باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 29
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2018-02-04 05:37:052024-06-27 06:22:56باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام کوتاه می نویسم اگر یک آدم فوق العاده ثروتمند به ما بگوید هر هدفی که دوست داری با هر پشتوانه مالی که می خوای دنبال کن من پشتتم چقدر دلگرم می شید؟ اگر واقعا خدا برای ما کافی باش و همچین حس دلگرمی در وجودمان شعله ور همه مشکلات به سادگی حل خواهد شد باور اینکه اوست که همه چیز در ید قدرت اوست وگفته بخواهید تا به شما داده شود به همین سادگی
رای نمیخوام اما ارزش خواندن داره دوستان!
با سلام و صبح بخیر خدمت دوستان و آقای عباس منش، انشالله همتون سالم و سلامت باشید در پناه حق
دیدگاه های دوستان هم بسیار بسیار قابل تحسین بود.
بنده یه زمانی نماز میخوندم و همراهش گناهم میکردم و در کارهایم سردرگم و شک تردید بودم و حرکت نمیکردم یا اگر حرکت میکردم ناقص بود.
اما سعی کردم برم سراغ اینکه چرا من هم نماز میخواندم و هم گناه میکردم. دلیلش این بود که من خدای خودمو نشناخته بودم و نماز یه عادت شده بود برام و به خاطر همین نه میدونستم چرا نماز میخونم و چرا گناه میکنم. خلاصه داستان طولانیش نمیکنم شنبه 14 بهمن با خدای بخشنده و مهربانم عهد بستم که هر چی یاد میگیرم با اطرافیانم در میان بگذارم که امروز فرصتش نصیب ما شده است.
نظر من از یک حدیث از پیامبر اکرم (ص): «من عرف نفسه، فقد عرف ربه» هر کس خود را شناخت، خدای خود را شناخته است. در درجه اول: 1) اگر کسی خودش را نشناسد چگونه می تواند بهترین باور را نسبت به خداوند داشته باشد 2) اگر دلیل خلقتش در این جهان را نداند هیچ حرکتی نمیکند و اگر هم حرکتی کند در راستای هدفش قرار نمیگیرد و یا ناقص است. بسیار انسان هایی بودند که تمام افکار و ایده های خود را به گور بردند به این دلیل که هویت واقعی خود را نشناخته اند 3) اگر کسی نداند که از کجا آمده و به کجا میرود پس همواره در کار های خود شک و تردید دارد و هیچ اقدامی نمیکند.
در درجه دوم: 1)اگر کسی خودش را نشناسد در هر زمینه ای به خود ایمان ندارد و اگر به خود ایمان نداشته باشد به خداوند نیز ایمان ندارد با توجه به هدیه با ارزشی که این سایت بهم داد فصل اول باورهایی که باور نیستند. جایی که نیروی ایمان باشد ترس به وجود می آید ترس از بیماری، فقر و… که این ترس باعث میشود فرکانس هایی با جنس بیماری و فقر و… به کائنات فرستاد و گرفتار این ها شد و این باعث میشود به خداوند بدبین تر شد و اگر هم ایمان داشته باشد و خودش را نشناسد مانند کسی است که ایمان بدون عمل دارد. متاسفانه به وضوح می توان دید که اگر به صحبت اکثر مردم حتی بعضی از ثروتمندان نگاه کنید از بدبختی صحبت میکنند. به طور خلاصه لازمه داشتن بهترین باور نسبت به خداوند دو شرط است: شرط اول خودش را بشناسد تا خداوند را بشناسد. توجه: منظور از شناخت خداوند، ذات او نیست بلکه نعمت ها و نشانه های اوست برای شناخت صفات الهی و درک صحیح نظام حاکم بر جهان خلقت. شرط دوم به خود ایمان داشته باشد تا به خداوند ایمان داشته باشد. اگر کسی شرط اول را واقعا درک کند شرط دوم در او ایجاد میشود و کمی تلقین و ورودی های مثبت چاشنی ضمیرخودآگاه کند ضمیرناخودآگاه حقیقت را درک کرده و انسان در خود میابد که عاشق کمال است و به مراتب در مسیری علم، قدرت، زیبایی، غنا، حیات، رأفت، رحمت، کرم… و خداوند را قبل و بعد هر جایی که هست با قلب خود می بیند (احساس کردن) و خداوند مسیر گذشتن از چالش هارا به آن نشان می دهد تا در آن مسیر تجربیاتی را بدست آورد تا پخته و شخصی بزرگ تبدیل شود در طی این مسیر است که باورهایش به خداوند تغییر کرده و حس شکرگزاری، عشق، مهربانی، بخشندگی و خلاق بودن که اینها ویژگی های بارز خداوند است در آن ایجاد شده و بهترین هارا در این دنیا خلق کرده و در دنیا و آخرت سعادتمند می شود. از روزی که خودم را شناختم یه حس شیرینی در من ایجاد شده که انگار خداوند دست مرا گرفته و مرا کمک میکند تا قله های موفقیت را فتح کنم اینجاست که خداوند را می پرستم و نمازم را به گونه ای که شایسته است می خوانم. من یه کنکوری هستم اگه حرفام قانع کننده بود برای موفقیت همه کنکوری ها دعا کنید رای نمی خوام. اما اینکه چگونه خودمان بشناسیم باید مطالعه و تحقیق کرد به خصوص از قرآن از نهج البلاغه در کنار آن کتاب های زیادی نوشته شده است همین کتاب های الکترونیکی یا محصولات استاد عباس منش که فعلا سعادت دیدن و خواندن آن ها نسیب ما نشده، می توانید به وجود خود پی ببرید.
سلام دوست عزیز
خداوند پشت و پناه همه کنکوری ها هست بخصوص شما که از بندگان شایسته اش شدین.
با آرزوی ثروتمندی در مکان و زمان
سلام و عرض ادب
ممنون از لطف شما بسیار سپاسگزارم
با آرزوی سعادت و خوشبختی در دنیا و آخرت
با سلامبه استاد عزیز و همه دوستان
من در قدیم مثل اکثر مردم خدایی رو قبول داشتم که باید ازش میترسیدی و چون از یکخانواده مذعبی بودم این باور در من ایجاد شده بود که باید همیشه با ترس از خدا زندگی کرد، اگر یک کار اشتباه انجام میدادیم انگار اون خدا منتظر بود تا تنبیهمون همیشه باید در حال گریه و غم بودیم جون طبق باور های قبلی مومن کسیه ک خیلی گریه میکرد مومن کسی بود که همش غمگین باشه و مومن زیاد نمیخنده و…. خدایی که به ما معرفی کرده بودن خدایی بود که با شادی مشکل داشت حتماباید برای اینکه به حرف ما گوش بده براش واسطه میبردیم، خدایی که بین بنده هاش فرق میزاشت به هرکی دلش میخواست ثروت میداد به هرکیم دلش میخواست مشکلات زیاد. یکیو با ثروت آزمایش میکرد یکیو با فقر و بدبختی. بعدشم به ما میگفتن امتحان ثروت خیلی سخت تره( چه خنده دار). من هیچ وقت نتونستم بااین خدا ارتباط برقرار کنم جون یه چیزی در درونم به من میگفت نمیشه که مگه میشه خدا بین بنده هاش فرق بزاره مگه میشه خدایی ک همش میگه من میبخشم منتظره خطاهای ماباشه بعد بهم میگفت اصلا خدا چیه خیلی دنبال این سوالا بودم تو حوضه های علمیه بین اساتید اخلاق تو هیت های مذهبی و لی اکثرا همون خدایی که وصف کردمو میگفتن. تا این که با استاد آشنا شدم.
فهمیدم خدا یک انرژیه یک انرژی که کل جهانو خلق کرده و این انرژی به هر صورتی که ما بخواهیم شکل میگیره با این دیدگاه خیلی از سوالاتم کلا از بین رفت من برای اینکه این باورو که خدا یک انرژیه در خودم قوی کنم بهکوچکترین نشانه ها واکنش نشون میدم تا ایمانم قوی تر و باورم محکم تر بشه مثلا وقتی تو فکر مادرم بودم که تو یک شهر دیگس یهو بهم زنگ زد که ما داریم میایم خونتون به خودم گفتم ببین اینو من خلقش کردم من باعث شدم که مادرم به شهر من بیاد و نشانه هایی مثل این رو که میبینم سریع به خودم یادآوری میکنم که اینا همش به خاطر اینه ک من خلقشون کردم.
من الان خدایی را باور دارم که سراسر عشقه خدایی که بین بنده هاش فرق نمیزاره اون فقط واکنش نشون میده اون نمیخواد براش واسطه ببریم اون با منه اون در منه اون خوده منه من و اون یکی هستیم وقتی این خدارو شناختم وجودم سراسر عشق شد یک آرامش خواصی پیدا کردم، از قبل آروم ترم شادترم . گاه ی وقتا شیطان وسوسم میکنه گاهی میگم که شاید اشتباه باشه و از این نجواها که همه دارن ولی چون به این باور رسیدم که خدای من همیشه منو هدایت میکنه با دیدن یکی از نشونه هاش دباره به خودم میگم ببین داره خدا باهات حرف میزنه به این نجواها گوش نده خدا همیشه با منه و من و همرو به اون سمتی که خودمون میخوایم هدایت میکنه. این هارو هم مدیون استادم که منو با این خدا آشنا کرد.
الن خدایی که من دارم منشا همه خوبی هاس بی بهانه به همه نعمت میده بی بهانه میبخشه. بی واسطه باهاش میشه حرف زد، براش فرقی نمیکنه تو کی هستی فقط باید بخای که باهاش صحبت کنی اونوقت اونم باهات حرف میزنه، خدایی که شادیه همه بنده هاشو میخواد خدایی وهاب رحمن رحیم غفور تازه دارم معنی این صفاتو درک میکنم. همین الانم دباره چند وقتی بود این خدارو فراموش کرده بودم انگار خدا بااین مسابقه میخواست بهم یادآوری کنه که دارم فراموشش میکنم دباره یادم انداخت که خدای من کیه.
میدونم همه دوستان این خدارو باور کردن و یپرستنش ولی از خدا میخوام که مارو راهنمایی کنه تا هیچ وقت اونو ازیاد نبریم . فراموش نکنیم که چه خدایی داریم. دعا میکنم خداوند مارو به حال خودمون رها نکنه.
شاد موفق و پیروز باشید
عالی بود????
تشکر…
آفرین که باورهای مذهبی را گفتین که مارا از کودکی با روضه این حرفها بزرگ کردن که باید گریه کنی تا حاجت بگیری واقعا چه دورانی را گذروندیم ممنونم دوست عزیر
ممنون از لطفتون
سلام به همه دوستان و استاد گرامی
میدونم که خیلی ها مثل من نمیتوانند تمام انچه از خداوند درک کرده اند را بنویسند.کاش میتونستم از تک تک لحظات قشنگی را که با خداوند داشتم رو بیان میکردم.از روزی که با استاد اشنا شدم تکلیفم با پروردگارم مشخص شد.و اینکه خداوند را با همه وجود باور کردم.و همه مشکلات و مسائل رو رها کردم.و هروزم را با تمام وجود برای همان روز زندگی کردم.انگار نه انگار مشکلی وجود دارد.یکی از تجربه های من این بود که در لحظاتی که کسی حرفی میزد و یا کاری میکرد و یا مشکل حادی وجود داشت ،که دیگر جایی برای سکوت نمیذاشت.و انگار تمام دنیا بهت حق فریاد زدن رو میدادن.سکوت میکردم.در اون لحظات پر فشار فقط داشتم در درونم با خدای خودم حرف میزدم و باور داشتم که مرا میبیند و حتما حتما خودش همه چیز رو حل میکنه.انگار خداوند مثل یه بادیگارد همراهته،نیازی نیست خودت به در و دیوار بکوبی.سکوت که میکنی و با نجوای درونی به همه چیز میرسی.صدایت به جا و به موقع در جای اصلیش شنیده میشود .پیشنهادم به شما دوستان که بهترین ارتباط خداوند اینه که با تمام مخلوقات و افریده هاش و هر انچه در زندگی بهت داده عاشقانه برخورد کنی و باور کنی همه انچه در اختیار داری را خداوند به تو عنایت کرده.فقط و فقط با خدای خودت حرف بزن.که او شنواست.
سلام دوستان و استاد عزیزم
چرا ما گاهی اوقات اینقدر زندگی رو برای خودمون سخت میکنیم
وقتی ک میتونیم به خدا خوش بین باشیم
خوش بین بودن به خدا یعنی همون انرژی مثبت،فرکانس خوب و …. حالا هر اسم دیگه ای که روش بزاریم
وقتی میگی خدایا کارم را به تو میسپارم و خودتو رها میکنی از خواسته ای که خودتو برای رسیدن بهش اذیت میکردی خدا خودش به زودی تورو به خواسته ت میرسونه،به زمانم نیاز نداره
اصلا پیچیده نیست،همش همینه
لازم نیست چندصفحه متن بنویسیم و حرفای قشنگی بزنیم که خودمون عمل نمیکنیم،فقط به خدا خوش بین باش……..
اعتماد ب نفس پیدامیکنی،شادمیشی،از کسی نمیترسی،چون خدارو وکیل زندگیت قراردادی
ماشاءالله لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم
انک علی کل شیءقدیر
عالی. ساده و توحیدی
دوست عزیز من طبیعتا هرر فردی که ت های طولانی مینویسه اول از همه از اون متن ها و باور ها نتیجه گرفته که اون فرد رو مجبور میکنه تا بنویسه و بنویسه و به تمام این افراد این سایت بگه که به خدا میشود اگر باورش کنیو از اون برای کار هایت استفاده کنی
و در اخر ممنونم برای جملات زیبایی که نوشتید
پیرو حرف های استاد که میگن در مورد هدف ها و خواستەهاتون، یا زیبایی های زندگی همواره صحبت کنید؛ نوشتن هرچه بیشتر این مطالب خودش به نوعی انرژی مثبت ایجاد میکنه.
نوشتهتون جالب بود دوست عزیز. در عین رعایت ایجاز ، زیبا بود.
موفق باشید سحرجان
سلام به استاد عزیزم و دوستای خوبم..
خدارو هزاران مرتبه شکر که با این جمع صمیمی همراه هستم،استاد از شما و تمام دوستان بخاطر وقتی که میذارین و اینجوری خالصانه آگاهی و دانشتون رو در اختیار همه قرار میدین ممنونم،این جو مثبتِ سراسر آرامش رو جایی ندیدم! خدارو هزار بار شکر..
من راستش خیلی اهل نوشتن نیستم و خیلی نمیتونم احساساتمو و درونیاتمو به نوشته تبدیل کنم ولی نمیدونم چرا دوس داشتم جواب این سوالو بیام بنویسم راستش از صبح که فایل رو دیدم همش با خودم فکر میکردم چه زمانهایی بوده که من بهترین احساسهارو نسبت به خدا داشتم و بیشترین آرامشو ایمان رو تجربه کردم
اولین چیزی که توو ذهنم اومد و همیشه به دعا از خدا میخواستم که همیشه توو اون حالو هوا باشم لحظاتی بود که با تماااام وجودم با تک تک ذرات وجودم اینو حس میکردم که خدا چیه کیه و چه قدرت و عظمتی داره اینکه چقققدر بزرگه و به هر کاری تواناس یعنی توو اون لحظه واقف بودن به قدرتش قدرتِ واقعیش،اینکه براش نشد نداره،اینکه به محض اینکه اون بخواد و دستور بده هر چیزی میشه خییییلی حالمو خوب میکرد یعنی یه حس ذوقُ شوق درونی که اصلا نمیدونم چجوری بیانش کنم درونم بوجود میومد که نمیتونستم جلوی لبخندو خوشحالیمو بگیرم توو آینه که به چشام نگاه میکردم خدا شاهده یه برق خاصو عجیبی توو چشام میدیدم!
مورد دیگه که خیلی بهم آرامش و حس خوبی میده اون نزدیک بودنشه اینکه خدا از هرکسی بهم نزدیکتره هررر لحظه کنارمه از هر دوستی صمیمی تره و همیشه و هر لحظه میشنوه حرفامو،اینکه آگاهترینه،همیشه حضور داره،این خیلی آرومم میکنه..و اینکه بهترین حامی منه،اینکه تنها اجابت کننده ی دعا اونه،اینکه صاحبُ مالک تمام قدرتها و ثروتهاس! اینکه هیچکس به اندازه ی اون بخشنده و مهربون نیست!اینکه بهترین هدایتگره و فقط کافیه از اون راهنمایی بخوام تا خودش منو توو مسیر درست قرار بده! اینکه صادقترین و وفادارترینه و به تمام گفته ها و وعده هاش عمل میکنه! اینکه بهترین تدبیر کننده ی اموره!
و خدا میدونه این آخرین مورد که با تمام احساسمو با اشک دارم مینویسم کافیه تا همیشه آرومو شاد بمونم:
اینکه خدا کافیه!
خیلی زیبا بود دوست عزیزم. واقعا همینطوره، خدا برای بندگانش کافی ست.
ممنون از لطف شما دوست
خوبم ? موفق باشید?
دوست عزیز من اینکه خدا کافیه یکی از قوی ترین جمله ها هست
از شما ساسگذارم برا این که این باور قوی را به من اموختید
سلام به شما دوست عزیزم،خداروشکر میکنم که تونستم مفید باشم??موفق باشید..
سلام
از خدا ممنونم که چنین فرصتی رو برامون فراهم کرده تا درباره خودش با هم همصدا بشیم و تجربیاتمون و نگاهمون رو نسبت به خداوند به هم انتقال بدیم.
خداوندی که ما رو اشرف مخلوقاتش قرار داده.
خداوندی که بینهایت مهربان و بخشنده س .
الآن ساعت یک ونیم شبه و من دارم برای دومین بار صحبت هام رو تایپ میکنم. یه بار تا آخر نوشتم اما نمی دونم چه اتفاقی افتاد که تمام نوشته هام پاک شد و میخواستم بیخیال بشم و برم بخوابم که یه حسی بهم گفت بشین و دوباره بنویس.
شاید با نوشتن من و شاید با گفتن تجربه ای که ازخداوند بدست آوردم برای حتی یک نفر توی این خانواده صمیمی پیام مثبتی داشته باشه و تاثیری توی زندگیش بزاره….
دوباره مینویسم ….
نه برای دریافت جایزه نقدی
بلکه برای دریافت جایزه معنوی برای بدست آوردن یه حس عالی …..
میخوام صحبتم رو دوباره اینطور شروع کنم که …
بدجوری درگیر یه بدهی شده بودم ، چند سال قبل درگیر یه بدهی مالی شده بودم و ازش خواستم و خواسته ام رو به شکلی باور نکردنی اجابت کرد. چرا که خودش فرموده
(ادعونی استجب لکم)
به خدا گفتم خدایا من نمیخوام برم سراغ وام بانکی با کلی سود غیر شرعی
باهات معامله میکنم سراغ وام نمیرم ؛ خودت این پول رو برام جور کن.
شاید نیم ساعتی نگذشته بود که یه حسی در واقع پیامی از طرف خداوند گفت زنگ بزن به فلانی ….
پیش خودم گفتم اون که هشتش گرو نهشه چطور اینهمه پول رو ازش قرض بگیرم؟!!
گفت تو کاریت نباشه کاری رو که میگم انجام بده .این چیزی که میگم رو بهش بگو .
گفتم چشم ….
و از اونجائی که خداوند اگر راهی رو معرفی کنه و رد خور نداره دیگه لازم نیست بگم که اون شخص با باز پرداخت تا یکسال اون پول رو درمدت یک هفته برام جور کرد….
گذشت و گذشت تا اینکه دوباره به مشکل مالی برخوردم
مشکلی که اینبار اعتبارم رو زیر سوال میبرد.
تو همین گیرو دار درحال برنامه ریزی و قدم گذاشتن درمسیر موفقیت بودم و داشتم آماده میشدم که تدریس موفقیت رو شروع کنم….
پیش خودم گفتم بیا و یه تستی کن ببین که واقعا قوانین موفقیت جواب میده یا نه ؟!!!!
از خدا کمک خواستم .تو اوضاع بحرانی بودم . گفتم خدایا خودت کمکم کن .اینبار هم بدجوری گیر افتادم.
پیش خودم گفتم اگه قراره همین چیزا رو به دیگران یاد بدم بزار اول خودم امتحان کنم ببینم واقعا اون چیزهائی که میگن واقعا عملی هست یانه .
اون روز ها بدجوری توی خودم بودم. از طرفی یاد گرفته بودم که وقتی خواسته ای رو با تمام وجود(ارتعاش و فرکانس بالا) به جهان ارسال کنم میتونم پاسخش رو دریافت کنم.یه بار بدهی من با ارسال درخواست واقعی حل شد .این بار هم میخوام از خدا جواب بگیرم.
یه باور و یه مانع هم مدت ها بود که همش با من کلنجار میرفت که نکنه هدفی که من درنظر گرفتم یعنی آموزش موفقیت یه هوس باشه نه هدف!!!!!
و از طرفی داشتم اقدامات اولیه رو برای شروع کار انجام میدادم.
ذهنم خیلی شلوغ بود .خیلی درگیربودم و حس خاصی داشتم.
نیمه های شب بود.نیّت کردم برای آروم شدن ذهنم و اینکه بتونم به یه نتیجه برسم دورکعت نماز خوندم.
اما این نماز با نماز های دیگه م کلی فرق میکرد.نمازی که با عشق خوندم .به قول معروف سیمم حسابی وصل شده بود و میخواستم دوکلام ساده و بی ریا با خدا حرف بزنم.
وضو گرفتم و نمازم رو شروع کردم …
سوره حمد رو که قرائت میکردم خیلی برام تازگی داشت .باتوجه کامل داشتم نماز میخوندم .حس عجیبی بود….
وقتی به آیه ( اهدنا الصراط المستقیم ) رسیدم تمام آنچه که از استاد و کتابها درمورد هدایت الهی آموخته بودم توی یک لحظه از ذهنم گذشتن.
اونوقت بود که با تمام وجودم فهمیدم که یعنی چی همیشه سر نماز میگیم خدایا ما را به راه راست هدایت فرما ….
چون واقعا سردرگم بودم واقعا میخواستم تکلیفم رو بدونم …
چند تا خواسته باهم …
خیلی حس قشنگی بود.اونقدر غرق در رابطه عاشقانه بین خودم و خدا شده بودم که وسط نماز از شدت عشق به خدا اشکم سرازیر شد.حس عجیبی بود…
از خدا خواستم کمکم کنه .راه درست رو بهم نشون بده.
نماز که تموم شد رفتم سجده و بخاطر خطاهای گذشتم طلب بخشش کردم.
با نیت اینکه پاسخم رو از خدا بگیرم قرآن رو دست گرفتم و چند لحظه ای تامل کردم.
میخواستم جوابم رو و پیام خداوند رو دریافت کنم.
و قرآن رو باز کردم و در نهایت شگفتی پیامی رو دریافت کردم که مو به تنم سیخ شد و اینگار سطل آب یخی روم ریخته شد…..
خداوند اینگونه پیامش رو به من داد :
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهً وَبَاطِنَهً وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُنِیرٍ ﴿20﴾
آیا ندانسته اید که خدا آنچه را که در آسمانها و آنچه را که در زمین است مسخر شما ساخته و نعمتهاى ظاهر و باطن خود را بر شما تمام کرده است و برخى از مردم در باره خدا بى[آنکه] دانش و رهنمود و کتابى روشن [داشته باشند] به مجادله برمى خیزند (20)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنْزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ کَانَ الشَّیْطَانُ یَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِیرِ ﴿21﴾
و چون به آنان گفته شود آنچه را که خدا نازل کرده پیروى کنید مى گویند ]نه] بلکه آنچه که پدرانمان را بر آن یافته ایم پیروى مى کنیم آیا هر چند شیطان آنان را به سوى عذاب سوزان فرا خواند (21)
چه پاسخی از این کامل تر ؟
خداوند فرمود آسمانها و زمین رو به تسخیرمن درآورده.
من درگیر یه بدهی مختصر شدم؟!!!!!
خداوند فرمود نعمت های ظاهر و باطن را بر من تمام کرده آیا هنوز درگیر این هستم که آموزش موفقیت برای من هدفه یا هوس؟
خداوند فرمود که از آنچه که نازل کرده پیروی کنید .آیا هنوز میخوام راه پدرانم رو برم ؟ آیا میخوام از باور های منفی و کورکورانه اونها پیروی کنم یا راه خدائی رو درپیش بگیرم؟
آیا نمیخوام روی باورهام کار کنم تا سعادت دنیا و آخرت رو بدست بیارم؟
چه پیامی از این دقیق تر ؟ چه پیامی از این شفاف و واضح تر می تونستم دریافت کنم؟
من پیامم رو دریافت کردم. پیامی که همه جواب های لازم داده شد.
مشکل مالی ام که حل شد
ایمانم به هدفم قطعی شد
وب سایتم راه اندازی شد
استودیوی فیلم برداری ام آماده شد
و اتفاق های خوب دیگه….
اینگونه خداوند پیام لازم رو به من داد.
همین الان که در حال نوشتن این سطر هستم یه پیامی از طرفی همسرم اومد .
پیامی که هر شب به هم می دیم. پیام های هر شب دوران نامزدی .
احساس کردم که همین الآن باید این پیام رو بدم که من و همسرم هر شب بابت پنج چیز شکر گذاری می کنیم و میخوابیم و این برای ما تبدیل شده به عادت و اتفاق های بینظیری برامون رقم زده این کار.
متن پیام همسرم :
خدایا شکرت بخاطر استاد مهدی زارعی که بینهایت دوستش دارم.که بهترین و خوش اخلاق ترین مرد دنیاست….که واقعا باهاش احساس خوشبختی میکنم. پدرومادرخوبی که داریم و بخاطر سلامتیمون شکرت خدای مهربونم.
منظور خانمم از استاد همون استادی موفقیته .
نمی دونید چه حس خوبی میده این شکر گذاری ها و واقعا لذت بخشه.
اما پاسخ خداوند به همین جا ختم نشد…..
من هروفت خواب میبینم به محض بلند شدن از خواب اگر هرچقدر خواب قشنگی هم باشه ولی پیام مهمی برام نداشته باشه اصلا یادم نمیاد که چه خوابی دیدم .
فردای اون شب یه خواب عجیبی دیدم .
دوست من سوئیچ ماشینش رو داد که سوار ماشینش بشم و ازتوی یه انبار بیارمش بیرون.
اومدم که سوار بشم به مدل ماشین توجه کردم که 206 بود و رفیقم بهم گفت این ماشین 206 نیست اسم ماشین 66 هستش.
توی خواب کمی برام تعجب آور بود که 66 دیگه چه ماشینیه !
نشستم پشت فرمون که حرکت کنم چند تا گونی جلوی ماشین بود چند تامانع که جلوی حرکت کردن من رو گرفته بودن. توی همون خواب متوجه شدم که 206 نشون دهنده هدف منه و این گونی هام هم موانع دستیابی به اهدافه و باید موانع رو از بین ببرم .
از خواب بلند شدم و تک تک اتفاقات خواب رو که الآن مدتیه از اون خواب گذشته رو بیاد دارم .
وقتی از خواب بیدارشدم از خدا تشکر کردم که این پیام عالی رو بهم داد که موانعت رو برطرف کن .
اما یه سوال بدجوری ذهنم رو درگیر خودش کرد که اون عدد 66 یعنی چی …..؟؟؟؟
چند روزی گذشت و هر روز از خودم میپرسیدم که 66 یعنی چی و این عدد چه پیامی برای من داره؟؟؟
ازتکنیک پرسش کوانتومی استفاده کردم و می دونستم که پرسش کوانتومی هر طوری که شده جواب رو برام پیدا میکنه.
البته پرسشی که با ارتعاش بالا و فرکانس قوی پرسیده بشه جوابش واضح تر و سریعتر بهم گفته میشه.
چرا که من بارها از پرسش های کوانتومی جواب های عجیب و غریبی گرفتم .
و پاسخ چند روز بعد به من داده شد.
توی این چند روز اصلا حواسم نبود که معادل عدد 66 رو توی حروف ابجد پیدا کنم و این پیام داده شد که پاسخ رو از حروف ابجد میتونم پیدا کنم.
بلافاصله بررسی کردم و وقتی پاسخ رو دریافت کردم باز هم مو به تنم سیخ شد و بدنم اینگار گُر گرفت.
هر بار که پاسخ رو دریافت میکنم ایمانم به خداوند و این راه بینظیر موفقیت و این قوانین تغییر ناپذیر قوی تر میشه.
به نظرتون پاسخ من چی بود ؟
توی اینترنت سرچ کردم و معادل عدد 66
( الله )
بود .
یعنی با خدا باش پادشاهی کن
خداوند توی خواب به من پیام داد که اگه میخوای موانع رو رد کنی و به خواسته هات برسی من کنارتم .
من حمایتت میکنم. من تو رو به مسیر درست هدایت میکنم.
آره خدای مهربونم
می دونم که هوام رو داری
میدونم که بهترین ها رو برام رقم میزنی
میدونم که هر لحظه اگر بیادت باشم اگر ازت کمک بخوام به من از بهترین راهها کمک میکنی.
خداوند چراغ هدایتگر ماست . خداوند از رگ گردن به مانزدیک تره ..
بیائیم این باور رو توی وجودمون بسازیم که خداوند هر لحظه منتظره تا ما یه چیزی ازش بخواهیم و باعشق اون رو برامون فراهم کنه.
وقتی ایمانی راسخ داشته باشیم وقتی خدا رو قبول داشته باشیم وقتی خدا رو توی وجود خودمون حس کنیم اونوقت می دونیم که هرچقدر زیاد بخواهیم خدا بیشتر از اونی که فکرش رو بکنیم میتونه بهمون از بهترین ها ببخشه.
خداوند منبع رزق و روزیه.
با خداوند بودن یعنی نهایت آرامش
وقتی خدا رو پشتیبان خودمون بدونیم اونوقت خیالمون راحته که از بهترین راه و به ساده ترین شکل ممکن خواسته های مارو اجابت میکنه.
وقتی نگاهمون رو از دیگران قطع بکنیم و فقط از خود خدا بخواهیم و خدا تصمیم میگیره با یکی از بینهایت دستانش اون خواسته رو به ما برسونه .
خداوندی که ما رو اشرف مخلوقاتش خلق کرده وقتی مارو خلق کرد به فرشتگانش فرمود بر آدم سجده کنید. و وقتی خداوند ما رو آفرید به خودش فرمود :
(فتبارک الله احسن الخالقین)
خداوند اگر به خودش بابت آفریدن ما آفرین گفته حتما برنامه خاصی و هدف خاصی از آفرینش ما داشته؟!!!
خداوند ما رو برای انجام ماموریتی به این دنیا فرستاده .
من از خدا خواستم که به من بگه که آیا ماموریت و رسالت من توی این دنیا همونیه که من خواستم .
که آیا من باید به دیگران کمک کنم که به خواسته هاشون برسن؟
آیا من هم مثل استاد عزیزم جناب آقای عباس منش باید این راه رو برم که چنین خانواده صمیمی ای تشکیل بدم؟
و پاسخ رو درآیه 20 و21 سوره لقمان دریافت کردم.
بپرسید تا به شما گفته شود.
دوستای خوبم خداوند آسمان و زمین رو به تسخیر ما درآورده. این نهایت بی انصافیه که از خدا نخواهیم یا کم بخواهیم .
یه روز داشتم از یه عطار که زندگیش رو گذاشته بود روی درمان انسانها با طب سنتی که درزمینه خداشناسی هم کار کرده بود.
یه سوال ازم پرسید که میدونی انسان چندتا حس داره ؟
منم گفتم خوب معلومه
پنج تا
گفت اگه بگم انسان 90 تا حس داره باور میکنی؟
من که نمیدونستم حرفش رو باور کنم یا نه بهم گفت میخوای یه اسم از اسامی خداوند رو بهت بگم که بتونی باهاش به هرچیزی که میخوای برسی؟
من باتعجب گفتم بله
گفت: یقین
پرسیدم منظورت چیه؟
گفت وقتی به قدرتی که خدا بهت داده ایمان داشته باشی و یقین کنی که میتونی هرکاری رو به بهترین شکل ممکنم انجام بدی اگه یه تکه سنگ رو دستت بگیری با این نام خداوند(یقین) میتونی سنگ رو به طلا تبدیل کنی.
حالا نمی دونم ( یقین )جزو اسامی وصفات خداوند هست یا نه !
اما میخواست این پیام رو به من برسونه که اگر ایمان داشته باشی میتونی به هرچیزی برسی.
هر نشدنی رو میتونی شد کنی …..
الان ساعت دو و نیم بامداده و دوست دارم تا صبح براتون صحبت کنم.ای کاش میتونستم فیلم بگیرم و صحبت کنم و با حس و انرژی خوبی که الآن دارم این پیام رو به شما انتقال بدم. کلی حرف دارم برای گفتن….
امیدوارم بتونم من هم مثل استاد تاثیر گذار باشم و کمک کنم تا جهان جای بهتری برای زندگی باشه.
دوستتون دارم
مهدی زارعی
دوست عزیزم خیلی زیبا حق مطلب رابیا ن کردی وچه زیبا خداوند راتوصیف کردی این تنهاکامنتی بود که تا اخره کلمه کلمه خواندم اشک شوق ریختم که خدای قدرتمند ومهربانی دارم ایمانم بخداوند هزاران برابرشددرپناه الله یکتا موفق وشادباشی
سلام
ممنون آقای مهدی زارعی .واقعاعالی بود .تجربیات قشنگی ازارتباط باخداروبرامون گفتین.یه سوال دارم :این سوال کوانتومی که شماگفتین چه فرقی باتکنیک سوال پرسیدنی که استادبهمون یاددادن داره؟
سلام .ممنونم از محبت شما و دوستانی که تاثیری از کامنتم گرفتند .
پرسش کوانتومی از نظریه کوانتوم گرفته شده.کوانتوم یعنی رسیدن به چیزی یا هدفی از راه میان بر یا راه سریعتر.
و از طریق کوانتوم میتونم زود تر به خواسته هامون برسیم.چه سوال باشه و چه خواسته.
که تمام آموزه های استاد برپایه تئوری کوانتوم هست .
وقتی باورهامون رو اصلاح میکنیم و باورهای عالی میسازیم تا زود تر به خواسته هامون برسیم این همون استفاده از نظریه کوانتوم هست.
پرسش های کوانتومی هم قدرت خارق العاده ای دارند.
وقتی سوالی می پرسیم ، کل کائنات دست به دست هم میدن تا جواب سوال ما رو بدن.
در پناه الله یکتا باشید
سلام دوست عزیز ?.. واقعا عالی بود کلی انرژی گرفتم مخصوصا اخر متنتون که درباره خدا و یقین بود فوقالعاده بود دلمو اروم و محکم کرد درسته به خدا یقین داشته باش همه چیز عالی پیش میره ???
سلام دوست عزیز ،آقامهدی زارع بسیار تاثیر گرفتم از این مطلب بسیار خوبی که گذاشتید .برای اولین بار بود که وقتی کامنتی رو میخوندم اشک درچشمانم حلقه زد.ممنون که نوشتی وبا این حس عالی نوشتی .موفقیتت مستدام و امیدوارم همیشه دراین مدار مثبت باقی بمانید.
با سلام خدمت شما
جناب زارعی
سپاسگزارم بابت وقتی که گذاشتین
نوشته های شما واسه من تاثیر گذار بود.
تجربه های عالی بود که به من امید بیشتری بخشید.
آرزوی سلامتی و سعادت برای شما و همسرتان دارم.
سلام دوست خوبم
خیلی زیبا و دلنشین بود
خداوندا شکرت که ایمانی قوی به دوست خوبم دادی ،خیلی سپاسگذارم.
یا ابصر اناظرین یا اسرع الحاسبین یا اسمع اسامعین یا اکرم الکرمین یا الحکم الحاکمین یا ارحم الراحمین
خدا با ماست و خداوند بر احوال بندگان خویش آگاه است
سپاسگذارم از الله یکتا
سلام دوست عزیز واقعا نظرتون تاثیر گذار بود
دوست عزیز عالی عالی بود ممنون از شما با این پیام زیباتون
سلام مهدی جان
نمیدونم باید چی بگم! حس فوق العاده ای دارم از خوندن کامنتت. یکی از همکارام هنوز آنلاین نشده تا کار رو شروع کنیم(طراحی سایت انجام میدیم) و من گفتم چرا الکی وقتمو هدر بدم، کلی کتاب موفقیت دارم، چند صفحه خوندم، با خودم گفتم من اصلا زیاد وقت نمیکنم کامنتای سایت رو بخونم، بزار برم کامنتای مسابقه جدید رو بخونم، یجورایی یه حس درونی اینو بهم گفت و خوشحالم که به این حس گوش کردم. یجورایی خدا انسان رو هدایت میکنه به این مسیر. حرف عطار درسته، همه چیز باور و یقینه، زندگی من در همه ابعادش کلی تغییر کرده، احساس ناب و فوق العاده ای دارم، بینهایت خوشبختم، درسته که هنوز از لحاظ مالی چیزی به چشم نمیاد یا خیلی کمرنگه اما یه باور دارم، خدایی که بهت 1000 تومن پول میرسونه میتونه 1000 میلیارد هم برسونه و این اعداد برای خدا فقط یه گوشه چشمه و فرقی باهم ندارن. اعتراف میکنم برای چند ثانیه ای هنگام خوندن کامنتت اشک تو چشمام پر شد، وقتی آیه تسخیر رو خوندم، قبلا هم در دوره قانون آفرینش استاد بهش اشاره کرده بود اما شاید الان فرکانسم بالاتره و بهتر میتونم درکش کنم. کل این متن ها با ناخودآگاهم نوشته میشه و براش فکری نمیکنم. خدا برام بهترینارو در نظر داره، مطمئنم
درباره نماز هم به عینه دیدم، وقتی از ته دل نماز میخونی یه حال عجیبی داری که اون لحظه حاضر نیستی با میلیاردها تومن پول عوضش کنی، یه حس عرفانی. چند سال پیش آرزوی داشتن یه موتور رو داشتم، با خدا گفتم و ازش خواستم، میدونی نتیجه چی شد؟ خدا جور کرد، یه اتفاق عجیب، بابام پول جور کرد و گفت نظرتون چیه ماشین بخریم، مامانبزرگ پیر شده و برای اینور اونور رفتن ماشین نیاز داریم، خودمون هم راحت باشیم، ظرف چند ماه پولشو جور کرد یه 405 خریدیم. به نوعی ماشین فقط دست من بود چون کسی رانندگی بلد نبود و بابام هم از رانندگی خوشش نمیومد و 1 بار هم پشت فرمون ننشست. گفتم خدایا دمت گرمممم. الان 1 ساله به دلایلی ماشین رو فروختم ولی مطمئنم خدا باز برام جور میکنه، خیلی خیلی بهترشو. باران رحمت خدا در حال باریدنه، به قول استاد ما سطلمون کوچیکه برای جمع آوری قطره های بارون
حس خوبی دارم، خدایا شکرت
خوشحالم که امروز کامنت زیبای تو رو خوندم مهدی جان
امیدوارم در تمام مراحل زندگیت موفق و سربلند باشی
علی جان ممنونم از لطفت
امیدوارم که در تمام مراحل زندگی پیروز و سربلند باشی
خیلی ممنونم آقای زارعی از دیدگاه زیبای شما ، بی شک متن های شما را باید با طلا نوشت که کاملا بوی ایمان بوی اعتماد به خدا را میدهند و چه راهت خدا شما را هدایت میکنه این نشان از این میدهد که خیلی با اون خدای درونتون رفیق هستید
سلام دوست خوبم، استاد مهدی زارعی عزیز
خیلی خوشحالم که از این طریق با شما دارم صحبت میکنم و احساسم رو به شما انتقال میدم
قبل از اینکه نوشته شما روبخونم داشتم روی باورهای صحیح برای کسب و کارم فکر میکردم و یادداشت میکردم
یکی از باورهایی که نوشتم این بود که افراد زیادی از طریق اینترنت به ثروت های عالی رسیدند و با خودم گفتم باید برم و نوشته افراد موفق در این حوضه رو مطالعه کنم
بدون برنامه وارد سایت عباس منش شدم و اومدم که دیدگاه ها درباره خدا روبخونم که دیدگاه فوق العاده شما رو خوندم
که با یک تیر نشانه های زیادی رو زدید
هم از خدا گفتید، هم از کسب و کار و هم از ایمان و یقین
این صفت خدا که گفتید خیلی به دلم نشست و حتما اونو به ذهنم اضافه میکنم
من با یفین به خدا پیش میرم
چه اسم زیبا و کارآمدی
یه وقتهایی با خودم فکر میکنم که استاد عباس منش چرا به این حد جریان ثروت به سمتش روانه
و پاسخم رو در تغییراتی که در جهان ایجاد کرده پیدا میکنم
وقتی میبینم زندگی خودم و دوستانم به چه شکلی تغییر کرده خوب طبیعیه که سهمی از این تغییر به حساب استاد عباس منش ریخته میشه
وقتی میبینم چطور خدا داره کارهای استاد رو پیش میبره لذت میبرم ازاین قوانین عالی و خوشحالم که در این سن با مردی آشنا شدم که توانایی ایجاد تغییر در جهان رو داره
چند روز قبل بود که استیکری برام فرستادند که تصویر استاد عباس منش بود با یک جمله انگیزشی ، فکر کردم ببین کار استاد به کجا رسیده که افراد به صورت خودجوش ازش استیکر درست میکنند و پخشش میکنند و اینطور داره هر روز شهرت و آوازه عباس منش گسترده تر میشه و هیچ نیرویی توان این کار رو نداره بجز نیروی الله
حتما پای خدا وسطه که به این شکل داره کار گسترش استاد انجام میشه و از وقتی نگاهم به استاد عباس منش به این شکل شده که فقط استاد داره روی ارتباط با خدا کار میکنه و باقی کارها رو فقط خدا براش انجام میده نشانه های زیادی از کارکردن خدا برای خودم و کسب و کارم رو مشاهده کردم که ایمانم هر روز قوی تر شد که واقعا با خدا باش و پادشاهی کن درسته
از امروز یقین رو هم به محتویات ذهنم درباره خدا اضافه میکنم و سعی میکنم بنده بی عقلی باشم که به دانش الله یقین داره
از شما دوست خوبم سپاسگزارم که وقت صرف کردید و این پیام عالی رو نوشتید و احساس عالی در من ایجاد کردید
ضمنا درمورد از دست رفتن نوشته ها در قسمت نظرات چندبار این مساله برام پیش اومد و همینو از خدا سوال کردم که چطور این مساله رو برطرف کنم و به فکرم رسید که دیدگاهم رو در Word بنویسم و بعد به قسمت نظرات منتقل کنم
و از اون روز دیگه با خیال راحت دیدگاهم رو در سایت میذارم
موفق باشید و در مسیر موفقیت
در پناه یقین باشید
سلام دوست گرامی دیدگاهتون خیلی عالیه منو یاد اتفاقات این مدت که با خدا وقوانینش اشنا شده بودم انداخت حس وحال بی نهایت عجیب واماااا عالی وفوق العاده ایه از اینکه میون این همه آدم اطرافت خداوند تورو آگاه کرده چه احساس افتخاری میگیری به خودت. ان شاا… همیشه با همسرتون زندگی سراسر عشق وارامش وزیبایی و ثروت وسلامتی داشته باشید. عالی بود در پناه الله یکتا
سلام جناب آقای زارعی.
واقعا ممنونم به خاطر دیدگاه زیباتون و اینکه وقت گذاشتید و دوباره نوشتید تا ما بتونیم استفاده کنیم. دیدگاهتون انقدررر تاثیرگذار بود که اشک رو از چشمای من جاری کرد. امیدوارم همیشه موفق و سعادتمند باشید و در مسیر هدفتون با قدرت و ایمان قدم بردارید و پیش برید. پایدار باشید
سلام اقای زارعی
از نوشته هاتون بسیار استفاده کردم و لذت بردم.
براتون موفقیتهای روزافزون ارزو دارم
جناب زارعی سلام
بسیار لذت بردم
باخدا باش و پادشاهی کن
عجیب پروردگارمان با ما به زیبایی سخن میگوید و عاشق ماست
فقط باید باورش کنیم
سلام دوست گرامی ?
بهتون تبریک می گم …واقعا از خواندن دیدگاه شما حس خیلی خوبی بهم دست داد سپاسگذارم ???
سلام دوست عزیز امیدوارم که حالتون خدایی باشه ?
سپاسگزار خداوندم که آگاهی منو نسبت به خودش بیشتر کرد و پیام ها و نشانه هایی از این دیدگاه به من رسوند.
آقای زارعی سپاسگزارم که به الهام قلبتون گوش کردید و این کامنت رو برای ما گذاشتید چراکه بسیار آگاهی دهنده بود.
آرزوی عشق الهی براتون دارم ? چراکه با عشق الهی به همه چیز میرسید.
? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ? ?
آقا مهدی عالی بود
ایمان به خداوند مهترین باور است.
ممنون از دیدگاه زیباتون.?
سلام به همه دوستان
جز برای خداجانم نمیتوانم بنویسم .
یارب ،
امشب و شب های دگر تنها برای تو می نویسم.
یارب ، من حالا حالاها باتو کاردارم ، چون تازه تورا یافته ام.
امشب آمده ام که در آغوش تو آرام بگیرم.
آخر می دانی من تازه تو رایافته ام،
تازه شناختمت ،
تازه عشق واقعی را یافته ام !
پیش ازینها دنبال عشق همه جا سرزدم سراغ تورا از بندگانت میگرفتم
مفهوم عشق را نمیدانستم و از بیگانه طلب میکردم
همیشه عاشق بودم و تنها
خداجانم ،
من خیلی حرفها با تو دارم
سالهاست درمیان بندگانت تنهام
به هرکه رو کردم تنهایم گذاشت
به هر که عشق ورزیدم به من پشت کرد و تنهایم گذاشت…
تمام شعرهایم شده بود : (( دنیای غریب بی مهری ))
آنقدر احساس تنهایی و بی کسی داشتم که حاضر نشدم شعرهامو چاپ کنم!
خوب کردم چون قرار بود به اینجا برسم و فقط برای تو بنویسم و مفهوم عشق را که زیباترین و عالیترین واژه هستی ست ، برای همیشه و تا ابد
تو را عشق معنا کنم.
حال که تورا یافته ام دیگر رهایت نمیکنم .
تو محکمتر مرا در آغوش بگیر و مرا در هیچ لحظه ای به حال خودم وامگذار
خداجانم ،
من به تو ایمان آورده ام و تمام زندگیم رابه تو می سپارم و فقط روی تو حساب باز میکنم.
من ذره ای از وجود تو هستم ، پس چنان زندگی میکنم که به گوش تمام جهان برسد که من بنده خداوند یکتا هستم ،
پس سزاوار بهترینها هستم
پس سزاوار عزتی خدایی که خاص خداپرستان است و بس
خدای بی همتای من ،
هرچه بندگی تورا کنم ، کم کرده ام .
تورا مرا ببخش
بابت تمام روزها و لحظه هایی که روی غیر تو حساب باز کردم
خدای بزرگ ،
یگانه معبودم ،
چنان از عشق خودت لبریزم کن ، که جز صدای تو را نشنوم و جز تو را نبینم
خداوندا ایمانی به من عطا کن
من رو به یقین الهی خودت برسان که تابحال نه به گذشتگان بخشیدی نه به آیندگان
معبودم ،
تورا چه بنامم که این همه بزرگی و بی نهایتی
تو زود اجابتم کردی
از قبل اجابت شده ام
از تو خاستم مرا در راه خودت قرار دهی
مرا به راهی هدایت کنی که تو می پسندی
تو استادم شدی
در و دیوار هم استادم شدند !!
به خود آمدم دیدم در شلوغی دنیای مجازی تو را یافته ام
و به هر طرف مینگرم تورا می بینم
استادانی برایم فرستادی استاد عباسمنش بزرگوار و استاد زیباکلامم بانو شبخیز نازنینم
چقدر زیبا تورا نشانم دادند
راه تو را نشانم دادند.
تو چقدر بزرگی ،
نمیدانم در گذشته که تورا نمی شناختم چگونه با آنهمه گمراهی زندگی میکردم
چقدر غریبی بین آدمها خداجانم ،
چقدر به تو محتاجم ، من به هر خیری که از تو برسد محتاجم …
سلام
آفرین بر خامه زیبایتان
چه مناجات نامه دلنشینی سرودی
آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند . که نشست .
شاد و الهی باشید
سلام برادر گرامی جناب خوش نویس
ممنونم از شما که وقت گذاشتید و دلنوشته من رو خواندید
بی شک شما از خوبان هستید
از مردان خدا که در این جمع صمیمی حضور دارید
نوشته هاتان را خواندم
در سایت نظراتان عزیزان را دیدم که چطور باعشق مطالعه میکنید پاسخ میدهید
حق یار و یاورتان باشد.
برادر عزیز
چقدر خوشحالم که دلنوشته ام را خوانده اید
فهمیدم تنها نیستم
فهمیدم دنیا پراست از انسانهای باایمان وخداپرست
این خداجان من
این رب العالمین
سربلندی و سرافرازی روز افزون به شما هدیه دهد.
آرزوی عزیزم سپاسگزارم.آنچه که ازدل برآید لاجرم بردل نشیند….
رویای آسمانی عزیز
بی شک از بهترینهایید که در این جمع صمیمی حضور دارید و چقدر خوشحالم کردید که دلنوشته ام را خواندید
حالم خوب است با شما خوبان آشناشدم.
بسیار متن زیبایی و خیلی ممنونم برای این متن حتما این متن را با صدای خودم ضبط خواهم کرد چرا که با خاندن این متن به آرامشی رسیدم
سپاسگذارم
سلام جناب نوری
برادرگرامی
وقتی تصمیم گرفتم در سایت استاد فعالیت کنم
فقط به این نیت شروع کردم که چیزی بنویسم نه برای مسابقه فقط برای هر عزیزی که نوشته ام را خواند به زبانی خدارا بشناسانم
و این نوشته ام را خدا به من نشان داد گفت این را درسایت بنویس
اما نمیدانستم آنقدر به دل برادرم بنشیند که بخواهد دکلمه کند
نمیدانم چه بگویم
اینها همه از فضل پروردگار من است
سلام هم فرکانسی عزیز چه دیدگاه قشنگ وپر از عشقی لبریزه از احساس عشق ناب وبه تنها معشوق جهان کسی که عشق واقعی از ان اوست. یاد معنای عشق افتادم که فراموش کرده بودم خدا عشقه واوست که همیشه با ماست وما جزاو نیازی به کسی نداریم وعشق اوست که بی قید وشرط ومارو فقط وفقط بخاطر خودمون میخواد, و هیچ وقت رهامون نمیکنه اگه همه مارو ول کنن میگه من همیشه تور و میخوام همه رو بیخیال خدارو عشقه. شاااادوسربلند وعاشق باشید. عالی بود ????
طیبه جان سلام
بانوی عزیز
عشق مختص خداونده و بس
بدون عشق معبود دنیا معنایی ندارد
خدا عاشق ماست که مارو در این سایت ، این دنیای مجازی دورهم جمع کرده
نه همدیگرو دیدیم و نه میشناسیم ولی عجیب انرژی و عشق از کامنت عزیزان دریافت میکنم
همواره در پناه خداوند یکتاباشی.
هر آنچه در راه رسیدن به هدفمان پیش می آید .. در واقع نوعی هدایت خداوند است . چنانچه به مسئله ای برخورد کردید که شما را به چالش میکشد مطمئنا پلی است که خداوند در مسیر شما قرار داده تا شما را به مرحله ای بالاتر از آنچه هستید انتقال دهد .پس جای نگرانی نیست این تنها یک هدایت از طرف خداوند است.
چنانچه در مسائل و مشکلات گذشته خود دقت کنید می توانید مواردی را یافت کنید که چقدر این مشکلات بعد از گذشت زمان تاثیر مثبت در شما داشته است در واقع مشکلات شما را در مسیری قرار داده که بعد ها موفقیت هایی را در آن مسیر بدست آوردید.
با دقت در گذشته خود و یافتن الهامات خداوند در زندگی و این که چطور خداوند به شما کمک کرد بحرانی راه پشت سر بگذارید .. می توانید به ایمان خود را به خدای خود قویتر کنید و به آرامش بیشتری برسید.
تایید کردن و دیدن اون الهامات و اون هدایت شده ها و تاییید آن ها یکی از قدم های اصلی هست که شما اجازه میدی اون نیرو دوباره در جریان بی افته
سپاسگذارم
احسنت برشما.. جریان دوباره برابر است با ایمانی قویتر وقویتر
با سلام و درود خدمت تمامی افراد خانواده ی صمیمی و مثبت عباس منش و استاد گرامی
منّت خدای را عز و جل که طاعتش موجب قربتست و به شکر اندرش مزید نعمت (سورهٔ ابراهیم – آیهٔ 7) هر نفسی که فرو می رود ممدّ حیاتست و چون بر می آید مفرّح ذات پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب.
از دست و زبان که برآید
کز عهده شکرش به در آید (اِعملوا آلَ داودَ شکراً وَ قلیلٌ مِن عبادیَ الشکور (سورهٔ سبأ – آیهٔ 13))
بنده همان به که ز تقصیر خویش
عذر به درگاه خدای آورد
ورنه سزاوار خداوندیش
کس نتواند که به جای آورد
این قسمت ابتدائی مقدمه ی کتاب گلستان استاد سخن شیخ سعدی است که براستی مطلبی کامل و زیبا در مورد رحمت و برکات دائمی خدا و وظیفه ی انسان در مورد شکرگزاری نعماتش است که هرگز آنچه که لایق خداوند باشد را نمی توان انجام داد.
در هفته ی گذشته به موضوع شکرگزاری و اینکه استاد در موردش می گوید که فرکانس شکرگزاری بالاترین فرکانس و نزدیکترین فرکانس به خدا است فکر می کردم
کهاین سؤال برایم مطرح شد که خدا برای اینکه انسان ها بتوانند به این فرکانس برسند و بتوانند آن را حفظ کنند چه راهکاری به انسان داده است ؟
که این سؤال باعث شد که با دقت بیشتری به مطالبی که هنگام نماز ادا می شود توجه کنم که به همین خاطر متوجه مطلبی شدم که در این سالهایی که نماز می خواندم هرگز به آن دقت نکرده بودم و مطلب این بود که سراسر نماز پر از شکرگزاری است و اگر انسان با حضور قلب و توجه کامل نماز بخواند به راحتی می تواند در مسیر فرکانس الهی قرار گیرد.
دوست دارم که شما هم کمی با دقت بیشتر به نماز توجه کنید که شروع آن با الله و اکبر است ، در ابتدا اعلام می کنیم که بزرگی فقط و فقط متعلق به الله است و بعد از آن می رسیم به خواندن سوره ی حمد (که معنی حمد هم همان شکرگزاری است )که با الحمد لله رب العالمین آغاز می شود که به معنی شکرگزاری و قدردانی واقعی فقط لایق پروزدگاریست که خالق جهانیان است و این شکرگذاری در رکوع ،قیام و سجود هم تکرار می شود و این تنها یک رکعت از نماز است که بسته به زمان آن 2 یا 3 و یا 4 بار باید تکرار گردد و می دانیم که تکرار مسائل باعث ایجاد باور در انسان می شود.
پروردگار ما که خالق ماست برما واجب کرده که روزانه حداقل 17 بار آنرا در زمان های مشخص انجام دهیم تا در طول شبانه روز که پر از مسائلی است که باعث غفلت انسان می شود انسان مؤمن بتواند که فرکانسش را حفظ کرده و در مسیر پیشرفت قرار گیرد.و نکته ی جالب در مورد نماز این است که تنها عبادتی است که تا زمانی که انسان می تواند تفکر کند و صاحب عقل و شعور است باید آنرا انجام دهد حال چه ایستاده، چه نشسته ، چه خوابیده و حتی اگر توان حرکت نداشته باشد فقط با ایماء و اشاره .
و حالاست که من دریافتم که چرا باید همیشه آنرا انجام دهیم چون همچنانکه خوردن غذا برای جسم ما حیاتی است نماز (شکرگزاری) هم برای روح و روان ما لازم و ضروری است.
راهکار بنده برای ایجاد این باور که همه چیز در دست خداست و ما می توانیم با آرامش و شکرگزاری هر روز به چیزی که می خواهیم نزدیک تر شویم ادا کردن نماز با حضور قلب و توجه کامل است به گونه ای که حال کسی را داشته باشیم که برای دیدار یارش می رود نه مانند کسی که فقط برای ادی وظیفه آن را انجام میدهد .
امیدوارم که این مطلب که به خاطر سؤال خوب و به جای استاد عباس منش نوشته شد بتواند برای هم خودم و هم شما عزیزان مفید بوده و ان شاءالله بتوانیم آنگونه که باید و خداوند تأکید دارد نماز را برپاداریم . آمین
الآن مدت 2 ساعت است که وقتم را برای فکر کردن در مورد این سؤال گذاشته ام و خدا را هزار مرتبه شاکرم که توانستم مطلبی را بنویسم که مطمئنم برای خودم بسیار مفید خواهد بود و از استاد عباسمنش عزیز و شما دوستان خواهشمندم که اگر مطلب را خواندید و نکته ای به ذهنتان رسید آنرا در پاسخ همین مطلب بنویسید تا بتوانیم با همکاری همدیگر در مسیر پیشرفت و ترقی قرار گیریم و زندگی ای سرشار از عشق الهی و ثروت و نعمت داشته باشیم.
در پناه الله متعال شاد و موفق و پیروز باشید
سلام خدمت شما دوست عزیز
میدانید چیست من به این درک عضیمی نرسیدم تا بتوانیم نماز را اینگونه درک کنم و از شما سپاسگذارم دوست عزیز من که بسیار زیبا در این خوصوص توضیح دادی و از شما ممنونم
امیدوارم که بتوانم با اگاهی که شما به من دادی از این موضوع استفاده کنم
سلام جناب اندیشه
بسیار از مطلب شما لذت بردم
مدتهاست در مورد نماز فکر میکردم و دنبال مطلب بودم
من هم به نتایجی مثل شدم رسیدم ولی دنبال مطالب کاملتری بودم
چرا چهار مرتبه باید الله اکبر بگیم اول اذان ؟ و چرا هفده رکعت ؟ ووو…
برادر گرامی
ازتون سپاسگزارم و از صمیم قلبم براتون بهترینها رو آرزو میکنم.