معضلی ویرانگر به نام "جلب توجه" - صفحه 17

334 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مجید رنجبر گفته:
    مدت عضویت: 1670 روز

    سلام به همگی

    خدا رو هزاران مرتبه شکر

    استاد عزیزم سپاس از شما بابت این مطالب عالی

    ‏خانم شایسته گل سپاس از شما بابت این دسته بندی بینظیر

    ‏و سپاس از تمام عوامل و فعالان این بهشت زمینی

    نکات اصلی و کلیدی این فایل چیست ؟

    ‌1- یکی از بزرگترین آفت‌هایی که همه ما تو زندگیمون داریم نیاز به توجه و تایید دیگران هست .

    2-اینکه من بیام یه کاری بکنم که بقیه راجع به من حرف بزنند ، یا تو ذهنم بگم از فلانی کم نیارم و افکاری مث این که قضاوت بقیه راجع به من برام مهم باشه ، منو از خود واقعیم دور میکنه ، از لذت بردن زندگیم دور میکنه .

    3- من برای خرید خونه ، ماشین و وسایلی که میگیرم باید راحتی و نیازای خودمو در نظر بگیرم و نظر بقیه برام مهم نباشه .

    4- نود و پنج شش درصد مردم دنیا به یه شکلی دنبال جلب توجه بقیه هستند و هر کسی به یه نحوی و توی یه جنبه ای داره اینکار رو انجام میده.

    5- من باید یه نگاه دوباره ای به خودم و نحوه زندگیم بندازم که چجوری دارم زندگی میکنم و هر وقت دیدم یه کاری رو برای جلب توجه دیگران انجام میدم باید بدونم که مسیرم درست نیست.

    6- باید در خرید وسایل زندگی هر چیزی رو که نیاز دارم ، بخرم ، کار و رشته ای که علاقه دارم رو برم ، اینا فقط با کار کردن روی خودم بدست میاد.

    7- ثروتمندانی مثل وارن بافت خونه و ماشین ساده ای دارند که نیازشون رو جواب میده ، خونه سی ، چهل سال پیشش رو داره .

    8- آدمای موفق همیشه از رسانه ها و حواشی دور هستند و سبک شخصی زندگی خودشونو دارن و این سبک شخصی شامل همه چیز میشه مثلا نوع پوشش خاص انیشتین تو زمانی که همه لباسای رسمی میپوشیدن و …

    9- مصداق بارز انسان موفق و به دور از حاشیه ، زین الدین زیدان که در اولین تجربه مربیگری، مربی تیم بزرگی مثل رئال مادرید میشه و در اولین تجربه مربیگری ، این تیم بزرگ رو در عرصه بزرگی مثل جام باشگاه‌های اروپا ، قهرمانش میکنه ، آدمی که همیشه آروم و به دور از حاشیه بوده و هست.

    10- من باید وقتی یه نگاهی به زندگی قبلم میندازم ، مثل استاد از خودم و نحوه زندگیم راضی باشم ، که واقعا برای خودم زندگی کرده باشم و حرف بقیه برام اهمیتی نداشته باشه.

    11- امکان داره من خیلی کارا رو بتونم انجام بدم و تمام شرایط و امکاناتش هم داشته باشم ولی باید یه نگاهی به نیت انجام اون کار بندازم ، اگه منشا اون کار ، حتی یه ریشه کوچک وصل به بقیه داره ، باید انجام اون کار از زندگی من حذف بشه.

    12- اگر واقعا میخام برای خودم زندگی کنم ، پیشرفت کنم ، آرامش داشته باشم ، باید به همه رفتارام نگاه کنم و اگه حرفی میخام بزنم اگه برای جلب توجه و حمایت بیشتر هست دهنمو ببندم.

    13- پایه و اساس زندگی من اینه که من انسان بسیار ارزشمندی هستم و احتیاجی ندارم کسی ارزش منو مشخص کنه ، من نیازی به توجه دیگران ندارم ، من نباید خودم رو و پایه های زندگیم و شخصیتم رو بر اساس نظر دیگران و توجه دیگران بچینم.

    14- اگه من بتونم پایه های عزت نفسم رو درست بچینم همه چیز خودبخود درست میشه ، یه نمونه ش استاد عزیز که بقول خوشون انصافا تو این زمینه خوب کار کردن و یکی از دلایل موفقیتشون اینه که برای خودشون کار می‌کنند، ، جوری زندگی می‌کنند که فکر می کنند درسته و واقعا راضی هستند.

    15- من باید همیشه جوری زندگی کنم که خودم رو راضی کنم نه دیگران رو ، من نمیتونم همه رو راضی کنم ولی میتونم خودمو راضی کنم ، سبک زندگیمون که احساس خوبی بهم میده رو باید پیدا کنم و به اون سبک زندگی کنم .

    16- سبک زندگی شخصی سبکی هست که اون چیزی که از دنیا میخام رو به من بده و مهمترینش آرامش هست.

    17- بهترین محصولی که در این زمینه میتونه به ما کمک کنه محصول ((عزت نفس)) هست که بهترین محصول جهانه .

    18- اگه عزت نفس و اعتماد به نفس من درست باشه هر کاری میتونم انجام بدم ، هر چقدر خودمو بیشتر دوست داشته باشم ، تواناییهامو بشناسم و باورهام در مورد خودم و خدایی که پشت سرم هست درست باشه کارایی انجام میدم که باور نکردنی هست .

    19- آدمای با اعتماد به نفس و با عزت نفس جهان رو متحول می‌کنند و خیلی بالاتر از حد تواناییهای دیگران میتونند عمل کنند وقتی انسان به توانایی‌های خودش واقف بشه و دیگه نظر دیگران براش مهم نباشه .

    کدام مورد بیشترین کمک را به من کرده؟

    مورد 18

    برنامه عملی من برای اجرای این مرو دز زندگی روزمره م چیه ؟

    به نظرم اولین و بارزترین نشونه اینکه من اعتماد به نفس و عزت نفسم درست باشه اینه که من آرامش دارم و به آینده م امیدوارم .

    نشونه بعدیش اینه که با حرف و نظر ناجالب بقیه راجع به من ناراحت و نگران نمیشم ، چون من خودمو همینجوری که هستم دوست دارم و نظر بقیه برام مهم نیست.

    نشونه دیگه اینه که از انجام کارای جدید و یادگیری بیشتر تو مهارتم و همچنین تغییر در هر زمینه ای ترسی ندارم یا از چالش‌هایی که با قانون تکامل در مورد من سازگاره ترسی ندارم .

    یه نشونه اینکه خودمو دوست داشته باشم اینه که برای خودم و تنهاییم و دنیای درونم وقت بذارم و افکارمو بازرسی کنم یا هر چیز دیگه ای که احساس خوبی بهم میده.

    اینکه بپذیرم هر چی تو زندگیم هست بواسطه فرکانسهام هست.

    حالا چه اقدام عملی باید داشته باشم ؟

    یه کلید که همیشه بهم کمک میکنه بررسی احساساتم هست ، اگه من عمیییقا خوشحال و آرام نیستم یه چیزی داره اذیتم میکنه ، کاری که میکنم نه چیزی گوش میدم و نه میبینم نه با کسی میحرفم و … برای خودم یه شرایط تنهایی ایجاد میکنم و چیزایی که تو ذهنم هست رو میچکم ، مطمئنا یه فکر ناجالبی و هست یا بنا به شرایطم و یا ….

    وقتایی که این کار رو کردم دیدم نود درصد مواقع یه فرکانسی بوده که ناشی از کمبود عزت نفس هست ، نگرانی برای بقیه ، ترس از آینده ، نرسیدن به کارای مورد علاقه م و …

    میبینم که من شدیدا از این کمبود عزت نفس رنج میبرم ، میام گذشته مو بررسی میکنم که چه دستاوردهایی داشتم ، چه جاهایی الله کمکم کرده ، من برای اکثر این موارد لیست دارم ، میشینم تخصصم رو بررسی میکنم که چقدر مفیده ، چقدر من تغییرات عااالی داشتم و …

    میام برای خودم کارای جدید تعریف میکنم که از محیط امنم بیرون باشه ، و با قانون تکامل هم سازگار باشه ، چون من خودمو و خدام رو باور کردم ، مثلا اقدام عملی جدیدم اینه که شروع کردم به یادگیری نرم افزار کاریم از طریق هلپ خود نرم افزار یه چالش جدیده ، هزینه آنچنانی برام نداره ولی یه مهارته که هم زبانم قوی میشه ودهم چیز یاد میگیرم و خدا رو شکر تل الان خوب پیش رفتم و الله هم بی پاسخ نذاشته و از راه‌های که خودش میدونه نتایج مالی برام تحقق پیدا کرده و همینجا جا داره ازش سپاسگزاری کنم ‌

    از این کارای عملی که انجام دادم و نتیجه گرفتم در جهت افزایش عزت نفسم استفاده میکنم در جهت افزایش ایمانم به الله و بی پاسخ نذاشتن تلاش‌های من ، وقتی با عشق و علاقه این کارا رو انجام میدم و میبینم چقدر لذت میبرم تواناییمو و علاقه مو بهش پی میبرم وقتی نتایجش و میوه هاش رو تو کارم میبینم ، بازم انگیزه برای انجام بیشتر این کارا میگیرم ، البته چند تا کار دیگه هم دارم انجام میدم که بقول استاد بعد از نتیجه دادن راجع بهشون حرف میزنم ولی تو فکرم کلی بهم انرژی میده

    خدا رو هزار مرتبه شکر ، مثل همیشه چقدر از این کامنتم انرژی گرفتم واقعا اینقدر استاد به کامنت خوندن و نوشتن تاکید دارند نتایجش عالی هست ، هر کسی از بچه ها این کامنتو میخونه ، من واقعا نتیجه گرفتم ، حتما این کار رو بیشتر انجام بدید.

