پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 6 - صفحه 27 (به ترتیب امتیاز)

524 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    صلاح الدین گفته:
    مدت عضویت: 2340 روز

    سام دوستان

    من در رواوبطم نقش قربانی را دارم و احساس می کنم به من ظلم می شود.این جمله خاص برای من نوشته شده.هم در روابط عاطفی و هم رابطه با دوستان و خانواده .من این مشکل را دارم خصوصا در شراکت با دیگران همیشه احساس میکنم به زیر کشیده میشوم و تسلطیی بر اوضاع ندارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    سعید سادات گفته:
    مدت عضویت: 1172 روز

    بنام تنها قدرت هستی که هر خیری از جانب اوست و هر شری نتیجه فرکانس های شرک‌آلود ماست

    سلام به استاد عزیز که هم‌فرکانس شدن با او بزرگترین نعمت زندگی من است

    سلام به شاگردان این مسیر الهی

    درین بخش استاد پرسید که:

    در روابط چه نقشی داریم ؟

    وقتی استاد صحبت می‌کرد من در نوت گوشیم یادداشت میکردم بطور ذیل

    1. نقش مراقب

    2. نقش صلح ایجاد کننده

    3. نقش قربانی

    4. نقش ناجی

    5. نقش شوخ

    6. نقش کمال‌گرا

    7. نقش خوشحال کننده

    8. نقش انتقاد کننده یا قضاوت کننده

    9. نقش انسان از خود گذر

    من به اینها زیاد فکر کردم و دیدم شاید در گذشته هر کدوم شون پر رنگ بودن اما الان چون خیلی وقته درین سایت هستم میبینم که تغییرات در من ایجاد شده و همگی خیلی خیلی کم‌رنگ هستن پس نقش پر رنگ من در روابط چی هست؟

    وقتی فکر میکردم یادم اومد که من هنگام برخورد با تضاد در روابط این جمله رو شنیدم ( تو خیلی بی تفاوت هستی )

    آره راست میگه من بی تفاوت هستم

    من وقتی به تضاد در روابط برمیخورم فکر میکنم که من به چه چیزی توجه کردم و چه فرکانسی فرستادم که این شد نتیجش

    بعدش اصلا به فکر خوب کردن حال دیگران نیستم و هیچ کاری هم براشون نمیکنم و فقط خودمو مشغول میکنم یا با فایل گوش کردن یا بیرون رفتن یا هر چیز دیگه ای

    من اصلا بهش فکرم نمیکنم و ازش دور میشم حتی همسرم چون وقتی که حالش بده اگه پیشش باشم با حرفاش حال منو بد میکنه و عصبی میشم

    میرم فقط با خودمو با کارام مشغول میکنم

    شاید بگید کار اشتباهی میکنی که این قدر بی‌تفاوت نسبت به شریک زندگیت هستی اما هستم و نمیدونم شاید راست میگید من اشتباه میکنم

    من در تضاد در روابط بی‌تفاوت میشم و دوری میگزینم

    آره این جواب سوال ششم هست

    خدایا هدایتم کن به راه راست راه کسانیکه به آنها نعمات و ثروت ها عطا کرده ای نه راه گمراهان

    خدایا به هر خیری از جانب تو سخت نیازمندم ای کریم

    ادامه میدیم

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    معید ماندگار گفته:
    مدت عضویت: 868 روز

    الگو تکرارشونده من الان شده خود برتربینی. من نقش پیر مرشد و یک شخص برتر رو بازی میکنم. من در روابط طوری حرف میزنم که نشون بدم که برتر هستم. البته من حرفه ای اینکارو انجام میدم. یعنی اگه با من صحبت کنید ممکنه بگید چقدر فرد مهربونی هستی چقدر با خودت درصلحی چقدر خودت رو دوست داری و اینا اما من منظورم در لایه های زیرین شخصیتیم هست که تازه ازشون خبردار شدم. از نیت های زیرینم باخبر شدم یکجورایی. اگر امروز تونستم به این الگو پی ببرم بخاطر این بود که حالم رو خیلی خوب کردم و آگاهانه دنبال بهبود شخصیتیم بودم و امروز هدایت شدم.

    من بصورت غیرمستقیم و حرفه ای با هرکس صحبت میکنم ، یک آگاهی ای بهش میدم. یک درسی بهش میدم. اونقدر مستقیم نمیگم که باید اینکارو کنی یا اونکارو ولی میدونی، برتر بودن خودم رو نشون میدم.

    مثلا تو بحث قانون سلامتی مثال خوبی میشه زد. بابام وقتی نتایجم رو دید خودش اومد گفتش که چکار کنم که فقط و فقط شکمم کمی کوچکتر بشه. منم بهش گفتم که من روش دقیقی برای چیزی که شما دقیقا میخواید ندارم. اون هم بعدش اومد بهم گفت : یک تحقیق بکن!

    اینو که بابام گفت من اصن مقاومت کردم و غیرمستقیم بهش یک چیزایی مثل اینارو بهش گفتم: شما داری به من میگی تحقیق کن؟ من این همه نتایج گرفتم داری میبینی و بعد میگی تحقیق کن؟ من ارگان های بدن رو شناختم من از دکتر بیشتر حالیمه و بعد میگی تحقیق کن؟ دنبال هدف هایی که بدنت رو شخصی سازی کنی نباش، ما ته این داستانا رو گشتیم و…

    کلی کلی کلی خودبرتر بینی ام رو نشون دادم. این یک مثال بود و شبیه این بسیار بسیار اتفاق افتاده. واقعا این جنس از افکار واقعا هر روز تو ذهنم مرور میشه که من برتر از بقیه ام

    الان امروز برای این اومدم اینجا کامنت نوشتم چون دلیل این رفتار چندساله ام رو فهمیدم.

    من تسلیم نیستم. من فکر میکنم خیلی حالیمه. فکر میکنم من خیلی خفنم که این اطلاعات رو دارم.

    در صورتیکه خدا لطف کرد و به من این آگاهی های ارزشمند رو داد که من لذت ببرم و زندگیمو اونطور که میخوام خلق کنم و من همش دارم به عنوان یک پیر مرشد روی بقیه استفاده میکنم. من برتر از بقیه نیستم. من هرچه دارم مال خداست.

    اینو فایل آخر استاد درمورد سوره اعراف صحبت کردند و همینطور الگو های تکرار شونده، یادم اومد که من این ویژگی رو دارم. همیشه چونکه معنای قانون جهان هستی و معنای توحید رو فهمیدم، همیشه احساس برتری نسبت به بقیه میکردم که من این آگاهی ها رو دارم و بقیه این رو ندارند.

    خدایا من تسلیمم. من توبه میکنم. مرسی که منو هدایت کردی. امیدوارم مسئله ای که این روزا باهاش درگیرم با کار کردن روی این ایراد شخصیتی، درست بشه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سامان حیدری گفته:
    مدت عضویت: 347 روز

    سلام به استاد عزیزم و دوستان عزیز

    خب من چند وقتی هست که سرما زیاد میخورم و نشانه من منو هدایت کرد به این فایل

    هالا در مورد روابط من خودمو چتور میبینم

    تا کسی حرفی میزنه که چرا این کارو خوب انجام ندادی من در بیشتر مواقع ناراحت میشم و حالم بد میشه یا خیلی لجبازی میکنم

    و یا گاهی یه شوخی با دیگران میکنم و بعد اونا با من شوخی میکنن ناراحت میشم و

    یاد میره که هر رفتاری با دیگران دارم باید به خودم بک

    بگم آیا دوس دارم یکی هم همین رفتار با من داشته باشه و جواب خیر هست

    و اینم هست که احساس میکنم زیبا نیستم و کسی،منو دوس نداره

    امیدوارم خدا منو هدایت کنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    ساجده اکبری گفته:
    مدت عضویت: 424 روز

    سلام به دوستان و استاد عزیز

    خوشحالم که دوباره به این سلسله فایل‌ها هدایت شدم. به قول یکی از دوستان و هم فکران، این فایل ها طوری‌ست که باید هر ازگاهی به آن گوش داد و تکرارش کرد چون ما انسانیم و در روزمرگی ها غرق می‌شویم و ممکن که فراموش کنیم بیستر موارد را. برای خودم که همین صدق میکند، وقتی یک مدتی از آموز‌‌ه‌های استاد دور باشم و صدای‌شان را نشنونم از مسیرم دور میشم و کنترل افکارم از دستم خارج می‌شود. برای همین گوش دادن به فایل‌های استاد را تیدیل به یک وظیفه‌ی خوشایند برای خودم کرد‌ه‌ام. در وقت آشپزی یا انجام کارهای خانه، در مسیر راه و یا هر زمانی که مشغول انجام کاری باشم به فایل‌های استاد گوش میکنم، حتی اگر قبلا شنیده باشمش.

    چون اینکار باعث میشود افکارم منحرف نشود و از مسیرم دور نشوم.

    در رابطه به این فایل باید بگویم که در روابط با دیگران چه نقشی دارم!

    من قبل از آموزه‌های استاد و پیشرفت‌ها و دیدگاه‌های جدیدی که با آن بدست آوردم، برای همه خودم را ناجی، کمک کننده و فداکار میدیدم. میخواستم هرکاری کنم تا از من راضی باشند و تعریفم را بکنند که ساجده چقدر مهربان است، چقدر دختر خوبی است و فلان.

    حتی کارهایی را انجام میدادم که وظیفه‌ام نبود و با یک نه خیلی ساده میتوانستم راحت به زندگی‌ام ادامه بدهم، نه اینکه از خود گذری کنم و برنامه‌های خودم را عقب بیندازم برای اینکه کار فلانی انجام شود.

    مثلا میرفتم خانه دایی‌م برای اینکه به زنداییم در مهمانی کمک کنم، نه یکبار دوبار، بلکه هربار که مهمانی میگرفت و یا کار دیگه‌یی داشت. خودم را مسئول کمک به دیگران میدانستم.

    کمک کردن به بقیه را قبول دارم و میدانم کار نیکی است اما به قول استاد نه اینکه خود را فدا کنیم و از خود بکَنیم برای‌شان. باید در اولویت خودمان باشیم و آرامشمان.

    برای دیگران نقش آدمی را داشتم که شنونده خوبی هست و به بدبختی ها و مشکلات شان گوش میدادم و بعد نصیحت میکردم و یک عالم حرف میزدم تا حالش بهتر شود یا تکرار نکند اشتباهش را، اما به قول استاد هربار و هربار همان اتفاق تکرار میشد برایش و من دوباره و دوباره حرف میزدم. در کل نقش یک روانشناس و حسن غم‌کش را داشتم.

    شاید خیلی جاهای دیگر در نقش چیزهای دیگری نیز بودم و یا باشم اما همین که خودم را ناجی و منجی دیگران میدانستم‌ پررنگ ترین است.

    در پناه الله باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    سعیده شمسی گفته:
    مدت عضویت: 875 روز

    بنام خدای زیبایی‌ها

    سلام خدمت استاد عزیزم

    به هرچیز توجه کنیم از همان جنس بیشتر وارد زندگیمان میشود

    و اگر به زیبایی ها توجه کنیم زیبایی های بیشتری وارد زندگی ما میشود

    الگوهای تکرار شونده در زندگی ما نشان می‌دهد در چه فرکانسی هستیم و با تغییر باورهایمان میتوانیم این الگو ها را تغییر دهیم و یا از بین ببریم

    من چند وقتی یکبار با همسرم بحث و جدل میکنم و نگرشم راجب او عوض میشود و حس و حالم بد میشود و سعی کردم با تغییر باورهایم این الگوی تکرار شونده را از بین ببرم و وقتی دقت کردم دیدم به نکات منفی او توجه میکنم و آگاهانه تصمیم گرفتم نکات مثبت اورا ببینم و باورهای خود را راجب او تغییر دادم و دیدم رفتارهای او نیز به طرز شگفت انگیزی خوب شد

    خداراشکر بابت این قوانین زیبا و وجود انرژی که رب مینامیمش

    In god we trust

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    منصوره سادات فلسفی راد گفته:
    مدت عضویت: 883 روز

    سلام وصدسلام خدمت استاد عباسمنش واستاد شایسته زیبای من وهمه عباسمنشیهای گل

    خداروشکر بابت اینکه اینجا هستم. نقش من درروابط اینه همش فکرم درگیره که طرفم از من رنجش نداشته باشه. وای اگه از دستم ناراحت بشه چی؟ خلاصه میخام همه ازم راضی باشن

    دعوایی پیش نیاد آدم ترسویی بودم وهستم به دلیل اینکه خود افشایی نکنم به خیلی ازآدما دروغ گفتم که حقیقت زندگیمو ندونن مخصوصا به همکارام چه مرد چه زن.

    همش فکرمیکنم داره بهم ظلم میشه. از وقتی باشما آشنا شدم یه کم بهتر شدم ولی باز هم تکرار میشه

    همش وقتی کسی برام کاری میکنه میگم واقعا ببخشید عذرخواهی میکنم خیلی زحمت دادم بهتون. وقتی به یکی حرفی میزنم وفکر میکنم ناراحت شده هرجوری شده باید از دلش در ببارم به چند نفر زنگ میزنم ببینم ناراحت نشده باشه وکلی حال خودم رو خراب میکنم زندگی برام جهنم میشه برای خاطر همین اغلب اوقات شاد نیستم به زور گاها لبخند میزنم واغلب اوقات اخمام توهمه ونگران هستم.

    هرروز ویس های استاد جان رو گوش میدم. ولی تغییرات بسیار نامحسوس ایجاد شده

    دیگه این که من باید همه مشکلات زندگی رو حل کنم بسیار تلاش کردم وتلاش میکنم که دوست داشته بشم ولی اینجوریم نیست هرچی بیشتر تلاش میکنم کمتر نتیجه میگیرم.

    شما رو به خداوند منان میسپارم

    عاشقتوووووونممممم

    از پروردگارم میخام منو به راه راست هدایت کنه ودستان قدرتمندش روبرای کمک به من در زمان عالی بفرسته

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    عاطفه عباسی گفته:
    مدت عضویت: 707 روز

    به نام خدای نور

    سلام به استاد عزیزم و بانوشایسته دوسداشتنی.

    توی یه دورانی از زندگیم هستم که مسائلم روون تر دارن پیش میرن راحت تر پول میسازم سعی میکنم وقتاییم که مشتری ندارم حالمو خوب نگه دارم و نذارم حسم بدبشه واقعا خداوند ازجایی که فکرشم نمیکنم به کسب و کارم مشتری میاره به لطف خداوند و هدایت های اون به این خواستمم میرسم که هرروز مشتری داشته باشم و فراوانی مشتری رو تجربه کنم.

    نمیدونم یه حس و حال عجیب و خوبی دارم آرومم آرامش دارم انگار که ته قلبم خیالم راحته که خدا درست میکنه همه چیو خدا حل میکنه نگرانی ندارم و خیلی روون تر کنار میام با همه چیز.

    الخیر فی ما وقع رو دارم زندگی میکنم مثلا چند وقت پیش سوار سرویس شدم و راننده چهار تا پنج تا ایسگاه رو رد کرد و ایسگایی که من میخواستم نوایساد و اولش عصبی شدم که این چکاریه کلیی مسیر من و دور کردین اقا ولی بقیه خانما گفتن ایشون گفتن این ایسگاه کسی پیاده میشه کسی جواب نداد و ایشونم ایسگاهارو رد کردن ولی من اصلا صدای راننده رو نشنیده بودم…

    با اینکه کلی مسیرم دور شده بود ازمحل کارم ولی پیاده شدم و همون لحظه برای اروم شدن گفتن عیب نداره الخیر فی ماوقع حتما خیری داره اونور خیابون رفتم چشم به یه کالا پزشکی خورد گفتم اوکیه کالا پزشکی میخواستی تا جاقرصی برای لوازم کارت بگیری خب بگیر الکی حست و بد نکن و ازاین مسیر استفاده کن و وسایلت و بگیر خلاصه باجه هم رفتم و تامحل کارمو پیاده روی کردم استاد باز خیلی مثال دارم که همون لحظه با خودم تکرار کردم الخیر فی ما وقع و سعی کردم خودمو اروم کنم و این یه مثال رندوم و خییلی کوچیکی بود خدایاشکرت واقعا.

    واقعا ارومم خدایاشکرت بابت این ارامشی که دارم‌.

    فهمیدم دنبال مشتری نباید بدوم چون رزق من دست خداست ونه مشتری و برای مشتری و پول ساختن نباید تقلا کنم چون مشتری فراوان پول ساختن راحت ترین کاردنیاست واسه منی که کارمورد علاقم رو دارم واقعا راحته ازکارم لذت میبرم و پول میسازم خدایاشکرت.

    و اما برگردیم به سوال شما استاد عزیزم

    توی ارتباطاتون با دیگران و مخصوصا روابط عاطفی چه نقشی رو دارید بازی میکنید؟

    استادمن همیشه توی روابطم نقش کسی رو دارم که ازهمه چیز آگاهه و میدونه و توی آگاهی هام حس میکنم از همه بهتر میتونم عمل کنم نمیدونم یه اعتماد بنفس خاصی دارم چون ازاین آگاهی ها خبر دارم و یه جور دیگه به مسائل نگاه میکنم و چه توی روابط کاری و چه عاطفی حتی اگر به زبون نیارم حرفام توی ذهنم مرور میشه که چه خوبه من این تفکرو دارم چه خوبه که من این دیدگاهو دارم و گاهی حتی پیش میاد دوستایی که اوناهم توی سایتن راجب مسئله ای حرف میزنن بام وباهم شروع میکنیم از دیدگاه قانون مسئله هارو بررسی کردن استادنمیدونم این ویژگی خوبه یانه ولی من توی روابطم کلا این حس دارم و این نقش و دارم که از طرف مقابلم آگاه ترم آروم ترم و گاهی هم شروع میکنم به حرف بزن اون آگاهی هارو به طرف مقابلمم میگم ولی وقتی میبینم نه یه دیدگاه دیگه ای داره و اصلا درمدارش نیست سکوت میکنم قبلا ادامه میدادم ولی الان بیشتر مواقع سکوت میکنم و ادامه نمیدم.

    توی روابط عاطفی هم دوسدارم شخص مدنظر من یه انسان حامی و حمایتگر باشه درسته من سعی میکنم ازنظر شخصیتی خودمو قوی کنم ولی وقتی ببینم پارتنرمم حامی و هوای من رو داره یجور دیگه از اون رابطه لذت میبرم.

    منظورم ازحامی و حمایتگر این نیست که شخصیت ضعیفی داشته باشه و کلا خودشو ازیاد ببره و صدشو برامن بذاره نه اینطورنیست من ادمایی باشخصیت قوی رو خیلی دوست دارم ولی وقتی ببینم یکی حماتگر و حواسش به همه چیز هست واقعا خوشم میاد و تحسینش میکنم.

    جدیدن این رو فهمیدم اون حسی که دوسدارم برا بقیه کادو بگیرم ازاین نشات میگیره که میگم اونا که براخودشون نمیگیرن حدقل من اون خواستشون رو با هدیه دادن برطرف کنم و یا حتی گاهی میگم خوبه یه تصویر خوبی ازمن توذهنشون میمونه درحالی که من خودمو و خواسته های خودمو باید اولویت قراربدم نه بقیه هیچکس ارزشمند ترازمن توی این دنیا نیست و من مسئول خواسته های بقیه نیستم که بخوام خواسته هاشون رو برطرف کنم خداوند از هزاران طریق میتونه اونارو به خواسته هاشون برسونه و دلیلی نداره من از خواسته های خودم بزنم تا خواسته های اونارو برطرف کنم عاطی توفقط به یه شرط میتونی همینطوری برای کسی هدیه بگیری که اون لحظه حست خوبه اون لحظه پولش برات مهم نباشه اون لحظه برای دلسوزی و تامین خواسته های طرف نباشه و فقط چون دوست داری و دلت میخواد اون کادو رو قراره بگیری یادت باشه هیچ رفتاری از روی دلسوزی و ترحم نباید انجام بدیییی…

    من توی ادیت کردن ویدیو خیلی خوبم و وقتی همکارام میگن مثلا این ویدیو رو ادیت کن بذاریم توی پیج کاریمون توخیلی خوب ادیت میکنی سختمه بشون بگم نه خودم کار دارم و…

    معمولا اول بهونه میارم ولی وقتی میبینم نه اصرار دارن میگم باشه حالا بفرست وقت کردم درست میکنم بعضی وقتا کلا درست نمیکنم و اوناهم یادشون میره و بعضی وقتاهم خودشون پیام میدن پیگیرن که ویدیومون چیشد مجبور میشم ادیت کنم بفرستم قبلا بارها اینکارو انجام دادم ولی جدیدن گفتم این برنامه رو نصب کن بت کاربااین برنامه رو یادبدم و خودت ادیت کن و یادبگیر و طرفم دیگه سمتم نیومد و خودش دیگه موند ادیت میکنه ولی درکل این رفتارمم ازاین نشات میگیره که اگه بگم نه چه فکری میکنن ناراحت نشن نرن پشتم حرف بزنن و…

    که بازم به این برمیگرده که اعتمادبنفس و عزت نفسم رو باید تقویت کنم که محکم حرفمو بزنم ونگران قضاوت ها نباشم و من مسئول احساس بقیه نیستم ناراحتم بشه خب بشه به من چه من فقط مسئول احساس خودمم که خوب نگهش دارم نه بقیه.

    خداروشکر که به لطف خداوند هرلحظه درحال ساختن منِ بهتری هستم استاد عزیزم ازشماهم کلیی سپاسگذارم و عاشقتونم هم شماوهم بانوشایسته عزیزم میبوسمتوننن خداروشکر بابت بودنتون و این آگاهی های فوق العاده.

    شاد،سلامت،موفق و ثروتمند باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1067 روز

    به نام الله یکتای هدایت گر دانا و توانا

    سلام به استاد عزیزم وهمه دوستان سایت که دنبال موفقیت هستند تا جهان هستی خود را خلق کنند

    چند روز هست که این فایل روی سایت هست وبه یک شکلی پیش میاد که نبینم وگوش نکنم

    درسته به قول استاد ما داریم با افکارمون زندگی خودمان را خلق میکنیم

    الگو های تکرار شونده

    من با خودم در فکر بودم که همه آن کسانی که ثروت فراوان دارند یا زندگی عالی را دارند را چطور واز چه فرکانسی سپری کردند

    در فایل های استاد فراوان پیدا کردم که چه چیز باعث ایجاد زندگی عالی هست

    واین که چطور خلق کنم زندگی خودم را

    ولی باید این اعطراف را بکنم که هنوز الگوهایی دارم که یک سری اتفاقات زندگی ام هست که من با آنان اذیت میشوم

    امروز تو خواسته ام از خدا این بود مسیری نشانم بده برای پیدا کردن مسیر بهتر تو زندگی ام واینک این شد که تو این فایل هدایت شدم

    الگوهای تکراری که استاد گفت ذهنم هزاران جا رفت که چه اتفاقاتی داره منو خوشحال میکنه چه ناراحت واینک توجه کردم به خوشحال ها واز اتفاقات ناراحت کننده گذر کردم و به من ربطی نداره

    سوال؟

    داخل ارتباطات با دیگران چه نقشی را دارم بازی میکنم؟؟

    من باید اعتراف کنم که یک جاهایی البته که متفاوت هست بین افراد بین افراد خودمونی فرق داره بین افراد غریبه طور دیگه هست رفتارام

    من معمول در مورد دیگران هیچ اهمیت نمیدهم که چه اتفاقاتی ودر چه جایگاهایی هستند واین که به من ربطی ندارد واین که هر کس در هر جایی هست در سر جایه خودش قرار دارد نه ظلمی به کسی میشود نه کسی اشتباهی جایی هست همه هر آنچه که برایشان پیش میاد به خودشان ربط، دارد

    واین که در مورد خودمونی ها توجه میکنم کمی ناراحت میشم در مورد اتفاقات ناراحت کننده آنان

    ولی تمرین دارم میکنم که راهکار به آنان ندهم

    واین که باز همان جواب قبلی هر چه پیش بیاد مقصر خودش هست

    واین که من در مورد کارم با دیگران رفتاری دارم که من مدیر عالی هستم

    مخصوصا با گارگرانم این که سخت نمیگیرم چون میدونم که هر کس هر گلی میزند داره به سر خودش میزند

    گاهی ناراحت میشم در مورد کارهاشون ولی خودم را اذیت نمیکنم

    واین که چون مدیر،خوبی هستم سپرده ام به خدا

    ودر مورد مردمانی که مشتری من هستند

    هیچ گاه در مورد کاری که درخواست، میکنند کم نمیارم

    هر آنچه که باشد از پس کار آن بر میام وانجام میدهم

    خداراشکر که ذهنم درگیر الگوهای تکراری شد

    وخداراشکر که من خالق زندگی خودمم

    وخداراشکر که من انسانی با شخصیت که چه زود هدایت شدم به خواسته امروزم که مسیر بهتر را پیدا کنم

    خداراشکر دارم رد پا میگذارم برای خودم که محک بزنم خودم را تا در چه جایی قرار دارم

    خداراشکر که الگوهای من بیشتر به مسیر خدایی هست وهر آنچه که میبینم حق هر کس هست نه کم نه زیاد فقط خود آن فرد هست که به اندازه افکارش زندگی میکند

    منم اول این کامنت رو نوشتم بعد میرم کامنت دوستانم را بخونم تا ببینم چه تفاوتی پیدا میکنم

    ممنونم از همکاری عزیزان در بحث کامنت

    واین که دارم به چه توجه میکنم آن هم دنبال علت نیستم دنبال هدایت هستم هرچه را خدا هدایت کند خود اصل آن هست

    خداجون مچکرم

    دوستاد در پناه الله یکتا سالم و سلامت باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  10. -
    فاطی احمدی گفته:
    مدت عضویت: 2327 روز

    بنام خدای هدایتگرم

    خداروشکر میکنم هزاران بار ک بازم تو مسیر هدایتش هستم و فرصت شنیدن فایلهای ارزشمند دارم

    ممنون این فایلها رو با این عنوان واضح ادامه دادید ک سبب شد تو همین مسیر خودشناسی خودمونو بشناسیم

    حقیقتا این عنوان الگوهای تکرار شونده یه دوره س

    تا یه سری فایلهای رایگان دانلود.

    و من پاس قدرانی بیشتر قصد دارم یه دفتر جداگانه به اسم خودشناسی بزارم با استفاده از همین سری فایل الگوها

    و سوالاتو بنویسم

    و یه عالمه جا برا جواب باقی بزارم

    چون با کار کردنم میتونم یه مقدار حق مطلب ادا کنم و ایجور سپاسگزار وجودت باشم

    من متوجه شدم هر سری با فایل جدیدتر من کنکاش بیشتری از خودم میکنم

    استاد راجب سوالات این فایل باید بگم ک دقیقا منو عنوان کردید, مث یه مشاور ک مدتها کیس می‌شناسید

    اومدید تمام پاشنه آشیل منو از کودکی به شکل سوال ازم پرسیدید

    من همیشه نقش مراقب بازی کردم و همچنان ،

    من هیشه ناجی بقیه م

    من همیشه در صلح با بقیه م

    من اینهمه تعامل و توانایی در حل مسائل دیگران رو یه ویژگی میدونسم

    قطعا یه توانایی خوبیه اما نه وقتی بعدش حس قربانی شدن بهم دست میده

    و نهایتا حس بی ارزشی

    بی عزت نفسی

    قطعا این دوره کشف قوانین لازمه منه

    اما میدونم براش باید یه تکاملی طی کنم

    اول یه دورهایی بگدرونم تا بهش برسم

    من برای اینکه برسم به نشانه واضح و مطمئن شم کدوم دوره مقدمه منه ،هر دفعه از متن های باارزشی ک خانم شایسته برا هر دوره گزاشتن و بارها میخونم و در طول روز دنبال نشانه ش میگردم

    یه دوره ی ک فک میکنم هم شما و هم بچها موافق و منتظریم

    و نیازمند مث پیش نیاز دورها

    دوره احساس لیاقت هس

    و من اینو از خداوندم درخواست کردم و قلبم میگه خبری در راه است به زودی

    برای همموم آرزوی زیبایی های بیشتر دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: