پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2 - صفحه 38 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/06/abasmanesh-photo.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-06-30 07:02:222024-02-14 06:19:27پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 2شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیزم
و اما جواب سوال؛ چه الگوهای تکرار شونده ای درباره روابط، در زندگی شما هست؟
به غیرازیکی دوتااز دوستانم بقیه تقریبا بیکارن و همیشه پول لازمن
تقریبا درصد عملگراییشون و تصمیمگیریشون صفره
همیشه دارم میرسونمشون خونه
تقریبا دوستای زیادی نداشتن و روابط اجتماعی متوسطی دارن
از لحاظ سطح اجتماعی ادمای معمولی و خاکی هستن
مشتری های سطح متوسط جامعه به سمتم میان
در مورد کار هم همکاراییو دوست دارم که خاکی و تقریبا ضعیف هستند و افراد قوی ومتمرکز و بی منت رو نمیتونم ارتباط برقرار کنم
همه از مرزهام رد میشن،هر چند خودم در مشخص کردن حدوحدود ومرز ضعیف هستم
استاد جان مرسی که با دادن این الگوها دارید این سیمانی که درون مغز من هست رو میتراشید و من و به فکر کردن وادار میکنید و اینکه نسبت به اتفاقات بی تفاوت نباشیم و اونها رو ریشه یابی کنیم
به نام الله یکتا
سلام خدمت استاد با عشق خودم و همچنین مریم عزیز و خانواده با عشق عباس منش
خیلی ممنون و سپاسگزارم از استاد که وقت میزاره و این فایلهای اموزنده رو برای رشد و شکوفای خانوادش تهیه میکنه
خدا شکر میکنم که هر روز دارم بهتر قوانیین رو درک میکنم و تو زندگیم دارم از قوانیین استفاده میکنم و زندگی بهتری رو تجربه میکنم
در جواب این سوال استاد که داریم چه امهای رو با چه ویژگی های داریم جذب میکنیم
من چند وقتی میشه که اکثر ادمهای که باهاشون وارد رابطه میشم میبینم که یه جورایی دارن نا خواسته دارن از قوانیین استفاده میکنن و اکثرا هم دوستی ندارن در حد دوتا دوست
یک ویژگی دیگه ای که دارن فکر میکنن همه چیز رو میدونن اونهم کامل
یک ویژگی دیگه غیبت کردن هست که هر چی سعی میکنم دوستای که به سمت من بیان این نقص رو نداشته باشن و توجهشون رو نکات مثبت باشه نمیشه
یه وژگی دیگه ای که ادمهای اطراف من دارن اینه که اکسرا خیلی ناله میکنن از شرایط بد اقتصادی و کمبود پول و گرونی اجناس که این هم منو خیلی اذیت میکنه
که البته به شکر خداوند و از وقتی که دارم روی خودم کار میکنم و فهمیدم که من خالق صد در صد زندگیمم دارم ادمهای اطرافم رو بعضی ها رو خودم حذف میکنم بعضی ها رو هم سپردم به جهان که حذف کنه چون میخام مدارم بیاد بالاتر و هر روز بهتر افکار و کانون توجهم رو بزارم روی خواسته هام
ودر اخر همه رو به خداوند بزرگ میسپارم
به نام خداوند جان
سلام و درود به استاد مهربانم و دوستان عزیزم
اول از همه با توجه به مسائل گفته شده در این فایل خیلی در طول گوش دادن به این فایل به روابط و افراد نزدیک و حتی دوستانی که داشتم و الان نیستن و دوستان جدیدم فکر کردم.
اول از همه با پایش دوستان و نزدیکانی که با آنها در رابطه نزدیک بودم احساس میکنم من به عنوان حامی و پشتیبان همیشگی بودم و در اصل میشه گفت توی اکثر رابطه ها من سنگ صبور بودم و گاها هستم هر چند تماما دارم از این رابطه ها دوری میکنم تا وروردی های ذهنم کنترل بشه.اصلا دوست ندارم همیشه نقش مشاور رو داشته باشم و شنونده ناله های دوستانم باشم در این مدت یکسال و اندی که بیشتر در تلاش برای کار کردن روی افکار و ورودی های ذهنم هستم سعی کردم از این افراد دوری کنم.افرادی که همیشه از زندگی خودشون ناراضی هستند و سعی در قربانی نشان دادن خودشون دارند در صورتی که با توجه به شناختی که من تا به الان از قوانین پیدا کردم البته با کمک استاد مهربانم میتوانستم از بیرون هزاران نکته مثبت در زندگی آنها نام ببرم تا دیگر احساس قربانی بودن نکنند.ولی این انرژی که باید صرف میکردم تا به آنها یاد دهم از نکات مثبت و حتی موفقیت های کوچک زندگی لذت ببرند باعث میشد تمرکز من از کار کردن روی خودم برداشته بشه. پس تمام تلاشم برای کم کردن آدمهای ناراضی اطرافم بوده و حتی گاهی متوجه شدم من با کار کردن روی شخصیت و باورهای خودم تونستم جاذب افرادی باشم که با زندگی بسیار دوست هستند و درک خوبی از قوانین دارند.
الان که به گذشته و حال دوستانم نگاه میکنم دایره دوستانم کوچک شده و تعدادشان از انگشتان دست کمتره که این باعث شده تمرکز من بیشتر بر روی خودم و افکارم باشه.
در اصل این قانون برای من شکل گرفته که هرکس با من همراه باشه به سمتم میاد پس نیاز نیست برای پیدا کردن دوست از خودم بگذرم قدم اول دوستی با خودم و رابطه ی بهتر داشتن با خودمه و بعد از اون خداوند باری تعالی افراد درست رو به سمت من هدایت میکنه.
سلام به بهترین و عزیزترین و تاثیرگذار ترین استاد دنیااااااا
من به این سوال خیلی فکر کردم و هم الگو های مثبت پیدا کردم و هم الگو های منفی
تا جایی که به ذهنم برسه مینویسمشون اینجا که هم خودم بعدا بتونم مرورشون کنم هم دوستای قشنگم بتونن بخونن:
-اولین و مهم ترین چیز برای من توی روابط اینه که همیشه افراد وجهه خوبشونو بهم نشون میدن.اصولا ادمایی که بهم نزدیک میشن خوب ترین و مهربون ترین ورژنشونو بهم نشون میدن.من از همون دوران مدرسه توی کلاس بهترین و مهربون ترین و عالم ترین معلما میوفتادم.مدیر و ناظم مدرسه که اصولا خیلی خشک و جدی بودن با من بینهایت مهربون و شوخ طبع بودن.تمام صاحب کارایی که پیششون کار میکردم باهام راه میومدن بهم اهمیت میدادن وخیلی ازم تعریف میکردن.ادمایی بودن که شنیده بودم به شدت نامناسب و خاص هستن ولی با من طوری رفتار میکردن که هیچکس باورش نمیشد این ادم مهربون و موادب همون ادمه نا مناسبه…
– یکی دیگه از الگو های تکرار شونده برای من اینه که معمولا آدمایی که باهاشون آشنا میشم و ارتباط برقرار میکنن باهام خیلی سنشون ازم بیشتره.تقریبا همشون بالای 5 سال ازم بزرگترن.احساس میکنم افراد همسن و سال خودمو نمیتونم درک کنم.حرفاشونو نمیفهمم…با افراد بزرگتر از خودم خیلی ارتباط خوبی دارم.مادرم و عمم که بهترین دوستام هستن جفتشون بیست سال ازم بزرگترن.همدمم دوازده سال ازم بزرگتره.یار تمرینی باشگاهم ازم 9سال بزرگتره.دوستام زمانی که توی کافیشاپ کار میکردم همشون بالای پنج سال ازم بزرگتر بودن و….
-الگوی بعدی که کشفش کردم اینه افرادی که بهم نزدیک هستن و باهاشون رابطه عاطفی دارم اصولا سخنران های خوبی هستن.کلا زیاد صحبت میکنن…مادرم خیلی نصیحت میکنه..همدمم خیلی راهنمایی میکنه و سعی داره مدام چیزی بهم یاد بده…عمم خیلی درد و دل میکنه و ازم تعریف میکنه..و دوستام هم مدام در حال تعریف کردن اتفاقات یا شرایطشون برای من هستن .. من در رابطه با اطرافیانم اکثر مواقع شنونده هستم .
-افرادی که با من در ارتباط هستن معمولا آدمای ثروتمندی نیستن و از لحاظ مالی توی شرایط متوسط قرار دارن .خیلی هاشونم وابستگی مالی به وام و پول پدر مادر و شوهر و دوست پسر و این چیزا دارن…کمتر کسیرو در روابطم دیدم که ثروتمند یا خودساخته باشه و وابستگی مالی نداشته باشه…
این ویژگی هایی که نوشتم توی روابط من بیشترین میزان اشتراک رو داشته ..قطعا موارد بیشتری هست ولی الان همینا به ذهنم رسیدن.
استاد بابت اینهمه آگاهی بی قید و شرطی که در اختیارمون میزارید ازتون خیلی سپاسگزارم
امیدوارم حال دلتون همیشه عاااالی عااااالی باشه
به نام خالق زیباییها
در روابط چه افرادی رو بیشتر به سمت خودتون جذب میکنین؟
الگویی که من در روابطم میبینم و اذیتم میکنه اینه که آدمهایی که باهاشون ارتباط برقرار میکنم و یا حتی نزدیکانم خیلی به من وابسته میشن.و خیلی دوست دارن اوقاتشون رو با من بگذرونن
یعنی دوست دارن هر جا میخوان برن من باهاشون برم،یا مرتب برم خونشون یا اینکه سفر میخوان برن من باهاشون برم و خلاصه انرژی من خیلی زود آدمها رو به سمتم جذب میکنه و حس خوبی میدم بهشون و به همین خاطر این حس رو از اطرافیان میگیرم که همیشه بهم نیاز دارن و اگه نباشم یا کمرنگ باشم اذیت میشن و به خاطر همین اکثر اوقات که نمیتونم وقت بذارم براشون و اولویت رو به خودم میدم عذاب وجدان میگیرم.
البته از وقتی که روی خودم کار میکنم و طبق گفته های استاد در دوره عزت نفس که گفتن وقتی روی خودت کار میکنی و عاشق خودت میشی همه یه جورایی دوست دارن با تو باشن ولی تو دوست داری تنها باشی و با خودت بودن بیشتر حال میکنی،من هم همچین حسی دارم دقیقا
و نمیدونم با این وابستگی بقیه به من و حس عذاب وجدانش چه کنم
البته که حتما من باورهای اشتباهی دارم که باعث ایجاد این حس در من میشه
مثل این باور که من مسئول احساسات بقیه هستم
یا من مسئول خوشحال کردن بقیه هستم
اگر من نباشم کارها درست پیش نمیره
و ….
سلام وعرض ادب خدمت استاد عزیز ودوستای قشنگم
اینموضوع واقعا کاربردی و لازمه اساسی برای تغییره
من خودم روابط زیاد ومتعددی ندارم اما با دوتفر از افراد نزدیکم مدام یک سری الگوها تکرار میشه
مثلا اینکه یه مدت خیلی عالی هستیم وخیلی عاشقانه و درجه یک میگذره
یهو سر یه موضوع حتی بی ارزش یا کم ارزش یه دعوای حسابی میشه و از همدورمیشیم
یا یه چیز جالبی که من پیدا کردم اینه که من شدیدا به همسرم وابسته هستم و دوستی دارم که اونم شدیدا به من وابسته هست و هر وقت من نسبت به دوستم سردی میکنم و از دستش خسته میشم دقیقا همسرم همون رفتارو با من میکنه ولی این خیلی برام عجیبه
من تو یه سال اخیر یه الگوی شدیدا تکراری وپیش رونده را با همسرم تجربه کردم
روندشم این بود
شک وتردید و بعد گیر دادن الکی و بعد بحث ودعوا و بعد فاصله گرفتن
هربار این اتفاق شدید تر میافتاد
به لطف خدا به خودم اومدم و دیدم واقعا که من دارم چیزایی رو جذب میکنم که یکی یکیشو توی ذهنم ساعتها تصویر سازی کردم و باهاش حالم بد شده و داغون شدم و هی اتفاق افتاده وهی بدتر شدم
شروع قطع این چرخه خیلی برام دردناکوسخت بود وهست اما بالاخره یا درد تغییره یا حسرت از دست دادن زندگی که بی نهایت زیبایی داره اما تمام تمرکز من روی نا زیبایی هاش بوده
مثلا من ادم کنترل گری هستم و اتفاقا این دوستمم شدیدا منو کنترل میکنه واجازه میده کنترلش کنم همسرمم دقیقا همینطور
فکر میکنم در مورد روابط با افراد کم اهمییت باورهای خوبی دارم چون همیشه تو هر جمعی بودم ازم تعریف کردن و حس خوب دادن اما چون خودم عزت نفسم پایین بوده والانم بهتر شده اما هست
همیشه میگفتم اینا دارن تعریف الکی میکنن
وخلاصه هدف من واقعا تغییر دادن باورهای خیلی مخرب در روابطمه و به امید خدا میخوام خیلی روش کار کنم و خیلی امیدوارم که دوباره زندگیم بشه همون زندگی که واقعا همه حسرتشو میخوردن ولی من با دستای خودم داشتم خرابش میکردم
ممنون از نگاه زیبای همه دوستان واستاد
سلام استاد جان ، زدین به هدف، عالی بود ،یکی از الگوهای تکرارشونده زندگی من جذب آدم هایی هستش که به شدت درخواست حمایت های مالی وکمک دارن وهمیشه نمیفهمیدم که چرا اینقدر اطرافیانم از من توقع دارن، با گوش دادن به این فایل متوجه شدم که من همیشه دوست داشتم به همه کمک کنم وخودم را لایق بهترین ها نمی دونستم واحتمالا همه اینها بر می گرده به احساس لیاقت در درون من، این یکی از پاشنه آشیل های من هستش ، چون مثلا هر وقت می خواستم مسافرت برم حس دلسوزی می آمد که آخیه چرا خواهرم یا برادرشوهرم نمی تونه بره وبرای جبران خودم را مجبور میکردم که کلی سوغاتی بخرم، یا وقتی می خواستم چیزی بخرم همش به بقیه وحال واوضاع مالیشون فکر می کردم و خیلی چیزهایی را که دوست داشتم نمی خریدم، خلاصه دائم در حال آزار دادن خودم بودم و فکر هم می کردم که من خیلی آدم خوبی هستم .
استاد شما خیلی آگاهانه وعالی راجع به پیدا کردن پاشنه آشیل ها صحبت می کنید ومن همیشه با گوش دادن به فایل هاتون دهن باز می مونم. نمی دونم چطوری باید تشکر کنم واقعا دست خدا روی زمین هستین و براتون از خداوند بهترین ها را می خوام وبی نهایت سپاسگزارم
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم
سلام و دورود فراوان خدمت استاد نازنینم وبانومریم و تمام دوستان پرانرژی ومعنوی و هم خانواده ام
سپاسسسسسگزارم که خداوند عالم مرا به این مسیر زیبا وپراز نعمت و ثروت و فراوانی هدایت و حمایت کرد
استاد جونم ازتون سپاسگزارم که دستی از دستان عالی خداوند. برزمین خاکی هستین همچون چراغی در تاریکی
مانا باشید برامون عزیزانم
خدارو شکر استاد که من تازه متولد شده ام از وقتی که به دوره قانون آفرینش خداوندهدایتم کردو خریدم از سایت احساس میکنم دیگه الهام 32سال قبلم نیستم و وتازه متولد شده ام
از خداوند متعال سپاسسسسسگزارم که مرا به این مسیر پراز نعمت و ثروت هدایت کرد و جانی دوباره به من بخشید
خدایا شکرت که تو خالق من هستی و مرا خالق تمام اتفاقات زندگی ام کردی
حال خوب: اتفاقات خوب
تمام قانون خداوند همینه من هستم که هر لحظه با حال واحساس و فرکانس و افکارم دارم اتفاقات را به زندگی ام دعوت میکنم
تا 4ماه پیش که در ناآگاهی و در ودیوار بودم که خداوند به من لطف بزرگی داشت ومرا به این سایت و دوره های عالی استاد هدایت کرد
خب حالا میام از اتفاقات قبل از ورودم به این سرزمین معنوی بگم
من خودم انسانی احساساتی و دل سوز و مهربان بودم به دید بقیه ولی به دید الآنم کاملا ظالم در حق خودم
من خودم کسی بودم که به ترحم توجه بقیه کاملا نیاز داشتم و از همان جنس هم به وفور در زندگی ام وجود داشت و همین الآنم هست امممممما به لطف خداوند و قانون آفرینش خیلی بهتر شده ام
و جای کار دارم که هرروز روی خودم عالی کار کنم تا بهتر شوم
من همیشه دوست داشتم به بقیه کمک کنم و چقدر انسانهایی در مسیرم بودند تا بهشون کمک کنم و چه انتظاراتی از من داشتند و به لطف خدا این چند ماه کار کردن روی خودم خیلی بهتر شده ام و ارزش بیشتری برای خودم قائل هستم و دیگران هم بیشتر برایم ارزش قائل هستند الهی شکر
تو مدرسه سر امتحان وقتی تقلبی بهم میرسید دقیقا باید به ده نفر تقلبی میرسوندم خخخخخ
دوستانم اکثرا هم سنو سالهای خودم بودند شاید سه چار سالی ازم بزرگتر ولی دوسه تاشون جای مادر منزل داشتند با اینکه افرادی شاد بودند ولی بشدت غر وگلایه و شکایت و منفی بودن وهر بار باهم برخورد میکردیم از بدی های همسر و اطرافیان میگفتیم اینم الان متوجه شدم چون من خودم وقتی از خونه پدرشوهرم جدا شدیم و به مستأجری رفتیم خیلی از خانواده شاکی بودم و دقیقا همسایه ای داشتم تقریبا آشنا بود و اونهم به شدت شاکی از خانواده همسرش بود و یکی دوتا دیگه از همسایه ها هم به همین شکل بودند الله و اکبرررر چه ظلمی کردم به خودم خدایا شکرت که مرا آگاه کردی چقدر ما از همسرانمون گله وشکایت میکردیم و چه بلاهایی به سر خودم آوردم و تمام مسیولیتها واتفاقات زندگی ام را همسرم میدانستم
از وقتی که با همسرم زندگی مشترک را شروع کردیم
و با گفته ها وشنیده های که از اطرافیانم شاهد بودم چه باورهای مخربی از همسرم داشتم و هر بار زندگی روی بدش را به من نشان میداد و با چه دوستانی که همسرم داشت و در خانه بساطشان براه بود ومن فقط موظف بودم پذیرایی کنم و بچه داری و حق هیچ گونه اعتراضی هم نداشتم و واقعا طول دوران متوجه شدم که همه اتفاقات را خودم بوجود آوردم از بس که جنگ وجدال در ذهنم داشتم هرروز از جنس اتفاقات بد را تجربه کردم
بازهم به لطف خداوند خیلی زیاد دراین مدت به آرامش و آسایش رسیدم و رفت وامدهامون بسییییار کم شده الهی شکرت
من از بس که به همسرم گیر میدادم و شکایت میکردم همش شاهد مهمان های از همان جنس میشدم که همه مصرف کننده بودند ومن باید هرروز پخت و پز و کار های اضافه و تو درودیوار بودم
قشنگ الان متوجه شدم که چک ولقد های خوبی از جهان خوردم با خلق اتفاقات در زندگی خودم چه ها کردم الله و اکبر برای این هدایت جانانه درحقم
پیکان این اواخر با خانواده های رفت وامدم داشتیم که با اینکه آدمهای خوب و به قول معروف با کلاس بودند واز نظر شکل ظاهری پوششی آزاد داشتند وخانم هایی که حجاب نداشتند من این نوع پوشش را دوست داشتم و ازآنجایی که همسرم مخالفت میکرد خودم بیشتر دوست داشتم با این خانواده ها در ارتباط باشیم تا همسرم دیدش نسبت به آزادی پوشش بهتر شود ولی ولی ولی از آنجایی که مشروب خور بودند اصلا دوست نداشتم دیگه زیاد باهاشون رفت وامد کنم چون همسرم هم وقتی اونا رو میدید چون من اصلا با این کار راحت نبودم و همیشه منکر همسرم بودم که خودشم نخوره مرا ایجاب میکرد که بخورم و در نظر بقیه بی کلاس نباشم که اینم برمیگرده به عزت نفس پایین واعتماد بنفس پایینمون و من هم در حد کم ولی دوسه باری همراهی شون میکردم و واقعا از خودم متنفر میشدم که به شکر خداجونم با ورود به این سایت رفت و آمدها خیلی خیلی کم شد وکمرنگ تا دوسه ماه پیش که یکی از دوستان فرزندی براشون به دنیا اومده بود ومارا دعوت کردند به مهمانی و من اونجا تونستم اعتماد بنفسم را حفظ کنم و فقط باهاشون رقصیدم و اصلا سمت هیچ چیزی نرفتم به لطف خداوند و چقدر هم حالم عالی بود در بین اون جمعیت که تقریبا همه مصرف کرده بودن ومنو بچه هام باهم میرقصیدیم و شاد بودیم الهی شکرت
الان خیلی از تنهایی لذت میبرم وارامش بیشتری دارم که میتونم وقت بیشتری تو سایت باشم و روی خودم وباورهای مخربم کارکنم وپاشنه های اشیلم رو پیدا کنم و هرروز بهتر و بهتر شوم خدایا کمکم کن
من هر بار باشگاهی رفتم یا مکانی برای آموزش همیشه به مربی هایی عالی و خوش برخورد روبرو شده ام
همه در کارشون عالی هستند و بامن خیلی دوست وصمیمی هستند الهی شکرت
همسرم خیلی وابسته به من است ولی الان که دارم روی خودم کار میکنم خیلی بهتر شده ولی من بیشتر جای کار دارم تا آزادانه تر زندگی کنیم
استاد. یه الگوی دیگه هم اینکه من چون مادر تنها عروس خانواده بود و مادر بزرگم با ما زندگی میکرد هر خواستگاری که برای من خواهرانم آمد همه خواستند تا ما شریک زندگی شأن باشیم و واقعا هم همین اتفاق افتاد برای من و بقیه خواهرام افتاد و همه با خانواده همسر زندگی میکنیم من خودم سه سال رفتم مستاجری دوباره همسرم یه آپارتمان دوطبقه ساخت دوباره اومدیم کنار هم
و خواسته ام از خداوند منان اینه که من را همواره در استقلال مالی و آزادی زمانی وازادی مکانی هدایت وحمایتم کند.الهی شکرت
این مدت هم با افرادی که برخورد میکنم اگر حرف منفی بگویند که سعی میکنم بپیچونمشون یا با کلام یا حواستان را پرت چیز دیگری کنم یه به بهونه ای ازشون دورمیشم به لطف خداوند متعال
اگه هم از خانواده و نزدیکان باشد که خیلی صریح واضح بهشون میگم لطفاً اگر حرف مثبت وخبر شادی دارین برامون بگین اگر نه که سکوت بهترین راهه
وخداروشکر که اونا هم انگار سریع فرکانسشون تغییر میکنه
استاد یه الگوی دیگه هم تو زندگی مشترکم با همسرم هست اینکه خیلی از افراد چه فامیل چه غریبه از همسرم تقاضای پول قرض میکنند و همسرم در 99درصد مواقع مثبت پاسخ میدهد و طرف هم دیگه پولو برنمیگردونه ویا اگه بخواد بده با ناراحتی همراه است .
وخیلی ترمزهای دیگه هم هست که باید بیشتر کارکنم و خودمو کنکاش کنم تا هر لحظه به خودشناسی بیشتر برسم و در سرزمین الهی رستگارو روسفید شوم
واستاد جانم اینم باید بگم که اگه بازهم به این دنیابیام باهمین مشکلاتی که داشتم قبول میکنم از همین مسیر بیام با تمام اتفاقاتش
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت وسعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
به نام خدای مهربونم
سلام به استاد عزیزم و مریم جانم
جواب سوال دوم:
دسته اول آدم هایی که وقتی کلی مشکل دارن حالشون خوب نیست مریضن ناراحتن شکست خوردن دلشون گرفته و… امثال اینها به من زنگ میزنن و من هم ازاونجایی که خیلی دوست دارم کمک کننده باشم به دردو دلشون گوش میدم خودمو جاشون میزارم درکشون میکنم همدردی میکنم و راهنمایی میکنم
وقتی تلفنو میزارم کنار هم حال خستگی هم کلافگی هم کلی بار منفی روم که اه ادما چه مشکلایی دارن وای خدای من و همش این چیزای منفی تو ذهنم هم خوشحالم که من تونستم مفید باشم که الان ترجیح میدم اینجوری مفید نباشم
دسته دوم آدم هایی که کارشون میوفته تماس میگیرن قربون صدقه میرن یا همون ابراز ناراحتی میکنن یا هرچی حالا ولی کارش افتاده بعد اینکه حالا دردو دل کرد کارشو انجام دادم که معمولا هم نه نمیگم اگر از پسش بربیام و تواناییم باشه چون میگم خب من ک وقت دارم و بلدم بعدش که انجام شد حاجی حاجی مکه
میرن و تا کار بعدی پیداشون نمیشه
دسته سوم آدم هایی که هم جنسم بودن
خانم هایی که باهاشون دردو دل میکردم درمورد رابطم و در نهایت خیلی مسخره کشیده شدن سمت پارتنرم و پشتم بدگویی هایی کردن که نگو و یسری چیزایی گفتن که 90 درصد اصلا حقیقت نبود
دسته چهارم آدم هایی که خیرمو میخوان
مهربونن با محبتن مستقل هستن و به وقت و به اندازش هستن کنارم
که البته میتونم بگم ازاین دسته کمتر از انگشتای یک دست کنارم
بخوام خیلی دقیق بگم فقط یک نفر
دسته پنجم جالب برام خانم هایی که تو روابط عاطفیشون همه مشکل دارن
اصلا من میخوام دوتا الگو خوب پیدا کنم اینقدر حتما ذهنم منفی هرکی سر راهم میاد داره از مشکلاتش با پارتنرش همسرش میگه
من اینجوری هستم که استاد خودتون داخل قدم سه جلسه ی چهار اشاره کردید:
من همیشه دوست داشتم ادم خوشکل تر من باشم ادم سر تر و بالاتر من باشم
ادم باهوش تر و بلد تر من باشم
و دوست داشتم حمایت کنم هواشو داشته باشم ازش مراقبت کنم و چون من قوی تر و باهوش تر و ….هستم
و ازش محافظت میکنم هواشو دارم و ازش مراقبت میکنم اون منو دوست داشته باشه و تازه الان اینو متوجه شدم
باورم نمیشد وقتی فهمیدم اینطور فکر میکردم استاد!
برمیگرده به عزت نفس و همون استعداد حمایتگری درمن
اینکه میخوام دنیا رو نجات بدم و باور دارم چیزای زیادی توی این دنیا اشتباهه و من باید کمک کنم درست بشه مثل سرطانی ها یا بچه یتیم ها یا کودکان کار یا…..
ولی بازم باور درست رو نفهمیدم که چه باور توحیدی جایگزین کنم و دائم با خودم بگم تا اروم بگیرم و دیدگاه درست رو نسبت به این موضوع حمایتگری داشته باشم
یا درباره کمک کردن ایا واقعا نباید به خیریه ها کمک کنیم ؟
نباید دستی از دستان خدا باشیم که به خلق ش کمک میکنه ؟