«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 249

5887 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سعیده و مهدی گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    فردی که اعتماد به نفس بالایی داره به نظر من با خودش در صلحه چون میدونه که چقدر ارزشمنده و چه توانایی هایی داره و چه حامی قدرتمندی داره. از لحظه لحظه زندگیش لذت میبره و هیچ وقت ترس و نگرانی نداره. دنبال رشته مورد علاقه اش میره و براش مهم نیست که دیگران در موردش چی فکر می کنند. لباسی رو که دوست داشته باشه رو می پوشه. برای خودش ارزش قائل میشه. به خداوند متصله و از راهنمایی ها و هدایتش استفاده می کنه. خودش و توانایی ها و رابطه اش با خدا رو میشناسه و از این نیروها استفاده می کنه که روز به روز زیباتر و شادتر زندگی کنه. به خودش اعتماد داره که می تونه.

    من تو بچگی هام فکر می کردم که شهرنشین بودن ی امتیازه و چون من تو روستا زندگی می کردم اعتمادبه نفسم پایین بود چون یادمه برای شهرنشین ها احترام خاصی قائل بودن و همیشه اولویت با اونها بود. از اینکه 9 تا خواهر بودیم و ی برادر یعنی خانواده 10 نفری و هرکسی میشنید می گفت وای چقدر زیاد و این باعث شده بود که من احساس کمبود و کوچکی کنم. همش دوست داشتم تایید دیگران مخصوصا پدرمو جلب کنم و این که تحصیلم زیر سوال میرفت و بابام میگفت که واسه چی درس میخونی تو که چیزی نمیشی . شاید الان که دست به اقدام برای راه اندازی ایده دلخواهمو ندارم بخاطر اون حرف ها بود.

    من انسان بسیار پشتکاری هستم . خودم پشتکارمو تحسین میکنم. من خیلی هنرمند هستم و عاشق هنرم. من خیلی منظم هستم و خیلی تمییز. تنهایی رو دوست دارم. عاشق یاد گرفتنم. آشپزی خوبی دارم. صادق هستم. قلب خوبی دارم. عاشق طبیعت و زیبایی هستم کلا روحیه لطیفی دارم. آرمانگرا هستم. خوش سلیقه هستم. من انسان بسیار توانمندی هستم.

    نکته ای که من از قسمت سوم یاد کرفتم این بود که هر روز از خودم بپرسم که چطوری می تونم ایمانم رو به خدا بیشتر کنم؟ و همیشه سوال های خوب از خودم بپرسم تا به جواب های خوب برسم.

    برای قسمت دوم به نظر من باید دیدگاهمون رو عوض کنیم و بدونیم که من در اون شرایط بهترین کاری که از دستم برمیاد اون بود و درس های مسئله به وجود آمده رو بگیرم و دیگه تکرار نکنم و بدونم که خدا توبه پذیر و مهربانه .

    من از قسمت 4 این ایده به ذهنم رسید که فیزیک کوانتوم رو مطالعه کنم چون ی شخصیتی که دارم اینه که وقتی چیزی با علم و با سند و مدرک بهم گفته میشه رو می توتم قبول کنم و آدم متعصبی نیستم و از این بابت خدا رو شکر می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2146 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم سید حسین عباس منش و تمامی اعضای دوست داشتنی خانواده صمیمی عباس منش

    بنده در مورد دو دوره عزت نفس و روانشناسی ثروت ۱ سوالی داشتم،برادرم این دو دوره رو تهیه کرده و سوال بنده اینه ک آیا من هم میتونم از اینا استفاده کنم و استاد رضایت دارن؟و آیا منظورتون از خانواده فردی ک تهیه کرده زن و فرزنده فقط یا خواهر و برادر هم شاملش میشه؟

    این هم نا گفته نماند ک من و برادرم هر دو مجردیم و در یک خانواده با پدر و مادرمان زندگی میکنیم.

    آیا استاد اجازه استفاده از اونا رو ب من میدن و حلال میکنن یا نمیتونم استفاده کنم؟

    با تشکرات فراوان و ارادتمند استاد عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2228 روز

    به نام خدا

    اعتماد به نفس 4

    در این فایل استاد به بررسی موردی “حق الناس” در قرآن پرداختند.

    وقتی من برای بار اول با این نگاه موارد و مثال های آیات قرآن رو که استاد در فایل آورده و توضیح می دادند دیدم و مطالعه کردم در ادامه ی فایل های “اعتماد به نفس “، دیدگاه و باور محدود کننده ی “حس گناه” در من شروع ب نمایان شدن و کمرنگ شدن کردو البته که مرورشان بر من واجب است.

    و هر چه استاد بیشتر مصداق های “ظلم” رو در قرآن بررسی می کردند بیشتر مطمئن می شدم که من توانایی “ظلم در حق دیگران” رو ندارم. من توانایی تغییر سرنوشت دیگران نه به سمت خیر و نه به سمت شر رو ندارم. من نمی تونم کسی که در مدار درست قرار داره بدبخت کنم و من نمی تونم کسی که در مدار نادرست قرار داره خوشبخت کنم. چرا که این جهان، جهانی فرکانسی و سیستمی و قانون مند است و زندگی هرکس فقط با فرکانس های ارسالی خودش رقم می خورد.

    اما وقتی که در روز دوم سفر، بعد از مطالعه ی نوشته ی مریم جان و مقدمه ی نوشته شده برای فایل چهارم اعتماد به نفس، این فایل و آگاهی های آن را مرور کردم، شگفت زده شدم. انگار همه چیز عوض شده بود. من اصلا با مطالبی تکراری رو به رو نشدم.

    این بار من بیشتر “توحید” را در کلام استاد درک کردم و هرچه پیش رفتم این ترمز :?

    “که کسی می تواند مرا از مسیر درستی که در آن هستم دور کند و یا خوشبختی و موفقیتم را از من بگیرد ”

    برایم آشکار شد.

    انگار این باور محدود کننده ی “ظلم” دو رو دارد :

    یک روی آن ظلم به دیگران و حق الناس را زیرپا گذاشتن و بدبخت کردن دیگران است که “حس گناه” و را ایجاد و تغذیه می کند.

    و روی دوم آن ظلم دیگران در حق من است و پایمال شدن حقوق من و بدبخت شدن من که “حس قربانی بودن” را ایجاد و تقویت می کند.

    برای همه ی ما پیش آمده که در زمان هایی، در خلوت خود، وقتی احساس “عدم لیاقت” را تجربه کرده ایم یکی از دلایل اش این بود که

    وقتی نگاهی به زندگی کنونی مان، اطرافیان مان، قومیت مان، شهر و کشورمان، جنسیت مان، دین و مذهبی که به ما خورانده شده، تاریخ تولدمان و… می انداختیم، خود را کیلومتر ها و بلکه هزاران کیلومتر، از خواسته ها و رویاهای همیشه ی کودکی و کنونی مان دور می دیدیم. چرا که می گفتیم :مگر می شود اینجا بود، یا این خانواده را داشت، یا در این کشور و شهر زندگی کرد ویا مهر این قومیت را بر پیشانی داشت و یا حتا این جنسیت را داشت و چنین خواسته ای را در سر پروراند؟!!! و خوشبختی را تجربه کرد؟!!!

    مگر می شود با همه ی این شرایط جزو ثروتمندان و انسان های موفق جهان شد؟!!!

    من با شرایطی که در آن هستم کجا و چشیدن طعم موفقیت کجا؟!!

    بارها به خود گفتیم که : ما محکوم شده ایم به…

    ما دهه ی فلان، طفلکی ها طعم راحتی را نچشیده و نمی چشیم و یا…

    من این روزها متوجه این ترمز بزرگ در باورهایم شده ام که در بسیاری از زمان ها (که شاید بخش اعظمی از عمرم را شامل شود‌) “حس قربانی شرایط یا خانواده یا قومیت یا جنسیت یا شهر یا نژاد یا دین و… که اکنون در آن هستم را داشته ام. و این حس متعاقبا احساس عدم لیاقت و ارزشمندی نسبت به رویاها و خواسته هایم را برایم در بر داشت.

    و اما این فایل، این فایل و آگاهی های نابش، شاهد مثال های استاد در قرآن دید مرا به این باور محدودکننده بازتر کرد و درک جدیدی برایم رقم زد.

    به قول دوستمان، در مسیر قانون هیچ وقت نمی شود ادعای تماما فهمیدن کرد، چرا که همه چیز براساس فرکانس رقم می خورد و کامل می شود.

    خداوند یک سیستم است و مثل یک کوه، یک آینه پاسخ فرکانس ها و باورها و افکار ما را به ما برمی گرداند.

    کسی که ایمان به خداوند و سیستم جهان هستی و قوانین کیهانی داشته باشد همیشه از دل هر شرایطی راهی برایش گشوده می شود.

    اگر به منبع وصل باشی

    اگر ایمان داشته باشی

    دیگر ظلم از هیچ کس یا از هیچ شرایطی را نمی پذیری، بلکه حرکت می کنی تا شرایط متفاوت را تجربه کنی.

    اگر باور داشته باشیم که تنها قدرت جهان “ربّ العالمین” است

    دیگر نگران نخواهیم بود.

    دیگر ترسی را تجربه نمی کنیم.

    و دیگر دیگران و شرایط کنترلی بر ما و زندگی ما نخواهند داشت.

    برگی در آغوش باد نخواهیم بود.

    در قرآن در پاسخ به گروهی که خود را “مستضعف و مورد ضعیف واقع شده” در جهان معرفی می کنند خطاب می شود که چرا مهاجرت نکردید؟

    چرا حرکت نکردید؟

    چرا اجازه دادید تا ضعیف تلقی شوید؟

    و اینها همه ی از بی ایمانی و این باور “که من توان خلق یا تغییر شرایط را ندارم” نشأت می گیرد.

    از قدرت دادن به غیر خداوند.

    از شرک…

    و باز در قرآن، شیطان هم قوانین را یادآوری می کند که خداوند در هر لحظه در حال هدایت و دعوت ما به سمت خیر و خوشبختی و موفقیت هست، در حالی که دعوت شیطان به سمت فقر و بدبختی و ضعف است و اما او سلطه ای بر ما ندارد.

    این انتخاب خود ماست که به نجواهای ذهنی و باورهای محدود کننده غذا برسانیم و آنها را تقویت کنیم و یا دعوت الهی را بپذیریم و باورهای قدرتمند کننده را در وجود خویش پرورش دهیم و هرلحظه خداوند را همراه و یاور خود در مسیر موفقیت و خوشبختی ببینیم. اوست که وعده اش حق است!

    اگر ما به هیچ نیرویی غیر از خدا، قدرت ندهیم و اجازه ی تسلط هیچ نیرویی غیر از خدا را در زندگی مان ندهیم، آن گاه در لحظات تعیین کننده و حساس پشت مان خالی نمی شود و با قدرت عنان زندگی در دستان خودمان و خدای درون مان خواهد بود و این مصداق واقعی “توحید” است.

    همان یکی شدن با انرژی منبع و به هماهنگی رسیدن که هدف تمامی ماست که در این مسیر گام برمی داریم.

    نقطه ی مقابل این باور، “شرک” است.

    قدرت دادن به هرکسی، هر شرایطی، هرقانونی و هر موقعیتی غیر الله.

    به نظر من خداوند تنها گناه نابخشودنی را در قرآن شرک معرفی کرده چرا که این باور می تواند هر انسانی را از مسیر خوشبختی و موفقیت دور کند و این از هدف جهان به دور است.

    هدف جهان گسترش و پیشرفت و ثروت بیشتر و بیشتر و بیشتر است.

    “توحید” سبب می شود که در هر لحظه و در هر شرایطی قدرت در دستان خود ما و خدای ما باشد و بتوانیم هر لحظه، زندگی مان را آنطور که می خواهیم رقم بزنیم.

    هربار که باورهای شرک آمیز از جمله باور قربانی شرایط بودن، سراغ مان می آید این قدرت از دست ما خارج شده و به دیگری، هرکه می خواهد باشد و یا هرچه می خواهد باشد، واگذار می شود تا در حق ما ظلم کند، ما را از خوشبختی دور کند، مسیر زندگی مان را تغییر دهد.

    چه زیباست خود را به خدا سپردن.

    خدایی که خزائن آسمان ها و زمین از آن اوست

    و اگر او را اجابت کنیم و ایمان مان را به او حفظ کنیم،

    اگر نگران نباشیم،

    اگر به او وصل باشیم،

    اگر از هر غیر اویی اعراض کنیم،

    به غیر حساب روزی مان خواهد داد، آنقدر تااا راضی مان کند.

    خدایا شکرت ?

    سپاسگزارم ??

    دوستتان دارم

    12آذر 1398

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  4. -
    سمانه گفته:
    مدت عضویت: 2054 روز

    بنام خدای مهربون خدایی که دستمو گرفت و منو هدایت کرد تا بتونم حالم رو خوب کنم و در نهایت منو با این سایت خوب و استاد عزیز و همکاراشون و همه دوستای خوب آشنا کرد..خیلی خوشحالم که عضو سایت شدم درسته مدت زیادی نیست اما تو همین چند روز خیلی تاثیر خوبی داشته برام یک نمونه از تاثیرات خوب همین فایل های اعتماد بنفس بود ..توضیحات قشنگی که استاد در رابطه با احساس گناه و عذاب وجدان دادن بهم خیلی کمک کرد چون من یک ادم بشدت عداب وجدانی بودم ..ادمی بودم که همیشه دوست داشتم به همه اطرافیان کمک کنم و اینو مثل یک وظیفه میدونستم و هر زمان کاری از دستم برنمیومد احساس گناه و عذاب وجدان داشتم و خیلی وقتها از خواسته های خودم به خاطر بقیه گذشت میکردم…از همه مهم تر خیلی اعتقاد به چشم زخم و اینکه بقیه میتونن زندگیمو به هم بریزن داشتم و خیلی فکرای غلط دیگه ..خدارو هزار مرتبه شکر میکنم که توی این مسیر قرار گرفتم و فهمیدم که اشتباه از خودم بوده و در تمام طول زندگی فقط در حال ظلم به خودم بودم ..خداروشکر تونستم اینو بفهم و الان فقط و فقط به خواسته های خودم فکر میکنم به زندگی دلخواهم به رویاهام و مطمینم اون روز هم میاد که اونقدر توانمند میشم که میتونم ببخشم و باعث و بانی شادی و خوشحالی خانواده و اطرافیان بشم و اون لحظست که بیشتر از هر وقتی خداروشکر میکنم و از استاد عزیز و همکاراشون ممنون میشم ??…من مطمئنم که در پناه الله یکتا میتونم در مدار های بالا قرار بگیرم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    Sara Ardavan گفته:
    مدت عضویت: 2147 روز

    در مسیر افزایش اعتماد به نفس بالا هستم

    راهکار ارتقا اعتماد به نفس :

    ۱-شفاف صحبت کردن در مورد احساس گناه با یه دوست ارزشمنده

    ۲-پذیرش خطایی که مرتکب شده بابت بی تجربه گی/سادگی

    ۳-انجام کارها/ ایجاد طرز فکر مثبت در مورد خودمان به عنوان موجودی ارزشمند و قابل احترام، به عنوان وجودی از حضور خدا در من

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    Sara Ardavan گفته:
    مدت عضویت: 2147 روز

    اعتماد به نفس بالا از نظر من یعنی

    حرفت از حقیقت درونت و قلبت جاری میشه با هر ظاهری که داری اون حرف تاثیر گذار هست، اثر بخشی اون رو در اجرا و آرامش و شادی درون میشه حس کرد.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    لیلا گفته:
    مدت عضویت: 2146 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    عرض سلام و احترامات فراوان خدمت استاد عزیزم سید حسین عباسمنش و خانم شایسته خوبم و تمامی اعضای خانواده صمیمی عباسمنش

    خیلی خیلی خوشحالم ک عضو این سایت و این خانواده ام

    استاد در فایل اول سوالی مطرح کردن ک من بار دوم ک فایل رو گوش دادم متوجه سوال شدم??

    چون بنده در یک محیط کوچک و یک شهرستان بسته با فرهنگی بسته ب دنیا اومدم و رشد کردم ویژگی های انسانی با اعتماد ب نفس بالا رو اینطور شرح میدم

    ۱-در مقابل بچه های کلانشهرها قوی هستن،چون وقتی فامیلهامون از شهر میومدن من واقعا جرات نمیکردم باهاشون حرف بزنم همیشه لحن و لهجه حرف زدنمون رو مسخره میکردن،شیک پوش تر احساسشون میکردم کلا از لحاظ پوشش و حرف زدن و آداب زندگی از خودم سرتر میدیدمشون ،این موضوع وقتی ک وارد دانشگاه شدم و ب شهر رفتم هم در مقابل بچه های شهری در محیط دانشگاهم برام نمود پیدا کرد،اما شکر خدا ۴ سال ک در دانشگاه بودم کمی بهتر شدم اما کاملا خوب نشده

    ۲-افراد با اعتماد ب نفس بالا سر ب زیر نیستن و خجالتی نیستن

    ۳-خیلی واضح و محکم حرف میزنن و موقع حرف زدن ب مخاطب نگاه میکنن(ک بنده در این موردم مشکل دارم)

    ۴-وقتی از بچگی هاشون و کارایی ک در بچگی کردن و حرفایی ک زدن بحث میشه خجالت نمیکشن(اما بنده بیزارم از اینکه از بچگی هام حرف بزنن یا عکس و فیلمی از گذشته نشون بدن ک منم باشم توشون)

    ۵-از حضور توی جمع هراس ندارن و جمع هر چقدرم بزرگ باشه خیلی ریلکس با همه سلام و احوالپرسی میکنن(بنده از حضور تو جمع ب خصوص جمع های فامیلی و آشنایان استرس میگیرم)

    ۶-چون خودم چادری هستم از اینکه چادری و با حجاب بودن رو بچه روستایی بودن تلقی میکنن و خودشون رو باکلاس واسه همین زیاد از مراوده باهاشون حال نمیکنم(هرچند ک من در دانشگاه و شهر هم وضع ظاهر و چادرم تغییر نکرد چون چادر رو مثل اونا فقط محدود ب محیط های کوچیک نمیدونم و واقعا ب حجاب معتقدم ولی اکثر افراد امل بازی و دمده میدونن و مسخره میکنن) پس افراد با اعتماد ب نفس ب این جور مسائل در زمینه پوشش و بقیه موارد شخصی ب نظر دیگران اهمیت نمیدن

    ۷-افراد با اعتماد ب نفس بالا هر کاری میکنن ب خاطر لذت بردنه ن خودی نشون دادن مثل خریدهای آن چنانی،ب نظرم افرادی ک توانشو ندارن اما خرید های گران دارن و خودشون رو زیر قرض و بدهی میبرن تا خودی نشون بدن خیلی ضعیفن

    اینا مسائلی بودن ک تو زندگی خودم و افراد فامیلم دیدم و نظرمو در موردشون گفتم

    استاد از اینکه تشویق و ترغیب میکنین همه مشارکت کنن خیلی ممنونم چون من حتی اعتماد ب نفس اینو نداشتم ک تو سایت نظر بزارم اما چند تا فایل دیدم ک شما استقبال میکردین از کامنت گذاشتن این جرات رو پیدا کردم

    ارادتمند استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سمانه گفته:
      مدت عضویت: 2054 روز

      سلام لیلا جان ..نظرت رو خوندم و خیلی دوسشون داشتم و احساس کردم خودمم که این حرفا رو گفتم..

      خواستم بهت بگم دوست عزیزم منم ی روزی مثل تو بودم ولی از وقتی تصمیم گرفتم عوض بشم و خودمو اصلاح کنم و اعتماد به نفسمو بالا ببرم خیلی پیشرفت کردم ..خیلی از این مواردی که نوشتی رو من قبلا داشتم اما خداروشکر میکنم که الان خیلی بهتر شدم و مطمینم بهترم میشم ..چون از ته دل از خدا خواستم و اینکه رو باورهام کار میکنم این سایت خوب رو هم که دارم مطمینم بهتر میشم ..به تو هم این قول رو میدم که مطمینم تو هم میتونی تغییر کنی همونطور که من و خیلیای دیگه تونستن ..همونطور که به قول خودت نظر گذاشتن تو سایت هم برات سخت بود اما الان نظر گذاشتی این یعنی اینکه تو میتونی از پس انجام هر خواسته ای که داری بر بیای …

      در پناه الله یکتا شاد ثروتمند و سعادتمند در دنیا آخرت باشی عزیزم ?

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        لیلا گفته:
        مدت عضویت: 2146 روز

        بسم الله الرحمن الرحیم

        سلام سمانه جان

        خیلی ازت ممنون و سپاسگزارم ک نظرم رو خوندی و خیلی ممنونم ک جواب بهش دادی

        جوابتون باعث دلگرمیه و امید بخش هست

        منم آرزوی بهترینها رو برای شما دوست عزیزم دارم

        خیلی خوشحالم ک در این جمع صمیمی خانواده استاد گلم هستم

        با تشکر از شما

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
    • -
      حسین کاج گفته:
      مدت عضویت: 2425 روز

      سلام لیلای عزیز

      کامنتت خیلی قشنگ بود و اومدم در مورد چادری بودنت بگم که من یکی از فامیلامون تو تهران کار فروش چادر و ساق دستو اینجور چیزاسخیلیم کاراش خوبو شناخته شدس. تهیه کننده و بازیگرا بعضیاشون برای فیلماشون ازش چادر میخرن. یه بار مغازش بودم قیمت یه چادرو ازش پرسیدم گفت ۲.۵ میلیون.. خیلی تعجب کردم گفتم مگه چادر دو نیم میلیونی هم هست اصن مگه کسی که ۲.۵ پول یه تیکه پارچه میده چادریه؟؟ اصن فکرشو نمیکردم گفت ساق دست دارم چهارصد تومن.. گفتم اینارو واقعا میخرن.. میگفت خیلیا میان اینجا از ماشین بنز و پورشه و نمیدونم چی چی پیاده میشن و چادر میخرن.. خیلی برام جالب بود که کسایی با این وضعیت مالی اینقد به حجابشون اهمیت میدن. چادر داشتن یا نداشتن ارزش ادمو کمو زیاد نمیکنه. امل بازیم نیس لیلا جان

      موفق باشی هرجا هستی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        لیلا گفته:
        مدت عضویت: 2146 روز

        بسم الله الرحمن الرحیم

        سلام ب شما دوست عزیز و هم فرکانسی آقای حسین کاج

        خیلی ممنون و سپاسگزارم از شما ک کامنتم رو خوندین و خیلی ممنون ک جواب دادین

        خیلی ممنون ب خاطر این طرز فکر عالیتون

        خیلی خوشحالم ک در این جمع هستم و چنین دوستانی دارم

        منم برای شما آرزوی بهترین ها رو دارم

        با تشکر از شما دوست عزیز

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    سیده نازنین حسینیان گفته:
    مدت عضویت: 2301 روز

    با عرض سلام و خداقوت به گروه و خانواده دوست داشتنی عباسمنش

    خانم شایسته عزیزم ممنونم از زحماتی که می کشین و وقتی که می زارین…. من شاید در سایت فعالیتم کم باشه و کم کامنت بزارم اما روزی چند ساعت شاید بالغ بر ۵ ساعت در روز برای شنیدن فایل های زیبای استاد وقت می گذرام و واقعا یه انس عجیبی با این مسیر گرفتم که وقتی کمی وقفه می افته اصلا انگار چیزی گم دارم…. در کمتر از یک سال که از اشنایی من با شما خوبان می گذرد نمی تونم بگم که چه ارامش عجیبی در سرزمین قلبم حاکم شده، متوجه همه اشتباهات و جاهایی که خودم مقصر بودم شدم و توانستم اونها رو با راهنمایی های استاد خوبم اصلاح و برطرف کنم… می دونم هنوز خیلی راهم طولانیه اما تا الان هم کلی خدارو شاکرم و ممنونم از شما استاد عزیزم.

    دارم رو خودم کار می کنم که عزت نفسم خوب بشه، این ۴ فایل رو قبلا گوش کردم اما مجددا دانلود کردم که بارها و بارها مجدد گوش کنم…. مطمینم که به لطف الله یکتا بهترین ها در انتظارم خواهد بود…. خیلی در کنارتون خوشحالم …. ممنونم که خداوند شما رو سر راه زندگیم قرار داد….. خانم شایسته عزیزم هر چند تا به حال تصویری ندیدمتون و همیشه برام سوال بوده که چرا تو فیلم هایی که می گیرین نیستین….. اما ندیده عاشقوتونم و می دونم چقدر انرژی تون مثبته و صداتون که پر از ارامش و لذت…. و امیدوارم تصویرتون رو هم به زودی ببینم…. تا ببینم چقدر درست تونستم چهره تون رو تصور کنم……

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    الناز شهریور گفته:
    مدت عضویت: 2126 روز

    خدایا مرسی

    آگاهی بیشتری دریافت کردم و میکنم،چقدر ایمانم بیشتر شد به قوانین،و این خیلیییییییییییییییییییییی مهمه که وقتی ایمانت بیشتر میشه،باقدرت بیشتر از ایمان داشتن به قدرت واحد،قدم بر میداریم

    واییییییی که چه احساس زیبایی رو در آدم پدید میاره،چقدر راحت با مسائل کنار میاد و بهتر می‌فهمه که همه چی دست خودشه…

    این علم مربوط به حق الناس فوق العاده ست.من چقدر فکر میکردم که دیگران رو میتونم ناراحت کنم و نکنه کسی رو ناراحت کنم،همین باعث کاهش عزت نفسم میشد،اما با این آگاهی و پرورش این در وجودم،نه تنها احساس لیاقت بیشتری میکنم بلکه به خودم رجوع میکنم که یادبگیرم و دلیلش رو در وجودم پیدا کنم و سعی در بهتر کردن خودم کنم و نه دیگران.

    خدایا ممنونم از این دستت که چقدر پربرکت و پر از خیره

    از همه ممنونم،از خودمم ممنونم که دارم پیشرفت میکنم و با پیشرفتم،جهان رو جای بهتری برای زندگی کردن میکنم?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    لیلا طهماسبی گفته:
    مدت عضویت: 3212 روز

    سلام بر استاد عزیزم و گروهشون..???

    عزت نفس یعنی اینکه درحالیکه کسی رو خیلی قبول داری و تحسینش میکنی و همزمان اون آدم تورو تاییدت نمیکنه به هر دلیلی.. تو میتونی همچنان خودت رو از نگاه خدا ببینی نه اون آدم…خدایی که خیرالراحمینه..بهترین درگذرنده از خطا و اشتباه.. اینکه چقدر بتونی آدمارو هر چقدر از نظرت کار درست به شکل یه آدمی ببینی درست مثل خودت پر از خطا و اشتباه و کوچک در مقابل خدا درعین حال مثل همون خدا خوب و دارای ویژگیهای خدایی..

    عزت نفس یعنی اینکه بدونی هیچ آدمی خدا نیست..هیچ آدمی بدون عیب و ایراد نیست…

    عزت نفس یعنی بتونی مرز قائل بشی بین تحسین کردن آدمها و قدرت دادن به آدمها…عزت نفس یعنی بدونی قدرت فقط در دستان خداست نه هیچ آدمی..

    یعنی بدونی اگه آدمی خوبیای زیادی داره دلیل نمیشه که صد در صد خوب و بی نقص باشه..خوب مطلق فقط اون خداست و بس.. بی نقص فقط خداست و بس..هیچ آدمی کامل نیست و همه ی ما در این موضوع مشترکیم..نه من کاملم نه اون آدم..هممون در مسیر بهتر شدنیم..

    ????????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      فاطمه گفته:
      مدت عضویت: 3246 روز

      سلام دوست عزیز

      دیدگاهتون خیلی زیبا بود واقعا سپاس گذارم ازتون🌹😍♥️

      قسمتی از دیدگاهتون ک خیلی دوست داشتم رو کپی میکنم اینجا تا بعدا دوباره مرورش کنم💕👇

      ❣عزت نفس یعنی بتونی مرز قائل بشی بین تحسین کردن آدمها و قدرت دادن به آدمها…عزت نفس یعنی بدونی قدرت فقط در دستان خداست نه هیچ آدمی..

      ان شالله ک لحظه ب لحظه ی زندگیتون غرق آرااامش الهی باشه ❤

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: