پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3 - صفحه 52

660 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نگین رویایی گفته:
    مدت عضویت: 1024 روز

    سلام و درود فراوان

    ((((خواب دیشبم رو هم تعریف کردم ممنون میشم نظر بدید ))

    من هر فیلمی که نگاه کنم محتوای اون فیلم تو هر زمینه ای که باشه شب تو همون زمینه به شکل دیگ خوابشو میبینم

    اغلب خواب های من توش ترس نگرانی از دست دادن مشکل پیش اومدن هست

    واقعا بعضی اوقات آنقدر خواب هام رو دقیق لمس کردم که کل روز بعد استرس همراهمه یا حالم بد هست

    من آدم مسئولیت پذیر متعهد نگران هستم انگار توی خواب مواردی از این قبیل برام پیش میاد که من احساس مسئولیت میکنم نسبت به چیزی و اون داره از دستم میره و حالم بد میشه یا از همین جنس

    مثلا خواب دیشبم این بود که یه پیر مرد سوار ماشینم بود که انگار مشکلاتی داشت و از من میخواست کمکش کنم منم چون فهمیده بودم خواب و اصلا نمیخواستم ادامه بدم بعد از مدتی گفتم به من دیگ ربطی نداره بعد پیرمرد خعلی ناراحت شد و برگشت از پیشم منم خعلی ناراحت شدم رفتم جایی که اولین دیدارمون بود که باهم آشنا شدیم

    اونجا مطب یه دکتر بود که وقتی من رسیدم اونجا از منشی پرسیدم اون آقا رو ندیدی گفت شما با اون هستی گفتم بله گفت از اینجا برید بیرون با لحن بد گفتم چرا اینطوری برخورد میکنید گفت اون پیرمرد اومده بوده اینجا توی مطب با دکتر دعوا کرده بوده و کلی به دکتر بی احترامی کرده .

    منم که اینو شنیدم خعلی حالم بد شد و این احساس رو داشتم که من مقصر این ماجرا بودم من حال اونو بد کردم و اون اینطوری عصبی شده و دلم میخواست ببینمش و ازش عذر خواهی کنم

    الان هم که صب از خواب بیدار شدم حالم خوش نیست با این که اون خواب بود ولی روی حال درونم تاثیر گذاشته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    فاطمه تکوری گفته:
    مدت عضویت: 568 روز

    سلام به استاد عزیزم و همه دوستای عزیزم من اغلب خواب هام رنگی از نگرانی توش هست مثلاً اگه همسایمون مشکلی داشته باشه من خوابشو میبینم یا اگر خانوادم یا فامیلامون مشکلی داشته باشن من خواب میبینم بعد میرم پرس و جو که چی شده مشکلی دارین من خوابتونو دیدم اتفاقا اونا میگن چطور فهمیدی قبلنا میگفتم من به شهود رسیدم تو خواب و اطرافیانم هم میگفتن خواب های تو درسته و ایمان آورده بودن به خواب های من ولی از زمانی این فایل رو گوش دادم فهمیدم من تو فرکانس نگرانی هستم اتفاقا تو دنیای خودمم آدم نگرانی هستم الان خیلی بهتر شدم ولی بازم باید رو خودم کار کنم ازتون خیلی سپاسگزارم استاد ️خدا رو شکر تو این سایت شگفت انگیز هستم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    ازاده گفته:
    مدت عضویت: 2034 روز

    سلام

    یکی از الگوهای تکرار شونده من در زمینه سلامتی و ظاهرمه.

    ذهنم خیلی درگیر بیماری است نگران ریزش مو و نگرانی بابت اینکه موردپذیرش دیگران قرار نگیرم. منو نپذیرند. نگران اینم که لاغر شدم و بدنم زیبایی زنانه اش کمتر شده. از اینکه برای بارداری مشکل داشته باشم میترسم و نگرانم و برایش درمان میکنم. حتی دیشب با دوستم در مورد عمل دماغ صحبت میکردم که اونم گفت من تو رو همینطوری دوست دارم. دیشب فکر میکردم که ما چقدر باهم کم حرف میزنیم اصلا حرفی برای گفتن باهم نداریم. بعد فکر میکنم این روزا خیلی کنترل ذهنمو دارم انجام میدم. امروز از خواب بیدار شدم دیدم دیشب چه خواب هایی دیدم. خواب دیدم دوستم داره با من خداحافظی میکنه و من با اینکه میخواستم نشون بدهم که برام مهم نیست اما از درون خیلی احساس بدی داشتم. صبح بیدار شدم دیدم با خودم گفتم چقدر بد خوابیدم چه خواب های بدی دیدم. این خواب ها بخاطر عدم پذیرش خودم بوده به همین شکلی که هستم. بخاطر این بوده که من مراقب فرکانسهای نیستم و مرتب دارم فرکانس زیبا نبودم دوست ذاشتنی و خواستنی نبودن رو به جهان هستی میفرستم. من مرتب دارم فرکانس کافی نبودن به جهان هستی میفرستم.

    در مورد بحث و ناراحتی که در رابطه عاطفی منم هست. من هم در رابطه عاطفی ام بعد از مدتی بحث داریم اونم بخاطر نیاز من به توجه دوستم است. بیشتر بحث ها در مورد اینه که اون بهم توجه نمیکنه یا تلفن منو جواب نمیده. زمانهایی که هدف میگذارم و مشغول کارای خودمم این اتفاق خیلی کمتر است. من نباید ارزش خودم رو به ازدواج کردنم وابسته کنم. ارزشمندی من ذاتیه

    هیج ربطی به ازدواج که حالا یه دستاورد منه نداره. ارزشمندی من ذاتیه هیچ ربطی به اینکه بقیه به من محبت یا توجه کنند نداره. اون ادم ممکنه به هر دلیلی با من رفتاری بکنه یا خودش مشغولیات و ناراحتی های خودش رو داره. خودش ذهنش مشغوله و اصلا حواسش به من نیست. چرا من باید بخاطر رفتار بقیه خودمو بی ارزش بدونم.

    استاد من خیلی تلاش کردم که محبت و عشق بقیه جلب کنم.

    ادمهایی که بهم توحهی نداشتند من میرفتم بهشون توجه میکردم و بعد هم از طرف همون افراد نادیده گرفته میشدم.

    تو مجالس شادی شون منو دعوت نمیکردند

    یادمه یه بار مریض بودم خونه یکی از اقوام رفتم با اینکه من مریض بودم اونا دنبال شادی و خوشگذرانی خودشون بودند

    ما خیلی شنیدیم

    بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه زیکدیگر نمانیم. همش میگم اگر بهشون محبت نکنم بعد اگر یه موقع از دستشون دادم حسرت میخورم که چرا من به عزیزام محبت نکردم.

    اینگار محبت من با وجود بی مهری و نادیده گرفتن های اونا بخاطر فرار از عذاب وجدان های ایندمه. استاد من خودمو ادم مهربانی نمیدونم فکر میکنم ببشتر دنبال کاررخودمم.

    از خدا میخوام منو از این الگوهای تکرار شونده نحات بده.

    دیشب این خواب مبدیدم که داخل خوابگاه هستم اتاقمو فراموش کردم یا حتی دمپایی فراموس کردم کدوم مال منه.

    الان اونچه به نظرم میاد اینه که حس من اینه که من عزیزامو فراموش کردم من خانوادمو فراموش کردم حتی در مورد مادر خدابیامرزم این حس دارم که من اونو فراموش کردم.

    میدونم این خواب ها میخواد به من یه چیزی نشون میده از خدا هم میخوام منو هدایت کنه.

    من خواب پرواز زیاد میبینم که الان فهمیدم وجودم میخواد پیشرفت کنه از دست این باورهای نامحدود کننده رها بشه. ـ

    از اینکه بقیه راجع به من چه فکری میکنند رها بشه

    باور من اینه که مادرم ازم ناراحته مادرم منو دوست نداره بخاطر همین هر وقت توی خواب میبینمش ناراحته. یعنی دقیقا اون باوری که درخودم دارم داخل خواب میبینم

    اره درسته جهان داره باورهای درون خودمو بهم در بیرون نشون میده. من طور دیگری فکر کنم و رفتار کنم حهان هم رفتارش با من عوض میشه و جیز دیگری در بیرون میبینم

    واقعا ما با این باورهای مذهبی و فرهنگی چقدر با خودمان در جنگ قرار گرفتیم. چقدر خودمونو اذیت کردیم.

    چقدر اطرافیانمونو رنجوندیم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1046 روز

    به نام خدا

    در مورد این سوال که چه الگویی تکراری در

    خواب هایم دارم

    خداروشکر هیچ کدام از این مواردی که استاد گفتن رو ندارم و خیلی وقته که خواب ندیدم

    و با تمرین ستاره قطبی با احساس خوب و سپاسگزاری میخوابم

    قبلا که سر کار تو خط مونتاژ بودم خواب شرکت رو میدیدم و خوابم هول و هوش همون شرایطی که توش کار میکردم بود…

    یعنی هر وقت در محیطی کار میکنم که مهمه خوب ظاهر بشم و کارم و درست انجام بدم

    خوابی میبینم خنده دار یا غیر منطقی اما مربوط به کار و اون محیط

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 901 روز

    تنها چیزی که بعد از هر مسئله ای باعث قوی شدنم مى‌شود، دانستن این است که زندگی با هر پیشامدی می گذرد…

    سلام به استاد بزرگوارم و مریم بانوی عزیزم

    و همه دوستانم در این محفل توحیدی

    عشق بهتون

    خدایاشکرت از باراش باران پرخیروبرکتت ،از تمام داشته های معنوی و مادی که در وجود و زندگیم جاری کرده ای ،از حال و احساس عالیم و از تغییرات درونیم که خود می دانم چقدر برایم شگفت انگیز است و معجزه اش را شاهد هستم،

    آموختم که تغییر ناگذیر اتفاق می اُفتد اما رشد در هر زمینه ای یک انتخاب است بخصوص در زمینه شخصیتی ، اینکه من از تغییراتم رشد می کنم یا نه ،و به قول فرموده استاد هیچ عامل بیرونی وجود ندارد و نخواهد داشت همه چیز دستِ من است و هیچ چیز بیرون از ذهن من ،روی من قدرتی ندارد و همه جریان همین است.

    وقتی هرروز برای بهبودیت وقت می گذاری و به قول انیشتین دیگر یک کار یا رفتار اشتباه را بارها و بارها تکرار نمی کنی چون دیوانگی محض است و طبق تجارب گذشته ،تبعات جبران ناپذیری برایت رقم خواهد زد بنابراین تمام سعی ات این می شود که هرروز آگاهانه روی رفتارهایت تمرکز ویژه بگذاری ،روی هر تصمیمی که می خواهی بگیری چون امروز وبعد از طی کردن این مسیر جادویی به اندازه کافی آموخته ای که هنگام عمل باید ایمان خود را نشان دهی و این مسئولیت اعتماد به نفس و عزت نفس می طلبد و یک صلح درون ،

    با هدایت خداوند آشنا شده ای و دیگر ذهن و قلبت بازو پاک است برای دریافت هدایت های زیبای خداوند و قدم به قدم با رعایت قانون تکامل می بینی که چه رشدوپیشرفت هایی در این مسیر کسب کرده ای و مهمترین آن رسیدن به آرامش و احساس عالی و ایمان واقعی به خداوند است که دیگر خیالت از هر بابتی راحت و آسوده است ،و آرام آرام در کنار تغییرات آگاهانه در رفتار،گفتارو عملکردهایت شاهد معجزات خداوند می شوی و همه جوره زندگیت ِغرق آرامش می شود و تو به واقع در قصر باشکوه خود زندگی می کنی و به قول مولانا گر به فهم آیی،آن ایوان توست، گر به جهل آیی،آن زندان توست

    و مهم این هست که من با نگرش و با افکارم خودم رو توی ایوان این قصر قرار می دهم و یا در زندان؟؟؟!!!

    بسته به نگاه بیننده …..

    همان اشتباهات گذشته دریچه اکتشافاتی شدند که در انجام دادن هر کار و رفتاری من هی بهتر و بهتر شدم یک رشد که سعی کردم با لذّت انجام دهم و من ادامه می دهم و نتایج امروزِ من که بارها نوشته ام و همیشه دلم می خواهد به خودم یادآوری کنم این همه دستاوردهای معنوی و مادی که همه لطف خداوند و بودن و ادامه دادن هرروز و تمرکز صددرصدی روی این‌مسیر لبریز از معجزه و اتفاقات زیبا و بی نظیربوده ،

    وقتی به ارزش وجودی خودم در پیشگاه خداوند پی بردم و عاشق خودم شدم و با دیدن بدن سالمم و تمام نعمت هایی که در زندگیم‌ و اطرافم هرروز می بینم و ناخودآگاه اشک شوقم جاری می شودو تمام وجودم لبریز شکرگزاری ، دیگر کاری نکردم دنیا جوری باشه که من میخواهم و مدام عذاب بکشم ،در عوض کاری کردم که هر جور دنیا باشه من بخواهم و دوستش داشته باشم تا هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر، آرامتر از آهو بی باک تر از شیر باشم و خداوندی که توسط کائنات همه جوره سخاوتمندی اش را در جای جای وجود و زندگیم به نمایش گذاشت و دیگر نه رنجی بود و نه غمی فقط تسلیم او بودن که او خودش تدبیر می کند و در زمان مناسب می گشاید درهایی که به روی بهشت باز می شود، باید صبر کرد و توکل داشت و ایمان به او را نشان داد،

    خدایاداننده تویی ، آنچه دانی آن ده و من تسلیمم و هر چیزی بدهی برای من ارزشمند و گرانبهاست …..

    استاد جان فایل در مورد خواب بود ،من آنقدر با آرامش به خواب می روم که یادم نمی آید خواب های تکراری دیده باشم و خیلی به ندرت پیش می آید خواب ببینم ،به اندازه کافی یادمان دادید که قبل از خواب و بعد از خواب به چه چیزهای مثبتی در آن روز فکر کنیم و شکرگزار باشیم و با این سبک زیبا و بی نهایت تاثیر گذار وذهن و قلبی بازو پاک و شکرگزار خواب هم ببینیم ،مثبت هست و خیر.

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد ،سلامت وعالی باشید و بدرخشید، دوستتون دارم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    خدایابی نهایت شاکروسپاسگزارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    پرستو گفته:
    مدت عضویت: 199 روز

    به نام خداوند بخشنده‌ی مهربان

    خدایا، هر آنچه دارم از آن توست…

    سلام و احترام به استاد عزیزم و دوستان گرامی،

    امروز نشانه‌ای از جانب خداوند دریافت کردم؛ پاسخی روشن به درخواستی که با تمام وجود از او خواستم. در لحظاتی که مستأصل شده بودم و نمی‌دانستم چه باید بکنم، این نشانه برایم آشکار شد. بیش از دو سال است که در چرخه‌ای تکرارشونده گرفتارم—چرخه‌ای که خودم با افکارم ساخته‌ام. می‌دانم که مسیرم اشتباه است، اما گسستن از این الگو برایم دشوار شده است. بارها تلاش کرده‌ام که آن را ترک کنم، اما هر بار، پس از مدتی، دوباره به همان نقطه بازگشته‌ام.

    مدتی است که خواب‌هایی می‌بینم که تعبیرشان به چالش تغییر و رشد شخصی‌ام مربوط می‌شود. خواب‌هایی که نشانه‌ای از تحولی عمیق در زندگی‌ام هستند، مانند سوار شدن بر اژدها و پرواز در آسمان—گویی که در حال تجربه‌ی پیشرفتی بزرگ و تغییری بنیادین هستم.

    شاید این خواب‌ها، این نشانه‌ها، همه دست خداوند هستند که مرا به سوی راهی جدید هدایت کنند. شاید وقت آن رسیده است که از این چرخه‌ی تکراری رها شوم و شجاعانه به استقبال مسیری نو بروم…

    خدایا شکرت برای هدایتم به این فایل و نشانه ای که جوابی واضح به درخواستم بود…..خدایا شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  7. -
    سارا تقوی گفته:
    مدت عضویت: 1364 روز

    با سلام خدمت دوستان عزیز و استاد گلم

    این فایل در جواب نشانه امروز من اومد و سوال من این بود که چرا من مدت زیادیه درکیر بیماری هستم. قبلا بیمار بودم ولی حداقل درد نداشتم فقط قرص میخوردم. از سال قبل که به خودم تعهد دادم روی باورهای سلامتیم کار کنم تازه یه درد جدید هم بهم اضافه شد. البته انصافا وسط کار احساسم اصلا خووب نبود. برای مدت طولانی فست انحام میدادم ولی یهو دچار وسواس شدم. حتی اب رو هم با اکراه و چندش میخوردم. همش فکر میکردم این چیزایی که میخورم خوبه یا نه. قانون سلامتی رو هم خریدم ولی حالم بدتر از قبل شد. یعنی حتی گوشت میخوردم و دیگه چیزی نمیخوردم باز هم احساسم خوب نیود. دچار کمالکرایی و وسواس شدم. تا اینکه معده درد شدیدی گرفتم که تا الان ادامه داره.

    البته خدا رو سپاسگزارم که تونستم تمرکز روی سلامتی رو یکم بیشتر کنم و دست از فست افراطی برداشتم و الان خیلی بهتر هستم.

    یکی از الگوهای تکرار شونده من اینه که اولش یه کاری رو با علاقه انجام میدم و نتایج عالی میگیرم بعد یهو دچار کمالگرایی میشم که خب اگر این نتایج رو کرفتم با بیشتر کار مردن رو خودم نتایج خیلی خیلی بهتر میگیرم. بعد دچار استرس و وسواس میشم و کار رو خراب میکنم .

    در مورد خواب هم که البته الان یه مدتیه خیلی بهتر شدم. تا چند وقت دیش کابوسم این بود که میدیم برگشتم ایران و نمیتونم خارج بشم. نگران ویزا بودم همیشه. البته الان خدا رو سپاسگزارم که با تکرار باورهای بهتر، تقریبا دیگه چنین خوابی نمیبینم.

    با سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  8. -
    رویا مهاجرسلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2195 روز

    پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 3

    سوال این قسمت:

    چه  الگوهای تکرار شونده ای را می توانی در خواب های خود پیدا کنی

    استاد جان  این  سوال  شما  راجب  خواب  دیدن  بود

    نمی تونم داد بزنم

    نمیدونم دیدین صداتون در نمیاد و هرچی داد میزنین هیچی بیرون نمیاد؟!

    همش توی خواب هی می‌خوام بلند داد بزنم و فریاد بکشم ولی صدام توی خواب از کلوم بیرون نمیاد . معلوم نیست چقدر تقلا میکنم و با صداهایی که معلوم نیست چی هستند یا از استرس از خواب می‌پریدم و یا دخترم میومد منو از خواب بیدار میکرد و بهم میگفت داد و فریاد خفگی داشتی .. خلاصه این از اون خواب هایی است که هر چند وقت یکبار برام تکرار میشه البته زمانش در سال حدودا دو یا سه بار اینجوری میشم و توی خواب انگار دارم خفه میشم .. هنوز نمی‌دونم این خواب ها چه معنا و مفهومی داره.

    کلا من خیلی کم خواب میبینم یعنی اگر هم خواب ببینم یادم نمی مونه ..

    ولی دو سه بار خواب استاد و خانم شایسته رو دیدم که خیلی خوشحال شدم

    دو سه بار خواب دیدم توی سرزمین آمریکا هستم و همش بخودم میگم عععععععع اینجا روزه . نور خورشید تابیده بود توی اتاقم و یا بعضی مواقع میگفتم اینجا شبع ایران روزه یعنی اینجوری می‌فهمیدم توی آمریکا هستم.

    جالبه من خواب آمریکا رو می‌دیدم ولی مدام از دوستان و آشنایان خبر رفتن به آمریکا و کانادا رو می‌شنیدم ( همه رفتند آمریکا بجز من ) چند وقت پیش یکی از دوستانم رفته جورجیا پیش خواهرش که بعد از دو ماه بهم زنگ زد و گفت ویزاش شش ماهه است یعنی خرداد ماه بر میگرده..اقیانوس اطلس رفتند و توی واشنگتن برادران رایت رو دیده

    دو سه بار هم خواب مادر خدا بیامرزم و دیدم خیلی بهم آرامش داد و رنگ های سفید و آبی می‌دیدم .. پرده های حریری که باد داخلش میوزه و مبلمان مخملی آبی خیلی روشن رو می‌دیدم یعنی خانه ی مادرم آنجا بود کلی احساس خنکی میکردم . البته قبلنا خواب مادرمو می‌دیدم با اینکه 22بهمن سالگرد مادرم و همسرم هست ولی از سال گذشته تا بحال خوابشون رو ندیدم

    ولی کلا در طول سال شاید چند بار اینچنینی خواب ببینم و بقیه ی شبهام رو آنقدر با آرامش ذهنی عالی می‌خوابم که اصلا نمی‌فهمم کی سپیده زده !!! خدا رو شکر امروز هم صبح زود ساعت 05:20 دقیقا ی صبح از خواب عمیق و با کیفیتم بیدار شدم ..

    خدا رو شکر چند وقتی بود که برای بیدار شدن صبحگاهی ام دچار تضادهایی شده بودم یعنی شبها بنا به دلایلی تا دیر وقت بیدار می‌ماندم و در نتیجه صبحها دیر بیدار میشدم البته تا قبل از طلوع خورشید بیدار میشدم در صورتی که همیشه قبل از سپیده دم بیدار شدن برام خیلی لذت بخشع و بیشتر و بهتر میتونم از وقتم استفاده کنم و خدا رو شکر با اینکه شب گذشته خیلی دیر خوابیدم ولی امروز صبح قبل از سپیده دم یهویی از خواب بیدار شدم البته بیشتر بخاطر اینکه دخترم با دوستش رفته بودن بیرون گردی و یکبار هم برگشتند خانه دوباره رفتند بیرون .. من هم دیر وقت با کامنت خواندن دوستانم خوابم برد … ولی صبح زود بهوای اینکه شاید اومده باشه خونه بیدار شدم رفتم سمت سالن و توی اتاقش رو دیدم نیست و چراغش هم خاموش بود فهمیدم که شب با دوستش رفتند تهران .. خدا رو شکر سببب خیر شد تا من یک توفیق اجباری داشته باشم

    سبب خیر شد که قانون اهرم رنج و لذت را انجام بدم

    با اینکه قبل از سپیده دم بیدار شدم و آرزوم بود که بتونم دوباره در چنین وقتی بیدار بشم ولی آنقدر خوابم میومد که دوباره پریدم توی رختخواب و زیر لحاف ولی سعی کردم با خواند کامنت بچه ها چشم هامو باز نگه دارم . و چقدر قشنگ خداوند به کامنت یکی از دوستان عزیز. خانم زهرا کریمی عزیز هدایتم کرد که دقیقا به همین قسمت از فایل پیدا کردن الگوهای تکرار شونده مربوط به خواب هدایت شدم . چون تعهد روی این فایل های ده گانه نوشته بودم که در مدت سه ماه حتما باورهای محدود کننده و ترمزهای ذهنی خودم رو شناسایی و پیدا کنم و کامنت های مربوط به هر کدام از فایل ها رو بخونم … اتفاقا دو سه روزه که میخواستم روی این قسمت از پیدا کردن الگوهای تکرار قسمت سوم کار کنم ولی انگار یک چیزی توی ذهنم مانع میشد که تعهدم را انجام بدم .. ولی از آنجایی که خداوند به درخواست های ما پاسخ میده و ما رو به خواسته هامون می‌رسونه انگار دوتا از الگوهای بازدارنده و ترمزهای ذهنی من بقول معروف طلسمش شکسته شد .. یکی اینکه توانستم قبل از سپیده دم بیدار بشم .. دوم اینکه با هدایت های خداوند بسمت تعهدم هدایت شدم!!!!

    خدا رو هزاران هزار بار شکر گذارم که امروز هم طبق تعهدم خدا رو شکر تعهدی دادیم که روی خودمان کار کنیم و طبق تعهدم هم فقط به خداوند توکل میکنم

    یعنی آنقدر قشنگ خداوند منو هدایت کرد به این قسمت که خواب از سرم پرید و توفیق نوشتن این کامنت و کار کردن روی افکارم را به من عطا بخشید خدایاااا شکرت

    دلیل این خواب ها را نمیدانم ولی میدانم که باید ذهنم رو با باورهای خوب تغییر بدم تا بسمت خواب های شیرین و رویایی هدایت شوم .. آخه خواب خوب دیدن بدن رو و جسم و جان و خرد انسان را شارژ می‌کنه انگار یک نیرو و انرژی حرکت دهنده است و به آدم انگیزه میده .. همچنین خواب بد دیدن هم می‌تونه انرژی و انگیزه رو برای حرکت کم کنه پس باید تلاش کنم بیشتر از همیشه فایل های سفر به دور آمریکا رو ببینم و یا کلا بطور مداوم فقط فایل ها را ببینم و بشنوم و لذت ببرم… خدا رو شکر اغلب شبها البته اکثرااااا با آرامش ذهنی به خواب شیرین و عمیق و با کیفیتم فرو میرم و صبحها با آرامش بیشتری از خواب شیرین و باکیفیتی بیدار میشم

    خدایاااا هزاران هزار بار شکرت بخاطر خوابیدن و بیدار شدنم

    خدایااآاا هزاران هزار بار برای شب‌های پر ستاره ی زیبایت

    خدایاااا هزاران هزار بار شکرت بخاطر آرامش شبانگاهی بینظیرت

    خدایاااا هزاران هزار بار شکرت بخاطر این طلوع سپیده دم صبحگاهی آت که لحظه به لحظه با روشن شدن آسمان زیباییت شادتر و خوشحال تر میشوم و از اینکه توفیق دیدن سپیده دم و روشنایی صبحگاهی آت را به من عطا بخشیدی ممنون و سپاسگذارم

    خدایااا شکرت بخاطر دیدن درخشش طلوع الماسی خورشید نازنینم که دقیقا امروز از وسط شیشه ی اتاق خوابم میبینم و من هم همچون فرشتگان بهشتی بر روی تختخوابم تکیه زدم و نشستم و این لحظات ملکوتی طلوع خورشید را با عشق نگاه کردم و با خداوند صحبت کردم و درخواست هامو گفتم و تجسم سازی و مراقبه کردم و همچنان این کامنت را نوشتم امروز دقیقا ساعت 7 صبح طلوع خورشید بود و آرام آرام هر روز یک دقیقه زودتر میتوان طلوع خورشید را دید قانون تکامل را میتوان از زمین و آسمان و طبیعت بخوبی دریافت کرد خدایااآاا ممنون و سپاسگذارم سپاسگذارم سپاسگذارم

    الان هم می‌خوام برم روی بالکن از هوای لطیف صبحگاهی تشکر و قدردانی کنم و همچنین صدای آواز پرندگان را با حس عالی بشنوم تا روزم رو با بهترین شادی ها و لذت ها آغاز کنم الهی آمین خدایااا شکرت که امروز انجام دادن تمام کارها و امورات و برنامه های زندگیم بطور معجزه وار بر من آسان و راحت میشود و از اینکه معجزه وار پول و ثروت وارد حساب های بانکی میشود شکرگذارم

    خدارو شکر دوست عزیزی که با آن چشمان خوشکل و زیبایت الان کامنت منو خواندی تمام این آرزوها ی قشنگ هدیه ی راهت باد الهی آمین

    خدایااا کمکم کن که بتونم بیشتر از همیشه در این قسمت فعالیت و تلاش ذهنی کنم تا بتونم الگوهای تکرار شونده ی مخربی که سالیان سال با من همراه بوده را شناسایی و در ادامه بنفع خودم تغییرشون بدم الهی آمین

    خدایاااا تنها فقط و فقط ترا می پرستم

    و تنها فقط و فقط از تو یاری و هدایت و آگاهی و انرژی و سلامتی و پول و ثروت. و نعمت و برکت می خواهم

    IN GOD WE TRUST

    ما به خداوند اعتماد داریم

    IN GOD WE TRUST

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    زهرا کریمی گفته:
    مدت عضویت: 1014 روز

    سلام

    من معمولا خوابی که میبینم برمیگرده به افکاری که داشتم و اون فکر حس شدیدی رو در من ایجاد کرده

    یادمه اون روز که تهران موشک زدن من پنیک شدم و لرز داشتم بعد که به زور خودمو خوابوندم خواب دیدم اوضاع مون مثل فلسطینی ها شده که اخبار لعنتی نشون میده

    بچه که بودم خواب خواب عراقی هارو میدیدم که میان خونمون حمله میکنن از بس تلویزیون سریال های دفاع مقدس نشون میداد

    خواب مار و زنبور هم زیاد میدیدم الان کمتر شده

    خواب اینکه میخوام جیغ بزنم میخوام داد بزنم درمورد ظلمی که داره بهم میشه ولی هرچ به فکم فشار میارم نمیتونم دهنم باز کنم این بیشترین خوابی که تو زندگیم دیدم و بعدش هم که بیدار شدم دندونام و فکم درد میکردن از بس تو خواب فشار دادمشون

    خودم العان فهمیدم چرا اینو بیشتر دیدم چون همیشه میخوام یچیزی بگم ولی نمیگم و این خیلی بهم صدمه زده تو زندگی و شش ماهی هست که دارم درستش میکنم

    بعضی وقتا میدیدم که میدوم و زیر پام یهو خالی میشه از خواب میپرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    مجتبی شجاع گفته:
    مدت عضویت: 1049 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان و همه دوستان جااااان

    راستش من خیلی کم خواب میبینم شاید هر دوهفته یه بار یا ماهی یک بار.

    نمیدونم بقیه دوستان هم اینجورین.

    بیشتر مواردی که گفتین رو تو خواب دیدم.

    جالبه که همه این مواردو خواب دیدن.

    همین خودش یه کلیده که میشه خیلی مطلب ازش درابورد.

    خوابی که برام خیلی تکرار شده باشه نداشتم چون خیلی کم خواب میبینم.

    سرمو بزارم رو بالش رفتم جوری میرم که تو خوابمم خوابم. خواب نمیبینم.

    ولی الان که فکر میکنم انگار این خواب بیشترین تکرار رو برام داشته:

    خواب میبینم تو یه رودخونه که آبشم خیلی کمه دارم ماهی گیری میکنم ماهیارو تو آب میبینم و یه سری موجوداتی که بیشتر شبیه حشرهای توی آبن. انگار هم از آبش هم از ماهیاش بدم میاد. ماهی میگیرم ماهی بزرگ اما انگار ماهیش یه جوریه انگار خوردنی نیست انگار ماهیش چندش آوره خیلیم زیاده.

    یه خواب دیگم که انگار بیشتر برام تکرار شده:

    خواب میبینم ساعت پیدا میکنم یه عالمه ساعتهای سیکو خوشگل باصفحه های سبز آبی و… خیلیم خوشحالم همینجوری از رو زمین از زیر خاک ساعت پیدا میکنم و کلی ذوق میکنم.

    االهی دلخوشی باشه پناتون

    گلای رازقی تن پوش راتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: