این به هیچ عنوان سابقه نداشت که خیابان محله مون رو آسفالت کنند

    یه تغییری که احساس میکنم در من ایجاد شده اینه که ، چند وقته از اعضای خانواده ام به من میگن حسن خیلی خوشگل شده :))))

    البته من خودم میدونم که بسیار پسر خوشگل و خوش اندامی هستم ولی نمیدونم چرا تا الان اینارو نمیشنیدم :)))

    اونم علتش اینه که احساس لیاقتم رفته بالاتر

    یکی از عادت ها یا نمیدونم چی میشه بهش گفت دارم توی خودم میسازم اینه که ، به اون چیزی که خدا به من میگه باید عمل کنم نه اینکه همینجوری بِرو بِر وایستم نگاش کنم :))) ، که البته در حال عمل کردن هم هستم که یکسری توضیحاتی هم در کامنت قبلیم در همین فایل دادم

    استاد عزیز و دوستان ارزشمندم بسیار بسیار ازتون سپاسگزارم که با بهتر کردن خودتون دارین باعث گسترش این جهان توحیدی میشین

    امیدوارم هر جایی که هستین سرشار از نعمت و رحمت و برکت خدای یکتا باشید

    تا دُرودی دیگر بُدورود :)))

    =================================

    قُلۡ إِن تُخۡفُواْ مَا فِی صُدُورِکُمۡ أَوۡ تُبۡدُوهُ یَعۡلَمۡهُ ٱللَّهُۗ وَیَعۡلَمُ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ وَٱللَّهُ عَلَىٰ کُلِّ شَیۡءٖ قَدِیرٞ (آل عمران ٢٩)

    بگو: اگر آنچه در سینه هاى شماست، پنهان دارید یا آشکار کنید، خدا آن را مى داند و نیز آنچه را در آسمان ها و آنچه را در زمین است، مى داند و خدا بر هر چیز تواناست

    یَوۡمَ تَجِدُ کُلُّ نَفۡسٖ مَّا عَمِلَتۡ مِنۡ خَیۡرٖ مُّحۡضَرٗا وَمَا عَمِلَتۡ مِن سُوٓءٖ تَوَدُّ لَوۡ أَنَّ بَیۡنَهَا وَبَیۡنَهُۥٓ أَمَدَۢا بَعِیدٗاۗ وَیُحَذِّرُکُمُ ٱللَّهُ نَفۡسَهُۥۗ وَٱللَّهُ رَءُوفُۢ بِٱلۡعِبَادِ (آل عمران ٣٠)

    روزى که هر کس آنچه را از کار نیک انجام داده و آنچه را از کار زشت مرتکب شده حاضر شده مى یابد، و آرزو مى کند که اى کاش میان او و کارهاى زشتش زمان دور و درازى فاصله بود و خدا شما را از [عذاب] خود برحذر مى دارد؛ و خدا به بندگان مهربان است

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: