ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/02/abasmanesh-5.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-02-20 08:13:572024-02-20 08:31:07ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام پروردگار نور و زیبایی
سلام خدمت استاد و خانم شایسته و همه دوستان خوب در این سایت الهی
خدا را شکر میکنم امروز هم در این جمع دوستانه و صمیمی سایت عباس منش هستم و خدا را هزار بار شاکر و سپاسگزارم که در مدار شنیدن مطالب خوب و عالی استاد هستم و خدا را شکرت که با یک سوال خوب و قدرتمند کننده استاد میتوانم شخصیت درونی خودم را کشف کنم برای پیشبرد و پیشرفت زندگی
سوال
آیا فکر میکنید با تلاش و تکرار حتی اگر مهارت خاصی رو نداری میتوانیم توی آن پیشرفت کنیم
قطعا حتماً میشود من خودم آدمی هستم با تلاش و کوشش سعی میکنم به مهارتهای خاصی اگرچه هم نداشته باشم با تمرین آن را به دست بیاورم و در آن پیشرفت خوبی داشته باشم مثل گواهینامه لیفتراک که با تلاش پشتکار تونستم به مهارت آن در بیاورم و دنبال تمرین کردن رانندگی و گرفتن گواهینامه در عرض 6 ماه آن را گرفتم و این مهارت در من با ذوق و شوق بیشتر ادامهدار بود و تا الان لذت آن را میبرم اما برای من استعداد که اگر کسی دارد فقط اون میتواند کاملاً موافق نبودم چون باور من از قبل هم همین بوده که با حرکت کردن و ایمان و باور و تلاش میتواند به نتایج بزرگی هم برسیم اگر خودمان را خوب بشناسیم
پس هر موضوعی میتوانیم عالی باشیم این ذهنیت باید همراهت همیشه باشد که برای موفقیتهای بزرگ زندگی خودمان نگرشمان را در مورد کاری که انجام میدهیم تغییر دهیم این باشد که من میتوانم موفق بشم و به تجربه خوبی برسم پس به دنبال بهتر شدن باشیم تسلیم نشویم و حرکت کنیم و در هر زمینهای که دوست داریم کار کنیم اگر در هر کاری که شروع میکنیم با ادامه دادن حتی اگر استعداد هم نداشته باشیم با تلاش و بهبود شخصی هر فرد میتواند این باور را در ذهن خود نهادینه کند
برای پیشرفت زندگی خودش باید سعی کنیم با چند بار تمرین خیلی زود متوقف نکنیم خودمان را و اگر به درجه درجات عالی برسیم باید خودمان را در آن سطح از کار ببینیم که میشود بالاتر هم برویم با باورهای درست بسیار از استاد خوبم سپاسگزارم بابت سوالهای ذهن قدرتمند کننده و همچنین از دوستان خوبم با کامنتهای زیباشون دریچه ذهنمان را بازتر میکند از تجربه خوبی که برای ما مینویسند
در پناه الله یکتا شاد سلامت و ثروتمند باشید انشاالله
به نام خالق عشق و زیبایی
درود و خداقوت به استاد عزیز، خانم شایسته دوست داشتنی و همه همراهان خوبم در این مسیر الهی
اولاْ سپاس گزارم از این سلسله فایل های بی نظیر که واقعا موجب تصمیمات بسیار مهمی در زندگی من شده و من در ذهن من عملا هیچ تفاوتی نیست بین فایل های رایگان و غیر رایگان و من سعی میکنم به خوبی درک کنم و تمرینات رو انجام بدم.
موضوعی که دربارش می خوام صحبت کنم که بی ارتباط با سری های قبلی درخصوص تغییر بود هم نیست بحث درآمدزایی است.
وقتی به تمرین این جلسه فکر میکردم اولین چیزی که خیلی در ذهنم بولد شده بود استعداد پولسازی بود.
خیلی از ماها به این نتیجه میرسیم در زندگی که ما استعدادی در پولسازی نداریم، برای من به ویژه در کاری که عاشقش هستم و همین موضوع باعث میشه که در شرایطی خودمون رو قرار بدیم که دوستش نداریم.
اما من به این نتیجه رسیدم که اگر من تا به حال به اندازه دلخواهم از شغلی که دوستش دارم پول نساختم اینکه من بلدش نبودم.
همان طور که در جلسه اول ثروت3 نوشتم، وقتی متوجه شدم که مهم ترین تغییری که در شرایط زندگی من باید ایجاد بشه قبل از اینکه اوضاع نابه سامان بشه، شرایط کاری و میزان درآمدزایی در کار منه و برای الهامی رو دریافت کردم که بهم گفت الان زمان استفاده از ثروت3 هست برای تو و من بدون درنگ در این دوره بی نظیر شرکت کردم.
از جهات مختلفی از خرید این دوره خوشحال شدم:
اولا به این دلیل که به لطف خدا توانایی این رو داشتم که به راحتی این دوره را بخرم، برخلاف گذشته که اگر محصولی میامد باید صبر میکردم تا پولش رو بسازم و بعد بخرمش این دفعه پولش رو از قبل شکرخدا ساخته بودم
دوما که در تشخیص الهامات خیلی بهتر شدم و میتونم صدای الله رو از صدای شیطان بهتر تشخیص بدم
سوما که در ذهن من رشد بیزینسم گره خورده بود به آگاهی های ثروت3 و همیشه فکر میکردم من زمانی بیزینسم رشد میکنه که ثروت3 رو تهیه و ازش استفاده کنم و الان که دارم از این بسته استفاده میکنم بوی رشد و پیشرفت رو بیش از پیش حس میکنم
چهارم اینکه راهنمایی دقیق به عنوان استاد عباس منش چنین محصولی رو آماده کرده و مطمئنا تغییرات مهمی که انتظارش رو دارم به امید خدا رخ خواهد داد چون من به این نتیجه رسیده بودم که بلد نیستم مسیر رو وگرنه موفقیت و پیشرفت حتما یه قانون و دانشی داره یعنی طبق تجربه های گذشته انقدر جسته گریخته نتیجه میگرفتم و حرکت میکردم نمی تونستم تشخیص بدم که این نتیجه حاصل کدوم تفکر و عملکرده و حالا می خوام مهارتم رو در پولسازی در کسب و کارم بیشتر کنم.
به نظرم این یکی از مهم ترین مهارت هایی است که هر کسی باید یادش بگیره و اصلا آدم خیلی تغییر میکنه بعد از اینکه به آزادی مالی میرسه و این چیزیه که من می خوامش.
یکی از موضوعاتی که در راستای همین جلسه و همین تمرین خیلی برام مهم که درش بهتر بشم بحث تولید محتوا برای کارمه.
با اینکه من محتواهای بسیار خوبی برای کارم آماده کردم اما ثمر مطلوبی برام نداشته و این بار هدف گذاری کردم که در این مورد اقدامات لازم رو انجام بدم و سعی کنم که حضور فعال تر و خلاقانه تری داشته باشم و اصلا کاری نداشته باشم که دیگران دارند به چه شیوه ای عمل میکنند، من کاری رو انجام بدم که فکر میکنم درسته.
وقتی آدم از دریچه بهبودگرایی به مسائلش نگاه میکنه موفقیت براش حتمی تر میشه و این باعث ایجاد انگیزه برای تداوم بیشتر در این مسیر میشه.
تداوم و نظم یکی ازون چیزهایی که خودم رعایتش نکردم اون هم به دلیل ترمزهایی که در وجودم بود، یعنی بهجای اینکه ترمزهارو پیدا کنم و برشون دارم انقدر پامو گذاشته بودم رو گلز که موتور رو از کار انداخته بود اما بدون شک اگر همزمان که دارم روی این مهارت کار میکنم روی باورهام کار کنم هدایت خواهم شد به مسیرهای درست و ایمان دارم که انشالله نتیجه میگیرم
به هر صورت بسیار خوشحال و سپاس گزار خداوند هستم که من رو به این مسیر هدایت کرد و همچنین از استاد بزرگوار و همه همراهان گرامی که موجب عملکرد بهتر من می شوند.
به نام خدای مهربان
داشتم به قوانین فکر میکردم و به این فکر میکردم که چه راه هایی هست برای بهتر کردن فرکانس هایم و تغییر انها و بهتر و بهتر شدن شرایط زندگیم و رشد و پیشرفت خودم
زیرا وقتی این جمله رو باور میکنی که اگر فرکانس هایت تغییر کنه امکان نداره نتایج عوض نشه
اولا خیلی زیاد به دنبال تغییر فرکانس هایت هستی
دوما اگر میبینی چیزی تغییر نکرده متوجه میشوی که تغییری در فرکانس هایت رخ نداده است
داشتم همینطوری به این موضوع فکر میکردم و ذهنم رفت سمت الگوبرداری یعنی دیدن الگو های موفق در هر حوزه ایی که دوست داریم و تحسین کردن آنها
کمی ریز تر شدم دیدم چقدر این موضوع میتونه روی فرکانس های من تاثیر فوق العاده مثبتی بزاره به طوری که همزمان چندتا باور رو تقویت کنه و واقعا احساس میکنم دیدن الگو ها و تحسین انها و الگوبرداری از آنها -به شیوه درست و تمرکز فقط برروی اینکه میشود و نه مسیر خاصی که بهونه “نمیشود” رو بیشتر میکنه – یکی از بهترین راه هاست برای تغییر فرکانس به سمت خواسته -اگر نگم یکی از بهترین هاست-
درحال حاضر اومدم نگاه کردم به اینکه چه چیزی هست که با توجه به زمانی که میتونم براش بزارم بهترین نتیجه رو برای من به ارمغان میاره
برای مثال ما یک ساعت وقت داریم و کلی انتخاب برای سپری کردن اون تایمی که داریم اون انتخاب ها میتونه :دیدن فایل باشه،تمرین کردن باشه ،نوشتن باشه ،تکرار یک باور باشه ،تکرار یک فایل باشه ،کامنت گذاشتن باشه و…
در همین افکار بودم و فکر کردن به تاثیرات دیدن الگو ها و اینکه آیا اون چیزی هست که نسبت به زمانی که میزاریم نتیجه خوب و معقولی برای ما فراهم کنه یا نه
من قبلا توی این موضوع ضعف داشتم ،،وقت ارزشمند و محدود خود رو روی مسائلی میزاشتم که واقعا تاثیر آنچنانی نداشت -و بعضا هیچ تاثیری نداشت- و میدیدی مثلا من یک ساعت داریم یکسری چیزا مینویسم بعد یکساعت با نجواهای کمال گرایی اون کاغذ راهی سطل آشغال میشد و درواقع اونی که هدر میرفت برگه نبود بلکه وقت ارزشمند من بود
یادم افتاد از فایل شماره یک سلسه فایل ها و تحسین کردن افراد و دیدن الگو و با خودم گفتم ببین پسر چقدر وقتی ما با ذهنیت قدرتمند کننده (که بنظرم بیس اصلی این داستان الگو برداری هست ) بریم سراغ الگو ها چقدر از همه جنبه ها سرعت رشد ما میره بالاتر
و کمی با خودم که فکر کردم دیدم اگر من اکثر تایمی که میخوام رو خودم کار کنم -یا همه تایمی که میخوام روی خودم کار کنم – در طول روز رو بزارم بر روی دیدن الگو های که میخوام با توجه به ویژنی که برای خودم تعیین کردم و -با ذهنیت قدرتمند کننده برم به استقبالشون- یکی از بهترین کارهایی هست که میتونم در حال حاضر برای خودم انجام بدم
و ترجیحم اینه که تا میتونم از بقیه کارهای که برای رشد خودم انجام میدادم زمان بخرم و اختصاص بدم به این کار
فکر میکنم در حال حاضر این کار یکی از اصلی ترین کارهای روز های آینده من باشه:یعنی بمبارون کردن خودم با الگو های مثبت -توی هرزمینه ایی-
حتی توی چیزای بدیهی که دوست دارم رشد کنم مثلا یکی خیلی تمرکز لیزری بینظیری داره و باعث حیرت من شده و اون میتونه فرصتی باشه برای تحسین کردن و تقویت خودم توی موضوع تمرکز ،،حتی اگر میبینم یکی خیلی ذوق و شوق داره برای زندگیش ،حتی یکی خیلی خوب بعضی مسائل رو درک میکنه و…
اما بریم سراغ دلایل اینکار که من رو متقاعد کرد که اینکار خوبه و باعث میشه با توجه به زمانی که برای اینکار میزارم نهایت بهره وری رو داشته باشم (اگر همراه با ذهنیت قدرتمند کننده باشه )
نکته الگو برداری اینجاست که وقتی شما با ذهنیت قدرتمند کننده میری سراغ این موضوع(دوست دارم همواره به این موضوع ذهنیت قدرتمند کننده تاکید کنم ) میتونی همزمان چندتا باور رو در خودت تقویت کنی و خب بیایم باور هایی که میشه تقویت کرد و -فرکانسش رو ایجاد کرد- مورد بررسی قرار بدیم :
1. احساس لیاقت: یکی از نتایجی که دیدن الگو های مناسب و موفقیت های افراد برای ما به ارمغان میاره تقویت احساس لیاقت در وجود من هست ،،من به این نتیجه وقتی رسیدم که داشتم روی فایل قسمت 1 به صورت تمرکزی کار میکردم و متوجه شدم از اونجا که من با ذهنیت قدرتمند کننده از این به بعد تصمیم گرفتم موفقیت افراد رو ببینم و تحسینشون کنم، توی ذهنم همزمان با الگوبرداری و تحسین مرور میکردم که ببین :اون انسان هست تو هم انسانی تفاوتی ندارین سیستم عصبی همه ما از یک قانون داره پیروی میکنه تفاوت در “باور ها،کانون توجه و تقوا و ایمان و..” است و نکته و خبر خوب اینه که همه اینارو منم میتونم در خودم ایجاد کنم ،،من انسانم و منم ارزشمندم و لیاقت موفقیت رو دارم
خوبی موضوع احساس لیاقت اینه که کم کم که اینکار رو تکرار کنیم -یعنی الگو برداری با نگاهی متقاوت که به ما احساس لیاقت بده – این هستش که بعد از یک مدت حتی اگر الگو ایی پیدا نکنیم دیگه فقط به این خاطر که من اون چیز رو میخوام و فقط به این خاطر که انسان هستم ” خودم رو لایق تجربه اون چیز میدونم ” یعنی حتی بعد از یک مدت من خودم رو برای داشتن خواسته ها لایق میبینم نه به دلیل که کسی رسیده یا نرسیده بلکه فقط به این دلیل که من انسان هستم و اون چیز رو میخوام . ولی احساس میکنم برای اینکه به اون درجه برسم باید تکاملم هم طی بشه پس الان کار من اینه الگو هارو با دیدی ببینم و با ذهنیتی ببینم که بهم احساس لیاقت القا کنه
2. فراوانی :باور بعدی که میتونه الگو برداری و دیدن و تحسین موفقیت دیگران در من تقویت کنه باور فراوانی هست ناخودآگاه وقتی ذهنت رو با الگو های متعدد بمبارون میکنی -با ذهنیت درست- باور فراوانی یکی از اون باور هایی هست که در تو تقویت خواهد شد ،،چون به چشم خودت میبینی الگو های فراوانی رو که با ایده های فراوان به اون چیزی که تو میخوای رسیدن و همش برمیگرده به ذهنیت ما که از دیدی نگاه کنیم که به احساس فراوانی برسم و این موضوع که یک الگو به ما احساس فراوانی بده یا نده کاملا دست خودمونه و وقتی یک همچین چیزی هست باید تا میتونیم از جنبه ایی نگاه کنیم به افراد و موفقیت هاشون که به احساس فراوانی برسیم.
3. امکان پذیری: باور امکان پذیری در الگو برداری به صورت خیلی موثری در ما ایجاد میشه وقتی با ذهنیت قدرتمند کننده بریم سراغ تحسین افراد ،الگو گرفتن از افراد فقط روی این تمرکز میکنیم که :میشود و این موقثیت داره اینو نشون میده که امکان پذیره به نظر من این باور و دیدن موفقیت افراد از این جهت خیلی اهمیت داره که مارو به عمل گرایی ترغیب میکنه و ایمانی رو در ما به وجود میاره که منجر به عمل میشه و برای حرکت کردن و موندن توی مسیر درست باور اینکه امکان پذیره خیلی حیاتی هست چون نیاز داریم مغز مارو همراهی کنه برای برداشتن اقداماتی که لازم هست و این درصورتی امکان پذیره که مغر بپذیره که میتونه به یک چیزی برسه و این کارهایی که انجام میده در نهایت یک نتیجه مثبتی به ارمغان میاره
4. راحتی: باور اینکه اون چیزی که من میخوام و اون موفقیتی که مدنظرم هست باور اینکه به راحتی امکان پذیر هست رو هم در من تقویت میکنه البته اینجا دوتا نکته مهمه که اولا الگو های مناسبی رو پیدا کنیم که راحت به اون خواسته رسیدند و مسیر راحت و همواری داشتن دوما که از جنبه ایی نگاه کنیم که احساس راحتی بده
و کلی باور های مناسب یونیک توی هر حوزه دیگری مثل -ثروت و روابط و معنویت و…- که الگو برداری درست با ذهنیت مناسب میتونه برای ما ایجاد کنه.
حتی توی همین فایل با دیدن الگو هایی که استعداد خاصی توی موضوع نداشتند ولی تونستن بهتر و بهتر بشن کلی باور مناسب میتونه در ما تقویت بشه که استاد مثال هاش رو زدند .
فوایدِ بعدی دیدن موفقیت افراد و تحسین اونها و الگو برداری اینه که :
+کانون توجه ما همواره داره جهت دهی میشه به خواسته
یعنی وقتی که من دارم میبینم موفقیت افراد رو و توجه میکنم بهشون و تمرکز میکنم روی نکاتی که بهم احساس خوبی بده من همواره دارم از قانون توجه استفاده میکنم و طبق این قانون به هرآنچیزی که توجه میکنیم از جنس و اساس همون بیشتر و بیشتر وارد زندگیمون میشه و وقتی که تمام توجهت رو جهت دهی بدی به سمت موفقیت و اون چیزی که میخوای جهان نمیتونه چیزی جز خواسته تو در زندگیت گسترش بده
+حذف ترمز های ذهنی : خیلی وقت ها وقتی ما داریم الگو نشون ذهنمون میدیم اون ترمز هایی که حتی شناسایی هم نکردیم ناخودآگاه توی ذهنمون حذف میشه همچنین میتونیم و اگر هم ترمزی رو شناسایی کنیم این روش یکی از بهترین روش هاست که به ذهن الگو ها و شواهدی بدیم که خلاق اون ترمز ذهنی مارو داره نشون میده و به سرعت منجر به اصلاح ترمز های ذهنی میشه
” برنامه من برای عملی کردن این موضوع در زندگیم چیست ”
ایده اولیه ایی که اومد برام اینه که یک دسته توی دفترچه یادداشت گوگل کیپ خودم درست کنم با عنوان “الگو ها” و بیام و برای هر الگو و هر شخصی که میخوام ازش الهام بگیرم و به خود باوری برسم و.. یک برگه باز کنم و درموردش بنویسم و باور هام رو تقویت کنم
نکته اصلی ماجرا اینجاست که: من توی دفترچه از جنبه ایی به اون موفقیت نگاه میکنم که همه اون باور های مناسبی که بالا گفتم رو در من تقویت کنه برای مثال مینویسم :
حسین به این موفقیت رسیده،بینهایت تحسینش میکنم و خوشحالم بحاطر موفقیت اون ،موفقیت حسین داره به من نشون میده که این موفقیت نه تنها امکان پذیره بلکه خیلی راحت محقق میشه (امکان پذیری و راحتی) از طرفی من انسان هستم حسین هم انسانه پس من هم لایق این موفقیت هستم و همه ما به یک اندازه به نعمات و خداوند دسترسی داریم ولی مسیر ما میتونه یونیک باشه(احساس لیاقت) این موفقیت نشون میده که چقدر -برای مثال- پول و ثروت و ایده ها فراوان هست و چقدر زیاده فرصت ها (فراوانی) و کاری که میکنم بارها و بارها به اون موفقیت توجه میکنم وتوی ذهنم اون فرد رو و اون موفقیت رو تحسین میکنم و بهش فکر میکنم از جنبه ایی که بهم احساس خوبی بده (کانون توجه) همچنین با دیدن این الگو میتونم برم به سراغ ترمز های محدود کننده ایی که با اگر و اما ها جلو من رو گرفته بودن و بی پایه و اساس بودنشون “تاکید” کنم (حذف ترمز هی ذهنی)
این تمرینی هست که برای خودم طراحی کردم و فکر میکنم این روز ها خیلی زیاد به این تمرین توجه کنم و انجامش بدم و به نظرم تاثیر فوق العاده ایی در من خواهد گذاشت
حتی توی موضوع این فایل که یادگیری چیزای هست که فکرمیکنیم استعدادش رو نداریم هم این تمرین جواب میده و بنظرم خیلی میتونه کاربردی باشه برای عملگرایی و رفتن توی کسب مهارت چون ما باور میکنیم که با حرکت کردن و ادامه دادن امکان پذیره
خوشحالم که این کامنت رو نوشتم و احساس خوبی نوشتن این کامنت بهم دادچون هم تمرینی که برای خودم طراحی کردم رو ثبت کردم و هم قانون رو مرور کردم از خداوند هدایت میخوام برای اجرایی کردن بیشتر و بیشتر این موضوع در عمل
خداوند یار و نگهدار و هدایتگر هممون به سمت خواسته ها و زیبایی های بیشتر
به نام هدایت الله
سلام خدمت سینای عزیز دوست ارزشمند سایت
بهت تبریک میگم چقدر کامنت خوب و پر از آگاهی و درسهای خوبی داشت برای من
از اینکه قانون رو خوب درک کردی خیلی خوشحالم وانرژی خوبی رو از کامنتت شما گرفتم
امیدوارم همیشه بدرخشید و بهترین روزها و لحظهها را براتون آرزومندم دوستان توحیدی وعمل گرای مثل شما برای من واین سایت موهبتی است که خداوند نسیب ما کرده
هر کجای کره خاکی که هستی امیدوارم همیشه موفق سعادتمند و ثروتمند باشید انشاالله
سلااام دوست خوبم
سپاسگزارم از اینکه برام نوشتی و احساس خوبی رو بهم منتقل کردی دوست عزیزم
الان فرصتی پیدا کردم تا بنویسم و خب از اونجایی که تصمیم گرفتم سعی دارم بهبودگرایی رو در عمل استفاده کنم این کامنت رو فرصتی دیدم تا درمورد یکسری چیزا بنویسم و اتفاقا درمورد همین بهبودگرایی هم میخوام بنویسم و اینکه این تمرینی که بالا برای خودم طراحی کردم چقدر میتونه با ترکیب بهبودگرایی بهتر بشه.
بهبودگرایی یکی از تعریف هایی که میشه ازش کرد اینه که: از هرفرصتی برای هر رشدی استفاده کنم.
حالا این بهبودگرایی رو اگر با الگو برداری ترکیب کنیم چطوری میشه؟؟
اینطوری که از هرفرصتی برای الگو برداری استفاده کنم.
نکته اش اینجاست من خودم توی این تمرین گاهی کمال گرایی به خرج میدادم برای همین تعداد الگو برداری هایی که میتونستم انجام بدم میومد پایین چون دیدگاه کمال گرای من میگفت که
• تو باید حتما یک تایم تمرکزی انجام بدی
• حتما باید تمرین رو بنویسی ( این باعث میشد ذهنی الگو برداری نکنم)
و…
اما الان میخوام بگم هرجایی هر فرصتی که گیر اوردم میتونم شروع کنم به تحسین افراد حتی اگر شرایطش نبود بنویسم. توی ذهنم این کار رو انجام بدم یا مثلا اگر میبینم ده دقیقه تایم دارم میتونم چند خط بنویسم برم سراغ الگو هام و اینکار رو بکنم نگم حتما باید تمرین رو کامل انجام بدم.
الان که اومدم این کامنت رو بنویسم کامنت رو فرصتی دیدم تا درمورد این موضوع صحبت کنم و به خودم توضیح بدم که این تمرین رو سعی کنم با اصل بهبودگرایی انجام بدم چون معجزه میکنه!
مرسی که فرصتی رو فراهم کردی تا بنویسم دوست خوبم،، ازت سپاسگزارم خداوند نگهدارت
سلاااااام
پسررررر فوق العاده بود
گل کاشتی
این کامنت خودش یه مقاله کامل و جامعه
هیچی کم نداره
عالی عالی
پرفکتتتتتت
خیلی آگاهی دهنده و پر محتوا بود
و چقدر تحسینت میکنم که اینقدر درک خوبی از قوانین و آموزه های استاد داری و مهم تر از اون به شدت در تلاشی که این آموزه هارو به کار بگیری و بهش عمل کنی
تو فوق العاده ای
با همین فرمون برو جلو که مطمئنم خبرهای خیلی بزرگی ازت میشنویم
امیدوارم بهترین هارو تجربه کنی چون تو لایق بهترینها هستی
عاشقتم
در پناه رب
بنام خدای مهربان
سلام به استادعزیزم ومریم جان عزیز وهمه دوستان
هفته قبل تولدشیرین خانم مابود
همه چیز به شکل جادویی وعالی برگزار شد
من اول هرماه روتقویم اتاقم مینویسم یه نمای کلی ازاون ماه رو
یعنی مینویسم مثلا دراین ماه به شکل کلی چه چیزهایی دلم میخواد اتفاق بیفته
ماه بهمن برامن نمادمعجزه اس
البته تمامی ماه ها به شکلی معجزه توزندگیمون اتفاق میفته همینکه هرصبح به راحتی ازتخت پایین میام وشب با ارامش به خواب میرم اینکه با این قوانین اشناشدم همینکه دنیا روآب ببره من خبردارنمیشم مگه یکی بیاد بگه همینکه سپاسگزاری ازخداوند برام شده یه عادت و…..
که تمومی ندارن ولی منظورم معجزه هاییه که هرچندوقت یه بار اتفاق میفته ومنحصربه فرده دربهمن ماه چنداتفاق عالی برام پبش اومده که
مهمترینش کنکورارشد درسال90 بود که منجربه قبولی دردلنشگاه علامه تهران شد
دربهمن 95 خدا فرشته ای زیبا رودر دستانم به امانت سپرد
دربهمن 99 مهاجرت معجزه اسای ما به رامسر رقم خورد
دربهمن 1401 مصاحبه برا فراخوان داوری داشتم که قبول شدم به لطف خدا
وامسال به دلیل دوری از فامیل های نزدیک یکی از چیزهایی که نوشتم
جورشدن یه تولد عالی براشیرین جانم بود
وچندروزقبلش خواهرم به همراه خانوادشون ودامادش ودخترونوه اش گفتن برا تولدمیایم
کیک رو هم ازتهران میاریم ازقنادی بینظیر بهاردرسرچشمه تهران
پدرش از اصفهان براش یه پیراهن زیباخرید که تواون لباس مثل پرنسس هاشده بود
پسرداییم به همراه خانوادشون خودشون روبرا تولد رسوندن
ومادر یکی از دوستای شیرین ازعکس وفیلمهای اون شب یه کلیپ زیبا درست کرد وبرام فرستاد من
تابه حال چنین کاری رو فقط ازعکاسای حرفه ای تو عروسی هامون دیده بودم وخیلی برام جالب بود
بعد یه حسی گفت خب اون فیلم وعکسایی که خودت گرفتیم بش بده تاکلیپ بهتربشه
واین شد آعاز ماجرا
اینکه به دلیل سرعت کم اینترنت فیلما نمیرفت وقتی که اون درست میکرد میفرستادببینه خوبه یانه برامن به این راحتی نمیومد یه جاهاییشو دلم میخواست یه شکل دیگه بشه متوجه منظورم نمیشدو……
خلاصه به یه تضادکوچولو برخوردم شده بودم تشنه وعلاقه مند به بهترشدن کلیپ ولی کارا یکم باب میلم نبود
یهو یادهمین فایل افتادم گفتم خب این همون مهارتیه که اصلا بلدنیستی والان اگه یادبگیری خودت هرکاری دوست داری رو اعمال میکنی
ذوق زده شده بودم سریع اسم برنامه رو ازشون پرسیدم و دانلودش کردم
خب منی که زیرصفر بودم تو ادیت کردن اصلا نمیفهمیدم چه جوری میشه یکم ازفیلمو کوتاه کرد یا اون عکس رو جابه جا کرد یا تم کلیپ رو عوض کردو….
رفتم سرچ کردم اموزش برنامه رو کلی کلیپ اومد که اصلا به درد نمیخوردن
ولی من واقعا تشنه یادگیری اینکاربودم انگار با یه دنیایی اشنا شدم که اگرچه چیزجدیدی نیست ولی من ندیده بودم و نمیدونستم خودمم میتونم به راحتی تو خونه باهمین موبایل فیلم وعکسهامون رو زیباتر وماندگارترکنم
تومسیرهمش ازخداهدایت خواستم که منو هدایتم کنه
حتی یه کلیپ بود که پولی بود گفتم باشه استادگفتن بایدبهاشو بپردازین سریع خرید زدم ولی واقعا هیچی توش نبود ولی ناراحت نشدم
یه حسی میگفت بازم بگرد بلافاصله بعدش به یه کلیپ پنجاه دقیقه ای هدایت شدم که نوشته بود رایگانه
باخیال راحت که خودطرف خواسته فیری دراختیار مردم بزاره دانلودش کردم وواقعا دستش درد نکنه
کامل از اول اول گام به گام توضیح داد همه چیو
داشتم به اون گوش میدادمو تمرین میکردم که همون مادردوست شیرین که گفتم زنگ زد که امروزعصرشیرینو بیارخونه ما یکم بچه ها باهم بازی کنند
یهو یه حسی گفت ببین کارخداست دقیقا همین امروز که تو مشتاق یادگیری هستی زنگ بزنه
اومدم بگم اگه کاری نداری منم میام
که
خودش گفت همسرم نیست اگه میتونی خودتم بیاتا بچه ها بازی میکنن مام باهم صحبت کنیم
گفتم خدایا دمت گرم
سریع قبول کردمو عصر راهی خونشون شدیم
واون به صورت عملی تمام مراحل رو بهم یاد داد حتی دوباره باهم یه کلیپ جدیددرست کردیم که خیلی عالی شد
بااینکه تو مسیرقانون نیست ولی کلی حرفای زیبا زدیم برامون پیراشکی گوشت هم درست کرده بود
خلاصه جهان وقتی شوق وذوق منو برا یادگیری اینکار کوچولو دید که اگه انجامم نمیشد اتفاق خاصی نمیفتاد ولی همه چیو در طول دو روز به بهترین شکل برام جور کردوبهم نشون داد که شوق وذوقی که استاد میگه چه شکلیه وموقعی که به این حس برسی چه راحت کارا برات جورمیشه
انقدر به اینکارعلاقه مندشدم که چندباردیگه امروز خودم نشستم و یه ریزکاریهایی رو توش تغییر دادم وزیباترش گردم
اومدم بگم خدارو صدهزارمرتبه شکر یاد حرف شیرین افتادم که یه بار داشتم شکرگذاری میکردم برطبق روال استاد که میگن خداروصدهزارمرتبه شکر
منم همین شده تکه کلامم
بعدشیرین گفت مامان مگه نمیگی نعمتهایی که خدا بهمون داده خیلی بزرگه ؟
گفتم چرا مامان
گفت پس باید بینهایت شکر کنی صدهزارخیلی کمه!!!!!
اشک ازچشمام سرازیرشده بود از درک این دختر7ساله
گفتم راست میگی مامان والان هربارکه خیلی بخوام سپاسگزاریم بینهایت باشه میگم
(به عدد ما احاط به علمک )
واقعا خدایاسپاسگزارتم برای این مسیر واگاهیاش
برا این استاد وسایت بینظیرشون و
این دختری که به لطف تو داره واقعا توحیدی بزرگ میشه ازم ایراد میگیره که ازمسیر خارج نشم بهم زیبایی نشون میده طرز صحبتش شده مثل استاد وقتی یه چیز زیبا میبینه و…..
وشکر که وقتی این فایلو گوش کردم حس کردم هیچی براکامنت گذاشتن ندارم ولی بایه تضادکوچولو و ذوقی که برا یادگیری این مهارت پیداکروم ترغیب شدم به نوشتن.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
سلام درود به همه
روتیم روزانه روز 50ام
مرحله اول
اع
قبل از شروع دوازده قدم
شاید تعداد کار های که میخواستم برم ولی نمیرفتم زیاد بود
ازشون میترسیدم و بهانه می اوردم
ولی خداروشکر این انیمه ها و دوره خیلی اینو کم کرد
بازم دم ژامپنی ها گرم خیلی قشنگ باور سازی کار میکنن
توی بیشتر انیمه هاشون مخصوصا یکیشون به نام شبدر سیاه که طولانی بود
و انیمه نارتو
توی این دوتا که الان یادم میاد
خیلی خفن بود جفتشون بی استعداد بودن و طرد شده ولی با تمام این ها
تمرین میکردن تلاش میکردن و حرکت میکردن و نتیجه میگرفتن
نارتو با اینکه شیطان میخوندنش ارزو رهبر شدن داشت وهوکاگه شدن
و تلاش کرد رفت جلو تمرین کرد استاد های خوب داشت و جواب داد
و جواب داد همین باعث شد برام انگیزه بشه که معین استعداد اصلا مهم نیست
این مهم نیست که بلدی شنا کنی یا نه
مهم نیست بلدی طراحی کنی یا نه مهم فقط
تمرینه
نارتو بهم یاد داد با تمرین هر کاری میشه کرد
و استاد عباس منش اینو برام قطعی کرد و من در اخر قدم برداشتم توی این مسیر رفتم جلو
رفتم توی دل مسیر توی دل ترس هام و بله تونستم موفق بشم
سال پیش
علاقم مشخص نبود کارم مشخص نبود و هیچی
الان
علاقه ام مشخصه
کارم مشخصه
مهارتم هم اوکیه
و دارم اینو به خودم میگم هرکاری با تمرین میشه
میشه تو بهترین باشی توی هرچیزی که میخوای فقط تمرین کن مثل
استا، لی ، نارتو ، و هزاران شخصیت انیمه ای که برام شدن الگو توی این مسیر
خداروشکر توی تمرین طراحی ما طرح هامون رو نگه میداشتیم و استاد بیابان گل
یک حرکت خفن که زد این بود روتین رو شروع کرد برای همه مون گذاشت
و ما رو حول داد توی این مسیر روز اول روتین جنس خط خیلی داغونی و طراحی خیلی داغونی داشتم
ولی الان که نگاه میکنم خندم میگیره و خیلی مسیر خوبی بود
توی همه کار ها همینه یاد گرفتم مثل دوازده قدم یک چکاپ قبل از شروع هر چیزی بگیرم
و به مغزم ثابت کردم میشه و دارم ثابت میکنم بهش که با تمرین کردن میشه هر کاری کرد
عاشقتونم تا درودی دیگر بدرود
به نام خدای عزیزم
سلام استاد مهربانم، سلام گرم به مریم جانم و تمام دوستان الهی
خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که هنوزم این سریال خودشناسی ادامه داره و من با جریان این آگاهی ها همراه هستم الهی شکر
این قسمت واقعا بهم احساس قدرت داد، یعنی این بحث تمرین و تکرار که در دوره عزت نفس هم مفصلا بهش پرداخته بودید، خیییلی به من احساس قدرت و شکوفایی میده
باعث میشه فقط با هربار گوش دادن به این باورهای فوق العاده ای که بیان میکنید، ایمانم قوی تر میشه ازینکه هرکاری ممکنه و به عبارتی:
NOTHING IS IMPOSSIBLE, NOTHING
هیچ کار در دنیا نیست که نتونم انجامش بدم
حتی اگر استعداد انجام اون کار رو نداشته باشم، فقط کافیه تمرین، تکرار و پشتکار بورزم…قطعا به عالیترین نتیجه خواهم رسید
ادامه دادن خیلی مهمه، چیزی که 99 درصد آدمها انجامش نمیدن!!! و این هم در واقع پیرو عمکرد مغزه که همیشه دوس داره در حاشیه امن خودش بمونه و نمیخواد چیزهای جدید رو امتحان کنه یا ادامش بده و ناخوداگاه انسان رو به نیمه کاره رها کردن وا میداره
خود من هم بسیار مواردی هست که نصفه نیمه کارها رو رها میکنم و حتی در مورد کار کردن روی دوره ها یا فایلهایی که براشون برنامه میذارم
و واقعا این خوب نیست…
تموم کردن کار به آدم احساس اعتماد به نفس خیلی خوبی میده و بنظرم تمام انسانهای بزرگ از همین ادامه دادن و تمرین و تکرار هر روزه به نتایج بزرگ و چشم گیر دست پیدا میکنن..
وگرنه هزاران و میلیونها نفر هستن که شاید کارهای بزرگ و شاید اکتشافات و اختراعات بزرگ بشری رو شروع کردن اما به محض اولین یا دهمین بار شکست، ادامه ندادن و نا امید شدن و هیچ اثری از نام و یادشون باقی نمونده
اتفاقا وقتی دقت میکنیم میبینیم کسانی که تو هر حوزه ای، به موفقیتهای بزرگ رسیدن و نام آور شدن، در اکثر موارد کسانی بودن که تو اون زمینه استعداد خاصی نداشتن یا حتی خیلی خیلی پایین تر از استانداردهای لازم برای اون موضوع بودن
اما انگار اونها عزم و اراده قوی تری به خرج میدن و خودشون رو به خودشون و بعد به دنیا ثابت میکنن که استعداد مهم نیست، پشتکار مهمه، ایمان مهمه، ادامه دادن مهمه، باور مهمه…
خیلی از کارها هم هست که از دور به نظر خیلی سخت و پیچیده میان
مثلا دیروز رفته بودم کلینیک چشم پزشکی و اون پرستار خانم داشت عکسهای چشمم رو بررسی میکرد و تند ورق میزد و یه سری علامتها میزد و یه حرئف انگلیسی کنارشون مینوشت
اولش ذهنم گفت اووووه چه خفن چه پیچیده چقدر مهارت چقدر استعداد میخواد این همه سرعت عمل و درک ازین کار
ولی بلافاصله انگار این آگاهی بر من جاری شد که نه، اصلنم چیز عجیب غریبی نیست، این مهارت ارزشمنده اما سخت و دور از دسترس نیست، تو هم اگر بخوای میتونی یادش بگیری(اگر تو حیطه علاقه یا کارت باشه) و ضمنا تمرین و تکرار هر روزه و بررسی هزاران عکس از هرازان نفر هر روز، معلومه که مهارتت رو قوی تر میکنه و اون اتصالات مغزی رو شکل میده و اصلا خیلی کارها ناخوداگاه میشه دیگه…
چندروز پیش تولید داشتم و حین انجام کار و اندازه گیری مواد اولیه بر اساس میزان سفارشاتم، خواهرم اومد پیشم و یه نگاه به کارم انداخت و گفت چقدر حرفه ای هستی در اندازه گیری، احساس میکنم اینم خیلی مهارت میخواد و خیلی کار پیچیده ای هست..
من اولش بلافاصله متعجب شدم و گفتم نهههه اتفاقا اینکه خیلی کار ساده ای هستش!!
اما بعد یاد آگاهی های دوره احساس لیاقت افتادم که تعریف رو بپذیرم ..بنابراین گفتم البته که دقت بالا میخواد و هرکاری باید تمرین بشه
اما از بیرون سخت به نظر میرسه و اولش اینطوره..چندبار که تمرین کنی راحت میشه..
تمرین و تکرار، تعهد، ادامه دادن، پشتکار، باور و ایمان، انگیزه ، اشتیاق ——-> ایناست که مهمه، اینا عامل موفقیت تو هررررررررررر حوزه ایه
استاد جان عاااشق مثالها و الگوهاتونم، چقدر این الگوهای ورزشی که همیشه با حضور ذهن بالاتون برامون میارین(و البته با الهامات خداوند که در زمان مناسب این مثالها رو به قلبتون جاری میکنه)، به فهم بیشتر مطلب کمک میکنه
مثال لیونل مسی و مایکل فلپس عاااااااالی بود خیلی باور سازی خوبی برام ایجاد کرد ازتون ممنووونم
این خییییلی حرفه که یه نفر 365 روز سال رو، بدوووون استثنا، بدون چیت و در رفتن، تمرین کنه..!!!
همینه همینه که مایکل فلپس رو اینقدر موفق کرده، همین رازه موفقیتشه…تمرین و تعهد
استاد یاد شما میفتم که چقدر زیبا از این افراد موفق الگوبرداری کردید و تمام توانتون رو گذاشتید برای کار کردن روی بحث روابط 2 سال تمام، و توش انون همه موفق شدین
یا بعدش مطالعه قرآن
ثروت
قانون سلامتی
دمتون گرم استادم
و خودمو هم بی نهایت تحسین میکنم که با تلاش ، تمرکز و پشتکار چقدر زیبا یه جهش فوق العاده رو 10 سال پیش خلق کردم و از یه دانشگاه کوچیک غیر انتفاعی، با رتبه عاااالی قبول شدم یه دانشگاه مطرح دولتی در تهران برای مقطع فوق لیسانس
و اونجایی که با تلاش و تمرین توی شنا عااالی عمل کردم یا توی سوارکاری یا کوهنوردی و صعود به دماوند یا توی نوازندگی سه تار و خیلی موارد دیگه…
من ایمان دارم که در هرکاری میتونم با تلاش و تعهد و تمرکز به بهترین نتایج برسم
الانم که دیگه باورهای توحیدی یه کاتالیزور اساسی شده برای تماااام اموراتم
حتی اگه یه کاری رو اولش توش خوب نباشم، میتونم با تلاش و تمرین و تکرار بهبود مستمر پیدا کنم و حتی بهترین بشم
من قابلیت یادگیری و انجام هرکاری رو به بهترین شکل ممکن دارم
تو کار بازاریابی و فروش محصولاتم، طی این یکسال و خرده ای، اوایل دوس نداشتم برم بازاریابی با اینکه توش تقریبا خوب عمل میکردم اما میگفتم استعدادشو ندارم یا به شخصیت من نمیخوره ، اما بعد فهمیدم شیوه ای که داشتم اینکارو انجام میدادم برام خوشایند نبوده و بعد که با هدایت خدا و راهنمایی یکی از بندگان بی نظیرش شیوه کار رو کمی تغییر دادم و اصولی تر کردم، با اعتماد به نفس و اشتیاق بیشتری میرفتم برای فروش و نتیجه هم طبعاً بهتر شد..
استاد جانم باز هم ازتون سپسگزارم برای این سلسله فایلهای بی نظیرتون
منتظر ادامه فایلهای توحیدی هم هستیییمممم
..
عاشقتونم
الهه
سلام الهه جان
خیلی خیلی خوشحالم که اینچنین موفقیت هایی را کسب کردید و با پشتکار و تمرین آنچه دوست داشتید بدست آوردید .
و نکته جالب برای من در کارتون بازاریابی و فروش بود.
منهم کار هنری انجام میدم نقاشی و کلا کارهای هنری. اما در مورد بازاریابی و فروش مشکل دارم و احساس میکنن بی استعداد هستم و یه جاهایی حتی کمبود احساس لیاقت باعث میشه کم بیارم .
البته با این فایل متوجه شدم ربطی به استعداد نداره و با تمرین درست میشه.
خیلی خوشحال میشم در این زمینه منو راهنمایی کنید. راهی که رفتید و باورهایی که ساختید را به من هم بگویید.
البته که راه هر کسی متفاوته اما شاید یک باور شما برای من هم تاثیر بزاره . همونطور که شما گفتید یک نفر شما را راهنمایی کرد.
سپاسگزارم
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ
الا ای کسانی که ایمان آوردهاید، چرا چیزی به زبان میگویید که در مقام عمل خلاف آن میکنید؟
کَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ
این عمل که سخن بگویید و خلاف آن کنید بسیار سخت خدا را به خشم و غضب میآورد.
إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِهِ صَفًّا کَأَنَّهُمْ بُنْیَانٌ مَرْصُوصٌ
خدا آن مؤمنان را که در راه او در صف جهاد با کافران، مانند بنیان و سدّی آهنین همدست و پایدارند بسیار دوست میدارد.
به نام خدا و سلام خدمت استاد عزیزم و دوستان نازنین
چقدر ارتباط عجیبی داره این فایل ارزشمند با مطالبی که دیشب با همسرم مطرح کردم و با این آیات مقدس خداوند…
تا حالا به این فکر کردید که چرا خداوند اول در مورد گفتن چیزی که انسان بهش عمل نمیکنه صحبت میکنه و اونو مذمت
میکنه و بعد میرسه به آیه مورد بحث این فایل که خداوند انسان هایی رو که محکم می ایستند و ادامه میدن رو دوست
داره؟ برای خودمم خیلی جالب بود… این حالت که انسان کاری رو شروع میکنه و بعد بخاطر باورهای اشتباهی که در قرآن
به اونها هوای نفس گفته میشه رهاش میکنه انسان رو سست عنصر میکنه… نتیجه این رویکرد عدم قطعیت انسان در خیلی
از ویژگی ها و رفتارهاشه… در کلام نمودش این میشه که خیلی وقتها به خودمون یا دیگران حرفی میزنیم ولی یکم بعد کنار
میزاریمش… در مورد بحث شغل و یادگیری یه مهارت رو شروع میکنیم به یادگیری اما کمی بعد رهاش میکنیم بخاطر
نجواهایی مثل این جملات که “تو استعدادشو نداری” یا “این کار خیلی سخته” یا “این شغل دیگه پر شده” و هزار تا باور دیگه
این موضوع که من بخاطر احساس نداشتن استعداد در کاری اونو رها کنم یه موضوع خیلی مهمه که در این فایل بهش اشاره
شده اما اصل داستان خیلی فراتر از استعداده… موضوع بهانه هایه که ذهن میتراشه برای اینکه تغییر نکنه و انسان یه مسیر
رو که شروع کرده ادامه نده، حالا یادگیری یکیشه، بحث کسب و کار، بحث تغییر شخصیت، رفتن به کلاس زبان و هزار تا
موضوع دیگه که شما تصدیق میکنید که به چند هفته نمیکشه کاری رو شروع میکنیم و ادامه نمیدیم و استعداد یکی از بهانه
های ذهنه که استاد بهش اشاره فرمودن… استاد راهکار بسیاری عالی فرمودید که توی دفتر پیشرفت های هر روزو بنویسید
تا ذهن آروم آروم با دیدن این نتایج رام بشه و تغییر کنه و در اون موضوع یادگیری پیشرفت کنیم… من خودم بخاطر همین
بحث که نمیدونستم در چه کاری استعداد دارم خیلی کارها رو احساسی و هیجانیشروع کردم ولی بعد وسطای کار رهاش
کردم و بنظرم این ادامه دادن بزرگترین ویژگی شخصیتی استاده که باعث شده این قدر موفق باشن… یعنی حتی به نظرم این
ادامه دادن و باورسازی اون از مباحث توحیدی کم اهمیت تر نیست بخاطر اینکه اگه ادامه ندیم نمیتونیم این باورهای
توحیدی رو در ذهنمون ایجاد کنیم و از نتایجش در سلامتی، روزی، روابط و … بهره مند بشیم و این بزرگترین باگ منه…
از خداوند توفیق مسئلت میکنم که این ویژگی رو در خودم ایجاد کنم و اولین عهدی که با خودم و خدای خودم میبندم برای
تغییر این ویژگی دقیقا نقطه مقابل این ویژگیه… من متعهد میشم یا کاری رو شروع نکنم و حرفشو نزنم یا اگه شروع کردم
تا آخرش ادامه بدم و پیشنهاد میکنم برای این که ذهن فریبمون نده و وسط کار رها نکنیم یه تنبیه از جنس تنبیهات قرآنی
برای ذهن در نظر بگیریم که بخودش اجازه این کار رو نده کما اینکه نمونش هم هست… مثلا در مورد شکستن سوگند خدای
مهربون و قشنگم دستور داده که چند نفر گرسنه رو سیر کنیم یا حداقل سه روز روزه بگیریم … و دلیلش کاملا مشخصه…
خدای نازنینم با این تنبیهات میخواد ذهنو از تکرار این اشتباهات بر حذر داره و نمونه این تنبیهات زیاده… جالبه که خود این
تنبیهات باورسازی میکنه… مثلا در مورد کشتن حیوانات در حال احرام تنبیهی مقرر فرموده و بعد فرموده اینها برای اینه که
بدانید خداوند به تمام عالم عالمه!!! یعنی با پرداختن بهای این کار انسان به ذهنش این باور رو میده که خدا منو میبینه و
اگه این بها رو نپردازم منو به خودم واگذار میکنه و علم به دانایی خداوند در ذهن و نفس انسان نقش میبنده… یعنی کل
داستان ایمان اصلاح ذهن و نفسه و باورسازی روی اونها… اینکه من در کتاب بخونم خدا عالمه این و درک نمیکنم تا زمانی
که باورسازیش کنم و اون موقع میشه جزو ایمان من و در زندگی من نتیجه رو نشون میده… این که بگم خدا غنیه تا
باورسازی نشه در زندگیم نمود پیدا نمیکنه و از این غنی بودن بهره مند نمیشم… امیدوارم که در مسیر باشیم و همیشه
ادامه بدیم… این مهمترین باوره… همیشه ادامه بده دوست من
سلام دوست عزیزم سپاسگزارم از خدای مهربان که منو هدایت کرد وآشنا کرد با دیدگاه شما. چقدر آگاهی بود. انگار من نیاز داشتم که حرفهای شما را بشنوم بخوانم واینکه مشکلمم را بفهمم از کجا نشات میگیره وچرا هربار حالم بد میشه. چقدر خوب توضیح دادید.اینکه چقدر آیه ها رو عالیی تفسیر کردید ومن نیاز داشتم به این آیه های توحیدی براتون بهترینها را آرزو دارم شاد وموفق باشید
سلام خواهر گلم خوشحالم که این آگاهی که خدا به قلبم انداخت هم به من خیلی کمک کرد و واس شما مفید فایده بود…این مشکل در زندگی من و همسرم به طور جدی سالها ما رو از پیشرفت محروم کرده بود که مدام کارهایی رو شروع میکردیم و بعد با این نجوا که این استعداد من نیست و خیلی بهانه های دیگه رهاش میکردیم و مدام منتظر بودیم خدا به قلبمون الهام کنه که استعداد و توانایی ما چیه… اما الان درک میکنم که همون قدمی که با توجه به شرایط فعلیمونه رو تا آخر ادامه بدیم و بعد از اینکه مثلا تو اون مهارت اوکی شدیم تصمیم بگیریم که ادامه بدیم یا نه و اگه صرفا با نجواهای ذهنی که یه روز خوشحالم آموزشو ادامه بدم و یه روز حالم خوب نیست پس فکر کنم نکنه این راه من نیست از مسیر دست بکشیم هیچ وقت نخواهیم فهمید که کجا استعداد داریم و اینکه این عادت رفتاری نامناسب رها کردن با هر دلیل و بهانه غیر موجه و احساسی باعث میشه هیچ وقت نفهمیم که واقعا چه توانمندی داریم و این که خداوند بسیار بر بدعهدان خرده میگیره یه وجهش اینه که مثلا شما با شروع یه مسیر خودتو به چیزی متعهد میکنی ولی بعد یه مدت با بهانه های غیر موجه رهاش میکنی و این ویژگی اخلاقی میشه که هزارجای دیگه خودشو نشون میده.. این عدم قطعیت در ایمان هم خودشو نشون میده…یه روز فکر میکنی قلبت محکمه و خدا هست ولی فرداش فکر میکنی نه من از خدا دورم و این فقط احساس من بوده… میخوام بگم وقتی این ویژگی شخصیتی رو در خودمون نهادینه کنیم که تا آخر ادامه بدیم (مگه اینکه واقعا به قطعیت صد در صد برسیم که رها کنیم) دیگه احساسات گذرا و نجواها نیستن که مسیر برامون تعیین کنن و رفتار ما یه بیس و پایه منطقی پیدا میکنه… حضرت اسماعیل با شخصی قرار داشتن و قرار بود مثلا دو ماه سفر کنن و به محل قرار برسن… حضرت اسماعیل یکسال در اون محل باقی موند بخاطر اینکه طرف فراموش کرده بود بیاد و حضرت برای اینکه این ویژگی پایبند بودن به عهد از نفسشون زایل نشه اونجا موندن تا جایی که خدا در قرآن هم ایشون رو صادق الوعد معرفی میکنن…وَاذْکُرْ فِی الْکِتَابِ إِسْمَاعِیلَ إِنَّهُ کَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَکَانَ رَسُولًا نَّبِیًّا ﴿54﴾
ان شااالله هم خودم که واقعا فقط دارم حرف میزنم و سعی میکنم این ویژگی رو در خودم تثبیت کنم و هم همه ما و شما این ویژگی رو در خودمون نهادینه کنیم که وقتی تصمیمی میگیریم که انگار با خودمون عهدی میبندیم تا آخرش ادامه بدیم و دست نکشیم… بنظرم این ادامه دادن فارغ از نتیجه یکی از مهمترین عوامل موفقیته، موفق باشید
سلام به نرگس عزیزم
خداوند رو سپاسگزارم که به کامنت شما هدایت شدم ،چرا که قشنگ همه چی رو واضح کردید خیلی وقتا شده حرف معلم رو نفهمیدم و توضیح هم کلاسیم رو بهتر فهمیدم
اینکه کاری رو تا اخر تموم نمیکنم مشکل بزرگ منه و فقط کارهایی رو تموم میکنم که مجبورم و تمام نشده ها علت داره ،مثلا کلاس زبان رو وقتی به جاهای سخت کشیده شد مقاومت ها شروع شدن اینکه دیر بیدار میشم ،نمیفهمم،شهریه زیاده یا باشگاه همینطور و من هم راحت تسلیم میشم ولی با ایه هایی که نشون دادین ،فهمیدم وقتی تصمیم یا هدفی داری باید پاش وایستی باید به نفست نه بگی همونطور خیلی وقتا بوده از مدرسه خسته شدیم ولی هیچوقت رهاش نکردیم چون تو ذهنمون همچین گزینه ایی نبود به قول استاد باید بدونیم چه خوراکی به ذهنمون میدیم قاطعیت در انجام یا سست بودن و من همیشه نامید شدن و رها کردن رو انتخاب کردم چون فکر کردم من استعدادش رو ندارم باید این اخلاقم رو اصلاح کنم
اره خدا کسی که ثابت قدم نیست کسی که زیر قولش میزنه ،کسی که تو کارش تقوا نداره رو دوست نداره برای این گفته دوست نداره چون ما از خداییم و وقتی کاری رو رها میکنیم دیگه خودمون رو دوست نداریم چرا که خدا به افکار ما پاسخ میده و گرنه برای خدا فرقی نمیکنه من چه مسیری میرم
و از خدا میخوام هم من و هم شما دوست عزیز و هر کی که قول داده تا اخرش بره رو هدایت کنه و با باورهای قدرتمند و دیدن الگوهای مناسب ایمانمون بیشتر بشه و به مسیرمون ادامه بدیم
سپاسگزارم دوست عزیزم
سلام خدمت خواهر گلم، این شروع کردن و نیمه کاره رها کردن توی فایل هشتم دوره عزت نفس در بخش سوم فایل بخوبی توضیح داده شده که ریشس کمالگراییه، و اگه کمالگرایی حل بشه و انسان صفر و صد به مسائل نگاه نکنه معمولا مسیر علایقشو تا آخر ادامه میده…اینکه انسان خودشو با کسی که تو یه مهارت سالها زحمت کشیده و به جایی رسونده مقایسه نکنه و بدونه که هر کس بجایی رسیده بارها سعی و خطا کرده، بازخورد گرفته و ادامه داده تا به نتیجه رسیده، اما ماها چون در کودکی اگه خطا میکردیم چه تو مباحث درسی و چه کارهای خونه و بعد اگه اشتباه میکردیم سرزنش میشدیم، از اشتباه میترسیدیم و الان بجایی رسیدیم که حتی اگه تو کاری که علاقه داریم وارد میشیم و زود نتیجه نمیگیریم فکر میکنیم استعداد نداریم و رهاش میکنیم،یعنی درواقع ریشه کمالگرایی ترس از نظر مردمه که ما اشتباه کنیم و قضاوت بشیم، بیدلیل نیست که شمس تبریزی یکی از چالشهایی که برای مولانا گذاشت این بود که زمانی که بعنوان یکی از اکابر و بزرگان قونیه زبانزد خاص و عام بود بهش گفت باید بری در یکی از شرایخونه های بزرگ شهر بنشینی و شراب سفارش بدی!!! و صد البته که شراب حرامه و مولانا شراب نخورد اما این کار رو باید برای شکستن بت نظر مردم انجام میداد چون یکی از موانع بزرگ سلوکه، من خودم الان مدتهاست فایل 8 عزت نفس رو بارها گوش میدم و تلاش میکنم این رذیله رو ریشه کن کنم که این خودش باعث ثبات قدم خواهد شد، پس اگه بخوام خلاصه بگم خدمتتون که واس خودمم ردپا گذاشته باشم موضوع اینه که ترس از نظر مردم باعث میشه ما نگاه کمالگرایی و صفر وصدی داشته باشیم و این باعث میشه اگه کاریو شروع کنیم بخاطر اینکه همون اول به نتیجه نمیرسیم از ترس انتقاد دیگران ادامه نمیدیم تاحدی که فکر میکنیم استعداد نداریم و مهم تر از همه اینکه « این شروع کردن و رها کردن ویژگی شخصیتی ما میشه و باعث میشه حتی در حرف زدن هم اینگونه بشیم که بسیار حرف ها رو میزنیم و عمل نمیکنیم». خدا به هممون در ترک این رذائل توفیق روز افزون عنایت کنه، ان شاالله
سلام دوستان عزیزم
بابت کامنت فوقالعاده ای که گذاشتید ازتون سپاسگزارم
و تحسین میکنم دقت و درک قشنگتون رو
کامنت شما احساس امیدواری
و
پیامی بود برای درخواست هام
منم نیاز دارم به عمل به تجربه هام و دانستهایی که بدردم مخوره نه اینکه فقط دانش داشته باشم
و خیلی دوست دارم شروع کنم برم تو دل ترسهام و وقتی مسئله درونیم رو باهاش مواجه میشم راه کارشو پیدا کنم و باهاش روبرو بشم
بازم ممنون
روزگارتون به شادی
سلام استاد عزییییزم .
سلام به همه.
استاد جونم ممنون که فایل ارزشمند دیگه در این مورد رو روی سایت گذاشتین. سپاااااس
عرضم به حضورتون که بله کاملا اعتقاد دارم با ایمان و باور و تلاش و تمرین میشه در هر زمینه ای موفق شیم. با بهبود و تلاش و ایمان تو هر زمینه ای میتونیم در اون زمینه کاملا موفق شیم اصصصلا ربطی به استعداد نداره.
در این مورد واقعا باور محدود کننده ای ندارم. حرکت کردن و پیشرفت کردن مهمه. اگه اینطوری نبود خیلی بد میشد من به شخصه حس ناتوانی شدیدی بهم دست می داد. خداروشکر که اینطور نیست. پس تلاش نهایی مهمه نه استعداد و نتیجه.
چقدر این باور قدرتمند کنندست.چقدر قشنگه این دیدگاه استاد مرررسی انقدر ذهن مارو باز میکنید با باورهای عالی و تقویت کننده.
تلاش حرکت ادامه الهی به امید تو. به نظرم این از همون باوری که خداوند به همه ی ما نزدیکه و همه ی ما میتونیم رابطمون رو با خدا عالی کنیم و این محدود به افراد خاصی نمیشه نشاَت میگیره.
خداروشکر تو هر زمینه ای که بخوایم میتونیم موفق بشیم با تلاش و بهبود همیشگی و توجه به الهامات با ادامه دادن و بدون در نظر گرفتن کوچکترین استعدادی در اون زمینه.
استاد جان باز هم ازتون سپاسگزار بابت وقتی که برای یاد دادن این آموزه های ناب به ما اختصاص میدین. خداروصد هزار مرتبه شکر.
به نام خدای مهربانم که هرآنچه دارم از اوست و از فضل و کرمش همواره به من میبخشه
سلام به استاد ودوستان عزیزم
آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟
یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟
بله صد در صد میتونم با تلاش و بهبود مستمر و ادامه دادن در مواردی که مهارتی در اونها ندارم بهتر و بهتر بشم
در مرحله دوم این تمرین من بارها در گذشته بنا بر شرایطی که داشتم در مسیرهایی قرار گرفتم که به من میگفتند تو استعداد نداری ،تو توانایی نداری ،تو نمیتونی ،تو شرایطش رو نداری اما به لطف خدا واردش شدم و با ادامه دادن ، تمرین کردن خیلی رشد و بهبود دائمی داشتم
اما در مرحله بعدی افراد نامناسبی میومدند و اون همه تلاش و بهبود و رشد من رو ندید میگرفتند و فقط از من نتیجه نهایی رو میخواستند این بازخوردهای منفی اون همه رشد و پیشرفت رو در ابتدا در ذهن من کم ارزش و بی اهمیت میکرد باااارها خودم تو ذهنم کارم رو کم ارزش میکرد و بعد به شدت نتیجه گرا میشدم ،کمالگرا میشدم و نمیتونستم تکامل رو هم درک کنم و این باورها و افکار اون احساس خوب و لذت بخشی رو که از یادگیری و رشد و بهبود دائمی داشتم رو از من میگرفت و با این باورهای محدود کننده منو دلسرد میکرد
من در زمینه تحصیلی ،ورزشی ،مهارت شغلی ،سلامتی ،بهبود شخصیت دائمی، مهارتهای ارتباطی ،اجتماعی ،سبک شخصی زندگی و…… کلی رشد و پیشرفت عالی داشتم و با این آگاهی هایی که در این مسیر الهی کسب کردم همه اینها برام ارزشمند هست و خیلی برام لذت بخش تر شده و با احساس خوب بیشتر و ذوق و شوق بیشتر ادامه میدم
اما نتایج طبق قانون الهی خیلی طبیعی و بدیهی با احساس خوبم و آرامش و عمل به الهامات و ایمان و توکل کردنم به خدا و ادامه دادنم به سادگی و طبیعی میاد
در این مرحله من تمام این نتایج رو بهش توجه میکنم مینویسم و تحسینش میکنم و بارها این تواناییها این رشد رو به خودم یادآوری میکنم و انگیزه میگیرم که با عشق ادامه بدم
هدفی که در حال حاضر دارم روش کار میکنم درک قرآن و توحید عملی ،بهبود شخصیت و احیای ارزشمندی درونیم هست و دارم تو این موارد در آزادی و آرامش که از فضل الله مهربانم دارم با تمرکز روش کار میکنم و از پیشرفتم خیلی راضی هستم و نتایج هم خدا برام طبق قانون بدون تغییر جهانش رقم میزنه
باورهای ذهنیت محدود کننده که در این زمینه باااااید کنار بزارم : باور من استعداد در این زمینه دارم و یا ندارم رو به کل باید کنار بزارم
باور اینکه اگر تو مرحله اول تو یه موضوعی خوب نبودم یعنی استعداد ندارم رو باید کنار بزارم
باور اینکه هر کسی با استعداد خاصی به دنیا اومده و فقط اون فرد میتونه موفق بشه رو باید کنار بزارم
باور ذهنیت قدرتمند کننده که باااااید هر بار تکرارش کنم : بهبود دائمی و مستمر همیشه نتیجه میده
باور اینکه هر کسی سطح یادگیری متفاوتی داره بعضی زود یاد میگیرند بعضی ها کمی بیشتر باید وقت بزارند تا یاد بگیرند این تفاوت رو باید درک کنم
باور اینکه شاید نیاز باشه که با شیوه درست آموزشی، با ابزار مناسب تر،محیط مناسب تر به مسیرم برای یادگیری ادامه بدم بهتر هست که این موارد رو برای خودم مد نظر داشته باشم تا راحتر رشد کنم
باور اینکه من سمت خودم رو که بهبود مستمر و دائمی و پیشرفت بیشتر و ادامه دادن هست رو باید انجام بدم خودم رو تحسین کنم قائم به ذات باشم نتایج رو جهان طبق قانون خودش برام میاره
استاد جان این مواردی که دارید آموزش میدید بینظیر و عالیه عاااااشقتونم خدایا عاشقتم که عاشقمی
سلام استاد عزیزم
شما مطالبی رو به من آموزش دادید که بر قلبو جانم رخنه کرد
من رو بیشتر به خودم نزدیک کزد و بر اساس آموزش های شما اصل رو از فرع تشخیص دادم
استاد عزیزم اساتید دیگه
اینطوری که شما تمرکزی تمرکزتون روی اصل و توحید هست اینطوری نیستند
و تمرکزشون روی خداوند نیست
من آموزش های اونارو گوش دادم
اونا میگن که ما باید با مشکلاتمون روبرو بشیم
حتی یکی از اموزش ها یادمه میگفت شما هیچوقت نباید همسرتونو تنها بزارید هرکجا رفت باهاش برید
شما اگه پدر مادرتونو زمان پیری رها کنید برید دنبال خوش گذرانی خارج از کشور به جایی نمیرسید و جهنمی هستید
با اینکه اصل رو توضیح میدادن
اما من وقتی این جملات رو ازشون شنیدم براز همیشه رهاشون کردم
و حذف کردم
چون قلب من میگه من نباید به خاطر هیچکس از تمرکز روی نکات مثبت و حال خوب جا بمونم هرکسی که میخواد باشه اونهم خدا داره میتونست حالشو خوب کنه اگه نمیتونه من نمیتونم براش کاری بکنم فقط خودم با اون به درون مرداب کشیده میشم
یا یکیش میگفت
شما باید به گذشتتون برید و خاطرات بدتون رو به یاد بیارید تا اونها در شما حل بشن
البته این حرف رو شماهم میزنید
نمیدونم استاد عزیزم من وقتی اونارو گوش میکردم حالم خیلی بد میشد
میگفتن این درد هشیارانس
میگفتن نباید جنگید بزار افکار منفی بیاد
نمیدونم استاد عزیزم دوس ندارم بد کسی رو بگم شاید من مسیرو اشتباه میرفتم کامل نمیرفتم
اونا نمیکفتن باید وردی هاتونو کنترل کنید روی این اصل تمرکز نمیکردن
فقط میگفتن هرررر اتفاقی افتاد هر جیزی دیدید باید بتونید به جنبه مثبتش توجه کنید
اصلا نمیگفتن که ذهن ما در این شلوغی واقعا خسته میشه
ولی من از وقتی که فقط با شما کار میکنم
حالم خیلی خوبه
خیلی قوی تر شدم
و از وقتی که شمارو دیدم که چه تضاد هایی توی زندگیتون پیش اومد و چطوری راجب اون تضاد ها صحبت میکنید دیدگاه شمارو درمورد خداوند خوندم و فهمیدم
بخدای احد و و احد قسم که عاشق شما شدم
من هرکسی رو که میبینم عاشقش میشم البته الان سخت گیر تر شدم
ولی این جزوی از تکاملمه
و دارم تمرین میکنم به هییییییچ وجه آدمارو قضاوت نکنم و نکات مثبتشونو ببینم
خلاصه من جوری عاشق شما شدم شیفته شخصیت منش و تسلیم بودن شما شدم که در هییییییییچ کس ندیدم
بخاطر اینکه خیلیا باور ندارن که میشود
بخدا قسم همینه
ولی شما بیییی چون و چرا باور کردید و ورودی هاتونو کنترل کردیود
شما مظهر خداوند شدید برای همین ما اییییینقدر شمارو دوس داریم
کاش بودم و شما و در آغوش میگرفتم اییییننننننهمه عشق رو به شما انتقال میدادم و از شما میگرفتم
من از خیلی وقت پیش فهمیدم که کنترل وردی ها خیلی خیلی خیلی خیلی مهمه
و اونجایی بهم ثابت شد که قانون سلامتی رو درک کردم
و نتیجشو توی افراد دیدم
استاد عزیزم من با شما حرف میزنم
چون وقتی با شما حرف میزنم بسیار آروم میگیرم
پدر من همسن شماست و از لحاظ قیافه تقریبا شبیه شماست
و اونم توی سن نوزده سالگی ازدواج کرده
و منم دقیقا همسن پسر شما میکائیل هستم
بیستو دو سالمه شیش ماه دیگ میشه بیستو سه
من احساسی که از شما میگیرم مثل پدرمه
احساس میکنم شما مثل پدرم هستید برام
و واقعا افتخار میکنم که شمارو در کنار خودم دارم
که همیشه پیش من هسنید همیشه و در هرکجا با حرفاتون به من راه خداوند رو نشون میدید
مادر من همیشه بهم میگه فقط خدارو بپرست هیییییچکس رو به اندازه خدا قدرمند ندون اون همیشه پیشته
و اونه که بخت نتیجه میده و من احساس میکنم خداوند از طریق شما داره با من حرف میزنه
از طریق مادر عزیزم که اییینقدر پاک و نجیبه
و انقدر به دنبال حقیقت جویی هست
از طریق پدر عزیزم که من عاشق منش و شخصیت ایشون هستم من وقتی پدرم رو بغل میکنم احساس میکنم ایشون بسیار خوب مهربون و با شخصیت هستن من عاشق این احساسم
از طریق همسر مهربانم
هر تضادی از هرکسی برام بوجود بیاد
میگم خیره
و فقط رو میکنم بخدا
بخداقسم من خیلی پیشرفت کردم خودم از خودم حیران میمونم
من چققققدر به خداوند نزدیک شدم
به خاطر تمام دستان خداوند من به این حال به این احساس میرسم
من تمام انسان ها را دستی از دسنان خداوند میبینم
تمام جهان را دستی از دستان خداوند میبینم
همه آنها در تلاش ان تا به من خیر برسانند
برای همین دیگر نمیترسم….
ولی تکامل را درک کرده ام استاد عزیزم
اگر هم ترسی آمد
حرکت میکنم و میبینم دیگر نیست
من به شما افتخار میکنم
شما الگویی هستید
که به من میگویید میشود
میشود مهاجرت کرد
میشورد رها کرد هر آنچه را که باید رها کرد
سلام دوست عزیز
چقدر خوشحال شدم هدایت شدین به بهترین مسیر زندگی تون و خدا را شکر چندین استاد رو داشتین تا قدر حضرت استاد رو بدونین و بهتر حرفای ایشان رو درک کنین
مبارک باشه براتون زندگی پس از آشنایی با استاد جان براتون
واقعا زندگی من دو مرحله شده
مینای قبل از عباس منشی شدن و مینای بعد از عباس منشی شدن
واقعا ما دانشجویان استاد از همه متفاوت شدیم و افراد خاص محسوب میشیم چون به فرائض استاد که الهامات خدا به ایشون هست لبیک میگیم و عمل میکنیم.
چقدر خوبه که عملگرا شدیم و چقدر زندگیمون دیدگاه مون زیبا شده و چقدر نترس شدیم نمی ترسیم اگه اتفاق بدی برامون بیوقته و سریع میگیم خیره و توی دل تضادها دنبال درس و نکته مثبت هستیم و اتفاقا به نفع مون تموم میشه.
براتون روزهای خوبی آرزومندم.
در پناه حق