«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناه - صفحه 284
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-37.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-01-21 00:00:002024-06-09 14:55:43«چند باور قدرتمندکننده» برای رفع احساس گناهشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت استاد گرامی و دوست داشتنی.در جواب سوال شما که افراد با عزت نفس چه ویژگی هایی دارند . اینقدر از خودشون مطمینن که در هر شرایطی حق با اوناس. ترساشون کمه. از بقیه و از شرایط نمیترسن. از حرف مردم نمیترسن و کار خودشون میکنن. خودشون پایین تر از هیچ کسی نمیبینن . با ادما راحت برخورد میکنن نه با ترس و یا کمتر بودن از یه شخص دیگه و یا اینکه بگن حالا این بالاتر از منه حالا از هر لحاظی . کلا احساس میکنم افرادی که عزت نفس بالایی دارن با دل و جراتن و ترس خاصی ندارن .
سلام و درود به استاد و خانم شایسته 💙
حقیقتا هر روزی که میگذره و هر فایلی که گوش میدم بیش تر می فهمم که این سفرنامه یه گنج بارزشه . واقعا کجا می تونیم این حجم از اگاهی های فوق العاده رو پیدا کنیم ؟
خدایا واقعا شکرت ، شکرت که من رو به سمت استاد و این فایل ها هدایت کردی . من واقعا سپاس گزارممم .
من ادم پر حرفی نیستم و زیاد هم صحبت نمیکنم اما وقتی به این فایل ها گوش میدم نمی تونم جلوی خودم رو بگیرم که کامنت نزارم . این اگاهی ها و این شور و شوق ای که به من میدن چیزیه که تا ابد بخاطرش سپاسمندم . 💖
من این رو برای فایل سوم اعتماد به نفس می نویسم.
هر چیزی دو وجه داره . خوب و بد . که ‘ فکر کردن’ هم از این قاعده مستثنی نیست .
ما می تونیم با فکر های پوچ و بی ارزش وقت خودمون رو هدر بدیم ، سوالایی رو از خودمون بپرسیم که هیچ جوابی براش نداریم و هیچ کمکی به ما نمی کنه مثل ‘جن چیه و چجوری میشه باهاش ارتباط برقرار کرد ‘ یا ” چجوری از روح ها کمک بگیریم” یا سوالاتی از این دست که در اخر ما رو دیوونه میکنه.
و می تونیم فکر های خوب داشته باشیم؛ روی نکات مثبت تمرکز کنیم. سوالایی از خودمون بپرسیم که جوابش ما رو رشد میده مثل ” چجوری بهتر زندگی کنیم؟ ”
از گذشته تا الان فکر های مختلفی توی ذهن ادم ها رد شده ، به بعضی هاش پر و بال دادن و وارد فرهنگ جامعه شده . مثله عذاب وجدان که حتی منطقه به منطقه و شهر به شهر فرق داره.
اما این عذاب وجدان کجا هاش درسته ؟ کی تعیین کرده ؟
” در زمین سفر کنید ”
اگه به فرهنگ های مختلف نگاه کنیم متوجه میشیم ، این وجدان در هر جایی متفاوته . و هر کسی تو هر کشوری تو هر شهری بخاطر چیز هایی عذاب وجدان میگیره . این وجدان ها یه دروغ ان ، کاری که برای ما شادیه برای خیلی ها گناه کبیره اس ، چیز هایی که تو کشور های دیگه عادیه ممکنه برای ما گناه باشه که اگه انجامش بدیم تا مدت ها خودمون رو سرزنش کنیم بخاطرش .
مهم ترین عامل موفقیت عزت نفس و احساس خود ارزشیه و احساس گناه و عذاب وجدان مهم ترین عامله نابودیه عزت نفسه.
این وجدان تحریف شده که همه جا می بینیم هیچ منبعی تو قران نداره . خدا گفته به جز شرک همه چیز رو می بخشه؛ از گناه های کوچیکه ما میگذره .
وقتی خدا می بخشه ما هم باید ببخشیم خودمون رو.
پس باید دیدگاه های بد خودمون رو تغییر بدیم و جا شون رو به دیدگاه های خوب با باور های خوب بدیم.
قران یه کتاب فرکانسیه . طبق حرف خدا ما نمی تونیم به کسی ظلم کنیم . نه می تونیم کمک کنیم نه می تونیم ظلم کنیم . شاید یکم باورش سخت باشه اما تو قران از ‘ ظلم به خود ‘ گفته شده .
مشرک ظالمه ، کافر ظالمه ، شاید به نظر مردم مشرکین و کافرین به کسی ظلم نمی کنن اما قران میگه نه ظالمن .
قران واقعا یه کتابی فراتر از ادم هاست .💞
ما توانایی تغییر سرنوشت هیچ کس جز خودمون رو نداریم . نمی تونی به کسی ضربه بزنی اگه طرف نخواد. نمی تونی به کسی کمک کنی .
ادم ها خودشون باید بخوان تا تغییر کنن تا زندگیشون تغییر کنه . مهم نیس اگه یه نفر بیست و چهار ساعته برامون دعا کنه التماس و زاری کنه یا یه نفر هر روزش صرف مشکل ساختن برای ما باشه .
هر لطف و ستمی که به ما میشه از طرف خودمونه .مثلا پدر یوسف هر چقدر پسرش رو دوست داشت و برادرانش هر چقدر که سعی کردن بهش اسیب بزن نتونستن ، حضرت یوسف عزیز مصر شد چون خودش خواست . و دیدیم که برادرانش بخاطر اشتباهاتشون اسیب دیدن .
اشتباه اونا به خودشون اسیب زد .
پس وقتی عشق بورزیم اون عشق به خودمون برمیگرده .
خداوند ادم ها رو دوست داره 💕 خداوند ما رو با خطا هامون دوست داره . اصلا خدا ما رو با خطا هامون خلق کرده . جهان با خطا هاش پیشرفت کرده ، مثل همون قطار ها کشتی ها و هواپیما هایی که استاد گفت . اما وقتی خطا میکنیم باید ازش درس بگیریم و دیگه تکرارش نکنیم اون وقته که پیشرفت میکنیم.
_
خدا ما رو هدایت میکنه .و وقتی که ما با انرژی منبع و خدا هماهنگ باشیم اون هدایت رو بهتر دریافت میکنیم . و در اون زمان اصولا کمتر اشتباه می کنیم یا اگه اشتباه کنیم هم در مقابل مشکلاتمون صبر میکنیم و خودمون رو نابود نمی کنیم . ارامش داریم .
” مومن نه ترسی دارد و نه غمگین میشود ”
ارامش مهم ترین نتیجه ی ایمانه. ارامش و احساس خوب اتفاقات خوب رو برامون رقم میزنه .
تو هر شرایطی باید تلاش کنیم که احساس مون رو خوب نگه داریم با تغییر دیدگاه هامون .
¤ دنیایی پر از ارامش رو برای همه ارزو میکنم💙
🌍💙 BLH-aeri ۵:۱۱ Mon, August ۱۷ ☆
با سلام خدمت استاد عزیز
جواب سوال شما بنظرم درمورد ویژگی های یک امسال با اعتماد نفس:
۱) اعلام نظر قاطع در مورد یک موضوع در جمع
۲)توانایی نه گفتن به درخواست های نامشروع دیگران
۳) خودباوری و ایمان به خود و آنچه که عمل میکند
سلام و درود خدا با شما دوستان و استاد عزیز و خانوم شایسته
اول از همه بگم که من بسیار ادم بی اعتماد به نفس و عزت نفسی هستم البته الان کمی بهتر شدم اما میخوام از گذشتم و الان بگم.
یعنی اونقدری بی اعتماد به نفس که اگر لباس نو میخریدم اصلا نمیتونستم بپوشمش.اگر کسی رو میدیدم که تو خیابون عینک زده یا هدفون زده به خودم میگفتم چطوری روش میشه.اگر بخوام از اینجور باور های محدود کنند براتون مثال بزنم صدها مثال میتونم بگم.اما الان خدا رو شکر خیلی بهتر شدم اما هنوز هم اگر پول به کسی بدم اصلا روم نمیشه بهش بگم یا تو تاکسی اگر راننده کرایه اضافی بگیره اصلا روم نمیشه بهش بگم.اما تغیر رو احساس میکنم در خودم و به امید خدا به درک بیشتری از مقوله ی اعتماد به نفس برسم.
حالا نظرمم از یه فرد با اعتماد به نفس البته نظر الانم رو میگم اگر نظر گذشتم رو بگم که اصلا باورتون نمیشه.
الان احساس میکنم اونی که برای خودش زندگی میکنه و به حرفای دیگران اهمییت نمیده.
کسی که با گفت و گویی ارام میتونه حقشو بگیره و…
البته هنوز هم خیلی خیلی از اون باور های محدودکنند گذشته در ذهنم هست که به امید خدا با درک بیشتر رفع میشن.
سپاس
سلامی پر از احساس خوب به استاد و خانم شایسته ی عزیزم.
(پاسخی برای سوال فایل دوم)
.
نامه ای به خودم ، کسی که زمانی احساس گناه داشت :
شاید بهترین حرفی که می تونه مانع از احساس گناه ات بشه حرف خدا باشه ، کلام قران.
” پروردگارا ، من به خودم ظلم کردم من رو بیامرز .”
این دعای حضرت موسی بود ، اونم درست بعد از اینکه به اشتباه فردی رو کشت .می بینی اون گفت ” من به خودم ظلم کردم ” به خودش ستم کرد نه به کس دیگه ای ، حتی با اینکه کسی رو کشته بود. حضرت موسی در حق اون فرد ظلم نکرد در حق خودش کرد .
برای من این واضح ترین ایه درباره ی قانونه . قانونی که میگه اتفاقات زندگی ما در دست خودمونه و هر کاری انجام بدیم نتیجه اش رو در زندگیمون می بینیم.
به گذشته ات نگاه کن ، هر دفعه ای که فکر کردی در حق کسی بدی کردی یا هر بار که حس کردی کسی داره بهت ظلم میکنه . همشون اشتباه بوده ، شاید بخاطر این که قانون رو نمی دونستی اما الان من می دونم که هر بدی که انجام دادی یا دیدی نتیجه باور ها و عمل خودت بوده . شاید اون اشتباه در اون لحظه بهترین کاری بوده که می تونستی انجام بدی اما نتیجه اش مورد علاقه ی تو نبوده .
فکر کن اگه حضرت موسی می خواست به خودش احساس گناه بده دیگه هیچ وقت پیامبر نمیشد خودش رو رانده شده از درگاه خدا می دونست و شاید می رفت یه جایی دور از چشم بقیه یه زندگی خفت بار رو شروع می کرد . اما اون اینکار رو نکرد توبه کرد و خدا بخشیدش .
باورکن که خدا توبه پذیره ، خدایا بسیار توبه پذیره ، هر زمان که توبه کنی خدا تو رو می بخشه هر لحظه که اشتباه رفتی می تونی برگردی .
اما اگه فکر می کنی که گناه ات خیلی بزرگه و خدا نمی بخشه تو رو . فقط بخاطر اینه که خدا رو نمی شناسی . پس قران رو بخون بار ها و بار ها .
خیلی اوقات هم اشتباه ات گناه نبوده بلکه فقط روند طبیعی جهان بوده اما بخاطر ندونستن و کمبود عزت نفس اون رو گناه شمردی و خودت رو از درگاه خدا رانده شده دونستی .
تو جامعه ما هزاران باور مذهبی اشتباه وجود داره ، باور هایی که خدا هرگز نگفته شون . خیلی اوقات هم بوده با دادن احساس گناه به دیگران می خواستن طرف رو راضی کنن تا کاری رو براشون انجام بده . پس از هیچ احساس گناه ساختن و خیلی هاشون در حدی رواج پیدا کرده که هنوز هست .
بزار یه خاطره ی ساده و کوچیک رو برات تعریف کنم. بچه که بودی یه دفعه پدر ومادرت لباسی رو برات خریدن اما تو ازش خوشت نیومد و نمی خواستیش اما اونها بهت گفتن اگه لباس رو نپوشی میری جهنم چون پدر و مادرت ازت ناراضین . و تو تا مدت ها فکر می کردی ممکنه بری جهنم، پس خودت رو سرزنش کردی و اون لباس رو پوشیدی بدون احساس خوب قلبی .
این مثال ممکنه ساده و ناچیز باشه اما متاسفانه خیلی از باور های اشتباه اینطوری ساخته شدن .
امروز تو کامنت های سایت خوندم که فردی می گفت یکی از اطرافیانشون معتقد بودن اگه زن بدون همسرش یا پسر هاش از خونه بیرون بره به جهنم میره و حتی با اینکه اون زوج بیش از پنجاه سال سن داشتن اما اون خانم نمی تونسته تنهایی جایی بره .
اول که اینو خوندم خیلی برام غیر منطقی بود که چطوری کسی می تونه همچین باور خنده داری رو داشته باشه.
فکر کن با همیچین چیز هایی اشتباهی احساس گناه درست شده .
.
بزار از روند طبیعی جهان برات بگم
ما انسان ها جایز الخطا خلق شدیم یا بهتر بگم ما قراره با اشتباهات مون و خطا هامون پیشرفت کنیم از همون اول که خیلی کودکیم برای بلند شدن و راه رفتن بار ها زمین می خوریم ، تا یاد میگیریم که چطور باید حرکت کرد ، راه رفت ، دوید. قرار نیست بخاطر اشتباهاتمون خودمون رو سرزنش کنیم .اصلا اگه بخوایم خودمون رو سرزنش کنیم هیچ وقت پیشرفت نمی کنیم ولی تا دلت بخواد پسرفت میکنیم.
پس بعد از هر اشتباهی از خودت بپرس
۱) ایا این اشتباه واقعا گناهه یا یه اشتباه ساده اس ؟
۲) اگه یه گناه هست از خدا طلب بخشش کن.
۳) اگه یه اشتباهه درس اش رو بگیر و دیگه تکرارش نکن .
۴) ایا باعث ناراحتی و رنج اش کسی شده ؟ ایا اسیبی به کسی زده ؟
۵) اگه اره ، اون فرد بخاطر باور های اشتباه خودش این اتفاق براش افتاده و اگه تو انجامش نمی دادی احتمالا کس دیگه انجامش میداده .
۶) باور های اشتباهی که داشتی رو پیدا کن و تمرین کن که بهتر بشی .
.
در اخر به یاد داشته باش که با تمام اشتباهات و خطاهات من بی قید و شرط عاشق ات هستم 💙
••• از طرف خودم به من
BLH-aeri ۱۰:۴۴ sat , August ۱۵ 💙🌍
سلام و درود به استاد و خانم شایسته ی دوست داشتنی و بچه های سایت .
امروز ۱۴ اگوسته . و اولین روز شروع سفرنامه ی من .
اول که به جواب سوال این جلسه (اولین فایل اعتماد به نفس) فکر کردم نظرات بچه ها تو عقل کل و دوره ی عزت نفس به ذهنم رسید . اما خب از همین ابتدا باید خودم روی خودم حساب کنم و جواب های خودم رو بنویسم .
.
درون ادما یا حداقل درون من همیشه یه عشق بوده . در گذشته من همیشه اون عشق رو برای دیگران خرج می کردم و ذره ای ازش رو به خودم نمی دادم . برای هر کسی ارزش قائل بودم به جز خودم. دیگران هیچ وقت اون عشقی که من بهشون می دادم رو بهم بر نمی گردوندن ، طبیعی هم بود ، وقتی من خودم رو دوست نداشتم چرا دیگران باید اینکار رو می کردن ؟!
وقتی به این نقطه برسی خودت رو سرزنش میکنی بخاطر تک تک رفتار های خوبی که با بقیه داری . توقع داری دیگران باهات خوب باشن چون تو باهاشون خوبی اما وقتی با خودت خوب نیستی چه فایده داره؟
” یا از جامعه فرار می کنن و گوشه گیر میشن یا به جامعه حمله می کنن ” این اتفاقی بود که برای من افتاده بود؛ از جامعه فرار کرده بودم .
یه روز تصمیم گرفتم بیخیال همه کس این عشق رو به خودم بدم. و اون زمان من فهمیدم که من مثله یه مولد می مونم وقتی عشق رو به خودم میدم عشق بیش تر تولید میکنم . و یه روز این عشق اونقدر زیاد شد که خلا های درونی من رو پر کرد .
شاید این مهم ترین تجربه ی من درباره افراد با عزت نفس بالا باشه . ادم هایی که عاشق خودشونن به قول استاد ” عشق ورزیدن به خود بی قید و شرط ”
اره این عشق بی قید و شرط برات عشق بی حد و مرز خلق میکنه .
زمانی که عاشق خودت باشی یا بهتر بگم اعتماد به تفس بالایی داشته باشی . برای علایق ات ارزش قائلی برای شغلی که دوست داری ، برای هیکلت ، بدنت ، صورت ات ، برای دوست هات ، برای وقت ات ، برای هر چیزی که مربوط بهت میشه ارزش قائلی .
بدون ترس از حرف مردم و اهمیت دادن بهشون سراغ شغل مرود علاقه ات میری .
بدن سالمی داری و به ندرت مریض میشی .
روابط ات با بقیه خوب میشه نه چون بهشون محتاجی و نیازمند عشق و محبت شون هستی . در واقع انقدر درونت رو عشق و شادی پر میکنه که همه ارزو شون هست با تو دوست باشن .
همیشه سرت رو بالا میگیری و محکم راه میری با اعتماد حرف میزنی .
کسل و بی حوصله نمیشی و از تک تک لحظه ها لذت می بری .
نسبت به هیچ چیزی ترسی نداری چون میدونی هر مشکلی پیش بیاد می تونی حل اش کنی .
غمی از گذشته نداری ، بخاطر تصمیماتی که قبلا گرفتی خودت رو سرزنش نمی کنی .
در یک کلام احساس ارامش داری ، ارامشی که خدا ازش حرف میزنه . ارامشی که یه ایمان واقعی خلق اش میکنه . ” و با یاد خدا ارام میگیرد دلها” 💙
..
ادم های با عزت نفس بالا دلیل اصلی پیشرفت های بشر ان . ادمایی که شجاعت زندگی کردن به سبک شخصی خودشون رو داشتن .برای رسیدن به خواسته هاشون عمل کردن و مثله ادم های بیچاره یه گوشه ننشستن تا دولت و پدر و مادر و … زندگی شون رو درست کنه . حرکت کردن و ادامه دادن با کوچک ترین مشکل از پا نیفتادن و فهمیدن که اون تضاد قراره بهشون کمک کنه .
الان می فهمم وقتی استاد میگه اگه تمام عوامل موفقیت رو روی یه کفه ی ترازو و عزت نفس رو در کفه ی دیگه بزاریم عزت نفس سنگین تره یعنی چی .
💙🌍
سلام به استاد عزیزم و دوستان خوبم
درسهای قسمت سوم
اول از همه ممنونم از استاد بخاطر این سوال های فوقالعادهای که پرسیدن و باعث شد ذهن من برای پیدا کردن جوابش خیلی خیلی جای خوبی هدایت بشه.
چطور میتونیم آرامش بیشتری را تجربه کنیم؟
اول که اومدم به این سوال جواب بدم فکر کردم که وقتی آرامش بیشتری رو تجربه می کنم که : شاد باشم خوب حرف بزنم ، مثبت فکر کنم درباره همه چی و تمرکز بر نکات مثبت داشته باشم .
اما چند روز بعدش متوجه شدم وقتی آرامش بیشتری رو تجربه می کنی که در مسیر هدایت باشی وقتی که همه چی با هدایت خدا پیش بره ، وقتی که ایمان داشته باشیم به خدا و مسیری که میبره ، و دائماً ازش هدایت بخوایم.
چطور می توانیم زندگی بهتری داشته باشیم؟
من وقتی زندگی بهتری دارم که کمتر فکر کنم و بیشتر بازم به خدا وصل باشم .
وقتی که فقط خواستم بگم و ایمان داشته باشم به جریان هدایت خدا اون وقتی که میتونم یه زندگی بهترو تجربه کنم
چطور میتونم به ثروت بیشتری برسیم؟
ما وقتی میتونیم به ثروت بیشتری برسیم که ثروت رو باور داشته باشیم و باور کنیم که ثروتِ بیشتر هست و از خدا بخواهیم به ما بده .
از خدا بخوایم که ما رو هدایت کنه ، نه اینکه خودمون پاشیم راه بیفتیم دنبال ثروت؛
بلکه خدا باید ما رو هدایت کنه به ثروت و ما فقط باید روی خودمون کار کنیم.
ما نمیتونیم چیزی رو خارج از خودمون تغییر بدیم ما روی خودمون کار می کنیم و خدا ما رو به سمت خواسته هامون هدایت میکنه ، این اصل و اساس رسیدن به همه چیه.
وجدان…
وجدان تو هر جای زمین یه چیزه و اونو خودِ ما به وجود آوردیم.
وجدان یه سیستم برنامه ریزی شده است که میاد رفتارها و تصمیمات ما رو با باورهامون می سنجه، اگر طبق اون باورهایی که داری باشه ، خب کاریت نداره. اما برخلاف باورات باشه میاد و عذاب میده و ملامت می کنه .
هرچی بیشتر با جهان در تبادل باشی پخته تر میشه و پخته تر فکر می کنی ، این یعنی میفهمی که هر کاری که می کنی اشتباه نیست یعنی متوجه میشی که صرفاً اون چیزی که تا الان فکر میکردی درست نیست و اگر هم متفاوت عمل کنی هیچ گناهی مرتکب نشدی.
شاید خیلی ها فکر کنن که وجدان یه بخش الهی وجود ماست در صورتی که اصلا اینجوری نیست
وجدان ساخته خود ماست و از اطرافیان به ما داده شده و موضوع خطا و اشتباه از طرف خدا پذیرفته شده است ولی نه اشتباهات تکراری و عمدی.
با احساس گناه باعث میشی خطا و اشتباه بیشتر بشه جلوشو نمیگیری
وقتی که در جریان هدایت باشی ، وقتی که تمام زندگیت رو با هدایت خدا پیش ببری حتی اگر اشتباهم بکنی خیلی نگران نمیشی ، خیلی ناراحت نمیشی
چون باور داری که من در بهترین مسیر ، در بهترین تصمیمات و در بهترین انتخاب های خودم هستم و این حاصل هدایت خداست و من ایمان دارم به خدا و میدونم که خدا قراره منو جاهای خیلی خوب ببره.
سلام بر محمد رضای عزیزم
بی نظیر بود مثل همیشه
ممنونم دوست خوبم که برامون نوشتی
برای من خیلی خیلی مفید بود
عاشقتم
عاشق این جمله ی اخرت شدم که گفتی ووقتی که در جریان هدایت باشی حتی اگرم اشتباه کنی عب نداره
چون باور داری که من در بهترین مسیر و در بهترین تصمیم های خودم هستم و و میدونم که خداوند قراره منو حاهای خیلی خیلی خوب هدایت کنه …..
بی نظیر بود رفیق دمت گرم
الهی همیشه غرق نور هدایت ربم باشی
بهترین هارو برات میخوام مهندس جان
من مجید ناصری ، امروز ۲۴ مرداد ۹۹ ک بعد از دیدن جلسه اخر اعتماد بنفس چیست؟ قصد دارم نظر شخصیمو در مورد این جلسه ی فوق العاده توضیح بدهم . دوست دارم اقای عباسمنش این کامنت رو بخونه و تعمق کنه و نظرشو به من بگه با اینکار میتونم اگاهی های خودمونه ارزیابی کنیم.
.
فهرست موضاعاتی ک میخواهم در موردشون در این کامنت صحبت کنم:
.
1. اقای عباسمنش هروقت میخواهد در مورد خدا صحبت کند با انگشتش به آسمون اشاره میکند یا به آسموننگاه میکند(خدا تو اسمون هاس)
.
2. توضیح در مورد کلمه قرآنی(انزلنا)
.
3.اقای عباسمنش میگوید(خدا احساساتی نیست)
.
4. ذات خداوند
_
.
1. خدا توی آسمون هاس: اقای عباس منش واقعن کاری ک شما انجام دادید و تکاملی ک طی کردید بینهایت فوق العادس و بی نظیره عالی و ستودنیه من واقعن تحسینتون میکنم و ازتون الهام و آگاهی میگیرم. ولی این چیزها باعث نمیشن ک من فقط نظرات موافق رو باحرفاتون بگم . دوس دارم در کنار تحسین و تمجید ازتون نطرات مخالفم رو بهتون بیان کنم . من قصد ندارم روی نکات منفی تمرکز کنم فقط دوس دارم نظرمو بگم:
.
اقای عباسمنش شما توی اکثر کلیپ هاتون موقعی که اسم خدا رو میارید با انگشتتون اسمون رو اشاره میکنید ، توی کلیپ (فقط روی خدا حساب کن) سفر دور امریکا و اکثر کلیپ هاتون دلیل این رفتارتون چیه؟
.
رفتارهای ما نشون دهنده ی باورهای ماست ، و این رفتارتون ک موقعی که اسم خدا رو میارید به اسمون نگاه میکنید یا به اسمون اشاره میکنید ، معلوم که در لایه های پایین ذهنتون هنوز یک باور وجود داره به نام (خدا توی اسمون هاس)
.
و این باور که خدا توی اسمون هاس و در ذهن خدارو فقط در یک مکان خاص دیدن و محدود کردن یک باور کاملا غلط و به قول معروف یک باور فرعونیه چون توی قران فرعون هم این باور رو داشت و فکر میکرد خدا توی آسمون هاس و رفت به اسمون تیر زد دوست دارم به این چند سوال زیر پاسخ بدید:
.
🚫شما خودتون توی آسمون رفتید و با چشماتون دیدید که خدا اونجاست که به اون سمت اشاره میکنید؟ یا توی خیالاتتون و توی ذهنتان خدا رو اونجا میبینید؟
.
🛇اگر خدا انسان و توی آسمون هاس چطور میتونه با دو دست اقیانوس ها و کیهان به این بزرگی رو با دو دست خلق کنه؟ واقعن اگر هزار تا دستم داشته جبرئیل و میکائیلم نفری هزارتا دستم داشته باشند میتونند کیهان رو باهاش خلق کنند؟
.
🛇اگر خدا تو اسمون ها چطور به تو از درونت الهام میکنه یعنی از تو اسمون ها میاد پایین الهام میکنه و برمیگرده بالا؟
.
🛇اگر خدا تو اسمون هاس چطور بجای محمد در جنگ تیر میزنه یعنی از اسمون میاد پایین تیر میزنه و برمیگرده بالا؟
و ما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمه
.
🛇اگر خدا توی اسمون هاس چرا به موسی تو سوره اعراف وقتی موسی بهش گفت خودتو بهم نشون بده میگه (لن ترانی ) یعنی: (مگه منو نبینی که همه جا هستم)
.
🛇بنظرت خدایی که تو ذهن محمده و تو ذهن موسی هست با خدایی که توی ذهن ما ساخته شده یکیه؟یا متفاوته؟
.
🛇در اکثر کلیپ هاتون دیدم شما میگید خدا رو جدا از هیچی و خدارو جدا از درون هیچی نبینید پس چرا موقعی ک اسم خدا رو میارید به اسمون اشاره میکنید.؟ چرا خدا رو جدا از خودتون میبینید؟ پس اگر خدا رو جدا از پول نبینیم یعنی پول خود خداس. یعنی اگر خدارو جدا از خودمون نبینیم یعنی خودمون خداییم
.
🛇توی قران این دو کلمه بارها و بارها پشت سرهم و کنار هم نوشته شدند: این دو کلمه👈 ( الله و رسوله ) و این توهم برای ذهن ما پیش می اید که خدا رو جدا از محمد میبنیم مثلان خدارو تو اسمون و محمد رو تو زمین میبینیم
ولی در حقیقت اینه ک خدا روح و درون محمده . خدا خود محمده و محمد با باور سازی تونسته ذهنش و روحش یا خودش و خدا رو با هم یکی کنه
.
یا بقول فردوسی توی شاهنانه تو شعر آغاز کتاب میگه:
.
ستودن نداند کس او را چو هست
میان بندگی را ببایدت بست
.
میان بندگی چی وجود داره؟
( اگر این خداس و این بنده خداس👈◼=◼) اگر این دوتا رو بهم ببندیم یکی میشوند خالق و مخلوق ، عاشق و معشوق یکی میشوند یعنی ما خدا میشیم
.
باید یک باور در ذهنتون بسازید ک دیگه موقعی ک اسم خدارو میارید کلتون یا انگشتتون به طور اتوماتیک نره تو اسمون ها
قران یک کتاب که با فرمت خاصی نوشته شده که درونش شخصیت های مجازی زیادی وجود داره شخصیت های که وجود خارجی ندارن که ما با باور کردنشون اون شخصیت ها رو توی ذهنمون و تو خیالتمون خلق میکنیم محمد با اینکار قصد داشته این تعریف ها رو برای ذهن ما ملموس تر کنه برای مثال:
.
شخصیت شیطان : هیچ وجود خارجی نداره ما اون رو در ذهنمون خلق میکنیم . شیطان در اصل ذهن ماس و ذهن ما ذاتش ترس بر خلاف ذات خدا یا روحمون ک ذاتش عشقه . خدا ذهن رو یا ترس رو ساخت ک بتونه ذات خودش رو تجربه کنه . چون اگر همش ذاتش عشق بود دیگه عشق چه معنی داره خدا ترس رو ساخت ک به عشق معنی بده
.
.
شخصیت جبرئیل،میکائیل،اسرافیل،عزرائیل : این شخصیت ها اصلا وجود خارجی ندارن . خدا که کارفرما نیست که این فرشته ها رو کارگر و کارمند خودش استخدام کنه خدا نیاز ب چیزی ب غیر خودش نداره این اصل توحیده یعنی خدا اگر روی جبرئیل و … حساب کنه یعنی داره رو غیر خودش حساب میکنه . جبرئیل و … این شخصیت ها گوهر و مروارید الهی ما هستند روح ما هستند که ما باید ذهنمون رو با روحموم هماهنگ و یکی کنیم ک محمد ک اگر تو سوره ی معراج دو قوس با جبرئیل فاصله داشت یعنی ب قدری تونست روح و ذهنش رو بهم نزدیک کنه ک دو قوس فاصله بین این دوتا موند. یعنی حتی محمدم نتونست گوهر الهیشو صد در صد خلق کنه
.
بهشت و جهنم: دو مکان مجازی در قران هستند وجود خارجی ندارن . بعضیا تو خیالاتشون ی مکان سرسبز خلق کردند پر از میوه و… و اسمشو بهشت گزاشتند و یک مکان یا یک اقیانوس اتیش تو خیالاتشون خلق کردند و اسمشو جهنم گزاشتند . جهنم حاصل انتخاب های اشتباه ماست و بهشت هم همینطور . بهشت و جهنم همینجاست و اون رو با باورها و فرکانس هامون خلق میکنیم و اون رو تجربه میکنیم
.
و از همه مهمتر توضیح در مورد کلمه به قول ایه ۷ آل عمران کلمه تشابهی قران به نام ( انزلنا) . انزلنا به معنای نازل کردن از بالا به پایینِ . ولی در قران این معنی رو اصلا به هیچ وجه نمیده من دلیل و مدرک دارم و دوست دارم این اگاهی هایی که دریافت کردم رو باهاتون به اشتراک بزارم
.
یعنی قران وقتی میگه “انا انزلنا علیک الکتاب” . ذهن انسان به طور اتوماتیک توی ناخوداگاهش با سرعت زیاد تصور میکنه ک خدا توی اسمون هاس و قران رو از اسمون به سمت زمین روی محمد نازل کرده ولی حقیقت اینه ک خدا توی اسمون نیست و هیچکس نمیتونه ثابت کنه خدا تا حالا از بالا چیزی برای انسان نازل کرده . اصن خدا ب انسان چیزی نمیده این انسان که با فرکانس هاش خلق میکنه پس معنی کلمه انزلنا چیه؟
.
انزلنا به معنی امروزی میشه : (خلق کرد) یا به معنای (جذب کرد) هستش . یعنی یه فرکانس مرتب ارسال شده و تقویت شده و انرژی خام رو تبدیل به انرژی ماده کرده یا بقولی فرکانسی تقویت شده و خواسته محقق شده است برای مثال به آیه زیر توجه کنید:
.
برای مثال: سوره الأعراف آیه(26)
.
یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَرِیشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِکَ خَیْرٌ ۚ ذَٰلِکَ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ
.
اى فرزندان آدم ، ما براى شما لباسی که عورت شما را بپوشاند و مایه آرایش و زیبایى شما باشد(( خلق کردیم)) ، و جامه اى که شما را از زشتى ها و گناهان مصون دارد که آن کنترل ذهن و کنترل فرکانس است براى شما بهتر و ضرورى تر است . این از آیات خداوند است ، که بیاد بیاورند حقیقتی ک بعد از ورود به این سیاره فراموشش کردند
.
خدا تو این ایه داره میگه ما لباس های شمارو از اسمان به سمت زمین نازل کردیم . معنی ادبیه این ایه اینه ، برداشت ذهن ب صورت ناخوداگاه اینه ، ولی حقیقت و معنی درست چیز دیگریس . همه ما میدونیم لباس رو یک انسان در زمان های قدیم خلق کرده از طریق خیاطی یا از هر طریق دیگری لباس رو خلق کرده و هیچوقت لباس از اسمون ب سمت زمین نازل نشده . و اصلن خدا یک چیز خاص و در مکان خاص مثل اسمون نیست بلکه خدا همه چیزه و همه جاس و همه جا حضور داره
.
خواهش میکنم کلمه (انزلنا) رو توی قران سرچ موضوعی بزنید و یادتون باشه معنیش خلق کرد یا جذب کرد هستش
_
.
3. اقای عباسمنش توی کلیپ خدارو بهتر بشناسیم ، و اکثر کلیپ های دیگه میگه : (خدا احساساتی نیست)
.
یک سوال با چه معیاری این حرف رو زدید:
.
ما انسان ها تونستیم رباط های هوشمند که اندام های بدنشان و هوششان مثل انسان است تونستیم به انها حواس و هوش بدهیم ولی یک چیز رو نتونستیم یه انها بدهیم ان هم ” احساس ” است . میدانید چرا؟
.
یعنی رباط ها مثل ما احساس گشنگی ، احساس خستگی ، شادی ، ناراحتی و … ندارند یعنی مثل ما قدرت خلق کردن ندارند چون ما با احساساتمون خلق میکنیم
.
و احساس چیست . احساس زبان روح ماست . روح ما هم خود خود خداست .. خدا تو اسمون ها نیست بلکه درون ماست و روح ماست و همیشه با ماست و روح همه ی انسان ها و روح همه چیز یکی است اونم خداس
.
احساسات خود خداس . یعنی اگر خدا نبود احساسی وجود نداشت . خدا خود خود احساساته بعد شما اقای عباسمنش چرا میگویید خدا احساساتی نیست؟
.
کلمه “خدا” چون یک کلمه فرده و فقط یک چیز و یک شخصیت رو تداعی میکنه ذهن فکر میکنه ک خدا یک چیزه در یک مکان خاص محدود شده..
.
درست ک کلمه خدا فرده ولی خدا فرد نیست بلکه همه چیزه هرچیزی ک دیده میشه و دیده نمیشه خداست
.
احساسات هم جزو همه چیزه پس احساسات هم خداس . احساسات ما متجلی ذات خداس
.
.
ما در اصل روح هستیم آگاهی هستیم که وارد لباسی به نام ذهن و بدن شدیم که بتونیم دوباره خودمون رو خلق کنیم ما در اصل خداییم ..
4.ذات خداوند
.
شما در تمام برنامه هاتون خیلی از خدا صحبت میکنید و برنامه هاتون دور همین محور میچرخن ولی تا حالا یکبار هم نشده در مورد ( ذات خدا ) صحبت کنید چرا؟
.
ذات خدا چیست؟ صفات ذات خدا همان ۹۹ اسماء الله قران است یا (مجموعه ی عشق کامل) است
.
یعنی خدا توی مطلقیت خودش شر و چیز منفی تو ذاتش راه نداره . و تمام چیزهای خوب و تمام احساسات خوب تجربه ای از ذات خدا یا همان ذات احدیته
.
یعنی وقتی ما احساس خوب و عشقی درون خودمون داریم این تجربه ای از ذات خدا است
_
من الان دومین روز سفرنامه صمیمی رو دارم دنبال میکنم و برای هرجلسه سعی میکنم کامنت بزارم و خودم درگیر جلسات کنم
سلام امروز ۲۴ مرداد ۹۹ هست دارم دومین روز سفرنامه صمیمی رو دنبال میکنم
.
امروز دوست دارم نظرم شخصیمو در مورد جلسه سوم : (اعتماد بنفس چیست) رو بیان کنم؟
.
تمام حرفهام در رابطه با عذاب وجدان ، احساس گناه ، بخشنده بودن خدا هستش:
.
عذاب وجدان : ذهن انسان جوری ساخته شده که وقتی یک موضوع براش اهمیت زیادی داره دوس داره خودش رو تو چارچوب این موضوع ب هر نحوی متقاعد کنه
.
و وقتی یک انسان بخواهد خودش رو در یک موضوع متقاعد کنه و اگاهی های صحیح در رابطه با اون موضوع رو دریافت نکنه احتمال زیادی وجود داره که خودش رو با چیزهایی غیرواقعی و خیالی مثل خرافات ، و … از این قبیل چیزها متقاعد میکنه
.
مثلن وقتی یک اتفاق بدی برای ما میوفته مثل ورشکستگی در یک شغلی ک این یک امر طبیعی در زندگی بشره و بخاطر فرکانس های کنترل نشده ی ماست ما بخاطر عدم شناخت نسبت ب قوانین جهان ذهن خودمون رو پس از ورشکستگی با چشم زخم ، جادو جنبل ، جن ، شانس بد و… متقاعد میکنیم و میگیم اگر ورشکست شدیم ب این خاطر ک چشممون زدن
.
عذاب وجدان رابطه از اگاهی غلط و خرافات و قضاوت هاب ارزشی ما ساخته میشه . وقتی نسبت ب یک موضوعی درک صحیح نداریم احتمال زیادی وجود داره که بعد از اشتباه در اون موضوع عذاب وجدان بگیریم
.
برای مثال چون درک صحیحی از چیستی خدا و ذات خدا نداریم و اینکه خدا ب ما اراده ازاد داده و تو انتخابات ما دخالت نمیکنه رو درک صحیحی نداریم تا نماز نخونیم یا واجبات دینی رو انجام ندیم عذاب وجدان میگیریم . این اهرم های غلطه عذاب وجدان رو دیگران مثل جامعه و… درون ما نهادینه کردن
.
مثل ما چون نمیتونیم خدا رو بخشنده مطلق ، عشق مطلق ، و خدایی که بجز عشق ورزیدن بی قید و شرط کاری برای ما انجام نمیده ، خدایی ک قضاوت نمیکنه ، خدایی که مارو بی قید و شرط دوس داره چون نمیتونیم این حد از عشق رو باور کنیم ب این خاطر که از بچگی بهمون یاد دادن عشق شرطیه ، شرایط و ضوابط داره . نمیتونیم عشق مطلق خدا رو باور کنیم میاییم توی ذهنمون توی خیالاتممون شخصیت خیالی که وجود خارجی نداره به نام “شیطان” رو خلق میکنیم و اون نجواهای ذهنمون ک از باورهای محدود کننده می اید رو میندازیم گردن شخصیت خیالی بنام شیطان و ب شیطان توی ذهنمون قدرتی به اندازه قدرت خدا میدهیم ک در اکثر ذهن ها شیطان قدرتش حتی از خدا بیشتره و اغلب خدارو شکست میده. ما این سیستم فکری رو توی ذهنمون ساختیم که حقیقت اصیل خیلی تفاوت داره
.
این اتفاقات ماحصل درک نادرست ما از خدا و دین و خودمونه . ما توی توهم زندگی می کنیم .. بزرگترین اشتباهات شما از نظر خدا ناچیزه . اون اشتباهیی ک ذهنتون اون رو گنده کرده برای خدایی ک تمام کیهانِ ناچیزه این ذهنِ که رو صندلی خدا میشینه و با اسم خدا مارو قضاوت میکنه و میگه این قضاوت هارو خدا گفته و خودشم باورشون میکنه
.
اصن تو این دنیا در اصل هیچ بد و خوبی وجود نداره هیچ درست و غلطی وجود نداره هیچ برتر و پستری وجود نداره این ها حاصل قضاوت های ارزشی سیستم فکری یا باورهای ماست. این تعریفات رو خودمون برای شناسایی دنیای پیرامون خلق کردیم
.
برای مثال فرض کنید ما یک مسیر اشتباه رو رفتیم و در عذاب وجدان هستیم . دوستان ما داریم در عالم دو قطبی ب نام عالم نسبیت زندگی میکنیم . اگر مسیر اشتباه نبود مسیر صحیح چ معنی میداد؟ اگر همش مسیر صحیح بود دیگه اصن صحیح چ معنی داشت. صحیح در کنار غلط معنی و مفهوم پیدا میکنه . این غلطه ک باعث میشه صحیح هویت و معنی پیدا کنه
.
اون عالم مطلق ک تک قطبیه و هیچ اشتباهی درونش رخ نمیده در عالم نسبی توقع نداشته باشید ک همیشه صحیح رفتار کنید.
.
خدا تو مطلقیت خودش ن مارو قضاوت میکنه ، ن به ما برچسب میزنه ، ن مارو کمتر از بقیه دوست داره
.
اگر خدا منو کمتر از بقیه دوس داره یعنی قسمتی از وجودش رو کمتر از قسمتی دیگر دوس داره
مثا این میمونه ک یک ادم دستاشو بیشتر از پاهاش دوس داره ، با اینکه خدا توی ذاتش این ارزیابی ها راه نداره خدا عشق مطلقه و فقط بی قید و شرط دنبال سوراخ سنبه ای میگرده ک به همچی عشق بورزه
.
خدا اگر تو قران گفته من همچیو میبخشم بجز شرک ورزیدن . ب این معنی نیست ک خدا از ما کینه میگیره و مارو نمیبخشه بلکه ب این معنی ک بعد از شرک ورزیدن ما اتفاقاتی رو تجربه میکنیم ک باعث احساس بدمون میشه و این اتفاق همون قانون و سیستمه که اعمال شده . یعنی نتیجه از قبل مشخصه مثل اینه ک توی دستگاه پیپسی یک سکه بندازه بهت نوشابه پیپسی میده . نتیجه مشخصه
.
پس خیلی مهمه ک خدارو تو ذهنمون چی میدونیم . چیستی خدا . ذات خدا رو چطور درک کردیم این سوالاتی ک باید ب خودمان جواب بدیم . ولی ما اجازه دادیم دیگران این حیطه هارو برای ما تعریف کنند . افسار ذهنمون رو دست دیگران دادیم
.
من خودم ک این حرفها رو میزنم هم مثل دیگران هستم ولی دارم تلاشمو میکنم ک کنترال این حیطه هارو توی دست بگیرم و تعمق کنم و فکر کنم .
دوست دارم سوال جلسه دوم اعتماد بنفس چیست پاسخ بدهم؟
.
☆چیکار کنیم که از احساس گناه خارج بشویم؟☆
.
من الان در احساس گناه زندگی میکنم ب خاطر اتفاقات ک در ماه اخیر برایم رخ داد و ذهنم اصرار دارد ک من رو گناه کار ترین فرد روی زمین بداند و اصرار دارد بهم ثابت کند خدا از من متنفر است
.
الان در این پست قصد دارم با خودم صحبت کنم و ذهنم رو متقاعد کنم ک من هیچ گناه خاصی انجام ندادم بلکه ی اتفاقی افتاد ک ب گذشته متعلق است و راحت میشود ان را فراموش کرد
.
.
اول از همه ب خودم میگم اگر من تمام ادم های دنیا رو نجات بدم یا اگر من تمام دنیا رو از بین ببرم ، خورشید بازهم نورش را به من میدهد و من را قضاوت نمیکند و دخالت نمیکند و نمیگوید چون فلان اشتباهی کردی بهت نور نمیدهم . خورشید فقط بلد است عشق بورزد و نورش را از روی عشق ب من میدهد
.
.خدا تو کار من دخالت نمیکند و درهای رحمتش را روی من نمیبند . اصلن رحمت در ندارد . تمام کیهان رحمت و عشق است . خدا خورشید است مثل خورشید قضاوتم نمیکند بلکه این خودمم ک خودم رو قضاوت میکنم و ان را گردن خدا میندازم . خدا ب من اراده ازاد داده. اگر بخواهد تو زندگی من دخالت کند دیگر اراده ازاد چ معنی دارد؟ اگر بخواهد تو انتخاب های ازاد من دخالت کند یعنی دارد از قوانین خودش تخطی میکند و قانون شکنی میکند . با اینکه این قوانین محدودیتی برای خدا نیستن .
پس خدا فقط نقش مشاهده گر و هدایت کردن من را دارد . ن نقش قضاوت کردن و نمره دادن ب کیفیت اعمالم
.
من نمیتوانم بنده خدا باشم و خدا نمیتواند خدای من نباشد خدا اگر بخواهد من را نفی کند یعنی دارد خودش رو نفی میکند چون خدا خودش را از طریق من معرفی میکند و درون من است.
.
این ذهن است ک میخواهد جای خدا بشیند و ب اسم خدا من رو قضاوت کند . ولی من باید این باور را سفت بچسبم ک خدا حتی تو بدترین شرایطم دوستم دارد و بهم عشق میورزد بی قید و شرط
.
ذات خدا یا همان ذات احدیت ک همان ۹۹ اسماء الله است . عشق کامل است .و هیچ صفتی بنام قضاوت کردن ، عذاب دادن ، کینه توز بودن در صفاتش پیدا نمیکنم
.
یعنی خدا در ذاتش راه ندارد که نفرت بورزد یا من را قضاوت ارزشی کند ، یا کسی رو بیشتر از کسی دوس داشته باشد خدا ذاتش عشق است و فقط عشق بی قید و شرط می ورزد
.
همه چیز خداس و اگر نگاه واقع بینانه داشته باشم میبینم همه چیز در حال خدمت کردن ب من است . همه چیز
.
از لباس هام ، از سایر اندام های بدنم ، دست و چشم و پاهام و … از زمین ، طبیعت ، خورشید ، اسمان ، درونم ، روحم و همه چیز در حال خدمت کردن ب من است
.
چیزی نیست ک من خدمت نکند و عشق نورزد حتی دیوار در حال خدمت کردن بی منت است و این نشانه ارزش من است .
.
ذات خدا عشق است و عشق فقط خدمت میکند
.
.
.
ذهن همیشه دنبال یک سوتی میگردد ک ان را بولد کند . و خدا همیشه دنبال سوتی میگردد ک به من عشق بورزد
.
پس من ایمان و اعتقاد دارم ک فارغ از اینکه من چ انسانی با چ خصلت ها و رفتارهایی باشم خدا ن من را قضاوت میکند و نه توی کارم مداخله میکند بلکه این اتفاقات ماحصل فرکانس های من هستند . این من هستم ک این اتفاقات رو برای خودم رقم میزنم . این های قضاوت های ارزشی و یک طرفه ذهن خودم هستند ک مرا ناشاد و در احساس گناه نگه داشتند
.
ذهن عزیزم تو با خدا حرف زدی و اون بهت گفت ک دیگر دوستم ندارم؟ چطور این قضاوت ها را یک طرفه قبول و باور میکنی؟
.
زندگی ادامه دارد من هم خودم میبخشم و ذهنم رو کم کم کنترل میکنم توانایی و انرژی از دست رفتمو دوباره درونمم بیدار میکنم
.
این کامنت رو برای اولین روز سفرنامه صمیمی گذاشتم .ممنون از تلاشتون. خدایا شکرت