    از الله قدیر و یکتا و خودم و استاد عزیزم ، خانم شایسته گرامی ، همسر گلم و تمام اعضا عزیز سایت سپاسگزارم ️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    گزارش نقض قوانین سایت
  2. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام به استاد عزیز

    جلب توجه کردن یکی از عواملی است که از کمبود عزت نفس در ما به وجود می آید و این بسیار مهم است و سبب می شود که من دست به اعمال و رفتاری بزنم که دیده بشوم و این اعمال و رفتار گاهی اوقات می تواند از حس ترحم خریدن باشد تا خودم را مریض و افسرده نشان بدهم

    واقعا خدای مهربان همیشه برای من زیبایی ها را می خواهد و چرا من باید اینگونه عمل کنم و خودم را اینگونه خفیف کنم

    خدای عزیز همیشه در کنار من بوده و همیشه من را هدایت می کند

    وقتیکه من به او تکیه کنم دیگر هیچ نیازی نیست که بخواهم توجه دیگران را جلب کنم و از دیگرا بخواهم که به من توجه کنند

    یاد بگیرم که من باید برای خودم زندگی کنم

    من باید روی خودم سرمایه گذاری کنم

    یاد بگیرم که همیشه دنبال این باشم که خودم از خودم راضی باشم

    یاد بگیرم که همیشه بتوانم مهمترین شخص زندگی خودم فقط خودم هستم و نظر دیگران هیچ اهمیت و هیچ تاثیری در زندگی من ندارد و نخواهد داشت

    از صحبت های این را یاد گرفتم که کاری کنم که دوست دارم و حرف و نظر دیگران اصل نیاز نیست که برایم مهم باشد

    این بزرگترین درسی بود که امروز من یاد گرفتم

    الگوهایی عالی استاد در این فایل برای من مثال زدند و واقعا استفاده از این الگوها حال من را خوب می کند

    و این را همیشه آویزه گوش خودم کنم

    من در راضی کردن دیگران موفق نیستم

    اما در راضی کردن خودم توانا هستم

    خود برای خودم زندگی کنم

    سپاس از خدای مهربان خودم

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    فواد بنیادی گفته:
    مدت عضویت: 877 روز

    به نام خداوند ثروتمند

    99مین روز سفر نامه من

    سلام به استاد نازنین ام به مریم جان عزیزم و به دوستان عزیزم

    امروز به یک تضاد بر خوردم خیییلی حس ام بد شد و به اساس تمرین که استاد در دوره دوازده قدم به ما گفته بود دیدم کجا من به نام خواسته توجه کردم و چند جا را یافتم که برمی گشت به کمبود عزت نفس و جلب توجه و خداوند را هزاران مرتبه سپاسگزارم بابت این هدایت خدایا شکرت

    هر کار که می خواهی انجام بدی بخاطری خودت بکن نه بخاطری جلب توجه شدن بقیه

    و من بعد امشب همه کار ها را به خاطری خودم انجام میدم نه بخاطری تایید شدن خدایا شکرت خدایا شکرت

    خداوند مهربانم سپاسگزارم

    رد پای من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فروغ ریاحی فر گفته:
    مدت عضویت: 1559 روز

    سلام و درود فراوان به استاد عباسمنش عزیرم و بچه های سایت

    در این مورد عزت نفس همزمان با گوش دادن فایل چند مورد از خودم یادم اومد که میخوام مثال بزنم :

    دو روز پیش قرار بود همسرم مادرش رو برای چکاب چشم به مطب پزشکی ببره اما همزمان با نوبت ایشون دخترم هم کلاس داشت و همسرم از من خواست بیا شما با مادرم برو دکتر تا من دخترمون رو به کلاس ببرم در حالی که من از بودن در مطب دکترها و این جور جاها بیزارم و خدا رو شکر تن سالمی هم دارم اما برای یه لحظه انگار افکاری در ذهنم مرور شد که گفتم اره خوبه من برم و ته دلم از این کار خوشحال بودم .خیلی در خودم کنجکاو شدم که ببینم چرا از رفتن به دکتر با مادر شوهرم لذت بردم اخه خودم رو میشناسم که من از دکتر رفتن بدم میاد و به خودم گفتم اگر مادر خودم هم بود اینقدر از رفتن به دکتر با ایشون خوشحال میشدم ؟؟؟ اما متوجه شدم که در ذهنم این فکر هست که با انجام این کار چقدر در نظر خواهرای همسرم و بقیه فرد خوبی جلوه داده میشم ،،چقدر اونعا خوششون میاد که من با مادرشون پزشک رفتم و چقدر تایید اونعا رو میگیرم و چقدر مادر همسرم ازمن تعریف خواهد کرد ( منم که انگار محتاج این موارد هستم ) پس من خیلی راحت متوجه افکار پایین ذهنم شدم با کمی کنجکاوی در خودم علت خوشحالی انجام این کار رو پیدا کردم و دقیقا به خاطر اینکه به خودم ثابت کنم من همینطوری که هستم ادم خوبی. هستم من بدون هیچ کار خاصی انسان ارزشمندی هستم من به دنبال تایبد بقیه نیستم و نظر بقیه در مورد من اهمیت نداره خیلی محترمانه به همسرم گفتم من میام شما و مادر عزیز رو با ماشین میرسونم دکتر و بعد خودم میام دنبال دخترم و اون رو کلاس میبرم اتفاقا این کار غلبه بر ترسهام بود چون باید با ماشین به مرکز شهر و جای شلوغی میرفتم و گفتم این کار بهترین کار ممکن هست و اتفاقا ایشون استقبال کرد و گفت اگر میتونی تو ماشین رو ببری که خوبه پس من برم به کارهام برسم تو هم برو دنبال دخترمون ( البته مراقب بودم که با انجام ابن کار به کسی صدمه نزنم یعنی قصد اذیت کردن همسرم و مادر ایشون رو نداشتم یا اگر همسرم در حالت خاصی بود که نیاز به کمک من میداشت که باید من میرفتم که کاری انجام بشه قطعا دریغ نمی‌کردم اما در این حالت که ما داشتیم خیلی راحت با یه تعویض من جلوی این قضیه ی تایید دیگران رو گرفتم ).

    و اما یه مثال دیگه دخترم که در سن نو جوانی و اول جوانی هست چند روز هست تصمیم به کوتاهی و رنگ موهاش گرفته در حالی که موی زیبایی دارد و این تصمیم خیلی من رو اذیت کرد و اون اوایل گفتم نه هر کاری میخوایی با موهات انجام بده اما کوتاه نکن اما دیدم فایده نداره و ایشون قاطع تصمیم گرفته و من یاد اموزشها افتادم و گفتم بابا اصلا چرا من نظر میدم بدن خودش هست و مختار هست هر طور که میخواد زندگی کنه چرا باید مطابق با نظر من زندگی کنه و دیگه تصمیگیری برای ایشون رو رها کردم و اما مدتی هست اطرافیان نزدیکش بهش میگن هرگز این کار رو نکنی موهات الان خیلی قشنگه خیلی بهت میاد اگر کوتاه کنی زشت میشی اخه دیونه شدی اما ایشون قاطع به همه با احترام میگه من دوست دارم و میخوام انجامش بدم و دقیقا در دلم از این قاطع بودنش لذت میبردم و هر کس بهش

    میگفت زشت میشی راحت میگفت عیب نداره من دوست دارم و میخوام تجربه کنم و از اینکه نظر بقیه براش مهم نبود خیلی خوشم میومد هر چند که کوتاهی رو دوست ندارم و امروز بیشتر متوجه شدم عجب کار درستی ایشون انجام داده که اصلا تایید بقیه براش مهم نیست مهم خودش و رضایت خودش از خودش هست .

    من در گذشته در خانواده ی همسرم به خاطر اینکه تایید اونها رو بگیرم و اونها بهم بگن چقدر تو خوبی

    و ارزشمندی و یا به من اهمیت بدن یا از بودن در کنار من خوشحال و راحت باشن خیلی کارها کردم خیلی حرف ها زدم خیلی رفتارها داشتم که واقعا وقتی به اونها فکر میکنم همه به خاطر رضایت اونها از من هست همه به خاطر تایید اونها بوده و …که دوست دارم از این به بعد فقط خودم برای خودم مهم باشم فقط خودم باید از خودم راضی باشم

    دوست دارم اونجوری که خودم لذت میبرم حرف بزنم و رفتار کنم و بپوشم و بگردم و مهمونی بدم و آشپزی بکنم و خرج کنم و ….

    یا مثال دیگه اینکه من ممکنه امسال با یکی از دوستهای بسیار سطح بالا از نظر مالی و علمیکه بسیار فرد موفقی هست یه سفر کوتاه مدت خانوادگی داشته باشم که من یه مدت هست همش به دنبال اینم که ببینم در این سفر چه کاری کنم که از نظر اون ها تایید بشم چه طوری لباس بپوشم که از نظر اونها خوب باشم چه طور ی رفتار کنم که از نظر اونها خوب باشم و حتی میگم در ظاهرم چه تغییری بدم که از نظر اونها تایید بشم و …. اما اگاهم تمام اینها به خاطر کمبود عزت نفس هست و از خدا کمک میخوام کاری کنه تا من در هر شرایطی و در هر زمان و مکانی خودم باشم و به سبک خودم زندگی کنم و فقط به دنبال رضایت خودم از خودم باشم و طوری در این جهان زندگی کنم که خودم خودم رو تایید کنم و نگران قضاوت ها و حرف بقیه و تایید بقیه نباشم .خدایا بیشتر آگاهم کن بیشتر به این راه درست هدایتم کن تا صدای تو رو هر لحظه بشنوم و نیاز به هیچ مشاوره ای برای انجام هیچ کاری نداشته باشم فقط خودم و خودت باهم عشق کنیم و لذت ببرییم. و زندگی کنیم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    فائزه گفته:
    مدت عضویت: 1797 روز

    به نام رب یکتا

    درود به همه عزیزانم

    نکاتی ک از فایل ها یادگرفتم.

    خدایا هدایتمون ک ب عمل ب این اگاهی های ناب

    35) _ نخواید خودتون رو ب بقیه ثابت کنید. لزومی نداره از خودتون دفاع کنید.

    انتقاد پذیر باش بزار انتقاد کنن، تو توجه نکن تو دفاع نکن از خودت.. همه حق دارن اظهار نظر کنن و حرفشونو بزنن.

    اگ بهتون توهین میکنن تهمت میزنن شما توجه تون رو از اون مسائل بردارین .. توجه تون رو بزارین رو‌خودتون و هدفتون.. نخواید ک کسی رو قانع کنید. بحث و جدل نکنین باهاشون… تمرکزتون روی خودتون باشه.

    حضرت علی بی توجه بود نسبت ب مخالفانش.

    توجه ات روی روی خواسته ها بزار نه ناخواسته هااا.

    وقتی توجه ات روی خواسته هات باشه، وقتی رو خودت تمرکز کنی، حتی اگ بهت تهمت بزنن و جلو پات سنگ بندازن، اون ب نفع تو میشه

    عدو شود سبب خیر، اگر خدا خواهد.

    اگ ب قانون عمل کنی اگ ب ناخواسته ها توجه نکنی و روی خواسته هات و هدفت متمرکز باشی همه چیز ب نفع تو خواهدشد.

    هیچ کس نمیتونه تاثیری در زندگی شما داشته باشه مگر اینک خودمون اجازه بدیم.

    وقتی بهت ضربه میزنن احساست رو کنترل کن، احساس مظلوم واقع شدن نداشته باش.

    هیچ کس نمیتونه بهت ستم کنه جز خودت!

    خودتی ک اجازه میدی بقیه روت تاثیر بزارن

    پس این اجازه رو نده باعمل ب قانون

    با توجه ب خواسته ها واعراض از ناخواسته ها.

    _ افراد رو‌با دیدگاهشون گره نزن.

    اگه عقیده یا دیدگاه و عملکرد یک‌شخص به تو کمک میکنه، ازش استفاده کن تا بهبود بدی شخصیتت رو.

    حتی اگ با اون شخص مشکل داری یا ازش مورد نامناسبی دیدی ، این ربطی ب اون دیدگاهش نداره.

    (ک چون اون فردنامناسبه، پس دیدگاهش ک نتیجه بخش بوده هم نامناسبه!)

    سعی کنیم از افراد اون دیدگاه هاشون ک کمک کننده اس رو الگو بگیریم. این به این معنی نیس ک اون آدم رو بت کنیم.

    ممکنه از یک فرد یه موردی رو الگو بگیریم در حالیک تو یک مورد دیگ خوب نباشه.

    عملکرد و دیدگاه افراد را به خود اون فرد گره نزنیم.

    _ برای هر چیزی باید بهاشو بپردازیم بهای مالی، انرژی و وقت گذاشتن. وقتی برای آموزشی بهاشو میدی ازش تاثیر میگیری و براش وقت میزاری.

    36) جلب توجه،نیازی هست ک از تولد با انسان ها بوده و هست. اما امروز می بینیم ک خیلی از ادما، کارای احمقانه میکنند تا جلب توجه کنند، تامردم بهشون توجه کنند و راجبشون حرف بزنند فالورشون بیشتر شه مشهور بشن بهرقیمتی!

    از رنگ مو و خالکوبی های عجیب غریب و ظاهر عجیب گرفته تا کارای احمقانه ای ک تو سوشال مدیا انجام میدن.

    خیلیا دارن ب سمتی میرن ک کاری کنند ک فقط تایید دیگران رو بگیرند، خودشون، راحتی خودشون و سبک شخصی شون رو فراموش میکنند و از خودشون دور میشن.

    خیلیا پول میدن ک فقط فالور بگیرند ک ب بقیه نشون بدن ک من پیجم انقد فالور داره

    خیلیا ماشین و خونشون رو طوری انتخاب میکنن ک مردم تایید کنن بگن طرف تو فلان جا خونه داره ماشینش فلان مدله!

    خیلیا براجلب توجه مهمونی هایی میگیرن بیشتر از توان مالی شون‌ و خودشو تو سختی و قرض میندازن.

    خیلیا لباسشون رو طوری انتخاب میکنن ک رومد باشن ک تایید شن ارایش غلیظ میکنن عمل های جراحی میکنند تا دیگران تاییدشون کنن‌ تا از نظر دیگران و استاندارد های جهانی زیبا باشن.

    شغل رشته تحصیلی شون رو بر مینای تایید دیگران، برااینک دهن پر کن باشه انتخاب میکنند

    حتی خیلی از سلبریتی ها ک مورد توجه طرفدارانشون هستن ، بازهم برا جلب توجه حاشیه ساز میشن!

    سعی کنیم حواشی رو از خودمون دور کنیم.

    برا خودمون زندگی کنیم.

    اگ می بینی برا جلب توجه داری حرفی میزنی داری کاری میکنی، استاپ کن و اون کارو انجام نده.

    روی خودمون کار کنیم ک برا دل خودمون زندگی کنیم‌ نظر دیگران برامون مهم نباشه.

    طوری زندگی کنیم ک خودمون رو راضی کنه اراممون کنه… ن دیگران رو.

    ما کنترلی رو دیگران نداریم هیچوخت نمیتونیم دیگران رو راضی کنیم و تاییدشون رو بگیریم.

    ما فقط روی خودمو کنترل داریم. علایقمون و سبک شخصی مون رو بشناسیم و فارغ از اینک نظر دیگران چیه، اون طوری ک میخوایم زندگی کنیم.

    نیاز به جلب توجه، ریشه در عزت نفس ماداره.

    عزت نفسمون رو‌بالا ببریم خودمون رو همانطور ک هستیم دوست داشته باشیم سبک شخصی خودمون رو داشته باشیم. خودمون رو در زندگی اولویت قرار بدیم.

    دوستون دارم

    بهترینا برای تک تکتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  6. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    این جمله را باید ده ها بار برای خودم بنویسم

    من در راضی کردن دیگران ناتوان هستم اما در راضی کردن خودم توانا هستم

    من در راضی کردن دیگران ناتوان هستم اما در راضی کردن خودم توانا هستم

    من در راضی کردن دیگران ناتوان هستم اما در راضی کردن خودم توانا هستم

    من در راضی کردن دیگران ناتوان هستم اما در راضی کردن خودم توانا هستم

    این نکته را در زندگی خودم بکار بگیرم و عملی کنم همیشه روی خوب آرامش را خواهم چشید

    من در راضی کردن دیگران ناتوان هستم ولی در راضی کردن خودم توانا هستم

    چقدر این جمله برای من انگیزه بخش بود

    سپاس از استاد عزیز

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1174 روز

    سلام بر استاد عزیز

    سلام بر دوستان خوب خودم

    استاد واقعا بحث عالی را مطرح کردند و خیلی نکات عالی در این فایل بود

    عزت نفس و داشتن اعتماد به نفس واقعا یکی از مهمترین ارکان در زندگی هرکس می تواند باشد

    گاهی اوقات که ما قصد داریم که جلب توجه دیگران را برای خودمان بخریم این بر میگردد به کمبود اعتماد به نفس در ما

    وقتی که من نیاز دارم که دیگران من را تایید کنند این بدان معنی است که من کمبود عزت نفس در وجود خودم را دارم

    نکته اینجا است که من باید یاد بگیرم که خودم برای خودم زندگی کنم و هیچ چیز مهمتر از این نیست که رضایت دل خودم را برای خودم جلب کنم و این مهمترین درسی است که من می توانم از رفتار خودم برای خودم بگیرم

    زیبا اینجا است که من برای دل خودم زندگی کنم و دنبال دل خودم باشم و برای خودم کار انجام بدهم آنوقت است که من طعم خوب خوشبختی را بیشتر و بهتر می توانم در زندگی خودم جذب کنم

    ممنونم استاد عزیز بخاطر این فایل عالی

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1369 روز

    ,,به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    روز شمار زندگی من روز 99

    همان طور که استاد عزیزم گفتن پایه و اساس موفقیت در تمام مراحل زندگی عزت نفس است اعتماد به نفس داشته باشی باعث میشه که در هر شرایطی تو، تو مسیرت ثابت قدم باشی و وقتی ممارست در کارت داشته باشی صد در صد به موفقیت میرسی چون امید داشتن و صبر کردن نشان از عزت نفس و اعتماد به نفس بالا در وجودته

    وقتی که تو حسادت نداشته باشی یعنی عزت نفس داری

    وقتی که افرادو قضاوت نکنید نشان از عزت نفس

    وقتی خودتو لایق بهترینها بدونی یعنی عزت نفس داری

    وقتی دروغ نگی و شجاعت داشته باشی یعنی عزت نفس داری

    وقتی که غیبت نکنی و افرادو مورد تحسین خودت قرار بدی یعنی عزت نفس داری

    وقتی آرام باشی و توکل به خدا داشته باشی که هیچ برگی بدون اذن خداوند از درخت جدا نمیشه تو عزت نفس داری

    وقتی با اینکه اشتباه کردی و خودتو سرزنش نکردی و تلاش کردی برای حرکت جدید و اینو به خودت گفتی که این یه تجربه بود و مصمم شدی برا بهبود زندگیت یعنی تو عزت نفس داری

    وقتی خودتو بخشیدی یعنی تو عزت نفس داری

    وقتی مورد قضاوت دیگران قرار گرفتی و صبر و شکیبایی پیشه کردی یعنی تو عزت نفس داری

    وقتی تو امیدوار بودی و فقط به خودت تکیه کردی و خدای خودت یعنی تو عزت نفس داری و ….

    برگی دیگر از سفرنامه امروزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  9. -
    نجمه رضائی گفته:
    مدت عضویت: 1917 روز

    به نام رب هدایتگر

    نشانه امروزم 15 اردیبهشت 1402

    اینجا حیاط روستایی قشنگ ما

    امروز صبح که بیدار شدم هوا بینظیر عالی بود بارون اومده و روی گلها و درختا پر از قطرات بارونه

    شاخ و برگ گلها نسبت به چندروز قبل خیلی رشد کردن.

    صدای گنجشک و‌کبوتر ،بوی خاک و بارون بوی گلها، صدای مرغ و خروس،صدای گاو و گوسفند همسایه پشتی،صدای سگ مهربونی ک از دوردست میاد ؛معجون حسی بسیار قشنگی درست کرده بود اصن همین کافی بود برای اینکه خودمو غرق این زیبایی ها کنم و حس پرواز بهم دست بده خدایاشکرت

    بعد از نوشیدن یک لیوان قهوه ، گوشیمو برداشتم تا ازاین حجم زیبایی ها عکس و فیلم بگیرم

    اونقدر فضا قشنگ بود هنوزم هست که کاش میشد بریزم تو ظرف و این زیبایی رو نگهدارم.

    دوسه تا عکس از خودمم گرفتم و یکیشو برا پروفایل تلگرامم انتخاب کردم‌.

    اومدم مشغول بررسی سایت شدم این فایل بعنوان نشونه اومده

    به تک تک جملاتی که گفته شد فکر کردم

    به فکر فرو رفتم

    لازم نیس جای دوری برم همین نیم ساعت پیشم رو مقایسه کردم

    آیا من اون عکسی ک برا تلگرامم گذاشتم بخاطر حس خوب خودم بود یا…..؟؟؟

    جواب 50 پنجاهه!! هم حسم خوب بود هم بقیه و دوستام حس خوب بگیرن از دیدنش.

    اصلا یک لحظه موندم خشکم زد!!!

    انگار این اصل مهم رو خیلی وقته یادم رفته منی که مواظبم احساسم رو کنترل کنم مواظبم نظر دیگرون رو مهم ندونم مواظبم به دوره عزت نفس خوب عمل کنم !!و چقدر فراره این موضوع انگاری هنوز وزنش سنگینتره و کارامو به سمت خودش کشیده.

    آقا فیفتی فیفتی نداریم یا برا خودته یا اگ نظر دیگران قاطیشه پس اینکار از پایه غلطه دیگه!! با خودت روراست باش خودتو که نمیتونی گول بزنی…

    من با اینکه چندوقته سبک شخصی دارم و سعی کردم احساسات خودم رو در مرکز قرار بدم اما همین سبک شخصی کم کم رگه هایی از شرک و جلب نظر دیگران توش نمود پیدا کرده

    و الان که به خودم رجوع کردم ،یجاهایی مراعات میکردم چون اون با نظرم مخالفه شاید ناراحت بشه

    چون اون اینجوری دوست داره چه عیبی داره انجامش بدم!!

    چون اونها عقایدشون فرق داره پس منم خلافش عمل نکنم.

    آقا درد داره این منجلاب!!

    وقتی خودم رو از تجربه احساسات خوب منع کردم روحم راضی نیست!

    البته تو خیلی از موارد خوب عمل کردم به خودم آفرین میگم مثلا خیلی وقته اینستاگرام ندارم به کلی حذفش کردم خیلی از دوستام تعجب کردن ولی من الان احساسم خیلی بهتره چون اینستاگرام همش شوآف ِ

    .

    توی لباس پوشیدن و آرایش کردن نظر دیگرون رو حذف کردم تنهایی خرید میکنم اونچیزی که راحتم انتخاب میکنم.

    .

    افرادی بودند که به شدت هر موردی رو انتقاد میکردن بدون اینکه نظر بخام دخالت میکردن در مورد کارم،لباسام،چهره ام،آرایشم حتی اندامم! با شجاعت توی ذهنم قدرت رو ازین افراد گرفتم و رفت و آدم رو باهاشون صفر کردم.

    تو مهمونیای تجملاتی شرکت نمیکنم چون احساس خوبی به اون جمع ها ندارم.

    .

    رفت و آمدم با افرادی که زندگیشونو میخواستن تو چشم همه بکنن قطع کردم .

    .

    ی دوستایی داشتم وقتی با اونها بودم مدام از هر ثانیه عکس و فیلم میگرفتن تو اینستا شوآف میکردن حس خوبی نداشتم بهشون ارتباطاتم رو کم کردم.

    و همینکه این افراد رو از خودم دور کردم به مقدار زیادی نیاز به جلب توجه در درونم کم شده اما هنوزم باید کمتر بشه و کنترلش کنم.

    انگار نشتی ها و درزهای جلب توجه کردن تو جنبه های مختلف خیلی مخفیِ و فقط باید با چشم عقابی به زندگیمون نگاه کنیم.

    من امروز پی به مسائل ریز و درشت زیادی بردم که از جلب توجه کردن ناشی میشه و ازش غافل بودم؛

    ولی ازونجایی که همیشه از خداوند هدایت میخوام توی بهترین موقعیتها به کمکم میاد

    امروز یک زنگ هشدار با صدای بسیار بالا تو ذهنم کار گذاشتم که قبل از انجام هرررررررر کاری ،به صدا در بیاد و ازم سوال سوال کنه هدفت از انجام این کار چیه؟؟

    آیا احساس خودت رو در اولویت گذاشتی یا نظر بقیه رو؟؟؟

    از امروز تعهدم بیشتر میشه برای اینکه فقط به سبک شخصی خودم وفادار بمونم، اگه این سبک شخصی احساس خوبی برام داره و نتایج عالی ایجاد کرده پس شکی نیست که درسته و نباید نظر بقیه رو دخالت بدم حتی یک اپسیلون !!!

    امروز تعهدم برای کار کردن دوره عزت نفس بیشتر میشه !

    خداوندا هزاران بارررر شکرت .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    امیرحسین بابایی گفته:
    مدت عضویت: 1206 روز

    عزت نفس بخشی خیلی خیلی مهمی از زندگی ماست

    که من هم باپایین بودن عزت نفسم ضربه های زیادی خوردم، در پیداکردن شغل ته فکرم این بود بقیه چه فکری میکنن من این کارو کنم، تو موزیک گوش دادنم، تو انتخاب لباسهام و…….. شرایط اطرافم هم به همین صورت، ولی الان به لطف خدا وآموزش های استاد خیلی شرایطم ازقبل بهتره نمیگم‌ عالیه

    ولی بهتره و این موضوع هم مثل تمام موضوعات دیگر تکامل میخواد

    الان زندگی به سبک خودم رو دارم

    برنده خودمم و بازنده همه،

    من استسنائی ام استسنائی از یه خاندان که خودشون سبک تکراری دارن… بهت اجبار میکنن اینطوری باشی و هی تکراری تکراری

    ومنوهمیشه آتیشی تو وجودم شعله ور بود وهست که باید این چرخه رو قطع کنم… و به اندازه جرعتم خداوند به من پاسخ داد خواستم مهاجرت کنم برام آشنا شد، برام خونه شد، برام پول شد، برام صاحب خونه آدم حسابی شد، برام کار شد درحالی که اگر میومدم رو کاغد می‌نوشتم و له مشگلات مهاجرت فکر میکردم رو کاغذ باخته بودم… خداروشکر خدا همیشه پشتیبانم بود

