آیا خداوند مانند یک مادر مهربان عمل می کند؟ - صفحه 29

402 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1434 روز

    ■گفت وگو با خدا

    عشقت را درک میکنم و حضورت را احساس می‌کنم؛ خدای خوبم تمام انچه هست را تو برایم خواسته‌ای چرا که تو می‌دانی انچه صلاح است. و من چگونه هر لحظه شکرگزار و شادمان نباشم وقتی درک میکنم تو بهترین را برایم رقم می‌زنی چرا که تو از لحظه بعد آگاهی و وظیفه‌ی من تنها حضور در این لحظه است, با ایمان و اعتماد کامل, با قلبی آسوده و آرام, معبود بی‌همتای من چگونه شکر نکنم برای این همه عاشقی کردنت؟ برای نوری که در مسیرم می‌تابانی, برای اینکه فرصت بودن و توان درک کردن و آگاه شدن را به من بخشیده‌ای, برای تک‌تک واژه‌های عاشقانه ام که از نور و عشق تو که در قلبم نهفته جاریست….. خدایا هزاران بار شکرت….

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ (یادداشت های شخصی) :

    ● نگاه توحیدی به حوادث و قدرت خداوند:

    * حوادث طبیعی به عنوان فرصت:

    * به جای دیدن حوادث طبیعی مانند طوفان و زلزله به عنوان صرفاً بلایای ویرانگر، می‌توان آن‌ها را به عنوان فرصت‌هایی برای رشد و تکامل در نظر گرفت. این حوادث می‌توانند نقاط ضعف زیرساخت‌ها، سیستم‌ها و حتی باورهای ما را آشکار کنند و ما را به یافتن راه‌حل‌های بهتر و مقاوم‌تر هدایت کنند.

    * این دیدگاه، ما را از حالت انفعال و قربانی بودن خارج کرده و به ما قدرت می‌دهد تا مسئولیت خود را در برابر شرایط بپذیریم و برای بهبود آن‌ها تلاش کنیم.

    ● نمایش قدرت خداوند:

    * حوادث طبیعی، قدرت و عظمت خداوند را به ما یادآوری می‌کنند و ما را به تواضع در برابر او دعوت می‌کنند. این آگاهی، ما را از غرور و خودبزرگ‌بینی دور می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که در برابر قدرت بی‌نهایت الهی، چقدر ناچیز هستیم.

    * این آگاهی قدرت خداوند به ما کمک میکند که تنها به او توکل کنیم.

    ● قوانین ثابت الهی:

    * خداوند بر اساس قوانین ثابت و دقیق خود عمل می‌کند. این قوانین، در تمام جنبه‌های هستی، از جمله طبیعت و زندگی انسان‌ها، جاری هستند. با شناخت این قوانین، می‌توانیم بهتر درک کنیم که چگونه جهان عمل می‌کند و چگونه می‌توانیم با آن هماهنگ شویم.

    * خداوند احساساتی نمیشود و قوانین برای همه یکسان است.

    ● پاداش به افراد قوی:

    * جهان، بر اساس قانون جذب، به افرادی که از نظر ذهنی و روحی قوی هستند، پاداش می‌دهد. این افراد، با باورهای مثبت، اعتماد به نفس و تلاش مستمر، شرایط زندگی خود را بهبود می‌بخشند.

    * قوی بودن تنها قدرت جسمانی نیست بلکه قدرت ذهنی و ایمان قوی است.

    ● مسئولیت فردی:

    * هر فردی مسئول شرایط زندگی خود است. به جای سرزنش دیگران یا شرایط بیرونی، باید به خود نگاه کنیم و ببینیم که چگونه می‌توانیم باورها، رفتارها و انتخاب‌های خود را تغییر دهیم تا نتایج بهتری کسب کنیم.

    * هر فردی مسئول جذب شرایط زندگی خود است.

    ● تقویت خود:

    * به جای ترس از مشکلات، باید به تقویت خود بپردازیم. این تقویت، شامل تقویت ایمان، باورهای مثبت، مهارت‌ها، دانش و توانایی‌های فردی است.

    * تقویت خود باعث میشود که در شرایط سخت مقاوم تر باشیم.

    ● دوری از شرک:

    * شرک، به معنای وابستگی به غیر خدا، یکی از موانع اصلی موفقیت است. با توکل به خداوند و رها کردن وابستگی‌ها، می‌توانیم از شرک دوری کنیم و به آرامش و موفقیت دست یابیم.

    * شرک باعث میشود که قدرت را به غیر خدا بدهیم و این باعث مشکلات در زندگی میشود.

    ● توکل به خدا:

    * تنها با توکل کردن به خداوند و اعتماد به او میتوان از مشکلات رهایی یافت.

    ● تغییر نگرش به خداوند:

    * خداوند به عنوان قانون‌گذار:

    * خداوند، نه تنها مهربان و بخشنده است، بلکه قانون‌گذار و پاداش‌دهنده عادل نیز هست. او بر اساس قوانین خود عمل می‌کند و به کسانی پاداش می‌دهد که در مسیر درست حرکت می‌کنند.

    * خداوند عادل است و به هر کس مطابق اعمالش پاداش میدهد.

    ●تقویت ایمان:

    * به جای تکیه بر احساسات، باید ایمان خود را بر پایه شناخت و آگاهی بنا کنیم. با مطالعه، تفکر و عمل به آموزه‌های دینی، می‌توانیم ایمان خود را تقویت کنیم.

    * ایمان قوی باعث میشود که در شرایط سخت پایدار بمانیم.

    ● پاداش به قدرت و ایمان:

    * خداوند، نه به ضعف و ناتوانی، بلکه به قدرت، ایمان و حرکت پاداش می‌دهد. بنابراین، باید به جای تسلیم شدن در برابر مشکلات، برای تقویت خود و بهبود شرایط تلاش کنیم.

    * خداوند به کسانی کمک میکند که خودشان تلاش میکنند.

    ●. تقویت ایمان و توکل:

    ● ایمان و دوری از شرک:

    * با تقویت ایمان و دوری از شرک، می‌توانیم در برابر مشکلات و چالش‌های زندگی مقاوم‌تر شویم و به آرامش و موفقیت دست یابیم.

    * ایمان قوی سپر محافظ در برابر مشکلات است.

    ● توکل به خداوند:

    * تنها با توکل به خداوند و رها کردن وابستگی‌ها، می‌توانیم از اضطراب و نگرانی رها شویم و به آرامش و اطمینان دست یابیم.

    * توکل به خداوند باعث میشود که از وابستگی به غیر خدا رها شویم.

    ● بهبود شرایط زندگی:

    * با تقویت ایمان، باورهای مثبت و توکل به خداوند، می‌توانیم شرایط زندگی خود را بهبود بخشیم و به موفقیت‌های بزرگ دست یابیم.

    * با تغییر باورها و توکل به خدا میتوان شرایط زندگی را تغییر داد.

    ● رها شدن از مشکلات:

    * تمام مشکلات به دلیل باورهای غلط و توکل به غیر خدا است، با باور کردن قدرت خداوند و دوری از باور‌های غلط می‌توان از مشکلات رهایی یافت.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سپاسگزاری:

    ● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیم‌بنشینم.

    ● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم

    ꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂

    خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدار خود ارزشمندی بیشتر ودر مدار ثروت و موفقیت و آگاهی بیشتر قرار بگیرم.آمین یا رب العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  2. -
    ارزو برنا گفته:
    مدت عضویت: 147 روز

    سلام من دو هفته هست که باکانال تلگرام بعد سایت شما آشنا شدم

    و خوشحالم این فرصت رو دارم تجربه خودم رو بگم هر چند واقعا فکر نمیکردم که دست خدا بوده

    من با شما دارم این مسیر رو شروع میکنم

    من با بچه هام اومدم استانبول و خیلی بدون فکر و یهویی بود تصمیم بود دخترم بتونه بره کانادا پدرش گفت اول برید استانبول ببینید اگر توانش رو دارید بعدا برید جای دیگه و ما تو اون زمان از هم جدا شده بودیم من بودم و بچه ها اومدیم اینجا هیچی نمیدونستم به امید اینکه پدرشون همه چی رو درست میکنه اطلاعاتی راجع به اقامت هم نداشتم یه بنده خدایی پول گرفت و ما اقامت گرفتیم شانسی که آوردم این بود از بچگی علاقه به این زبان داشتم و بلد بودم رفتم بانک حساب باز کنم گفتن نمیشه اقامت شما برای استانبول نیست برای یکی از شهرستانهای اینجاست باید همونجا حساب باز کنید و من اینجا متوجه شدم که کار خرابه اومدم و پیگیری کردم اقامت من اومده بود اقامت بچه ها هنوز نیومده بود خلاصه بگم که متوجه شدم پلیس رفته به آدرس و اقامت من رو هم باطل کرده و لحظه خیلییی بدی بود برام

    به هر دری میزدم به آدمهایی برخوردم که چقدر کلاهبردار بودن و چقدر اذیت شدم چون بچه هام آسیب دیده بودن از شرایط جدایی ما و اینجا برای ما 3 نفر خوب بود ما تو شرایط جدایی یه خونه عالی زندگی می‌کردیم یه منطقه عالی ولی مجبور شدیم جابه جا بشم که باز هم یه منطقه خوب برگشتیم و خونه خوب ،ولی مثل خونه اول نبود و شرایط کاملا متفاوت بود خونه دلربایی که زمین تنیس داشت و خیلی قشنگیها برگشتیم به خونه اولی که از اول توش بودیم و قطعا چون حال خانواده ما خوب نبود اون خونه مجلل اون رو پوشوند و دخترم بیشتر این خونه رو نقابی کرد برای خیلی چیزها که از فبل نداشت مثل صمیمیت با پدر ارتباط خوب و اعتماد بنفس و بدتر اینکه برگشت به جایی که دوستان بچگیش توش بودن از یه نظر خوب بود و از یه نظر شکست بود برای اون چون نمی‌خواست کسی از داستان ما خبردار بشه ،به همین دلیل بود که من به هر دری میزدم تا اقامت رو درست کنیم با اومدن به اینجا حداقل اعتماد به نفس پیدا کرده بود رفت کافه کار کنه تونست خودش رو بشناسه هر چند ما نیازی به پول کار دخترم نداشتیم اون خودش رو محک میزد و عالی بود براش به همین دلیل من به هر دری زدم به قول استاد آویزون آدم‌ها شدم و نتیجه فقط کلاهبرداری بود و تصمیم گرفتم قانونی خروج بزنم و دوباره برگردم با روش درست که همه میگفتن چون بیشتر از 3 ماه بودی شش ماه دیپورت میشی و هزار حرف دیگه و بچه ها اینجا مدرسه میرفتن به زبان دیگه درس میخوندن و این خیلی بد بود اینهمه فاصله به هر زحمتی بود با مدارسشون معلمهاشون صحبت کردم که انلاین باشه و ما جمع کردین اومدیم فرودگاه استرس تماااام وجودم رو گرفته بود آماده دیپورت 6 ماهه بودم وقتی رسیدم فرودگاه رها کردم هر چیزی که میخواستم گفتم دیگه تموم شد ولش کن اونجا بیخیال شدم دست از چنگ زدن و اصرار برداشتم

    رفتم قسمت مهاجران پاس منو دیدن و به من گفتن میتونی بری و برگردی مشکلی نیست هنگ بودم میگفتم مگه میشه و باور نکردم

    اومدم ایران دوباره استرس آشنا پیدا کردم یکی گفت نه شما 25 روز باید ایران بمونید بعد برگردید که باز هم زیاد بود به نظر من

    خلاصه دو روزی بود رسیده بودم ایران از خواب بیدار شدم و دیدم دخترم گفت مامان ترکیه زلزله اومده خیلی شدید و تمام مدارس از اون روز تعطیل شد به مدت تقریبا یکماه بعد هم یه مدت انلاین شد مدارس به عنوان پناهگاه به آسیب دیده ها داده شده بود

    هر چند وقتی برگشتم پلیس فرودگاه گفت شما فردای همون روزی که رفتی هم برمیگشتی میتونستی وارد بشی

    من اینا رو نمیفهمیدم چون دغدغه فکریم و استرسم زیاد بود که بعد اون هم دوباره به خیلی مشکلات خوردم الان هم استانبول هستم و یه سری مشکلات هست 3 سال شده ولی بهش که فکر کردم دیدم اونجایی که رها کردم در فرودگاه خیلی راحت همه چی حل شد

    و اون زلزله درست جان خیلی از انسان‌ها رو گرفت کلی برای من معجزه بود این از بدجنسی من نیست که اینو میگم چون واقعا برام معجزه بود

    امروز میفهمم هر لحظه تو بدترین شرایط خدا نجاتم داد و خیلی مسائل دیگه بعد اون پیش اومد که فهمیدم دست خدا بود و یه سری کلاهبرداری شد ازم و اون رو فقط و فقط تجربه دونستم

    دوست داشتم بگم کاش بتونیم کنترل ذهنمون رو داشته باشیم تا بتونیم ببینیم خدا چقدر راحت کنارمون و نمی‌بینیم خودم هنوز به اون درجه از اگاهی نرسیدم ولی با فایلهای شما استاد عزیز میخوام قدیتر کنم باورهای رو

    به امید روزی که بتونم از موفقیتهام براتون بنویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  3. -
    آرش رهائی گفته:
    مدت عضویت: 248 روز

    با سلام خدمت استاد خوبم و خانم شایسته عزیز

    من تقریبا در تمام دوران زندگی چنین دیدی نسبت به خداوند داشتم، یک نگاه انسان گونه ، که یک پیرمرد ریش سفید و مهربان در آسمان هست ، همیشه فکر میکردم که خداوند یک انسان مهربانه که اگر باهاش حرف بزنی یا چیزی با عجز و خواهش ازش بخوای خواستتو اجابت میکنه.

    این دیدگاه من تا زمانی ادامه داشت که یکم بزرگ تر شدم و یکم یک سری مسائل در جامعه و جهان رو دیدم، دیدم توی دنیا جنگ هست ، قحطی هست و … اون زمان به درک الان نرسیده بودم. همش میگفتم این چه خدایی هست که حواسش به بندهاش نیست ، چرا این همه ظلم و مشکل رو نمیبینه ، اصلا این خدا که مهربون نیست ، اصلا با این اوضاع از کجا معلوم که خدا اصلا وجود داره.

