ذهنیت قدرتمندکننده در برابر ذهنیت محدودکننده | قسمت 5 - صفحه 8 (به ترتیب امتیاز)

520 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    ملیحه نصیری گفته:
    مدت عضویت: 1793 روز

    سلام ب استاد عزیزم و

    مریم بانوی دوسداشتنی

    بازهم فایل ب موقع و عااالی

    من بااینکه خیلی وقته تو این سایت هستم اما1باور خیییییییییلی سد مانندی دارم ک جلوی خیییلی چیزها رو گرفته

    باور درباره توحید

    درباره اینکه منم مثل همههههههه ادمهای روی کره زمین خالق زندگی خودم هستم

    بااینکه خییییلی چیزها خلق کردم اما….

    و بادیدن این فایل تصمیم گرفتم تلاشمو برای خالق بودنم بیشتر کنم

    باایمان بیشتررررررر انجامش بدم

    خدای خودمو بهترررررر بشناسم

    و قانون جهان ک همه جی فرکانسها و باورهای منه رو بیشترررررر بشناسم و درک کنم.

    من کلا1 ادمی هستم 1نفر 1کار انجام بده میگم منم میتونم و انجامش میدم

    اما درباره خدا و خالق بودن صعیفم البته اونم بخاطر حس گناه و…. است ک دارم کار نیکنم روشون تا عالی تر بشم

    من از هر هنری ک خدا بمن یاد داده بخام بگم خییییلی توانمندم

    از خیاطی.گلدوزی.ژله تزریق‌کیک پزی.شیرینی پزی.نقاشی.فروشندگی.ارتباطات.موتورسواری

    رانندگی

    دیزاین لباس.سنگ دوزی.نقاشی روی لباس و….

    کافی بود میدیدم کسی انجامش میده بخودم نیگفتم منم میتونم و انجامش میدادم با چندین بار تلاش خیییلی عالی از پسشون برمیومدم

    اما برا خلق کردن خواسته هام

    تمرین ستاره قطبی یا کدنویسی این باور اونجور نتونستم بسازم ک این همههههه بچه های سایت دارن نتایج عالی خلق میکنند منم میتونم

    فقط باید مثل همه هنرهای دیگه ک یاد گرفتم تلاش کنم بخدای درونم ک بهم میگه اعتماد کنم و برم تو دلش…

    البته بگمم باورهای توحیدی نگاهم بخدا و اینا ایراد داشت ک دارم کار میکنم

    درخواست ستاره قطبی صبحم این بود بهم یاد بده خالق بهتری باشم

    و این فایل ک دیدم

    توکل بخدا.تلاش کردن.ادامه دادن.باور ب اینکه منم میتونم.تشویق و تحسین خودم برای خلق کردنهام.

    کوچکترین بهبودهارو دیدن

    باورهای خوب ب خودم داشتن. وخیلی چیزهای دیگه رو باید مثل همه کارهایی ک یاد گرفتم راحت و اسون اینم یادمیگیرم.

    چیزیکه از امروز قبل دیدن این فایل عهد کردم یاد بگیرم زبان و افزایش مهارت خیاطی خودمه

    بینهااااایت سپاسگدارم ک انقدررر سخاوتمندانه برامون فایل میزارید

    در ضمن استاد خییییلی پوستتون سفید تر شده در حد درخشش(ههههه)

    لباس سفیدتون بینهااایت زیباست وخیلی بهتون میاد

    ترکیب سفید و ابی و قرمز با اون کلاه زیباتون فوق العاده شده !!!!!

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    عارفه محمودی گفته:
    مدت عضویت: 1440 روز

    ■ آیه 39سوره نجم:وَأَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ

    ● ترجمه:و اینکه: براى مردم پاداشى جز سعی و کوشش ،جز آنچه تلاش کرده [هیچ نصیب و بهره ای] نیست،

    و (نمی‌داند) اینکه برای آدمی جز آنچه به سعی و عمل خود انجام داده (ثواب و جزایی) نخواهد بود؟

    ● پیام ایه:

    هیچ عملى در هستى محو نمى‌شود. «سَعْیَهُ سَوْفَ یُر»

    ما مکلّف به انجام وظیفه‌ایم ، نه حصول نتیجه. /سعى و تلاش وظیفه ماست. نتیجه رو بسپاریم دست خدا

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سلام درود الله یکتا به شما استاد توحیدیم. و خانم شایسته مهربانم سلاااامم. استاد اتفاقا امروز جلسه 10 سریال سفر به دور آمریکا رو به صورت هدایتی دیدم که دقیقاااااا در مورد سعی و تلاش واستمرار داشتن بود که به پسرتون برای روشن کردن آتیش بعداز باران داشتید در state park توضیح می داد

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■جملات کلیدی فایل :

    وقتی در انجام هر کاری من توکل کنیم قدم برداریم به صورت مستمر قطعا به نتیجه خواهیم رسید….

    یکی از بارهای خوبی که من دارم. من استعداد و توانایی انجام هرکاری دارم. به هرکاری دست بزنم پیروز موفق میشم. اینو خیلی وقت می دونم از همان دوره ابتدایی…. دلیلش هم به خاطر پیگیری و منظبت بودن و دنبال این بودم کاری که به دلم هست رو باید تمام کنم اونم با موفقیت در هر زمینه ای….

    اما یک باور محدود کننده ای که دارم همیشه مانع از عملی شدن خیلی از ایده هام میشه با اینکه یقین 100 در100 دارم من هم مهارتش دارم هم علاقه اشو و هم توانایی شو یک بار ریشه دار قوی که در من هست باور کمبود زمان که من نمی رسم…. همین باور خیلی وقتاااا برهمه چیز غالب شده….

    باید دراین زمینه بیشتر از خدا هدایت بخوام بیشتر روی باور فراوانی زمان کار کنم.

    اینکه کارهای من خیلی راحت سریع انجام‌میشه در کوتاه ترین زمان.

    اما با اینکه روی باور هم کار کردم نه به صورت تمرکزی اما نتیجه ای که می خواستم هنوز بهش نرسیدم ….

    اما یه باور غیر این باور در وجودم هست .

    می دونید استاد وقتی یکسری سوالات رو در هرجلسه برامون عنوان می کنید ما بافکر کردن به اون سوال به باورهای شرک آلود و محدود کننده دیگر مون هم پی می بریم. شاید به ظاهر این چه ربطی به اون داره

    اما به قول خانم شایسته عزیز این باورهای محدود کننده ما مثل پیچک های نازک به همه باورهای ما یه پیچی زده خودش رو ……

    استادجان بابت سوالات هرجلسه که هوشمندانه طرح شده از شما و خدای شما که بهتون الهام می کنه به شما گفته میشود که این آگاهی رو برامون عنوان کنید بی نهایت سپاسگزارم.

    ─━━━━━─━━━━━─━━━━━─━━━━━──━━━━━─━━━━

    ■ سپاسگزاری:

    ● خدارو شاکر سپاسگزارم به من فرصت داد تا بار دیگر پای آموزه های شما استاد توحیدیم‌بنشینم.

    ● از شما استاد عزیز و خانم شایسته مهربان بابت این آگاهی هایی که به ما آموزش می دهید ممنون و سپاسگزارم

    ꧁꧂در پناه الله مهربان شاد ،سلامت، ثروتمند خوشبخت وسعادتمند در دنیا وآخرت باشید. ꧁꧂

    خدایا تنها تورا می پرستم و تنها از تو یاری می جویم تو بال پروازم باش در مدارثروت و موفقیت قرار بگیرم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  3. -
    فاطمه رضایی گفته:
    مدت عضویت: 841 روز

    سوال : فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟

    یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟

    بله الان ریاضی فیزیک گسسته هندسه و شیمی عزیزم بسیار به تلاش نیاز دارند برای پیشرفت و میدونم و دیدم که با تلاش با ادامه دادن با صبر و توکل میشه درست شدنشون رو دید و لذت برد

    استعداد رو نمیدونم ولی علاقه و انگیزه خیلی مهمه

    مثلا یادمه راهنمایی که بودیم عربی رو ب واسطه معلمی که خوب بیانش نکرد تو برخورد اول وافعا دوست نداشتم

    و به زور دوستان و تقلب و شب امتحانی در حد قبولی کار کردن و اخرم نتیجه جالب نبود فکر میکردم استعداشو ندارم شاید البته که معلم هم خیلی دخیل بود

    اصلا دلم نمیخواست بخونم اون کتاب رو

    ولی تابستون گفتم بیا یه کاری کنیم

    کتابا زودتر از شروع مدرسه دستمون رسید نمیدونم یه ماه یا چقدر زودتر

    شبا وقت میزاشتم و از رو گام ب گام کتابو پر میکردم و معانی رو مینوشتم

    دستان خداوند یه معلم بسیاررر خوب رو سال هشتم تو اون درس سر راهمون قرار داد البته دوازدهم هم این اتفاق افتاد و خدا خیر بده اون معلمایی که با عشق تدریس کردن و به شکل زیبایی تو یه روز هر آنچه از سال قبل یادگرفته بودیم یادمون داد و ماهم علاقه مند شدیم

    و وجود اون پیش زمینه ذهنی از تابستان و معلم مهربان و قشنگمون باعث شد اون سال عربی رو بترکونم و خیلی عالی بودم سر کلاسم چون نوشته بودم لذت بردم و بعد در طول سال با برنامه ای جعبه لاینتز رو یادگرفتم و با اون مرور میکردم و عجیب کلمات یادم مونده بود و دیدم ببین تو که میگفتی حفظیاتم خوب نیست شدا

    خیلی حس خوبی بود

    البته که یه دورانی که همون مربوط به هفتم و هشتم میشد هیچ وقت نشده بود به جز چند بار که نمره خوب بگیرم تو ریاضی و یه عادت مسخره ای که دارم اینه یه درسو جا میموندم نمیرفتم خودم بخونم و همش به خاطر اون پایه ضعیف اذیت میشدم بعد برگشتم خوندم دیدم مبحثش چقدرم اسون بوده

    و تو امتحانات ترم اول نهم چون با رفیقم کلاس دو تا معلم رو ثبت نام کردیم و باهم میخوندیم به لطف الله چنان نتایج قشنگی تو اون درس گرفتیم که از ذوووقق پرواز بودیممم کلی حس خوب رفیقم داشت و از پیشرفتم خوشحال بود و منم برا اون که همیشه نمرات عالی می‌گرفت و بازم تونسته بود همراه و همپا داشتن تو مسیر خیلی مسیرو قشنگ تر میکنه خداوند ما رو در مسیر هم قرار داد و وجود رفیق درس خونم باعث شد منم درس بخونم البته که کار خدا بوده چون من خواستم و منو در مدار بودن کنار رفیق خوب قرار داد رشدم داد و بهترین سال ها رو کنار هم گذروندیم و هستیم یار هم خداروشکر باهم تلاش کردن خیلی قشنگه

    تلاش کردن واقعا قشنگهه

    اونجا که میفهمی و میگی اهاا

    اصلا سیناپس جدید که شکل میگیره چقدر حس خوبیه

    هدف قابل دستیابی و معقول برا هدفم :بالا بردن ساعت مطالعه ام هر روز و نگاه کردن به ادامه کارای مونده و مغرور نشدن ب خود

    و توجه به نکات مثبت و بیشتر و بیشتر تست زدن تو همه درسا

    به امید خدا

    هزاران مرتبه شکرت برای یادآوری روزای زیبا واحساس زیبا

    شکرت که میشود

    شکرت برای قوانین بدون تغیرت

    شکرت کمکم کردی صبر کنم و لذت پایان کار رو بچشم

    شکرت برای بودن ها

    شکرت برای سایت و استاد مریم جان و تمامیی دستانت در هر لحظه کار رو اسان تر و زندگی رو لذت بخش تر میکنن

    همه از سوی توست و تمامی خوبی ها از فضل و رحمت توست تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییک مارا به راه راست هدایت کن راه کسانی که به انها نعمت دادی و نه کسانی که به انها عضب کردی و نه گمراهان شکرت ای انرژی بی پایان

    بینهایت سپاسگزارمم برای فایل پر مفهوم و پر درس و ارزشمندی که گذاشتین

    عاشقتونم

    شکرتت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  4. -
    زهـره گفته:
    مدت عضویت: 1083 روز

    بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم

    بِه نامِ خُداوَندِ بَخشَنده مِهرَبان

    «و أن هذا صراطی مستقیما فاتبعوه و لا تتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله، ذلکم وصاکم به لعلکم تتقون»

    و همانا این راه راست من است، پس آن را پیروى کنید و راه هائى که شما را از خدا دور مى سازد رها کنید و پیروى ننمائید

    سلام و درودهای فراون بر استاد بی نهایت دوست داشتنی من

    سلام بر استاد توحیدی من

    سلام بر خانم شایسته عزیزتر از جان

    استاد نمیدونم چطور بگم و از کجا شروع کنم

    فقط میتونم بگم طبق آیه ابتدایی من

    و همانا این راه راست من است ….

    استاد عزیزم همیشه نشانه هایی را من دریافت میکنم واضح مستقیم بمن اشاره داره

    شگفت انگیز و باورنکردنی من را به راه راست هدایتم میکنه

    این چه خداییه ؟

    خدا کیه ؟

    هو الاول والآخر والظاهر والباطن وهو بکل شیء علیم)؛

    “اوست اول و آخر و ظاهر و باطن و او به هر چیزی داناست”.

    خداوندا من تنها تورا میپرستم خدا جانم

    و تنها از تو یاری میجویم

    استاد عزیزم من امروز داشتم روی دوره عزت نفس

    کار میکردم

    غروب خواستم یه چند دقیقه استراحت کنم اومدم سایت

    با توجه به چالش اینروزهای من گفتم آخدا

    من یه نشونه میخام

    نشونه میخام امیدمو بیشتر کنه برای ادامه ی مسیرم‌

    زدمو این فایل اومد

    از همون دو س خط اول مقدمه گفتم

    یااااا خود خدااااا

    خودشهههه

    اول جواب سوالو دادم قبل اینکه ادامه فایلو‌گوش بدم

    و اینجا میزارم

    آیا فکر می کنی با تمرین، تلاش و مداومت می توانی در مواردی پیشرفت کنی که اکنون درباره آن مهارت خاصی نداری یا به اصطلاح با استعداد نیستی؟

    یا اینکه معتقدی اگر در زمینه ای استعداد نداشته باشی، تلاش و تمرین نمی تواند باعث پیشرفت و مهارت در آن موضوع شود؟

    جواب من که یادداشت کردم

    من با توجه به تجربه هایی که کسب کردم و برام منطقی شده کاملا

    که من با انجام تمرین و تکرار زیاد و و پشتکاااااررفراوانم

    با کسب آموزش

    براحتی از پس انجام هر کاری بر میام .

    یادمه برای گرفتن گواهینامه من رنگ ماشینو ندیده بودم تو عمرم

    منظورم یعنی نداشتیم تو خانواده لمس نکردم

    باوجود ترس های فراوان وقتی میگم فراوان یعنی در حد اینکه قلبم از دهنم میزد بیرون

    اما من کسی هستم در حال حاضر که در عرض دوماه یک راننده ی حرفه ای شدم

    من در عرض چهارماه تنها با رانندگی خودم رفتم شمال

    بعد شش ماه سرویس مدرسه گرفتم

    شاید خیلیا بگن خب چیه مگه منم الان حرفه ای هستم

    اما من شرایطی داشتم ک تو عمرم میگم لمس نکردم و وحشناک میترسیدم در عرض دوماه حرفه ای شدم بعد از گواهینامه

    بنظرم افتخار بزرگیه

    نذاشتم سالها از گواهینامه ام بگذره تا ب مرور کم کم شده باشم یک راننده حرفه ای نه

    من گواهینامه ام که رسید دستم حرفه ای بودم تا این حد ….

    نمونه بعدیش اینه ک من بعد 13 سال ادامه تحصیل دادم در مقطع کارشناسی ،

    گفتم بارها در کامنت ک من جمع و تفریق مثبت منفی را بلد نبودم

    از رادیکال و قدرمطلق میترسیدم

    فرار میکردم ازشون .

    رشته ای ک هیچ ربطی بمن نداشت من حتی نمیدونستم دارایی چیه

    اما با افتخار الان میگم با تلاش و پشتکار فراوان و تمرین و تکرار

    در این رشته با معدل بالای 19 بودم همیشه ، همیشه داوطلب کلاس بودم .

    چون من متأهل هستم دو فرزند محصل دارم

    بالاخره کارهای خونه و همسر داری و خونه داری با همه ی این وجود

    پشتکار من اونقدر زیاد بود همکلاسیام در مورد پشتکارم صحبت میکردند

    همیشه نمراتم 20 بود خلاصه و موفق موفق موفق در این رشته …

    و من کسی هستم ک بخاطر لهجه ی شمالی نمیتونستم حرف بزنم چون فکر میکردم مورد تمسخر قرار میگیرم

    و همین دانشگاه رفتنم موجب شد تنها کسی ک تو کلاس سوال میپرسید و صحبت میکرد من بودم در مورد درس البته

    و کسی بودم م 5 بار کنفرانس دادم

    اولین کنفرانس من ب حدی رسیده بودم از ترس و اضطراب نفسم بالا نمیومد حالم بشدت بد شده بود

    اما دوست داشتم این شاخ غول بشکنم

    و چهار بار دیگه کنفرانس دادم

    هر بار از دفعه قبلم بهتر و بهتر …

    با این تجربیات من نتیجه گرفتم براحتی از پس انجام هر کاری برمیام

    حتی مهارت یا استعدادی تو اون زمینه بخصوص نداشته باشم….

    استاد دقیقه 20 فرمودین ک بعضیا دیر مطالبی را یاد میگیرن بعضیا زود

    اما اونی ک دیرتر یاد میگیره میتونه پیشرفت های بیشتری هم بعدا داشته باشه

    استاد من دقیقا همین بودم من خیلی تلاش میکردم خیلی پشتکار داشتم برای اینکه مسائل حسابداری را بفهمم

    برای اینکه ریاضی را بفهمم حتی همون قدر مطلق و رادیکال

    تئوریا را بایستی 5 بار میخوندم ک راحت راحت جواب بدم چشم بسته

    و این برام جالب بود گفتید میتونید بیشتر پیشرفت کنید ..

    میدونید چقدر ایمانم تقویت شد چقدر الان شجاعانه میگم بله من میتونم…

    بخاطر همون تلاش ها و پشتکارمه

    بخاطر چند بار خوندنم بود

    چون اگر تنبلی میکردم میگفتم بیخیال من نمیتونم استعدادشو ندارم

    امروز نمیتونست جزء توانایی های من باشه

    نمیتونس جزء پیشرفت من باشه

    چقدر این قسمت واقعا بجا و کاربردی ودرست بود …

    وااای استاد من

    چقدرررر اینجا دارین تو این فایل حرف دل منو میزنید

    استاد اجازه بدین من بگم

    استاد من اصلا نمیتونستم تو‌کلاس دانشگاه متوجه بشم

    نمیتونستم تمرکز کنم

    حالا چیکار میکردم‌

    میومدم خونه میفتم بجان یوتیوب و گوگل جان

    اگر بدونید چقدر من از این روش نتیجه گرفتم

    اصلا دلیل موفقیت من همین بود

    خداااااا جاااان من استاد

    خدا الان منو هدایت کرد ک بمن جواب درستو بگه

    اجازه بدید چالش امروزم بگم

    من خیلی دلم میخاد برم سرکار

    و نظرم به حسابداریه

    و تو قدم اول استاد گفتن باید قدم بردارم

    از دیروز رفتم تو شیپور و دیوار با چندتایی تماس گرفتم ک نشد…

    و تا اینکه دیشب نمیدونم یادم نمیاد مشغول نوشتن شکرگزاری بودم بهم الهام شد ک برم مهارتشو کسب کنم

    رشته کارشناسی من حسابداری بود اما اصلا عملی با ما کار نکردن

    و امروز با یه آموزشگاهی تماس گرفتم دیدم نه من نمیتونم از پس هزینش بربیام

    و طبق اون جمله ای ک تو قدم اول جلسه چهارم گفته شد

    برید سراغ ایده ایی که بعد از تغییر باورهات با شرایط فعلیت قابل اجرا هست

    فقط باید یذره بند کفشاتو سفت تر کنی

    من دیدم من ندارم و نبایدم قرض کنم و منتظر ایده و الهام بعدی بودم

    تا اینکه الان هدایت شدم به این نشانه

    و فهمیدم دقیقا من اگر حتی برم کلاس برای کسب مهارت

    بازهم باید بیام خونه خودم بشینم با تمرکز فیلمشو ببینم تا متوجهش بشم

    خب چه کاریه پس قدم اول که فاصله فرکانسی با من نداره

    میتونه این باشه ک خودم بشینم از استادی ک میشناسم تو یوتیوب آموزش حسابداری کار را گذاشته را نگاه کنم و کار کنم

    و تا قدم های بعدی بهم گفته بشه ..

    دقیقا شیوه ی خاص من همینه برای یادگیری

    و در طول مقطع کارشناسی همین بود ک اونقدر با تمرکز فیلما رو نگاه میکردم هر فیلمی را 20 بار نگاه میکردم میخوردمش

    ولی حرفه ای میشدم

    استاد من اگر این فایلو‌ گوش نمیدادم شاید و حتما به این نتیجه نمیرسیدم

    من الان هدایت شدم آگاهیش اومد

    خدا جانممممم من سپاسگزارم ای هادی ای دانا ای عالم

    استاد عزیزم من جواب سوالمو گرفتم استاد

    خیلی خوشحالم خیای زیاد

    ممنونم بی نهایت

    استاد من هر بار میام میگم این سایت یک سایت معمولی نیست

    نمیدونم اسمشو باید چی گذاشت

    سایتی که خیر و برکت روزیمون میشه

    سایتی که از تاریکی مطلق میرسی به نور الهی

    سایتی ک از گمراهی نجاتت میده و به راه راست به راه درست و ثروت و شادی هدایت میکنه

    استاد خداوند شمارا برای همه ی ما حفظ کنه

    استاد برقرار و پایدار باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      آقای نیکو گفته:
      مدت عضویت: 3077 روز

      سلام به فاطمه خانم

      کامنت تون عالی بود

      لذت بردم از این تلاشتون برای یادگیری و نتایجی که گرفتین

      و آفرین به شما که با هر آنچه در دسترس دارین شروع میکنید و نتایج عالی میگیرین

      شما لایق بهترینها هستین

      با همین فرمون برین جلو به هر آنچه میخواین میرسین

      مسیر پیشرفت همینه تلاش آگاهانه با تمرکز لیزری همراه با باورسازی درست

      امیدوارم من هم یاد بگیرم ازتون و در کارهای مورد علاقه ام پشتکار بیشتری داشته باشم

      با تشکر خدانگهدار

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهوش محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1632 روز

    سلام خدمت استاد برگزیده ام ،خانم شایسته توانمند وهمه مشتاقان بیداری وآگاهی

    اونچه من از این فایل بسیار ارزشمند وپراز اگاهی دریافت کردم این هست که بنظر شما استعداد در موفقیت ویادگیری یک حرفه ومهارت مهمتر هست یا تلاش وپشتکار

    بنظر من که به توان1000برنامه ریزی درست واصولی ،تلاش،پشتکار ومداومت واستمرار تا رسیدن به هدف موردنطرواز آنطرف نتیجه گران نبودن وتمرکز بربهبود گرایی مستمربسیییییار مهمتر از استعدادی هست که تلاش وپشتکاری پشت آن نباشه

    البته که این کاملا مسلم ومشخص هست که ما درموصوعاتی که مورد عشق و علاقیمان هست وشور اشتیاق فراوان برای ان داریم خیلی سریعتر مطالب را یاد میگیریم وسریعتر نتیجه میگیریم ولی باید این باور را عمیقا درخودمان بوجود بیاوریم که تمامممممی مهارتها رابا تکرار ،تمرین میتوان یادگرفت وهممممممه مهارتها قابل یادکیری برای همممممه افراد هستند اگر به این باور قلبی وعمیق رسیدیم دیگه از یادگیری هیچ مهارتی نمیترسیم ونگران نیستیم برچسپ هایی که دردوران کودکی به ماها زدن باعث شده که خکدمونو برای یادگیری خیلی از مهارتها ناتوان بدونیم

    البته که اگر استعداد ان کار هم درما وجود داشته باشد بسیار هم خوب وارزشمتد هست میتوانیم از این موهبت الهی درراه پیشرفت ورسیدن به هدف مورد نطرمان بهترین استفاده رابکنیم ولی انچه عامل اصلی واساسی هست تکرار وتمرین واستنرار داشتن هست نه استعداد.

    ویک نکته بسییییار مهم دراین فایل بنطرم این هست که برای آموزش،یادگیری وارتباط داشتن با افراد باید اول از همه مشخص شود که ما جزع کدام یک از 3نوع افراددریادگیری ورتباط ورزی هستیم واین راهم برای خودمان هم بچه هایمان وهم عزیزان بایدخیلی خیلی مهم واساسی وکلیدی بدانیم

    چون افراد برای یادگیری ،اموزش ومهارت ورزی3نوع کلی تقسیم میشود

    _بصری ها یا چشمی ها اینها بیشتر با دیدن وآنچه باچشم سروکار داردیاد میگیرند مثلا با تصویر ها ،نت هاونوشته ها ،کتاب خواندن خیلی سریعتر یاد میگرندوانچه میبنند وبا چشم درارتباط باشد خیلی عالی دریادکیری انها تاثیر اساسی میگدارد.برای این سری افراد جزوه آموزشی یا کتاب یا اموزش بر روی تصویر ،عکس بسیار درآموزش اینها تاثیر عمیق وسریع میگذارد.این گروه افراد حوصله توضیح دادن ،تفسیر مطالب،بحث درمورد مطالب آموزشی را ندارند فایلهای آموزشی برای اینها بسیار حوصله سربر هست برای آنها باید خلاصه ومفید حرف زد روی تصاویر وشکل تشان داد ویا نت وجروه برای اتها خیلی کاربردی ترهست تا فایل آموزشی درارتباط گیری هم باید حواسمان به افرادچشمی یابصری باشد.

    _شنیداری ها:

    اینها انچه با گفتن وشنیدن سروکار دارد برای ایتها تاثیر عالی میگدارد وسریع یاد میگیرند

    اینها عاشق توضیح تفسیر مطالب هستند وفایل های آموزشی بیشترین تاثیر رابریک شنیداری میگذارد ودوست دارند درمورد یک مطلب آموزشی خوب بحث شود مثال زوه شود وهرچقدر توضیح بیشتر یادگیری اینها عمیق تر.

    _حرکتی ها ،عملکردی هایا لمسی ها :

    اینها بیشتر از طریق تجربه کردن بوییدن،چشیدن،لمس کردن،آزمایش کردن وبطور کل با آزمون وخطا انجام دادن وتحرک داشتن یاد میگیرند..

    پس بنطر من مهمترررررررین مسئله دریادگیری هرمهارت این هست که اول بدانیم خودمان یا بچه هایمان جزع کدام دسته کلی آموزش پدیری قرار میگیریم واز همان طریق مطالب رایاد بگیریم ودنبال مهارت ورزی خودمان ویا عزیزنمان باشیم.

    الان میگن کشور ژاپن یکی از دلایل اصلی اینهههههمه پیشرفتش درتکنولوزی .صنعت ووعلوم مختلف همینکه که از همون کلاسهای اول ابتدایی بچه هارا مشخص میکنن که هرکدوم جزع کدام دسته از اون3نوع اصلی قرار میگیرن وروشهای آموزشی این 3تا کاملا باهم فرق داره ومعلمهاو مربیان آموزشب درمقاطع مختلف کاملا براین مسئله مهم آگاهی دارن وآموزشهای لازم رادیده اند وبه هرگروه با روش درست ومتناسبش آموزش میدهندبخاطر همین هر3گروه بیشترین بهره وری ویادگیری را درهرمقطع دارن وهرمهارتی را خبلی راحت وسریع وآسان یاد میگیرن چون از راه درستش دارن آموزش میبین که بنظر من این خیلی خیلی خیلی مهم واساسی هست.

    (ولی کشور عزیرما که ماشالا همه چی درهم وبرهمه)

    وقتی از راه درشتش آموزش یک مهارتو شروع کنیم اونچه بعدش مهم هست باورهای هم جهت با خواسته درخودمان ایجاد کردن بصورت پایدار تکرار،تمرین ،پشتکار فراوان داشتن ایمان وتوکل به الهامات الهی ،حرکت کردن طبق قانون تکامل

    ونکته مهم بعدی برای حفظ انگیزه تارسیدن به نتیجه نهایی ودلسرد نشدن ووسط راه رها نکردن این هست که موفقیت ها وبهبودهای هرچند بسیارکوچک خودمان را ببینیم ،بنویسم وهرروز انها رابه خودمان یادآوری کنیم تا ذهن متفی نگر وشیطان صفت ما دروسط راه دلسردمان نکند وانگیزه ادامه دادن را از مانگیرد.

    وهرروز خودمان رابا دیرور خودمان مقایسه کنیم بهبودها وپیشرفت های هرچند کوچک خودمان را ببینیم بتناسبش به خودمان جایزه بدهیم ،تحسبن وتشویق کنیم تا انگیزه ادامه درما قوی وقویتر شود ومرتب قانون تکامل رابه خودمان یادآوری کنیم تا دچار کمال گرایی وعجله وشتاب یا نتایج سنگین وبزرگ نباشیم .

    هدفهارا باتوجه باشرایط کنونیمان انتخاب کنیم وبهبودگرایی مستمر را اصل رسیدن به هرخواسته برای خودمان قراربدیم .

    ودرطی مسیر یادگیری مرتب پیشرفت های هرچند بسیار کوچمکونو ببینیم حتما یاداشت کنم چون تمرکز بر موفقیت درما شعله ور میکنه وبتناسبش به خودمون جایزه بدیم ،تعریف وتشویق کنیم تا انگیزه ادامه درما قوی وقویتر بشه وگامهای بعدی را سریعتر وقویتر برداریم.

    به بچه هایمان هم بنظر من به برنامه ریزی درست داشتن ،تلاش وپشتکار داشتن وبهبود گرایی مستنرشون فارغ از نتیجه ای که میگرن ارزش وبها بدیم وبتناسبش تشویق وتحسینشون کنیم تا براشون جا بیفته که اونچه مهم وارزشمتده تلاش پشتکار درست واصولی مته ته نتیجه ای که میگیرم.

    انشاالله که خدای قادرومهربون کمکمون کنه که همگی عملگرای پایدار به این آگاهی ها باشیم وکشور عزیمون هم روشهای آموزشی را بتناسب افراد3گروه بصورت درست واصولی واز همون کلاسهای اول ابتدایی درست واصولی اجرا کنه تا فرزندان عزیزمان بیشترین بهره وری وآموزش را درهرسطحی داشته باشن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  6. -
    زکیه لرستانی گفته:
    مدت عضویت: 1733 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام ب استاد عزیزم، مریم نازنین و دوستان گلم

    این کامنت دوم من هست و الان مبخوام تمرینی ک استاد دادن و انجام بدم

    کارهایی ک فک میکنم توش مهارت ندارم یا استعداد کمی دارم

    1.توانایی صحبت کردن در جمع و ارتباط برقرار کردن با بقیه

    بعد از گوش دادن جلسه تکمیلی 13 احساس لیاقت من متوجه شدم ک درونگرا هستم و تمایل دارم ک بیشتر ارتباط های کم ولی عمیق داشته باشم

    و حتی وقتی میخوام تنهایی برم جایی ک خودم باید فقط صحبت کنم خیلی ازم انرژی میگیره واینکه بیشتر دوسدارم شنونده باشم تا حرف بزنم

    و متوجه شدم ک هیچ کاری نیست ک نشه انجامش بدی همه چی قابل یادگیری هست و من میتونم خودمو بهبود بدم و راحتتر ارتباط برقرار کنم

    میخوام با قدم های کوچیک شروع کنم اول با گفتن نظرم تو بحث هایی ک ب رشدم کمک میکنه ابراز وجود کنم خودمو تو موقعیت های ک فراری ام بزارم و صحبت کنم

    2.کار دیگه ک چندبار نیت کردم ک انجام بدم ولی هرسری فراموشم شد

    یا ب عبارتی از زیرش در رفتم یادگیری آموزش زبان

    میخوام برای پیشرفت تو این مورد حداقل روزی 10 کلمه یادبگیرم

    و آروم آروم بهبود بدم خودم رو تا اون لذت یادگیری در وجودم پایدارتر بشه

    3.کاری ک واجب و حیاتی هست برای من و بالاترین اولویت و داره برام

    کار کردن رو خودم هست

    و ساخت باور های مناسب

    و استمرار توی این مسیر باوجود اینکه بارها نتبجه گرفتم ولی باز ذهنم مقاومت میکنه و مبخواد منو دور بزنه خخخخخ

    من باید یاد بگیرم افکارم و کنترل کنم

    ک درهرلحظه حواسم باشه ک چ فکری تو سرمه

    چرا این فکر اومده از کجا شروع شد

    و با تمرین میتونم یاد بگیرم و بهتر ذهنم و کنترل کنم و مسلما نتایج بهتر و بزرگتری خواهم گرفت

    و ایمانم قوی تر میشه

    ی چیزی ک تو کامنت چنتا از دوستان دیدم اشاره کرده بودن ب اینکه مهارت های زیادی دارن خداروشکر ولی بعضی ها هیچکدومو ادامه ندادن

    درست مث خواهر خودم ک ب هرچی فک کنی استعدادشو داشت و ب راحتی یاد میگرفت ولی هیچ کدومو ادامه نداد والات تقریبا بیکاره

    پس استعداد مهم نیس

    برای اینکه موفق بشم باید تو زمینه ای ک علاقه دارم حرکت کنم

    تمرین کنم و هیچی نیست ک نشه یادش بگیری

    واینکه میشه با تمربن هرکاری و یادگرفت

    واینکه درمورد کوتاهی هم ی نشانه دیدم خداروشکر

    برای کار کردن روی خودم مبخوام هر فایلی و ک گوش میدم یا میبینم هر تمرینی ک استاد گفته رو انجام بدم

    واینکه نکته برداری کنم ازش و مرورشون کنم و بارها این کارو انجام میدم

    ویادم باشه همه چی با تکامل جلو میره حتی استفاده از دورهها و درکی ک هرسری با گوشدادن بهتر میشه

    و ظرف وجودم هم آروم آروم بزرگتر و آماده دریافت نعمت و ثروت های الهی میشه

    سپاسگزارم از استاد عزیزم و دوستان ارزشمتدم بابت کامنت های بینظیرشون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  7. -
    حسین دانش خواه گفته:
    مدت عضویت: 751 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و تمامی اعضای این خانواده توحیدی

    خب همه ما یکی هستیم همه ما تکه ایی از وجود رب العالمین هستیم پس هرکس در هر جایگاهی که هست من هم میتوانم در اون جایگاه باشم چون همه ما از یه سیستم مغزی استفاده میکنیم و وقتی تلاش کنی برای یادگیری موضوعی کم کم رشته های عصبی جدیدی تو ذهن شکل میگیرن و اون موضوع رو یاد میگیری

    من خیلی ریاضیم بد بود همیشه نمره پایین میگرفتم و یه بار نفره 16یا17گرفتم نه تغلب کرده بودم نه چیزی فقط خاستم بعد معلمم میگفت تو تغلب کردی میگفت بغل دستیت کی بوده ولی من اصلا تغلب نکردم و خودم خاستم و تونستم

    واقعا بعضی از افراد شاید یکم دیرتر یاد بگیرن اما وقتی یادمیگیرن خیلی اصولی تر یاد میگیرن و خیلی باعث رشدشون میشه من اصلا من اصلا فوتبالم خوب نبود ولی وقتی خاستم خوب بازی کنم هیچکس نمیتونست توپ رو از من بگیره من هروقت تمرکز گذاشتم روی موضوعی توی اون موضوع رشد کردم پس استعداد نیست اصلا اگه بگیم استعداد وجود داره این کلا با قوانین خداوند در تضاد کامل هست

    رسالت من بندگی کردنه مانند ابراهیم حالا با تضادهایی که بهش برمیخورم چیزهایی رو بهشون علاقمند میشم و اگه به یه موضوعی علاقمند شدم یعنی روح درون من توی اون موضوع اکسبت داده یعنی میگه اره میتونی اون بشی و فقط من باید واردش بشم و در راستاش حرکت کنم و بهش میرسم …

    داشتم قرآن رو مطالعه میکردم خداوند می‌فرماید:

    ما این کتاب رو نازل کردیم تا بهش عمل کنید تا پاک شید و سپاس گذار باشید تا من هم نعمتم رو بر شما تمام کنم خب وقتی نعمتش تموم بشه خب من رشد میکنم جهان هم رشد میکنه

    نتیجه:خود خداوند بیشتر از ما میخاد که ما ثروتمند بشیم خودش بارها اینو میگه توی قرآن

    خب منم تسلیمش میشم شاید یهو نتونم ولی با تلاش و پافشاری توی مسیر پرهیزکاری منم میتونم و خداوند هم دارای فضل عظیم هست نعمتش رو به من تمام میکنه …

    خداوند توی قرآن میفرماید اگر تصمیم گرفتی پس توکل کن حالا من تصمیم گرفتم وارد فلان حوضه بشم اگه صد در صد خالق بودن خودم رو باور کرده باشم و صددرصد باور کرده باشم که هیچ عاملی بیرونی نمیتواند تأثیری رو زندگی من بزاره الا من بهش قدرت بدم خب چرا حرکت نکنم چرا توکل نکنم وقتی من خالقم من فرماندممم

    تردید و شک بدترین چیزه خداوند میگع اگه تصمیم گرفتی وارد یه حوضه که دوستداری بشی پس توکل کن که خدا توکل کنندگان را دوست دارد

    پس من باید حرکت کنم باید توکل کنم بقیشم انجام میشود اگر باور مناسب داشته باشم در مورد این انرژی اون بقیشو انجام میده

    در پناه خدا شاد باشید بخندید پیروز باشید موفق باشید دردنیا و در آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  8. -
    Sorur Yaghubi گفته:
    مدت عضویت: 2028 روز

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته و دوستان

    در رابطه با سوال …

    قبلا در تصوراتم این بود که هر کس یه استعدادی داره و قرار نیست همه مثل هم باشن …

    برای همینم سراغ خیلی کارها نمیرفتم، حتی کارهایی که یک بار هم انجام نداده بودم .. انگار یه نیرویی به عقب منو میکشید ..

    علاوه بر این باور مخرب، اعتماد بنفسش هم نداشتم و ترس از این‌داشتم که درست انجام ندم و بهم بخندن .. دقیقا ترس از قضاوت های بقیه … واقعا خیلی از اوقات خیلی کارها رو نرفتم انجام بدم بخاطر واکنش های عوامل بیرونی ، استعداد که بماند!

    اما وقتی روی دوره ها بخصوص عزت نفس و جدیدا احساس لیاقت کار کردم ، متوجه شدم که من همه کار میتونم انجام بدم، یعنی کاری در جهان نیست که نتونم منتها ممکنه بشرطی که «ایمان» داشته باشم به خدا و «باور» به خودم و توانایی های بالقوه م و «انگیزه برای ادامه دادن»

    درسته شاید به تلاش بیشتری نیاز داشته باشم نسبت به یک نفر دیگه ، اما در هر صورت میتونم از پسش بیام.

    در کل یاد گرفتم که دیگه نگم استعداد فلان کار رو ندارم ، نه فقط یاد گرفتن ، بلکه این باور مخرب رو از بین بردم خداروشکر

    سپاسگزار استاد عزیزم و خانم شایسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    Rouzbeh somayeh گفته:
    مدت عضویت: 1244 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم و مریم خانم عزیز و همراهان ارزشمندم

    آیا فکر میکنید با تمرین و تلاش و تکرار در زمینه‌ای که مهارت خاصی الان ندارید توش میتونید خیلی پیشرفت کنید یا نه ؟

    اگر این سوال 4 سال پیش ازم پرسیده میشد ، هزار اگر و اما داشتم برای نشدن و ناامیدی و دلیل قانع کننده برای عدم پیشرفت ( شرک های خفی که نهان و آشکارا منو سالیان سال از رشد و پیشرفت باز داشت)

    آما حالا نه ، باید کلی فکر کنم که چرا کاری که دوست دارم ممکنه پیشرفت توش نباشه.

    البته بگم وقتی اومدم بگم الان خیلی محکم ترم و میدونم با عشق و علاقه و تکرار و باورهای درست و توحیدی همه چی سرجاش میتونه درست طی بشه ، بازم با این آموزه ها، دلایلی رو دیدم که میتونه بصورت یک باور مخرب منو از پیشرفت باز بداره.

    در مجموع برای سوال اول بگم یاد گرفتم و فهمیدم که نژاد ،جنس ، ژنتیک، اهل کشور و منطقه خاصی بودن و ….هیچ تاثیری برای رشد و پیشرفت نداره و مهم علاقه و تکرار مستمره که با بهبود دائمی باعث پیشرفت میشه با هدایت های بی نظیر خداوند….

    نکته مهم دنیایی که همیشه برای خودم ساخته بودم این بود که وقتی میدیدم یکی خیلی از مولفه های خانواده خاص یا ثروت خاص یا استعداد خاص نداره ولی موفقه ، میگفتم یه چیزی هست که راز و من نمیدونم و مطمئنا یه کاری کرده که من نمیبینم و ….

    ( دلایلی که خودم رو قانع میکردم که من ندارمش و نتیجه میشد قربانی بودن و عدم رشد)

    مهارتی که فکر میکنم استعدادی خاصی درش ندارم ولی ادامه دادن و بهبود میتونه بهم کمک کنه برای تجربه بهتر؟؟؟

    کارهای نیمه کاره من ، یکی آموزش زبان انگلیسی که با توجه به تلاش چهار ساله ام ، گذاشتمش کنار چون من استعداد کافی برای بدست آوردن مدرک ایلتس ندارم چون خیلی سخته و من هیچوقت نمیتونم چون این کار عملی نیست که به بهترین نحو انجام بشه.

    در مورد رانندگی، همش دارم بهانه ایی میارم که جاهای خیلی شلوغ رانندگی نکنم چون من نسبت به بقیه شجاع نیستم و چون همیشه ترس زیادی داشتم نمیشه .

    خدای من علاقه وافر من به ورزش و دویدن ندید گرفته شد چون نسبت به بقیه باشگاه خاص و شرایط خاص نداشتم و با وجود شور اشتیاق کنار گذاشته شد

    (خدایا چقدر فضا داشتم تو دل طبیعت که فقط بدوام ولی نشد)

    تو همه مثال هام رد پای استعداد کمتر نسبت به بقیه باعث شد شرک بورزم و رشد نکنم.

    امیدوارم با لطف خداوند و آموزه های ارزشمند استاد عزیزم ، کارهای نیمه کاره ام رو بهبود بدم و با تلاش مستمر ، نتایج بهتری رو تجربه کنم.

    استعداد میتونه کمک باشه ولی مولفه اساسی رشد و پیشرفت نیست.

    استعداد اگر با علاقه همراستا باشه تا یه جایی کمک هست و اونی که همیشه باعث رشد میشه تلاش و ممارست همیشگیه

    خداروشاکرم بابت هدایت های بی نظیرش

    در پناه خدا ناب ترین هارو تجربه کنید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  10. -
    طیبه گفته:
    مدت عضویت: 698 روز

    به نام ربّ

    سلام با بی نهایت عشق به شما

    چند روز پیش که دیدم فایل جدید اومده و باید یه تمرین جدید به تمریناتم اضافه بکنم ، یه بار گوش دادم و بهش فکر کردم ،هی از خودم سوال پرسیدم

    چه چیزی هست که من بلد نیستم ،بخوام انجامش بدم که مهارت خاصی درش ندارم و اگر تمرین و تکرار و تلاش کنم و حرکت کنم و قدم بردارم میتونم پیشرفت بکنم ؟؟؟؟

    هر چی فکر کردم چیز خاصی نیومد به ذهنم که برام اولویت داشته باشه ، مثلا یادگیری پیانو اومد که خیلی بهش علاقه دارم ولی حداقل الان اولویتم نبود ،ولی بعد چند بار گفتم یادگیری زبان انگلیسی که چند وقته دوست داشتم یادبگیرم ولی جدیش نگرفتم و میخواستم یه چیز دیگه پیدا کنم تا برای تمرین این بخش بنویسم و عملی بکنم

    یکی از دلایل مقاومتم برای پیدا کردن چیز دیگه این بود که میگفتم سخته و نمیشه من نمیتونم ولی امروز یه اتفاقی افتاد فهمیدم که من دقیقا باید روی یادگیری زبان انگلیسی کار کنم

    دوتا نشونه خدا بهم داد و من تصمیم گرفتم که بیام و بنویسم تمرینم رو

    میخوام از بچگیم تا الان مختصر بگم

    بابای من معلم زبان انگلیسی بود و کمی سخت گیر البته از کمی بیشتر

    از بچگی از اونجایی که یادم میاد بابام همیشه میگفت بیاین باهم توی خونه انگلیسی حرف بزنیم و شما هم یاد بگیرین شاید باهم رفتیم خارج از ایران و علاقه زیادی به مترجمی زبان داشت که مترجم باشه برای کشورای دیگه یا برای ایران ، حتی پدرم یک سال و نیم قبل فوتش که رفت مکه اونجا وقتی فهمیدن زبان بلده به عنوان مترجم بهش گفتن مترجمی بکنه و حتی اسمشم گرفته بودن تا خبر بدن بهش که قبول بکنن برای همکاری و … و ما فراری بودیم از یادگیری چون میترسیدیم از بابام و سخت گیریاش و سخت بودن زبان انگلیسی که شنیده بودیم فراره

    ولی مادرم دوست داشت یاد بگیره ولی این باورو داشت که اونم نمیتونه یاد بگیره

    چرا؟ چون بابام سخت گیر بود و اگر بلد نبودیم امکانش بود که خیلی عصبانی بشه

    و به همین دلیل ما فراری بودیم از یادگیری

    یادمه دوران راهنمایی و دبیرستان که انگلیسی داشتیم نمره هام همیشه 10 بود و لب مرزی و یه وقتایی 9.5 میگرفتم ،حتی معلمم وقتی فهمید بابام معلم زبان انگلیسی هست و من نمره ام کمه کلی بهم حرف گفت و خندید و پیش بچه های کلاس گفت آدم باباش معلم این درس باشه و نمراتش اینجوری باشه ولی نمیدونم چرا اصلا حرفش بهم برنمیخورد و قدمی برای یادگیری نمیذاشتم

    اما یادمه یه معلم داشتم مطالعات اجتماعی اونم سخت گیر بود مثل بابام تقریبا، ولی روش سخت گیریاش با بابام فرق داشت

    چون هرکس تو کلاس یه سوال جواب نمیداد بلافاصله مادرشو صدا میکرد میومد و کلی حرف میزد

    همه ما وقتی اون معلم میومد کلاس از ترس دستامون عرق میکرد و سکوت تمام کلاس حاکم بود ، حتی از ترس هر چی میخوندیم از یادمون میرفت و من و من میکردیم ، خلاصه یه روز مادرمو صدا کرد بهش گفته بود که اگه دخترت نمیخواد درس بخونه شوهرش بده بره بچه داری یاد بگیره و یه حرف ناخوبم زده بود که مادرم خیلی ناراحت شده بود

    وقتی مادرم حرفشو بهم زد و ناراحتی مادرمو دیدم تصمیم گرفتم، گفتم باشه نشونش میدم کی بلد نیست درس بخونه و من جلسه بعد انقدر تلاش کردم تا تو امتحان 20‌گرفتم

    درمورد یادگیری زبان انگلیسی نمیدونم چرا اینجوری نبودم معلمم که حرفو گفت تلاشی برای یادگیری نکردم همیشه میگفتم نمیتونم یاد بگیرم سخته

    ولی یه بار قبل امتحانات خرداد ماه دوره دوم دبیرستانم دیدم واقعا بلد نیستم و تصمیم گرفتم به بابام بگم تا بهم زبان یاد بده حتی گفتم اگر بابام عصبانی هم شد هیچی نمیگم و یادمیگیرم ازش

    و من رفتم چند ساعت بهم یاد داد وقتی بلد نبودم عصبانی میشد و من هم با ترس و لرز چیزی نمیگفتم یادمه بهم گفت انگلیسی فوتبال بنویس اشتباهی نوشتم کلی عصبانی شد و من هم خندم میگرفت به عصبانی شدن بابام

    و یه حرفایی میزد که چرا بلد نیستی و …

    بعد اون من رفتم امتحان دادم و 19.5 گرفتم

    انقدر لذت بخش بود برام که اون نمره رو گرفتم ،که تصمیم گرفتم دیگه به بابام بگم یاد بده بهم

    ولی دیگه خیلی دیر شده بود

    چون دقیقا موقع امتحانات بابام فوت کرد و من هیچ وقت ازش یاد نگرفتم

    و دیگه دوست نداشتم یاد بگیرم، البته ته دلم دوست داشتم یاد بگیرم ولی میگفتم نمیشه ،خیلیم دوست داشتم ولی چون میگفتم سخته و شنیده بودم زبان انگلیسی فراره و از یاد میره این مانع از یادگیری من شده بود تا الان

    البته ته دلم که دوست داشتم و حتی در موقع دانشگاه انقدر خوب خوندم که 20 یا 18 میگرفتم تو زبان تخصصی رشته تحصیلیم و حتی استاد زبان انگلیسیمون هم عین بابای خودم سخت گیر بود و همه دانشجو ها سر کلاس جدی میشدیم و سکوت بود و فقط درس میخوندیم ولی استادش جوری بود که با سخت گیریش باعث شد من علاقه مند بشم به یادگیری و تمرین و تلاش کنم تا یاد بگیرم

    الان که یادم میارم میبینم با وجود اینکه هیچ استعدادی در یادگیری زبان نداشتم با تمرین و تلاش و تکرار و استمرار من تو دانشگاه نمرات خوبی گرفتم

    الان من چه فرقی با طیبه دوران دبیرستان که به زور 10 میگرفت و دوران دانشگاه داشتم که 18 و 20 گرفتم

    فرقشو الان فقط تو یه چیز دیدم

    اونم تمرین و تکرار و تلاش

    یادمه زبان تخصصی حسابداری که میخوندم با خودکار رنگی ترجمه ها رو مینوشتم خط میکشیدم حتی من تمام کتابای دانشگاه و مدرسه ام رو دادم رفت فقط کتاب زبان تخصصیم رو الان دارمش و تو کمدم هست و هر بار که نگاش میکنم انقدر حس خوبی میگیرم حتی وقتی داشتم تمام کتابامو میدادم میرفتن اینو انقدر دوست داشتم که تصمیم گرفتم نگه دارم چون منو یاد تلاشام مینداخت و دیدن نتایج عالیش که نمره 20 بود و یه کتاب هنر دوره راهنماییم رو دارم

    و این یادآوری خودش یه نشونه هست که میتونم وقتی دوره دانشگاه با تمرین و تکرار تونستم الانم میتونم

    واین یعنی اینکه هیچ ربطی به استعداد نداره و من با تمرین تونستم موفق بشم و الانم میتونم که از این فایل فهمیدم ،

    و وقتی این فایل رو گوش دادم و امروز نشونه هارو گرفتم گفتم دقیقا این تمرینیه که باید انجام بدم

    اینو یه نشونه دونستم برای رسیدن به هدفم که توی دفترم در مورد طلا و جواهرات و طراح شدن نوشتم

    قدمی که باید یاد بگیرم که دیگه برای خوندن مسابقات یا چیزی که به زبان انگلیسی هست از کسی کمک نگیرم و خودم بخونمش

    حالا نشونه های امروزم چی بود :

    امروز من تو اینستاگرام رفتم فایلای استاد عباسمنش رو که تیکه تیکه فیلم میذارن رو ببینم یه لحظه استوری

    استاد پیانومو دیدم که چند سال پیش انقدر علاقه ام شدید بوده و هست به پیانو که تلاش کردم و یه پیانو رولی گرفتم و یه ترم از آموزش پیانو که به صورت آنلاین بود

    ولی ادامه ندادم چون استادم گفت باید از پیانو واقعی یادگیری رو شروع کنم که پدال داره

    خلاصه من استوریشو امروز باز کردم دیدم داره با هنرجوش که یه بچه تقریبا 10 ساله هست پیانو رو انگلیسی تدریس میکنه و انقدر خوب و روان حرف میزد که یه لحظه به خودم گفتم وقتی این استادم و حتی استاد عباس منش تونسته یاد بگیره و خیلی های دیگه پس چرا من نتونم

    من میتونم و میشه و یاد میگیرم

    و اینجا بود که گفتم تمرین قسمت 5 فایل رو پیدا کردم

    بعد از ظهر یهویی نمیدونم چی شد مامانم گفت طیبه به من زبان یاد بده

    گفتم زبان ؟ گفت آره

    گفتم چجوری یاد بدم وقتی خودم بلد نیستم

    گفت حروفشو که بلدی یادم بده شاید رفتیم آمریکا یا هرجا که تو خواستی منو ببری یاد بگیرم بخونم و بنویسم تو هم شروع کن به خوندن و نوشتن و با هم یاد بگیریم

    یهویی اینو درک کردم که اینم نشونه هست که باز من نوشتم تو دفترم ،و انگار میخواست بگه که برای رسیدن به هدف هات از الان شروع کن یاد بگیر زبان انگلیسی رو ،روزانه با قدم به قدم حتی شده قدم های کوچیک بردار

    این شد که من تصمیم گرفتم بیام و بنویسم

    در مورد تمرین این قسمت

    مرحله اول

    مهارتی که فکر میکنم استعداد ندارم و برام سخته و سال ها مقاومت داشتم تا یاد بگیرم

    یادگیری زبان انگلیسی هست

    این به من کمک میکنه تا در رسیدن به اهدافم بتونم خودم حرف بزنم و نیازی به مترجم نداشته باشم و وقتی با کسی روبرو شدم که انگلیسی حرف میزنه بتونم باهاش حرف بزنم و وقتی به یکی از اهدافم که فروش طرح های طراحی طلا و جواهرتم به کشورهای خارجی هست و حتی درمورد مهاجرت تو دفترم نوشتم

    خودم به خوبی یاد بگیرم و صحبت کنم

    یک …..

    روزانه از اپلیکیشنی که ماه ها بود نصبش کرده بودم تا زبان انگلیسی رو شروع کنم ، از این اپلیکیشن شروع میکنم به یاد گیری

    و روزانه متعهد میشم که یک ساعت تمرین داشته باشم حتی اگر کار نقاشی داشتم نیم ساعت هم وقت میذارم حتما

    دو ….

    همزمان به مادرم هم زبان یاد میدم از حروف الفبا و خوندن و نوشتن و در این بین هم خودم یاد میگیرم و هم مادرم که علاقه مند شده و خواسته که بهش یاد بدم

    یه دفتر هم برمیدارم که خودم از این به بعد بنویسم پیشرفت هام رو و تشویق کنم با هر پیشرفتی که هر روز و هفته دارم پیش میرم

    و یه کار خیلی مهمی هم که انجام میدم اینه که هر موقع ذهنم خواست از ادامه دادن به یادگیری زبان منصرفم کنه

    کتاب زبان تخصصی دانشگاهم رو باز میکنم و تک تک اون روزای خوب رو به یادم میارم که تمرین میکردم با عشق و تلاش میکردم تا یاد بگیرم و این برای من یه انگیزه بیشتر بشه برای یادگیری و ادامه دادن

    و تعهد میدم در اینجا تا رد پام بمونه و بیام از نتایجش بنویسم

    و از خدا کمک میخوام که کمکم کنه

    برای تک تکتون بی نهایت ثروت و شادی و سلامتی و عشق از خدا میخوام

    استاد عباسمنش شما چقدر باحالین

    با فایلایی که میذارین باعث میشه من دقیق به اتفاقات زندگیم توجه کنم و ازشون درس بگیرم و یادآور بشم که قبلا تونستی الانم میتونی

    عشق بی نهایت براتون استاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای: