باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند - صفحه 98 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2018/02/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباس‌منش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباس‌منش2018-02-04 05:37:052024-06-27 06:22:56باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوندشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سپاسگذارم.
سلام و عرص ادب خدمت همه اعضای سایت .
سلام مخصوص خدمت استاد بزرگوارمان آقای عباس منش .
سپاس فراوان از همه تون .
من مدتی بود که روی باور فراوانی کار می کردم ولی نمی تونستم با این باور ارتباط بگیرم .یعنی دلم پر نمیشد از شور و شوق مناسب برای این باور .امروز که این فایلها رو می خونم مخصوصا وقتی معنای کریم رو از دوست عزیز مون یاد گرفتم تمام وجودم شده شود و شوق .حالم وصف شدنی نیست .
اولین تمرینم این شد که بگم اگه خدا اینقدر کریمه که نمی تونه نبخشه من چرا خست به خرج بدم وبه دوستان عزیزم که از مطالبشان این همهچیز یاد گرفتم امتیاز کم بدم .
بنابراین تصمیم گرفتم به همه امتیاز 5رو بدم چون از همه شون دارم یه مطلب جدید یاد می گیرم .
وقتی حضرت علی میگه کسی که یک کلمه بخ من یاد بده منو بنده خودش کرده من چرا اطاعت ازش تونم .
البته اولش یاد نبودم که چطور باید امتیاز بدم به چند نفر کمتر امتیاز دادم که صمیمانه ازشون عذر خواهی می کنم .
باور که دارم اینه :
خدا منتظر نشسته کسی ازش چیزی بخواد تونم بخ چیزی براره روش بهش بده .
ممنونم از همه تون .
خداوندا ازت ممنونم که من رو با این سایت آشنا کردی،تو بدترین و سخت ترین روزهای عمرم با این سایت آشنا شدم روزهای سخت و تاریک و سیاهی که تو عمرم تجربه نکرده بودم،سرگردون و حیرون شب و روز با گریه و ناله و زاری به خدا خواهش میکردم زندگیم رو برگردونه به حالت قبل به خوشبختی که قبلا داشتم،از یه طرف هم احساس گناه وحشتناکی که داشتم من رو رها نمی کرد و عزت نفسم به پایین ترین حد خودش رسیده بود.از هر طرف تحقیر و توهین و نگرانی و ناراحتی می دیدم.فکر میکردم خدا اون بالا بالاها تو آسمونها نشسته و داره من رو مجازات میکنه و من رو نمیبخشه.مثل خیلی از آدم ها فکر می کردم خدا منتظر یه گناه و خطا از طرف من بوده که مجازاتم کنه و زجرم بده تا برگردم طرفش.وااای که چه اشتباه بزرگی می کردم.اینجا رو کاملا اتفاقی پیدا کردم با یه سوال تو عقل کل و جوابهای زیبایی که به سوال داده شده بود.کم کم به حرفها و فایلهای استاد علاقه مند شدم و هر روز چند بار فایلها رو گوش میکردم تا به آرامشی که الان دارم رسیدم.من خدای خوردم رو شناختم خدایی که وهابه و غفور و تواب.خدایی که منتظره تا فقط یه چیزی رو ازش بخوام با احساس خوب و باور توحیدی،اون موقع هست که سریع اجابت میکنه خواسته ها رو.از خدای خوبم میلیاردها بار تشکر میکنم که من رو با استاد و این سایت زیبا و توحیدی آشنا کرد. تو این چند وقت که با استاد آشنا شدم و فایلهاشون رو گوش کردم روحیه م خیلییی خیلییی بهتر از قبل شده و شرایط زندگیم خیلی بهتر از قبل شده، چون احساسم رو خوب کردم اتفاقات و نشونه های خوب رو هر روز دارم میبینم تو زندگیم.با اینکه به آرزوها و خواسته هام فعلا نرسیدم ولی به خدای خودم ایمان دارم و مطمئنم که میرسم فقط باید صبر داشته باشم و با همین اعتماد و توکل به رب ،دوران تکاملم رو طی کنم .استاد عزیز شما مثل یه چراغ تو یه مسیر تاریک،این مسیر رو برام روشن کردید و راهنمای من هستید تا این مسیر رو با لذت و شادی طی کنم نه با تحمل سختی و ناراحتی.خداوند بهتون سلامتی،ارامش و شادی و ثروت بیشتر ببخشه.
خدایا سپاس گزارتم
من نیاز به کمک دارم
با سلام به همه دوستان و استاد گرامی
بهترین باور در مورد خدا چیه؟؟؟
من باور دارم که یک چیزی هست(خدا/انرژی/ راز /ناشناخته/قدرت یا هرچیزی) که در تمااااااام چیزها در مقیاس اتمی و کیهانی وجود داره وقدرت و کنترل و نحوه عملکرد اون چیزها رو در اختیار داره این تا اینجاش
حالا این (خدا/انرژی/ راز /ناشناخته/قدرت یا هرچیزی)در درون من داخل بدنم قرار داره چرا قرار داره؟؟؟چون مال منه مثل دستم یا چشمام یا قلبم که مال منه اونم فقط و فقط مال خود خودمه حالا برای چی هست؟؟؟کارش چیه؟؟کارش برآورده کردن تماااام نیازهای من رسوندن من به تمام خواسته هام با جزئیات که خودم بهش میگم دقیقا مثل غول چراغ فقط میگه فرمانبردارم سرورم و جالبه که اصلا این(خدا/انرژی/ راز /ناشناخته/قدرت/سیستم یا هرچیزی)کار دیگه ای برنامه دیگه ای هیییییچی نداره غیر از انجام کارها و دستورات من یعنی اصلا واسه همین هست واسه همین در وجودم هست مثل قلبم که داره وظیفشو انجام میده اصلا چون من هستم اونم در وجودمه وقتی رشد میکنم اونم با من رشد میکنه از لذت من لذت میبره و خیییییلی خیلی مشتاقه که من خواسته هامو تجربه کنم و برم سراغ خواسته بعدی گفتم چون با خود من داره همممه چی رو تجربه میکنه و هرچی بیشتر بخوام خوشحالتر میشه یک عشق در حد جنون هم بهم داره که با هربار که ازش چیز جدیدی میخوام اون عشق و محبت بیشتر و بیشتر میشه حالا من واسه رسیدن به هرررچیزی فقط و فقط و فقط باید تسلیییییییم تسلیم باشم بچه ها تسلیم بودن همیشه تو ذهن من و شاید خیلیها با کلماتی مثل ضعف و عقب نشینی و اجبار و اینجور چیزا مترادف بود ولی این تسلیمی که میگم باید تسلیم باشم از روی قدرت از روی اطمینان و یقین و عزت نفسه مثلا یه کارخانه داری یک مهره ای نیرویی کسی رو داره که خییییلی قدرتمنده و باهوشه و زرنگه و علم غیب داره و آنچه خوبان همه دارن تو یکجا داری و خیییلی به صاحب کارخونه عشق داره وفاداره با معرفته و حالا صاحب کارخونه خیییییلی بهش اعتماد داره و میگه من تسلیم این فرد این کارمند این مشاور معاون یا هرچی هستم به این معنی که رئیس منم من فقط دستور میدم با قدرت و این نیرو با اون توانائیهاش همه چی رو انجام میده و من فقط لذت میبرم و این نیروی من وظایفشو انجام میده بنظرتون اگه این کارخونه دار بخواد یک همچین شخصی رو نادیده بگیره و خودش بیفته دنبال مدیریت و انجام هزارتا کار بی عقل نیست که از این پتانسیل استفاده نمیکنه؟؟؟ پس خیییییلی منطقیه که تسلیم باشه به معنی نگران نبودن و اطمینان از انجام تماااام امور به نحو احسن حالا اصلا چرا باید تسلیم باشم؟؟؟یادتون هست گفتم این(خدا/انرژی/ راز /ناشناخته/قدرت/سیستم یا هرچیزی) همه چیزه و در همممه چی جاریه و قدرت و اختیار همه چی رو داره؟؟؟همه راهها و اول و آخر رو میدونه؟؟؟ چون وقتی تسلیم میشم و براش نقشه راه انتخاب نمیکنم خودش از بهترین کوتاه ترین زیباترین و سریعترین راهها منو به خواستم میرسونه گفتم که آخه از خودم بیشتر عجله داره که تجربه کنم همه چی رو پس بازهم خیییییلی منطقیه دیگه که تسلیم باشم درسته؟؟؟
دوستان عزیزم من این (خدا/انرژی/ راز /ناشناخته/قدرت/سیستم یا هرچیزی) رو اینجوری باور دارم و خیلی خوشحالم و میدونم که به شکل همین باور برام درمیاد و تماااام خواسته های منو به سادگی و زیبایی و باعزت متجلی میکنه و من فقط و فقط دارم تمرین میکنم که تسلیم باشم و بذارم اون کارشو انجام بده تسلیمی از روی قدرت و عزت و ایمان تسلیمی به همراه احساس خوب همیشگی که مطمئنم این سیستم پرفکته بی نقصه سریع جواب میده در وجودمه مال خودمه قدرت همممه چی رو داره دوستم داره و دارای تماااام چیزهای خوب دیگه که به نفع منه
خدایا فقط و فقط از تو و دستان بینظیرت تا ابد سپاسگزارم
موفقیت و آرامشی فرای تصور برای هممون
باسلام ودروددوست عزیز.خیلی بینهایت زیبا خداوند رو در وجودمون توصیف کردی وبا مثال خیلی قشنگ چگونگی استفاده از قدرت درونی روبه من فهماندی خیلی بدردم خورد ان شاالله درپناه حق موفق وموید باشی سپاسگزارم متشکرم.
سلام استاد عزیزم وخانم شایسته عزیز
ممنون که من رو با این قانون آشنا کردی وخدای مهربان رو به من نشون دادی خدای من همه کس است
خدای من مهربانتر از پدر ومادر است
خدای رحمان من برای من کافیست
خدای من بهترین وصادق ترین رفیق هست
این فایل نشانه امروزم بود که امروز همش داشتم به این موضوع فکر میکردم که خدا هم میخواد من به آرزوهام برسم وآیا من در میسر درست هستم که جوابم رو مثل همیشه گرفتم قربونت برم خدا که از رگ گردن به ما نزدیکتری …
به نام خدایی که به تنهایی کافیست.
سلام به استاد ومریم جان و دوستانم.
کلید:باورهایی برای امکان پذیر بودن خواسته.
فایل:باورهایی قدرتمندکننده درباره خداوند.
خدایا شکرت.
نکته های لایل
اینکه خودمون رو جز هیچ گروه ودسته وتیپی ندونیم یا صاحب ویژگیهایی که غیر قابل تغییر هستند.
ما موجودات فرکانسی هستیم که زندگیمون رو خودمون با کانون توجه وفرکانسهامون می سازیم.
نباید خودمون رو محدود کنیم ما قادر به تغییر هر شرایطی وهر موقعیتی هستیم.
چه باوری در مورد خدا بسازیم که به ما آرامش داده واز مسیر راحتتری به خواسته هایمان برسیم؟
خداوند قانون یکسان وبدون تغییری برجهان وصع کرده که از گذشته بوده وتا آخر هم خواهد بود وانسان را آفریده که جزیی از خودش است واو را خلیفه خودش در زمین قرار داده خداوند عاشقانه بندگانش را دوست دارد وتفاوتی بین بندگان نیست.
فانون خداوند می گوید به هرچه توجه کنی وبخواهی وفرکانسش رابفرستی من از جنس همان برایت قرار می دهم خواه زیبایی وخوشبختی باشد هواه بدبختی وزشتی.
برای هم یکسان است من شما را خالق آفریدم مانند خودم خودتان زندگیتان راخلق کنید ان طور که دوست دارید ومن به دنبال گسترش جهان هستم حهان را خلق کردم تا روز به روز بهبود یافته وفراوانی بیشتر وبیشتر شود .
کل نمد هوالا وهوالا ما هرکس را هدایت می کنیم به آنچه خودش بخواهد صعود یا سقوط.
من این دید به خدا را خیلی دوست دارم چون دیگر فکر نمی کنم که فرق می گذارد و عده ای را دوست دارد وعده ای را نه خداوند عاشق همه بندگانش است.
این نگاه من را عاشق خدا می کند و انرژی وامید می دهد برای پیشرفت.
خدا شکرت.
استاد متشکرم.
در پناه خدا.
سلام دوستان، باز هم می خوام دو سه تا از تجربه هام رو بطور خلاصه براتون تعریف کنم که بیان کننده این موضوعه که وقتی باور خوب داریم، همه چیز باب میل ما میشه.
تجربه اول: دیروز ساعت هشت صبح از منزل خارج شدم برای شرکت در یک کلاس که در خیابان انقلاب هست. توی راه با خودم می گفتم، به به چه روز خوبی، چه هوای خوبی و مشغول شکرگزاری بودم… وقتی رسیدم، کلاس چند دقیقه قبل شروع شده بود و بین بچه ها و استاد گویا یه موضوع در حال صحبت بود، یکم گوش دادم متوجه شدم که در مورد این صحبت می کنن که امروز هوای تهران به شدت آلوده هستش و مدارس هم به همین دلیل تعطیل شدن!!!!! آخه من اصلا اخبار گوش نمیدم و خبر نداشتم :) امروز هم جایی رفته بودم، برای برگشت مسیر رو نمی دونستم از یکی از کارکنان شرکت پرسیدم که چطوری برم فلان مکان؟ ایشون گفت:” می تونی پیاده بری یا با تاکسی بری، ولی توصیه می کنم با تاکسی برو که کمتر دود بخوری” اومدم تو خیابون دیدم باز آسمون آبیه حتی ابرهای سفید رو با چشمهام می دیدم!!!! اینا چی می گن خدا؟؟؟ رفتم اینستاگرام دیدم اقوام و آشنایان کلی پست گذاشت که امروز به حدی هوا آلودس که اگر پاتون رو از خونه بیرون بگذارید احتمال ابتلا به سرطان خیلی زیاده!!!
تجربه دوم: حتما شما هم تجربه کردید که وقتی به عنوان ارباب رجوع به ادارات دولتی و نیمه دولتی میرید بهتون بی احترامی و بدرفتاری میشه، اما من اخیرا یه کار اداری داشتم و با این باور که همه چیز قراره عالی پیش بره، وارد اداره شدم، باورتون نمیشه که سه چهار نفر همزمان داشتن روی کار من فعالیت می کردن و تازه هر چند دقیقه عذر خواهی می کردن که ببخشید معطل شدید!!! این فقط نتیجه ی این باور هستش که دستانی برای پیشبرد کارهای ما کمک می کنند فقط به شرطی که باور کنیم.
تجربه سوم: این تجربه مال دوستمه و درست برعکس باورهای مثبت نگرانه ی منه، ایشون معتقده که هروقت ماشینش رو می بره کارواش، فورا بارندگی میشه و ماشین چرک میشه، امروز هم ایشون تعریف کرد که بله.. ماشین رو برده کارواش و چند ساعت بعد بارون گرفته!!! در حالیکه من بررسی کردم، تهران امروز بارون نیومده بود، گویا فقط در منطقه کوچیکی که این دوست من تردد داشته بارون اومده:) و این اتفاق براساس باورهای من کاملا عادیه، دیگه توضیح بیشتر نمیدم،
موفق و ثروتمند باشید
سلام وخداقوت خدمت همه سرنشینان این کشتی موفقیت که سوختِش باورِ قدرت ویگانگی الله است بخصوص ناخدای این کشتی زیبا استادعباس منش عزیز که آرزوی سلامتی وطول عمرباعزت روبراشون دارم و ازخدا براشون خودِخدا رو آرزو میکنم,
یکی ازباورهایی که خیلی دلگرمم میکنه اینه که: یک پسر پادشاه ویا یک دخترپادشاه چجوری زندگی میکنه? تاجایی که همه میدونیم دربهترین شرایط ممکن زمان خودش زندگی میکنه,مگه نه اینه که ما بنده ومخلوق فرمانروای فرمانروایان و پادشاه پادشاهان هستیم , یعنی قدرت وثروت خدارو به اندازه یک پادشاه هم قبول وباورنداریم?
پس کافیه با تمااااااام وجودمون ,با ذره ذره سلولهای بدنمون باورش کنیم تا قدرت وعظمت وثروت بی پایانشو بتونیم ببینیم وتجربش کنیم,
خداروبرای همه تون ازخدا میخوام ,بقول خواهرعزیزم خانم شب خیزِعزیز درخدا شادوپیروز باشید?
سلام به همه دوستان باور های خودم رو راجع به پروردگار کل هستی بیان میکنم امیدوارم برای دیگران مفید باشه . باور شخصی من از مطالعه نجوم و تاریخ شکل گرفته و به خدایی رسیدم که همیشه یکسان عمل کرده ولی منم که باید فکر کنم در هر مسئله ای قوانین رو پیدا کنم نه اینکه طبق خواسته دلم رفتار کنم و منتظر باشم فرج از غیب رسد و دائم دنبال مقصر باشم این خواسته بیهوده است و میلیارها نفر فرصت طلایی زندگیشونو هدر میدن تا زندگی رو عوض کنن درحالیکه نگاه خودشونه که باید عوض بشه در واقع همه چیز سر جاشه حتی اگه نظر ما این نباشه …برای من خداوندی که ستاره ها و کهکشان هارو بر نظم متغیرافریده (برای ما متغیرند اما در کل نظم واحدی دارند) بر همه چیز تواناست .تنها باید قوانین رو بفهمیم و طبق اون عمل کنیم با ذهن خالی و به دور از گذشته و اشتباهاتش . خدا خیلی خیلی بزرگتر و اگاه تر از مغز کوچک منه این منم که مثل کودک ایراد میگیرم به کار خدا غافل ازینکه اصرار بر جهل خودم مانع فهمیدن قوانینشه .باور کنم که همیشه بوده و هست و من اولین بنده اون نیستم و کاملا به کارش مسلطه بلکه دیدگاه های خودمو اصلاح کنم و شرک مخفیمو از بین ببرم و امید از غیر اون ببرم .انسان “باید”تغییر کنه رشد کنه تا فرصت نفس کشیدن داره این رشد ادامه داره.شاد و موفق باشید
سلام بر استاد عزیزم که استاد عشق و توحید برای من هستید و برای شما سلامتی و عشق میخواهم
حدود 18 سال پیش من تصمیم گرفتم برای دیدن ورزشگاه نقش جهان اصفهان که نیمه ساخت بود با دوچرخه به آنجا بروم شوق عجیبی داشتم رفتم و با زحمت بسیار به آنجا رسیدم یک تپه ای بود که از خاکبرداری ورزشگاه درست شده بود بالا رفتم ورزشگاه را دیدم و خوشحال در مسیر برگشت از یک قسمتی که صحرا بود برمیگشتم که با یک گله از گوسفند مواجه شدم اعتنایی نکردم و رفتم تا متوجه شدم که حدود 10 تا سگ گله با سرعت دارند به طرف من میاند و من فقط تو آن لحظه به رکاب دوچرخه پا میزدم و خدا را از تمام وجود صدا میکردم که به من کمک کند چند ثانیه از این حالتی که خدا را صدا کردم نگذشت که متوجه شدم سگ ها متوقف شدند و من فقط پا میزدم و میرفتم و خدا را با تمام وجود شکر میکردم و خوشحال بودم
حالا که امروز داشتم فکر میکردم که چه باوری به قول استاد به خداوند داشته باشیم ناخدآگاه یاد آن اتفاق افتادم و به خودم گفتم اگر مثل آن روز خدا را صدا کنم و از تمام وجود خدا را بخوانم خدا هم که نزدیک است .
خیلی ساده است خدا هست وباید او را با تمام وجود بخواهیم و بخوانیم باور و ایمان کامل و بدون هیچ شک و تردید داشته باشیم
از خداوند و استاد عزیز و همه دوستان سپاسگذارم و همه شما را دوست دارم و دعای خیر و سلامتی برای همگی از خداوند لحظه ها دارم.