مثل ابوموسی نباشیم - صفحه 20 (به ترتیب امتیاز)

481 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1588 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    استادجانم، من این فایل رو چندین بار از وقتی رو سایت قرار گرفته دیدم وگوش کردم وهربار کلی جرات وجسارتم رو بیشتر کرده این اگاهیهایی که شما بهمون تو این فایل دادید…

    امروز توی موضوعی به یه تضاد کوچولو برخوردم، طوریکه رفتم تو حس سرزنش کردن خودم، که مثلا چرا مراقب خودم نبودم مراقب گفتارم نبودم و فلان حرف یا موضوع رو با طرف مقابلم مطرح کردم که شاید باعث ناراحتی ودل مشغولیش شدم، هی به خودم میگفتم دختر تو قبلا هم از این کارا کردیا، این سوالات بیخود چیه که اومده به ذهنت تو سریع برداشتی به فلانی گفتی؟ از انور ذهن منطقیم میومد میگفت خوب کردی، خب برات سوال پیش اومده بوده باید میپرسیدی، باید برات شفاف میشده، حالا اگه اون طرف مقابل نخواست درست جواب بده یا اصلا نتونسته جواب قانعه کننده ای بده وسوالت باعث حال بدیش شده این دیگه به تو مربوط نیست به احساسات درونی اون شخص مربوط میشه که آیا با خودش در صلح وصفا وراحتی هست یا نه از درون مشکل داره باخودش که با یه سوال تو حالش بد شده!!!

    شاید واقعا ادم باخودش بگه نباید که سر هر مسئله ی کوچیکی انقدر فکر مشغولی بگیره یا سخت بگیره به خودش وحساس بشه، ولی از طرفی من میدونم که هر مسئله وموضوع در ظاهر بی اهمییتی می تونه طوری پیش بره که اوضاع رو بد کنه، برای همین سعی می کنم خیلی مراقب افکار وگفتار ورفتارم باشم…

    خلاصه که اومدم زدم رو نشانه ی امروزم هدایت شدم به این فایل…

    همون اول فایل سریع تا اسم فایلو دیدم گفتم اخ مینا جوابتو خدا صریح و واضح داد، ببین اخه دختر تو چقدر به خودت سخت میگیری، حاضری یه سوالی حرفی موضوعی مدتهای طولانی توی ذهنت آزارات بده که باید پرسیده بشه برای واضحتر شدن مسیری که در پیش داری، ولی به خاطر اینکه همش حواست هست از احساسات وعواطف دیگران مراقبت کنی یا ترس از قضاوت داری، یاترس نه شنیدن یا نادیده گرفته شدن نمی پرسی سوالتو وحرف دلتو نمیزنی بعد خودت میریزی بهم یه تایم طولانی….

    واین موضوع روی کل تصمیماتت اثر میذاره وباعث میشه شاید تضادهای بیشتری رو تجربه کنی…

    اینکه نخوام مثل ابوموسی باشم واقعا جواب سوال من از خداوند بود امشب…

    چون یه موضوعی رو یه مدته دارم روش کار میکنم وجدیدا در مرحله اجرا قرار گرفته طوریکه فقط مربوط به خودم نمیشه و شخص دیگه ای هم دقیقا وسط این موضوع وماجراست..

    ولی امروز یه دفعه پیش خودم گفتم بذار ابوموسی باشم، تنها وبدون ریسک زندگی کنم، کار کنم و شرایط رو مدیرییت کنم تا اینکه بخوام درگیر نظرات متفاوت بشم یا صدای مخالف رو بشنوم یا انتقاد پذیر باشم یا کلا بهتره تو محدوده امن خودم بمونم واصلا وارد این ماجرا نشم!!!!!!

    ماجرایی که خواسته ی قلبی وروحی،من هست، به حال خوبم به شرایط کاری ومالی و احساسی و آینده و همه چیزم مربوط میشه وچیزی نیست که بخوام نادیده اش بگیرم یا راحت ازش بگذرم، ولی میخواستم که بگذرم، که نخوام خطر کنم، ریسک کنم….

    وقتی فکر میکنم به اینکه چه ریسکهایی کردم و چه خطرها کردم تو زندگیم که باعث شد کلی تجربه ی خوب داشته باشم حال دلم خوب میشه، تجربه هایی که خیلی ها وقتی می بینند ومیشنوند دلشون میخواد که جای من بودند وتجربش میکردند ولی چون مثل ابوموسی زندگی کردند هیچوقت نشد که تجربش کنند….

    و به یاد اوردم چقدر ارزو وخواسته دارم که بدست اوردنشون وداشتنشون فقط یه جسارت میخواد تا شروعشون کنم ونترسم ولی هنوز اقدامی براشون انجام ندادم…

    چقدر موتور سواری دوست دارم، شنا توی عمق اسختر، و رانندگی بدون اینکه کسی کنارم بشینه …

    چقدر دوستدارم دوچرخه سواری کنم واز خونه تا ساحل که شاید یک ساعت طول میکشه تنهایی برم …

    با اینکه شرایط انجام دادن همشو خداوند برام مهیا کرده ولی هربار با کلی بهونه و دلیل وبرهان یا نادیده میگیرم یا به یه وقت دیگه موکول می کنم..

    من بعد کار کرد 12 قدم وقتی رفتم سراغ چکاپ فرکانسیم متوجه شدم توی تمام جنبه ها رشد داشتم اونم زیاد وچشمگیر ولی توی ارتباطات هنوز ضعیفم، یعنی هیچ دوست صمیمی ندارم چون همیشه می ترسم از محدوده امن خودم فرارتر برم از اینکه باکسی مثلا درد دل یا مشورت کنم،از اینکه دوستم بخواد بیاد خونه ام یا بریم سفر یا بیرون انوقت من شرایط مالی یا کاری خوبی نداشته باشم،یا اینکه طرف مقابلم دیدگاه متفاوتی نسبت به خداوند وجهان وقوانین داشته باشه و انوقت من نتونم بپذیرمش، یا اینکه هنوز نتونستم رابطه ی عاشقانه رو بعد سالها تجربه کنم با این بهونه که دو بار ازدواج ناموفق داشتم، باز دوباره برم تو رابطه اذییت میشم، یا طرف میاد و تمام وقتم رو میگیره و از کار وزندگیم می مونم یا اینکه نامردیه من برم تو رابطه انوقت پسرم مثلا یه تایمی تنها بمونه یا فک کنه من توجه ام رفته به سمت شخص دیگه ای…یا اینکه مثلا اگه رابطه عاشقانه وعالی پیش رفت اخر وعاقبتش چی میشه و.‌‌….هزارتا از این بهونه ها که میارم…

    من تو مورد روابط با جنس،مخالف و داشتن دوست صمیمی چند ساله که دارم مثل ابوموسی رفتار میکنم…

    به قول شما به خاطر تجربه های تلخ رابطه های گذشته حاضرم توتنهایی اذییت بشم و تجربه ی داشتن رابطه ی عاشقانه و دوطرفه رو از دست بدم ولی بگم نه من خودم خواستم تنها باشم، نه بابا دروغه، کی بدش میاد ازدواج کنه یا رابطه ی عاشقانه ای رو تجربه کنه؟؟؟

    جز اینکه کسایی مثل من وخود من فقط می ترسیم و از درون با خودمون به صلح نرسیدیم ونتونستیم باورهای پوچ گذشتمون در مورد روابط رو دور بریزیم وبیایم روی اعتماد به نفس وعزت نفسمون کار کنیم تا جهان کسی که هم سنگ ماست سمت ماهدایت کنه؟؟!!!

    من حتی یه پاشنه آشیل خیلی بزرگ توی کسب وکارم یعنی توی ثروت دارم، مثلا میگم حالا زیاد کار کنم زیاد پول در بیارم که چی بشه؟

    همشو باید بذارم اینجا وبرم دیگه همین اندازه خودمون داشته باشیم بسه دیگه!!!!

    یعنی هر چقدر بخوایم روی عادات وباورهای کهنه و پوچ وبی اساس گذشتمون کار کنیم کمه….

    چون انقدر در ما نهادینه شدند که جهاد اکبر میخواد واقعا تغییرشون دادن…

    امشب از خودم راضی ام به خاطر تمام کار هایی که دوست داشتم و تجربشون کردم حتی اگه سخت بود و حالا اذییت هم شدم تومسیرش، وقول دادم به خودم که امسال روی تغییر شخصیتم کار کنم، چون به قول شما تغییر شخصیته هست که سلامتی وثروت و ارامش و معنوییت واقعی رو باخودش میاره ….

    به خودم همین امشب قول میدم که ترسهامو بذارم کنار وباعشق برم دنبال تجربه کردن اون چیزی که هم برام خوبه هم کمک میکنه آدم بهتری بشم وهم بهم حس خوشبختی و زنده بودن میده…

    استاد عزیزم ازتون ممنونم که هرچیزی بهتون الهام میشه میاین در موردش صحبت می کنید و با آگاهی هایی که بهمون میدید مسیر رو برامون روشن وهموار می کنید،یه جورایی یه اهرم میشد تا حرکت کنیم به سمت یه زندگی دلخواه. واین فایلهای پر از آگاهی تواین سایت همیشه در دسترس هرکسی که بخواد زندگی قشنگتری رو تجربه کنه هست.خدا رو صدهزار مرتبه شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    محمود محبوب گفته:
    مدت عضویت: 2116 روز

    سلام بر استاد جذاب و جنتلمن😎و همه دوستان

    جا داره از شعر نامبارک بدنو ببین جون بابا در این کامنت استفاده کنم😂

    اگه بخوام در مورد فایل حرف بزنم یه شعری بود که از زبان شما شنیده بودم میگفتید:

    ما زنده به آنیم که آرام نگیریم

    موجیم که آسودگی ما عدم ماست

    خوشحالم که افتخار شاگردی شما رو دارم اینکه شما حتی توی شرایط خوبم از چهار چوب ترساتون پاتونو فراتر گذاشتید و در هر لحظه دنبال تجربه کردن استعداد های جدید خودتون هستید در هر لحظه دنبال کشف کردن بُعد جدیدی از زندگی هستید اونم تو شرایطی که همه چیز براتون فراهمه.

    خیلی کمه خیلی کمه آدامایی مثل شما که تو شرایط عالی حرکت کنن.

    مثلا همین لاغر کردن شما،و جستجوی تمرکزی شما روی دوره سلامتی من مطمنم۹۰ درصد ادما اگه این ارتباطات خوب شما رو داشتن اگه این ثروت شما رو داشتن اگه تو کشوری بودن که زیاد به ظاهر اهمیت نمیدادن، زندگی میکردن عمرا برن سمت لاغر کردن، چون من دیدم بیشتر ادمایی که میرن سمت تناسب اندام مخصوصا تو ایران به خاطر خوشگل شدن در چشم مردم یا مسخره نشدن توسط مردمه ولی امریکا اصلا کسی به کسی کاری نداره و این نشان از جسارت شماست که همیشه دوست دارید خودتونو کشف کنید.

    ما دو نوع چارچوب داریم یک چارچوبِ قوانین الهی که اگه تجاوز کنی بی برو برگرد نتیجشو میبینیم، ولی دومین چارچوب ، چهارچوب استعدادها و ترسها که اگر پامونو از این فراتر بگذاریمم نتیجشو میبینیم

    ولی نتیجه این کجا و نتیجه آن کجا،برای فراتر رفتن از چارچوب دومی باید قید بعضی لذت های زود گذر رو بزنیم باید عاشقانه تلاش کنیم عاشقانه سختی بکشیم تا به لذت های بزرگ تر و نا محدود دنیا و آخرت برسیم.

    و به نظرم این عاشقانه تلاش کردنه فقط با دیدگاه ایمان به آخرت به وجود میاد چون ما وقتی بفهمیم آخرتی هست بدون در نظر گرفتن دستاورد و نتیجه حرکت میکنیم.

    شادو پیروز و ثروتمند در پناه الله یکتا❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    بهار بختیاری گفته:
    مدت عضویت: 1679 روز

    سلام استاد عزیزم

    تو اینستاگرام هم برای این فایل پر ارزش، مثل همه ی فایل هاتون، کامنت گذاشتم.

    باید برای سپاسگزاری از ایجاد چنین منطقه ی امنی که ایجاد کردید اینجا هم بنویسم.

    استاد هبکلتون فوق العاده زیبا و سکسی شده. فوق العاااااااده، احسنت بهتون.

    استاد تو فایلی که دارید از چراغ قوه هاتون رو نمایی میکنید یه شکم خیلی کولی داشتید که الان با داشتن این پاهای کشیده و بدن عضله ای اصلا باور پذیر نیست داشتن اون چربی های اضافه…

    استاد ممنون که به الهامات تون عمل میکنید و خدای به موقع ام را سپاسگزارم.

    خدایا داشتم فکر می کردم اگر میکردم و چه شرایطی را تجربه نکرده بودم، حسرت میخوردم؟؟؟

    گفتم اگر می مردم و دنیای کار کردن برای خودم را تجربه نکرده بودم این بزرگترین حسرت من بود.

    وقتی به خدای رزاق ایمان آوردم زدم به دل ترسم.

    ترسم از کرایه خونه و خرج خورد و خوراک…

    از رفتن تو دل ترس های کوچک بگم.

    الان تو کافه ای نشستم که هنوز باز نکرده بود ولی چون یک ساعت وقت داشتم تا برم سر قرار کاری ام، درخواست کردم یک ساعت بشینم اینجا، بدون اینکه چیزی بخام سفارش بدم. الان که نزدیک رفتنم هست، بالای سرم بخاری روشن شده و دارم به آهنگ های شاد کافه گوش میدم و تو این دنیای امن مینویسم.

    سپاسگزارم ازتون

    جانید و جانان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    رضا زمانی گفته:
    مدت عضویت: 1936 روز

    سلام به استاد جان خوش هیکلم

    واقعا تحسینتون کردم واقعا لذت بردم وقتی اون اطلاع رسانی رو کردین در مورد دوره سلامتی و عجب هیکلی خداوکیلی ، دمت گرم واقعا دمت گرم تازه این هیکل با کلی ورزش و عرق ریختن و فشار به دست نیومد با لذت بدست اومد مگه میشهههههه ( من خودم از ورزش کردن لذت میبرم ولی اون فشاری که بار اول به خودتون آوردین در کار نبود این سری ).دمت گرم استاد

    میخوام یه سری چیزا بگم که تو ذهنم خوب بشینه و نجوای شیطان ساکت تر بشه و بگم برای استاد عزیزم که خیلی خوشحالم که خدارو پیدا کردم خیلی خوشحالم که سنگ به سرم اون روز خورد و خدا شما رو بهم معرفی کرد و وارد این مسیر زیبا هستم ازت ممنونم که استاد منی

    توی همین کامنت قبلی همین فایل گفتم که میخوام وارد محیط جدید بشم و وارد دل ترسم بشم و یک الگوی خیلی زیبایی پیدا کردم در اصل هدایت شدم دیدم توی سه یا چهارتا دوره از زندگیم توی یک سال کلا من روی باورهام کار میکردم به نقطه اوج مثلا طبقه اول میرسیدم برای این که برم طبقه دو باید رها میکردم طبقه یک رو و وارد محیط جدید میشدم و میترسییدم و وارد نمیشدم و دیدم پسر این روند چند بار تکرار شد یعنی من روی باورهام کار میکردم نتیجه میگرفتم ولی وارد مرحله بعد نمیشدم و میدیدم عه چرا بیشتر از این پیشرفت نمیکنم و کانون توجه میرفت روی عدم نتیجه و دوباره افت کردن روحیه انگیزه و … تا اینکه این تضاد ها زیاد میشد و انگیزه میگرفتم و به یاد میاوردم نتایج قبلی رو باز میرفتم به اوج طبقه یک و همون لوپ تکراری

    تا این ماه فک کنم

    دوتا درخواست داشتم از خدا( که حتما در مورد این پاشنه آشیل عزیز هم صحبت میکنم)

    اولین درخواست در مورد کار ، محیط کار و ویژگی هاش

    دومی در مورد صبح از خواب بیدار شدن

    در مورد دومی مشکلی نداشتم یعنی ساعت 10 بیدار میشم یه تایمی با سرحالی و بعد شد بدون حال و اینا و چند بار هشت اینا بلند شدم دیدم نمیتونم کاری پیدا کنم که صبح انجام بدم و انگیزه نداشتم صبح بیدار بشم و برای همین با کسلی زیاد و معمولا 10 بیدار میشدم( میتونستم خیلی کار انجام بدم در مورد باور و اینا ولی میگفتم خب من 10 بیدار میشم به همه اش میرسم پس بخوابم ) زیاد مشکلی نداشتم ولی خیلی رو مخم بود و داشت نشتی انرژی میشد برام که از خدا در این مورد هدایت خواستم

    اون پیشنهادی که بهم شد ، مغازه و تایم کاری ، در مورد بازار سرمایه بود و صد در صد یادگیری داره یک تایمی و یک تایمی آزمون خطا داره و مهم تر از اون تمرکز میخواد

    خب اینجا شیطان دایه مهربان تر از مادر شد و خیلی استاد خیلی نجوا کرد خیلی و خب خداروشکر یه چیزی رو بلد بودم خوب و اونم از خدا میپرسیدم از درونم و واقعا من همیشه جواب گرفتم و برای همین بعضی موقع ها میگفتین سوالی دارین بپرسین در مورد فایل و یا فایل هایی میدیدم بچه ها میپرسیدن ازتون و… میگفتم من هیچ سوال خاصی ندارم اغلب یا جوابشو میدونم یا بهم گفته میشه.

    در کل با کلی نجوا رسیدیم به خرید میز و صندلی

    و من پولشو نداشتم یعنی یک پس اندازه 150 تومنی داشتم و بعد باز نجوا و باز هم هدایت خدا و به یاد اوردن گذشته که به مو میرسه ولی پاره نمیشه

    و باورتون نمیشه همون دوستم که پیشنهاد رو داده بود گفت برو تو دیوار در حد 400 تومن پول میزتو من میدم پیدا کن بریم ببینیم ، بریم ببینیم؟؟؟!!!

    واقعا من اگه بودم زورم میومد که حمل هم بکنم و پول هم بدم

    ولی اون خدا بود که داشت این نعمت رو بهم میرسوند ( صد در صد قلبن و کلامی تشکر کردم از دوست عزیزم )

    بعد باورتون نمیشه میز پیدا کردم با 250 تازه 190 هم بود ولی همین 250 رو گرفتم میز تمیییز شیک و اولین نفری که همه چیش آماده بود من بودم و بعد بچه ها رو دیدم با میز 400 500 تومنی و صندلی 300 تومنی و دیرتر از من تو مغازه مستقر شدن و صندلی هم از مادرم درخواست کردم و تو ذهنم هی سعی میکردم قبلش مرور کنم ویژگی های خوبشو و تصور کنم قبول میکنه و باورتون نمیشه و قبول کرد گفت باشه ببر ، در صورتی که مادرم و پدرم به دلیل باور های غلط صندلی ترکیده و شکسته رو نگه میدارن و میگن لازم میشه

    بعد نجوا اومد که خب اونجا ورودی های ناجالب میگیری و باز باورهات خراب میشه و یا برای شروع درآمد 3 تومن پول میخواد و …

    گفتم اولا من اصلا برای پول نرفتم شاید 1 درصد بوده باشه من بیشتر برای این رفتم که این فایل رو دیدم و دیدم پسر من باید وارد دل این ترسم بشم و وارد محیط جدید بشم و یاد بگیرم و رشد کنم

    بعدش مالی که گفتم هر وقت من روی چیزی حساب نکردم هرچیزی خواستم ازش هرچیزی در مدارم ، واقعا بهم داده واقعا داده بی منت

    امروز یکی از قشنگ ترین و محکم ترین باور منطقی در مورد فراوانی دریافت کردم

    ببین خدارو چجور داره به من نعمت و ثروت میرسونه

    یک تصویری بود که داشت اصلا اقتصاد رو نشون میداد که

    دقیق مثل علامت بینهایت

    از توی خانوار کسایی هستن که به دنبال شغل ان یا حرفه ای دارن و اون افراد برای شرکت یا جایی کار میکنن یا خودشون کسب و کار دارن و محصولاتشون رو ارائه میدن (آنلاین یا فیزیکی یا اصلا خدماتی ) بعد به کی ارائه میدن؟ به همون خانوار که میتونه خانواده خودشون باشه و این یک چرخه بینظیر فراوانی و بینهایت بودن و تمام نشدنی ثروته.

    که هم اون خانوار نیازش تامیین میشه با خرید اون محصولات هم به اون شرکت یا افراد که از خانوار ( که میشن خودشون ) وارد شغلی شدن کمک میشه و در آخر وارد زندگی خودشون میشه

    در کل سوده و سوده و سود

    و چه باورهایی میشه از این ساخت

    چقدر خدا داره هدایتم میکنه از غار اتاقم اومدم بیرون وارد جمع کاری شدم که توش تنوع عقاید باور های منفی و مثبت و … هست اینجا قشنگ میفهمم که چقدر توی کنترل ذهنم مهارت دارم چقدر عزت نفسم بالاست چقدر میتونم ورودی هامو کنترل کنم و روی باورهام کار کنم تازه کلی نجوا شد توسط شیطان که بابا اونجا مجبوری دیگه 4 ساعت روی بازار سرمایه کار کنی و اینا و این هنرت پر پر میشه و گفتم عه راست میگی؟ الان دهنتو میبندم و رفتم از دوستم پرسیدم و گفت نه بابا این چه حرفیه اصلا هدف اصلیمون از این کار این بود که متعهد باشیم به یه جایی دیسیپلین داشته باشیم و هرچی مخواییم یاد بیگیریم با تمرکز یاد بگیریم حالا زبانه هرچی هست

    خیلی خوشحالم که اومدم کامنت نوشتم این آگاهی ها و این تجربه ها اومد بیرون و واقعا برای خودم خیلی درس داره ، که البته هدف این بود

    استاد جانم باز هم باز هم باز هم بهت خیلی تبریک میگم واقعا حال کردم هیکل خفنتو دیدم دمت گرم

    همیشه سالم و شاد و ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    مهسا سالاروند گفته:
    مدت عضویت: 1048 روز

    بنام نامی الله ،پروردگار یکتا.

    سلام به استاد عزیزم

    سلام به مریم جانه شایسته عزیزم.

    استاد یکسال پیش این فایلو دیدم و جالبش اینکههههه من هیچی درست از این فایل نفهمیدم ،اونم فقط بخاطره سطح پایین فرکانسی من بود ،من تماما به این حرفا مقاومت نشون میدادم و فقط از سر تفریح فایل های شمارو بعضی وقتا از اینستا میدیدم .

    تا اینکه از 28 دی ماه بصورت جدی و لیزری یک دوره عشق و مودتو خریدم و با تعهد فولادینی که دادم 28 فروردین 3 ماه من تموم میشه و من فقط 4 جلسه تا پایان این دوره دارم ،دوره ای که با هرجلسش بزرگ شدم و نتایج های خیلی بزرگ گرفتم.

    ارامش روحی و حال خوشم ،یکی از بهترین نتایجم هست .

    و نتایج قابل ملموس دیگه بهشته روابطی هست که در اون قرار دارم روابط در تمام ابعاد بهشتتتتتتتته بهشتتتتتت.

    از اون موقه تا الان یک روز نیست من فایل گوش ندم یک روز نیست خوشحال نباشم و عالی نباشم و این ریل همش هرچقدر پیش میرم خوشبختی و ارامشه .

    استاد بخاطره نتایج این دوره که من خالق زندگیمم ،بخاطره تعهدم به صحبت های شما ، بخاطره ایمانم به خدام و رفیق شدم باهاش ،من جسور تر شدم،شجاع تر شدم ،پیش میرم چون ایمان دارم من یک قدرت بزرگ پشتمه.

    من یک تصمیم بزرگ گرفتم ،تصمیم به مهاجرت و کاراهای اولیه رو دارم انجام میدم ،من اینجاام تو بهشتم ،از لحاظ کاری و شغلی عالی ام از نظر جایگاه اجتماعی عالی ام ،و باید بگم اینجاام برام بهشته اماااا ،این روزا عاشق اینم تجربه کنم،عاشق اینم برم تو دل ناشناخته ها،من ایمان دارم خدا پشتمه و اون راهو نشون میده،تا اینجا با ایمان به الله عزیزم ،همه چی عالی پیش رفته،دستا یکی بعد از دیگری میان .خدایاشکرت.

    استاد به خودم قول دادم همین روزا بیام و خبر از نتایج بزرگتر بدم براتون .

    در پناه خدا باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    بدری نبوی گفته:
    مدت عضویت: 395 روز

    سلام استاد عزیزم و فرشته محبوبت مریم خانم سلام بر دوستانم که مسیر الهی را طی می‌کنند استاد عزیزم من هر روز صبح از خداوند هدایت می خواهم که آنچه را ببینم ،ببینم و آنچه را باید بشنوم ،بشنو و چه جالب امروز قراره صاحبخانه من بیاید در باره رهن و اجاره صحبت کند که قرار داد من اول شهریور است و من همش می نوشتم خدایا دل صاحبخانه را نرم کند که با همین مقدار رهن و کمی رو کرایه بکشد تا من بتوانم همین جا زندگی کنم ولی با هدایت خداوند بسوی ای فایل من نظرم را عوض کردم و از خداوند خواستم یک محیط جدید و یک خانه جدید با همین مقدار رهن و کرایه می خواهم تجربه کنم و واقعا خداوند امروز صبح با خواندن قرآنش هدایتم کرد از زبان شیوای شما استاد جان من یک بیوگرافی از خودم بگم اول اینکه من یک ماه است خداوند هدایتم کرد بسوی سایت استاد عباس منش من چهار سال است که استاو پویان جعفری که یکی از شاگردان خودت بوده و من جز شاگرد زرنگ او بودم تمام دوره هایش را خریدم با چنان شور و شوقی که خداوند به من عطا کرده بود دوره ها بدون کم و کاست تمرین‌هایش را انجام می‌دادم ولی در عرض این چهار سال من نه از نظر مالی نه از نظر سلامتی که من دوره معجزه سلامتی را هم از او خریدم و اجرا کردم و به. سلامتی هم نرسیدم شاید او بهترین استاد باشد شاید از باورهای من بوده ولی تا می توانستم آگاهی کسب کردم استاد جان من خانمی هستم امسال پا گذاشتم تو 70سالگی در شهرستان زندگی می کردم سه فرزند پسر دارم که هر کدام سراغ زندگی خود رفته آمد و من شوهرم 11سال پیش فوت کردن و من تنهایی تنها خیلی کم فرزندانم به من سر می زدن که که همه چیز من هستم و چون ایثار و فداکاری زیاد در حقشان کردم و برای خودم ارزش قایل نبودم جهان به من نشان داد خلاصه چهار سال است که مهاجرت کردم به شیراز و خداوند درهای رحمتش را باز کرد و من با استاد پویان با چه شور و شوقی آگاهی کسب می کردم و نمی دانی با چه لذتی زندگی می کردم عزت نفسم بالا رفت و در این مدت سه خانه زیبا معجزهار با کرایه کم عوض کردم و حالا من سعی داشتم ابن خانه را برای خودم نگه دارم که امروز فایل شمارا دیدم و گفتم من می خواهم از این محیط امن خارج شوم و جای زیبای دیگری را تجربه کنم حالا چطور باسایت شما آشنا شدم باور می کنید من الان 7یال است که اصلا تلویزیون نگاه نکردم هیچ فیلم سریالی را دنبال نمی کنم و باور می کنی که من تو اینستایم فقط پویان جعفری را فال داشتم تا اینکه دیدم استاد دیگر خیلی کم تو سایتش هست دیگه فعالیتی ندارد و من هم که تشنه آگاهی از خداوند هدایت خواستم و مر به سایت شما هدایت کرد خب من وارد تلگرام شدم و کانال شما را دنبال کردم و فایل ها با چنان شور و شوقی دنبال می کردم هر کدام بارها و بارها گوش می کردم و سیر نمیشدم تا از سایت شما خبر نداشتم و دیدم تو تلگرام دوره هایتان را با تخفیف گذاشته شده و من که همیشه همان دوره پویان از تلگرام خرید میکردم از کانال شما هم خرید کردم با گوش گرفتن اولین فایل شما دیدم که میگید تنها از سایت عباس منش دات کام باید خرید کنید و هیچ نماینده فروش ما نه در تلگرام داریم و نه در واتساپ و اگر محصولی را از جای دیگر خرید کردید من حلال نمی کنم خلاصه براشون پیام دادم و گفتند که ما محصول را ازاستا د خرید کردیم و با تخفیف به آنهایی که توان مالی. ندارند می دهیم تا وقتی که به توان مالی رسیدید از سایت خرید کنید و من گفتم من حرف شما را قبول نمی کنم و تو اینستا برای شما هم پیام دادم و جواب نمی دادید و من آمدم از خداوند هدایت خواست و خداوند به من گفت اصلا تو تلگرام وارد دوره ها نشو و برو قانون آفرینش را از سایت خرید کن و در ضمن من فوری رفتم کافی نت سایت شما را نصب کردم و چقدر خوشحال استاد جان من نونه شما و سایت شما را ندیدم وقتی وارد سایت شما می شوم مثل اینکه وارد یک شهر می شوم که از همه چیز به فراوانی یافت می شود من قانون آفرینش را خرید کردم و آین هم بگم که من آموزگار بازنشسته هستم و هم حقوق خودم دارم و شوهرم هم که حابدارشبکه بهداری بوده حقوق او را هم دریافت میکنم ولی باز هم آخر ماه پولی ندارم و و خیلی تشنه دوره روانشناسی ثروت یک هستم و دوره دوازده قدم از خدا خواست خدا به من گفت این ماه قدم اول دوازده قدم را خریداری کن و هر ماه یک قدم بخر و من گفتم راست میگه واقعا و منتظر این ماه هستم که حقوق بدهند و من خرید کنم استاد از زمانی که من با سایت شما آشنا شدم البته جلوتر هم شما را می شناختم ولی چون تعهد با استاد پویان داده بودم دیگر هیچ چیزی را دنبال نمی کردم من اصلا مذهبی نیستم و با خدای عشقم روابط تنگاتنگی دارم سحرها ساعت 3بیدار می شوم و وضو می گیرم و مراقبه می کنم و نماز عشق را خالصانه با زبان فارسی مخوان و من از صبح تا ظهر در سایت شما به این شهر و آن شهر میروم و آگاهیها را کسب میکنم تا عصر و بعد شروع می کنم روی باور هایم کار کردن باور های محدود کننده ثروت و سلامتی که من به این دوتا خیلی نیازمندم و روی باورهای قدرتمند کنندهو می نویسم و هر روز یک ویس از از خودم پر می کنم و از باور ها و از اونجا که خداوند یک پارک زیبا که نزدیک این خانه است هر روز به پارک می روم یا ویس خودم را گوش می کنم و یا فایل های شما با هندزفری و به زیباییها توجه می کنم روی. چمنها با پای برهنه راه می روم با یک درخت دوست شدم هر روز او را در بغل میگیرد و از سکوت و صبر و استقامت آنها درس می گیرم و خدا میداند من باهمین مقدار پولی که دارم همین بیماری که دارم در لذت مدام زندگی می کنم و رها کردم و دست خدارا باز گذاشتم و باور دارم که من در همین سن و همین شرایط زندگیم که دیگه من جایی کار نمی کنم خداوند قادر متعال است و ثروت را و سلامتی را برای من رقم می زند استاد جان من راهم را با شما پیدا کردم جنس آگاهی شما با هم کس فرق میکند و از خداوند می خواهم که به شما عمر با عزت بدهد تا بتوانید دستان خداوند باشید و زندگی میلیون ها نسان را نجات بدهید در پوست خودم نمیگنجم که خداوند شما را وارد زندگی من کرد دوستتان دارم موفق و موید باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      سعـید کاکایی گفته:
      مدت عضویت: 1800 روز

      سلام خانم نبوی عزیز بسیار بسیار بسیار لذت بردم از خواندن کامنت زیبایی که نوشتین چقدر بهتون افتخار میکنم که با قدرت دارین تو این مسیر قدم بر میدارین و چقدر عالی که دارین قدم به قدم دوره های استاد رو تهیه میکنین جسارت نباشه تو این سن واقعا جسارت زیادی میخواد که بشینی روی باورهات کار کنی آخه دارم میبینم چقدر هم سن و سالای من خیلی ایستا شدن و همش میگن دیگه از ما گذشت به قول یک بزرگی می‌گفت خیلی ها تو سن و سال پایین ممکنه 30یا 40 سالگی بلکم کمتر میمیرن و مثلاً تو سن 60 سالگی خاکشون میکنن من خودم خیلی به سن و سال اعتقادی ندارم و ایمان دارم که انسان تو هر سنی می‌تونه شگفتی خلق کنه هر چند بعضی وقتا نجوای شیطان هم اذیت می‌کنه ولی هر روز الگوهایی رو میبینم که تو سن های بالاتر چه کارهای عجیبی که نمیکنن چه شگفتی هایی که خلق نمیکنن امروز شما باز ی الگوی دیگه برای من شدین خیلی وقته کامنتی تو سایت نذاشتم ولی خدا رو شکر هر روز تو سایت فعالم و سر کلاس حاضر میشم اما امروز این کامنت شما منو یه وجد آورد و بر خودم واجب دیدم که به شما ادای احترام کنم خدا وکیلی حس و حالم عجیب خوب شد خدا خیرتون بده شما رو به دستان پر قدرت پروردگار یکتا میسپارم خدا نگهدارتون باشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        بدری نبوی گفته:
        مدت عضویت: 395 روز

        متشکرم آقای سعید کاکایی دوست هم فرکانسی من من هم به شما افتخار می کنم که در این سن همه وقتش را صرف آگاهی می کند در صورتیکه خیلی از همسن های شما در تا آگاهی زندگی می کنند من بسیار سپاسگزارم که متن من مورد توجه شما واقع شده امیدوارم که خداوند من و شما و تمام دوستان هم فرکانسی ما را ثابت قدم بدارد از شما ممنونم به خدای مهربان می سپارمت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    شهرام خسروی گفته:
    مدت عضویت: 3391 روز

    مثل همیشه سخنان تاثیر گذار و سازنده و دلنشین که کاملا واضح است که از منبعی زلال وخالص میجوشد و بر زبان شما جاری میشود.من بیش از ۵ ساله که از اموزه های شما استفاده میکنم و زندگی شخصی ام بطور اساسی متحول شده و فهمیدم که سالهای سال در تاریکی و نادانی زندگی میکردم خدا رو شکر بخاطر وجود با برکتت

    در ضمن بدن نوو جدید مبارک

    خداوند رو هزاران بار شکر که هم زمان شما هستم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  8. -
    Blue canvas گفته:
    مدت عضویت: 1596 روز

    سلام استاد عزیزم

    واوو باور کردنی نیست چقدر تغییر در ظاهرتون می بینم، انگار یه ادم دیگه شدین😅

    دقیقا باید از حاشیه امن خارج شد، باید زندگی رو تجربه کرد، فرد محافظه کار و ترسو محکوم به فناست، از این دست انسانها زیاد هستن، منم اینجوری بودم ولی میخواهم دیگه اعتماد کنم بخدای مهربون و از حاشیه امنم دارم خارج میشم.

    و بی نهایت حس عالی ای رو دارم تجربه می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  9. -
    فهیمه کوچکی گفته:
    مدت عضویت: 2308 روز

    سلام استاد خوشتیپم،😍🤗😘

    خیلی لباسا بهتون میاد کفش نو شلوار ،بوی نویی از شما میاد،خیلی جوانتر بنظر میان،چربی سوزی خیلی انرژی رو میبره بالا،هم به اندام دلخواهت میرسی هم اعتماد به نفست میره،خلاصه استاد شما رو میبینم انرژی میگیرم و انگیزه،

    منم ورزش و تغذیه سالم دارم یکساله خیلی از پیشرفتم راضیم ،و اینو دوس دارم تا زندم ادامه بدم به امید الله،اون اعتماد به نفس و انرژی و حال خوب رو نمیشه واقعا با چیز دیگه مقایسه کرد،

    این موضوع که صحبت کردین چقدر دیدگاهم نسبت به مرگ خیلی بهتر شد،یعنی رو موضوع مرگ فایل گوش کردم و رو خودم کار کردم خیلی بهتر تونستم مرگ رو درک کنم ولی این فایل خیلی درکم رو در مورد مرگ قوی تر کرد،چقدر حسم نسبت به مرگ خوب شده اصلن احساس میکنم یجورایی اون ترسایی دیگه تو وجودم بود خیلی کمتر کرد نمیتونم بگم ندارم ولی خیلی کمرنگ شده،چقدر با کیفیت زندگی کردن خیالت راحته نسبت به مرگ که انگار منکه خوب زندگی کردم و جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن گذاشتم

    زندگی تا بوده همینه که که عده ادم بمیرن و عده ای بدنیا میان وما دستان خداوندیم که جهان رو گسترش بده،و بقول خداوند دنیای پس از مرگت از این دنیا میگذره و حتی خیالت رو راحت میکنه که اگه خوب زندگی کنی اون دنیات خوبتره،

    من با گوش دادن این فایل مرگ برام شیرین شده و ترسی نداره،یه امر طبیعی در جهانه،واز این فرصت طلایی که خداوند به من داده به نحو احسنت زندگی میکنم و خیلی خوشحالم وهر لحظه که خداوند بگه تا فردا بیشتر زنده نیستی بازم خیلی خوشحالم چون واقعا زندگی کردم و میدونم خداوند ازم راضیه ،من راضیم به رضای اون💪❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    عاشق خدا گفته:
    مدت عضویت: 1249 روز

    سلام‌ خدمت استاد عزیز وعزیز دل استاد.خدارو هزار بار شکر میکنم که امروز که از خواب بیدار شدم این فایل زیبا وپر معنا رودیدم.ای جانم استاد چقد خوش تیپ تر شدین یاد اون حرفتون افتادم که گفتین من وقتی چیزیو میگم به افراد که قبلا خودم ازش نتیجه گرفته باشم شاید چیزهای دیگه در ظاهر دیده نمیشدن اما این اندام زیبا دیگه جایی واسه شک کردن بعضی ها نمیزاره خیلی دوست دارم دوره سلامتی هر چه زودتر آماده بشه و بتونیم ازش استفاده کنیم.به نظر من نکته جالبه این فایل این این بود که به قول استاد خیلی از ما واقعا از نقطعه امن خودمون میترسیم بییایم بیریم . اما به لطف این فایل زیبا وصحبتهای طلایی استاد از امروز از همین الان یه ذره از جایی که هستیم پا فراتر بزاریم تا شاهد اتفاقات زیبا باشیم.من چند روزی میشه که به خدا میگم منو به سمت بهترینها هدایت کن و هر روز داره نشانه هایی واسم میاد به سمت خواسته ای که دارم.به خدا اگه خدارو به عنوان بهترین وتنها ترین دوست و راهنما انتخاب کنیم ما رو دقیقا به همون چیزی که میخاییم میرسونه چه بسا صدها برابر بهتر از اونی که درخواست کردیم.خدارو به اندازه رحمتش شکر که استاد بینظیری مثه شما داریم ممنونم ازتون استاد بابت این همه درسهای قشنگی که بهمون میدین.امیدوارم همیشه حال هممون عالی باشه تا اتفاقهای عالی تری واسمون ببیفته.❤❤❤ زندگی زیباست ای زیبا پسند.زنده اندیشان به زیبایی رسند. آنقدر زیباست این بی بازگشت.کز برایش میتوان از جان گذشت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: