پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 4 - صفحه 36 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-07 06:28:452024-02-14 06:17:49پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 4شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام خدمت همه و استاد
من تو مواقع استرس زا یه مدت فرار میکردم الان میخوابم ولی خوابمم نمیبره
سعی میکنم به خودم با دوش گرفتن و خوردن قهوه آروم کنم کلا یه مدت خیلی دردول میکردم و به دیگرانم گوش گوش میدادم ولی از وقتی بعضی آدما با حرفاشون حالم و خراب میکردن منم سکوت میکردم تو خودم میریختم وکسی هم پیدا نمیکردم باهاش حرف بزنم یکی از بچه ها تو کامنتشون نوشته بود که با اینکه حالش بد بود به دیگران هم مشاوره میداده ومخصوصا خواهرش و حال هر جفتشون خوبه و درباره موضوعات خوب صحبت میکنند و چقدر خوبه این کار
مرسی از همتون
به نام پروردگارم که آسمان و زمین در سیطره قدرت اوست.
سلام به استاد عزیز ، خانم شایسته عزیز و تمام دوستان.
واکنش من نسبت به شرایط استرس زا و چالش برانگیز.
بستگی به نوع چالش و شرایط از چند دقیقه تا یک روز تا حد زیادی افکارم را تحت تاثیر قرار میدهد که این تایم قبل از آشنایی با سایت استاد تا روز ها و هفته ها افکارم رو به شدت درگیر میکرد تا حدی که در بعضی مواقع نجوا ها ، درگیری هایی رو در ذهنم می ساخت و بهشون دامن میزد که وقتی به خودم میومدم که اصلا وجود خارجی نداشتند و بارها و بارها آن چالش را برام بزرگتر کرده بودند .
اما امروز که این کامنت را میزارم با توکل بر خدا و راهی را که برام باز کرده نهایتا یک روز درگیر آن چالش هستم و با شروع روز بعدتا حد زیادی ذهنم را کنترل و خودم رو جمع و جور میکنم.به عنوان مثال.ترک خوردن صفحه ال ای دی تلوزیون خونمون و خراب شدن کامل اون، که بعد از چند دقیقه اون اتفاق رو برا خودم حل کردم.و یا مفقود شدن گوشی تلفنم که یک روز درگیر کارهای اداری و اعلام مفقودی و …. بودم روز بعدش افکارم رو کنترل کردم و اون رو فرصتی دونستم برای داشتن یه گوشی مدل بالاتر با حافظه بیشتر ،تا فایل های بیشتری رو از سایت دانلود کنم و همیشه داشته باشم .
از خداوند به خاطر هدایتش و از استاد عزیزم به خاطر سوال هوشمندانشون ممنونم که این الگوی تکرار شونده رو در خودم پیدا کردم.و امیدوارم به هدایت خداوند و آموزش های استاد عزیزم که اون تایمی را که درگیر نجواها هستم به حداقل برسانم .
خدایا شکرت .خدایا عاجزم از اینکه شکرت را تمام و کمال بجای آورم و از این بابت خوشحالم که عجزم را در مقابل بزرگی و عظمت وصف ناپذیرت پذیرفتم .
به نام خداوند هدایت گر
موضوع الگوهای تکرار شونده قسمت 4
خدایا شکرت بابت هدایت هایت
من یک موضوع را هر چند وقت یک با برایم تکرار میشود
من در کسب کارم هر چند وقت یک با احساس میکنم دیگران از من سوء استفاده میکنند یا کم پول به من میدهند یا از لحاظ رفتاری این جوری که من میخواهم با من برخورد نمیکنند
یااحساس میکنم خیلی کم به کارم ارزش قائل میشوند
یا بعضی وقتها احساس میکنم قر بانی شرایط میشوم
یا بعضی وقتها احساس میکنم که دیگران من به عنوان یک انسان قبول ندارند به احساسات من بی توجهی میکنند و فقط به منافع خودشان فکر میکنند
خلاصه در این مورد خیلی ضعیف عمل میکنم
در کسب کارم از خداوند میخواهم همان طوری که من با دیگران رفتار میکنم دیگران با من رفتار کنند
سلام به استاد مهربانیو سخاوت و مریم عزیز و دیگر دوستان سایت عباسمنش.
من وقتی با شرایط استرس زا یا چالش مواجه میشم حالا غیر از اینکه قلبم از تپش فکر میکنم تو دهنم داره میزنه و اضطراب شدید میگیرم و حس میکنم سرم ورم کرده از همون ابتدا به دنبال راه حل هستم برای رفع اون چالش یا لااقل تلاش بهتر کردن اوضاع.
مدام همه چیز رو تو ذهنم بالا پایین میکنم و از خدا میخام کمکم کنه بهترین تصمیم رو بگیرم و از روی احساس و با عصبانیت تصمیم عجولانه ای نگیرم .چندبار مسئله رو با صدایی که بشنوم به زبون میارم و راه حلش رو میگم و موقع اقدام مدام از خدا کمکمیخام و اغلب اگر کاملا نه ولی تا حدی موفق میشم شرایط رو نرمالتر کنم.یه موقع هایی هم اقداماتم زمان میبره تا اوضاع آرومتر بشه.همیشه به خودم و پسرم میگم تو این دنیا هر مسئله ای یه راه حلی داره ،باید راهشو پیدا کرد .تنها مرگه که چاره نداره.
ممنونم از استاد عزیزم بابت آموزشهای سخاوتمندانه.
سلام خدمت شما استاد
من خیلی به کمک احتیاج دارم خواهش میکنم که کمکم کنید من ی پسر 15ساله هستم که وضعیت مالی خیلی بدی داریم من قبلا به خدا ایمان داشتم اما من هر وقت که به او نیاز داشتم به من جوابی نمیداد احساس میکنم که هیچکس نیست که به وضعیتم نگاه کند و کمکم کند. پدر من یک آدم بسیار بی حوصله است و چیز های زیادی را در زندگی به باد داده است او الان 18سال است که با مادرم زندگی میکند یکی از کارهای عالی اش وقتی بود که من 2سال سن داشتم پدرم تمام طلاهای مادرم را فروخت و شریکی با یکی از دوستانش مغازه عطر فروشی باز کرده بود و بعد از مدتی از بیحوصلگی پدرم همینجوری کارو ول کرده بود و تمام سرمایه هم پیش دوستش ول کرد و تا امروز سراغ پول نرفته من الان هم یک برادر کوچکتر از خودم دارم الان 11ماهشه و مادرمم کمک بهیاره در بیمارستان و الان 23ساله داره خدمت میکنه من هم چون بخاطر وضعیت مون هیچ کار یا وسیله ای برای سرگرمیم ندارم هم در اتاقمم و انتقدر که گریه کردم و برای مادرم و آینده برادرم اشک ریختم دیگه نمیدونم چیکار کنم خودم به شدت زیاد افسرده ام الان هم پدرم میخواهد تنها پولی که داریم رو خرج سفر به خارج کند او مدتی است که با شما آشنا شده است ولی پدرم کاملا خلاف اونچه که شما می فرمایید عمل میکند فکر میکند با نشستن و گوش دادن مداوم به دوره روانشناسی ثروت و دوازده قدم زندگی تغییر میکند واقعا خیلی از کارهاش ناراحتم الان هم از بی حوصلگی اونطور که شما میگید باید عجله نکنید باز هی میگه نه پولی هست نه ماشینی نه هیچی واقعا من دیگه کلافه شدم حتما اگر راهی برای بهتر دیدن زندگی پیدا نکنم دست به خودکشی میزنم چون دیگر امیدی به زندگی ندارم اونطور هم که پیش میرود احتمال میدهم که تا یک سال کمتر یا بیشتر پدرو مادرم ازهم جدا شوند وضعیت من خیلی بدتر است ولی تا میتونستم تو این متن توضیح دادم ازتون خواهش میکنم که کمکم کنید.
سلام و وقت بخیر
ضمن تشکر و قدردانی از استادمون آقای عباسمنش و همسرشون خانم شایسته
والا من خیلی فکر کردم از مدت هاست استرسی بابت قضایا زندگی ندارم واگر پیش بیاد معمولا چند آیه قرآن میخوانم و آرام میشوم
اما اگر منظور در مواجهه با ناخواسته های زندگی است
معمولا تماس میگیرم و متاسفانه درموردش صحبت میکنم
یا گریه میکنم
یا دعا کمیل میخوانم و با خدای خودم صحبت میکنم و آرام میشوم
که الان یاد گرفتم نباید در مورد ناخواسته ها صحبت کرد و دارم هی کم وکمترش میکنم و مچ خودم رو میگیرم
در مواقع استرس زا چیکار میکنم؟
حادثه ای باشه جیغ میزنم سعی میکنم کمک بخوام یا اگر مادرم در اون مکان باشه مامانم را صدا میزنم برای کمک. اما بااینکه جیغ میزنم سعی میکنم یه کاری کنم مثل گرفتن شماره آمبولانس و…
در حالت کلی خیلی استرس نمیگیرم بیشتر عصبانی میشم
در یه سری مسائل خانواده گی و روابطی دنبال مقصر هستم ( ای بابا چه پاشنه اشیلی، میبینم خیلی جاها کسی را مقصر دونستم که فلانی باعث شد من اینجوری باشم) مثلا تو کار یسری چالش هارا حل میکنم یسری جالش هارا میذارم میرم( بعد میگم رفتار اون باعث شد که من برم)
این توی بقیه روابط هم هست مثلا رابطه با همسرم
چالش هایی که مختصا به خودم برمیگرده مثلا یادگرفتن چیز جدیدی اکر دیر یاد بگیرم یا نتیجه دلخواهم نباشه و به این نتیجه برسم که مشکل از خودمه( چون به موقع هایی هم هست میگم فلانی خوب یاد نداد( باز همون الگو دنبال مقصر گشتن) ) کلی خودمو سرزنش میکنم گریه میکنم و بعدش دنبال راه حل میگردم
در مواقعی که عصبانی هم باشم بیشتر گیر میدم به همسرم و سر اون خالی میکنم️
و هنگامی که عصبانی شدید باشم پرخاشگر هم میشم
به نام خداوند بخشنده مهربان، خداوند هدایتگر من و همه دوستان به شرط باور قلبی به خودش
درود بر شما استاد عباسمنش عزیز️
درمورد شرایط استرس زا باید بگم قبلا خیلی سریع و بدون تفکر واکنش نشون میدادم که نتیجه اش پشیمونی بود این بود که چرا من فکر نکرده تصمیم میگرفتم، توی اون شرایط اغلب تصمیمات هیجانی میگرفتم و ناراحتی خودمو بروز میدادم، عصبانی و خشمگین میشدم، و این ناراحتی منو دیگران هم میتونستن به وضوح ببینن تو چهره ام؛
این رفتار من و این الگوی تکرار شونده باعث شده بود همسرمو از همه بیشتر ناراحت کنم؛ و خیلی وقت ها با رفتار های بچه گانم با تصمیمات از روی
ناراحتی و رفتار مدیریت نشده این ناراحتیمو به همسرم هم انتقال بدم و ایشون استرس میگرفت؛ ولی الان به لطف الله مهربان و آموزه های شما خیلی بهتر شدن روی خودم کار کردم آرام تر شدم و سعی میکنم قبل از هر حرفی قبل از هر واکنشی به عواقب اون حرف فکر کنم و بعد تصمیم بگیرم، رفتار درست تری داشته باشم آرام تر باشم، هیجانی تصمیم نگیرم اگر اتفاقی به ظاهر بد افتاد بگم حتما خیری توش هست و خودمو و دیگرانو ناراحت نکنم؛ اجازه بدم خداوند منو هدایت کنه و کارمو انجام بده؛ نذارم خیلی تو اون حال بمونم چون هر چه بیشتر راجع بهش فکر کنم بیشتر از جنس همون اتفاق واسم میفته؛ بیشتر به خودم میگم من چه تفکری داشتم من چه باوری داشتم که با این شرایط یا این فرد مواجه شدم؛ سعی میکنم دیگرانو مقصر ندونم،در کل خیلی خیلی بهتر شدم و اینو هم خودم فهمیدم و هم اطرافیانم بهم میگن
بازم ممنونم از شما استاد عزیز ، خواستم تجربه خودمو بگم امیدوارم هرچه زودتر بیام امریکا و از نزدیک ببینمتون
سلام استاد عزیزم ومریم قشنگم
امیدوارم هرروز بهترین روز باشه براتون و هدفهای قشنگتون رو تیک بزنید..
استاد یعنی بی نظیرترین دوره است یعنی بال پروازی شده برام که احساس میکنم قدرت گرفتم برای خلق آرزوهام یعنی احساس میکنم تمام دنیا اومده برای من و خدامیگه جانا چی میخوای؟
یعنی هرروز میگم چقدر استاد بی نظیره حتی کوچکترین فکر که هیچکسی فکرش نمیکنه شما ریز به ریز گفتید و مثال آوردید یعنی میگم چقدر استاد بی نظیره چقدراین استاد خارق العاده است و هرروز براتون آرزوی سلامتی و ثروت بیشتر دارم …
استاد این دوره واین سئوالات اینقدر دقیق هستن که من رو برد دوران کودکی و چقدر باورام رو پیدا کردم و چقدرررر تواناییهایی رو انجام دادم و فراموش کردم رو به یاد آوردم و چقدر این سئوالات بی نظیرن که قشنگ من رو برد توی احساسی توانمندی که داشتم و ازاون استفاده کنم برای خلق آرزوهای دیگه ام و چقدر به خودم بالیدم و احساس ارزشمندی و لیاقتم رو بالا برد یعنی استاد هرقدر بگم کم گفتم…
وچقدر مریم عزیزم قشنگ توضیح دادن نکته به نکته کلمه به کلمه و هر باوری رو چندین مثال میزنن تا درک کنیم واگه این مثالها نبود واگه این فهموندن دقیق مریم جان به ما دانشجوها نبود در میموندیم..
خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم که از هدایت یافته گانش شدم تا باشما هم مسیر و هم سفر بشم تا بتونم قسمت خودم رو که فستجیبولی هست رو درست انجام بدم خدارو شکرررررررررررر
تا طعم بهشت رو از الان بچشم تا زمان رفتنم و خداراشکر که زوجی بی نطیر رو تو روابط.ثروت.برکت.رفتارو….به عنوان الگو دارم .می بینم .میشنوم.درگ میکنم…
انشالله خدا سلامتی و ثروت روز افزون بهتون عطا کنه…
سلام استاد عزیز خدا قوت میگم به این همه انرژی
وقتی من مشکلی برام پیش میاد امیدمو به خدا حفظ میکنم
ایمانمو به خدا تو لحظه های استرس زا با نجوا کردن های درونی اینکه خدای من به تو اعتماد دارم میدونم که لحظه ای منو رها نمیکنی و یه جمله که همیشه با خودم تو مشکلاتم زیاد میگم اینه که:
میدانم و ایمان دارم که خداوند در هر لحظه و همه جا من را هدایت و حمایت میکند .
زیاد تو خودمم و بیشتر خدا رو در ذهنم فراوان یاد میکنم.
اما یه وقتایی هم در صحبت با دیگران ودر مقابل حرفهای غیر منطقی که روی روانم میرند هم پر خاشگر میشم وتهاجمی برخورد میکنم.
با سپاس از وقتی که برامون میگزارید.