    خیلی بخاطر اینجور افکار و پیگیری مدام اتفاقات و اخبار خیلی دیدگاهم به خداوند بد شده بود ، دیدگاه من در گذشته دقیقا همین بود که افراد و کلا موجودات ضعیف باید مورد لطف و محبت بیشتر قرار بگیرن ، باید توجه ویژه ای بهشون بشه ، اونایی که به اینا توجه نمیکنن چقدر بی عاطفه هستن و بویی از انسانیت نبردن ، یادم میاد اگر یه نیازمند توی خیابون میدیدم و کمکش نمیکردم عذاب وجدان میگرفتم.

    تا الان که خداروشکر با شما آشنا شدم ، دیدم به خداوند و کلا زندگی خیلی عوض شده، الان میدونم باید مثل جهان که پیوسته در حال تکامله منم باید روی خودم کار کنم هر روز بهت و بهتر بشم ، پیشرفت کنم ، اصطلاحا خودمو قوی کنم ، الان میدونم این خداوند نیست که به بنده هاش ظلم میکنه بلکه ما خودمون هستیم که با ضعیف بودن و ضعیف موندن بزرگ ترین ظلم رو در حق خودمون میکنیم. خداوند همیشه چیزی رو به ما میده که ما به دنبالش هستیم پس اگر ضعیفیم و موفق نشدیم چون دقیقا خودمون آگاهانه یا نا خودآگاه همینو انتخاب کردیم ، خداروشکر میکنم که با درک این مطلب هر روز داره زندگیم از همه جهت بهتر میشه ، اگر قانون تکامل رو پذیریم و قبول کنیم که دنیا رو به تکامله اون موقع قانع میشیم که خودمون هم باید پیوسته رو به بهبود و کامل شدن باشیم و اون موقع تلاش خیلی راحت تر و منطقی تر میشه.

    خداوند مهربان رو بخاطر تمام خوبی ها، بخاطر وجود استاد عزیزم ، بخاطر رابطه زیبا و توحیدی که دارم ، بخاطر اینکه پیوسته با راهنمایی های شما و هدایت خداوند مهربان هر روز در حال رشد هستم شکر میکنم، خوشحالم که عضوی از خانوده بزرگ عباس منش هستم.

    در پناه خداوند مهربان ، شاد ، سالم و سربلند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    فاطیما صفایی گفته:
    مدت عضویت: 1603 روز

    سلام به استاد عزیز و همه همراهان گرامی؛

    جالب بود این نگاه. من به آدم ها و نسل ها فکر کردم و تمام جنگها و بیماری ها و….. متوجه شدم من و شما هم که الان اینجا هستیم حاصل آدم های قوی و قوی تری هستیم که تمام این ناملایمات رو پشت سر گذاشتن و نسلشون تو طبیعت باقی مونده. آره یعنی من و شما! ما هم از نظر فیزیکی و هم از نظر هوش و استعداد و… برتر بودیم و هستیم که الان اینجاییم. دیدگاه خوبی بود برای افزایش عزت نفس و اعتماد بنفس و ایمان به خود و خدا و کائنات و طبیعت.

    استاد عباس منش، ازتون ممنونم بابت این فایل.

    تا همیشه شاد و سلامت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  5. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1282 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ۖ ثُمَّ الَّذِینَ کَفَرُوا بِرَبِّهِمْ یَعْدِلُونَ﴿١انعام﴾

    همه ستایش ها ویژه خداست که آسمان ها و زمین را آفرید و تاریکی ها و روشنی را پدید آورد. [با این همه نشانه ها که گواهی بر یکتایی و قدرت اوست] باز کافران برای پروردگارشان [بت ها و معبودهای باطل را] شریک و همتا قرار می دهند.

    هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ طِینٍ ثُمَّ قَضَىٰ أَجَلًا ۖ وَأَجَلٌ مُسَمًّى عِنْدَهُ ۖ ثُمَّ أَنْتُمْ تَمْتَرُونَ ﴿٢انعام﴾

    اوست که شما را از گِلی مخصوص آفرید، سپس برای عمر شما مدتی مقرّر کرد، و اجل حتمی و ثابت نزد اوست،باز شما، شک می‌کنید.

    ======================================================================================

    سلام استاد جانم

    جهانم رو خالی میکنم و این کامنت رو برای خداو خودم و برای شما مینویسم.

    دیروز یک روز در ودیواری و چک و لگدی برای من بود،نوش جانم،ازون چک و لگد هایی که مثل شما به خدا گفتم هرجا دیدی دارم مسیر رو اشتباه میرم،یک دونه بزن پس کله م تا راه رو دوباره پیدا کنم،و دمشم گرم که دوباره از رحمت خودش قبل ازینکه خیلی راه رو اشتباهی برم،گوشم رو گرفت و آورد توی مسیر،البته که میتونه آدم،مثل بچه ی آدم همیشه توی مسیر درست باشه و هیچ چک و لگدی هم نخوره،ولی من هنوز انقدر قوی و با ایمان نشدم،پس ازین چک های خداوند خیلی هم استقبال میکنم.دمشم گرم.

    دیروز،در روند طی کردن کنترل دوباره ی ذهن و برگشتن دوباره به مسیر درست،یک خیر خیلی خیلی بزرگ برای من داشت که من تا الان متوجهش نشدم.دیروز من خیلی کارهایی که بلد بودم رو برای کنترل ذهن انجام دادم،به خیلی از فایل ها گوش کردم،خیلی جاها رفتم …..ولی هیچ کدومش به اندازه ای این فایل به جانم ننشست و من رو آسانسوری بالا نیاورد!الان توضیح میدم چرا …

    قبلا هربار از شما میشنیدم که این ویژگی شخصیتی رو دارید که اگر کسی بهتون بگه فلان کار رو نمیتونی بکنی،یا تحقیرتون کنه یا بهتون طعنه بزنه،شما خیلی بیشتر از تحسین ها انرژی میگیرید،فکر میکردم شما چقدر انسان قوی هستید ولی من اینجوری نیستم!

    ولی استاد منم دقیقا همینجوریم،دیروز دیگه مطمئن فهمیدم همینه!این ویژگی نقطه ی پرش و پرتاب منه،این سوخت حرکت منه….دیروز من به صدتا فایل گوش کردم اما تنها شنیدن این جمله ی شما صدتا جون توحیدی به من اضافه کرد.

    وقتی میبینم تو RVچند میلیاردیتون،تو فلوریدای آمریکا،در آزادی مالی و زمانی و مکانی،با بهترین رابطه ی عاشقانه ی ممکن،جلوی دوربین نشستید و با آرامش تمام،خیلی شیک و مجلسی میگید:بنده ها به این دلیل زجر میکشندکه بی ایمانند!

    به خدا قسم،شنیدن همین جمله،یک دریچه ی بزرگی از نور به قلب من وارد کرد و من تازه به یک خودشناسی جدید رسیدم که من صدها برابر از شنیدن تحسین ها،از جملات انتحاری شما انرژی میگیرم برای حرکت کردن….

    اونجا که بهم میگید:

    اگر ایمانت،عمل نیاورده،تو حرف مفت زدی!

    اونجا که میگید:اگر میخوای بدونی چقدر باور هات تغییر کرده،به نتایجت نگاه کن!

    اونجا که تو روانشناسی ثروت گفتید: بعضی ها میگن من تو بغل خدام،خدا تو بغل منه،اینجوری،اونجوری…توهم!توهم!

    اونجا که تو جسله 3 قدم 8 بهم میگید:بدبخت،دو روز دیگه میمیری،چرا هنوز فقیری؟!

    اونجا که تو جلسه ی آخر قدم 7 میگید:تو بی ایمانی اگر حرکت نمیکنی،تو مشرکی،تو ترسویی اگر داری چیزی رو تحمل میکنی!

    نهههه!

    من مشرک نیستم،من بی ایمان نیستم،من ترسو نیستم!من چیزی رو تحمل نمیکنم!

    کی میتونه بدون داشتن انتقالی بچه هاش رو بفرسته یک استان دیگه پیش پدر و مادرش؟!من این کارو کردم.

    کی میتونه به یک الهام در خواب اعتماد کنه و قبول کنه باید کویر رو رها کنه درحالیکه هیچی از آینده مشخص نیست!؟من این کارو کردم.

    کی میتونه بعد از 8 سال کار کردن توicu،بی چون و چرا قبول کنه بره اورژانس کودکان کار کنه درحالیکه هیچی ازش نمیدونه!؟من این کارو کردم.

    کی میتونه بدون اینکه هیچی از قدم بعدی بدونه،از شغل دولتی رسمی بدون اینکه پیگیر حق و حقوقش بشه انصراف بده و بگه من هدایت میشم؟!من این کارو کردم.

    کی میتونه فقط با یک الهام قلبی پاشه از شمال بره جنوب دنبال کار!؟من این کار رو کردم.

    کی میتونه دست خالی،بدون هیچ پولی،مهاجرت کنه به یکی از گرون ترین شهر های کشور؟!من این کار رو کردم.

    کی میتونه بدون هیچ سابقه ای،وارد حوزه ی تجارت وفروش بشه درحالیکه هیچی ازش نمیدونه!؟من این کار رو کردم.

    کی میتونه از بچه هاش هم بگذره و اون هارو به خدا بسپاره و بره پی ماموریت الهی!؟من این کار رو کردم.

    کی میتونه 4 ماه،تک و تنها توی جزیره زندگی کنه،درحالیکه هیچی از قدم بعدیش نمیدونه!؟من این کار رو کردم.

    کی میتونه شرایط مالی رو با ده میلیون حقوق،5 میلیون اجاره،بیش از 3 میلیون کرایه ی رفت و آمد به سرکار مدیریت کنه و از هیچ کس غیر از خدا،کمک نخواد؟!من این کارو کردم.

    کی میتونه ساعت ها در گرما و شرجی مردادماهِ جنوب،برای کنترل ذهنش،با خدا بره پیاده روی؟!من این کارو کردم.

    کی میتونه وقتی به همه گفته من میخوام برم کیش برای موفقیت و بعد دست خالی برگرده و همچنان سرش رو بالا نگه داره!؟من این کارو کردم.

    کی میتونه تا آخرین روزهای شهریور ماه،منتظر هدایت خدا باشه برای تعیین و تکلیف مدرسه ی دختراش؟!من این کارو کردم.آ

    کی میتونه برای کنترل ذهنش،پاشه تو تاریکی بره توی قبرستون و هربار به خودش یادآوری کنه،اون خدایی که این استخون های پوسیده رو دوباره زنده میکنه،من رو رها کرده و بازهم کمکم میکنه!؟من این کارو کردم.

    نهههه،استاد،شاگردت ضعیف نیست،بی ایمان نیست،مشرک نیست،ترسو نیست،حرف مفت زن نیست،مومنِ بی عمل نیست.

    من بازم جریان هدایت رو دریافت میکنم،بازم پیش میرم،بازم حرکت میکنم،بازم مدارهارو طی میکنم….هیچ وقت اینجوری نمیمونه،هیچ وقت!

    سوخت حرکتم رو دوباره پیدا کردم و بازم پیش میرم،دست خدایی پشت سرمه که دستش بالای تموم دست هاست.

    همینجوری نمیمونه….همینجوری نمیمونه ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 89 رای:
    • -
      زینب نوری گفته:
      مدت عضویت: 1182 روز

      سلام سعیده عزیزم..سلام هم استانی با ایمانم.منم مثل خودت سه سال پیش بدون هیچ برنامه ریزی و پلن خاصی از بیمارستان گنبد برای مشهد انتقالی گرفتم ، ولی تضادهایی باعث شد که ببینم توانایی ها مو،و اینکه خودمو حیف کار دولتی و حیف کار کردن برای کس دیگه ای نکنم،و الان با 14 سال سابقه کاررسمی،استعفا مو اعلام کردم و انشالله از یک بهمن دیگه نمی‌رم و منتظر این نمی مونم که استعفامو قبول کنند یانه،و امید به خدا میرم تو دل ترسهام و کار شخصی خودمو شروع می کنم.در پناه الله مهربان باشین

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      شیرین انصاری گفته:
      مدت عضویت: 1290 روز

      سلام خواهر عزیزم سلام روشنایی این سایت الهی سلام دختر شجاع وحرف مفت نزن سلام دختر خوشگل وعروسکی سایت افرین واقعا نوشتن برای تو خیلی سخته هر کاری کردم نتونستم برات ننویسم برخودم واجب دونستم ی خداقوت با تمام وجودم بهت بگم مثل خودت بلد نیستم ایه های قرانی برات بنویسم ولی اینو میدونم که دست خدا بالاترین دستهاست روشناییهای زندگیت دیدنی است.دوستت دارم وبه الله مهربانم میسپارمت.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 2475 روز

    سلام استاد داشتم به اگاهی هاتون فکر میکردم و این نجوا اومد که خب خدا فقرا رو دوست داره که، بعد یهو به یه مساله پی بردم اینکه خدا توی قران هم مخاطباش همه اذمای لول بالان، مخاطبش فقرا نیستن چون همش میگه صدقه بدین ذکات بدین برده ازاد کنین

    یعنی مخاطبش اونایی هستن که به یه موقعیت خوب رسیدن

    هیچ جا نمیگه صدقه بگیرین نمیگه ای مردم ای مومنان صدقه هایی که گرفتین و برای فلان خرج کنین میگه مومنان رزقتونو خدا میده

    یعنی حتی تو قران هم مخاطب ادمایی که از بنده ها روزی میگیرن نیستن اذمایی ان که از خدا روزی میگیرن

    یعنی با اینکه هوای فقرا رو داره ولی میدونه که شرک هاشون هم زیاده که رشد نکردن

    جالبه مگه نه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  7. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2196 روز

    برای درک بهتر خودم می‌نویسم :

    بهبود جزو ثمرات و نتیجه‌ی اتفاقات ناخوشایند و بلاهای طبیعی چون طوفانها و سیل و … است . موهبت‌های زیادی در این اتفاقات وجود دارد :

    خراب شدن سازه های فرسوده و جدید ساخته شدن ساختمانها

    بالارفتن استانداردهای ساخت و ساز

    برانگیخته شدن وجه خوب و نوع دوستانه‌ی مردم

    دیدن قدرت خداوند و طبیعت و احساس تواضع و فروتنی انسان در برابر این قدرت عظیم و اینکه چقدر ما در برابر خداوند ناتوانیم

    اساس پیشرفت جهان : گسترش و بهبود انسانها و موجودات و اصل بقای اصلح و قوی تر هاست.

    یا انسان قوی و با ایمانی میشی و میمونی یا انسان ضعیفی میمونی و از بین میری ،طبیعت حامی ضعیفان نیست .

    اگر خونه ای می سازی ضعیفه راحت از بین می‌ره

    درخت اگر ضعیف هست از بین می‌ره

    بهبود جهان : ضعیفتر ها از بین میروند و قوی تر ها می مانند .

    با درک قوانین خداوند و ثبات این قوانین میتونی پیش بینی اتفاقات آینده رو انجام بدی و جلوی خیلی از اتفاقات رو بگیری .

    آیا خداوند هوادار بدبخت و بیچاره هاست ؟

    آیا خداوند مثل انسانها احساسی میشه و دلسوزی می‌کنه ؟

    یا خودت رو تقویت می‌کنی و ایمانت رو افزایش میدی ،اعتماد ب نفس ت رو قوی می‌کنی ، شخصیت ت رو قوی می‌کنی ، تکامل ، کنترل ذهن و … رو بهبود بدی و نتایج عالی میگیری یا ضعیف میمونه و بلاهای بیشتری سر ت میاد .

    باید همیشه از خودت بپرسی : چطور خودم رو قوی کنم ؟ چطور خودم رو بهبود بدم ؟

    من به جای اینکه از طوفانهای زندگی بترسم باید به فکر بهبود خودم باشم . چرا ک قانون جهان و طبیعت همین هست ک طبیعت رحمی نسبت ب فرد ضعیف ندارد و ضعف باعث نابودی و از بین رفتن می‌شود . کارکرد سیستم به این شکل است .این روند باعث پیشرفت جهان میشه و این الگو رو در تمام طبیعت میشه دید . در درختان، در حیوانات ، در تمام موجودات …

    جهان به قوی تر ها پاداش میده . در حیوانات قوی تر از نظر جسمی و در انسانها قوی تر از لحاظ ذهنی و ایمان بیشتر و توکل بیشتر و توحید بیشتر هست چرا که کسی ک ایمان بیشتری دارد ، توکل بیشتری دارد از پس طوفانهای زندگی برمیاد .

    خداوند احساساتی عمل نمیکند بلکه طبق قانون عمل می‌کنه . و سیستمی عمل کردن یعنی: دریافت فرکانس و انعکاس این فرکانس ب زندگی خودم هست. درست مثل آینه . اگر من ضعیف باشم و فرکانس ضعف و بدبختی ارسال کنم همین پاسخ را در زندگی خودم دریافت میکنم . بنابراین این ما هستیم ک باید نگاه خود رو نسبت به خداوند درست کنیم .اگر من در مسیر درست حرکت کنم ،خداوند پاداش میدهد و اگر در مسیر نادرست عمل کنم ، پایین کشیده میشم و از بین میرم .

    مثل خانه ، چطور میتونم خانه بسازم ک در برابر طوفانها و بلاهای طبیعی مقاوم باشم ، به همین شکل باید از خودم بپرسم چ شخصیتی باید برای خودم بسازم ک در ناگواری های زندگی بتونم نتایج بهتری بگیرم ؟؟

    در داستانهای پیامبران می بینیم ک دلسوزی در کار نیست و خداوند براساس مشیت و قوانین ش عمل می‌کنه . هیچ گونه استثنایی و دلسوزی در کار خداوند وجود ندارد . نگاه ت رو به خداوند عوض کن . نگاه ت رو ب زندگی عوض کن . تمرکز رو روی خودت و درست عمل کردن خودت بگذار . خداوند با خودزنی و مظلوم نمایی استثنایی قایل نمی‌شود .

    بنابراین هرچقدر قوی تر بشیم ایده ها و شرایط بهتری تجربه میکنیم و هرچقدر ک ضعیف تر باشیم همه چیز بدتر میشه . خداوند هوای ضعفا و بدبختها رو نداره . هرچی سنگه برای پای لنگه یعنی هرچقدر از درون احساس بدبختی و ضعف داشته باشی بیشتر اتفاقات بد و ناخوشایند رو تجربه می‌کنی . ضعف داشتن و حرکت نکردن و ایمان نداشتن نتیجه ای رو نه در این دنیا و نه در آن دنیا دربر نخواهد داشت بلکه سرای آخرت نتایج بدتری در انتظار ضعفا خواهد داشت.

    ایمان داشتن ، رها کردن خود از وابستگی ب غیر خدا ، بریدن از غیر خدا و وصل شدن به خداوند باعث باز شدن درها و ایجاد تغییرات مثبت در زندگی میشه. زمانی که از شدت ضربه ها و آسیبهایی ک در نتیجه‌ی شرک برایت اتفاق افتاده به خودت آمدی و مسیر درست و توحیدی را در پیش گرفتی اتفاقات خوب شروع به شکل گیری و بروز می نمایند . ما خودمون به خودمون ظلم کردیم و بعد از اینکه از غیر خدا بریدیم و از صمیم قلب در وجودمون رو به روی خداوند گشودیم اتفاقات خوب و رحمت و فضل پروردگار در زندگیمون جریان می یابد .

    به قول اینشتین احمق کسی است که از عملکرد مشابه انتظار نتایج متفاوت داشته باشه . بنابراین اگر منتظر نتایج متفاوتی هستی باید عملکرد ت را تغییر دهی . تو خودت مسول اتفاقات زندگی ات هستی .

    به قول قرآن بما کسبت ایدیهم و بما قدمت ایدیهم اتفاقات در زندگی ما شکل می گیرد . و شرک خود ما اتفاقات بد رو برای ما رقم میزنه . تمام بلاهایی ک سر ما میاد در نتیجه ی شرک و توکل به غیر خدا هست .

    بنابراین باید فقط بر خداوند توکل کنیم . فقط از خداوند یاری بجوییم . و فقط به خداوند قدرت بدهیم و وجود خود رو به هدایت ها و الهامات الهی بگشاییم و به وعده های الهی گوش بدیم و ایمان بیاریم .

    باید با بررسی الگوهای تکرار شونده ی زندگیم قوانین خداوند و باورهای خود رو درک کنم . راه درک قوانین بدون نیاز به آسیب دیدن و اشتباه کردن «فکر کردن » و درک بهتر بازی زندگی است .

    من نیز سعی میکنم فکر کنم و همیشه تجربیات زندگی خود را بررسی کنم تا درک بهتری از قوانین داشته باشم .

    من نیز سعی میکنم که قبل از تصمیم گیری ها ، همواره حس خودم را خوب نگه دارم تا با حس خوب به جریان هدایت الهی متصل بمانم و به تصمیمات بهتر هدایت شوم .

    من نیز سعی میکنم با سپاسگزاری و شکرگزاری خودم را به جریان نعمتها و ثروت‌ها و رحمت الهی وصل نگه دارم .

    من نیز سعی میکنم بیدار و آگاه باشم و با درک و هوشیاری ، نشانه‌های الهی را ببینم و بدون نیاز به فشارها و لگد و کتک بیدار بشم .

    خداوند همواره در حال ارسال نشانه ها و هدایت کردن هست و این کار رو بر خود وظیفه میداند .

    چه خوب میشود که ما با بررسی تجربیات مان قوانین الهی را درک کنیم تا زندگی بهتری تجربه کنیم .

    یکی از نمونه های شرک ک برای من دردسر بزرگی ایجاد کرد این بود ک بدون توجه به قانون تکامل در روابط و همینطور ضعفهای عزت نفس و اعتماد به نفسی ک داشتم، در یک رابطه به شخص مقابل اعتماد اشتباه کردم و به این شکل فریب خوردم و مبلغ زیادی وام گرفتم تا به اون شخص کمک کنم و بعد از مدتی متوجه اشتباهم شدم ک دیگه اون فرد پاسخگو نبود و این باعث شد سالها مقروض بشم و مجبور بشم ک بدهی ایجاد شده رو تسویه کنم و متوجه بشم که نباید چنین رفتار و چنین انتخابی داشته باشم .

    نمونه و الگوی تکرار شونده ی من در روابط عاطفی بود ک ب دلیل ضعفها و خلأهای عاطفی و شخصیتی م تکامل در روابط رو رعایت نمی‌کردم و این باعث میشد ک بارها و بارها در روابطم ب دلیل تصمیمات اشتباه و اعتماد های بیجا ضربه بخورم و با زخم های عاطفی زیاد دست و پنجه نرم کنم تا اینکه این قانون رو درک کردم ک تا خودم رو دوست نداشته باشم و خودم ب خودم خدمت نکنم و با خودم در صلح قرار نگیرم نمیتونم عشق و محبت و وفاداری رو در روابط تجربه کنم و این درک باعث شد تفاوت بزرگی در روابطم ایجاد بشه و به یک رابطه ی باثبات و سالم هدایت بشم و از اون همه چالش و روند تکراری و سیکل معیوب در روابطم خلاص بشم و الان ب فکر مراحل بعدی و بهبودهای بعدی در زندگیم باشم .

    مثال بعد از شرک مربوط ب زمان هایی است ک ب دلیل وابستگی در روابط و همینطور شرک داشتن به اینکه فردی ک باهاش در رابطه هستم باید حالم رو خوب کنه روزهای خوب زیادی رو برای خودم زهر و خراب کردم و همینطور لذتهای زیادی رو از خودم دریغ کردم و به خودم آسیب زدم و از زمانی ک باز هم در قلبم رو ب خداوند باز کردم و ازش هدایت خواستم تا من رو از این ضعف و آسیب تکراری نجات بده و کمکم کنه تا خودم رو پیدا کنم و از وابستگی رها بشم آروم آروم به رفتارهای بهتر هدایت شدم و آرومتر شدم و کمتر توقع داشتم و بیشتر یاد گرفتم تا خودم حال خوب رو برای خودم رقم بزنم و ب تصمیمات و ایده هایی هدایت شدم ک بتونم ب تنهایی خوشی و شادی تجربه کنم .

    مورد بعدی از شرک مربوط ب زمانی هست ک من به منبع درآمدم شرک ورزیدم و احساس کردم اون ارگان و اون جای خاص هست ک داره ب من روزی می‌رسونه و حتا در بازه زمان خاصی نسبت به این موضوع ناسپاس و قدرنشناس شدم و جهان بسیار طبیعی و بدیهی این نعمت رو از من گرفت و من تا مدتها ب دلیل نداشتن درآمد مشخص دچار سختی هایی شدم اما ب محض اینکه بعد از سیلی های زیاد و فشارهای زیاد ب خودم اومدم و به خدا برگشتم و ازش کمک خواستم باز هم ب سرعت من رو هدایت کرد و شرایطی رو ایجاد کرد تا من مجدد بتونم درآمد داشته باشم و خودم ب صورت مستقل پول دربیارم .

    خدایا شکرت ک همواره ب محض بازگشت من و درخواستم من رو هدایت کردی و ب من کمک کردی تا مسیر درست رو پیدا کنم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  8. -
    رامین نهفت گفته:
    مدت عضویت: 214 روز

    این که میفرمائید جهان ضعیف هارو کنار میذاره و قدرتمندترهارو پیشرفت میده و مثالی به غزال و شیر زدید خب اون غزال در مقابل شیر چطور میتونه قدرت داشته باشه؟

    هر کاری کنه زورش مگه به شیر میرسه؟

    پس چطور میگید جهان برمبنای ظلم نیست؟

    یا اینکه گفته میشه هر آدم خالق زندگی خودش هست و با افکارش زندگیشو میسازه پس تکلیف اون طفلی که با معلولیت یا هر عیب دیگه به دنیا آمده چیه؟

    مگه اون خواسته یا فکر کرده که اینطور بشه؟

    ممنون میشم راهنماییم کنید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 2475 روز

      سلام قیاس شما درست نیست

      شیرها رو با شیرها و غزال ها رو با غزال ها بسنجید

      غزال تیزپا طعمه شیر نمیشه مگر مریض یا پیر بشه ولی غزال ضعیف که تیزپا نیست طعمه میشه و نسلش‌کمتر گسترش پیدا میکنه

      انسان ها رو با انسانها داربم مقایسه میکنیم

      نه انسان ها رو با ادم فضایی ها

      پس مثال صحیحی هست

      انسانها بین همدیگه اگر ضعیف باشن از بین میرن

      و ضعف‌ جسمی زیاد منظور نیست

      بلکه ضعف در تقوا و‌کنترل ذهنه

      درمورد انسان معلول‌ نمیتونیم نظر بذیم چون در حیطه اگاهی ما نیست پس وقتی دانستن و ندانستن علت معلولیت برای ما ناشناخته و البته نا مربوط هست چرا وقتت رو براش میذاری

      اگر هم خودتون دچار معلولیت هایی هستید قطعا جای پیشرفت در گرید خودتون رو دارید و اگر اشناهایی هستن که معلولیت دارن رو‌میشناسین بهتره تمرکزتون رو بردارید و قضاوتی درمورد اونها نداشته باشین

      پیشنهاد من اینه تمرکزتون رو بدارید روی چیزی که رشد شما رو در پی داره و بهتره اگاهی های abasmanesh.com

      این قسمت از صحبت های استاد رو گوش بدین

      موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
      • -
        رامین نهفت گفته:
        مدت عضویت: 881 روز

        ممنون از پاسخ شما

        حقیقتا خیلی دوست دارم اینطور ببینم و زندگی کنم ولی چیزی که چشم و منطقم میبینه اینطور نیست

        در این دنیا بعد از 40 سال زندگی واقعا هیج جا عدلی ندیدم غیر از تئوری های قرآن اما در عمل عدل مشاهده نمیشه

        هیچ کسی سر جاش نیست

        شما نگاه کنید حتی در حیات وحش و جهان خارج از انسانی هم ظلم و جنایت حرف اول رو میزنه

        همیشه به خودم میگم یعنی واقعا برای خدا کاری داشت همونطوری که فیل با این جثه گیاه میخوره خب شیر و پلنگ هم گیاه خوار میکرد که اینقدر خون و خون ریزی رخ نمیداد…

        نمیدونم حس میکنم شاید بیشتر چیزی شبیه به شانس و اقبال در این جهان برای برخی حکم فرماست و واقعا برخی دست به خاک میزنن کیمیا میشه و برخی صبح تا شب هم جون بکنند فقط رد کردن یک مشکل بدنبال مشکل بعدی…

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
        • -
          Smaeil rostami گفته:
          مدت عضویت: 555 روز

          رامین جان سلام

          یه کامنت برای گفتن همه گفتنی هاکافی نیست

          ولی در حد بضاعت

          میخوام براتون بندیسم

          شما گفتید توی چهل سال عمر و من هم چهل سالمه و خیلی از سالهلی عمرم رو مشابه شما فکر کردم و خیلی هم پیش رفتم تا جایی که شاید فکرشو نکنید ( مثل زدن یه پیج برای ترویج افکار بیمارم در ده دوازده سال پیش ایجاد کرده بودم توی فیسبوک که انشااله خدایی که به مسیر درست هدایتم کرد همون خدا از سر تقصیراتمم بگذره آمین ) دلیل حال دل شما نشستن و بودن توی جای اشتباهه ! دوست خوبم فرض کن انسان وجود نداره و یا دخالتش در طبیعت صفر هستش

          باور کن چرخه طببعی و تکاملی طبیعت که شما از شیر و غزال مثال آوردید نه تنها ظالمانه نیست که بخشی از چرخه تکاملی طبیعته و باعث انقراض و حتی کم شدن اون جانداران نمیشه ولی اگر گوشتخواران نبودند طبیعت و مراتع و جنگل ها اشباع میشد و به حالت انفجار میرسید.

          و در باره معلولیت گفتید باور کنید معلولیت محدودیت نیست و اتفاقا به دلیل ایجاد نوعی تمرکز در فرد شانس اون شخص رو برای نسبت به افراد عادی بیشتر هم میکنه و با یه سرچ کوتاه یا توجه اجمالی به اطراف میشه این رو به خوبی فهمید مثل خیلی هنرمندان و افراد توانمند توی کشور خودمون یا خارج مثل نیک ویچ که دو دست و دو پاش از بیخ قطعه و ببینید چه زندگی باشکوهی داره با چه باورهای محکمی و بدونید که برداشت احساسی شما نه تنها کمکی به شما نمیکنه بلکه باعث عقب نگه داشتنتون میشه ؛ باور به شانس به نظر من بی احترامی به خدای بزرگه

          ما چون‌از ریشه و عمیق تر به مسائل نگاه نمیکنیم پس نمیتونیم مسائل رو به درستی درکش کنیم .

          شاگرد که آماه شد معلم خودش پیدایش میشود / اگر قلبا قصد فهمیدن داشته باشید خدا افراد و شرایط رو برای کمک شما به درک شما میفرسته.

          در پناه الله مهربان باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
          • -
            رامین نهفت گفته:
            مدت عضویت: 881 روز

            ممنون از پاسخی که دادید.

            من آدم غیر منطقی نیستم ولی هنوز نبودن عدل و سر از حکمت خیلی چیزها درنیاوردن برای من مساله بررگی است.

            مثلا در کار خودم من خب تحصیلات موسیقی دارم و شاید بیش از بیست سال در این کار زحمت واقعی کشیدم و خوب رو از بد در این کار تشخیص میدم.اما واقعا به جایگاهی که متصور بودم نرسیدم و این در حالی است که میبینم هر روز یکسری آدم که میدونم و میشنوم که اصلا در این راه زحمتی نکشیدن و تحصیلات و سوادی هم ندارند به چه جاها یا سالن ها یا درآمدهای هنگفتی میرسند و به اندازه دو نسل بعد از خودشون هم درآمد کسب میکنند.امیدوارم نگید که مثلا تو از کجا میدونی شاید اون هم زحمت کشیده نه من میدونم که نه سوادی نه تحصیلاتی و نه هیچ چیز مرتبط دیگری پشت این موفقیت غیر از شانس و اقبال و پول و پارتی نبوده و نیست که اگر اینطور نبود الان وضعیت موسیقی در کشور به اینگونه نبود.

            حالا این فقط در شغل و حرفه من بود و چه بسیار افرادی که پشت میز و صندلی های نشستن که هرگز لیاقت آن میز را ندادن و افراد لایق مثلا روی ماشین باید بره و کار کنه…

            نمیدونم واقعا دوست دارم بگم عدل هست ولی چیزی که به چشم میبینیم مغایر با تمام چیزی است که در قرآن آمده…

            اگر هم قانون دنیا این هست که هر کی فقط فکر مثبت داشته باشه و خوب بتونه تصویر و رویاسازی کنه به هر چی بخواد میرسه بدون هیچ لیاقت و یا سنواتی در اون کار خب اینجا باز هم عدل داره زیر سوال میره…

            در مورد مثال شیر و غزال هم حقیقتا قانع نشدم.

            باز هم میگم چه دلیلی داره هر روز این همه حیوان بی دفاع توسط حیوانات وحشی و قدرتمند دیگه با بدترین وضع شکار بشن؟خب این در دنیای ما هم دقیقا اتفاق میفته دیگه.مگه فلان کشور متجاوز هر روز ظلم و جنایتش بیشتر نمیشه و مگه فلان کشور یا مردم مظلوم تر هر روز بدبختر و خانواده هاشون داغ دار تر نمیشن؟یا فلان رژیم بر سر ملتشون زور و جنایت میکنند و هر روز هم در بقائشون بیشتر افزوده میشه…

            نمیدونم دلیل اینکه این چیرهارو اینجا نوشتم قطعا مخالفت نیست بلکه دوست دارم آگاه بشم ولی متطقی

            میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      ملیکا ملازاده گفته:
      مدت عضویت: 275 روز

      سلام ودرود

      استاد در همین فایل اشاره کردند به آیه قرآن، هر خیری به شما رسد از طرف خداوند است

      وهر مصیبتی به شما برسد “بما قدمت ایدیهم”

      بواسطه کارهایی که انجام دادید

      سوال شما، سوال چند سال پیش من بود خوشبختانه به این جواب رسیدم خداوند جز خیرونیکی برای بنده هاش چیزی نمیخواد

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  9. -
    🌹شقایق 🌹 گفته:
    مدت عضویت: 2395 روز

    +قدرت، کلید بقا در طبیعت است. حیوانات قوی‌تر و چابک‌تر، شانس بیشتری برای تأمین غذا و بقاء دارند.

    +در قانون جنگل بحث قدرتمند بودن قوی بودن جسمه اما در انسان ها قوی بودن ذهن

    + این قوی بودن ذهن به معنای قوی بودن ایمان ما است کسانی که ضعیف هستند (راحتتر گول حرف های شیطان/ذهن رو میخورند) زودتر از بین میروند

    +کسی که قوی تره= ایمانش بیشتره= در ناملایمات زندگی دووم میاره و پیشرفت میکنه= برکت وارد زندگیش میشه

    +مسئولیت ما به عنوان انسانی که داریم تو این دنیا زندگی میکنیم اینکه خودمو رو شخصیتمون رو طوری بسازیم که قوی باشیم ایمانمون به خدا قوی باشه

    +در بازی زندگی سوختن معنا نداره

    فکر نکنیم چونکه بدبخت تریم خداهم ما رو بیشتر دوست داره هیچ احساساتی در کار نیست.

    +تا وقتیکه تو همون مسیر قدیمی مون قدم برمیداریم نتایج زندگیمون هم همون چیزایی هست که تا الان بوده

    +اگه میخوای خدا بهت رحم بکنه ، خوودت به خودن رحم کن، مسیر زندگیتو اصلاح کن، تو یه مسیر دیگه قدم بزار، یه ادم دیگه شو، شخصیتتو عوض کن، مهاجرت کن به یه مسیر دیگه

    +خداوند همواره وعده نعمت، برکت و … میده

    شیطانه که داره همش میگه اوضع داره خراب میشه ،داری بدبخت میشی حالا میخوای چیکار کنی؟

    +خدا مثل مادر نیست که اون بچه ضعیفه رو بیشتر دوست داشته باشه، اتفاقا به اون قوی ها بیشتر افتخار میکنه

    +تمام بلاهایی که داره سر ما میاد بدون استثنا بخاطر شرکه

    چرا؟ چون که داریم به همه چیز قدرت میدیم الا به خدا، چون خدا رو فراموش کردیم

    +وقتی مسیر درست درست (مسیر توحید) رو نریم هیچ دلسوزی درکار نیست

    مثل وقتیکه از چراغ قرمز رد میشی و به افسر التماس میکنی که جریمت نکنه ، سیسیتم جهان هم همینطوره وقتی طبق قانون جلو نمیری ضرر میکنی، جریمه میشی، اونوقت میای میگی خدااایاااا چرا من؟ خدایا تورو خدا کمکم کن؟ خدایا من که جز تو کسی رو ندارم تودستمو بگیر(جمله هایی که من همیشه به خدا میگفتم)

    باز دمش گرم با اون همه شرکی که داشتیم باهاش دست و پنجه میزدیم ،بازم دستمون گرفت اورد تو این سایت گفت بچه جون ، بیا اینارو بخون ، راه درست رو یاد بگیر، من تا همینجا میتونم کمکت کنم، بقیش با خودته ها. عملللل کن عملللل ، فقط نخونی و ازش رد بشیاااا، عالم بی عمل به درد من نمیخوره، حالا که تا اینجا اوردمت به احترام منم که شده تمام خودتو بزار

    لاو یو گاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  10. -
    مریم احدی گفته:
    مدت عضویت: 1001 روز

    بنام خدا

    سلام استاد عزیزم

    اصلأ باورم نمیشه که یک نفر تودل طوفان بشینه از نکات مثبت اون اتفاق بگه

    مگه میشههههه؟؟؟استاد الحق که الگوی مناسبی عشقی ویک مرد تمام عیار توحیدی

    این حرفها یه درسه داشتم توی سایت دنبال یه مطلبی میگشتم که بتونه بهم نیرو وانرژی بده

    چون اتفاقات اخیر منو کمی ضعیف کرده

    حالا خدا دستمو میگیره میاره میگه ببین این ادم تودل طوفان داره از نکات مثبت حرف میزنه

    اصلأ خجالت کشیدم منی که ادعا میکنم دارم روی خودم کار میکنم اینجوری شو دیگه ندیده بودم

    خب تمرکز نمیخاد واسه من وقتی اتفاق ناخواسته میفته هزاران هزار نکات منفی توذهنم میاد و اصلا نمی‌تونم توی دل حادثه ومشکل بیام واز نکات مثبت بگم

    ازامروز میخام تمرین کنم اگر نگاه توحیدی داشته باشم هیچ اتفاقی هیچ طوفانی تورو اذیت نمیکنه وبلایی سرت بیاد

    دیگه خدا چه جوری این جوری واضح باید باهام حرف بزنه که بدونم به قول استاد واکنش های شما به اتفاقات که باعث باورهاتون میشه

    اینکه اگه ضعیف باشی ازبین میره واگه قوی باشی قوی تر میشی

    ازبین رفتن ضعیف ها وموندن قوی ها روند تکامل جهان وطبیعته

    باید این جملات رو با طلا نوشت

    اینجا یه سوال پیش میاد؟مریم تو خیلی ضعیف بودی که بااون چالشها انقدر ضعیف تر وشکننده شدی

    ولی اگر موندی داری ادامه میدی یعنی باید قوی بشی انقدر ضعیف عمل نکن

    هر فشاری که روی یکی از اعضای بدنت میاد اونو قوی میکنه حتی اگه تو دردت میاد ولی وقتی ادامه میدی میرسی به اون شکل دلخواهت

    من نمیخام ضعیف باشم میخوام قوی بشم میخام رشد کنم واین اتفاقات بخشی از روند تکاملی من بود برای قوی شدن

    این اساس تکامل که جهان باید پیشرفت کنه

    منم میخام به روند تکاملی خودم ادامه بدم

    اگه ازبین نرفتم وهستم یعنی باید رشد بیشتری کنم

    وااای خدای من تو چقدر خوبی عاشقتم که میخوای بااین اتفاقات منو قوی کنی ولی تعبیر من ذهنی اینه چرا انقدر باید درد بکشم

    یا قوی میشی میمانی یاضعیف میشی ازبین میری

    به جای ترسیدن به فکر بقا وپیشرفت وقوی بودن باشم با کنترل ذهن

    واقعاً تعبیر عالی استاد که مشکلات اقتصادی رو به طوفان تشبیه کردن واقعاً همینه

    من وقتی ضعیف وشکننده ام حس میکنم احساساتی عمل میکنم و کمک وهدایت خدارو حس نمیکنم به قول استاد میرم تو غار ومیگم نوری وجود نداره

    من یک مادرم ،وهمیشه از نگاه ضعیف به بچه م نگاه میکنم هواشو دارم ولی دخترم اصلأ تو مشکلات قوی نیست

    واین ضعیف بودنم به تمام مسائل زندگیم ربط داره توی ارتباطم توی تربیتم توی تصمیم گیری هام

    پس باید فکر اساسی کنم باید بتونم با قوی کردن خودم زندگیمو از همه لحاظ بهتر کنم

    این یه کلید بود بدونم مشکل اصلی کجاست

    من به قدر کافی قوی نبودم ودلیل این اتفاقات اتفاقا لطف خداوند بود

    خدا قدرتمند وبرای بقا ما بهمون این چالش ها رومیده

    من با حل هرمساله اگاه میشم ،با رفتن تودل ترسهام رشد میکنم اصلأ سازوکار جهان اینه

    طبق قانون بدون تغییر خداوند من بایددرحال رشد وپیشرفت باشم اگه ساکن وراکد باشم بهم چالش میده ضعیف نمونم

    درسته طوفانها منو درد اورده ولی ریشه هام قوی شده الان که فکر میکنم میبینم نسبت به قبل چقدر قوی تر شدم

    ببین چه شخصیتی داری میسازی که از طوفان های زندگی سربلند بیرون بیای

    خدایا شکرت استاد عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: