پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1 - صفحه 79 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh-2-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-25 09:26:272024-02-14 06:20:18پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 1شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم سپاسگزارم که باز هم یک ویدیوی ارزشمند دیگه گذاشتین
اول تر از همه بگم که استاد واقعا این اندام بی نظیر تون رو تحسین میکنم و واقعا تحسین میکنم این پوست روشن و نورانی تون رو استاد اصلا وقتی داشتم ویدیوی تونو میدیدم احساس میکردم یک بازیگر هالیوودی یا یک سلیبریتی داره باهام صحبت میکنه چنین احساس بهم میداد اون اندام بینظیر تون
ویدیوی قبلی تون هم که یک نور پردازی خفنی کرده بودین که حالت سینمایی گرفته بود اصلا دیگه کلا اون احساس سینمایی بهم دست میداد وقتی داشتم ویدیو تونو میدیدم و واقعا تحسین برانگیز هست این همه تغییر سپاسگزارم از ربم که منو هدایت میکنه به بهترین ها.
الگوی تکرار شونده من در بخش مالی هست من یک مدتی یک پولی میسازم بعدش دوباره برمیگردم به حالت صفر و همچنین در بخش مشتری هم هست اینطور که مثلا مشتری میاد باهام درمورد پروژه صحبت میکنه یا میگه ما میخایم این پروژه رو تو انجام بدی ولی بعدش دیگه غیبش میزنه و معلوم نیست این چندین بار برام اتفاق افتاده با آدم های مختلف و این بیشترین احساس رو در من برانگیخته میکنه چرا اینطوری میشه
و این هم شده که پروژه رو انجام دادم ولی پول شو به مدت طولانی برام پرداخت کرده یعنی هر بار شده که من به مشتری یادآوری کردم که پول پروژه رو پرداخت کنه و وقتی هم که میبینم من برای انجام پروژه انقدر وقت میزارم و انقد سعی میکنم طبق سلیقه مشتری پیش برم چرا اون برام پول شو پرداخت نمیکنه و انقدر دیر طول میده و این هم یک سری احساس های شدیدی در من برانگیخته میکنه
سپاسگزارم از خوندن کامنتم
وقتی می بینم یکی ک خیلی بهش علاقه دارم با یه نفر دیگه دمخور میشه انقد بهم میریزم ک اون محل رو ترک میکنم و دیگ به اونا محل نمیدم ممکنه اون نفر دوم رفیقم باشه یا اصلا ازش خوشم نیاد.یا حتی از اعضای خانواده ام باشه مثلا مادرم با خواهرم. مدیرم با همکاری ک اصلا باهاش شکرآبم. همکارم با هموار دیگه ک زیادی با هم خوش و بش می کنند.خب اینا از درون منو بهم میریزن و اصلا روزمو خراب میکنه دوست دارم اون ادم فقط به من توجه کنه و اگه به کسی توجه میکنه کمتر از من تحویلش بگیره حداقل
و یکی هم در مورد مسائل مالی ک هروقت کم میارم بهم میریزم ک وای چکار کنم با اینکه بارها و بارها موفق و خوب بیرون اومدم و تونستم خوب مدیریت کنم ولی باز با هر مشکل مالی میخوام خودزنی کنم و زانوی غم بغل بگیرم
سلام خانم مقصودی
امیدوارم حالتون خوب باشه و در بهترین زمان و مکان این نقطه آبی بدستتون برسه
و احتمالا تا الان داستان این قسمت اول کامنتتون راجع به حال بدتون از دیدن رابطه خوب بقیه رو فهمیده باشین از کجا داره آب میخوره
ما بیشتر مشکلاتی که برامون پیش میاد تقریبا در بیشتر موارد برمیگرده به عزت نفس
در مورد روابط که صد در صد
وقتی ما احساس ارزشمندی نمیکنیم
احساس نیاز به دوست داشته شدن
احساس نیاز به توجه دیگران
احساس توقع از دیگران
احساس وابستگی به دیگران
احساس عدم لیاقت به داشتن یک رابطه عالی
و کلی احساس نافرم دیگه در خلال این احساسات داریم یقینا باید هم همچنین برخوردهایی رو بیشتر ببینیم مخصوصا که با احساس شدید هم داریم بهش توجه میکنیم.
من دخترم توی مدرسه جدیدش یه همکلاسی داره هر روز میاد میگه بابا این فلانی باز اینکار رو انجام داده نمدونم فلان حرف رو گفته فلان داستان رو دراورده و از این حرفها
من بهش گفتم از بس توجه میکنی
میگه خب خیلی رو مخه نمتونم
راست هم میگه کنترل ذهن برای اون و حتی برای من باباش اصلا کار ساده ای نیست ولی تمرین میخاد به هر حال
روی احساس خود ارزشیتون فارغ از اینکه بقیه همون نظر رو درباره شما دارند یا نه کار کنین
روی وابستگی بیشتر به خداوند که اصل و اساس همه روبط عالیه کار کنین
تمرین آینه رو بارها انجام بدین
اونوقت با کمال تعجب میبینین بقیه مشتاقانه میان سمت شما ولی بقول استاد شما دیگه اینبار میدونین که چجوری به قضیه نگاه کنین
یا رفیق من لا رفیق له
یا انیس من لا انیس له
یا حبیب من لا حبیب له
یا شفیق من لا شفیق له…
موفق باشید در پناه الله
دورود بر شما استاد عزیر و خانم شایسته عزیز
متنم رو طولانی نمیکنم، مستقم اصل مطلب رو بیان میکنم.
باورهای تکرار شونده داخل ذهن من زمانی که شما سوال ها رو مطرح کردین.
1.کلا من هر جایی که میرم فرقی نمیکنه، دانشگاه، باشگاه، فامیل های نزدیک و دور …. بهم حسادت میکنن و این رفتار رو به صراحت میبینم حتی چندتا از دوستانم رو بخاطر این موضوع کات کردم.
2. واقعا اتفاقی رخ بده برای عزیزانم خیلی بهم میریزم و خیلی اذیت میشم احساس میکنم دارم نابود میشم.
3. زمانی که دارم صحبت میکنم اگر کسی بی توجه باشه و یا وسط صحبتم طوری وانمود کنه که بی توجه واقعا حالم بد میشه، و کلا از اون مکان و اون آدم فاصله میگیرم.
4.خیلی دوست دارم آنقدر ثروتمند باشم، در حدی که بتونم نیاز طرف کاملا برطرف کنم یعنی از ریشه مشکلش از بین ببرم، نمیدونم این باور نشان دهنده باور غلط در ذهن من هست یا نه.
5.نداشتن پول، واقعا در طول زندگیم خیلی برای من عذاب آور هستش و با تمام وجودم دارم تلاش میکنم که این مسئله رو حل کنم و اصلی ترین پاشنه آشیل من فکر کنم همینه،
با تمام وجودم دارم روی باورهام کار میکنم الگوها رو پیدا میکنم، جملاتی رو که بصورت ایجاد باور جدید نوشتم رو تکرار میکنم اما باز هم تغییرات بزرگ اتفاق نیو افتاده نمیدونم چرا، خیلی تغییرات رخ داد، درآمد اعضای خانواده ام خیلی بیشتر شده به قول شما از صفر کلوین بیرون آمدیم اما اوضاع اونطوری که دلم میخواد نیست، که بتونیم خونه بخریم یا ماشین….. دیگه نمیدونم باید چیکار کنم.
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام خدمت شما استاد و دوستان عزیز
پاسخ به سوالات
من خودم توی این دو سال وقتی که با فرکانس هام یعنی با ارسال فرکانس های مداوم و احساس خوب در مورد گل زنی ، فردای همون روز که تو بازی فوتبال گل میزدم ، خیلی بیش از حد خوش حال میشدم چون میدونستم که این شرایط رو خودم خلق مردم و خدا رو هم بی نهایت شکر میکنم به خاطر قوانینی که وضع کرده و هیچ چیز اتفاقی نیست ،
دومیش هم اینه که وقتی میشینیم ، با بچه ها pes بازی میکنیم یا فیفا و چند نفریم و حذفی بازی میکنیم وقتی میبرم خیلی خیلی هیجان زده میشم یا وقتی که اسمم تو یه قرعه کشی در میاد حالا این مورد زیاد نبوده اما چند باری اتفاق افتاده ، یا وقتی که فوتبال بازی میکنم و بازی رو با شرایطی حساس میکنن و بازی رو میبریم هم خیلی منو خوشحال میکنه ، اما بعضی وقتا هم هست که مثلا اگه یه شرایطی رخ بده خیلی ناراحت میشم یا برانگیخته میشم ، مثلا یکیش اینه که تو فوتبال موقعیت خراب کنم و گل نزنم ، یا مثلا وقتی که دارم pes بازی میکنم و بازی خیلی حساسه ببازم ، اما این ها هم اونقدر نیست که طول بکشه خیلی زود خودم رو کنترل میکنم و نمیزارم این احساس بد بیشتر بشه
سلام خدمت استاد عزیزم و همه ی دوستان
استاد من با اینکه شبانه روز روی خودم کار میکنم و سعی میکنم الگوهای شدنها توی زندگی دیگرانو زیاد ببینم و تایید و تحسین کنم ولی احساس میکنم خیلی کُند پیش میرم،دقیقن الگوی تکرار شونده توی زندگیم اینه که با آدمهایی که مناسب من نیستن وارد رابطه ی کوتاه مدت میشم،و اصن نمیدونم اشکال کار از کجاست که بااینکه اونا از همه لحاظ از خودم پایینتر هستن،بدون هیچ توضیحی رابطه رو ترک میکنن،حتی بدون هیچ توهین یا تشنجی فقط دیگه تماس نمیگیرن…و من یاابنکه از اول میدونم اون آدم مناسبم نبوده ولی خیلی ناراحت میشم…دوس دارم با آدم متناسب با خودم آشنا بشم و عشق عمیق دوطرفه و ازدواج رو تجربه کنم…و تعهد میدم که برای این تجربه تمام تلاشم رو میکنم…انقدر روی بهبود شخصیت خودم کار خواهم کرد تا این اتفاق بیفته به امید خدا
سلام استاد عزیز خانم شایسته من زمانی بهم میریزم که کارتم خالی هست وتو یکی از فایل ها گفتید ما هر وقت پول داریم چیزی بخریم نسیه نکنیم.من دیگر این کار را نکردم وهر وقت چیزی نیاز دارم وقتی پول دارم میخرم ولی زمانی به شدت به هم میریز م که کسی خواسته باشه یه فزندان م یا نوه هایم یا خانواده ام توهین کند به شدت عصبی می شم
به نام الله متعال
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گرانقدر
این فایل چقدر به موقع و تکان دهنده بود برای من استاد
نمیتونم بگم چقدر ارزش داره این فایل
اصلا اولین بار که گوشش دادم توی چند دقیقه اول گفتم خدای من قراره با غورباقه زشتا با این فایل رو به رو بشم خدا بخیر کنه
امروز که فایل جدید اومد گفتم تا اینجا کامنت نذارم نمیرم اون فایل رو ببینم
چون دارم فرار میکنم از این فایل از آگاهی هاش
الله اکبر از این فایل
همین یه فایل و چند قسمت بعدیش یک دوره است برای من
به شکلی که بارها سرم درد گرفت و انرژیم رفت از حجم آگاهی های که بهم داد از این همه مسائلی که میشه با این آگاهی ها رفت تا ریشه هاشون
جدا از الگوهای تکرار شونده تابلو زندگیم چقدر الگوهایی بودن که اصلا متوجه نشده بودم اون هام دارن تکرار میشن و اوناهم پترن دارن و کلید پیدا کردنشون هم اینا بود
1. برانگیختن احساس شدید وقتی که به یاد میآوردمشون یا درمواجه باهاشون تجربه میکردم
2.مسائلی که پذیرفته بودمشون
یعنی با نگاه کردن به خیلی از مسائلی که پذیرفته بودمشون و منطق چسبونده بودم بهشون و فکر میکردم خب اون که بخاطر مثلا فلان سبک شخصیتیمه یا مثلان همه همینجورین دیگه
کلی منطق بی معنا باد آورده
این مسائل با نقاب همون منطق به ظاهر طبیعی زندگی همش تکرار میشن و ریشه کدهای مخرب تو دل اینها دارن به من ضربه میزنن ولی چون پذیرفته بودمشون زیرسوال نمیبردمشون تا کدمخربه ، عامل تکرار این لوپ بزنه بیرون
نمیگم هنوزم کد هارو فهمیدم یا همه الگو هارو پیدا کردم استاد ولی خداروشکر یه عینک برای دیدنشون پیدا کردم و اونم این فایل و قسمت های دیگه اش هست
هرچقد که بیشتر با عینک پیدا کردن الگو های یکسان به زندگیم نگاه میکنم میبینم در جزیی ترین مسائل تا بزرگترین مسائل یه الگو هایی دارن به اشکال مختلف تکرار میشن و هینت برای پیدا کردنشون اینه که من این الگو هارو بصورت یه اصل پذیرفتم
طوریکه اگه من به شخصه بخوام الگو هام رو بنویسم باید کتاب ها بنویسم
چون تجربه زندگی تکرار همین الگو هاست به شکل های مختلف
اگه باورهای قدرتمند بیشتری داشته باشم در حوزه های بیشتری خب نتایج دلخواه تر توی حوزه های مختلف دائم تکرار میشه
مثل اون مثال استاد که یکسری ها پول پیدا کردن براشون یه الگو تکرار شونده است
وبرعکسش هم همه داریم تکرار میکنیم و علت حضور و هدایت ما به اینجا نادلخواه بودن همین الگو های تکرار شونده بوده که یا ما تسلیم شدیم و گفتیم خدایا من نمیدونم دیگه تو بگو چیه داستان یا اینکه از خدا هدایت بیشتری خواستیم که تغییر بنیادی بدیم همه جنبه هارو و به این فایل هدایت شدیم
حالاباید بگردم و الگو ها رو پیدا کنم و ریشه ها رو در بیارم و بپرسم چرا؟ نکنه که ؟
من تعدادی از الگوهای تکرار شونده خودم رو میگم
مسائل مالی
من آدم بسیار پولسازی هستم اما نتایج سینوسیه
به شکلی که یه مدتی صفر و بی نتیجه ویه مدتی عالی و تاپ لول
توی تعهد به انجام کاری هم همین الگو هست
توی روابط هر از چند سالی کلا دوستای جدیدی وارد زندگیم میشن بعد از مدتی همه رو ازدست میدم و مدت زیادی تنها میشم و تکرار
توی روابط خانوادگی این سیکل خیلی خیلی کوتاه تر دائم در حال تکرار شدنه
و…
برای اینکه احساساتم رو مثبت کنم درمقابل توجه و به یاد آوری الگو های ناخواسته
باید بگم
یادگیری فکر کردن برای پیدا کردن الگوها و پیدا کردن ریشه اونها بزرگترین دستاورد هست
چقدر کاربردی میشه باورهای مخرب رو درست کرد که نتیجه رو تغییر بده
به جای اینکه زمانم رو بذارم و روی همه ی باور های محدود کننده یکجا کار کنم تمرکز بذارم روی اون کدهایی که دارن الگوها رو بوجود میارن
اینجوری وقتی الگوها رو میبنیم توی زندگیم و میبینم به کدومشون احساسات شدید تری دارم و ازشون بیشتر ناراضیم میرم سراغ همون الگو
اینجوری هدفمندتر روی کدهای نادرست کار میکنم و اینجوری میتونم آگاهانه تر شاهد نتایج باشم و با اعتماد به نفس بیشتر و حس خوب رهایی از یه الگومخرب برم سراغ الگوی دیگه ای که پذیرفتم که یه اصل زندگیمه درصورتی که نیست
مثلاً درمورد پذیرفتن یه سری الگوها
درمورد روابط با دوستان من همیشه خودم رو توی دسته آدمهای درونگرا میذاشتم و میگفتم این طبیعیه که من تعداد دوست های کمتری داشته باشم درصورتیکه درونگرا و برونگرا بودن دسته بندی هست که خودمو با قرار دادن در اون و پذیرفتنش محروم میکنم از داشتن دوست های زیاد
با توکل به الله برم و رو به رو بشم با کدهای مخرب وپیدا کردن آشغالا زیرمبلا
بی نهایت سپاسگذارم استاد جان این فایل ها بی نظیره برای من الله یاری کنه که متعهد هم باشم به عمل کردن
خدارو شکر بابت این آگاهی ها
توکل به الله
گر سینه شود تنگ خدا با ما هست
گر پای شود لنگ، خدا با ما هست
دل را به حریم عشق بسپار و برو
فرسنگ به فرسنگ خدا با ما هست
هزار مرتبه کردم فرار و دیدم باز
تو از کرم به من آغوش خویش کردی باز
به لطف و رحمت و عفو و کرامتت نازم
که میکشی تو ز عبد فراری خود ناز
الله تویی و ز دلم آگاه تویی
درمانده منم دلیل هرراه تویی
سلام وصدسلام براساتیدگرانقدراستادعباسمنش بزرگوار وخانم شایسته نازنین ودیگرعوامل سایت وهمه دوستان عزیزم درسایت الهی ودانشگاهی عباسمنش
بازم شاکرخداوندهستم که فرصت دادباردیگر لحظاتی شگفت انگیزی روباشماسروران گرامی تجربه کنم
وبسیارتابسیارتشکرمیکنم ازاستاد
نازنین بابت فایل جدیدوفوق العاده ارزشمندتون
درپاسخ به سوال مطرح شده درفایل بایدعرض کنم که زندگی من به دوبخش تقسیم میشه بخش اول قبل ازاشنایی باقوانین که واقعا درهمه حوزها ازجمله رابطه عاطفی ،سلامتی ،ارامش فاجعه بود که اصلا دوست ندارم که به اون دوران بپردازم وحتی فکرکنم
وامادرسال 98 خدای مهربانم دوستم داشت ومنو به مسیرزیباوپرخیربرکت تقیرهدایتم کردوباشما استادارزشمند وتوحیدی وسایت فوق العاده تون اشنا شدم وازاین بابت بی نهایت شاکرخدای خوبم هستم
دراین مدت نزدیک به 4سالی که دارم روی خودم کارمیکنم دراکثرحوزه ها شامل رابطه عاطفی ،ارامش ،سلامتی ،خودشناسی وتوحیدی ترشدن پبشرفتهای خوبی داشتم وتقریبا ازخودم راضی هستم اما تلاش میکنم که روز به روز تکاملم روطی کنم وبه درک بهتری ازقوانین برسم تا به لطف الله مهربان درتمامی حوزه ها نمره قابل قبولی دریافت کنم
وزندگی ام راهمانطور که دوست دارم خلق کنم
دراین مدت 4سالی که دراین مسیرهستم وباقوانین اشناشدم تلاش میکنم با انجام تمرینات اموزه های شمااستادنازنین درقالب فایلهای دانلودی ومحصولات به اهداف مورد نظرم دست یابم
اما الگوهای تکرارشونده ای هم دارم که میتونم انها روبه دوبخش تقسیم کنم
الف:الگوهای تکرارشونده که به شدت به انهاواکنش نشون میدم
_اولین الگوی تکرارشونده که بعضی مواقع احساسم روبدمیکنه وپاشنه اشیل منه این است که نگران تمام شدن پولم هستم علیرغم اینکه من ازنظرسرمایه ودارایی وضعیت مناسبی دارم وخیلی راحت هم پول خرج میکنم وهمیشه هم خریدمن اقلام وموادغذایی درجه یک وباکیفیت میباشه ولی هنگام هزینه کردن ته ذهنم یه نگرانی بابت نقدینگی و تمام شدن پولم دارم
وفکرمیکنم به گفته استادهنوز نتونستم باپول رفیق بشم
_دومین الگوی تکرارشونده دراین چندسال که برام اتفاق افتاده وتکرارشده این است که هرچندوقت یکباربه بهانه های مختلف وواهی ساعاتی کنترل ذهنم روازدست میدم وبه شدت عصبانی وبرافروخته میشم تاجایی که بعضی مواقع باگریه کردن به ارامش میرسم واحساس سبکی میکنم
اما خوشبختانه ازاخرین مورد ازاین دست اتفاقات مدت زیادی گذشته وامیدوارم که دیگه برام تکرارنشه
_ سومین الگوی تکرارشونده برای من وقتی مجبور می شوم که تصمیم بزرگی برای زندگی ام بگیرم بسیار مضطرب و نگران می شوم واحساس ترس میکنم وبه شدت ذهنم درگیر میشه وحتی چندشب بی خواب میشم که این موضوع هم پاشنه اشیل منه
ب: الگوهای تکرارشونده که ازحساسیت کمتری برخوردارند
_درمواقعی که ازمن انتقادمیشودواکنش نشون میدم اماخیلی زودگذره
_ زمانی که بامن برخورد نامناسبی صورت میگیره وبی توجهی میشه عصبانی میشم وواکنش نشون میدم وزمانی این عصبانیت بیشتر میشه که این بی توجهی ازطرف اعضای خانواده ونزدیکانم باشه
_درمواقعی که به مشکل بزرگی برمیخورم ویایک اتفاق به ظاهربدی برام پیش میاد ذهنم درگیرمیشه وچندساعتی دراحساس بد قرارمیگیرم ولی خیلی سریع خودمو جمع جورمیکنم
_درمواقعی که برای یکی ازنزدیکانم اتفاق ناگواری رخ دهد ذهنم اشفته وناارام میشه
_زمانی که برای کسی کاری انجام میدم انتظار جبران وتشکر دارم، درهمین حداست وباعث عصبانیت وناراحتی ام نمیشه
_ زمانی فردی به کمک من نیاز داره ومن به اون بی توجه باشم احساساتم درگیرمیشه وخودمو سرزنش میکنم اماخیلی زود ذهنم روکنترل میکنم
امیدوارم درپایان این سلسله فایلها مثل همیشه شاهد راهکارعالیییی برای برطرف کردن الگوهای تکرارشونده درزندگی مون ازطرف استاد نازنین باشیم
عاشقتونم ودوستتون دارم خیلی زیاد
تاسخنی دیگر درپناه الله یکتا شاد سلامت وپیروز باشید.
سلام استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته مهربونم و همه دوستان هم فرکانسی
من این فایل رو سه بار گوش کردم و یک بار هم نوشتم. من هم مسائل تکراری در زندگیم بوجود میاد.
در حوزه روابط درد و دل های مامانم هر چند وقت یکبار ، دعوا کردن من با دخترم که این دو مورد خیلی زیاد تکرار میشن و در روابط زناشویی تا دو سال پیش همسرم چند تا ارتباط داشت که منو اذیت میکرد ولی از وقتی که من دیدگاهم و نگرشم عوض شده خدا رو شکر تقریبا دو ساله که این جور ارتباط ها نیست و یه مورد دیگه در مورد همسرم اینه که یه مقدار برای قبول کردن نگهداری از بچه ها تا من کارهای خودم رو انجام بدم مقاومت داره.
در حوزه مالی من سایت فروشگاه اینترنتی دارم و قبلاً هم از طریق پیج اینستاگرام و برنامه دیوار فروش انجام میدادم که در چند روز و یا ماه اول فروشم خوب بود ولی بعدش فروشم کمتر میشد یا وقتی که پولی پس انداز میکردم یک نفر پیدا میشد که ازم قرض میگرفت که بیشتر هم مامانم بود و من هم دیگه ازش پس نمیگرفتم و یا خواهرام بودن و یا الان من چندین بار هست که در قرعه کشی ماشین طرح مادران شرکت میکنم ولی هنوز برنده نشدم در صورتی که اطرافیان ما همه برنده شدن.
در حوزه سلامتی هر چند وقت یکبار به سلامتیم شک میکنم و دنبال یک بیماری در وجودم میگردم و به همه واکنش های بدنم و پوستم حساس میشم و در این مورد ذهنم خیلی نجوا میکنه مخصوصاً وقتی که اوضاع خیلی خوبه ذهنم از اینجا نجوا رو شروع میکنه تا حال منو خراب کنه من هم سعی میکنم که با تغییر کانون توجه جلوشو بگیرم تا الان در این مورد بهتر شدم ولی هنوز هم جای کار زیادی دارم چون پاشنه آشیل منه.
جواب به سوال:
چه شرایط و اتفاقاتی شدیدترین احساسات را در شما برانگیخته میکند؟
1_ من زمانی که میخوام توی یک جمع صحبت کنم به شدت خیلی خیلی زیاد میترسم در جمع های کوچک و خانوادگی که تعداد افراد در حد 10 تا 15 نفر باشه راحتم ولی در جمع های بزرگتر و غریبه ها و یا کسانی که مقام اجتماعی بالاتری دارند خیلی میترسم مخصوصاً اگر بخوام از روی یک نوشته بخونم کلا دست و پام میلرزه. میدونم که این به علت عدم عزت نفس و اعتماد به نفس و عدم حس لیاقت هست.
2_ در زمان رانندگی کردن .من دو سال پیش که شروع کردم به رانندگی به شدت میترسیدم و خیس عرق میشدم ولی الان بهتر شدم ولی هنوز هم یه مقدار استرس دارم و بیشتر هم فکرهای منفی به سرم میزند مثلا فکر تصادف و… خدا رو شکر تا الان به سلامتی رانندگی کردم و با خودم عهد بستم که تحت هر شرایطی من باید راننده خوبی بشم و اگر یک نفر ازم بخواد که به جایی برسونمش یکم استرس منو میگیره.
3_ زمانی که با دخترم دعوا میکنم اصلا نمیتونم خودمو کنترل کنم خیلی عصبی میشم و هر حرفی رو بهش میگم .
4_ زمانی که مامانم با من درد و دل میکنه مامان من کسیه که شدیداً باور داره که باید مادر و دختر با هم درد و دل کنند و من از زمانی که با برنامه های استاد آشنا شدم درد و دل کردن رو خیلی خیلی کم کردم ولی باز هم بعضی مواقع مامانم عادتشه که بیاد از مشکلاتش حرف بزنه چون پدر من فوت شده و مامانم با بردارم و خانواده اش زندگی میکنه بلاخره بینشون مشکلاتی هست و مخصوصاً اگر با هم بحث داشته باشند من خیلی عصبی و ناراحت میشم .
5_ زمانی که خانم هایی که بی آبرویی میکنند و ارتباط های نامشروع دارند خیلی ذهنم درگیر میشه تا دو سه روز همش به فکرم میان و حتی زمانی که با کسی غیبتشون رو بکنم خیلی حالم بده میشه که این غیبت رو واقعا تا حد خیلی زیادی جلوش رو گرفتم.
6_ زمانی که کسی ازم پول قرض بگیره یا فراموش کنه که پس بده و یا یه جنسی رو گرون خریده باشم احساسم بد میشه.
7_ زمان گرفتن تصمیمات بزرگ و یا زمان برخورد با مشکلات بزرگ هم دلشوره و استرس رو دارم خیلی بهتر شدم ولی هنوز هم هست.
8_ زمانی که از من انتقاد منفی و اشتباه بشه خیلی ناراحت میشم مخصوصا اگر پای آبرو وسط باشه.
9_ قبلاً زمانی که کسی فوت میکرد و یا بیماری سختی میگرفت خیلی ناراحت میشدم و توی ذهنم خیلی تکرار میکردم ولی الان شکر خدا زودتر میتونم تغییر جهت بدم
10_ زمانی که توسط همسرم و یا مامانم ترد بشم خیلی بهم میریزم
11_ این دو مورد هم شدتش کمتر از موارد بالاست زمانی که کسی ازم کمک بخواد و من نتونم کمک کنم و یا زمانی که برای کسی کاری انجام دادم ولی اون از من تشکر نکنه
اینها مواردی بود که تا این لحظه به ذهنم رسید اگر باز هم موردی بود میام و مینویسم چون خیلی خوب دارم خودمو میشناسم.
ممنونم استاد بابت این فایل هایی که واقعاً رایگان نیستن. سپاسگزارم
سلام به استاد عزیزم! کسی با صحبت هایش باعث میشه سطح فرکانس عالی و احساسات مثبت را در خود احساس میکنم!
از وقتی کامنت میگذارم احساس میکنم باور هایم را بیشتر کشف میکنم و نظر دادن در فایل های دانلودی مثل تمرین و درس های دوره هایی که خریدم برایم کاربرد دارد.
شرایط تکرار شونده که تجربه میکردم یا میکنم همان نقاط ضعفم بود که سرچشمه همه آنها در کمبود عزت نفس است. 1- به تاخیر انداختن کارها 2- کمال گرا بوددن که باعث میشد خیلی روی یک کاری که میکردم زمان بگذارم و آخرش هم اون کار را به پایان نمیرساندم. 3- سوال نپرسیدن از دیگران مخصوصا در پیدا کردن آدرس چون از گوگل مپ استفاده میکنم و چون مسیر ها و خطوط وسایل حمل و نقل شهری که به آن آدرس میرن را نمیپرسم که ممکنه اشتباه سوار بشوم که باعث میشد وقتم تلف بشه. 4- متهم شدن توسط دیگران در شرایطی که ریشه آن اتهام سوال نپرسیدن است که باعث میشود آن کار را خوب انجام ندم و یا اینکه آن اتهام ریشه در سوء تفاهم پیش آمده دارد که من برطرفش نکردم و توضیح ندادم برای اون شخص.
اما احساساتی که بعد این اتفاقات تجربه میکنم در حد پشیمانی است و با خودم میگم چرا آن مورد و این مورد را یادم نبود که برای دفاع از خودم میگفتم! با کار کردن شدید روی دوره عزت نفس حتم دارم که این نقاط ضعف برطرف بشه. جالبه که این موارد را در حین فکر کردن به کامنت نوشتن یادم آمد و قبل از آن متوجه اش نبودم!
از استاد تشکر میکنم که باعث میشه با درک عمیق این فایل بیشتر به فکر کار های تکرار شونده در زندگی باشم و باور هایم را کشف کنم و برای رفع باور های غلط راحت تر اقدام کنم!