پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7 - صفحه 16 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2023/07/abasmanesh-11.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2023-07-22 06:31:002024-08-04 11:31:14پیدا کردن الگوهای تکرار شونده | قسمت 7شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام رَبِّ قشنگم
سلام به استاد عزیزم
از شما سپاسگزارم که این سلسله فایل هارو در اختیار ما میگذارید تا بهتر و بیشتر خودمون رو بشناسیم و زندگی رو برای خودمون بهشت کنیم چقدر از وجود نازنین شما در این دنیا و این زمان از الله مهربانم سپاسگزارم
که وادی عشق و آگاهی هستید
واقعا این سوال ها میتونه همه مدل مسائل رو حل کنه
این قسمت رو که داشتم گوش میدادم به مورد آخری که رسیدم دیدم آره من همیشه این مشکل، و تکرار اشتباه رو دارم
حالا اون تکرار اشتباه این بود
دلیل اینکه اون اشتباه رو تو کامنت مینویسم اینکه وقتی دارم کامنت مینویسم خیلی از باگ ها و ترمز ها خود به خود نمایان میشه به این دلیل هم به خودم قول دادم هر فایلی که میبینم کامنت بزارم و از یار مهربانم یاری میخواهم کمکم کنه همیشه کامنت بنویسیم فرا از اینکه ترمز هامو پیدا میکنم کانون توجه و تمرکزم تغییر میکنه و همش به اصل فکر میکنم
خب بریم تکرار اشتباه
من تکرار اشتباهم اینکه چون رشته تحصیلم زبان و ادبیات عربی هست تو سوالات چهار گزینه بخش های هستن از بلاغت و قواعد که سوال های طولانی دارند و من بخاطر اینکه اونا طولانی هستن من بلد نیستم به اونا پاسخ بدم همیشه ازشون فراری بودم با اینکه میدونستم این کارم اشتباهه و ضربش رو خوردم
ولی بعد از گوش کردن به این فایل زیبا رفتم سراغ همون سوال ها که چندین ساله ازشون فراری بودم
از خدا کمک خواستم و با یک جهاد اکبری شروع کردم به پاسخ دادن دیدم خدای من چقدر این سوال هارو بلد بودم و فقط بخاطر اینکه تو دل کار نمیرفتم برای خودم از اون سوال غول ساخته بودم و این چقدر به من کمک کرد و اعتماد به نفس من رو بیشتر کرد
واقعا از شما ممنونم که با سوال ارزشمندتان هر جنبه از زندگیمون رو داریم بهتر و بهتر میکنیم سپاسگزارم
به نام خداوند بی نهایت دهنده و مهربان
سلام به اساتید عزیزم
و سلام عرض میکنم خدمت دوستانی که تو این سایت حضور دارن
من پترن تکرار شونده ام در مورد صبح زود بیدار شدن هست
شاید در طول سال دو یا سه ماه تونستم اون تایمی که خودم میخام بلند شم از خواب اما بقیه روز ها معمولا دیر بیدار شدم و این الگو برام خیلی تکرار شده
هربار برنامه ریزی کردم اما باز صبح که شده نتونستم عمل کنم
الگو تکراری دیگه در مورد مدیریت اشتباه پول بوده
تا اینجایی که الان هستم همیشه مدیریت مالی رو اشتباه انجام دادم و دچار مشکل شدم
برنامه ریزی کردم اما دو روز پنج روز پایبند بودم و دوباره برگشتم به سبک قبل
اشتباه دیگه که میکنم تمرین هایی که دارم رو یه روز انجام میدم چن روز انجام نمیدم
و حاصلش نتیجه خوب نشده و به سختی کارا پیش رفتنه و هدفی که میخام خیلی زمان بر میشه رسیدن بهش
در مورد تعهد هم من همیشه اشتباه کردم و چوبشو خوردم
سر تعهدی که به خودم میدم پایبند نیستم در واقع برای خودم ارزش قائل نیستم و مطمئنا نتیجش هم مشخصه که جهان چجوری پاسخ من رو بده
اشتباهات زیادی در جنبه های زندگی ام دارم
من همینجوری که هستم خودم رو دوست دارم
و سعی میکنم هر روز ورژن بهتری از خودم بسازم
و اشتباهات خودم رو مسئولیتش رو قبول میکنم
و از خداوند طلب هدایت و حمایت میکنم تا هروز رو به رشد باشم
و به این شکل سمته خودم که بندگی کردن و تسلیم خداوند بودن هست رو انجام بدم
و بزارم خداوند کارهارو پیش ببره
سلام به استاد ودوستان عزیزم
استاد خیلی از شما ممنونم بابت این فایلها
من با انجام تمرین این فایل های الگوها ،هر بار خودم وباورهامو بیشتر می شناسم
تمام حوادث و اتفاقات زندگی رو خودمون با باورها وکانون توجع مون ونوع واکنش به اتفاقاتی که برامون میفته ،وجود می اوریم
نوع واکنش به اتفاقاتی که برامون میفته خیلی مهمه ،
اگر این دیدگاه رو داشته باشیم ،که الخیر فی ما وقع و این تضاد فقط باعث رشد ما می شود و راه حلش اسانه وتو دله خودشه ،احساس ما خوب می شود و راه حلش به ما الهام می شود
واگر اون مسئله رو ناخوشایند و مشکل ببینیم،مشکلات بیشتری جذب می کنیم
اشتباهاتی که من مرتب تکرار می کنم اینها هستند:
اولا که یه مدت به شدت رو باورهام کار می کنم و بعد نمی دونم به چه علت رهاش می کنم
یعنی فکر میکنم که دیگه کافیه ،به خودم میگم به جاهای خوبی رسیدی ،بسه دیگه و دوباره حسم بد می شه
دوما با ادمای منفی ،هنوز ارتباطم ادامه داره و علتش وابستگیه ،مثلا من عمیقا تو ذهنم این باور رو دارم که اگه پولدار بشم به خواسته هام میرسم و میرم امریکا و از خانواده م دور میشم و احساسم غم وغصه می کنم وبه همین راحتی ذهنم ثروت رو پس میزنه و البته علتش باور اینکه ثروت منو از خدا دور میکنه ،هم هست
سوما من همیشه می ترسم حرف خودمو تو جمع بزنم تا دیگران ناراحت نشن و مدام حواسم هست مبادا چیزی بگم که به کسی بربخوره وحتی اگه یه بار هم حرفی که کاملا منطقی و درست هست رو میزنم ،بعدش به شدت خودمو تخریب می کنم که به فلانی برخورد و علتش باورهای شرک الود هست که نکنه دیگرانو از دست بدم وتنها بشم
چهارم از قرار گرفتن توی جمع و مهمانی رفتن وعروسی رفتن فراریم به شدت ،چون فکر می کنم که زیبا نیستم عین قبل و پوستم خراب شده و لباس خوب ندارم ،دلیلش هم احساس عدم لیاقت وارزشمندی منه و اینکه فکر می کنم بقیه ازمن بدشون میاد ،چون از بچگی مامانم مرتب اینو کرده تو ذهنمون که فک .فامیل از ما بدشون میاد وهمه دشمننن ،وبهمون ضرر میزننن .که ریشه ی این باور بازم شرکه
پنجما از بچگی تالان عادت دارم کارهای ضروری رو به عقب میندازم ،مثلا من موقع مدرسه ،اینقد درس ومشقارو عقب مینداختم که روز امتحان کل درسام انبار میشد و تنبلی می کردم و هنوزم این اشتباه رو تکرار می کنم و هروقت لازم باشه برم دکتر ،پنج سال بعدش !میرم و یا یه خریدی برای خودم رو سالها به تعویق میندازم ،دلیلش هم باور عدم فراوانی و عدم احساس لیاقته .چون خودمو لایق هزینه کردن برا خودم نمی دونم و فکر می کنم اگه برم دکتر پولا تموم میشه ودیگه فقیر میشم .این باور من خیلی ریشه داره ،چون زمان بچگی واقعا فقیر بودیم و مامانم مارو مرتب تحقیر می کرد که خیلی میخورین ،درحالیکه واقعا اصلا چیزی برا خوردن نداشتیم و حتی چایی خوردنمون ولخرجی بود و مامانم چون بعلت باورهاش که پسر رو ارزشمند میدونست ، من وخواهر هامو و خودشو خیلی تحقیر می کرد
ششما اینکه فقط درحال کار و تلاش برای موفقیت هستم و از زندگیم لذت نمیبرم وبرا خودم وقت نمیزارم و درحالیکه لذت بردن از زندگی وحس خوبه که باعث اتفاقات خوب میشه
چون از بچگی خانواده م شب وروز درحال بدو وبدو و جون کندن وکار کردن بودند ومنم باورم شده که پول دراوردن و ثروتمند شدن سخته
هفتما اینکه ،خانواده ی من خیلی مذهبی بودند و فکر می کردم ادم باید دائم درحال عزا و ذکر مصیبت باشه و ادم شاد و کسی که به خودش میرسید رو جلف و بی دین می دونستن و منم فکر می کنم نباید شاد باشم و اصلا شادی از زندگیم حذف شده و فقط کار وکار وکار و راضی کردن دیگران
باید وقت بگذارم و ذهنمو با افکار مثبت بمباران کنم
تااثر این همه افکار نامناسب وورودی های بشدت منفی رو از ذهنم پاک کنم
استاد بی نهایت از خداوند بخاطر شما سپاسگزارم
بسم الله الرحمان الزحیم
سلام به عاشقان راه عشق
من امروز یه ورژن جدید از خودم به باورهام افزوده شد چونکه یه علمی از تخصص خودم یادگرفتم البته فقط فهمیدم چگونه ست و نیازمند به تمریناته تا
خب این علم مکانیزمش اینجوره که برا محکم شدن بدن روی زمین بخوای مثل میخ تو زمین دوخته بشی و همچنین برا یسری تمرینات بجای چندها عضله به کار گرفته شود بلکه یه عضله میتونه انجام بده باید بتونی رهایی عضلات رو انجام بدی که این یکی از ضلع های رزمی ست چونکه ما چندتا ضلع مختلف در هنرهای رزمی داریم
1ضلعی
2ضلعی
3ضلعی
4ضلعی
6ضلعی
و 8ضلعی
وقتی که من شروع کردم به انجام این تمرین چقدر این پیام به من میده که من یکی از اولویت هایی که باید داشته باشم همین قدرت رهایی ست نسبت به هرچیزی
خیلی جالبه وقتی شروع میکنی به رهایی عضلات هم درست مثل ذهنه اولش بهت اجازه نمیده و خیلی مقاومت میکنه ولی باید همیشه بهش فکر کنی و اینقدر تکرار کنی تا آروم آروم بشه و نرم و نرم تر بشه یه مسیر تکاملی ست مثل هرچیز دیگه هر مهارت دیگه
پس من باید در تمام مراحل زندگی بتونی در اوج تلاش قدرت رهایی رو در خودم بسازم قدرتی رهایی داره هیچ بدو بدویی نداره
چونکه من خودم هم در موارد مختلف زندگی هم در تمرینات عضلات سالها بدو بدو کردم و به هیچ کجا نرسیدم و اوضاع بدتر و سخت تر میشد اما برا الانم درس ها و تجربه های زیادی هستند
الان هرروز که میبینم دارم تمرینی در کار خودم انجام میدم اما دیگه نتیجه نمیده و تا چندروزه که تا یه جایی متوقف شده پس دیگه اون تمرین رو در زمان فعل انجام نمیدم و میرم با یسری تمرینات دیگه از زوایای مختلف انجامش میدم تا بتونم به اون مساله از زوایای مختلف نگاه کنم و نتیجه بگیرم و بهتر بتونم درکش کنم
بازم این نکته رو اینجا بگم استاد واقعا چقدر حرف شما درست و ارزشمنده که هرزمان ما تونستیم با شغل مون زندگی کردیم اونوقته که رشد واقعی و ثروتمند واقعی و خوشبخت واقعی میکنیم یعنی
کار
تفریح
پول ساختن
با خانواده باشی و کار هم کنی
مسافرت بری شغلت هم انجام بدی
من خودم هرروز که برم پارک هم تمرین میکنم هم تفریح
وقتی دارم پول میسازم همزمان دارم کار مورد علاقمو انجام میدم
خب بگم از اشتباهات تکرار شونده
برنامه تمرینات جسمی و ذهنی انجام میدم اما چندروز که میگذره دوباره ناخوآگاه ذهن منو یه خورده میبره به روند قبلی چونکه یه عمر اشتباه و به اون شکل عادت کرده و بعضی اوقات هواسم نیست بعد متوجه میشم که منو یه خورده شل کرده و باید حتما بیام مجدد اون تمرینات اهرم رنج و لذت مثل تمرینات شیوه حل مسائل رو تکرار کنم و تلاش کنم تا این ذهنیت قبل رو به شکل جدید و سازنده تغییر بدم
چونکه تا ثبات شخصیت جدید باید اولش انرژی زیادی صرف کرد و هی دلیل های زیاد خودتو تکرار و مرور کنی و من همین کارو میکنم
مثال:هرروز بصورت تمرکزی و تعمق و تعقل میکنم در کامنتها و فایل های مربوطه و به تعویق نندازم
چرا؟!
نه اینکه حوصله نداشته باشم،، بلکه بدلیل ایراد کمالگرایی میخواد هزارتا کار رو با هم و زود انجام بده
الان من در تکامل و انجام تمرین و باورسازی برا تغییرات در باورهای کمالگرایی هستم به سمت بهبودگرایی
این شد یکی از بزرگترین ریشه های الگوهای تکرار شونده و اشتباهات در زندگی من
چونکه کمالگرایی بخصوص اوایل هرکار باعث ضربه های زیاد و انجام ندادن اون کار میشه یا سطح کیفیت پایین در اون کار میشه
پس به این نتیجه رسیدیم کمالگرایی کردن هم خودش میتونه به نوعی یه عالمه مشکلات و محدودیت ها رو به بار بیاره
قبلا اغلب از زاویه هایی به موضوع مهاجرت فکر میکردم که من باید از اون طریق ها برم اما این بار گفتم من باید در حال حاضر رهاش کنم و تمرکز بذارم رو کارهایی که فعلا میدونم و میتونم انجام بدم
اما همون کارهای بظاهر کوچک و معمولی باعث شد خواسته ای که سالها داشتم از مسیرهایی با نگهداشتن باورهای اشتباه فکر مبکردم و تکرار اما این بار دیگه خیلی راحت به تهران اومدم و الان چندروزه که رفتن به خارج از کشور هم خیلی ساده داره جور میشه و انشاالله بزودی اونم اتفاق میفته و بعد میام براتون اینجا میگم که شما هم انگیزه بگیرید
*یکی دیگه از الگوهای اشتباه تکراری من دیروز دوباره رخ داد یه بنده خدا کمک خواست و من رفتم خونه اش بهش کمک کردم وقتی خواستم برگردم وارد آسانسور که شدم دیدم آپشن هاش با آسانسورهای قبلی یه خورده فرق میکنه و زدم منو اشتباهی برد یه طبقه دیگه دوباره زدم دوباره منو برد یه طبقه دیگه کسی هم نبود ازش بپرسم و چندثانیه دست پاچه شده بودم چکار کنم تا اینکه یه نفس عمیق کشیدم و دوباره با دقت نگاه کردم دیدم کلید مخصوص طبقه همکف داره معلوم میشه اما انگار اون اول اصلا وجود نداشت
در صورتی این بکی از الگوهای تکراری و اشتباه منه که باید دقت در دیدم رو روش کار کنم و همون موقع اینقدر برا خودم خنده کردم گفتم آخه تو این مسائل به این ساده رو نمیبینی پس بقیه مسائل زندگیت هم همینطور ساده و جلو چشمت هستند اما چونکه تو ذهنتو آروم نمیکنی نمیتونی پیداشون کنی و به همین دلیل هم زندگی برات سخت میشه تغییر باورهات خیلی اوقات برات خیلی سخت میشه
شاید این موضوع آسانسور دیروز من یه موضوع بظاهر دهاتی و خنده دار باشه اما در واقع این تکرار الگوهای اشتباه در وجود منه که خیلی اوقات قدرت دقت در دید منو میاره پایین و میشه همون ذهن مقاومت دار
ولی از طرفی هم از دیروز این حس خوبو دارم که مدام این حس خوب در من ایجاد شده که خدایا وقتی راه حل ها اینقدر ساده و دم دست هستند پس چرا من باید ایتقدر الکی خودمو عذاب بدم و لذت زندگی رو از دست بدم
خداروشکر دیروز یه تجربه شیرین بود
دوستون دارم زیاد
خداوند یار و یاور همگی تون باشه
سلام به استادای عزیز و نازنینم و همه اعضای دوست داشتنی خانواده عباسمنش
بریم سراغ قسمت هفتم به امید خدا(خدا خودت در من جاری شو و کمکم کن که بتونم تموم اون رفتارهای تکرار شوندم رو شناسایی کنم و بهتر خودمو بشناسم)
1- من با اینکه دوره سلامتی رو دارم و خیلیییی سریع هم ازش نتیجه گرفتم بازم هربار رهاش میکنم و میدونم بخاطر باورنادرستی ک در مورد پول دارم این اتفاق هربار میفته یه ترمز ذهنی خیلییی قوی که دارم در این زمینه که بذار پولدار که شدی طبق قانون پیش برو! تا اینکه چند وقت پیش بعد از گفتگو با دوستم در این زمینه، خیلییی زود مچ باور نادرستم رو گرفت و گفت تو چرا منتظری پولدار شی که هی اینو به تعویق میندازی؟ میدونی که با انجام دادن تمرینهای استاد هرچند کوچیک و قدم به قدم چ نعمت و ثروتی خودش به زندگیت وارد میکنه؟ و من با اینکه حرفشو پذیرفته بودم اما بااازم ذهنم عجیییب مقاومت میکنه اما امروز با دیدن این فایل و در حین نوشتن کامنت دوباره بهم یاداوی شد. پس همینجا تعهد میدم که شروع کنم از همین امروز، نه فردا و نه هفته بعد ونه زمانیکه پولدار شدم فایل ها رو از قسمت یک شروع میکنم و فردا اولین کاری که میکنم اینه که میرم دکتر و خودمو چکاب میکنم و در مسیر زیبای سلامتی و نعمت ها قدم برمیدارم.
2- تو جمع هایی که درحال غیبت هستن یا درحال نالیدن از زمین و زمان هستن زیاد میمونم با اینکه بارها وبارها نتایجش رو دیدم اما بازم ی مقاومت عجیبی دارم و هی فراموش میکنم و هربارم چک و لگدشو میخورم که از وقتی با فایل های الگوهای تکرارشونده همراه شدم دیگه خیلییی کمتر شده ولی خب هنوز هست و دارم سعی میکنم آگاهانه یا سکوت کنم و یا اون محل رو ترک کنم چون آثار وحشتناکش رو در زندگیم بارها و بارها دیدم.
3- من با اینکه هربار میگم نباید پول قرض کنم برای رسیدن به خواستهام اما تا الان دو بار تو شرایطی قرار گرفتم از سمت بقیه بهم اصرار شده که بیا ما پولشو پرداخت میکنیم و هر وقت تونستی به ما پس بده با اینکه اوایل فکر میکردم این لطف خدا که بندگانش رو میفرسته که من به خواستم برسم اما بعد از دوبار تجربه این رفتار از سمت بقیه متوجه شدم که نه اشتباه فکر میکردم، چون بار فشار روانی و فکری که باید هر چه زودتر پول طرف مقابلم رو پس بدم برام وحشتناک بوده، من همیشه از اینکه مقروض کسی باشم تحت فشار قرار میگرفتم و شب و روزم درگیری فکری پیدا میکنم بخاطر همین باید این روند قرض گرفتن رو برای همیشه قطع کنم بقول استاد هر اشتباهی رو نهایتا دو بار تکرار کن دیگه بار سوم باید برات درس شده اشه و سمتش نری.
3- تا الان هرچی درامد داشتم رو سریع خرج کردم و اصلا مدیریت مالی خوبی روی پولهایی که خلق میکنم ندارم و انگار همیشه ی چیز اضافیه که باید سریع خرج بشه و از دسش راحت شم و نهایت زمانی که تونستم ی مبلغ خوبی رو تو کارتم نگه دارم و بهش دست نزنم دو ماه بوده و بعد از اون سریع خرجش کردم و خودمو به صفر رسوندم و وقتی هم حسابت خالی باشه دیگه احساسمم بد میشه. با اینکه این حس بی پولی رو بارها کشیدم اما بازم تکرار کردم که ی فایلی رو دیدم از استاد که گفتن یک هزارم درامدشون هم خرج خودشون نمیشه! و اونجا بود که انگار یکی تو گوشم زد و اولین کاری ک کردم تو همین یکماه از همون 50 هزارتومن شروع کردم به کنار گذاشتن و انشالله که هرروز به این مبلغ افزوده بشه چون در حال حاضر حسابم که صفر هست، هیچ! تازه مقروض هم هستم و باید این روند معیوب اصلاح بشه.
4- جدیدا کارایی که میدونم مهمه و باید حتما انجام بدم به تعویق میندازم و بعدش هم کلییی احساسم بد میشه و ی مدت دوباره درست میشم و سر تایم کارامو پیش میبرم اما باز انگار فراموش میکنم و به چرخه معیوبم برمیگردم.
5- به ادم های زندگیم بارها و بارها فرصت دادم و هربارم با ضربه های محکم تر و عمیق تری بهم ضربه زدن که میدونم از وابستگی و عدم وجود عزت نفس و عدم احساس لیاقت بوده و خدا رو شکر امسال بخاطر ضربهای شدیدی که خوردم از این روند، بهتر شدم و وابستگیم خیلللیییی کمتر شده و الان بیشتر خودمو دوست دارم و حالم بیشتر با خودم و زمانی که دارم خوشتره.
5- ی اخلاق و رفتار مخربی که دارم زیاد از حد کسایی که دوسشون دارم رو نصیحت میکنم و یا سرزنش میکنم بخاطر اشتباهاتشون و خیلیییی باهاشون بحث میکنم که دیگه الان دو روزه دارم تمرین میکنم که سکوت کنم و چقققد سخته اما مطمعنا اگه ادامه بدم دیگه میشه جزیی از شخصیتم و برام راحت میشه
خداااایاااا شکرت برای درک و اگاهی و بینشی که امروز بهم دادی
مرررسیییی استادای عزیزم برای تهیه و تدوین این سری از فایل های فوق العاده هرچقققد ازتون تشکر کنم کمهه بینهایت ارزشمند هستن
عاااشقتونم
به نام خدا سلام به استاد و همگی
راستش من مدت زیادی الگو های تکرار شونده رو دارم و همه به صورت بد …
تنبلی زیادم باعث شده کارم به عقب بیفته و از اونجایی که کنکوری هستم بدترین شرایط برام به وجود میاد
با خیلی از افراد صحبت کردم و نتیجه ای جز فهمیدن بیشتر مشکلم نگرفتم …
زمان برام به تندی میگذره و خیلی زیاد تو فکرم
مدت زیادی خیلی از فایل های شمارو گوش میکردم استاد ولی از زمانی که گوش نکردم و کمتر بهشون عمل کردم حال روحی و ذهنیم خراب شده …
قبلاً تنها الگوی تکرار شوندم همین تنبلیم بود ولی الان باعث خیلی مشکلات شده …
اگر کسی میتونه کمک کنه لطفاً… حتی خود شما استاد … واقعاً امیدوارم کسی که تو این فضا هست راهکاری بده … ممنون
یه نفر توی نزدیکان من هست که گاهی محبتهای افراطی و تحمیلی میکنه
مثلا هر از گاهی لباسهای بسیار بسیار گران و زیادتر از حد نیازم میگیره
سلیقمون هم اصلا شبیه هم نیست
و بدیش اینه که پیگیر میشه ببینه من چطور استفاده میکنم از هدیه هاش
من بارها شده خوراکیها و لباسهایی که داده بوده و دوستشون نداشتم رو دادم به کسی
و اون تا فهمیده، حالش بد شده
.
چندوقت قبل میخواستم براش سوغاتی بگیرم، ازش پرسیدم فلان مدل لباس رو برات بگیرم یا بجاش خوراکیهای نوبرونه بیارم برات؟
گفت هیچی
بجاش پولشو بیار بده بمن!
…..
یه لحظه توی دلم گفتم من به تو اعتماد ندارم
تو میری پولاتو خرج چیزهای بیخود میکنی
من حاضرم اون چیزی که صلاح میدونم و تشخیص میدم که برات خوبه رو بخرم ولی پولشو بهت ندم!
…..
بعدش که به خودم اومدم دیدم عه!… نکنه اونم همین حس رو نسبت به من داره
و به همین خاطر هیچ وقت پول نمیده دستم تا خودم لباس و خوراکمو انتخاب کنم!
نکنه منم به اون رفتم
منم دارم همون الگوی ذهنی رو تکرار میکنم
و از بین نزدیکانم بقیه افرادی که این مدلی فکر میکنن هم اومدن تو ذهنم!
…..
ای دل غافل!
….
نکنه پشت خیلی از هدیه خریدنهامون همین باور و الگو نشسته!
…
چرا به تشخیص طرف مقابل اعتماد نمیکنیم و پولو دستش نمیدیم تا خودش هرجور دوست داره خرجش کنه؟
چرا لباس و خوراکی ای رو میخریم برای طرف مقابل که ما دوست داریم نه اون!
….
چه چرخه ای داره تکرار میشه در ما؟
….
چرا همیشه فکر میکنیم دیگران پولشون رو صرف چیزهایی میکنن که اولویت نداره؟!
سلام استاد عزیزم
سلام به خانم شایسته
یکی از اشتباهات آینه که باعجله غذامو میخورم یعنی داغ داغ میخورم حتی چند بار هم سوختم انگار یکی دنبالم کرده تو مهمونی که هستیم این کارم اصلا جلوه خوشی،نداره ،یکی منو ببینه انگار که تا حالا چیزی نخوردم چند بارهم تمرین کردم که آرام غذا بخورم اما حوصله ام سر میرفت
اشتباه بعدی اینه که اگر کسی به مشکل برخورد کند کلی راهکار بهش میدم و یاخودم تو زحمت میاندازم براش حلش میکنم حتی اگر خودش نخواد یک جورایی به طرف اجازه فکر کردن و راه حل پیدا کردن نمیدم و در دراز مدت وابسته به من و در نهایت توقع زیادی از من پیدا میکنه که حتما من باید مشکلشو حل کنم
یک وقتایی تمرکزم میره روی نکات منفی دیگران و نصیحت کردنشون، وقتی هم که به صحبت هام عمل نمیکنند حرص میخورم به شدت بهم میریزم
باز هم یکی دیگه از اشتباهات اینه که کارهایی که بهشون خیلی علاقه دارم حتی اگر مسئولیت دیگران باشه انجام میدم جوری که طرف طلبکارم میشه.
مورد بعدی وقتی از دست کسی ناراحت میشم چیزی بهش نمی گم یا اینکه درست نمی گم ،صبر میکنم وصبر میکنم که خودش متوجه بشه که معمولا هم افراد متوجه نمیشوند در نهایت بشدت عصبانی و مثل آتشفشان منفجر میشم هرچی ساختم خراب میکنم
گاهی اوقات دایه مهربان تراز مادر میشم و چند بارهم چوبش خوردم خوبشم خوردم اماهرچند وقت یکبار یادم می ره
با اینکه این همه فایلهای،استاد گوش دادم و ارزش و اهمیت ثروتمندی رو دونستم اما بازم مرتکب این اشتباه میشم که میگم پول خوب نیست هنوز ذهنم به شدت به مسئله ثروتمند شدن مقاومت داره و میلیمتری پیشرفت میکنم
چند باور منفی دارم که فرکانسهای منفی میفرستم در نتیجه نتایج نامطلوبی میگیرم میدونم کارم اشتباهه روی خودمم کار میکنم اما باز هم مرتکب اشتباه میشم
فایلهای رایگان و دوره عزت نفس در کمرنگ شدن این اشتباهات خیلی بهم کمک کرده اما نیاز به خودسازی بیشتری دارم
ممنونم استاد
به نام الله یکتا
چقدر عمیق چندین مورد رو یادآوری کردین که قطعا در بیشتر ماها از جمله خود من وجود داره،ممنونم بابت این جزئیات و شرحشون تا یادآوری بشه به من که بنویسم تا یادم باشه حتما روش کار کنم و خودم رو بهبود بدم برای رشد بیشتر
سپاس
خدایا شکرت
سلام خدمت استاد و دوستانی که کامنت رو میخونند
استاد بی نهایت ازت سپاسگزارم ک با آموزش های ک با عشق برامون تولید کردی کلی تغییر کردم کلی با اراده تر شدم عزتم بالاتر رفته خودکنترلیم بالاتر رفته و ب خاطر همین ها دیگه خیلی کمتر اشتباهاتی رو میکنم ک باعث احساس گناهم بشه و حتی اگر اشتباه کنم حرفهای شمارو ب یاد میارم و سعی میکنم ب الهام های خداوند ک همواره حس خوب بهم میده گوش کنم و همین چرخه ک کمتر تمرکز میکنم رو اشتباهاتم و زودتر فراموش میکنم باعث شده ک کمتر اشتباه انجام بدم
همچین عزت نفسی رو ن تا حالا خودم داشتم و ن در هیچ یک از اطرافیانم دیدم همیشه فک میگردم هر چقدر احساس گناه داشته باشم و چیش دیگران احساس عجز و قربانی شدن و ضعف داشته باشم انسان بهتری هستم
الان هم اون انسان ها از اطراف رفتن و هم من یک آدم دیگری هستم آدمی ک میتونه تنهایی حرکت کنه آدمی ک از تنها بودنش و رو خودش کار کردنش ب شدت داره لذت میبره و اگر همچین زوجی هم خدا بهم عطا کنه بیشتر لذت خواهم برد میدانم ک خداوندمیخاهد بیشتر لذت بردن مرا و این را همیشه در عمل ثابت کرده و دائم میخاهد
از خوردن شیرینی احساس گناه شدید داشتم و تقریبا نمیتونستم خودمو کنترل کنم در کارهای اداری بسیار اشتباه میکردم(آلان شکرگزارم حتی ب خاطر اشتباهاتم چون اگر اون اشتباه ها نبودن الان من در اینجا کامنت نمی نوشتم و در حال رشد نبودم اون اشتباه ها باعث ب وجود اومدن تضاد و خواسته من شد و نتیجه خواسته من این سایت و کامتهاشه)
الان فقط گاهی ک موسیقی گوش میدم احساس گناه میکنم و بارها دارم تکرارش میکنم در حالی ک باید رهاش کنم روزی درست خواهد شد خواسته من رشد در هر لحظه هس خواسته من اینه ک ب جای موسیقی گوش دادن ویس های استاد رو بیشتر کنم تا زودتر شرایطم تغییر کند با این حال مبارزه نمیکنم با این ناخواسته بالاخره یک روزی درست میشود این خواسته منه و خواسته خداونده و حتما یک روزی درست میشه
و اشتباه دیگری ک دارم انجام میدم و بالا پایین داشته در این مدت این ک نتونستم نگاهم رو در خیابان پایین نگه دارم و احساس گناه میکنم این ب خاطر باورهای اشتباه گذشتمه اما نمیدونم باید چ باوری جایگزین کنم ک از این مرحله هم عبور کنم چون مثلا خود استاد در سواحل آمریکا خیلی راحت میچرخه اما اصن اتفاقات بدی براش نمیفته این یعنی این ک باور من ک احساس گناه بهم میده اشتباهه بابد تغییر کنم
خواسته من رو خدا میدونه و خواسته خودش هم هش و اصن جای نگرانی نداره و برای خدا خیلی راحته ک این خواسته رو برام انجام بده و بالاخره بک روز درست میشه مثل دفعه های قبل من در جهت رشد هستم و خداوند خیلی طبیعی این خواسته رو بهم میده
اشتباه تکراری من صحبت کردن با آدم های بیخوده ب خاطر این ک فک میکنم برای رشد ب اونها نیاز دارم در حالی ک خدا برای من کافیه و روزی میشه ک اونا میخان رمز موفقیت منو بدونن و من اصن اون موقع هم باهاشون ارتباط بر قرار نمی کنم خدا اگر بخاد هدایتشان میکنه نباید پای حرف هاشون بشینم و خودش درست میشه
سلام و ارادت
کارهای اشتباه تکرار شونده:
1- استخدام نیروهای ضعیف به خاطر اینکه حقوق کمتری به اونها بدم، با اینکه هی هربار میفهمم که این کار اشتباهه و کارمند قوی میتونه چند برابر حقوقی که دریافت میکنه رو بسازه
2- ادامه همکاری با کارمندی که باید اخراج بشه و بر اساس خط و مشی های شرکت عمل نمیکنه
3- مدیریت مالی خودم و شرکتم. با اینکه خیلی بهتر شدم ولی الان 2 ساله که امورات مالی شرکت لنگ میزنه، پنج تا حسابدار اومدن و رفتن ولی حساب کتابا همیشه به هم ریخته هستن
4- خود درمانی کردن. مثلا همینکه یه ذره سرم درد میگیره یا کم خواب میشم سریع میرم سراغ دارو. با اینکه میدونم کاملا اشتباهه
5- گاهگاهی وسوسه میشم و میرم سراغ پیج گردی در اینستاگرام و بخصوص دنبال کردن اخبار سیاسی. با اینکه الان خیلی خیلی بهتر شده ولی شاید هفته ای یکبار وسوسه بشم که این کار رو انجام بدم.
توصیه میکنم وقتی اشتباهاتتون رو در دفترتون مینویسید همزمان دلیل اون کار و باوری که باعث میشه اون اشتباه رو تکرار کنید هم بنویسید. سپس باوری که باید در خود ایجاد کنید که اون اشتباه دیگه تکرار نشه هم بنویسید و شروع کنید به حذف اون باور غلط و جایگیزینی باور جدید
پیروز و سربلند باشید