ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 4 - صفحه 29 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-15 20:29:492024-02-15 20:34:32ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 4شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به شما استاد و خانم شایسته و بچه های خوب سایت که اگه کامنتهای خوبشون نبود من این همه خوب متوجه قانون نمیشدم
من بابت هر تغیری ذهن من مقاومت میکند چه کوچیک چه بزرگ و همیشه میگوید همین زندگی خوب هست تغیر کردن کارت را سخت میکند
ولی هر تغییری توی زندگی من اتفاق افتاده یا به اجبار بوده یا اختیار به نفع من شده الان که دارم فکر میکنم
من اعتیاد به مواد مخدر داشتم زندگیم مختل شده بود و خواستم زندگیم را تغییر بدم که با قانون جذب آشنا شدم و در همان حین با انجمن معتادان گمنام اشنا شدم که به من هر دو کمک بسیار زیادی کردند تا تغیرات بزرگ در زندگی من ایجاد بشود رویه کار کردنم قطع کردن یک سری دوستان که از بچگی با هم بودیم و این یکی خیلی سخت بود ولی خیلی به من کمک کرد جاهای که قبلا میرفتم عوض شد طرز بر خورد با خانواده ام تغییر کرد همه ی این تغییرات خیلی به من کمک کرد تا الان زندگی خیلی خوبی نثبت به گذشته دارم ولی ذهن من هنوز هم با بیشتر تغییرات مشکل دارد بهتر شده ولی هست
سوال با چه تغییراتی مشکل داشتی ولی با تغییرش شرایط بهتر شده
من بابت تغییر محل کارم از پیش دوستم به مکان شخصی خودم مشکل داشتم نکات مثبت الان باعث پیشرفت مالی خیلی زیادی برای من شده
من بابت تغییر دوستانم یعنی قطع ارتباط با آنها خیلی مشکل داشتم که ذهنم میگفت دیگه زندگی بهت لذت نمیده با قطع ارتباط ولی نکات مثبت باعث شده من وابستگیم به دیگران به شدت کم شده
جملات تاکیدی من با هر بار تغییر تجربهای جدیدی کسب میکنم
من با تغیر کردن میتوانم در روند تغییر کردن جهان شرکت داشته باشم
در حال حاضر چه چیر باید تغییر دهم
من باید نهوه کارم را تغییر بدهم
من باید حیواناتم را از هم جدا سازی بکنم و تاریخ زاد و ولد آنهارو بنویسم مهمتر از همه در دوره های آموزشی شرکت بکنم تا در شغلم حرفه ای تر بشوم
با تشکر از همه عوامل سایت
بنام خداوند بخشنده مهربان
سلام خدمت استادان گرانقدر و دوستان عزیزم
ذهنیت قدرتمند در مقابل ذهنیت محدود کننده 4
سوال:در مقابل تغییرات جدید و کلا تجربه های جدید چه واکنشی دارید؟آیا مقاومت میکنید یا این تغییر و فرصتی برای پیشرفت میدونید؟
انقدر که ذهن ما مقاومت میکنه و میترسه از تغییرات و میخواد که در نقطه امن خودش بمونه هیچ تغییری نمیکنه و متقابلاً هیچ پیشرفتی هم حاصل نمیشه.تو روابط هم خیلی خودشو نشون داده مثل روز برای ما روشن بوده که این رابطه عاطفی به درد ما نمیخوره ولی وابستگی ها اجازه تغییر در رابطه رو به ما نمیده
در گذشته پاشنه آشیل من تغییر نکردن بوده
در هر موضوعی بخاطر ترس هام بخاطر نداشتن اعتماد به نفس بخاطر آگاه نبودن به اتفاقات زندگیم و عدم شناخت از خودم از قبل خیلی بهتر شدم و هنوز خیلی خیلی کار دارم که کمتر مقاومت کنم برای تغییر
تمرین مرحله اول:من مخصوصا این یکی دو سالی که با استاد آشنا شدم تغییرات زیادی کردم از تغییر در رابطه عاطفی گرفته که مثل استاد همون شب اول بعد این تغییر بزرگ اتفاقات خوب افتاد و زندگی من چقدر راحت تر و لذت بخش تر شد یا تغییر در نوع پوششم بخاطر مذهبی بودنم که به واسطه باورهای مذهبی ایراد داری که داشتم فقط میخواستم گناه نکنم اونمدلی لباس میپوشیدم در حالیکه گناهی درکار نبود و فقط با اینکار ثروت و نعمت رو از خودم دور میکردم چون ضربه های مهلکی به احساس لیاقتم میزدم
مرحله دوم:بنظر من ما زمانی میتونیم تغییرات رو با آغوش باز بپذیریم که جای ترس و لذت رو که بخاطر باورهای اشتباه برعکس تنظیم شده رو عوض کنیم و اینکار خودش تکامل میخواد مثلا در مسیر رفتن خونه به محل کار یا برعکس بیایم از جاهایی بریم که نرفتیم و تو اون مسیر جدید آگاهانه توجه کنیم به زیبایی ها و قشنگی های جدیدی که تو مسیر جدید هست در واقع با اینکار که احساس خوبی در خودمون به وجود میاریم به ذهنمون اینو میفهمونیم که ببین تغییرات چقدر قشنگه چقدر لذت بخش تر فقط با این کار ساده ذهن ما کمتر مقاومت میکنه به تغییرات و کمتر میترسه از موقعیت های جدید این برنامه و راهکار من بوده که خیلی جواب داده
مرحله سوم:
1 تغییرات به کمک میکند تا من خودم را بهتر بشناسم و انتخاب های بهتری بکنم
2 من همیشه از تغییرات استقبال میکنم چون میدونم فقط با تغییرکردن پیشرفت میکنم و بهتر از قبل میشم
3 من با تغییر کردنم احساس زنده بودن میکنم و همگام با جهان رشد میکنم
مرحله چهارم:در حال حاضر من در دل تغییر شغلم هستم و میدونم که این تغییر نقطه عطف زندگی من خواهد بود برای پیشرفت کردنم
برنامه من کار کردن بیشتر روی باورهام هست چون هنوز هم در لایه لایه های ذهنم از این تغییر بزرگ میترسم ولی اجازه میدم خداوند بهم کمک کنه و راهم رو هموار کنه و ترسم کمتر بشه؛بیشتر روی باورهای توحیدی کار میکنم
از این به بعد تغییر کردن رو مساوی میدونم با لذت بیشتر درک بیشتر جهانم و شناخت بیشتر خودم و احساسمم این موضوع رو تایید میکنه
سلام به استاد عزیز و دوست داشتنی
سلام به همه دوستان محترم و گرامی
هر کجا هستم٬باشم
آسمان مال من است
پنجره٬فکر٬هوا٬عشق
زمین مال من است
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
“سهراب سپهری“
دیدن و نوشتن از این فایل ناب همزمان شد با اومدن یه بارون خیلی خیلی زیبا ، یه هوای دل انگیز و عطر حضور خدا و حال خوب و بی وصفی که همه جا پراکنده شده و از خداوند برای همه این و میخوام ..
اومدم که قدم زنان خودم و پیدا کنم
که خلوت کنم و خودم و بشناسم
دیدم گفت خودشناسی که تنهایی لذتی نداره
تا به خودم اومدم ، جوابی بدم
دیدم نگاهش رنگ شد تو ابرهای بالای سرم و بارید
اومدم چیزی بگم
که گفت فقط در این لحظه باش و گوش کن
دلم خیس شد از عطر حضورش
و شر شر بارونش چتری شد از عشق بالای سرم
اومدم قدم بزنم و گوش کنم
که حضورش شد صدایی دلنشین از کلام استادم
و من این بار ، ساکت ، خیس شدم از کلماتش
مثل شر شر بارون
اما در گوشم ..
اومدم چتری بر سرش بگیرم ، که دیدم او خود باران است..
این روزها پر شده برام از حال خوب و اتفاقات خوب که بیشتر به معجزه شباهت دارن ..
به قدری نعمت و برکت و ثروت وارد زندگیم شده .. که حتما در یک کامنت دیگه با توضیح ، همرو میگم تا شاید کمکی کنم به خودم برای ثبت این اتفاقات و قوی تر شدن ایمانم ..
استاد جان از شما سپاسگزارم که با این دقت وقت میزارید و با فایل های الماس وارتون ، یک موضوع و برای ما باز می کنید ..
چقدر ردپای این ریشه تغییر نکردن و مقاومت داشتن و در همه جای زندگی میبینم ، در روابط ، در کار ، در عادت های شخصی ..
این موضوع و روبرو شدن با ترس ها برای تغییر ، چیزی بود که همیشه دوست داشتم در آن بهبود پیدا کنم ..
– تمرین :
+ مرحله اول:
چه تغییراتی در گذشته در زندگی شما رخ داده که در ابتدا در برابر آن تغییر به شدت مقاومت داشتی اما بعد از مدتی که آن شرایط تغییر یافته را تجربه کردی متوجه شدی نه تنها آن تغییر بد نیست بلکه چقدر به نفع شما بوده و چقدر به رشد شما کمک کرده است؟
1) یادم میاد دو سال پیش خیلی دوست داشتم سفر کنم به جنوب ایران و مناطقی که بکرتر باشه ، مثل پارسیان و وقتی کسی و پیدا نکردم تا با هم بریم ، بعد از نجواهای زیادی که برام پیش اومد که میگفت نرو ، سفر با آدم های غریبه ای که نمیشناسی و تا حالا ندیدیشون ، اصن لذتی ندارد و کلی از حرفهای دیگه ای که ذهن میزد تا منو مجبور کنه به نرفتن ، در نهایت من زیر بار نرفتم و گفتم اگه قرار باشه منی که همیشه می ترسیدم از ارتباط گرفتن با آدم های جدید و فکر می کردم یکی از سخت ترین کارای دنیا اینه که با آدم های جدید بخوام ارتباط بگیرم ، این کار و نکنم ، نمیتونم توقع اتفاقات خوب و در زندگیم داشته باشم ..
به خودم گفتم باید بری این سفر و با انجام اهرم رنج و لذت گفتم اگر میخوای زیبایی مناطقی از شهر پارسیان و جزیره های زیبای مارو و لاوان و ببینی ، باید بتونی بر این ترس تغییر غلبه کنی و بری ، در نهایت به این سفر رفتم با یه تور 25 نفره که هیچ کدوم و نمیشناختم ، اون سفر یه هفته طول کشید و
یک هفته سراسر لذت و حال خوب …
اونقدرا هم که فکر میکردم تو ارتباطات گیری با آدمای غریبه مشکل دار نبودم و ذهن من اون کار و برام تبدیل کرده بود به یه چیز بزرگ ، اون مسافرت با اختلاف جز یکی از بهترین سه مسافرت های زندگی من بود و دوست های عالی و با کیفیتی پیدا کردم که هنوز با هم در ارتباط هستیم ، من واقعا در اون سفر لذت و شادی و به شکل عمیقی تجربه کردم و واقعا در قسمت عزت نفس تونستم خودمو بهبود بدم و پاشنه های آشیل خودم و باورهای نادرستی که داشتم و بهتر بشناسم و در جهت بهبود اون ها با تمریناتی که استاد میدادن ، قدم بردارم و واقعا در حوزه ارتباطات من تغییر و بهبود بزرگی داشتم و خودم و باورهای خودمو بهتر شناختم ..
2) تغییر بعدی که در گذشته برای من اتفاق افتاده ، در حوزه کاری بوده که چندین سال قبل تصمیم گرفتم از حوزه مالی و شرایط کاری که بسیار هم در اون نتایج خوبی گرفته بودم ، بیرون بیام و برم در حوزه فروش و شناخت محصولات و بازار ، العا که تو این نقطه هستم ، واقعا خدارو شکر میکنم و از تصمیمی که گرفتم راضی ام ، بسیار بسیار تو اون مسیر خدا به من یاد داد داد و هدایتم کرد و رشد کردم ، ( داشتم فراموش میکردم که اعتبار همه چیز از آن خداست و دقیقا موضوع فایل قبلی استاد در مورد توحید عملی قسمت 10 همین بوده و چقدر ما زود فراموش میکنیم اینو ..)
روزهای سخت زیادی داشتم ، مجبور بودم برای یادگیری از پایه شروع کنم و برای من که قبل اون شرایط عالی از همه نظر و داشتم ، وارد شدن به این تغییر سخت بود و چون با این مباحث آشنا نبودم و اصن توانایی کنترل فکر و تمرکز بر نقاط مثبت و نمیدونستم چی هست ، گاها شرایط سخت تر هم می شد
ولی من العا میفهمم که تمام اون شرایط و سختی ها و یادگیری ها همگی قدم های بوده که من باید بر می داشتم تا به العا خودم و تا خدا به العا برسونتم و به این نتایج عالی در زندگیم برسم ..
+ مرحه دوم:
برنامه ای قابل اجرا برای ” استقبال از تغییر” بریز و آگاهانه شروع به ایجاد یک سری تغییرات در روند روتین زندگی خود کن.
تصمیم دارم توی موارد زیر در خودم تغییر ایجاد کنم :
1) تغییر دیزاین اتاقم و چیدمان آن
2) پارک کردن ماشین با فاصله از محل کار و کمی پیاده روی تا رسیدن به آنجا و در راه سعی کنم زیبایی ها رو بیشتر ببینم و تحسین کنم
3) گواهینامه موتور بگیرم و برای قدم اول کتاب آیین نامه بگیرم و با قوانین و مباحث تئوری اون آشنا بشم و این برای منی که همیشه ماشین داشتم و خواسته ام این بوده که موتور داشته باشم و همیشه به دلیل گواهینامه نداشتن ، نتونستم موتور داشته باشم ، میتونه شروع خوبی باشه
4) شروع کنم به مطالعه روزانه حدود 30 دقیقه زبان انگلیسی و تکمیل یادگیری زبان انگلیسی ، برای من که حدود 4 سال یادگیری مداوم داشتم ، میتونه شروع عالی باشه تا در نهایت بتونم به امید خدا IELTS بگیرم
5) شروع آموزش دوره مدیریت کسب و کار که بارها تصمیم داشتم انجامش بدم و به تعویق انداختمش
+ مرحله سوم:
یک یا چند عبارت تاکیدی مثبت بنویسید که کمک می کند ذهنیت شما در برابر تغییر بهتر شود و باورهای قدرتمند کننده ای در راستای استقبال از تغییرات، در ذهن شما ساخته شود.
1) با ورود من به تغییرات ، خداوند درهایی از نعمت و برکت و وارد زندگی من می کنه
2) خداوند همواره بهترین نعمت و ثروت ها رو برای من میخواد و چون با بودن در مسیر قبلی ، اون نعمت ها وارد زندگی من نمیشدن ، با ورود من به اون تغییرات ، میخواد از اون طریق نعمت ها رو به من بده
3) در دل تغییر ، فرصت های بیشماری است برای رسیدن من به خواسته هایم
+ مرحله چهارم:
به این 3 مورد فکر کن و با دقت پاسخ بده:
مورد 1: در حال حاضر چه تغییری است که می دانی باید در روند زندگی شما ایجاد شود اما به دلایل مختلف انجام آن را به تعویق انداخته ای؟
1) تغییر در رفتار در حوزه ارتباطات و با وجود بهبود خوبی که در اون داشتم ، تلاش برای عالی تر شدن داشته باشم
2) تغییر در مسائل مالی و کنترل ورودی و خروجی ها ، بعضی مواقع خریدهایی دارم که نیازی به اون ندارم و باید این مورد و کنترل کنم
3) تغییر با انجام ورزش روزانه و برگشت به روتین گذشته ام و خرید دوره قانون سلامتی استاد از سایت
4) ایجاد تغییر در عادت هایی که در مورد کمال گرایی دارم که برای شروع از خداوند هدایت خواستم که چه دوره یا مطلبی در این مورد بخرم و ببینم ، چون هیچی در این مورد نمیدونم
5) اتمام دوره روانشناسی ثروت 1 و تکمیل و جمع بندی اون و خرید دوره روانشناسی ثروت 2 و 3
6) کار کردن روی مباحث توحیدی و فایل های که ایمان و توکل و در من بهبود می ده و توانایی کنترل فکر و در من بالا میبره و کمکم میکنه از شرک علنی و خفی دوری کنم
مورد 2: مورد را یادداشت کن و سپس توضیح بده چه برنامه ای برای اجرایی کردن این تغییر به تعویق افتاده داری؟
1) برنامه برای مورد اول که یادداشت کردم :
مرور دوباره فایل آموزشی دوره عشق و مودت در روابط استاد و بهبود باورهای قدرتمند کننده ام
2) برنامه برای مورد دوم که یادداشت کردم :
اتمام دوره روانشناسی ثروت 1 و جمع بندی و خرید دوره روانشناسی ثروت 2 و کار کردن روی آن برای بهبود باورهام
3) برنامه برای مورد سوم که یادداشت کردم :
شروع ورزش روزانه با پیاده روی روزانه حداقل 30 دقیقه و بعد تهیه دوره سلامتی و کار کردن روی آن و شروع دوره ورزشی پیلاتس
4) برنامه برای مورد چهارم که یادداشت کردم :
در این مورد که فکر میکنم پاشنه آشیل دارم ، هدایت از خداوند خواستم و باور دارم که به من الهام می شود که چه موردی برام مفید هست
5) برنامه برای مورد پنجم که یادداشت کردم :
در حال حاضر در حال کار کردن روی دوره روانشناسی ثروت 1 جلسه 19 هستم و چون سعی میکنم با دقت زیاد و گوش کردن های چندین باره و نت برداری به جلسه بعدی بروم تا درک بهتری داشته باشم ، تصمیم دارم به لطف خدا به محض اتمام این دوره ، روانشناسی ثروت 2 را تهیه کنم و از سخنان و آگاهی های ناب استاد عزیزم استفاده کنم .
6) برنامه برای مورد ششم که یادداشت کردم :
استفاده از فایل های جلساتی قرآنی در دوره های 12 قدم و فایل های توحید عملی که شخصا عاشق اون فایل ها هستم ، توانایی کنترل فکر و تمرکز بر نقاط مثبت و همه و همه فایل های رایگان که در قسمت دانلودهای سایت هستند و یه منبع بی نهایت آگاهی هستند و واقعا قیمت ندارند و ارزش مالی نمیشه روی اون ها گذاشت ..
مورد 3: با توجه به آگاهی های این فایل، به صورت کلی از این به بعد چه برنامه ای برای ایجاد ذهنیت ” استقبال کننده از تغییرات” در زندگی ات داری؟
با توجه به اینکه آگاهی های این فایل های ناب به صورت عمل محور توسط استاد طراحی شده ، و از اونجایی که من در حال حاضر و دقیقا الان در دل یکی از بهترین تغییرات زندگی بودم و چون مقاومت کمتری داشتم و نتیجه این شد که درهایی از نعمت و برکت برام باز شده که دقیقا میتونم بگم معجزه رخ داده برام ، میبینم هر چقدر کمتر مقاومت کنم و بیشتر سعی کنم از تغییرات استقبال کنم و نقاط مثبت و ببینم ، قطعا نعمت و برکت و ثروت بیشتری برام به همراه داره ، میخوام سعی کنم به ترس هام غلبه میکنم ، ایمان و توکل و اعتقاد به رب به عنوان تنها فرمانروای جهان هستی در من بهبود پیدا میکنه و البته قانون رهایی و که یاد گرفتم چطور از اون استفاده کنم و ربط اون به موضوع ایمان و توکل برام دقیقا اینو تداعی کرد که در تغییرات فقط خیر و ثروت و نعمت هست به شرط پذیرا بودن من ..
العا که دقیق تر به این مثال نگاه میکنم ، هر کجا خودم سعی کردم به استقبال تغییرات برم ،درهایی از ثروت و نعمت وارد زندگیم شده ..
باور عادت دادن ذهن به اینکه تغییر خوبه و وقتی با آغوش باز به استقبال تغییر میریم ، قطعا اتفاقات خوبی برامون میفته و بیشتر یاد میگیریم و جهان اطرافمون و بهتر درک میکنیم ..
استاد شما برای من الگویی هستین که همونطور که حرفی میفرمایین ، عمل هم میکنین و من با عشق و لذت ، شمارو تحسین میکنم ..
هر چیزی که یاد گرفتم و باعث شده نتیجه بگیرم ، به خاطر صحبت های شما بوده که از صمیم قلبم از شما سپاسگزارم
بارون همچنان داره با زیبایی هر چه تمام تر میباره و پاکی و زلالی و پخش میکنه و به قدری هوا مطبوع و دوست داشتنی شده که این بوی خاک برام شده خوشبوترین عطر دنیا ..
سپاسگزارم از خداوند برای این لحظه و هدایت شدنم برای دیدن این فایل و اینکه انسان ماه و دوست داشتنی چون استاد جانم که ویژه ازشون سپاسگزارم و سر راه من قرار دادن
دوستون دارم
سلام خدمت استاد بزرگوار
ذهنیت قدرتمند کننده در برابر ذهنیت محدود کننده قسمت 4
وقتی تغییری در روند روتین زندگی شما رخ می دهد، چه واکنشی نشان می دهید؟
استاد من خیلی به این سوال فک کردم و تغیراتی که در زندگیم داشتم را مرور کردم ، به این رسیدم که در این موارد خودم تصمیم به تغییر گرفتم و به استقبالش رفتم
مثل تغییر منزل و محل سکونتم
تغییر شهرم
تغییر پوششم
حتی آدم های زندگی ام
و در این موارد هیچ مقاومتی نداشتم و به خوبی و آگاهانه انجامش دادم
و باورهام این بوده که فرصتی پیش میاد برام که میتونم با آدمهای جدید ارتباط داشته باشم، تجربه های جدید کسب کنم ،به نعمت های جدید برخورد کنم ، جاهای جدید ببینم و خداروشکر با قدرت و صدرصد اطمینان انجامش دادم کلا تغییر را خیلی دوست دارم و بینهایت سپاسگزارخداوندم که این قدرت و توانایی را به من داده
چه تغییراتی در گذشته در زندگی شما رخ داده که در ابتدا در برابر آن تغییر به شدت مقاومت داشتی ؟
تغییر شغل که به خودم سخت میگیرم در این زمینه ضعیف عمل کردم همیشه، اما تجربه ای که در تغییر شغلم داشتم تغییر خوبی برام بوده، به اطلاعاتم افزوده شده، دوستان جدید پیدا کردم ، اعتماد به نفسم بیشتر شده و واقعا به نفعم بوده
عبارات تاکیدی:
تغییرات دنیای جدیدی را به من نشان میدهد
تغییرات من را دنیا دیده تر میکند
تغییرات احساسات خوبی به من میدهد
تغییرات چشمم را به نعمت های جدید باز و فرصت استفاده از نعمت ها را به من میدهد
تغییرات من را در مسیرهای دوست داشتنی قرار میدهد
تغییرات من را از کالبدی که دوست ندارم بیرون می آورد
در حال حاضر تغییری که باید در روند زندگی ام ایجاد کنم ، تغییرات درونی و ذهنی که در آنها ضعف دارم
و برنامه هایی که برای اجرای این تغییر دارم تمرکز و تعهدم به گوش دادن به فایل های روی سایت و انجام تمریناتم است که خودم را موظف دانستم هر روز انجام بدهم و خداروشکر با هدایت الله و وجود سایت بی نظیر استادم مشتاقانه تمریناتم را انجام میدهم
و از خداوندم سپاسگزارم همانطور که قدرت تغییر شرایط را به من داده قدرت تغییرات درونی نیز به من بدهد و هدایتم کند تا موفق بشوم
به امید پیروزی
با سپاس فراوان از استاد عباس منش که
صدای خداوند است برای راهنمایی ما
به نام خداوند زیبا
استاد عزیزم سلام امیدوارم دنیا مث همیشه برکام شما باشه “دیروز که این فایل بارگزاری شد من توی اتاق دراز کشیده بودم و گوش میدادم روز جمعه بود و برنامه خاصی نداشتم وقتی به حرفای شما در انتهایفایل دقت کردم با خودم یه لحظه فکر کردم راست میگن استاد امروز تغییره هرچند کوچیک فایل رو تمام کردم و به دراور گوشه اتاق نگاه کردم و گفتم چرا من اینوگذاشتم اینجا ؟!بعد خودم جواب دادم بخاطره پنجره بعد سریع متر رو برداشتم و ارتفاع پنجره و دراور رو اندازه زدم بعد با تعجب دیدم دراور اصلا به پنجره نمیرسه که گیر کنه سریع دس به کار شدم اتاق رو جمع کردم و جای کمدها رو عوض کردم همین تغییر کوچیک کل صب منو گرفت و اینقدر اتاق دلباز شد که نگو گردگیری نزدیک عید اتاقم انجام دادم کلی هم فضا باز شد وپسرم کلی خوشحال شد همش در حال بدو بدو بود همسرم بهم کمک کرد وخلاصه کلی بهم حال داد و عصر هم یه بخش دیگه از خونه رو تغییر دادم بقدری دیروز برام خیرو برکت داشت که نگو و کلی خدا رو شکر کردم و دعا به جان استاد و چندبار به خودم افرین گفتم که فقط به فایل گوش ندادم و رد شم پاشدم و عمل کردم کلی انگیزه گرفتم و احساس خالق بودن بهم داد امیدوارم بتونم توی زمینه های دیگه هم خودم رو بهبود بدم از شما استاد سپاس گزارم که حتی توی فایل های رایگان هم به ما در راستای پیشرفت کمک میکنید امیدوارم خداوند انرژیش رو به خودتون برگردونه دوستون دارم ️
سلامم به استاد عزیز و خانم شایسته
این مقاومت در برابر تقییر چیزی بود که من داشتم خودمو به نابودی میکشیدم
دقیقا شهریور ماه 1401 بعد از یسری موضوعات از من خواسته شد تا واحد حسابداری شرکت و ترک کنم و تو یکی از شرکت های زیر مجموعه فعلا کار دیگه ای انجام بدم
خب من شغلم و دوسداشتم ولی اون مدیرمالی و محیط اصلا دوستنداشتم چند بار هم پیشنهاد بهم شده بود که بیام تواین شرکت زیر مجموعه .
سر یه جریانی با مدیر مالی به مشکل خوردیم و ایشون دیگه نخواست که من اونجا باشم
بجایی رسید که گفتم بیام بیرون از اون شرکت و دنبال کار باشم خب من دو تا فرزند دارم و کلی خرج
چقدر ناراحت این موضوع بودم حتی تا 6ماه که گذشته همچنان دوستداشتم برگردم سرجام درصورتی که درسته اینجا اون شغل حسابداری و کامل نداشتم ولی خیلی از کارهاش توسط خودم انجام میشد
تا اینکه چند جا رزومه فرستادم و برای مصاحبه که رفتم دیدم چقدر چیز هست که من بلد نیستم و رفتم دنبال اینکه اطلاعاتم و ببرم بالاتر و چقدر هم انصافا چیز یاد گرفتم که باعث شد اعتماد بنفسم بالاتر بره دیگه از بی احترامی هایی که تو مکان قبلی بهم میشد خبری نیست و اینجا چقدر راحت ترم .
تو کامنت قبلی نوشتم از خدا خواسته بودم یه حسابدار کار بلد باشم که بعد از این تغییرات و کلی فکر کردن متوجه شدم خدا داره منو هدایت میکنه
یادمه تو یه فایلی گفته بودین اگر تغییر نکنید جهان با چکو لگد مجبورتون میکنه تغییر کنید و من انقد چسبیده بودم به جایی که بودم دیگه کارمون به جایی رسید که جهان مجبورم کرد تغییر کنم و چقدر الان از این شرایط رازی هستم .
اگر تو مکان قبلی میموندم هیچوقت یه حسابدار خوب نمیشدم
من کلا ذهنم خیلی محتاط عمل میکنه و خیلی آسیب ها از همین شخصیتم میبینم
من اگر بتونم یخورده از تقییر نترسم خیلی بیشتر میتونم پیشرفت کنم
استاد از شما بی نهایت سپاسگذارم بابت این فایل هایی که کلی شما و خانم شایسته دارین زحمت میکشید
چقدر از توحید عملی قسمت 10 درس گرفتم
اینکه خدا چقدر میتونه نزدیک باشه به ما
بی نهایت از شما سپاسگذارم استاد
در پناه الله مهربان سالم خوشبخت سعادتمند در دنیا و آخرت باشید خدا نگهدار
سلام به استاد عزیزم خیلی وقت بود دیگ تو سایت نمیومدم و خلاصه این مدت خیلی چیزا تجربه کردم شکر خدا
اول اینکه ی چیز جالبی ک تازه دقت کردم بهش بگم، من خب از سن کم حدودا 17 سالم بود ک شروع کردم به گوش دادن فایل هاتون و تا ی دو سال خیلییی فایل گوش میدادم بعد از ی جایی ب بعد فهمیدم ک باید عمل کنم و فایده نداره فقط گوش بدم خلاصه این شد ک این مدت فاصله گرفتم تا بیشتر ب صورت عملی رو خودم کار کنم هرچند پادکست گوش دادن و کتاب خوندن جز روتین مثبت منه
حالا جالبیش اینجاست ک با اینکه این مدت دیگ فایل هاتون گوش نمیدادم اما الان ک برگشتم و دقت میکنم میبینم اون جوهره ذهنیت شما انگار در من حک شده چون تو سن خیلی خوبی( از لحاظ تغییر) این فایل هارو مدام گوش میکردم اره خلاصه
تو این فاصله خیلی چیزا تونستم تجربه کنم و مهم تر اینکه تصمیم گرفتم کورکورانه از عقاید دیگران اطاعت نکنم حتی شما استاد عزیز و خیلی خوشحالم ازین بابت
و هیچ وقت این حرفتون یادم نمیره که میگفتین تو یکی از فایل هاتون که اگ از فردی ،چیزی خوشتون نمیاد یا اصن قبولش ندارین نرین سمتش اصن و منم همین کار میکنم و اگ کتابی هم میخوندم ک مثلا 50 درصدش درست بود همون 50 درصد ازش درس میگرفتم و رد میشم از بقیش… این انگار سرلوحه زندگی من شده
من الان که 20 سالمه و مایندست (یا همون ذهنیت) منحصر ب فرد خودم دارم و قرار نیست با کسی بجنگم مثلا وقتی ک فایل های شما گوش میدم قرار نیست همش قبول کنم ولی اون چیزی ک بهش پی بردم درسش میگیرم
و درمورد این فایل باید بگم شکر خدا من نسبت ب گذشتم خیلی بهتر الان تغییرات میپذیرم و حتی خودم سعی میکنم اگاهانه ایجاد کنم هرچند این مسیر بی انتهاست و من پرفکت نیستم ولی بهتر از قبل شدم واقعا و باید جدی تر رو این مورد کار کنم چون هنوز ی جاهایی باگ دارم ولی بخوام مثال دقیق بزنم اینکه دیگ من حتی ازینکه از شهر کوچیک خودمون بریم شهر بزرگ تر و از دوستای صمیمیم و فامیل جدا بشم و حتی خونمون ک چقدررر دوسش دارم واقعا قشنگ و عالیه از هر نظر و اتفاقا همین دو سه روز پیش بحثش پیش اومد و من گفتم من موافقم بریم من اوکی ام چون میخوام چیزای جدید تر تجربه کنم
البته هنوز تو یسری موارد عمیق تر خودم وفق ندادم با شرایط جدید ک باید روش خیلی کار کنم.
دوستون دارم ایشالا تو کامنت های بعدیم بیشتر تجربیاتم میگم
به نام خدای مهربان
سلام خدمت استاد عزیزم و دوستای خوبم
از وقتی ک یادم میاد مقاومت خاصی برای ایجاد تغییر در زندگی نداشتم و از تغییرات استقبال هم میکردم و عاشق تجربه چیز های جدید مثل غذاهای جدید،تفریح های جدید،یادگیری مهارت های جدید هستم.
یک موضوع ک تغییر کرد و من اوایل مقاومت داشتم رابطه عاطفیم بود ولی الان ک نزدیک به یک سال میگزره میگم خدایا شکرت بابت اون اتفاق چون قرار بود ک نعمت های بیشتر و بزرگ تری بهم بدی.و فایل سرقت تاکسی دنده آرژانتینی خیلی تو به دست آوردن این دیدگاه بهم کمک کرد.
من کلا عاشق ایجاد تغییر و پیشرفتم دوست دارم ک وجودمو هر روز بزرگ تر کنم خب من از بچگی خیلی دوست داشتم ک کلاس گیتار برم و گیتار زدن و یاد بگیرم ولی به دلیل یه سریع شرایط نشده بود برم تا اینک چند ماه پیش به خودم گفتم ک من دوست دارم این تغییر رو تو زندگیم ایجاد کنم و یه مهارتی ک خیلی دوست دارم به مهارتهام اضافه کنم و الان 3 ماهی هست ک کلاس گیتار میرم و از اینک سعی میکنم مثل رود جاری باشم و با جریان زندگی حرکت کنم خیلی خوشحالم.
یک تغییری ک دارم این روزا بهش فکر میکنم پا گزاشتن تو مسیر رسالتم هست ک البته هنوز تصمیم قطعی رو نگرفتم ولی نشونه ها بهم میگن ک وارد مسیر بشم.یکی از نشونه ها رو امروز از دوست عزیزم تو سایت دریافت کردم ک بابت کامنتی ک چند روز پیش براش گزاشتم امروز بهم گفت حرکت کن و جهان بهت پاداش میده.
الان دیدگاهم طوری به تغیرات تو زندگیم عوض شده ک حتی تغییراتی ک خودشون برام افتاده به خودم میگم
1. خدایا قراره بهترش بهم داده بشه
2.خدایا من از تو درخواستی داشتم و مسیر رسیدن به خواستم از این تغییر عبور میکرد
3.برای ساختن یه بنای باشکوه اول باید بنای کلنگی رو کوبید و بعد بنای باشکوه و ساخت.این تو هر موضوعی میتونه باشه.
به نظرم این ها جملات تاکیدی خوبی هستن ک خودم ازشون استفاده میکنم.
در پناه الله باشید.
من قطعا باید از سرکارم بیام بیرون و دنبال یادگیری برم و کسب و کار خودمو ایجاد کنم به جای اینک به کارمندی عادت کنن، من قطعا باید شخصیت خودمو تغییر بدم و عادت های قبلیمو تغییر بدم ، و استارتشو میزنم ،
استاد نازنینم خیلی ازت ممنونم ️
سلام بر استاد عزیزم و مریم جان و همه عزیزان
جوابِ سوال این قسمت :
خب من قبلا خیلی مقاوم بودم در برابر تغییر چه سطحی چه جدی
ولی با کار کردن روی خودم خیلی بهتر شدم نمیتونم بگم صددرصد بهبود پیدا کردم چون ما انسانیم و توی جهان دو قطبی و سراسر تضاد و تغییر زندگی میکنیم ولی میتونم بگم صددرصد سعی میکنم درست تر از همیشه و قبل رفتار کنم
اولین واکنش و یا حسی که بعد از تغییر در وجودم شکل میگیره حس ایستا و یکه خوردنه و هیچ کاری نمیکنم تا بررسی کنم البته اگه موضوع خیلی خیلی جدی باشه ممکنه خشم هم باشه بعدش ولی اکثرا صبر میکنم ساکت و بی حرکت و بررسی میکنم اگه خیلی ساده باشه با آغوش باز میپذیرم و میزارم جریان الهی کارشو کنه و احساسم رو خوب نگه میدارم ولی توی مسائل مالی اگه این تغییر اتفاق بیفته چون همسرم با درآمدش معاش زندگی رو تامین میکنه اولش ممکنه بررسی کنم و با همسرم تحلیل کنم و بهش راه و روش بدم ولی یکم که از سمتش مقاومت میبینم گارد نمیگیرم و سعی میکنم به چشم اختلال در زندگی نبینمش و دنبال راهی باشم و از خدا هدایت میخوام که کمکم کنه خودم توی مسیر درامد بیفتم تا آزادی عمل و رفتاری ببشتری داشته باشم و یا اگه ایده ای بیاد حتما اجراش میکنم که دو باری اومد و اجراش کردم
یه تجربه هم در مورد واکنشم نسبت به تغییر بگم
چند روز پیش قرار بود یه پولی دستم بیاد تا من یه هدیه ای واسه یه مهمونی بخرم یکی دو روز مونده بود به مهمونی متوجه شدم اون پول دیرتر میاد و من اصلا بهم نریختم و گفتم خدا بزرگه درهاشو باز میکنه و معجزه اینطور اتفاق افتاد که مهمونی عقب افتاد
من به این نتیجه رسیدم که وقتی در برابر تغییر مقاومت نمیکنی و با آغوش باز به استقبالش میری و احساستو خوب نگه میداری معجزات اتفاق میفته
نکات :
* تغییر تنها چیزیه که نمیشه جلوش رو گرفت
* توی دل تغییرات ، شرایط خیلی خوبی هست
* باور محدود کننده= مقاومت در برابر تغییرات
* باور قدرتمند کننده =پذیرفتن تغییر با آغوش باز
تمرین :
مرحله اول:
تمام کردن ارتباطات بی کیفیت که منجر شد به اینکه تمرکزم بیاد روی زندگی خودم و خانوادم و رشد و ارتقا و الان زندگی با کیفیت تری رو دارم تجربه میکنم
مرحله دوم :
از امروز توی مسیر پیاده رویم تغییر ایجاد کردم
و شاهد زیبایی های بیشتری شدم و خاطراتی برام زنده شد که دوست داشتم
تصمیم گرفتم پشت پنجره ای که همه میزنن توی خونه هاشون رو دیگه طبق الگو و عادت نزنم و فقط پرده خودش باشه و بس هم بیرون راحت تر دیده میشه هم شستن راحت تر میشه
وسایل اضافی رو حذف میکنم این باعث میشه همه چی سر جاش باشه و نظم بیشتری توی خونه برقرار میشه و راحت تر میتونم دسترسی داشته باشم به وسیله هام
مرحله سوم :
جمله تاکیدی من همیشه و همواره و همه جا الخیر فی ما وقع
احساس خوب = اتفاقات خوب
تمرکز بر زیبایی ها
اینا رو اصل گذاشتم و حواسم بهشون هست
مرحله چهارم :
اینکه وقتی کسب و کاری انجام نمیدم دیگه به همسرم راه و چاه نشون ندم چون من بی تجربه ام توی کسب و کار
و یه جورایی توی بحث شخصیتی دیگه کنترل گر نباشم
برنامم اینه که اگه توی برنامه هایی که به همسرم و فرزندانم مربوط میشه تغییری پیش اومد سکوت کنم و تمرینمو انجام بدم (اظهارنظر نکنم چون توی شرایط اونا نیستم و فقط و فقط تمرکزم روی خودم و رشد خودم باشه و طبق قانون فقط روی خودم کار کنم )