    من مهاجرت کردم و زندگیم رو کلا کلا تغییر دادم کاری کردم که هیچکس قبل من تو کل خاندان من انجام ندادن‌ ، تو شهرستان موندن و سرکار رفتن شرکت کارگری و زن بچه و همین… باکلی افکار منفی و محدود کننده، ولی من این سبک زندگی برام مرگ بود…. چون به لطف خدا وقتی افسرده بودم وقتی که از ناراحتی شب ها بیدار بودم و صبح ها میخوابیدم که کسی من و نبینه با استاد عباسمنش آشنا شدم

    اون به من خدای واقعی رو نشون داد، به من قوانین رو آموخت منم به اندازه درک فهم اون موقعم‌ درکش کردم و حرکت کردم بخاطر کج فهمی خیلی جاها تو درو دیوار خوردم ولی مطمئنم بودم به این حرف ها… به استاد عزیزم که کلامش کلام خداونده

    تنهایی به من درس هایی زیادی آموخت… فرصت فکر کردن داد، من رو دور کرد از گذشتم و من الان هیچ ربطی به گذشتم ندارم… هیچ ربطی

    زندگی شخصی خودم دارم، آرامش دارم چیزی که قبلا به هیچ وجه نداشتم روزهای خیلی خوبی رو تجربه کردم تجربه های خیلی خوبی کسب کردم… دیدگاه من بزرگتر شد…

    ولی فقط از لحاظ مالی موفق نشدم، پولم میساختم بااینکه هیچکس به من راه پول ساختن رو نشون نداد

    خودم تک تنها تو تهران دنبال کارگشتم وشروع کردم…

    ولی ظرفم سوراخ بود باورهام خیلی اشتباه بود، عادت ها مخرب از گذشته باهام مونده بود… که به لطف خدا وقتی هدایت شدم به دوره 12 قدم خیلی از ایراد هام رو فهمیدم که جلو ورود ثروت به زندگیم رو گرفته بود،

    ولی الان از ته وجودم خوشحالم و نگران نیستم که 4سالِ تهرانم و از لحاظ مالی اوکی نیستم. مطمئنم الان که ترمز هام رو شناختم، الان که ظرفم بزرگتر شده قانون رو بهتر میفهمم عزت نفسم بیشتر شده و میدونم که موفق میشم

    زندگیم رو خیلی دوست دارم. من اگر حرکت نمیکردم تغییر نمیکردم … و سبک زندگی که بهم تحمیل شده رو ادامه میدادم حتی اگه تو حسابم میلیاردی پول بود باز خوشحال نبودم، چون همین که قبل ما بوده منم همینم هیچ پیشرفتی نداشتم و همین چرخه رو ادامه دادم تا بمیرم…

    ولی خوشحالم که تابو شکنی کردم، خوشحالم که با شجاعتم و حرکت کردنم (خدای واقعی) رو شناختم

    خوشحالم … مگر این دنیای مادی چقدر که بچسبم بهش، من میخواستم اونجوری دوست دارم زندگی کنم من میخواستم بفهمم که چرا!؟ چرا بعضی ها آنقدر ثروتمند هستند خوشحال هستن و بعضی ها مثل خانواده ما آنقدر غمگین و بی پول… و خدا جواب تمام سوال های من رو وحتی بیشتر رو داد…

    خدایاشکرت

    این شجاعت من ، این شناخت خداوند، تجربه زندگی جدید و دیدگاه بزرگتر، حل کردن چالش‌های تغییر زندگی، تجربه چیزهای جدید من رو خیلی بزرگ کرد، شخصیت من رو تغییر داد،و… که باموندنم هیچ کدوم ازاین اتفاقا نمی افتاد شاید فقط پول بود ولی زندگی آزادانه و عشق بازی با خدای بی نظیرم نبود، خودشناسی نبود… من به واسطه شناخت درونی خودم شناخت خداوند بی نظیرم ثروت هم می‌سازم وثروت وایمان و آزادی رو باهم خواهم داشت ودراین دنیا در بهشت برین خواهم بود من‌جزئی از وجود خداوندم و خداوند من رو هدایت خواهد کرد همینجوری که استاد عزیزم‌رو هدایت کرد، خواسته بزرگی (البته از نظر من بزرگ ،نه از نظر خدا ) درمن شکل گرفته که میخوام امسال بهش برسم‌ از خداوند خواستم علاقه ام رو بفهمم کاری داشته باشم که لذت ببرم و مثل استاد آزادی مکانی و زمانی داشته باشم والبته آزادی مالی که به باورهای من و لیاقت من برمیگرده . داشته باشم میخوام برم جاهای زیادی رو ببینم‌‌ ومجبور نباشم یه جا خاص تو زمان خاص برم سرکار وبیام… میخوام ایران گردی کنم یه هفته برم جنوب یه هفته شمال یه هفته کویر و میدونم کار من اینه که وظیفه خودم رو به خوبی انجام بدم مابقی کارها باخداست و خدای وهاب من کارش رو خیلی خوب بلده…

    به امید الله خواستم رو تیک میزنم…

    دستم فقط نوشت و نوشت ونوشت این باشه یه رد پا از امروز من در پناه حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: